فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۶۱ تا ۲٬۷۸۰ مورد از کل ۶٬۴۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه مقایسه باورهای غیر منطقی، خود کارآمدی و بهزیستی روانشناختی در بیماران مبتلا به سردرد های میگرنی و افراد سالم بود. این پژوهش پس رویدادی از نوع(مقطعی – مقایسه ای) است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان و مردان مبتلا به سردرد میگرن و کلیه زنان و مردان سالم شهر اردبیل در سال1390 تشکیل می دهند. آزمودنی های پژوهش 30 نفر از مبتلایان به سردرد میگرنی مراجعه کننده به کلینیک های روانپزشکی و مغز و اعصاب شهر اردبیل بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و 30 فرد سالم بود که به شیوه همتا سازی( بر اساس سن، سطح تحصیلات و وضعیت اجتماعی اقتصادی) انتخاب شدند.نتایج نشان داد که بین دو گروه میگرنی و سالم در سه متغیر خود کارآمدی، باورهای غیر منطقی و بهزیستی روان شناختی در سطح (01/0≥P) تفاوت معنادار وجود دارد.
مدل علی رابطه ی بین نگرش مذهبی، شادی، لذت و سلامت روان در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل علی رابطه ای بین نگرش مذهبی، شادی، لذت و سلامت روان در دانشجویان انجام شده است. نمونه پژوهش، شامل 175 نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان بود که به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای، انتخاب شدند. پرسشنامه نگرش سنج مذهب، پرسشنامه شادکامی آکسفورد، مقیاس خوشکامی اسنیت- هملیتون و پرسشنامه سلامت عمومی 28 سؤالی، به عنوان ابزار پژوهش، استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و روش تحلیل مسیر، استفاده شد. براساس نتایج به دست آمده، مدل علی رابطه ای بین نگرش مذهبی، شادی، لذت و سلامت روان، براساس شاخص های مختلف برازش، تأیید می شود. بر این اساس، نگرش مذهبی با لذت، لذت با شادی و سلامت روان، و شادی با سلامت روان، رابطه مستقیم دارد. همچنین نگرش مذهبی به طور غیرمستقیم از طریق لذت و شادی، باسلامت روان، رابطه غیرمستقیم دارد. براساس یافته های به دست آمده از این پژوهش، در تبیین رابطه بین نگرش مذهبی و سلامت روان، توجه به نقش متغیرهای شادی و لذت، می تواند حایز اهمیت باشد.
تأثیر سازمان دهنده های تصویری بر یادگیری و یادداری دانش سلامت دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در قالب یک طرح نیمه آزمایشی با هدف تأثیر آموزش با استفاده از تکنیک های سازمان دهنده تصویری بر میزان یادگیری و یادداری دانش سلامت دانش آموزان در سال 1392 انجام گرفته است. جامعه آماری این تحقیق، کلیه دانش آموزان پایه پنجم شهر ایلام بوده اند. روش نمونه گیری از نوع نمونه گیری مبتنی بر هدف و ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه معلم ساخته بوده است. با توجه به ماهیت طرح های نیمه آزمایشی، دانش آموزان هفت کلاس، انتخاب و سپس، با رعایت اصل انتساب تصادفی در هفت گروه سازمان دهنده های تصویری شامل گروه های خویشاوند، شبکه لغات، گروه بندی شبکه ای، ماتریس های گروهی، نقشه های مفهومی ساده، نقشه های مفهومی استدلالی و زنجیره توالی جایگزین و طی ده جلسه در زمینه بهداشت فردی و عمومی در معرض آموزش قرار گرفتند. با استفاده از پرسش نامه، سطح دانش سلامت دانش آموزان گروه های آماری در سه مرحله، قبل از مداخله (پیش آزمون)، بلافاصله پس از اتمام دوره آموزشی (پس آزمون اول) و دو هفته پس از اتمام دوره ها و بدون اعلام قبلی (پس آزمون دوم) مورد سنجش قرار گرفت. نتایج آزمون واریانس یک طرفه حاکی از وجود تفاوت معنادار بین یادگیری (تفاوت پس آزمون اول و پیش آزمون) و یادداری (تفاوت پس آزمون دوم و پیش آزمون) گروه ها و برتری روش های شبکه لغات، نقشه های مفهومی ساده، گروه های هم خانواده و ماتریس های گروهی بود. نتایج تجزیه کوواریانس نیز میزان تأثیر روش آموزشی در یادگیری را 8%، برآورد نموده است. بنابراین، با تکیه بر نتایج این پژوهش می توان تأثیر سازمان دهنده های تصویری را مثبت و قابل قبول برآورد نمود.
احساس تنهایی معنوی مذهبی: ساخت و اعتبار یابی مقیاسی برای سنجش ابعاد مثبت و منفی احساس تنهایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین ماهیت احساس تنهایی معنوی مذهبی و تهیه مقیاسی برای سنجش آن در دانشجویان بر پایه روش تحلیل عاملی اکتشافی صورت گرفت. برای تعیین روایی ابزار، گویه های اولیه که با استفاده از مبانی نظری و مقیاس های سنجش معنویت طراحی شده بودند، مورد ارزیابی 13 نفر از کارشناسان روان شناسی و 17 دانشجوی تحصیلات تکمیلی قرار گرفتند. پس از اصلاح، 605 دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی (355 زن و 239 مرد)، به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه احساس تنهایی معنوی مذهبی، با 49 گویه پاسخ دادند. نتایج تحلیل مؤلفه های اصلی با چرخش واریماکس، به استخراج چهار عامل احساس تنهایی در ارتباط با اولیاء دین، ارتباط با معنای زندگی، ارتباط با خدا و عامل مثبت ارتباط با خود انجامید. همچنین ضریب اعتبار مقیاس از طریق آلفای کرونباخ برای 44 گویه، 93/0 و ضرایب بازآزمایی عامل ها، به فاصله دو هفته، در دامنه 68/0 تا 91/0 به دست آمد که بیانگر اعتبار ابزار بود.
رابطه استفاده از بازی های رایانه ای با وضعیت تحصیلی دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر بابل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه استفاده از بازی های رایانه ای با افت تحصیلی دانش آموزان دختر دوره متوسطه انجام شده است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر بابل به تعداد 7542 نفر در سال تحصیلی 93-1392 بودند. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان، 364 نفر تعیین شد. نمونه گیری به روش تصادفی خوشه ای انجام پذیرفت. ابزار گردآوری اطلاعات دو پرسش نامه محقق ساخته بازی های رایانه ای و وضعیت تحصیلی، مجموعاً 25 سؤالی به صورت بسته پاسخ در طیف پنج گزینه ای لیکرت بوده است. روایی صوری و محتوایی ابزار توسط متخصصان و صاحب نظران رشته تکنولوژی آموزشی و روان شناسی مورد تأیید واقع شده است و ضریب پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ 83/0 محاسبه شد. داده ها در دو سطح توصیفی با استفاده از جداول و نمودارها، میانگین و انحراف معیار و سطح استنباطی با استفاده از آزمون کولموگروف- اسمیرونف و آزمون های پارامتریک تی تک نمونه و ضریب همبستگی پیرسون مورد توصیف و تحلیل واقع شد. نتایج نشان داد که اکثریت دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر بابل از بازی های رایانه ای استفاده می کنند. هم چنین، یافته ها حاکی از آن بود که بین بازی های رایانه ای با افت تحصیلی و انگیزه تحصیلی رابطه قوی و با یادگیری دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر بابل رابطه ضعیف وجود دارد.
تحلیل محتوای چندرسانه ای های آموزشی درس فیزیک با توجه به اصول چندرسانه ای، ساختار و محتوا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله، تحلیل محتوای چندرسانه ای های آموزشی فیزیک سال دوم متوسطه بر اساس اصول چندرسانه ای ها، ساختار و محتوا می باشد. این اصول، شامل اصل مالتی مدیا، هم جواری، گفتار، کثرت و شخصی سازی می باشد. این پژوهش به روش کیفی انجام شد. نمونه مورد بررسی، گزیده ای از نرم افزارهای آموزشی درس فیزیک سال دوم دوره متوسطه می باشد. به علت اندک بودن جامعه آماری، کل نرم افزارهای چندرسانه ای (11 نرم افزار) انتخاب و به روش تحلیل محتوا بررسی شدند. در مجموع، 15 مقوله و 97 کد از ابعاد و ویژگی های زمینه ای، ساختاری و محتوایی نرم افزارهای آموزشی شناسایی و بررسی شدند. مطابق یافته ها، کلاً در چندرسانه ای های مورد بررسی ویژگی زمینه ای مورد توجه بیشتری واقع شده است. در مقوله ساختاری، توجه بیشتر روی بخش مقدماتی و توجه کمتر به مقوله جنبی شده است. در مقوله محتوای اصلی که اصول چندرسانه ای مورد بررسی قرار گرفت، اصل های کثرت و گفتار دارای اهمیت بیشتر و اصل شخصی سازی دارای اهمیت کمتری می باشد. هرکدام از این مقوله های شناسایی شده که کمتر به آنها اهمیت داده شده است، می توانند به عنوان موضوعاتی مستقل در پژوهش های آینده به پژوهشگران یاری رسانند و زمینه ساز رفع مشکلات چندرسانه ای های آموزشی و هم چنین، شناسایی ابعاد جدید شوند.
بررسی اثربخشی برنامه ی آموزشی مبتنی بر 8 اصل تربیتی پیامبر(ص)، بر رشد اجتماعی کودکان 5 تا 6 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه ی آموزشی مبتنی بر 8 اصل تربیتی پیامبر(ص).بر رشد اجتماعی کودکان 5 تا 6 سال می باشد.
روش: پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه ی آماری این پژوهش شامل تمام خانواده های دارای فرزندان 5 تا 6 سال منطقه ی 1500 خانواری کشتارگاه از شهرستان شاهیندژ می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد100 خانوار انتخاب شدندکه تعداد 48 خانوار حاضر به شرکت در پژوهش شدند. سپس آزمودنی ها به طور کاملا تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند که هر گروه تشکیل شده شامل 20 خانواده بودند. سپس 8 اصل تربیتی پیامبر در قالب 8 جلسه ی آموزشی به والدین گروه آزمایش، آموزش داده شد و سپس از طریق والدین به فرزندانشان منتقل شد یا آموزش داده شد ولی آزمودنی های گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت نکردند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش مقیاس رشد اجتماعی واینلند بود.
یافته: آموزش برنامه ی تربیتی مبتنی بر 8 اصل تربیتی پیامبر باعث افزایش رشد اجتماعی کودکان 5 تا 6 سال شده است.
نتایج: با توجه به نقش و اهمیت سال های اولیه ی زندگی و محیط خانواده بر رشد کودک در ابعاد مختلف شناختی، جسمانی، عاطفی و اجتماعی و با تاکید بر فرهنگ دینی جامعه ی ایرانی و تاثیرپذیری زیاد مردم از آموزه های دینی، از این برنامه ی آموزشی می توان برای ایجاد، بهبود و شکوفایی رشد کودک به ویژه در بعد اجتماعی استفاده بکنیم
تحلیل کانونی رابطه فرهنگ سازمانی مدارس بر اساس ابعاد هافستد با نیازهای روانی اساسی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه نیازهای روانی اساسی نقش مهمی را در محیط های پرورشی ایفا می کنند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه فرهنگ سازمانی مدارس با نیازهای روان شناختی اساسی است.
روش: روش اجرای پژوهش حاضر توصیفی و طرح پژوهشی همبستگی از نوع همبستگی بنیادی است. بدین منظور، 187 نفر از دانش آموزان پنجم ابتدایی شهر ارومیه با استفاده از نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و به مقیاس ابعاد فرهنگی هافستد (آکور، 2006) و نیازهای روانی اساسی (لاگواردیا و همکاران،2000) پاسخ دادند.
یافته ها: یافته های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل همبستگی بنیادی نشان داد که ابعاد فرهنگی هافستد رابطه معنی داری با برآورده شدن نیازهای روانی دارند. تحلیل کانونی دو مجموعه معنی دار بین ابعاد فرهنگی و نیازهای روانی اساسی را نشان داد. در مجموعه اول تمامی چهار بعد هافستد رابطه منفی و معنی داری با نیازهای شایستگی، خودمختاری و ارتباط داشتند. در مجموعه دوم نیز فاصله قدرت و ابهام گریزی بالا و مردانگی پایین، رابطه منفی با خودمختاری اما رابطه مثبت با ارتباط داشت.
نتیجه گیری: به طور کلی می توان نتیجه گرفت که در مدارسی که فرهنگ آنها از خودمختاری دانش آموزان حمایت نمی کند، در آنها احساس شایستگی، ارتباط و خودمختاری دانش آموزان پایین خواهد بود.
مقایسه ی ویژگی های عصب روان شناختی کودکان فراگیر موسیقی و عادی دوره دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تجارب اولیه زندگی بر ساختار، کارکرد مغز و کارکردهای شناختی انسان تأثیر می گذارد. یادگیری موسیقی می تواند منجر به تغییرات چشمگیر در کارکردهای ذهنی (هیجانی، شناختی و رفتاری) در فعالیت های مختلف روزمره شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی و مقایسه ویژگی های عصب روان شناختی کودکان فراگیر موسیقی و عادی دوره دبستان بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع علی مقایسه ای است. جامعه آماری شامل کلیه کودکان پایه پنجم دبستان در شهر مشهد بود که 30 نفر از دانش آموزان فراگیر موسیقی (که حداقل به مدت دو سال به نواختن ساز خاصی مسلط بودند) و 30 نفر از دانش آموزان عادی که هیچ گونه آموزش موسیقی ندیده بودند به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده و مورد مقایسه قرار گرفتند. مقیاس عصب روان شناختی نپسی (NEPSY)، مقیاس هوش کودکان وکسلر (WISC) و مصاحبه بالینی در مورد شرکت کنندگان اجرا شد. یافته ها: داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و تحلیل واریانس چند متغیری و نرم افزار آماری SPSS-16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین ویژگی های عصب روان شناختی شامل کارکردهای اجرایی، توجه، زبان، حافظه و یادگیری دانش آموزان فراگیر موسیقی و عادی تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش می تواند در تشخیص و طراحی مداخلات برای ارتقای ویژگی های عصب روان شناختی دانش آموزان دوره دبستان مفید باشد.
اثرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای شغلی و فردی بر خشنودی از کارراهه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر فرد شاغلی مسیر شغلی را طی می کند که کارراهه نامیده می شود. برنامه-ریزی و مدیریت این کارراهه به شیوه ای مناسب منجر به خشنودی از آن می-شود. برخی ویژگی های فردی و شغلی می تواند بر خشنودی از کارراهه موثر باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه دو ویژگی فردی یعنی هوش هیجانی و شخصیت کنش ور و یک ویژگی شغلی یعنی غنی سازی شغل با خشنودی از کارراهه انجام گرفت. هم چنین اثرات مستقیم و غیرمستقیم این متغیرها بر خشنودی از کارراهه بررسی شد. نمونه پژوهش شامل 515 نفر از کارکنان سه شرکت پالایش و پخش فرآورده های نفتی بودند که به ابزارهای پژوهش شامل مقیاس خشنودی از کارراهه (CSS)، مقیاس غنی سازی شغل (JES)، مقیاس هوش هیجانی (EIS) و مقیاس شخصیت کنش ور (PPS) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که هوش هیجانی، شخصیت کنش ور و غنی سازی شغل بر خشنودی از کارراهه اثر مستقیم دارند. با این حال پژوهش حاضر نتوانست اثرات غیرمستقیم را تایید کند. شاید به این دلیل که کارکنان شغل خود را از نظر غنی سازی در سطح پایین تشخیص داده بودند. در پژوهش حاضر پیشنهاداتی به پژوهشگران آتی در جهت طراحی یک مدل واسطه ای، و هم چنین توصیه هایی به سازمان ها و مدیران در جهت افزایش خشنودی از کارراهه کارکنان ارایه می شود.
اثربخشی آموزش موسیقی در توانایی هوشی کودکان پیش دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با شناخت تأثیر آموزش موسیقی به روش اٌرف بر توانایی هوشی کودکان پیش دبستان انجام شد. با استفاده از روش نمونه برداری در دسترس، 30 کودک 5 ساله (16 پسر، 14 دختر) انتخاب شدند و در دو گروه مداخله و گواه مورد بررسی قرار گرفتند. به اعضای گروه مداخله به مدت 6 ماه، هفته ای یک جلسه دو ساعته، موسیق آموزش داده شد. سپس در هر دو گروه مقیاس هوش وکسلر برای کودکان پیش دبستانی و دبستانی (1967، اقتباس از رضویه، 1384) اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش موسیقی به طورمعناداری بهره هوش کلامی و غیر کلامی کودکان را افزایش داد. در نهایت، تأثیر آموزش موسیقی بر توانایی هوشی کودکان پیش دبستان مورد بحث قرار گرفت.
پژوهش حاضر با شناخت تأثیر آموزش موسیقی به روش اٌرف بر توانایی هوشی کودکان پیش دبستان انجام شد. با استفاده از روش نمونه برداری در دسترس، 30 کودک 5 ساله (16 پسر، 14 دختر) انتخاب شدند و در دو گروه مداخله و گواه مورد بررسی قرار گرفتند. به اعضای گروه مداخله به مدت 6 ماه، هفته ای یک جلسه دو ساعته، موسیق آموزش داده شد. سپس در هر دو گروه مقیاس هوش وکسلر برای کودکان پیش دبستانی و دبستانی (1967، اقتباس از رضویه، 1384) اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش موسیقی به طورمعناداری بهره هوش کلامی و غیر کلامی کودکان را افزایش داد. در نهایت، تأثیر آموزش موسیقی بر توانایی هوشی کودکان پیش دبستان مورد بحث قرار گرفت.
اثر بخشی آموزش مبتنی بر رویکرد التقاط گرایی فنی در تاب آوری و خودکارآمدی بیماران مبتلا به وسواس- بی اختیاری هم ابتلا به افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر رویکرد التقاط گرایی فنی بر افزایش تاب آوری و خود کار آمدی بیماران مبتلا به وسواس- بی اختیاری هم ابتلا به افسردگی بود. در این مطالعه شبه تجربی، از بین 60 نفر از مراجعان یکی از کلینیک های روان پزشکی شهر تهران با تشخیص وسواس – بی اختیاری، 24 نفر انتخاب شده، 12 نفر در گروه آزمایشی و 12 نفر در گروه دارو درمانی جایگزین شدند. گروه ازمایش به مدت 12 جلسه تحت آموزش مبتنی بر رویکرد التقاط گرایی فنی قرار گرفتند. هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون مقیاس تاب آوری کانر و دیوید سون (2003) و مقیاس خود کار آمدی عمومی (شرر و دیگران، 1982) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان دادند که آموزش بر مبنای رویکرد التقاط گرایی فنی موجب افزایش خودکارآمدی بیماران وسواس – بی اختیاری شده است (P<0/05) اما این رویکرد در افزایش تاب آوری بیماران وسواس – بی اختیاری تاثیر معناداری نداشته است. یافته های این پژوهش می تواند در تلویحات کاربردی بالینی رویکرد التقاط گرایی فنی بر خود کار آمدی بیماران مبتلا به وسواس بی اختیاری هم ابتلا به افسردگی موثر باشد
بررسی وضعیت دوره های مجازی آموزش ضمن خدمت فرهنگیان (مطالعه موردی: فرهنگیان منطقه دهلران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت موجود دوره های مجازی آموزش ضمن خدمت فرهنگیان می باشد. این تحقیق از نوع توصیفی بوده که با استفاده از روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری به تعداد 881 نفر از فرهنگیان منطقه دهلران در سال 1393 است. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، 267 نفر تعیین شد. با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای، 134 مرد و 133 زن به عنوان نمونه انتخاب شدند، که به پرسش نامه محقق ساخته ای که بر اساس مبانی نظری پژوهش و تحقیقات پیشین تهیه شده بود، پاسخ دادند. روایی محتوایی و صوری پرسش نامه با استفاده از نظر جمعی از متخصصان و کارشناسان دوره های آموزش مجازی به دست آمد و پایایی پرسش نامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، 0/88 محاسبه شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کلموگروف اسمیرنف و آزمون دوجمله ای (نسبت ها) استفاده شد. نتایج نشان داد که عدم تدارک زیرساخت ها و امکانات لازم جهت اثربخشی دوره های آموزش مجازی، و عدم اثربخشی دوره های آموزش مجازی نسبت به دوره های حضوری از چالش های موجود است. هم چنین، هم خوانی دوره های آموزشی با نیازهای فرهنگیان و کسب مهارت های لازم برای استفاده اثربخش دوره های آموزش مجازی ضمن خدمت را می توان به دیده فرصت نگریست.
رابطه فن آوری اطلاعات و توانمندسازی روان شناختی مدیران آموزش و پرورش منطقه یک ساری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه فن آوری اطلاعات و توانمندسازی روان شناختی مدیران آموزش و پرورش منطقه یک ساری بوده است. روش انجام پژوهش از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی و از نظر هدف، کاربردی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، 220 نفر از مدیران آموزش و پرورش منطقه یک ساری در سال تحصیلی 93-1392، در نظر گرفته شده است. روش نمونه گیری، تصادفی ساده و حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان، 136 نفر تعیین گردید. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه 15 سؤالی محقق ساخته فن آوری اطلاعات با پایایی 0/91 و پرسش نامه استاندارد توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر که پایایی آن در ابعاد شایستگی 0/88، مؤثر بودن 0/89، معنی دار بودن 0/86، خودسامان دهی 0/88 و اعتماد 0/84 به دست آمد، بود. توصیف و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل آزمون همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون خطی انجام شد. نتایج نشان داد که بین فن آوری اطلاعات با توانمندسازی روان شناختی، احساس معنی دار بودن، احساس مؤثر بودن، احساس سامان دهی و احساس اعتماد مدیران آموزش و پرورش منطقه یک ساری رابطه معنی داری وجود دارد. اما، بین فن آوری اطلاعات با احساس شایستگی مدیران رابطه معنی داری به دست نیامد.
سبک های همسرگزینی (سنتی، آزاد و ترکیبی) و رضایت زناشویی در پرستاران
حوزههای تخصصی:
رضایت زناشویی به عنوان میزان ادراک یک همسر از برآورده شدن نیازها و تمایلاتش توسط شریک دیگر تعریف می شود. تحقیقات نشان می دهد که سبک های همسرگزینی نقش مهمی در رضایت و روابط زناشویی دارد. این مطالعه با هدف مقایسه میزان رضایت زناشویی در پرستاران با سبک های همسرگزینی آزاد، سنتی و ترکیبی انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع علی-مقایسه ای بود. 222 پرستار زن و مرد متاهل از میان 4 بیمارستان خصوصی (مهر، آریا، آپادانا و بقایی) و 2 بیمارستان دولتی وابسته به مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز (رازی و شفا) در سال 1393 به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند و پرسشنامه سبک های همسرگزینی و مقیاس فرم کوتاه رضایت زناشویی را تکمیل نمودند. تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس یک راهه در برنامه نرم افزار آماری 16-SPSS انجام گرفت. یافته ها نشان داد که در میان پرستاران با سه سبک همسرگزینی (سنتی، آزاد و ترکیب) از لحاظ میزان رضایت زناشویی تفاوت معنی دار وجود دارد (001/0P<). آزمون مقایسه پی گیری شفه نشان داد که بین رضایت زناشویی پرستاران با ازدواج سنتی و آزد و بین رضایت زناشویی پرستاران با ازدواج آزاد و ترکیبی تفاوت معنی دار وجود دارد. اما بین رضایت زناشویی پرستاران با ازدواج سنتی و ترکیبی تفاوت وجود ندارد. به این دلیل که افراد در همسرگزینی آزاد شریک ازدواج شان را بر اساس فیلتر انتخاب خود انتخاب می کنند رضایت بیشتری نسبت به سایر شیوه های همسر گزینی دارند.
ارزیابی آثار آموزش عمومی و آموزش عالی بر رشد اقتصادی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی آثار سرمایه گذاری آموزشی بر رشد اقتصادی به تفکیک نوع آموزش طی سالهای اخیر مورد توجه جدی صاحب نظران و سیاستگذاران بوده است؛ در عین حال، دستاوردهای پژوهشی در کشورهایی چون ایران شواهدی سازگار فراهم نمی کنند. هدف اصلی این مقاله، ارزیابی عوامل رشد اقتصادی ایران با تأکید بر تأثیر آموزش عمومی در مقایسه با آموزش عالی و همچنین بازنمایی علل ناسازگاری در یافته های تجربی است؛ در این رابطه، تأثیر برخی از مهمترین چالشهای نظری و روش شناسی بر برآوردهای تجربی که به شدت اعتبار یافته ها را متأثر می سازند، ارزیابی می شود. اطلاعات آماری از منابع بانک مرکزی و مرکز آمار ایران برای دوره 89-1338 استخراج شده است. یافته های تجربی نشان می دهند: 1) برآوردهای تأثیر عوامل رشد اقتصادی، نسبت به ساختار الگو و نوع متغیر استفاده شده، و نسبت به روشهای مقابله با مشکلات اقتصادسنجی، بسیار حساس اند و نتیجه ارزیابیها را تغییر می دهند، 2) آموزش عامل رشد اقتصادی است و آثار خارجی مثبت نیز دارد، 3) سرمایه انسانی حاصل از سطوح مختلف تحصیلی تأثیری متفاوت بر رشد اقتصادی می گذارد، و 4) از میان الگوهای برازش شده، تنها الگوهای جدول 8 مناسب ترین برآوردها را از لحاظ مبانی نظری اقتصاد رشد و آزمونهای اقتصادسنجی، فراهم می کنند؛ بر اساس برآوردهای الگوهای مذکور سرمایه گذاری فیزیکی، سرمایه گذاری آموزشی، نرخ رشد جمعیت، استهلاک و تحولات فنی، جزو عوامل اصلی رشد اقتصادی ایران هستند. میزان تأثیر سرمایه گذاری آموزشی بیشتر از میزان تأثیر سرمایه گذاری فیزیکی (75/0 در مقابل 49/0) برآورد شده است. یافته ها همچنین وجود آثار خارجی ناشی از تراکم سرمایه انسانی (234/0) و نیز اینکه آموزشهای عمومی تأثیر به مراتب بیشتری بر رشد اقتصادی ایران دارند را تأیید می کنند. چنین یافته هایی، اولویت سرمایه گذاری آموزشی نسبت به سرمایه گذاری فیزیکی و نیز آموزش عمومی نسبت به آموزش عالی را برای تصمیم گیران تخصیص منابع آشکار می کند.
اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی بر استرس شغلی پرستاران بیمارستان حجتیه اصفهان
حوزههای تخصصی:
مهارت های ارتباطی از جمله مهارت های اساسی برای زندگی در عصر حاضر است. پرستاران به دلیل موقعیت شغلی خود باید مهارت کافی جهت برقراری ارتباط مناسب با همکاران و بیماران داشته باشند تا از آرامش، رضایت و سلامت بهره مند شوند. هدف این تحقیق تعیین اثر بخشی آموزش مهارت های ارتباطی بر استرس شغلی پرستاران بیمارستان حجتیه اصفهان بوده است. جامعه آماری کلیه پرستاران بیمارستان حجتیه اصفهان سال 1394 (96 پرستار زن و مرد در 5 بخش) بود که از میان آن ها 18 پرستار برای شرکت در گروه آزمایشی و 18 پرستار برای شرکت درگروه کنترل به عنوان نمونه آماری و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. مداخله انجام شده یک جلسه کارگاه آموزش مهارت های ارتباطی برای گروه آزمایشی به مدت 6 ساعت بود. برای ارزیابی استرس شغلی هر دو گروه، قبل و بعد از مداخله آموزشی از پرسشنامه استاندارد استرس شغلی دیویس استفاده شد. تحلیل در سطح آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد آموزش مهارت های ارتباطی، میزان استرس شغلی را کاهش داده است (0/01>p).
شناسایی ویژگی ها و ابعاد مدارس اسلامی در ایران به همراه ارائة الگوی مطلوب مدرسه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور شناسایی ویژگی های مدارس اسلامی در ایران و ارائة الگوی مطلوب مدرسة اسلامی ، این پژوهش به روش توصیفی- پیمایشی و با استفاده از ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل مصاحبة عمیق، مشاهدات میدانی امکانات و تجهیزات و کلاس های درس، و یادداشت برداری و بررسی اسناد، در میان مدارس اسلامی- که به صورت کاملاً غیردولتی و زیر نظر مؤسسه های فرهنگی- آموزشی اداره می شوند- اجرا شد. روش نمونه گیری از نوع در دسترس و حجم نمونه 23 مدرسه از تهران، اصفهان، و مشهد بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش توصیفی و ارائة درصد فراوانی در هرکدام از ویژگی های احصاشده استفاده به عمل آمد. نتایج نشان داد که مدارس اسلامی مورد بررسی دارای ابعادی از جمله ارتباطات، فوق برنامه و پرورشی، مؤلفه هایی از قبیل نمادهای هویتی سازمانی و تنوع برنامة درسی و ویژگی هایی مثل ملاک های خاص گزینش کارکنان و دانش آموزان و تأکید بر تربیت دینی و اخلاقی و اجتماعی و سیاسی دانش آموزان هستند. این ابعاد، مؤلفه ها، و ویژگی های احصاشده در قالب الگوی یک مدرسة اسلامی مطلوب ارائه شد.
مقایسه ی هوش معنوی وخودانضباطی پرستاران زن و مرد در بخش های ویژه و عمومی بیمارستان های شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
برخورداری از هوش معنوی و خودانضباطی تأثیر بسزایی در خدمات رسانی کادر درمانی به بیماران دارد و دارا بودن این ویژگی در پرستاران بخش ویژه از اهمیت بیش تری برخوردار است . بنابراین در این پژوهش به بررسی هوش معنوی و خودانضباطی در مردان و زنان پرستارشاغل در بخش های ویژه و عمومی بیمارستان های شهر تهران پرداخته شده است. مواد و روش ها: مطالعه به صورت توصیفی- مقایسه یی است که بر روی 180 نفر از پرستاران زن و مرد شاغل در بیمارستان های دانشگاهی تهران، به صورت تصادفی- خوشه یی چند مرحله یی انجام شد. برای جمع آوری داده ها، از پرسش نامه ی خودانضباطی و پرسش نامه ی هوش معنوی استفاده شد. در نهایت، تحلیل داده ها با استفاده از واریانس چندمتغیری(MANOVA) انجام پذیرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد تفاوت معناداری بین پرستاران بخش ویژه و عمومی، از نظر هوش معنوی و خودانضباطی وجود ندارد(p<0.05). همچنین، تفاوت گروه های زن و مرد از نظر هوش معنوی معنی دار نیست(p<0.05)؛ اما تفاوت دو گروه زن و مرد پرستار، از نظر متغیرهای خودانضباطی معنی دار است(p<0.05) و زنان از خودانضباطی بالاتری برخوردارند. نتیجه گیری: با توجه به نتیجه های پژوهش حاضر، می توان گفت که خودانضباطی و هوش معنوی در کار با بیماران در بخش های درمانی، از متغیرهای روان شناختی مؤثر است و در امر آموزش و به کارگماری پرستاران باید به این موردهای خاص، توجه ویژه داشت.