فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۶۱ تا ۲٬۲۸۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه هوش معنوی و تنظیم شناختی هیجان با تاب آوری زنان سرپرست خانوار بود. روش پژوهش کمی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی شهر تهران در سال 1398 بودند. حجم نمونه در این تحقیق بر اساس فرمول کوکران 368 نفر در نظر گرفته شد. به منظور گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه تاب آوری (کانر و دیویدسون، 1992)، هوش معنوی (کینگ، 2008) و تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2001) استفاده شد. در این پژوهش از ضریب همسبتگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه از طریق نرم افزار Spss-19 برای تحلیل داده ها استفاده گردید. بر اساس نتایج به دست آمده، تفکر وجودی انتقادی، تولید معنای شخصی، بسط حالت هوشیاری و آگاهی متعالی به ترتیب توانستند 17%، 6%، 18% و 13% از تغییرات تاب آوری را تبیین نمایند. همچنین نتایج نشان داد مؤلفه های پذیرش، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد برنامه ریزی و ارزیابی مجدد توانستند به میزان 24%، 15%، 20% و 12% از تغییرات تاب آوری با را به صورت مثبت و معنادار پیش بینی نمایند و فاجعه انگاری 11% به صورت منفی و معنادار قادر به پیش بینی تاب آوری در زنان سرپرست خانوار است و در انتها بر اساس نتایج به دست آمده هوش معنوی توانست 22% تاب آوری در زنان سرپرست خانوار را پیش بینی نماید. همچنین تنظیم شناختی هیجانی نیز 37% از تاب آوری زنان سرپرست خانوار را پیش بینی نمود. بنابراین هوش معنوی و تنظیم شناختی هیجان بر تاب آوری نقش پیش بینی کنندگی دارد و با ارتقاء آن ها می توان سطح تاب آوری را در زنان سرپرست خانوار بالا برد.
کاربرد برنامه رایانه ای آموزش شناختیِ Captain's Log برای بهبود تغییر کوری و توانایی گزینش پاسخ در کودکان با اختلال کاستی توجه و بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ناهنجاری های عصبی-رشدی شایع در کودکان، اختلال کاستی توجه و بیش فعالی (ADHD) است. درکنار اثرگذاری بالای دارودرمانی، امروزه درمان های غیردارویی مانند درمان های شناختی، به ویژه توانبخشی های شناختی رایانه محور، بسیار موردتوجه هستند. پژوهش حاضر، باهدف تعیین کاربردپذیری و اثربخشی نرم افزار Captain's Log بر بهبود تغییرکوری و گزینش پاسخ کودکان دچار ADHDانجام شد. طرح از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون تک گروهی بود. پیش آزمون و پس آزمون از طریق آزمون های کشف تغییر و اثر سایمون درمحیط نرم افزار CogLab به ترتیب برای اندازه گیری سطوح تغییرکوری و گزینش پاسخ اجرا شد. 6 نفر از پسران شهرستان بابل که در بازه سنی 7تا 12 سال بودند، از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و10 جلسه 40تا 45 دقیقه ای مداخله شناختی رایانه محور به صورت دو بار درهفته دریافت کردند. نتایج آزمون ویلکاکسون بهبود معنی دار را در نمره پاسخدهیِ درست درحالت تغییرکوری باوقفه نشان داد؛ علاوه برآن زمان پاسخدهی به این آزمون نیز به طورمعنی داری کاهش یافت؛ اما نمره پاسخدهی درست، درحالت بدون وقفه، بهبودی معنی داری نشان نداد ؛ همین طور زمان لازم برای این آزمون نیز کاهش معنی داری نداشت. توانایی گزینش پاسخ درحالت تطابق مکانی کاهش معنی دار درسرعت داشت؛ اما درحالت عدم تطابق مکانی بهبود معنی داری مشاهده نشد. نتایج آشکار ساخت که از طریق بازتوانی شناختی رایانه ای، با تکیه بر انعطاف پذیری مغز و با توجه به تکرار فعالیت های شناختی که منجر به افزایش مهارت های شناختی می شود، می توان تغییر کوری را بهبود بخشید. این مداخلات توانست تاحدی رفتار مطلوب مکث کردن در گزینش پاسخ ها را برای کودکان با ADHD افزایش دهد.
نقش مسئولیت پذیری اجتماعی، هوش سازمانی و عزت نفس در پیش بینی خودکارآمدی شغلی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیدههدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش مسئولیت پذیری اجتماعی، هوش سازمانی و عزت نفس در پیش بینی خودکارآمدی شغلی معلمان بود. روش: طرح این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش را معلمان مناطق 22 گانه شهر تهران تشکیل دادند و از این بین، 300 نفر بر اساس نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه-های خودکارآمدی شغلی ریگز و نایت (1994)، مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان کارول (1991)، هوش سازمانی آلبرشت (2003) و عزت نفس روزنبرگ (1965) پاسخ دادند. داده ها با روش های ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل هم زمان در نرم افزار SPSS-27 تحلیل شدند. یافته ها: بر اساس یافته ها، مسئولیت پذیری اجتماعی، هوش سازمانی و عزت نفس با خودکارآمدی شغلی معلمان همبستگی مثبت و معنی-دار داشتند (01/0>p). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد متغیر مسئولیت پذیری اجتماعی به میزان 19 درصد، هوش سازمانی به میزان 27 درصد و عزت نفس به میزان 14 درصد (در مجموع 60 درصد) قدرت پیش بینی کنندگی خودکارآمدی شغلی معلمان را داشتند (01/0>p). نتایج: طبق این نتایج برای بهبود خودکارآمدی شغلی معلمان می توان زمینه را برای بهبود مسئولیت پذیری اجتماعی، هوش سازمانی و عزت نفس آنان فراهم ساخت.
طراحی و اعتباریابی الگوی یادگیری مشارکتی به منظور پرورش مهارت های رهبری در کودکان دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرور ادبیات نشان می دهد توسعه مهارت های رهبری دانش آموزان از طریق رویکردهای فعال یاددهی-یادگیری نظیر یادگیری مشارکتی کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. این مطالعه آمیخته قصد دارد چگونگی پرورش مهارت های رهبری دانش آموزان در محیط یادگیری مشارکتی را مورد واکاوی قرار دهد. ابتدا 39 سند علمی بر اساس روش سندلوسکی و باروسو بررسی شده و داده ها با استفاده از نرم افزار اطلس تی کدگذاری شده است. به منظور توسعه داده ها از گروه های کانونی استفاده شده و الگوی به دست آمده از دو مطالعه کیفی از طریق تحلیل عاملی تأییدی ارزیابی شده است. نتایج مدل معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل نشان داد الگو از برازش لازم برخوردار است. یافته ها نشان داد وابستگی درونی مثبت و متقابل به عنوان یکی از عناصر یادگیری مشارکتی مهارت گوش دادن، احترام به دیگران، همکاری، ارتباط، مقبولیت و همدلی را تقویت می کنند. مسئولیت پذیری به عنوان دومین عنصر، مهارت اعتمادبه نفس، عزت نفس، رعایت حقوق دیگران را بهبود می بخشد. مهارت بین فردی در توسعه مهارت های تعاملی و ارتباطی نقش دارد و مهارت حل مسئله، حل تعارض، هدایت و هوشیاری گروهی را در دانش آموزان توسعه می دهد. همچنین تعامل به عنوان چهارمین عنصر مهارت برقراری ارتباط و حل مسئله را بهبود می بخشد. نتایج می تواند ضمن افزایش تمایل معلمان به استفاده از رویکرد یادگیری مشارکتی، سیاست گذاران آموزشی را ترغیب کند تا محتوای درسی را با تمرکز بر این رویکرد تنظیم کنند و در طراحی سرفصل دوره های آموزش معلمان این رویکرد را موردتوجه قرار دهند.
نقش ویژگی های شخصیتی در مشاوره پیش از ازدواج و ازدواج پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
29 - 68
حوزههای تخصصی:
مشاوره پیش از ازدواج،رویکرد پیشگیرانه،مبتنی بر افزایش دانش و مهارت افراددرحرکت به سوی ازدواج موفق،باثبات و پردوام درمیان زوجین است. هدف پژوهش:تدوین و اعتبار یابی مدل مشاوره پیش از ازدواج برمبنای ویژگیهای شخصیتی است.روش پژوهش:رویکرد کیفی و براساس روش داده بنیاد انجام گرفته است.ابزار پژوهش،مصاحبه ی نیمه ساختار یافته ای بود که تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. نمونهگیری به صورت هدفمند از۲۰ نفر از مشاوران و روانشناسان مشاوره پیش ازازدواج در تهران که دارای حداقل پنج سال سابقه کاری درحوزه خانواده و مشاوره پیش از ازدواج داشته و دارای مدرک دکترایا کارشناسی ارشد بودند،انجام گردید.تحلیل مصاحبهها به شناسایی ۶۳ کد باز و ۱۰ کد محوری و کد انتخابی"حرکت به سوی ازدواج سالم و پایدار"منتهی شد. یافته ها: براساس الگوی پارادایمی یافتهها آنچه به عنوان عوامل مؤثر در مشاوره پیش از ازدواج بدست آمد،عبارت است از:نقش شرایط علی و عوامل مداخلهگر در ازدواج پایدار. راهبردهای مستخرج از این پژوهش:تأکید بر تشابه و تناسب ویژگیهای شخصیتی در ازدواج، پذیرش جابجایی نقشهای جنسیتی،همسانی و همگونی الگوی شناختی، رفتاری و هیجانی و آموزش مهارتهای ارتباطی بوده است، که مورد اخیر عامل پیشگیری از خسارتهای روانی-اجتماعی میباشد.از جمله پیامدهای این پژوهش، پیامد فردی:انتخاب درست وآگاهانه، پیامد زوجی: ازدواج سالم و پایدار، پیامد خانوادگی:سبک فرزند پروری موفق و پیامد اجتماعی:پیشگیری از طلاق بود. نتیجه گیری:نتیجه حاصل از رویکرد پیشگیرانه در مشاوره پیش از ازدواج،نوعی کمک به زوجین جهت توجه به عوامل مؤثر در ازدواج،با تکیه بر بررسی ویژگیهای شخصیتی خود و طرف مقابل است، که موجب پیشگیری از اتلاف سرمایه عمر و تداوم ازدواج میگردد.
اثربخشی آموزش بازی های اجتماعی بر خودآگاهی هیجانی و مهارت های اجتماعی در دانش آموزان قربانی خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
73 - 91
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش بازی های اجتماعی بر خودآگاهی هیجانی و مهارت های اجتماعی در دانش آموزان قربانی خشونت خانگی انجام گرفت. روش پژوهش مورد مطالعه، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان پسر 7 تا 9 سال قربانی خشونت خانگی در مراکز توانبخشی تحت پوشش بهزیستی شهر تهران در سال 1401 بود که در این پژوهش 30 دانش آموز با شیوه نمونه گیری در دسترس، که واجد شرایط بودند به صورت تصادفی به دو گروه دریافت کننده درمان ( 15 نفر آزمایش و 15 نفر کنترل) تقسیم شدند و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه خودآگاهی هیجانی ریفی (2007) و مهارت های اجتماعی گرشام (1990) استفاده شد.گروه آزمایش 8 جلسه60 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند در حالی که گروه کنترل در لیست انتظار واقع شدند و هیچ آموزشی دریافت نکردند. بعد از پایان جلسات هر دو گروه توسط پرسشنامه های مذکور مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس یک طرفه مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت و یافته ها نشان داد که آموزش بازی های اجتماعی بر افزایش خودآگاهی هیجانی و مهارت های اجتماعی در دانش آموزان قربانی خشونت خانگی در سطح معنی داری کمتر از یک هزارم( 0/001) P< موثر بود.
اثربخشی درمان تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر کیفیت زندگی و اضطراب کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر کیفیت زندگی و اضطراب کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص انجام شد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان (دختر و پسر) دارای اختلال بیش فعالی و نقص توجه در مدارس استثنایی شهر رشت در سال تحصیلی 1403-1402 تشکیل دادند. تعداد افراد نمونه پژوهش حاضر بر اساس جدول کوهن 60 نفر که سهم هر گروه 15 نفر که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و سپس در دو گروه آزمایش و کنترل به صورت تصادفی ساده جایگزین شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه کیفیت زندگی ویر و همکاران، (1988)، پرسش نامه اضطراب بک (1990) و پرسش نامه استاندارد اختلال نقص توجه – بیش فعالی، سوانسون، نولان و پلهام (1981) بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها، کواریانس چند متغیره و تحلیل کوواریانس تک متغیره و آزمون تعقیبی توکی بود. نتایج پژوهش نشان داد که درمان تحریک فراجمجمه ای با استفاده از جریان مستقیم الکتریکی بر بهبود اضطراب و کیفیت زندگی در گروه آزمایش تأثیر مثبت داشته است (01/0<p) و این نتایج در مرحله پیگیری که 2 ماه پس از مداخله بود، نیز به دست آمد. می توان نتیجه گرفت درمان تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای (تحریک الکتریکی فراجمجمه ای) بر کیفیت زندگی و اضطراب کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص موثر است
تاثیر آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر خوش بینی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
209 - 184
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر خوش بینی تحصیلی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان ابتدایی شهر اردبیل انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری 3 ماهه بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی (4945 نفر) شهر اردبیل در سال تحصیلی 1402-1403 بودند که از میان آنها با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 60 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و در دو گروه 30 نفره (30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه گواه) به صورت تصادفی جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های خوش بینی تحصیلی اسچنن موران و همکاران (2013) و اشتیاق تحصیلی وانگ و همکاران (2011) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS.24 استفاده شد. یافته ها نشان داد که آموزش مهارت های مثبت اندیشی منجر به افزایش خوش بینی تحصیلی در دانش آموزان ابتدایی شود (01/0>p)؛ همچنین آموزش مثبت اندیشی در ارتقای اشتیاق تحصیلی دانش آموزان ابتدایی موثر بود و نتایج این تاثیر در بازه زمانی 3 ماهه نیز پایدار بود (01/0>p). باتوجه به نتایج مطالعه حاضر، آموزش مهارت مثبت اندیشی می تواند به عنوان یک برنامه پیشگیرانه برای دانش آموزانی که در زمینه تحصیلی و هیجانی دچار مشکل و نقص هستند یا در قالب یک برنامه مداخله ای برای کاهش آسیب در کودکان و نوجوانان، به ویژه توسط درمانگران و مشاوران مدنظر قرار گیرد.
The Effect of Organizational Culture on the Organizational Effectiveness with the Mediation of Organizational Creativity
حوزههای تخصصی:
The presence of a suitable organization in the organization can improve performance and effectiveness, and as a result, increase the efficiency of organizations. Among the indicators that the organizational culture has an organizational effect according to its characteristics. This study was conducted with the aim of the effect of organizational culture on the organizational effectiveness of administrative staff with the mediation of organizational creativity in the employees of the education. The research method was correlational. The sample population was 172 employees based on Singh and Moscow's sample size determination table. data collect, Dennison's Organizational Culture Questionnaire (2000), Parsons (2005) Organizational Effectiveness Questionnaire (AGIL) and Dorabjee, Lumley, and Cartwright (1998) Organizational Creativity Questionnaire were used. The reliability of the questionnaires was obtained using Cronbach's test as 0.88, 0.90 and 0.89 respectively. The data were analyzed using SPSS25 and Lisrel8.8 software by structural equation modeling method. The findings of the research showed that organizational culture has a positive and significant effect on organizational creativity. Organizational creativity does not affect organizational effectiveness. Also, organizational culture has a positive and significant effect on the organizational effectiveness of office employees through the mediating role of organizational creativity. It is suggested that managers increase the level of organizational creativity in themselves and the organization by rediscovering and recognizing the organizational culture and using its strengths. They can accelerate this by providing continuous and diverse training and using different methods in order to increase the level of knowledge and improve job skills.
نقش متمایز هیجان منفی، دیسفوریا و مانیا در پیش بینی علائم و نشانه های اختلالات هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
99 - 112
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مطالعه پیشینه نظری و ادبیات پژوهشی مطرح می کنند که هیجان منفی به عنوان عامل زمینه ساز در آسیب شناسی اختلالات هیجانی نقش بسزایی دارد. با این حال به نظر می رسد متغیرهای دیگری همچون مانیا و دیسفوریا نیز در این رابطه دخیل هستند. این پژوهش با هدف بررسی نقش هیجان منفی، دیسفوریا و مانیا در پیش بینی علایم و نشانه های اختلالات هیجانی صورت گرفت. روش:طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود.نمونه موردمطالعه شامل 380 دانشجو در مقاطع تحصیلی کارشناسی، کارشناسی ارشدو دکترا بود که به شیوه نمونه در دسترس انتخاب شدند.لینک پرسشنامه آنلاین در شبکه های مجازی قرار داده شد و از شرکت کنندگان خواسته شدکه برنامه عاطفه مثبت و منفی واتسون (1999)، سیاهه علائم افسردگی و اضطراب واتسون (2007)، مقیاس نئپین دیسفوریا برل و استارچویج (2012) و مقیاس خودگزارشی مانیا آلتمن (1997) را تکمیل کنند. برای تحلیل داده ها از روش رگرسیون چندگانه و جهت برازش مدل مفهومی با مدل مشاهده شده از تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها:یافته ها نشان داد بین هیجان منفی با پانیک، اضطراب اجتماعی و افسردگی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین رابطه دیسفوریا با پانیک، اضطراب اجتماعی و افسردگی نیز مثبت و ازنظر آماری معنادار است. از طرفی ارتباط مانیا با پانیک، اضطراب اجتماعی و افسردگی منفی و ازنظر آماری معنادار می باشد.نتیجه گیری:براساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت سازه های سنتی در آسیب شناسی روانی همچون دیسفوریا و مانیا همچنان نقش مؤثری در تبیین واریانس اختلالات هیجانی دارند و تکیه صِرف بر هیجان منفی محدودیت های نظری و بالینی در درمان به همراه خواهد داشت. چراکه پس از شناسایی دقیق عوامل مؤثر در اختلالات هیجانی، می توان برنامه های مداخله ای متناسب با هر اختلال را طرح ریزی کرد.کلیدواژه ها:هیجان منفی، دیسفوریا، مانیا، اختلالات هیجانی، پانیک، اضطراب، افسردگی
اثربخشی برنامه آموزش کارکردهای اجرایی بر حافظه کاری، بازداری پاسخ و توجه انتخابی دانش آموزان کم توان هوشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه آموزش کارکردهای اجرایی بر حافظه کاری، بازداری پاسخ و توجه انتخابی دانش آموزان کم توان هوشی بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان کم توان هوشی در شهر بابک در سال تحصیلی 1403-1402 بود. 30 نفر از دانش آموزان کم توان هوشی با روش نمونه گیری هدفمند وارد مطالعه و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) به شیوه تصادفی گمارش شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس آزمون رنگ – کلمه استروپ (1935، SCWT، آزمون حافظه کاری ان بک کرچنر (1958، N-BACK): و آزمون برو و نرو هافمن (1984، go/ nogo بود. داده های پژوهش به شیوه تحلیل کواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون مؤلفه های حافظه کاری (زمان پاسخ و پاسخ صحیح)، بازداری پاسخ (زمان پاسخ، خطای ارتکاب و کل بازداری پاسخ) و توجه انتخابی (نمره تداخل، تعداد صحیح، تعداد خطا، زمان واکنش و زمان تداخل) در گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح (05/0p<) وجود دارد. از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که برنامه آموزشی کارکردهای اجرایی تأثیر قابل قبولی در بهبود حافظه کاری، بازداری پاسخ و توجه انتخابی دانش آموزان کم توان هوشی داشته است.
بررسی روابط ساختاری ابعاد شناختی و فراشناختی با عملکرد جسمانی در کودکان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ارتباط بین ابعاد شناختی و فراشناختی با عملکرد کودکان در حیطه های مختلف مانند عملکرد تحصیلی بررسی شده است. با اینحال ارتباط ابعاد شناختی و فراشناختی با عملکرد جسمانی کودکان به ندرت مورد توجه قرار گرفته است. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی روابط ساختاری بین ابعاد شناختی و فراشناختی با عملکرد جسمانی در کودکان بود. روش: روش انجام تحقیق حاضر از نوع توصیفی-همبستگی به روش معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تمامی کودکان پسر شهر تهران در سال 1400 بودند که در یکی از مدارس فوتبال شرکت می کردند. نمونه آماری تحقیق شامل 129 کودک بود که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از آزمون پردازش سریع اطلاعات بصری (2010) جهت ارزیابی توجه پایدار، آزمون ظرفیت حافظه کاری (1980) جهت ارزیابی حافظه کاری، پرسشنامه مهارت های آگاهی فراشناختی شراو و دنیسون (1994) برای ارزیابی ابعاد فراشناختی شامل دانش شناختی و تنظیم شناختی و فرم کوتاه آزمون برونینکس-اوزرتسکی (BOT-2) جهت ارزیابی عملکرد جسمانی استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه-20 تحلیل شد. یافته ها: نتایج معادلات ساختاری نشان داد که ابعاد شناختی (شامل توجه و حافظه کاری) بر عملکرد جسمانی (مهارت های حرکتی درشت و ظریف) تاثیر معنی داری دارند (P<0.05). همچنین، بین ابعاد فراشناختی (شامل دانش شناختی و تنظیم شناختی) با عملکرد جسمانی (مهارت های حرکتی درشت و ظریف) ارتباط معنی داری وجود داشت (P<0.05). نتیجه گیری: نتایج نشان داد ابعاد شناختی و فراشناختی بر عملکرد جسمانی کودکان تاثیر معنی داری دارند، لذا ارائه مداخلات و استراتژی هایی برای توسعه کارکردهای شناختی و آگاهی های فراشناختی در کودکان می تواند از اهمیت ویژه ای برای بهبود عملکرد جسمانی آنها برخوردار باشد.
مقایسه شادکامی و توانمندی های منش بر اساس جنسیت و نگرش به نقش جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین مقایسه شادکامی و توانمندی های منش بر اساس جنسیت و نگرش به نقش جنسیتی انجام شد. این پژوهش توصیفی و از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری کل دانشجویان شهر تهران در نظر گرفته شد در سال 1401 بودند. حجم نمونه در این مطالعه 600 نفر (296 زن) و (304 مرد) در نظر گرفته شد. نمونه گیری به روش تصادفی خوشه ای انجام شد. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه شادکامی آکسفورد (OHQ؛ ارگایل، 1989)، پرسشنامه ارزش های فعال در عمل (VIA-IS؛ پترسون و سلیگمن، 2004) و پرسشنامه نگرش به نقش جنسیتی (ATGRQ؛ کیانی و همکاران، 1387) انجام شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره انجام شد. یافته ها نشان داد بین جنسیت و شادکامی و همچنین بین جنسیت و زیرمقیاس هاس شادکامی تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<P)؛ همچنین نتایج نشان داد که بین جنسیت و نمره کل توانمندی های منش و فضیلت های منش تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<P). نتایج دیگر نشان داد که بین نگرش های جنسیتی (سنتی/ برابرخواه) و نمره شادکامی تفاوت معنادار وجود داشت (05/0>P)؛ در واقع نمره شادکامی افراد سنتی به طور معنادار بیشتر از افراد برابرخواه بود. اما در زمینه توانمندی های منش و فضیلت های منش تفاوت معناداری بین دو نگرش جنسیتی (سنتی/ برابرخواه) وجود نداشت (05/0<P). بنابراین می توان نتیجه گرفت که جنسیت تاثیری بر شادکامی و توانمندی های منش ندارد؛ اما نگرش جنسیتی سنتی می توان موجب شادکامی بیشتر شود.
اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری بر کارکردهای اجرایی و شایستگی اجتماعی دانش آموزان دختر دارای نشانه های اختلال نقص توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
99 - 120
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری بر کارکردهای اجرایی و شایستگی اجتماعی دانش آموزان دختر دارای نشانه های اختلال نقص توجه/ بیش فعالی بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری دانش آموزان دختر دارای نشانه های اختلال نقص توجه/ بیش فعالی پایه چهارم و پنجم ابتدایی ناحیه 2 شهر شیراز در سال تحصیلی 1399-1398 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 27 دانش آموز از بین جامعه آماری انتخاب و به تصادف در گروه های آزمایش و گواه جایگزین شدند. سپس کودکان حاضر در گروه آزمایش بازی درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری را در طی یک ماه در 10 جلسه 50 دقیقه ای دریافت نمودند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه اختلال کاستی توجه و فزون کنشی (ADHDQ) (Brock & Clinton)، مقیاس شایستگی اجتماعی (SCS) (Kohen & Rosman) و پرسشنامه کارکردهای اجرایی (EFQ) (Gerard et al.) بود. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرنی استفاده شد. نتایج نشان داد که بازی درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری بر کارکردهای اجرایی و شایستگی اجتماعی دانش آموزان دارای نشانه های اختلال نقص توجه/ بیش فعالی مؤثر بوده است (005/0>P). این نتایج در دوره پیگیری نیز پایدار بود. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که بازی درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری با افزایش مهارت های ارتباط بین فردی و گروهی، خودآگاهی، مهارت مقابله با هیجان های منفی و افزایش مهارت حل مسئله و تصمیم گیری می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود کارکردهای اجرایی و شایستگی اجتماعی دانش آموزان دارای نشانه های اختلال نقص توجه/ بیش فعالی مورد استفاده گیرد.
رابطۀ بین ادراک از محیط کلاس با دلزدگی و آداب گریزی تحصیلی: نقش واسطه ای امید تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۹
331 - 344
حوزههای تخصصی:
هـدف ایـن پژوهـش تعییـن نقـش واسـطه ای امیـد تحصیـلی در رابطـۀ بیـن ادراک از محیـط کلاس بـا دلـزدگی و آداب گریـزی تحصیـلی در دانش آمـوزان بــود. شــرکت کنندگان شــامل 600 دانش آمــوزان متوســظۀ دوم (308 پســر 292 دختــر) شهرســتان خــرم بیــد در ســال تحصیــلی 1403-1402 بودنــد کــه بــه روش نمونه بــرداری تصــادفی خوشــه ای چندمرحلــه ای انتخــاب و بــه پرسشــنامۀ در ایــن کلاس چــه می گــذرد (فراســر، فیشــر و مــک روبی، 1996)، مقیــاس امیــد بــه تحصیــل (خرمــائی و کمــری، 2018)، مقیــاس دلــزدگی تحصیــلی (پکــران، گوئتــز و پــری، 2005) و مقیــاس آداب گریــزی در کلاس کـودک و نوجـوان (اسـپادافورا و ولـک، 2021) پاسـخ دادنـد. نتایـج حـاکی از معنـاداری اثـر مسـتقیم ادراک از محیـط کلاس بـر امیـد، دلـزدگی و آداب گریـزی تحصیـلی بـود. اثـرات غیرمسـتقیم ادراک از محیـط کلاس بـا نقـش واسـطه ای امیـد تحصیـلی بـر دلـزدگی و آداب گریـزی تحصیـلی نیـز معنـادار بـود. بـر ایـن اسـاس می تـوان نتیجـه گرفـت بـرای کاهـش دلـزدگی و آداب گریـزی تحصیـلی دانش آمـوزان، بایـد بـه امیـد تحصیـلی نـاشی از ادراک مناسب آن ها از کلاس درس توجه کرد.
مرور نظام مند بر مطالعات ایرانی مرتبط با تأثیر مدل های زوج درمان گری بر گسستگی رابطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (شهریور) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
1301 - 1318
حوزههای تخصصی:
زمینه: گسستگی رابطه زناشویی اولین مرحله در فرآیندی است که در نهایت به انحلال رابطه زناشویی منتهی می شود و با پریشانی رابطه، ارتباطات ضعیف و اختلال های روانشناختی به ویژه افسردگی مرتبط است. علی رغم پژوهش های متعددی که در خصوص اثربخشی مدل های زوج درمانی بر گسستگی عاطفی در ایران صورت گرفته است، جمع بندی و تحلیل منسجمی از انواع مدل های زوج درمانی مؤثر بر گسستگی رابطه زناشویی دردسترس نیست.
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، مرور تحقیقات انجام شده در زمینه انواع مدل های زوج درمانی مؤثر بر گسستگی رابطه زناشویی در مطالعات ایرانی بود.
روش: این مطالعه از نوع مطالعات توصیفی بود و باتوجه به روش اجرا جزو مطالعات مرور نظام مند است. جامعه آماری، تمامی مطالعات مرتبط با هدف مطالعه منتشرشده از 1383 تا 1402 بودند. از ۹۰ مطالعه ای که بعد از جستجو و غربالگری شناسایی شدند، ۲۳ مطالعه جهت استخراج داده ها ارزیابی شدند. این مطالعه مروری با جستجوی مطالعات فارسی با استفاده از کلیدواژه های "زوج درمانی، زناشویی، اثربخشی، زوج، کارآزمایی بالینی، طلاق عاطفی، دل زدگی زناشویی، فرسودگی زناشویی و سرخوردگی زناشویی" و در پایگاه های داخلیSID, MagIran, انجام گرفت. داده ها با استفاده از شاخص های توصیفی یعنی فراوانی و درصد تحلیل شدند.
یافته ها: پس از بررسی کیفیت مقالات و نیز درنظرگرفتن معیارهای ورود، ۲۳ مقاله واجد شرایط و هم راستا با اهداف مطالعه حاضر بررسی شدند. نتایج حاصل از بررسی مطالعات نشان داد که زوج درمانی بر گسستگی رابطه زناشویی اثربخش بوده است (05/0 p<) و بیشترین مطالعات مربوط به تأثیر رویکرد زوج درمانی با رویکردهای واقعیت درمانی، هیجان مدار و شناختی رفتاری بوده است.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، نتایج این مطالعه مروری نشان داد که مداخلات زوج درمانی بر گسستگی رابطه زناشویی تأثیر معناداری دارد.
رابطه هوش معنوی و بخشودگی بین فردی با نقش میانجی تاب آوری در همسران افراد تحت درمان نگهداره متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف تعیین رابطه هوش معنوی و بخشودگی بین فردی با نقش میانجی تاب آوری در همسران افراد تحت درمان نگهداره متادون انجام شد. این مطالعه توصیفی-همبستگی از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این مطالعه همسران افراد تحت درمان نگهدارنده متادون شهر رودسر در سال 1402 بود که به روش دردسترس 219 نفر در این مطالعه شرکت کردند و به پرسشنامه خود گزارشی هوش معنوی (SISRI؛ کینگ، 2008)، مقیاس بخشودگی بین فردی (IFS؛ احتشام زاده و همکاران، 1389) و مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (CD-RISC؛ کانر و دیویدسون، 2023) پاسخ دادند و در مجموع 219 پرسشنامه قابل تحلیل بوده است. داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود. یافته ها نشان داد که اثرات مستقیم هوش معنوی بر بخشودگی بین فردی، هوش معنوی بر تاب آوری و تاب آوری بر بخوشدگی بین فردی معنادار بود (05/0>P). یافته های حاصل از بوت استرپ نشان داد که تاب آوری در رابطه بین هوش معنوی و بخوشدگی بین فردی نقش میانجی داشت (05/0>P). نتایج حاکی از این است که هوش معنوی به صورت مستقیم و با نقش میانجی تاب آوری بر افزایش بخشودگی بین فردی اثر دارد.
پیش بینی سازگاری اجتماعی در سالمندان براساس تحمل پریشانی، تنظیم هیجان و حمایت اجتماعی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
161 - 184
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سازگاری اجتماعی در سالمندان براساس تحمل پریشانی، تنظیم هیجان و حمایت اجتماعی ادراک شده انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضرکلیه سالمندان شهر اهواز در بازه زمانی آبان ماه 1400 تا آذرماه 1400 در محدوده سنی 57 تا 74 سال بودند. نمونه پژوهش حاضر شامل 296 نفر از سالمندان شهر اهواز بودند. اطلاعات به وسیله پرسشنامه سازگاری اجتماعی (Bell)، تحمل پریشانی (Simon & Gahr)، تنظیم هیجان (Gross & John) و حمایت اجتماعی (Zimet et al.) گردآوری شد. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه) تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین تحمل پریشانی، تنظیم هیجان و حمایت اجتماعی ادراک شده با سازگاری اجتماعی ارتباط مستقیم وجود دارد (05/0>p). راهبردهای تنظیم هیجان، تحمل پریشانی و حمایت اجتماعی ادراک شده در سالمندان می تواند ظرفیت سازگاری اجتماعی را در آنها تغییر داده و بدین ترتیب سلامت روان آنها را تحت تأثیر قرار دهد.
مقایسه اثربخشی آموزش آرام سازی و آموزش آگاهی و ابراز هیجانی بر حساسیت اضطرابی در بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (مرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷
1085 - 1106
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات نشان داده است که عوامل روانشناختی از جمله اضطراب در ایجاد و تشدید نشانگان روده تحریک پذیر تأثیر بسزایی دارد. از جمله روش های کاهنده اضطراب می توان به روش آموزش آرام سازی و آموزش آگاهی و ابراز هیجانی اشاره کرد که تاکنون در ایران اثربخشی آن ها در کاهش حساسیت اضطرابی در بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر مورد مقایسه قرار نگرفته است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش آرام سازی و آموزش آگاهی و ابراز هیجانی بر حساسیت اضطرابی در بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر انجام شد.
روش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر مراجعه کننده به مطب های پزشکان فوق تخصص گوارش در شمال غرب تهران از سال 1400 تا تیرماه سال 1401 بود که توسط پزشک و بر اساس معیارهای تشخیصی رُم III تشخیص نشانگان روده تحریک پذیر را دریافت کرده بودند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند (بر اساس ملاک های ورود) تعداد 60 بیمار مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر انتخاب شد و سپس به صورت تصادفی در سه گروه 20 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه حساسیت اضطرابی - تجدیدنظر شده (تیلور و کاکس، 1998) بود. هم چنین برای گروه آزمایش اول، آموزش آرام سازی در 8 جلسه 90 دقیقه ای بر اساس پروتکل آموزش آرام سازی بلانچارد و همکاران (1993)، برای گروه آزمایش دوم، آموزش آگاهی و ابراز هیجانی در 8 جلسه 90 دقیقه ای بر اساس پروتکل لاملی و همکاران (2017) به صورت مجازی برگزار شد. جهت تحلیل داده های پژوهش نیز از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS-26 استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که نمره کل حساسیت اضطرابی و مؤلفه های آن در گروه آموزش آرام سازی کاهش معنادار داشت (0/001=P). همچنین نمره کل حساسیت اضطرابی و مؤلفه های آن در گروه آموزش آگاهی و ابراز هیجانی کاهش معنادار داشت (0/001=P)، ولی تفاوت اثر دو شیوه آموزشی بجز در مؤلفه ترس از عدم مهار شناختی، بر دیگر مؤلفه های حساسیت اضطرابی معنادار نبود (0/031=P). آموزش آگاهی و ابراز هیجانی در مقایسه با آموزش آرام سازی، روش مؤثرتری برای کاهش ترس از عدم مهار شناختی بود.
نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی آموزش آرام سازی و آموزش آگاهی و ابراز هیجانی بر حساسیت اضطرابی افراد مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر، پیشنهاد می شود روانشناسان سلامت در مراکز درمانی و کلینیک های روانشناختی از این شیوه های درمانی در جهت کاهش سطح اضطراب به ویژه حساسیت اضطرابی و مؤلفه های آن در بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر و بیماران مشابه استفاده کنند
مقایسه اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر سایکودراما و تحلیل رفتار متقابل بر تعارض با والدین نوجوانان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (مهر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۹
1755 - 1774
حوزههای تخصصی:
زمینه: با توجه به این که نوجوانی یکی از حساس ترین مراحل رشد آدمی ست باید به حل مشکلات تربیتی و روانشناختی این گروه توجه ویژه ای نمود. یکی از بهترین راه کارها در این راستا، استفاده از مداخلات روانشناختی است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر سایکودراما و تحلیل رفتار متقابل بر تعارض با والدین نوجوانان پسر انجام شد.
روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان پسر پایه سوم دوره اول دبیرستان های عادی دولتی شهر خرم دره در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل دادند. 30 نفر با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در سه گروه قرار گرفتند. گروه های آزمایشی، درمان مختص گروه خود را در 8 جلسه 5/1 ساعته دریافت کردند. ابزار پژوهش پرسشنامه تعارض نوجوان با والدین پرینز بود. تجزیه و تحلیل یافته ها از طریق آزمون تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی صورت گرفت.
یافته ها: میانگین و انحراف معیار تعارض با مادر و تعارض با پدر گروه سایکودراما در پیش آزمون به ترتیب (37/2±10/28 و 82/1±70/28)، گروه تحلیل رفتار متقابل (55/2±50/28 و 98/1±20/28)، و گروه کنترل (17/2±60/27 و 77/1±60/27) بود. سایکودراما (13/2±10/24 و 90/2±80/24) و تحلیل رفتار متقابل (90/2±00/24 و 33/1±30/25) در مقایسه با گروه کنترل (04/2±80/27 و 91/1±90/27)، تعارض با مادر (001/0 >p) و تعارض با پدر را در پس آزمون کاهش دادند (001/0 >p). در مرحله پیگیری، اثر سایکودراما (11/2±40/24 و 91/1±10/26) و تحلیل رفتار متقابل (75/2±40/24 و 13/1±20/25) بر تعارض با مادر و تعارض با پدر (31/2±40/28 و 91/1±90/27) ماندگار بود (001/0 >p؛ 001/0 >p). تأثیر سایکودراما و تحلیل رفتار متقابل بر تعارض با مادر و تعارض با پدر در مراحل پس آزمون و پیگیری یکسان بود (05/0 <p).
نتیجه گیری: سایکودراما با بهره گیری از هنر ارتباط و بازسازی موقعیت و تخلیه هیجانات، و تحلیل رفتار متقابل با ارائه تصویری از ساختار روانشناختی و کمک به چگونگی رفتار مؤثر در کاهش تعارض با والدین مؤثر بوده اند