فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۲٬۰۶۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : پژوهش حاضر با هدف شناسایی شایستگی های مورد نیاز یادگیرندگان در بستر الکترونیکی در دانشگاه تهران انجام شد. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی از نظر گردآوری داده ها آمیخته ی اکتشافی که در بخش اول با استفاده از رویکرد کیفی و روش تحقیق مطالعه ی اسنادی،تعداد 41 مولفه شناسایی شد مواد و روش ها : جامعه آماری پژوهش کلیه ی دانشجویان دانشگاه تهران است که در سال تحصیلی 99-98 به شیوه ی الکترونیکی پذیرفته شده بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی-طبقه ای 308 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در مرحله کمی از بین 41 مؤلفه شناسایی شده 18 مولفه که دارای بیشترین فراوانی بود انتخاب شدند و با استفاده از رویکرد کمی و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی ابزار محقق ساخته شامل 78 گویه بر اساس آنهاساخته شد. مؤلفه های شناسایی شده در4دسته ی کلی تر (دانش،مهارت،توانایی، نگرش و ویژگی)طبقه بندی شدند. روایی پرسشنامه با استفاده از نظر اساتید دانشگاهی و روایی سازه بررسی و مورد تایید قرار گرفت و همسانی درونی آن با استفاده از آلفای کرونباخ (94%)محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با کمک دو نرم افزار spss و lisrel انجام گرفت. یافته ها : نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد:1-مدل ارائه شده از برازش مطلوبی برخوردار است.2-ازبین 18 مولفه ی شناسایی شده تمامی مولفه ها به جز مولفه ی تجارب قبلی مرتبط با IT در سطح بالاتر از متوسط قرار دارد.3- از نظر دانشجویان ازبین 18 مولفه مولفه ی مهارت استفاده از کامپیوتر(سخت افزار و نرم افزار) در اولویت اول قرار گرفت و مولفه ی خودارزیابی پایین ترین اولویت را دارد.4-از نظر دانشجویان به ترتیب عامل مهارت،دانش،توانایی،ویژگی نگرش در رتبه ی اول تا چهارم قرار دارد. بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد داشتن محیط مناسب جهت یادگیری الکترونیکی مستلزم توجه دانشگاه و اعضای هیئت علمی به نیازها و اولویت های دانشجویان است.
پیامدهای راهبرد هم آفرینی ارزش در خدمات آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف :. هدف اساسی این پژوهش، بررسی پیامدهای راهبرد هم آفرینی ارزش در صنعت خدمات آموزشی (به طور خاص برای دانشجویان و مؤسسات آموزشی) است. بنابراین، اولین سهم علمی این پژوهش، ارائه مطالعه دقیقی است برای بررسی هم آفرینی ارزش در زمینه مؤسسات آموزشی. سهم دوم این پژوهش، شناسایی پیامدهای دوجانبه استفاده از این راهبرد برای مشتریان (دانشجویان) و مؤسسات آموزشی است. روش شناسی پژوهش : این پژوهش از نوع کاربردی و توصیفی و در چارچوب رویکرد کیفی انجام شده است. با تعیین معیارهایی همچون تخصص و سابقه اجرایی یا مشاوره حوزه خدمات آموزشی، تعداد 10 خبره اجرایی و دانشگاهی به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و با روش نیم ساختمند مورد مصاحبه قرار گرفتند. مصاحبه ها به روش تحلیل مضمون، بررسی شدند و به منظور اعتباربخشی نتایج از رویکرد بازبینی توسط اعضا، خودبازبینی محقق و پایایی بین دو کدگذار (79/0) استفاده شد. یافته ها : در این پژوهش از 25 مضمون اولیه، 6 مضمون نهایی به دست آمدکه در دو دسته مزایا برای مؤسسات آموزشی و مزایا برای دانشجویان دسته بندی شدند. بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که 1) توسعه روابط (درک متقابل، احترام به یکدیگر، توسعه روابط غیررسمی و دوستانه و شبکه سازی)، 2) توانمندی شغلی (مهارت حل مسئله، شهود و خلاقیت، داشتن تفکر استراتژیک و تفکر سیستمی و توسعه نگاه ترکیبی) و 3) تکیه بر هویت دانشگاهی (استفاده همه جانبه از برند آموزشگاهی در موقعیت های شغلی، معرفی به بازار کار توسط استادان و موسسه و فعالیت در موسسه به عنوان مدرس یا کارمند) از پیامدهای مورد انتظار برای دانشجویان در راهبرد هم آفرینی ارزش است. همچنین 1) بازاریابی و تبلیغات (کاهش هزینه های تبلیغاتی، شناسایی و برآورده سازی نیازهای پنهان و فصلی، تحقیقات بازاریابی، بازاریابی رابطه ای و توسعه بازار)، 2) ارتقاء تصویر برند موسسه (افزایش جذابیت و شهرت موسسه، بهبود جایگاه برند، نقش آفرینی برند کارفرما، بازاریابی داخلی کارآمد) و 3) تضمین آینده مالی (جذب دانشجویان فعلی و آتی برای تمامی دروس ارائه شده فعلی و آتی، مزیت مالی رهبری در برگزاری رشته های جنبی و جدید، معرفی دانشجویان آتی توسط فارغ التحصیلان و اطمینان خاطر از حفظ سود و بازگشت سرمایه) از مزایا و پیامدها مورد انتظار برای مؤسسات آموزشی در راهبرد هم آفرینی ارزش است.
A Study and Comparison of the Personal Constructs of Management Among Novice and Veteran School Principals(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۹, Issue ۳, Autumn ۲۰۲۱
163 - 150
حوزههای تخصصی:
Achieving the goals of educational systems and responding correctly to the expectations of students, parents and teachers depend on the existence of efficient and effective educational administrators and their beliefs. Therefore, the attention of education researchers is focused on the understanding of management in educational settings. Since individuals' beliefs cause the creation of personality structures, so the study of managers' personality structures can be helpful in selecting, transferring and relocating educational managers on a scientific basis, recognizing the necessary components of management to establish training courses, predicting future actions of managers and reducing skepticism and uncertainty and identifying the stylistic complexity of managers. On the other hand, structures enable educational administrators to better fulfill their professional mission. Based on the importance of this issue, the main purpose of the study was to identify and compare the personal structures of management among school principals. In the present study, in order to achieve the personal construct of managers, an interpretive approach and a qualitative method of case study were used. Participants included all public school principals in Sanandaj who were employed in 2021 and had more than one year of managerial experience. Therefore, sampling was done in a target based using the criterion method. Also, the number of samples was appropriate for the Repertory Grid Technique which is usually used for the sample with small number, 43 novice and experienced Principal were chosen. Data were collected using semi-structured interviews and a Repertory Grid Matrix. Finally, 575 personal construct were extracted during 43 interviews. Content analysis with the unit of subject was applied for the data analysis. The collected data of the personal construct of administrator were classified in 4 main categories and 13 sub-categories, which included issues as morality, relationship, personal features and intellectual-functional. The results of this study indicates that the highest percentage of personal constructs of novice and experienced managers is in the category of communication and the lowest percentage of personal structures for novice managers is in the category of intellectual-operational and also for experienced managers is in the category of ethics.
مقایسه یادگیری دانشجویان آموزش دیده به روش الگوی مدیریت با دانشجویان آموزش دیده به شیوه موجود در تدریس زبان دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تفاوت یادگیری دانشجویان آموزش دیده به روش الگوی مدیریت با دانشجویان آموزش دیده به شیوه موجود در تدریس زبان دوم (مطالعه موردی: دانشجویان واحدهای تهران شمال و علوم و تحقیقات تهران) انجام شد.جامعه آماری شامل دانشجویان واحدهای تهران شمال و علوم و تحقیقات مشعول به تحصیل در سال 1399-1398 بوده است. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی مورگان (1970)، 285 دانشجو تعیین شد. الگوی مدیریت آموزش بر اساس تدریس در درس زبان دوم برای گروه آزمایش و روش تدریس متداول و سنتی برای گروه کنترل به کار گرفته شد. قبل از اجرای سناریوی آموزشی، آزمون پیشرفت تحصیلی درس زبان دوم اجرا شد و پس از اجرای الگوی مذکور برای گروه آزمایش، پس آزمون از هر دو گروه به عمل آمد. داده های جمع آوری شده از آزمون t زوجی نشان دادند میانگین در پس آزمون گروه آزمایش بالاتر از پس آزمون گروه کنترل بوده است (05/0> P)؛ در نتیجه سطح یادگیری دانشجویان آموزش دیده به روش الگوی مدیریت با دانشجویان آموزش دیده به شیوه موجود در درس زبان دوم تفاوت دارد. همچنین پیشنهاد می شود الگوی مدیریت آموزش در برنامه درسی زبان دوم به مهارت های گوش کردن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن برای آشنایی هرچه بیشتر دانشجو گنجانده شود.
اولویت بندی مولفه های مدارس سبز با رویکرد فازی در نظام آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف «اولویت بندی مولفه های مدارس سبز با رویکرد فازی در نظام آموزش و پرورش ایران» انجام شد. هدف، پژوهش، کاربردی و شیوه جمع آوری داده ها، توصیفی - پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش را خبرگان مسلط به حوزه مدارس سبز تشکیل دادند. روش نمونه گیری هدفمند بود. برای جمع آوری داده ها از ماتریس مقایسه زوجی به کمک پرسشنامه «خبره» در مقیاس 9 درجه ای ساعتی استفاده شد که نرخ ناسازگاری آن برابر با 07/0 به دست آمد. برای تحلیل داده ها نیز از تحلیل سلسله مراتبی به روش AHP استفاده شد. نتایج نشان داد در بین مولفه های مدارس سبز، مولفه «آموزش پایدار» با وزن نرمال شده 149/0 رتبه اول و مولفه «شهروند دوستدار محیط زیست» با وزن نرمال شده 024/0 رتبه نهم را کسب کردند. رتبه مولفه های دوم تا هشتم نیز به ترتیب به مولفه های «کیفیت محیطی مدرسه» 140/0 «مشارکت مدرسه با محیط زیست» 135/0 «استفاده از فناوری در مدیریت مصرف انرژی» 134/0 «بهره گیری از انرژی های تجدیدپذیر» 123/0 «طراحی و معماری» 117/0 «اصلاح الگوی مصرف گرایی» 101/0 و «مدیریت پسماند و خرید سبز» 073/0 اختصاص پیدا کرد.
تأثیر روش تدریس دیداری با استفاده از پاورپوینت، فیلم و عکس بر مبنای الگوی مدیریت آموزش بر یادگیری مفهومی
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی روش تدریس دیداری با استفاده از پاورپوینت، فیلم و عکس بر مبنای الگوی مدیریت آموزش بر یادگیری مفهومی دانش آموزان در این پژوهش از روش نیمه آزمایشی استفاده شد. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر رشته علوم انسانی منطقه 1 و 2 شهر تهران بود که در سال تحصیلی 97-1396 در حال تحصیل بودند. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی مورگان از بین 1300 دانش آموز دختر مشغول به تحصیل در رشته علوم انسانی 297 دانش آموز تعیین شد. الگوی مدیریت آموزش بر اساس تدریس دیداری در درس تاریخ برای گروه آزمایش و روش تدریس متداول و سنتی برای گروه کنترل به کار گرفته شد. در مرحله اول، معلومات قبلی دانش آموزان با استفاده آزمون پیشرفت تحصیلی درس تاریخ در خصوص وضع جاری اندازه گیری شد و پس از اجرای الگوی مذکور برای گروه آزمایش، پس آزمون از هر دو گروه به عمل آمد. داده های جمع آوری شده از آزمون t زوجی بیانگر تأثیر قابل توجه الگوی مدیریت آموزش بر اساس تدریس دیداری بر یادگیری مفهومی در درس تاریخ دانش آموزان در گروه آزمایش بود. لازم است با آشنایی و پشتیبانی مدیران مدارس ساختار و فضای مناسب برای اجرای الگوی مدیریت آموز در فرایند تدریس ایجاد شود.
ارائه مدل مناسب برای نوآوری سازمانی درکتابخانه های دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق ارائه مدلی مناسب برای نوآوری سازمانی درکتابخانه های دانشگاه آزاد اسلامی بود. این پژوهش از لحاظ هدف تحقیق از نوع کاربردی و از لحاظ روش تحقیق از نوع توصیفی-پیمایشی و از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری آن شامل همه مدیران و کارکنان کتابخانه های دانشگاه آزاد اسلامی که بر اساس آخرین آمار اخذ شده، جامعه آماری پژوهش شامل 550 نفر بوده و با توجه به این که کل جامعه در دسترس بود تمام جامعه به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که مدل تحقیق از برازش مطلوب برخوردار بوده و ابعاد و مولفه های عوامل مؤثر بر نوآوری سازمانی در کتابخانههای دانشگاه آزاد اسلامی به علت داشتن بار عاملی بالای 4/0 و قرار گرفتن t-value در بازه مناسب تعیین قرار دارند. این عوامل فردی، گروهی، سازمانی، محیطی و انسانی و آموزشی هستند. همچنین ابعاد به دست آمده از نتایج تحقیق به این ترتیب شناسایی شده است: 1- بعد انسانی و آموزشی شامل مولفه های (توانمند ساختن مهارت دانش، سرمایه فکری)2- بعد سازمانی شامل مولفه های (ساختار سازمانی ، مدیریت دانش، نوآوری سازمانی)3-بعد فردی شامل مولفه های(تحمل ابهام ،دانش و تخصص)4- بعد محیطی شامل مولفه های (پویایی سازمان، پیچیدگی های فناوری)5-بعد گروهی شامل مولفه های (حمایت مدیریتی ، سیستم ارتباطات).
تحلیل برنامه درسی مطالعات اجتماعی پایه های چهارم، پنجم و ششم ابتدایی بر اساس سبک های یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدفتحلیل برنامه درسی مطالعات اجتماعی پایه های چهارم، پنجم و ششم ابتدایی بر اساس سبک های یادگیری وارک انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع تحلیل محتوا با بکارگیری روش آنتروپی شانون است.جامعه آماری شامل برنامه های درسی(هدف، محتوا، روش تدریس و ارزشیابی) پایه های چهارم، پنجم و ششم ابتدایی است. نمونه آماری برنامه های درسی مطالعات اجتماعی است. برای تحلیل برنامه های درسی(قصد شده) با هر یک از سبک های یادگیری ابتدا اهداف مندرج در کتاب های درسی، سپس محتوا کتاب درسی و برای بررسی روش های پیشنهادی به تحلیل کتاب راهنمای تدریس پرداخته شد. در بخش ارزشیابی، سوالات کتاب های درسی و راهنمای تدریس تحلیل گردید. ابزار پژوهش، چک لیست وارسی سبک های یادگیری وارک(1998) بود که براساس پیشینه و پرسشنامه سبک های یادگیری وارک تدوین و به تأیید 6 نفر از متخصصان حوزه مطالعات برنامه درسی و روانشناسی تربیتی رسید و نظرات آنها در طراحی نهایی چک لیست اعمال و روایی محتوایی چک لیست تأیید شد. به منظور حصول اطمینان از پایایی، کدگذاری های تحلیل در اختیار سه پژوهشگر قرار داده شد و درصد توافق آن ها 88/ برآورد شد. نتایج نشان داد در برنامه درسی مطالعات اجتماعی(هدف، محتوا، روش تدریس و ارزشیابی) چهارم ابتدایی سبک شنیداری رتبه اول و دیداری رتبه پنجم، در برنامه درسی پنجم ابتدایی سبک شنیداری رتبه اول و سبک ترکیبی رتبه پنجم است و در نهایت در ششم ابتدایی سبک خواندن/ نوشتن رتبه اول و سبک دیداری رتبه پنجم است. بنابراین سبک ارجح برنامه های درسی مطالعات اجتماعی چهارم و پنجم ابتدایی سبک شنیداری و ششم ابتدایی سبک خواندن/ نوشتن است.
اندازه اثر داربست عقلی مدیریت آموزش در کاربرد تکنولوژی های نوین آموزشی بر انگیزش و پیشرفت تحصیلی در درس علومِ دانش آموزان دختر پایه پنجم ابتدایی
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی اندازهٔ اثر داربست عقلی مدیریت آموزش در کاربرد تکنولوژی های نوین آموزشی بر انگیزش و پیشرفت تحصیلی در درس علومِ دانش آموزان دختر پایهٔ پنجم ابتدایی بود. روش مطالعه شبه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر پایهٔ پنجم ابتدایی در منطقه 1 و 2 شهر تهران بودند. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی مورگان 297 دانش آموز تعیین شد که 148 نفر در گروه آزمایش و 149 نفر در گروه کنترل گنجانده شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر (1981) بود. پس از اجرای پیش آزمون، الگوی مدیریت آموزش بر اساس داربست عقلی مدیریت آموزش در کاربرد تکنولوژی های نوین آموزشی در درس علوم برای گروه آزمایش و روش تدریس سنتی برای گروه کنترل به کار گرفته شد و در پایان پس آزمون از هر دو گروه آزمایش و کنترل به عمل آمد. نتایج آزمون t زوجی نشان داد داربست عقلی مدیریت آموزش در کاربرد تکنولوژی های نوین آموزشی بر انگیزش و پیشرفت تحصیلی در درس علومِ دانش آموزان دختر پایهٔ پنجم ابتدایی مؤثر است (01/0 < p). نتیجه این مطالعه نشان داد می توان از این الگوی تدریس در افزایش انگیزش و پیشرفت تحصیلی در درس علوم استفاده کرد.
ارائه الگوی رهبری مدارس موفق در دوره ابتدایی مبتنی برنظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد و توسعه هر جامعه ای مرهون نظام آموزش و پرورش آن است و در این میان دوره ابتدایی نقش پررنگ تری ایفا می کند پیشبرد اهداف این دوره در سایه تلاش رهبرانی کوشا، دلسوز و خدوم امکان پذیر است.هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی رهبری مدارس موفق دوره ابتدایی مبتنی بر نظریه زمینه ای است.رویکرد پژوهش کیفی و روش نظریه برخاسته از داده(نظریه زمینه ای)،روش نمونه گیری هدفمند و با معیار اشباع نظری داده هابوده است.بدین منظورمصاحبه هایی نیمه ساختارمند با 24نفر از مدیران مدارس موفق کشور در دوره ابتدایی ومطلعان کلیدی در این خصوص انجام شد.طول مدت زمان هر مصاحبه 100-30دقیقه بود و به برخی از مصاحبه شوندگان دوبار مراجعه شد.مصاحبه ها تا جایی ادامه یافت که مصاحبه شونده اطلاعات جدیدی در اختیار پژوهشگر قرار نداد و صرفاً تکرار اطلاعات قبلی بود،بدین ترتیب اشباع نظری داده ها حاصل گردید. برای مشخص کردن روایی و پایایی داده ها از بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها در طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی حاکی از 22 مقوله کلی است که دراین مقاله در چارچوب مدل پارادایمی شامل: عوامل علّی، پدیده محوری، عوامل زمینه ای، عوامل مداخله ای ، راهبردها و پیامدها تحلیل شده است.
تأثیر ساختارسازمانی مدارس بر میزان بروز فعالیت های نوآورانه معلمان با میانجی گری نقش کیفیت زندگی کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
317 - 297
حوزههای تخصصی:
امروزه نوآوری و حرکت به سوی نوآور شدن و تغییر در ساختارها به منظور نوآور کردن سازمان ها یکی از اهداف مهم سازمانی از جمله مدارس است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی- همبستگی است. حجم کل جامعه آماری معلمان در سال تحصیلی ۹۸-۱۳۹۷ برابر با ۱۹۶ نفر بوده که به شیوه تمام شماری بررسی شد و در نهایت داده های مربوط به ۱۸۵ نفر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این پژوهش از پرسش نامه های استاندارد ساختار سازمانی مدرسه با آلفای کل 92/. و پرسش نامه فعالیت های نوآورانه معلم با آلفای کرونباخ 899/.، همچنین پرسش نامه کیفیت زندگی کاری با آلفای کرونباخ 968/. استفاده شده است. روایی صوری و محتوایی پرسش نامه ها با نظر استادان راهنما و مشاور و نظر خواهی از صاحب نظران این حوزه و تنی چند از معلمان و مدیران مدارس بررسی و تأیید شد. ورود داده ها، تحلیل توصیفی متغیرهای جمعیت شناختی با استفاده از نرم افزارهای SPSS <sub>20</sub> و آزمون فرضیه ها با استفاده از نرم افزار AMOS20 و به شیوه معادلات ساختاری به انجام رسید. نتایج نشان داد که ساختار سازمانی مدرسه با فعالیت های نوآورانه معلمان و با کیفیت زندگی کاری آنان رابطه معناداری دارد. همچنین کیفیت زندگی کاری معلمان با فعالیت های نوآورانه آنان مرتبط است. بین معلمان زن و مرد از نظر میزان بروز فعالیت های نوآورانه معلمان تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین کیفیت زندگی کاری در رابطه بین ساختار سازمانی و فعالیت های نوآورانه معلمان در شهرستان ملکشاهی نقش میانجی دارد.
نقش میانجی عزت نفس در رابطه بین حمایت اجتماعی با خستگی عاطفی و بهزیستی روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش بررسی نقش میانجی عزت نفس در رابطه بین حمایت اجتماعی با خستگی عاطفی و بهزیستی روانشناختی بود. روش پژوهش، توصیفی – همبستگی با تاکید بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را همه دانشجویان پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد آباده (168نفر) تشکیل می دادند. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و تعداد 115 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که گزینش آن ها با استفاده از روش تصادفی ساده صورت گرفت. جمع آوری داده ها براساس چهار پرسشنامه حمایت اجتماعی زیمت و همکاران (1988)، خستگی عاطفی شوفلی و همکاران (2002)، بهزیستی روانشناختی ریف (1989) و عزت نفس روزنبرگ (1965) صورت گرفت که همسانی درونی آن ها به ترتیب 71/0، 98/0 ،94/0 و 99/0 به دست آمد و روایی صوری و محتوایی آن ها با استفاده از نظر متخصصان تایید شد. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک دو نرم افزار SPSS و PLS صورت پذیرفت. نتایج پژوهش نشان داد بین حمایت اجتماعی و عزت نفس رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و عزت نفس نیز با خستگی عاطفی و بهزیستی اجتماعی رابطه معنی داری دارد. هم چنین نقش میانجی عزت نفس در رابطه بین حمایت اجتماعی با خستگی عاطفی و بهزیستی روانشناختی تایید شد.
واکاوی شایستگی های کارآفرینان آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینان آموزشی گروهی از افراد خلاق و نوآور هستند که به دنبال ارائه خدمات جدید، ابزارهای آموزشی جدید و ایجاد مدارس و موسسه های آموزشی هستند. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی شایستگی های کارآفرینان آموزشی، به منظور ایجاد یک چارچوب مفهومی و توسعه ی مبانی نظری آن بوده است. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی است که با استفاده از رویکرد مبتنی بر پدیدارشناسی توصیفی انجام گرفت. مشارکت کنندگان در این پژوهش شامل 18 نفر از مدیران موسسه های آموزشی بودند. انتخاب مشارکت کنندگان بر حسب تجربه و نیز آشنایی کلی با موضوع صورت گرفت. داده ها به روش مصاحبه، به روش هدایت کلیات و به صورت نیمه ساختاریافته، گردآوری شد و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. روش تحلیل محتوای استقرایی با استفاده از سه سطح باز، محوری و گزینشی بود. یافته ها نشان داد که نشانگر های شایستگی های کارآفرینان آموزشی در قالب ابعاد و مؤلفه هایی 1- شایستگی های اجرایی (مهارت های مدیریتی، مهارت های اقتصادی و مهارت دیجیتالی)2-شایستگی کارآفرینی 3- شایستگی های علمی (دانش حرفه ای، دانش عمومی، دانش درباره آموزش و پرورش، دانش درباره بازار کار)4- شایستگی حرفه ای (مهارت رشد و توسعه حرفه ای، مهارت ارتباطی، اخلاق حرفه ای 5-شایستگی های فردی (ویژگی های شخصیتی، شایستگی نگرشی، شایستگی فکری) تبیین و دسته بندی شدند.
بررسی تأثیر روش های تدریس بر شناسایی و بهبود اختلالات یادگیری دانش آموزان درمراکز ناتوانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
388 - 371
حوزههای تخصصی:
روش پژوهش حاضرتوصیفی و پیمایشی است. در پژوهش حاضر روش تدریس معلمان براساس Hiberman & Bowmhans (2005) و ارزیابی اختلال یادگیری دانش آموزان براساس شاخص های Manis et al (2000) تعریف گردیده است. جامعه آماری تحقیق حاضر معلمان مراکز اختلال یادگیری شهر ارومیه به تعداد 200 نفر می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات دو پرسشنامه محقق ساخته می باشد که پس از سنجش روایی و پایایی و اطمینان از آن، در اختیار نمونه آماری قرار گرفت. برای تعیین روایی ابزار جمع آوری اطلاعات از روایی نمادی استفاده گردید. برای آزمون پایایی پرسشنامه از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده است. مقدار این آماره ها برای سؤالات روش تدریس معلمان و شناسایی دانش آموزان دارای اختلال در یادگیری 922/0 و 946/0 هست. برای طبقه بندی، تلخیص و توصیف داده های آماری از روش آمار توصیفی و در سطح استنباطی برای آزمون فرضیه های تحقیق از آزمون های کلموگروف- اسمیرنف، هبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده گردیده است. نتایج حاصل بیانگر آن است که روش تدریس معلمان و ابعاد آن در شناسایی و بهبود دانش آموزان دارای اختلال یادگیری در مراکز ناتوانی یادگیری شهر ارومیه مؤثر است.
ارائه الگوی عملکرد تعالی مدیریت مدرسه مبتنی بر مدل سه شاخگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
28 - 1
حوزههای تخصصی:
رویکرد این پژوهش آمیخته اکتشافی متوالی از نوع تدوین مدل بود. در بخش کیفی پژوهشگران بر اساس تحلیل مضمون حاصل از منابع مرتبط با موضوع و مصاحبه نیمه ساختاریافته با اساتید صاحبنظر به شناسایی مؤلفه های مدل سه شاخگی در تعالی مدرسه و ارائه الگوی مفهومی پرداخته و در بخش کمی به روش توصیفی پیمایشی، اعتبار الگوی مفهومی به دست آمده از مرحله کیفی را مورد آزمون قرار داده اند. جامعه آماری بخش کیفی اساتید علوم تربیتی و مطلعین طرح تعالی مدیریت مدرسه بودند. جامعه آماری در بخش کمی شامل کارشناسان، مدیران و معلمان مدارس مجری برنامه تعالی استان کردستان به تعداد 1440 نفر بود که بر اساس فرمول کوکران 469 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی تعیین شد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی صوری، محتوایی و سازه آن مورد تأیید اساتید علوم تربیتی قرار گرفت و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ 86/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون هایt تک نمونه ای، تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج حاکی از تدوین الگوی عملکرد تعالی مدیریت مدرسه در قالب مدل سه شاخگی و 15 مقوله کلی بود.
رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه و فرسودگی شغلی با نقش میانجی سرمایه روان شناختی
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵)
133 - 163
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل رابطه بین طرح واره های ناسازگار اولیه و فرسودگی شغلی با نقش میانجی سرمایه روان شناختی است. روش تحقیق به لحاظ ماهیت، توصیفی-همبستگی و از حیث هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش را مدیران مدارس ابتدایی شهر تهران که در سال تحصیلی 1398-1397 مشغول به خدمت تشکیل دادند. حجم نمونه با استفاده از روش خوشه ای چندمرحله ای 200 نفر تعیین و انتخاب گردید. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های سرمایه های روان شناختی لوتانز (2007)، فرسودگی شغلی ماسلاچ و جکسون (۱۹۸۵) و طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ (2006) استفاده گردید که روایی آن ها توسط خبرگان و صاحب نظران دانشگاهی و پایایی آن ها نیز از طریق آزمون ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری لیزرل ویرایش هشتم استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد طرح واره ناسازگار اولیه و ابعاد آن (بریدگی و طرد، خودگردانی و عملکرد مختل، محدودیت های مختل، دیگر جهت مندی و گوش به زنگی بیش ازحد و بازداری) با سرمایه های روان شناختی و ابعاد آن رابطه منفی و با فرسودگی شغلی رابطه مثبت و معناداری دارند. سرمایه روان شناختی با فرسودگی شغلی رابطه منفی و معناداری دارد و نهایتاً سرمایه روان شناختی در رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه و فرسودگی شغلی نقش میانجی دارد.
واکاوی تیم های مجازی پژوهشی در نظام آموزش عالی کشور: مطالعه موردی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش محوری تیم های مجازی پژوهشی در تولید دانش، پژوهش حاضر در پی کاوش چگونگی دانش آفرینی مبتنی بر توسعه تیم های مجازی پژوهشی و روش پژوهش کیفی و مبتنی بر یک مطالعه موردی انجام گرفته است. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختاریافته بوده و به منظور گردآوری اطلاعات، با به کارگیری روش نمونه گیری هدفمند، با 26 نفر از اعضای هیات علمی فنی و مهندسی با تجربه ی عضویت در تیم های مجازی پژوهشی از سه دانشگاه شیراز، تهران و صنعتی شریف به عنوان سه دانشگاه برتر کشور، مصاحبه انجام گردید. سپس داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار Nvivo از طریق فن تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفت و در قالب مضامین پایه، سازماندهنده و فراگیر دسته بندی و شبکه مضامین سازماندهی شد. بر اساس نتایج به دست آمده، تیم های مجازی پژوهشی(مضمون فراگیر) دارای اهداف، راهبرد، الزامات، جو منفی مشارکت و کارکرد (مضامین سازماندهنده) هستند که هر یک دارای ابعاد گوناگونی(مضامین پایه) هستند
کارآفرینی اجتماعی، رهیافتی نو در سیاست گذاری نظام آموزش دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تنوع و تغییرات سریع محیطی و افزایش عدم اطمینان، موجب شده تا اهمیت سرمایه هایی نظیر سرمایه انسانی که بتواند به خلق ثروت منجر شود افزایش یابد. کارآفرینی اجتماعی در سازمان های امروزی می تواند با راهبردهای مالی بهینه، مشکلات اجتماعی مانند بیکاری، بیکاری پنهان، بی عدالتی در دسترسی به خدمات و محرومیت های اجتماعی را از میان ببرد. پژوهش حاضر با هدف کارآفرینی اجتماعی رهیافتی نو درموآم فرایند سیاست گذاری نظام آموزش دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد انجام گرفت. روش پژوهش، روش اکتشافی آمیخته (کیفی- کمی) بوده که در بخش کیفی، تحلیل محتوای کیفی و در بخش کمی، پیمایشی لحاظ گردیده است. نمونه آماری در بخش کیفی،12 نفراز اعضای هیات امنای دانشگاه آزاد اسلامی با روش نمونه گیری گلوله برفی و در قسمت کمی، اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد به تعداد 190 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم دانشکده ها انتخاب شدند. روش تجزیه و تحلیل داده های مصاحبه در بخش کیفی، کدگذاری باز، محوری و انتخابی و در بخش کمی آزمون تی تک نمونه انتخاب شده است. یافته های پژوهش در بخش کیفی شامل 44 کد باز،12 مولفه فرعی و 5 مولفه اصلی به دست آمد و نتایج بخش کمی پژوهش نشان داد که تمامی مولفه های کارآفرینی اجتماعی شامل آمایش سرزمین، تربیت نیروی کار، تطابق با نیازهای جامعه، ثروت آفرینی و مهارت پروری در دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد بالاتر از حد متوسط(مطلوب) است
ادراک تجارب زیسته معلمان دوره ابتدایی از مدیران موفق مدارس در شرایط بحران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
173 - 149
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکرد کیفی از نوع پدیدارشناسی و با استفاده از راهبرد اکتشافی انجام شده است و داده ها بر اساس تکنیک داده بنیاد و به شیوه ی سیستماتیک تحلیل شده است. جامعه ی آماری شامل کلیه معلمان مدارس ابتدایی شهرستان جوانرود بود و نمونه گیری به صورت هدفمند و نظری انجام شد که 14 نفر بودند و ابزار مورد استفاده مصاحبه ی نیمه ساختاریافته بود. روایی محتوایی و روایی صوری توسط 6 نفر از متخصصین مورد تائید قرار گرفت و برای پایایی مصاحبه ها از 2 پژوهشگر خواسته شد که بخشی از مصاحبه ها را کدگذاری کنند و با استفاده از تکنیک تشخیص خارجی از یک پژوهشگر دیگر خواسته شد که دیاگرام عوامل مؤثر بر موفقیت مدیران مدارس در شرایط بحران را مطالعه کنند که نتایج قابل قبولی به دست آمد. تحلیل داده ها بر اساس کدگذاری باز، محوری و انتخابی بود که نتایج نشان داد مقوله های عوامل فردی و عوامل ساختاری به عنوان شرایط علی؛ مقوله های امکانات و تجهیزات، حمایت و فرهنگ خلاق و نوآور به عنوان شرایط زمینه ای؛ مقوله های انسجام درونی مدرسه، ماهیت بحران و نحوه برنامه ریزی و سازمان دهی به عنوان شرایط مداخله گر؛ مقوله های نظارت و بازخورد مستمر، هدف گذاری، جهت دهی و هدایت، به کارگیری رویکردهای نوین آموزشی و تدوین و طراحی برنامه های آموزشی مقابله با بحران به عنوان راهبردها؛ و مقوله های توسعه حرفه ای، خلق سرمایه اجتماعی، رهبری تیمی و انعطاف پذیری به عنوان پیامدهای موفقیت مدیران مدارس در شرایط بحران شناسایی شده اند.
«مدرسه نامریی ایرانی» یک حوزه مطالعاتی نوین در مدیریت آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
218 - 200
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر آشکارسازی پدیده «مدرسه نامریی ایرانی»، به عنوان یک حوزه مطالعاتی جدید در دانش مدیریت آموزشی بود. رویکرد پژوهشی ترجیحی، پدیدارشناسی از نوع هرمنوتیک بود. با لحاظ اشباع نظری، از بین خبرگان اداره مدارس، استادان علوم تربیتی و مدیریت آموزشی، 10 تن به صورت هدفمند و با روش نمونه گیری زنجیره ای، انتخاب و دعوت به همکاری در این پروژه پژوهشی شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از یک گروه کانونی انجام شد. برای استخراج داده ها از استراتژی های تحلیلی متن محور و یادداشت محور توأم با روش قیاس تحلیلی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها، از طریق کدگذاری های باز، محوری و گزینشی انجام شد. روایی درونی و بیرونی پژوهش از طریق استحکام مضامین استخراجی، باورپذیری تفسیرها، چندسویه سازی، اتکاپذیری و تأییدپذیری یافته ها و اقناع، بیشینه سازی شد. نتایج نشان داد از سازه های بی شکلی روابط مدرسه ای، پیش بینی ناپذیری زندگی مدرسه ای، تولید دانش ضمنی در مدرسه، جریان فرامتنی مدرسه، سازگاری امر مدرسه ای با واقعیت پدیدارشناختی، توان سازگاری و انطباق پویای مدرسه، گرایش به هم ترازی قدرت در روابط مدرسه ای، زیست در مرزهای خاکستری مدرسه، گفت وگوهای مدرسه ای فردبنیان، فرایندهای مدرسه ای خودبنیاد، می توان در تبیین پدیده «مدرسه نامریی» استفاده کرد. همچنین از این سازه ها که برای تبیین پدیده مدرسه نامریی توسعه یافته اند، می توان به عنوان یک حوزه مطالعاتی جدید در دانش مدیریت آموزشی، در قلمرو نظر و عمل بهره برداری شود.