فیلترهای جستجو:
                            فیلتری انتخاب نشده است.
        
نمایش ۴٬۶۰۱ تا ۴٬۶۲۰ مورد از کل ۸۰٬۰۵۶ مورد.
                منبع:
                فقه جزای تطبیقی دوره سوم اسفند ۱۴۰۲ شماره ویژه حقوق جزا                                    
                        391 - 404                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                پوپولیسم از رویکردهایی است که سیاست جنایی را در مراحل مختلف تحقیقات مقدماتی، دادرسی و صدور حکم و اجرای حکم تحت تأثیر قرار می دهد. باتوجه به نقش مهم پوپولیسم در سیاست جنایی و در عین حال جایگاه مهم دادرسی در تحقق عدالت قضایی، هدف مقاله حاضر بررسی پوپولیسم در سیاست جنایی در مرحله دادرسی و راهکارهای تحدید آن است. مقاله پیش رو توصیفی تحلیلی است و از روش کتابخانه ای برای بررسی موضوع مورد اشاره استفاده شده است. نتایج بر این امر دلالت دارد که پوپولیسم در سیاست جنایی ایران در چند حوزه جرایم اقتصادی، جرایم خشونت بار و جرایم علیه عفت عمومی، جرایم علیه مواد مخدر بیشتر نمود پیدا کرده است. در برخی موارد، نگرش نظام عدالت کیفری به مظنونان، متهمان و محکومان این جرایم، مبتنی برسیاست های عامه پسند و به دور از اصول و موازین حاکم بر حقوق کیفری است، به گونه ای که متهمان و مجرمان را تنها عامل ارتکاب جرم تلقی می کند. در حقوق کیفری ایران، پوپولیسم در سیاست جنایی در مرحله دادرسی باعث تسریع در دادرسی به شکل عجولانه آن شده که این امر سبب نادیده گرفتن اصولی چون اصل برابری سلاح و در کل دادرسی عادلانه می گردد. ایجاد شفافیت در دادرسی و ضرورت اخذ رویکرد حداقلی مهم ترین راهکار تحدید پوپولیسم در سیاست جنایی در مرحله دادرسی است.            
            جایگاه حسن فعلی و حسن فاعلی در ارزشمندی اخلاقی افعال از منظر آیت الله مصباح یزدی(مقاله ترویجی حوزه)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                یکی از ویژگی های نظام ارزشی اسلام برخلاف بیشتر مکاتب اخلاقی، توجه به حسن فاعلی در ارزشمندی اخلاقی است؛ اما این به معنای نادیده گرفتن جایگاه حسن فعلی نیست. مقاله حاضر با هدف تدقیق در دیدگاه آیت الله مصباح یزدی در جایگاه هریک از حسن فعلی و حسن فاعلی در ارزشمندی فعل اخلاقی به رشته تحریر درآمده و به تحلیل دیدگاه ایشان در برخی مسائل جزئی در این بحث پرداخته است. از جمله مسائل مدنظر در این مقاله، رابطه حسن ذاتی با ارزشمندی افعال، حسن فعلی و ارزشمندی در فعل مباح، وجوه اصالت حسن فاعلی و ارتباط نیت خوب بدون عمل با ارزشمندی اخلاقی از دیدگاه آیت الله مصباح یزدی است. این نوشتار که با روش توصیفی و تحلیلی نگاشته شده، به این نتایج دست یافته که از منظر ایشان، «حسن ذاتی» به معنای حسن فعلی است، اما ارزشمندی اخلاقی فعل، مشروط به حسن فاعلی نیز هست. مباحات شرعی با توجه به معنای سلبی حسن (قبیح نبودن)، از مصادیق حسن فعلی محسوب می شود و با نیت الهی، ارزش اخلاقی پیدا می کنند. همچنین می توان وجوه اصالت حسن فاعلی را در وابستگی حسن فعلی به حسن فاعلی، جهت دهی ارزشی آن به فعل خنثا و تأثیر قبح فاعلی در سقوط انسان دانست. علاوه بر این، بررسی به دست آمده روشن کرد که نیت خوب بدون انجام فعل، فعل جوانحی محسوب می گردد و موضوع آن از بحث دخالت حسن فعلی و فاعلی در ارزشمندی اخلاقی خارج است.            
            المقاومه الوطنیه ضد الاستعمار فی شعر ابراهیم المنذر الشاعر اللبنانی(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                دراسات الادب المعاصر سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۷                                    
                        59 - 76                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                الملخص لاشک فی أن الاحتلال یؤدّی إلی المقاومه فی الدفاع عن الحق فی الحیاه والحصول علی الاستقلال والسیاده علی الوطن ویمکن القول بأن الشعر الذی یحتوی علی هذه المضامین فهو شعر المقاومه والشاعر المقاوم یدافع عن وطنه وقضیّته ضد المحتلّین بسلاح کلمته المتشعّبه بالصمود والتحدّی. یعدّ الشاعر المسیحیّ اللبنانی شیخ إبراهیم المنذر(1875- 1950م.)، من أکبر الشعراء المقاومین فی إبان فترات الاستعمار الأروبی علی البلاد العربیّه.کان المنذر ثائراً وطنیاً، مصلحاً اجتماعیاً، ومعلماً انسانیاً وقد کان یحاول فی أشعاره إذکاء روح المقاومه والوعی لدی الأمه العربیه. یهدف هذا البحث إلی دراسه ملامح المقاومه ضد الاستعمار فی شعر المنذر المقاومه علی المنهج الوصفی - التحلیلی. تدلُّ نتائج البحث علی أنّ الشاعر التزم فی شعره بمواقفه الوطنیه والقومیه، وقدنظم قصائد وطنیه جیّده یعبر فیها عن شعوره الوطنی. فیثبت أن الوطن والدعوه إلی الأخوه والوحده العربیه والقومیه، و إثاره نخوه الرجوله فی قلوب الأبطال، والغضب والتمرّد علی مُؤتمر السَّلام، وصرخه استغاثه للإخوه العرب بسوریا والعراق، وقوه الإراده وعلو الهمه فی الجهاد والابتعاد عن القعود، والشهاده فی سبیل الوطن، ونشر العلم والتربیه الوطنیه والحفاظ على اللّغه العربیه هی من أهم ملامح المقاومه فی شعر هذا الشاعر اللبنانی.            
            تحلیلی تطبیقی از آثار و پیامدهای اثباتی ارتداد زن در مذهب امامیه و رویکرد سلفیه با تمرکز بر دیدگاه امام خمینی و ابن تیمیه(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                ارتداد یکی از آموزه های فقهی اسلامی است که دستاویز و بستری برای نقد و حمله به دین اسلام شده است؛ به ویژه اگر این مسئله در ارتباط با زنان باشد، از اهمیت بیشتری برخوردار می شود. مذهب امامیه و رویکرد سلفیه دو گفتمان زنده و تأثیرگذار معاصری هستند که باوجود داشتن اشتراکات متعدد، در حوزه ارتداد زنان اختلافات فراوانی باهم دارند. مقایسه تطبیقی ارتداد زن در این دو گفتمان ضمن اینکه می تواند تبیین صحیحی از این مسئله ارائه دهد، جنبه های اختلافی آنها را نیز روشن می سازد. پژوهش پیش روی با نظر در اهمیت ارتداد زن با روشی اسنادی تحلیلی تطبیقی در پی پاسخ به جنبه های اختلافی دو گفتمان در پیامدهای اثباتی احکام ارتداد زن شکل گرفته و در پایان به این نتیجه رسیده است که امامیه با تقسیم مرتد به فطری و ملی و بنیادی دانستن مفهوم جنسیت در احکام ارتداد، شرایط خردمندانه تر و آزادنه تری از سلفیان برای زن مرتد مهیا می سازد؛ برای مثال، برخلاف رویکرد سلفیه، در مذهب امامیه زنِ مرتد کشته نمی شود. توبه او پذیرفته می شود. مالکیت او از اموالش و تصرفات غیرمالی او زایل نمی شود. ورّاث مسلمان او وارث اموال او می شوند. فرصت چندماهه برای تفکر و توبه و بازگشت و حفظ علقه زوجیت دارد؛ در حالی که در گفتمان سلفیان در احکام مرتد هیچ تفاوتی میان زن و مرد وجود ندارد. زن مرتد از هیچ گونه امتیاز یا حمایت یا تخفیفی در مجازات بهره مند نیست. قوانین ارتداد سخت و خشن تری در انتظار او است.            
            تحفة الفقیر: فرهنگ نامه ای منظوم از مؤلفی ناشناخته
                منبع:
                آینه پژوهش سال ۳۴ مرداد و شهریور ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۰۱)                                    
                        355 - 395                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                از نخستین سده های اسلامی لغت نامه های متعددی نگاشته شده که عمدتاً عربی به عربی هستند و برای رفع نیاز پژوهشگران متخصص آن زبان تألیف شده اند. جز این، شمار قابل توجهی از فرهنگ های عربی به فارسی نیز برای استفادهٔ پژوهشگران و عمدتاً نوآموزان فارسی زبان تدوین شده اند. در این میان فرهنگنامه هایی منظوم جهت حفظ و یادگیری آسان لغت نگاشته شده است که کهن ترین فرهنگنامه منظوم شناخته شده توسط ابونصر فراهی در سدهٔ هفتم نوشته شد. متنی که در اینجا منتشر شده است، یکی از همین نصاب ها از مؤلفی ناشناخته است به نام «تحفه الفقیر».            
            مبانی فکری جریان ضدّ شعوبی سده های نخستین اسلامی با تکیه بر آرای ابن قتیبه(مقاله پژوهشی حوزه)
                منبع:
                تاریخ اسلام سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۹۶)                                    
                        149 - 180                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                پس از تأسیس خلافت عباسی، دو جریان فکری «شعوبی» و «ضدّ شعوبی» در جهان اسلام به معارضه با یکدیگر برخاستند. جنبش شعوبیه ایرانی، به پیشینه تاریخی و تمدنی کهن ایران استناد می کرد و در پی ارتقای جایگاه سیاسی و اجتماعی خود در نظم سیاسی نوین بود. جریان ضدّ شعوبی که امتداد اندیشه سیاسی امویان محسوب می شد، به دلیل از دست دادن منزلت سیاسی و اجتماعی پیشین، در پی القا و تداوم اندیشه برتری عرب بر غیرعرب بود.این پژوهش، در پی بازسازی مبانی فکری جریان ضدّ شعوبی در سده های نخستین اسلامی با تکیه بر آرای ابن قتیبه از حامیان جدی اندیشه مزبور است. دلیل انتخاب ابن قتیبه، به عنوان نماینده جریان تفکر ضدّ شعوبی، باقی ماندن کتاب فضل العرب اوست که حاوی صورت بندی کاملی از مبانی ضدّ شعوبی هاست. یافته های پژوهش نشان می دهد که مبانی فکری جریان ضدّ شعوبی بر اساس آرای ابن قتیبه، دارای دو محور کانونی اثبات برتری قوم عرب بر سایر اقوام و اثبات فرومایگی جایگاه اجتماعی، سیاسی و تاریخی ایرانیان و شعوبی مسلکان بوده که هریک مبتنی بر چندین اصل است. نوشتار حاضر، از نوع تحقیقات تاریخی است و با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای، به ویژه کتاب فضل العرب، به نگارش درآمده است.            
            اقدامات علمی و عملی جعفر بن أبی طالب در حبشه
                منبع:
                تاریخ اهل بیت سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵                                    
                        39 - 57                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                هجرت به حبشه نقطه عزیمت تاریخ سیاسی اسلام است و آشنایی با نقش آفرینی جعفر بن أبی طالب، افزون بر کشف حقیقت تاریخی، از آن روی که یکی از عوامل زمینه ساز پذیرش اسلام در شمال آفریقا و گسترش امپراطوری اسلامی توسط فتوحات (سال 90ق/ 709 م) است، ضرورت دارد. از بین مسائل قابل بررسی هجرت، اقدامات علمی و عملی جعفر کمتر مورد توجه بوده است. این تحقیق با هدف کشف حقایق تاریخی مربوط به هجرت، به روش توصیفی و تحلیلی در صدد توصیف و تحلیل اقدامات جعفر در حبشه است. بر اساس یافته های تحقیق، اقدامات جناب جعفر با توجه به جمعیت مهاجران در دو بخش علمی و عملی قابل بحث است. برنامه ریزی و انتخاب هوشمندانه آیات قرآن از موضوعات مشترک دین اسلام و مسیحیت جهت جذب، استفاده از دو اصل «ترغیب» و «اقناع» در تبلیغ اسلام، تمرکز بر مشترکات بین ادیانی به عنوان یک روش دیپلماسی در روابط بین الملل که شاه کلید تقریب و تأثیر بر مخاطب فرامنطقه ای است و تأکید جعفر در سخنرانی خود بر مبانی اخلاق اسلامی به عنوان رهاورد جاودانه اسلام با این پیش-آگاهی که اخلاق در بین پیروان مسیحیت نسبت به عقاید و فقه جایگاه ویژه دارد، از اقدامات علمی جعفر بود. به لحاظ عملی نیز مدیریت عواطف اجتماعی و روانی کاروان مهاجران که پیامدِ همبستگی ناشی از نظام قبیلگی در شبه جزیره بود، تلاش برای حفظ امنیت، آرامش و آزادی مسلمانان در حبشه، معیشت مهاجران و قدرت جذب حبشیان به اسلام از جمله اقدامات جعفر به شمار می رود.            
            بررسی رتبه فرماندهی جعفر بن ابی طالب (س) در جنگ مؤته
                منبع:
                تاریخ اهل بیت سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵                                    
                        59 - 83                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                جنگ مؤته جزو غزوه هایی است که رسول خدا(ص) سه فرمانده تعیین کرد. تعیین این تعداد از فرمانده سابقه نداشت. در باره فرمانده اول این نبرد اختلاف است. در حالی که قول مشهور و کتب اخبار و تاریخ اهل سنت از تعیین زیدبن حارثه به عنوان اولین فرمانده سخن گفته اند، علمای شیعه، جعفر را به عنوان اولین فرمانده معرفی کرده اند.این مقاله با روشی توصیفی تحلیلی به بررسی این دو نظر می پردازد و به بررسی دلائل هر یک از دو گروه پرداخته و از میزان قوت و ضعف ادله مشهور سخن می گوید و به نقش مسائل سیاسی در این حادثه اشاره می کند و بر این نظر است که جعفر اولین فرمانده بوده و دلائل آن را بیان می کند.افزون بر اخبار کتب شیعه، بخشی از اخبار اهل سنت هم این نظر را تأیید می کند که جعفر فرمانده نخست بوده، اشعار شاعرانی مانند حسان بن ثابت و کعب بن مالک و شاعر حاضر در نبرد که همان زمان سروده اند و بیش از ده خبر بر این دیدگاه گواهی می دهد. به چرائی اطلاق غزوه بر این نبرد که رسول خدا(ص) در آن حاضر نبودند اشاره می شود. در ضمن بر خلاف آنچه تصور می شود که ممکن است معرفی جعفر به عنوان فرمانده نخست، از جانب شیعیان جنبه کلامی یافته تا تاریخی؛ از آثار کلامی استفاده می شود که این گروهی از اهل سنت هستند که به این موضوع جنبه کلامی داده و امارت زید را بر جعفر، دلیلی بر عقیده خود مبنی بر تقدیم مفضول بر فاضل می دانند.            
            واکاوی تأثیر رویکرد بیماری انگاری به تجربه دینی در نگرش الحاد عصب شناختی به وحی نبوی(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                معرفت کلامی سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)                                    
                        105 - 123                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                گروهی از پژوهشگران علوم اعصاب شناسی با توجه به تحقیقاتی که درباره همبسته های عصبی کارکردهای شناختی مغز انسان داشته اند، بعضی تجربه های دینی را مرتبط با برخی بیماری های مغزی همچون صرع لوب گیجگاهی، روان گسیختگی، اختلال در ارتباط نیمکره های مغزی و سایر قسمت های آن دانسته اند. گروهی دیگر با استناد به این نتایج علمی و تمسک به شواهدی از حالت های جسمانی پیامبر اکرم در هنگام دریافت وحی، رویکردی الحادی عصب شناختی درباره وحی نبوی اتخاذ کرده اند. آنان وحی پیامبران را به نوعی تجربه دینی ناشی از عوارض بیماری مغزی تقلیل داده اند. پژوهش حاضر نخست با روش «توصیفی» یافته های دانش عصب شناسی درباره رابطه تجربه دینی و بیماری های مغزی را مطالعه نموده، سپس با روش «تحلیلی» به مسئله اصلی این مقاله درباره دلالت این یافته ها بر ادعای بیماری انگاری وحی پرداخته و در جهت حل مسئله الحاد عصب شناختی، ویژگی های وحیانی آیات قرآن کریم (همچون علم حضوری بودن وحی و تمایزهای اساسی بین محتوای وحی و تجربه های دینی) را بررسی کرده است. در مجموع، وحی نبوی به کلی با سایر تجارب دینی تفاوت دارد و به هیچ وجه نمی توان آن را ناشی از بیماری مغزی دانست.            
            واکاوی معنای معنا در خطبهل شقشقیه، بر اساس نظریه نظم جرجانی (مطالعه موردی استعاره)(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                کشف لایه های نهفته وپنهان یک متن که با مشارکت پویا ونگرش خلاقانه خواننده حاصل می گردد، موجب ارزشمند شدن وبازتولید معانی مبهم و دورازذهن می گردد؛ ادیب ونویسنده حاذق وخلاق، از طریق شیوه غیرمستقیم کلام، خواننده را به تلاش فکری وا می دارد واینگونه میزان اثرگذاری سخن خویش به مخاطب را افزایش می دهد. جرجانی بین نظم ومعنا ارتباط مستحکمی برقرار می کند. وی با پایه گذاری نظریه نظم خود، مسئله معنای معنا را مطرح نمود ومتون را از یک ساختار ثابت وساکن به فرایندی زنده وپویا تغییر داد. در این میان استعاره به عنوان یکی از مهمترین نمودهای معنای معنا، نقش به سزائی در این فراگرد ایفا می کند. پژوهش پیش رو در پی بررسی معنای معنا در خطبه شقشقیه، بر اساس نظریه نظم جرجانی است که استعاره به عنوان محور اصلی آن مورد کنکاش قرار گرفته است. پی بردن به مقصود ومراد اصلی امام علی(ع)، در جمله هایی که دارای لایه های چندگانه می باشند، از جمله اهداف این پژوهش است؛ نتایج این مقاله که به روش تحلیلی – توصیفی انجام شده، حاکی از آن است که امیرمؤمنان (ع) در جای جای این خطبه، امور انتزاعی وغیرقابل فهم را در قالب استعاره و به طور ملموس تبیین نموده است. وجود عناصر انسجام بخش و نظم آفرین در عبارات، از جمله: نوع جملات به کار رفته، نحوه استفاده از اصطلاحات و واژگان، ارجاع و جایگزینی، حذف، ادات ربط و... منجر به ایجاد بافتی منسجم و روابطی متقابل در خطبه گردیده که در نتیجه آن معنا غنا یافته است.            
            دراسه تحلیلیه لمبادئ الاستلزام الحواري في روایه «شمس بیضاء بارده» في ضوء قواعد غرایس(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                یُعدّ الاستلزام الحواری من أهمّ مرتکزات التداولیه و أبرزها، قد قام علی مبدأ التعاون الذی أقرّه «غرایس» و رأی ضروره أن یتبعه المتحاورون و یسیرون علی هدیه فی حوارهم و قد تفرّع عن هذا المبدأ أربع قواعد تضبط مسار الحوار، و هی: قاعده الکمّ، قاعده الکیف، قاعده المناسبه، قاعده الطریقه، بحیث إنّ أیّ خرق لإحدی هذه القواعد یؤدی إلی اختلال العملیه الحواریه، و انتقال کلام المتحاورین من المعنی الصریح إلی المعنی الضمنی وفقًا للمقام أو سیاق الحال، و نتیجه لذلک الخرق یظهر الاستلزام الحواری الّذی یتغیر بتغیر السّیاق الّذی یرد فیه شریطه احترام مبدأ التعاون. یهدف هذا البحث إلی توظیف مبادئ الاستلزام الحواری فی ضوء مبدأ التعاون الغرایسی و قواعده الأربعه فی روایه (شمس بیضاء بارده) لکفی الزعبی، متتبّعًا المنهج الوصفی التحلیلی، إذ یتطرّق إلی بعض نماذج الاستلزام الحواری فی الروایه، و یقوم بتحللها فی ضوء المنهج التداولی؛ و توصّل البحث إلی توظیف الاستلزام الحواری تداولیًا من خلال خرق المتحاورین لقواعد غرایس. تبیّن فی الدراسه أن خرق قواعد الکمّ و الکیف و المناسبه و الطریقه موجوده فی حوارات الروایه و المقصود بوجود هذه الحوارات، إقناع السامع و إنتباهه إلی خطأ الشخصیه الرئیسیه فی طریقه حیاته و أیضا الهروب من إجابه الأخرین إجابه صریحه لعدم الوفاق بین السائل و المجیب.            
            دراسة مقارنة لبعض الجمل الإنشائیة، التعجبیة والندائية وأنواعها (النداء، الندبة، الاستغاثة) والتمنی والمدح والذمّ باللغتین الفارسیة والعربیة(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                دراسات الادب المعاصر سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۹                                    
                        71 - 91                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                هناک العدید من القواسم المشترکه بین علم المعانی فی اللغتین الفارسیه والعربیه. لقد قلد معظم علماء الخطاب الفارسی فی أعمالهم وذکروا نفس محتویات دلالات اللغه العربیه دون تغییر أو ببراهین فارسیه ومن ناحیه أخرى، فقد ذکروا المزید من القواسم المشترکه والتعبیر عن الاختلافات لا مکان له فی أعمالهم. بحث هذا البحث فی الاختلافات القائمه فیما یتعلق بموضوعات النداء، والندبه، والإستغاثه، والمدح ، والذمّ، والتعجب، والتمنّی والترجیّ بمساعده خبراء فی دلالات اللغتین الفارسیه والعربیه. النتیجه النهائیه هی أنه فی المواضیع المذکوره أعلاه، فی حین أن هناک قواسم مشترکه، هناک أیضًا اختلافات. أیضًا، غالبًا ما یکون النموذج الهیکلی للجمل العربیه قائمًا على القواعد والقیاس، ولکن فی اللغه الفارسیه، غالبًا ما لا تحتوی الموضوعات المذکوره أعلاه على قواعد هیکلیه خاصه ومتماسکه. وعاده ما یتم تلقی المحتوى بطرق مثل نوع التعبیر ونبره المتحدث.النتیجه النهائیه هی أنه فی المواضیع المذکوره أعلاه، فی حین أن هناک قواسم مشترکه، هناک أیضًا اختلافات. أیضًا، غالبًا ما یکون النموذج الهیکلی للجمل العربیه قائمًا على القواعد والقیاس، ولکن فی اللغه الفارسیه، غالبًا ما لا تحتوی الموضوعات المذکوره أعلاه على قواعد هیکلیه خاصه ومتماسکه. وعاده ما یتم تلقی المحتوى بطرق مثل نوع التعبیر ونبره المتحدث.            
            ارزیابی تحلیلی مصداق آیه ی «کُنتُم خَیْرَ اُمَّهٍ» با رویکرد تأویلی به مقام امامت و ولایت
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                در پژوهش حاضر، تحلیلی تأویلی از «خَیرَ اُمَّهٍ» در آیه ی 110 آل عمران بر مصادیق امامت و ولایت ارائه شده است و چون مهم ترین مفهوم حیاتی در نظام اسلامی، امامت و ولایت است، به همین جهت نقش بسزایی در رهبری و هدایت و سعادت جامعه ی مسلمانان دارد. برای تشخیص اینکه آیه چه ارتباطی با مفاهیم امامت و ولایت دارد و مصادیق واقعی «خَیرَ اُمَّهٍ» چه کسانی اند؟، از روش های توصیفی-تحلیلی و تأویلی استفاده شده است و با مراجعه به منابع معتبر و بررسی عمیق معنایی آیات و روایات وارده از معصومین علیهم السّلام و توجّه به معنای واژه های «خَیر» که در برخی موارد دلالت بر انتخاب و برگزیدن دارد و «اُمَّه» که می تواند حتّی بر یک فرد نیز اطلاق گردد و نیز توجّه به سیاق و روح کلّی آیات قرآن، مشخّص می شود که درست ترین مصداق تأویلی «خَیْرَ اُمَّهٍ»و به عنوان نمونه ی اکمل و اتمّ آن، تنها می تواند مقام ولایت و امامت معصومین علیهم السّلام باشد.            
            رهایی از نمودهای بتان نادانی؛ مؤلفه های جزمیت فکری و راهکارهای مقابله با آن در اندیشه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                نادانی و جزمیت فکری همواره در دوره های تاریخیِ حوزه های معرفتی، حضور داشته و با تقابل با دانایی، چهره خود را نشان داده است. نادانی با گسست از الزامات دانایی حاصل میشود. گستره نادانی در فرهنگ روابط اجتماعی، جایگاه مرجعیت علمی و بستر معرفتی را تهدید میکند. ملاصدرا با طرح شکستن بتان نادانی، از نمودهای عینی این بتان در جامعه مینویسد. او معتقد است ارتقای روابط اجتماعی نیازمند ساختن بسترهای دانایی است و در صورت بیتوجهی، غلبه یی از ناکارآمدیِ معرفتی پدید می آید. ملاصدرا با تحلیل معناشناسی نادانی، از پرنمودترین نشانه های آن، یعنی تحجر، میگوید: هنجارهای اخلاقی و الزامات معرفتی در تحجرِ ناشی از نادانی، کمرنگ میشوند. نقد نادانی و سرزنش گری نادانان در تصویرسازی ملاصدرا، در چهار مؤلفه 1) عدم راستی آزمایی برداشتهای ذهنی با مقام واقع، 2) فقدان برگرفتِ وجوه مقایسه یی بویژه با ابعاد کاربستی آن نظیر ارزیابی غیرمنصفانه ، 3) جمود فکری و 4) رقابت معیوب اجتماعی تبلور یافته است. رقابت معیوب اجتماعی به کیفیت بهره وری نادرست اشاره دارد. ملاصدرا در نقد فرهنگ زمان خویش، از ظهور نادانی در چهره دانایی بعنوان یکی از آفتهای مهم معرفتی نام برده است. او در تمامی نقادیهایش از این فرایند متحجرانه، ضعف علم حقیقی در جامعه، گسترش بیخردی اجتماعی، تباهی عدالت اجتماعی و سست شدن بنیادهای معرفتی جامعه را مهمترین پیامدهای آن معرفی میکند. ملاصدرا درمان نادانی را با توجه به طرح مشی زیست حکیمانه و توجه به الزامات آن، مطرح میکند.            
            روابط امارات و عربستان در نظم جدید غرب آسیا: از همگرایی تا واگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                ملاحظات ناشی از تغییر مناسبات قدرت در منطقه خاورمیانه در دوره پساناآرامی های عربی به همراه جابه جایی قدرت در بدنه نظام سیاسی دولت های امارات متحده عربی و عربستان سعودی زمینه ساز تغییر جهت گیری های منطقه ای این دو بازیگر در دهه اخیر بوده است؛ به طوری که این بازیگران هم اکنون یک بلوک قدرت منطقه ای را شکل داده اند. اگرچه افزایش نقش آفرینی جریان های اسلامی دارای گرایش های انقلابی مانند اخوان المسلمین و دغدغه های ناشی از سیاست های منطقه ای ایران در دوره پساناآرامی های عربی موجب هم سویی بیشتر کشورهای مورد بحث شده است؛ اما نگرش متفاوت نسبت به کارکرد سیاسی اسلام یا اختلافات ریشه دار مرزی بین این بازیگران می تواند در آینده، سبب ایجاد شکاف هایی در راهبرد منطقه ای به ظاهر هم سوی آن ها شود. این پرسش مطرح است که چرا این دو بازیگر منطقه ای با وجود برخورداری از اشتراکات فراوان، به چشم رقیب به یکدیگر می نگرند؟ به نظر می رسد برخی از مؤلفه های مشترک مانند ساختار نظام سیاسی همسان سبب آسیب پذیری مشترک و در نهایت هم سویی آن ها شده است؛ در حالی که اختلافاتی از جمله نگاه متفاوت به کارکرد اسلام سیاسی، زمینه ساز رقابت با یکدیگر برای فائق آمدن بر یکدیگر به عنوان بازیگر برتر منطقه ای شده است. در این مقاله می خواهیم در چارچوب نظریه موازنه تهدید و در چارچوب روش پسااثبات گرایی با توجه به نظریه مورد استفاده به واکاوی مؤلفه های تأثیرگذار بر همگرایی و واگرایی این دو کشور در دهه گذشته و آینده بپردازیم.                      
            تحلیل انتقادی ترجمه انگلیسی قرآن محمد اسد(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲                                    
                        259 - 279                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                ترجمه پیام قرآن اثر محمد اسد، ترجمه ای کامل از تمام سوره های قرآن و به ترتیب مصحف است. پرسش مهم قابل طرح درباره این ترجمه این است که ترجمه پیام قرآن به لحاظ میزان وفاداری به متن چه وضعیتی دارد. نوشته حاضر کوشیده است با روش توصیفی-تحلیلی و بررسی نمونه هایی از عملکرد محمد اسد در ترجمه آیات و تطبیق آن ها بر الگوی ترجمه نیومارک، به پاسخی قانع کننده در این راستا دست یابد. نتیجه آنکه مترجم همواره در ترجمه خود سعی بر یافتن معادل مناسب برای اصطلاحات دینی داشته و تا حد زیادی در این امر موفق بوده و در مواردی که از یافتن معادل عاجز مانده است، توضیحاتی را در حاشیه ارائه می دهد. در بحث از مشترک لفظی، عموماً سیاق کلام را در نظر دارد، اما در برخی موارد از سیاق غافل شده است. همچنین، برای ترجمه استعاره، عملکرد یکسانی نداشته و از شیوه های گوناگونی بهره برده است.            
            عقلانیت گفتاری قرآن کریم (بررسی موردی: اصل پرهیز از زیاده گویی در قرآن)(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                معرفت سال ۳۲ شهریور ۱۴۰۲ شماره ۳۰۹                                    
                        33 - 41                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                گفتار یکی از افعال است و مردم اصولی را در این فعل خود رعایت می کنند. یکی از این اصول پرهیز از زیاده گویی است. اگر گوینده ای همواره بیش ازآنچه نیاز مخاطب است سخن بگوید، مخاطب را خسته و گیج می کند؛ چنین گفتاری فاقد عقلانیت گفتاری است. درواقع کلام نباید مخاطب را از هدف اصلی گفتار دور کند. برخی از مستشرقان شبهات قرآنی را به گونه ای مطرح می کنند که نشان دهند قرآن به اصل پرهیز از زیاده گویی پایبند نبوده است. آنان برای این مدعا شواهدی را ذکر می کنند. با توجه به اینکه مسلمانان قرآن را کلام الهی می دانند؛ انتظار دارند گفتار قرآن عاری از زوائد باشد، در این پژوهش که با مطالعه کتابخانه ای و تحلیل در آثار قرآن پژوهان مسلمان و مستشرقان نگارش یافته؛ نگارندگان به این نتیجه رسیده اند که ادعای وجود زوائد در قرآن صحیح نیست؛ زیرا قرآن از منشأ علم و حکمت صادر شده و علت طرح این شبهات عدم شناخت و درک صحیح مستشرقان از قرآن و یا عناد و دشمنی آنها با اسلام بوده است.            
            مرتبه پذیری کمال نهایی انسان از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                معرفت سال ۳۲ شهریور ۱۴۰۲ شماره ۳۰۹                                    
                        43 - 54                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                براساس بینش توحیدی، آفرینش انسان دارای هدف نهایی است و همه تلاش های او باید در راستای نیل به آن، جهت گیری شود. کمال نهایی انسان عبارت است از شکوفایی همه استعدادها و ظرفیت های ذاتی، معنوی او که در پرتو انتخاب ارادی و حرکت اختیاری فعلیت پیدا می کند و در کاربرد قرآن، از آن نقطه نهایی کمال، با عناوین فوز، فلاح و... تعبیر شده است. مسئله پژوهش حاضر این است که آیا، از منظر قرآن کریم، کمال نهایی در افراد، مرتبه پذیر بوده و دارای درجات مختلف است یا نه؛ تحقیق پیش رو با هدف پاسخ گویی به این مسئله با روش توصیفی تحلیلی سامان یافته است. حاصل پژوهش این است که با توجه به مفاد آیات، ذومراتب بودن علم و معرفت به عنوان بعد بینشی، و تقوا و عمل صالح به عنوان بعد توانشی، و محبت، ایمان و گرایش به خیر و فضیلت اخلاقی در بعد گرایشی، و نیز مرتبه پذیری لذت های روحی و معنوی، خوف و رجاء، اطمینان و رضا در بعد احساسی و انفعالی انسان، عامل مرتبه پذیری کمال نهایی مترتب بر این ابعاد است.            
            بیماری های کنشی قلب از دیدگاه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                معرفت سال ۳۲ شهریور ۱۴۰۲ شماره ۳۰۹                                    
                        67 - 74                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                شمار زیادی از آیات قرآن کریم از قلب و ویژگی های آن سخن گفته و صفات متعددی را برای قلب برشمرده اند. در قرآن کریم، صفاتی که به انسان نسبت داده شده، به قلب نیز نسبت داده شده است؛ به گونه ای که این نظریه را قابل دفاع ساخته که واژه قلب بیانگر هویت و جان آدمی است. بخش قابل توجهی از این صفات، ناظر به انواع بیماری هایی است که قلب را مبتلا می سازد؛ بیماری هایی که می تواند بعد بینشی، گرایشی یا کنشی قلب را درگیر کند و به آن آسیب بزند. با توجه به آیه 89 سوره شعراء که قلب سلیم را سرمایه ای معرفی می کند که نجات بخش انسان و تضمین کننده سعادت اوست؛ شناسایی بیماری های قلب و پیش گیری از ابتلا به آنها یا علاج آنها، حائز اهمیت است. پژوهش حاضر با تمرکز بر بیماری های کنشی قلب، این سؤال را مطرح کرده است که در قرآن چه بیماری های کنشی به قلب نسبت داده شده است؟ نتایج به دست آمده با روش توصیفی تحلیلی آن است که مفاهیم متعددی، نظیر تعمد (گزینش ناروا)، کسبِ نامطلوب، لهو، اثم، انکار، اباء، تقلیب و اخفاء، بیانگر بیماری های قلب در بعد کنشی هستند.            
            ارزیابی انتقادی انگاره جداسازی دین از سیاست در سیره معصومان(ع) از نگاه روشن فکری دینی (مطالعه موردی: مهندس مهدی بازرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                معرفت سال ۳۲ آبان ۱۴۰۲ شماره ۳۱۱                                    
                        21 - 33                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                جریان روشنفکری به طور عام و روشنفکری دینی به نحو خاص، اعتقاد چندانی به مسئله ارتباط دین و سیاست ندارد. مهندس مهدی بازرگان به عنوان یکی از روشن فکران برجسته دینی که دارای آثار فراوانی بوده و مورد توجه بخش عظیمی از جریان روشنفکری قرار دارد، نیز در برخی از آثار خود با اشاره به شواهدی از سیره برخی از ائمه(ع)، نتیجه می گیرد که در سیره این بزرگواران نیز دین و سیاست دو مقوله جداگانه بوده اند. در این پژوهش که با بهره از ابزار کتابخانه ای و اسنادی و به روش تحلیل متن با رویکرد انتقادی، نگاشته شده، کوشیده ایم تا براساس منابع تاریخی، این مدعارا در بوته نقد و ارزیابی قرار دهیم. نتیجه این پژوهش اینکه برخلاف موارد و قراینی که بازرگان ذکر کرده، سیره ائمه(ع) نشان می دهد که دین از سیاست و حکومت جدا نبوده است.