رویکردهای نوین آموزشی (پژوهش های تربیتی و روانشناختی)

رویکردهای نوین آموزشی (پژوهش های تربیتی و روانشناختی)

رویکردهای نوین آموزشی سال 19 بهار و تابستان 1403 شماره 1 (پیاپی 39) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

طراحی و اعتباریابی الگوی حس حضور در سامانه مدیریت یادگیری مرکز آموزش الکترونیکی دانشگاه شهید بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی حس حضور سامانه مدیریت یادگیری الکترونیکی مرکز آموزش الکترونیکی دانشگاه شهید بهشتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۱۳
حس حضور در محیط های الکترونیکی، پیش زمینه ای مهم در توسعه کارایی این نوع محیط های یاددهی- یادگیری است؛ از این رو، تلاش برای زیادکردن احساس حضور یادگیرندگان در محیط های یادگیری الکترونیکی اهمیت فراوانی دارد. بر همین مبنا، به منظور شناسایی زمینه های حس حضور در سامانه مدیریت یادگیری مرکز آموزش الکترونیکی دانشگاه شهید بهشتی و تدوین الگوی مطلوب، این پژوهش به روش ترکیبی اکتشافی انجام شد. در بخش کیفی پژوهش از روش پدیدارشناسی و در بخش کمی از روش پیمایشی بهره گرفته شد. در بخش کیفی با به کارگیری روش تحلیل محتوای کیفی از نوع استقرایی- قیاسی و همچنین گروه کانونی به شناسایی مؤلفه های سه بُعد شناخته شده از حس حضور (براساس رویکرد قیاسی) و همچنین ابعاد و مؤلفه های جدیدی از حس حضور (براساس رویکرد استقرایی) توجه شده است. در این راستا، جامعه آماری در بخش کیفی را پژوهش های داخلی و خارجی (2010 تا 2021) مرتبط با موضوع پژوهش و همچنین اساتید و متخصصان رشته علوم تربیتی دانشگاه شهید بهشتی در حوزه یادگیری الکترونیکی تشکیل دادند. به این منظور، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور و هدفمند در دسترس، تعداد 75 مقاله به صورت پالایش سیستماتیک و نیز 9 نفر از اساتید مرتبط برای تشکیل گروه کانونی انتخاب شدند. داده های تحقیق با استفاده از نرم افزار MAXQDA تحلیل و براساس نتایج به دست آمده پیشنهادهایی برای شکل گیری الگوی تلفیقی حس حضور ارائه شد. در بخش کمی داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گرد آوری شد. برای پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ 91/0 محاسبه و روایی محتوایی پرسشنامه با محاسبه دو شاخص نسبت روایی محتوا و شاخص روایی محتوا تأیید شد. جامعه آماری بخش کمی را نیز اساتید و دانشجویان مرکز آموزش الکترونیکی دانشگاه شهید بهشتی و متخصصان حوزه فناوری اطلاعات در آموزش تشکیل دادند که 50 نفر از ایشان به روش نمونه گیری در دسترس برای اعتباریابی درونی الگو انتخاب شدند. برای تحلیل داده های کمی از آزمون تی تک نمونه ای استفاده شد. در بخش کیفی پس از پالایش کدهای باز، مؤلفه ها و ابعاد نهایی حس حضور شامل احساس باهم بودن، تنظیم قواعد مشترک میان اعضا، خودکارآمدی درک شده، موفقیت در کسب تجربیات یادگیری، ایجاد توانمندی در به کارگیری دانش جدید، توانمندی در اثرگذاری بر دیگران، خودراهبری یادگیرنده و درگیری فعال یادگیرنده شناسایی شد. در ادامه، ابعاد نهایی حس حضور شامل: حضور اجتماعی، یادگیری، شناختی، فیزیکی، آموزشی، عاطفی، خودگردانی و زیبایی شناختی هستند. نتایج آزمون تی تک نمونه ای برای ارزیابی اعتبار درونی الگو نشان دهنده آن بود که نظر متخصصان در رابطه با کل مدل طراحی شده با سطح معناداری 001/0 و در سطح آلفای 01/0 بیشتر از حد وسط بوده است (01/0 > p)؛ درنتیجه متخصصان اعتبار درونی الگوی طراحی شده را مطلوب ارزیابی کردند.  
۲.

ساخت و اعتباریابی مقدماتی آزمون سنجش آمادگی تحصیلی کودکان برای ورود به دبستان در کشور افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آزمون آمادگی ورود به مدرسه اعتباریابی کشور افغانستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۱۴
یکی از مهم ترین برنامه های نظام آموزشی برای کودکان برنامه سنجش آمادگی تحصیلی کودکان در بدو ورود به دبستان است. هدف پژوهش حاضر ساخت و اعتباریابی آزمون سنجش آمادگی تحصیلی کودکان برای ورود به دبستان در کشور افغانستان» است. این پژوهش با روش توصیفی و آزمون سازی انجام شده است. ابزار پژوهش عبارت است از: آزمون سنجش آمادگی تحصیلی کودکان برای ورود به دبستان که بر اساس منابع مقاله ای به دست آمده و ایجاد شده است. برای این منظور، 100 مقاله علمی پژوهشی مرتبط با موضوع پژوهش از 15 منبع معتبر داخلی وخارجی همچون SID،Magiran ، Irandoc، Ira medex و همچنین، PubMed، Springer، ProQuest، Scopus، Elsevie و Cochrane جمع آوری و بررسی شدند که از تعداد مقاله های یادشده، 34 مقاله که معیار ورود به پژوهش را داشتند تحلیل و بررسی شدند. جامعه آماری شامل کودکان 5 تا 7ساله آماده رفتن به مدرسه در شهر کابل بود که 290 نفر شامل 155 دختر و 135 پسر را در بر می گرفت. با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، در سه ناحیه که شامل ناحیه های 11، 13 و 15 شهر کابل بودند، اعضای نمونه انتخاب شدند. یافته های پژوهش نشان داد آزمون سنجش ورود به دبستان در کشور افغانستان دارای 10 مؤلفه است. این مؤلفه ها عبارت اند از: استدلال عددی، توجه و حافظه، تکمیل تصاویر، استدلال کمی، بازیابی، تداعی بازی، تکرار جمله و عدد، استدلال دیداری - فضایی، حل مسئله، مهارت دیداری - حرکتی. نتایج پژوهش نشان داد آزمون سنجش آمادگی تحصیلی کودکان در کشور افغانستان دارای روایی (روایی سازه و تحلیل عاملی) و پایایی (آلفای کرونباخ 96/0) مناسب است. بر اساس نتایج روان سنجی آزمون سنجش تحصیلی کودکان در کشور افغانستان چنین استنباط می شود که از این ابزار می توان به عنوان ابزار اولیه غربالگری و سنجش ورود به مدرسه استفاده کرد. 
۳.

اثربخشی کاربست رویکرد رجیو امیلیا بر یادگیری درس علوم تجربی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درس علوم تجربی رویکرد رجیو امیلیا مدرسه ابتدایی روش پروژه یادگیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۱۰
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر کاربست رویکرد رجیو امیلیا بر یادگیری درس علوم تجربی پایه سوم ابتدایی است. این پژوهش به روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل نابرابر انجام شد. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان پایه سوم ابتدایی شهر اندیمشک در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ تشکیل دادند که از میان آن ها دبستان پسرانه مدرس با 100 دانش آموز پایه سوم به عنوان نمونه انتخاب شد و به طور تصادفی، ۵۰ نفر از آن ها در دو گروه آزمایش (۲۵ نفر) و کنترل (۲۵ نفر) دسته بندی شدند. گروه آزمایش با الهام از رویکرد رجیو امیلیا و گروه کنترل با روش متداول به مدت 15 جلسه آموزش دیدند. جمع آوری داده ها با آزمون پژوهشگرساخته درس علوم انجام شد. روایی ابزار توسط معلمان و اساتید تأیید شد و پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ 865/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد رویکرد رجیو امیلیا میزان یادگیری دانش آموزان پایه سوم ابتدایی در درس علوم را در هر سه سطح واقعیت ها (81/309F=؛ 001/0P=)، مفاهیم و مهارت های اساسی (67/150F=؛ 001/0P=)، به کارگیری آموخته های موقعیت های جدید (26/144F=؛ 001/0P=) و کل (98/279F=؛ 001/0P=) به طرزی معنادار افزایش داده است. همچنین، ضریب اندازه اثر نشان داد در مجموع، 85 درصد تفاوت دو گروه آزمایش و کنترل به مداخله آزمایشی، یعنی کاربست رویکرد رجیو امیلیا (001/0P<)، مربوط می شود. این مطالعه نشان داد با به کارگیری رویکرد رجیو امیلیا به عنوان رویکردی اکتشافی، تکوینی و سازنده گرا، یادگیری دانش آموزان ممکن است در هر سه سطح (واقعیت ها، مفاهیم و مهارت های اساسی و به کارگیری آموخته ها در موقعیت های جدید) افزایش یابد؛ از این رو، به کارگیری و استفاده از این رویکرد برای آموزش اثربخش علوم تجربی به دانش آموزان دوره ابتدایی پیشنهاد می شود. 
۴.

مدل مفهومی عوامل مؤثر بر سواد ریاضی بر اساس دیدگاه دانش آموزان پایل نهم: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سواد ریاضی مطالعه پیزا دانش آموزان پایه نهم پژوهش کیفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۱۲
پژوهش حاضر با هدف ارائه یک مدل مفهومی از عوامل مؤثر بر سواد ریاضی از دیدگاه دانش آموزان پایه نهم انجام شد. داده ها با رویکرد کیفی با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شدند. شرکت کنندگان پژوهش از میان دانش آموزان پایه نهم شهر اصفهان بودند که با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند و به روش ملاک محور انتخاب شدند. در این پژوهش، اشباع نظری با 15 دانش آموز حاصل شد. داده های کیفی حاصل از مصاحبه ها با استفاده از فرآیند کدگذاری های باز، محوری و انتخابی، تجزیه وتحلیل شدند. به منظور حصول اطمینان از کیفیت پژوهش و اعتباریابی یافته ها از راهبردهایی متعدد مانند تعامل مستمر با مشارکت کنندگان و همچنین ارزیابی، بازبینی و تأیید داده ها توسط صاحب نظران بهره گرفته شد. بر اساس دیدگاه دانش آموزان پایه نهم، مقوله ها و زیرمقوله های شناسایی شده در دو دسته کلی عوامل بیرونی و عوامل درونی دسته بندی شدند. عوامل درونی شامل زیرمقوله های یادگیری ریاضی، مطالعه ریاضی، انگیزش، فراشناخت، مهارت حل مسئله و باورها طبقه بندی شدند و زیرمقوله های جامعه، محیط آموزشی و خانواده ذیل عوامل بیرونی مؤثر بر سواد ریاضی دانش آموزان پایه نهم قرار گرفتند. در نهایت، و به عنوان یافته کلی پژوهش، مدل مفهومی عوامل مؤثر بر سواد ریاضی دانش آموزان تدوین و ارائه شد.  
۵.

تعیین نگرش معلمان به «اشتباه» و «اشتباه کردن» در فرایند یادگیری و بهبود فرهنگ مواجهه با آن (مورد مطالعه: دانش آموزان دوره ابتدایی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اشتباه اشتباه کردن دانش آموزان فرهنگ مواجهه با اشتباه و نگرش معلمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۱۸
هدف پژوهش شناسایی نگرش معلمان به اشتباه و اشتباه کردن در فرایند یادگیری و بهبود فرهنگ مواجهه با آن در رویارویی با دانش آموزان دوره ابتدایی بود. برای دست یابی به این هدف از پارادایم تفسیری، رویکرد کیفی و راهبرد پدیدارشناسی از نوع ون مانن و توصیفی - تحلیلی بهره برده شد. میدان پژوهش شامل معلمان دوره ابتدایی کردستان در سال تحصیلی 1402-1403 بود که با نمونه گیری هدف مند ملاک محور، به تعداد 12 نفر تا رسیدن به درجه اشباع انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته پژوهشگرساخته و فرمت داده ها صوت بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تکنیک قیاسی - استقرایی بهره برده شد. یافته ها در دو بخش تحلیل شدند: بخش نخست، نگرش و رفتارهای معلمان در قبال اشتباهات دانش آموزان که شامل پنج تم، چهار مقوله و 55 مضمون بود و بخش دوم، راهکارهای معلمان برای بهبود فرهنگ مواجهه با اشتباه کردن شامل دو تم و 22 مضمون بود. نتایج یافته ها بیانگر این بود که نگرش و تصور معلمان از اشتباه و اشتباه کردن چندان مطلوب نیست و به ندرت آن را بخش طبیعی از فرایند یادگیری می دانند؛ از این رو، ضروری است تا با برگزاری دوره های آموزشی فرهنگ مواجهه با اشتباه کردن برای معلمان، به ارتقای فرهنگ مواجهه با اشتباه پذیری اهتمام شود. در این رابطه، ایجاد فضایی حمایتگر به منظور ایجاد فرهنگ اشتباه پذیری در مدارس نقشی جالب توجه در تربیت پذیری دانش آموزان و ارتقای کیفیت نظام آموزشی دارد.     
۶.

ارزیابی تلفیق فناوری توسط معلمان در آموزش های الکترونیکی مدارس ابتدایی بر اساس استانداردهای بین المللی فناوری در آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آموزش الکترونیکی ارزیابی استانداردهای بین المللی فناوری در آموزش تلفیق فناوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۱۳
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تلفیق فناوری توسط معلمان در آموزش های الکترونیکی مدارس ابتدایی مبتنی بر استانداردهای انجمن بین المللی فناوری در آموزش (ISTE) انجام شد. روش پژوهش از منظر هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه انجام، توصیفی - پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان مرد مدارس ابتدایی ناحیه یک شهر همدان در سال تحصیلی 1402-1401 بود. حجم نمونه شامل 140 نفر از جامعه آماری مدنظر بود که با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان، به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه پژوهشگرساخته بر مبنای استانداردهای بین المللی فناوری در آموزش برای معلمان استفاده شد که روایی آن از نظر اساتید فناوری آموزشی تأیید شد و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ 85 درصد به دست آمد. یافته ها نشان داد وضعیت تلفیق فناوری توسط معلمان مرد ابتدایی منطقه یک شهر همدان در آموزش های الکترونیکی از بُعد مفاهیم و عملیات های فناوری، برنامه ریزی تدریس با توجه به محیط های یادگیری مؤثر و چندگانه، طراحی تجربه ها و محیط های یادگیری، سنجش و ارزشیابی، عملکرد حرفه ای و بهره وری و مباحث انسانی، قانونی، اخلاقی و اجتماعی فناوری در سطحی مطلوب قرار دارد. همچنین، معلمان در تلفیق فناوری مبتنی بر استانداردهای فناوری آموزشی از منظر سن، تحصیلات و سابقه خدمت تفاوتی معنادار با هم ندارند. مبتنی بر نتایج حاصل از این پژوهش، می توان گفت معلمان ابتدایی اقدام های مربوط به ابعاد و شاخص های تلفیق فناوری را با هم به صورت یکپارچه در آموزش های الکترونیکی استفاده می کنند و همین امر می تواند وضعیت تلفیق فناوری در فرایند یاددهی - یادگیری را منطبق با استانداردهای جهانی قرار دهد؛ از این رو، پیشنهاد می شود مسئولان و برنامه ریزان برای ماندگاری و بهبود این وضعیت پیگیری لازم را انجام دهند.   
۷.

تدوین چارچوب برنامه درسی هدایت تحصیلی شغلی در نظام آموزش وپرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چارچوب برنامه درسی هدایت تحصیلی شغلی رویکرد آمیخته نظام آموزش وپرورش ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳ تعداد دانلود : ۲۱
پژوهش حاضر با هدف تدوین چارچوب برنامه درسی هدایت تحصیلی شغلی در نظام آموزش وپرورش ایران با استفاده از رویکرد آمیخته (کیفی کمّی) طی دو گام انجام شده است. در گام اول، به منظور شناسایی و تبیین عناصر و مؤلفه های چارچوب برنامه درسی هدایت تحصیلی شغلی، با استفاده از روش مرور نظام مند، 81 منبع مطالعاتی بین المللی از بین کلیه کتاب ها، مقاله ها، گزارش های پژوهشی، اسناد معتبر در حوزه برنامه درسی هدایت تحصیلی در بازه زمانی بین 2022-2001 به عنوان نمونه انتخاب شدند. در گام دوم، به منظور سنجش روایی با استفاده از روش پیمایشی، 15 نفر از خبرگان با شیوه روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در گام اول کاربرگ فیش برداری بود و و در گام دوم از کاربرگ روایابی پژوهشگرساخته استفاده شد. تحلیل داده ها نیز در گام اول با استفاده از روش کوربین و اشترواس طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام شد. داده های روایابی چارچوب تدوین شده نیز با استفاده از روش کمی و با استفاده از آماره های توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (آزمون های ناپارامتریک خی دو و آزمون یومن وایت نی) تحلیل شد. یافته های پژوهش عناصر و مؤلفه های چارچوب برنامه درسی هدایت تحصیلی شغلی در نظام آموزش وپرورش ایران را در 6 عنصر و 17 مؤلفه شامل منطق (چرایی، چیستی)، اهداف (توسعه بینش تحصیلی، شغلی، فردی اجتماعی)، محتوا (حوزه های یادگیری، الگوی سازمان دهی محتوا، ملاک انتخاب محتوا)، اجرا (زمان، معلم مشاور، رویکرد و فعالیت های یادگیری، زیرساخت ها و الزامات)، ارزشیابی (نقش، فرایند، ابزارها و تکنیک ها) و برون دادهای یادگیری (خودآگاهی، کاوش و اقدام تحصیلی شغلی) نمایان کرد. در نهایت، تحلیل نظرات متخصصان موضوعی، روایی هر یک از عناصر و مؤلفه ها را به تفکیک و همچنین، روایی چارچوب نهایی برنامه درسی هدایت تحصیلی شغلی در نظام آموزش وپرورش ایران را با 12 شاخص شامل جامع بودن، کلان نگری، آینده نگری، مبتنی بر نیاز بودن، بومی بودن، سازگاری درونی، قابلیت توصیف گری، قابل درک بودن، راهنمای عمل و اقدام، بهینه سازی فرایند، نظم بخشی و قابلیت به روز رسانی و توسعه تأیید کرد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که با توجه به ضرورت آماده سازی و تجهیز دانشی، مهارتی و نگرشی دانش آموزان برای انتخاب رشته تحصیلی شغلی، چارچوب تدوین شده برنامه درسی می تواند جایگزینی مناسب برای برنامه فعلی هدایت تحصیلی شغلی در نظام آموزش وپرورش باشد و از این طریق چالش های موجود در این زمینه را برطرف کند.  
۸.

ادراک معلمان از چالش های تدریس یادگیری خودتنظیمی در کلاس درس: یک مطالعه کیفی پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادراک معلمان پدیدارشناسی چالش های تدریس یادگیری خودتنظیمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۲۰
هدف پژوهش بررسی ادراک معلمان از چالش های تدریس یادگیری خودتنظیمی در کلاس درس بود. پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و با روش پدیدارشناسی انجام شد. جامعه پژوهش تمامی معلمان شاغل در مدارس ابتدایی دوره دوم شهرستان تربت حیدریه و روش نمونه گیری، هدفمند بود. با 12 نفر از جامعه پژوهش در سال تحصیلی 403-1402 بر اساس اشباع نظری داده مصاحبه شد. برای حصول اطمینان از روایی پژوهش از راهبردهای بررسی توسط اعضا و کسب اطلاع از همگنان و به منظور تحلیل داده ها از روش کلایزی و کدگذاری، مقوله بندی و استخراج مضمون های اصلی استفاده شد. بر مبنای نتایج، 162 مفهوم و 34 مقوله حاصل شدند که در پنج مضمون مربوط به چالش های تدریس یادگیری خودتنظیمی با عناوین «شایستگی حرفه ای ناکافی معلم»، «کاستی های دانش آموزی»، «معضلات فیزیکی و انسانی مدرسه»، «فرهنگ آموزشی نامتناسب والدین» و «محدودیت و ضعف در امور سازمانی» دسته بندی شدند. کاربست و توجه به چالش های تدریس یادگیری خودتنظیمی که در پژوهش حاضر مطرح شد به افزایش آگاهی معلمان، مدیران و مسئولان آموزش وپرورش از این سازه مهم منجر خواهد شد و راه برای طراحی مداخلات و برنامه ریزی مؤثر به منظور بهبود کیفیت آموزش و توسعه یادگیری خودتنظیمی دانش آموزان که متغیری اساسی در موفقیت تحصیلی و یادگیری مادام العمر است، هموارتر خواهد کرد.  

آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۳۵