فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۰۱ تا ۱٬۴۲۰ مورد از کل ۱۷٬۹۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: هدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های اصلی ارزیابی کیفیت برنامه درسی کارورزی نظام تربیت معلم بود.روش ها: روش پژوهش با رویکرد آمیخته از نوع (کیفی – کمی) بود. اطلاعات مورد نیاز به صورت هدفمند از 28 مقاله مستخرج از پایگاه های معتبر علمی داخلی (1390- 1400) و خارجی (1997-2021) و بر اساس معیارهای کیفی ورود و خروج به مطالعه، گردآوری شدند. تحلیل داده ها در بخش کیفی با الگوی هفت مرحله ای کوربین و اشتراوس (2008) و کدگذاری باز، محوری و انتخابی، و در بخش کمی به منظور تعیین میزان اهمیت و اولویت ابعاد و مؤلفه های به دست آمده با روش آنتروپی شانون انجام شد. قابلیت اعتبار و اطمینان داده ها به ترتیب با روش بازخورد همتایان و توافق بین کدگذاران و آزمون کاپای کوهن انجام گرفت.یافته ها: یافته ها در بخش کیفی در 145 شاخص، 22 بُعد و 5 مؤلفه اصلی: "سازوکارهای سیاستی و راهبردی"، "شایستگی های تخصصی و عمومی راهنمایان کارورزی"، "سازوکارهای مدیریت و رهبری امور کارورزی"، "سازوکارهای تحول و بهسازی امور کارورزی" و "دستاوردهای عملکردی" و در سه سطح مؤلفه های سیاست گذاری، کارکردی و پیامدی مقوله بندی و ارائه شدند. بر اساس نتایج آزمون آنتروپی شانون مؤلفه های اصلی؛ سازوکارهای مدیریت و رهبری امور کارورزی، شایستگی های تخصصی و عمومی راهنمایان کارورزی، سازوکارهای تحول و بهسازی امور کارورزی، سازوکارهای سیاستی و راهبردی، دستاوردهای عملکردی از اولویت اول تا پنجم برخوردار بودند.نتیجه گیری: چارچوب نظری ارزیابی کیفیت برنامه درسی کارورزی، ابزار علمی مناسبی برای برنامه ریزی توسعه کیفیت برنامه درسی کارورزی نظام تربیت فراهم می سازد.
اثربخشی آموزش مثبت اندیشی بر بهزیستی روانشناختی و تعهد شغلی معلمان
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال دوم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
111 - 124
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش مثبت اندیشی بر بهزیستی روانشناختی و تعهد شغلی معلمان است.روش شناسی پژوهش: روش تحقیق آزمایشی از نوع پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری شامل کلیه معلمان شهرستان فراشبند مقطع متوسطه دوم می باشد که از بین آنها 30 نفر به صورت دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند (به طور تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند). ابزار تحقیق حاضر پرسشنامه بهزیستی روانی در سال 1989 توسط ریف، پرسشنامه تعهد شغلی استاندارد شده توسط بلاو (1997)، و پروتکل مثبت اندیشی بر گرفته از نظریه سلیگمن (2005) می باشد. داده های پژوهش به وسیله نرم افزار SPSS و آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: نتایج نشان داد آموزش مهارتهای مثبت اندیشی بر بهزیستی روانشناختی و تعهد شغلی معلمان تاثیر معنی داری دارد. یافته های این پژوهش ضرورت کاربرد برنامه های آموزش مثبت اندیشی در راستای بهبود بهزیستی روانشناختی و تعهد شغلی معلمان را خاطر نشان میسازد.نتیجه گیری: آموزش مهارت های مثبت اندیشی به معلمان تأثیر قابل توجهی بر بهزیستی روانشناختی و تعهد شغلی آن ها دارد. این مهارت ها به معلمان کمک می کنند تا با چالش ها روبه رو شده و با انگیزه، خودکارآمد و امیدواری بیشتری در حرفه ی تدریس عمل کنند.
مروری بر مفهوم شناسی دلبستگی، سبک های دلبستگی و ماهیت پذیرش اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
108 - 130
حوزههای تخصصی:
نظریه دلبستگی بر روابط و پیوندها (به ویژه بلندمدت) بین افراد، از جمله روابط بین والدین و فرزند و بین شرکای عاشقانه تمرکز دارد. در دوران اولیه کودکی، این سبک های دلبستگی بر نحوه تعامل کودکان و والدین متمرکز است. در بزرگسالی، از سبک های دلبستگی برای توصیف الگوهای دلبستگی در روابط عاشقانه استفاده می شود. سبک های دلبستگی اولیه ما در دوران کودکی از طریق رابطه نوزاد/مراقب ایجاد می شود. علاوه بر این، بالبی معتقد بود که دلبستگی دارای یک جزء تکاملی است و به بقا کمک می کند. مفهوم سبک های دلبستگی، نظریه و تحقیقات دلبستگی را که در دهه های 1960 و 1970 ظهور کرد، رشد داد. بالبی معتقد بود که چهار ویژگی متمایز برای دلبستگی وجود دارد: حفظ نزدیکی: تمایل به نزدیک بودن به افرادی که به آنها وابسته هستیم. پناهگاه امن: بازگشت به شکل دلبستگی برای راحتی و امنیت در مواجهه با ترس یا تهدید. پایه امنیت: شکل دلبستگی به عنوان یک پایگاه امنیتی عمل می کند که کودک می تواند محیط اطراف را کشف کند. اضطراب جدایی: اضطرابی که در غیاب شکل دلبستگی رخ می دهد. همچنین منظور از پذیرش اجتماعی، درک فرد از جامعه با توجه به خصوصیات سایر افراد است. پذیرش اجتماعی شامل پذیرش تکثر با دیگران، اعتماد به خوب بودن ذاتی دیگران و نگاه مثبت به ماهیت انسانها است که همگی آنها باعث میشوند فرد درکنار سایر اعضای جامعه انسانی، احساس راحتی کند. در این پژوهش، به مروری بر مفهوم شناسی دلبستگی، سبک های دلبستگی و ماهیت پذیرش اجتماعی خواهیم پرداخت.
ارائه الگوی برنامه درسی برای تحقق رسالت دانشگاه نسل چهارم از نوع ایرانی- اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه الگوی برنامه درسی برای تحقق رسالت دانشگاه نسل چهارم با رویکرد کیفی و روش پایه انجام شده است. نمونه مورد مطالعه بر اساس روش نمونهگیری از نوع ملاکی و بر اساس قاعده رسیدن به حد اشباع در تحقیق کیفی، با حضور 13 نفر از صاحبنظران حوزه برنامه درسی آموزش عالی صورت گرفت. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش کد گذاری استفاده شد. اعتبار داده ها از طریق بازبینی اعضاء و ممیزخارجی تعیین گردید. نتایج نشان داد، مبانی فلسفی الگو برنامه درسی رئالیسم اسلامی، عملگرایی، نوعملگرایی و پدیدارشناسی، نظریه اصلی پشتیبان بازسازی اجتماعی و نظریههای گزینشی شامل شایستگیهای خاص، پیچیدگی، نومفهومگرایی و پیشرفتگرایی است. به دنبال این یافته ها برای عناصر برنامه درسی در مجموع 140 مقوله استخراج گردید، برای تعین اعتبار مدل از CVR استفاده شد و میزان آن 93.92 صدم محاسبه گردید. به طور کلی می توان گفت جهت بازنگری برنامه درسی های در جهت پاسخ گویی و رسیدگی به مشکلات آشکار و پنهان جامعه، ارائه الگوی برنامه درسی مبتنی بر مسئولیت پذیری اجتماعی می تواند راهگشا باشد.
پیش بینی بهزیستی مدرسه بر اساس خوشبینی تحصیلی و تاب آوری تحصیلی در دانش آموزان دختر مقطع دوم متوسطه شهرستان بانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال ۵ بهار ۱۴۰۲شماره ۱
37-49
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مدرسه از عوامل محیطی کمک کننده در تحول روانی نوجوانان است. مهمترین مکان برای بهبود سلامت در بین کودکان و نوجوانان مدرسه می باشد و به همین منظور متولیان امر تعلیم و تربیت در تلاش هستند که با ایجاد شرایط مناسب در مدارس زمینه بهزیستی دانش آموزان را افزایش دهند. هدف: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی بهزیستی مدرسه بر اساس خوشبینی تحصیلی و تاب آوری تحصیلی می باشد. روش: جامعه آماری این پژوهش را 821 نفر از دانش آموزان دختر مقطع دوم متوسطه شهرستان بانه تشکیل دادند. با توجه به پاندمی کووید-19 و عدم حضور دانش آموزان در مدرسه، پرسشنامه های بهزیستی مدرسه، تاب آوری تحصیلی (ARI) و خوشبینی تحصیلی بصورت یک لینک اینترنتی در اختیار دانش آموزان قرار گرفت. پس از تکمیل پرسشنامه، دیتای آنها جمع آوری و برای تحلیل وارد نرم افزارهای EXEL و SPSS شد. یافته ها: نتایج حاصل از مقدار چولگی و کشیدگی بهزیستی مدرسه با خوشبینی تحصیلی و تاب آوری تحصیلی نشان از نرمال بودن توزیع متغیرها در این پژوهش می دهند. نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان دادند که مقادیر ضریب همبستگی پیرسون برای بهزیستی مدرسه با خوش بینی تحصیلی در سطح 1% دارای ارتباط از نوع منفی و برای بهزیستی مدرسه با تاب آوری تحصیلی در سطح 1% دارای ارتباط معنی دار مثبت می باشد.
پیش بینی بی صداقتی تحصیلی بر اساس باورهای هوشی و استرس ناشی از انتظارات تحصیلی در دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر مشهد مرغاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال ۵ بهار ۱۴۰۲شماره ۱
119-127
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی بی صداقتی تحصیلی بر اساس باورهای هوشی و استرس ناشی از انتظارات تحصیلی در دانش آموزان مقطع متوسطه دوم انجام گرفت. این پژوهش از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرمشهد مرغاب در سال تحصیلی 1402-1401 می باشد که تعداد 260 نفر طبق جدول مورگان و به صورت نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مقیاس بی صداقتی تحصیلی مک کاب و تریوینو (1996) ، پرسشنامه باورهای هوشی بابایی )١٣٧٧) و پرسشنامه استرس ناشی از انتظارات تحصیلی انگ و هوان (2006) بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار spss و از روش ضریب همبستگی پیرسون ورگرسیون چندمتغیره استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بی صداقتی تحصیلی بر اساس باور افزایشی هوش در دانش آموزان قابل پیش بینی می باشد. اما بی صداقتی تحصیلی براساس استرس انتظارات تحصیلی (استرس ناشی از انتظارات والدین/ معلمان و استرس ناشی از انتظارات شخصی از خود) در دانش آموزان قابل پیش بینی نمی باشد. به طور کلی از نتایج پژوهش حاضر میتوان نتیجه گرفت که باورهای هوشی از عوامل مهم برای بررسی و پیش بینی بی صداقتی تحصیلی دانش آموزان میباشد.
چالش ها و موانع آموزش در بسترهای مجازی: سنتزپژوهی براساس مدل روبرتس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
زمینه:آموزش دربسترهای مجازی رویکرد نوین آموزش در نظام های آموزشی رسمی و غیررسمی شناخته می شود. در این میان شناسایی چالش ها و موانع این بستر آموزشی موجب بهبود کارایی و اثربخشی این رویکرد آموزشی می شود. روش : رویکرد پژوهش حاضر کیفی و روش آن سنتزپژوهی است. جامعه پژوهش کلیه مقالاتی هستند(296 مقاله) در زمینه چالش ها و موانع آموزش مجازی می باشد. نمونه پژوهش 31 مقاله است که این تعداد بر اساس پایش موضوعی، اشباع نظری داده ها و به صورت هدفمند انتخاب شده اند. داده های پژوهش از تحلیل کیفی مقالات مورد مطالعه، گردآوری شده-اند. یافته ها: با تجزیه و تحلیل داده ها، چالش های آموزش مجازی را در 5 بُعد، 18 عامل و 86 مؤلفه سازمان یافت. براساس یافته ها مؤلفه های منتخب چالش های آموزش مجازی شامل چالش های رفتاری، چالش های سازمانی، چالش های آموزشی، چالش های فرهنگی- اقتصادی و چالش های زیرساختی می باشد. نتیجه گیری:شناسایی چالش های آموزش مجازی، بستر مناسبی جهت رفع این چالش ها و از سویی بهبود رویکردهای آموزش مجازی فراهم می آورد. امیداست برنامه ریزان درسی با توجه به نتایج این پژوهش و پژوهش هایی از این قبیل که برآیندی از پیشینه پژوهشی موجود در این زمینه است در راستای تنظیم مناسب برنامه های آموزش مجازی گام های اساسی بردارند.
Effectiveness of blended learning on students' academic motivation in multi-grade classes(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Multi-grade classes are one of the realities of our educational system. Academic motivation is known as a challenge for educational systems in developing countries. According to the rapid advances in science and technology, the utilization of blended learning seems to solve this challenge. This study aimed to investigate the effectiveness of blended learning on students' academic motivation in multi-grade classes. The study was quasi-experimental with a pre-test-post-test design with the control group. The statistical population was all students of primary multi-grade classes in Ghaen (n=2200 with 160 classes). The statistical sample was 28 multi-grade students selected using the two-stage cluster sampling method. Also, to collect data, Harter's academic motivation questionnaire was used with Cronbach's alpha of 0.92. The SPSS application and covariance test used to analyze the data. The results showed that academic motivation scores in the experimental group were more than the control group (p≤0.05, f (25.1) = 4.23). According to ETA squares, the blended approach explains 37% of the variance of academic motivation post-test scores (p<0.05, ŋ2=37%). According to the findings and the challenges of teaching in multi-grade classes, this method is not just one option but seems to be the best solution for resolving multi-grade problems.
بررسی رابطه تاب آوری با سخت کوشی در دانشجو- معلمان دختر دانشگاه فرهنگیان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
93 - 110
حوزههای تخصصی:
دانشگاه فرهنگیان تربیت محور است و مأموریت اصلی آن تأمین، تربیت، تقویت و بهسازی منابع انسانی آموزش وپرورش است. پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه تابآوری و سختکوشی در دانشجو- معلمان دختر دانشگاه فرهنگیان یزد، انجام شده است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیهی دانشجویان دختر دوره کارشناسی امور تربیتی دانشگاه فرهنگیان، پردیس فاطمه الزهرا (س)یزد به تعداد 90نفر بود که در سال تحصیلی ۱۴۰2 –1401 در این دانشگاه، مشغول به تحصیل بودند . کل جامعه از طریق روش سرشماری به عنوان نمونه انتخاب شدند ولی در نهایت 73نفر به پرسشنامه ها پاسخ دادند. ابزار سنجش در این پژوهش شامل مقیاس تابآوری کانر - دیویدسون (2003) و مقیاس سختکوشی بارتون (1989) بود. اطلاعات جمعآوری شده با روش ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین مولفه های هر دو متغیر تابآوری و سختکوشی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.با توجه به نقش مهم تابآوری و سختکوشی در رشد شایستگی و صلاحیتهای حرفهای دانشجو- معلمان ، لازم است، برای رشد و ارتقا چنین توانمندیهایی، برنامهریزی گردد.
بررسی تاثیر رهبری اخلاقی بر رفتار شهروندی سازمانی کارکنان و قصد ترک شغل با نقش میانجی انگیزه درونی (مورد مطالعه: مدیران دانشگاهی در استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
93 - 115
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیررهبری اخلاقی بر رفتار شهروندی سازمانی کارکنان و قصد ترک شغل با نقش میانجی انگیزش درونی در بین مدیران دانشگاهی استان گلستان می باشد. جمع آوری داده ها در این پژوهش به روش میدانی و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه استاندارد شریف و اتان (2018) بوده است. جامعه آماری در این پژوهش مدیران دانشگاهی در استان گلستان به تعداد 205 نفر بوده است و حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 135 نفر و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردیده است. پایایی پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ تأیید گردید. در ضمن، برای بررسی و تحلیل آزمون فرضیه های تحقیق از روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که: 1- رهبری اخلاقی بر رفتار شهروندی سازمانی تأثیرگذار است؛ 2- رهبری اخلاقی بر قصد ترک شغل تأثیرگذار است؛ 3- رهبری اخلاقی بر انگیزش درونی تأثیرگذار است؛ 4- انگیزش درونی بر رفتارشهروندی سازمانی تأثیرگذار است؛ 5- انگیزش درونی بر قصد ترک شغل تأثیرگذار نیست.
رابطه توسعه حرفه ای و توانمندی روان شناختی معلمان با روش تدریس اثربخش آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
85 - 97
حوزههای تخصصی:
معلم به عنوان عنصر اصلی در فرایند تدریس برای ارائه یک تدریس مطلوب می بایست هم زمان مجموعه ای از دانش ها و مهارت ها را به طور هنرمندانه با یکدیگر ترکیب کرده و با به کارگیری آن ها تدریس اثربخش را طراحی و در کلاس ارائه کند. پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه توسعه حرفه ای و توانمندی روان شناختی معلمان با روش تدریس اثربخش آن ها انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان زن و مرد مقطع دبستان شهرستان کرمانشاه در سال تحصیلی 1401- 1402 بود. نمونه آماری متشکل بود از 302 نفر از این معلمان که مطابق جدول مورگان برآورد و با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه توسعه حرفه ای کنتاکی (1993)، پرسش نامه توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر و میشرا (1995) و پرسش نامه تدریس اثربخش آموزگاران محمودی و همکاران (1398) بود. نتیجه آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین روش تدریس اثربخش با توسعه حرفه ای، توانمندی روان شناختی و مؤلفه های آن، رابطه معنادار و مستقیم آماری وجود دارد (p≤0.01). نتیجه آزمون تحلیل رگرسیون چندمتغیری حاکی ازآن بود که توسعه حرفه ای، توانمندی روان شناختی و مؤلفه های استقلال، حس اهمیت، شایستگی و اثربخشی توان پیش بینی تدریس اثربخش را دارند (p≤0.05). از این یافته ها نتیجه گیری می شود که با ارتقای سطح توسعه حرفه ای و افزایش توانمندی روان شناختی معلمان می توان به بهبود تدریس مؤثر آن ها و درنتیجه، افزایش کیفیت آموزش و یادگیری کمک نمود.
الگوی ساختاری رابطه ساختار انگیزشی با رفتار خودشکن تحصیلی در دانش آموزان تیزهوش: نقش میانجی راهبردهای حل مسئله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
29 - 57
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش میانجی راهبردهای حل مسئله در رابطه بین ساختار انگیزشی و رفتار خودشکن تحصیلی در دانش آموزان تیزهوش انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه مدارس تیزهوشان شهر تهران در سال 1400-1399 بود که با روش نمونه گیری خوشه ای یک مرحله ای 674 نفر برای شرکت در مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه رفتارهای خودشکن، پرسشنامه ساختار انگیزشی و پرسشنامه حل مسئله بود. تحلیل داده ها با روش همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری و در سطح معناداری 05/0 انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که رفتارهای خودشکن با ساختار انگیزشی انطباقی و سبک حل مسئله اعتماد به حل مسائل دارای رابطه منفی و با سبک گرایش/اجتناب و کنترل شخصی حل مسئله دارای رابطه مثبت معنادار در سطح 01/0 هستند. همچنین راهبردهای حل مسئله در رابطه بین ساختار انگیزشی و رفتار خودشکن تحصیلی دارای نقش میانجی بود (01/0> p ). بر این اساس، رفتارهای خودشکن در دانش آموزان از طریق ساختار انگیزشی و راهبردهای حل مسئله قابل پیش بینی است و راهبردهای حل مسئله دراین بین دارای نقش میانجی است. نتایج مطالعه حاضر را می توان در اختیار فعالان حوزه تعلیم و تربیت قرارداد تا در برنامه ریزی و طراحی مداخلات آموزشی درزمینهکاهش رفتارهای خودشکن تحصیلی در دانش آموزان تیزهوش مورداستفاده قرار دهند.
رابطه پرطاقتی روانی و رفتارهای سبک زندگی تحصیلی در نوجوانان تیزهوش: نقش واسطه ای هیجانات پیشرفت و راهبردهای مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آزمون نقش واسطه ای راهبردهای مقابله شناختی و هیجانات پیشرفت در رابطه پرطاقتی روانی و رفتارهای سبک زندگی تحصیلی در نوجوانان تیزهوش انجام شد. در پژوهش همبستگی حاضر، 288 دانش آموز تیزهوش (147 دختر و 141 پسر) که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند به پرسشنامه نظم بخشی شناختی هیجان (گارنفسکی و کرایج، 2006)، پرسشنامه رفتارهای سبک زندگی تحصیلی ارتقادهنده و بازدارنده سلامت تحصیلی (صالح زاده، شکری و فتح آبادی، 1396الف)، نسخه کوتاه پرسشنامه هیجان های پیشرفت (عبدالله پور، 1394) و نسخه کوتاه پرسشنامه پرطاقتی روانی (داگنال، دیناوان، پاپاگیرگیو، کلاگ، پارکر و دینکواتر، 2019) پاسخ دادند. به منظور آزمون روابط ساختاری در مدل مفروض، از روش آماری مدل یابی معادله ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که در نمونه دانش آموزان تیزهوش دختر و پسر، مدل مفروض واسطه مندی نسبی راهبردهای مقابله شناختی و هیجانات پیشرفت در رابطه پرطاقتی روانی و رفتارهای سبک زندگی تحصیلی با داده ها برازش مطلوبی داشت. همچنین، نتایج نشان داد که در مدل مفروض، تمامی وزن های رگرسیونی از لحاظ آماری معنادار بودند و در این مدل، به ترتیب 66 و 61 درصد از پراکندگی نمرات رفتارهای بازدارنده و رفتارهای تسهیل گر سبک زندگی تحصیلی از طریق متغیرهای مکنون پژوهش تبیین شد. بنابراین، مهمترین ایده مستخرج از یافته های مطالعه حاضر این است که چگونه متخصصان تربیتی علاقه مند به قلمرو مطالعاتی روان شناسی تیزهوشی می توانند دغدغه های مربوط بر تحلیل نیمرخ انگیزشی یادگیرندگان سرآمد را با تاکید بر توان اطلاعاتی نهضت نوظهور روان شناسی مثبت نگر دنبال کنند.
تدوین الگوی ارائه خدمات آموزشی وپرورشی به فرزندان دانش آموز شهدا و جانبازان و ایثارگران در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۵
31 - 54
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی و تدوین الگویی برای ارائهٔ خدمات آموزشی و پرورشی به فرزندان دانش آموز شهدا و جانبازان و ایثارگران در ایران اجرا شده است. برای تحقق این هدف، از روش پژوهش نظریهٔ داده بنیاد استفاده شد. جامعهٔ آماری پژوهش عبارت اند از: 1. کلیهٔ اسناد و دستورالعمل ها شامل فرمان امام خمینی (ره)، دستور رهبر معظم انقلاب، مجموعهٔ مصوبات شورای عالی آموزش وپرورش، اساسنامهٔ مدارس شاهد، اساسنامهٔ طرح شاهد و ایثارگران، قانون جامع ایثارگران، آیین نامهٔ مادهٔ 67 قانون جامع خدمات رسانی به ایثارگران، شیوه نامهٔ انتخاب و سامان دهی نیروی انسانی به مدارس شاهد، برنامهٔ ششم توسعهٔ کشور، دستورالعمل آموزشی و پرورشی طرح پراکندهٔ شاهد و دستورالعمل برنامهٔ هفتگی و ساعت کار آموزشی و پرورشی مدارس شاهد؛ 2. مبانی نظری (پژوهش ها و مقاله ها و کتاب ها) و استفاده از حداکثر ممکن پژوهش ها و مقاله ها و کتاب ها؛ 3. هفتاد نفر از متخصصان و مدیران ارشد و میانی و دست اندرکاران. برای گردآوری داده ها و اطلاعات در بخش اسناد و همچنین مبانی نظری از سیاهه بررسی اسنادی و در بخش متخصصان و دست اندرکاران از فرم مصاحبه استفاده شد. برای تحلیل داده های پژوهش از تحلیل محتوای کیفی و رعایت قواعد مقوله بندی و نرم افزار مکس کیودی ای 12 استفاده شد. براساس یافته های پژوهش، تعداد 426 کد باز شناسایی و در قالب 85 کد محوری و هفت کد انتخابی تقسیم بندی شد که عبارت اند از: خدمات آموزشی، خدمات پرورشی فرهنگی، خدمات مشاوره ای و روان شناختی، خدمات تربیت بدنی و تندرستی، خدمات مالی، خدمات نیروی انسانی و خدمات فضا و تجهیزات. در این مقاله، متناسب با این ویژگی ها، الگوی مفهومی ارائهٔ خدمات آموزشی و پرورشی به فرزندان دانش آموز شهدا و جانبازان و ایثارگران در ایران و همچنین تقسیم وظایف دستگاه های مرتبط ترسیم شد.
تأثیر سبک رهبری دیجیتال در تدریس دیجیتال معلمان با نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۵
147 - 163
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهشِ حاضر بررسی تأثیر سبک رهبری دیجیتال در تدریس دیجیتال معلمان با نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی است. برای نیل به این هدف، از روش توصیفی همبستگی به کمک مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه پژوهش را همگی معلمان مدارس دولتی و غیردولتی شهرستان خدابنده به تعداد ۹۵۶ نفر تشکیل می دهند. نمونه پژوهش نیز شامل 274 معلم بود که به روش نمونه گیری سهمیه ای و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان انتخاب شدند. ابزار استفاده شده در این پژوهش، سه پرسش نامه سبک رهبری دیجیتال انجمن بین المللی فناوری آموزش (2014)، تدریس دیجیتال حمزه و همکاران (2021) و توانمندسازی روان شناختی اسپریتز و میشرا (1997) بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از دو نرم افزار اس پی اس اس 26 و اسمارت پی ال اس 3 استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که رهبری دیجیتال بر دو متغیر تدریس دیجیتال (بتا=89/0) و توانمندسازی روان شناختی معلمان (بتا=65/0) اثر مستقیم و معناداری دارد. توانمندسازی روان شناختی معلمان نیز بر تدریس دیجیتال معلمان (بتا=82/0) اثر مستقیم و معناداری دارد. همچنین رهبری دیجیتال با نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی (بتا=24/0) بر تدریس دیجیتال معلمان اثر غیرمستقیم و معناداری دارد. براساس یافته های پژوهش، گفتنی است که موفقیت سبک رهبری دیجیتال بر تدریس دیجیتال معلمان نیازمند فرهنگ سازی در به کارگیری ابزارهای دیجیتال در فرایندهای یاددهی –یادگیری، فراهم کردن زیرساخت های لازم برای تدریس دیجیتال معلمان و کمک به افزایش شایستگی ها، مهارت ها و اعتمادبه نفس معلمان در استفاده از ابزارهای دیجیتال در فرایند یاددهی- یادگیری است.
بررسی نقش کمال گرایی منفی و اجتناب تجربه ای در تنیدگی تحصیلی با نقش واسطه ای ترس از ارزیابی منفی در دانشجویان دانشگاه یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر، به دلیل بررسی نقش کمال گرایی منفی و اجتناب تجربه ای در تنیدگی تحصیلی با نقش واسطه ای ترس از ارزیابی منفی، توانایی این را دارا است که در شناسایی بن بست های روانی و موانع تحصیل تأثیر گذار باشد. مطالعه حاضر توصیفی همبستگی از نوع کاربردی است. جامعه آماری پژوهش تمامی دانشجویان دانشگاه یزد که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل به تعداد ۱۴۴۷۰ نفر بودند، که تعداد ۳۸۴ نفر به روش نمونه گیری دردسترس و با استفاده از جدول مورگان انتخاب شده اند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های استاندارد کمال گرایی هیل (۲۰۰۴)، پرسشنامه پذیرش و عمل بوند و همکاران (۲۰۱۱)، پرسشنامه ترس از ارزیابی منفی واتسون و فرند (۱۹۶۹) و مقیاس تنیدگی دوران دانشجویی SLSI گادزلا (۱۹۹۱) بوده است. روایی پرسشنامه ها با استفاده از روش روایی همگرا و واگرا و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده نرم افزارهای2 SmartPLSو SPSS 26 انجام شده است. بررسی نتایج نشان داد که کمالگرایی منفی بر تنیدگی تحصیلی به صورت مستقیم تأثیر مثبت دارد. اجتناب تجربه ای بر تنیدگی تحصیلی به صورت مستقیم تأثیر مثبت دارد. کمال گرایی منفی و اجتناب تجربه ای در پیش بینی تنیدگی تحصیلی به صورت غیرمستقیم (به واسطه ترس از ارزیابی منفی) تأثیر مثبت دارد. در نهایت با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که ترس از ارزیابی منفی قادر است رابطه بین کمال گرایی منفی و اجتناب تجربه ای با تنیدگی تحصیلی را میانجی گری کند.
تحلیل ساختار دانشی آموزش مهندسی ایران با رویکرد هم رخدادی واژگان طی سال های 1378 تا 1401(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندس ایران سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹۹
65 - 89
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تحلیل ساختار دانشی آموزش مهندسی ایران و با استفاده از روش تحلیل هم رخدادی واژگان انجام شده است. جامعه پژوهش شامل 673 مقاله منتشرشده در فصلنامه آموزش مهندسی ایران در بازه زمانی 1378 تا 1401 است. فرایند آماده سازی و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار راور پریمپ، یوسی آی نت، اکسل و اس پی اس اس انجام شد. یافته ها نشان داد که کلیدواژه های برنامه درسی، ارزیابی و آموزش عالی به ترتیب با 72، 53 و 45 تکرار بیشترین فراوانی را داشته اند. تحلیل خوشه ای نشان داد که ساختار دانشی فصلنامه آموزش مهندسی ایران، از هشت خوشه موضوعی تشکیل شده است که عبارتند از: آینده آموزش و آموزش آینده، ارتباط و تأثیر متقابل صنعت و دانشگاه، اخلاق مهندسی، آموزش الکترونیکی، فرایند یاددهی _ یادگیری، مسائل دانشجویی، بازنگری و تحول آموزشی و چالش های اثربخشی آموزشی شامل برنامه درسی، ارزیابی و تضمین کیفیت. نتایج نمودار راهبردی نشان داد که خوشه ششم شامل مسائل دانشجویی و خوشه هشتم، چالش های اثربخشی آموزشی شامل برنامه درسی، ارزیابی و تضمین کیفیت، در منطقه اول قرار گرفته اند و به بیانی دیگر، موضوعات مرکزی و توسعه یافته این حوزه هستند. خوشه های پنجم شامل فرایند یاددهی-یادگیری و هفتم، بازنگری و تحول آموزشی در منطقه دوم قرار گرفتند. این خوشه ها، خوشه های محوری نیستند امّا توسعه یافته هستند. خوشه های دوم شامل ارتباط و تأثیرات متقابل صنعت و دانشگاه و چهارم، آموزش الکترونیکی در قسمت سوم قرار می گیرند. خوشه های قسمت سوم به دلیل دارا بودن مرکزیت و تراکم پایین، از موضوعات حاشیه ای بودند و توجه اندکی را به خود جلب می کنند. همچنین خوشه اول شامل آینده آموزش و آموزش آینده و خوشه سوم، اخلاق مهندسی در منطقه چهارم قرار گرفتند که خوشه های محوری بودند اما توسعه یافته نیستند.
ساخت و اعتباریابی مقیاس شایستگی های گروه آموزشی به عنوان ارشادگر حرفه ای یادگیری معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ساخت و اعتباریابی مقیاس شایستگی های گروه آموزشی به عنوان ارشادگر حرفه ای یادگیری معلمان بود. جهت ساخت و اعتباریابی مقیاس از روش توصیفی – پیمایشی از نوع روش شناختی(پایلت و هانگلر،1999) استفاده شد. در مرحله اول از رویکرد مرور نظام مند پژوهش استفاده شد. منبع گردآوری اطلاعات در بخش ساخت مقیاس، کلیه مقالات مرتبط که در محدوده سال های 2000 تا2021 به چاپ رسیده بودند. بر این اساس و با تحلیل مطالعات انجام شده، مقیاس اولیه با 3 زیر مقیاس، 19 بعد و 93 گویه، ساخته شد. در مرحله دوم برای اعتباریابی مقیاس؛ ابتدا اعتبار صوری آن با استفاده از نظر چند متخصص مرتبط سنجیده و سپس با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر حسب نواحی/ مناطق 260 نفر از سرگروه های آموزشی دوره متوسطه استان فارس انتخاب و مقیاس بین آنها توزیع شد. برای محاسبه روایی همگرا از ضریب همبستگی اسپیرمن، روایی سازه از تحلیل عامل تاییدی مرتبه اول و دوم و برای محاسبه پایایی نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. 12گویه به دلیل ضریب همبستگی پایین فاقد روایی بوده و حذف شدند و 81گویه همبستگی بالا با نمره کل و زیرمقیاس های خود داشته و روایی آنان تایید شد. همچنین، با توجه به بار عاملی بالای زیرمقیاس های دانش(78/0)، نگرش(70/0) و مهارت(94/0)، اعتبار سازه مقیاس تایید و همچنین، ضرایب آلفای کرونباخ مقیاس شایستگی سرگروه ها (84/0) و زیرمقیاس های دانش (88/0)، نگرش (84/0) و مهارت(94/) ، پایایی مقیاس و زیرمقیاس های آن نیز مورد تأیید قرار گرفت. مقیاس نهایی با 3 زیرمقیاس دانش با ابعاد؛ دانش مربوط به ارزشیابی معلمان، ارزشیابی دانش آموزان، یادگیری دانش آموزان، بهسازی و توانمندسازی معلمان، نظارت و راهنمایی آموزشی، و دانش محتوایی؛ زیرمقیاس نگرش با ابعاد نگرش شخصی و جمعی؛ و زیرمقیاس مهارت با ابعاد ارتباط موثر با ذی نفعان، فناوری، پژوهشی، تصمیم گیری و حل مسئله و تعارضات، نظارت بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، تدریس حرفه ای، مهارت توسعه فرهنگ یادگیری در کل مدرسه، ایجاد یادگیری فراگیر محور، هدایت و راهنمایی معلم برای مدیریت رفتار دانش آموزان، ایجاد انگیزه برای معلمان، و نظارت بر تجهیز و استفاده بهینه از وسایل آموزشی، و 81 گویه، ساخته شد.
طراحی مدل ارتقاء نظام آموزشی غیردولتی با تاکید بر آموزش هزاره سوم در مقطع ابتدائی (مورد مطالعه: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، طراحی مدل ارتقاء نظام آموزشی غیردولتی با تأکید بر آموزش هزاره سوم در مقطع ابتدائی می باشد.روش: روش پژوهش ترکیبی مبتنی بر تحقیق آمیخته اکتشافی است. جامعه آماری در بخش کیفی استادان رشته مدیریت آموزشی و علوم تربیتی در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی، مدیران عالی و میانی در نظام آموزش و پرورش و صاحب نظران و کارشناسان و در بخش کمی، معلمان مدارس پسرانه و دخترانه مقطع ابتدائی در مناطق 19 گانه آموزش و پرورش تهران شامل 4724 معلم در 390 مدرسه (3319 کلاس) پسرانه و 4040 معلم در 353 مدرسه (2765 کلاس) دخترانه، به تعداد 8764 نفر بوده، در بخش کیفی با استفاده از روش گلوله برفی تا رسیدن به اشباع نظری با 13 خبره، مصاحبه عمیق انجام و در بخش کمی، برای سنجش مدل، پرسشنامه محقق ساخته 124 گویه ای با روش نمونه گیری خوشه ای نسبی در بین 368 نفر از نمونه ها توزیع گردید. داده های کیفی با تکنیک گرندد تئوری و داده های کمی با تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری و آزمون های تحلیل عاملی اکتشافی و تائیدی تحلیل گردید.یافته ها: نتایج بخش کیفی حاکی از آن بوده که مدل پارادایمی دارای 30 مؤلفه (مفهوم) است. نتایج بخش کمی نشان داد که تمامی مؤلفه های مدل پژوهش، مورد تأیید واقع شدند.نتیجه گیری و پیشنهادات: درنتیجه نتایج بخش اولویت بندی هم، حاکی از اهمیت بیشتر «پیامد» و مؤلفه «جلب مشارکت عمومی» داشته است.نوآوری و اصالت: با عنایت به اهمیت موضوع و هم چنین، استفاده از چهار گام، بررسی مطالعات پیشین، کیفی، کمی و اولویت بندی در تدوین مدل تحقق، پژوهش حاضر از نوآوری مطلوبی برخوردار بوده و ایده های مناسبی را در اختیار محققان آینده قرار خواهد داد
مطالعه علل و زمینه های عدم استقبال بی سوادان از شرکت در کلاس های نهضت سواد آموزی در استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
71 - 86
حوزههای تخصصی:
سواد آموزی خصوصاً سواد آموزی بزرگسالان یکی از مسائل عمده اجتماعی است که نیازمند توجه جدی نهادها و سازمانهای مختلف اعم از دولتی و غیر دولتی است.عدم مراجعه و استقبال افراد کم سواد و بی سواد از کلاسهایی که به همت نهضت سواد آموزی برگزار می شود،در زمره مسائل عمده و اساسی ای است که مقاله حاضر در صدد تبیین چرایی عدم مراجعه و استقبال بی سوادان از آن می باشد. روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر شیوه جمع آوری و دریافت اطلاعات در حوزه مطالعات میدانی و همچنین از نظر ماهیت، کمی می باشد.این مطالعه که در بازه زمانی حدود دوسال و با همکاری تعداد زیادی از همکاران اصلی تحقیق و نیز مسولان، پرسشگران و مصاحبه شوندگان،درگستره استان کردستان انجام شده است، درصدد تبیین عوامل فرهنگی – اجتماعی، خانوادگی، اقتصادی،زمینه ای و روان شناختی مؤثر بر عدم استقبال بی سوادان از کلاسهای نهضت سواد آموزی بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که آموزش های امروزی ما تداعی کننده و طوطی وار است و جایی برای تفکر و چالش یادگیرنده باقی نگذاشته است.در حالی که مدل امروزی آموزش نظریه پردازان گشتالتی هستند که تفکر خلاق و بارآور را مورد توجه قرار داده اند و بر اساس اصولی مانند تقارن، ترمیم و گشتالت ناقص به دنبال درگیری شناختی یادگیرنده در کلاس هستند. در میان عوامل مورد بررسی سه عامل؛انگیزشی،خانوادگی و اقتصادی بیشترین ناثیر را در عدم استقبال بی سوادن از کلاس های نهضت سواد آموزی داشته است.