فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۲٬۰۶۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
نوع پژوهش کیفی است که در جامعه آماری استادان دانشگاه، متخصصان وکارشناسان تکنولوژی آموزشی انجام پذیرفت. نمونه ها به روش هدفمند و با روش گلوله برفی انتخاب شدند. درنهایت 22 نفر مصاحبه شدند و داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختارمند در طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شد. درکدگذاری باز، مصاحبه های ضبط شده پس از پیاده سازی، با استفاده از روش تحلیل محتوا به صورت سطر به سطر بررسی، مفهوم پردازی و سپس براساس ارتباط مفهومی،مفاهیم و مقولات مشخص شدند. درکدگذاری محوری، رابطه ی موجود میان طبقه ها، مقوله ی تعیین محتوا بر اساس ویژگی های مرتبط با سایر مقولات، محوربودن در پژوهش، تکرار در داده ها و انتزاعی بودن به عنوان مقوله ی محوری پژوهش حاضر، انتخاب و مطالعه شدند. سپس سایر مفاهیم نیز در قالب شرایط علّی، مقوله ی محوری، راهبردها، زمینه، شرایط مداخله گر و پیامدها، طبقه بندی و به صورت نظری در قالب مدل پارادایمی به هم مرتبط شدند. درکدگذاری انتخابی نظریه ها با توجه به مفهوم ها و کدهای شناسایی شده، گزینش نهایی گردیدند. برای تامین روایی و پایایی نیز از رویکرد لینکلن و گوبا (1985) شامل ﻣﻮﺛ ﻖ ﺑ ﻮدن، ﻣﺸ ﺮوﻋیﺖ، اﻋﺘﻤﺎدﭘ ﺬیﺮى، اﻧﺘﻘ ﺎلﭘ ﺬیﺮى واﺑﺴ ﺘﮕﻰ و اﺗکﺎﭘ ﺬیﺮى و ﺗﺎییﺪﭘ ﺬیﺮى استفاده شد. نتایج نشان داد که در مرحله کدگذاری مفهومی 30 مفهوم انتخاب گردید و در نه مقوله محوری اجرائی، تصمیم گیری، رهبری، ادراکی، ارتباطی، کار تیمی، مدیریت افراد مشخص شدند و در نهایت در کدگذاری گزینشی در سه بعد شایستگی مدیریتی، شایستگی های گروهی و شایستگی های فردی به عنوان نظریه های پژوهش قرار گرفتند.
طراحی الگوی عوامل محرومیت اجتماعی دانش آموزان مدارس ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
219 - 235
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بازشناخت و معرفی تلقی، برداشت و شاخص های مورد نظر برای تبیین عوامل محرومیت اجتماعی دانش آموزان مدارس غرب کشور است. این پژوهش از نوع کیفی بوده و از روش گرانددتئوری به عنوان روش پژوهش استفاده شده است. روش گردآوری داده ها، مطالعه مبانی نظری و مصاحبه های عمیق و باز (16 مصاحبه با 14 نفر) ساختاریافته با صاحب نظران و استادان دانشگاهی(حوزه جامعه شناسی) همچنین برخی مددکاران اجتماعی است. روش نمونه گیری به صورت گلوله برفی و تا حد اشباع نظری ادامه یافت. مصاحبه شوندگان و سپس استادان متخصص، روایی ابزار پژوهش را مورد بررسی قرار دادند و آن را تأیید کردند. پایایی نیز با استفاده از روش مطالعه حسا رسی فرایند نتایج، به دست آمد. از روش مقایسه مداوم در طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی برای تحلیل داده ها استفاده شد. در نهایت 19 مقوله اصلی استخراج شد. از جمله متغیرهای استخراج شده در تبیین نتایج تحقیق، خانواده، عوامل اقتصادی، جنسیت، نداشتن اوقات فراغت، کمبود نیروی انسانی، کمبود امکانات، مسائل حمل و نقل و عوامل مدیریتی است. با توجه به اثرگذاری محرومیت اجتماعی در جامعه پذیری و هنجارپذیری دانش آموزان همچنین اهمیت پرورش دانش آموزان نوجوان در مدرسه نسبت به محیط های اجتماعی دیگر و سایر گروه های سنی، پیشنهاد می شود که مدیران آموزش و پرورش مناطق غرب کشور از راهبردهای به دست آمده در این پژوهش به منظور رفع محرومیت اجتماعی دانش آموزان استفاده کنند.
نقش مدیریت دانش در کارآفرینی سازمانی با میانجی گری هوش سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی نقش مدیریت دانش در کارآفرینی سازمانی با میانجی گری هوش سازمانی بود. جامعه پژوهش همه معلمان اداره آموزش و پروش منطقه خشت و کمارج استان فارس به تعداد 368 نفر، که از این جامعه با روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر اساس فرمول کوکران نمونهای به حجم 188 آزمودنی انتخاب شد. روش پژوهش کمی، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی و مدلیابی معادلات ساختاری است. ابزار پژوهش پرسشنامه است. لذا از پرسشنامه مدیریت دانش شرون و لاوسون(2003)، هوش سازمانی آلبرخت(2003) و پرسشنامه کارآفرینی سازمانی براون(2000) استفاده شد. جهت تعیین پایایی و روایی ابزار، از تکنیک های آلفای کرانباخ و تحلیل عاملی تائیدی استفاده گردید، نتایج بیانگر پایایی و روایی مطلوب ابزار بود. جهت تحلیل دادهها از تکنیکهای توصیفی(فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی ( تحلیل عاملی تائیدی و تحلیل مسیر تائیدی) با استفاده از نرم افزار lisrel استفاده شد. نتایج نشان داد که: متغیر مدیریت دانش دارای اثر مستقیم مثبت (29/0)، اثرغیر مستقیم مثبت (154/0) و اثر کل مثبت (444/0) و معنادار بر متغیر کارآفرینی سازمانی در سطح 05/0 است. متغیر هوش سازمانی دارای اثر مستقیم مثبت (36/0) و معنادار بر متغیر کارآفرینی سازمانی در سطح 05/0 است. متغیر مدیریت دانش با ضریب مسیر غیر مستقیم بواسطه هوش سازمانی (154/0) و مقدار تی (39/2) دارای اثر غیرمستقیم، مثبت و معنادار بر متغیر کارآفرینی سازمانی در سطح 05/0 هستند. همچنین متغیرهای مدیریت دانش و هوش سازمانی قادر به تببین 69% واریانس متغیر کارآفرینی سازمانی است. مقدار واریانس تبیین شده متغیر کارآفرینی سازمانی با توجه به مقدار تی آن (79/7) در سطح 05/0 معنادار است. با توجه به اثرات کل متغیرهای مستقل می توان گفت متغیر مدیریت دانش (444/0) دارای بیشترین اثر و متغیر هوش سازمانی(36/0) دارای کمترین اثر بر متغیر کارآفرینی سازمانی است.
ارائه مدل برنامه ریزی استراتژیک دانشگاه های آزاد اسلامی استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به منظور "ارائه مدل برنامه ریزی استراتژیک دانشگاه های آزاد اسلامی استان فارس" با هدف شناخت مؤلفه های اصلی و فرعی و نشان دادن تعامل و ترکیب اثرات محیطی (اجتماعی-فرهنگی،سیاسی و اقتصادی ) انجام شده است. این پژوهش از نوع مطالعات تحقیق و توسعه به شمار می رود و همچنین روش تحقیق مورد استفاده توصیفی- پیمایشی است.جامعه آماری شامل همه رؤسا، معاونان، مدیران کل و اعضای هیأت علمی دانشگاه های آزاد استان فارس با رشته تحصیلی مدیریت گرایش های مختلف و علوم انسانی به غیر از مدیریت و دارای مرتبه علمی استاد، دانشیار، استادیار و یا مربی می باشند که 194 نفر از آنان، نمونه ما را تشکیل می دهند. اطلاعات میدانی تحقیق از طریق پرسشنامه جمع آوری و با استفاده از" تحلیل عاملی"، "تحلیل واریانس"و "محاسبه آزمون t برای مؤلفه های اصلی و فرعی" مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان داده است که مدل برنامه ریزی استراتژیک دانشگاه های آزاد اسلامی استان فارس دارای شش م ؤلفه اصلی یعنی ارزش ها و باورهای حاکم، تعیین ماموریت، تعیین چشم اندازها، اهداف کلان، تعیین استراتژی، تدوین برنامه عملیاتی و شش مؤلفه فرعی یعنی تحلیل فرصت های محیطی، تحلیل تهدیدهای محیطی، تحلیل قوت ها و ضعف ها، برنامه ریزی استراتژیک و ارزشیابی استراتژیک است و درجه تناسب آن 2/75% حاصل شده است.
شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر امنیت شغلی هیات علمی دانشگاه ها با تأکید بر استقلال دانشگاه آزاد اسلامی ایران با رویکرد AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق که از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش اکتشافی کمی و از شاخه معادلات ساختاری است، سعی بر آن است تا به ارائه مدل عوامل مؤثر بر امنیت شغلی اعضای هیات علمی دانشگاهها با تأکید بر استقلال دانشگاه آزاد اسلامی پرداخته شود. جامعه آماری در بخش کیفی را خبرگان آشنا به موضوع پژوهش (استادان دانشگاه در حوزه مورد مطالعه) تشکیل میدهند. در انتخاب خبرگان جهت انجام مصاحبه استادان 10 دانشگاه برتر آزاد کشور با اشباع نظری با توجه به رتبه سایت webometrics در سال 1396 به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی را همه اعضای هیات علمی دانشگاههای آزاد سراسر کشور تشکیل دادهاند که تعداد آنها بالغ بر 30000 نفر بوده است که تعداد 384 نفر به عنوان حجم نمونه و با روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه ساخت محقق است که روایی آن از طریق تحلیل عاملی تأییدی، و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد تائید قرار گرفته است. برای تحلیل دادههای جمع آوری شده از آمار توصیفی مانند میانگین، انحراف معیار و فراوانی و همچنین آمار استنباطی مانند ضریب همبستگی و معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای Spss و Lisrel استفاده شده است. نتایج به دست آمده از تحقیق نشان میدهد عوامل مالی، منابع انسانی، اجتماعی، سیاسی، فردی، ساختاری و مدیریتی به عنوان عوامل دارای ارتباط با امنیت شغلی با تأکید بر استقلال دانشگاه شناسایی شد. آزمونها نشان میدهد به جز عامل اجتماعی سایر عوامل بر امنیت شغلی اساتید تأثیرگذار است. بررسی میانگین رتبه که اولویت هر عامل را نشان میدهد، گویای این است که عامل سیاسی اولین و بالاترین رتبه را دارد، میانگین رتبه عامل سیاسی مقدار 85/4 و بیشتر از میانگین رتبه عاملهای دیگر است. بر این اساس میتوان گفت که عامل سیاسی بیشترین تأثیر را بر امنیت شغلی دارد. بعد از عامل سیاسی، عامل مدیریتی قرار دارد که میانگین رتبه آن مقدار 4.81 است و اولویت سوم مربوط به عامل ساختاری با میانگین رتبه 4.72 است. بر این اساس میتوان گفت که اولویت عاملها از نظر میزان تأثیر بر امنیت شغلی به ترتیب مربوط به عامل سیاسی، مدیریتی، ساختاری، فردی، منابع انسانی، مالی و اجتماعی است.
مطالعه اثربخشی برنامه آموزشی ضد قلدری بر ادراک دانش آموزان ابتدایی از جو مدیریت مدرسه و کلاس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
135 - 115
حوزههای تخصصی:
روش تحقیق حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل مدارس پسرانه دوره دوم ابتدایی سنندج در سال تحصیلی 97-96 بود که از میان آن ها با روش نمونه گیری هدفمند یک مدرسه با 239 دانش آموز به عنوان مدرسه گروه آزمایش و مدرسه دیگری با 242 دانش آموز به عنوان مدرسه گروه کنترل انتخاب شدند. در فاز عملی تحقیق، ابتدا پرسشنامه سنجش جو مدرسه و کلاس به عنوان پیش آزمون در هر دو مدرسه برای تمامی دانش آموزان اجرا شد و سپس برنامه ضد قلدری در مدرسه آزمایشی برای هرکدام از گروه های مدیریت مدرسه و معلمان آموزش داده شد و در پایان پس آزمون در هر دو مدرسه آزمایشی و کنترل دوباره به اجرا درآمد. داده های به دست آمده با تحلیل کوواریانس چند متغیره و نرم افزار آماری مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها حاکی از اثربخشی معنی دار برنامه ضد قلدری بر بهبود ادراک دانش آموزان مدرسه آزمایشی در بعد اجتماعی هم در سطح مدیریت مدرسه و هم کلاس بود اما در بعد یادگیری تغییر محسوسی در ادراک دانش آموزان مشاهده نشد.
تحلیل محتوای کتاب علوم، بر اساس مدل آموزشی مونته سوری (مورد پایه نهم دوره متوسطه اول)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره دوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶)
101 - 118
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تحلیل محتوای کتاب علوم پایه نهم دوره اول متوسطه بر اساس مدل آموزشی مونته سوری انجام شد. روش تحقیق حاضر توصیفی از نوع تحلیل محتوا بود. جامعه آماری این پژوهش، کتاب های درسی دوره اول متوسطه در سال تحصیلی 1398- 1397 بود که توسط دفتر برنامه ریزی و تألیف کتاب های درسی، تألیف و چاپ شد. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، کتاب علوم پایه نهم دوره اول متوسطه انتخاب و تمامی فصول آن برحسب مؤلفه های مدل آموزشی مونته سوری بررسی شدند. ابزار مورد استفاده، چک لیست محقق ساخته مؤلفه های مدل آموزشی مونته سوری بود. با استفاده از آمار توصیفی به ارائه جدول های مربوط به مؤلفه های مدل آموزشی مونته سوری پرداخته شد. یافته های این مطالعه نشان داد در محتوای کتاب علوم پایه نهم دوره اول متوسطه بیشتر از همه به مؤلفه محیط یادگیری و کمتر از همه به مؤلفه محتوا و سازمان دهی پرداخته شده است. یافته های این پژوهش می تواند به برنامه ریزی برای ارائه محتوا و سازماندهی مناسب در کتاب های درسی علوم تجربی یاری برساند.
ارائه الگوی مدیریت استعداد در مدارس تیزهوشان: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
50 - 29
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی، ازنظر روش کیفی و ازنظر شیوه پژوهش تحلیل محتوا بوده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش بر اساس قاعده و اصل اشباع نظری شامل 8 نفر از افراد صاحب نظر و خبرگان در دسترس در حوزه مدیریت استعداد در شهر تهران بوده است که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختمند می باشد. داده ها با استفاده از نرم افزارMAXQDA 2018 ، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. اعتبار داده ها با استفاده از روش تائید پذیری توسط مشارکت کنندگان صورت پذیرفت. بر اساس یافته های پژوهش، ابعاد و مؤلفه های مدیریت استعداد در مدارس شامل؛ قوانین و مقررات حمایت کننده از استعدادها، داشتن چشم انداز مدیریت استعدادها، منابع مالی مدیریت استعدادها، ایجاد جو حمایتی از استعدادها، استقرار زیرساخت های نرم، استقرار زیرساخت های سخت، نظام علمی و آکادمیک، کیفیت آموزش و یادگیری و مدیریت استعدادها می شود.
طراحی و تدوین برنامه استراتژیک نظام مدیریت منابع انسانی در وزارت ورزش و جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی برنامه استراتژیک نظام مدیریت منابع انسانی در وزارت ورزش و جوانان انجام شد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده که بر مبنای فرایند مطالعات استراتژیک انجام گرفت. جامعه آماری این تحقیق را مدیران، کارشناسان و استادان آگاه در خصوص منابع انسانی، برابر با 65 نفر تشکیل داد. نمونه آماری برابر با جامعه آماری (کل شمار) بود. روش جمع آوری اطلاعات، میدانی بود که به صورت آمیخته کمی و کیفی انجام گرفت. همچنین جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه باز و بسته و مصاحبه با اعضای جامعه تحقیق تا حد اشباع نظری انجام شد. سپس در شورای راهبری جمع بندی و نهایی گردید. روایی پرسشنامه بسته توسط اساتید مدیریت ورزشی تایید شد و ضریب پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ 0.86 محاسبه گردید. در مجموع 14 قوت، 7 ضعف، با 9 فرصت و 7 تهدید احصاء گردید و به لحاظ موقعیت استراتژیک، جایگاه تهاجمی به دست آمد. برای تدوین استراتژی ها از روش تجزیه و تحلیل سوات استفاده گردید. از تحلیل و مقایسه عوامل درونی و بیرونی در مجموع 8 استراتژی تدوین گردید. برای اولویت بندی استراتژی ها از تکنیک ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی استفاده شد. استراتژی های موقعیت استراتژیک نشان داد که وزارت ورزش و جوانان می بایست در خصوص طراحی نظام توسعه و توانمند سازی مدیران و کارکنان، معیارها و شاخص های استاندارد جهت جذب نیروهای مورد نظر و ایجاد و استقرار طرحی در زمینه تعدیل نیرو، اقدام لازم را انجام دهد.
مطالعه بومی سازی مدیریت دانش در سازمان های دولتی براساس آموزه های دین اسلام و فرهنگ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای تحقیق حاضر، مطالعه بومی سازی مدیریت دانش براساس ارزش ها و آموزه های دین اسلام و فرهنگ ایران و ارائه مدل مدیریت دانش ایرانی اسلامی برای سازمان های دولتی بود. هر جامعه ای نیازمند به مجموعه دانشی است که متناسب با حافظه تاریخی، فرهنگی و به طور کلی، سازگار با محیط زندگی آن باشد. با وجود مطالعات فراوانی که در حوزه مدیریت دانش انجام گرفته است تعداد بسیار کمی از تحقیقات به مدیریت دانش با رویکرد ایرانی و اسلامی پرداخته اند و تحقیق جامع و معتبری در این خصوص مشاهده نشد. این تحقیق براساس نوع داده کیفی، براساس نقش محقق مستقل از فرایند تحقیق بوده و روش تحقیق به لحاظ کیفی نظریه پردازی داده بنیاد بود. در این تحقیق جامعه آماری وجود نداشت و مصاحبه اختصاصی از طریق نمونه گیری هدفمند با هفده نفر خبره، تا رسیدن به اشباع داده ها صورت گرفت. تحلیل داده ها براساس کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام شد. در نتیجه گیری تحقیق براساس تحلیل داده های جمع آوری شده و پس از فرآیند کدگذاری متن مصاحبه ها 235 کد نهایی، 80 مفهوم نهایی و 29 مقوله (فرهنگ سازی، دانش کاوی، آینده پژوهی، تفکرسازی، مرجعیت علمی، دانایی مبتنی بر معنویت و غیره) شناسایی گردید. مقوله محوری این تحقیق مفهوم مدیریت دانش ایرانی اسلامی بود که در نهایت پس از کدگذاری انتخابی داده های جمع آوری شده مدل نهایی مدیریت دانش ایرانی اسلامی ارائه شد.
ارائه مدلی برای توسعه خود مدیریتی در دانش آموزان پایه ششم مدارس ابتدایی شهرستان شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تدوین و ارائه مدلی برای توسعه خود مدیریتی در دانش آموزان پایه ششم مدارس ابتدایی شهرستان شیراز بود. این پژوهش در زمره پژوهش های کیفی است که با استفاده از روش مطالعه موردی کیفی انجام گرفت. مشارکت کنندگان در بخش کیفی، متخصصان، صاحب نظران و پژوهش گران حوزه مدیریت و علوم تربیتی بودند. با استفاده از تکنیک نمونه گیری گلوله برفی و اشباع نظری، با آگاهی دهندگان کلیدی مصاحبه به عمل آمد. با استفاده از شیوه تحلیل مضمون داده ها تحلیل و چهار مولفه (خانواده، محیط آموزشی، برنامه ریزی و مهارت های اجتماعی) به عنوان پیش سازمان دهنده طراحی گردید. این چهار مولفه از مولفه های پایه که شامل عملکرد خانواده: آگاهی خانواده، شیوه فرزندپروری، سبک زندگی، جو عاطفی خانواده، همدلی و صمیمیت، قدرت بخشی خانواده، تاب آوری خانواده، درحوزه عملکرد محیط آموزشی: اشتیاق تحصیلی، جو آموزشی، حل مسائل، نیروی انسانی (معلم و مدیر و....)، در حوزه برنامه ریزی: خودکارآمدی تحصیلی، خود نظم دهی تحصیلی، کمال گرایی تحصیلی، نظم و انضباط، پذیرش مقررات، تبعیت از هدف، برنامه ریزی تحصیلی، خود ارزیابی، و در حوزه مهارت های اجتماعی: خود شکوفایی، خود آگاهی، سازگاری اجتماعی خود کارآمدی و رشد اجتماعی، مهارت های ارتباطی، کفایت اجتماعی است، استخراج گردید
سنخ شناسی فرهنگ سازمانی مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، شناسایی الگوهای فرهنگ سازمانی مدارس با تمرکز بر سنخ شناسی آن بود که به عنوان یک راهنما برای مدیران مدارس در عصر تغییرات سریع، قابل بهره برداری باشد. این پژوهش کیفی از نوع تحلیلی-موردی با روش کتابخانه ای بود. جامعه مورد بررسی شامل منابع، تالیفات و پژوهش های معتبر چهار دهه اخیر در حوزه فرهنگ سازمانی مدارس داخل و خارج کشور بود که وفق کدواژه های تحقیق در دسترس بودند. نمونه قابل بررسی 308 مورد بود که از نظریه پردازی، ارائه مدل و سنخ شناسی برخوردار بودند. با روش تحلیل محتوایی و کدگذاری موضوعی، یافته ها در دو دسته سنخ شناسایی شدند. در طبقه بندی اول با نگاه رویکردشناسی در سه دسته(1.رویکرد کارکردگرایی 2.رویکرد فرآیند محور 3. رویکرد بهبود-اثربخشی) با هدف درک پدیده فرهنگ مدرسه و راهکارهایی جهت افزایش عملکرد مدرسه قرار دارند. در طبقه بندی دوم با نگاه روش شناسی پژوهش و کاربرد نتایج در سه گروه، مطالعات توصیفی ارزیابی، مطالعات همبستگی و مطالعات فرهنگ پژوهی مدرسه بود. این طیف سنخ شناسی نشان داد، مدرسه حسب عوامل و زمینه های موجود، دارای فرهنگ سازمانی خاص است و مدیران و رهبران آموزشی با شناخت جامع الگوها، می توانند کاشف و خالق فرهنگ سازمانی مثبت در مدرسه ها باشند.
نقش میانجی شادکامی و انگیزش تحصیلی در رابطه میان خودراهبری یادگیری با پذیرش اجتماعی در دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی شهرستان تنکابن
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین نقش میانجی شادکامی و انگیزش تحصیلی در رابطه میان خودراهبری یادگیری با پذیرش اجتماعی در دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی شهرستان تنکابن انجام شد. انجام شد. روش پژوهش توصیفی - همبستگی بود. جامعه این تحقیق دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی شهرستان تنکابن بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 204 دانش آموز انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه انگیزش تحصیلی والراند و همکاران (1992)، پرسشنامه پذیرش اجتماعی کراون و مارلو (1960)، پرسشنامه خودراهبری یادگیری فیشر و همکاران (2001) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد در مدل تحقیق اثر مستقیم متغیر پیش بین و ملاک برابر با 38/0 بود، اثر غیرمستقیم در صورت وجود متغیر میانجی شادکامی 600/0 و اثر غیرمستقیم در صورت وجود متغیر میانجی انگیزش تحصیلی 510/0 بود که با توجه به کمتر بودن اثر مسیر مستقیم از مسیرهای غیرمستقیم بنابراین وجود متغیرهای میانجی شادکامی و انگیزش تحصیلی تأثیر را افزایش می دهد و نقش میانجی در فرضیه تحقیق مورد تأیید واقع شد.
شناسایی موانع آموزش کارآفرینی در مدارس کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
66 - 51
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی موانع آموزش کارآفرینی در مدارس شهرستان کرمانشاه بود. این پژوهش از نوع کیفی و پدیدارشناسی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی معلمان صاحب نظر شهرستان کرمانشاه که در آموزش کارآفرینی تخصص دارند، می باشد. براساس روش نمونه گیری هدفمند، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 15 نفر از معلمانی که دارای حداقل 10 سال سابقه خدمت در نظام آموزش فنی و حرفه ای و کاردانش بودند انجام گرفت. در این پژوهش جهت دستیابی به روایی سؤالات مصاحبه از نظر معلمان صاحب نظر و متخصصان کارآفرینی و جهت حصول اطمینان از پایایی داده های پژوهش نیز از روش مطالعه مکرر، مقایسه مستمر داده ها، خلاصه سازی و دسته بندی اطلاعات بدون این که در داده ها تغییراتی ایجاد شود، استفاده گردید. روش تجزیه و تحلیل مورد استفاده در پژوهش ، روش اشتراوس و کوربین است. براساس نتایج مصاحبه ها، 19 مفهوم در قالب 63 مضمون بدست آمده است. یافته های بدست آمده نشان داد که، نبود علاقه و انگیزه ی کافی به تحصیل، ضعیف بودن بنیه ی علمی هنرجویان شاخه ی کاردانش، ارتباط کم علم و صنعت در شاخه های فنی و حرفه ای و کاردانش، وضعیت فیزیکی نامناسب هنرستان ها، به کارگیری مدرسان غیر متخصص در آموزش کارآفرینی، به کارگیری روش های یاددهی- یادگیری نامناسب، اختصاص بودجه ی کم به شاخه های فنی و حرفه ای و کاردانش، پایین بودن کمیت و کیفیت تجهیزات و امکانات آموزشی از عمده مشکلات و موانع توسعه ی دانش و مهارت های کارآفرینی می باشد.
رابطه اخلاق حرفه ای با مدیریت تعارض در مدیران دبیرستانهای غرب استان مازندران
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه بین اخلاق حرفه ای و مؤلفه های مدیریت تعارض در مدیران دبیرستان های غرب استان مازندران انجام شد. این پژوهش با روش توصیفی- همبستگی انجام شد. جامعه آماری آن شامل کلیه مدیران دبیرستان های غرب استان مازندران بودند که با استفاده از جدول مورگان نمونه ای به حجم 152 نفر بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه اخلاق حرفه ای بهاگیر (1390) و پرسشنامه سبک مدیریت تعارض پوتنام و ویلسون (1982) بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین اخلاق حرفه ای با سبک تعارض رقابت جویی و اجتنابی رابطه منفی و معناداری وجود دارد (05/0> P). همچنین بین اخلاق حرفه ای با سبک تعارض همکاری، مصالحه و سازش رابطه مثبت و معناداری وجود داشت (05/0> P). نتیجه این مطالعه نشان می دهد در بررسی سازمان های کم بازده، می توان تنزل اخلاق حرفه ای را یکی از عوامل مؤثر در سوء مدیریت تعارض و کاهش بهره وری در نظر گرفت.
سنتز پژوهی مولفه ها و شاخص های شایستگی های کلیدی منابع انسانی در دستگاه های اجرایی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش شناسایی مولفه ها و شاخص های شایستگی های کلیدی منابع انسانی در دستگاه های اجرایی استان یزد بود. روش پژوهش، کیفی و از نوع سنتزپژوهی بود. جامعه آماری در بخش اول شامل کلیه مقاله ها مرتبط با شایستگی های کلیدی منابع انسانی، اسناد و مدارک علمی است. نمونه آماری این بخش شامل کلیه اسناد و منابع مرتبط با موضوع به تعداد 84 سند(45 منبع داخلی و 39 منبع خارجی) و 10 نفر از متخصصان (براساس اشباع داده ها) می باشد. لذا روش نمونه گیری در این بخش، روش سرشماری(تمام شماری) و در بخش دوم جامعه آماری کلیه متخصصان، اساتید دانشگاهی و نخبگان با مدرک و تجربه متناسب با موضوع می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و به تعداد 10 نفر (حد اشباع 10 نفر) انتخاب شدند. در این پژوهش، برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه نیمه سازمان یافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. بر این اساس ابتدا برای تعیین و تشخیص مولفه ها و شاخص های شایستگی های کلیدی منابع انسانی در دستگاه های اجرایی پرسشنامه تهیه شد و سپس در اختیار اساتید راهنما و مشاوران قرار گرفت و سوالات مورد تغییر و تعدیل قرار گرفتند که پس از تأیید اساتید، پرسشنامه به تأیید 3 نفر از متخصصین نیز رسید میزان ضریب توافق برابر 81/0 به دست آمد. نتایج نشان داد که مولفه ها شایستگی های کلیدی منابع انسانی انسانی در دستگاه های اجرایی شامل 4 مولفه شامل ویژگی های فردی(36 شاخص)، دانش(16 شاخص)، مهارت(23 شاخص) و ارزش(36 شاخص) می باشد.
الگوی مناسب کاهش نابرابری آموزشی در مدارس ابتدایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
243 - 219
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف طراحی الگوی مناسب کاهش نابرابری آموزشی در مدارس ابتدایی شهر تهران انجام شده است و از نوع پژوهش های ترکیبی از نوع اکتشافی است. جامعه آماری مورد بررسی کلیه مدارس ابتدایی دولتی شهر تهران می باشد. نمونه آماری در بخش کیفی شامل 14 نفر از خبرگان و صاحب نظران حوزه آموزش عمومی که به شیوه نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند و در بخش کمی مدیران، معاونین و کارشناسان مدارس ابتدایی شهر تهران که به صورت خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای جمع-آوری اطلاعات شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته، پرسشنامه و چک لیست محقق ساخته است. نتایج نشان داد که نابرابری آموزشی در سطح مدارس ابتدایی شهر تهران شامل 7 مولفه ، 28 شاخص؛ شامل: مولفه درونداد شامل 4 شاخص، مولفه فرایند مدرسه شامل 6 شاخص، مولفه زمینه خانوادگی شامل 6 شاخص، مولفه برونداد شامل 8 شاخص، زمینه فردی نابرابری شامل 4 شاخص، تاثیرات اجتماعی و سیاسی نابرابری ها در آموزش و پرورش شامل 4 شاخص، شاخص های جفرافیایی. و نیز الگوی مطلوب شامل مضامین 27 گانه تلاش مدیریت کلان آموزش و پرورش در راستا کاهش احساس نابرابری، افزایش میزان دسترسی دانش آموزان به امکانات کمی و کیفی، توجه و سرمایه گذاری دولت در مناطق محروم تر از لحاظ اقتصادی، دادن اولویت ها و امتیازات خاص به مدارس مناطق محروم، نظارت کامل بر روند اجرای کامل مسائل آموزشی، تاکید بر توسعه مهارت های اجتماعی، تربیت و آموزش در جهت ایجاد تفکر، تاکید بر تغییر ساختارهای اجتماعی، نحوه پاسخگویی کادر آموزشی و نظام آموزشی به نیازهای دانش آموزان، توجه به برنامه ریزی-های درست دولتی، می باشد
مقایسه اثربخشی دو روش مداخله آموزش کیفیت زندگی والدین و آموزش یادگیری اجتماعی- هیجانی دانش آموزان بر کاهش علایم اختلال سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور مقایسه اثربخشی دو روش مداخله آموزش کیفیت زندگی والدین و آموزش یادگیری اجتماعی هیجانی دانشآموزان بر کاهش علایم اختلال سلوک دانشآموزان انجام شد. این پژوهش به روش نیمهتجربی با طرح پیشآزمون، پسآزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش، دانش آموزان پسر پایه های چهارم، پنجم و ششم ابتدایی مبتلا به اختلال سلوک، شهر شیراز، درسال تحصیلی 97-96 بودند. نمونه پژوهش شامل؛ 45 نفر از این دانش آموزان بود که با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه قرار گرفتند. گروه آزمایشی اول؛ والدین 15 نفر از این دانش آموزان دارای، که برنامه آموزشی مبتنی برکیفیت زندگی درمانی را طی 8 جلسه 2 ساعتی، دریافت نمودند. گروه آزمایشی دوم 15 نفر از دانش آموزان دارای اختلال سلوک که برنامه آموزشی یادگیری اجتماعی – هیجانی را ، طی 8 جلسه 1 ساعتی، دریافت نمودند و گروه سوم؛ گروه کنترل که دانش آموزان و والدین آنها هیچگونه آموزشی دریافت نکردند. پساز انجام مداخلات آموزشی، پرسشنامه علایم مرضی کودکان، به عنوانپسآزمون توسط والدین، تکمیلگردید. در تحلیل داده ها از روش تحلیل کواریانس استفاده شد. براساس نتایج بهدست آمده، درگروههای آزمایش، نسبت به گروه گواه، در مرحله پسآزمون، کاهش معنادار علایم اختلال سلوک مشاهده شد(001/0 P). هر دو مداخله بر بهبود علایم اختلال سلوک تاثیر مثبت داشته است. اما مداخله به روش یادگیری اجتماعی- هیجانی دانش آموزان، نسبت به آموزش کیفیت زندگی در مادران، اثربخشی بیشتری داشته است.
بررسی تأثیر ابعاد هوش عاطفی بر رهبری هوشمند در سازمان های عصر دانش (مورد مطالعه دانشگاه فرهنگیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و تجزیه و تحلیل چگونگی تأثیر مؤلفه های هوش عاطفی بر رهبری هوشمند انجام گرفت. روش پژوهش، توصیفی – همبستگی با تأکید بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل مدرسان و اعضای هیات علمی پردیس های دانشگاه فرهنگیان(1100نفر) تشکیل می دادند. حجم نمونه انتخابی بر اساس یک قاعده به منظور انجام تحلیل عامل تاییدی، 330 نفر با بهره گیری از روش طبقه ای متناسب تعیین شد. داده های مربوط به رهبری هوشمند به وسیله پرسشنامه محقق ساخته و داده های مربوط به هوش عاطفی به وسیله پرسشنامه ی هوش عاطفی «گولمن» جمع آوری شد. ضریب آلفای کرونباخ برای مؤلفه های رهبری هوشمند برابر 89/0 و برای ابعاد هوش عاطفی برابر 825/0 به دست آمد که دلالت بر پایایی مناسب ابزار گردآوری داده ها دارد و روایی صوریی و محتوایی آن ها با بهره گیری از نظر متخصصان و صاحب نظران تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک دو نرم افزار SPSSو LISREL صورت پذیرفت. یافته های تحقیق نشان می دهند که «آگاهی در خصوص موقعیت» با ضریب تشخیص 892/0 مهم ترین بٌعد رهبری هوشمند را تشکیل می دهد. هم چنین نتایج نشان داده است که «مهارت اجتماعی» و «خوداگاهی» با ضریب تشخیص 43/0 و 33/0 به ترتیب به عنوان مهم ترین ابعاد هوش عاطفی که بر رهبری هوشمند تأثیر مهمی دارند، محسوب می شوند.
سنجش اثربخشی آموزش های ضمن خدمت معلمان ابتدایی بر مبنای الگوی کرک پاتریک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
399 - 371
حوزههای تخصصی:
آموزش و پروش با هدف افزایش کارایی و اثربخشی معلمان، روزآمدکردن معلومات و توانمندی های معلمان متناسب با توسعه ی دانش و فناوری و همچنین رشد فضایل اخلاقی، فرهنگ سازمانی و بهبود روابط انسانی، همه ساله هزینه های قابل توجهی را برای آموزش نیروی انسانی خود تخصیص می دهد. نکته ای که در اینجا بیش از هرچیز حائز اهمیت است این است که آیا برگزاری این دوره ها از اثربخشی لازم برخوردار است. این پژوهش با هدف ارزشیابی اثربخشی آموزش های ضمن خدمت معلمان مقطع ابتدایی منطقه 9 آموزش و پرورش شهر تهران بر اساس الگوی کرک پاتریک انجام شد. پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ جمع آوری داده ها توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان مقطع ابتدایی منطقه 9 که تعداد آن ها 815 نفر بود، که از بین آنها 261 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی محتوایی آن توسط متخصصان تأیید و پایایی آن نیز براساس روش آلفای کرونباخ 98/0 برآورد شد. با توجه به نرمال نبودن داده های پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمون نسبت دو جمله ای، آزمون یومن-ویتنی، کروسکال و الیس استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که واکنش معلمان با میانگین 247/3 در سطح نسبتاًمطلوب بوده است. همچنین اثربخشی دوره ها بر یادگیری معلمان با میانگین 17/3 و بهبود قابلیت معلمان 11/3، موثر بوده است، ولی بر تحقق اهداف منطقه 9 با میانگین 97/2 اثربخش نبوده است. در مجموع آموزش های ضمن خدمت منطقه 9 با میانگین 121/3 اثربخش ارزیابی شد.