پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین نگرش مذهبی و ویژگی های شخصیتی دانشجویان دانشگاه تهران در مقاطع تحصیلی مختلف انجام شد. این پژوهش بر روی 390 نفر از دانشجویان صورت گرفت، نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام و از پرسشنامه، برای جمع آوری داده ها استفاده گردید. داده ها با روش های آماری توصیفی و استنباطی (همبستگی رتبه ای اسپیرمن، تحلیل واریانس توسط جدول ANOVA و آزمون شفه) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که میزان نگرش دینی موجود در بین دختران دانشجو با میزان نگرش دینی موجود در بین پسران دانشجو متفاوت است. به سخنی دیگر، نگرش دینی دانشجویان دختر دانشگاه تهران از نگرش دینی دانشجویان پسر آن کمتر است. همچنین نوع نگرش دینی افراد تا حد زیادی نشان دهندة نوع شخصیتی آنان است، به عبارت دیگر افراد دارای اعتقادات قوی دینی، احساس ناامیدی و یأس نمی کنند و از عزت نفس بالاتری نسبت به افراد دارای اعتقادات ضعیف دینی، برخوردارند. از سوی دیگر با افزایش میزان تحصیلات فرد نگرش مذهبی کمتر می شود؛ با توجه به نتایج به دست آمده در این پژوهش، نگرش دینی در دانشجویان مقاطع پایین تر ‐ کاردانی و کارشناسی ‐ قوی تر از نگرش دینی در دانشجویان مقاطع بالاتر ‐ کارشناسی ارشد و دکترای تخصصی ‐ است.
هدف اصلی این پژوهش، بررسی و نقد مفهوم انتخاب گری آدمی در بستر اندیشه های هری فرانکفورت و چارلز تیلور بر مبنای نظریه اسلامی عمل است. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش تحلیل مفهومی و استنتاج بهره گرفته شد. فرانکفورت در تفکیک امیال آدمی معتقد است درحالی که امیال مرتبه اول، امیالی موجودند، امیال مرتبه دوم، حاصل موضعی هستند که آدمی نسبت به امیال مرتبه اول اتخاذ می کند. تیلور با پذیرش کلی این مدل مرتبه بندی شده، قائل به ضرورت اصلاح و بازنگری در این دیدگاه است. وی بر تأثیر مؤلفه زبان و اجتماع در ماهیت این امیال تأکید می کند. ارزیابی این دو دیدگاه از منظر نظریه اسلامی عمل، اشتراک ها و تفاوت-هایی را بین حالات سه گانه نفس آدمی با الگوی مرتبه بندی شده امیال آشکار می کند. این مقایسه که در چهار محور مختلف صورت می پذیرد، حاکی از آن است که از منظر نظریه اسلامی عمل، نقش ارزش های اجتماعی در امیال مرتبه دوم، نیازمند بازنگری است. سرانجام، بایسته هایی تربیتی برآمده از این بررسی در سه محور ""گسترش و تنوع بخشی به امیال مرتبه اول""، ""زمینه سازی برای تکوین امیال مرتبه دوم"" و ""تقویت ارتباط تأمل با عمل"" ارائه گردیدند.
از جمله قلمروهای معرفتی مربیان- فیلسوفان، حوزة تربیت اخلاقی است که به منزلة یک محور اساسی، در مبانی و اصول آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران نیز بر آن تأکید شده است. هدف از ارائة این مقاله بررسی تطبیقی دلالت های تربیت اخلاقی فارابی و لاک، سازگاری وجوه اشتراک آراء آنها با نظام آموزش و پرورش ایران و تقابل این سازگاری با مفهوم حقیقت نجات دهنده از منظر رورتی است. نگارندگان این مقاله درصددند با استفاده از روش های «توصیفی تحلیلی» و «استنتاجی»، ضمن تحلیل و مقایسة دیدگاه های فارابی و لاک دربارة تربیت اخلاقی، میزان سازگاری آراء آنها با مبانی تربیت در سند ملی آموزش و پرورش را بررسی کنند. سپس به مفهوم «حقیقت نجات دهندة» رورتی در مقابل آراء فارابی و لاک دربارة تربیت اخلاقی توجه شده است. در نهایت، این نتیجه به دست آمده است که میان مفهوم «حقیقت نجات دهندة» رورتی با دیدگاه فارابی و لاک و نیز هدف های نظام آموزش و پرورش کشور انطباقی وجود ندارد؛ زیرا رورتی رستگاری انسان را، که همان سعادت واقعی یا حقیقت نجات دهنده است، انکار می کند.
مفهوم و معنای واژه ی رشد در قصص قرآن کریم در ضمن نوزده آیه بیان شده است که می توان آن را از نظر موضوعی به سه بخش عمده تقسیم کرد: آیات متعلق به پیامبر گرامی اسلام(ص)وامت آن حضرت-که صفات و افعال راشدین را دارا هستند-، آیات متعلق به انبیای الهی مانند: ابراهیم، لوط، شعیب وموسی- علیهم السلام- وآیات مربوط به قصص مؤمنان که شامل: مؤمن آل فرعون، اصحاب کهف ومؤمنان انس وجن می گردد. در این پژوهش ابتدا آیات مربوط به رشد در قرآن کریم استخراج سپس براساس موضوع طبقه بندی گردیده است. درآیات مربوط به قصص انبیاء نیز ترتیب زمانی رعایت گردیده وبرای روشن شدن مفهوم آیات، از دیگر آیات قرآن نیز بهره گرفته شده است. پس از طبقه بندی به بررسی مفهوم ومعنا وکاربردهای گونه گون این واژه پرداخته شده است. استفاده از تفاسیر مختلف اهل سنت و شیعه در کنار یکدیگر موجب غنای این نوشتار گردیده است.