فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۲۹٬۴۰۸ مورد.
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
179 - 198
حوزههای تخصصی:
امروزه نماهای بناهای شهری، به عنوان سیمای بصری شهر، بخشی پُر اهمیت از تصویر و هویت شهر است. به این ترتیب در جوامع امروزی، ضرورت سازمان دهی صورتِ بصری نما با اعتناء به جنبه های تزئینی و کاربردی، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته. حال، پرسش پژوهش حاضر این است که ساختار آرایه های آجریِ نمای بناهای شهریِ ایرانِ معاصر، نسبت به ساختار سنتی در معماری ایرانی- اسلامی، چه ویژگی های نوینی دارد؟ و از نظر کاربردی و بصری دارای چه ظرفیت های اجرایی و ساختاری ای است؟ هدف اصلی تحقیق بازشناسی و تبیین ارزش های بصری و کاربردیِ هندسه نقوشِ آرایه های آجریِ معماری ایرانی- اسلامی است که در عصر معاصر با بازنگریِ نوین، سازماندهی و اجرا شده اند. در پاسخ به سؤالات مطروحه، اطلاعات براساس مطالعات کتابخانه ای گردآوری شده و نیز به شیوه توصیفی و تحلیل محتوا به گزاره های تحقیق پرداخته شده است. نمونه های آماری از آرایه های آجریِ نمای بناهای شهری ایران است که به صورت غیرتصادفی، توسط نگارنده براساس شاخصه های کیفی نما، انتخاب گردیده و ساختار آرایه های آجری در آن ها با رویکرد تطبیقی- تحلیلی مورد بررسی گرفته است. نتایج حاکی از آن است که تحولات هنر و معماری مدرن و عرصه معاصر شرایطی را زمینه ساز شده که توجه به فرم و ساختار آجری در نما و همچنین انتخاب مصالح ترکیبی، ذائقه و فرهنگِ بصری جدیدی را پدید آورده است. در این راستا، رویکرد به طراحی نمای آجری، معطوف به هم آمیزی و ادغام عناصر و ارزش های هنر و معماری بومی با دیدگاه نوین است؛ بدین گونه که آرایه های آجری به صورت واحد و آمیخته، توأمان با مصالح دیگر ترتیب یافته و در قالب شیوه التقاطی، فرم و بیانِ نو پیدا نموده. این شیوه توسط جامعه معماران به عنوان نمادی از تنوع فرهنگی در شکل دهی مناظر شهری، محسوب می شود. شایان ذکر است، پژوهش های پیشین در راستای مسئله معماری التقاطی، به دنبال مطالعه ذائقه فکری و نگرشیِ معماران در عرصه های مختلف بوده تا بدین طریق، مرزهای خلاقیت، سبک های طراحی و روح پایدار نوآوری، مورد سنجش و شناسایی قرارگیرد؛ از این رو می توان نتایج تحقیق حاضر را همگام با مسئله تحقیقات قبلی، دانست. از جمله نتایج و یافته های به دست آمده شامل نوآوری های ترکیبی با اهداف کاربردی و تزئینی است که به صورت موردی، بدین شرح است: مورد اول طراحی و اجرای نما با ترکیب آجر و متریال هایی از جنس شیشه، فلز، چوب و سنگ، به جهت ایجاد جداره های تلفیقی و تضاد در بافت و رنگ نما است؛ مورد دوم ایجاد بُعد سوم در نما با آمیختگی الگوی آجرچینی فخرومدین در ترکیب با روش رگ چین، خفته رفته و خوون چین، با اشکال و فرم های زاویه دار، قوس دار و عمیق می باشد؛ مورد سوم بهره گیری کاربردی از پرده های مشبک آجری [ملهم از شیوه فخرومدین] در نما با اشکال و فرم های انتزاعی و درهم تنیده است؛ مورد چهارم بهره گیری از ساختار و اجرای دوپوسته به منظور فراهم کردن قابلیت های کاربردی و تزئینی می باشد؛ مانند: سایه افکنی به داخل بنا، پوشش حریم خصوصی از بیرون بنا، جلوگیری از آلودگی های بصری شهری از داخل بنا و نیز تعدیل تابش و گرمای خورشید است که در مجموع، این عوامل ساختار جدیدی را پدید آورده اند.
تحلیل پایداری سازه در خانه های دوره پهلوی اول در شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
45 - 58
حوزههای تخصصی:
معماری معاصر ایران، از اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی به هرج و مرج و آشفتگی دچار شد. در این دوران، ما شاهد احداث هم زمان ساختمان هایی هستیم که از لحاظ نیارشی هرکدام بیانگر یکی از مکاتب فکری ساخت، در دوره هایی مشخص از تاریخ ایران هستند. پایداری سازه ای نقش اساسی در پایداری ساختمان ها در برابر عوامل محیطی دارد، زیرا متضمن پایداری کل ساختار فرم ساختمان و معماری آن است. ازاین رو، در پژوهش حاضر مسئله پایداری سازه در ساختمان های عهد پهلوی اول بررسی می شود. این واکاوی، موضوعاتی ازجمله دیوارهای نسبی و آرایه های به کاررفته روی عناصر سازه ای را شامل می شود. هدف از این مطالعه و پژوهش، بررسی ایستایی ابنیه دوره پهلوی اول به منظور بهبود پایداری این بناها ی ارزشمند و نجات آن ها در برابر زلزله و به سازی و پایداری لرزه ای است. برآیند این مقاله، با توجه به شکل، فرم وغالب ساختمان های احداث شده در دوره پهلوی اول امکان بررسی دیوارهای نسبی و اظهارنظر درخصوص پایداری سازه های مرتبط را فراهم می آورد. این پژوهش، به دنبال پاسخ گویی به دو پرسش است: نخست، مسئله نیارش است و همچنین، مهم ترین عوامل تأثیرگذار در پایداری خانه های سنتی شهر کرمانشاه کدام اند؟ و دوم، آرایه های به کاررفته روی عناصر سازه ای در خانه های عصر پهلوی اول متأثر از چیست؟. روش تحقیق در این پژوهش، روش ترکیبی (کمی/کیفی) و جمع آوری، تحلیل و محاسبه دقیق داده ها است. بنابراین، درخصوص دیوارهای نسبی از روش کمی و در بررسی آرایه های به کاررفته روی عناصر سازه ای و در ادامه، مقایسه یافته ها و نتیجه گیری از سنجش کیفی استفاده شده است. در این مقاله، برای گردآوری اطلاعات از روش مشاهده میدانی، محاسبات و فن اسنادی کتابخانه ای بهره برده شده است. نتایج این پژوهش با استناد تصاویر و آثار و نقشه ها، محاسبات دیوار نسبی، مطابق با آیین نامه ۲۸۰۰ و نشریه ۳۶۰ است. نتایج نشان دهنده آن است که بررسی فاکتورهای نیارش (پایداری سازه) ازجمله دیوار نسبی و عوامل سازه (شاخصه ها) به کاررفته در خانه های تاریخی دوره پهلوی اول در بحث ایستایی، وضعیت هم سان دارد و موتیف های به کار برده شده نیز متأثر از بنیان های فکری معماری ایران است.
ارزیابی عملکرد واحدهای خدمات شهری شهرداری اصفهان با بکارگیری تحلیل پوششی داده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۴
۱۰۷-۸۸
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش شهرداری ها در کیفیت و افزایش سطح زندگی شهروندان، ارزیابی عملکرد آن ها از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. در این میان معاونت خدمات شهری شهرداری اصفهان و ادارات زیرمجموعه به دلیل داشتن نقش محوری در خدمت رسانی به ارباب رجوع نیازمند برنامه ریزی، افزایش عملکرد و اندازه گیری کارایی می باشند. تحلیل پوششی داده ها یک روش برنامه ریزی خطی غیر پارامتریک برای سنجش میزان کارایی نسبی واحدهای سازمانی هست. در این پژوهش کارایی نسبی ادارات خدمات شهری مناطق 15 گانه شهرداری اصفهان برای دوره یک ساله با استفاده از مدل BCC خروجی محور مورد تحلیل قرارگرفته است و سپس راه کارهای افزایش سطح عملکرد هر واحد بر اساس بهبود ورودی ها و خروجی ها مشخص شد. در پایان نیز از روش کارایی متقاطع و روش تهاجمی جهت رتبه بندی واحدهای کارا استفاده شده است که جنبه نوآوری پژوهش حاضر محسوب می شود. ارزیابی عملکرد شهرداری ها در پژوهش حاضر با لحاظ نمودن چهار متغیر خروجی (مبلمان شهری و زیباسازی، آذین بندی ویژه در مناسبت ها، نورپردازی، هنر شهری و دیوارنگاره) و یک متغیر ورودی (بودجه تخصیص یافته به شهرداری هر منطقه) صورت گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که ادارات خدمات شهری مناطق 1،3،4،5،9،15 کارا با نمره کارایی می باشد و رتبه بندی واحدها با استفاده از روش تهاجمی نشان داد بهترین کارایی مربوط به واحد 3 است.
واکاوی عوامل معماری مؤثر بر بازتولید هویت در ورودی های شهری (مطالعه موردی دروازه قرآن شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
۲۲-۷
حوزههای تخصصی:
ورودی های شهری به عنوان نخستین نقطه تماس مسافران با شهر، نقشی اساسی در شکل گیری هویت شهری دارند. کاهش هویت فضایی و معنایی ورودی های شهری در نتیجه رشد سریع شهرها و تغییرات کالبدی آن ها منجر به نادیده گرفتن اهمیت ورودی ها و کاهش کیفیت فضایی و هویتی شده است. در نتیجه، ورودی های بسیاری از شهرها از حداقل مولفه های هویت ساز برخوردار نیستند. هدف این پژوهش شناسایی عوامل کلیدی هویت ساز در معماری ورودی ها با تمرکز بر نمونه موردی دروازه قرآن شیراز است. روش انجام پژوهش به صورت ترکیبی (کیفی و کمی) است. در بخش کیفی، مفاهیم و معیارهای مرتبط با هویت و ویژگی های ورودی های شهری تحلیل و با استفاده از نظرات متخصصان تدقیق شده است. در بخش کمی، داده های حاصل از پرسشنامه مورد تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که کیفیت معماری ورودی های شهری، به ویژه در زمینه فرم، مقیاس انسانی و ارتباط با بافت پیرامونی، تأثیر مستقیمی بر هویت فردی، اجتماعی و ملی مخاطبان دارد. همچنین، ورودی ها با ایجاد قلمروهای بصری، حرکتی و معنایی می توانند به عنوان نمادهای هویت ساز شهری عمل کنند. همچنین نتایج پژوهش بیانگر آن است که ورودی دروازه قرآن با حفظ ویژگی های هویتی خود، توانسته حس تعلق و آشنایی شهروندان و مسافران را تقویت کند. به ویژه، همجواری های ورودی با بافت شهری اطراف و نحوه استقرار آن در منظره شهری، نقش برجسته ای در ایجاد خاطرات جمعی و تقویت هویت شهری شیراز دارد.
ارزیابی تأثیر طراحی مبلمان های شهری بر احساس رضایت گردشگران (مطالعه موردی: جاذبه های گردشگری کلان شهر اصفهان)
منبع:
مطالعات طراحی شهری ایران دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
159 - 182
حوزههای تخصصی:
در شرایط کنونی رشد سریع شهرها و توسعه ناموزون آن ها به ویژه در کلان شهرها، بدون توجه به کمیت و کیفیت زیرساخت های شهری می تواند پیامدهای عدیده ای را به همراه داشته باشد. ازاین رو ارتقای محیط های شهری ازنظر کاربری های عمومی ازجمله مبلمان شهری یکی از مهم ترین ملزومات دستیابی به پایداری شهری به شمار می آید. در این راستا، هدف این پژوهش ارزیابی تأثیر طراحی مبلمان های شهری بر احساس رضایت گردشگران در مکان های گردشگری کلان شهر اصفهان می باشد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی می باشد و روش آن توصیفی- تحلیلی است. جمع آوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و میدانی صورت پذیرفت و جامعه ی آماری شامل 400نفر از گردشگران در حال بازدید از مکان های گردشگری کلان شهر اصفهان می باشد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss و آزمون های واریانس یک طرفه و توکی انجام شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که رضایت کلی از طراحی مبلمان شهری با میانگین ۶۶.۷۰ در سطح متوسط به بالا ارزیابی شده است، که بیانگر اثربخشی طراحی این عناصر بر تجربه مثبت گردشگران است. بااین حال، کیفیت ساخت و نگهداری مبلمان شهری با میانگین ۴۰.۰۸ پایین تر از حد انتظار بوده و نیاز به بهبود دارد. تحلیل های واریانس نشان دهنده تفاوت های معنادار در میزان رضایت از مبلمان در فضاهای مختلف گردشگری است. این تفاوت ها به عوامل مکانی و فرهنگی هر منطقه مربوط می شود که بر ادراک و رضایت کاربران تأثیر دارد. به طور خاص، یافته ها نشان می دهد که شاغلان بخش دولتی و دانشجویان از کیفیت مبلمان شهری رضایت بیشتری دارند، درحالی که افراد متأهل نسبت به مجردها رضایت کمتری از کیفیت آن ابراز کرده اند. همچنین، تفاوت های سنی در ارزیابی کیفیت مبلمان شهری معنادار نبوده که نشان دهنده پاسخگویی طراحی به نیازهای گروه های مختلف سنی است. از سوی دیگر، تحلیل ها بیانگر آن است که نگهداری منظم از مبلمان شهری می تواند نقش مهمی در بهبود کیفیت و افزایش طول عمر این عناصر ایفا کند.
تحلیل آیکونوگرافیک نگاره های شخصیت «عوج بن عنق» در عجایب المخلوقات قزوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
113 - 127
حوزههای تخصصی:
عوج بن عنق یکی از شخصیت های تصویر شده در نسخه های تصویری عجایب المخلوقات است. او مردی است بسیار بلندقامت و عظیم الجثه که در زمان آدم ابوالبشر به دنیا آمده و 3500 سال عمر کرده است. مطابق روایات، او در زمان طوفان نوح می زیسته و به دلیل قامت بلندش سیل و آب های دریاها تا زانویش بوده است. نخستین روایات در مورد این شخصیت در کتاب مقدس (عهد عتیق) ذکرشده و پس ازآن، در روایات و متون تفسیری دوره اسلامی نیز واردشده و در نسخه های مصور عجایب المخلوقات قزوینی نیز به نحوی متنوع ترسیم شده است. این مقاله تصاویر شخصیت عوج بن عنق را در دوره اسلامی و در پیوند با متون تاریخی همچون متن تاریخ طبری، جامع التواریخ، فال نامه طهماسبی، گرشاسب نامه و سام نامه بررسی کرده و به یاری این متون، ابعاد دیگری از شخصیت عوج بن عنق را مورد کندوکاو قرار داده است. هدف از انجام این پژوهش، تحلیل تصاویر شخصیت عوج بن عنق در پرتو روایات و متون تاریخی و تبیین تفاوت های میان روایت متنی و روایت تصویری عوج بن عنق و پاسخ به این پرسش است که توصیف بصری عوج بن عنق با توصیف متنی او در کتب تاریخی و متون تفسیری، چه تفاوت هایی را نشان می دهد و این تفاوت ها چگونه در نگاره ها بازتاب یافته است؟ روش به کاررفته در این پژوهش روش تحلیل شمایل شناسی است که بر پایه داستان ها و تمثیل ها به دنیای رمزگان اثر ورود کرده و معنای ثانویه تصویر را استخراج می کند. شیوه جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و اسنادی است. یافته های تحقیق نشان داد تداوم شخصیت عوج بن عنق از خلال روایات دینی کتاب مقدس به عجایب المخلوقات قزوینی، با تغییر و تحولاتی روبه رو بوده و متون کهن فارسی و به طور خاص، متن اوستا نقش مهمی در تداوم شخصیت عوج بن عنق در دوره اسلامی داشته است. همچنین، در بررسی تصاویر شخصیت عوج بن عنق، دو تصویر «سنگ بر دوش کشیدن» و «زیستن در دریا و ماهی گرفتن از آب» بسیار تکرار شده است. تحلیل ها بیانگر این موضوع مهم است که در این تصاویر مفاهیم نجومی به میانجی توصیفات ادبی انتقال یافته است.
بررسی نگاره پیرزن و سلطان سنجر بر اساس آرای پانوفسکی در مکتب صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۱
79 - 93
حوزههای تخصصی:
مخزن الاسرار یکی از پنج مثنوی معروف نظامی گنجوی است که دارای داستان ها و حکایات مختلفی در زمینه های اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و ... است. یکی از این داستان ها قصه «پیرزن و سلطان سنجر» می باشد. ظلمی که در حق پیرزن شده و بی خبری سلطان محتوای داستان را می سازد. در نسخه برداری کتب ادبی در ادوار تاریخی موضوعات مختلفی را به تصویر کشیده اند، داستان نامبرده نیز به قلم چند نقاش به تصویر در آمده است. در این پژوهش سعی می شود که به بررسی و تحلیل نگاره های موجود در مکتب صفوی با دیدگاه تحلیلی آیکونولوژی اروین پانوفسکی پرداخته شود. هدف از این جستار بررسی صورت و محتوایی داستان بر اساس نگاره ها خواهد بود. سؤال مطرح در این تحقیق، چه ارتباطی بین صورت و محتوای نگاره ها بر اساس آرای پانوفسکی وجود دارد؟ این مقاله به صورت توصیفی – تطبیقی انجام گشته و به روش کتابخانه ای به جمع آوری اطلاعات پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که نگاره های موجود از ادوار مختلف عمدتاً بیت اول شعر مربوط به داستان «سلطان سنجر و پیرزن» را به تصویر کشیده اند از نظر آرای پانوفسکی نه تنها آثار هنری برجسته ای هستند بلکه درک عمیقی از نمادشناسی و معانی و دینی به وضوح قابل مشاهده است و می توان آنها را در چارچوب تاریخ هنر ایرانی و تأثیرات آن بر فرهنگ جهانی قرار دارد. پانوفسکی به عنوان یک تاریخ نگار هنر به ویژه در آثار هنری اسلامی، توانست نگاه انتقادی و تحلیلی خود را به شکلی مفهومی و نمادین بکار گیرد که بر درک بهتر آثار هنری کمک کرده است. رنگ لباس ها در هنر اسلامی نه تنها نشان دهنده وضعیت اجتماعی افراد هستند بلکه در بازتاب ویژگی های معنوی و روانی اشخاص نیز نقش دارد. در این نگاره رنگ لباس سلطان سنجر به رنگ های نارنجی و سبز دیده می شود که نماد قدرت، ثروت و اعتبار اوست. همچنین فرم بدن و لبا س های او بیشتر به صورت صاف و کشیده طراحی شده که اسوه ای از قدرت پادشاه می باشد. در مقابل لباس های پیرزن از رنگ های ملایم تر و کم فام تر مثل سفید و آبی بهره برده که نمادی از سادگی و فقر اجتماعی است و فرم بدن و لباس او از خطوط نرم و منحنی وار استفاده شده است که همگی این نقش ها و رنگ ها نشانی از تفاوت اجتماعی و طبقاتی مختلف جامعه را بازتاب دهد.
تحلیل ساختاری تغییرات طراحی حروف کتاب های اول تا پنجم ابتدایی آموزش و پرورش ایران در سال 1400(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کودک با ورود به مدرسه برای آموختن حروف فارسی و خواندن و نوشتن آن، ملزم به خواندن و نوشتن با شکل حروفی قاعدهمند میشود. تنوع و عدم تناسب این شکلهای حروف با درک و توانایی کودک در هر دورهی آموزشی میتواند سبب دلزدگی و دشواری در یادگیری شود. پر اهمیت است بدانیم شکل حروف استفاده شده در کتاب فارسی و نگارش اول تا پنجم ابتدایی با توجه به رشد کودک چگونه تغییر یافته است. تعداد، تنوع و چگونگی تغییرات شکل حروف استفاده شده در کتاب فارسی و نگارش اول تا پنجم در هر دورهی آموزشی براساس رشد توانایی و درک کودک سوال اصلی این پژوهش است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانهای است. کشف خواص بصریِ شکل حروفِ متناسب با گروه سنی ابتدایی، هدف اصلی این پژوهش است. نتایج پژوهش نشان داده که هفت نوع شکل حروف در دوره ابتدایی، مورد استفاده قرار گرفته و نیز در هر دوره سه تا هفت شکل حروف متفاوت وجود دارد. یکی از آن شکلهای حروف، "خط تحریر" ، از ابتدا تا انتهای این دوره مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین استفاده از خط تحریری در دورههای اول و دوم ابتدایی حضور پررنگ و در دورهی سوم و چهارم ابتدایی کمتر است. با توجه به روند رشدی جسمی و ذهنی کودک در این مقطع سنی، بهتر است در هر دوره فقط از یک شکل حروف استفاده شود و همچنین شکل ظاهری حروف از ساده به پیچیده در طول دورهی ابتدایی تغییر کند. نیز آموزش خط تحریر به دوران بعد از ابتدایی انتقال یابد.
تحلیل گفتمان «از آن خودسازی» تاریخ در هنر انتقادی هنرمندان آمریکایی آفریقایی تبار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
41 - 54
حوزههای تخصصی:
تاریخ مملو از نقاشی های اروپایی محوری است که معیارهای اصیل هنرهای زیبا را تعیین می کنند؛ آنچه که امروزه توسط هنرمندان اقلیت های نژادی به چالش کشیده شده است. از اواخر سده نوزدهم، هنرمندان امریکایی افریقایی تبار با رجعت به گذشته تاریخی و بهره گیری از قهرمانان سیاه پوست و اندیشه های حماسی و انقلابی شان و متاثر از حوادث سیاسی و اجتماعی، با آثار هنری خود به مبارزه علیه استعمار نژادی و ترسیم آینده ای روشن برای ملت سیاه پرداختند. اما هنر امروز با آنچه تحت عنوان هنر سیاهان در نیمه دوم سده نوزدهم و نیمه اول سده بیستم می شناسیم متفاوت است. این پژوهش در جهت پاسخ به این پرسش که نقش تصاویر در ساختارشکنی امر زیباشناختی مالوف و واسازی ساختار قدرت چیست، با تمرکز بر هنر دوران پست مدرن، به تحلیل انتقادی آثار هنرمندان امریکایی افریقایی تبار با موضوع «از آن خودسازی» آثار مشهور تاریخ هنر پرداخته است. بنا بر نتیجه از جمله اهداف هنرمندان در این شیوه از بازنمایی، در مرکز قرار دادن اقلیت های طرد شده، تاکید بر هنرهای زیبا به عنوان چیزی فراتر از ملیت و نژاد، ایجاد یک ضد روایت، واسازی ساختار قدرت، توانمندسازی سیاهان در فرهنگ غرب و ایجاد حس برابری است. این تحقیق بر اساس ماهیت و روش، توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است.
مطالعه ای در شناخت سازهای ایلامِ نو
منبع:
پژوهش های میان رشته ای هنر دوره ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
139 - 152
حوزههای تخصصی:
بخشی از ریشه های موسیقی ایران را در طول تاریخ باید در غرب ایران و در تمدن ایلام جست وجو کرد. برای شناخت این موسیقی لازم است هر آنچه نشانی از موسیقی ایلامی بر خود دارد مورد مطالعه قرارگیرد. از دوره های تاریخی مختلف ایلام ساز کاملی به دست نیامده است تا بر اساس آن بتوان به مطالعه موسیقی این منطقه پرداخت. در میان الواح ایلامی نیز متنی در مورد موسیقی وجود ندارد. برای مطالعه موسیقی ایلام باید به بررسی آثار باستانی و نقوش برجسته ای پرداخت که روی آنها نقشی از ساز ترسیم شده است. نقوش برجسته کول فرح، جام ارجان و جام های برنزی به دست آمده از لرستان مهم ترین منابع مطالعاتی در موسیقی این دوره اند. این آثار باستای اطلاعاتی در مورد سازهای چنگ های افقی و عمودی و همچنین لوت دسته بلند در خود دارند. تعداد تارهای نقش شده روی سازها، شیوه دست گرفتن ساز و جزئیات نقش شده در بدنه ساز می تواند دید بهتری از صنعت ساخت ساز در این دوره به دست دهد. مطالعه موسیقی این دوره از آن جهت اهمیت دارد که با ورود آریایی ها به این منطقه و ایجاد نخستین امپراتوری، باعث گسترش موسیقی و سازهای این حوزه در تمام فلات ایران شدند. بررسی وضعیت موسیقیِ دوره تاریخیِ منتهی به حضور آریایی ها در ایران می تواند در شناسایی وضعیت موسیقی فلات ایران در دوره های بعدی نقش مهمی داشته باشد. در این مقاله سعی بر آن است تا با توجه و بررسی آثار باستانی که تا کنون به دست آمده، نمایی از موسیقی آخرین دوره حضور ایلامی ها در تاریخ نشان دهد.
تبیین انگاره طراحی شهری مشارکتی در فرآیند بازآفرینی شهری اجتماع محور براساس فلسفه رئالیسم اسلامی
حوزههای تخصصی:
رویکرد بازآفرینی شهری در سیر تطور تاریخی خود، مقوله مشارکت اجتماعی را مورد تاکید قرار داده که منجر به شکل گیری رویکرد بازآفرینی شهری اجتماع محور گردیده است. مشارکت مردمی در فرآیند بازآفرینی منجر به پایداری اجتماعی خواهد شد. از آنجایی که مهارت و آگاهی کافی برای ورود به عرصه مشارکت در فرآیند طراحی و خلق فضاهای شهری امری ضروری است، به نظر می رسد دلیل عدم مشارکت تاکنون، حاصل فقدان آموزش های موردِ نیاز بوده است. با هدف تعیین نقش و جایگاهِ آموزش در فرآیند بازآفرینی شهری اجتماع محور، در پژوهش حاضر با بهره گیری از روش تحقیق کیفی و راهبرد تحلیل محتوا، خاستگاه فلسفی و نظری موضوع در فلسفه رئالیسم اسلامی، واکاوی گردیده است که در نهایت منجvبه تشکیل مدل بازآفرینی شهری اجتماع محور از طریق آموزش شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد اتخاذِ رویکرد مشارکت بعنوان پارادایم طراحی، منجر به موفقیت پروژه های بازآفرینی شهری خواهدشد و براساس یافته های موردپژوهی برای جلبب مشارکت ذینفعان در پروژه های طراحی شهری آموزش به عنوان قدم و اول و عامل تاثیرگذار، نقش مهمی ایفا خواهد کرد. آموزش در این مفهوم به معنای آگاهی بخشی، اطلاع رسانی، نظرسنجی، زمینه ساز مشارکتِ اجتماعی، عامل حساس سازی و مسئولیت پذیری شهروندان و همچنین عامل خلق فضاهای شهری با کیفیت و پاسخگو به نیازهای مخاطبان خواهد بود. برای نیل به این هدف مبانی فلسفی اندیشه اسلامی درباب آموزش، تحلیل گردیده است تا اهداف، اصول، روش و محتوای آموزش متأثر از اندیشه اسلامی ارائه شود. این پژوهش از منظر هدف تحقیق بنیادی و براساس ماهیت موضوع و حیطه مورد پژوهش در علوم اجتماعی، توصیفی-تحلیلی محسوب میگردد. نتایج تحقیق نشان می دهند، آموزش با هدف طراحی شهری مشارکتی، با جامعه و برای جامعه محقق می شود و نه آموزش به جامعه؛ که با اهمیت بخشی به نقش ذینفعان در این فرآیند، متأثر از رویکردی پائین به بالا، براساس خواست های جامعه تدوین می گردد و در قالب اصول طراحی مشارکتی به جامعه ارائه میشوند.
زیبایی شناسی در انیمیشن های تجربی بر اساس مؤلفه های پاپ آرت از منظر آرای جان دیویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیبایی در هر مکتب هنری و فلسفی بنا بر تعریف و شناخت آن مکتب از چیستی و چگونگی انسان و شرایط زیستش تعاریف و معیارهای متفاوتی پیدا می کند. این پژوهش بر آن است تا با بررسی سیر تغییرات زیبایی شناسی در انیمیشن های تجربی انجمن ملی فیلم کانادا، در سه طیف انیمیشن هایی انتزاعی، انیمیشن هایی به عنوان نقطه گذار از زیبایی شناسی مدرنیسم به سمت پاپ آرت و انیمیشن هایی که با توجه به مولفه های فرمی و محتوایی پاپ آرت در کنار نظریه های زیبایی شناختی جان دیویی به یک زیبایی شناسی مشترک رسیده اند، به چرایی و چگونگی تغییر شاخصه های زیبایی شناسی و تاثیر آن بر انیمیشن های تجربی انجمن بپردازد. این پژوهش با رویکردی توصیفی-تحلیلی پس از جمع آوری و مطالعه مطالبی پیرامون سیر شکل گیری پاپ آرت، قابلیت های انیمیشن های تجربی و بستر مساعدی که انجمن ملی فیلم کانادا در بکارگیری این قابلیت ها در کنار بازتعریفی که دیویی از تجربه زیبایی شناختی زندگی روزمره که منجر به اهمیت فرهنگ عامه می شود، فراهم آورده است، به تحلیل و بررسی آثار انجمن می پردازد و با مقایسه شاخصه های بصری و محتوایی آثار، میزان تاثیرگذاری پاپ آرت بر آنها را مشخص و معلوم می کند که هنر و زیبایی در دوران معاصر شامل ارتباط بی واسطه هنر با زندگی روزمره و تأکید بر تجربه انسانی و فرهنگ عامه به عنوان منبع اصلی هنر است.
کارکرد آستانه ها در سه فیلم اصغر فرهادی بر اساس نظریات باختین و کریستوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله کارکرد آستانه ها در سه فیلم جدایی نادر از سیمین، گذشته و فروشنده، مورد توجه قرار گرفته است که با توجه به پژوهش های پیشین درباره سینمای فرهادی، رویکرد نوینی است. مفهوم آستانه در کرونوتوپ یا زمان-مکان داستان، توسط باختین وضع شده است و در نظریات ژولیا کریستوا بسط یافته است. هدف این مقاله آن است که بر اساس نظریات این دو متفکر و با تحلیل سه فیلم مذکور، وجوه مختلف آستانه ها در نظریات باختین و کریستوا، از جمله آستانه ها در روایت، آستانه های بدن، آشپزخانه به مثابه مهمانخانه، آستانه ها در میزانسن، دینامیک فقدان/ظهور سوژه، آستانه امر نشانیک/نمادین و پایان باز مکالمه، بررسی شود. در تحلیل اجتماعی روان کاوانه این سه فیلم مشخص شد کاربرد آستانه ها تمهید مؤثری در روایت، شخصیت پردازی و همراه کردن مخاطب بوده است. بیان چالش های اخلاقی شخصی در خلال روابط اجتماعی، خصیصه مهم سینمای فرهادی است، که با تکیه بر مفهوم آستانه باختینی و بسط این مفهوم در تحلیل اجتماعی/روانکاوانه ژولیا کریستوا، می توان آن را تبیین کرد. کریستوا در پی سقوط نظام های مفهومی در جامعه مدرن، هنر و روانکاوی را تنها امکان های تحلیل اجتماعی در عصر مدرن می داند و پژوهش حاضر نشان می دهد این سه اثر فرهادی، با تأکید بر مفهوم آستانه، امر اجتماعی را در بیان قصه های رنج شخصی در سینما بازنمایی کرده است.
بازخوانی نمایش آیینی به مثابه عمل قربانی در تمدن هندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نمایش های آیینی هند، که از گذشته های دور تا به امروز تداوم یافته، یکی از اصلی ترین شاخه های هنر هندی است و از شهرتی جهانی برخوردار است. با توجه به آنکه در بستر برآمده از سنت، نگاهی کل گرایانه به تمامی فعالیت های بشر وجود دارد، این پژوهش بر آن است تا با مراجعه به متون ودایی فصل مشترک میان آیین و هنر را بازخوانی کند. ازاین رو پرسش اصلی تحقیق آن است که چه اشتراکی میان نمایش آیینی هندی و اصول ودایی مندرج در متون مقدس هندی وجود دارد؟ یافته های این تحقیق، که از نوع کیفی و به روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته، بیانگر آن است که عمل قربانی به عنوان اصلی ترین آموزه ودایی در هنر نمایش نیز بازتاب می یابد. این بازتاب را می توان ذیل هجده مورد دسته بندی کرد. همچنین هنر نمایش هندی در معنای آیینی با آنچه امروزه از این واژه مراد می شود متفاوت بوده و مانند دیگر فعالیت های آیینی، دارای هدفی غایی است که همان کنش برای رسیدن به «مکشه» (آزادی) و تحت قانون «دارمه» است. بنابراین نمایش آیین هندی نوعی عمل عبادی است که ریشه در اهمیت و کارکرد امر قربانی در آیین ودایی دارد و بیش از آن که به دنبال دستاوردهای زیبایی شناسانه باشد در پی ایجاد رسه در مشارکت کننده است. ادراک رسه نیز تنها در صورتی حاصل می شود که علاوه بر شناخت مبانی اجرایی قربانی، بر اصول حاکم بر آن ایمان داشت و با حضور قلب به تماشای آن نشست.
تبیین چگونگی دستیابی به شهر هوشمند سرزنده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۹
113-130
حوزههای تخصصی:
امروزه در کشورهای توسعه یافته، توجه به حضور مردم در فضاهای شهری نقش کلیدی در طراحی و برنامه ریزی شهرها ایفا می کنند و کلید مهم دستیابی به شهرهای پایدار، موفق و سرزنده، در توجه به نقش مردم و نیازهای آنان است. از یک سو، فضاهای شهری باید پاسخگو به نیازهای انسان باشد و این امر زمانی تحقق می پذیرد که انسان در این فضا چه در عرصه عمومی و چه در عرصه خصوصی احساس آرامش و امنیت داشته باشد و بتواند نیازهای خود را در این فضا تامین کند. بدیهی است که نتیجه تحقق چنین فضایی احساس تعلق به محیط را در فرد تقویت نموده و باعث افزایش حضور و تعاملات شهروندان و در پی آن فضای حاصل، فضای شهری سرزنده می باشد که شایسته ارزش والای آدمی است. از سوی دیگر، با شروع قرن 21، فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان عمده ترین محور تحول و توسعه جهان منظور شده و دستاوردهای ناشی از آن چنان با زندگی مردم عجین گردیده است که بی توجهی به آن، اختلال عظیمی در جامعه و رفاه و آسایش مردم به وجود می آورد. امروزه شهر هوشمند به عنوان راهکار بی بدیل حل مشکلات و معضلات شهری مورد توجه شهرسازان و مدیران شهری واقع شده است. به طور کلی می توان شهر هوشمند را شهری دانست که با کمک فناوری اطلاعات و ارتباطات در مسیر بهبود کارایی و اشتراک گذاری اطلاعات با شهروندان در تلاش است تا خدمات هوشمند را با کیفیتی بهتر و به منظور افزایش رضایتمندی و رفاه شهروندان ارائه دهد. روش تحقیق در این پژوهش، به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت، توصیفی- تحلیلی و روش جمع آوری داده ها و اطلاعات، اسنادی و کتابخانه ای و نیز استفاده از پرسشنامه تخصصی و تجزیه و تحلیل آن به کمک تکنیک های تحلیل عاملی و سوارا می باشد. در این پژوهش، در ارتباط با تلفیقی بودن موضوع، به تبیین مفاهیم، مولفه ها و ویژگی های شهر هوشمند و سرزندگی شهری، و در ادامه مطالب، به معرفی مدل مفهومی پژوهش، در راستای دستیابی به شهر هوشمند سرزنده، می پردازد.
تحلیل دیداری خط کوفی و تزئینات کتیبه محرابی شکل عسکر مُکرم خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
125 - 140
حوزههای تخصصی:
شهر تاریخی باستانی عسکر مُکرم خوزستان که بر اساس منابع مختلف از قرن سوم تا نهم هجری شهری آباد بوده، درمحدوده تلاقی دوشاخه از رودکارون و نزدیک به روستای بندقیر درمیانه جاده اهواز به شوشتر واقع شده است. بازمانده های این شهر تاریخی که وصف آن در ادامه خواهد آمد به شکل تپه های متعدد در دوسوی رودخانه ی گرگر خودنمایی می کند. اخیراً در محل این شهر کتیبه ای با خط کوفی تزئین دار به دست آمده که مبین وجهی دیگر از فرهنگ بصری ایرانی است. بر همین اساس، مسئله این پژوهش چیستی ساختار خط و تزئینات و عناصر نشانه ای حاکم بر این کتیبه نویافته و جستجوی شواهدی برای زمان حدودی ساخت آن با توجه به دیگر کتیبه های محرابی ایران است. هدف: این پژوهش شناخت فرهنگ بصری ایرانی و بازنمایی سویه های دیگر این فرهنگ غنی است. روش این پژوهش کیفی است که با تحلیل محتوی عناصر بصری، اثر مورد بحث، نتیجه آن ارائه می شود. داده های این مقاله از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. با در نظرگیری تقسیم بندی های چندگانه خط کوفی و با اتکاء به تقسیم بندی دوگانه، سهل خوان و سخت خوان،کتیبه های نوشتاری، براساس یافته های این مقاله، خط این کتیبه از نوع کوفی سخت خوان با دنباله های تزئینی از نقوش در حروف و زمینه اثر است. در این اثر حروف الفبا وابستگی چندانی به نقوش تزئینی اطراف ندارد. در قسمت های مختلف این کتیبه نقوش در فضاهای موجود و ممکن در پیوند بصری با خط ترسیم شده و خط آن در مرز میان خط کوفی مورق (برگ دار) و مزهر (گل و شکوفه دار) ارزیابی می شود. در بالای این کتیبه که به احتمال زیاد، کتیبه محرابی مزاری است؛ متمایز با سایرکتیبه های محرابی شکل، نوشتار بر عکس نوشته شده و اسماء جلاله نسبت به سایر حروف با تزئین بیشتری همراه بوده است. تمام شواهد بصری در خصوص مقطع زمانی شکل گیری این کتیبه،گواهی دهنده تعلق آن به زمانی نزدیک به قرون سوم تا ششم (ه.ق) است و نشانه تصویری چلیپای این کتیبه به سنت دیگر کتیبه های نوشتاری ایران به معنای وحدت تلقی می شود.
ارائه مدلی ساختاری در طراحی محیط مراکز آموزشی بر مبنای درمان و مدیریت بر رفتار کودکان اوتیسم؛ نمونه موردی: کودکان 4 تا 7 سال مرکز اوتیسم بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شناسایی الگوهای معماری اثرگذار بر ارتقاء طراحی محیط های دوستدار اوتیسم، با اهمیّت به نظر می رسد. بنابراین هدف پژوهش، ارائه مدلی ساختاری در طراحی محیط مراکز آموزشی مبتنی بر یکپارگی حسی، متناسب با وضعیّت حسی و شناختی کودکان اوتیسم بوده تا شرایط برای درمان و مدیریت بر رفتارشان تسهیل گردد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه کنترل و آزمایش می باشد. گردآوری اطّلاعات در دو بخش نظری (از منابع اسنادی برای تدوین مدل) و میدانی (ارزیابی مدل با اعمال تغییرات در فضای آموزشی گروه آزمایش) و جامعه آماری و حجم نمونه برای دو گروه از مربّیان و کودکان 4 تا 7 سال مرکز اوتیسم بوشهر مشخّص گردید. از 18نفر از مربّیان درباره وضعیّت پیشرفت کلّی 18 نفر از کودکان (هر گروه 9کودک) در قبل و بعد از پایان دوره آزمایشی، از طریق پرسشنامه ای نظرسنجی شد. برای تحلیل داده ها، از میانگین و آزمون کوواریانس با نرم افزار Spss 26 استفاده شد. براساس یافته ها، میانگین وضعیّت پیشرفت کودکان در پیش آزمون و پس آزمون برای گروه کنترل و آزمایش بترتیب (2/148)، (2/153) و (2/556)، (2/852) بدست آمد. در تحلیل کوواریانس، آماره آزمون (F) و سطح معناداری (Sig) گروه آزمایش به ترتیب (8/714) و (0/011) گزارش، و سطح معناداری آزمون کمتر از سطح معناداری استاندارد اعلام گردید (Sig <0.05). وجود تفاوت معنادار میان میانگین امتیازات و تایید میزان پیشرفت گروه آزمایش، نشان داد میان «طراحی محیط مراکز آموزشی مبتنی بر یکپارگی حسی» و «درمان و مدیریت بر رفتار کودکان اوتیسم» ارتباط معناداری برقرار است. همچنین، نتایج مشخّص کرد اختلالات رفتاری کودکان اوتیسم در حوزه های «حسی- حرکتی»، «ارتباطی- اجتماعی» و «شناختی-گشتالتی» طرح پذیرند؛ که به موازاتشان، الگوهای طراحی «محیط چندحسی»، «الگوسازی محیط» و «توالی فضایی» در قالب مدل ساختاری محیط، ارائه شد. این مدل با درک کردن مکانیسم ناتوانی های حسی و نیازهای کودکان اوتیسم و با تاثیر بر احساس محیط و فرآیند بهتر ادراک بر سیستم پردازش مرکزی، می تواند بر بهبود مشکلات رفتاری کودکان موثّر عمل نماید.
تحلیل شناختی از بازنمایی حکمت سوره لقمان در مستندهای شهید مرتضی آوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازآفرینی مضامین قرآنی در آثار هنری از دیرباز دغدغه خاطر هنرمند مسلمان بوده است که در قالب های گوناگون هنری به منصه ظهور رسیده است. ورود به عصر مدرنیته و تفاوت ماهوی هنرهای مدرن مانند سینما دستیابی به این دغدغه را با دشواری مواجه ساخت. نحوه بیان مضامین والای حکمی و به تصویر کشیدن آن در قاب محدود تصویر با چالش های بسیاری مواجه است. شهید سید مرتضی آوینی با برخورداری از نفس تربیت شده در ساختار اسلام ناب در مستندهای روایت فتح تلاش کرد تا تحقق مضامین غیبی قرآنی را در لایه اول در رزمندگان و لایه دوم به مخاطبان مستندها نشان بدهد. در این پژوهش سعی بر آن بوده است با تبیین مولفه های حکمت به عنوان مضمون محوری در سوره لقمان، بازنمایی آن در مجموعه اول روایت فتح ردیابی شود. روش تحلیل محتوای کیفی و تجزیه و تحلیل شناختی با کمک نرم افزار مکس کیودا، برای دستیابی به این منظور انتخاب شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها گویای این امر است که روایت فتح در بازنمایی مضمونی حکمت ازشاخص های دقیقی برخوردار است. این بازنمای از طریق هماهنگی مولفه های شناختی و ادراکی انسان و ویژگی های تکنیکی به کار رفته در مجموعه اول روایت فتح به تصویر کشیده شده است و نشانگر انطباق نفس فیلم ساز بر حقیقت پدیده بیرونی در جبهه و گفتمان غالب انقلاب اسلامی می باشد.
نقش مدیریت محلی در تأمین مسکن گروه های کم درآمد؛ نمونه پژوهی: مدیریت شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین دلایل مداخله دولت و نهادهای مدیریت محلی در بازار مسکن، برطرف کردن نیاز مسکن گروه های کم درآمد است که به دلیل محدودیت های مالی، توانایی رقابت در بازار آزاد را نداشته و از دسترسی به مسکن مناسب محروم هستند. پژوهش حاضر باهدف بررسی چالش های تأمین مسکن گروه های کم درآمد در ایران، با تأکید بر نقش نهادهای مدیریت شهری، انجام شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد، تمرکزگرایی در ساختار حاکمیتی و فقدان مدیریت شهری یکپارچه، اصلی ترین موانع تأمین مسکن مناسب برای این گروه ها است. این پژوهش با بهره گیری از روش کیفی و با هدف توصیف ابعاد این چالش در وضعیت موجود و کاربردی کردن یافته های پژوهش انجام شده است. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با متخصصین حوزه مسکن و مدیریت شهری، با استفاده از تکنیک های نمونه گیری هدفمند و با بهره گیری از نمونه گیری گلوله برفی جمع آوری شده است. تحلیل داده های کیفی با استفاده از نرم افزار MaxQDA به دست آمده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که به طور کلی سیاست های مسکن در ایران علی رغم تأکید بر تأمین مسکن برای گروه های کم درآمد عمدتاً بر تولید مسکن و بدون توجه به توان گروه های هدف، متمرکز بوده و به نیازهای ویژه این گروه ها در بهره برداری از این سیاست ها توجه نشده است. شهرداری ها نیز به عنوان اصلی ترین نهاد مدیریت شهری در سطح محلی، نقش مؤثری در اجرای سیاست های مسکن ایفا نکرده و بیشتر بر جنبه های کالبدی توسعه شهری تمرکز داشته اند، بدون آنکه راهکارهای مؤثری برای دسترسی گروه های کم درآمد به مسکن مناسب ارائه دهند. از همین روی واگذاری اختیارات بیشتر به شهرداری ها، ایجاد یک بستر قانونی شفاف و یکپارچه برای سیاست گذاری مسکن، و استفاده از ابزارهای مالیاتی همچنین بهره گیری از ظرفیت های درون شهری از جمله پیشنهادهای این پژوهش است.
واکاوی ابعاد و ویژگی های معماری عامه پسند در دوره معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ آبان ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷
37 - 50
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تحولات اجتماعی، جمعیتی و رشد روزافزون فناوری های جمعی، سبب شکل گیری فرهنگ توده شهری و گرایش به سمت استانداردسازی، اشتراک گسترده باورها، ارزش ها و سلیقه ها شده است. این استاندارد سازی سلایق، سبب می شود هنر و معماری عامه پسند پاسخی قابل درک که مورد قبول اکثریت است، ارائه دهد. این پژوهش با تأکید بر شناخت ماهیت معماری عامه پسند، جهت پاسخ به این سؤالات است که: معماری عامه پسند چیست؟ چه ابعاد و ویژگی هایی برای معماری عامه پسند تعریف می شود؟هدف پژوهش: هدف این مطالعه، تعریف «معماری عامه پسند» به خصوص در دوره معاصر و شناخت ویژگی ها، ابعاد و مؤلفه های معماری عامه پسند در سطح بین المللی و داخلی است. روش پژوهش: روش این پژوهش مرور نظام مند است. از این رو 103 پژوهش مرتبط با موضوع در هفت پایگاه خارجی و دو پایگاه فارسی جست وجو شد. دو متخصص، پژوهش های جست وجو شده را براساس ارتباط داشتن عنوان، چکیده و محتوا ارزیابی کردند و درنهایت 33 مقاله مرتبط با پژوهش انتخاب شده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که خصلت های معماری عامه پسند در قالب ده مقوله توجه به تأیید عامه، تظاهر اجتماعی، اشاره گرایی سبکی، عدم بیان هویت مشخص، بیان نوگرایانه قابل درک، جذابیت بصری، معنایی، احساسی- عاطفی، مصرف گرایی و مدگرایی بیان می شود. این مقوله ها در قالب پنج مقوله اصلی (بعد)، فرهنگی- اجتماعی، تاریخی- هویتی، زیبایی شناسانه-کالبدی، معنایی- احساسی و همچنین اقتصادی تعریف می شود. عمده ویژگی های این جریان معماری، به طور مستقیم یا غیرمستقیم متأثر از بعد زیبایی شناسانه-کالبدی است. در این راستا، بیان معماری عامه پسند، عمدتاً در ظاهر نوگرا و دارای جذابیت بصری برای مخاطب عامه است و با کمک ویژگی هایی مانند بیان نوستالژیک گونه و تاریخ گرایانه بیان می شود.