فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۸۱ تا ۲٬۰۰۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۶ مورد.
منبع:
فقه سال ۳۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۷)
71 - 103
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل در باب صیام، روزه افراد سالمند است که در این خصوص، فرض های مختلفی ازجمله استطاعت، عدم استطاعت، حرج و مشقت طرح شده است که در فرض مشقت و سختی، اقوال مختلفی در آرای فقیهان مطرح گردیده است که تحقیق پیش رو عهده دار بررسی فقهی و مستندات این اقوال است. براساس یافته های تحقیق، در صورتی که روزه گرفتن با حرج و مشقت همراه باشد، دو حالت متصور است: نخست آنکه، روزه گرفتن مستلزم ضرر باشد که به دلیل قاعده لاضرر و آیه شریفه و عزیمت بودن قاعده نفی حرج روزه جایز نیست. دیگری اینکه، روزه گرفتن مستلزم ضرر نیست که در این فرض دو قول میان فقیهان مطرح است: برخی به صحت روزه قائل شده اند و برخی دیگر به بطلان و حرمت روزه تصریح کرده اند. هر دو قول بر مدعای خود ادله ای اقامه کرده اند که براساس یافته های پژوهش، نظریه بطلان و عدم جواز مقدم است. این تحقیق با روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی آرای فقیهان و ادله آنها پرداخته است.
نقش امام رضا (ع) در سازمان بخشی حیات فردی و اجتماعی امت اسلامی در مسئله ولایت پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۶
41 - 60
حوزههای تخصصی:
امام رضا (ع) در مقابله با حکومت عباسی، از مبدأ زیست سیاست مردم عصر خویش وارد کارزار شدند. هدف نهایی ایشان ترمیم فکری امت اسلامی جهت ارتقاء معرفتی نسبت به جایگاه امام(ع) بود. این برنامه با استفاده از ابزارهای مختلف تبیینی و اقناعی که امروزه در مباحث جامعه شناسی قابل بررسی است در جهت توسعه اعتقادی با محوریت ولایت پذیری امت اسلامی شکل گرفت. در این پژوهش با روش تحلیلی-توصیفی در دو بخش سازمان بخشی حیات فردی و اجتماعی مشخص خواهد شد تلاش برای آگاهی امت اسلامی نسبت به جایگاه رفیع امامت و تعمیق فکری آنان و در نهایت ولایت پذیری از امام عادل؛ هدف امام رضا(ع) از به کارگیری ابزارهای مختلف این مفهوم بوده که ایشان موفق شدند تصویری واقعی از امام(ع) یا همان انسان کامل را ترسیم کنند.
بررسی دیدگاه هسکر به مثابل پاسخ نوخاسته گرایان جوهری به مسئلۀ آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۰)
173 - 185
حوزههای تخصصی:
آگاهی یکی از چالش های اصلی فلسفه ذهن در دوره معاصر است. به عبارتی مسئله بزرگ فلسفی در گفتمان معاصر این است که آگاهی چگونه ممکن است و مغز چگونه سبب آن می شود و این تحت عنوان «مسئله سخت» و فقدان توضیح در خصوص آن «گسست تبیینی» نامیده شده است. هسکر برای پاسخ به مسائل حوزه آگاهی نظریه نوخاستگی جوهر ذهنی را ارائه کرده است. از نظر او آگاهی جوهری ذهنی است که از ماده طی فرایندی پیچیده، نوخاسته و ایجاد می شود. اما آیا این نظریه می تواند مشکلات نظریات پیشین در حوزه آگاهی را مرتفع کند؟ در این نوشتار ابتدا مبانی فکری پیروان نوخاسته گرایی جوهری مورد تدقیق و بررسی قرار می گیرد و سپس مبتنی بر تحلیل و بررسی ماهیت آگاهی چالش های آگاهی و پاسخ های ارائه شده مشخص می شود که هرچند هسکر و پیروان نظریه نوخاسته گرایی جوهری با قبول شهود «من» تلاش علمی مؤثری برای حل وفصل برخی چالش ها کرده اند، تعارض های ناشی از شهود «من» و فیزیکالیسم را کماکان نتوانسته اند مرتفع کنند. مسائلی همچون علت نوخاستگی، دوگانه تعین پذیری و تبیین ناپذیری، رابطه تحویل ناپذیری با تقلیل علّی و تعلیق قوانین، تعارض با اصل طرد و بستار و استقلال یا وابستگی جوهر ذهنی به ماده مسائلی است که نظریه جوهر ذهنی نوخاسته را با مشکلات و چالش های متعدد مواجه ساخته است.
روش شناسی سلفیه در برخورد با مسائل اعتقادی با تمرکز بر دیدگاه ابن تیمیه
منبع:
آموزه های نوین کلامی دوره ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵
111 - 135
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائلی که سلفیه امروزه به آن می پردازند، مسئله روش شناسی در برخورد با مسائل اعتقادی است. در واقع، آنان با ابداع چنین روشی کوشیده اند برای مشروعیت بخشیدن به عقاید خود، مسئله مخالفت با سلف را مطرح نمایند تا بدین وسیله عقاید خود را به دیگر مسلمانان تحمیل نموده و تنها خود را میدان دار اندیشه و تفکر اسلامی معرفی کنند. ازاین رو شناخت روش و مبانی آنان در مسائل اعتقادی برای روشن ساختن ابعاد تفکرات این فرقه، ضروری است. این جریان فکری معتقد است عقل در فهم معارف، شایسته نبوده و بنابراین باید به نقل مراجعه نمود. در باور آنان، فهم سلف صالح از همه فهم ها برتر بوده و به واقعیت نزدیک تر است. نویسندگان می کوشند در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، روش سلفیه در برخورد با مسائل اعتقادی را بیان نمایند. در پایان این نتیجه به دست آمد که سلفیه برای تبیین مسائل اعتقادی، روش هایی را اتخاذ نمودند که مهم ترین آن به این شرح است: در شناخت معارف، فقط نقل را قبول دارند؛ برای علوم عقلی جایگاهی قائل نبوده و توجه تام به فهم سلف دارند؛ در معناشناسی تأویل در آیات و روایات را به شدت انکار می کنند. روش سلفیه در برخورد با مسائل اعتقادی، پیامدهایی تلخی به همراه دارد؛ نظیر ارزش ستیزی از علوم عقلی، نوعی انحصارگرایی و مطلق گرایی در فهم سلف صالح، پذیرش تشبیه و تجسیم در آیات و روایات.
خالقیت خداوند و روشهای اثبات آن در قرآن کریم با رویکرد نقد شبهات آتئیست ها در فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۳ «ویژه پژوهش های حدیثی»
144 - 159
حوزههای تخصصی:
گزارشات تاریخی حاکی از آن است که مفهوم «ایمان و باور به خدا» در طول تاریخ با چالش های فراوانی از سوی جریان الحاد مواجه بوده است. امروزه نیز با توسعه وسایل ارتباطی، مخصوصاً فضای مجازی، هجوم به ایمان از سوی منکران خدا با شیوه های متفاوتی از قبل، صورت می گیرد. آتئیست ها یکی از گروه هایی هستند که با پخش شبهات در فضای مجازی هزاران نفر را با خود همراه و در صدد سست جلوه دادن پایه های خداباوری هستند. یکی از عرصه هایی که در فضای مجازی مورد هجمه آتئیست ها قرار گرفته است، مسأله خالقیت است. باور آتئیست بر آن است که جهان «خودزا» بوده و در این عصر، دانش تجربی توان تبیین علت به وجود آمدن آن را دارد و دیگر نیازی نیست در رابطه با چگونگی پیدایش جهان به خالقیت خدا توسل جوییم؛ نوشتار حاضر که به روش کتابخانه ای و شیوه توصیفی تحلیلی سامان یافته است، با تبیین خالقیت خداوند و روشهای اثبات آن در قرآن کریم، از قبیل روش تفکر، استدلال، تمثیل، سوال و مقایسه به برخی شبهات آتئیستها در فضای مجازی پاسخ می گوید.
بررسی و تحلیل شاخص های توسعه اجتماعی نیروی پیشران در توسعه پایدار (مورد مطالعه: کشورهای جهان اسلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه دست یابی به توسعه پایدار یکی از مباحث عمده کشورها به شمار می رود و کشورهای در حال توسعه جهت جبران عدم پیشرفت، و برای رسیدن به توسعه ای متعادل و همه جانبه که بتواند به بهبود وضع زندگی همه مردم منجر گردد، نیازمند شناخت صحیح و برنامه ریزی های مناسب و بهینه در سطح ملی و منطقه ای هستند. توسعه پایدار دارای سه حوزه بر هم کنش محیطی، اجتماعی و اقتصادی است که بعد اجتماعی آن در چارچوب این مقاله در کانون توجه واقع شده است. هدف اصلی در این تحقیق، رتبه بندی کشورهای جهان اسلام به لحاظ شاخص های توسعه اجتماعی می باشد. در این تحقیق 57 کشور عضو همکارهای اسلامی مورد بررسی قرار گرفتند. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی–تحلیلی می باشد. داده ها و اطلاعات مورد مطالعه از سایت بانک جهانی تهیه شده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از روش تصمیم گیری چندمعیاره کوپراس و شاخص خودهمبستگی موران استفاده شده است. یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان می دهد کشور های قطر، امارات متحده عربی، ایران و عربستان در جایگاه های اول تا تا چهارم قرار گرفتند. قطر دارای بهترین وضعیت از لحاظ شاخص های توسعه اجتماعی در میان کشور های اسلامی است. همچنین نتایج حاصل از شاخص موران نیز نشان می دهد که توزیع جغرافیایی کشورهای دارای وضعیت مشابه به صوت خوشه ای می باشد که می تواند ناشی از موقعیت استراتژیک، مزیت مکانی و یا موقعیت جغرافیایی این کشورها باشد.
کارکردگرایی کیفر در نگرش فقهی امامیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۶
63-93
حوزههای تخصصی:
ازجمله مباحث مهم در نگرش فقهی به مجازات ها توجه به کارکردها، آثار و پیامدهای آن هاست. این مسئله که تا چه حد در تجویز یا عدم تجویز استفاده از یک کیفر می توان به امور یادشده تمسک نمود از مسایلی است که به ویژه از منظر فقه جزایی حکومتی جای بررسی دارد. مقاله حاضر می کوشد با روشی توصیفی تحلیلی و بر اساس منابع شرعی و با تمسک به گزاره های موجود در آثار فقیهان، نگرشی کلان به این مهم داشته باشد. یافته های تحقیق بیانگر این است که افزون بر صراحت یا ظهوری که در ادله شرعی نسبت به کارکردهای مجازات به طور عام وجود دارد، فقیهان اسلامی به صراحت در نقد و بررسی مجازات ها از تحلیل کارکردی بهره جسته اند. بااین وجود تلقی فقیهان نسبت به هدف از حدود و تعزیرات، توانسته است، کم وبیش، به کارکردگرایی در مجازات های تعزیری بیانجامد؛ اما تأثیر چندانی بر مجازات های حدی نداشته است. همچنین فقیهان به آثار جانبی منفی مجازات های حدی و تعزیری توجه شایانی داشته اند حتی گاهی به دلیل این آثار منفی بر فرد یا جامعه، فتوا به ممنوعیت اجرای حد یا تأخیر آن داده اند. درهرحال، فقه اسلامی ظرفیت های بسیاری برای توجه به کارکردگرایی کیفر دارد اما آن چنانکه بایسته است این مهم موردتوجه و پژوهش قرار نگرفته است.
تأکید قرآن بر مسلمات تاریخی در مناظرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقتی انتقال مفهوم، صورتی حرفه ای و تخصصی یافت، واژه «مناظره» و اشکال گوناگون آن نیز خودنمایی کرد و حرفه ای جدید به نام «مهندسی مناظرات و بررسی مبانی آنها» شکل گرفت. مسلمات تاریخی در مناظرات قرآنی مورد توجه ویژه کلام وحی قرار گرفته است و قرآن کریم، تاریخ قطعی را یک مبنای مهم برای مناظرات معرفی فرموده است. برای نگارش این پژوهه، پس از مرور کل آیات قرآن و اندیشه ورزی در آنها و بررسی منابعی وافر از تفاسیر فریقین، یک آورده جدید یعنی نمایاندن تأکید بر مسلمات تاریخی در مناظرات قرآنی در اختیار قرآن پژوهان و جویندگان روشهای قرآنی برای بحث و مناظره قرار گرفته و چهار مورد از مهمترین آیاتی که در این زمینه در قرآن وجود دارد معرفی شده و مورد بحث قرار گرفته است. نمونه های ارائه شده در این تحقیق، اثبات می کند که قرآن کریم به صورت مشخص نسخه تنظیم مناظرات را از تکیه بر مسلمات تاریخی و اخذ طرف مقابل به آن آغاز کرده، رعایت مسلمات تاریخی در شکل دهی به گفتمانهای عقایدی و حقوقی را مورد تأکید قرار داده است. اصرار بر مسأله ای که با رخدادها یا وقایع قطعی تاریخ مغایرت دارد، تحکّم و باطل است. همچنین مناظره بر مبنای تاریخ قطعی می تواند از مصادیق جدال احسن نیز باشد. بررسی تطبیقی آرای مفسران فریقین حاکی از همسویی آراء آنان درباره مبنا بودن مسلمات تاریخی برای مناظرات است.
سازگاری آموزه وحدت شخصی وجود با تحقق کثرات، از دیدگاه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از انتقادات اساسی بر وحدت شخصی وجود این است که قبول این نظریه، یا افتادن در دام سفسطه است، یا قبول تناقض. این پژوهش در صدد این است که از رهگذر تبیین موجودیتِ بالعرض کثرات، به اشکال مذکور که توسط برخی صاحب نظران معاصر، مطرح شده است پاسخ گوید. براین اساس، رهیافت پژوهش حاضر در دو گام بیان شده است: در گام اول، خوانشی دیگر از آموزه وحدت شخصی وجود در فرایند فهم و تفکیک مجاز عقلی از مجاز اعتباری به دست داده ایم و در گام دوم، از رهگذر تحلیل انواع حیثیات، به مسئله وحدت وجود بازگشته و فرضیه اساسیِ خود را بیان نموده ایم که عبارت است از موجودیتِ واقعی (نه بالذاتِ) کثرات به حیثیت تقییدی شأنی؛ به صورتی که واقعاً به نحو بالعرض، کثرات واجد نفس الامر بوده و به هیچ وجه این گونه نیست که معدوم محض یا هیچ و پوچ باشند. چرا که فرایند تحقق واقعی به دو صورت رخ می دهد: صورت اول: تحقق واقعیِ بالذات و اصیل؛ صورت دوم تحقق واقعیِ بالعرض و المجاز. البته باید دقت داشت که صورت دوم امری صرفاً زبانی نیست تا در اعتبارات بشری فانی باشد بلکه امریست متحقق اما نه به صورتی که بالذات باشد یا مقابل وجود باشد، بلکه شأنی از شئون همان موجود بالذات مطلق واحد می باشد. همچنین، این تحقق مذکور، هیچ تنافی با وحدت وجود ندارد، چون کماکان وجود، واحد است و آنچه متکثر است شئون می باشد؛ شئون امری غیر از وجود است که بالعرض موجود بوده و عین ربط به وجود واحد متعال است و این تکثر چون نه مقابل وجود است که عدم باشد، و نه وجود است که وحدت وجود را نفی کند، پس تنافی با وحدت شخصیه وجود نیز نخواهد داشت. با این رهیافت، به نظر می رسد اشکال مذکور مرتفع شده و بلکه تبیین معقول این نظریه از همین مسیر میسور است.
نقد قرآن محور تأویلات ابن عربی از آیات مربوط به قوم حضرت نوح (ع) در فصوص الحکم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
545 - 562
حوزههای تخصصی:
فصّ نوحی (ع) یکی از مهم ترین فصّ های کتاب فصوص الحکم است که ابن عربی در آن به بررسی و تأویل آیات مربوط به نوح نبی (ع) و قوم ایشان پرداخته است. ابن عربی با گریزِ کامل از نصوص آیات قرآنی و تأویل نمودن آنها بر خلاف ظاهر و نص، بر این باور است که قوم نوح (ع) نه تنها بت پرست نبودند، بلکه اهل شهودات و تجلیات ذاتیِ الهی بوده اند. بر این اساس، آنان دارای دو مقام «تشبیه» و «تنزیه» عرفانی بوده اند و تجلّی خداوند واحد متعال را در همه مظاهر و مخلوقات شهود می نمودند و به منزه بودن او از نقائص و پستی ها باور داشتند. همچنین، حضرت نوح (ع) آنان را صرفاً به گونه «تنزیهی» به سوی خداوند دعوت می نمود؛ از این رو، آنان از قبول دعوت نوح (ع) روی برتافتند. در پژوهش حاضر که با روش توصیفی تحلیلی انجام شده، اثبات شد که چنین تأویلات طولی با نصوص و ظواهر قرآنی سازگار نبوده و در تناقض (ظاهر با باطن) است؛ زیرا قوم نوح (ع)، به تصریح قرآن کریم بت پرست بودند و حضرت نوح (ع) از هیچ کوششی در جهت هدایت و ایمان آوری آنان فروگذار نکرده است. به دلیل بت پرستی، یقیناً سخن گفتن از شهودات و تجلیات اسماء و صفاتی قوم نوح (ع) صحیح نیست؛ به فرض برخورداری از چنین ویژگی ها و مقاماتی، دعوت به یکتاپرستی قوم نوح (ع) معنایی نداشت.
تحلیل و بررسی تفسیر میرداماد از روایات «معرفة الله بالله»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نسیم خرد سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
111 - 126
حوزههای تخصصی:
میرداماد، در شرح روایت «اعْرِفُوا اللهَ بِاللهِ...»، دو تفسیر ذکر کرده است؛ حاصل تفسیر اول این است که اگر معرفت خدا با وساطت ممکنات و استشهاد به ماسوی الله حاصل شود، «معرفهالله بالله» نیست؛ اما اگر معرفتی حاصل از توجه به طبیعت وجود باشد و از طبیعت وجود، وصول به معرفت حق تعالی محقق گردد، در این صورت «معرفهالله بالله» حاصل شده است. او در تفسیر دوم، این نوع معرفت را به شناخت خدا به واسطه جمیع صفات کمالی که عین ذات حق هستند و زائد بر ذات نیستند، توضیح می دهد؛ اما این دو تفسیر، علاوه بر ناسازگاری با مبنای اصالت ماهیت ایشان، با محتوا و سیاق این روایت و روایات دیگری که با این مضمون ذکر شده است نیز هم خوانی ندارد. این نوشتار در صدد است تا با روش تحلیلی-توصیفی به تحلیل و بررسی دیدگاه ایشان در این زمینه بپردازد. آنچه پرداختن به این مسأله را مهم می کند اینست که اولاً دیدگاه ایشان با این تفصیل در جای دیگری ذکر نشده و ثانیاً این بررسی، جایگاه فلسفه را در تبیین و تفسیر متون دینی روشن تر می کند.
روش شناسی مطالعه تاریخ انگاره ها در مهدویت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۳)
91 - 115
حوزههای تخصصی:
پندارها و پنداشت ها در فضای مهدویت، که راقم مناسبات اجتماعی منتظِر با مقوله مهدویت است، به وضعیت سنجی نیاز دارد. این وضعیت سنجی با هدف تمییز باور صحیح از باورهای ناصحیح انجام می شود که در دو قالب تطبیق با واقع و تبیین حقایق، امکان بررسی دارد. پندارها یا انگاره ها در مهدویت توانایی آن را دارند تا در سه محور اساسی مورد مطالعه قرار گیرند: 1. مطابقت انگاره با واقع و حقیقت؛ 2. احتمال القای حقیقت در تاریخ؛ 3. پیامدسنجی و برداشت ها. مطالعه این سه محور نیازمند روش متمایزی است تا انگارگی موضوع مورد نظر را از قطعیت آموزه تشخیص دهد. این روش در شش مرحله انگاره یابی، جمع آوری منابع، ارزیابی منابع، ارزیابی متن، تحلیل محتوا و پیامدسنجی انجام می شود و مجموع مراحل ششگانه در مقام پاسخ به چگونگی مطالعه تاریخ انگاره ها در مهدویت و به عنوان الگویی جامع برای مطالعه تاریخ انگاره ها در مهدویت معرفی شده اند. با استفاده از روش مطالعه تاریخ انگاره ها، همه گزاره های یک انگاره در مهدویت مطالعه می شود تا افزون بر کشف مبدأ پیدایش انگاره، تأثیریافتگی آن از شرایط و نیروهای اجتماعی و نیز پیامدهای تهدیدگون آن بررسی گردد. این پژوهش با روش فراترکیب، به بررسی انگاره ها، ذهنیات، رویکردها و پیامدها پرداخته است.
تحلیلی از نقش معاشرت در بازآموزی رفتارهای اجتماعی بر اساس آموزه های دینی( با تاکید بر شیوه الگویی)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۶)
107 - 134
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با رویکرد نظری، تحلیلی و بررسی اسنادی، به واکاوی نقش معاشرت به شیوه الگویی در بازآموزی رفتارهای اجتماعی بر اساس آموزه های دینی می پردازد. دین اسلام، بر اولویت اخلاق بر همه امور تاکید و رسالت پیامبر اسلام را بر آن مبتنی می کند. در جامعه اسلامی، اهداف نظام تربیتی بر رشد ارزش ها و فضایل اخلاقی، بر اساس ایمان به خدا، تربیت افراد متعهد و تحکیم برادری و سایر ارزش های اخلاقی و اجتماعی تاکید دارد. یافته های پژوهش حاکی است که روش الگویی در تربیت اسلامی و معاشرت با الگوهای ماندگار در جامعه، موجب شکوفاسازی استعداهای فطری، خودشناسی، کمال خواهی، زیبایی جویی، آزادی و استقلال طلبی و نیز شکل گیری شخصیت فرد به شیوه الگوپردازی، الگودهی و الگوزدایی می شود. دراسلام، الگوپردازی و الگودهی، به شیوه ایجابی است، و الگوزدایی، گونه ای از تربیت سلبی است. در شیوه ایجابی، اصل بر «آماده س ازی و رغبت انگی زی» است، اما در رویکرد س لبی، بر استخراج و استکشاف درون مایه های مخاطب از طری ق پیرای ش و زدای ش موان ع راه رش د، ب ا هدف ش کوفاسازی قابلیت ه ای نهفت ه فرد استوار است. در شیوه نخست، با بیان ویژگی های مثبت الگوها، نوعی جذب، انجذاب و دلدادگی و در الگوزدایی، با بیان ویژگی های منفی، نوعی دلزدگی در فرد ایجاد می شود. بنابراین، در آموزه های دینی بر خلاف نظریه ساترلند و کرسی، افزون بر الگوزدایی و توصیه به اجتناب از معاشرت با دوستان ناباب، بر ارائه الگوهای ناب و الگوپردازی و الگودهی نسبت به همنشیان و دوستان شایسته در بازآموزی رفتارهای اجتماعی تاکید شده است.
ارائه چهارچوبی مبتنی بر جمع سپاری برای واکاوی تحلیلی مفاهیم قرآنی با استفاده از پردازش زبان طبیعی: راهکار تا محدودیت ها(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
استفاده از فنون پردازش زبان طبیعی (NLP) برای تجسم مفاهیم و معانی متن قرآن، نه تنها به پژوهشگران حوزه علوم قرآنی کمک می کند تا تحلیل های قدرتمندتری برای انتقال مفاهیم اصیل این متن الهی ارائه دهند، بلکه از نظر فرهنگی و علمی به فهم عمیق تر و توسعه دانش و ارزش های اسلامی و معنوی جامعه کمک قابل توجهی می کند. این پژوهش یک چهارچوب راهبردی مبتنی بر جمع سپاری به منظور ارتباط میان دو حوزه مهم «علوم قرآنی» و «پردازش زبان طبیعی» برای تحلیل عمیق مفاهیم و معانی قرآن ارائه می دهد. چهارچوب راهبردی پیشنهادی، راهکار تحلیل معنایی متن قرآن برای استخراج مفاهیم و معانی عمیق تر و ارتباطات معنایی بین عناصر مختلف آن را با استفاده از روش های پیشرفته NLP ارائه می کند و قابلیتی را برای بررسی تفاوت ها و تطابق های معانی و شناسایی الگوها و ارتباطات معنایی در قرآن فراهم می آورد که به توسعه راهبردی نظریه های دینی و تفسیر منجر می شود و به ارتقای دانش و آموزش در زمینه های فلسفه و دین کمک می کند. برای ارزیابی و سنجش کارایی و صحت عملکرد رویکرد های ماشینی قرآن کریم چند معیار و شاخص کلیدی ارزیابی معرفی می کنیم که امکان تحلیل و مقایسه نتایج راهکارهای مبتنی بر NLP را فراهم می کنند.
آسیب شناسی مطالعات تطبیقی در حوزه تفسیر قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۳)
157 - 174
حوزههای تخصصی:
آسیب شناسی تفسیر تطبیقی نیز همانند آسیب شناسی هر دانش دیگری از اهمیت بسزایی برخوردار است. اساسا سهم زیادی از رشد علوم مرهون آسیب شناسی هایی بوده است که در درون آن علم و در ارتباط با وضعیت موجود آن انجام گرفته است. بنابراین آسیب شناسی ها همواره موجب تکامل دانش ها می شوند. به طور طبیعی هر دانشی از جمله تفسیر و قرآن پژوهی در مراحل آغازین خود با آسیب ها، نارسایی ها و چالش هایی مواجه است و از نابسامانی، پراکنده کاری، بدفهمی، کج اندیشی و مذهبی گری، عدم توجه لازم به کارکردهای تفسیر تطبیقی رنج می برد و البته و به تدریج مراحل کمال را می پیماید. براین اساس مقاله حاضر در صدد پاسخ به این سؤال است که تفسیر تطبیقی و به طور کلی مطالعات تطبیقی در حوزه قرآن پژوهی با چه آسیب ها و چالش هایی روبروست؟ و این آسیب ها تا چه اندازه مطالعات تطبیقی در این حوزه را از مسیر و اهداف خود دور ساخته است؟ مهمترین آسیب های مطالعات تطبیقی قرآن پژوهی عبارتند از: تأثیر دادن باورهای مذهبی توسط پژوهشگر در مطالعه تطبیقی، عدم تحقیق کافی در دیدگاه-های دو طرف تطبیق، روشمند نبودن پژوهش تطبیقی انجام یافته، تعجیل در داوری میان دو طرف تطبیق، نگرانی از مخالفت با دیدگاه های مشهور یا مفسران بزرگ، و...
Mulla Sadra on Tolerance(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Despite the scientific and technological progress seen in the human world today, we are witnessing the disproportionate growth of violence in human society. It is, thus, necessary to talk about tolerance in such a time. The purpose of this study is to examine tolerance within the framework of Sadra's philosophy. The theoretical foundations of tolerance in Transcendent Theosophy will be explained in four categories: epistemology, methodology, ontology, and anthropology. Though Sadra has been influenced by Aristotelian virtue ethics, he takes a step forward and analyzes tolerance from an ontological point of view, understanding it not as a merely moral virtue but as an ontological-existential perfection towards Godlikeness "ὁμοίωσις θεῷ" [homoiōsis theō] which is the very essence of wisdom. Tolerance and violence in Sadra’s philosophy constitute two pyramid-like structures reciprocally. The pyramid of tolerance has reason and justice at its pinnacle while on the top of the pyramid of violence lie ignorance and injustice. Thus, pro-tolerance behavior is resulted from a rational mindset and pro-violence behavior has its origin in ignorance and idiocy. Outcomes of tolerance are the increase of wisdom, social dignity, and influence on people while stagnation, social humility, and isolation result from violence. It is needless to say neither tolerance is always applauded nor violence is always despised. This is why one can speak of the wrath of God and His saints in a meaningful way. Rather it is because of the conditions and their relation with reason and ignorance that we can reach a judgment in this regard. The study is concluded by a reality-based account of Sadra's treatment of his opponents which is followed by an elaboration of his tolerance-centered approach.
شناسایی مؤلفه های اثرگذار معماری بر تربیت کودک، مبتنی بر رویکرد اسلامی: فضاهای آموزشی پیش دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
139 - 171
حوزههای تخصصی:
تأثیرپذیری کودک از محیط کالبدی پیرامون خود، مؤید جایگاه و نقش معماری در تربیت کودک است. این در حالی است که پژوهش های اندکی درباره نقش و قابلیت محیط های فیزیکی در شکل دهی به رفتارها و کنش های کودک صورت گرفته است. پژوهش حاضر بنای آن را دارد تا مبتنی بر پژوهش های صورت گرفته درباره آموزه های تربیتی متون دینی مسلمانان، تبیینی از مؤلفه های کالبدی و راهکارهای مؤثر معماری بر تربیت و پرورش کودکان ارائه دهد. پژوهش ازمنظر نوع داده ها کیفی است و داده ها به 2 روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده اند. دراین راستا در گام نخست مؤلفه های تربیتی کودک که محیط کالبدی قابلیت پاسخگویی به آن ها را دارد ازطریق تحلیل محتوای کیفی مطالعات صورت گرفته، استخراج شدند. بررسی صورت گرفته نشان داد که محبت و مهرورزی، تکریم کودک و دادن عزت نفس به او، بازی با کودک و تنوع فعالیت ها، آزادی کودکان، تعامل و نشاط اجتماعی، نظم و انضباط فکری، تفکر عقلانی و پرسشگری، الگوگیری و آشنایی با احکام دین از شاخص های تربیتی متون دینی است. در گام دوم درجهت تکمیل و لحاظ کارآمدی مؤلفه های استخراجی، مصاحبه نیم ساختاریافته با مربیان 5 پیش دبستانی در اصفهان انجام شد. مربیان به صورت هدفمند انتخاب شدند و مصاحبه ها تا اشباع نظری ادامه یافت. درنهایت درراستای انطباق نتایج با نظر کودکان از آن ها خواسته شد تا فضای آموزشی مطلوب خود را نقاشی کنند. یافته های پژوهش ضمن تأیید نقش مهم محیط کالبدی در پاسخگویی به این مؤلفه های تربیتی، نهایتاً نشان داد که توجه به مؤلفه های محیطی همچون آرامش و امنیت روانی، تنوع و جذابیت فضایی، ارتباط با طبیعت، انعطاف پذیری، تعاملات گروهی و گاه بازی در فضای معماری می تواند قابلیت محیط را درجهت تربیت کودک ارتقاء دهد.
بایسته های «ایرادِ اِتهام» در حقوقِ انگلستان و امکان سنجی تأسیسِ آن در حقوقِ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق بشر اسلامی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۴
79 - 108
حوزههای تخصصی:
مرحله ایرادِ اِتهام به عنوان سرآغاز یا به تعبیری دروازه عدالت کیفری، در حقوقِ انگلستان توانسته با بررسی ابتدایی پرونده قبل از اِذنِ تعقیب توسط دادستان ، اقدام مؤثری در عدم ورود پرونده هایِ فاقد دلایلِ کافی و برخلافِ مصلحت عمومی بردارد تا صرفاً پرونده هایی که میزان محکومیت در آنها بالا تشخیص داده می شود؛ مجال ورود به فرایند کیفری با هدفِ ارتقاء سیستم عدالتِ کیفری و ایجاد یک دادرسی استاندارد پیدا نماید؛ منتها در حقوقِ ایران به دلیلِ تفتیشی بودن نظامِ دادرسی در مرحله دادسرا، مرحله ایرادِ اِتهام تاکنون مورد توجه قرار نگرفته که در حال حاضر با توجه به مزیت های پیش گفته در حقوقِ انگلستان، تأسیس و پباده سازیِ مرحله ای در نظام حقوقیِ ایران تحت عنوان «مرحله ایرادِ اِتهام» همسو با مبانی حقوق بشر اسلامی بعید به نظر نمی رسد. پژوهش حاضر که با روش توصیفی_ تحلیلی تدوین یافته بعد از بررسی موضوع به این نتیجه می رسد که بایسته های ایرادِ اِتهام در حقوق انگلستان شاملِ: دروازه عدالتِ کیفری؛ تحکیمِ اصلِ برائت؛ بالابردن ضریبِ رسیدگیِ مُنصفانه؛ کشفِ حقیقت در وادی ایرادِ اِتهام؛ تعدیلِ پارادایمِ اطلاق گرایانه حقوقِ کیفری و فُرصت دهی برای عدمِ ورود به پروسه کیفری می باشد. همچنین جهت تأسیس مرحله ایرادِ اِتهام در حقوق ایران، ضمنِ گردشِ نظامِ دادرسی به سمتِ اتهامی؛ اهتمام به بایسته های مرحله مذکور لازم و ضروی است.
امکان سنجی تغییر مجازات های معین شرعی از منظر فقه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله تغییرپذیری مجازات های اسلامی یکی از مسائلی است که در دهه های اخیر میان فقها و حقوق دانان مورد بحث جدی قرار گرفته است. دیدگاه رایج بین فقهای اسلامی، عدم تغییرپذیری مجازات های معین شرعی، یعنی حدود و قصاص و دیات، است. با این حال، در سال های اخیر دلایل و مستنداتی از سوی برخی نویسندگان بر تغییرپذیری این مجازات ها ارائه شده است. به همین جهت، لازم است در این مورد تحقیق صورت بگیرد. در این تحقیق در پی پاسخ به این پرسش هستیم که از نظر فقهی چه دلایل قابل استنادی بر امکان تغییر مجازات های معین شرعی وجود دارد. حاصل این تحقیق که به روش تحلیلی-توصیفی انجام شده، این است که از میان مجازات های معین شرعی، قصاص و دیات در صورت رضایت بزه دیده یا ولی دم و موافقت بزهکار قابل تغییر یا اسقاط است. اما مجازات های حدی قابل تغییر ماهوی نیست. لذا دلایل مطرح شده از سوی برخی نویسندگان بر امکان تغییر دائمی این مجازات ها از اتقان کافی برخوردار نیست. با این حال، به دلیل عدم تحقق شرایط اجرای مجازات های حدی در زمان حاضر، امکان تغییر این مجازات ها به طور موقت وجود دارد. اما در مورد قصاص و دیات چنین امکانی وجود ندارد مگر در صورت رضایت بزه دیده یا ولی دم و موافقت بزهکار.
بازپژوهی معناشناختی «قمار» در فقه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
193 - 211
حوزههای تخصصی:
«قِمار» به مثابه پدیده ای اقتصادی از دیرباز در حیات بشر رواج داشته و به دلیل آثار زیان بار فردی و اجتماعی آن در قرآن کریم به صراحت از آن با عنوان «مَیسِر» نهی شده است. رواج شکل پیچیده و مدرن بازی ها، به ویژه در میان نوجوانان و جوانان، خطر گرفتار شدن در دام اثرهای ویران کننده قمار را افزایش داده است. اما اختلاف در تعریف قمار و نبود سنجه های مشخص در این زمینه شناخت مصادیق قمار را بعضاً با مشکل مواجه ساخته است. به علاوه، احتمال انطباق پدیده های نوظهوری همچون «استخراج کوین ها» با قمار بیش ازپیش ضرورت تعیین ضابطه آن را آشکار می سازد. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی به تعریفی جامع ومانع از قمار دست یافته است. همچنین نتایج به دست آمده نشان می دهد که اولاً مقوّمات اصلی قمار «لعب»، «غلبه»، و به ویژه «رِهان» و «مخاطره» است و اساساً وجود ابزار قمار برخلاف آنچه بسیاری ادعا کرده اند مدخلیتی در تحقق مفهوم قمار ندارد؛ هرچند منشأ حرمت بازی با ابزار قمار بدون رهان و گروگذاری (مانند بازی با پاسور به شکل تفریحی) را می توان در دلایل دیگری همچون حرمت اشاعه فحشا جست وجو کرد. ثانیاً برخلاف تعاریف متداول قمار به بازی های دونفره اختصاص ندارد و می تواند طرف های بیشتری داشته باشد. ثالثاً «گرو» در قمار برخلاف آنچه از کلام مشهور فقها برمی آید تنها در مال خلاصه نمی شود، بلکه می تواند تعهدی بر انجام دادن کاری باشد.