فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۱۷٬۹۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
آموزش تاریخ در همه کشورهای دنیا بدون درنظرگرفتن سطح پیشرفت مادی و معنوی، چالش برانگیز بوده و باتوجه به تغییر پرشتاب نسل ها ضرورت تغییر روش ها الزامی است. درس تاریخ، محتوای کتاب های درسی از مدرسه تا دانشگاه، روش های تدریس، استفاده از ابزارها و امکانات کمک آموزشی، چگونگی ایجاد انگیزش در دانش آموزان و دانشجویان، تفاوت نگاه معلم و استاد به موضوعات تاریخ با نگاه حاکمیت، به روزرسانی اطلاعات معلمان و اساتید تاریخ، پرسش های مهم ذهنی دانش آموزان و دانشجویان و عموم مردم در حیطه تاریخ، و ده ها مسئله ریزودرشت دیگر که چالش آموزش تاریخ را بسیار عمیق می کند و این امر در کشورهای چون ایران، بسیار پیچیده و دشوارتر می گردد. هدف مقاله حاضر، بیان چالش ها و مشکلات آموزش تاریخ نیست؛ بلکه بیان چگونگی انتقال و آموزش تاریخ به مخاطب به فرض کاهش یا رفع چالش هاست. اصولاً هدف از آموزش تاریخ، انتقال یک پیام به روش درست به مخاطب است که آموزش را عمیق و دائمی سازد. سؤال اصلی این است که چه روشی یا روش هایی می تواند نسل جدید که با فنّاوری های نوین آشناست، جذب کند. نگارنده باتوجه به تجربه در امر بازیگری و کارگردانی نمایش و همین طور آموزش تاریخ به عنوان یک معلم دانشگاه، روش هنرهای نمایشی تلفیقی تعزیه و سبک برشتی (روایی) را مؤثر و مفید یافته است. روش تحقیق مقاله توصیفی – تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای و تجربه نگارنده هست.
بازشناسی مؤلفه های شاگردپروری در تربیت اسلامی با تکیه بر سلوک معلمی شهید ثانی و فیض کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبردهای نوین تربیت معلمان سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
332 - 307
حوزههای تخصصی:
اندیشمندان اسلامی با سودبردن از دو منبع مهم و غنی اسلامی یعنی قرآن و سنت، اندیشه های تربیتی خود را ارائه نموده اند. از این رو پژوهش حاضر با تمرکز بر آراء تربیتی و سلوک معلمی شهید ثانی و فیض کاشانی به عنوان دو اندیشمند بزرگ اسلامی به دنبال بازشناسی مؤلفه های شاگردپروری در نظر ایشان می باشد. در این پژوهش کیفی از روش تحلیل مضمون استفاده شد. به این صورت که دو کتاب منیه المرید تالیف شهید ثانی و کتاب المحجه البیضاء تالیف فیض کاشانی که در حوزه تربیت و اخلاق می باشند و در آن ها به آداب متقابل شاگرد و استاد پرداخته شده است با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت. در اسناد بررسی شده 21 مضمون فراگیر شناسایی شد که در قالب دو مضمون سازمان دهنده سلوک اخلاقی (11 مضمون) و سلوک علمی (10 مضمون) دسته بندی شده و درنهایت همه مضامین ذیل مضمون فراگیر شاگردپروری قرار گرفته شد. یافته های پژوهش نشان داد که از میان مضامین احصا شده، 9 مضمون؛ مهربانی و خیرخواهی، عفت نفس و خلوص نیت، رعایت انصاف و احترام، رضای خداوند، تواضع و فروتنی، ممانعت تلویحی، توجه به فهم و استعداد، آموزش تدریجی و رتبه بندی مطالب و همراهی علم و عمل از غنای بیشتری برخوردار بوده و در آثار بررسی شده حضور پرمایه ای داشته اند و مهم ترین مؤلفه های شاگردپروری از منظر شهید ثانی و فیض کاشانی به حساب می آیند. درنتیجه اندیشمندان اسلامی نظیر شهید ثانی و فیض کاشانی به اهمیت و نقش معلم واقف بوده و ضمن توجه به مؤلفه های معلم شاگردپرور، بخشی از آثار خود را به شرح این مهم اختصاص داده اند.
کاوشی در توجه به مقوله صنعت در کتاب های درسی شیمی دوره متوسطه دوم ایران: یافته ها و راهکارهای بهبود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی محتوای کتاب های درسی شیمی دوره دوم متوسطه ایران از نظر توجه به مقوله صنعت پرداخته است. پژوهش کاربردی - توصیفی از نوع تحلیل محتواست. جامعه آماری کتاب های شیمی سال دهم، یازدهم، دوازدهم و همچنین کتاب شیمی فنی و حرفه ای - کاردانش چاپ سال تحصیلی 1401-1400 بوده است. این پژوهش تمام محتوای این کتاب ها، شامل متن، تصاویر، جدول ها و تکالیف را در برمی گیرد که از روش نمونه گیری تمام شماری استفاده شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با کمک آمار توصیفی و پایایی روش به شیوه متخصصین انجام شد. نتایج نشان داد که کتاب های شیمی دوره دوم متوسطه از نظر توجه به مقوله صنعت دارای شباهت ها و تفاوت هایی هستند. در هر چهارکتاب توجه به صنایع سطح دوم (صنایع تولیدی) نسبت به دو سطح دیگر بیشتر بود. به استثنای شیمی پایه یازدهم که در آن فراوانی مربوط به صنایع سطح اول نسبت به صنایع سطح سوم با اختلاف اندکی، بیشتر بود، در سایر کتاب ها، صنایع سطح سوم در جایگاه دوم قرار داشت. کتاب شیمی یازدهم با اختلاف زیادی از سایر کتاب ها، بیشترین توجه را به مقوله صنعت داشت و سه کتاب دیگر توجه تقریباً یکسانی نسبت به مقوله صنعت داشتند. 0/62 درصد موارد کدگذاری شده، در متن کتاب های درسی بود و تصاویر کتاب با 2/36 درصد در جایگاه دوم قرار داشت و 8/1 درصد، سهم تکالیف کتاب درسی بود. هیچ مورد مرتبط با صنعت در جدول های کتاب های درسی شیمی کدگذاری نشد.
شناسایی ویژگی های مطلوب برنامهدرسی آموزش علوم مبتنی بر علوم اعصاب شناختی از دیدگاه معلمان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی ویژگی های مطلوب برنامه درسی مبتنی بر یافته های علوم اعصاب شناختی در آموزش علوم تجربی دوره ابتدایی انجام شد. روش مورد استفاده ترکیبی (کیفی و کمی) است. در بخش کیفی به روش فیش برداری و تحلیل محتوای قیاسی، داده های مرتبط با علوم اعصاب شناختی گردآوری شد. به منظور تعیین روایی محتوایی، در دو مرحله از نظرات صاحب نظران استفاده شد. جامعه آماری مرحله اول اساتید و هیات علمی در حوزه علوم اعصاب و اعصاب شناختی و در مرحله بعد متخصصان برنامه ریزی درسی و آموزش علوم بودند. روش نمونه گیری هدفمند و ابزار پژوهش از نوع پرسشنامه محقق ساخته بود. در بخش کمی از روش توصیفی - همبستگی استفاده شد. جامعه آماری شامل معلمان مدارس دوره ابتدایی شهر تبریز به تعداد 1256 نفر بود. حجم نمونه آماری با استفاده از جدول مورگان، 365 نفر تعیین و با روش خوشه ای تصادفی یک مرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته شامل 70 گویه در قالب ده مولفه بود. در تحلیل داده ها با استفاده از شاخص های گرایش مرکزی و پراکندگی و در تعیین روایی سازه (اعتبار مولفه های برنامه درسی) از تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و PLS انجام یافت. پایایی الگوی برنامهدرسی به روش آلفای کرونباخ 97/0 به دست آمد. در این بررسی تمامی رهنمودهای آموزشی شناسایی شده در مرحله کیفی، در قالب ده عنصر برنامه درسی در مدل اَکِر مورد تایید قرار گرفت. نتایج این پژوهش می تواند به عنوان نقشه ای برای هدایت طراحی آموزشی در حوزه های مختلف آموزش علوم تجربی بخصوص در دوره ابتدایی باشد.
تاثیر آموزش برنامه درسی کار و فناوری مبتنی بر تفکر طراحی بر شایستگی هیجانی_ اجتماعی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
172 - 145
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش برنامه درسی کاروفناوری با تاکید بر رویکرد تفکر طراحی بر شایستگی های هیجانی_ اجتماعی دانش آموزان دختر انجام شد. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول شهرستان بهارستان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. از میان اعضای جامعه 40 نفر به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مساوی آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 45 دقیقه ای تحت آموزش کار و فناوری مبتنی بر تفکر طراحی قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی ندید. داده ها با پرسشنامه شایستگی هیجانی_اجتماعی جمع آوری و با روش آزمون تحلیل واریانس چندگانه ترکیبی در نرم افزار Spss23 تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند که میانگین نمرات شایستگی های هیجانی_اجتماعی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، در مرحله پس آزمون افزایش معناداری داشته است. با توجه به یافته های به دست آمده از اجرای برنامه آموزشی برنامه درسی کار و فناوری مبتنی بر تفکر طراحی و افزایش معنادار نمرات شایستگی هیجانی اجتماعی دانش آموزان در مرحله پس آزمون می توان گفت که برنامه مذکور اثربخش بوده است. به عبارت دیگر آموزش برنامه درسی کار و فناوری مبتنی بر تفکر طراحی باعث افزایش خرده مؤلفه های شایستگی هیجانی_ اجتماعی (خودآگاهی، تصمیم گیری مسئولانه، روابط بین فردی، آگاهی اجتماعی و خود مدیریتی) در دانش آموزان دختر شد (05/0p<). در نهایت با استفاده از رویکرد تفکر طراحی فرد می تواند از قابلیت های فردی و شرایط محیطی خود استفاده مؤثری کند و به خوبی می تواند این قابلیت ها و توانایی ها را توسعه دهد.
تحلیل محتوای کتاب فیزیک پایه یازدهم رشته ریاضی- فیزیک بر اساس رویکرد ماهیت علم
منبع:
پژوهش در آموزش علوم تجربی سال دوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۷
24 - 36
حوزههای تخصصی:
هدف آموزش درتمام نظام های آموزشی دستیابی به سواد علمی است و درک ماهیت علم یکی ازجنبه های ضروری آن می باشد. ماهیت علم درپی ارائه توصیفی از چیستی علم، سازوکار علم، چگونگی کار دانشمندان به مثابه یک گروه اجتماعی و چگونگی اثر گذاری جامعه بر جهت دهی فعالیت علمی و بالعکس می باشد. این پژوهش با هدف بررسی مولفه های ماهیت علم در ارائه محتوای آخرین نگاشت کتاب درسی فیزیک پایه یازدهم رشته ریاضی-فیزیک بود. در این پژوهش از روش تحلیل محتوا استفاده شد. نمونه شامل کل محتوای کتاب فیزیک پایه یازدهم و واحد نمونه گیری شامل پاراگراف بود. برای بررسی چگونگی ارائه محتوا از سیستم امتیازدهی روبریک استفاده شد. دادهها با استفاده از همسوسازی اعتبار یابی شد. یافتهها نشان داد، بیشترین تاکید کتاب درسی فیزیک بر جنبه های خلاقیت ، رابطه علم با تکنولوژی و شواهد و مدارک بوده و به جنبه ی خلاقیت، محدودیت در علم و نظریه و قانون به صورت ضمنی اشاره شده است. همچنین، دو مولفه نفوذ اجتماعی و فرهنگی و روش علمی منحصربه فرد در علم در کتاب فیزیک سال یازدهم رشته ریاضی – فیزیک به خوبی معرفی و تبیین نشده است. میتوان نتیجه گرفت اغلب مفاهیم و نظریه های مطرح شده در کتاب به صراحت مولفههای ماهیت علم را توضیح نمیدهند و اغلب این مفاهیم به صورت ضمنی دیدگاه معیوبی از علم ارائه میدهند.
بررسی تحلیلی ضریب تعامل و میزان پویایی متغیرهای متن، تصاویر و پرسش ها در کتاب علوم سال سوم مقطع ابتدایی
منبع:
پژوهش در آموزش علوم تجربی سال دوم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸
41 - 52
حوزههای تخصصی:
تغییر رویکرد دانش محور به مهارت محور و روش های فعال و تعاملی به جای روش های سنتی از راهبردهای اصلی آموزش و پرورش است. تدوین کتاب های درسی هم بر همین اساس دچار تحول شده است .هدف از پژوهش حاضر تحلیل محتوای کتاب علوم پایه سوم ابتدایی براساس تکنیک ویلیام رومی است . جامعه مورد مطالعه در پژوهش ، کتاب علوم تجربی پایه سوم ابتدایی می باشد که همه فصول این کتاب به عنوان نمونه آماری مورد تحلیل قرار گرفته است . واحد های تجزیه و تحلیل، شامل متن ، پرسش ها و تصاویر کتاب است و بر اساس متغیرها و پارامترهای فعال و غیر فعال، با فرمول ویلیام رومی، تحلیل و ضریب تعامل آنها مشخص شده است. با توجه به یافته های تحقیق، ضریب تعامل 0.62 برای متن ، ضریب تعامل 0.85 برای تصاویر و ضریب تعامل1.5 برای پرسش ها به دست آمده است. بنا بر این متن کتاب ، طراحی تصاویر و پرسش های کتاب به صورت فعال تدوین و طراحی شده اند و در فرایند یاد دهی و یادگیری، فراگیران را فعالانه درگیر می کنند.
تاثیر رهبری توزیع شده بر رضایت شغلی معلمان با نقش میانجی خودکارآمدی معلمان مدارس دخترانه اسلامشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
79-96
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت در رضایت شغلی در سیستم آموزش و پرورش به ویژه معلمان در تربیت و آموزش نسل آینده ساز جامعه این پژوهش با هدف تعیین میزان تاثیر رهبری توزیع شده بر رضایت شغلی معلمان با نقش میانجی خودکارآمدی معلمان در مدارس دخترانه اسلامشهر صورت پذیرفت. پژوهش از نظر هدف کاربردی است و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی و نهایتاً از نظر نحوه جمع-آوری داده ها جزء تحقیقات پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان و مدیران مدارس دخترانه شهر اسلامشهر به تعداد870 بود که با استفاده از فرمول کوکران، 266 نفر به عنوان نمونه انتخاب که به270 نفر افزایش یافت. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بود و روایی آن بر اساس روایی محتوایی و پایایی آن با آلفای کرونباخ به ترتیب رهبری توزیع شده(825/0)، رضایت شغلی(889/0)و خودکارآمدی (837/0) بدست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از شاخص های آمار توصیفی و در بخش استنباطی از روش معادلات ساختاری و تحلیل دو سطحی با نرم افزار PLSوHLM استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که رهبری توزیع شده با آماره t مسیر برابر با 929/3 بر رضایت شغلی معلمان تاثیرگذار است همچنین آماره t مسیر متغیر رهبری توزیع شده به خودکارآمدی برابر با 182/5بود نشان از رابطه مثبت و معنادار میان این دو متغیر دارد. اما رابطه میان خودکارآمدی معلمان به رضایت شغلی با آماره t مسیر برابر با 279/1 و مورد تایید قرار نگرفت. براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که با استفاده از سبک رهبری توزیع شده می توان رضایت شغلی در سطح معلم و مدرسه را بهبود بخشید.
فراتحلیل متغیرهای مرتبط با موفقیت دانش آموزان ایرانی در مطالعات بین المللی آزمون تیمز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
58 - 69
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی اندازه اثر متغیرهای همبسته با موفقیت دانش آموزان در آزمون تیمز در ایران است. روش پژوهش حاضر از نوع فراتحلیل بود. از این رو با استفاده از پایگاه های اطلاعاتی داخلی و خارجی نسبت به یافتن و جمع آوری تمام گزارش های پژوهشی اقدام شد. نمونه مطالعات مورد استفاده شامل 13 مطالعه انجام شده از سال 1389 تا 1401 در سراسر ایران می باشد. داده های حاصل از این 13 مطالعه با روش اندازه اثرضریب همبستگی پیرسون برای مدل اثرهای ثابت مورد فراتحلیل قرار گرفتند. کلیه تحلیل های آماری با استفاده از ویرایش دوم نرم افزار جامع فراتحلیل انجام شد. یافته ها نشان داد که میانگین اندازه اثر کلی برای مدل اثرات ثابت برابر 605/0 و برای اثرات تصادفی برابر 597/0 است که هر دو در سطح 001/0 معنی دار هستند. بنابراین میانگین اندازه اثر پژوهش حاضر (605/0) را می توان اندازه اثر متوسط تا زیاد موفقیت دانش آموزان در آزمون تیمز تفسیر کرد. بین کیفیت تدریس معلم، جنسیت، انگیزش، فعالیت های آموزشی در مدرسه، برنامه آموزشی مدارس، خودپنداره،وضعیت اقتصادی- اجتماعی، ارتباط والدین با مدارس، نگرش، آموزش مهارتهای تفکر، جو مدرسه، محل مدرسه و پیشینه خانوادگی با موفقیت دانش آموزان در آزمون تیمز اندازه اثر معنی داری وجود دارد.
طراحی، تدوین و روایی یابی برنامه مداخله مبتنی بر کارکردهای اجرایی و بررسی اثربخشی آن بر تعامل اجتماعی کودکان طیف اتیسم با عملکرد بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۸۷)
۱۰۸-۹۳
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی، تدوین و روایی یابی برنامه مداخله مبتنی بر کارکردهای اجرایی و بررسی اثربخشی آن بر تعامل اجتماعی کودکان طیف اتیسم با عملکرد بالا انجام شد. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی با پیش آزمون پس آزمون همراه با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش حاضر کودکان دارای اختلال اتیسم 6 تا 12 ساله شهر ارومیه (274 نفر) در سال تحصیلی 98-98 از مدرسه ویژه اختلال اتیسم بودند، از بین کل جامعه هدف به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 40 نفر اتیسم با عملکرد بالا با استفاده از مقیاس تشخیص اتیسم گیلیام (گیلیام،1995) انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20) و کنترل (20) قرار گرفتند، پس از اجرای پیش آزمون، گروه آزمایش تحت آموزش برنامه کارکردهای اجرایی قرار گرفت، این برنامه به وسیله پژوهشگران طراحی شد که شامل 24 جلسه بود که در آن 4 مهارت (حافظه کاری، بازداری، انعطاف پذیری و توجه) آموزش داده می شد، در این مرحله کودکان گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند و دوباره پس آزمون اجرا شد و داده های به دست آمده از پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از روش تحلیل کواریانس تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که در مرحله پس آزمون بین میانگین تعامل اجتماعی دو گروه آزمایش و کنترل در سطح (P<01) تفاوت معناداری وجود دارد؛ به این معنا که برنامه مداخله ای باعث افزایش نمرات تعامل اجتماعی کودکان اتیسم نسبت به مرحله پیش آزمون شده است. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که برنامه مداخله مبتنی بر کارکردهای اجرایی علاوه بر داشتن روایی محتوایی مناسب، بر تعامل اجتماعی کودکان طیف اتیسم با عملکرد بالا اثربخش بوده است. با توجه به اثربخشی برنامه مداخله مبتنی بر کارکردهای اجرایی پیشنهاد می شود که این برنامه جهت ارتقای مهارت های اجتماعی کودکان اتیسم در مراکز آموزشی و توانبخشی استفاده شود.
توسعه مهارت های مورد نیاز دانشجویان مهندسی برای انطباق با تقاضاهای صنعت 4.0: رهنمودهایی برای طراحی و اجرای برنامه های درسی جدید دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
101 - 135
حوزههای تخصصی:
امروزه این نگاه نهادینه شده است که دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی، می توانند رویکردهای آموزشی و یادگیری خود را از طریق برنامه درسی ارتقا دهند. مطالعات اخیر نشان داده است که بسیاری از دانشگاه های جهان در حال انطباق برنامه های درسی و رویکردهای آموزشی خود با نیازهای صنعت 4.0 هستند. هدف از مطالعه کنونی، شناسایی مهارت های دیجیتالی قابل تامل در تدوین برنامه درسی دانشجویان مهندسی و ارائه سازوکارهایی جهت انطباق شایستگی های دانشجویان مهندسی با صنعت 4.0 می باشد. روش مطالعه، فراترکیب یا سنتز پژوهی با استفاده از گام های شش گانه سندلوسکی و باروسو (2006) بوده است. با جستجو در پایگاه های معتبر تعداد 61 مطالعه مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته و مضمون سازی گردید. یافته های پژوهش نشان داد که مهارت های موردنیاز دانشجویان مهندسی در برنامه های درسی شامل: 1. مهارت های فناورانه و دیجیتالی؛ 2. مهارت مهندسی و 3. مهارت های پایه می باشد. همچنین یافته های پژوهش 21 سازوکار ازجمله 1. طراحی برنامه درسی منطبق با الزامات صنعت 4.0؛ 2. استفاده و کاربرد عملی فناوری های دیجیتال در برنامه های درسی موسسات آموزش عالی 3. تدوین برنامه درسی همگرا براساس فناوری های نوین و تغییرات بنیادین در ساختار آموزش، محتوای دروس و تدریس 4. آموزش آزمایشگاه محور و عملی در برنامه های درسی آموزش مهندسی؛ 5. آموزش دانشجویان بر اساس یک بستر فناورانه را جهت توسعه مهارت های دیجیتالی در برنامه های درسی مهندسی برای انطباق با تقاضاهای صنعت 4.0 الزامی می داند. در پایان این مقاله، رهنمودهای عملیاتی برای به روزرسانی برنامه های درسی دانشگاهی ارائه می نماید.
ارائه الگوی جاری برنامه درسی با نشاط در دوره ابتدایی: رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
184 - 205
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی جاری نشاط در برنامه های درسی مقطع ابتدایی بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش داده بنیاد انجام گرفت. مشارکت کنندگان بالقوه پژوهش شامل کلیه کارگزاران دخیل در نشاط در برنامه های درسی دوره آموزش ابتدایی بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع ملاک محور انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته چهارده نفر از معلمان، پنج نفر از مدیران مدارس، هشت نفر از اولیا دانش آموزان جمع آوری شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای لینکن و گوبا استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دهنده ی بیست و یک مفهوم محوری و هشت مقوله منتخب است که در قالب مدل پارادیمی شامل غفلت از نشاط در برنامه های درسی و تربیتی مدارس به عنوان مقوله ی محوری و شرایط علّی (ضعف مدیریتی مدارس، ضعف در فرهنگ آموزشی مدارس، ضعف در روابط اجتماعی دانش آموزان)، عوامل زمینه ای (عوامل فرهنگی- اجتماعی، عوامل سازمانی و عوامل آموزشی)، شرایط مداخله ای تسهیل گر(عوامل شخصیتی و فردی، جذابیت محتوایی کتب درسی، توجه به تفاوت های فردی و ارزشیابی کیفی)، شرایط مداخله گر محدودکننده (چالش های فردی، چالش های فرهنگی و چالش های مدرسه ای)، راهبردها (تعاملات و ارتباطات دانش آموزان، صمیمی سازی فضای کلاسی توسط معلمان، توجه به روش های فعال تدریس، پویاسازی فضای فیزیکی) و پیامد (افزایش افسردگی و سرخوردگی تحصیلی) سازمان یافت. بنابراین می توان نتیجه گرفت توجه به زمینه های فرهنگی- اجتماعی، سازمانی و آموزشی در تلفیق نشاط در برنامه های درسی مورد نیاز است.
شناسایی برنامه های درسی پنهان ناشی از جوّ اجتماعی مدارس ابتدایی: تعاملات مدیران- نومعلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۲شماره ۳
89 - 115
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش شناسایی برنامه های درسی پنهان ناشی از جوّ اجتماعی مدارس ابتدایی با تمرکز بر تعاملات میان نومعلمان فارغ التحصیل از دانشگاه فرهنگیان و مدیران مدارس ابتدایی بود. این مطالعه با رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون انجام شد. جامعه پژوهشی 108 نفر از دانشجو معلمان ورودی سال 1391 در دانشگاه فرهنگیان بودند که اکنون (سال 1400) به عنوان نومعلم در شهر مشهد مشغول به خدمت هستند. مشارکت کننده های پژوهش حاضر، 25 نفر از این نومعلمان بودند که با آنها مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گرفت. مصاحبه های مکتوب شده با استفاده از روش تحلیل مضمون، تجزیه وتحلیل شد. برای اعتبار تحقیق، معیارهای لینکلن وگابا مورد استفاده قرار گرفت. بر اساس یافته های به دست آمده عمده ترین برنامه های درسی پنهان حاکم بر جوّ اجتماعی مدارس ابتدایی را می توان در قالب 4 مضمون فراگیر(شامل نگرش ها و انتظارات پنهان مدیر در تعامل نومعلم با دانش آموزان، تعامل نومعلم با همکاران، تعامل نومعلم با مدیر و تعامل نومعلم با والدین دانش آموزان)، همچنین21 مضمون سازمان دهنده و 62 مضمون پایه دسته بندی کرد. نتایج این پژوهش بیانگر آن بود که بیشتر مدیران مدارس ابتدایی، به رغم برخورداری از سابقه بالای مدیریتی، اما "فاقد دانش و مهارت های ضروری به عنوان مدیر مدرسه" هستند و بسیاری از انتظارات مستقیم و غیرمستقیم آنها از نومعلمان، منجر به ایجاد مانع یا جوّ اجتماعی نامطلوبی برای عملکردهای اثربخش نومعلمان می شود
نقش واسطه ای عزت نفس و شفقت به خود در رابطه بین سبک اسناد و سازگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازگاری به عنوان یکی از مهم ترین شاخص های سلامت روانشناختی است که تحت تاثیر عوامل متعدد قرار دارد. مطالعه حاضر، با هدف بررسی رابطه سبک اسناد و سازگاری با واسطه گری عزت نفس و شفقت به خود در دانش آموزان مقطع دوم متوسطه انجام شد. با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای327 دانش آموز (195 دختر و 132 پسر) مقطع دوم متوسطه کاشان در سال تحصیلی 1401-1400 انتخاب شدند. با استفاده از مقیاس سازگاری دانش آموزان دبیرستانی سینها و سینگ (1993)، پرسشنامه سبک اسناد پترسون و سلیگمن(1984) ، مقیاس شفقت به خود – فرم کوتاه (ریس و همکاران، 2011 ) و مقیاس عزت نفس روزنبرگ(1969) اطلاعات جمع آوری گردید. نتایج نشان داد بین سبک اسناد و سازگاری رابطه معنادار وجود دارد و شفقت به خود و عزت نفس اثر واسطه ای بر رابطه سبک اسناد و سازگاری دارند. با توجه به یافته های این پژوهش، به منظور افزایش سازگاری دانش آموزان می توان از مداخله های آموزشی-مشاوره ای با محوریت ارتقای شفقت به خود و عزت نفس بهره برد تا از این طریق تاثیر سبک اسناد بر سازگاری را کنترل نمود.
رویکرد کیفی به تبیین و تحلیل نوآوری برنامه های درسی هنری در آموزش ابتدایی
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، شناسایی و تبیین مفهوم برنامه درسی، نوآوری، نوآوری برنامه درسی و نوآوری در برنامه های درسی هنری در آموزش ابتدایی می باشد. این پژوهش از نوع کاربردی است و از روش کیفی استفاده شده است. جامعه پژوهش جمعی از صاحب نظران آموزش هنر و معلمان با تجربه هنر و پژوهشگران داخل و خارج کشور و اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان بودند، که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 25 نفر از آنان انتخاب گردید. داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته گردآوری گردید. برای تعیین اعتبار مصاحبه از اعتبار محتوا استفاده شد و اطمینان پذیری فرم مصاحبه با قرار دادن خلاصه مطالب و مقوله های تعیین شده در اختیار متخصصان بررسی شده است . یافته های کیفی بر اساس گویه بندی و مقوله بندی تحلیل شد. طبق نتایج تحقیق مهم ترین مفهوم برنامه درسی از دید صاحبنظران عبارتند از: مجموعه ای از کلیه ی فرصت های یادگیری رسمی ، مفهوم نسبی برنامه درسی و مهمترین ویژگی های متمایز برنامه های درسی هنری با سایر رشته ها عبارتند از: تاکید بیشتر بر فعالیت های عملی به جای مباحث نظری، نقش برنامه های درسی هنر در رشد روان شناختی و مهم ترین مفاهیم نوآوری برنامه های درسی عبارتند از: تغییرات اساسی در فرایند برنامه ریزی درسی، خلق یک رویکرد جدید در پدیدآوری برنامه درسی و مهمترین نمونه های نوآوری برنامه های درسی در آموزش هنر مقطع ابتدایی عبارتند از: به روزسازی مشخصات کلی، هدف، روش، سرفصل، منابع ومحتوای دروس، آموزش هنر به روش تحلیل و بررسی آثار هنری می باشد.
مقایسه روش های سنتی و نوین تدریس در آموزش زیست شناسی بر دانش آموزان پایه یازدهم شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، مقایسه روش های سنتی و نوین تدریس در آموزش زیست شناسی دانش آموزان پایه یازدهم شهر شیراز بود. این مطالعه با روش پژوهش شبه آزمایشی روی دانش آموزان دختر پایه یازدهم در ناحیه سه و چهار شیراز انجام گرفت. از هر ناحیه یک دبیرستان دخترانه به صورت تصادفی انتخاب و از هر مدرسه یک کلاس به عنوان گروه آزمایشی و یک کلاس به عنوان گروه کنترل (دو گروه آزمایشی و دو گروه کنترل) درنظر گرفته شدند و مباحث یکسانی از درس زیست به آنها تدریس گردید و در پایان با آزمون های محقق ساخته مورد پس آزمون قرار گرفتند. استاندارد بودن آزمون ها توسط دبیران مدارس تایید شد. پس از تجزیه و تحلیل داده ها، نتایج حاکی از آن بود که: 1) گروه های آزمایشی (دانش آموز محور) در هر دو ناحیه نمرات بالاتری را نسبت به گروه های کنترل (معلم محور) در آزمون ها کسب کردند 2) ابزارها و امکانات مورد استفاده در روش نوین بیشتر از سنتی بود 3) مدت زمان تدریس در گروه های آزمایشی بیشتر از گروه های کنترل بود 4) میزان سخنرانی معلم و سکوت فراگیران در روش سنتی و میزان پرسش و پاسخ، کار گروهی، جهت دهی به بحث، بررسی فیلم و مشارکت فراگیران در روش نوین بالاتر بوده و تفاوت معنی داری وجود دارد.
مقایسه اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی مبتنی بر بازی های رایانه ای و یکپارچگی حسی بر علائم نارساخوانی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
146 - 172
حوزههای تخصصی:
نارساخوانی شایع ترین نوع اختلال یادگیری است، حدود 80 درصد مشکلات یادگیری را در برمی گیرد. هدف پژوهش حاضر مطالعه اثربخشی تقویت کارکردهای اجرایی مبتنی بر بازی های رایانه ای در مقایسه با تقویت یکپارچگی حسی بود. مطالعه حاضر در قالب یک طرح آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با کنترل و پیگیری انجام شد. جامعه آماری، تمام دانش آموزان با اختلال یادگیری دوره ابتدایی منطقه 2 و 5 تهران در سال 1400-1399 بودند. تعداد 30 دانش آموز 8 تا 11 ساله نارساخوان که معیارهای ورود به مطالعه را دارا بودند به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب، از لحاظ سن، جنسیت، هوشبر همگن شدند، به صورت تصادفی ساده در سه گروه 10 نفره قرار گرفتند. شرکت کنندگان در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با استفاده از مقیاس هوش وکسلر کودکان نسخه چهارم، آزمون نارساخوانی، ان بک و نیمرخ حسی ارزیابی شدند. بعد از 4 ماه مرحله پیگیری اجرا شد. به طور تصادفی، گروه آزمایش اول، مداخله آموزش کارکردهای اجرایی مبتنی بررایانه و گروه آزمایش دوم مداخله یکپارچگی حسی حرکتی را به مدت 20 جلسه 30 دقیقه ای دریافت کردند. پس از اتمام پژوهش مداخله ها بر روی کنترل اجرا شد. داده ها با روش تحلیل واریانس دوعاملی آمیخته بررسی شد. نتایج نشان دادند علائم نارساخوانی در مرحله پس آزمون و پیگیری، بین گروه های (بازی رایانه ای، یکپارچگی حسی، کنترل) تفاوت معنادار داشتند (p<.001). هر دو مداخله بر علائم نارساخوانی دانش آموزان مؤثر بودند، مداخله تمرین های یکپارچگی حسی تأثیر پایدارتری بر علائم نارساخوانی داشت. درنهایت، توجه به الگوهای پردازش حسی و راهبردهای درمانی در تشخیص و آموزش دانش آموزان نارساخوان نتایج مؤثری دارد.
بررسی انتقادی نظام ملی نظارت و ارزیابی در آموزش عالی ایران: ارائه پیشنهادات سیاستی مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۰
94 - 108
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی انتقادی نظام ملی نظارت و ارزیابی در آموزش عالی ایران است که از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. که در سال 1401 تعداد 16 نفر از خبرگان دانشگاهی و پژوهشگاهی آگاه به حوزه مورد مطالعه در پژوهش مشارکت داشتند. روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی بود. در راستای جمع آوری داده ها، از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته تا رسیدن به اشباع نظری استفاده شد و به منظور تحلیل داده ها روش تحلیل محتوا با رویکرد استقرایی مبتنی بر الگوی گرانهایم و لاندمن انجام شد. نتایج نشان داد چالش های نظام ملی نظارت، ارزیابی و اعتبارسنجی در نظام آموزش عالی ایران شش مقوله تعدد نهادهای نظارت و ارزیابی و عدم وجود یک نهاد و متولی ملی نظارت و ارزیابی دانشگاه ها، مراکز و مؤسسات آموزش عالی؛ نبود معیارهای شفاف، مشخص و استاندارد برای سنجش، نظارت، ارزیابی و رتبه بندی دانشگاه ها؛ تمرکزگرایی در حوزه ارزیابی دانشگاه ها، مؤسسات و مراکز آموزش عالی از جانب دولت؛ اعتقاد، اعتماد و باور ضعیف دانشگاهیان نسبت به اهمیت و فایده نظارت و ارزیابی؛ عدم وجود یک پایگاه اطلاعاتی مناسب و جامع به منظور ارزیابی و اعتبارسنجی؛ ضعف فرهنگ پاسخگویی، پیگیری، مطالبه گری و ارزیابی در نظام آموزش عالی تقسیم بندی شدند با توجه به بررسی های صورت گرفته، مشکلات موجود در نظام ارزیابی آموزش عالی کشور اگر به درستی مدیریت نشوند تجربه آسیب جمعی در قالب بسیاری از ابعاد آموزش عالی بروز می دهد؛ در صورتی که می توان با اتخاذ سیاستهای مناسب در جهت بهبود کیفیت سیستم ملی ارزیابی آموزش عالی حرکت نموده و به یک فرصت تبدیل شوند.
تعامل باورها و عواطف در شکل گیری هویت معلم: روایت پژوهی تجربیات زیسته یک استاد دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به نقش و تعامل باورها و عواطف یک مدرس دانشگاه در تکوین و شکل گیری هویت او پرداخته است. به این منظور، بر پایه رویکرد کیفی با استفاده از روایت پژوهی مبتنی بر زیست نگاری، داده های تحقیق در طی چهار جلسه مصاحبه شفاهی گردآوری شد. برای تحلیل داده ها، با پیروی از اصول روایت پژوهی، روایت های به دست آمده با مشارکت مصاحبه شونده بر پایه سه عنصر زمان، مکان، و تعاملات، بازگویی و بازسرایی شد تا سرانجام روایت های پراکنده به صورت یک روایت منسجم با رعایت تسلسل زمانی و تاریخی در یک بافت معنادار اجتماعی رویدادها تدوین شد. روایت نهایی سیر تحولات باورها و عواطف معلم از کودکی تا دوره اشتغال به عنوان استاد دانشگاه را نشان می دهد و مهم تر از آن، تعامل میان باورها، عواطف و هویت معلم را نیز آشکار می کند. تحلیل روایت نهایی نشان داد فضای فرهنگی و اجتماعی خانواده و نیز عملکرد معلمان در مقاطع مختلف سازندگان اصلی باورهای این استاد درباره حرفه معلمی و تدریس بوده اند. همچنین، مشخص شد عواطف مثبت و منفی که او به عنوان یک معلم تجربه کرده است، به طور مؤثری باورهای او را تحکیم کرده یا تغییر داده اند. هویت معلم نیز به عنوان مفهومی پویا و متغیر تحت تأثیر تعاملات میان باورها و عواطف، و البته عوامل دیگر، دستخوش تغییر می شود.
مروری کیفی بر ویژگی های عناصر اصلی برنامه درسی پروژه محور و اعتبارسنجی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هجدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
67 - 98
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی ویژگی های عناصر برنامه درسی پروژه محور، طراحی و اعتباربخشی الگوی آن با رویکرد کیفی و روش پژوهش اسنادی، تحلیل محتوای کیفی و روش تحلیلی-استنتاجی انجام شد. جهت شناسایی و استخراج مضامین برنامه درسی، از اسناد برنامه درسی مبتنی بر پروژه و دیدگاه های متخصصان برنامه درسی استفاده شد. روش تحلیل داده ها، توصیف مبانی و تحلیل و استنتاج نظری بود. مضامین ناظر بر اهداف برنامه درسی، بر ارتقا مهارت های تفکر و ایجاد یادگیری مادام العمر و پرورش دانش علمی و عملی همراستا با زندگی واقعی متکی است. در زمینه محتوا بر غنا و فعالیت محوری و سازماندهی تلفیقی آن؛ در راهبردهای یاددهی-یادگیری بر استفاده از روش های پژوهش و اکتشاف گروهی و حل مساله تأکید شد. استفاده از ارزشیابی مستمر و متنوع و روش های فرآیندمدار، چندگانه و مبتنی بر عملکرد در ارزشیابی مورد توجه این الگو بود. روایی الگوی پیشنهادی با استفاده از فرمول نسبت روایی محتوا و جدول لاوشه مورد بررسی و تایید قرار گرفت.