فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۶۱ تا ۱٬۶۸۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
قونوی در رسالة رسالهٴ مستقلی با عنوان الرسالة المفصحة عن منتهی الأفکار و سبب اختلاف الأمم و نیز در برخی دیگر از آثار خود به بررسی مسألمسئلهٴة اختلاف عقاید و ادیان و پی جویی از علت یا علل آن پرداخته است. او هر چند در وهلهٴة نخست از این اختلاف تبیینی معرفت شناختی به دست می دهد و تلقیات و برداشت های گوناگون و یا دلایل و براهین مختلف در قبول و رد عقاید را علت اختلاف آنها قلمداد می کند، ولی در این مرحله متوقف نمی ماند و با ارجاع اختلاف های معرفت شناختی به امور هستی شناختی در نهایت این اختلاف ها را معلول توجهات ادراک کنندگان و آنها را نیز تابع مقاصد و اهداف آنان و مقاصد و اهداف را نیز تابع اختلاف مزاج ها و روحیات افراد و محصول تفاعلات بین روح و جسم، و آنها را نیز در غایتِ امر معلول یا محصول اختلاف در آثار تجلیات اسماییی متعین و متعدد در مرتبهٴة قابل ها و به تناسب استعداد آنها می داند و بدین ترتیب، اختلاف عقیده در مرتبهٴة عقل نظری در خصوص امری واحد را مسئأله ای طبیعی دانسته، به تبع آن اختلاف ادیان و عقاید دینی را نیز امری ناگزیر و لازمة لازمهٴ تجلیات اسمای الهی قلمداد می کند.
نوسان ایمان و کفر از نظر ابن عربی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگاهى به کرامات الاولیاء و تصحیح آن
حوزههای تخصصی:
برهان صدیقین در آثار اهل عرفان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
برهان صدیقین با این ویژگی که از واقعیتی خاص مثل حرکت و حدوث استفاده نمی کند، پس از بوعلی به عنوان یکی از برجسته ترین براهین مورد توجه قرار گرفت و در آثار فلسفی و عرفانی جهان اسلام محل بحث و گفت وگو قرار گرفت.
اهل عرفان ضمن نقد برهانی که بوعلی مطرح کرد، براهینی را با ویژگی برهان صدیقین اقامه کردند. این مقاله کار سلبی و ایجابی آنان را تا قرن دهم دنبال کرده، مورد بررسی قرار می دهد.
مسئولیت اخلاقی از دیدگاه ابن عربی
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات اخلاقی در نظام های عرفانیِ مبتنی بر وحدت وجود، تبیینِ چگونگی مسئولیتِ اخلاقی آدمی است. ابن عربی معتقد است که حقیقتی جز خداوند وجود ندارد و هر فعلی چه خوب تلقی شود چه بد فعلِ خداوند است. نتیجه ی ظاهری این باور «جبر مطلق» و رفع مسئولیت آدمی در قبالِ افعالِ منتسب به اوست. اما عارفان با قبولِ نوعی اختیار برای آدمی، وی را مسئولِ اعمالِ خود می دانند. حلّ این تناقضِ ظاهری، در گرو دقت در معنای وحدت وجود؛ و تجلی خداوند در صورتِ آدمی است. انسان جلوه ی کامل تمامی صفات الهی است و از آنجا که خداوند به یقین دارای قدرت و اختیار است، آدمی نیز موجودی است که در اختیار داشتن، مجبور است. خدا فاعل کردارهای انسان است و این از آن روست که هستی خدا، همان هستیِ انسان یا هستیِ جهان است. ذات حق، مرحله ی اجمال است و جهان مرحله ی تفصیل. از این رو اگر با دیدگاهی وحدت گرایانه به موضوع نظر کنیم، جز حق را، وجودی نیست و طبیعتاً هر فعلی، فعلِ خداوند است و اگر از دیدگاه کثرت گرایانه دقت شود، انسان گونه ای هستی خواهد داشت و به تَبَع این هستیِ خود، فاعل کردارهای خویش خواهد بود؛ فاعلیتی که مسئولیت، لازمه ی آن است. دلِ آدمی که؛ در عرفان، حقیقتِ وی محسوب می شود، در مقابلِ رعیتِ خود که همان اعضاء و جوارح و قوای مختلف است، مسئولیت دارد، هم چنان که در برابر خداوند و دیگران مسئول است. نگرشِ ابن عربی در موارد مذکور مورد قبول ملاصدرا و اکثر پیروان وی تا زمان حاضر، واقع شده است و ایشان کوشیده اند آن را با زبانی فلسفی تقریر کرده و براهینی عقلانی بر آن اقامه کنند.
رویکرد ملک الشعرای بهار به دین و عرفان
حوزههای تخصصی:
این مقاله که گوشه ا ی از یک پژوهش دانشگاهی با عنوان «جامعه شناسی ادبیات در دیوان ملک الشعرای بهار» است، از چگونگی بازتاب مسایل دینی و عرفانی در شعر بهار سخن می گوید.
بهار در آغاز شاعری، به اقتضای وظیفه ملک الشعرایی آستان قدس رضوی، قصاید دینی بسیاری سروده است. اما بعدها هم که به تهران تبعید و در آن جا ساکن می شود، به رغم غلبه گرایش های سیاسی و کم رنگ شدن عنصر دین در ساختار فکری اش، بر باورهای دینی تاکید می ورزد و هم چنان «دین را اساس تمدن جهانی بشر می داند».
او به خدایی که «بیرون ز حد» است و «ارغنون جهان را می نوازد» باور دارد و از ما می خواهد که «یک لحظه در هر کار» از وی غافل نشویم. به قرآن که می تواند ابزار اتحاد و اتفاق مسلمانان باشد ولی اینک فروغی ندارد هم اعتقاد دارد.
بهار به مثابه مسلمانی شیعه، غالب حساسیت های شیعه را دارد. او در بلندترین قصیده دیوانش به حاکمیت شیعه در عصر صفوی اشاره کرده، آن را« رسمی همایون» دانسته است.
در باور بهار «مسند شرع و سریر حکم» توامان اند و با جدایی «دین که هم کاسه سیاست بود و به قهر از آن جدا شد»، موافقت ندارد. او عامل اصلی این جدایی را سرمایه داری دانسته، معتقد است اینان سبب شدند که دین به دست عوام که «عدوی دین و کتاب پیمبر» و «بدعت آوردند»، بیفتد.
او در یک قصیده طنز آمیز، استفاده ابزاری از دین را محکوم می کند و از کسانی که به مخالفان خود به جرم پرداختن به «کار ادارات دولتی» «وکیل شدن و از مشروطه حرف زدن» یا «روزنامه نویس و چیز فهم شدن» حمله می کنند، انتقاد می کند. او در جای جای دیوانش به اختلاف مسلمانان اشاره می کند و از «اخلاق تباه مرد و زن» سخن می گوید.
بهار، به رغم مشغله های سیاسی بسیارش که او را به آدمی برون گرا و اجتماعی تبدیل می کند. به مثابه انسانی متامل از لحظه های شهودی و عارفانه غافل نمی ماند و هرگاه فرصتی می یابد، چونان «سلطانی نامور بر تختگاه تجرد» تکیه می زند و خود را «سلطان ملک فنا و منصوردار بقا» می یابد و « از دیده، طریق دل می بندد و از اشک روان به گِل» می نشیند.
تقسیمات تجلی در قلمرو عرفان
حوزههای تخصصی:
مقصود تمام عارفان و سالکان از تحمل ریاضت ها و سختی های سلوک، رسیدن به حقیقت و قرب الهی است و تحقق این امر جز از طریق شهود و درون بینی امکان پذیر نبوده است. عرفان و تصوف به عنوان شاخه ای از دانش بشری جایگاهی مناسب برای بیان افکار و اندیشه های عارفان بوده و موجب ظهور تعاریف و اصطلاحات عرفانی فراوانی گردیده است. زمینه های فکری، مذهبی، اعتقادی، فرهنگی و عرفانی صوفیان در پیدایش این الفاظ رمزآلود موثر و تاثیرگذار بوده است. الفاظ و اصطلاحاتی را که متصوفه در کلام خود به کار برده اند، بیانگر چگونگی حالات و مقامات هـر یک از آنـان می باشد، و اگـرچـه گاه در ظاهـر گفتـه های آنها با یکدیگر متفاوت بوده و با الفاظ و عبارات گوناگونی بیان شده در واقع یک مقصود واحد را در برداشته است.
در این مقاله به بررسی اصطلاح «تجلی» و انواع آن، با توجه به مراتب دید برخی از عرفا اشاره شده است. «تجلی» از اصطلاحاتی است که عارفان با اشاره به آن، کیفیت دید و دریافت خود را از حق تعالی و ظهور او در عالم تعینات بیان کرده و کوشیده اند با درک اتصال خود به مبدا وجود، مقدمات قرب خود را به حق فراهم سازند. با توجه به این امر که سلوک امری فردی و تجربی است، اظهار دریافت ها و ادراک های عرفا در این باره به گونه های متفاوت و در عین مشابه انجام شده است.
ولایت درعرفان اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اندیشهٴ ولایت در عرفان اسلامی، ساحتی الهی و حقانی از نظام عالم را به تصویر می کشد که در ورای همه مشبک های رنگارنگ، حقیقتی بی رنگ را که منشأ پیوند انسان های کامل به حقیقت عالم است، به نمایش درمی آورد. جست وجو در منابع دینی و متون عرفانی و ارائه تصویر روشن از آن، و در عین حال بررسی اقسام و ابعاد ولایت، لوازم و مختصات آن در عرفان اسلامی، اهداف مقالهٴ حاضر می باشد.
رهیافت معرفت شناسی به عالم برزخ و عالم خیال از دیدگاه ابن عربی
حوزههای تخصصی:
ابن عربی، برزخ را به معنای حدّ فاصل بین دو چیز می داند که معرفت آن امری عقلانی است امّا وجود آن امری خیالی است. وی مراتب وجودیِ برزخ را به برزخ نزولی (اعیان ثابته) و برزخ صعودی (برزخ پس از مرگ) تقسیم می کند.به زعم وی، مفهوم و مصداق خیال، حقیقتی است که «نه موجود، و نه معدوم» یا «هم موجود، و هم معدوم» است؛ از این رو،اگرچه این امر به ظاهر تناقض نماست امّا نه تنها متناقض نیست، بلکه حاکی از رابطة خاصّی است که بین وجودِ مَجازیِ موجودات ممکن، ووجودِ حقیقیِ واجب الوجود بالذّات برقرار است. وی مراتب وجودی خیال را به خیال متّصل و منفصل تقسیم می کند و مرتبة خواب انسانهای عادّی را در هر دو مرتبة خیال متّصل ومنفصل می داند امّا خواب و مکاشفة انسانهای کامل،از جمله انبیاء و وحی رسالی آنها را مربوط به خیال منفصل می داند.
آذری اسفراینی
تحلیل افکار و معرفی آثار شیخ احمد جام
حوزههای تخصصی:
احمد جام از عارفان بنام قرن پنجم و ششم هجری (440ـ536) صاحب آثار متعدد و اندیشه های ژرف و عمیق عرفانی است که پایه بسیاری از سخنان صوفیانه است. آثاری چون: رساله سمرقندیه، سراج السائرین، روضه المذنبین، مفتاح النجات، بحار الحقیقه، انس التائبین، کنوز الحکمه، فتوح الروح، اعتقادنامه، زهدیات، تذکیرات و دیوان اشعار؛ و اندیشه های عارفانه ای که در این مقاله از رهگذر اصطلاحات عرفانی شیخ دنبال شده اند. اصطلاحاتی چون: اخلاص، توبه، توحید، تقوا، توکل، سماع، شکر، صبر، عشق، عقل، فقر، معرفت که بیشترین تکیه گاه فکری شیخ هستند. او توحید را اصل همه اعمال و توبه را بر همگان واجب، و شرط پذیرش اعمال را اخلاص می داند. برای اتقیا دو مقام قائل است و از توکل به عنوان مخ اخلاص و ستون ایمان و پل یقین یاد می کند. سماع را به استناد آیات قرآن جایز می شمارد. در باب شکر و صبر، شکر را بر صبر فضل می نهد. در باب عقل و عشق، آن دو را در ارتباط با یکدیگر می داند و معتقد است هر که عقل او اندک تر باشد زودتر عاشق می شود. سرانجام در باب فقر «نیستی را در هستی می داند» و معرفت را به دو نوع خاص و عام منقسم می کند.
نگاهی به وحدت ادیان از چشم انداز عرفان(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
وحدت گرایی دینی، رویکردی است که عارفان مسلمان به مسئله کثرت ادیان دارند. از این دیدگاه، تمام ادیان از ریشه واحدی سرچشمه گرفته اند و همگی، جلوه ها و مظاهر وحدت حقه دینی هستند. بنابراین ادیان از نظر باطنی، وحدت دارند، اما از نظر ظاهری، دچار اختلاف هستند. بر این اساس، نگارنده در این مقاله کوشیده است تا وحدت گرایی دینی (وحدت دین و کثرت شرایع) را از چشم انداز عرفان بررسی و مبانی عرفانی آن (مانند وحدت وجود، کثرت و اختلاف اسمای الهی و غیره) را تبیین و تحلیل کند.
براق بابا صوفی ناشناخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براق بابا یا براق رومی از صوفیان فرقه مولویه در نیمه دوم قرن هفتم هجری در شهر توقات (بین قونیه و سیواس) زاده شد و پس از شاگردی در محضر مرشدی به نام ساری سلتوق، از مشایخ سلسله بابایی شد و لقب «براق» یافت. این گروه که گویا از زیر شاخه های مولویه به ویژه طریقتهای قلندری آن بوده است، تا مدتها در آذربایجان و آناطولی فعالیت داشته است. براق بابا به دلیل فعالیتهای سیاسی در روزگار ایلخانان و تلاش فراوان در انتشار اسلام، شخصیتی حائز اهمیت دارد؛ از این گذشته، اهمیت درویشان منسوب به او که «حیدری» نیز نامیده می شوند، به شخصیت براق بابا از نظر تاریخ قلندریه آناطولی اهمیتی فراوان بخشیده است؛ بدین سان، در مقاله ی پیش رو، کوشش شده است با استناد به منابع موجود، این صوفی ناشناخته معرفی و بازشناسی شود. سرگذشت، رویه ها و عادتها و وجه تسمیه براق بابا و نیز مرور منابعی که از او در آنها یاد شده است، بررسی کارها اقدامات و مأموریتهای سیاسی او، شناساندن شریعت و طریقت او و آثار به جای مانده اش، بخشهای این مقاله را تشکیل می دهد.
مفهوم «پیر» در فرمان منسوب به امام صادق(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله مفاهیم اصلی عرفان و تصوف اسلامی مفهوم «پیر» است. لزوم گزینش « پیر» برای سالک راه حق، مقام و جایگاه « پیر» و نقش او در طی طریق و شرایط رسیدن به این مقام از جمله مباحثی است که در قدیمی ترین آثار مکتوب عارفان مسلمان بدان ها پرداخته شده و بزرگان طریقت چه به نظم و چه به نثر به ابعاد مختلف این مفهوم پرداخته اند. مفهوم«پیر» و نقش و جایگاه و شرایط لازم برای وصول و احراز این مقام از جمله مباحثی است که در باورهای علویان آناتولی نیز به تفصیل از آنها سخن رفته است. با این حال، شرایط و جایگاه این مقام در نزد علویان با ابعاد متفاوتی نسبت به تصوف رسمی بیان شده است. هدف از این مقاله پرداختن به این موضوع و سعی درمقایسهٴ این جایگاه درنظریه این دو نحله می باشد.
تصوف در شبه قاره هند
روش تاویلی - تمثیلی فهم قرآن درعرفان و مذهب باطنیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجلی «تجلی» در شعر شهریار
حوزههای تخصصی:
عرفان به عنوان حرکتی درونی از بنده سوی خالق، که در حقیقت همان سیر و سلوک و تصوف است، در اندیشه های معاصرین نیز همچون سده های صدر اسلام یافت می شود. استاد شهریار نیز با توجه به پرورش در خانواده باورمند و دین مدار، دارای پایه های باوری محکمی بود و دلبستگی ویژه ای به وادی عرفان و رهنمود های آن داشته است و در کلام خود در صدد بیان این هدف کلی است که انسان همواره در پی ادای حق بندگی و رسیدن به حقیقت و معبود است.
«تجلی» از اصطلاحاتی است که عرفا با آن، کیفیت بینش و دریافت خود را از دریای معرفت و شناخت حق تعالی و ظهور وی در عالم تعینات بیان می کنند و شهریار نیز به مقوله «تجلی» به عنوان یکی از مبانی سیر و سلوک و عرفان نگاه ویژه ای داشته است که در این مقاله در حد مجال گفتار به این بحث پرداخته خواهد شد.