فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۲۹٬۴۰۸ مورد.
منبع:
تئاتر دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۹)
71 - 87
حوزههای تخصصی:
تئاتر فرآیندی است که به شرکت کنندگان در روند برقراری ارتباطی هدفمند کمک می کند مسائل اجتماعی و روان شناختی را در بافتی واقعی بازآفرینی کرده، نه فقط در مورد آن صحبت کند. از سوی دیگر، نشاط در بر گیرنده حالات مختلف جسمی و روحی انسان است که منجر به احساس رضایت و تولید انرژی بیشتر در مخاطب می شود. تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه بین تماشای تئاتر با نشاط اجتماعی در بین شهروندان شهر یزد به روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شد. برای تعیین حجم نمونه از جدول کرجسی و مورگان با رویکرد نامحدود استفاده شد و مطابق با آمار مطرح در این جدول برای جامعه نامحدود تعداد نمونه 384 نفر در نظر گرفته می شود. روش نمونه گیری در این تحقیق از نوع نمونه گیری خوشه ای بود. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه 29 سؤالی نشاط آکسفورد (2002) و پرسشنامه تماشای تئاتر 14 سؤالی کریم وند و احمدی (1394) استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه ها توسط استاد راهنما و 10 نفر از صاحب نظران موضوعی و روایی صوری پرسشنامه توسط چند تن از افراد جامعه آماری مورد تأیید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از الفای کرونباخ برای پرسشنامه نشاط 899/0 و پرسشنامه تماشای تئاتر 838/0 محاسبه شد. نتایج تحقیق نشان داد بین تماشای تئاتر با نشاط اجتماعی در بین شهروندان شهر یزد (r=742/0)، بین زنده بودن تئاتر با نشاط اجتماعی (r=693/0)، بین صداقت و عدم سانسور در تئاتر با نشاط اجتماعی (r=656/0)، بین ویژگی های منحصربه فرد تئاتر با نشاط اجتماعی (r=709/0)، بین خاص بودن مخاطب تئاتر با نشاط اجتماعی (r=472/0) و بین انگیزه و نیاز به تئاتر با نشاط اجتماعی (r=368/0)، ژانر و محتوای تئاتر (r=556/0)، عناصر دیداری (r=467/0) و غیردیداری (r=682/0) در سطح معناداری 05/0 معنادار می باشد. نتایج تحقیق نشان داد ضریب همبستگی بین تماشای تئاتر با (مؤلفه های زنده بودن تئاتر، صداقت و عدم سانسور در تئاتر، ویژگی های منحصربه فرد تئاتر، خاص بودن مخاطب، انگیزه و نیاز به تئاتر، ژانر و محتوا، عناصر دیداری و غیردیداری) با نشاط اجتماعی مبتنی بر (مؤلفه های رضایت از زندگی، رضایت خاطر، حرمت خود، خلق مثبت، انرژی) رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.
بررسی اسطوره جمشید در گرشاسب نامه اسدی طوسی و "جام جمشیدی" عبدی بیگ شیرازی در تطبیق با نگاره های جمشید در شاهنامه بایسنقری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
520 - 537
حوزههای تخصصی:
اسطوره ها پدید می آیند تا انسان ها در قالب این اساطیر، به بازنمود اندیشه ها، آرزوها، آرمان ها، یا نیازه ای بش ری خود در بستر زندگی بپردازند و در هر دوره از سیر تکاملی آن، مطابق با آرزوهای خود و خوشامد ذوقشان، بر مبنای روش های معین و مشخصی، تغییر و تحولی در ساختار آن پدید آورند. اسطوره جمشید و داستان دلدادگی وی نیز از این امر مستثنی نیست؛ سیر تحول تاریخی این اسطوره بیانگر این مهم است. این اسطوره در نسخ مصور شاهنامه نیز ترسیم شده و موردتوجه است. این پژوهش، به گونه توصیفی – تحلیلی به بازنمود چگونگی آن پرداخته شده است و برای تبیین بیشتر موضوع، بر دو نمونه متأخر، گرشاسب نامه اسدی طوسی، و جدیدتر، نسخه خطی منظومه جام جمشیدی عبدی بیگ نویدی شیرازی تأکید شده است تا تفاوت ساختاری موضوع واحد، در دو روایت، به تصویر کشیده شود. همچنین بررسی اسطوره جمشید در نسخه مصور شاهنامه بایسنقری نیز به نوعی ترسیم و بازنمود انگاره های فرهنگی حاکم بر این دوره تاریخی ست.اهداف پژوهش:بررسی اسطوره جمشید در گرشاسب نامه اسدی طوسی و نسخه خطی جام جمشیدی عبدی بیگ شیرازی.بررسی نگاره های اسطوره جمشید در شاهنامه بایسنقری.سؤالات پژوهش:اسطوره جمشید در گرشاسب نامه اسدی طوسی و نسخه خطی عبدی بیگ شیرازی چه جایگاهی دارد؟نگاره های اسطوره جمشید در شاهنامه بایسنقری چگونه بازتاب یافته است؟
خوانش متن شهر در بستر زبانشناسی از طریق واکاوی لایه-خاطرات شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
66 - 81
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: شهرها به عنوان متنی چندلایه در نظر گرفته می شوند که در طول زمان دستخوش تغییرات مختلفی شده اند. این تغییرات به شکل گیری لایه های گوناگون معنایی و خاطره ای در شهر منجر شده است. با این حال، نارسایی در شناخت این لایه ها و نبود ابزارهای مناسب برای تحلیل و خوانش آن ها، مشکلاتی در طراحی و مدیریت شهری ایجاد کرده است. از سوی دیگر، شهروندان از طریق نشانه ها و نمادهای موجود در فضاهای شهری با معنای فرهنگی و تاریخی آن ها مواجه می شوند. اما عدم درک عمیق این مفاهیم موجب از دست رفتن بخشی از هویت شهری و خاطرات جمعی می شود.هدف: هدف این مقاله، ارائه چارچوبی نظری برای تحلیل و تفسیر شهر به مثابه یک متن است. با استفاده از مفاهیم زبان شناسی نظیر نشانه شناسی، معناشناسی و هرمنوتیک، تلاش می شود به درک بهتری از لایه های معنایی و خاطرات جمعی شهری دست یافت. همچنین این پژوهش به دنبال شناخت و تفسیر بهتر نشانه های شهری است که نقشی اساسی در هویت بخشی و حفظ خاطرات جمعی دارند.روش: این پژوهش بر اساس روش تحلیل نظری انجام و با استفاده از منابع علمی و ادبیات مرتبط با نشانه شناسی و معناشناسی، به تحلیل فضاهای شهری پرداخته است. از طریق مطالعه نظریه ها و تحلیل های پیشین، تلاش شده تا لایه های مختلف معنایی و خاطره ای در فضاهای شهری کشف و تفسیر شوند.یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهند که شهرها از طریق نشانه ها و نمادهای خود معنای فرهنگی و تاریخی خاصی را به شهروندان منتقل می کنند. این نشانه ها علاوه بر انتقال خاطرات جمعی، هویت شهری را نیز تقویت می کنند. استفاده از هرمنوتیک به عنوان رویکرد تفسیری می تواند درک بهتری از ارتباط میان فضاهای شهری و تجربه های زیسته شهروندان ارائه دهد.نتیجه گیری: شهرها به عنوان متنی پیچیده و چندلایه نیازمند تحلیل زبان شناختی هستند. استفاده از نشانه شناسی و هرمنوتیک برای فهم عمیق تر لایه های معنایی، هویت و خاطرات شهری، می تواند به بهبود طراحی و برنامه ریزی شهری و تقویت حس تعلق شهروندان به فضاهای شهری منجر شود
تعزیه (شبیه خوانی)، نمایشی مقدس ؟ (پژوهشی پیرامون تعزیه (شبیه خوانی) با تکیه بر نظرات سنت گرایان پیرامون هنر مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعزیه (شبیه خوانی) نمایشی آئینی، سنتی، روایی، منظوم و موسیقایی ست که از دل عزاداری شیعیان ایرانی برپیشوای سوم خود پدید آمد و حول محور واقعه ی عاشورا شکل گرفت، نمایشی مبتنی نمادها و نشانه ها و متکی به قراردادهایی ثابت در متن و اجرا و با توجه به همین ویژگی ها و بالاخص کارکرد آئینی آن برخی از مفسرین از آن به عنوان نمایشی مقدس یاد کرده اند و برخی نیز در مورد اطلاق این لقب برای آن تردیدهایی را مطرح ساخته اند پژوهش حاضر باتوجه به ضرورت شناخت هرچه بیشتر از پیشینه ی نمایشی کشور و باتکیه بر آرای سنت گرایان به ویژه تیتوس بورکهارت و سایر نظریه پردازانی که در این حوزه قلم زده اند کوشیده است تا به این سوال پاسخ گوید که: « آیا می توان تعزیه (شبیه خوانی) را در زمره ی هنرهای مقدس قرار داد و آن را نمایشی مقدس دانست؟ و اگر چنین است یا نیست، چرا؟ » و بر همین اساس در ساحتی توصیفی- تحلیلی با مطالعه ی وجوه گوناگون نمایش تعزیه (شبیه خوانی) به این نتیجه دست یافته است که: که این گونه ی نمایشی را، حداقل در محدوده ی مجالس مناسبتی و تماما آئینی اش، می توان ذیل تعریف هنر مقدس قرارداده و نمایشی مقدس دانست، نمایشی سنتی که به سبب رابطه اش با حقیقت ازلی و کارکردی آئینی و مناسکی و بدل شدن به حلقه ی واسطی میان اهل مجلس (تماشاگر و اجراگر) و حقیقت ازلی و با رعایت تمامی ویژگی هایی که برای هنر سنتی و مقدس برشمرده اند، باورهای دینی و اساطیری را متجلی می سازد.
طراحی، شبیه سازی و بهینه سازی سیستم نورپردازی بلوار طاق بستان شهر کرمانشاه با استفاده از الگوریتم شبکه عصبی MLP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
19 - 34
حوزههای تخصصی:
بلوار طاق بستان (شهید شیرودی) در شهر کرمانشاه، با توجه به تاریخ و فرهنگ بسیار غنی این شهر، به یکی از مهمترین مقاصد گردشگری و تفریحی تبدیل شده است. با این حال، شرایط نورپردازی در این بلوار، همچنان به نحوی ایده آل نیست که بتواند زیبایی و جذابیت بیشتری به فضای شهری ببخشد. در نتیجه، طراحی نورپردازی هوشمند بلوار طاق بستان با بهره گیری از الگوریتم های شبکه عصبی و ارائه الگوریتم مناسب، می تواند به بهبود شرایط روشنایی و بصری این بلوار، بهبودی محسوسی ببخشد و جذابیت بیشتری به فضای شهری شهر کرمانشاه اضافه کند. در این مقاله، ابتدا چالش های نورپردازی پیاده روها و نکات اجرایی در طراحی نورپردازی معابر شهری بررسی شده است. سپس با درنظر گرفتن دو عامل رضایتمندی شهروندان و زیبایی بصری به عنوان خروجی و هم چنین دمای رنگ، شدت روشنایی، نوع چراغ و درخشندگی به عنوان ورودی های مدل، برای بلوار طاق بستان شهر کرمانشاه از الگوریتم شبکه عصبی MLP استفاده شده است تا یک سیستم نورپردازی هوشمند و مناسب برای آن طراحی شود. طراحی پیشنهادی بهینه ترین شرایط را دارد زیرا خطاهای MRE و MAE بدست آمده از شبکه عصبی کمتر از 0.035 درصد است که بسیار ایده ال است. بنابراین سیستم نورپردازی طراحی شده آسایش روانی و امنیت شهروندان را به دنبال دارد.
نگاهی نو به افزایش کیفیت پروژه های دولتی در ایران با استفاده از فناوری های نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
41 - 56
حوزههای تخصصی:
اهداف: صنعت ساختمان یکی از بزرگترین صنایع جهان و از مهمترین ارکان اقتصادی یک کشور به شمار می رود. در طول تاریخ مشکلات موجود در این حوزه، جوامع بشری را به یافتن راه حل هایی نوین سوق داده است. از جمله مشکلات امروزین این حوزه می توان به هدر رفت مصالح و انرژی، هزینه های بسیار بالا و عدم تکمیل به موقع پروژه ها اشاره کرد که این مشکل به ویژه در پروژه های بزرگ دولتی به نحو بارزی مشهود است.
روش ها: از نظر روش شناختی، این پژوهش ماهیتی کیفی دارد که در آن با استفاده از روش کیفی استفاده می شود. نتایج اصلی پژوهش با بهره بردن از ابزار مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه با خبرگان، به ثمر رسیده است.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که استفاده از فناوری ها و روش های نوین ساخت و ساز می تواند گامی موثر در ارتقای کیفیت محصول معماری بردارد. پژوهش حاضر با شناخت و استخراج کیفیت های کمیت پذیر در تولید محصول معماری، روشی برای ارتقاء صنعت ساختمان ارائه می دهد. بدین منظور تلفیق فناوری های نرم افزاری و سخت افزاری، برای صنعتی سازی و ساخت صنعتی، مورد تاکید قرار دارد.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد، ادغام فناوری مدل سازی اطلاعات و پیش ساخته سازی، گامی موثر برای بهینه سازی پروژه های دولتی است. با کاهش زمان و کاهش هزینه های ساخت و ساز، موجبات افزایش رضایت کاربران و افزایش ایمنی فراهم آمده، و در نهایت، به بهبود کیفیت محصول معماری کمک شایانی می شود.
تحلیل تغییرات معماری مدارس در اواخر دوره قاجار و دوره پهلوی اول نمونه های موردی مدارس گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۷
۳۲-۱۵
حوزههای تخصصی:
مسئله آموزش در کشور ایران پیشینه طولانی دارد و مدارس بخش مهمی از بناهای تاریخی کشور را تشکیل می دهند. دوره گذار از قاجار به پهلوی اول تنها به دلیل پایان و آغاز دو سلسله پادشاهی حائز اهمیت نیست؛ بلکه این دوران به دلیل تحولات و تغییرات اساسی در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و به تبع آن تغییرات در معماری و شهرسازی که در این دوران رخ می دهد، مورد توجه قرار می گیرد. در پی تحولات، گیلان همچون سایر مناطق ایران دچار تحولات فراوانی در دوره های مذکور شد؛ به سبب این تحولات، معماری مدارس آن نیز تحت تأثیر قرار گرفت. امروزه شناخت تحولات معماری بناها در دوره های مختلف، از مهم ترین نیازها در زمینه مطالعات معماری است؛ زیرا مطالعه و آموزش صحیح معماری گذشته، امکان اصلاح اشتباهات در معماری معاصر را فراهم می آورد. هدف این تحقیق، تحلیل تغییرات معماری مدارس گیلان در اواخر دوره قاجار و دوره پهلوی اول می باشد و به دنبال پاسخ به این پرسش است که تغییرات معماری مدارس گیلان در اواخر دوره قاجار و دوره پهلوی اول چگونه بوده است؟ همچنین چه عواملی بر تغییرات معماری مدارس گیلان در دوره مذکور مؤثر بوده؟ و چه تغییراتی در وضعیت اجتماعی در این دوره روی داده است؟ لذا با روش توصیفی تحلیلی و با استناد به مطالعات میدانی و کتابخانه ای، به شناخت مدارس گیلان (شامل: مدرسه های شهیدمدنی و شهیدمرحبا در آستارا، مدرسه های شهیدبهشتی(شاهپور)، 17شهریور(فروغ) و مریم در رشت و مدرسه شرف(مهدخت) در بندرانزلی) در بازه زمانی قاجار و پهلوی اول پرداخته شد. شناخت ویژگی های فضایی مدارس نشان داد که همزمان با پیشرفت نظام آموزشی در دوره مذکور، فضاهای جدید متناسب با کارکردهای جدید آموزشی در مدارس ایجاد شد که تا قبل از آن بی سابقه بود. به جهت تأثیرپذیری حکومت وقت از اندیشه های غرب، مدارس جدید گیلان در این دوره عموماً به سبک اروپایی ساخته شده اند.
بازشناسی ارزش ها به منظور استفاده مجدد از میراث صنعتی شهر تبریز: مطالعه موردی کارخانه برق لامع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میراث صنعتی شاهدی از فرآیند مدرنسازی صنعتی و تعامل معماری وارداتی و صنعتی با هنر بومی و محلی است. حفاظت از آثار صنعتی نیازمند شناسایی ارزش های همهجانبه اثر در ارتباط با بستر و جامعه در گذشته و حال است تا زمینه لازم برای استفاده مجدد و پیشنهاد کاربری جدید فراهم شود. این پژوهش قصد دارد با روش استدلال منطقی تعاریف و ارزشهای میراث صنعتی را در منابع داخلی و جهانی جست و جو کند و پس از مطالعه موردی این ارزشها را در کارخانه برق لامع تبریز بازشناسی کند. بر مبنای ارزشهای اثر در ادامه سعی شده است برای کارخانه کاربری جدیدی پیشنهاد شود. به طور خلاصه، ارزشها در مقوله محیطی شامل موقعیت مرکزی کارخانه در محله، نزدیکی آن به مراکز خدمات شهری و ادغام آن با چشمانداز بازار تبریز است. علاوه بر این، جنبه های کالبدی و عملکردی کارخانه، از جمله زمین های وسیع و بخشهای تولیدی متنوع، اداری و فضای سبز، شایستگی های معماری قابل توجهی دارد. همچنین ارزشهای فنی و تولیدی کارخانه در چرخه عملیاتی، ماشینآلات و بخشهای کارگاهی آن شناسایی میشود که به قابلیتهای کارآفرینی در منطقهای کمک میکند. در نهایت، این کارخانه دارای ارزش تاریخی و زیبایی شناختی است که با اهمیت اجتماعی و فرهنگی منتسب به مالکیت تأثیرگذار و تولید کالاهای باکیفیت در ایران مرتبط است. در تلاش برای استفاده مجدد از کارخانه، بر تغییر کاربری برای تقویت کارآفرینی و تولید تأکید شده است. اقدامی که با توسعه پایدار و ارتقای شهری هماهنگ است و با حفظ اهمیت تاریخ صنعتی، سرزندگی را به محیط شهری تزریق می کند.
نمادپردازی در شعر شاعران و هنرمندان معاصر(مطالعه موردی: عناصر طبیعی و حیوانات در اشعار نیمایوشیج و سهراب سپهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
114 - 136
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این مطالعه بررسی نمادپردازی در شعر شاعران معاصر نیما یوشیج و سهراب سپهری می باشد. روش انجام در این مطالعه به روش بر پایه پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی - تطبیقی است. نتایج این مطالعه نشان داد که نمادپردازی در ادبیات و هنر معاصر با ادبیات سنتی و کهن تفاوت دارد. همچنین نمادپردازی در شعر نیما ویژگی های خاصی دارد؛ به گونه ای که از دیدگاه نیما هر پدیده ای در طبیعت می تواند موضوعی باشد برای نمادپردازی؛ از این روست که او برای نمادهای شعری خود هرگز دور نمی رود. جنگل، درختان، گل ها و گیاهان و.... همه در ردیف مضمون های شعر او قرار می گیرند. نمادپردازی در اشعار سهراب سپهری نیز ویژگی های منحصربه فردی را داراست؛ به گونه ای که نمادپردازی سهراب سپهری باتوجه به سیروسلوک درونی و برداشت های وی از دنیای بیرون است. به عبارت دیگر، بهره مندی وی از نماد پنجره ای به دنیای ناشناخته هاست. همچنین مشاهده شد که نمادپردازی در شعر نیما و سهراب سپهری تفاوت و تشابهاتی را با هم دارند.اهداف پژوهش:بررسی نمادها در نظام فکری و شعری سهراب سپهری.بررسی نمادها در نظام فکری و شعری نیما.سؤالات پژوهش:نمادها در نظام فکری و شعری سهراب سپهری چگونه است؟نمادها در نظام فکری و شعری نیما چگونه است؟
سنجش و بهینه سازی آموزش نگارگری در برنامه درسی مقطع کارشناسی صنایع دستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
201 - 228
حوزههای تخصصی:
نقاشی ایرانی به مثابه میراث فرهنگی، سرمایه نمادین و معنوی ماست که باید در ایجاد شرایط آموزش کارآمد و صحیح آن بکوشیم. پژوهش حاضر تلاش دارد ضمن واکاوی جایگاه نگارگری در آموزش عالی هنرهای سنتی، به ارزیابی و آسیب شناسی واحد درسی نگارگری و ارائه راه کار جهت بهبود آن در سرفصل مقطع کارشناسی صنایع دستی بپردازد. مؤلفان تلاش نموده اند تا با بهره گیری از رویکرد قیاس در واکاوی واحد درسی در دیگر رشته های نظام آموزش عالی-هنر یافته ها را غنایی دوچندان بخشد. مختصری از یافته ها گویای آن است که به دلایل متعدد از جمله عدم تناسب زمان در نظر گرفته شده با هدف گذاری و ماهیت درس، تعدد رئوس مطالب در دو شاخه تذهیب و نگارگری، عدم توجه به مبحث مهم طراحی، ضعف در شرح درست نویسی، عدم تناسب آزمون ارزیابی با اهداف و ماهیت درس؛ می توان بیان نمود که شرایط فعلی واحد نگارگری در مقطع کارشناسی مناسب نیست. نکته مهم دیگر موازی کاری بسیار، مجزابودن حوزه های نگارگری و تذهیب از صنایع دستی و در عین حال کم اهمیتی این واحد درسی در سرفصل کارشناسی صنایع دستی است. پیشنهادات و راه کارهای بهبود و یا جایگزینی واحد متناسب تر با هدف گذاری رشته به صورت منسجم و در قالب متن و پیش طرحی برای بازنویسی شرح درس در مقاله ارائه شده است.اهداف پژوهش:آسیب شناسی جایگاه آموزش نگارگری در سرفصل مقطع کارشناسی صنایع دستی.ارائه راه کارها و پیشنهاداتی در راستای بهبود وضعیت. سؤالات پژوهش: نقاط ضعف و قوت و ناکارآمدی های واحد آموزش نگارگری در مقطع کارشناسی صنایع دستی (سرفصل وزارت علوم، تحقیقات و فناوری) کدام اند؟پیشنهادات و راه کارهای بهبود دهنده وضعیت فعلی آموزش نگارگری در مقطع کارشناسی صنایع دستی شامل چه مواردی هستند؟ نقاشی ایرانی به مثابه میراث فرهنگی، سرمایه نمادین و معنوی ماست که باید در ایجاد شرایط آموزش کارآمد و صحیح آن بکوشیم. پژوهش حاضر تلاش دارد ضمن واکاوی جایگاه نگارگری در آموزش عالی هنرهای سنتی، به ارزیابی و آسیب شناسی واحد درسی نگارگری و ارائه راه کار جهت بهبود آن در سرفصل مقطع کارشناسی صنایع دستی بپردازد. مؤلفان تلاش نموده اند تا با بهره گیری از رویکرد قیاس در واکاوی واحد درسی در دیگر رشته های نظام آموزش عالی-هنر یافته ها را غنایی دوچندان بخشد. مختصری از یافته ها گویای آن است که به دلایل متعدد از جمله عدم تناسب زمان در نظر گرفته شده با هدف گذاری و ماهیت درس، تعدد رئوس مطالب در دو شاخه تذهیب و نگارگری، عدم توجه به مبحث مهم طراحی، ضعف در شرح درست نویسی، عدم تناسب آزمون ارزیابی با اهداف و ماهیت درس؛ می توان بیان نمود که شرایط فعلی واحد نگارگری در مقطع کارشناسی مناسب نیست. نکته مهم دیگر موازی کاری بسیار، مجزابودن حوزه های نگارگری و تذهیب از صنایع دستی و در عین حال کم اهمیتی این واحد درسی در سرفصل کارشناسی صنایع دستی است. پیشنهادات و راه کارهای بهبود و یا جایگزینی واحد متناسب تر با هدف گذاری رشته به صورت منسجم و در قالب متن و پیش طرحی برای بازنویسی شرح درس در مقاله ارائه شده است.اهداف پژوهش:آسیب شناسی جایگاه آموزش نگارگری در سرفصل مقطع کارشناسی صنایع دستی.ارائه راه کارها و پیشنهاداتی در راستای بهبود وضعیت. سؤالات پژوهش: نقاط ضعف و قوت و ناکارآمدی های واحد آموزش نگارگری در مقطع کارشناسی صنایع دستی (سرفصل وزارت علوم، تحقیقات و فناوری) کدام اند؟پیشنهادات و راه کارهای بهبود دهنده وضعیت فعلی آموزش نگارگری در مقطع کارشناسی صنایع دستی شامل چه مواردی هستند؟
احساس احترام به مثابه محرک عمل اخلاقی در فلسفه کانت و انعکاس آن در هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
544 - 557
حوزههای تخصصی:
احترام به دیگری و محترم شمرده شدن توسط دیگران از مؤلفه های اصلی زندگی اخلاقی است که فقدان آن خلأیی آشکار و مصیبت بار است. به زعم فیلسوفانی چون کانت عاری از عناصر زیست اخلاقی است. فلسفه اخلاق کانت امروزه مرجع و مآل تقریباً جملگی موضوعات اخلاقی به ویژه مباحث مربوط به احترام است. در تحلیل کانت درخصوص مقوله احساس احترام بسیاری ملاحظات روان شناختی و اخلاقی توأماً دیده می شود و این نشانه آن است که وی ناگزیر است به جز عناصر صرفاً عقلی نقش محرک های روان شناختی را نیز مورد دقت نظر قرار دهد؛ هرچند اخلاقی بودن فعلی که مترتب بر چنین احساسی است را صرفاً موکول به تبعیت آن از قانون اخلاق می داند. کانت درباره احساس احترام نسبت به قانون اخلاقی می گوید، وقتی که بر انگیزش غلبه می کند احساسی است که ناشی از آگاهی از رابطه عمل با قانون است. این کار را از طریق قدرت نسبی خود به عنوان یک نیروی محرک انجام می دهد. این مقاله به روش کتابخانه ای و از منظری تحلیلی- توصیفی فراهم آمده و درصدد است تا ضمن تبیین فرایند صدور فعل اخلاقی از نظر کانت، و تأکید بر عنصر احترام، نشان دهد که به رغم اینکه کانت جوهره اصلی فعل اخلاقی را پیروی از قانون اخلاق و ادای وظیفه می داند، ملاحظاتی مانند احترام به قانون اخلاقی را عنصری می داند که عمل به وظیفه را ایجاب می کند. فهم درست عنصر احترام در عمل اخلاقی موضوعی است که مناقشاتی را میان کانت شناسان سبب شده است. اهداف پژوهش:تبیین نقش عنصر احترام در انجام فعل اخلاقی.تبیین جایگاه نظریه اخلاقی در فلسفه کانت و انعکاس آن در هنر.سؤالات پژوهش:نوع عاملیت اکسیوم و احترام با فعل اخلاقی در فلسفه کانت چگونه است؟جایگاه نظریه اخلاقی در فلسفه کانت و هنر چیست؟
بررسی موانع آموزش معماری اسلامی در شرایط پاندمی کرونا با محوریت سنجش آموزش سازنده گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
240 - 262
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق شناسایی چگونگی کاربست شاخص ها در چهار بخش برنامه، محیط، تدریس و ارزشیابی سازنده گرا در آموزش معماری دانشگاه های هاروارد، اِی.اِی، بیلکنت و شیراز است، به گونه ای که با اتخاذ تصمیمات متناسب با شرایط آموزش مجازی معماری، دانشجویان در امر ساخت دانش هدایت شوند. این تحقیق با رویکرد کیفی، به روش تطبیقی و زمان مقطعی در دو بازه زمانی پیش و پس از شیوع کرونا انجام گرفته است. در روند پژوهش ابتدا شاخص های سازنده گرایی از مبانی نظری استخراج و پس از اعتباریابی توسط خبرگان به کمک ضریب نسبی روایی محتوا با حداقل 49/0، در سیستم آموزشی چهار دانشگاه منتخب دنیا موردمطالعه و مقایسه تطبیقی با الگوی جرج بردی، قرارگرفته اند. پس از تحلیل تطبیقی نمونه ها، از راهکارهای اتخاذ شده جهت ارائه الگویی برای آموزش مجازی سازنده گرا معماری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد به روزرسانی مستمر برنامه آموزشی، تدریس مبتنی بر گفت وگو و تحقیق، استفاده از اساتید مهمان و دستیاران آموزشی و بازنگری آیین نامه های مربوط به آن ها، ایجاد محیط های تعاملی مجازی، کارآموزی های حرفه ای در کارگاه ها و برگزاری جلسات داوری آنلاین، مهم ترین مواردی هستند که می توان در جهت سازنده گرایی آموزش معماری به کار بست.اهداف پژوهش:مطالعه تطبیقی جهت شناخت ساختار آموزش مجازی معماری دانشگاه های منتخب در دوران همه گیری کووید 19.ارائه مدلی جهت کاربست شاخص های سازنده گرا در آموزش مجازی دانشگاهی ایران.سؤالات پژوهش:آموزش سازنده گرا در بخش های برنامه، محیط، تدریس و ارزشیابی شامل چه شاخص هایی است؟چه تدابیر و راهکارهایی جهت سازنده سازی آموزش مجازی معماری در دانشگاه های مورد بررسی به کار گرفته شده است؟
بررسی میزان تجلی سنت و مدرنیته در خانه های تاریخی تبریز بر اساس دیدگاه معماران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
442 - 470
حوزههای تخصصی:
خانه به منزله یکی از مهم ترین گونه های معماری، همواره موردتوجه بوده و بخش مهمی از تحولات اجتماعی و فرهنگی جامعه را می توان در آن مشاهده کرد. در دوره قاجار و پهلوی، معماری خانه ها در بیشتر شهرهای ایران به طور اساسی تغییر کرد. علی رغم توجه به خانه های تاریخی تبریز در سال های اخیر، مطالعات تحلیلی دقیق در مورد ماهیت معماری آن ها انجام نشده و بیشتر پژوهش ها به معرفی این خانه ها بسنده کرده اند. باتوجه به اینکه اکثر خانه های تاریخی موجود در تبریز مربوط به اواخر دوره قاجار و مصادف با جریان گذار از سنت به مدرنیته در ایران است، در این پژوهش، نحوه تأثیرگذاری این گذار بر تحول ماهیت خانه ها از دید معماران بررسی شده است. راهبرد اصلی این تحقیق، تحلیلی- تاریخی بوده و گردآوری اطلاعات به صورت ترکیبی از روش اسنادی، مشاهده و پیمایشی انجام شد. بدین منظور، پرسش نامه ای برای سنجش میزان تأثیر و تجلی سنت یا مدرنیته در پنج مؤلفه خانه های تاریخی تبریز شامل روابط فضایی، تزئینات داخلی، نمای اصلی، روش ساخت و مصالح به صورت طیف پنج مرحله ای لیکرت (کاملاً سنت گرا، نسبتاً سنت گرا، میانه، نسبتاً مدرن، کاملاً مدرن) تنظیم شده و در اختیار متخصصان معماری با شناخت کافی از ماهیت معماری این خانه ها قرار داده شد و پاسخ های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار Expert Choice و با تکنیک AHP مورد تحلیل قرار گرفت. بر مبنای مؤلفه ای پنجگانه، خانه ساوجبلاغی ها با وزن نهایی 148 درصد بیش از سایر بناهای پژوهش به سطح کاملاً مدرن نزدیک است و در رتبه بعدی خانه های حاج شیخ و کلکته چی به ترتیب با وزن نهایی 122 درصد و 87 درصد قرار دارند و خانه بهنام با وزن نهایی 22 درصد در جایگاه آخر قرار دارد.اهداف پژوهش:ارزیابی و رتبه بندی بناهای تاریخی تبریز در گذار از سنت به مدرنیته.بررسی مؤلفه های سنت و مدرنیته در خانه های تاریخی تبریز از دیدگاه معماران.سؤالات پژوهش رتبه بندی بناهای تاریخی تبریز در گذار از سنت به مدرنیته چگونه است؟نحوه تأثیرگذاری سنت به مدرنیته بر تحول ماهیت خانه های تاریخی تبریز از دیدگاه معماران چگونه است؟
نقش معماری اسلامی در غنای محیط آموزشی مدارس ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
18 - 32
حوزههای تخصصی:
محیط آموزشی و عناصر آن چون معماری و چیدمان نقش مهمی در کیفیت آموزش دارند. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش جزو طرح های آمیخته اکتشافی است که در طی دو بخش اسنادی و میدانی انجام شد. مراحل اجرای تحقیق برای طراحی راهنمای برنامه درسی براساس سنتزپژوهی و براساس چیدمان ده عنصری الگوی اکر انجام گرفت. برای اعتبارسنجی تحقیق از رویکرد کمی و از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. به منظور بررسی پرسش نامه، روایی صوری، روایی محتوایی با ابزارهایی مورد بررسی قرار گرفت. روایی صوری با استفاده از نظر متخصصان و اساتید مجرب مورد تأیید قرار گرفت. به منظور برآورد روایی محتوایی نیز از جدول هدف محتوا استفاده شد و ضریب پایایی آن 87/. درصد به دست آمد. جامعه آماری پژوهش شامل جملات و متون سند تحول بنیادین و نقشه جامع علمی کشور و نیز اساتید و متخصصان می باشد. براساس اظهارنظر متخصصان نتایج تحقیق نشان داد که 90/. درصد از اهداف ذکرشده براساس نظام معیار اسلامی با اصول حاکم بر تعلیم و تربیت مدرسه صالح، ارتباط، هم خوانی و انطباق دارد. همچنین 90/0 متخصصان اظهار داشتند که نظر به حاکمیت نظام معیار اسلامی در تولید محتوا و تقویت شایستگی های پایه دانش آموزان، محتوای راهنمای مدرسه صالح دارای جامعیت بوده و متناسب با اصول و اهداف تدوین شده است. 85/0 متخصصان اظهار داشتند که فعالیت های یادگیری راهنمای پیشنهادی برای تعلیم و تربیت قابلیت انطباق پذیری بالاتری با نیازها و خصوصیات فراگیران، مدرسه و جامعه دارد.اهداف پژوهش:اعتبارسنجی برنامه درسی مدرسه صالح در آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران.بررسی تأثیر معماری اسلامی بر غنای محیط آموزشی مدارس ایران.سؤالات پژوهش:اعتبارسنجی برنامه درسی مدرسه صالح در آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران چگونه است؟معماری اسلامی چه تأثیری می تواند بر غنای محیط آموزشی مدارس ایرانی داشته باشد؟
مرقع کمپفر؛ مفسر بصری محیط زیست اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به نظر می رسد که مرقع کمپفر از برای علم و اطلاع محافل اروپایی از احوال و اوضاع مردم اصفهان، تختگاه صفویان و محیط زیست آن در سده یازدهم ه . / هفدهم م. فراهم شده باشد. کمپفر منشی و طبیب آلمانی الاصل هیئت سیاسی سوئد، در اواخر سده یازدهم هجری وارد اصفهان شد و مدت بیست ماه در این شهر بسر برد. ازآنجاکه به دربار صفویان (شاه سلیمان) راه داشت، توانست اطلاعاتی دقیق از نظام کشوری و لشکری آنها تهیه کند و در گزارش ها و یادداشت های خود، آگاهی های بسنده از مردم ایران و سایر ملل حاضر در اصفهان، برای اهل سیاست و تجارت اروپا ارائه دهد که امروزه در سفرنامه او مضبوط است. او برای رسایی و همه پذیری گزارش های خود، درصدد برآمد تا یک گزارش مصور و بصری هم از مردم اصفهان و محیط زیست آن فراهم آورد و برای این منظور به جانی فرنگی ساز، از نقاشان کارگاه هنری کتابخانه سلطنتی دربار صفوی متوسل شد تا مرقعی را برای او بسازد و جانی هم با دقت واقع گرایانه به تهیه تصاویری از مردم و محیط زیست اصفهان مبادرت ورزید و آنها را در مرقعی گرد آورد که امروزه به مرقع یا آلبوم کمپفر شهرت دارد و در کتابخانه بریتانیا محفوظ است. ضرورت بر ساختن و فراهم سازی این مرقع، علاوه بر دلیل یاد شده، فراهم آوردن اسباب آگاهی و شناخت اهل سیاست و تجارت اروپا از اوضاع و جامعه ایران بود تا با اطلاع و آگاهی کافی، از توانایی های ایران برای دفع عثمانیان که با فشارها و لشکرکشی های خود موجودیت اروپا را به خطر انداخته بود، بهره بگیرند. در این مقاله آرایش هنری و کیفیت حضور تصاویر در مرقع و بار مفهومی آنها در جامعه اصفهان فحص شد تا ارزش و کارآیندی هنری و اجتماعی هرکدام از آنها روشن و شفاف شود و این نتیجه حاصل آید که برساختن و فراهم سازی این مرقع بی هدف صورت نگرفته است. واکاوی جزءبه جزء یافته ها، بازبینی و ارزیابی تصاویر و شواهد منابع، با نگاه نقادانه علت یابی علمی بود تا نتیجه حاصله بار استنتاجی و اتقان بیشتری داشته باشد.
راهبردهای سامان دهی فضایی-مکانی سکونتگاه های غیر رسمی (مطالعه موردی: تپه مراد آب کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
51 - 68
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین راهبردهای سامان دهی فضایی–مکانی سکونتگاه های غیر رسمی صورت پذیرفت. در این راستا با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی به صورت تلفیقی از روش های کمی و کیفی اقدام به تجزیه وتحلیل اطلاعات گردید. نمونه تحقیق شامل 50 نفر از کارشناسان و متخصصان شهری می باشد که به صورت هدفمند نمونه گیری شده اند. در راستای دستیابی به اهداف پژوهش، در ابتدا از تحلیل سوات و پس ازآن از ماتریس QSPM استفاده گردید. در ادامه نیز از آزمون T–test جهت ارزیابی وضعیت موجود سکونتگاه غیر رسمی تپه مراد آب کرج استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل سوات منجر به شکل گیری 14 قوت، 26 ضعف، 17 فرصت و 17 تهدید گردید. در ادامه با استفاده از برنامه ریزی استراتژیک کمی (QSPM) اقدام به تدوین راهبرد سامان دهی فضایی–مکانی این سکونتگاه پرداخته شد. نتایج حاصل از تحلیل سوات منجر به شکل گیری 14 قوت، 26 ضعف، 17 فرصت و 17 تهدید گردید. همچنین بر اساس نتایج حاصل از برنامه ریزی استراتژیک کمی، 5 راهبرد جهت سامان دهی سکونتگاه غیر رسمی در تپه مراد آب کرج شناسایی گردید که شامل: تهیه طرح مطالعاتی جامع سامان دهی مرتبط با بازآفرینی شهری پایدار در قالب برنامه جامع اقدام مشترک با توجه به سطوح زمانی کوتاه مدت، میان مدت، بلندمدت و مشخص کردن نقش هرکدام از سازمان ها و نهادهای دولتی، خصوصی و مشارکت مردمی؛ تسهیل ورود بخش خصوصی به پروژه های بازآفرینی شهری؛ سامان دهی محلات سکونتگاه های غیر رسمی؛ استفاده از ظرفیت های ساکنین سکونتگاه های غیر رسمی جهت بازآفرینی محلات هدف و ایجاد اشتغال؛ افزایش امنیت و جلوگیری از بروز آسیب های اجتماعی از طریق حضور پذیر نمودن فضاهای شهری موجود در محلات می باشد. به علاوه نتایج حاصل از آزمون t–test نشان داد که هیچ یک از شاخص های مطرح شده در این سکونتگاه در وضعیت مطلوبی قرار نداشته و میانگین نمرات به دست آمده از پاسخگویان در سطح معناداری 01/0 کمتر از میانگین نظری می باشد.
بررسی تطبیقی طنز در دوره نئوکلاسیک انگلستان و عصر مشروطه ایران: «پیشنهادی کوچک» از سوئیفت و «دروس الاشیاء» از دهخدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طنز انگلیسی و طنز فارسی قابلیت های فراوانی در نقدهای اجتماعی و بازتاب وقایع تاریخی خود داشته اند. اگرچه آبشخور اصلی این طنزها و منشاء شکل گیری آنها تفاوت هایی با هم دارند امّا ماهیّت و سرشت آنها یکسان و غایت هر کدام اصلاح جوامع بشری بوده است. پژوهش حاضر با استفاده از روشی توصیفی-کیفی و با تکیه بر مطالعات تطبیقی و رویکردی میان رشته ای و با نظر به مکتب آمریکایی و روسی درصدد بررسی این دو گونه ادبی و شناخت شباهت ها و تفاوت های آنها می باشد. ادبیات جهان در سرزمین های مختلف گاهی متاثّر از هم بوده اند و گاهی این روح مشترکِ بشریت بوده که توانسته آثار ادبی را به هم نزدیک و فارغ از تاثیر و تاثّر مستقیم آنها را در یک ظرف قرار دهد. در این پژوهش، ژانر ادبیِ طنز مبنای اصلی بحث است تا در پرتو آن دو دوره طلایی طنزنویسی در ایران و انگلستان، یعنی دوره نئوکلاسیک و عصر مشروطه، مقایسه و بررسی شوند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که طنزِ دوره نئوکلاسیک انگلستان در سده های هفدهم و هجدهم میلادی ادامه طنزِ دوران باستان خاصّه روم و طنزنویسان شهیر آن سرزمین، و نیز همراه با ظهور روزنامه نگاری و نثرنویسی در عصر خردگرایی بوده است، در حالی که طنز در عصر مشروطه ایران در اوایل سده بیستم میلادی حاصل بیداریِ اجتماعی و همچنین رونق مطبوعات آن دوران می باشد. علاوه بر این، به نظر می آید طنز انگلیسی از انسجام ساختاری و محتوایی بیشتری نسبت به همتای فارسی خود برخوردار بوده است؛ زیرا که طنز در ممالک اروپایی فراخور تغییرات سیاسی و اجتماعیِ خود بعد از عصر رُنسانس که طیّ آن بیداری ادبی-فرهنگیِ بزرگی در آن قارّه روی داد، به تشخّص و استقلال کامل تری دست یافت. در بخش پایانی این پژوهش دو نمونه از طنزهای منثورِ انگلیسی و فارسی به بحث و بررسی گذاشته شده است: یک پیشنهاد کوچک اثر جاناتان سوئیفت (۱۷۴۵-۱۶۶۷ م.) و «دروس الاشیاء» از مجموعه چرند و پرند علی اکبر دهخدا (۱۳۳۴-۱۲۵۹ ش.).
شناخت و تحلیل ابزارهای ارزیابی کیفیت محیطی، منظر و محوطه های بیمارستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظر و محوطههای بیمارستانی باوجود تاثیرگذاری مثبت فراوان بر سلامت جسمی و روانی بیماران و کارمندان خود، جایگاه درخوری در پژوهشهای طراحی محیط بیمارستانها ندارد. پژوهش در این حوزه درگرو شناسایی و ارزیابی صحیح از شرایط فعلی آن است. کمبود ابزارهای ارزیابی استانداردسازی شده -همچون پرسشنامهها و چکلیستها برای کَمیسازی نگرش و رفتار کاربران- مشکل را دوچندان مینماید. هدف اصلی پژوهش پیشرو، شناخت و تحلیل ابزارهای ارزیابی کیفیت کالبدی منظر بیمارستانی، کاستیها و نقاط قوت آنها است. در راستای دستیابی به هدف پژوهش، ابتدا با انجام مرور سیستماتیک در پایگاههای اطلاعاتی Scopus،PubMed و Web of Science، دوازده ابزار ارزیابی شناسایی شد. سپس ساختار، روش تولید، ابعاد موردسنجش و نحوهی تأمین روایی و پایایی ابزارها مورد تحلیل قرار گرفت. ابزارهای شناساییشده دارای ساختاری سلسلهمراتبی با رویکرد ارزیابی ترکیبی (روانتنی و شناختی) هستند. درمجموع 13 بُعد کیفیت محیط در ابزارها مشخص شد. چهار بُعد «نوع فعالیت و استفاده»، «امکانات رفاهی و مبلمان»، «فضا و چیدمان آن» و «ایمنی محیط»، بیشترین گویهها را در هر ابزار شامل میشوند که مبنای امتیازدهی به گویهها بهصورت مشاهدهای و بر اساس ادراک کاربر از قابلیت محیط در تأمین این ابعاد هستند. تمامی ابزارها روایی محتوایی قابل قبولی دارند، اما گزارش آزمونهای پایایی و روایی ساختاری برای تمامی ابزارها در دسترس نیست. عدم توجه به بحث گونهشناسی منظر در روند تولید ابزارها، باعث ضعف در قابلیت اجرا آن در طیف وسیعی از مراکز درمانی میشود. همچنین نبود تعریف استاندارد از منظر و محوطه بیمارستانی و کاربست آن در ابزارها، سبب مشکل در تکرارپذیری ابزار و مقایسه بین یافتههای ابزارها با هم میشود. همچنین کاستیهایی در ارتباط با ساختار گویهها، چندبعدی بودن گویهها، محدوده و مبانی نظری، تعیین مدتزمان لازم برای آموزش ارزیاب و انجام ارزیابی توسط وی، نشان میدهند. یافتههای این پژوهش نشان از ضرورت توسعه ابزارهایی جدید با پایه نظری قویتر همراه با گزارشهایی از میزان پایایی و ثبات نتایج دارد. ابزار H-GET بهعنوان الگوی اولیه برای تولید ابزارهای آتی میتواند استفاده شود.
امکان سنجی تحقق کارکردهای اجتماعی محله ایرانی- اسلامی در عصر اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با پیشرفت اینترنت و توسعه فضای مجازی، روابط اجتماعی افراد از مرز های محلی فراتر رفته و وابستگی روابط اجتماعی افراد به مکان کاهش یافته است. این موضوع می تواند ضمن متحول نمودن روابط اجتماعی افراد، تحقق، پیشرفت و پایداری محله ایرانی- اسلامی را که وابسته به روابط و کارکرد های اجتماعی آن است، با مشکل مواجه کند. بر این اساس، پژوهش حاضر قصد دارد تا با تحلیل امکان تحقق کارکرد های اجتماعی محله ایرانی- اسلامی در عصر اینترنت و مشخص کردن بهتر جایگاه، نقش و کارکرد محله در عصر اینترنت از منظر اجتماعی، به تعریف، برنامه ریزی و طراحی بهتر فضاهای محلات ایرانی- اسلامی جهت پاسخگویی به نیاز های اجتماعی ساکنان کمک کند. این پژوهش، دارای رویکرد کیفی بوده که ضمن تحلیل اسناد مربوطه و کدگذاری داده ها بر حسب مضامین، از استدلال منطقی جهت سازماندهی اطلاعات و تحلیل موضوع استفاده شده است. بر اساس یافته ها و نتایج به دست آمده به نظر می رسد که در عصر اینترنت تحقق کارکردهای اجتماعی محله ایرانی- اسلامی که فراتر از روابط اجتماعی سطحی، رسمی و گذرا در فضاهای محلی است، به سختی امکان پذیر باشد. مهم ترین عامل در این قضیه، تغییر شرایط زندگی و تقویت فردگرایی شبکه ای در عصر اینترنت با محوریت فرد و خواست فردی است که در تعارض جدی با جمع گرایی موجود در محلات سنتی ایرانی- اسلامی و کارکردهای اجتماعی نشأت گرفته از آن قرار دارد. با این حال تقویت فرصت ها برای برقراری روابط چهره به چهره در فضاهای محلی در کنار توسعه بسترهای مجازی محله مبنا و کاهش شکاف دیجیتال در بین اهالی محله می تواند تحقق کارکردهای اجتماعی محله و پیشرفت محلات ایرانی- اسلامی را بهبود دهد.
فراتحلیل کیفی جایگاه معماری در سبک زندگی مردم ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری و به طور کلی، محیط پیرامون انسان، از جمله عواملی هستند که نقش مؤثری در شکل گیری و ایجاد تغییرات در سبک زندگی مردم جامعه ایفا می کنند. به دلیل اهمیت این موضوع، پژوهش های پرشماری به این حوزه ورود کرده و هر یک از زاویه ای، به حل مسئله مورد نظر خویش پرداخته اند. مسئله اصلی این پژوهش نیز چنین است که با نگاه به مجموعه پژوهش های صورت پذیرفته، معماری، چه تأثیری بر سبک زندگی مردم ایران دارد؟ هدف اصلی از طرح چنین مسئله ای، ایجاد درک صحیح و جامع نسبت به وضعیت کشور، جهت حل مسائل کلان و راهبردی این حوزه توسط قانون گذاران است. جامعه آماری پژوهش، کلیه پژوهش های صورت پذیرفته پیرامون ارتباط معماری و سبک زندگی است که در بازه ده ساله گذشته (1402-1393) در ایران به انجام رسیده است. این پژوهش، از رویکرد کیفی و روش توصیفی- فراتحلیل بهره برده است. مطابق یافته های این پژوهش، بیشترین تأثیر معماری، به ترتیب بر ابعاد فرهنگی- اجتماعی، فردی- زیستی و اقتصادی سبک زندگی مردم ایران قابل ملاحظه است و معماری با برخورداری از یک ویژگی خاص، به خصوص، در حوزه روابط فضایی، عملکرد ریزفضاها، شاخصه های کالبدی و عناصر و اجزا، می تواند زمینه را برای شکل گیری نوع خاصی از سبک زندگی فراهم می کند. در بُعد فرهنگی- اجتماعی، معماری بیشترین تأثیر را بر تعاملات اجتماعی، دین محوری و مصرف دارد. در بُعد فردی- زیستی، بیشترین تأثیر معماری بر اوقات فراغت، فعالیت های روزمره، تغذیه و ساختار خانواده مردم است. معماری در بُعد اقتصادی سبک زندگی، نیز بیشترین تأثیر را بر معیشت، شغل و درامدزایی مردم دارد.