فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۲
135 - 155
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی شباهت ها و تفاوت ها و امکان تطبیق دو رویکرد مهم در فلسفه فناوری یعنی پساپدیدارشناسی و ساخت گرایی انتقادی و دلالت های آن در تعلیم وتربیت است؛ ازاین رو با استفاده از روش تحلیل و توصیف و استنتاج، ابتدا شباهت ها و تفاوت های دو رویکرد بررسی شده است و سپس امکان استفاده از این دو رویکرد در مطالعات فناوری های آموزشی مورد توجه قرار گرفته است. هر دو رویکرد، فراتر از ابزارگرایی و جبرگرایی، بر نقش فناوری ها در زندگی انسان تمرکز دارند. پساپدیدارشناسی بیشتر بر جنبه فردی و ساخت گرایی انتقادی بیشتر بر جنبه اجتماعی و سیاسی تأکید دارد. تعلیم وتربیت در فرایند دموکراتیک کردن فناوری ها، که مورد توجه ساخت گرایی انتقادی است، سهم مهمی دارد. دلالت های تربیتی حاصل از بررسی تطبیقی دو رویکرد عبارت اند از: تغییر مفهوم فناوری های آموزشی از ابزارهای آموزشی به عامل های آموزشی، توجه به تفاوت های فرهنگی در تولید فناوری های آموزشی، توجه به جنبه های سیاسی و اجتماعی پنهان در فناوری های آموزشی، تحول در پژوهش های فناوری های آموزشی و تحول در اهداف تربیت در رابطه با فناوری.
تاملی پدیدارنگارانه به حقوق دانش آموزان: تحلیل تجارب زیسته مدیران مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
231 - 249
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پرسش های اساسی پیرامون آگاهی مدیران مدارس از حقوق دانش آموزی، میزان پایبندی به حقوق دانش آموز و فراهم نمودن زمینه تحقق آنها در عمل، یک حوزه کمتر مطالعه شده در آموزش و پرورش ایران است. لذا این پژوهش با هدف ارائه تصویری روشن از روایت های مدیران مدارس از حقوق دانش آموزی، طراحی و اجرا شده است.
روش شناسی پژوهش: برای پاسخ به سوالات اساسی مطرح شده، از روش پژوهش کیفی پدیدارنگاری استفاده شد. مشارکت کنندگان به روش نمونه گیری هدفمند مبتنی بر معیار برگزیده شدند تعریف شدند و سپس به روش گلوله برفی شناسایی و دعوت به مصاحبه شدند. پس از تهیه پروتکل مصاحبه، داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته عمیق با 20 نفر از مدیران جمع آوری شده و با استفاده از روش تحلیل محتوا، تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: تحلیل روایت های مدیران مدارس نشان داد که اگرچه مدیران به طورکلی از حقوق دانش آموزی آگاه هستند و آن را می پذیرند، اما در عمل با مسائل متعددی در تحقق این حقوق مواجه اند. از جمله آنها می توان به تعارض میان حقوق فردی دانش آموزی و الزامات اجتماعی مدرسه، عدم تطابق سیستم آموزشی با نیازهای متنوع دانش آموزان، نابرابری در دسترسی به امکانات، ناسازگاری روش های ارزشیابی با نیازهای نسل جدید، کاستی های سیستم آموزشی در تأمین نیازهای بهداشتی و شکاف بین برابری و فراگیری در آموزش اشاره کرد.
بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد ناهماهنگی های عنوان شده علاوه بر ضعف آموزش های مدیران، عمدتاً ریشه در بافت اجتماعی و ساختار نظام آموزشی مانند محدودیت های بودجه ای، قوانین دست وپاگیر و عدم هماهنگی بین نهادها دارد. لذا، تحقق پایدار حقوق دانش آموزی مستلزم مشارکت فعال تمامی ذینفعان آموزش و پرورش در سیاست گذاری های آموزشی است.
شناسایی شایستگی های حرفه ای دیجیتالی معلمان در زمینه کاربرد هوش مصنوعی در آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: برنامه ریزی موثر آموزشی برای استفاده از فناوری های نوظهور مانند هوش مصنوعی نیازمند شناسایی و توسعه شایستگی های حرفه ای معلمان است. این شایستگی ها شامل نگرش ها، دانش و مهارت ها برای آموزش و بازخورد موثر می باشد. این مطالعه به ارزیابی شایستگی های دیجیتالی معلمان در زمینه هوش مصنوعی و پیشنهاد راهکارهایی برای برنامه ریزی آموزشی می پردازد.روش شناسی: این پژوهش با رویکرد کیفی و روش مطالعه موردی انجام شد. محیط پژوهش شامل 21 نفر از معلمان، اساتید و خبرگانی از شهرهای مشهد و تهران بودند که از هوش مصنوعی در آموزش استفاده می کردند و با محیط کلاس آشنا بودند که با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته جمع آوری و با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند.یافته ها: این مطالعه نشان داد که ادغام هوش مصنوعی در آموزش نیازمند توسعه هشت شایستگی کلیدی توسط معلمان است: مهارت های آموزشی، ویژگی های تحول آفرین، دانش نظری، مهارت های عملی، خودانگیزشی، درک فناوری، تعامل بین نسلی و تحلیل داده ها. برای بهره برداری کامل از مزایای هوش مصنوعی، معلمان باید فرصت ها و چالش های آن را شناسایی کنند. چهار فرصت کلیدی شناسایی شد: تولید ایده، خلق محتوا، بهبود فرآیندهای آموزشی و افزایش کارایی در زمان و هزینه ها. در عین حال، هشت چالش شامل پرورش تفکر انتقادی، حفظ هویت آموزشی، مسائل دسترسی، پاسخگویی، نگرانی های اجتماعی، حریم خصوصی و مشکلات فنی است. این مطالعه نیاز به اقدام در شش حوزه را برجسته می کند: آموزش معلمان، برتری، زیرساخت، آموزش خلق محتوا، توسعه منابع و بسته های پشتیبانی.نتیجه گیری و پیشنهادها: نتایج این پژوهش بر ضرورت برنامه ریزی جامع برای توسعه شایستگی های دیجیتالی معلمان تأکید دارد. شناسایی شایستگی ها، فرصت ها، و چالش های مرتبط با هوش مصنوعی، به سیاست گذاران و برنامه ریزان آموزشی کمک می کند تا راهبردهای مؤثری برای یکپارچه سازی این فناوری در نظام آموزشی طراحی کنند. براین اساس پیشنهاد می شود برنامه های آموزشی معلمان بر اساس یافته های این پژوهش بازنگری و به روزرسانی شوند تا امکان بهره گیری حداکثری از هوش مصنوعی در آموزش فراهم گردد. نوآوری و اصالت: این مطالعه قابلیت های دیجیتال معلمان در زمینه هوش مصنوعی را شناسایی کرده و فرصت ها و چالش های مرتبط با آن را تجزیه و تحلیل می کند و چارچوبی برای برنامه ریزی آموزشی ارائه می دهد که مهارت ها را تقویت کرده و استراتژی هایی برای ادغام هوش مصنوعی در آموزش پیشنهاد می کند.
تحلیل پدیدارشناسانه ادراک معلمان از ادغام چت جی پی تی در آموزش و پرورش مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
198 - 220
حوزههای تخصصی:
هدف: با پیشرفت فناوری ، ابزارهای نوینی مانند چت جی پی تی به سرعت جای خود را در حوزه آموزش باز کرده اند. هدف این پژوهش بررسی ادراکات معلمان دوره ابتدایی از ادغام چت جی پی تی در آموزش بود و تجربه زیسته آنان از فرصت ها، چالش ها و کاربردهای چت جی پی تی را بررسی نمود.روش شناسی: طرح پژوهش با رویکرد کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. با توجه به ماهیت پژوهش، از روش نمونه گیری هدفمند از نوع معیار استفاده شد. پس از مصاحبه با 13 معلم، داده های اخذ شده به اشباع رسید. فرایند تحلیل داده ها بر اساس روش کلایزی، و با استفاده از نرم افزار MAXQDA2020 انجام شد.یافته ها: تحلیل داده ها منجر به شناسایی ۲۱۱ عبارت معنی دار شد که در قالب ۲۵۲ واحد معنایی تدوین گردیدند. در نهایت، واحدهای معنایی مشابه در دسته های کلی تری طبقه بندی شده و یافته های پژوهش را شکل دادند که نشان دهنده ۹ مضمون اصلی و 23 زیرمضمون بود. مضامین اصلی استخراج شده عبارت بودند از: افزایش کارایی، بهبود مهارت های فکری و شناختی، بهینه سازی فرآیند یادگیری، چالش های پاسخ دهی، چالش های اخلاقی و آموزشی معلمان، مسائل حریم خصوصی، تولید محتوا آموزشی، ارزشیابی کلاسی و راهنمایی و مشاوره.نتیجه گیری و پیشنهادها: چت جی پی تی فرصت ها و کاربردهای زیادی برای آموزش و پرورش مقع ابتدایی به ارمغان آورده است. با این حال، معلمان با چالش هایی در این مسیر روبه رو هستند که ضروریست با ارائه راهنمایی های مناسب و دوره های آموزشی، توانمندی آن ها در بهره گیری از این فناوری افزایش یابد.نوآوری و اصالت: این پژوهش با رویکردی نو به ظرفیت های چت جی پی تی در برنامه ریزی آموزشی مقطع ابتدایی پرداخته و فرصت ها و کاربردهای این فناوری را که می توانند به بهبود فرایند آموزش کمک کنند، همراه با چالش های موجود در این مسیر بررسی کرده است.
راهکارهایی برای ارتقای کیفیت آموزش مهندسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندس ایران سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۴
29 - 48
حوزههای تخصصی:
چه دانش ها، مهارت ها و نگرش هایی را دانشجویان باید در زمان فارغ ا لتحصیلی کسب نموده باشند؟ و چگونه می توانیم مطمئن شویم که دانشجویان به این توانایی ها دست یافته اند؟ اینها دو سؤال اساسی است که آموزش مهندسی در چند دهه اخیر، به دنبال پاسخ به آن بوده و قدم های ارزنده ای را برای پاسخ به آنها برداشته است. به طور هم زمان، دو سؤال عمده در آموزش مهندسی کشور عبارتند از: کاستی های برنامه های آموزش کارشناسی مهندسی ایران کدام است؟ و چگونه می توان با رفع این کاستی ها کیفیت آموزش مهندسی را ارتقا داد؟ در چند دهه گذشته، برنامه ریزی آموزش مهندسی ایران، به صورت متمرکز صورت گرفته است. در نتیجه، بخش قابل توجهی از نقاط قوت و ضعف برنامه های آموزشی مصوب کشور، مشترک هستند. هدف این پژوهش شناسایی کاستی های برنامه های آموزش مهندسی و ارائه راهکارهای اجرایی برای برطرف کردن آنهاست. به این منظور، با استفاده از دو الگوی معتبر جهانی، کاستی های برنامه ها شناسایی شد و در هر مورد، راهکار اجرایی برای برطرف نمودن آنها تدوین و پیشنهاد گردید. در ادامه، راهکارهای پیشنهادی مورد راستی آزمایی قرار گرفت و کارایی آنها به اثبات رسید. اجرای راهکارهای پیشنهادی، قدمی مثبت برای گذر از کمیت به کیفیت در آموزش مهندسی ایران است.
EFL writing skill requirements and challenges: Teachers and learners perceptions in focus(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۵, Issue ۲ , ۲۰۲۴
119 - 135
حوزههای تخصصی:
Although there have been many studies concentrating on writing development and techniques to improve it, there still remains the need to investigate more and give extra insight to the EFL language learners and teachers on these issues. Using a grounded model of research, the researchers performed an investigation to examine the various aspects concerning writing challenges, and requirements to improve it. Semi-structured interviews were conducted with an aim to achieve a thorough understanding of the topic by recruiting 25 male and female experienced EFL teachers along with 25 male and female intermediate EFL learners from language institutes in Tehran as the participants of the study through purposeful sampling technique. Then, 5 distinctive questions were chosen for the teachers and another set of 5 different questions for the learners to elicit their perceptions. After gathering the data and identifying the initial codes, the sub-categories emerged and helped the researcher to form the final model. Among the categories, writing strategies like collaborative and game-based, requirements like background, vocabulary, and grammatical knowledge were found to be essential. Based on the findings, a model was developed which is believed to support EFL learners in improving their writing proficiency.
Exploring inner voice in the EFL classroom: From materials development perspective(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۵, Issue ۴ , ۲۰۲۴
1 - 25
حوزههای تخصصی:
Several investigations in the psychology domain, educational psychology, and other related subjects have examined the inner voice. However, it has not been used as much in teaching foreign languages, particularly in developing learning materials. This study aimed to develop new English learning materials based on Tomlinson’s text-driven approach to enhance learners’ inner voice through instruction using the newly developed materials. The participants in this study were 40 intermediate female EFL learners, aged 20-35. All participants were selected through convenience sampling and were native speakers of Persian. The researchers then assigned the participants randomly into two experimental and control groups, each including 20 participants. Data were collected through an inner voice questionnaire and semi-structured interviews, utilizing both quantitative and qualitative methods to align with the study’s objectives, participant characteristics, and research questions. The quantitative data were statistically analyzed using SPSS (version 22), revealing that learners demonstrated a moderately high engagement with their inner voice after instruction with the newly developed materials. Qualitative insights emphasized key themes, including the natural use of English in internal thought processes, more frequent internal dialogues, and deeper mental engagement with the language. The study suggests that textbook developers and curriculum designers should consider new approaches to meet EFL learners’ psychological and cognitive needs, particularly in fostering inner voice processing for deeper engagement.
رویکرد خودحمایتی: روشی برای سازگاری اجتماعی دانش آموزان با کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رویکرد خودحمایتی، رویکردی است که فرد با قرار گرفتن در گروه های مبتنی بر خودحمایتی، توانایی دفاع از حقوق خود را کسب می کند و به سازگاری اجتماعی دست می یابد. بررسی رویکرد های خودحمایتی برای افزایش سازگاری اجتماعی دانش آموزان با کم توانی ذهنی از اهمیت خاصی برخوردار است. این پژوهش با هدف رویکرد خودحمایتی، روشی برای سازگاری اجتماعی دانش آموزان با کم توانی ذهنی انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مروری بود. برای جمع آوری اطلاعات از مقاله ها، پایان نامه ها و کتاب های موجود در پایگاه های علمی معتبر از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۲۳ استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که با توجه به اینکه انسان ها شایسته برخورداری از توانایی دفاع از حقوق خود و سازگاری اجتماعی هستند. رویکرد خودحمایتی نوعی راهبرد مهم برای حمایت از دانش آموزان با کم توانی ذهنی به منظور افزایش سازگاری اجتماعی می باشد. نتیجه گیری: رویکرد خودحمایتی برای دانش آموزان با کم توانی ذهنی باید به عنوان یک سیستم حمایتی اساسی در جامعه جهت توانمندسازی و تقویت سازگاری اجتماعی به اجرا درآید. بنابراین، باید برای دانش آموزان با کم توانی ذهنی نوعی گروه های خودحمایتی در سطح جامعه تشکیل شود.
مقایسه اثربخشی روش تدریس مبتنی بر یادگیری اکتشافی با تدریس عملکردی بر علاقه و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۴
237 - 258
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی روش تدریس مبتنی بر یادگیری اکتشافی با روش تدریس عملکردی بر علاقه و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه یازدهم در درس روانشناسی انجام شد. پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه های آزمایش و کنترل بود. دانش آموزان پسر پایه یازدهم شهرستان دیواندره جامعه آماری پژوهش را تشکیل دادند. در این پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد و 60 نفر انتخاب و در سه گروه مساوی 20 نفری گمارش شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه علاقه به تحصیل کلر و سوبیا(1993) و نیز نمره اکتسابی در درس روانشناسی استفاده شد. نتایج نشان داد که در مرحله پس آزمون بین میانگین دو روش تدریس اکتشافی و عملکردی با گروه کنترل در متغیر پیشرفت تحصیلی از نظر آماری تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج بیانگر این بود دو روش یادگیری اکتشافی و عملکردی بر بهبود علاقه نسبت به تحصیل در دانش آموزان گروه های آزمایش اثربخشی داشته اند.
نقش ساختارهای فرهنگی در تکوین آثار ادبی
حوزههای تخصصی:
اقوام شرقی، تمام اندیشه و تفکر و دستاوردِ خود را در نظم یا شعر گنجانده اند و به نثر یا تبلور ادبی آن به صورتِ داستان کمتر توجه کرده اند. فرض اصلی ما آن است که ساختار فرهنگی فردگرایی و عدم مشارکت جمعی علت اصلی این رویکرد گشته است. داستان نویسی نیازمند زمینه های فرهنگی مشارکتی است اما شعر با فردگرایی تناسب دارد. در سنت ادبی کهن، داستان هایی نیز وجود داشته است اما در این داستان ها نیز مبنای اصلی فردگرایی است و این داستان ها مبتنی بر اهمیت فرد نگارش یافته اند و با شعرهای آن اعصار تفاوتی بدین لحاظ ندارند. نتیجه تحقیق نیز این فرض را تأیید می کند. در داستان های شفاهی و مکتوب کهن منثور یا منظوم از یک الگوی واحد استفاده شده است؛ الگوی آشناسازی یا پاگشایی. تکرار ساختار آشناسازی در داستان های کهن نشان می دهد داستان های قدیم و به تبعِ آن فرهنگ عمومی ما همواره با آغاز و پایانی مشخص و از پیش تعیین شده روبرو است بنابراین، تغییری در کلیّت داستان و سرنوشت اشخاص به وجود نمی آید آنچه هست تکرار نمونه های قبلی است اما رمان پاسخی به نیازهای اجتماعی، فرهنگی و تاریخی انسان است، رمان نویس شخصیت های داستانی را متناسب با وضعیت های روزگار وضع می کند تا بتواند به خوانندگان خودش بصیرت تازه بدهد و آنان را متناسب با وضعیت های دشوار برای زندگی آماده سازد یا نگاه انتقادی را در جامعه پرورش دهد.
فرا ترکیب شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر بهره وری معلمان با استفاده از تکنیک ویکور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار تابعی از سیستم آموزشی هر کشور محسوب می شود لذا تصمیم گیران هر کشور بایستی تمرکز ویژه ای بر روی بهبود عملکرد این سیستم داشته باشند. معلمان مهمترین نقش کلیدی را در بهبود عملکرد ایفا می کنند، بنابراین افزایش سطوح بهره وری معلمان می تواند منجر به عملکرد بهتر سیستم آموزشی شود. این پژوهش سعی دارد عواملی را که به افزایش سطوح بهره وری معلمان شهرستان ایلام کمک می نمایند، شناسایی و رتبه بندی کند. پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی است که با رویکرد آمیخته (اکتشافی) انجام شده است. گردآوری اطلاعات در بخش کیفی به صورت فراترکیب است وگردآوری اطلاعات در بخش کمی از ابزار ماتریس ویکور استفاده شده است. در گام نخست، 217 پژوهش پیشین مرتبط با اهداف مطالعه حاضر با استفاده از الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو بررسی شدند و به تجمیع، ترکیب و تفسیر یافته های این پژوهش ها پرداختند تا با بسط مدل جدید، تصویر جامع، نو و بدیعی از عوامل اثرگذار بر بهره وری معلمان ارائه دهند بسط مدل ارائه شده یکی از قوت ها و نوآوری های این پژوهش است. در این پژوهش تعداد 39 کد نهایی، در قالب هفت بعد (عوامل آموزشی، عوامل مدیریتی، عوامل اقتصادی، عوامل فردی، عوامل فیزیکی، عوامل فرهنگی، عوامل به روزرسانی اطلاعاتی معلمین) شناسایی و ارائه شده است در نهایت با استفاده از روش ویکور به رتبه بندی عوامل پرداخته شد. نتایج حاصل بیانگر این است که، بیشترین تاثیر مربوط به عامل روز بودن اطلاعات معلمان و کمترین تاثیر از میان هفت عامل شناسایی شده عامل رفاهی می باشد.
ارائه راهکارهای تسهیل کننده مشارکت دانش آموزان در فعالیت های پژوهش سراهای دانش آموزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۰
83 - 97
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه راهکارهای تسهیل کننده مشارکت دانش آ موزان در فعالیت های پژوهش سراهای دانش آموزی استان سمنان در سال تحصیلی 1400-1401 انجام شده است. روش پژوهش توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری را کلیه دانش آموزان مدارس دولتی متوسطه در دوره های اول و دوم نظری استان سمنان تشکیل داده است. برمبنای جدول مورگان، حجم نمونه تعیین شد و با استفاده از روش تصادفیِ طبقه ای 380 دانش آموز انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته است. سنجش روایی صوری و محتوایی پرسش نامه را اساتید راهنما و مشاور تأیید کردند. همچنین، روایی سازه آن با روش تحلیل عاملی اکتشافی ارزیابی شد. پایایی پرسش نامه با روش آلفای کرونباخ به مقدار 0.961 محاسبه شد و داده های حاصل از پرسش نامه با روش الگو سازی معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج تجزیه وتحلیل داده های حاصل از پرسش نامه ، راهکارهای تسهیل کننده مشارکت دانش آموزان در پژوهش سراهای دانش آموزی استان سمنان را در پنج محور اصلی ارائه می کند: عوامل فردی، ویژگی های معلم، عوامل خانوادگی، عوامل مدرسه ای و عملکرد پژوهش سرای دانش آموزی. همچنین وضعیت موجود مشارکت دانش آموزان را خوب نشان می دهد.
تحلیل کتاب درسی عربی پایه هشتم متوسطه دوره ی اول بر اساس چک لیست کالین مارش
حوزههای تخصصی:
کتب درسی بخش مهمی از آموزش در تعیین محورهای موفق یک واحد برنامه درسی است به همین سبب تحلیل کتاب های درسی برای تشخیص نقاط قوت و تقویت آن و رفع نقاط ضعف، بسیار اهمیت می یابد. پژوهش حاضر مبتنی بر داده های کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی است که در پژوهش انجام یافته و تحلیل داده های موجود مبتنی بر چک لیست کالین مارش حاکی از آن است که کتاب از جهات جاذبه ی هنری و بصری نیازمند تغییرات و دقت به نقش هویت های قومی و فرهنگی ایرانی است ولی از جهت سنخیت با رویکرد برنامه درسی ملی سازگار بوده اما در توجه به نیازهای آموزشی و روز فراگیران ضعیف عمل کرده است. محتوای کتاب عربی هشتم در تأمین اهداف سند تحول بنیادین و برنامه درسی ملی نیازمند بررسی های بیشتر مؤلفان بوده و در نگاه کلی چارچوب های تحلیلی چک لیست کالین مارش در یک کتاب درسی را گنجانده و رعایت کرده است.
مطابقت های آوایی بین عربی و عبری
حوزههای تخصصی:
زبان یکی از مهم ترین راه های روابط انسانی است و بر اساس شباهت های زبانی، دستوری و آوایی به گروه های مختلفی تقسیم می شود که از قدیم الایام، تقسیم بندی ها سیاسی و جغرافیایی بوده، اما اشتباه است. زبان های عربی و عبری بخشی از گروه زبان های سامی هستند که غرب آسیا و شمال آفریقا را احاطه کرده اند. اولین کسی که این نام را بر این زبان ها گذاشت، شلوسر آلمانی بود که به شباهت های زیادی بین زبان های این منطقه پی برد، از این رو آنها را زبان های سامی نامید و سامی ها را به سام پسر نوح نسبت داد. بر او باد). از شاخه های درخت سامی زبان های بسیاری مانند عربی، عبری، اوگاریتی، سریانی، حبشی، آرامی، بابلی، آشوری و غیره است. کلماتی هستند که منشأ مشترکی بین عربی و عبری دارند و ما شاهد تبادلات صوتی بین آنها هستیم. این مقاله با رویکردی توصیفی-تحلیلی دنبال می کند و با تحقیق در مورد مفهوم تغییر آوایی و آن به یک موضوع مهم در مطالعه تطبیقی زبان شناختی که «تطابق آوایی» در پرتو زبان های سامی (عربی و عبری) است، می پردازد. مکانیسم ها و بررسی اشکال آن بین زبان های عربی و عبری مشخص می شود که زبان های عربی و عبری خواهرخوانده هستند و از نظر دستوری و آوایی رابطه نزدیکی بین آن ها وجود دارد تفاوت بین آنها، که برخی از آنها رایج و برخی از آنها نادر است، همانطور که در مدل ها نشان داده شده است، این تفاوت ها به عبری محدود نمی شود، بلکه در بیشتر زبان های سامی و همچنین در بیشتر زبان های جهان یافت می شود. این دو زبان ریشه جغرافیایی و منشأ زبانی یکسانی دارند و تداخل زیادی در تلفظ کلمات، ساخت جملات و پاراگراف ها بین عربی و عبری و تفاوت در نحوه نوشتن حروف وجود دارد.
واکاوی مولفه های مدیریت دانش در تحلیل محتوای کتب آموزش ابتدایی: مطالعه موردی (دانشگاه فرهنگیان)
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
69 - 81
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی شاخص های مدیریت دانش در راستای تحلیل محتوای کتب درسی دوره ابتدایی بود. رویکرد تحقیق کیفی و از نوع روش تحلیل مضمون همراه با تحلیل مقایسه ای بود. جامعه پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه فرهنگیان شهید مطهری خوی بوده که 19 نفر از آنها به صورت نمونه گیری هدفمند از نوع موارد شاخص در سال تحصیلی 1400-1399 انتخاب شدند و مصاحبه های نیمه سازمان یافته ای تا رسیدن به حد اشباع داده ها صورت گرفت. جهت اطمینان و اعتباربخشی به دقت و صحت داده ها از روش توصیف غنی داده ها و خود بازبینی پژوهشگر استفاده شد. یافته های به دست آمده نشان داد که مدیریت دانش در فرایند تحلیل محتوا، دارای مضامین فراگیر 4 گانه ای مانند فرهنگ سازمانی(گفتمان تحلیل، سنخیت شناسی، عیارسنجی)، فرایند فعالیت(شبکه سازی دانشی، مدل سازی، خود معلم سازی)، خط مشی ها(تدریس پژوهی، شخصی سازی دانش، برنامه مهارتی)، و فناوری(کلاس های کانونی، هسته اساتید، کارگاه های دانش افزایی) است که از طریق دسته بندی 142 کد اولیه به دست آمده اند. نتایج نشان داد که مدیریت دانش به عنوان نقطه اتصال فعالیت ها و کنش های متقابل در فرایند تحلیل محتوا، باید در چارچوب سازی فعالیت های آموزشی به کار گرفته شود.
اعتبارسنجی برنامه درسی آموزش پیش دبستانی مبتنی بربازی براساس الگوی فرانسیس کلاین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور اعتبار سنجی برنامه درسی آموزش پیش دبستانی مبتنی بر بازی بر اساس الگوی فرانسیس کلاین در سال 1401-1400انجام گرفته است. این پژوهش از لحاظ روش، از نوع تحقیقات ترکیبی( کمی- کیفی) و از لحاظ هدف جزو تحقیقات کاربردی بوده، که در رویکرد کیفی از روش تحلیل مضمون استفاده شده و برای اعتبارسنجی آن از روش توصیفی از نوع پیمایشی، با استفاده از روش نسبت روایی محتوایی لاوشه و آزمون یو من ویتنی استفاده گردید. نمونه آماری شامل 30نفر (20 نفر از مربیان پیش دبستانی که در مراکز پیش دبستانی تدریس می کنند و 10 از صاحبنظران برنامه درسی که حداقل دارای دو تالیف کتاب و 5 مقاله علمی پژوهشی هستند و در دانشگاهها و در حوزه برنامه درسی و هم در حوزه بازی دارای تخصص ، تجربه و کار پژوهی داشتند با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تا حد اشباع داده ها انتخاب شدند. در این پژوهش، ابتدا با در نظر گرفتن الگوی فرانسیس کلاین، عناصر برنامه درسی آموزش پیش دبستانی مبتنی بربازی مشخص و برای پاسخ به سوالات پژوهش، ابتدا بر اساس مصاحبه نیمه ساختار یافته، دیدگاههای مربیان پیش دبستانی و صاحبنظران برنامه درسی استخراج وسپس از طریق کد گذاری پاسخهای مصاحبه شوندگان کد بندی و مقولات نهایی مشخص و بر اساس آن، الگو طراحی گردید وسپس الگوی به دست آمده توسط دو گروه پیش دبستانی، و صاحبنظران برنامه درسی مورد اعتبار سنجی قرار گرفت و دو گروه، اعتبار الگوی به دست آمده را تایید نمودند.
ارائه مدل معادلات ساختاری مدرسه هوشمند در راستای ارتقای آموزش آنلاین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه مدل معادلات ساختاری مدرسه هوشمند در راستای ارتقای آموزش آنلاین می باشد. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت جزء پژوهش های آمیخته (کمی و کیفی) می باشد. در بخش کیفی از روش نظریه سازی داده بنیاد و در بخش کمی از روش تحلیل عاملی تأییدی و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. جمع آوری داده ها بعد از 16 مصاحبه با رسیدن به اشباع نظری متوقف گردید. جامعه آماری در بخش کمّی معلمان و سرگروه های آموزشی مدارس دوره دوم بودند که با استفاده از فرمول کوکران، 318 نفر به عنوان نمونه و به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. در بخش کیفی، داده های مصاحبه در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و تعداد 544 کد اولیه و 38 کد ثانویه شناسایی شد و در نهایت مدل مدرسه هوشمند در راستای ارتقای آموزش آنلاین طراحی شد. با توجه به نتایج به دست آمده، شرایط علی شامل عوامل (اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی- خانواده، فیزیکی، تکنولوژیکی، روان شناختی، سیاسی، قانونی و مدیریتی)، زمینه ای شامل (فرهنگی، مدیریتی، قانونی، اجتماعی، اقتصادی و روان شناختی)، مداخله ای شامل (مدیریتی، اجتماعی، اقتصادی، تکنولوژیکی، روان شناختی، فرهنگی و قانونی)، راهبردها شامل (اقتصادی، فرهنگی، قانونی، فن آوری، نیروی انسانی و آموزشی) و پیامدها شامل (اجتماعی، اقتصادی، آموزشی، اخلاقی) شناسایی شد.
تدوین الگوی آموزشی خودمراقبتی روان شناختی و اثربخشی آن بر خودتنظیمی هیجانی نوجوانان آسیب پذیر شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
217 - 227
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور تدوین الگوی آموزشی خودمراقبتی روان شناختی و اثربخشی آن بر خودتنظیمی هیجانی نوجوانان آسیب پذیر شهر تهران بود. روش: روش پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی بود. در بخش کیفی از روش روایت پژوهی و در بخش کمی از طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. جامعه پژوهش دختران نوجوان آسیب پذیر بودند که در بخش کیفی پس از مصاحبه به روش هدفمند اشباع نظری صورت پذیرفت و در بخش کمی نمونه گیری به روش غیرتصادفی در دسترس انتخاب شدند.ابزار پژوهش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته بود و در بخش کمی از پرسشنامه نظم جویی هیجان استفاده شد. پس از تدوین الگوی آموزشی خودمراقبتی روان شناختی، گروه آزمایش در معرض مداخله قرار گرفتند. داده ها به شیوه تحلیل کوواریانس به روش تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شده است.یافته ها: در بررسی کیفی پدیدار شناسی مؤلفه های خودمراقبتی پس از کدگذاری مقوله ها، پنج مضمون اصلی ظرفیت های درون فردی خودمراقبتی روانی، خودمراقبتی بین فردی، ارزیابی خودمراقبتی، تسهیل گرها و تهدیدگرهای خودمراقبتی و راهبردهای خودمراقبتی روانی احصاء شد. در بخش کمی نتایج تحلیل داده ها حاکی از آن بود که درگروه مداخله بین مراحل پیش آزمون با پس آزمون و مراحل پیش آزمون و پیگیری، در نمرات متغیر خودتنظیمی هیجانی تفاوت معناداری وجود دارد؛ اما بین میانگین نمرات متغیرهای پژوهش، در پس آزمون با پیگیری تفاوتی مشاهده نشده است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش الگوی آموزشی خودمراقبتی روان شناختی با تمرکز بر خودکارآمدی، منبع کنترل، تنظیم هیجان و حل مسأله به بهبود خودتنظیمی هیجانی نوجوانان آسیب پذیر می انجامد.
تعیین ویژگی های روانسنجی مقیاس ELORS و کاربرد آن برای تشخیص مشکلات یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
129 - 151
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال یادگیری یا ناتوانی یادگیری، نام کلی ای است که طیف وسیعی از مشکلات یادگیری را شامل می شود. اختلال یادگیری به معنای نقص در هوش یا انگیزه نیست. پژوهش حاضر، تعیین روانسنجی مقیاس ELORS و کاربرد آن برای تشخیص کمبود یادگیری در دوران کودکی را مورد بررسی قرار می دهد.روش پژوهش: پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری شامل کودکان پیش از دبستان شهر تهران بود. نمونه ی مورداستفاده در این پژوهش تعداد 385 نفر (پنج نفر به ازای هر سوال) می باشد. نمونه لازم با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری مقیاس ELORS و پرسشنامه مشکلات یادگیری کلورادو (ویلکات و همکاران، 2011) بود. برای تحلیل داده ها از آزمون های متعارف روانسنجی(آلفای کرونباخ،تحلیل عامل اکتشافی،روایی محتوایی،تحلیل عامل تاییدی،همسانی درونی)استفاده شد. برای بررسی پایایی این آزمون از طریق همسانی درونی سوالات(آلفای کرونباخ)واز نرم افزار spss-28 استفاده شد.یافته ها: برای بررسی کفایت نمونه گیری مقدار شاخص kmo برای هر دو فرم پرسشنامه برای والدین 0.820 و برای معلمان 0.752 به دست آمد. برای برآورد ضریب پایایی پرسشنامه با روش ضریب آلفای کرونباخ نتایج نشان می دهد که بین مقیاس EIORS فرم والدین و معلمان و سوالات پرسشنامه کلورادو همبستگی معناداری وجود دارد که این نشان دهنده روایی همزمان به شیوه ملاکی است.نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که بین مقیاس EIORS فرم والدین و معلمان و سوالات پرسشنامه کلورادو همبستگی معناداری وجود دارد که این نشان دهنده روایی همزمان به شیوه ملاکی است.لذا میتوان گفت این پرسشنامه دارای روایی ملاکی است.
بررسی مبانی و اصول اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
126 - 139
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از اختلالات شخصیتی که شیوع بسیار بالایی دارد، اختلال شخصیت مرزی است. نیاز به پژوهش در زمینه اختلال شخصیت مرزی به دلیل تأثیرات گسترده ای که بر فرد، خانواده و جامعه دارد، بسیار محسوس است. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر بررسی مبانی و اصول اختلال شخصیت مرزی هست.روش: تحقیق حاضر به روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته است و از منابع کتابخانه ای استفاده شده است.یافته ها: بررسیها نشان داد عوامل زمینهساز بسیار زیادی برای اختلال شخصیت مرزی بیان شده است. در برخی پژوهشها سوءرفتارهای دوران کودکی، به ویژه سوءرفتارهای هیجانی، عاملی مهم در آسیبشناسی اکثر اختلالات شخصیت، همانند اختلال شخصیت مرزی مطرح شده است. همچنین محیط خانوادگی به شدت ناکارآمد و آشفته نیز میتواند منجر به بروز ویژگیهای اختلال شخصیت مرزی گردد. همچنین در مطالعات دیگری نشان داده شد که در ابتلا به اختلالات درونیسازی و فعالیت بالای سیستم فعالساز رفتاری، فعالیت بالای سیستم بازدارنده رفتاری میتواند به عنوان عامل مستعد کننده فرد، منجر به تکانشگری شده و زمینه بروز اختلالات برونیسازی شده را فراهم خواهد ساخت.نتیجه گیری: با توجه به اینکه احساس پوچی و اضطراب دائمی در اختلالات درونیسازی و تکانشگری، رفتارهای بی محابا و اقدام به خودکشی در اختلالهای برونی سازی وجود دارد، به نظر میرسد که حساسیت بالای هر دو سیستم مغزی-رفتاری، در افراد مبتلابه اختلال شخصیت مرزی وجود دارد.