ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۴۴۵ مورد.
۴۲۱.

گردشگری و معنویت؛ تجلی فرهنگ

کلیدواژه‌ها: گردشگری معنویت فرهنگ سفر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۹
مفهوم معنویت به مثابه بخش غیرمادی و ماهیت اصلی وجود انسان تعبیر می شود. بر این اساس انسان به عنوان مخلوق آفرینش و به جهت ماهیت خداگونگی اش، بیهوده بر روی این کره خاکی قرار نگرفته و اهداف ویژه ای برایش در نظر گرفته شده است. از این رو برای تحقق اهداف آفرینش به حرکت روی آورده و از سفر به عنوان منبع و شیوه تحقق هدف تعالی بهره می جوید. سفر، مهد شکل دهی تمامی طی طریق هایی است که انسان را در مسیر کمال گرایی و خودشکوفایی و کسب تجربه قرار می دهد. لذا مضامین معنوی از رابطه انسان با خویشتن گرفته، تا تعاملات انسانی، ارتباط با محیط پیرامون و در نهایت ارتباط با خالق هستی تجلی می یابد. تمامی روابط انسانی در این کره خاکی در بستر فرهنگ رقم می خورد. ادراک انسان در ارتباط درونی خویش، از ارزش ها و باورها و جهان بینی اش شکل می گیرد و سفر این ادراک را بهبود می بخشد، چه بسا آن را تقویت نیز می کند. از سوی دیگر، در راستای میل درونی انسانی، که همان نیاز به کشف و شناخت است، که خود ماهیتی معنوی دارد، با سایر انسان ها ارتباط برقرار می کند و این ارتباط تعاملی بین فرهنگی را رقم می زند. انسان از یک جامعه با یک فرهنگ منحصربه فرد، در ارتباط با انسانی دیگر با فرهنگ دیگری قرار می گیرد که این خود زمینه ای از شناخت جدید را ایجاد می کند. در این مسیر معنویت تجلی دیگری پیدا می کند و این زمینه دیگری از ارتباط انسان با محیط پیرامون فرهنگی و طبیعی خویش است. و در نهایت، ارتباط با خالق هستی شکل می گیرد، که خود نمونه عینی از معنویت است. فضای معنویت در سفر به طور قطع متأثر از روابط است، روابطی که از درون فرد با خویشتن خویش آغاز شده و به خویشتن خویش و آفریدگارش باز می گردد. معنویت در وجود انسانی است، و چه بسا در محیط فرهنگی، در ارتباط با سایر انسان ها در سفر درک می شود. انسان برای یافتن معنی وجودی خویش، محیط و چه بسا خالق به سفر روی می آورد. البته گاه از این امر آگاه نیست، اما همیشه دلیلی برای حرکت، وی را به سوی یک مقصد واداشته است؛ چه آگاه بوده چه ناخودآگاه، وجود معنوی انسانی در طول سفر، و ارتباط با سایر افراد و محیط طبیعی و فرهنگی، به ماهیت روحانی خویش روی آورده و گویی گمشده ای را درمی یابد.معنویت همان بُعد روحانی وجود انسانی است که دلیل و انگیزه بسیاری از فعالیت های انسان را دربر می گیرد. در این میان شناختن، جستجو کردن، کشف و یافتن همان گمشده های انسانی است که سفر بستر مناسبی را برای تحقق آن فراهم کرده است. سفر در بستر فرهنگ و حرکت از یک فرهنگ به سوی فرهنگ دیگری، نمونه ای از تجلی فرهنگ و یکی از مهمترین گمشده های جامعه انسانی در راستای تحقق ماهیت معنوی جهان امروز تلقی می شود.  
۴۲۲.

از گردشگری تا پژوهشگری

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: گردشگری پژوهش گردشگری فرهنگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۰
مسئله مهمی که امروزه در مطالعات گردشگری می بایست مورد توجه قرار گیرد، فاصله میان تجربه زیسته گردشگر و تحلیل علمی پژوهشگر در فهم و واکاوی فرهنگ مقصد است. این موضوع به شکافی بالقوه میان نگاه تجربی و احساسی گردشگر و نگاه تحلیلی و مفهومی پژوهشگر اشاره دارد، و اینکه آیا امکان دارد تجربه زیسته گردشگر به داده ای معتبر برای پژوهش فرهنگی تبدیل شود؟ آیا پژوهشگر می تواند بدون تجربه مستقیم، به عمق معناهای فرهنگی سفر دست یابد؟ پژوهشگر گردشگری، کاشفی است که برای فهم بهتر و دستیابی به عمق شناخت، پابه پای گردشگران طی مسیر می کند و از مبدأ تا مقصد و از مقصد تا مقصود، در توقفگاه های اندیشه مکث می کند. تلاش دارد تا جامعه علمی را به گستردگی این اقیانوس میان رشته ای و فرارشته ای اقناع کند و اهمیت جایگاه آن را در نظام معرفتی عصر حاضر، برجسته سازد. تجربه سفر نخست با تماشا آغاز می شود. تماشا با چشم سر یا چشم دل و نظاره گر بودن مناظر، لمس فضاها و تجربه لحظه ها. اما آنگاه که نگاه گردشگرانه با نگاه پژوهشگرانه گره می خورد، سفر به تجربه ای عمیق تر از نظاره صرف بدل می-شود. به کاوشی در لایه های عمیق فرهنگ و هویت. و پژوهشگر پلی می شود از شور نگاه تا تأمل معنا، از جوشش احساس تا ژرفای اندیشه و از آستانه تجلیل تا عمق تحلیل. سفر نه تنها جابه جایی در بُعد مکان، که ورود تدریجی به جهان های معنایی و فرهنگی است. گردشگر با نگاه خیره کنجکاو، و پژوهشگر با ذهن تحلیل گر، هر دو در پی کشف این جهان های معنایی هستند؛ یکی با تجربه و دیگری با آزمون و تحلیل تجربه. گردشگر ممکن است تنها شیفته زیبایی و جذابیت های گذرا شود، اما پژوهشگر به لایه های پنهان فرهنگ که با تار و پود مکان و زمان درهم تنیده است، توجه دارد. این دو نگاه متفاوت، مکمل یکدیگرند؛ زیرا یکی تجربه می کند و دیگری معنا می بخشد. در این بین، بهره گیری از شیوه هایی همچون پدیدارشناسی، با پرداختن به تجربه زیسته فرد در مواجهه با جهان پیرامون، کمک می کند تا تجربه سفر نه تنها به عنوان جابجایی در مکان، بلکه به مثابه مواجهه با معنا و هویت درک شود، و اینجاست که تجربه گردشگر می تواند به عنوان یک داده فرهنگی و معرفتی برای تحلیل لایه های پنهان موضوع به کار گرفته شود. تجربه سفر به مثابه شناخت فرهنگی است و گردشگری فرهنگ، دعوتی است به آشتی این دو نگاه؛ آنجا که روایت های سفر با چاشنی تحلیل فرهنگی همراه می شود. دعوت به نگاهی ژرف تر به گردشگری، چرا که سفر نه تنها رسیدن به مقصد، که پیمودن مسیری است آراسته به منظرها و توقفگاه های معنایی که می بایست با گام-های کوتاه و آهسته و توأم با مکث و تأمل طی شود. سفر، در تمام اشکال خود، بستری است برای گردشگری آزادانه فرهنگ.
۴۲۳.

چهارباغ تیموری: بررسی تطبیقی چهارباغ ها در متون مکتوب فارسی قرون نهم و دهم هجری با چهارباغ ابونصری هروی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چهارباغ باغ ایرانی چهارباغ هروی ارشاد الزراعه معماری تیموری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۱۰
 این پژوهش با هدف تبیین ویژگی ها و تحولات مفهومی چهارباغ ها در متون فارسی سده های نهم و دهم هجری، به بررسی این متون می پردازد و ویژگی های چهارباغ ها را استخراج و با الگوی ابونصری هروی در «ارشادالزراعه» مقایسه می کند. مسئله اصلی پژوهش، شناسایی چهارباغ های ذکرشده در این دوره، بررسی ویژگی های کالبدی، کارکردی و معنایی آن ها و تعیین میزان انطباق یا تمایز آن ها با الگوی هروی است. این مطالعه با استفاده از رویکرد کیفی و تحلیل محتوای متون تاریخی دسته اول، توصیفات چهارباغ ها را استخراج و براساس زمان تألیف متون، آن ها را تحلیل و با الگوی هروی مقایسه می کند. یافته ها نشان می دهد که الگوی واحدی برای چهارباغ در این دوره وجود ندارد. برخی متون به درختان سرو کنار جوی اشاره دارند که با هروی مشترک است، اما وجود چندین عمارت یا تناقض در نوع گل ها و درختان با توصیف هروی همخوانی ندارد. این عدم انطباق، انعطاف پذیری چهارباغ ها در پاسخ به نیازهای محلی و حکومتی را نشان می دهد و احتمالاً هروی چهارباغی آرمانی را توصیف کرده است. تأثیر سیاق جغرافیایی هروی بر توصیف او نیز قابل توجه است. بسیاری از چهارباغ ها در حومه شهرها، دارای کارکرد حکومتی، حوض و درختان میوه بودند و نقش های سیاسی، فرهنگی (مانند گردهمایی شعرا در سمرقند)، و اجتماعی (مانند پیوندهای اسطوره ای کابل و مذهبی مشهد) داشتند. فقدان شواهد هندسه ای خاص، به ویژه چهاربخشی و تحول معنای چهارباغ (مانند خیابان چهارباغ اصفهان) بر اهمیت سیاق فرهنگی خراسان بزرگ تأکید دارد.
۴۲۴.

معماری مبتنی بر نور؛ واکاوی هستی شناسانۀ خانۀ ایرانی براساس دیالکتیک درون و بیرون با تکیه بر نمونه هایی از شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خانه حیاط مرکزی چهارصفه مکان هستی شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۱۱
خانه بستر تحقق مفهوم سکونت و معماری خانه، بازتابی از عمیق ترین نیازهای وجودی انسان است. الگوی منحصربه فرد حیاط مرکزی خانه ایرانی، یک سند هویتی مهم در درک نحوه زیست و سکونت ایرانیان است. حیاط مرکزی فراتر فضایی تهی در برابر توده های ساختمانی، عنصری محوری در سازمان دهی و هستی یافتن خانه ایرانی در فلات مرکزی ایران است و بررسی گونه شناسی این الگو ممکن است بازگوکننده مؤلفه های هویتی تمدن کهن ایرانی باشد. علی رغم اهمیت این موضوع، تاکنون اغلب مطالعات به بررسی ابعاد چیستی شناسانه خانه ایرانی اعم از پیکربندی فضایی، تکنولوژی، پایداری، اقلیم و شاخصه های فرهنگی چون محرمیت محدود مانده اند و کهن الگوی حیاط مرکزی، در نگاهی هستی شناسانه و هم زمان تاریخی بررسی نشده است. هدف از این پژوهش، بررسی ابعاد هستی شناسانه حیاط مرکزی در سیر تاریخی شکل گیری و تکامل آن است. به گونه ای که مفاهیم جهانی «سکونت» و «بودن در جهان» در بستر جغرافیای فرهنگی فلات مرکزی ایران بررسی شود. برای این منظور از روش تحلیلی- اکتشافی استفاده شده است. جمع آوری اطلاعات برای بررسی نظریات مرتبط با هستی شناسی الگوی حیاط مرکزی به روش مطالعه کتابخانه ای انجام شده و در انطباق با یافته های مطالعه میدانی خانه های تاریخی یزد، به طور خاص خانه چهارصفه چم و خانه لاری ها، شرح و بسط یافته است.خانه، بستر تجربه هم زمان «سکونت یافتن» و «بودن در جهان» است. در خانه ایرانی این مسئله با دو رویکرد فرمی متفاوت «درون گرایی» در پاسخ به سکونت و «برون گرایی» در پاسخ به نیاز بودن در جهان تجلی می یابد. در تکوین الگوی حیاط مرکزی، دوگانه مزبور به وحدت رسیده و دیالکتیک درون و بیرون را به واسطه گری «نور» شکل می دهند. معماری مبتنی بر نور به عنوان پاسخی به سودای ارتباط درون و بیرون در کالبد معماری ایرانی، عمری چندهزارساله دارد. نقش آفرینی نور در پردازش مکان با قرارگیری آتش در قلب آتشکده های باستانی آغاز شد و با گشودگی اندک سقف چهارطاقی ها به سوی آسمان ادامه یافت. در ادامه مؤلفه نور با گشودگی کامل حیاط در معماری خالص خانه های چهارصفه، نقش محوری تری یافته و در دوران اسلام با گره خوردن در اندیشه های باستانی و اسلامی، تقدیس نور در قالب الگوی حیاط مرکزی به اوج خود رسید. ازاین رو در تجلی و نقش آفرینی نور در ساخت مکان در سیر و سلوک ایرانیان، آتشکده، مسجد و خانه یکی است.
۴۲۵.

توسعۀ مخرب

کلیدواژه‌ها: توسعه راه سرزمین جامعه محلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۷
توسعه مخرب، آن است که هزینه اش بیشتر از فایده اش باشد: همه هزینه ها در مقابل همه فواید. توسعه یک اقدام همیشه مثبت نیست. اگر از بینش کل نگر و دانش زمینه ای بهره نبرد مخرب شده، آفاتش بیشتر از محاسنش می شود.توسعه، دگرگونی در رویه جاری مدیریت سرزمین است با هدف افزایش بهره وری. تغییر یک بُعد از سرزمین، ممکن است وجوه دیگر را که موضوع توسعه نبوده اما در ساخت سرزمین نقش دارند، دچار آسیب کند. اگر برای پیشگیری از آن تمهید نشود، توسعه مخرب خواهد شد. جلوگیری از توسعه مخرب، کل نگری درخور مفهوم سرزمین است. در مفهوم سرزمین بُعد ذهنی آن اصالت دارد. بُعد ذهنی، تفسیر ناظر از موضوع است و با واقعیت غیرمادی تفاوت دارد. واقعیت در بیرون و مستقل از ناظر وجود دارد و ممکن است دارای ماده یا غیر مادی باشد. کالبد، نمونه واقعیت مادی و رویداد مثال واقعیت غیرمادی است که هر دو بدون وابستگی به ناظر، با دو ماهیت متفاوت وجود مستقل دارند. بنابراین وجه ذهنی سرزمین، با وجه غیرمادی آن تفاوت داشته و به مفهومی اطلاق می شود که از واقعیت بیرونی، مادی و غیرمادی، در ذهن مخاطب ساخته می شود. توسعه کل نگر، گونه ای از مداخله در تغییر مدیریت و برنامه سرزمین است که فهم ناظر که شهروند و ساکن تاریخی آن است را، رکن بداند. توسعه ای که جامعه محلی را قابل دورزدن یا زائد و قابل اخراج بشناسد مخرب است. نطنز شهری تاریخی است که از پیش از اسلام تا کنون در تقاطع مسیر تاریخی رشته جنوبی- شمالی راه ابریشم و خرداقلیم محلی در کوهپایه کرکس پدید آمده است. دخالت این دو عامل در پدیدآوردن امکان بقای زندگی و توسعه آن در این نقطه به تولید فهمی خاص از منطقه انجامید که قلمروی نطنز به مثابه یک کل کوچک از سرزمینی بزرگتر را به وجود آورد. هستی شناسی نطنز، به مثابه مکان و سرزمینی مرکب از جغرافیا، تاریخ و انسان ساکن در آن به دو رکن راه و خرداقلیم می رسد. در مقابل، طی برنامه توسعه بزرگراهی شمال-جنوب کشور، بزرگراه کاشان-اصفهان احداث شد. منافع این راه که با فناوری جدید و محاسبات بخشی مربوط به اقتصاد راه مسیریابی شد، ایجاب می کرد که به نطنز وارد نشود و مستقیماً به سوی اصفهان کشیده شود. شبیه تصمیمی که متفقین در تغییر مسیر راه آهن جنوب-شمال ایران برای کوتاه شدن فاصله دو سر انتهایی و بهره برداری فوری در انتقال نیروهای خود به پشت جبهه شوروی اتخاذ کردند و به بسیاری از شهرهای سر راه متصل نشد. انحراف مسیر بزرگراه از نطنز، به ظاهر برای جامعه محلی نطنز مخرب و برای سازندگان راه مفید بوده است. اما محاسبات راهبردی از جمله اقتصاد کلان نشان می دهد دورزدن یک شهر تاریخی، نه جفا به ساکنان آن، که محروم کردن همه استفاده کنندگان از راه و آیندگان از تداوم پیوند تاریخی با سرزمین خود است. چیزی که به آن وطن و وطن دوستی گفته می شود، از خلال زندگی و تعامل مشترک و دائمی میان جامعه و محیط در فرایندهای تاریخی به دست می آید. این حس و ادراک مخاطب، اعم از ساکنان نطنز یا عابران بزرگراه، موجب شکل گیری هویت و تداوم آن می شود و نقشی به مراتب پیچیده تر از زبان مشترک در قوام یک جامعه دارد. ساکنان یک سرزمین بزرگ بی آن که فهم مشترک از سرزمین های کوچکتر تشکیل دهنده قلمروی خود، که دارای جغرافیا (کالبد) و تاریخ (رویداد) مشترک هستند، داشته باشند نمی توانند فهم واحدی از وطن و سرزمین بزرگ خود به دست آورند. این از جمله معیارهای ضروری برای تنظیم برنامه های توسعه است که به مفاهیم کلان وابسته است. مفهوم راهبردی توسعه فقط با رویکرد کل نگر و به رسمیت شناختن فهم سیال ناظر از واقعیت های سرزمین محقق می شود. رسمیت بخشی به این مؤلفه مشروط به بازیگری جامعه محلی و ساکنان تاریخی سرزمین است و قابل واگذاری به غیر یا قیمومیت برنامه ریز نیست. انقطاع بزرگراه از نطنز، از یک سو یک پایه هستی بخش آن شهر را سست کرد و ساکنان را به ترک شهر تشویق کرد و از سوی دیگر، یک مثال مهم برای فهم تمدن و نحوه استقرار ایرانیان در سرزمین هزار اقلیم را از مسافران ستاند. آنچه در مقابل به دست آورد، قدری مصرف کمتر سوخت بود که حتی از هزینه های نگهداری راه ناشی از دورافتادگی از شهر نیز کمتر است. این توسعه، بازی دو سر باخت بود. 
۴۲۶.

جایگاه کشاورزی شهری در معماری منظر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کشاورزی شهری معماری منظر منظر تولیدی منظر خوراکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۷
کشاورزی شهری یکی از حوزه های پژوهش و عمل مشترک در بین رشته معماری منظر با تعداد دیگری از رشته های دانشگاهی است. بااین حال، در رشته معماری منظر ایران به این موضوع کمتر توجه شده است. لذا، بررسی وضعیت پژوهش و عمل کشاورزی شهری در معماری منظر ایران ضروری به نظر می رسد. هدف این پژوهش تدقیق جایگاه کشاورزی شهری از دیدگاه های مطالعاتی و حرفه ای در معماری منظر برای تعیین جهات پژوهش و عمل آینده و شناسایی بخش های مهم ولی کمتر توجه شده در ایران است. روش این پژوهش از نوع مروری-تحلیلی بوده و با جست وجوی موضوع در پایگاه های داده و شبکه جهانی اینترنت، وضعیت مقالات، کتاب ها، پایان نامه ها، گزارشات، مؤسسات مطالعاتی و پروژه های بین المللی انجام شده توسط معماران منظر و نیز محققان برتر این حوزه را شناسایی و طبقه بندی کرده است. بااینکه پژوهش های مرتبط با کشاورزی شهری در رشته معماری منظر در سطح بین المللی تا حد قابل قبولی شکل یافته و تعداد قابل توجهی مقاله، کتاب، پایان نامه و گزارش مطالعاتی توسط متخصصان رشته معماری منظر در موضوع کشاورزی شهری تولید شده است ولی چنین مطالعاتی در ایران محدود است. در بعد حرفه ای نیز علیرغم توسعه جایگاه بین المللی کشاورزی شهری در معماری منظر و راه یافتن آن به بخش های مختلف اما جایگاه آن در ایران نسبتاً ضعیف است. بخشی از ضعف جایگاه آن تحت تأثیر برخی تعابیر از رویکرد منظرین در این رشته است. لذا لازم است با استفاده از تجارب کشورهای پیشرو و ظرفیت داخلی کشور در بعد مطالعاتی و آکادمیک مانند حمایت از دانشجویان و دانشگاه های دارای رشته معماری منظر و در بعد حرفه ای و عملیاتی مانند تقویت بازار کار حرفه ای و ایجاد حساسیت در سازمان ها و مجامع اجرایی، زمینه رشد جایگاه کشاورزی شهری در معماری منظر ایران را فراهم ساخت. 
۴۲۷.

نسبت حکمرانی خوب با توسعۀ پایدار (با تأکید بر مدیریت انرژی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمرانی حکمرانی خوب مدیریت انرژی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۶
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر حکمرانی خوب بر مدیریت انرژی انجام شده است که براساس معیار هدف، یک پژوهش کاربردی و براساس معیار زمان گردآوری داده ها، در گروه پژوهش های پیمایشی و براساس معیار ماهیت داده ها و مبنای پژوهش، یک پژوهش کمّی محسوب می شود. حجم نمونه در این پژوهش با استفاده از جدول مورگان  217 نفر و جامعه آماری شامل مدیران و سرمایه گذاران گروه مدیریت انرژی ایران (IME) است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است که با نرم افزارهای آماری SPSS و AMOS تجزیه وتحلیل شده اند. معیارهای حکمرانی خوب شامل: «نتیجه گرایی، اثربخشی نقش ها و وظایف، ارتقای ارزش ها، شفاف سازی، ظرفیت سازی و پاسخ گویی»، تأثیر قابل توجهی بر مدیریت انرژی دارند. این پژوهش نشان داده است که حکمرانی خوب بر مدیریت انرژی در معیارهایی چون «نتیجه گرایی، ارتقای ارزش ها، پاسخ گویی، روابط توسعه ای، روابط دموکراتیک و روابط اجتماعی» تأثیر معنادار و مثبتی دارد. بنابراین تقویت حکمرانی خوب و توجه به این معیارها می تواند به عنوان راهکارهای مؤثری در بهبود مدیریت انرژی در کشورهای در حال توسعه مطرح شود.
۴۲۸.

غفلت از نقش مکان ساز منظر سبز عامل اصلی ناکارآمدی توسعه در شهر نطنز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منظر سبز توسعه مکان محور باغ شهر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۸
با گسترش شهرنشینی و توسعه روزافزون شهرها نیاز انسان به ارتباط با طبیعت بیش از پیش احساس شده و فضای سبز شهری همگام با شهر در حال توسعه است. با وجود افزایش توسعه کمی فضای سبز معاصر ناکارآمدی آن و عدم رفع نیازهای مختلف شهروندان مشهود است. شناخت ظرفیت های مکانی و ادراک ساکنان از فضای سبز پیرامون آنان به شناخت مؤلفه های مکان ساز منظر سبز بومی خواهد انجامید. باغ شهر نطنز نیز دارای ظرفیت های مکانی خاص خود است که پژوهش حاضر به واکاوی ویژگی های تیپولوژی های سبز مختلف نطنز به منظور شناخت این مؤلفه ها از طریق اسناد کتابخانه ای و مشاهدات میدانی به واسطه خوانش منظرین پرداخته است. نتایج نشان دادند که تیپولوژی های سبز سنتی نطنز شامل باغ شهر و واحه های سبز با توجه به نیازهای ساکنان و ظرفیت های مکان با ایجاد نظم با تأکید عناصر برگزیده ایجاد شده اند و با دارا بودن پیوند تنگاتنگ با زندگی روزمره و ذهنیات ساکنان نیازهای آنان درجنبه های مختلف اجتماعی، فرهنگی، زیبایی شناختی، اقتصادی و زیست محیطی را برطرف می سازند. در حالی که تیپولوژی های سبز معاصر شامل پارک های شهری و فضاهای سبز عمومی به صورت ناپایدار و ناسازگار با ادراک ساکنان از مکان به عملکرد صرفاً تزئینی و تفرجی تقلیل یافته و جایگاهی در ذهنیت ساکنان ندارند. توجه به مؤلفه های مکان ساز منظر سبز در طرح های توسعه به منظور افزایش کارآمدی فضای سبز و تبدیل آن به منظر سبز امری ضروری است.
۴۲۹.

قیاس شاخص های معنایی منظر شهری تاریخی و معاصر با بهره گیری از روش طرح متوالی اکتشافی (موردپژوهی: منظر شهری شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنای منظر شهری منظر شهری تاریخی منظر شهری معاصر ماتریس افتراق معنایی شهر شیراز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۶
یکی از مهم ترین چالش های شهر در دوران معاصر، معنا و رابطه متقابل انسان و محیط است. امروزه به دلیل نبود دانش بصری کافی در کنار تأثیرات مدرنیسم، ناهنجاری بصری در شهرها دیده می شوند. تغییرات انجام شده در منظر شهر در دوران معاصر و به کاربردن رویکردهای اثبات گرایی منجر به بی توجهی نسبت به جنبه های نرم و فازی محیط مانند «معنی» شده است. این پژوهش در نظر دارد تا به مقایسه معنای منظر تاریخی و معاصر بپردازد و روشی را برای مقایسه معنا در زمینه های مشابه و سایر شهرها ارائه دهد. در این مسیر، منظر شهری کلان شهر شیراز در کشور ایران به دلیل گسست موجود میان منظر تاریخی و معاصرش، به عنوان نمونه موردمطالعه انتخاب شد. پارادایم تفسیرگرایی و رویکرد استفهامی اتخاذ شد و با درنظرگرفتن طرح متوالی اکتشافی در روش های ترکیبی در گام اول، مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته تحلیل محتوا شدند، سپس به کمک خروجی گام اول ماتریس افتراق معنایی تنظیم و به بررسی کمّی تفاوت های معنایی دو متن منظر شهری تاریخی و معاصر پرداخته شد. نتایج نشان داد که در مقایسه منظر شهری تاریخی و معاصر، شهروندان به ابعاد و مؤلفه های مختلفی در دسته بندی های «اقلیم»، «احساس نسبت به بافت»، «کارکرد»، «زیرساخت»، «مسکن»، «جمعیت»، «مردم»، «فرهنگ» و «امنیت و حس تعلق» اشاره کردند و صفات توصیف کننده منظر شهری معاصر به ترتیب شامل «پیچیده»، «رمزآلود»، «ناراحت کننده»، «فاقد هویت»، «تنش زا»، «آشفته»، «پویا»، «جدیدتر» و «شلوغ» و صفات توصیف کننده منظر شهری تاریخی به ترتیب شامل «دارای هویت»، «قدیمی تر»، «آرامش دهنده»، «خوشحال کننده»، «قابل درک (خوانا) »، «ساده»، «منظم»، «ایستا و آرام» هستند.
۴۳۰.

خوانش منظرین بازارهای شهری در پیوند با رودخانه ها (نمونه موردی شهر دزفول و شوش)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهر رودخانه خوزستان بازار مکان محور توسعه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۱۴
 در شهرهای رودخانه ای، فضاهای شهری مانند بازارها اغلب از نقش کالبدی و اقتصادی خود فراتر می روند و به مکان های معناداری تبدیل می شوند که تحت تأثیر محیط طبیعی و تجربیات زیسته کاربران شکل گرفته اند. بااین حال، سازوکارهای خاصی که از طریق آنها رودخانه ها بر ابعاد فضایی، عملکردی و معنایی بازارها تأثیر می گذارند و پیامدهای آن بر ساختارهای اجتماعی و فرهنگی، هنوز به طور کامل بررسی نشده اند. این مطالعه با هدف تحلیل ویژگی های مکان محور بازارهای دزفول و شوش، که در مجاورت رودخانه های دز و شاوور قرار دارند، انجام شده است تا چگونگی تعامل این بازارها با رودخانه ها و نقش آن در شکل دهی به هویت اجتماعی-فرهنگی و فضایی آن ها را بررسی کند. با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، این پژوهش مشاهدات میدانی، اسناد تاریخی و داده های جغرافیایی را تلفیق کرده است تا عوامل فضایی، عملکردی و معنایی بازارها را شناسایی کند. تحلیل انجام شده بر رابطه این بازارها با رودخانه ها و نقش آنها در شکل دهی به پویایی اجتماعی و معانی فرهنگی تمرکز دارد. یافته ها نشان می دهد که در دزفول، بازار با ساختار تاریخی و معماری بومی خود به فضایی پویا با کارکردهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تبدیل شده که پیوندی عمیق با رودخانه دز دارد. در شوش، مجاورت بازار با رودخانه شاوور و آرامگاه دانیال نبی به آن هویتی مذهبی-تجاری بخشیده و نقش آن را فراتر از یک فضای خرید صرف در بافت شهری ارتقا داده است. در هر دو شهر، رودخانه ها نه به عنوان عناصر طبیعی صرف، بلکه به عنوان عوامل فعال در فرایند معنا آفرینی، شکل دهی به تجربه فضایی و تثبیت هویت بازارها عمل کرده اند. این مطالعه بر اهمیت درک بازار به عنوان یک «مکان» تأکید می کند؛ فضایی مملو از سرزندگی اجتماعی و هویت فرهنگی که از طریق پیوند با رودخانه، نقش حیاتی در اتصال مردم به شهر ایفا می کند.
۴۳۱.

منظردیم یا منظر خشک؟ زری اسکیپ به کدام مفهوم نزدیک تر است؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زری اسکیپ کشاورزی دیم منظر خشک اقلیم گرم و خشک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۷
در عرصه زبان علم، انتخاب دقیق اصطلاحات تخصصی از اهمیت بسزایی برخوردار است، چرا که ابهام یا عدم تطابق معنایی می تواند منجر به کژفهمی و عدم ترویج صحیح مفاهیم شود. «زری اسکیپ» به عنوان یک رویکرد طراحی منظر در اقلیم گرم و خشک، متکی بر اصولی هفت گانه است که هدف آن دستیابی به آبیاری بهینه در عین حفظ سرسبزی و پویایی منظر است. با این وجود، ترجمه های نادرست و تلقی های اشتباه، این رویکرد را به عنوان «منظر خشک» معرفی کرده اند که تصویری مغایر با ماهیت اصلی آن ارائه می دهد. در مقابل، مفهوم «دیم کاری» که ریشه در فرهنگ کشاورزی بومی ایران دارد، با تکیه بر سازگاری با اقلیم گرم و خشک و بهره گیری از منابع آبی متنوع، قرن ها است که در همزیستی با طبیعت استفاده شده است. در این پژوهش، با استفاده از مقایسه تطبیقی و روش تحلیل محتوا، به بررسی و واکاوی مفاهیم زری اسکیپ، منظر خشک و دیم کاری در زبان های مبدأ(انگلیسی) و مقصد(فارسی) پرداخته شده است. هدف از این پژوهش، ارائه درکی صحیح از زری اسکیپ، با مقایسه تطبیقی این مفهوم با معادل مصطلح «منظر خشک» و همچنین مفهوم «دیم کاری» است. بررسی ها نشان می دهد که اصول زری اسکیپ، هم راستایی قابل توجهی با مفهوم دیمکاری در باغ ایرانی دارد. هدف غایی این پژوهش، یافتن معادل مناسب تری برای واژه «xeriscape» در ادبیات طراحی منظر فارسی است تا از این طریق، تصویری دقیق تر و جامع تر از این رویکرد ارائه شود و تلقی رایج «منظر خشک» به «منظر دیم» یا منظر سبز پایدار تغییر یابد. این مهم، گامی اساسی در جهت ترویج رویکردهای نوین طراحی منظر منطبق با شرایط اقلیمی و فرهنگی ایران خواهد بود و به ارتقای کیفیت فضاهای باز و محیط زیست شهری کمک شایانی خواهد کرد. در نهایت، این پژوهش می تواند به عنوان مبنایی برای تدوین دستورالعمل ها و استانداردهای طراحی منظر پایدار در اقلیم های گرم و خشک استفاده شود.
۴۳۲.

مکان، روح مقاومت و ملت

کلیدواژه‌ها: جنگ مکان مقاومت ملت وطن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۸
جنگ دوازده روزه اسرائیل و امریکا علیه ایران، برکات زیادی داشت. خسارت های آن اگرچه زیاد بود، اما به مصداق آیه «اِنَّ مَعَ العُسرِ یُسری» و قضیه جامعه شناسانه «فرصت ها از دل بحران ها می روید» جهان ایرانیان را به دو بخش قبل و پس از جنگ تقسیم کرد. در وصف برکات جنگ، تقریباً همه تحلیل گران ایران دوست در این نکته مشترک بودند که «وحدت ملی» مردم از ارکان مقاومت ملت و شکست طمع بیگانگان بود. وحدت، فعل جامعه بود که با پذیرش و مشارکت افراد و آحاد آن به دست آمد. نکته اما، زمینه وحدت بود که در این جنگ حول «مکان» برقرار شد. مکان، وطن ایرانیان بود که در هزاره ها در آن جا زیسته و در رویدادهای آن شریک بوده اند. نسل حاضر، میراث دار زبان، فرهنگ، اندیشه، ذهنیت و سایر دستاوردهای جامعه ایران بر بستر وطن است. اگر نمی توان میان ایرانیان حاضر با گذشته آنها خط فاصله واضحی تعیین کرد، از این روست که همه صفات و توان امروز دنباله گذشته آنان است و هر چیز نو نیز یا تحول یافته امر قدیم است یا پاسخ و پذیرش ایرانی امروز با خصوصیت و اندیشه خود به پدیده نو. در هر صورت آنچه جامعه امروز ایران را به عنوان یک ماهیت ممتاز و قابل تشخیص از دیگران معرفی می کند، هویت یا امتداد صفات تاریخی آن در بُعد زمان است. در جنگ با عراق، آنچه محور وحدت ایرانیان بود، در کنار وطن و مکان، دفاع از انقلاب جوان و آرمان های اسلامی آن هم بود. در جنگ دوازده روزه اما، به دلایل مختلف از جمله غافلگیری وقوع آن، پراکندگی دیدگاه های سیاسی جامعه، کوتاهی و ضربتی بودن شروع و پایان جنگ، فرصت برای ظهور عوامل دیگری برای وحدت جامعه فراهم نبود. اما وحدت به شکل باورناپذیری حول مفهوم وطن که نمونه برجسته ای از مکان و منظر است، شکل گرفت. اینکه پدیده مکان اولین، عام ترین و قوی ترین محور اتحاد در جامعه باشد، باید چشم ها و دل ها را به ظرفیت های مغفول آن باز کند. روشن است که دلبستگی مردمی که جمع کثیری از آنها ناراضی از شرایط سیاسی جامعه هستند، به وطن موجب همراهی با حاکمیت در تقویت موضع او باشد، کشف مهمی بود که از جنگ دوازده روزه به دست آمد. به نظر می رسد که ظهور مفهوم مکان به مثابه عنصر اولیه، مورد وفاق و پر قدرت برای وحدت جامعه و فرصتی برای حاکمیت و علی الخصوص بخش های تخصصی آن در حوزه مکان و منظر است تا به آن دوباره بپردازند. دانشگاه ها، مفهوم مکان را جانشین فیزیک فضا کنند و با تبیین ابعاد درهم تنیده عینی و ذهنی آن، اذهان کارشناسان را به قابلیت ها و ظرفیت های آن هدایت کنند. برنامه ریزان و مدیران مرتبط با مقوله فضا، مفهوم سرزمین را جانشین محیط زیست، منابع طبیعی، زمین، مسکن و محوطه های میراثی کنند. بدانند آنچه زیر پا، در اطراف و در ذهن ساکنان این سرزمین وجود دارد، منظومه ای یکپارچه از زمین و زمان است که قابل تفکیک نیست. زمین آن جغرافیای مکان و زمان، رویدادها و تفسیر ساکنان از تعامل زمین و زمان را نشان می دهد. تنها در جنگ دوازده روزه بود که مفهوم مکان با کمال خود به ظهور رسید و توانست با ایجاد وحدت در ملت قدرتی در او ایجاد کند که ائتلاف شیاطین بزرگ جهان نتواند او را نابود کند. در جنگ دوازده روزه، «مکان» پیروز اصلی بود.عکس روی جلد را محمدرضا سرتیپی اصفهانی از آثار و بقایای جنگ ایران و عراق در شهر خرمشهر گرفته است.
۴۳۳.

مراکز محله؛ ظاهری مشابه برای گردشگران، شخصیت های گوناگون در ادراک شهروندان (نمونۀ مطالعاتی: میدان وقت و ساعت یزد و میدان جلفای اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرکز محله یزد میدان وقت و ساعت یزد میدان جلفا اصفهان هستی هستی شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۹
محله یکی از کوچک ترین واحدهای سیستم شهر، و قلب تپنده آن، «مرکز محله» است. مرکز محله، هسته ایجادکننده حیات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی محله است و تا زمانی که زنده باشد، محله نیز زنده خواهد ماند. هستی محله به مرکز آن وابسته است و هستی مرکز نیز به زیست ساکنانی که در آن حضور دارند. انسان در مواجهه با پدیده ای، ابتدا هستی آن را در قالب یک حقیقت واحد به شکل یک حس کلی درک می کند و سپس به ادراک اجزاء آن می پردازد. این ادراک کل نگر حاصل اجزاء و ارتباط میان اجزاء تشکیل دهنده آن رخ می دهد. در سفر پژوهشی «خوانش هستی شناسی منظر شهری یزد» ضمن بازدید برخی از مراکز محله یزد، به دنبال حس کلی ناشی از تجربه فضا، به مقایسه چهار مرکز محله با یکدیگر پرداخته شد. در این مقایسه مراکز محله را به مثابه یک کل دانسته لذا به بررسی اجزاء و ارتباط میان اجزاء پرداخته شد. مرکز محله با توجه به عرصه فضای میانی خود، جداره ها و کاربری های بلافصل آن، کاربری های مجاور مرکز محله که هر چند جداره آن را نمی سازند اما بر آن تأثیر می گذارند، معابری که به آن ختم می شوند یا از آن منشعب می شوند و رویدادهایی که در آن رخ می دهد، کاراکترهای منحصر به فردی دارند. این کاراکتر، شخصیت و هویت آن مرکز را می سازد که در حقیقت همان حس کلیِ هستی آن است. بنابراین یافته پژوهش، دریافتن همین شخصیت های گوناگون مراکز محله با ظاهری مشابه بود. روش جمع آوری اطلاعات در این پژوهش بر بازدید میدانی و رویکرد هستی شناسانه با دیدی کل نگر از دید تجربه کننده فضا استوار است که با اطلاعات کتابخانه ای تکمیل و تحلیل شد.
۴۳۴.

تحلیل نقش رنگ در ادراک منظر گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گردشگری منظر رنگ ادراک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۲
منظر در گردشگری به عنوان عنصر کلیدی ایجاد تجربه ای غنی و به یادماندنی، نه تنها ویژگی های طبیعی (کوه ها، دریاها، جنگل ها) بلکه میراث فرهنگی، معماری و محیط های انسان ساخت را شامل می شود. این مفهوم تأثیر مستقیمی بر ادراک گردشگران و رضایت از سفر دارد. در این میان، رنگ به عنوان جنبه ای بنیادین در تعریف منظر، قادر به برانگیختن احساسات، نمایش هویت فرهنگی و تأثیرگذاری بر رفتار گردشگران است (مانند تأثیر رنگ های گرم بر افزایش انرژی یا رنگ های سرد بر القای آرامش). بااین وجود، نقش رنگ در منظر گردشگری علی رغم اهمیت آن، کمتر بررسی علمی شده است. این پژوهش با هدف تحلیل نقش رنگ در طراحی و ادراک منظر گردشگری و با تمرکز بر سه پرسش محوری انجام شده است: چگونه می توان از رنگ به عنوان ابزار استراتژیک برای تقویت تجربه گردشگران بهره برد؟ چه عواملی در طراحی منظر رنگی مقاصد گردشگری باید مدنظر قرار گیرند؟ چه تفاوت هایی میان تأثیر رنگ بر مناظر طبیعی و مناظر فرهنگی وجود دارد؟ در نهایت ارائه راهکارهایی برای بهبود هویت بصری مقاصد گردشگری است. این مقاله با روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و مرور سیستماتیک پریسما منابع (۲۰۰۰-2025) از پایگاه های داده استنادی اسکوپوس (Scopus)، وب آف ساینس(Web of Science) و مقالات علمی-پژوهشی داخلی پرداخته است. معیار شمول، انطباق با اهداف و پرسش های پژوهش بوده و به صورت هدفمند، با تمرکز بر ادبیات مرتبط با طراحی منظر، روانشناسی رنگ و گردشگری انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد معیارهای کلیدی در طراحی منظر رنگی گردشگری عبارتند از: تنوع رنگ ها و تعادل در استفاده از آن ها، تأثیر رنگ بر ادراک فضا و ایجاد نقاط کانونی، به کارگیری رنگ های گرم و روشن برای جذابیت بصری، توجه به تغییرات فصلی و جلوگیری از یکنواختی. این معیارها پیوند میان طراحی بصری و تجربه گردشگران را تقویت می کند و راهکارهایی عملی برای ارتقای هویت بصری مقاصد ارائه می دهند.
۴۳۵.

ادراک منظر مبتنی بر پردازش حس شنوایی (بررسی نقش آوا در خوانش منظر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منظر ادراک حسی منظر صوتی ادراک صوتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۶
انسان از طریق حواس خود با محیط ارتباط برقرار می کند که منجر به ادراک حسی می شود. توجه پژوهشگران بیشتر بر فرایند ادراک بصری منظر معطوف بوده و به مفاهیمی چون منظر صوتی و ادراک صوتی کمتر پرداخته شده است. صوت و منظر صوتی به عنوان محرکه های حسی بر رفتار افراد، انتخاب فضا و ادراک منظر تأثیر می گذارند. امروزه، افزایش تنوع منابع صوتی در شهرها که اغلب منظر صوتی ناخوشایندی را ایجاد می کنند، باعث ادراک شنوایی مغشوشی در افراد می شوند که این موضوع اهمیت پرداختن به منظر صوتی و نقش حس شنوایی در منظر را نشان می دهد. این پژوهش سعی در ارائه دیدگاه سازمان یافته از نقش و نتایج حس شنوایی در تعامل با عناصر منظر صوتی از طریق شناسایی و توجه به فرایند ادراک منظر، دارد. این پژوهش از لحاظ ماهیت از نوع کیفی، از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش پژوهش، از نوع تحلیل محتوای کیفی است. گردآوری اطلاعات با استفاده از روش کتابخانه ای از طریق بررسی متون و نقد نوشته های دیگران و تحلیل محتوای کیفی آنها بوده و به شیوه استنتاجی و استنباطی، به بررسی نقش حس شنوایی در ادراک مناظر با تعامل حواس بینایی و شنوایی می پردازد. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که ویژگی های صدا و حس شنوایی انسان به همراه عناصر و عوامل منظر صوتی نقش مؤثری در شکل گیری ادراک صوتی منظر دارند. در کنار این عوامل، عناصر بصری نیز در تعامل با عناصر صوتی بر ادراک منظر تأثیر گذارند و می توانند ادراک و شناخت فرد از منظر را تغییر دهند. همچنین، منابع صوتی طبیعی نقش مؤثری بر خوشایندی فضا داشته و در کنار عوامل بصری طبیعی، باعث افزایش حضور کاربر در منظر و نقش آفرینی و پویایی می شود
۴۳۶.

بازخوانی چالش های توسعه در منظر شهری نطنز با تأکید بر عناصر سازمان فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سازمان فضایی منظر شهری توسعه نطنز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۹
منظر شهری بازتابی از هویت، تاریخ، فرهنگ و ساختار فضایی هر شهر است و سازمان فضایی به عنوان بستر کالبدی این منظر، نقشی بنیادین در شکل گیری ادراک فضایی و هویت شهری ایفا می کند. پژوهش حاضر با تمرکز بر شهر تاریخی نطنز، به خوانش عناصر سازمان فضایی آن شامل قلمرو، مرکز، ساختار و کل های کوچک می پردازد تا تأثیر دگرگونی های ناشی از توسعه معاصر بر منظر شهری را تحلیل کند. نطنز نمونه ای از شهرهای ایرانی است که سازمان فضایی آن در پیوند با بستر طبیعی، سلسله مراتب عملکردی و نظام معیشتی-اجتماعی شکل گرفته است. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش تحلیلی-تفسیری، برپایه مطالعات کتابخانه ای، متون تاریخی، مشاهده میدانی و تحلیل نقشه ها انجام شده است. یافته ها نشان می دهند که عناصر سنتی سازمان فضایی نطنز از جمله باغات پیرامونی به عنوان مرزهای طبیعی قلمرو، مراکز مذهبی و اجتماعی در قلب ساختار فضایی، شبکه ارگانیک مسیرها و پیوندهای عملکردی، در حفظ انسجام فضایی و معنا بخشی به منظر شهر نقشی کلیدی داشته اند. با این حال، توسعه های چند دهه اخیر از جمله ساخت وسازهای جدید، خیابان کشی ها و گسترش نامتوازن شهر، موجب گسست در سازمان فضایی، تضعیف مرکز تاریخی، از بین رفتن پیوستگی عملکردی و کاهش خوانایی منظر شهری شده اند. نتیجه این دگرگونی ها، تضعیف هویت تاریخی شهر و کاهش تعلق خاطر شهروندان به فضاهای تاریخی بوده است. بر این اساس، بازشناسی و بازآرایی عناصر سازمان فضایی با تکیه بر بستر طبیعی و ساختار تاریخی شهر، می تواند راهبردی مؤثر برای هدایت توسعه پایدار و ارتقاء کیفیت منظر شهری نطنز و شهرهای مشابه باشد. این مطالعه تلاش دارد تا با تأکید بر جایگاه سازمان فضایی در فهم منظر شهری، زمینه ای برای سیاست گذاری های مکان محور در مدیریت توسعه شهرهای تاریخی فراهم آورد.
۴۳۷.

منظرۀ خورنق؛ از واقعیت تا نماد سیر تحول روایت ها پیرامون منظره پردازی کاخ خورنقِ ساسانی در منابع دورۀ اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خورنق روایت منظره پردازی واقع گرایی نمادگرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۶
 کاخ خورنق یکی از مشهورترین کاخ هایی است که در دوره ساسانی ساخته شده و شهرت این کاخ در منابع دوره های پس از آن، به خصوص در منابع تمام دوران اسلامی به حدی بوده که این حکایت ها گاه با افسانه آمیخته و این کاخ همانند طاق کسری به متر و معیاری برای سنجش آثاری که در زمان های بعدی ساخته می شده، تبدیل شده است. سیر تحول روایت های دوران اسلامی از قرون اولیه تا دوره قاجار حول محور منظر کاخ، از اهداف اصلی این مقاله است. نکته ی قابل توجه این است که این حکایت ها در طول زمان با تغییراتی روبرو می شود؛ به گونه ای که اگرچه در منابع قرون اولیه، منظره ای که کاخ به نمایش می گذاشته، امری زودگذر تلقی شده اما کیفیت این منظره توصیف شده است. به همین دلیل این دوره از روایت های پیرامون منظره ی کاخ خورنق را می توان به نوعی «منظره پردازی از واقعیت» دانست. روایت هایی که با گذر زمان، توصیف از کیفیت فضایی کاخ و منظره در آن ها کمرنگ شده و به جایی می رسد که تنها نامی از کاخ به عنوان استعاره ی شکوه از دست رفته و متر و معیاری برای سنجش شکوه و عظمت هر بنا به لحاظ ارتفاع باقی می ماند و کار به جایی می رسد که حکایت اولیه در دوره صفوی به طور کامل فراموش می شود و «به گورستان» برده می شود. در اینجا دیگر ردی از منظره ی کاخ نبوده و از خود کاخ به عنوان نماد و استعاره یاد می شود. به همین دلیل در این دوره می توان تصوّر کاخ را به عنوان «منظره پردازی نمادگرایانه» تصور کرد. اما روایت از منظره ی کاخ بار دیگر در دوره ی قاجار، خود را نمایان می سازد. چنین نمودار تغییراتی نشان دهنده ی این است که روایت های تاریخ معماری ایران را نباید امری ثابت و لایتغیر درنظر گرفت، بلکه این روایت ها در هر دوران با توجه به ویژگی های خاص آن دوره، تغییر و تحولاتی یافته و از این رو نمی توان دیگر به کلان روایت های شکل گرفته حول معماری تاریخی ایران بسنده کرد.    
۴۳۸.

درخت- خانه: غرابتِ درختان در نقاشی های داوود امدادیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داوود امدادیان زیگموند فروید نقاشی منظره درخت امر غریب خانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۸
 شاید نتوان در سنت منظره نگاری ایران نقاشی مانند داوود امدادیان را یافت که به «درخت» در مقام یک موضوعی منحصر برای نقاشی چنین وفادار بوده باشد. علاوه بر شکل و جایگاه این درختان در ترکیب بندی، تکرار آن ها در آثار امدادیان نیز به رازگونگی آن ها افزوده است. در این پژوهش، این درختان در مقام «امری غریب» توصیف و تحلیل می شوند. در این پژوهش با اتخاذی رویکردی روان شناختی و بر مبنای صورت بندی مفهومی «امر غریب» نزد زیگموند فروید کوشش می شود که از «چگونگی» تجسم درختان در آثار امدادیان تحلیلی منسجم و دقیق ارائه شود. روش این پژوهش توصیفی - تحلیلی بوده است و از میان آثار داوود امدادیان با نمونه گیری هدفمند، آثاری برای تحلیل انتخاب شده اند که بتوانند ابعاد و مؤلفه های کلیدی چگونگی نمایش درختان در این آثار را نشان دهد. گردآوری اطلاعات در این مقاله به شیوه ای کتابخانه ای بوده است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که ازنظر شکلی در اغلب آثار امدادیان ساختاری مشابه تکرار شده است. مطابق این ساختار در میانه اثر «چیزی» قرار گرفته است که بخش اعظم تابلو را می پوشاند، این چیز که غالباً در هیئت درخت تصور می شود در عین بیگانگی و مهابت، آشنا و نزدیک نیز هست، ازاین رو، واجد دیالکتیک بنیادین برسازنده تجربه «غرابت» است. غالباً در کنار این درخت عظیم نشانه های خسران در هیئت زوال و ویرانی در نمایش خانه ها یا درختان کوچک دیده می شود. این ازدست رفتگی ها و وجه مالیخولیایی در تصویر درختان عظیم میانه اثر، وجهی عمیق تر و بنیادی تر می یابد. «تکرار» بی وقفه مضمون درخت در قالبی واحد در آثار امدادیان می تواند نشانه ای از «اجبار به تکرار» و فراوری از اصل لذت به سوی بازگشت باشد: از سکنی گزیدن در سکونت گاه های موقت ازدست رفته به سوی آرامشی جاوید در مرزهای مرگ، به سوی خانه ای ابدی.
۴۳۹.

نقش درختان در سنجش زیبایی شناسی بصری و پیچیدگی کالبدی مناظر شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیچیدگی بصری پیچیدگی کالبدی ابعاد فراکتال درختان زیبایی شناسی منظر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۹
با وجود نقش حیاتی درختان در ارتقای کیفیت بصری فضاهای شهری، اجماع علمی مشخصی درباره نحوه و میزان تأثیر آن ها بر زیبایی شناسی و پیچیدگی مناظر شهری وجود ندارد. بیشتر پژوهش های پیشین بر ارزیابی های ذهنی تمرکز داشته و تأثیر دقیق حذف یا افزودن درختان بر پیچیدگی کالبدی و زیبایی مناظر را کمتر تحلیل کرده اند. این خلأ، نیاز به مطالعه ای دقیق و جامع را مطرح می کند. هدف این پژوهش بررسی تأثیر افزودن یا جابه جایی درختان بر زیبایی شناسی بصری و پیچیدگی کالبدی مناظر شهری است. پرسش اصلی آن است که آیا این تغییرات همواره باعث بهبود کیفیت بصری می شوند یا در برخی موارد ممکن است اثر معکوس داشته باشند. این پژوهش با بهره گیری از روش های کیفی و کمّی انجام شده است. با استفاده از تکنیک شبیه سازی بصری واقعیت افزوده (AR) و تحلیل تصویری در نرم افزار ImageJ، ۱۱ تصویر از مناظر شهری مختلف در سراسر جهان انتخاب شد. سپس از طریق یک پرسشنامه تصویری، نظرات ۵۱ متخصص منظر شهری گردآوری شد. برای تحلیل داده ها از آزمون خی دو و t مستقل، همچنین تحلیل ابعاد فراکتال تصاویر استفاده شد. در نه نمونه از ۱۱ مورد، افزودن درختان به طور معناداری زیبایی و پیچیدگی بصری را افزایش داد (سطح معناداری  50/0<  و 977/0Cramér’s V=). تحلیل فراکتال و آزمون t نیز پیچیدگی بالاتر مناظر دارای درختان را تأیید کرد. بااین حال، در برخی موارد، درختان با پوشاندن جزئیات معماری، زیبایی را کاهش دادند. بررسی ها نشان داد مکان قرارگیری درختان نسبت به ساختار کالبدی اهمیت به سزایی دارد. به بیان دیگر، رابطه بین پیچیدگی و زیبایی خطی نیست و وجود یک «آستانه بصری» ضروری به نظر می رسد که پس از آن، افزودن عناصر طبیعی می تواند اثر منفی داشته باشد. این یافته ها به طراحان کمک می کند تا با طراحی هوشمندانه و مکانیابی درختان، تجربه بصری شهروندان را بهبود و کیفیت زندگی شهری را ارتقا دهند.
۴۴۰.

تحلیل تأثیر سرمایۀ فرهنگی بر بازدید از جاذبه های میراث فرهنگی (مورد مطالعه: گردشگران داخلی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرمایه فرهنگی جاذبه های میراث فرهنگی گردشگری فرهنگی رگرسیون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۷
| صنعت مسافرت و گردشگری نقشی اساسی در اقتصاد و جامعه جهانی دارد. از دیدگاه اقتصادی، بین گردشگری معمولی و گردشگری فرهنگی تفاوت وجود دارد. ایران به دلیل داشتن انواع میراث فرهنگی ملموس و ناملموس، پتانسیل بالایی در زمینه گردشگری فرهنگی دارد. با توجه به اهمیت گردشگری و به ویژه گردشگری فرهنگی در اقتصاد، این پژوهش به بررسی عوامل تأثیرگذار بر بازدید از جاذبه های میراث فرهنگی با تأکید بر سرمایه فرهنگی می پردازد. در این راستا عوامل اثرگذار بر بازدید، به دو بخش عوامل مربوط به طرف عرضه (امکانات و تسهیلات موجود در جاذبه های میراث فرهنگی) و عوامل مربوط به طرف تقاضا، ازجمله سرمایه فرهنگی گردشگران تفکیک شده است. منظور از سرمایه فرهنگی در این پژوهش، سرمایه فرهنگی انباشته شده درگردشگران است که با شاخص هایی نظیر سابقه بازدید، تحصیلات، درآمد و سن سنجیده می شود. روش تحقیق ترکیبی از روش توصیفی- علی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه گردشگران داخلی و از پرسشنامه محقق ساخته شده استفاده شد. بدین منظور با توجه به بزرگ بودن جامعه، 384 پرسشنامه به صورت تصادفی و مجازی بین گردشگران توزیع شده است و با استفاده از تحلیل علی رگرسیونی، داده های حاصل تجزیه و تحلیل شدند. نتایج به دست آمده از تحلیل رگرسیون لاجیت رتبه ای نشان می دهد، متغیرهای سرمایه فرهنگی شامل سن، اشتغال و سابقه بازدید تأثیر مثبت و معنادار و متغیرهای وضعیت درآمد مربوط به خانوارهای با درآمد متوسط روبه بالا و پردرآمد دارای تأثیر منفی و معنادار هستند. همچنین از متغیرهای طرف عرضه تبلیغات، رستوران، فروشگاه های محصولات فرهنگی و کاهش میزان ازدحام بیشترین تأثیر مثبت و معنادار را دارند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان