فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۹٬۲۷۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به ایجاد تحولی در دانشگاه ها احساس نیاز می شد. با وجود اجرای سیاست های متنوع، تاکنون این تحول در دانشگاه ها به وجود نیامده است و دانشگاه های کشور همان مسیر ترسیم شده جهانی را کم وبیش پیموده اند. گواه آن نیز رتبه بندی های جهانی است که به طور تلویحی نشان می دهند، نه تنها ساختار دانشگاه، بلکه فعالیت های علمی پژوهشی در آن نیز در راستای معیارهای جهانی است. در مقابل، بی تأثیر بودن دانشگاه ها در رفع مشکلات جامعه ایرادی است که حتی از طرف دانشگاهیان بر وضعیت فعلی دانشگاه وارد می شود؛ حتی برخی افراد از آن به بحران دانشگاه یاد می کنند. در این مقاله با استفاده از تعریف موسّع «علم» در فرهنگ اسلامی، که شامل علوم مدرن هم می شود، ایده «دانشگاه تربیت محور» را ارائه خواهیم کرد که می تواند دانشگاه های ما را، با توجه به شرایط کنونی آنها و با کمترین تغییرات در وضعیت فعلی شان، متحول کند. ایده دانشگاه تربیت محور بر مبنای نظریه های سامانه های پیچیده در این نوشتار معرفی می شود.
بررسی مبانی فلسفی آموزه های تربیتی وصیت نامه شهید حاج قاسم سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۳ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۶۷
213 - 239
حوزههای تخصصی:
وصیت نامه شهدا بدلیل معرفت باطنی آن ها مبتنی بر مبانی فلسفی عمیقی است. هدف این مقاله کشف مبانی فلسفی آموزه های تربیتی مندرج در وصیت نامه شهید حاج قاسم سلیمانی جهت ارائه راهکارهای تربیتی است. پژوهش حاضر بنیادی و روش مطالعه از نوع توصیفی و تحلیلی می باشد. بیان مبانی فلسفی آموزه های تربیتی و سیره عملی شهید سلیمانی در کشف اصول تربیتی شاخص و مقابله با تغییرات فرهنگی و شناختی موجود در جامعه ضرورت دارد. یافته های تحقیق نشان می دهد در وصیت نامه شهید سلیمانی به لحاظ هستی شناسی، خداوند مبدأ هستی، یگانه رب موجودات و صرفا وجود او مستقل است و انسان هم چون سایر موجودات، عین فقر و نیاز مطلق به خداوند است. انسان با توجه به فطرت خداجو و اراده خویش و با عنایت به نعمت های الهی، قادر به کسب کرامتی است که با آن می تواند مصداقی از اسوه های الهی در مسیر تعالی و رشد سایر انسان ها قرار گیرد. مسأله معرفت یقینی شهید، نقش امید، و عوامل معرفت بخشی چون گریه بر اهل بیت پیامبر(ص) از مهم ترین مبانی معرفت شناختی آموزه های تربیتی وصیت نامه اوست. توجه ایشان به مسأله حیات طیبه و ارزش های اخلاقی ازجمله مبانی ارزش شناختی تربیت در وصیت نامه ایشان است.
روش ها و موانع پرورش انسان فرهیخته اخلاقی از نگاه استادان دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
29 - 51
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش پیش رو تبیین روش های آموزش افراد فرهیخته اخلاقی و شناسایی موانع در دستیابی به پرورش این نوع از افراد از نگاه استادان دانشگاه بود. به اقتضای هدف پژوهش از پارادایم تفسیری با رویکرد کیفی و دو روش پژوهش اسنادی - کتابخانه ای و تحلیل مفهوم از نوع تفسیر مفهوم بهره برده شد. میدان پژوهش شامل استادان دانشگاه فرهنگیان استان کردستان بود که با روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور و با درجه اشباع یافتگی به تعداد یازده نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته محقق ساخته بود. فرایند مصاحبه تا دستیابی به اشباع در داده ها ادامه یافت. یافته های پژوهش در دو بخش «روش های پرورش افراد فرهیخته» و «موانع موجود» ارائه شد. بخش روش های پرورش افراد فرهیخته در دو قسمت: «مهارت های موردنیاز» و «روش های آموزش افراد فرهیخته» ارائه شد. بخش موانع نیز در دو قسمت: «موانع حوزه آموزش و تربیت» و «مسائل اخلاقی و اجتماعی» ارائه شد. نتایج نشان داد برای پرورش افراد فرهیخته، آموزش های کنونی ناکافی هستند. این امر مستلزم آموزش مهارت ها و اصول بنیادین مبتنی بر شرایط حال است؛ آموزش هایی که افراد را از حالت انفعال به شکل کنشگران فعال دربیاورد. آموزش در راستای فرهیختگی باید چندبعدی و تأکید بیشتر بر سوق دادن افراد بر یادگیری درونی، تأمل در خود و مهارت محور باشد. موانع نیز متنوع و چندبعدی اند و به طورکلی هرآنچه در آموزش، مانع تفکر افراد و اختیار افراد باشد، مانعی برای تربیت و آموزش است.
بررسی انواع تلاقی حکم عقل عملی با سایر ادله با تاکید بر نظر شهید صدر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
29 - 50
حوزههای تخصصی:
به رغم اهمیت عقل عملی در بسیاری از علوم اسلامی، جایگاه حکم عقل عملی در عرض دیگر ادله کم تر مورد توجه و تحقیق قرار گرفته است. در این مقاله، پس از معرفی مبانی مؤثر در جایگاه سنجی یک حکم عقلی در برابر دیگر ادله، با تأکید بر مبانی شهید صدر، صُور مختلف تلاقی یک حکم عقلی با دیگر ادله بررسی شده است. تلاقی حکم عقل با دلیل دیگر هشت صورت، حاصل از سه ملاک تقسیم (نوع دلیل، همسویی یا تنافی، در مقام جعل یا در مقام امتثال بودن تلاقی) قابل فرض است. تنافی دو حکم عقلی در مقام جعل قابل تصور نیست و در تنافی حکم عقل در مقام امتثال با هر نوع دلیل دیگر، باید طبق قواعد باب تزاحم رفتار شود. در صورت تلاقی دو حکم مثبت عقلی یا حکم عقلی با حکمی نقلی، آن حکم تقویت می شود. در صورت تنافی حکم عقل و نقل در مقام جعل، ضروری است احتمال قرینیت حکم عقل برای نقل و ارشادی بودن دلیل نقلی مورد توجه قرار گیرد. تنافی غیر بدوی حکم عقل با دلیلی دیگر در مقام جعل هیچ گاه اتفاق نمی افتد و خود عقل عملی می پذیرد که حکم نقل مقدم خواهد شد.
معنا و ابعاد اخلاقیِ سپاسگزاری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۸ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
5 - 26
حوزههای تخصصی:
سپاسگزاری را به عنوان یک احساس اخلاقی تعریف می کنند زیرا عمدتاً این احساس، محرک و نیز ناشی از رفتاری است که نشانگر دغدغه و و نگرانی از بهروزی و رفاه حال دیگری باشد. از همین روی سپاسگزاری به عنوان یک احساس اخلاقی در شمار احساسات دگرستایشگرانه قرار می گیرد. با اینکه تعریف سپاسگزاری و تحلیل آن در نگاه نخست بسیار ساده به نظر می رسد اما در نوشتار پیش رو چهار چالش اساسی بر سر راه تعریف رایج از آن مطرح و مورد واکاوی قرار گرفته است. این چهار چالش، حول مسئله دیگری، اراده، خیرخواهی و سودرسانی می چرخد. اینکه محرک احساس سپاسگزاری الزاماً باید پاسخی به رفتارهای تطوّعی و فراتز وظیفه باشد یا خیر، در همین راستا مورد بحث قرار گرفته است. ادبیات بحث سپاسگزاری بر مبنای دو رهیافت سپاسگزاری دوجزئی و سپاسگزاری سه جزئی شکل گرفته است. ما گاهی خویشتن را در برابر خدا یا هستی یا طبیعت یا یک اندیشه یا مفهوم انتزاعی دیده و خود را ملزم به سپاسگزاری می بینیم. به تازگی و گاهی اوقات این پدیده سپاسگزاری وجودی نامیده می شود. یعنی سپاس از زندگی یا وجود به مثابه یک کل، در مقابل سپاسگزاری از یک فایده مشخص یا فردی خاص.
تحلیل تشکیکی ارزش های اخلاقی در نظام اخلاق اسلامی، با تأکید بر انواع هدایت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
51 - 70
حوزههای تخصصی:
تحلیل «ارزش های اخلاقی» از مهم ترین مسایل فلسفه اخلاق بوده که نقش تعیین کننده ای در مطالعات اخلاقی دارد؛ مسئله ای مکتب ساز که در زمره مهم ترین عامل تمایز و شکل گیری مکاتب مختلف اخلاقی قلمداد می شود. در این مقاله برای تحلیل دقیق «ارزش های اخلاقی»، به استخراج انواع تشکیک ارزش های اخلاقی و نقش آن در نظام سازی ارزش ها پرداخته شده است؛ بدین منظور با روش توصیفی و تحلیلی و با بهره گیری از متون دینی، دو گونه نظام تشکیکی، به صورت زیر ارائه شده است: تشکیک مبتنی بر درجه معرفت و بینش افراد که بر اساس انواع هدایت های فطری، تشریعی و تشویقی، سه ساحت مختلف برای ارزش گذاری های اخلاقی تلقی می شود.تشکیک مبتنی بر انواع فضایل و رذایل در زیست اخلاقی بر اساس قول مختار، مهم ترین شاخص در ارزش گذاری های اخلاقی، درجه معرفت و بینش افراد بوده و بدون توجه به این عنصر نمی توان به نظام ارزش های اخلاقی دست یافت.
طراحی الگوی اخلاق حرفه ای حسابداری با تأکید بر اندیشه فیلسوفان منتخب مسلمان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۸ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
117 - 146
حوزههای تخصصی:
اخلاق حرفه ای در حسابداری یکی از پایه های اصلی شفافیت مالی، اعتماد اجتماعی و پیشگیری از فساد به شمار می آید. با توجه به چالش هایی همچون تضاد منافع، تحریف اطلاعات، نیاز به الگویی جامع در این حوزه بیش از پیش احساس می شود. پژوهش حاضر با هدف ارائه الگویی نوین از اخلاق حرفه ای در حسابداری، به بازخوانی دیدگاه های سه فیلسوف برجسته اسلامی (خواجه نصیرالدین طوسی، علامه طباطبایی و شهید مطهری) پرداخته است. با استفاده از روش تحلیل محتوا و پس از بررسی ۱,۴۱۳ مقاله در سه حوزه فلسفه و کلام، علوم تربیتی و اخلاق، در نهایت، ۵۶ مقاله مرتبط برای استخراج مبانی نظری انتخاب شد. یافته ها نشان می دهد الگوی پیشنهادی صرفاً به بعد فنی حسابداری محدود نبوده و بر اصولی چون صداقت، عدالت، شفافیت، مسئولیت پذیری و امانت داری تأکید دارد. این الگو حسابداری را فراتر از یک فعالیت حرفه ای، به مثابه تعهدی انسانی، اجتماعی و اخلاقی معرفی می کند که می تواند با تقویت اعتماد عمومی، ارتقای شفافیت سازمانی و پیشگیری از فساد، بنیانی پایدار برای نظام های مالی سالم در جوامع فراهم آورد.
مزیّت سنجی «رویکرد اجتهادی» به مثابه روش تحقیق در اخلاق اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۸ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
27 - 48
حوزههای تخصصی:
به کارگیری «روش اجتهادی» در دانش اخلاق در قالب های متعددی از سوی پژوهشگران پیشنهاد شده است، اما به دلیل ناشناخته بودن یا تشکیک در کارایی این روش علمی در اخلاق، این روش هنوز به رویکرد غالب در این دانش تبدیل نشده است. هدف این تحقیق، شناسایی ظرفیت و مزیت های روش اجتهادی در اخلاق اسلامی برای «نظریه پردازی» و «مدیریت دانش» (به عنوان یکی از سیاست های کلی ابلاغی مقام معظم رهبری مد ظله العالی) است. پس از تبیین چیستی «اخلاق» و «روش اجتهادی در اخلاق»، با بهره گیری از روش توصیفی و استنباطی، مشخص شد که روش اجتهادی در اخلاق، «هم آهنگ با قرآن و سنت»، «جامع نگر و عمیق»، «معتبر و دارای حجیّت شرعی»، «سازگار با فقه و حقوق»، «اصیل و منعطف»، «دارای ظرفیت حل تعارض»، «عقل محور»، «تعیین کننده در مطالعات بنیادین» و «ارتقادهنده اخلاق با معیارهای الهی» است. از یافته های تحقیق این نتیجه به دست آمد که «روش اجتهادی در اخلاق اسلامی» می تواند به عنوان «روش معیار» در مطالعات اخلاق اسلامی مورد توجه قرار گیرد و ایده مدیریت کلان دانش را از مسیر مدیریت روش آن میسّر سازد.
ارتباط مربی و متربی با رویکرد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۲
39 - 58
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: ارتباط نقش مهمی در زندگی انسان ها دارد. آدمی از طریق پیام های کلامی و غیرکلامی که از محیط دریافت می کند، نظام فکری، عاطفی و رفتار های خود را شکل می دهد. این امر در ارتباط مربی و متربی نیز مطرح است، تا جایی که مربی می تواند الگودهنده و هدایت کننده مسیر زندگی و سعادت متربیان باشد. رابطه مربی و متربی در مراکز علمی محدود به انتقال مفاهیم و دانش نیست، بلکه در کنار مسائل علمی و اطلاعاتی، متربیان با شخصیت و صفات و ویژگی های رفتاری مربی همانندسازی می کنند. رابطه مثبت معلم و شاگرد حمایت اجتماعی مهمی تلقی می گردد که می تواند متربی را در برخورد با مسائل مختلف یاری رساند. در فرایند آموزشی نیز ارتباط میان معلم و شاگرد از اهمیت بسیاری برخوردار است. رابطه مربی و متربی، رابطه اساسی توأم با شناخت یکدیگر است. مهم ترین هدف از برقراری چنین ارتباطی ایجاد تغییر، هدایت و تربیت جنبه های مختلف شناختی، عاطفی و رفتاری متربیان است. مربی که وظیفه تربیت و هدایت متربیان را برعهده دارد، نقش مهمی در برقراری و حفظ ارتباط دارد. وی می کوشد تا از راه های مختلف با متربیان ارتباط بیشتر و موثرتری برقرار نماید تا بتواند در آنان تغییرات مطلوبی ایجاد نماید و توانایی ها و استعدادهای آنان را شکوفا سازد. هدف اصلی از این پژوهش بررسی ارتباط مربی و متربی با رویکرد اسلامی است. در جهت تحقق اصلی پژوهش، اهداف جزیی زیر بررسی می شوند: 1. رویکردها و الگوهای ارتباط مربی و متربی؛ 2. ابعاد و مؤلفه های ارتباط مربی و متربی در رویکردها و الگوهای یادشده؛ 3. ابعاد و مؤلفه های ارتباط مربی و متربی با رویکرد اسلامی. روش: روش این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی و استنتاجی است. در این روش، ابتدا تمام شرایط و روابط توصیف و تشریح می شود و سپس داده ها مورد تحلیل قرار گرفته، استنتاجاتی از آن به عمل می آید. جمع آوری مطالب موجود اسنادی است که در آن، نخست، داده های مورد نیاز از منابع معتبر جمع آوری شده اند و پس از آن، مطالب مورد نظر براساس پرسش ها استخراج گردیده و مورد تحلیل و استنباط قرار گرفته اند. در پاسخ به پرسش اول و دوم، با استفاده از منابع مرتبط با الگوهای ارتباط مربی و متربی، مطالب مورد نظر بیشتر مورد توصیف قرار گرفته اند، ولی در پاسخ به پرسش سوم، افزون بر این، از روش تحلیلی و استنتاجی نیز استفاده شده است تا ضمن تفسیر و تحلیل آموزه های اسلامی موجود درباره علم و دانش و مربی و متربی، رویکرد اسلامی ارتباط مربی و متربی و ابعاد و مؤلفه های آن به صورت ضمنی استنتاج شود. ازاین رو، منابع اطلاعاتی این پژوهش شامل اسناد و مدارک مرتبط با موضوع و منابع دینی است که طیف گسترده ای از کتاب ها، پژوهش ها و مقالات را در بردارد. نتایج: مسئولیت پذیری و مواجهه عادلانه با متربی محورهای اصلی رویکرد اسلامی را تشکیل می دهد. در مقایسه با الگوی ارتباطی لیری که بر محور سلطه گری در برابر سلطه پذیری و هم کاری در برابر مخالفت جویی می چرخد، در رویکرد اسلامی بر مسئولیت پذیری در برابر مسامحه کاری و مواجهه عادلانه در برابر رفتار تبعیض آمیز تأکید می شود. ازاین رو، دغدغه اصلی مربی مسئولیت پذیری و رفتار عادلانه وی با متربی است. همچنین، مؤلفه هایی نیز در رویکرد اسلامی وجود دارد که در برابر هشت نوع رفتار مربی شامل رهبری، کمک کننده و دوستانه، درک کننده و دوستانه، مبتنی بر دادن آزادی و مسئولیت، نامطمئن، ناراضی، سرزنش کننده و رفتار جدی در کلاس در مدل رفتاری تعامل بین فردی وابلز و همکاران قرار دارد. همچنانکه در مدل رفتاری وابلز و همکاران برخی مؤلفه ها مثبت و برخی دیگر منفی اند، در رویکرد اسلامی نیز این دو نوع دسته بندی مطرح است. افزون بر این، مؤلفه رهبری، حمایت کننده، درک کننده و اعطای آزادی و مسئولیت، در هر دو نوع رویکرد مشترک اند. بااین همه، در رویکرد اسلامی، مؤلفه های مثبتی چون توجه به توان و نیاز متربی و رفتار محبت آمیز و نیز مؤلفه های منفی مانند عدم توجه به عواطف و شخصیت متربی، عدم توجه به نیازهای مادی و معنوی، عدم مراقبت و نظارت و رفتار توهین آمیز، وجود دارند که در مدل رفتاری وابلز و همکاران به چشم نمی خورد. در برابر، در مدل رفتاری وابلز و همکاران بر مؤلفه های منفی همچون رفتار نامطمئن، ناراضی، سرزنش کننده و رفتار جدی در کلاس تأکید می شود. بحث و نتیجه گیری: در رویکرد اسلامی، مربی به گونه ای با متربی برخورد می کند که در چارچوب رفتار مسئولانه و عادلانه و توجه به نیازهای آنان و توان شان، به رهبری آنان می پردازد و رفتار یاری کننده و درک کننده و محبت آمیز از خود نشان می دهد. همچنین، وی از تسامح و بی تفاوتی دوری می جوید و نسبت به نیازها و عواطف شان بی توجه نیست و رفتار توهین آمیز از خود نشان نمی دهد. افزون بر این، مربی رابطه مستحکمی با آنان برقرار می کند و نقش محبتی، حمایتی و مراقبتی، آموزشی، تادیبی، انضباطی دارد. در این رویکرد، مربی از هیچ نوع راهنمایی به متربی خویش دریغ نمی کند، خیر و سعادت آنان را می خواهد و به آنان احترام می گذارد و در تکریم شخصیت آنان می کوشد و آنان را وادار به عصیان در برابر مربیان نمی کند. توان متربی یکی از محورهای مهم الگوی ارتباطی بین مربی و متربی به شمار می رود، چراکه چنانچه مربی بیش ازحد از متربی انتظار داشته باشد، متربی به علت عدم توانایی در انجام آن انزوا و گوشه گیری را در پیش گرفته و به آسیب های اجتماعی و روانی دچار خواهد شد. همچنین، مربی مسئولیت پذیر باید به نیازهای متربیان اعم از جسمانی، روانی، ذهنی، اجتماعی و معنوی متربی توجه نماید و زمینه های تربیتی را به گونه ای فراهم آورد که این نوع نیازها برآورده شود تا وی به عنوان یک فرد جامع پرورش یابد. افزون بر این، رعایت عدالت و انصاف یکی دیگر از محورهای اصلی ارتباط مربی و متربی است. متربیان مواجهه مربی با همنوعان خود را می سنجند؛ اگر رفتار مربی را عادلانه یا تبعیض آمیز ببینند، آن را می آموزند و همان رفتار را در مواجهه با دیگران بکار می گیرند. افزون بر محورهای اصلی ارتباط مربی و متربی که مورد بررسی قرار گرفت، مؤلفه هایی نیز در این رویکرد قرار دارند که مؤلفه رهبری، رفتار یاری کننده و درک کننده، رفتار مبتنی بر اعطای مسئولیت و آزادی، رفتار محبت آمیز و ایجاد انگیزه، از مهمترین مؤلفه های مطلوب به شمار می روند. در مقابل مربی مسئولیت پذیر از رفتار تبعیض آمیز، توهین و تحقیر و عدم توجه به نیازهای متربی پرهیز می کند، به عواطف و شخصیت متربی خود احترام می گذارد و در تمام روند تعلیم وتربیت از متربی خویش مراقبت و نظارت به عمل می آورد تا مبادا دچار لغزش و غفلت گردیده و دچار انحراف گردد.
سیره پیشوایان در تربیت اخلاقی فرزندان هفت تا پانزده ساله(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۹)
104 - 136
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی سیره پیشوایان برای تربیت اخلاقی فرزندان 7 تا 15 سال صورت گرفته و به همین منظور، متون اسلامی (به ویژه متون روایی) با روش توصیفی تحلیلی و مبتنی بر رویکرد کاربردی بررسی شد. گردآوری و تحلیل روایات ناظر به این موضوع در سیره پیشوایان نشان می دهد که این دوره از بازه زمانی، منطبق با دومین مرحله از نظام تربیتی فرزندان یعنی مرحله آموزش است، تا خلق و خوی پسندیده را فرا گرفته و از کژی های خُلقی و رفتاری دوری گزینند. سیره پیشوایان برای تربیت اخلاقی فرزندان 7 تا 15 سال، شامل طیف متنوعی از روایات با آموزه های ارزنده است که برنامه ای جامع فراروی مربیان قرار می دهد. بر این اساس، لازمه دستیابی به تربیت اخلاقی این طیف از فرزندان، به ویژه قشر نوجوان، رعایت بایسته هایی اخلاقی است که مهمترین آنها، مدارا در آموزش تکالیف دینی به ویژه نماز است. همچنین تشویقِ متناسب و تنبیه سازنده همراه با اندرزِ به اندازه و راهنمایی به جا و پرهیز از سرزنش نزد دیگران و غفلت آگاهانه از خطاهای کوچک و ناخواسته آنان، نقش بسزایی در بهبود و توسعه رفتار مناسب ایشان خواهد داشت. افزون بر این، هم بازی شدن با آنان، همراه با محبت و احترام و خوش قولی، موجب هم زبانی با ایشان گشته و ارائه الگوهای مناسب، راهنمایی در انتخاب دوستان خوب و پاسخ درست و ساده به پرسش های دینی، آنان را در فراگیری و کشف آیین درست زندگی یاری خواهد رساند.
بررسی تأثیر جهت گیری های اخلاقی- باوری مشتریان بر روی ترجیحات آن ها نسبت به اخذ تسهیلات (تحلیل تجربی در بانک داری ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
171 - 195
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش عبارت است از بررسی تاثیر جهت گیری های اخلاقی-باوری مشتریان بر روی ترجیحات آن ها نسبت به اخذ تسهیلات (تحلیل تجربی در بانک داری ایران). در این پژوهش تأکید بر تسهیلات قرض الحسنه است. در واقع روح حاکم بر قرض الحسنه بیش از آنکه متاثر از مسایل اقتصادی باشد متاثر از مسایل اخلاقی است. به عبارت دیگر می توان گفت قرض الحسنه یک عمل اخلاقی است که دارای تاثیرات اقتصادی و فردی اجتماعی و نیز اخروی می باشد. این پژوهش کاربردی و از نوع کمی می باشد. جامعه آماری این پژوهش تمام افرادی هستند که حداقل یکبار تسهیلات بانکی دریافت نموده اند و تعداد نمونه آماری در این پژوهش 441 نفر می باشد. در این پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته بعد از تایید روایی و پایایی استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از تکنیکِ رگرسیون لُجستیک در این پژوهش استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که اولا؛ آگاهی و ادراک از ربا با جهت گیری های اخلاقی-باوری ارتباط معناداری دارد. ثانیا؛ بین متغیرهای اخلاقی - باوری، آگاهی و درک صحیح ربا، اعتماد به بانک و اعتبار بانک با ترجیح مشتریان برای اخذ تسهیلات قرض الحسنه بانکی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. ثالثا؛ متغیرهای جنسیت، شغل و تحصیلات رابطه مثبت و معناداری با ادارک از ربا دارد. بر این اساس می توان این طور نتیجه گیری کرد که مشتریان بانکی با آگاهی نسبت به ربا و مسائل اخلاقی- باوری نسبت به اخذ تسهیلات قرض الحسنه و غیر قرض الحسنه و دریافت تسهیلات بانکی اقدام می کنند.
بررسی مؤلفه های ناتورالیسم در رمان توپ غلامحسین ساعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
41 - 59
حوزههای تخصصی:
مکتب ادبی ناتورالیسم در اواخر قرن نوزدهم در فرانسه به کوشش امیل زولا پایه گذاری شد. این مکتب رفتار و افکار انسان را برخاسته از تمایلات طبیعی و غرایز درونی می داند و بر جنبه های وراثتی، محیطی، لحظه ای و تماشای زندگی انسان به دوراز آرمان گرایی تأکید می کند. ناتورالیسم از طریق ترجمه وارد ادبیات ایران شد و بر برخی از نویسندگان معاصر ایران ازجمله غلامحسین ساعدی تأثیر گذاشت. هدف اصلی این مقاله بررسی مؤلفه های ناتورالیسم در رمان «توپ»غلامحسین ساعدی است و روش تحقیق به صورت توصیفی – تحلیلی می باشد. نتایج حاکی از آن بود که از بین مؤلفه های ناتورالیسم، توجه به علم فیزیولوژی، شکستن حرمت کاذب کلمات، به تصویر کشیدن فقر و پلیدی، استفاده از زبان محاوره، بررسی انسان به منزله حیوان و توجه به جزئیات در رمان توپ بسامد بالایی دارد. دلایلی مانند سبک نویسنده و فضای سیاسی و اجتماعی حاکم بر دهه 30 و 40 از علل اساسی بسامد این مؤلفه ها به شمار می رود.
بنیان گذاری اخلاق بر اساس امر الهی در اندیشه خواجه عبدالله انصاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
137 - 160
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی جایگاه امر الهی (شریعت) به عنوان بنیان برای شکل گیری اخلاق در آثار خواجه عبدالله انصاری پرداخته شده است. با توجه به اهمیت و ضرورت مسئله، اخلاق در زندگی فردی و اجتماعی افراد از جمله موضوعات کلیدی در عرفان اسلامی است و فهم صحیح آن می تواند به تقویت سلوک عرفانی کمک کند. سوال اصلی این پژوهش این است که چگونه خواجه عبدالله انصاری به ارتباط میان شریعت و اخلاق پرداخته و این ارتباط چه تأثیری بر سلوک عرفانی دارد؟ برای پاسخ به این سوال، از روش تحلیل متن و تبیین مفاهیم عرفانی در آثار خواجه استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که خواجه عبدالله انصاری به سه عنصر اصلی علم به شریعت، جود در بذل معروف و صبر برای دستیابی به حسن خلق تأکید دارد و بر این باور است که تنها با درک صحیح از شریعت و اعمال نیک می توان به حقیقت الهی نزدیک شد. همچنین، او مفاهیم معرفت حق، تطهیر فکر و حسن سلوک را به عنوان پایه های سلوک عرفانی معرفی می کند. در نهایت، این پژوهش نشان می دهد که عمل به احکام شریعت و اخلاق نیکو نه تنها در سلوک فردی مؤثر است بلکه به تحقق جامعه ای سالم و متعالی نیز منجر می شود.
حکمت عملى (به مثابه اخلاق) و حقوق عمومى در اندیشه جان راولز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
211 - 241
حوزههای تخصصی:
جان راولز در صدد حل مشکلات اساسی جامعه است، عقلى که او بر آن تکیه کرد، عقل عملی (یا حکمت عملی) است. بنابراین تغییری که در اندیشه او رخ داد، تغییر در حکمت عملی، نه عقل نظری است. از آنجایی که موضوع اصلی کار جان راولز عدالت توزیعی است، و مورد اخیر موضوع نهادهای عمومی تشکیل دهنده حقوق عمومی است، بنابراین هر تغییری در این موضوع (عدالت توزیعی) تغییری در مفهوم حقوق عمومی تلقی می شود. این مقاله بر اساس این تغییر، بنابر روش تحقیق توصیفی – تحلیلی، به شناسایی حکمت عملى اخلاقى و حقوق عمومى در اندیشه جان راولز مى پردازد. از جمله مهمترین یافته هاى پژوهش، این است که موضوع اساسى مشروع فکری راولز عدالت است و روش او در این پروژه عقل عملى اخلاقى است؛ مضمون عقلى عملى راولز از عناصر متعلق به گذشته و حال و آینده تشکیل مى شود.
تحلیل کیفی کمی آسیب های ارتباط گیری بانوان مبلغ و میزان گستردگی آن( با رویکرد اخلاق تبلیغ دین)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۹)
168 - 211
حوزههای تخصصی:
بانوان مبلغ، تاثیر قابل توجهی بر اصلاح سبک زندگی و عقاید خانواده های مسلمان، به ویژه دختران و زنان جامعه اسلامی دارند. یکی از انتقاداتی که در فضای حقیقی و مجازی در این خصوص مطرح است، مربوط به اخلاق ارتباط گیری بانوان مبلغ در طول فعالیت های تبلیغی است که گاه نسبت برخی آسیب های رفتاری به آنان داده می شود. نظر به اهمیت جایگاه اخلاق تبلیغ بانوان مبلغ، بررسی این انتقادات و چیستی آسیب های مطرح و اندازه گیری فراوانی آن ها، ضروری است. پژوهش حاضر با روش تلفیقی کیفی- کمی، به این مسئله پرداخته است؛در مرحله اول در فاز کیفی، آسیب ها شناسایی شده ودر مرحله دوم در فاز کمی، میزان گستردگی آن در عرصه تبلیغ بانوان مبلغ، مورد ارزیابی قرار گرفته است. یافته ها بیانگر آن است که هر چند در اخلاق ارتباط گیری بانوان بر پایه شواهد مبتنی بر تجربه مبلغان، آسیب هایی در ارتباط با مستمعان، همکاران و آقایان، مطرح است اما گستردگی آن با آزمون های اماری تأیید نمی شود.
مؤلفه های هوش هیجانی در سبک زندگی شهید حاج قاسم سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تربیت در معنای اصیل خود، ایجاد بستر و زمینه برای شکوفایی استعدادهای بالقوه فرد، به منظور رشد و تکامل او در جهت نیل به اهداف مطلوب است تا با تحول بینش، نگرش و کنش ها، فرد در جهت اهداف تعیین شده، حرکت کند. تربیت اسلامی، تربیت مطلوبی است که از جزئی ترین مسائل زندگی تا مسائل عمده آن را در بر می گیرد و کل شخصیت انسان را پوشش می دهد، زیرا تربیت اسلامی به معنای متخلق شدن به اخلاق الهی است. هدف این پژوهش واکاوی و شناسایی ویژگی های الگوی تربیت اسلامی مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی براساس مؤلفه های هوش هیجان است. این پژوهش از نظر روش گردآوری داده ها و طرح تحقیق، پژوهشی کیفی با طرح تحلیل محتوا است، زیرا داده های کیفی این پژوهش از کتاب ها، سخنرانی ها، گزارش ها و مقالات مرتبط با سردار حاج قاسم سلیمانی است. یافته های پژوهش نشان می دهد از میان مؤلفه های هوش هیجانی، به ترتیب هوش میان فردی، سازگاری، درون فردی، خلق عمومی و مدیریت تنیده در زندگی سردار سلیمانی مطرح بود و در ادامه مصادیقی از هوش هیجانی در زندگی سردار حاج قاسم سلیمانی به عنوان الگوی تربیت اسلامی بیان شد.
نظریه اخلاق سیاسی امام خمینی(ره): ثبات یا چرخش های سه گانه؟(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسئله مقاله حاضر این است که آیا امام خمینی(ره) به عنوان یک حاکم اسلامی همیشه قائل به اخلاق اسلامی بود یا نظریه اخلاقی ایشان بعد از انقلاب و برقراری حکومت اسلامی به مقتضای زمان دچار چرخش شد و ایشان بعد از قائل بودن به «اخلاق فضیلت» و «اخلاق دینی»، به «وظیفه گرایی» و «اخلاق نیمه دینی» و در نهایت، به «نتیجه گرایی» و «اخلاق سکولار» متمایل گشت؟ این نوشتار با استفاده از روش «تاریخی و تحلیلی» به این نتیجه رسیده که اولاً مدافعان نظریه «چرخش های سه گانه نظریه اخلاق سیاسی امام خمینی(ره)» دچار خبط تاریخی بزرگی شده اند؛ ثانیاً جملات شاهد گرفته شده از سخنان امام راحل(ره) لزوماً به معنای گرایش ایشان به فضیلت گرایی، وظیفه گرایی و نتیجه گرایی نیست؛ ثالثاً هیچ کدام از نظریه های سه گانه مزبور تهافتی با اخلاق دینی ندارد، بلکه ممکن است از یک سو، هریک از نظریه های اخلاق هنجاری را بپذیریم و از سوی دیگر هم قائل به اخلاق دینی یا اخلاق عرفی گرا (سکولار) باشیم.
مولفه های کمال انسانی در خطبه متقین امیرالمومنین در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
123 - 136
حوزههای تخصصی:
هدف از این نوشتار تعیین مولفه ها و شاخصه های کمال انسانی از منظر امیرمومنان در کتاب عظیم نهج البلاغه می باشد و حضرت در خطبه متقین (پارسایان) که به خطبه همام نیز معروف است، مولفه هایی همچون اطاعت از پروردگار متعال، راستگویی، صداقت، میانه روی، فروتنی، بستن چشم از حرام، وقف خود برای علم سودمند، عظمت خالق، خوف از تلاش، کم توقع بودن، زهد و عبادت، همچنین استقامت و دینداری، دور اندیشی در سختی ها، روزی حلال و انجام اعمال صالح را جزو صفات کمال انسانی وضعیت پارسایان می شمارد. در این مقاله کوشیده ایم مراحل سیر انسان به سوی کمالات انسانی را از منظر امیر مومنان در خطبه متقین بیان نماییم.
نقش دانشمندان لاهیجان بر گسترش فرهنگ و تمدن اسلامی در دوران صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
267 - 290
حوزههای تخصصی:
لاهیجان در این دوره، یکی از ادوار درخشان خود را سپری ودانشمندان لاهیجانی در عصر صفوی از فضای مستعد این دوران بهره بردند، بالیدند و توانستند تأثیرات مهمی در حوزه های علمی مختلفی بر فرهنگ و تمدن اسلامی عصر صفوی بگذارند. نتایج ویافته های این تحقیق نشان می دهد در بین علوم با توجه به افق اندیشه و جهان بینی غالب شیعی در عصر صفوی بسیاری از دانشمندان لاهیجان در علم کلام رشد نموده و تبحر داشته اند. حتی برخی از این مشاهیر زمانی که طبیب یا سیاستمدار و حتی شاعر بودند در کنار تخصص خود به مباحث کلامی تعلق خاطر داشته و در این زمینه آثار قابل توجهی از خود به جای نهاده بودند.برخی از این بزرگان حتی در عالم سیاست هم دستی مستقیم در امور داشته اند. به لحاظ سیاسی وضعیت لاهیجان عصر صفوی زمینه های اصلی پرورش چهره های فرهنگی، علمی، دینی و غیره را ممکن وزمینه مساعدی برای رشد و ارتقای علمی این دیار و دانشمندانش را فراهم ساخت. حوزه هایی همچون فقه، منطق، فلسفه و کلام در میان علوم الهیاتی، حوزه هایی مانند دانش طب، نجوم و ریاضیات و نیز دانش سیاست و البته شعر و ادبیات از زمره مهم ترین بسترهای فرهنگی و تمدنی ای بودند که دانشمندان لاهیجی در این دوران در افق آن بالیدند و نامشان در ایران پرآوازه گردید.
روش ارائه راهکارهای دفع و رفع رذایل اخلاقی در کتاب شرح چهل حدیث و مراحل اخلاق در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
153 - 176
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی روش امام خمینی; و آیت الله جوادی آملی در ارائه راهکارهای دفع و رفع رذائل اخلاقی در دو اثر «شرح چهل حدیث» و «مراحل اخلاق در قرآن کریم» می پردازد. تهذیب نفس و تربیت اخلاقی، به عنوان یکی از مهم ترین اهداف اخلاق اسلامی، محور اصلی این دو رویکرد است. امام خمینی; با تأکید بر جهاد نفس، تفکر، عزم، مشارطه، مراقبه و محاسبه، و همچنین بهره گیری از موعظه و ارتباط عاطفی، راهکاری عملی و تدریجی برای اصلاح اخلاق ارائه می کند. ایشان به نقش استاد سلوکی، دعا و ذکر، و همچنین استفاده از مثال های ساده و ملموس توجه ویژه ای دارد. آیت الله جوادی آملی نیز با تأکید بر مراحل مانع زدایی نظیر توبه، زهد، ریاضت، مراقبت و محاسبه، و با استفاده از زبان ادبی و علمی، به ارائه شیوه ای فلسفی تر و نظام مند برای تهذیب اخلاق می پردازد. ایشان رذائل را اموری عارضی و فضایل را فطری می داند و معتقد است که با زدودن رذایل، فضایل فطری شکوفا می شوند. هر دو رویکرد در هدف، یعنی پالایش عقل و تزکیه نفس برای رسیدن به توحید، مشترک اند؛ اما در روش، تفاوت هایی دارند. روش امام خمینی بیشتر بر موعظه، ارتباط عاطفی و تربیت عملی متمرکز است، در حالی که روش آیت الله جوادی آملی بر تحلیل فلسفی، خودآگاهی و بیداری فردی تأکید دارد. این تفاوت ها نشان دهنده تنوع و غنای رویکردهای تربیتی در اخلاق اسلامی است.