فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۲۱ تا ۱٬۵۴۰ مورد از کل ۱۷٬۹۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی چگونگی ارزیابی مؤلفه های مصاحبه تخصصی داوطلبان ورود به حرفه معلمی در ایران انجام شد. روش: روش پژوهش مورد استفاده ترکیبی از نوع اکتشافی است. جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیات علمی و مدرسان مدعو دانشگاه فرهنگیان بودند که در بخش کیفی تعداد 18 عضو هیات علمی و 20 مدرس مدعو با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و در بخش کمی تعداد 372 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. از مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته برای جمع آوری داده های موردنیاز استفاده شد. برای تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل مضمون و جهت تحلیل داده های کمی از آزمون t تک گروهی و طیف مطلوبیت استفاده به عمل آمد. نتایج پژوهش نشان می دهد که از دیدگاه اعضای هیات علمی و مدرسان مشکلات فرایند مصاحبه داوطلبان جهت ورود به حرفه معلمی از لحاظ محتوا در شش مقوله اصلی قرار دارد. همچنین وضعیت ارزیابی مؤلفه های مصاحبه تخصصی مناسب نبوده و نیاز به اصلاحاتی دارد. با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که مؤلفه های مصاحبه تخصصی داوطلبان ورود به حرفه معلمی بنا به دلایل گوناگونی به طور دقیق توسط مصاحبه گران مورد ارزیابی قرار نمی گیرد. لذا به منظور پذیرش داوطلبانی برخوردار از صلاحیت های حرفه ای، با انگیزه و علاقه مند، دارای سلامت جسمانی و روانی مناسب برای ورود به حرفه معلمی پیشنهاد می شود از نتایج آزمایش های پاراکلینیکی و آزمون های روانی در کنار مصاحبه تخصصی برای ارزیابی سلامت جسمانی و روانی، و ویژگی های شخصیتی داوطلبان استفاده شود.
تجربۀ زیستۀ معلمان از دوره های آموزش ضمن خدمت: یک مطالعۀ پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه تجربه زیسته معلمان از دوره های آموزش ضمن خدمت صورت گرفت. روش پژوهش، کیفی و رویکرد مورداستفاده، پدیدارشناسی بود. مشارکت کنندگان بالقوه پژوهش کلیه شرکت کنندگان دوره های آموزشی ضمن خدمت بود که با روش نمونه گیری هدف مند از نوع موارد مطلوب و بر اساس قاعده اشباع نظری 21 نفر از آنها انتخاب شدند. بدین معنی که داده ها با 21 نفر به اشباع نظری رسید. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته به دست آمد و با تکنیک تحلیل مضمون مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که تجربه معلمان از دوره های آموزش ضمن خدمت معلمان در قالب 66 مضمون پایه و 10 مضمون سازمان دهنده تعریف می شوند. مضامین اصلی سازمان دهنده پژوهش شامل بی توجهی به نیاز سنجی آموزشی در طراحی دوره های آموزشی، عدم وجود بسترهای فنی و قانونی مناسب آموزش های ضمن خدمت، عدم وجود بسترهای مدیریتی و ساختاری موردنیاز، عدم امکان ارزشیابی های واقعی، مدرک گرایی و بازاری شدن آموزش های ضمن خدمت، عدم وجود محتوای تخصصی و باکیفیت، ضعف تعامل در فرایند آموزش ، تسهیل حضور در دوره ها، توجه به یادگیری فردی، کاهش هزینه های فردی و سازمانی می شود؛ بنابراین بر اساس نتایج پژوهش با نیازسنجی دقیق آموزش های ضمن خدمت، ارتقای تعامل بین مدرس و معلمان، و ایجاد بسترهای فنی و مدیریتی لازم می توان کیفیت آموزش های ضمن خدمت را افزایش داد.
مقایسه کمال گرایی،سبک های مقابله ای و تحمل ناکامی مادران دانش آموزان عادی و دانش آموزان دارای نارسایی هوشی رشدی مقطع ابتدایی شهر داراب در سال تحصیلی ۱۴۰۲- ۱۴۰۱
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال دوم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
88 - 110
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق مقایسه کمال گرایی، سبک های مقابله ای و تحمل ناکامی مادران دانش آموزان عادی و دانش آموزان دارای نارسایی هوشی رشدی مقطع ابتدایی شهر داراب در سال تحصیلی 1402-1401بوده است. روششناسی پژوهش :پژوهش حاضر با توجه به هدف آن بنیادی بوده و از نظر چگونگی به دست آوردن دادهای مورد نیاز در زمره تحقیقات توصیفی و از نوع تحقیق علی مقایسه ای قرار داشت. جامعه آماری در این تحقیق کلیه مادران دانش آموزان دارای نارسایی هوشی و رشدی به تعداد 99نفر(آموزش پذیر)در سال تحصیلی 1402-1401بوده است. که با توجه به استفاده از روش همتاسازی و به شیوه هدفمند بر اساس سن و تحصیلات مادران از هر گروه 40 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. ابزار گردآوری اطلاعات در این تحقیق، پرسشنامه تحمل ناکامی هرینگتون(2005)، مقیاس فرم کوتاه کمال گرایی هیل(2004)، پرسشنامه سبک مقابله ای بیلینگز و موس (1984) بوده است.یافته ها: پس از تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار SPSS نگارش 26نتایج نشان داد با توجه به سطح معناداری و اختلاف میانگین کم(3.82) در نتایج تی تست، می توان نتیجه گرفت که بین کمال گرایی مادران دانش آموزان عادی و دانش آموزان دارای نارسایی هوشی رشدی تفاوت معناداری وجود نداشت. و بین سبک مقابله ای مهار جسمانی مادران دانش آموزان عادی و دانش آموزان دارای نارسایی هوشی رشدی تفاوت معناداری وجود دارد.نتیجه گیری:کمال گرایی و سبک های مقابله ای و تحمل ناکامی در مادران دانش اموزان دارای نارسایی هوشی و رشدی از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است که تحمل ناکامی در این دسته از مادران تفاوت معناداری با سایر مادران وجود داشت.
سنتزپژوهی برنامه درسی یادگیری ترکیبی مبتنی بر آموزش وارونه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به رویکردهای نوین در آموزش نقش مهمی در رفع چالش های موجود آموزشی دارد. رویکرد آموزش ترکیبی، الگویی نوین در آموزش است که به تلفیق رویکرد مجازی و سنتی در آموزش می پردازد از سویی روش تدریس معکوس نیز به عنوان مدلی نوین در آموزش به شمار می آید. لذا هدف پژوهش حاضر شناسایی ابعاد و مؤلفه های الگوی برنامه درسی آموزش ترکیبی مبتنی بر روش تدریس معکوس می باشد. رویکرد پژوهش حاضر کیفی و روش آن سنتزپژوهی است. جامعه پژوهش کلیه مقالاتی هستند (124 مقاله) که از سال 2005 میلادی و 1390 شمسی تاکنون در مورد الگوی برنامه درسی موزش ترکیبی مبتنی بر روش تدریس معکوس در پایگاه های تخصصی و علمی ارائه شده اند. نمونه پژوهش 34 مقاله است که این تعداد بر اساس پایش موضوعی، اشباع نظری داده ها و به صورت هدفمند انتخاب شده اند. داده های پژوهش از تحلیل کیفی اسناد مورد مطالعه، گردآوری شده اند. با تجزیه و تحلیل داده ها، مولفه ها و شاخص های الگوی برنامه درسی آموزش ترکیبی مبتنی بر روش کلاس معکوس در 10 بُعد، 42 محور و 136 مقوله شامل ابعاد ویژگی های فراگیران، ویژگی معلم، رویکردهای یاددهی-یادگیری، محتوا، محیط، عوامل زمینه ای، ویژگی های ارزشیابی، مزایا، الزامات و چالش ها و موانع شناسایی شدند.
طراحی و اعتبار یابی مدل مطلوب تربیت فرهنگی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تربیت فرهنگی را قابلیت یادگیری الگوهای جدید در تعاملات فرهنگی و ارائه پاسخ های رفتاری صحیح به این الگوها، تعریف کرده اند. با توجه به اینکه تعلیم وتربیت رسالت گسترش و تحکیم ارزش های فرهنگی را بر عهده دارد، نیازمند الگوی مناسب برای این مهم است. مطالعه حاضر با هدف «طراحی و اعتباریابی مدل مطلوب تربیت فرهنگی برای دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان» انجام شد. مطالعه به روش داده بنیاد از نوع اکتشافی متوالی انجام شد. مشارکت کنندگان در این پژوهش از اساتید خبره و باسابقه و اعضای هیئت علمی دانشگاه و مدیران حوزه فرهنگی به روش نمونه گیری گلوله برفی و با 20 نفر به اشباع نظری رسید. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختار بود. از یافته های حاصل از مصاحبه ها در مرحله کدگذاری باز تعداد 353 کد و در مرحله کدگذاری محوری تعداد 36 کد احصاء گردید. نتایج نشان داد که مدل تربیت فرهنگی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان، تلفیقی از عناصر مؤلفه های تربیت فرهنگی، راهبردهای تدوین مدل فرهنگی، ویژگی های مدل تربیت فرهنگی، بسترهای مناسب اجرای الگو، مداخلات تربیت فرهنگی و پیامدهای مدل ایده آل است که هرکدام از این عناصر دارای ویژگی هایی هستند که در پژوهش حاضر به آن ها اشاره شده است. با توجه به یافته ها، پیشنهاد می شود مدل جامع تربیت فرهنگی برای دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان اجرا گردد. زیرا نتایج اجرای مدل باعث توسعه و پای بندی به ارزش های فرهنگی، برخورد با چالش ها و آسیب های اجتماعی، تربیت صحیح در راستای شکوفایی استعدادهای جامعه، احترام به خرده فرهنگ های ملی، تقویت روحیه وطن پرستی و احساس تعلق ملی، تقویت حس مسئولیت پذیری، مقابله با فرهنگ های مهاجم بیگانه و انتقال میراث فرهنگی به نسل آینده می شود.
Examining Intercultural Interactions from the Primary School Students & Teachers’ Perspective of Ardakan City: A Comparative Analysis at the Spatial Level of Class and Individual(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۱, Issue ۴, Winter ۲۰۲۳
132 - 155
حوزههای تخصصی:
Migration has become an international challenge that has affected all social institutions, especially the educational system, in terms of changing the composition of the cultural context of students. Therefore, intercultural communication is the key to creating social harmony. The aim of research was to analyze intercultural interactions from the perspective of primary school students and their teachers in Ardakan City, using grounded theory method. The research field includes teachers and pupils of different ethnic groups in Ardakan City, and purposeful sampling methods (semi-structured interview & free group interview) for data collection and open, central, and selective coding methods for data analysis were used, respectively. The findings of the research point to three similarities between the views of teachers and students and two basic differences: Effectiveness of intercultural interactions makes students more prepared to accept and choose a transformational strategy and live in a multicultural society under the influence of age characteristics. In contrast, teachers' efforts to ignore and downplay cultural differences are based on emphasizing the national and systemic curriculum and devoting more time. The results of the research indicate that intercultural interactions in immigrant-accepting areas should be considered by policymakers and educational planners in order to reduce tensions and lead to intercultural synergy
مقایسه جایگاه زن در تربیت اخلاقی بر اساس آرای فارابی و نل نادینگز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال ۵ بهار ۱۴۰۲شماره ۱
189-201
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی جایگاه زن در تربیت اخلاقی براساس آرای نادینگز و فارابی به انجام رسیده است. رویکرد غمخواری در تربیت اخلاقی متاثر از دیدگاه نل نادینگز از فیلسوفان معاصر مغرب زمین است که ریشه در جنبش فمینیستی دارد. دیدگاه فارابی نیز در تربیت اخلاقی ریشه در قرآن و آثار فلاسفه اسلامی و یونانی دارد. پژوهش از نوع مطالعات تطبیقی بوده و با توجه به هدف از روش انتقادی تحلیلی جهت پاسخ به پرسش های پژوهش استفاده شده است.برای رسیدن به هدف ابتدا آرای تربیتی نادینگز و فارابی مورد کاوش قرار گرفته و سپس تربیت اخلاقی و زن در اندیشه این دو فیلسوف بررسی شده است. هم نادینگز و هم فارابی در دیدگاه خود توجه ویژه ای به جایگاه زن دارند و بر اهمیت عشق و محبت در تربیت تاکید دارند. نادینگز برخلاف فارابی رویکردی جنسیتی به اخلاق و تربیت اخلاقی دارد و نگاه وی معطوف به انسان و فارغ از معنویات است، اما فارابی در تفاضل بین ابنا بشر، جنسیت را محور تفکیک قرار نمی دهد، بلکه نگرشی انسانی به ماهو انسان دارد و برخلاف نادینگز مانند دیگر اندیشمندان مسلمان بر معنویات تاکید ویژه ای دارد.
موانع اجرای برنامه درسی مبتنی بر فناوری واقعیت افزده برای آموزش ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فناوری های جدید، تغییرات عمده ای در کلاس درس بوجود می آورد،که سبب ایجاد تغییرات در ساختارهای آموزشی، الگوهای رفتاری داخل نظام آموزش و پرورش و حتی محتوا آموزشی شده است. موسسات آموزشی در تمام سطوح سعی کرده اند، با ادغام فناوری در روش های آموزشی بهبود فرایندهای یاددهی- یادگیری را تسهیل کنند. وقتی که فناوری اطلاعات در آموزش وپرورش تغییرات عمده ایجاد می کند، بی شک برنامه های درسی نیز تغییر خواهند کرد. هدف اصلی پژوهش حاضر، موانع اجرای فناوری واقعیت افزوده در برنامه درسی نظام آموزش ابتدایی ایران است. روش شناسی پژوهش:روش پژوهش کیفی است.از روش تحلیل مضمون انجام شد. جامعه آماری صاحب نظران برنامه درسی و کارشناسان تکنولوژی آموزشی و معلمان بودند. که بر اساس نمونه گیری هدفمند 18 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. به منظور بررسی روایی و پایایی چهار معیار:1- مقبول بودن 2- تائیدپذیری3 اطمینان پذیری4 انتقال پذیری برای ارزیابی مدنظر قرار گرفت. یافته ها :پس از کدگذاری و تحلیل داده های مصاحبه، تعداد 51 مضمون پایه استخراج شد. از این مضامین پایه تعداد 15مضمون سازمان دهنده و در نهایت 6 مضمون فراگیر که شکل دهنده موانع اجرای برنامه درسی مبتنی بر فناوری واقعیت افزوده بودند، شناسایی شدند. بحث و نتیجه گیری: شواهد نشان می دهد که عوامل زیادی موانع استفاده از فن آوری های نوین آموزشی در فرایند تدریس و آموزش می شوند و ترتیب اولویت این موانع با همدیگر در تحقیقات مختلف، متفاوت است.
واکاوی روحیه ی پژوهشگری در کتاب تفکر و سواد رسانه ای پایه ی دهم دوره ی آموزش متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۲شماره ۳
27 - 43
حوزههای تخصصی:
امروزه جهان با تغییرات روزافزون و گسترده به افرادی نیازمند است که با دانش و توانایی های پژوهشی پاسخگوی نیازهای خود باشند. از این رو هدف این پژوهش بررسی مؤلفه های روحیه پژوهشگری در کتاب تفکر و سواد رسانه ای پایه دهم دوره آموزش متوسطه می باشد. این پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل محتواست. منبع مورد تحلیل این پژوهش یک جلد کتاب درسی دوره متوسطه در سال تحصیلی 1401-1400 و ابزار پژوهش فرم تحلیل محتوا با توجه به مؤلفه های روحیه پژوهشگری می باشد. به این صورت که پس از مشخص کردن واحد تحلیل و مؤلفه های مورد نظر از آمار توصیفی و استنباطی به منظور تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. با توجه به نتیجه به دست آمده می توان بیان نمود که ضریب درگیری کتاب تفکر و سواد رسانه ای از منظر مؤلفه های روحیه پژوهشگری به صورت فعال و پویا می باشد. همچنین نتیجه حاصل از مجذور خی نشان داد که بین مؤلفه های روحیه پژوهشگری در کتاب یادشده تفاوت معناداری وجود ندارد. افزون بر این، مؤلفه پرسشگری با 50/7 درصد، بیشترین فراوانی و مؤلفه استقلال رأی با 09/3 درصد، کم ترین فراوانی را در مؤلفه های روحیه پژوهشگری به خود اختصاص داده اند؛ لذا پیشنهاد می شود ضمن بازنگری محتوای این کتاب به مؤلفه های استقلال رأی، ابراز وجود و خلاقیت توجه بیشتری شود.
نهاد حسبه ،آموزش ،سلامت و امنیت در جوامع اسلامی قرون میانه
حوزههای تخصصی:
با تأسیس حکومت اسلامی جلوه های تازه ای از فرهنگ و تمدن مبتنی بر دیوانسالاری حکومتی به ظهور رسید. آموزش آیین شهروندی به ویژه امنیت اجتماعی، اقتصادی، روانی و بهداشتی بسیار مورد اقبال دولت های مسلمان قرار گرفت. دیری نپایید که برای سروسامان دادن به این امور سازمان های ویژه ای پدید آمد . حَسبه و شُرطه متولی اصلی نظارت بر حقوق شهروندان مسلمان بودند و دیوان مظالم نیز تا حدی در این امر همکاری می نمود؛ اما شواهد زیادی در دست است که دولت های مسلمان پیوسته با احتکار، کم فروشی، تقلب درفروش و گران فروشی از طرف تجار و کسبه مواجه بوده اند، به ویژه زمانی که قحطی یا جنگی رخ می داد. مسأله اصلی ما در این مقاله بررسی آموزش های مرتبط با امنیت اجتماعی، اقتصادی، روانی و بهداشت حرفه ای، در عصر طلایی فرهنگ و تمدن اسلامی و تأثیر آن بر توسعه و دوام دولت های مسلمان است که به روش کتابخانه ای به انجام رسیده است. یافته های پژوهش حاضر، بیان می دارد که دولت های اسلامی به حقوق شهروندی به عنوان بخشی از نظام دیوانسالارانه خود اهمیتی خاص می دادند. نتیجه اینکه هر یک از این دولتها تلاش می کردند درمواجهه با دیگر مدعیان خلافت تشکیلات آموزشی و بازرسی نظارتی مرتبط با حقوق شهروندی را ساماندهی کرده به خدمت گیرند؛ زیرا مراعات حقوق شهروندی و رضایتمندی مردم را از لوازم برقراری امنیت اجتماعی، اقتصادی و دوام قدرت و استمرار حکومتشان می دانسته اند.
طراحی الگوی مدیریت آموزش و یادگیری توانمندساز کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
19 - 36
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی الگوی مدیریت آموزش و یادگیری کارکنان بود. برای دستیابی به هدف پژوهش، از روش تحلیل محتوای کیفی از نوع قیاسی استفاده شد. لذا اسناد و منابع مکتوب در بازه زمانی 2012 تا 2021 به عنوان جامعه تحقیق انتخاب شدند که از این بین درنهایت، تعداد 39 مقاله (شامل 24 مقاله پژوهشی و 15 مقاله مروری) که به شیوه هدفمند انتخاب شده و بر مبنای مدل توانمندسازی اسپریتز (1995) مورد تحلیل محتوای قیاسی قرار گرفتند و راهبردهای آموزشی مؤثر برای برآورده سازی انواع توانمندسازی استخراج و درنهایت الگوی مدیریت آموزش و یادگیری کارکنان تدوین گردید. روش کار به این صورت بود که بر اساس ارتباط بیشتر مقالات با موضوع پژوهش به صورت هدفمند؛ ابتدا مقاله ای انتخاب می شد، تحلیل محتوا می گردید و سپس مقاله ای دیگر انتخاب و مورد تحلیل قرار می گرفت. تا رسیدن به اشباع نظری (مقاله شماره 39)، انتخاب نمونه ها ادامه یافت. بمنظور بررسی اعتبار درونی الگوی روندی و تجویزی تدوین شده، در رابطه با ابعاد مختلف الگوپرسشنامه ای در مقیاس لیکرت طراحی گردید و به همراه تصاویر و توضیحات مربوط به الگوها برای 15 نفر از متخصصان حوزه آموزش و منابع انسانی ارسال شد برای اینکه مشخص شود به لحاظ آماری میانگین به دست آمده معنادار است از آزمون T تک نمونه ای استفاده شد. که نتایج نشان داد میانگین محاسبه شده به طوری معناداری از میانگین (عدد 3) بالاتر است. (T=7.33, P<0.001)) اساس یافته های بدست آمده،الگوی مدیریت آموزش و یادگیری توانمندساز کارکنان از دید متخصصان به عنوان الگوی خاص می تواند برای توانمندسازی کارکنان مورد استفاده مدیران منابع انسانی سازمان ها قرار گیرد.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر امید و سازگاری با مدرسه در دانش آموزان دارای انتخاب رشته اجباری علوم ریاضی و فنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
13 - 38
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر امید و سازگاری با مدرسه در دانش آموزان دارای انتخاب رشته اجباری علوم ریاضی و فنی بود. این مطالعه نیمه تجربی با طرح دو گروهی به شیوه قبل، بعد و پیگیری بود که بر روی 30 نفر از دانش آموزان دارای انتخاب رشته اجباری علوم ریاضی و فنی شهر بیرجند در سال تحصیلی 1401-1400 انجام گردید. این دانش آموزان به روش قرعه کشی وارد مطالعه شدند و با استفاده از روش تصادفی ساده به کمک جدول اعداد تصادفی به دو گروه مساوی آزمایش و کنترل تخصیص یافتند (هر گروه=15 نفر). مداخله آموزش ذهن آگاهی در 8 جلسه 60 دقیقه ای برای گروه آزمون اجرا شد. برای گروه کنترل مداخله ای انجام نگردید. داده ها با استفاده از پرسشنامه امید میلر و پرسشنامه سازگاری با مدرسه کیم در سه مرحله قبل، بعد و پیگیری جمع آوری شدند و با استفاده از آمار توصیفی مانند میانگین، فراوانی و انحراف معیار و آمار استنباطی مانند آنالیز واریانس تک متغیره در نرم افزار SPSS نسخه 18 در سطح معناداری 05/0p< تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاکی از آن بود که بعد از مداخله، بهبود معناداری در نمرات امید و سازگاری با مدرسه در دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بدست آمد (001/0P<). این مطالعه اهمیت استفاده از مداخلات ذهن آگاهی را در بهبود و سازگاری با مدرسه در دانش آموزان دارای انتخاب رشته اجباری آشکار ساخت. لذا، پیشنهاد می گردد تا این مداخله در برنامه های آموزشی مورد توجه مدیران، مراکز مشاوره مدارس و سایر برنامه ریزان آموزشی قرار گیرد.
مطالعه مروری: تکانشگری در کودکان؛ تعاریف، علل و نظریه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تکانشگری، یک عامل تعیین کننده مهم در تفاوت های شخصیتی، ویژگی تشخیصی در اختلال های روانشناختی و عامل اساسی و تأثیرگذار در بروز رفتارهای خطرناک است. دوران کودکی مهم ترین دوره ای است که در آن بیشتر ریشه های اساسی رفتار شکل می گیرد و تا بزرگسالی ادامه پیدا می کند. دستیابی به یک تعریف دقیق و یکپارچه از تکانشگری بر اساس علت های بالقوه از جنبه های مختلف، اولین قدم در یافتن راه حل محسوب می شود. این مطالعه بررسی مهم ترین مباحث مربوط به تکانشگری در کودکان است. این مباحث شامل علت ها، تعاریف مختلف و تئوری های مطرح در تکانشگری است. روش: تمام مقاله های در دسترس مربوط به تکانشگری در کودکان به زبان انگلیسی یا فارسی که تا مارس 2020 در پایگاه های الکترونیکی مانند Web of Science،Scopus ، PubMed و OT seeker منتشر شده بودند، بررسی شده است. یافته ها: از 65 مقاله استخراج شده، 21 مقاله با معیارهای ورود و معیارهای خروج منطبق شدند. براساس CEBM (مرکز پزشکی مبتنی بر شواهد)، کیفیت مقاله های مطالعه شده، متوسط روبه خوب بود. بعلاوه، مقاله ها براساس با معیارهای PEDro متوسط بودند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، به نظر می رسد نقص در برنامه ریزی، نقص در توجه به عواقب آینده و سرعت عمل بالا در پاسخ به محرک های بیرونی و داخلی از دلایل مهم تکانشگری است.
شناسایی عوامل مؤثر در اجرای یادگیری ترکیبی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هجدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
205 - 232
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف شناسایی و سطح بندی عوامل مؤثر در اجرای آموزش ترکیبی در آماده سازی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان انجام شد. در این مقاله از روش ترکیبی (کمی – کیفی) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی اساتید و کارشناسان حوزه فناوری بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و مصاحبه با آنان تا اشباع نظری (نفر دوازده) ادامه یافت. جامعه آماری در بخش کمی را، متخصصان موضوعی تشکیل می دادند که بر اساس جدول مورگان نود نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. در مرحله کیفی برای تأیید روایی محتوا از راهبرد تفسیری مذاکره با مصاحبه شوندگان و در بخش کمی به منظور بررسی روایی و پایایی پرسشنامه، از روایی محتوایی و روایی سازه، به کمک تحلیل عاملی اکتشافی و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج بدست آمده با استفاده از تکنیک مدلسازی تفسیری – ساختاری، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و ارتباط و توالی فاکتورها به دست آمد. ارتباطات بدست آمده نشان داد که ساختارسازی اجرایی و آموزشی، زیرساخت فنی، پشتیبانی مالی و مشوق های آموزشی، اساس بکارگیری آموزش ترکیبی را تشکیل می دهند. بینشی که این مدل به مسئولین دانشگاه ارائه می کند می تواند به آنها در برنامه ریزی استراتژیک در شرایط بحرانی کمک نماید.
شناسایی مؤلفه های تربیت فرهنگی و رابطه ی آن با رسانه های ارتباط جمعی (با تاکید بر فضای مجازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
213 - 234
حوزههای تخصصی:
تربیت فرهنگی در آماده سازی و توانمندی افراد برای دستیابی به اهداف فرهنگی و حرفه ای و شخصی و کسب هنجارهای اجتماعی بسیار مؤثر است و از طرفی رسانه های ارتباط جمعی و خصوصاً اینترنت و فضای مجازی تأثیر بسزایی در این روند دارد.هدف این پژوهش شناسایی مؤلفه های تربیت فرهنگی و رابطه آن با رسانه های ارتباط جمعی با تأکید بر فضای مجازی است. روش پژوهش آمیخته از نوع اکتشافی (کیفی – کمی) می باشد. روش پژوهش در بخش کیفی روش مطالعه موردی و جامعه آماری در این بخش شامل کارشناسان آموزشی، فرهنگی و تربیتی اداره کل آموزش و پرورش استان مازندران در سال تحصیلی 1401-1400 است. روش نمونه گیری در بخش کیفی به صورت هدفمند از نوع گلوله برفی بوده است که بر مبنای اشباع نظری تعداد نمونه در این بخش به ۱۰ نفر رسید. جامعه آماری در بخش کمی؛ شامل کلیه معلمان شهرستان بابلسر می باشد که افراد نمونه به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت گرفت. همچنین ابزار گرداوری داده ها در بخش کمی پرسش نامه محقق ساخته است و تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کمی با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS انجام شد. یافته ها در بخش کیفی حاکی از آن است که در بخش کدگذاری باز ۳۵ مقوله فرعی و بخش کدگذاری محوری ۱۲ مقوله فرعی و در بخش کدگذاری انتخابی پنج مقوله اصلی با عنوان علم طلبی، تفکر مستقل، تفکر انتقادی، هویت ایرانی – اسلامی و رسانه جمعی به حول پدیده اصلی که تربیت فرهنگی است، استخراج گردید. در بخش کمی یافته ها نشان داد که مؤلفه های تربیت فرهنگی که عبارت اند از چهار عامل اصلی علم جویی، تفکر مستقل، تفکر انتقادی و هویت ایرانی-اسلامی با رسانه های ارتباط جمعی دارای برازش معنی دار بوده و می توان گفت بین این مؤلفه ها با دلالت های تربیتی آن نسبت به رسانه های ارتباط جمعی ارتباط وجود دارد. بر اساس این داده ها می توان نتیجه گرفت که تربیت فرهنگی فرصت های بدیع برای کسب نتایج مطلوب در زمینه نیل به غایات آموزش و پرورش فراهم می کند.
پیش بینی عملکرد شغلی معلمان مدارس متوسطه بر اساس مؤلفه های مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۵۳
۱۵۲-۱۳۱
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، پیش بینی عملکرد شغلی معلمان مدارس متوسطه دخترانه شهرستان سیرجان بر اساس مؤلفه های مدیریت دانش بوده که برای دستیابی به این هدف از پژوهش همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل همه معلمان مدارس متوسطه دخترانه شهرستان سیرجان بود که با به کارگیری روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، 209 معلم انتخاب شدند و مورد آزمون قرار گرفتند. به منظور گردآوری داده های موردنیاز، از دو پرسشنامه شامل مدیریت دانش لاوسون (2003) و عملکرد شغلی پاترسون (1922) استفاده شد. میزان پایایی پرسشنامه ها از طریق آلفای کرونباخ برای پرسشنامه مدیریت دانش 0/95 و برای پرسشنامه عملکرد شغلی 0/82 محاسبه شد. نتایج نشان داد که میزان کاربست مؤلفه ها در معلمان مدارس متوسطه پایین تر از متوسط است. همچنین میان معلمان در زمینه میزان کاربست مدیریت دانش و میزان عملکرد شغلی بر اساس تحصیلات و رشته تحصیلی تفاوت معنا دار وجود دارد، اما بر اساس سن و سابقه خدمت میان آنها تفاوت معنا دار وجود ندارد. علاوه بر این، نتایج نشان داد که میان تمام مؤلفه های مدیریت دانش با عملکرد شغلی رابطه مثبت و معنا دار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که عملکرد شغلی معلمان بر اساس مؤلفه های مدیریت دانش قابل پیش بینی است. مؤلفه های انتشار دانش و جذب دانش به ترتیب بیشترین و کمترین سهم را در پیش بینی عملکرد شغلی معلمان داشتند.
Digital Tools for the Development of Oral Skills in English(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper presents the results of a virtual ethnographic study developed in an online classroom in a public university in Brazil. The online activities aimed to help 70 students to develop English oral skills in a 60-hourcoursetaught along 15 weeks using the Moodle Language Management System (LMS).After the initial weeks, and some dropouts, there were 59 participants in this study. The course was planned and managed by the authors of this article and some modifications were made along the experience in face of unexpected changes in the learning environment. Having as theoretical support complexity, connectivism, and learning ecology, we assessed digital tools for oral communication and verified that they had a positive impact on language learningand increased learners’ opportunities for language practice. The tools not only contributed to the development of the students’ oral skills but also decreased their anxiety when speaking English.
بررسی تأثیر همزمان دلبستگی و اعتماد به عنوان میانجی بر رابطه بین فرهنگ سازمانی و رضایت شغلی کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: در دهه های اخیر دلبستگی شغلی و اعتماد یکی از محرک های بهره گیری از سرمایه های انسانی است که سبب پیشی گرفتن از رقبا و بهبود عملکرد سازمان می گردد، بنابراین به منظور ایجاد دلبستگی شغلی و اعتماد کارکنان می بایست به دنبال ارائه ی طرح و سیاست هایی بود که بتواند به وسیله آن استعدادها و مهارت ها را جذب و توانایی های مورد نیاز برای رشد و ثبات را در سازمان نگه دارد. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر همزمان دلبستگی و اعتماد به عنوان میانجی بر رابطه بین فرهنگ سازمانی و رضایت شغلی کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان شیراز بود.روش شناسی پژوهش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل 1100 نفر از کارکنان آموزش و پرورش شهرستان شیراز بود که بر اساس جدول مورگان تعداد 280 نفر به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های اعتماد سازمانی کاناواتاناچی و یو (2002)، فرهنگ سازمانی دنیسون (2000)، رضایت شغلی مینه سوتا (1997) و دلبستگی شغلی شافلی (2015) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد.یافته ها: یافته های تحقیق حاکی از آن است که فرهنگ سازمانی بر دلبستگی تأثیر مستقیم دارد، فرهنگ سازمانی بر اعتماد سازمانی تأثیری نداشته است، دلبستگی شغلی بر رضایت شغلی تأثیر مستقیم داشته و اعتماد بر رضایت شغلی تأثیر مستقیم داشته است همچنین فرهنگ سازمانی بر رضایت شغلی تأثیر مستقیم دارد، و در زمینه اثرات غیرمستقیم، فرهنگ سازمانی بر رضایت شغلی با نقش واسطه ای دلبستگی اثر غیرمستقیم و معنادار دارند، اما با نقش واسطه ای اعتماد رابطه معناداری مشاهده نشد.بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد جهت بهبود فرهنگ سازمانی و رضایت شغلی کارکنان می توان ازوجود همزمان دلبستگی و اعتماد به عنوان میانجی در بین کارکنان استفاده نمود.
شناسایی مؤلفه های آموزش سواد رسانه ای و تحلیل جایگاه آن در اسناد بالادستی آموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۵
7 - 30
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های آموزش سواد رسانه ای و تحلیل جایگاه آن در اسناد بالادستی آموزش وپرورش انجام شد. سروش پژوهش توصیفی شامل تحلیل اسنادی و نیز تحلیل محتوا و رویکرد آن کاربردی است. جامعه پژوهش در بخش تحلیل اسنادی، کلیه متون مرتبط با آموزش سواد رسانه ای و در بخش تحلیل محتوا، چهار سند بالادستی نظام آموزش وپرورش ایران است. با توجه به ماهیت موضوع، از نمونه گیری صرف نظر و کل جامعه بررسی شد. ابزارهای اندازه گیری فرم فیش برداری و فهرست تحلیل محتوای محقق ساخته است. داده های اسنادی به شیوه کیفی و داده های تحلیل محتوا با استفاده از شاخص های توصیفی در فرایند تحلیلی آنتروپی شانون بررسی شدند. نتایج پژوهش نشان داد: 1. چارچوب مفهومی آموزش سواد رسانه ای را می توان در سه مؤلفه شناخت، تفکر انتقادی و تولید و تعامل پیام دسته بندی کرد. هریک از این مؤلفه ها نیز به چند خرده مؤلفه تقسیم می شود؛ 2. میزان توجه به مؤلفه های آموزش سواد رسانه در اسناد بالادستی آموزش وپرورش متفاوت است؛ به طوری که بیشترین تأکید بر مؤلفه شناخت و کمترین تأکید بر مؤلفه تفکر انتقادی است؛ 3. در بین اسناد بررسی شده ، بیشترین ضریب اهمیت مربوط به سند چشم انداز بیست ساله (۵۳۴/۰) و کمترین مربوط به سند تحول بنیادین آموزش وپرورش (0/87) بوده است.
شناسایی چالش ها و مسائل پیش روی مدیران مدارس ایران در مقایسه با تجارب جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و تحلیل چالش های پیش روی مدیران مدارس در پیشبرد رهبری مدرسه با نظر به تجارب نظام مند محققان ملی و بین المللی و ارائه راهکارهای برون رفت از آن چالش ها برای مدیران مدارس ایران می باشد. روش شناسی پژوهش: برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش اسنادی از نوع مرور نظام مند استفاده شد. درنتیجه جستجو، شناسایی و پالایش داده های به دست آمده درمجموع، 188 مقاله علمی پژوهشی منتشرشده در پایگاه های معتبر علمی داخلی (ایرانداک، مگ ایران، نورمگز، پرتال جامع علوم انسانی، بانک نشریات فارسی، سیویلیکا، کتابخانه مرکزی دانشگاه فردوسی مشهد) و خارجی (اسکوپس، وب ساینس، اریک) مورد تحلیل قرارگرفتند. براساس نتایج به دست آمده، 829 چالش و مسئله برای مدیران مدارس در سراسر جهان شناسایی و استخراج شد که در چهار حوزه اصلی زمینه و پیشایندهای شخصی (زمینه سازمانی، فرهنگی اجتماعی، ذینفعان و والدین)، نقش های مدیریت و رهبری مدرسه، ویژگی های سازمان مدرسه (کارکنان و معلمان) و یادگیری دانش آموزان به ترتیب طبقه بندی شدند. مهم ترین چالش های مدیران مدارس ایران و سایر کشورهای دارای نظام آموزشی متمرکز شامل بوروکراسی و اختیارات محدود، ابهام در خط مشی ها و رویه های آموزشی، حمایت های دولتی ضعیف، تنش ها و تضادهای فکری، بی انگیزگی و مشارکت پایین والدین و اجتماعات محلی، حجم کاری بالای مدیران و معلمان، و ضعف در یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بود. همچنین مهم ترین چالش های مدیران مدارس ایران بعنوان کشوری در حال توسعه و کشورهای توسعه یافته مشترکا شامل تدوین مداوم برنامه ها و سیاست های جدید آموزشی، تفاوت های بین فرهنگ بومی و ملی، توسعه حرفه ای ضعیف مدیران، معلمان، وکارکنان آموزشی، عملکرد پایین و روابط کاری ضعیف آنان، و انتظارات عملکرد بالا از دانش آموزان شناسایی شد. به طورکلی، بیشترین چالش ها مربوط به ضعف در توسعه حرفه ای مدیران در ایران و سایر کشورهای در حال توسعه بعلاوه کشورهای توسعه یافته در حوزه نقش های مدیریت و رهبری مدرسه بود که از مجموع راه حل های مقابله با مسائل شناسایی شده در این حوزه، به نظر می رسد هدف و محتوای برنامه های توسعه حرفه ای مدیران مدارس می بایست در جهت توسعه ظرفیت های شناختی و مهارتی مدیران مانند هدفگذاری، حل مسئله و نظارت بر یادگیری دانش آموزان هدایت شود.