فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۱۰٬۹۲۱ مورد.
منبع:
نوآوری در مدیریت ورزشی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
49 - 63
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، طراحی الگوی صلاحیت فنی مدیران حرفه ای فوتبال ایران بود. تحقیق از نوع کیفی با رویکرد اکتشافی نظام-مند انتخاب شد. جامعه آماری شامل دو بخش منابع انسانی (اساتید و مدیران) و منابع اطلاعاتی (کتاب ها، مقالات، اسناد، رسانه-ها) بود. نمونه گیری به تعداد قابل کفایت و با روش قضاوتی بر مبنای رسیدن به اشباع نظری انجام شد (30 نفر). ابزار پژوهش شامل مطالعه کتابخانه ای نظامند و مصاحبه های اکتشافی ساختارمند بود. روایی ابزار بر اساس اعتبار حقوقی و علمی نمونه، نظر خبرگان و توافق بین مصححان ارزیابی و تأیید گردید. جهت تحلیل یافته ها از روش کدگذاری مفهومی چندمرحله ای با رویکرد تحلیل سیستمی استفاده شد. بر اساس چارچوب مفهومی استخراج شده شامل 3 کد محوری، 14 مقوله و 67 کد باز بود. کد محوری محیطی شامل سیاسی، اقتصادی، رسانه، سطح فوتبال جهانی، فدراسیون بین المللی فوتبال، سازمان های ورزشی و سازمان-های غیرورزشی؛ کد محوری فردی شامل نگرش، دانش و ویژگی های فردی و کد محوری سازمانی شامل روابط عمومی باشگاه، ساختار باشگاه، مدیریتی و مالی بودند.. با کاربرد نتایج و مدل به دست آمده می تواند امیدوار بود که تحول شگرفی در زمینه ی مدیریت باشگاه های ورزش حرفه ای در ایران ایجاد شود و زمینه توسعه کمی و کیفی باشگاه های فوتبال فراهم گردد.
روان سنجی مقیاس مسئولیت پذیری فردی و اجتماعی دانش آموزان در حوزه تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مسئولیت پذیری و داشتن رفتار مسئولانه هدف بسیاری از معلمان است که تلاش می کنند دانش آموزان به این امر مهم دست یابند تا در آینده شاهد دانش آموزان مسئولیت پذیر باشند. با توجه به اهمیت این مسئله به ویژه در حوزه تربیت بدنی، پژوهش حاضر با هدف اعتبارسنجی پرسشنامه مسئولیت پذیری در تربیت بدنی انجام گرفت.روش پژوهش: ابتدا ابزار مسئولیت پذیری فردی و اجتماعی دانش آموزان (SRIPES) به زبان فارسی ترجمه شد تا اعتبار و پایایی آن محاسبه و اعتبار سازه گزارش شود. در مرحله اجرا، توزیع پرسشنامه ها در دو مرحله انجام گرفت؛ در مرحله اول پرسشنامه به منظور تحلیل عامل اکتشافی و در مرحله دوم پرسشنامه ها به منظور تحلیل عامل تأییدی و روایی همگرا در اختیار دانش آموزان قرار گرفت. در این پژوهش از بین 500 دانش آموز پایه پنجم و ششم دختر و پسر، 400 نفر (250 دختر و 150پسر) از دانش آموزان با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.یافته ها: «تلاش»، «پیروی از قوانین کلاس» و «خودراهبری (خودمدیریتی)» بیشترین اثر را بر سازه رفتار مسئولانه داشته اند. پایایی پژوهش نیز 0/7 ارزیابی شد که مطلوب است.نتیجه گیری: در تحلیل عاملی اکتشافی شش عامل شناسایی شد. گویه های (۱,7,13,9) به مؤلفه تلاش، (2،8،14،20) به مؤلفه خودراهبری (خودهدایتی) (3،9،21،25)، به پیروی از قوانین کلاس (4،10،16،22،15)، به احترام گذاشتن به دیگران (5،11،17،23،26) به کمک به دیگران و (6،12،18،24) به همکاری (مشارکت) اشاره دارند. تحلیل عاملی تأییدی نیز این ساختار شش عاملی را تأیید کرد. با استفاده از این ابزار می توان مسئولیت پذیری را در دانش آموزان دختر و پسر بررسی کرد.
مقایسه چهار هفته تمرین هوازی و قدرتی بر میزان کورتیزول و کراتین کیناز سرمی در زنان غیرفعال دارای اضافه وزن
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه چهار هفته تمرین هوازی و تمرین قدرتی بر مقادیر کورتیزول و کراتین کیناز سرمی زنان غیرفعال دارای اضافه وزن، با محدوده سنّی 25 تا 40 سال بود. روش: تعداد 36 نفر آزمودنی از میان زنان غیرفعال دارای اضافه به عنوان نمونه پژوهش، و به صورت هدفمند براساس معیارهای ورود به پژوهش که دارای شرایط حضور در پژوهش بودند، به صورت هدفمند انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی به سه گروه تمرین هوازی (12 نفر)، تمرین قدرتی (12 نفر) و گروه کنترل (12 نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرینی گروه تمرین هوازی شامل 12 جلسه تمرین (4 هفته و هر هفته سه جلسه تمرین) با شدت 65 تا 70 درصد ضربان قلب ذخیره به مدت 16 الی 22 دقیقه جلسه تمرینی در هفته بود. برنامه تمرین قدرتی شامل چهار هفته و هر هفته سه جلسه با شدت 50 تا 65 درصد یک تکرار بیشینه (1RM) بود. در دو مرحله، قبل از شروع تمرین و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی چهار هفته ای، نمونه های خونی از آزمودنی ها در وضعیت ناشتایی و پایه، جهت اندازه گیری مقادیر کورتیزول و کراتین کیناز سرمی 6 میلی لیتر نمونه خونی از ورید بازویی جهت جداسازی سرم گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی جهت بررسی تفاوت های بین گروهی، در صورت معنی داری، و همچنین از آزمون t همبسته جهت بررسی تفاوت های درون گروهی در سطح معنی داری 05/0 استفاده شد. یافته ها: نتایج مطالعه حاکی از تفاوت معنی داری در مقادیر بین گروهی کورتیزول و کراتین کیناز سرمی زنان غیرفعال پس از چهار هفته تمرین هوازی و قدرتی بود (000/0 P=). تفاوت معنی داری در مقادیر درون گروهی کورتیزول بین مراحل پیش آزمون و پس آزمون در گروه های تمرینی هوازی و قدرتی بدست آمد (05/0P<). تفاوت معنی داری در مقادیر درون گروهی کراتین کیناز بین مراحل پیش آزمون و پس آزمون در گروه تمرینی هوازی نیز حاصل شد (05/0P<). نتیجه گیری: چهار هفته تمرین قدرتی و هوازی منجربه کاهش در مقادیر کورتیزول و کراتین کیناز در زنان غیرفعال دارای اضافه وزن شد. لذا، می توان از هر دو روش تمرینی با شدت متوسط، جهت کاهش استرس و آسیب در زنان غیرفعال دارای اضافه وزن استفاده کرد.
The effects of therapeutic exercises and education to parents on weight bearing, range of motion, joint stability, and disease complications in 4-10-year-old children with congenital hip dysplasia(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Background: Late diagnosis and treatment of congenital hip dysplasia (CHD) can cause many problems in a person's daily life.
Aim: Therefore, the present study aimed to investigate and compare the effect of therapeutic exercises and education on parents’ weight bearing, range of motion, joint stability, and disease complications in 4-10-year-old children with congenital hip dysplasia.
Materials and Methods: This semi-experimental study was conducted with a pre-test and post-test design on 40 children with CHD in two groups of 20 people: therapeutic exercises and education. The training program of the therapeutic exercises group was done on a middle day for 8 weeks from 60 to 90 min in each session. Also in the training group, parents were taught about the correct methods of sitting, standing, and lying down. Before and after the intervention, the subjects were evaluated by the researcher in terms of performance indicators. These indicators were evaluated with specialized tests (weight bearing with standing flexion test, range of motion with stork test, and joint stability with sitting test). The analysis of variance was used to compare the differences between groups in terms of the effect on the indicators.
Results: Based on the findings, the difference between the two groups of therapeutic exercises and education to parents was significant in weight-bearing and range of motion (P=0.000 and P=0.000), but in hip joint stability and disease complications, no significant difference was observed (P=0.269 and P=0.163).
Conclusion: Considering the greater effectiveness of the therapeutic exercises, it is suggested to design a codified program in the physical education program of U10 children to correct skeletal abnormalities, especially hip dysplasia.
الگوی مدیریت استعداد برای شایسته سالاری مدیران و رهبران سازمان های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۷)
35 - 15
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از این پژوهش طراحی الگوی مدیریت استعداد برای ایجاد نظام شایسته سالاری مدیران و رهبران سازمان های ورزشی بود.روش پژوهش: روش پژوهش، به شیوه کیفی و بر اساس نظریه داده بنیاد بود و برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش گلیزر (۱۹۹۲) صورت گرفت و مشارکت کنندگان پژوهش، ۱۵ نفر از استادان هیأت علمی باسابقه مدیریت در سازمان های ورزشی بودند. نمونه گیری تا دستیابی به اشباع نظری ادامه یافت.یافته ها: پس از کدگذاری مرحله به مرحله، 97 کد نهایی به دست آمد که در 13 مقوله فرعی و 3 مقوله اصلی، شایستگی های مدیران ورزشی، شایستگی های رهبران ورزشی، فرایند مدیریت استعداد مدیران و رهبران ورزشی قرار گرفتند. نتایج نشان داد با در نظر گرفتن شایستگی های مدیران ورزشی (شایستگی های مدیریتی، سازمانی، ارتباطی، عملکردی، شخصیتی، بین المللی)، شایستگی های رهبران ورزشی (مهارت های رهبر، شخصیت رهبر، رفتار رهبر، اقدامات رهبر) و فرایند مدیریت استعداد مدیران و رهبران ورزشی (زیرساخت های لازم، شناسایی و حفظ استعدادها، آموزش و ارتقای استعدادها) می توان الگوی مدیریت استعداد برای شایسته سالاری مدیران و رهبران ورزشی تدوین کرد.نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، سازمان های ورزشی باید برای جذب و انتخاب، پرورش، حفظ و نگهداری مدیران و رهبران شایسته، از سیستم مدیریت استعداد استفاده کنند. این سیستم بر اساس شایسته سالاری، مدیران شایسته را برای پست های کلیدی سازمان انتخاب می کند و به پرورش و حفظ و نگهداری افراد شایسته می پردازد.
تغییرات مسیر ژنی TSC2(RAGs)/mTOR /4E-BPs بافت کلیه رت های نر به دنبال یک دوره تمرین مقاومتی و مصرف مکمل اسپیرولینا پلانتسیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۱
31 - 46
حوزههای تخصصی:
هدف: تاثیر تمرینات مقاومتی در کنار مکمل های گیاهی بر مسیر پیام رسان mTOR در بافت های غیرعضلانی کمتر بررسی شده است. هدف از تحقیق حاضر ارزیابی تاثیر یک دوره تمرین مقاومتی و مکمل اسپیرولینا بر مسیر ژنی TSC2(RAGs)/mTOR /4E-BPs بافت کلیه موش های صحرایی نر بود. روش: تعداد 32 موش صحرایی 3ماهه و با میانگین وزن 20±150 گرم به طور تصادفی به چهارگروه کنترل، تمرین مقاومتی، مکمل اسپیرولینا و تمرین+مکمل اسپیرولینا تقسیم شدند. گروه های مکمل هرروز 200 میلیگرم اسپیرولینا مصرف می کردند. پروتکل تمرین مقاومتی به مدت هشت هفته، هفته ای 3 روز و یکبار در روز انجام شد. میزان بیان متغییرهای وابسته تحقیق با روش Real Time_PCR اندازه گیری و با تحلیل واریانس دوراهه مورد تجزیه قرار گرفتند. یافته ها: افزایش معناداری در میزان بیان ژن 4E_PBs در گروه تعاملی مکمل اسپیرولینا و تمرین مشاهده شد (012/0 P=)، ژن TSC2 در هیچ کدام از گروهها نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری نداشت. در فاکتور RAGs افزایش معناداری در هر سه گروه مکمل اسپیرولینا (001/0 P=)،گروه تمرین مقاومتی (001/0 P=) و گروه تعامل تمرین مقاومتی و مکمل (001/0 P=) مشاهده شد. همچنین افزایش معناداری در میزان بیان ژن mTOR در گروه مکمل اسپیرولینا (001/0 P=) و گروه تمرین مقاومتی (014/0 P=) مشاهده شد. نتیجه گیری: با توجه به اینکه که در گروه تعامل تمرین مقاومتی با مصرف مکمل اسپیرولینا افزایش معناداری در بیان ژن mTOR مشاهده نشد و همچنین به دلیل نقش بافت کلیه در عملکرد فیزیولوژیکی بدن، انجام تحقیقات بیشتر در این زمینه امری ضروری بنظر می رسد
اثر هشت هفته تمرینات منتخب و متغیرهای میانجی کربوهیدرات، آهن و ویتامین D بر شاخص های آنتروپومتری در ورزشکاران تیم ملی قایقرانی روئینگ
حوزههای تخصصی:
هدف: اجزای یک رژیم غذایی می تواند در کنار تمرینات ورزشی مناسب اثر بسزایی بر بهبود ترکیب بدن و افزایش عملکرد قایقرانان و درنتیجه بهبود رکوردهای ورزشی ثبت شده در مسابقات داشته باشد. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر 8 هفته تمرینات منتخب و متغیرهای میانجی کربوهیدرات، آهن و ویتامین D بر شاخص های آنتروپومتری در ورزشکاران تیم ملی قایقرانی روئینگ در سال 1401 می باشد. روش : در این تحقیق کارآزمایی بالینی تصادفی، 44 مرد قایقران روئینگ که در اردوی تیم ملی سال 1401 شرکت کرده بودند، به طور تصادفی در 4 گروه 11 نفره تمرین، تمرین و متغیرهای میانجی، متغیرهای میانجی و کنترل قرار گرفتند. برنامه تمرینات منتخب شامل تمرینات تناوبی با شدت بالا (HIIT) به مدت 8 هفته پارو زدن بر روی ارگومتر (به مدت 1 دقیقه با 100% vVO2max) بود. مقادیر دریافت متغیرهای میانجی کربوهیدرات، آهن و ویتامین D رژیم غذایی ورزشکاران، از طریق آنالیز منوی غذایی یک هفته اردوی تیم ملی، پرسشنامه یادآمد خوراک 24 ساعته و بسامد خوراک (FFQ) محقق ساخته و طراحی شده برای ورزشکاران قایقرانی روئینگ به کمک نرم افزار NUTRITION IV اندازه گیری شد. شاخص های آنتروپومتری (وزن و درصد بافت چربی) در همه شرکت کنندگان قبل از شروع اولین جلسه تمرینی و بعد از پایان مطالعه (48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی) مورد سنجش قرار گرفت. مقایسه متغیرهای کمّی به کمک آزمون آنالیز واریانس یک طرفه ANOVA انجام شد. سطح معنی داری آزمون کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد و سپس تحلیل داده ها به کمک نرم افزار SPSS نسخه 24 انجام شد. یافته ها: 44 مرد قایقران روئینگ با میانیگن سنّی 2.18±26.52 سال در این مطالعه شرکت کردند. درصد چربی بدن پس آزمون قایقرانان در همه گروه ها نسبت به پیش آزمون کاهش یافته بود، که این میزان کاهش در همه گروه ها به جز گروه متغیرهای میانجی، معنی دار گزارش شد (P≤0.05). هشت هفته تمرین HIIT بر تغییرات وزن نسبت به گروه کنترل در قایقرانان اثر معنی دار نداشت (P=0.77)، اما بر کاهش درصد چربی، این اثر معنی دار گزارش گردید (P=0.00). در مقابل، اثر متغیرهای میانجی بر کاهش درصد بافت چربی قایقرانان نسبت به افراد گروه کنترل معنی دار نبود (P=0.61). همچنین متغیرهای میانجی اثر معنی داری بر تغییر وزن این ورزشکاران نداشتند (P=0.99). در ادامه یافته های مطالعه نشان داد که تمرینات HIIT به همراه متغیرهای میانجی توانست منجربه افزایش معنی دار وزن (P=0.05) و کاهش قابل توجه درصد بافت چربی در قایقرانان نسبت به گروه کنترل شود (P=0.01). نتیجه گیری: هشت هفته تمرینات منتخب HIIT، به همراه متغیرهای میانجی (کربوهیدرات، آهن و ویتامین D) بر کاهش بافت چربی و بهبود ترکیب بدنی قایقرانان روئینگ مؤثر است.
تحلیل شناختی ورزش در فضای مجازی مبتنی برنظریه آمیختگی مفهومی (CIN)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ورزش الکترونیکی به صورت برخط و آفلاین در برابر ورزش حضوری و مرسوم در دهه اخیر گسترش فراگیری داشته است. پژوهش در علوم ورزشی نیز مانند سایر حوزه های پژوهشی می تواند از یافته های نظری رویکردهای شناختی بهره مند شود. در پژوهش حاضر، با اتکا به نظریه شناختی آمیختگی مفهومی که در پژوهش های بین رشته ای دیگری نیز مورد توجه قرار گرفته است، زوایای متفاوتی از آموزش و ورزش در فضای مجازی مورد تحلیل قرار می گیرند. با بهره گیری از نتایج پژوهش حاضر، مربیان این حوزه می توانند بهره وری ورزش مجازی خود را ارتقا بخشند. پژوهش حاضر در چارچوب نظریه شناختی آمیختگی مفهومی و مبتنی بر روش تحلیل محتوای کیفی است. در این پژوهش برای گردآوری داده ها از تحلیل محتوی نمونه رده های ورزشی ده نفر از مربیان با تجربه در زمینه ورزش مجازی با تحصیلات کارشناسی ارشد در رشته تربیت بدنی که در دسترس محققان بوده اند بهره برده شده است. فرضیه اصلی پژوهش حاضر عبارت است از اینکه می توان با بهره گیری از مبانی و یافته های نظریه شناختی آمیختگی مفهومی، محتوی آموزش ورزش در فضای مجازی را تحلیل و بررسی کرد و با استفاده از یافته های این پژوهش کیفیت کلاس های ورزش در فضای مجازی را ارتقاء داد.
بررسی عوامل موثر بر دیپلماسی اقتصادی در ورزش کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۳
551 - 570
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی عوامل موثر بر دیپلماسی اقتصادی در ورزش کشور بود. روش پژوهش، مطالعه موردی کیفی و مشارکت کنندگان مدیران ورزشی کشور بودند. با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک اشباع نظری، آگاهی دهندگان کلیدی )شامل13نفر ( برای شناسایی چارچوب مدل دیپلماسی اقتصادی انتخاب شدند و با آنها مصاحبه گردید.ابزار مورد استفاده برای شناسایی عوامل مدل دیپلماسی اقتصادی، مصاحبه نیمه ساختمند) با گروه ها ی کانونی (و مطالعه اسناد بود. برای تامین روایی و پایایی مطالعه از روش ارزیابی لینوکلن و گوبا استفاده شد. مدل پارادایمی این پژوهش بر اساس الگوی پارادایمی استراوس و کوربین طراحی گردید. در این پژوهش سه مقوله کمک ها ی بین المللی، حقوق بین المللی و محبوبیت ورزش هستند که می توانند بر توسعه دیپلماسی اقتصادی تأثیر گذارد. توسعه زیر ساخت ها ی ورزشی، توسعه گردشگر ورزشی، تراسنفر بازیکنان و مربیان میزبانی رویداد ها ی ورزشی، عوامل اصلی زمینه ای هستند و دو مقوله عوامل تحریم ها و عوامل عدم فضای باز اقتصادی به عنوان مقوله ها ی مداخله گر در نظر گرفته شده اند. مقوله محوری حاصل از شرایط علّی، فرهنگ و تصویر ملی، تغغیرات محیط جهانی، عوامل ساختاری و تعامل گرایی در نظر گرفته شده است. همچنین پژوهشگر با توجه به مجموعه مفاهیمی که از لا به لای مصاحبه ها و کدهای نهایی استخراج شده، مقوله فرعی را «توسعه امنیت اقتصادی در ورزش» نامگذاری کرده است. بخش آخر مدل توسعه دیپلماسی اقتصادی شامل پیامدهای فناوری، سرمایه گذاری و سرمایه پذیری در ورزش کشور و توسعه حامیان می باشد.
پیش بینی ماندگاری مشتریان باشگاه های ورزشی با استفاده از الگوریتم نزدیکترین همسایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تکنیک داده کاوی با افزایش داده های جامع که با موفقیت در مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد، ما را قادر می سازد تا دانش پنهان را برای تأثیرگذاری بر خدمات ورزشی پیدا کنیم. تمرکز پژوهش حاضر با استفاده از الگوریتم نزدیکترین همسایه (KNN)، بر پیش بینی ماندگاری مشتریان باشگاه های است. جامعه آماری این مطالعه توسعه ای-کاربردی مربوط به 724 ورزشکار بود که در فراخوان اینترنتی (واتس آپ، اینستاگرام، تلگرام و ...) با تکمیل پرسشنامه در پژوهش حاضر شرکت نمودند. بعد از حذف پرسشنامه های فاقد شرایط نهایتاً تعداد 537 ورزشکار در رده سنی 20 تا 60 سال در پژوهش حاضر شرکت نمودند. پرسشنامه الکترونیکی، ناشناس و محقق ساخته دارای 75 عامل مربوط به رضایت مندی مشتریان بود، که بر اساس بازخورد دریافتی، تغییرات متعددی در پرسشنامه ایجاد گردید و نهایتا 18 عامل به عنوان عوامل اصلی ریزش یا ماندگاری مرتبط با امکانات و شرایط سالن های ورزشی انتخاب شدند. روایی صوری پرسشنامه توسط 5 نفر از اساتید دانشگاه و متخصص در حوزه مرتبط بررسی شد. نتایج نشان داد الگوریتم KNN می تواند با دقت 4/73 % درصد و صحت 6/71 % درصد ماندگاری مشتریان سالن ورزشی خصوصی که تکرار خرید دارند را پیش بینی کند. این مطالعه نشان داد با کشف الگوها و روابط پنهان در داده ها، احتمالا به درستی می توان از این الگوریتم برای بهبود کیفیت مدیریت اماکن ورزشی جهت جلوگیری از ریزش و ماندگاری بیشتر استفاده کرد.
تأثیر 4 هفته تمرین هوازی تداومی باحجم های مختلف وگرسنگی بر بیان برخی ژن های دخیل در میتوفاژی کبد رت های سالم نر نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: افزایش تعداد میتوکندری های معیوب و تداوم آن می تواند موجب آپوپتوز و نکروز سلول ها گردد. تمرینات ورزشی منظم به همراه محدودیت زمان مصرف کالری دریافتی (TRE) می تواند در بهبود آسیب و عملکرد میتوکندری نقش مهمی داشته باشد. لذا هدف این مطالعه بررسی تاثیر 4 هفته تمرین هوازی تداومی وگرسنگی بر بیان برخی از ژن های دخیل در میتوفاژی شامل PINK1و BNIP3و برخی از عوامل موثر برعملکرد سلامت کبد از جمله آنزیم های کبدی ALT و AST و نیمرخ لیپیدی رت های سالم می باشد.مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع تجربی می باشد. 30 سر رت نر سالم نژاد ویستار 20-18 هفته ای با میانگین وزن بدن 25.34 ±330.40 گرم که از انیستیتو پاستور ایران خریداری شده بودند به عنوان نمونه تحقیق انتخاب و به طور تصادفی ساده در 6 گروه 5 تایی: کنترل، گرسنگی، 3 روز تمرین، 5 روز تمرین، گرسنگی + 3 روز تمرین، گرسنگی + 5 روز تمرین تقسیم شدند. تمرین ورزشی در مدت 4 هفته به تعداد 3 و 5 روز در هفته به مدت 60-45 دقیقه روی تردمیل انجام شد. 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی و 14 ساعت ناشتایی بافت برداری انجام و خون گیری بلافاصله از قلب صورت گرفت. روش آماری تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی LSD نیز برای مقایسه داده ها استفاده گردید.یافته ها: شاخص های وزن، کلسترول و ALT در همه گروه ها در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری نشان داد (0.05>P). همچنین، دو گروه گرسنگی + 3 روز تمرین وگرسنگی + 5 روز تمرین در مقایسه با سایر کاهش بیشتری در این شاخص ها ایجاد کردند، اما بین آنها تفاوت معناداری مشاهده نشد. شاخص تری گلیسرید در همه گروه ها در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری یافت. بین سایر گروه ها تفاوت معناداری مشاهده نشد. شاخص AST در همه گروه ها در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری داشت(0.05>P). گروه های 3 و 5 روز تمرین، گرسنگی + 3 روز تمرین و گرسنگی+ 5 روز تمرین در مقایسه با سایر گروه ها کاهش بیشتری را نشان دادند و بین این گروه ها تفاوت معناداری مشاهده نشد. شاخص PINK1در گروه های 5 روز تمرین، گرسنگی + 3 و 5 روز تمرین در مقایسه با گروه کنترل و گروه گرسنگی کاهش معناداری یافت (0.05>P). بین سایر گروه ها تفاوت معناداری مشاهد نشد. شاخص BNIP3 درگروه های 3 روز تمرین، 5 روز تمرین و گروه گرسنگی + 3 روز تمرین در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنی داری نشان داد (0.05>P). گروه 5 روز تمرین افزایش بیشتری را در مقایسه با گروه گرسنگی + 3 روز تمرین ایجاد کرد. بین گروه های گرسنگی و گرسنگی + 5 روز تمرین در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معناداری مشاهده نشد.نتیجه گیری: چهار هفته تمرین هوازی تداومی و گرسنگی توام با ورزش، با تنظیم کاهشی وضعیت نیمرخ لیپیدی و افزایش بیان ژن BNIP3 می تواند اثرات مثبتی بر سلامت کبد با وضعیت میتوفاژی نرمال داشته باشد.
ارائه راهکارهای توسعه ورزش روستایی و بازی های بومی محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۳
503 - 524
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی و ارائه راهکارهای توسعه ورزش روستایی و بازی های بومی محلی پرداخته است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، و از نظر ماهیت و روش، توصیفی همبستگی می باشد که به صورت آمیخته در دو بخش کیفی و کمی انجام شد. جامعه آماری در بخش کیفی، افراد آگاه به موضوع پژوهش و خبرگان و صاحب نظران حیطه ورزش روستایی و بازی های بومی محلی بودند که تعداد 8 نفر با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند و در بخش کمی، کارکنان معاونت توسعه ورزش ادارات کل ورزش و جوانان استان ها ، ادرات ورزش و جوانان شهرستان ها، هیئت های ورزش های روستایی و بازی های بومی محلی استان های ایران و همچنین برخی اساتید دانشگاهی صاحب نظر بودند که تعداد 100 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس به روش 20 برابر تعداد سوالات متغیری با بیشترین تعداد سوال، جهت کفایت نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی، مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند بود که از طریق آن مولفه های اصلی موثر بر توسعه ورزش روستای و بازی های بومی محلی مشخص شد. ابزار پژوهش در بخش کمی، پرسش نامه محقق ساخته مستخرج از بخش کیفی پژوهش (مطالعه اکتشافی نظام مند با استفاده از مطالعه کتابخانه ای و مصاحبه) با مقیاس 5 ارزشی لیکرت بود (67 سوال). تحلیل عاملی تاییدی با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس جهت تحلیل داده ها استفاده گردید. نتایج حاکی از آن بود که اولویت سازه های مدل به ترتیب شامل تأمین امکانات مشارکت ورزشی، نیازسنجی ورزشی روستاییان، نقش های ذینفع، نوآوری و تنوع بخشی ورزشی، احیا و ترویج بازی های بومی سنتی، دستاورد و بازخورد مشارکت ورزشی، هدفمندسازی و استمرار مشارکت ورزشی، نهادهای متولی، مشارکت ورزش و بازی روستاییان، توسعه پایدار ورزش روستایی و بازی بومی سنتی، فرهنگ سازی مشارکت ورزشی، تقسیم کار میان بخشی و فرابخشی و آموزش همگانی فعالیت ورزشی بودند.
در نهایت نتایج نشان داد که مدل معادلات ساختاری عوامل تعیین کننده توسعه ورزش روستایی و بازی های بومی محلی برازش مطلوبی دارد و تامین امکانات و زیرساخت ها در کنار نوآوری، فرهنگ سازی و تنوع بخشی از نقش تعیین کننده ای در توسعه ورزش روستایی و بازی های بومی محلی ایران برخوردار است. مدل نهایی پژوهش، شناختی جامع و کلان بر پایه شناسایی عوامل کلیدی موثر بر توسعه ورزش بومی محلی و چگونگی تعامل آن ها با یکدیگر را فراهم می آورد و چارچوبی مناسب و بومی برای مطالعات بیشتر و دقیق تر در این حوزه است و می تواند برای توسعه ورزش بومی محلی مبنای عمل قرار گیرد.
تأثیر ابعاد بصری تبلیغات محیطی بر وفاداری مشتریان با نقش میانجی گری آگاهی و ترجیح برند در استادیوم فوتبال: (مطالعه موردی برند اسنوا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر ابعاد بصری در تبلیغات محیطی اطراف زمین فوتبال بر وفاداری مشتریان با نقش میانجی آگاهی و ترجیح برند بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف پژوهش، کاربردی و از منظر روش، توصیفی پیمایشی، میدانی و از نوع همبستگی محسوب می شود. جامعه آماری این پژوهش افرادی بودند که برای تماشای فوتبال در سال 1402 به ورزشگاه آزادی مراجعه کرده و از 384 نفر به عنوان نمونه استفاده شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه آگاهی برند (Buil et al., 2013)، ترجیح برند (Ebrahim et al., 2016)، وفاداری برند (Sahin et al., 2011) و بخش ابعاد بصری محقق ساخته بود. همچنین جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار پی ال اس 3 استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده، رابطه ابعاد بصری با دو متغیر آگاهی و ترجیح برند معنادار است اما با وفاداری رابطه معناداری ندارد. علاوه بر این آگاهی برند با وفاداری برند رابطه معناداری ندارد و ترجیح برند به عنوان متغیر میانجی بین ابعاد بصری و وفاداری برند ایفای نقش می کند. با توجه به اینکه تبلیغات محیطی با هدف جلب توجه و تأثیر مثبت روی مصرف کنندگان طراحی و اجرا می شود، توجه به ابعاد بصری این تبلیغات از اهمیت ویژه ای برخوردار است و شرکت های فعال در این حوزه با استفاده از ترکیب مناسب میان این ابعاد می توانند اثربخشی تبلیغات محیطی خود را افزایش دهند و منجر به ایجاد آگاهی و ترجیح نسبت به برند خود شوند و در نهایت از طریق ایجاد ترجیح برند، وفاداری به برند را در مصرف کنندگان ایجاد کنند.
مقایسه اثر حاد تمرین مقاومتی تحریک سارکوپلاسم و سنتی بر دور عضله، حجم پلاسما و نسبت تستوسترون به کورتیزول حین دوره فلات در پیشرفت ورزشکاران پرورش اندام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هد ف: د ر مرحله فلات د ر پیشرفت تمرینات مقاومتی، د ستکاری متغیرها ی تمرین و اعمال روش های تمرینی پیشرفته برای عبور از فلات ضروری است. هد ف پژوهش حاضر، بررسی اثر حاد تمرین مقاومتی تحریک سارکوپلاسم بر تورم عضلانی و نسبت تستوسترون به کورتیزول حین د وره فلات د ر پیشرفت ورزشکاران پرورش اند ام بود . روش تحقیق: تعد اد 10 ورزشکار پرورش اند ام (با میانگین سن 1/4±71/26 سال و سابقه تمرین 6/1±5/3 سال)، د ر قالب یک طرح متقاطع، به فاصله هفت روز، یک پروتکل مقاومتی سنتی و یک پروتکل تحریک سارکوپلاسم را به اجرا د رآورد ند . پروتکل سنتی شامل اجرای حرکات د ر هشت نوبت، با شد ت 70 الی 80 د رصد یک تکرار بیشینه تا ناتوانی بود . د ر پروتکل تحریک سارکوپلاسم، حرکات د ر شش نوبت به صورت کاهشی (سه نوبت با 70 تا 80 د رصد یک تکرار بیشینه، د و نوبت با 20 د رصد کاهش بار متوالی، و یک نوبت با انقباض ایزومتریک تا ناتوانی) اجرا گرد ید . تورم حاد عضله د وسربازو با استفاد ه از فرمول بروش و تغییرات حجم پلاسما، توسط معاد له کاستیل اند ازه گیری شد . به منظور تعیین پاسخ هورمون های تستوسترون و کورتیزول، نمونه گیری خون انجام گرد ید . اختلاف مقاد یر پیش آزمون و پس آزمون هر متغیر مشخص گرد ید و میزان تغییرات با استفاد ه از آزمون آماری t زوجی د ر سطح معنی د اری 05/0>p تجزیه و تحلیل شد ند . یافته ها: نتایج تحقیق حاضر نشان د اد که سیستم تمرین مقاومتی با تحریک سارکوپلاسم نسبت به تمرینات مقاومتی سنتی، بر تورم حاد عضله د وسر بازو اثر افزایشی د ارد (0/03=p). با این حال، د ر مقایسه پاسخ هورمونی تستوسترون و کورتیزول و تغییرات حجم پلاسما، بین د و پروتکل تفاوت معنی د اری (0/05<p) مشاهد ه نشد . نتیجه گیری: از آنجا که تمرین تحریک سارکوپلاسم با وجود حجم تمرین کمتر، تورم حاد و استرس متابولیک بیشتری نسبت به تمرین مقاومتی سنتی القا می کند ؛ می تواند برای گذر از فلات د ر افراد تمرین کرد ه (مقاومتی)، موثر باشد .
شناسایی و اولویت بندی مولفه های برندسازی ملی ورزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
108 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر شناسایی و اولویت بندی مولفه های برندسازی ملی ورزشی ایران بود .این پژوهش از نظر هدف جزء تحقیقات کاربردی بود که یک پژوهش آمیخته است. ابتدا توسط نظریه داده بنیاد و رویکرد گلیزر به شناسایی شاخصه های کشور در برندسازی ملی ورزش پرداخته شد و در مرحله بعدی با روش دیمتل فازی اولویت بندی عوامل انجام شد. جامعه آماری این تحقیق شامل اساتید مدیریت ورزشی، مدیریت بازاریابی ورزشی، متخصصان حوزه برندسازی، صاحب نظران و کارشناسان در حوزه دیپلماسی عمومی و ورزشی، متخصصان در حیطه گردشگری عمومی و ورزشی، اصحاب رسانه، جامعه شناسان ورزشی و روان شناسان ورزشی بود.در مجموع 21 مصاحبه به صورت سوالات باز و عمیق انجام شد تا داده ها به اشباع نظری رسیدند. در بخش دیمیتل فازی، 9 نفر از خبرگان به پرسشنامه ماتریسی پاسخ دادند. یافته های تحقیق نشان داد که در مجموع 86 شاخص در برندسازی ملی ورزش کشور وجود دارد که در 10 مفهوم دسته بندی می شود. همچنین یافتههای آزمون دیمتل فازی نشان داد ، به ترتیب اولویت پنج شاخص موفقیت بین المللی ورزشی، تبلیغات، سیاست خارجی و دیپلماسی ورزشی، گردشگری و دارایی ذاتی و تصویر برند در دسته شاخص های اثرگذار و پنج شاخص شرکت های معتبر ورزشی، کیفیت لیگهای ورزشی، سیاست گذاری فرهنگی ورزشی، تکنولوژی و فنآوری اطلاعات و فعالیت های خیرخواهانه و مسئولیت اجتماهی در دسته شاخصهای اثر پذیر قرار دارند. به طور کلی نتیجه گیری شد که کشور ایران دارای شاخصه های بارزی در زمینه برندسازی ملی ورزش است که با توجه به ذاتی بودن بیشتر این شاخص ها، کشور در وضعیت مناسبی برای برندسازی ملی ورزش کشور قرار دارد.
تأثیر 8 هفته تمرینات بازخوردی عصبی-عضلانی داخلی و خارجی بر تعادل و قدرت در دختران با ریسک آسیب زیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی اثر 8 هفته تمرینات بازخوردی عصبی -عضلانی داخلی و خارجی بر تعادل وقدرت در دختران بسکتبالیست کرمان با ریسک آسیب زیاد می باشد. 20 بسکتبالیست به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه بازخورد داخلی و بازخورد خارجی به مدت 8 هفته 3جلسه ای پروتکل تمرینی را اجرا کردند.تعادل پویا با دستگاه بایودکس و قدرت با دستگاه MMT ، در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون اندازه گیری شدند و از آزمون آماری تحلیل کوواریانس جهت تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد.نتایج تفاوت معناداری دربین دوگروه در تعادل کلی و تعادل داخلی/خارجی نشان داد (001/0p=). در میزان قدرت عضله کوادریسپس و همسترینگ بین دو گروه تمرینات بازخوردی خارجی و داخلی تفاوت معنا داری مشاهده شد (05/0≥P). همچنین نتایج آزمونt زوجی نشان داد که پیشرفت تعادل کلی، تعادل قدامی /خلفی و تعادل داخلی/خارجی در گروه بازخورد خارجی و داخلی نسبت به پیش آزمون معناداربود ( 002/ <0p). پیشرفت قدرت عضله کوادریسپس و همسترینگ در گروه بازخورد خارجی و بازخورد داخلی در پس آزمون نسبت به پیش آزمون معناداربود (001/0p=).تمرینات بازخوردی داخلی و خارجی عصبی-عضلانی یکی از شیوه های تمرینی مناسب جهت بهبود تعادل و قدرت عضلات زانو در دختران هست و تمرینات با بازخورد خارجی مؤثرتر از تمرینات با بازخورد داخلی بود.
تاثیر پویایی نرخ ارز و تکانه های سیاست پولی بر صادرات غیر نفتی کشورهای منتخب صادرکننده نفت: مطالعه موردی محصولات ورزشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نوآوری در مدیریت ورزشی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
125-141
حوزههای تخصصی:
صنعت ورزش و صادرات کالاهای ورزشی از موضوعات مطرح اقتصادی است و دامنه آن هر روز گسترده تر می شود. در عین حال، با توجه به این که هم نرخ ارز و پویایی های حاصل از ان و هم سیاست های پولی می تواند به عنوان عامل موثر بر توسعه صادرات غیر نفتی از جمله محصولات ورزشی در کشورهای صادر کننده نفت در نظر گرفته شود، در تحقیق حاضر به بررسی تاثیر پویایی نرخ ارز و تکانه های سیاست پولی بر صادرات محصولات ورزشی کشورهای منتخب صادر کننده نفت پرداخته می شود. جامعه آماری تحقیق حاضر نیز کشورهای صادر کننده نفت دارای بالاترین ارزش صادرات محصولات ورزشی طی دوره زمانی 2001 تا 2022 می باشد. بر همین اساس و با در نظر گرفتن قید دسترسی به داده های مورد نیاز تحقیق، 12 کشور صادر کننده نفت که دارای بالاترین درصد صادرات محصولات ورزشی بوده اند؛ از جمله الجزایر، اندونزی، اکوادور، عراق، ایران، لیبی، کویت، نیجریه، ونزوئلا، عربستان، آنگولا و امارات متحده عربی به عنوان نمونه نهایی تحقیق انتخاب شده اند. روش تجزیه و تحلیل داده ها مبتنی بر رویکرد رگرسیون پانل کوانتایل می باشد. یافته های تحقیق نشان داد شاخص پویایی نرخ ارز (EXRD) تأثیر مثبت بر صادرات محصولات ورزشی در کشورهای منتخب مورد بررسی داشته است به طوری که با افزایش یک درصدی در شاخص پویایی نرخ ارز و با فرض ثابت بودن سایر شرایط، شاخص صادرات محصولات ورزشی می تواند بین 001/0 تا 55/0 درصد افزایش یابد.دیگر یافته ها نشان داد که اثر تکانه سیاست پولی (MOP) بر صادرات محصولات ورزشی نیز مثبت بوده که میزان این اثر گذاری در محدوده 14/0 تا 92/0 قرار داشته و مشاهده می شود که با افزایش سطح صادرات محصولات ورزشی، میزان اثر گذاری تکانه های سیاست پولی افزایشی می باشد. بر همین اساس نتیجه گیری می شود که کشورهای دارای سطوح بالاتر درآمدهای نفتی باید بیشتر اثرگذاری نرخ ارز و تکانه های سیاست پولی بر سطح صادرات محصولات ورزشی را مد نظر داشته باشند.
شناخت عوامل اثرگذار بر گسترش اقتصاد زیرزمینی در صنعت ورزش (مطالعه فوتبال ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل اثرگذار بر گسترش اقتصاد زیرزمینی در فوتبال حرفه ای ایران بود.روش شناسی: روش پژوهش کیفی و از نوع تحلیل مضمون بود. جامعه آماری پژوهش تمامی افراد آگاه و درگیر در مباحث اقتصادی فوتبال بود که به روش نمونه گیری گلوله برفی(نوع خطی) انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با 12 نفر از صاحب نظران جمع آوری شد.یافته ها: نتایج تحلیل مضمون شامل ده مضمون اصلی گسترش دهنده اقتصاد زیرزمینی در فوتبال ایران شامل 1. نظام مند نبودن بازار شرط بندی 2. مستعد بودن فوتبال برای پول شویی 3. ضعف سیستم و فرهنگ مالیاتی در ورزش 4. ضعف قوانین و تشدید ممنوعیت ها 5. سیاست های معیوب اقتصادی 6. ناکارآمدی ساختاری- سازمانی در فوتبال 7. ضعف مدیریتی در فوتبال 8. دخالت دولت و رانت های دولتی 9. فساد و عدم اراده مبارزه با آن؛ و 10. کژ کارکردی نهادی بودند که در 4 بعد اصلی فرهنگی، حقوقی، سیاسی_اقتصادی و ساختاری_سازمانی قرار گرفتند. نتیجه گیری: برای کاهش اقتصاد زیرزمینی در صنعت ورزش و به خصوص فوتبال باید از نظام اداری و مدیریتی فوتبال سیاست زدایی شود و دخالت های دولت در این حوزه به حداقل رسد؛ همچنین ضمن توسعه فرهنگ مالیاتی، سیستم مالیات ستانی با توجه به ویژگی های خاص فوتبال تدوین گردد و با فراهم کردن بستر خصوصی سازی در فوتبال امکان رقابت آزاد ایجاد شود.
مقایسه دو روش کاهش تدریجی حجم تمرین پس از چهار هفته تمرین تخلیه گلیکوژنی بر عامل شبه رشدی-1 و استرسی مردان سالم غیرفعال
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر دو روش کاهش تدریجی حجم تمرین پس از چهار هفته تمرین تخلیه گلیکوژنی بر روی عامل رشدی و استرسی مردان سالم غیرفعال است. روش: تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان پسر سالم غیرفعال کارشناسی دانشگاه قم که واحد تربیت بدنی را أخذ کرده بودند، بوده که پس از فراخوان، تعداد 30 نفر دانشجوی پسر سالم که فعالیت بدنی منظم نداشتند، انتخاب شده و به طور تصادفی در سه گروه مورد مطالعه قرار گرفتند. گروه اول: کاهش 50% حجم تمرین (11 نفر)؛ گروه دوم: کاهش 75% حجم تمرین (11 نفر)؛ و گروه سوم کنترل (8 نفر). متعاقب چهار هفته تمرین تخلیه گلیکوژنی، یک هفته تعدیل تمرین اجرا گردید. نمونه های خونی در سه مرحله در ابتدای شروع دوره پروتکل تمرینی و ۴۸ ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی از سیاهرگ جلوی آرنج گرفته شد. برای ارزیابی غلظت سرمی IGF-1 و کراتین کیناز به ترتیب از تکنیک های الایزا و ایمونورادیومتری استفاده شد. جهت بررسی تفاوت های بین و درون گروهی از آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری های مکرر در سطح معناداری (05/0α =) استفاده گردید. یافته ها: تفاوت معنی داری پس از دوره کاهش حجم تمرین برای مقادیر IGF-1 سرمی و کراتین کیناز بین سه گروه مشاهده نشد. اما مقادیر IGF-1 بین مرحله پیش آزمون با مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی داری مشاهده گردید (05/0P<). نتیجه گیری: کاهش حجم تمرین یک هفته ای متعاقب چهار هفته تمرین تخلیه گلیکوژنی نمی تواند بر میزان IGF-I سرمی و کراتین کیناز مردان غیرفعال اثربخش باشد.
مقایسه دو روش کاهش تدریجی حجم تمرین پس از چهار هفته تمرین تخلیه گلیکوژنی بر میزان کورتیزول و CRP سرم مردان سالم غیر فعال
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از این تحقیق بررسی مقایسه دو روش کاهش تدریجی حجم تمرین پس از چهار هفته تمرین تخلیه گلیکوژنی بر روی عامل استرسی کورتیزول و پروتئین واکنشی-سی مردان سالم غیر فعال است. روش تحقیق: تعداد 30 نفر دانشجوی پسر سالم غیر فعال کارشناسی دانشگاه قم به صورت هدفمند انتخاب و بصورت تصادفی در سه گروه شامل: کاهش50 درصد حجم تمرین، کاهش 75 درصد حجم تمرین و کنترل قرار گرفتند. متعاقب چهار هفته تمرین تخلیه گلیکوژنی شامل دوی رفت و برگشتی به مدت 5/2 ساعت دو جلسه در هفته، یک هفته تعدیل تمرین اجرا گردید. نمونه خونی در سه مرحله، پیش از شروع تمرینات، قبل و بعد از تعدیل تمرین گرفته شد. جهت بررسی تفاوت درون گروهی از آزمون اندازه گیری های مکرر و برای بررسی تفاوت های بین گروهی از اختلاف عددی مقدار پیش آزمون - پس آزمون و پس آزمون - پیگیری و روش آماری MANOVA در سطح معنی داری (05/0=α) استفاده شد. یافته ها: نتایج بین گروهی تفاوت معنی داری برای مقادیر کورتیزول و پروتئین واکنشی- C نشان نداد. اما نتایج درون گروهی مقادیر کورتیزول در سه مرحله زمانی در گروه های 50 درصدکاهش حجم تمرین و 75 درصد معنی دار بود (03/0p= و02/0p=). نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی حاکی از تفاوت معنی داری فقط بین مرحله پیش آزمون و پیگیری در هر دو گروه بود (01/0p= و 03/0p=). نتیجه گیری: بنظر می رسد، تعدیل تمرین یک هفته ای متعاقب چهار هفته تمرین تخلیه گلیکوژنی نمی تواند بر میزان کورتیزول و پروتئین واکنشی-سی مردان غیرفعال اثر بخش باشد