ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۹٬۸۷۰ مورد.
۱۴۱.

شناسایی عوامل موثر بر افزایش تاب آوری اقلیمی در طراحی شهری (مطالعه موردی : شهر رشت)

کلیدواژه‌ها: تاب آوری اقلیمی طراحی شهری تغییرات اقلیمی زیرساخت های شهری شهر رشت تاپسیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۲۰۷
با توجه به تغییرات اقلیمی و افزایش بحران های طبیعی در سال های اخیر، تاب آوری شهری به یکی از نیازهای ضروری در طراحی شهرهای پایدار تبدیل شده است. این پژوهش با هدف شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر در افزایش تاب آوری اقلیمی در طراحی شهری پایدار، با تمرکز بر شهر رشت، انجام شده است. برای دستیابی به اهداف پژوهش و در راستای اعتبار قابل استناد از تحلیل های چندمعیاره استفاده شده است؛ داده های کیفی از طریق برداشت های میدانی ، مصاحبه و پرسشنامه بوسیله SPSS تحلیل و طبقه بندی شده و معیارهای استخراج شده و داده های کیفی از روش تاپسیس امتیاز دهی و رتبه بندی شده اند و چهاچوب از برآیند آن استخراج و رائه شده است. این فرآیند شامل توزیع پرسشنامه برای جمع آوری داده ها و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار SPSS بهره برداری شده است. نتایج نشان می دهند که بهبود زیرساخت های شهری، توسعه فضاهای سبز، مدیریت منابع آب، کاهش گازهای گلخانه ای و افزایش آگاهی عمومی از جمله عوامل کلیدی مؤثر بر تاب آوری اقلیمی در رشت هستند. این پژوهش تأکید می کند که طراحی شهری با رویکرد تاب آوری اقلیمی می تواند آسیب پذیری شهرها را در برابر تغییرات اقلیمی و بلایای طبیعی کاهش دهد. در این راستا، برنامه ریزی شهری باید به گونه ای صورت گیرد که وضعیت کالبدی، زیست محیطی و اجتماعی شهرها را بهبود بخشد و شرایط لازم برای کاهش اثرات تغییرات اقلیمی و افزایش ظرفیت مقابله با بلایا فراهم شود. به ویژه در شهر رشت، اقدامات هماهنگ در بهبود زیرساخت ها، مشارکت عمومی و مدیریت منابع طبیعی می تواند این شهر را به الگویی برای تاب آوری اقلیمی تبدیل کند.
۱۴۲.

بازشناسی ابعاد و جایگاه ژرف ساخت و روساخت در مطالعات الگوی فرم شهر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژرف ساخت روساخت زبان الگوی طراحی شهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۵۱
بیان مسئله: شهر به مثابه متن و طراحی شهری به مثابه زبان ایجاد متن، ابعاد سازنده ی شهر را به دو سطح روساخت و ژرف ساخت دسته بندی می نمایند. روساخت شهر حاصل ژرف ساخت هایی ذهنی و درونی است. روساخت بدون توجه به ژرف ساخت فاقد معنااست. هدف: پژوهش حاضر با هدف استخراج مولفه های اثرگذار بر زبان الگوی شهر و در پی یافتن این است که مؤلفه های ژرف ساختی زبان الگوی طراحی شهری کدام اند؟  روش: پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای انجام گرفته است. یافته ها: الگوهای روساختی شناسایی شده ی پژوهش عبارتند از الگوی توده وفضا، الگوی کاربری و عملکرد و الگوی دید و منظر. همچنین ابعاد شناسایی شده از ژرف ساخت ها، در این پژوهش، شامل فرهنگی، اجتماعی، تاریخی و زیست محیطی می باشند. هر یک از این ابعاد مورد مطالعه قرارگرفت و متغیرهای مستقل هر بُعد که بر الگوهای روساختی تأثیر می گذارند، شناسایی گردید. درمجموع تعداد 24 متغیر مستقل از ژرف ساخت های شهری کشف شد که به طور مستقیم بر روساخت های شهر تأثیرگذارند. تعداد 45 متغیر وابسته از مجموعه ی روساخت هایی که به طور مستقیم و قطعی از ژرف ساخت ها تأثیر می پذیرند یافت گردید. نتیجه گیری: مهم ترین بُعد شکل دهنده به سکونتگاه بُعد فرهنگی است و پس از آن بُعد زیست محیطی بیشترین تأثیر را بر روساخت می گذارند. همچنین برخی الگوهای روساختی، از چند بُعد ژرف ساختی تأثیر می پذیرند. متغیرهای مستقل یافت شده در این پژوهش به عنوان مؤلفه های اثرگذار بر زبان الگوی طراحی شهری ، در قالب نموداری ارائه گردید. نقطه ی اثر هریک از آن ها به عنوان متغیرهای وابسته، در همان نمودار، شناسایی و معرفی شدند. به عنوان راهبرد توصیه می گردد مؤلفه های یافت شده در این پژوهش به عنوان راهنمای انجام مراحل از مطالعات شناخت تا ارائه ی طرح، مورد توجه ویژه به عنوان چارچوب شکل دهنده به طرح نهایی قرار گیرند.
۱۴۳.

اصول راهبردی طراحی فضاهای درمانی مبتنی بر تأثیر سالوتوژنیک در ارتقاء کیفیت درمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طراحی فضاهای درمانی طراحی مبتنی بر شواهد طراحی بیمار محور سالوتوژنیک ارتقاء کیفیت درمان نوروساینس حس انسجام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۳ تعداد دانلود : ۱۷۵
بیمارستان از نیازهای ابتدایی هر مرکز جمعیتی است. با توجه به پیشرفت سریع تکنولوژی و همزمان با آن گسترش و تنوع احتیاجات بیمارستان و بیماریهای نو ظهور بسیار با اهمیت است. اصولا اغلب طراحان بر روی حل روابط فضایی متمرکز می شوند و از پرداختن به جنبه های دیگر و به خصوص جنبه های روحی روانی باز می مانند. رویکرد سالوتوژنیک با در نظر گرفتن جنبه های روحی روانی افراد، رویکردی جامع به طراحی دارد و از طریق ادراک پذیری، کنترل و مدیریت پذیری و معنی داری محیط سعی می کند به این هدف دست پیدا کند. این رویکرد با تکیه بر عوامل ارتقاء انسجام روحی روانی سعی بر کاهش استرس و ایجاد محیط مطبوع تر دارد. آنتونوفسکی در اواخر دهه هشتاد سالوتوژنیک را این چنین مطرح نمود که انسان ها در برخورد با عوامل استرس زا اگر دارای انسجام روحی، روانی باشند به سمت سلامتی و در غیر این صورت به سمت بیماری حرکت می کنند. هدف از تحقیق بررسی فاکتورهای علم سالوتوژنیک در فضاهای درمانی می باشد که در ارتقا کیفیت درمان مؤثر می باشند. تحقیق حاضردرگروه پژوهش های بنیادین نظری طبقه بندی می شود و از روش های دلفی و نظریه زمینه ای در آن استفاده شده است. جامعه آماری در روش دلفی شامل30 نفر از خبرگان دانشگاهی در حوزه طراحی فضاهای درمانی و دارای مدرک دکتری معماری یا دانشجوی دکتری و روش نمونه گیری به صورت تعمدی می باشد. پرسش نامه ای در دو راند بر اساس مؤلفه های به دست آمده از ادبیات تحقیق ارسال شد و مؤلفه های به دست آمده به وسیله شاخص روایی CVR و CVI تجزیه و تحلیل شد. مؤلفه های به دست آمده از روش دلفی به صورت پرسش نامه به بیماران داده شد. در روش پیمایشی روش نمونه گیری هدف مند بوده، حجم نمونه 100 نفر از بیماران ترخیص شده بیمارستان های بین المللی پارس و قائم رشت می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از دو نرم افزار SPSS26 و Smart PLS 3 استفاده گردید. در تجزیه و تحلیل توصیفی شاخص های آمار توصیفی متغیرهای تحقیق به طور کامل مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش آمار استنباطی به منظور بررسی فرضیه های پژوهش، روابط بین متغیرها و به عبارتی تعمیم نتایج به دست آمده از نمونه به جامعه آماری پژوهش، از تحلیل عاملی تاییدی (CFA )استفاده شد. مشکلات بسیاری از فقدان عوامل تأثیر گذار سالوتوژنیک (نوروساینس، روانشناسی محیط، دکوراسیون، عوامل کالبدی و محیطی) در بررسی محیط های درمانی مشاهده می شود که در ارتقا. کیفیت درمان بیماران بسیار مهم و تأثیر گذار می باشد و همین امر اهمیت موضوع، توجه و استفاده از علم سالوتوژنیک را در فضاهای درمانی حیاتی و غیر قابل انکار می کند. مؤلفه های طراحی مبتنی بر تأثیر سالوتوژنیک در ارتقاء کیفیت درمان در قسمت های داخلی و خارجی فضاهای درمانی بسیار مهم و تأثیرگذار هستند. استفاده از این اصول در طراحی فضاهای درمانی موجب کاهش مدت بستری، سرعت در بهبود و ارتقاء کیفیت درمان می گردد. معماری که با رویکرد سلامت افزایی و سالوتوژنیک طراحی می کند می تواند باعث ارتقاء میزان بهبودی بیمار شود.
۱۴۴.

تأثیر احساس جمعی بر شکل گیری قرارگاه های رفتاری (مورد مطالعاتی: باهمستان های آیینی شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هم ساختی حضور انسانی مکان - رفتار ادراک بالادست

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۰ تعداد دانلود : ۳۳۶
بیان مسئله: قرارگاه های رفتاری به عنوان محیط هایی با نقش های معنادار و هم ساز با اجتماع، از اهمیت ویژه ای برای بهبود کیفیت محیط زندگی، برخوردارند؛ از سویی دیگر احساس جمعی افراد، به عنوان عامل انسانی و هویت بخش در حوزه طراحی های محیطی است که در جهت نشان دادن پیوند و ادراک یکسان افراد، علاوه بر رفتارهای شخصی می تواند از طریق وضعیت فرهنگی جامعه به دست آید، لذا دستیابی به معنای واضح از محیط از یک سو و بررسی شاخصه های احساس جمعی در تأثیرگذاری بر هم ساختی مکان-رفتار، از سوی دیگر کلید درک یک قرارگاه رفتاری و شکل گیری محیط همساز با اجتماع است.هدف و سؤال تحقیق: نوشتار حاضر در راستای پاسخ به این که هم ساختی مکان-رفتار در قرارگاه رفتاری چگونه تحت تأثیر مؤلفه های احساس جمعی است؟ با هدف شناسایی و بررسی نقش احساس جمعی در شکل گیری قرارگاه های رفتاری تدوین شده است.روش تحقیق: پژوهش حاضر براساس هدف دارای ماهیتی کاربردی مبتنی بر راهبرد پس کاوی است؛ منطبق بر این راهبرد، الگوی نظری از طریق جمع آوری داده ها و مرور ادبیات موضوع با رویکرد کیفی و با استناد به مطالعات کتابخانه ای به دست آمده و در پیمایش میدانی مورد بررسی تجربی و تدقیق قرارگرفته است.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که هم ساختی در باهم ستان های آیینی شهر تبریز به طور مؤثری تحت تأثیر مؤلفه های شرایط اجتماعی و روانی مرتبط با طول عمر، ادراک بالادستی و مسائل اجتماعی است و از سوی دیگر ویژگی های محیطی و عوامل فراشخصی (ادراک بالادستی و ادراک یکسان با دیگران) به عنوان معیارهای تعیین کننده احساس جمعی در باهمستان ها عمل می کنند. به عبارتی میزان همبستگی بین احساس جمعی و هم ساختی شکل دهنده قرارگاه های رفتاری نشان دهنده این مهم است که احساس جمعی به عنوان کاتالیزور حضور انسانی و عنصر پایه در افزایش عوامل مؤثر بر سازگاری و هم ساختی در محیط عمل می کند و به عبارتی احساس جمعی به شکل معناداری بر شکل گیری قرارگاه های رفتاری تأثیر می گذارد.
۱۴۵.

فراتحلیل کیفی جایگاه معماری در سبک زندگی مردم ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک زندگی الگوهای رفتاری فراتحلیل معماری ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۸۳
معماری و به طور کلی، محیط پیرامون انسان، از جمله عواملی هستند که نقش مؤثری در شکل گیری و ایجاد تغییرات در سبک زندگی مردم جامعه ایفا می کنند. به دلیل اهمیت این موضوع، پژوهش های پرشماری به این حوزه ورود کرده و هر یک از زاویه ای، به حل مسئله مورد نظر خویش پرداخته اند. مسئله اصلی این پژوهش نیز چنین است که با نگاه به مجموعه پژوهش های صورت پذیرفته، معماری، چه تأثیری بر سبک زندگی مردم ایران دارد؟ هدف اصلی از طرح چنین مسئله ای، ایجاد درک صحیح و جامع نسبت به وضعیت کشور، جهت حل مسائل کلان و راهبردی این حوزه توسط قانون گذاران است. جامعه آماری پژوهش، کلیه پژوهش های صورت پذیرفته پیرامون ارتباط معماری و سبک زندگی است که در بازه ده ساله گذشته (1402-1393) در ایران به انجام رسیده است. این پژوهش، از رویکرد کیفی و روش توصیفی- فراتحلیل بهره برده است. مطابق یافته های این پژوهش، بیشترین تأثیر معماری، به ترتیب بر ابعاد فرهنگی- اجتماعی، فردی- زیستی و اقتصادی سبک زندگی مردم ایران قابل ملاحظه است و معماری با برخورداری از یک ویژگی خاص، به خصوص، در حوزه روابط فضایی، عملکرد ریزفضاها، شاخصه های کالبدی و عناصر و اجزا، می تواند زمینه را برای شکل گیری نوع خاصی از سبک زندگی فراهم می کند. در بُعد فرهنگی- اجتماعی، معماری بیشترین تأثیر را بر تعاملات اجتماعی، دین محوری و مصرف دارد. در بُعد فردی- زیستی، بیشترین تأثیر معماری بر اوقات فراغت، فعالیت های روزمره، تغذیه و ساختار خانواده مردم است. معماری در بُعد اقتصادی سبک زندگی، نیز بیشترین تأثیر را بر معیشت، شغل و درامدزایی مردم دارد.
۱۴۶.

Team Design Training: Learning Preferences as a Factor for Identification and Prediction of Students’ Abilities in Design Teams(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Learning Preferences Team Design Team Team Design Training Design Studio

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۱۶
It is vitally important to recognize the differences in abilities among learners and then adapt training programs to their characteristics in team design training (TDT). According to this background, the present study aims to identify and predict students' team design ability and its dimensions, content, and process, using their learning preferences (LPs) within the modes of receiving/perceiving information, viz., abstract conceptualization/concrete experience (AC/CE) and processing/internalizing it, namely, active experimentation/reflective observation (AE/RO) in Kolb's Experiential Learning Theory (KELT). In this respect, the self-and-peer assessment (S&PA) outcomes in the design teams indicate a significant correlation between the students' bipolar LPs (BLPs) and their team design ability along with its dimensions, implying that their team design ability can be well predicted from their LPs. It is thus expected that learners who prefer to exploit AC in receiving/perceiving information and AE in processing/internalizing it and those correspondingly choosing CE and AE for the same purposes will have better ability in the content and process dimensions of team design, respectively. Considering the impact of both dimensions and their effectiveness ratio on the overall team design ability, it is concluded that learners who wish to process/internalize information by AE will exhibit higher team design ability.
۱۴۷.

مطالعه نقش کیفیت های فضایی- اجتماعی بر تعاملات اجتماعی سالمندان در محلات: ارائه یک مدل مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سالمندان تعاملات اجتماعی کیفیت های فضایی-اجتماعی محلات شهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸ تعداد دانلود : ۱۵۷
افراد سالمند برای حفظ سلامت و بهزیستی خود نیاز به برقراری روابط اجتماعی با همسالان و سایر نسل ها دارند. محلات شهری به عنوان یکی از واحدهای فضایی- اجتماعی شهرها، باید بستر مناسبی برای تعاملات اجتماعی سالمندان ساکن خود فراهم کنند. با این حال، بررسی ویژگی های محله ها که حامی تعاملات اجتماعی سالمندان هستند، یکی از خلأ های مطالعاتی طراحی شهری است. هدف این پژوهش، شناسایی و الویت بندی کیفیت های فضایی- اجتماعی مؤثر بر تعاملات اجتماعی سالمندان در محله است. در این راستا، داده ها از طریق پیمایش و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 23 سالمند (11 مرد، 12 زن) 60 تا 75 ساله ساکن محله تاریخی دردشت اصفهان جمع آوری شدند. از طریق تحلیل کیفی، هشت مقوله اصلی و 15 مقوله فرعی طبق اولویت زیر اکتشاف شدند: 1. حفظ ریشه های اجتماعی و تاریخی محله مرتبط با اماکن تاریخی و همسایه های بومی؛ 2. تأمین آسایش فیزیکی؛ 3. تقویت مکان های سوم؛ 4. انجام فعالیت های فیزیکی به صورت راحت و ایمن در معابر و پارک ها؛ 5. پشت سرهم بودن فعالیت های مکمل؛ 6. امنیت ذهنی شامل افزایش حس امنیت، حذف رفتارهای ناهنجار دیگران و داشتن حریم شخصی؛ 7. اتمسفر روحانی مرتبط با حس و حال و مکان های مذهبی؛ 8. حضور زنان در فضای امن و آرام مختص به خودشان. عوامل هویتی - تاریخی، به عنوان مهم ترین مقوله، تأثیر بسزایی بر تعاملات اجتماعی سالمندان و به یادماندن آن در ذهن و خاطر این افراد داشتند. شاخص ترین عنصرهویتی، معماری تاریخی و همسایه های اصیل و قدیمی محله بودند. در مقابل، عدم تمایل سالمندان به حضور ساکنان غیربومی، می تواند بیانگر دلبستگی شان به یک دستی جمعیت و حفظ جامعه اصلی و قدیمی محله باشد. در نهایت این مقولات به عنوان مؤلفه های یک مدل مفهومی صورت بندی شده اند. این مدل می تواند درکی بهتر از کیفیت فضایی- اجتماعی محلات برای حضور سالمندان داشته باشد. همچنین، اجرای این مدل در محلات مختلف می تواند منجر به توسعه آن از خلال تغییر اولویت های فوق یا کشف مقولات جدید شود. 
۱۴۸.

نقش محرمیت و اشراف بر شکل گیری ساختار فضایی معماری خانه های بومی روستای هجیج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اشراف خانه های سنتی محرمیت حیاط روستای هجیج

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲ تعداد دانلود : ۴۸
سیاست های کلان دولت ها مبنی بر نوسازی و بهسازی سکونتگاه های روستایی، موجب تغییرات گسترده ای در ساختار و سیمای آبادی های کشور شده و بعضاً این موضوع سبب تخریب بناها با اجزا و عناصر ارزشمند شده است. از این میان، روستای هجیج شهرستان پاوه با ظاهر پلکانی دارای نمونه های متفاوت از خانه های بومی با اجزا و بخش های ارزشمند است. چیدمان فضاهای داخلی، سلسله مراتب دسترسی به آن ها، جانمایی، ابعاد و سمت قرارگیری بازشوها ازجمله عناصر خانه در این روستا بوده که تعیین کننده نحوه ارتباط ساکنان با فضای بیرون از منزل و برعکس است که به رغم نبود حیاط در بناها، محرمیت داخل خانه را فراهم کرده است. اما تغییرات روی داده منتج از سیاست های دولت ها سبب شده است تا در سا ل های پیش رو سیمای جدید این آبادی در تضاد کامل با معماری بومی آن باشد و ساختار و ظاهر بناهای این منطقه با بناهای شهری یکسان باشد و به تبع الگوها و اجزای خاص خانه های روستا از بین برود. پژوهش حاضر در بستر مطالعات کتابخانه ای و برداشت های میدانی و با استفاده از روش توصیفی تحلیلی شکل گرفته است. شناخت و حفظ شیوه ها و رویکردهای مفید ساخت بنا و بررسی عوامل محرمیت یا اشراف در معماری خانه های بومی این روستا، از ضروریات نگارش این پژوهش است تا نتایج آن بتواند در طراحی و ساخت بناهای جدید روستا به عنوان گزینه ای تأثیرگذار مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر درصدد پاسخ به نقش بازشوها در برقراری ارتباط بصری بین فضای بیرونی و داخلی خانه ها و حفظ محرمیت در این منازل است. نتایج تحقیق بیان داشته که پنجره های عموماً در ضلع ها جنوبی و با فرم های باریک و کشیده و دست اندازی تا حدود یک متر هیچ گاه باعث نگشته از بیرون به داخل بنا تسلط بصری وجود داشته باشد و برعکس از قسمت داخل بنا بر روی بام و فضای اطراف روستا دید وجود دارد. ازسوی دیگر، استفاده از بام خانه ها به عنوان حیاط و اشرافیت ساکنان بر روی بام خانه های مجاور و همچنین فرم پلکانی روستا، چیدمان فضای داخلی بنا، فرم پنجره ها و ارتفاع دست انداز زیر آن ها سبب شده تا محرمیت نیز از ویژگی های خانه ها این روستا به شمار آید.
۱۴۹.

نقش خیابان و اجزای آن در باغ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: باغ ایرانی خیابان اجزاء خیابان نقش اجزاء

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۲ تعداد دانلود : ۲۶۲
 خیابان اصلی باغ یکی از چهار عنصر مهم باغ ایرانی (ورودی، خیابان، کوشک، دیوار) و اتصال دهنده ورودی به کوشک است. اما این عنصر اصلی برچه اساسی طراحی می شود و دلیل این همه تنوع در خیابان باغ ایرانی چیست؟ پاسخ به این سؤال می تواند راهگشای طراحی خیابان در طرح هایی با ایده باغ ایرانی باشد. عنصر خیابان خود شامل اجزایی چون زمین، آب و گیاه است. هر یک دارای نقش هایی هستند که جمع بندی نقش این اجزاء، نقش خیابان را در پی دارد. تا به حال پژوهش های متعددی روی اجزاء خیابان باغ ایرانی انجام گرفته و به آنها از زوایای متفاوت نظاره شده است اما کدام یک از این زوایاها بیشتر موردتوجه معمار باغساز ایرانی برای طراحی هر یک از اجزاء خیابان بوده است. برای بررسی این موضوع، ده باغ در مکان ها و زمان های مختلف تاریخی گزینش شده و از طریق بررسی اجزاء خیابان این باغ ها، نقش خیابان و اجزاء آن نتیجه گیری شده است. نقش های تعریف شده شامل عملکردی- اقلیمی، شکلی، فضاگرا، اجتماعی- فرهنگی و معناگراست. نقش هر یک از اجزاء خیابان در باغ های منتخب به صورت کیفی ارزش گذاری شده و در نهایت نقش غالب آن جزء نتیجه گیری شده است. براین اساس زمین دارای نقش غالب معناگرا، آب دارای نقش غالب فضاگرا، اجتماعی- فرهنگی و معناگرا و گیاه دارای نقش غالب فضاگرا و اجتماعی- فرهنگی است. اما به طور کلی نقش غالب تکرارشده در اجزاء خیابان، نقش اجتماعی- فرهنگی است. خیابان باغ ایرانی فضایی از باغ است که در آن ضمن گرامیداشت اجزاء طبیعی، انسان نیز تکریم شده است و بیشترین حضور انسان و تعاملات اجتماعی نیز در آن اتفاق می افتد.
۱۵۰.

واکاوی نقش حس دلبستگی به مکان در افسردگی با کاربست روش فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حس دلبستگی به مکان افسردگی شهروندان فراتحلیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۱۷
مقدمه: مکان، علاوه بر بعد مادی از بعد غیر مادی نیز برخوردار بوده و احساساتی در ساکنان خود ایجاد می کند. ارتباط احساسی میان انسان و مکان در حوزه های مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است که از جمله آن ها در ادبیات معماری و شهرسازی است. افسردگی، یک اختلال روانی است که بر احساس، رفتار و عملکرد جسمانی فرد تأثیر می گذارد، چنانکه افراد مبتلا، از غمناکی طاقت فرسا رنج برده، علاقه شان به فعالیت هایی که قبلاً از آن لذت می بردند، از دست داده و انجام فعالیت های روزانه برایشان سخت می شود.  بنابراین حس دلبستگی به مکان بر روی افسردگی تاثیر غیر قابل انکاری دارد. هدف پژوهش: هدف اصلی این پژوهش، شناسایی مولفه های تاثیرگذار بر کاهش افسردگی با تاکید بر ایجاد حس دلبستگی به مکان در شهروندان است. روش شناسی: روش تحقیق فراتحلیل باهدف شناسایی و تحلیل مقالات مورد استفاده قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل مقاله های علمی-پژوهشی است که درباره نقش حس دلبستگی به مکان در افسردگی انتشار یافته اند. برای دستیابی به این مقالات ابتدا کلیدواژه های «دلبستگی به مکان» و «افسردگی» در محیط های شهری در هریک از پایگاه های اطلاعاتی لاتین Science Direct، Sage و Taylor & Francis همچنین برای بهره گیری از منابع فارسی، در پایگاه های اطلاعاتی گوگل اسکالر، علم نت، سیویلیکا و نورمگز در بازه زمانی 1393  تا 1402، جستجو شدند. سپس از چک لیست پریزما برای غربالگری مقاله ها استفاده شد. یافته ها و بحث: یافته های تحقیق شامل کل مولفه های تاثیرگذار از محیط ساخته شده شهری و حس دلبستگی به مکان بر موضوع افسردگی است که در ابعاد مختلف کالبدی، معنایی، اجتماعی، زیست محیطی، بصری، عملکردی و ... مطرح شده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان گفت دلبستگی به مکان دارای ابعاد تاثیرگذار بر کاهش افسردگی در شهروندان است که از دستاوردهای اصلی این تحقیق است. تجزیه و تحلیل های پژوهش حاضر، بر اهمیت در نظر گرفتن دلبستگی به مکان به عنوان یک عامل مهم در درک و پرداختن به افسردگی تاکید می کند.
۱۵۱.

مشارکت نهادهای قدرت و جوامع محلی در مدیریت یکپارچه شهرهای دریاپایه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: میراث طبیعی-فرهنگی تنگه چاه کوه جنگل های حرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۳۸
منظر از روابط مستمر بین جوامع و محیط طبیعی آن ها شکل می گیرد و به عنوان یک پدیده فرهنگی-طبیعی و دارایی مشترک جوامع، از شایستگی بسیاری برخوردار است. در این رویکرد منظر محصول مبارزه میان گروه هایی با منافع و اهداف متفاوت از جمله جوامع و نهادهای مدیریتی است. این مسئله به شکل ویژه در منظر شهرهای دریاپایه نمودی بارز دارد. قرارگیری مناطق باارزش اجتماعی و طبیعی چون تنگه چاه کوه و جنگل های حرا، در فهرست میراث جهانی یونسکو اگرچه فرصتی ارزشمند در جهت حفاظت سازنده است اما ممکن است با آسیب هایی چون مداخله بیشینه در منظر یا رهاسازی آن همراه باشد. به گونه ای که این مناظر در نتیجه نادیده انگاشتن زمینه اجتماعی و مکان ویژه بودن هر مورد به شکل گیری فضایی غیرمولد و ناهمگام با تعامل پیوسته در حال دگرگونی انسان و محیط تبدیل شوند. مطرح بودن شهربندرهایی چون قشم و بندر خمیر به عنوان مقاصد گردشگری مبتنی بر منابع طبیعی، توجه به منابع طبیعی چون دریا را به عنوان یک میراث و دارایی مشترک میان دو عاملیت جوامع محلی و نهادهای قدرت ضروری می سازد و تبیین راهکارهایی برای برقراری موازنه در شیوه و میزان مداخله و بهره برداری از دریا و سایر بسترهای طبیعی مرتبط با آن را مورد توجه قرار می دهد. بررسی ارزش ذاتی سایت های شناخته شده به عنوان میراث مشترک بشری با نمایش پویایی زمانی-مکانی حاصل از فرایندهای طبیعی و تنوع زیستی-فرهنگی حاصل از همزیستی انسان و طبیعت و نیاز به پرکردن شکاف بین رشته های علوم اجتماعی و جغرافیایی از ضرورت های پژوهش حاضر هستند. هدف از این نوشتار واکاوی و تحلیل شیوه مدیریت مناظر با ارزش فرهنگی و طبیعی به مثابه دارایی مشترک بشری است به گونه ای که با به کارگیری ظرفیت های جوامع محلی، ابعاد مختلف مفهوم «میراث طبیعی-فرهنگی» مشخص شده و راهبردهایی برای مدیریت پایدارتر شهرهای دریاپایه فراهم شود. روش تحقیق در پژوهش حاضر از نوع کیفی و مطالعه موردی بوده و با رویکرد تحلیلی به تبیین مدل مفهومی منظر به مثابه دارایی مشترک می پردازد. جمع آوری اطلاعات در مرحله تبیین مبانی نظری از نوع کتابخانه ای و در مرحله مطالعه موردی به شیوه میدانی و مطالعه اسنادی بوده است. عدم یکپارچگی کامل جوامع محلی و نهادهای مدیریتی در موردهای مورد مطالعه به هدررفت ظرفیت های گردشگری و ایجاد فضایی غیرمولد منجر شده است. این در حالی است که رویکرد میان رشته ای منظر با تمرکز بر نقاط توافق و مشترک، زمینه نوظهور و راهنمایی را برای ایجاد پل بر شکاف طبیعت-فرهنگ از طریق به کارگیری قابلیت های فرهنگی و اجتماعی جوامع محلی نشان می دهد زیرا ارزش های مختلف منظر به عنوان منبع مشترک، به طور جدایی ناپذیری با جوامع و افرادی که آنها را می سازند در ارتباط است. نگرش به منظر شهرهای دریاپایه به عنوان موجودیتی زنده و در معرض تخصیص و استفاده مجدد از سوی کنشگران، با بر سه اصل تعادل، انعطاف پذیری و پویایی و میانه روی، مدیریت کارآمد و پایدارتر آنها را به همراه دارد.
۱۵۲.

مطالعه تطبیقی تحولات فضای عمومی در سازمان فضایی شهربندرهای هرمزگان تحت تأثیر تغییر پارادایم اقتصادی و فرهنگی (مورد مطالعه: لافت، کنگ، هرمز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فضای عمومی شهربندر توسعه دریاپایه سازمان فضایی توسعه پایدار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۴۷
 فضای عمومی هر شهر از مظاهر اصلی بروز هویت، تاریخ اجتماعی و رویکرد مردمان آن شهر است که به نسبت شکل و نوع امکانات طبیعی و جغرافیایی، اقتصاد و سنن فرهنگی، مختصات ویژه و متمایزی خواهندیافت. شهربندرهای استان هرمزگان که از دیرباز مراکز منطقه ای شاخص صیادی، تجارت و بازرگانی بوده اند، به سیاق بسیاری از شهرهای درحال توسعه کشور، با چالش هایی در زمینه توسعه پایدار شهری از جمله فرسودگی بافت تاریخی، رشد سریع جمعیت، دسترسی محدود به منابع و تخریب محیط زیست مواجه اند. دراین شرایط، فضاهای عمومی به مثابه نقاط عطف ساختار فضایی شهر، به محملی برای بروز این تعارضات، تغییرات و چالش ها بدل شده تا جایی که بعضاً در اثر تغییر گفتمان اقتصادی و فرهنگی توسعه محور، فضاهای جدیدی در ذیل این نقش شکل گرفته، فضاهایی تقویت یا تضعیف شده اند. هدف این پژوهش، بررسی انتقادی و ارزیابی وضعیت موجود فضاهای عمومی و نقش آنها در توسعه پایدار بوده است. به نحوی که با فهم ریشه ها و نیروهای مؤثر در شکل گیری اینگونه فضاها از دیرباز تا کنون در سازمان فضایی شهربندرهای موردمطالعه، بتوان به روند توسعه و اصلاح آنها همت گمارد. این پژوهش در ذیل روش های تحقیق کیفی از طریق جمع آوری داده ها به واسطه مشاهدات میدانی، مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و با استفاده از توصیف پدیده به روش تحلیلی انجام شده است. با بررسی تطبیقی سه نمونه موردبررسی، الگوی مشابهی در تغییر مکان فضاهای عمومی در سازمان فضایی شهر دیده می شود. بارزترین علت این تغییر را می توان در ایجاد جاذبه های اقتصادی تحت تأثیر رونق گردشگری یافت. درحالی که در گذشته صیادی و کشتی رانی مؤلفه اصلی ساخت اقتصاد شهرهای دریاپایه وشکل گیری ساختار شهرها بوده است؛ امروزه با رونق اقتصاد گردشگری، تغییر سبک زندگی و جلب سرمایه، تغییر از سطح برنامه و گردش مالی به سازمان فضایی شهرها نیز رسیده است. تداوم این موضوع علاوه بر تغییر در ساختار اقتصادی منطقه موجب حاکمیت گفتمان توسعه شده و سنت های مردم بومی، منظر شهر و نقاط عطف آن را نیز با تغییرات اساسی روبه رو کرده است. 
۱۵۳.

تبیین زمینه های بروز فساد در روند نوسازی بافت های ناکارآمد شهری (موردکاوی: منطقه ده شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بافت ناکارآمد شهری فساد منطقه ده تهران نظریه زمینه ای نوسازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۱۴
مقدمه: مداخله در بافت های ناکارآمد شهری از جمله مسائل پیچیده شهرسازی امروز است. علی رغم تلاش های دفاتر توسعه محله، نواقصی مانند امکان بروز فساد و ارتشاء وجود دارد که می تواند تلاش ها برای نوسازی شهری را تضعیف کند. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش ها است که عوامل مؤثر در بروز فضای فساد در نوسازی بافت های ناکارآمد شهری چیست و وضعیت بروز فساد در منطقه ۱۰ شهرداری تهران چگونه است؟ هدف پژوهش: تبیین و تحلیل زمینه های بروز فساد در روند نوسازی بافت های ناکارآمد منطقه ۱۰ شهرداری تهران است و ارائه راهکارهای کارآمد برای کاهش فساد در این روند. روش شناسی: این پژوهش کیفی بوده و بر اساس «نظریه زمینه ای» صورت گرفته است. روش شناسی این تحقیق بهره گیری از روش اشتراوس و کوربین (1998) در تحلیل داده ها است. داده های این پژوهش از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 19 نفر از مدیران سازمان نوسازی، مالکین، مشاورین املاک، کارشناسان دفاتر نوسازی و سازندگان جمع آوری شده اند. نمونه گیری تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. داده ها پس از کدگذاری باز، محوری و انتخابی با مدل پارادایمی تحلیل شدند و شرایط علی، شرایط میانجی، کنش متقابل و پیامدها شناسایی شدند. یافته ها و بحث: در پژوهش انجام شده، برای شناسایی زمینه های بروز فساد در روند نوسازی بافت های ناکارآمد در شهرداری منطقه ۱۰، نه مقوله اصلی و ۴۱ محمل بروز فساد شناسایی شدند. این مقوله ها در سه سطح کلان، میانه و خرد بررسی شدند: فساد ناشی از «ساختار»، فساد ناشی از «نهاد» و فساد ناشی از «روابط فردی و عملیاتی». نتیجه گیری: زمینه های بروز فساد در نوسازی بافت های ناکارآمد در شهرداری تهران از علل ساختاری و نهادی ناشی می شوند و بسیاری از کنش های فسادزا ریشه در ساختارهای معیوب و ناکارآمد دارند. این شرایط بستر مناسبی برای بروز فساد فراهم کرده اند. ساختار برنامه ریزی فسادخیز به عنوان مفهوم کلیدی در این زمینه شناسایی شده است و این مفهوم می تواند به عنوان پایه ای برای اصلاحات ساختاری و نهادی در فرآیند نوسازی شهری مورد استفاده قرار گیرد.
۱۵۴.

بازآفرینی سلامت مبنا، مفاهیم و راهبردها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازآفرینی شهری سلامت شهری بافت فرسوده بازآفرینی سلامت مبنا فراترکیب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۰ تعداد دانلود : ۱۴۱
بیان مسئله: معضل سلامت شهروندان در طی سال های متمادی در کشورهای در حال توسعه مورد بی توجهی واقع شده و پیچیدگی مسائل و مشکلات شهرها در سال های اخیر نقش راهبردی بازآفرینی و سلامت شهری رابیش از پیش پررنگ کرده است. لذا نیاز به اتخاذ رویکردی جامع و یکپارچه جهت مقابله و پاسخ گویی به مشکلات و مسائل شهرها و خصوصا بافت های فرسوده و مساله دار مورد نیاز می باشد.هدف: بررسی رویکردهای نظری سلامت شهری و بازآفرینی شهری و تدوین چارچوب مفهومی بازآفرینی سلامت مبنا می-باشد.روش تحقیق: روش تحقیق، از نوع آمیخته کمی و کیفی مبتنی بر تحلیل محتوا و دلفی می باشد. پژوهش از نوع بنیادی بوده و در بخش نظری بر اساس روش فراترکیب 91 مقاله مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.یافته ها ونتایج: بازآفرینی سلامت مبنا را می توان در چهار حوزه تعریف نمود. در حوزه کالبدی-عملکردی، دسترسی عادلانه به خدمات، شرایط مناسب مسکن و دسترسی به حمل ونقل عمومی بیش ترین اهمیت را دارد. در حوزه اجتماعی-اقتصادی، عوامل متعددی تاثیر گذار هستند که مهم ترین آن ها هویت و سرزندگی، توزیع مناسب درآمد و اشتغال می باشد. در حوزه زیست محیطی عواملی همچون دسترسی به فضاهای سبز، مدیریت آلودگی ها مورد توجه قرار گرفته است. درنهایت در حوزه جسمانی- روانی عواملی همچون فعالیت فیزیکی، کاهش بیماری هایی همچون چاقی، دیابت و..، کاهش افسردگی، اضطراب و .. شناسایی شده اند. بازآفرینی سلامت مبنا به عنوان رویکردی یکپارچه و پیشرو در بازآفرینی که به دنبال درگیر کردن اقشار جامعه می باشد و ارتقای کیفیت ها ی کالبدی، زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی است.
۱۵۵.

تحلیل و ارزیابی مکانی تاسیسات شبکه آبرسانی شهری با رویکرد دفاع غیر عامل (مطالعه موردی: تصفیه خانه آب منطقه 22 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدافند غیر عامل مکان یابی شبکه آبرسانی تصفیه خانه دفاع غیر عامل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸ تعداد دانلود : ۱۸۱
بکار گیری اصول پدافند غیر عامل در سطوح مختلف برنامه ریزی شهری، راهکاری به منظور کاهش خطرپذیری در برابر خطرات احتمالی می باشد که متاسفانه به آن توجه چندانی نشده است. در این تحقیق قسمت هایی از منطقه 22 شهر تهران جهت احداث تصفیه خانه مد نظر قرار گرفت که پس از بررسی وضع موجود در این منطقه و همچنین بررسی مدل های مکان یابی، به تلفیق و ترکیب داده ها پرداخته شد و در نهایت نقشه مناسب زمین برای احداث تصفیه خانه در پنج پهنه بهینه به دست آمد و مکان ها در 5 دسته وزن دهی طبقه بندی شدند.پس از بررسی نهایی، از میان شاخص های موجود در مکان یابی، شیب و کاربری اراضی از اهمیت بیشتری برخوردار بودند. در مرحله نهایی قسمت هایی از شهر که با اولویت بسیار مناسب قرار داشتند، به عنوان مناسب ترین مکان برای احداث تصفیه خانه (عمدتا شمال، غرب، بخش هایی مرکز وجنوب) تشخیص داده شد.مقدمهمتاسفانه اغلب شهرهای کشور بدون توجه به اصول پدافند غیرعامل طراحی و برنامه ریزی شده اند، از سوی دیگر وجود طیف وسیع تهدیدات نظامی و وجود منابع پرارزش در کشور باعث گردیده تا توجه بیش از بیش معطوف رویکرد پدافند غیرعامل گردد، شایان ذکر است تخریب شهرها برای بازسازی آنها با رویکرد پدافند غیرعامل امری ناممکن است، اما این موضوع به منزله توقف و عدم بکارگیری این اصول در برنامه ریزی شهری و طراحی شهری در کشور نیست، بلکه لازم است با استخراج اصول معماری و شهرسازی منطبق بر رویکرد پدافند غیرعامل برای وضع موجود چاره ای اندیشیده شود.
۱۵۶.

Codification of The Conceptual Framework of River Valleys' Physical Resilience (Case Study: "Kan" River Valley, Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Physical Resiliency River Valley conceptual framework Kan River Design Strategies

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۵ تعداد دانلود : ۱۱۹
The Urban River Valleys are not only the interface between the city and nature, but they are also essential spatial places that carry urban context, local life, and other environmental characteristics. As a result, the design of urban river Valleys is one of the most important strategies for promoting urban ecological systems, protecting socio-economic benefits, and increasing aesthetic values. This paper proposes the resilience concept to address the problem of natural hazards at the River Valleys while maintaining the environment's qualities. For this purpose, the focus is on applying the physical dimension of resiliency for presenting design qualities and indicators by studying the expected roles and qualities of urban rivers and the concept of resiliency. So at first, the Resilient Urban River Valleys Conceptual Framework has been codified, and dimensions, Components, and criteria of resilient River Valley design are proposed. In the next step, This Conceptual Framework is used to examine the quality of Tehran's Kan River Valley s Public Space using a SWOT matrix and develop design goals and strategies. Finally, this study stands on the notion that a place's resilience not only embraces formulating an immediate response to crises such as floods but also considers long-term mitigation and adaptation strategies and environmental qualities to face environmental challenges. In this perspective, reconnecting the community with the river through creating a favorable public space and using the natural potential of the rivers to confront the hazards is necessary.
۱۵۷.

طراحی، شبیه سازی و بهینه سازی سیستم نورپردازی بلوار طاق بستان شهر کرمانشاه با استفاده از الگوریتم شبکه عصبی MLP(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوریتم شبکه عصبی MLP بلوار طاق بستان شهرکرمانشاه شبکه های عصبی منظر شهری نورپردازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۴۸
بلوار طاق بستان (شهید شیرودی) در شهر کرمانشاه، با توجه به تاریخ و فرهنگ بسیار غنی این شهر، به یکی از مهمترین مقاصد گردشگری و تفریحی تبدیل شده است. با این حال، شرایط نورپردازی در این بلوار، همچنان به نحوی ایده آل نیست که بتواند زیبایی و جذابیت بیشتری به فضای شهری ببخشد. در نتیجه، طراحی نورپردازی هوشمند بلوار طاق بستان با بهره گیری از الگوریتم های شبکه عصبی و ارائه الگوریتم مناسب، می تواند به بهبود شرایط روشنایی و بصری این بلوار، بهبودی محسوسی ببخشد و جذابیت بیشتری به فضای شهری شهر کرمانشاه اضافه کند. در این مقاله، ابتدا چالش های نورپردازی پیاده روها و نکات اجرایی در طراحی نورپردازی معابر شهری بررسی شده است. سپس با درنظر گرفتن دو عامل رضایتمندی شهروندان و زیبایی بصری به عنوان خروجی و هم چنین دمای رنگ، شدت روشنایی، نوع چراغ و درخشندگی به عنوان ورودی های مدل، برای بلوار طاق بستان شهر کرمانشاه از الگوریتم شبکه عصبی MLP استفاده شده است تا یک سیستم نورپردازی هوشمند و مناسب برای آن طراحی شود. طراحی پیشنهادی بهینه ترین شرایط را دارد زیرا خطاهای MRE و MAE  بدست آمده از شبکه عصبی کمتر از 0.035 درصد است که بسیار ایده ال است. بنابراین سیستم نورپردازی طراحی شده آسایش روانی و امنیت شهروندان را به دنبال دارد.
۱۵۸.

شناخت و تحلیل ابزارهای ارزیابی کیفیت محیطی، منظر و محوطه های بیمارستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرور سیستماتیک منظر و محوطه بیمارستان ارزیابی منظر ابزار ارزیابی کیفیت محیطی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۸۵
منظر و محوطه‌‌های بیمارستانی با‌وجود تاثیرگذاری مثبت فراوان بر سلامت جسمی و روانی بیماران و کارمندان خود، جایگاه درخوری در پژوهش‏های طراحی محیط بیمارستان‎ها ندارد. پژوهش در این حوزه درگرو شناسایی و ارزیابی صحیح از شرایط فعلی آن است. کمبود ابزارهای ارزیابی استانداردسازی شده -همچون پرسشنامه‏ها و چک‏لیست‏ها برای کَمی‏سازی نگرش و رفتار کاربران- مشکل را دوچندان می‏نماید. هدف اصلی پژوهش پیش‏رو، شناخت و تحلیل ابزارهای ارزیابی کیفیت کالبدی منظر بیمارستانی، کاستی‏ها و نقاط قوت آن‏ها است. در راستای دستیابی به هدف پژوهش، ابتدا با انجام مرور سیستماتیک در پایگاه‏های اطلاعاتی Scopus،PubMed و Web of Science، دوازده ابزار ارزیابی شناسایی شد. سپس ساختار، روش تولید، ابعاد موردسنجش و نحوه‏ی تأمین روایی و پایایی ابزارها مورد تحلیل قرار گرفت. ابزارهای شناسایی‏شده دارای ساختاری سلسله‏مراتبی با رویکرد ارزیابی ترکیبی (روان‏تنی و شناختی) هستند. درمجموع 13 بُعد کیفیت محیط در ابزارها مشخص شد. چهار بُعد «نوع فعالیت و استفاده»، «امکانات رفاهی و مبلمان»، «فضا و چیدمان آن» و «ایمنی محیط»، بیش‏ترین گویه‏ها را در هر ابزار شامل می‏شوند که مبنای امتیازدهی به گویه‏ها به‌صورت مشاهده‏ای و بر اساس ادراک کاربر از قابلیت محیط در تأمین این ابعاد هستند. تمامی ابزارها روایی محتوایی قابل قبولی دارند، اما گزارش آزمون‏های پایایی و روایی ساختاری برای تمامی ابزارها در دسترس نیست. عدم توجه به بحث گونه‏شناسی منظر در روند تولید ابزارها، باعث ضعف در قابلیت اجرا آن در طیف وسیعی از مراکز درمانی می‏شود. همچنین نبود تعریف استاندارد از منظر و محوطه بیمارستانی و کاربست آن در ابزارها، سبب مشکل در تکرارپذیری ابزار و مقایسه بین یافته‏های ابزارها با هم می‏شود. همچنین کاستی­هایی در ارتباط با ساختار گویه‏ها، چندبعدی بودن گویه‏ها، محدوده و مبانی نظری، تعیین مدت‌زمان لازم برای آموزش ارزیاب و انجام ارزیابی توسط وی، نشان می­دهند. یافته‏های این پژوهش نشان از ضرورت توسعه ابزارهایی جدید با پایه نظری قوی­تر همراه با گزارش‏هایی از میزان پایایی و ثبات نتایج دارد. ابزار H-GET به‌عنوان الگوی اولیه برای تولید ابزارهای آتی می‏تواند استفاده شود.
۱۵۹.

خوانش فضایی سینمای ملودرام ایرانی به واسطه ارزیابی مولفه های حس مکان (نمونه موردی : فیلم سینمایی مادر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Melodrama cinema Sense of place mother movie spatial reading سینمای ملودرام حس مکان فیلم سینمایی مادر خوانش فضایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۲ تعداد دانلود : ۲۱۰
بیان مسئله: معماری و سینما مجموعه ای از هنر و فنونی است که ازطریق طراحی صحنه، نشانه شناسی و معنا بر شخصیت پردازی، ایجاد هویت، حس زمان و مکان، ایجاد فضای مناسب برای لوکیشن خاص و عبور از لایه های تاریخی، ایجاد حس روانی و هویت و تاثیر بر روند روایت و... در فضای فیلم تاثیرگذار است. هدف: درک مولفه های برآمده از سینما مخصوصا ملودرام ازمنظر هم زیستی با معیارهای حس مکان منتج شده از فضای معماری منجر به خروج کلید واژگانی می گردد که خود در میزان نمودن ساخت فضای فیزیکی صحنه در جهت شناسایی روابط انسان با مکان قابل تدقیق می باشد. روش تحقیق: برای درک این موضوع سعی شد بابهره از روش تفسیری-تاریخی به فهوای روند دیالکتیک فضایی-مکانی در فیلم مادر پرداخته شود که این روند خود نیازمند روش تحلیلی-توصیفی است تا به واسطه مولفه های برخاسته از متغیرهای شناسایی شده در پژوهش احصاگردد. نهایتا ازطریق استدلال قیاسی سعی بر تفهیم مولفه های خروجی به واسطه ابزاری چون مدل و جداول تحلیلی شده است. لذا طرح پرسش: «چگونه می توان پروسه زمانی سکانس های برداشت شده فیلم سینمایی مادر را در ارتباط با هم زیستی فضایی و یا تقدم و تاخر فضای حرکتی صحنه ازمنظر دیالکتیک حسی-مکانی توجیح نمود؟» نتیجه گیری: میتواند از طریق مدل مفهومی و جداول عنوان شده از حیث مرحله بندی فریم های فضایی که منجر به درک روابط حسی-مکانی منتج شده از روابط انسان با مکان در سینمای ملودرام میشود. به نوع روش شناسی در روابط هم بندی فضا و زمان ازمنظر شناسایی واژگان؛ دیاکرونیک و سینکرونیک فضایی صحنه و در قالب مولفه های؛ فعالیت، معنا و کالبد ازمنظر حسی-مکانی پاسخی درخور شایستگی آن داد.
۱۶۰.

سنجش شاخص های کالبدی-کاربری و اجتماعی در حیات شبانه و سرزندگی فضاهای شهری با رویکرد توسعه پایدار (مطالعه موردی: محله تاریخی ناسار سمنان)

کلیدواژه‌ها: حیات شبانه سرزندگی توسعه پایدار میک مک محله تاریخی ناسار سمنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۲۱
در مدت زمان های متفاوت از روز و شب محیط شهر دارای استفاده های متفاوتی است که این امر می تواند بعنوان آگاهی و تجربه برای طراحان شهری جهت مشاهده زندگی روزانه در فضاهای عمومی قرار گیرد. در این راستا ارتقا حیات شبانه و سرزندگی فضاهای شهری امری مهم و حیاتی جهت ارتقا کیفیت زندگی در ابعاد مختلف زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی است. تحقق این امر بدون توجه به ابعاد توسعه پایدار نتایج نامطلوبی را به بار خواهد آورد. در این پژوهش ابعاد کالبدی-کاربری و اجتماعی به عنوان دو بعد بنیادین و مستقیم در شکل دهی به حیات شبانه و سرزندگی شهری انتخاب شده اند. بدین ترتیب هدف پژوهش حاضر سنجش شاخص های کالبدی-کاربری و اجتماعی در حیات شبانه و سرزندگی فضاهای شهری با رویکرد توسعه پایدار در بافت تاریخی سمنان است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد کیفی در محله تاریخی ناسار سمنان صورت گرفته است. با بررسی مطالعات مرتبط شاخص های تحقیق (14 شاخص) در دو بعد کالبدی-کاربری و اجتماعی تدوین گردید. جهت گرداوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده و جامعه آماری آن شامل متخصصین حوزه اند که با استفاده از نمونه گیری هدفمند، 21 نفر بعنوان حجم نمونه انتخاب شده است. بمنظور تحلیل پرسشنامه از روش مدلسازی ساختاری-تفسیری با استفاده از نرم افزار میک مک استفاده گردید. نتایج نشان می دهد در صفحه پراکندگی شش دسته (عوامل تاثیرگذار، ریسک، هدف، تاثیرگذار، مستقیم و تنظیم کننده) قابل شناسایی هستند. در نهایت شاخص های کاربری های تفریحی و استراحت، امنیت، کمیت و مقیاس فضاهای عمومی، شغل شبانه، پارک عمومی، تعاملات اجتماعی و رویدادهای فرهنگی و جشن ها بیشترین تاثیرگذاری و شاخص های امنیت، کافی شاپ و رستوران، کاربری های تفریحی و استراحت، شغل شبانه، تعاملات اجتماعی و دست فروشی ها بیشترین تاثیرپذیری را داشته اند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان