فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۶۱ تا ۱٬۷۸۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
69 - 102
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با استفاده از دادههای شفاهی آزمونگر-آزموندهنده، یکی از سه وجه کلان روانی در انگاره اسکهان (2003؛ 2009)، یعنی روانی اصلاح، را در سطوح مختلف بسندگی اندازهگیری کردهاست. در این انگاره، روانی سه وجه دارد که عبارتند از: روانی سرعت، روانی شکست، و روانی اصلاح. تاکنون هیچ پژوهشی با هدف اندازهگیری روانی گفتار آزموندهندگان فارسیآموز خارجی انجام نشدهاست. لذا انجام چنین پژوهشی مخصوصاً برای رسیدن به مقیاسی مناسب برای ارزیابی روانی گفتار لازم است. این پژوهش بخشی از سازه روانی اصلاح در انگاره پیشگفته، یعنی تکرار و خطای شروع را مورد بررسی قرار داد و به دنبال پاسخگویی به این پرسش بود که خطای شروع و تکرار تا چه اندازه در سطوح مختلف فارسیآموزی تغییر میکند. بدین منظور، گفتار 23 فارسیآموز خارجی، که در شرایط آزمونی جمعآوری شدهبود، پیادهسازی، ارزیابی (=تعیینسطح)، و برچسبزنی شد. مجموع مدتزمان گفتارها، که بر اساس چارچوب مرجع بنیاد سعدی (صحرایی و مرصوص، 1395)، از چهار سطح بسندگی پیشمیانی، میانی، فوقمیانی، و پیشرفته بودند، 44 دقیقه (هر سطح 11 دقیقه) بود. نتایج با استفاده از آزمون کراسکال-والیس تحلیل شد و مشخص شد خطای شروع و تکرار هیچکدام سطوح بسندگی فارسی را از یکدیگر متمایز نمیکنند. بنابراین ارزیابان و طراحان مقیاسهای ارزیابی، هنگام تشخیص یا توصیف سطوح بسندگی، نیازی به لحاظکردن دو مؤلفه تکرار و خطای شروع ندارند.
بررسی رابطه بهزیستی ذهنی و قدرت ایگو با نقش تعدیل کننده تنظیم هیجان در دختران آسیب دیده از شکست عاطفی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بهزیستی ذهنی و قدرت ایگو با نقش تعدیل کننده تنظیم هیجان در دختران آسیب دیده از شکست عاطفی بود. با توجه به هدف، روش پژوهش همبستگی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش را تمامی دختران آسیب دیده از شکست عاطفی مراجعه کننده به کلینیک های تخص نمونه آماری با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعیین شد. با استناد به این جدول، حجم نمونه آماری مورد نظر برابر با 175 نفر تخمین زده شد. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو(2003)، پرسشنامه ضربه ی عشق راس(1999)، قدرت ایگو مارکستروم وهمکاران(1997) ، تنظیم هیجان گراس و جان (2003)، و پرسشنامه جمعیت شناختی و بالینی جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها به دو صورت توصیفی و استنباطی انجام شد. برای تحلیل داده ها و آزمون فرضیه های پژوهش از روش حداقل مربعات جزئی و از نرم افزار SmartPLS استفاده شد. نتایج آزمون نشان داد مقدار ضریب اثر تعدیلی تنظیم هیجان در رابطه بین بهزیستی روانشناختی و قدرت ایگو برابر با 0.106 می باشد. آماره t اثر تعدیلی در سطح اطمینان 95 درصد معنادار گزارش شد [05/0P –Value ≤ ]. بنابر این نتایج بین بهزیستی ذهنی و قدرت ایگو با نقش تعدیل کننده تنظیم هیجان در دختران آسیب دیده از شکست عاطفی رابطه معنی داری وجود دارد.
درمان مبتنی بر واقعیت مجازی ویژه افراد چاق بر اضطراب صفت- حالت و رفتار خوردن در افراد دارای اضافه وزن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلالات خوردن و چاقی مشکلات جدی سلامتی با نتایج درمان ضعیف و نرخ عود بالا علیرغم درمانهای تثبیت شده هستند. براساس شواهد پژوهشی فناوری واقعیت مجازی میتواند نتایج درمان فعلی را بهبود بخشد و میتواند بهعنوان یک ابزار کمکی در درمان آنها استفاده شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر واقعیت مجازی ویژه افراد چاق بر اضطراب صفت- حالت و رفتار خوردن در افراد دارای اضافهوزن بود. مواد و روشها: طرح پژوهش، از نوع آزمایشی و پیشآزمون پسآزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری بود. جامعه آماری شامل کلیه مراجعهکنندگان به کلینیکهای لاغری شهر اصفهان در سال 1400 تا 1401 بود و نمونه پژوهش با توجه به ملاکهای ورود و خروج 30 نفر از افراد چاق به شیوه هدفمند از جامعه یاد شده انتخاب شدند و پرسشنامههای اضطراب حالت- صفت (اشپیلبرگر، 1970) و رفتار خوردن (وان استرین و همکاران، 1986) را جواب دادند. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از روش آماری تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر استفاده شد. یافتهها: نتایج حاکی از آن بود که درمان مبتنی بر واقعیت مجازی ویژه افراد چاق بر اضطراب صفت و حالت و رفتار خوردن اثربخش بوده است. همچنین در مرحله پیگیری اثرات از پایداری برخوردار بوده است (001/0>p). نتیجهگیری: براساس یافتههای این پژوهش میتواند گفت که افراد دارای اضافهوزن با استفاده از فنآوریهای واقعیت مجازی میتوانند بهصورت تعاملی مهارتهای مدیریت استرس و اضطراب را آموزش ببینند و در مواقع تنشزا بهجای استفاده از رفتارهای خوردن غیرقابلکنترل از این مهارتها استفاده نمایند
تعیین اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر رویکرد یادگیری تلفیقی بر انگیزش پیشرفت و درگیری تحصیلی دروس معارف اسلامی دانشجویان دانشکده علوم پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی تعیین اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر رویکرد یادگیری تلفیقی بر انگیزش پیشرفت و درگیری تحصیلی دروس معارف اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی دانشگاه اراک بود. روش ها: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش-آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه علوم پزشکی دانشگاه اراک در سال تحصیلی 403-1402 تشکیل دادند. از بین جامعه فوق 30 نفر از دانشجویان کارشناسی که درس انقلاب اسلامی را در نیمسال اول سال تحصیلی اخذ کرده بودند با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به عنوان حجم نمونه انتخاب و سپس نمونه منتخب به صورت تصادفی در قالب گروه های آزمایشی و کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. مشارکت کنندگان گروه آزمایش به مدت یک ترم تحصیلی از رویکرد یادگیری تلفیقی و گروه کنترل از روش متداول بهره مند شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های انگیزش پیشرفت تحصیلی مک اینرنی و سینکلایر (1992) و درگیری تحصیلی ریو ( 2013) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آماری توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چند متغیری) استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که پس از تعدیل نمرات پیش آزمون، تفاوت معنی داری بین گروه آزمایش و کنترل در متغیر های انگیزش پیشرفت و درگیری تحصیلی وجود دارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت تلفیق هدفمند رویکردهای مبتنی بر فناوری در برنامه درس معارف از جمله درس انقلاب اسلامی می تواند باعث افزایش انگیزش پیشرفت و درگیری تحصیلی دانشجویان شود.
رابطۀ سبک های هویتی و عشق پذیری: نقش میانجی گری نظم جویی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطهای نظمجویی هیجانی در رابطۀ بين سبكهاي هويتي و عشقپذيري انجام شد. جامعۀ آماری، دانشجویان مجتمع ولیعصر دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب در سال تحصیلی 1402-1401 بود. 200 دانشجو با روش نمونهبرداری در دسترس بهعنوان گروه نمونۀ پژوهش انتخاب شدند و به مقیاس عشقپذیری در سیاهۀ چندبُعدی حرمت خود (ابراین و اپستاین، 1988)، پرسشنامۀ سبک هویت (برزونسکی، 1989، 1992) و مقیاس نظمجویی هیجان (گراس و جان، 2003) پاسخ دادند. نتایج آزمون تحلیل مسیر نقش واسطهای سرکوبی هیجانات را در رابطۀ بین سبک هویت اطلاعاتی و اجتنابی با عشقپذیری و نقش واسطهای شاخص ارزیابی مجدد هیجانها در رابطۀ بين سبک هویت هنجاری با عشقپذیری تأييد كرد اما نقش واسطهای شاخص ارزیابی مجدد هیجانها در رابطۀ بين سبک هویت اطلاعاتی و اجتنابي با عشقپذیری، تأييد نشد. رابطۀ بین سبک هویت هنجاری و عشقپذیری با واسطهگری شاخص سرکوبی هیجانها معنادار نبود، اما نقش واسطهای شاخص ارزیابی مجدد هیجانها در رابطۀ بین سبک هویت هنجاری با عشقپذیری تأیید شد. این یافتهها نشان میدهد با کاهش بهکارگیری راهبرد سرکوبی در افراد دارای سبکهای هویتی اطلاعاتی و اجتنابیـ سردرگم، میتوان به افزایش ظرفیت این افراد در پذیرش عشق کمک شایانی کرد. سبكهاي هويت هنجاري نيز با بهكارگيري ارزيابي مجدد هيجانها از توانايي عشقپذيري بيشتري برخوردارند كه توجه بدان ضروري به نظر ميرسد.
تأثیر آموزش کیفیت زندگی با جهت گیری اسلامی بر سر زندگی و شفقت به خود زنان متأهل شاغل(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
59 - 78
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش کیفیت زندگی با جهت گیری اسلامی بر سرزندگی و شفقت به خود انجام شد. برای این پژوهش که از نوع نیمه تجربی است، از بین کلیه زنان متأهل شاغل شهر شهرضا با استفاده از روش «نمونه گیری در دسترس» 30 تن انتخاب شدند و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه به طور برابر قرار گرفتند. هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون پرسشنامه «سرزندگی» رایان و فردریک (1997) و «مقیاس شفقت به خود» نف (2003) را پاسخ دادند. گروه آزمایش طی ده جلسه 90 دقیقه ای، تحت آموزش «کیفیت زندگی اسلامی» IS-QOLT)) قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار spss-23 و آزمون آنکوا تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد میانگین نمره سرزندگی و شفت به خود در پس آزمون برای گروه گواه کمتر از میانگین گروه آزمایش است. بنابراین آموزش کیفیت زندگی با جهت گیری اسلامی اثر معناداری بر افزایش سرزندگی (05/0>p) و شفقت به خود (05/0>p) در گروه آزمایش داشته است. بر اساس یافته ها، به زنان، به ویژه زنان شاغل توصیه می شود که با یادگیری چگونگی افزایش کیفیت زندگی با جهت گیری اسلامی سرزندگی و شفقت به خود را افزایش دهند.
بررسی رابطه صفات شخصیت با سکوت سازمانی و مدیریت تعارض در محیط کار بین مدیران مدارس ناحیه سه اصفهان
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
53 - 64
حوزههای تخصصی:
سازمانهای آموزشی به دلیل بر عهده گرفتن نقشهای کلیدی و خطیر خود، در زمره حساس ترین و کلیدی ترین سازمانها قرار دارند. بی تردید مهم ترین عنصری که میتواند این سازمان ها را در راه تحقق اهدافش یاری نموده، آنها را به سر منزل مقصود برساند و رشد ، پیشرفت و سربلندی جامعه را تضمین نماید، آموزشگران هستند. هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین صفات شخصیت با مدیریت تعارض و سکوت سازمانی است، جامع آماری این تحقیق ، کلیه مدیران و معاونان مدارس و همچنین کارکنان آموزش و پرورش ناحیه سه اصفهان هستند، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر با 248 نفر به دست آمد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه سکوت سازمانی، مدیریت تعارض و صفات شخصیت بود.روایی پرسش نامه توسط اساتید به صورت صوری و پایایی با استفاده از ضریب آهفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفته شد. نمونه گیری به صورت تصادفی انجام گرفت. آنچه در این مطالعه بدست آمده، حاکی از این است که رابطه صفات شخصیتی با مدیریت تعارض مثبت و معنا دار است و وجود صفات شخصیتی مثبت باعث بهبود مدیریت تعارض خواهد شد ، حال آنکه رابطه بین صفات شخصیتی و سکوت سازمانی منفی و معنا دار است و با بهبود صفات شخصیتی فرد، سکوت سازمانی نیز کاهش خواهد یافت.
مدل ساختاری سلامت روان بر اساس طرحواره های ناسازگار با میانجی گری احساس تنهایی در جوانان در غربت ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۹۸)
۱۰۰-۹۱
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مدل یابی ساختاری پیش بینی سلامت روان بر اساس طرحواره های ناسازگار با میانجی گری احساس تنهایی در بین جوانان در غربت ایرانی بود. روش پژوهش، توصیفی-همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری در این پژوهش را جوانان ایرانی تشکیل دادند که در سال 1402 در کشورهای خارج از ایران به سر می برند. بنابراین با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس تعداد 200 جوان در خارج از ایران انتخاب شد. ابزارهای اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه های وضعیت سلامت روانی (GHQ، گلدبرگ و میلر، 1972)، طرحواره های ناسازگار اولیه (YSQ، یانگ، 1998) و احساس تنهایی راسل (UCLQ، راسل، 1993) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها نشان داد که مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. همچنین یافته ها نشان داد که طرحواره های ناسازگار بریدگی و طرد، خودگردانی و عملکرد مختل، جهت مندی به سلامت روان، گوش بزنگی بیش از حد و بازداری و محدودیت های مختل به ترتیب از طریق احساس تنهایی بر سلامت روان جوانان ایرانی ساکن خارج از ایران اثر غیرمستقیم مثبت دارند (01/0>P). در نتیجه یکی از عوامل تاثیرگذار بر احساس تنهایی جوانان مهاجر، رفتارهای اولیه والدین در دوران کودکی و طرحواره هایی است که به صورت عمیق و بنیادی در ذهن فرد شکل گرفته اند و بر همه رفتارها، افکار و احساسات و در نتیجه سلامت روان آن ها تاثیرگذار هستند.
تدوین و امکان سنجی بسته آموزشی جامع مبتنی بر درمان های موج سوم بر تنظیم هیجان و علائم ترک در افراد تحت درمان اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ شهریور ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۹۹)
۱۹۰-۱۸۱
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین و امکان سنجی بسته آموزشی جامع مبتنی بر درمان های موج سوم بر تنظیم هیجان و علائم ترک در افراد تحت درمان اعتیاد بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل افراد تحت درمان اعتیاد شاغل در مجتمع چادرملو اردکان در سال 1401 بودند. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از این افراد بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه استاندارد علایم ترک (COWS، 1990) و پرسش نامه تنظیم هیجان (ERQ، 2003) بود. گروه آزمایش 10 جلسه بسته آموزشی جامع مبتنی بر درمان های موج سوم را دریافت کردند ولی گروه کنترل در لیست انتظار ماند. داده ها به روش تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان دادبا کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون توانایی تنظیم هیجان در دو گروه تفاوت معناداری در سطح 001/0P< وجود داشت اما بین میانگین پس آزمون علائم ترک دو گروه تفاوت معناداری در سطح08/0P< دیده نشد. با توجه به اثربخشی درمان های موج سوم در کاهش مشکلات بیماران تحت درمان با متادون، پیشنهاد می گردد که این درمان ها به عنوان برنامه مکمل در کنار درمان های دارویی به منظور بهبود مهارت تنظیم هیجان در مراکز درمانی مخصوص اعتیاد بکار گرفته شود.
اثربخشی برنامه بخشایشگری بر رفتارهای دلجویی، پیوند با مدرسه و بهزیستی تحصیلی دختران قربانی قلدری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۵
83 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه ی بخشایشگری بر رفتارهای دلجویی، پیوند با مدرسه و بهزیستی تحصیلی دختران قربانی قلدری انجام گرفت.روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و دارای گروه کنترل با پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر شهر تبریز که در پایه های هشتم، نهم و دهم و در سال 1402 مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می داد. 60 نفر از بین این دانش آموزان با روش نمونه گیری هدفمند وارد این پژوهش شدند. نمونه ها به طور تصادفی در دو گروه آزمایش برنامه بخشایشگری (30 نفر) و گروه گواه (30 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش در معرض 15 جلسه برنامه بخشایشگری قرار گرفت. ابزارهای پژوهش مقیاس رفتارهای دلجویی رنجاناتان و تودروف (2010)، پیوند با مدرسه براون و ایوانز (2002)، مقیاس بهزیستی تحصیلی پیترینن، سوینی و پیالتو (2014) و مقیاس قربانی قلدری کالیفرنیای فلیکس و همکاران (2011) بود. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیره آمیخته تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد برنامه بخشایشگری بر رفتارهای دلجویی، پیوند با مدرسه و بهزیستی تحصیلی اثرگذار است (05/0>p) و این اثر در مرحله پیگیری نیز حفظ گردید.بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، با توجه به سودمندی برنامه بخشایشگری، می توان از این برنامه به جهت ارتقای رفتارهای دلجویی، پیوند با مدرسه و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان دختر قربانی قلدری استفاده نمود.
مطالعه پدیدارشناسانه از چالش های حاکم بر مقوله مدیریت عواطف و هیجانات در مدارس و ارائه راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
225-265
حوزههای تخصصی:
توجه به عواطف و هیجانات و مدیریت آن در دانش آموزان بسیار حائز اهمیت بوده و نیازمند بررسی است. هدف پژوهش حاضر، مطالعه تجارب زیسته معلمان و متخصصان، پیرامون چالش های حاکم بر مدیریت عواطف و هیجانات و ارائه راهکارها برای آن بود و روش پژوهش آن نیز، کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. مصاحبه شوندگان پژوهش، شامل همه معلمان و متخصصان تعلیم و تربیت، روانشناسی و مشاوره شهر اردبیل در سال تحصیلی 1402 -1401 بودند. برای انتخاب شرکت کنندگان، از شیوه نمونه گیری هدفمند و تا حد اشباع استفاده شد، که در این پژوهش 21 نفر معلم و 19 نفر از متخصصان بودند. داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته و نیز به شیوه گفت و گوی دو طرفه، جمع آوری گردید. برای تعیین روایی و پایایی مصاحبه ها نیز تکنیک تثلیث یا مثلث سازی، تکنیک کنترل اعضاء، تکنیک کسب اطلاعات دقیق موازی و خودبازبینی محققان صورت گرفت. در مصاحبه با معلمان، اکثریت آن ها به وجود چالش هایی نظیر چالش های فردی، خانوادگی، مدرسه و تحصیل در مدیریت عواطف و هیجانات دانش آموزان تاکید داشتند و راهکارهایی اعم از راهکارهای اجتماعی، راهکارهای خانوده محور و راهکارهای آموزش محور را برای آن ارائه دادند. متخصصان هم راهکارهایی هم چون شناخت، تبیین و توجیه فرزندان، راهکارهای مربوط به خانواده و ارتقا توانایی های عوامل مدرسه را برشمردند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که مدیریت عواطف و هیجانات دانش آموزان مستلزم توانمندی و مهارت بیشتر خانواده ها، عوامل مدارس و جامعه است که بنظر می رسد وضعیت کنونی با وضعیت مطلوب آن توانمندی ها و مهارت های مدنظر فاصله چشم گیری دارد. از این سو تدارک برنامه های توانمندی لازم در راستای مدیریت عواطف و هیجانات دانش آموزان برای خانواده ها عوامل مدرسه و جامعه ضروری بنظر می رسد.
مقایسه اثربخشی توانمندسازی کارکردهای اجرایی و آموزش مهارت های نظم جویی هیجان بر بلوغ عاطفی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مهر ۱۴۰۳ شماره ۷ (پیاپی ۱۰۰)
۲۰۰-۱۹۱
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش توانمندسازی کارکردهای اجرایی و آموزش مهارت های نظم جویی هیجان بر بلوغ عاطفی نوجوانان مراجعه کننده به مرکز مشاوره بنیاد شهید و امور ایثارگران شهر بابل بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی نوجوانان دختر 15 تا 16 ساله مراجعه کننده به مرکز مشاوره بنیاد شهید و امور ایثارگران شهر بابل در سال تحصیلی 1402-1401 تشکیل دادند. تعداد 45 نفر به صورت در دسترس با توجه به معیارهای ورود به پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش 15 نفره و یک گروه کنترل 15 نفره جایگزین شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه بلوغ عاطفی (EMS) سینگ و بهار گاوا (1999)، استفاده شد. خلاصه جلسات آموزش توانمندسازی کارکردهای اجرایی در 10 جلسه 60 دقیقه ای و خلاصه جلسات آموزش مهارت های نظم جویی هیجان در 10 جلسه 90 دقیقه ای انجام شد. یافته ها نشان داد که بین میانگین پیش آزمون و پس آزمون سه گروه در بلوغ عاطفی و مولفه های آن تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P)؛ علاوه بر این بین پس آزمون و پیگیری گروه ها تفاوت معنادار مشاهده نشد (05/0<P). همچنین بین میانگین پس آزمون دو گروه آزمایش تفاوت معنادار وجود داشت (05/0>P). از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت های نظم جویی هیجان، نسبت به آموزش توانمندسازی کارکردهای اجرایی مداخله کارآمد و اثربخش تری بوده است.
خانواده درمانی مبتنی بر دلبستگی با نوجوان ترنس خودکشی گرا: یک مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۰
۸۵-۵۶
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش کاربرد خانواده درمانی مبتنی بر دلبستگی برای نوجوان تراجنسیتی با افکار خودکشی گرایی بود. روش: در این پژوهش از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه استفاده شد. نمونه پژوهش یک نوجوان تراجنسیتی (زن به مرد) و والدینش بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. مقیاس افکار خودکشی گرایانه طی مراحل درمان توسط نوجوان تکمیل شد و خانواده درمانی مبتنی بر دلبستگی در 27 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد. همچنین برای تحلیل و تفسیر داده ها از ترسیم دیداری استفاده شد. نتایج: نتایج مرحله به مرحله خانواده درمانی مبتنی بر دلبستگی نشان می دهد این درمان در کاهش معنادار افکار خودکشی گرایی نوجوان تراجنسیتی مؤثر بوده است. نتیجه گیری: کار بالینی موفق با نوجوانان تراجنسیتی و خانواده های آنان رابطه ای مبتنی بر دلبستگی ایمن ایجاد می کند. خانواده درمانگران می توانند از خانواده درمانی مبتنی بر دلبستگی برای مداخله در خودکشی گرایی افراد تراجنستی استفاده کنند. این درمان در مواجهه مؤثر خانواده با روند تغییرات فرزند تراجنسیتی، مؤثر است.
علل اطاله ی دادرسی در هیأت رسیدگی به تخلفات اداری کارمندان و تأثیر آن ها در هیات های دبیرخانه ی ستاد مبارزه با مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
۲۴۰-۲۰۵
حوزههای تخصصی:
هدف: تصمیم گیری در خصوص ادعاهای مطروحه منتهی به رسیدگی قضایی یا شبه قضایی در زمان معقول با رعایت اصول دادرسی منصفانه تضمین گر عدالت است. روش: تحقیق حاضر از نوع توصیفی و تحلیلی بود. برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای یا اسنادی و همچنین مصاحبه و از طریق مراجعه به منابع، اصول و قواعدحقوقی و غیره تلاش شده تا به این پرسش که چه عواملی در رسیدگی به تخلفات اداری-مراجع شبه قضایی- موجب اطاله دادرسی می شود. در این زمینه و چگونگی و چرایی موضوع در مجموعه ای پس از تبیین مفهومی، تاریخچه تقنینی رسیدگی به تخلفات اداری و ساختار جاری ناظر بر رسیدگی به تخلفات اداری، به اجمال عواملی از قبیل ضعف در شفافیت مصادیق تخلفات در قانون رسیدگی به تخلفات اداری، ابهام در تشدید تنبیهات، ایهام در اعمال تخفیفات متناسب با موقعیت شغلی، متناسب نبودن قانونی تخلفات و تنبیهات، نارسایی قانون در حقوق دفاعی متهم، اشکال در تعیین مراجع عالی و تالی، اشکال در مرجع حل اختلاف در صلاحیت و نظارت سلسله مراتبی مراجع عالی و تالی، شفاف نبودن قلمرو اجرای قانون در مکان و زمان، ابهام در شروع به رسیدگی و فوریت، ناکافی بودن تعیین مواعد قانونی، ابهام در امضای اوراق، ناکافی بودن ضوابط استفاده از کارشناس، ضعف در مقررات ابلاغ و نظارت بر آن، ضرورت پیش بینی محدودیت های ناظر بر عدم مداخله افراد ذی نفوذ و غیره در اطاله ی رسیدگی در هیئت ها احصاء شده است. در این پژوهش، بامطالعه موردی، عملکرد دبیرخانه ی ستاد مبارزه با مواد مخدر از طریق مطالعه پرونده های مختومه و مطروحه در هیأت تخلفات اداری این مرجع و کسب نظر از دست اندرکاران مربوط مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد عواملی از قبیل ایرادات تقنینی، نیروی انسانی، ضعف در استفاده از تخصص در رسیدگی و غیره موجب اطاله می گردد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش اقداماتی از قبیل ضرورت آموزش اجباری برای اعضاء، تدوین آیین دادرسی متناسب، آموزش کارمندان، استفاده از وکلاء و مشاوران حقوقی می تواند اطاله را به حداقل ممکن کاهش دهد.
تعدیل مدل اخلاق تربیتی بارو براساس نیازهای روانی و تربیتی موجود در نظام آموزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ زمستان (بهمن) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۳
134-115
حوزههای تخصصی:
زمینه: اهمیت تربیت اخلاقی در مدارس بر کسی پوشیده نیست. مدل های مختلفی برای تربیت اخلاقی در مدارس ارائه شده اند که یکی از آن ها مدل اخلاق تربیتی براساس نظریه بارو است. شناسایی و تطبیق نیازهای روانی و تربیتی موجود در نظام آموزشی براساس یک مدل اخلاقی می تواند از شیوع مسائل اخلاقی پیشگیری نماید؛ این در حالی است که در این حوزه مطالعه ی جدی انجام نشده است. هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر تحلیل دیدگاه معلمان نسبت به مدل اخلاق تربیتی بارو و تعدیل آن براساس نیازهای روانی و تربیتی در نظام آموزشی ایران بود. روش: روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع پدیدارشناسی توصیفی بود. جامعه آماری شامل تمامی معلمان مشغول به کار شهر گرمسار در سال تحصیلی 1402-1401 بود و از میان آن ها به شیوه هدفمند و باتوجه به ملاک های ورود 20 نفر انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. گردآوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Maxqda2022 مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها بیانگر آن بود که 5 اصل اولیه در نظریه بارو یعنی سعادت با 7 زیرمضمون، حقیقت با 5 زیرمضمون، آزادی با 2 زیرمضمون، احترام با 1 زیرمضمون و انصاف با 3 زیرمضمون مورد تأیید و پذیرش مشارکت کنندگان بود و این در حالی است که در هریک از اصول پنج گانه اصول ثانویه بیشتری از طرف مشارکت کنندگان متناسب با بافت و شرایط تربیتی حاکم در نظام آموزشی ایران پیشنهاد شد. نتیجه گیری: باتوجه به اینکه تمامی اصول اولیه و ثانویه در مدل اخلاق تربیتی بارو مورد تأیید معلمان شرکت کننده است پیشنهاد می شود دست اندرکاران نظام تعلیم و تربیت نسبت به زمینه سازی برای اجرای مدل اخلاق تربیتی بارو و تعدیل های پیشنهادی که از جانب مشارکت کنندگان اقدام نمایند؛ در این مسیر با برگزاری سمینارهای تخصصی می توان به تبیین اصول این مدل اخلاقی پرداخت.
The Effectiveness of Academic Life Skills and Self-Regulation of Motivation Training on Academic Motivation of Senior High School Female Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In today's educational world, the importance of academic life skills and self-regulated motivation for students, especially in the senior high school, has been noted repeatedly. Thus, the purpose of this research was to investigate the effectiveness of teaching life skills and self-regulation of motivation on the academic motivation of female students of the senior high schools. This research is a quantitative applied study adopting a quasi-experimental design, with a pre-test/post-test and a control group. The statistical population included 31180 female students of the senior of high schools in Tabriz in the academic year of 2021-2022. From this population, 90 students were selected by multi-stage cluster random sampling method and were randomly divided into three groups with 30 participants. The control group received its traditional instruction while the first and second experimental groups received educational life skills and self-regulated motivation interventions respectively for eight sessions of two hours. The instruments included the academic motivation questionnaire (Vallerand et al., 1992). For data analysis, in addition to descriptive statistics, Shapiro-Wilk test, MANOVA, regression slope homogeneity test, Box's M Test, Leven test, MANCOVA, and Bonferroni post hoc test were used. The findings showed that the educational life skills and self-regulation of motivation training programs had a positive effect on the academic motivation of female students of the senior high schools. Also, motivational self-regulation training has a higher effectiveness in the academic motivation of the participants than teaching life skills. According to the results, it is concluded that the integration of educational self-regulation motivation and academic life skills training programs in the school environment can have positive effects on students. Schools and educational centers should look for ways to incorporate these skills into their curricula, so that students can develop the skills to manage their motivation and behaviors in a supportive and interactive environment. Also, it is important that teachers and trainers receive the necessary training to be able to effectively impart these skills to students.
تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر انعطاف پذیری شناختی و بهزیستی اجتماعی دانش آموزان وابسته به فضای مجازی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
125 - 136
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: گسترش روزافزون فضای مجازی زندگی افراد را تحت تأثیر قرار داده است. نسل جدیدی که در این فضا متولد شده اند، روزبه روز، بیشتر از فضای مجازی استفاده می کنند و سبک زندگی مجازی را شکل داده اند؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر انعطاف پذیری شناختی و بهزیستی اجتماعی دانش آموزان وابسته به فضای مجازی است. مواد و روش ها: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه است. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان وابسته به فضای مجازی شهر نیشابور در سال ۰۱- ۱۴۰۰ بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس ۳۰ دانش آموز وابسته به فضای مجازی شهر نیشابور انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اعتیاد به اینترنت (یانگ، ۱۹۹۸)، مقیاس انعطاف پذیری شناختی (مارتین و روبین، ۱۹۹۵)، پرسشنامه بهزیستی اجتماعی (کیز، ۱۹۹۸) بود. برنامه آموزشی مهارت های زندگی برگرفته از پژوهش زارع و همکاران (۱۳۹۹) بود که در ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای اجرا شد. برای تحلیل نتایج از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شده است. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که برنامه آموزشی مهارت های زندگی توانسته است انعطاف پذیری شناختی و بهزیستی اجتماعی را در بین دانش آموزان وابسته به فضای مجازی بهبود بخشد. نتیجه گیری: آموزش مهارت های زندگی با بهبود توانایی های شناختی، هیجانی و مهارتی سبب افزایش ادراک هیجان ها و ارائه پاسخ های سازگارانه می شود که انعطاف پذیری شناختی و بهزیستی اجتماعی دانش آموزان را بهبود می بخشد.
اثربخشی زندگی درمانی بر بهزیستی روان شناختی و امیدواری در بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از شایع ترین بیماری های مزمن دستگاه گوارش، نشانگان روده تحریک پذیر است که می تواند فرایندهای شناختی، هیجانی و روان شناختی بیماران را متأثر سازد. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی زندگی درمانی بر بهزیستیروانشناختی و امیدواری بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیربود. روش: روش تحقیق نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل بود.جامعه آماری شامل کلیه بیماران مراجعه کننده با شکایت علائم نشانگان روده تحریک پذیر به مطب های خصوصی فوق تخصص گوارش شهر ساری در سال 1400 بودند که تعداد 30 نفر با شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15نفر) و کنترل (15نفر) جایدهی شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف و همکاران(1980) و امیدواری (1999) و پروتکل زندگی درمانی حسن زاده (1399) به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس چند متغیره و نسخه ۲۲ نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین نمرات گروه کنترل و آزمایش تفاوت معناداری وجود دارد (001/0=P). به طور کلی زندگی درمانی موجب افزایش نمره کلی بهزیستی روان شناختی و امیدواری در بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر شد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد زندگی درمانی منجر به افزایش یهزیستی روان شناختی و امیدواری در بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر شد. لذا می توان از زندگی درمانی در کنار درمان های دارویی به عنوان یک مداخله کمکی، حمایتی و توان بخشی در راستای بهبود توان بخشی و ارتقاء کیفیت زندگی بیماران به کار گرفته شود.
اثربخشی بازی درمانی بر مهارت های ارتباطی، احساس تنهایی و سازگاری تحصیلی کودکان با آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ شهریور ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۹۹)
۲۷۳-۲۶۱
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی بازی درمانی بر مهارت های ارتباطی، احساس تنهایی و سازگاری تحصیلی کودکان با آسیب شنوایی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان با آسیب شنوایی در دامنه سنی ۶ تا ۱۲ سال شهر دامغان در سال تحصیلی ۱۳۹9-۱۳۹8 بودند که ۱۶ نفر از آنها با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه ۸ نفر) گمارده شدند. جهت سنجش متغیرها از پرسشنامه تجدیدنظر شده مهارت های ارتباطی کوئین دام (QCST-R)، مقیاس تجدیدنظر شده احساس تنهایی راسل، پپلاو و کاترونا (R-UCLA) و پرسشنامه سازگاری تحصیلی تیگز، کلارک و تورپ استفاده گردید و مداخلات بازی درمانی به صورت گروهی برای گروه آزمایش طی ۱۲ جلسه ۴۵ دقیقه ای در واحد توان بخشی بهزیستی اجرا گردید. برای بررسی فرضیه های پژوهش از تحلیل کوواریانس چندمتغیری در محیط نرم افزاری ۲۲ _SPSS استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد میانگین گروه آزمایش در پس آزمون مهارت های زندگی و سازگاری تحصیلی و احساس تنهایی متفاوت بود. درواقع بازی درمانی بر افزایش مهارت های ارتباطی و مؤلفه های آن (توانایی دریافت و ارسال پیام، کنترل عاطفی، مهارت گوش دادن، بینش نسبت به فرایند ارتباط و ارتباط توأم با قاطعیت) و نیز سازگاری تحصیلی کودکان با آسیب شنوایی اثرگذار بود (۰۱/۰>p)، همچنین بازی درمانی بر کاهش احساس تنهایی این کودکان مؤثر بود (۰۱/۰>p). پیشنهاد می شود از بازی درمانی شناختی _ رفتاری با اجرای گروهی جهت بهبود مهارت های ارتباطی و افزایش سازگاری تحصیلی و کاهش احساس تنهایی کودکان با آسیب شنوایی استفاده گردد.
سازوکارهای توسعه عدالت آموزشی مبتنی بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: عدالت آموزشی یکی از اساسی ترین جنبه های عدالت در سطح جامه است که همه حوزه های آموزشی بالاتر را دچار تحول کرده و زمینه بروز استعدادها و توانمندی ها را در سطح جامعه فراهم می کند. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف شناسایی سازوکارهای توسعه عدالت آموزشی مبتنی بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش انجام شد. روش ها: پژوهش حاضر از منظر هدف، کاربردی و دارای رویکرد کیفی، در قالب پارادایم تفسیری است. برای تحلیل داده های به دست آمده، از راهبرد تحلیل مضمون استفاده شده است. جامعه پژوهش، جامعه آماری تحقیق حاضر نیز شامل 15 نفر از خبرگان دانشگاهی و مدیران آموزش و پرورش و مدیران مدارس بود که به صورت هدفمند مبتنی بر اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختار یافته بود. برای اعتبارسنجی مدل پژوهش از دو راهبرد بازبینی خارجی و تکثرگرایی استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که پنج مضمون اصلی و پانزده مضمون سازمان دهنده و هفتاد و چهار مضمون پایه بر توسعه عدالت آموزشی مبتنی بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش موثر است. نتیجه گیری: توسعه عدالت آموزشی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش بر اساس نتایج به دست آمده دارای پنج مضمون توزیع مناسب تجهیزات و منابع(تجهیزات فیزیکی، تخصیص و تجهیزات آموزشی، توزیع منابع انسانی باکیفیت و ماهر، منابع مالی)؛ شفافیت در عملکرد(وضوح اطلاعات، صحت اطلاعات)؛ توانمندسازی معلمان(انگیزش کارکنان/معلمان، موثر بودن، آموزش معلمان)؛ حرفه ای گرایی معلمان(ویژگی های فردی، تنوع مهارت، مهارت ارتباطی معلمان)؛ رفتار عادلانه در کلاس(ادراک عدالت از سوی دانش آموزان، برابری) است.