فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۱٬۱۱۹ مورد.
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
202 - 240
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر در مدیریت تدریس واکولوژی یادگیری و عوامل ایجاد ارتباط هم افزا بین زیست جهان دانش آموختگان و انجمن آن ها بود. روش: روش تهیه ابزار پرسشنامه با مطالعات نظری، اساسنامه ها ، مصاحبه با مطلعان . پرسشنامه مشتمل بر 7 عامل در مدیریت تدریس واکولوژی یادگیری در قالب 65 عبارتِ نگرشیِ چهارگزینه ای ) به همراه پرسش های جمعیتشناختی و زمینه ای) درنظر گرفته شد. روایی محتوایی پرسشنامه از دیدگاه مطلعان ذی ربط بررسی شد. 200پرسشنامه توزیع شده از 222 تکمیل و جمع آوری شد. یافته ها : هفت عامل مذکور تقریباً 50 در صد از واریانس کل را تبیین می کند. نتیجه گیری: از میان 7 عامل بر انگیزنده ، عامل فرستنده پیام( مدیریت یا اعتبار گردانندگان ارتباط هم افزاو همکاریها) بیشترین واریانس را به خود اختصاص داده است. پیشنهاد می شود پس از گشایش انسداد ارتباطی، نقش مدیریت تدریس واکولوژی یادگیری به ترتیب اولویت آنها و هماهنگ با سبک آموزشی و مشارکتی توانمند ساز مد نظر قرار گیرد .
بازسازی برنامه توانمندسازی اساتید از طریق بکارگیری استراتژی مداخله ایی "تجربه نظارت شده و بازخورد بر تجربه" با هدف ارتقای مهارت های آنها در طراحی برنامه درسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: بیشترخلاقیت و حتی قدرت آموزش در طراحی آن نهفته است. لذا هدف این پژوهش، بررسی تأثیر به کارگیری استراتژی مداخله ای"تجربۀ نظارت شده و بازخورد بر تجربه " ، در ارتقای مهارت عملکردی اعضای هیئت علمی در حوزۀ طراحی آموزش است. روش بررسی: جامعۀ آماری، 158 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه بودند که از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. روش انجام پژوهش مداخله ای بود. این مداخلات در دو حیطۀ شناختی و عملکردیِ مهارت طراحی شد. در حیطه شناختی مهارت از استراتژی مداخله ای "تجربۀ نظارت شده" استفاده و تأثیر مداخلۀ مذکور از راه مقایسۀ پیش آزمون و پس آزمون بررسی شد. در حیطۀ عملکردی مهارت، از استراتژی مداخله ای"بازخورد بر تجربه" از راه چک لیست استفاده شد. بررسی تأثیر مداخلات صورت گرفته در این حیطه از طریق چک لیست ودر دو بعد محتوایی و ساختاری /تکنیکی صورت پذیرفت. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها، در حیطۀ شناختی(براساس آزمون t زوجی)، در حیطۀ عملکردی(براساس تعداد طرح درس های استاندارد تدوین شدۀ هر استاد) و از دیدگاه فراگیران(براساس پرسشنامۀ رضایتمندی) بیانگرتاثیر به کارگیری استراتژی های مذکور در ارتقای مهارت در حوزۀ طراحی آموزش بود. نتیجه گیری: اعضای هیئت علمی نیازمند به کارگیری آموخته هایشان هستند. لذا به کارگیری استراتژی مداخله ای مذکور در دوره های مهارتی اعضای هیئت علمی توصیه می شود.
بررسی انگیزش زبان دوم دانشجویان مقطع کارشناسی از دیدگاه نظریه «نظام خود انگیزشی زبان دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
1 - 21
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی انگیزش زبان دوم دانشجویان مقطع کارشناسی رشته های غیر زبان های خارجی از دیدگاه نظریه «نظام خود انگیزشی زبان دوم» است. روش: برای شناسایی عوامل انگیزشی از رویکرد کیفی شامل مصاحبه و یادداشت روزانه در گردآوری داده ها استفاده شده است. پس از بررسی پیشینه پژوهش، نظریات گروهی از کارشناسان دریافت و سؤالات مصاحبه که از نوع نیمه سازمان یافته است از این منابع تهیه شدند. شرکت کنندگان 40 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه کردستان و رازی کرمانشاه در سال تحصیلی 95-94 بودند. از روش نمونه گیری هدفمند مبتنی بر تکنیک معیار استفاده شده است و معیار تعیین شده تحصیل در مقطع کارشناسی رشته های غیر زبان های خارجی بود. با روش تحلیل محتوا موضوعات کلیدی در داده ها شناسایی و کدبندی شدند. سپس بر مبنای چارچوب نظری پژوهش چند طبقه محتوایی تعیین شدند.یافته ها: یافته های این پژوهش به اعتبارسنجی نظریه «نظام خود انگیزشی زبان دوم» در این بافت خاص کمک می کند و نشان می دهد که این نظریه می تواند در تبیین و ارزیابی انگیزش جامعه هدف این پژوهش مورد استفاده قرار گیرد. علاوه بر این، یافته ها نشان می دهند که عنصر «تجربیات یادگیری زبان دوم» قوی ترین عامل انگیزشی برای دانشجویان مقطع کارشناسی رشته های غیر زبان های خارجی است که به صورت چهار مضمون اصلی خود را نشان داد. همچنین مشخص شد که خود آرمانی زبان دوم عامل انگیزشی قوی تری است تا خود بایسته زبان دوم. این نتایج اهمیت توجه به مواد آموزشی و برنامه درسی متناسب با «خودهای ممکن» و اهمیت توجه به ویژگی های شخصیتی و حرفه ای معلم در راستای ایجاد انگیزش را نشان می دهد.
توصیفی از معلم شدن من: خودمردم نگاری یک دانش آموخته دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
71 - 97
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بیان و تحلیل تجارب زیسته نویسنده اول از تحصیل در دانشگاه فرهنگیان باروش خودمردم نگاری بود. روش: این پژوهش رویکردی کیفی و پدیدارشناسانه دارد. منبع داده های پژوهش، تجارب و خاطرات یکی از دانش آموختگان دانشگاه فرهنگیان است که به شیوه روایت نگاری تنظیم گردید. روایت های پژوهشگر کدگذاری شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد آشنایی با حرفه معلمی از طریق خانواده، برخی معلمان، امنیت شغلی و معافیت از خدمت سربازی باعث شد سوژه مورد مطالعه به معلمی گرایش یابد. در بدو ورود، انتظاراتی که او از دانشگاه داشت برآورده نشد، زیرا دانشگاه دچار مشکلات آموزشی-رفاهی بود. باگذشت زمان و مرتفع شدن مشکلات، نگارنده نگرش مثبت تری نسبت به دانشگاه فرهنگیان پیدا کرد. او مسائل آموزشی-پژوهشی دوران تحصیل خود را ترکیبی از نقاط قوت و ضعف می داند و معتقد است کارورزی یکی از نقاط قوت دانشگاه است که با رفع پاره ای از نواقصش می تواند بهتر هم شود. به زعم او، غالباً روابط بین فردی مناسبی در دانشگاه حاکم بود ولی بعضاً برخی از نظرات مدرسان، دانشجویان را مکدر می کرد. افزون براین، نسبت به نامشخص بودن محل خدمتش، سنجه های فرم سازمان دهی و بی توجهی به گزینش انتقاداتی را وارد کرد.
تأثیر جذبه شخصیتی استادان بر درک دانشجویان از اثربخشی تدریس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
33 - 50
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر هدفی دوگانه داشت نخست، شناسایی متغیرهای مداخله کننده در نتایج ارزیابی دانشجویان از اثربخشی تدریس اعضای هیأت علمی و دوم، تبیین حیطه های تدریس اثربخش از دیدگاه دانشجویان. روش: ازاین رو، با رویکردی کمی و راهبرد توصیفی- همبستگی، نمرات حاصل از اجرای یک پرسشنامه ارزیابی 12 سؤالی، بر روی250 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه کردستان، جمع آوری شدند. داده های گردآوری شده با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی مورد بررسی قرار گرفت و پارامترهای یک مدل فرضی از تدریس اثربخش و جذبه شخصیتی، در قالب ماتریس کوواریانس و با استفاده از روش برآورد بیشینه درست نمایی، مورد آزمون قرار گرفتند. با توجه به شاخص های به دست آمده از آزمون برازش مدل، نتایج نشان داد که مدل، برازش مطلوبی با داده های مورد بررسی دارد. همچنین، یافته ها گویای آن بود که تشخیص یک مدرس به عنوان شخصیتی پرجاذبه توسط دانشجویان، یک پیش بینی کننده مهم نمره ارزشیابی تدریس است. یافته ها چالشی را برای استفاده از ارزشیابی دانشجویان از اثربخشی تدریس در تصمیم های مهم برای استخدام و ارتقای اعضای هیأت علمی ارائه نمود. از این رو پیشنهاد می نماید که نتایج ارزشیابی دانشجویان از تدریس اعضای هیأت علمی باید بااحتیاط تفسیر شود.
بررسی تأثیر شنود مؤثر بر عملکرد مربیان آموزش فنی و حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
39 - 58
حوزههای تخصصی:
هدف : این پژوهش بررسی تأثیر شنود مؤثر بر عملکرد مربیان آموزشگاه های فنی وحرفه ای می باشد. روش: این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی است که هدف آن تعین تأثیر شنود مؤثر مربیان آموزش فنی و حرفه ای و شناخت چگونگی این تأثیر بر عملکرد آنها می باشد در این تحقیق 6 فرضیه (شامل 2 فرضیه اصلی و 4 فرضیه فرعی ) مورد بررسی قرار گرفته و در آن از دو نمونه آماری استفاده شده است. نمونه اول پژوهش از جامعه آماری مربیان فنی و حرفه ای به تعداد 143 نفر در خصوص تعین میزان شنود مؤثر و نمونه دوم پژوهش از جامعه آماری کارآموزان به تعداد 403 نفر از اداره کل آموزش فنی و حرفه ای انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه سنجش شنود مؤثر و پرسشنامه سنجش عملکرد مربیان استفاده گردید که روایی آنها توسط صاحبنظران تأیید و پایایی آنها نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تأیید گردید و همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی، روش آزمون t، مدل یابی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شده است. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که میزان شنود مؤثر مربیان اداره کل آموزش فنی و حرفه ای بالاتر از سطح متوسط بوده و تأثیر مثبتی بر عملکرد مربیان فنی وحرفه ای داشته و این تأثیر بر برخی از ابعاد عملکرد مربیان بیشتر بوده است.
ملاحظاتی در مورد تدریس علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
149 - 172
حوزههای تخصصی:
هدف : انتظار ما از آموزش علوم انسانی در نهادهای رسمی آموزشی چون مدرسه و دانشگاه چیست؟ چه می توان کرد تا آموزش علوم انسانی جذاب و کاربردی شود و شوق و اشتیاق دانستن و آموختن و کاربرد را برانگیزد؟ در تدریس ملاحظاتی وجود دارد: برنامه قصد شده، برنامه اجراشده و آن چه کسب شده اند. نگارنده باتوجه به یادداشت های خود در طول ارتباط با دانشگاهیان (دانشجو، مدرس و محققان حرفه ای) و بررسی انتظارات آنان از دروس ایده هایی را با انس مداوم با موضوع و تشویق مراجعان به " تصور موقعیت مؤثر " و بیان آن در تعامل با موضوع مورد تحقیقشان به دست آورده مطرح می کند. باورهای معرفت شناختی[1]، قابلیت های شخصی، الگوهای ذهنی و نقشه های ذهنی-اکولوژی تدریس -را تعیین می کند. معلم تاب آور، تسهیل گر و توانمندساز می تواند این موقعیت پیچیده را با همکاری یادگیرندگان مدیریت کند و بارور سازد. چنین معلمی با درک و غنی سازی اکولوژی تدریس و علم امکان انس عمیق (حاصل تجربه زیسته و مطالعات، سرگذشت نامه های افراد صاحب نظر) را فراهم می سازد. او با ارتباط گرایی، با فهم و نقد دائم جریان تدریس و تصمیم گیری و با تاب آوری به این سه هدف نزدیک می شود: الف- استنتاج ها و آموخته های دانش سازمان یافته ب- بهجت و لذت فردی ج-تعامل وکنش فرهنگی و اجتماعی و تقویت حس انسان دوستی و کمک به تکامل انسانی و معنوی
آموزش چند فرهنگی: تحلیل نظامند ادراک معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
1 - 16
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف استنباط ادراک معلمان از آموزش چندفرهنگی صورت گرفته است تا روایت آنها را از این موضوع نشان دهد. روش : به همین منظور از رویکرد کیفی، روش تحقیق پدیدارشناسی توصیفی و مصاحبه نمیه سازمان یافته جهت جمع آوری داده ها استفاده شده است. نمونه گیری به صورت هدفمند از میان معلمان استان های البرز و تهران انجام شده؛ که تعداد آنها پس از اشباع داده های به دست آمده 34 نفر است. مصاحبه ها با اجازه معلمان ضبط و بر روی کاغذ پیاده شد و با استفاده از روش تحلیل محتوای مضمونی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان می دهد علی.رغم علاقه معلمان به آموزش چندفرهنگی؛ شناخت و دانش آنها از آموزش چندفرهنگی محدود است. و چالش های زیادی را برای این آموزش مطرح می کنند. روایت های معلمان بیانگر آن است که دیدگاه ها، دانش و نگرش آنان کاملاً مخالف مفاهیم آموزش چندفرهنگی است عدم آموزش مفاهیم چندفرهنگی در دوره های تربیت معلم، تغییر کتاب های درسی، عبور از تنوع و نگرش های محیطی مضامین استخراج شده از ادراک معلمان پیرامون آموزش چندفرهنگی است.
رابطه بین میزان آگاهی و چگونگی استفاده از شبکه ملی رشد با توسعه حرفه ای معلمان دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
123 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین میزان آگاهی و چگونگی استفاده از شبکه ملی رشد با توسعه حرفه ای معلمان دوره اول متوسطه انجام شده است. روش: این تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی بوده است .جامعه آماری متشکل از کلیه معلمان دوره اول متوسطه شهرستان رودسر به تعداد 175 نفر هستند. روش نمونه گیری تصادفی و تعداد برآورد نمونه از جامعه بر اساس جدول مورگان 118 نفر انتخاب شدند. روش گردآوری اطلاعات پرسش نامه محقق ساخته (39گویه) استفاده شده است. روایی پرسشنامه به صورت روایی محتوی و پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برابر با 95% محاسبه گردید.یافته ها: نتایج تحقیق نشان داده است: که وضعیت آگاهی و شناخت، میزان و نوع استفاده معلمان از شبکه رشد بالاتر از متوسط می باشد، و بین متغیرهای شبکه ملی رشد و توسعه حرفه ای معلمان رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد، بطوریکه با افزایش آگاهی، میزان و نوع استفاده معلمان از شبکه ملی رشد، توسعه حرفه ای معلمان نیز ارتقا می یابد .
چارچوب فعالیت های یادگیری اعضای هیأت علمی در برنامه های درسی توسعه حرفه ای در رشته های علمی STEM(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
99 - 122
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با رویکردی کیفی و پژوهشی تطبیقی و تحلیلی-تبیینی در پی تدوین چارچوبی برای فعالیت های یادگیری اعضای هیأت علمی در برنامه های درسی توسعه حرفه ای در رشته های علمی علوم پایه، تکنولوژی، مهندسی و ریاضیات است. برای رسیدن به این هدف دو سؤال اصلی مطرح شد. نخست آن که دانشگاه های پیشرو چه برنامه هایی را برای فعالیت های یادگیری اعضای هیأت علمی تدارک می بینند؟ و سپس اینکه کدام برنامه های توسعه حرفه ای هم خوانی بیشتری با حوزه رشته های علمی STEM دارد. روش: سؤال اول از طریق پژوهش تطبیقی و روش بردی با کمی تغییرات استفاده شد. در بخش دوم پژوهش با استفاده از رویکرد تحلیلی تببینی مشخصات برنامه های توسعه حرفه ای در حوزه رشته های علمی STEM استخراج و همخوانی برنامه های دانشگاه های پیشرو بررسی شد نمونه گیری از نوع هدفمند معیاری بود. معیار انتخاب داشتن مرکز یادگیری و تدریس در دانشگاه های پیش رو بود. یافته ها: دانشگاه ها در مجموع چهار حیطه برنامه های توسعه حرفه ای را دنبال می کنند: الف) برنامه هایی مبتنی بر تعاملات ب) برنامه هایی در راستای پشتیبانی های مالی و غیرمالی ج) برنامه هایی مبتنی بر خدمات انلاین و د) خودکاوی روایتی. در بخش دوم پژوهش یافته ها نشان داد که تدریس و یادگیری اعضای هیأت علمی در حوزه STEM در دانشگاه برکلی و آموزش مبتنی بر یادگیری های الکترونیکی (MOOCS) در دانشگاه های مالزی، هنگ کنگ و ژاپن هم خوانی بیشتری با این حوزه رشته های علمی دارد. در پایان مدلی مفهومی استخراج و توصیه شد.
بررسی بهره گیری از راهبردهای داربست زنی آموزشی و تاثیر آن بر یادگیری ویادداری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یادگیری برخی از مفاهیم درسی به ویژه در دروس ریاضی همواره با چالش روبه رو بوده است. بهره گیری معلمان از راهبردهای مناسب در تدریساین دروس تاحدود زیادی می تواند به یادگیری دانش آموزان کمک کند.پژوهش حاضر باهدف تعیین تأثیربهره گیری از راهبردهای داربست زنی آموزشی بر یادگیری و یادداری دانش آموزان انجام شده است. طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه است. در تدریس گروه آزمایش از راهبردهای داربست زنی آموزشی استفاده شده و گروه کنترل به شیوه مرسوم آموزش دیده است. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 94-1393بوده و حجم نمونه 36 نفر از دانش آموزاندوکلاسبوده که به روش نمونه گیریتصادفی ساده انتخاب شده اند. یک کلاس به عنوان گروه آزمایش و کلاس دیگر به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شده است.برایگردآوری داده ها از آزمون یادگیری و یادداری در مورد محتوای تدریس در ریاضیبهره گیری شده است. روایی آزمون یادگیری راپنجتن از معلمان مجرب و دو تن از اساتید متخصص بررسیکرده اند، سپس اصلاحات محتوایی در آن انجام شده و مورد تائید قرار گرفته است. برای پایایی از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده و ضریب83% به دست آمده که نشان دهنده همسانی درونی مناسب برای آزمون است. برایتجزیه وتحلیل داده ها از شاخصهای آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس) استفادهشده است.نتایجپژوهش نشان داد به کارگیریراهبردهای داربست زنی آموزشی در تدریس درس ریاضی در مقایسه با شیوه مرسوم سبب افزایش یادگیری ویادداری دانش آموزان می شود.
میزان برخورداری معلمان مدارس هوشمند از مهارت های موردنیاز تدریس با استفاده از فاوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
107 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر تعیین میزان برخورداری معلمان مدارس هوشمند از مهارت های موردنیاز تدریس با استفاده از فاوا بود. روش : این پژوهش با روش توصیفی-پیمایشی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه معلمان مدارس هوشمند شهر چایپاره بود که از بین آن ها 154 نفر به عنوان نمونه پژوهش با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته 25 سؤالی استفاده شد. روایی صوری و محتوایی این پرسشنامه توسط تعدادی از اساتید و متخصصان حوزه آموزش وپرورش تأیید شد. همچنین از تحلیل عاملی به روش تعیین مؤلفه های اصلی با چرخش متعامد واریماکس نیز استفاده شد. اعتبار آن نیز از طریق آلفای کرونباخ 87/0 برآورد گردید. داده های حاصل با استفاده از نرم افزار Spss ویرایش 16 و با اجرای آزمون های توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (آزمون تی تک نمونه ای و تی مستقل) تحلیل شد. یافته ها : نتایج نشان داد میزان برخورداری معلمان مدارس هوشمند از مهارت های تدریس با استفاده از فاوا و همچنین میزان برخورداری معلمان از مهارت های تدریس در طراحی، اجراو ارزشیابی در حد متوسطی قرار دارد. به علاوه نتایج نشان داد معلمان زن در برخورداری از مهارت های تدریس با استفاده از فاوا در طراحی، اجرا و ارزشیابی عملکرد بهتری در مقایسه با معلمان مرد دارند. با توجه به نتایج پژوهش، توجه به اجرای دوره های آموزشی نظری و عملی در رابطه با فناوری های نوین آموزشی برای معلمان، تحولات تدریس و متناسب سازی آن بسیار مهم می نماید.
هم سنجی تأثیر آموزش مدیریت خشم با آموزش همدلی در پرخاشگری دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
185 - 201
حوزههای تخصصی:
هدف: اینپژوهش با هدف هم سنجی اثربخشی آموزش همدلی با آموزش مدیریت خشم بر تراز پرخاشگری دانش آموزان دختر شهرستان اسلام آباد غرب به انجام رسیده است. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی است و با به کار بستن طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام شده است. جامعه آماری همه دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی شهرستان اسلام آباد غرب بود که تعداد 60 نفر از آن ها به روش نمونه گیری خوشه ای گزینش و به روش تصادفی ساده در دو گروه هم اندازه آزمایش و گروه گواه گمارده شدند. برای گرد آوری داده ها پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) و مصاحبه بالینی به کاربرده شد. برای گروه های آزمایش آموزش همدلی و آموزش مدیریت خشم در هشت جلسه 70 دقیق ه ای برگزار شد، درحالی که گروه های گواه مداخله ای دریافت نکردند. داده های گردآوری شده با بهره گیری از آزمون تحلیل پراکنش یک راهه تحلیل شد. یافته ها : برآیند آزمون تحلیل پراکنش نشان داد آموزش مهارت ه مدلی (001/0>P و 32/157 F=) و مدیریت خش م (001/0>P و 95/21 F=) در سنجش با گروه های گواه بر کاهش پرخاشگری دانش آموزان موثر بوده است. برآیند آزمون تعقیبی کمینه تفاوت معنی دار نیز نشان داد کاهش متغیر وابسته در گروه های آزمایش در سنجش با گروه های گواه معنی دار (001/0>P) ولی تفاوت تأثیر گروه های آزمایش معنی دار نیست. ازاین رو کارآمدی آموزش مهارت های همدلی و مدیریت خشم برای دانش آموزان پرخاشگر به کارشناسان آموزش وپرورش گوشزد می گردد.
مطالعه اثر آموزش و تدریس به صورت ترکیبی بر یادگیری دانش آموزان؛ مطالعه موردی رشته های فنی و حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
69 - 81
حوزههای تخصصی:
هدف : آموزش الکترونیکی با ایجاد تغییرات بنیادین در مفاهیم آموزش سنتی توانسته است بسیاری از ناکارآمدی های نظام های آموزشی را رفع کند و دگرگونی های اساسی در آموزش و یادگیری ایجاد نماید؛ ما آموزش الکترونیکی محض همواره با مشکلات عدم تعاملات انسانی و عاطفی، ارتباطات چهره به چهره در کلاس و نبود درک مناسب از فضاهای مجازی آموزشی روبه رو است، به گونه ای که فراگیران به تنهایی و بدون هیچ تعاملی با معلم یا دیگر یادگیرندگان کار می کنند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش ترکیبی بر میزان یادگیری دانش آموزان شاخه فنی و حرفه ای است روش: روش این پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود. به منظور سنجش متغیر یادگیری از طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. نمونه آماری، متشکل از دو گروه دانش آموزان هنرستان فنی و حرفه ای شرکت کننده در برنامه آموزش ترکیبی شهرستان خدابنده بود که با استفاده از شیوه نمونه گیری در دسترس، یکی از این گروه ها به عنوان گروه آزمایش و دیگری به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. تعداد فراگیران در این گروه ها 30 نفر بودندکه در دو گروه 15 نفری (گروه گواه و آزمایش) قرار گرفتند. ابزار این پژوهش شامل پرسشنامه ای محقق ساخته جهت سنجش میزان یادگیری فراگیران بود. جهت تعیین روایی ابزار از روایی محتوایی استفاده شد و جهت پایایی از روش آلفای کرونباخ مورد استفاده قرار گرفت که 96/0 محاسبه شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس تک متغیری استفاده شد. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که اجرای برنامه آموزش ترکیبی در آموزش دانش آموزان شاخه فنی و حرفه ای موجب افزایش میزان یادگیری دانش آموزان می شود.
طراحی برنامه درسی سرمایه روانشناختی مبتی مؤلفه امید جهت آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
131 - 151
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر طراحی برنامه درسی امید در ابعاد هدف، محتوا، روش آموزشی، ارزشیابی برای آموزش عالی ایران است. روش: روش تحقیق تحلیل محتوای کیفی نظام مقوله ای قیاسی بود. حوزه پژوهش دربرگیرنده منابع، مقالات و کتب چاپی و دیجیتالی مرتبط با امید است. روش نمونه گیری هدفمند بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از کدگذاری موضوعی استفاده شد . یافته ها: براساس کدگذاری موضوعی 66 کد اساسی و 18 کد نظری در امید به دست آمد. جهت اعتبار سنجی مدل برنامه درسی سرمایه روانشناختی از 10 نفر از اساتید خبره حوزه برنامه درسی و روانشناسی تربیتی با بکارگیری ضریب توافقی لاوشه استفاده گردید که مولفه های دارای ضریت کمتر 62% یعنی 2 مؤلفه در امید حذف شد.اهداف برنامه درسی امید اهداف واقع بینانه، خود کنترلی، خودآگاهی، مهارت کنترل هیجانات، برانگیختگی مطلوب، محتوای برنامه درسی فراگیری خود نظم جویی و نحوه اداره خود، آموزش برنامه ریزی و برانگیختگی، پرورش راه های خلاقانه جهت دستیابی به اهداف، رویکردهای آموزشی تجویزی راه های فکرکردن، روش تدریس، شیوه خودگردانی، حل مسأله، روش حمایت آموزشی و ارزشیابی برنامه درسی ارزیابی از تدوین و پیگیری اهداف، ارزیابی از اراده و پشتکار، امکان سنجش خلاقیت با ابزارهای مختلف به دست آمده تحقیق حاضر به عنوان یک مدل طراحی برنامه درسی سرمایه روانشناختی مبتنی بر امید برای برنامه ریزان و اساتید آموزش عالی ایران این امکان را فراهم می کند که با شناخت و کاربرد عناصر برنامه درسی به توسعه سرمایه روانشناختی در دانشجویان پرداخت.
تأثیر برنامه دوره تحکیم سواد در تثبیت آموخته های سوادآموزان تحت پوشش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق1 تعیین تأثیر برنامه دوره تحکیم سواد در تثبیت آموخته های سوادآموزان تحت پوشش نهضت سوادآموزی بود. روش تحقیق از نوع آزمایشی بر اساس اندازه گیریهای مکرر بود و طرح تحقیق به این صورت بود که سه آزمون از نمونه آماری گرفته شد. جامعه آماری همه افراد تحت پوشش دوره تحکیم سواد در کل کشور بودند که از آن میان، 891 نفر بر اساس فرمول کوکران به منزله نمونه انتخاب شدند. به این صورت که بر اساس سطح میانگین سواد، استانهای کشور به سه سطح برخوردار، نیمه برخوردار و کم برخوردار تقسیم شدند. سپس از همه استانهای کشور، شش استان بر اساس میانگین سطح سواد و شاخص برخوردار، نیمه برخوردار و کم برخوردار انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها آزمونهای محقق ساخته پیشرفت تحصیلی خواندن، نوشتن، حساب کردن و روخوانی قرآن کریم بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیریهای مکرر استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که دوره تحکیم به تثبیت آموخته های مهارتهای اصلی نوشتن، خواندن، حساب کردن و روان خوانی قرآن کریم سوادآموزان تحت پوشش می انجامد، اما تنها در مهارت نوشتن بود که میان میانگین نمرات پیش آزمون با آزمون پیگیری ازلحاظ آماری تفاوت معنادار وجود نداشت.
تأکید بر راه حلهای چندگانه: کلیدی برای تقویت مهارت تعمیم درتفکر ریاضی وار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان اثربخشی آموزش با تأکید بر راه حلهای چندگانه، در تقویت مهارت تعمیم -به عنوان یکی از وجوه بارز تفکر ریاضی وار- در دانش آموزان دوره متوسطه دوم است. شرکت کنندگان این مطالعه از میان دانش آموزان دو رشته ریاضی و تجربی انتخاب شدند تا امکان بررسی تأثیرات این روش روی دانش آموزان با مهارت بالاتر و پایین تر در درس ریاضی فراهم شود. این افراد متشکل از 47 دانش آموز (20 نفر از رشته ریاضی، 27 نفر از رشته تجربی) در گروه مداخله و 54 دانش آموز (20 نفر از رشته ریاضی و 34 نفر از رشته تجربی) در گروه کنترل هستند که همگی در سال تحصیلی 95-1394، در دبیرستانهای دولتی دخترانه منطقه 3 آموزش و پرورش شهر تهران و در پایه دوم متوسطه دوم مشغول به تحصیل بودند. ابزار این مطالعه،دو آزمون (در قالب پیش آزمون و پس آزمون) است که همه سؤالات آن از مقالات معتبر اتخاذ شده است و بر مبنای دسته ب ندی جردک و ال موهیر (2014) به سنجش سه خرده مهارت تعمیم فوری، تعمیم نزدیک و تعمیم دور می پردازد.روش پژوهش در این مطالعه، کنش پژوهی است، اما در بطن آن از روش شبه آزمایشی نیز استفاده شده است.نتایج تحلیلها حاکی است که استفاده از آموزش به کمک راه حلهای چندگانه،مهارت تعمیم را در هر دو گروه تجربی و ریاضی افزایش می دهد و در تمام خرده مهارتها، دو گروه به یک میزان عملکردی بهتر خود نشان دادند. تحلیل کیفی پاسخهای ارائه شده از سوی دانش آموزان نیز، نتایجی دیگر به دست می دهد که در محورهای عدم آشنایی کامل دانش آموزان با مفهوم متغیر، شکاف میان تفکر حسابی و تفکر جبری و ضعف در بیان تعمیم و گفتمان ریاضی قابل اختصار است.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی با رویکرد اسلامی بر دلزدگی تحصیلی و بهزیستی مدرسه دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
1 - 16
حوزههای تخصصی:
هدف: زندگی تحصیلی از مهم ترین دوره های زندگی فرد است که بر تربیت و یادگیری ثمربخش و موفقیت آمیز فرد تأثیر می گذارد و در آن جا لیاقت ها و توانایی ها به بار می نشیند و پیشرفت های علمی حاصل می شود. اما در زندگی روزانه تحصیلی، دانش آموزان با انواع چالش ها، موانع و فشارهای خاص این دوره مواجه می شوند. هدف پژوهش حاضر اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی با رویکرد اسلامی بر دلزدگی تحصیلی و بهزیستی مدرسه دانش آموزان مقطع دبیرستان بود. روش: طرح این پژوهش شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر تهران که در سال تحصیلی 96-1395 مشغول به تحصیل می باشند تشکیل می دادند. در این پژوهش از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای استفاده شد. ابتدا به صورت خوشه ای یک ناحیه از تهران سپس از بین مدارس آن ناحیه نیز یک مدرسه دبیرستان دخترانه به صورت تصادفی انتخاب شد. در نهایت بر اساس لیست دانش آموزان، 50 دانش آموز از میان دانش آموزان این مدرسه که متمایل به شرکت در پژوهش بودند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه دلزدگی تحصیلی و بهزیستی مدرسه استفاده شد. یافته ها: داده های به دست آمده از اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس در نرم افزار 21-SPSS تحلیل شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر فرهنگ اسلامی باعث کاهش دلزدگی تحصیلی و بهبود بهزیستی مدرسه دانش آموزان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شد (001/0≥P). بر اساس نتایج این پژوهش می توان از آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر رویکرد اسلامی به عنوان یک برنامه آموزشی مناسب برای بهبود بهزیستی و کاهش هیجان منفی سود برد.
بررسی تأثیر تکلیف شب بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تکلیف شب برپیشرفت تحصیلیدرس ریاضی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان ارومیه بود. روش پژوهش حاضر از نوع مطالعات شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان ارومیه طی سال تحصیلی 94-1393 تشکیل می دادند. از این جامعه نمونه ای به حجم 60 دانش آموز در قالب سه گروه آزمایش و 1 گروه کنترل (در هر گروه 15 دانش آموز) به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب و مقیاس ماتریس های پیش رونده ریون و آزمون پیشرفت تحصیلی ریاضی را تکمیل کردند. اطلاعات گردآوری شده با روش آماری تحلیل کوواریانس تک متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که هر سه نوع تکالیف تمرینی، آماده سازی و تلفیقی بر پیشرفت ریاضی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی تأثیر دارند، با این وجود، تأثیر تکالیف تلفیقی (تمرینی و آماده سازی) بیشتر از تأثیر تکالیف تمرینی و آماده سازی به تنهایی است و همچنین تأثیر تکالیف آماده سازی نیز به مراتب بیشتر از تأثیر تکلیف تمرینی می باشد. با توجه به نتایج بدست آمده دبیران و دست اندرکاران امور آموزشی می توانند در کنار تکالیف تمرینی از تکالیف آماده سازی نیز بهره برده و با این کار برونداد مهارتی و آموزشی دانش آموزان را بهبود ببخشند
ارتباط میان برخی از عوامل آمادگی جسمانی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان 12 تا 18 ساله مقاطع متوسطه اول و دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی ارتباط میان عوامل آمادگی جسمانی و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان مقاطع متوسطه اول و دوم بود. به همین منظور ابتدا 317 نوجوان متوسطه اول (146n=) و متوسطه دوم(171n=) بوشهری با سن 75/1 ± 01/15، قد11/0± 64/1، وزن 80/14 ± 84/54 و شاخص توده بدنی 00/4 ±12/20 انتخاب شدند. عوامل گوناگون آمادگی جسمانی با آزمونهای استاندارد اندازه گیری شد.برای بررسی ارتباط میان متغیرها از آزمون همبستگی پیرسون و برای بررسی دقیق تر پیش بینی گرایانه متغیرها از آزمون رگرسیون خطی استفاده شد. همچنین، میزان معناداری نیز در سطح 05/0α< با نرم افزار SPSS محاسبه شد.ارزیابی داده ها نشان داد که نتایج آزمون دوی 540 متر با نتایج آزمون پیشرفت تحصیلی زبان (001/0>p، 222/0-r=) و میانگین هر سه درس ریاضی، زبان و ادبیات(024/0=p، 131/0- r=) ارتباط معنادار دارد. نتایج آزمون انعطاف پذیری نشستن و رسیدن با نتایج میانگین پیشرفت تحصیلی هر سه درس(006/0=p، 156/0-r=) ، درس زبان (003/0=p، 169/0r=) و ریاضی (026/0=p، 127/0r=) ارتباطیمعنادار را نشان داد. آزمون شنای روی زمین نیز تنها با نتایج آزمون پیشرفت تحصیلی زبان (011/0=p، 147/0r=) ارتباط معنادار نشان داد. نتایج نشان داد میان برخی از عوامل آمادگی جسمانی مانند آمادگی قلبی و عروقی و انعطاف پذیری و آزمونهای پیشرفت تحصیلی زبان، ریاضی و ادبیات ارتباط متوسط معنادار وجود دارد. از این رو احتمالاً دانش آموزان با آمادگی جسمانی بالاتر در آزمونهای پیشرفت تحصیلی نیز موفق تر خواهند بود.