فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۰۱ تا ۱٬۷۲۰ مورد از کل ۵۳٬۱۱۱ مورد.
منبع:
فنون ادبی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۳)
35 - 54
حوزههای تخصصی:
ارکان عروضی از بخش های اصلی دانش عروض به شمار می روند؛ ازهمین رو یادگیری ارکان و نظام حاکم بر آنها در عروض سنتی جایگاهی خاص داشته و شناخت ارکان سالم و مزاحف همواره بخشی بزرگ از این دانش بوده است. با آشکارشدن عیوب عروض سنتی، عروضیان کوشیدند نظام های جدیدی برای تبیین وزن شعر ارائه کنند. در این مسیر هرکدام، ارکان مدّنظر خود را معرفی کردند؛ اما آنچه در این میان مغفول ماند، تبیین رابطه میان ارکان در عروض جدید و ارائه ساختاری برای آنهاست. این امر به آشفتگی در مقدمات و پایه های این دانش و دشواری یادگیری آن انجامیده است. در این پژوهش سعی بر آن بوده است تا روابط میان ارکان شناسایی و به صورت ساختاری تبیین شود. حاصل این تحقیق، شناسایی دو نوع رابطه ساختاری میان ارکان در عروض فارسی است. رابطه نخست براساس افزایش یا کاهش هجاهای آخر ارکان شکل می گیرد و رابطه دوم مبتنی بر مفهوم کهن «دایره عروضی» است و با آن می توان ارکان را از دایره هایی به دست آورد که «دایره های رکنی» می نامیم. بر اساس این دو نوع رابطه، دو ساختار جدید معرفی می شود که به ترتیب «ساختار خطی» و «ساختار دایره محور» نامیده شدند. نتیجه مشترک این دو ساختار نشان می دهد که اگر نظریات نادر را کنار بگذاریم، تعداد ارکان صحیح فارسی از یک هجایی تا پنج هجایی، چهل و چهار رکن است که عبارت اند از: یک رکن یک هجایی، دو رکن دو هجایی، هفت رکن سه هجایی، سیزده رکن چهار هجایی و بیست و یک رکن پنج هجایی.
سیندخت کابلی: خرد ورزی و تدبیر زنان اسطوره ای شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بین رشته ای ادبی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲شماره ۹
174 - 208
حوزههای تخصصی:
امروزه، در کنار دیگر منابع تاریخی، متون ادبی در عرصه ی پژوهش های تاریخی، از جای گاهی ویژه برخوردارند؛ پژوهش حاضر، بر مبنای داستان «زال و رودابه» ، که به بخش اسطوره ای شاه نامه ی فردوسی تعلق دارد، به تبیین ابعاد مختلف شخصیتی «سین دخت»، مادر «رودابه» می پردازد.از طریق مطالعه ی اسطوره ها، که یک سر در دنیای مه آلود گذشته، و سری دیگر در توجیه هستی، با بیان افسانه ای رویدادهای تاریخی دارند، می توان به مناسبات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی جوامع، و آرمان ها و آرزوهای ملت ها در این زمینه ها پی برد.شخصیت «سیندخت» در شاه نامه، بیش از آن که به وجود واقعی زنی با این نام و مشخصات در تاریخ صحه بگذارد، حاکی از این است که در فرهنگ ایران باستان، و داستان ها و افسانه های بازمانده از آن دوران، که سینه به سینه نقل شده و در دوره های بعد، بعضا به کتابت در آمده، و به حکیم شاعری چون «فردوسی» منتقل شده است، باورمندی و احترام به توان مندی های زنان در مدیریت خانواده، تدبیر امور اجتماعی، و ایفای نقش در حل و فصل معضلات سیاسی، رفع مخاصمات، و پیش گیری از وقوع جنگ و خون ریزی ، دیدگاه رایج بوده است. پژوهش های صورت گرفته در منابع معتبر تاریخی، در خصوص جای گاه زنان در خانواده و جامعه ی ایران باستان، بر یافته های تحقیق حاضر، که بر مبنای مطالعه در شخصیت «سیندخت» در متن ادبی «شاه نامه ی فردوسی» انجام شده است، صحه می گذارد.
خوانش تطبیقی مؤلّفه های فانتزی در رمان های ارض زیکولا از عمرو عبدالحمید و شوومان از نازنین جودت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
141 - 162
حوزههای تخصصی:
ادبیات فانتزی گونه ای نو در ادبیات است که اصلی ترین مشخصه آن، استفاده از قدرت خیال و خلاقیت در گریز از جهان و چارچوب های شناخته شده آن و درهم شکستن قوانین طبیعت است. در ادبیات فانتزی همه وقایع بر پایه خیال شکل می گیرد و فانتزی نویسان، جهانی متشکل از عناصر و حوادث عجیب، موجودات و فضایی خارق العاده و قواعدی منحصربه فرد را می آفرینند. در دو رمان ارض زیکولا و شوومان، شباهت های قابل توجّهی در استفاده از عناصر فانتزی دیده می شود. از این رو پژوهش حاضر سعی دارد که با روش تحلیلی- توصیفی به بررسی تطبیقی مؤلّفه های فانتزی در این دو اثر، وجوه اشتراک آن ها را تبیین نماید. برخی از بن مایه های فانتاستیک مشترک در این دو اثر شباهت در طرح داستان و شخصیت اصلی، به کارگیری تلفیقی از شخصیت های حقیقی و خیالی، استفاده از کنش های کارکردی مشابه مانند طلسم، تصادف و یاری گری و همچنین اصول فانتزی مشترک ازجمله شگفتی و هیجان، تعلیق ارادی ناباوری، دگردیسی و اصل پایان باز است.
مفهوم سازیِ استعاری «مرگ» در ادبیات دفاع مقدس (مطالعه موردی: کتاب «من زنده ام»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۱
121 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف این جستار بررسی چگونگی مفهوم سازی استعاری «مرگ» در داستان «من زنده ام» اثر معصومه آباد (1393) است تا بتوان دریافت که یک دختر نوجوان که چهار سال در اسارت رژیم بعثی عراق بوده است، چه دریافتی از پدیده مرگ داشته و آن را چگونه بازنمایی کرده است. این تحلیل در چارچوب نظریه استعاره مفهومی (لیکاف و جانسون، 1980، 1999؛ لیکاف، 1993) انجام شدهه است. نتایج آن نشان می دهد که نویسنده از حوزه های مفهومی متعدد و گوناگونی شامل مدرسه، مبارزه، سرگرمی، سفر، بیماری، پدیده های طبیعی، نوشیدنی، پاداش، کلید و هم چنین از سازوکارهای شناختی انسان پنداری، حیوان پنداری و شی ءانگاری که همگی بر استعاره مبتنی است برای بیان مفهوم مرگ استفاده کرده است.
تحلیل مکان در حکایت سیمرغ عطار براساس نظریه وجودی هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلسفه وجودی هایدگر ازجمله نظریات هستی شناسانه در تبیین «وجود» و جهان هستی است که تأثیرات دامنه دار در حوزه های مختلف در قرن بیستم و قرن اخیر داشته است. در فلسفه هایدگر مفهوم کلیدی«وجود»، درک خویشتن وجودی در معنای «مکان وجودی» است. هایدگر معتقد است که برای درک وجود باید از «خود» شروع کرد. یعنی این انسان است که باید در ابتدا و راجع به وجود خود بیندیشد. به عبارتی اولین مکانی که انسان در برخورد با تفکر وجودی هایدگر مواجه است، خود یا خویشتن است. درحقیقت مکان وجودی جایی است که موجودات به عرصه بودن و هستی وارد می شوند. می توان نقش تعاملی موجودات در سیر داستان سیمرغ عطار، با هستی، در ساحت مکان را به صورت ویژه ، با توجه به مؤلفه های قرب و بعد موجودات به وجود، موطن، موجودیت راه و تجمع و همدلی در شکل پذیری هستی بهتر موردبررسی قرار داد. اگر ما هریک از پرنده های داستان را «دازاین» (هستنده و زیستنده) تلقی کنیم، هر موجود، مکان هستی است و به اندازه هر موجود، جهانی متولد می شود. در داستان سیمرغ عطار هریک از مرغان گرفتار تجارب مکانی غیرواقعی می شوند و مکانی را که در آن به سر می برند، خاطره انگیز می دانند و با دیگر مرغان رهسپار نمی شوند. در این میان فقط سی مرغ به موطن اصلی خود یعنی هستی، موجودیت یا مکان حقیقی خود باز می گردند.
مقایسه گفتمان ارسطو، افلاطون و سقراط در اقبالنامه بر اساس رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نکات برجسته در آثار نظامی آن است که شخصیت های هر منظومه براساس ویژگی های فردی خاص خود سخن می گویند؛ به گونه ای که می توان از شیوه سخن گفتن آنها به ابعاد شخصیتشان پی برد. این مقاله اقبالنامه را از این منظر تحلیل کرده است. زمانی که اسکندر از سه حکیم خود ارسطو، افلاطون و سقراط درخواست تنظیم خردنامه می کند، هریک متناسب با موقعیت و جایگاه و ویژگی فردی خود خردنامه ای برای پادشاه ترتیب می دهند. در این پژوهش کوشش شده است تفاوت های گفتمان این سه حکیم براساس مدل سه بعدی فرکلاف تحلیل شود. نظریه فرکلاف در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی می شود. سطح توصیف تحلیل یک متن در قالب لغات، نحو، نظام آوایی یا سطوح بالاتر از یک جمله است. در سطح تفسیر محتویات متن براساس ذهنیت مفسر یا دانش زمینه ای ارزیابی می شود و به دو بافت بینامتنیت و موقعیت تقسیم می شود. تبیین گفتمان را به عنوان یک فرایند اجتماعی بررسی می کند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که منطق گفت وگو و تنظیم خردنامه افلاطون با ظرافت و براساس ارزیابی جایگاه و موقعیت پایین خود نسبت به پادشاه تنظیم شده است. درحالی که گفتمان ارسطو و سپس سقراط در سطح تحکم و فرمان دادن است. شیوه سخن گفتن ارسطو به گونه ای است که خود را هم پایه پادشاه می بیند و سقراط نیز مقام و جایگاه خود را در مواردی فراتر از پادشاه می شمارد؛ به گونه ای که از دستور دادن به پادشاه و یا استفاده از الفاظ تحقیرکننده ابایی ندارد.
The Interpellated Subjects in Kazuo Ishiguro’s Never Let Me Go(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper aimed to critically investigate Kazuo Ishiguro’s Never Let Me Go, in terms of Louise Althusser’s concepts of ideology and Interpellation. Kazuo Ishiguro’s sixth novel, Never Let Me Go, explores the tragic condition of clones living in an imaginary England of the late 1990s. Out of the parts and pieces of the main character’s fragmented memory and unclear descriptions, the reader finds out that Kathy and her friends are clones created to give certain vital organs to ordinary people. However, the main characters in this dystopian novel are not looking for emancipation, and very little could be observed in terms of resistance or objection. Applying Althusser’s theories of ideology and interpellation, this study tried to discover the reasons for the characters’ passivity and submission. The findings showed that certain beliefs and values despite being shockingly violent were internalized, naturalized, and justified in the decisive ages of childhood through the dominant ideological system. Moreover, the effect of educational system as one of the most important ISAs (Ideological State Apparatus) in interpellating the individual characters into subjects is analyzed in this novel.
همانندی هسته های تصویری چند بعدی در اشعار کودکانه محمد کاظم مزینانی و سلیمان العیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تخیل و تصویر، دو عنصر بهم پیوسته شعرکودک ونوجوان هستند. مبنای تصویرهای ناب شاعرانه، تخیل فراگیر است که ازمشاهده واقعیت ها سرچشمه می گیرد. تصویر، عامل انعکاس و برحسته سازی محتوا و درونمایه شعر است. عنصرخیال در شعر کودکان ونوجوانان، باتقویت ذهن و ایجاد خلاقیت درآنان، روح وروانشان را تلطیف و نگاهی برتر وهنری به ایشان می بخشد که بتوانند میان تصاویرذهنی وعینی ارتباط برقرارکنند. تصویر به دونوع ساده و چندبعدی تقسیم می شود، تصویرهای چندبعدی غالبا پیچیده هستند. یک تصویر چندبعدی که حاصل رویهم گذاشتن چند تصویراست هسته تصویری را بوجود می آورد. ارزش وزیبایی هسته های تصویری با مجموعه ای ازتصویرهای پایه و پیرو و پایانی براساس میزان تخیل وعاطفه واحساس شاعر تعیین می شود. در بررسی پیش رو براساس شیوه توصیفی- تحلیلی- تطبیقی، معلوم شد که هسته های تصویری درشعر محمدکاظم مزینانی، انتزاعیتر وپیچیده تر هستند واز قوه شاعری بیشتری برخوردارند. درحالیکه هسته های تصویری اشعارسلیمان العیسی عینی ترند وبا موضوعات واقعیترمانند میهن، ملیت، همبستگیهای قومی تناسب بیشتری دارند.
کارکردهای نیل در شعر قرن ششم با تأکید بر سنایی، انوری، خاقانی و نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴۷
131 - 149
حوزههای تخصصی:
گیاهان از دیرباز به عنوان یکی از منابع مهمّ غذا و دارو، مورد توجّه انسان بوده است. نیاکان ما طیّ هزاران سال علاوه بر تأمین دارو، غذا و پوشاک، به شناخت بیشتری از گیاه دست یافته و از رنگ و بوی تعدادی از گیاهان، در نقّاشی، رنگرزی، عطر و آرایش استفاده کرده اند. نیل یکی از گیاهان رنگزاست که به دلیل ثبات رنگ و قدرت بالای ترکیب پذیری با طیف وسیعی از رنگ های طبیعی دیگر، مورد توجّه انسان بوده است. بازتاب گسترده این گیاه در شعر، حکایت از رونق و استفاده سالم پیشینیان از رنگ طبیعی نیل در کنار خواصّ درمانی آن دارد. در قرن ششم بنابه دلایلی؛ از قبیل رقابت، توسعه علم و یا فاضلانه گویی از سوی شاعران، کارکرد های درمانی گیاه نیز مانند اطّلاعات سایرعلوم، با کنایه و استعاره های دیریاب آمیخته شده و درک مفهوم شعر را دشوار ساخته است. این پژوهش برآن است که با استفاده از روش توصیفی_ تحلیلی، بازتاب نیل را از دیوان های سنایی، انوری، خاقانی و نظامی استخراج کند به بررسی و تحلیل کارکردهای طبّی، ادبی و هنری و باورهای عامّه آن بپردازد.
بازاندیشی مفاهیم فرادست و فرودست در مجموعه ی ماجراهای تن تن اثر هرژه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
225 - 244
حوزههای تخصصی:
به رغم انتقاداتی که نسبت به آثار هرژه، نویسنده ی ماجراهای تن تن، دال بر سوگیری های نژادی و قومی مطرح است، این آثار محبوبیت خود را حفظ کرده اند، حتی نزد گروه هایی که موضوع مستقیم یا غیرمستقیم این سوگیری ها بوده اند. نحوه ی مواجهه ی این خوانندگان با ماجراهای تن تن در چارچوبی قرار می گیرد که در نظریه ی پسااستعماری ذیل عنوان رابطه ی فرودست و فرادست تعریف می شود. در این پژوهش الگوهای مختلفی را بررسی می کنیم که هرژه برای تعریف هویت برای گروه های فرودست به کار می گیرد. بر همین مبنا با تغییراتی در مفاهیم فرادست و فرودست، نشان می دهیم که برخلاف انتظار فرادستان، گروه های فرودست تنها مصرف کنندگان محصولات فرهنگی قدرت مداران نیستند و با استفاده از ابزارهایی که خود ایشان تولید کرده اند بر گروه های سلطه تأثیر می گذارند و موجب تغییراتی در گفتمان و جهان بینی ایشان می شوند.
تحلیل فرایندهای مناظره چینی ها و رومی ها بر پایه نظریه نقش گرای هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر بر آن است تا با تحلیل فرایند افعال و نظام گذرایی، نقش اندیشگانی «مری کردن چینی ها و رومی ها» را بر بنیاد نظریه نقش گرای هلیدی بررسی کند. به بیان دیگر، کشف دنیای تجربی، ذهنی و عینی مولانا در این مناظره با تحلیل و بررسی فرایندهای نقش اندیشگانی صورت می گیرد. روش آماری در این مقاله ترکیبی (کیفی کمی) است و نحوه اجرای آن توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری تمام ابیات این مناظره (33 بیت) است و نمونه، شامل همه افعال آن (68 فعل در 33 بیت) است. براساس یافته ها و نتایج حاصل از این پژوهش به نظر می رسد نظریه نقش گرای هلیدی، در خوانش حکایت چینیان و رومیان مناسب است. فرایندهای مادی به عنوان یکی از ابزارهای اندیشه مولانا برای برقراری رابطه ملموس تر و عینی تر با مخاطب و درنتیجه روشن شدن مدارهای عرفانی او هستند؛ بنابراین در این مناظره فرایندهای مادی بیشتر از سایر فرایندها در خدمت دیدگاه عارفانه مولانا قرار گرفته اند.
نشانه شناسی نظام پوشاک در مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۸
107 - 136
حوزههای تخصصی:
نظام پوشاک از نظام های بسیار مهم است که در متون ادبی حضور چشمگیری دارد. مولوی از جمله شاعرانی است که توانسته است نظام نشانه های زبانی پوشاک را به نشانه های ادبی تبدیل کند. او با کاربرد واژگان و نشانه های روزمره پوشاک، نشانه های تازه ای را در متن حکایت خلق می کند. این پژوهش بر آن است که با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی و تحلیل نشانه های پوشاک در حکایت هایی از مثنوی با رویکرد نشانه شناسی بارت به ویژه نظریه هم سازه و ناسازه بپردازد. در این نظریه، بارت معنا و مفهوم نشانه را به معنای صریح، محدود نکرده و تلاش می کند که الگویی را طراحی کند تا در کنار معنای صریح به معنای ضمنی نشانه ها دست یابد. بررسی تحلیلی این نظریه در حکایت هایی از مثنوی نشان می دهد که مولانا نشانه ها را در معنای قراردادی آن ها به کار نمی گیرد، بلکه با خلق نشانه های جدید و همچنین تفسیر و تأویل حکایت ها به خوانشی نو از نشانه های اولیه دست می یابد که این نشانه ها با کل نظام نشانه ای مثنوی در پیوند است.
کاربرد دستوری ضمایر در زبان عربی و فارسی دری
منبع:
مطالعات زبان فارسی (شفای دل) سال ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۳
119 - 131
حوزههای تخصصی:
ضمیر یکی از مباحث بسیار مهم دستوری است که بیشتر دستورنویسان در زبان های گوناگون از آن بحث کرده اند و به تعریف آن پرداخته اند و اقسام گوناگون برای آن برشمرده اند. برخی دستورنویسان ضمیر را ذیل واژگان مستقل آورده اند و برخی دیگر، به آن اسم گفته اند. در تقسیم بندی های ثانوی نیز تفاوت های متعددی در انواع ضمیر در میان دستورنویسان به چشم می خورد. در این پژوهش، بناء ضمایر در دو زبان فارسی و عربی، معیار بحث است؛ زیرا ضمایر در ترکیب جملات از دیدگاه دستوری نقش آفرینی می کند که همین نقش آفرین در دستور باعث زیبایی و استواری کلام می شود. بر این اساس بررسی تفاوت و شباهت ضمایر در دستور زبان عربی و فارسی امری بایسته می نماید.
بررسی مقایسه ای افسانه کُهزاد و بَسی با زال و رودابه در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۰
23 - 40
حوزههای تخصصی:
داستان های عاشقانه ای مانند لیلی و مجنون، خسرو و شیرین، زال و رودابه و... بخشی غنی از ادبیات عاشقانه و غنایی این مرز و بوم را تشکیل می دهد. افزون بر این روایات مکتوب، گاه روایت عشق هایی جانسوز در میان عامه مردم رواج دارد که کمتر مجال طرح و بررسی یافته اند. یکی از این روایت ها، روایتی است که علی حسین عالی نژاد، نقّال 73 ساله و اهل روستای رمقانِ استان فارس نقل می کند. نگارنده کوشیده است نخست به روش میدانی این افسانه را ثبت کند و سپس به روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا، به بررسی مقایسه ای آن با روایت فردوسی بپردازد. پرسش اساسی این پژوهش این است که تفاوت ها و شباهت های روایت مکتوب و شفاهی در چه بخش هایی است و این دگرگونی ها حاصل چیست؟ یافته های پژوهش نشان می دهد افسانه عامیانه از دو بخش کاملاً مجزا تشکیل شده است: بخش نخست جز در برخی از جزییات بسیار شبیه به داستان زال و رودابه است؛ اما بخش دوم داستان، یک باره دگرگون می شود و خواننده با نمایشی کاملاً متفاوت روبه رو می شود. درباره این روایت عامیانه، به طور کلی دو فرضیه را می توان طرح کرد: 1- افسانه عامیانه، تقلید و آمیزشی از روایت زال و رودابه و داستان های عاشقانه باشد که ذهن راوی و نقّال ساخته و پرداخته است.2- نقّالان و راویان با آمیزش داستان عاشقانه رایجی در میان مردم با داستان شاهنامه و دیگر روایت ها، داستانی نو بنیاد نهاده اند. به هر روی این روایت از جنبه های گوناگون مانند مکان داستان، شخصیت ها، فضا، برخی از رخدادهای داستانی، فرجام داستان و... با روایت شاهنامه فردوسی تفاوت هایی دارد؛ اما در مجموع یکسانی های زیادی با روایت شاهنامه دارد.
بررسی انتقادی برخی از پژوهش ها و اظهارنظرها درباره شاهنشاهنامه صبا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
117 - 142
حوزههای تخصصی:
شاهنشاهنامه، منظومه ای حماسی از فتحعلی خان صبا است که تاریخ ایران در دوره سلطنت فتحعلی شاه قاجار را دستمایه آفرینش اثری ادبی قرار داده است. البته دامنه تاریخی اثر از سقوط اصفهان تا اواخر دوره اول جنگ های ایران و روس را در بر می گیرد. این منظومه طولانی، به رغم اهمیت، تا کنون چنان که باید مورد توجه و بررسی قرار نگرفته است. نقدهای نوشته شده بر شاهنشاهنامه، کمتر به کل اثر نظر داشتند و به نظر می رسد، بیشتر نویسندگان آن به طور کامل متن این منظومه را نخوانده اند. این نقدها بیشتر براساس متن گزیده منظومه نوشته شده و به این علت دچار خطاهای فاحش محتوایی و تاریخی شده اند. این مقاله، به مطالعه حدود بیست پژوهش انجام شده در صد سال اخیر، درباره شاهنشاهنامه پرداخته و کوشیده است تا با بررسی اشکالات و خطاهای آن متون، نقدهای شاهنشاهنامه را نقد کند. دستاورد پژوهش، بیانگر آن است که عمده نقدها، بدون توجه به کل اثر و نکات تاریخی مرتبط با آن، اشتباهاتی مرتکب شده و این اشتباهات از طریق نقدهای هر عصر، به نقدهای دوران سپسین راه یافته اند.
مطالعه و بررسی شگردهای طنزپردازی در اشعار ایرج میرزا
حوزههای تخصصی:
ایرج میرزا، متولد 1253 ه. ش، یکی از مهم ترین شاعران موفق دوره مشروطه در طنزپردازی است و به او لقب «سعدی نو» را داده اند. از مهم ترین دلایل موفقیت طنزهای او، به کارگیری طیف وسیعی از شگردها و سازوکارهای خلق طنز در ساختار اشعار اوست. اشعار ایرج میرزا بیشتر برگرفته از واقعیات اجتماعی است که در آن ها با دیدگاهی انتقادی و تند به بازتاب مسائل اجتماعی می پردازد. پژوهش پیش رو بر آن است تا با بهره گیری از روش مطالعه کتابخانه ای و به صورت توصیفی- تحلیلی، شگردهای طنزپردازی را در اشعار این شاعر، مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. حاصل مطالعات نشان می دهد که ایرج میرزا برای بیان طنز خود و تأثیرگذاری بیشتر آن بر مخاطب از شگردها و شیوه های مختلفی استفاده می کند و رمز موفقیت طنزهای او در بهره گیری از همین شگردهاست؛ از مهم ترینِ این شگردها می توان به کوچک سازی، تشبیه به حیوانات، نفرین و دشنام، خراب کردن سمبل ها، انتقاد از خویش، مناظره، تابوشکنی دینی، کنایه و ردیف های طنزآمیز اشاره کرد. حاصل سخن اینکه، شگردهای طنزِ مورداستفاده ایرج میرزا در ارائه مفاهیم موردنظر تأثیر بسزایی دارند.
رویکردهای نقد ادبی در مجله سخن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
1 - 18
حوزههای تخصصی:
اثرگذاری مجله سخن بر جریان سازی ادبی در ایران انکارناپذیر است. یکی از راه هایی که این مجله بدین منظور پیش گرفت، پایه گذاری نقد ادبی مدرن بود. نخستین بار، مجله سخن تمرکز بر نقد ادبی تخصصی را در این سرزمین پیش گرفت. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی به واکاوی رویکردهای نقد ادبی در مجله سخن اختصاص دارد. این مقاله سرانجام نتیجه گرفته است که در ده دوره نخست مجله، آثار به روش سنتی نقد شده اند؛ اما در دوره های بعد نقدهایی چه ازطریق ترجمه و چه به قلم نویسندگان ایرانی ظهور کرده اند که در سه دسته کلاسیک، پیشامدرن و مدرن می گنجند. نقدهای کلاسیک به بحث های لغوی فنی آثار شاعران و نویسندگان پرداخته اند. در نقدهای پیشامدرن، علاوه بر تشریح ضرورت و اهمیت نقد ادبی، توجه به نقد تجربه انسانی و انسجام سخن یافتنی است. در نقدهای مدرن، بیشتر جنبه های جدید ازقبیل جریان سیال ذهن در آثار شاعران و نویسندگان واکاوی شده است.
تحلیل آثار آچه به و ساعدی از منظر ادبیات اتوپیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۷
300 - 320
حوزههای تخصصی:
مقایسه ی عرضی آثار هنری اخیرا مورد توجه محققان قرار گرفته است. در این مقاله موضوع آرزوی داشتن زندگی آرمانی در موضوعات داستان در آثار برگزیده چینوا آچه به و غلامسحین ساعدی مورد بررسی قرار گرفت. آچه به، راه رسیدن به رستگاری را در پایان دادن به استعمارگری غرب، نجات وطن، برگشتن به رسم و رسومات و فرهنگ اصیل آفریقا می داند؛ ساعدی راه رسیدن به زندگی آرمانی را در سکوت و آرامش زندگی روستایی و خلاصی از مشکلات و گرفتاری های زندگی مدرن و رهایی از مشکلات روحی و روانی می یابد. هر دو نویسنده در انتخاب شخصیت های داستان و صحنه پردازی ها در مسیر اهداف هنری خود، وجوه مشترک زیادی دارند. در این مقاله، دو بازیگر نقش اصلی داستان، ایده ها و اسیده ال ها، طرز فکر و تفکرات آن ها از هستی و آرزوهای آرمانی و شیوه انتخاب صحنه و تاثیر پذیری آنها از جهت گیریهای سیاسی و اجتماعی تجزیه و تحلیل و تشابه آنها مشخص شد.
دراسه مقارنه للأفعال اللغویه فی «100 رساله حب» لنزار قبانی و«أربعون رساله لزوجتی» لنادر إبراهیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
37-60
حوزههای تخصصی:
تعدّ نظریه الأفعال اللغویه شکلاً مهماً من أشکال اللسانیات الحدیثه، وتتحدد الجمل على أنها تشتمل فی أغلبها على أفعال لغویه وعناصر تتحدّد دلالتها داخل السیاق الذی وردت فیه وفقاً للتواصل مع الآخرین. تهدف هذه النظریه إلی إبراز أثر المنطوق اللغوی الذی یترتّب عنه إنجاز حدث اجتماعی معین، مما یجعل هذا الفعل جزءا کاملاً من التفاعل الاجتماعی. لهذا الهدف، صنّف أوستن وسیرل الأفعال اللغویه إلى الإخباریات، والموجّهات، والإلزامیّات والتعهّدیّات، والتعبیریات، والإعلانیات. 100 رساله حب لنزار قبانی وأربعون رساله لزوجتی لنادر إبراهیمی هی عباره عن کتب تتضمن رسائل کتبها مؤلّفاهما إلى زوجاتهما ونشرت للجمهور. نظراً لکونها منشوره لعامه الناس، لمثل هذه الرسائل القدره على فحصها من منظور الترکیب والمحتوى والبلاغه الأدبیه. الهدف من هذا البحث هو مقارنه الأفعال اللغویه لهذین العملین. المنهج الذی لجأنا إلیه فی هذا البحث هو منهج تحلیل المحتوى حیث أخذنا بعین الاعتبار وحده التحلیل الموضوعی. تشیر النتائج إلى أن أعلى نسبه للأفعال اللغویه فی کتاب 100 رساله حب تتعلق بالموجّهات ثم التعبیریات؛ لأن نزار قبانی ینشغل فی معظم اللحظات بالتعبیر عن رغبته فی اللقاء مره أخرى بزوجته بلقیس التی فقدها، ویرید إظهار عمق مشاعره تجاه زوجته التی لم تعد موجوده فی هذا العالم. من ناحیه أخرى، فإن أعلى نسبه للأفعال اللغویه فی کتاب أربعون رساله لزوجتی تتعلق بالتعبیریات ثم الإعلامیات، لأننا نواجه فی هذه الرسائل علاقه زوجیه طبیعیه ذات اتجاهین، وهی المنقذ لزواجهما على الرغم من التحدیات المختلفه للعاطفه بین الزوج والزوجه.
واکاوی مضامین دینیِ کتاب های فارسی و نگارش دوره اول متوسطه
حوزههای تخصصی:
نگاهی به ادبیات فارسی، سیطره گسترده مضامین دینی را در عرصه نظم و نثر نشان می دهد. از آنجا که جامعه ما مقیّد به اصول و مسائل دینی است، کاربست مضامین دینی با مواد و مطالب فارسی و نگارش، با توجه به سرعت گسترش و اثر گذاری آن، نقش سازنده ای را در تقویت هویت دینی و غنای زبان و ادب فارسی می تواند ایفا کند. هدف این پژوهش، واکاوی مضامین دینی کتاب فارسی و نگارش دوره اول متوسطه سال تحصیلی 1402-1401 می باشد که با روش کتابخانه ای و رویکرد کمّی- کیفی با بهره گیری از روش تحلیل محتوا صورت گرفته است. جامعه آماری در این پژوهش کتاب های فارسی و نگارش دوره اول متوسطه با بررسی کامل هر پایه می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد از مجموع هشت مصداق مضامین دینی؛ بیش ترین فراوانی و توجه، مربوط به ارزش های مذهبی با فراوانی(813)، نمادهای دینی با فراوانی(523)، عقاید مذهبی با فراوانی(81)، شخصیت های مذهبی با فراوانی(44) و آیات، احادیث و روایات با فراوانی (25) بوده است که عملکرد خوبی را از سوی سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی کتاب های درسی فارسی و نگارش در بهره گیری و پرداختن به مصادیق مضامین دینی نشان می دهد. در مصادیقِ دیگر؛ یعنی شعائر اسلامی، مراسم مذهبی و وقایع مذهبی نیز توجه کمتری در این خصوص ملاحظه می گردد و نیازمند بازنگری بیشتری در این مهم می باشد.