فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۴٬۰۰۸ مورد.
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۹
179 - 197
حوزههای تخصصی:
انسان، اشرف مخلوقات، موجودی است دوسوگرا که هم در خلقت و هم در سلوک، به دو سوی جسم و روح یا تعالی و پستی تعلق دارد که در داستان آفرینش با تمثیل خاک و آب یا نور و ظلمت مطرح شده است. در شاهنامه تحت تأثیر تعالیم زرتشتی و اسلامی، این اندیشه مطرح شده و بعد متعالی وجود که روح و جان است در پرتو خرد مقدس می تواند به تعالی و رستگاری برسد. اگرچه این نگرش در بسیاری از مذاهب و مکاتب فکری مطرح شده؛ با این حال آن چه ما را متقاعدمی کند که فردوسی در پردازش آفرینش انسان به تعالیم زرتشتی توجه داشته، تمرکز بر خردگرایی است. در اندیشه زرتشت، پیوستگی خاصی میان تعالی روح/ جان با پیروی از خرد است که توسط فردوسی ادامه یافته است؛ بدین ترتیب انسان می تواند با پیروی از خرد به نیکنامی و روشنی دست یابد و جان/روح را به کمال برساند. در این پژوهش که به شیوه توصیفی-تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای انجام می شود؛ به واکاوی این اندیشه و خاستگاه آن می پردازیم.
رگه های عرفان در دیوان اظهری شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۲
137 - 158
حوزههای تخصصی:
در بین گذشتگان، ادیان گوناگونی پدیدمی آمد. هریک از این ادیان دارای اعمال و ادعیه ای برای تقرّب به درگاه معبود خود بودند. هنگام انجام این اعمال، اصطلاحات خاصی متناسب با آن زبان و دین نیز به وجودمی آمد. این عامل سبب شد تا دانشی پدیدآید که در سال های آینده با نام «عرفان» از آن یادشود. این دانش در آثار قدمایی که مایل بدان بودند نیز راه یافت و اصطلاحات خاص آن را در کتاب هایی مجزّا شرح دادند و برخی نیز فقط به واردکردن آن واژه ها در بین سخنان خود بسنده کردند که با استخراج آن ها می توان دانست که شخص موردنظر چه تمایلاتی از دیدگاه دانش عرفان داشته است. یکی از این اشخاص که در این پژوهش بررسی خواهدشد اظهری شیرازی است. دراین پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، نخست، واژه ای را که در دیوان اظهری شیرازی یافته ایم، با مراجعه به منابع عرفانی، شرح کرده و سپس سخن اظهری را در این باره نوشته و در ادامه به تحلیل سخن اوخواهیم پرداخت. با انجام این پژوهش تبیین خواهیم کرد که در دیوان اشعارِ یکی از شعرای دوره صفوی که در قرن یازدهم می زیسته است چه میزان واژه های عرفانی به کاررفته، این کاربرد تا چه اندازه پررنگ بوده و علاوه بر آن شاعر موردنظر به کدام نوع عرفان (صَحو یا سُکر) تمایل داشته است که این امر در نهایت برای شناخت هرچه بیشتر فرهنگ ایران در دوران صفوی سودمند خواهدبود.
ریخت شناسی داستان پیر چنگی براساس الگوی ولادیمیر پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
181 - 214
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی ساختار روایی داستان پیر چنگی از مثنوی معنوی مولانا، با استفاده از الگوی ریخت شناسی ولادیمیر پراپ می پردازد. هدف این پژوهش آن است که نشان دهد چگونه حکایات عرفانی، به رغم پیچیدگی معنوی و محتوای عمیق، می توانند از ساختارهای روایی شناخته شده در ادبیات عامه پیروی کنند. به این منظور، کارکردها و عناصر اصلی روایت در داستان پیر چنگی شناسایی و با نقش های ساختاری پراپ تطبیق داده شده اند. شخصیت های محوری همچون پیر چنگی و عمر در این حکایت، در چارچوب نقش های پراپ، به عنوان نمادهای عرفانی ظاهر می شوند و هرکدام به گونه ای در شکل گیری و تقویت پیام های معنوی حکایت سهم دارند. یافته ها نشان می دهند که این داستان نه تنها با ساختارهای پیشنهادی پراپ هم خوانی دارد، بلکه از این ساختارها برای روشن تر کردن تمثیل ها و معانی عرفانی بهره می گیرد . این پژوهش نشان می دهد که نظریه های ساختاری، به ویژه الگوی پراپ، می توانند ابزارهای مؤثری برای تحلیل متون کلاسیک و درک لایه های عمیق تر پیام های معنوی آن ها باشند. همچنین، توصیه هایی برای ادامه تحقیقات درزمینه تحلیل روایی داستان های عرفانی براساس نظریات مدرن ارائه شده است تا به فهم بهتر این متون کمک کند .
واکاوی طریقت نقشبندیه و سیر تاریخی آن در دوره تیموریان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۹
127 - 139
حوزههای تخصصی:
این مقاله به واکاوی طریقت نقشبندیه در دوره تیموریان می پردازد. دوران تیموری، عصر بسط و توسعه تصوف و ازدیاد خانقاه ها است. تیمور و جانشینانش در دینداری و رعایت جانب علما پایبند بودند. دراین دوره اوضاع دیانت مطلوب و کار معابد و مساجد با رونق بود و سلطه متولیان امور مذهبی در اشکال مختلف زندگی مردم بیش از گذشته به چشم می خورد. تصوف در این دوره بر اثر عوامل گوناگون، رشد مضاعفی داشت. وضعیت صوفیان و خواجگان و شیوخ طریقت های مختلف هم بر یک منوال نبود. یکی از این طریقت ها که در دربار تیموریان نفوذ فراوان یافت فرقه نقشبندیه بود، اهمیت این فرقه در آن بود که در همه جا، با همه کس و در همه حال اعمالشان قابل-انجام بود و درواقع شعار اصلی آن ها همین گفتمان بود، در تعلیمات نقشبندیان، قرائتی از زهد و تصوف تدوین گردید که بیشترین توجه را به فعالیت های اقتصادی، و بیشترین فاصله را با عزلت و گوشه نشینی و ترک دنیا داشت. وجه تمایز طریقت نقشبندیه از سایر طریقت ها تأکید خواجگان این سلسله بر آموزه های سازگار و مبتنی بر فعالیت های اقتصادی اجتماعی بود. بنا بر این تصوف دراین عصر پا به مرحله جدیدی گذاشت، باور و علاقه تیمور و جانشینانش به بزرگان این فرقه اهمیت دو چندان جایگاه شیوخ این طریقت در دربار تیموریان را موجب شد. سوال تحقیق بر این امر استوار است که چه عامل و یا عواملی در گسترش نفوذ طریقت نقشبندیه در ماوراء النهر و خراسان دخیل بودند؟ فرضیه مورد بحث بیانگر این است که با درایت، هوشمندی، تعامل و تأکید بر مسائل معیشتی، توسط خواجگان طریقت نقشبندیه، تصوف در این دوره برای نخستین بار پا به عرصه جدیدی گذاشت. این مسئله تا پایان حکومت تیموریان همچنان تداوم داشت به گونه ای که می توان-گفت فروپاشی حکومت تیمیوریان مساوی شد با پایان اقتدار سلسله نقشبندیه. این مقاله با روش توصیفی و تحلیل داده ها به تبیین سوال تحقیق و همچنین فرضیه مورد بحث می پردازد.
تحلیلی از معرفت بخشی تجربه محض و باورهای پیشین در آن از دیدگاه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۱
39 - 56
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر یک نوع روش ماهیت شناسی در حوزه سبک زندگی، معرفت بخشی اسلامی و باورهای سنتی اسلامی و عرصه های مشابه را تبیین می کند. شناخت و تبیین مفاهیم ترکیبی همچون سبک زندگی اسلامی، کاری است پیچیده که در عهده شرح اللفظ نیست و در این راستا دین مبین اسلام در تمامی حوزه ها چارچوب هایی را در جنبه های مختلف ارائه نموده که بر این اساس نظریه-های متفاوتی نیز ارائه شده است. در برخورد با تجربه دینی دو دیدگاه وجود دارد. یکی ساخت گرایی که تجربه را مجموعه ساختار ذهنی فرد تجربه گر می داند و دیگری ذات گرایی که تجربه های گوناگون را دارای هسته ای با اوصاف مشترک می داند. معرفت شناسان جدید، تجربه محض و بدون تغییر را قبول نداشته و باورهای پیشین را مسبوق به تجربه آورده و تأثیر زمان و مکان و فرهنگ تجربه را سبب تفسیر آلود شدن آن می دانند. اما صاحب این قلم با بدعت خواندن مکاشفات برخی از عرفا توسط هم عصران آن ها و تعارض داشتن مکاشفات لیدی جولیان با تعالیم کلیسای دوران خودش، نقش زمان و مکان را در تجربه محض نپذیرفته و برای اثبات آن به شش دلیل از ابن عربی بدین قرار توسل جسته اند و آنگاه با این استدلال ها مکاشفه عارف را زمانی معرفت زا و قابل اعتماد می داند که خالص بوده و دارای این شرایط باشد تا از این طریق تجربه محض را اثبات نماید.
تعامل با اهل کتاب در سوره های زهراوین با توجه به وحدت ادیان از منظر تفاسیر عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۱
325 - 342
حوزههای تخصصی:
مسأله تعامل با اهلکتاب در قرآن کریم، خصوصا سوره های زهراوین که بیشتر از سایر سوره های قرآن به این مسأله نظر دارد، با توجه به وحدت ادیان که بیانگر این مهم است که دین برگزیده خداوند از آدم تا خاتم(ص) یکی بوده است مورد توجه مفسران و پژوهشگران، خصوصا مفسران عرفانی بوده است. پژوهش حاضر سعی دارد با گردآوری اطلاعات و داده های دست اول نظرات مفسران عرفانی بر پایه روش توصیفی و تحلیلی، در رابطه با تعامل اهل کتاب در سوره های زهراوین، با توجه به وحدت ادیان از منظر تفاسیر عرفانی بپردازد. این پژوهش در پایان با پردازش و تحلیل آیات مربوط به تعامل با اهل کتاب در این سوره ها و تفاسیر عرفانی، نشان خواهد داد که اولاً، دین نزد خداوند، یکی بوده و همه رسولان الهی برای اجرای همان دین واحد مبعوث شده اند. ثانیاً، با توجه به وحدت ادیان، عرفا در تفاسیر خود به تعامل با اهلکتاب و عدم تفرقه اتفاق نظر دارند. ثالثاً، آنچه خداوند از مسلمانان و اهل کتاب می خواهد، تعامل و همزیستی مسالمت آمیز، در سایه ایمان به خدای واحد، تمام رسولان الهی و کتب آسمانی، و نفی هرگونه شرک و تفرقه است.
جایگاه علوم عقلی در عصر امام محمد غزالی تبیین اختلاف غزالی و شیخ بوعلی سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
11 - 34
حوزههای تخصصی:
مجادله، مباحثه و نقد، از امتیازات فرهنگ اسلامی و ایرانی است که با تکیه بر آموزه های قرآنی و سنّت نبوی به طور فزاینده رشد کرده است و همواره ویژگی های محیط دینی اعصار را به طور تقریبی نشان می دهند. زمانی که در بغداد، کتابی و یا ایده ای علمی بروز می کرد، به سرعت و در اندک زمان ممکن، در اندلس و ماورالنّهر، بدون سوگیری های سیاسی و طرح مسائل حاشیه ای، مورد نقد و بررسی قرار می گرفت. ابوحامد غزالی یکی از بزرگان کم نظیرِ ساحت علم در جهان اسلام است. او همچنین یکی از سر سخت ترین مخالفان فلسفه بوده که با تحریر کتاب بسیار اثربخشِ تهافت الفلاسفه تلاش کرده است، آراء فلاسفه از جمله ابن سینا را به محک نقد کشیده و سستی افکار ایشان را بیان کند. مقاله پیش رو بر آن است، جایگاه علوم عقلی در عصر امام محمد غزالی و اختلاف میان ابن سینا و غزالی را با رویکرد توصیفی-تحلیلی تبیین و تحلیل کند. یافته های پژوهشی حاکی از آن هستند که غزالی قصد داشت، ایمان مسلمانان را به صلابت و اصالت اولیه خود بازگرداند، اما به واسطه مخالفتش با فلسفه و فلاسفه، موجبات انهدام ریشه های فلسفه در بسیاری از کشورهای اسلامی را فراهم آورد. همچنین بر بنیاد پژوهش حاضر روشن می شود که اختلاف میان غزالی و ابن سینا، صرفاً یک سوء تفاهم و تصوری نادرست بوده است؛ زیرا غزالی مدّعی بود، دغدغه های دینی او عامل اصلی موضع گیری وی در برابر فلاسفه مشائی از جمله ابن سینا شده است.
سلوک عملی در مکتب یوگه و طریقه شطاریه با تأکید بر رساله جواهر خمسه محمد غوث گوالیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
337 - 354
حوزههای تخصصی:
در سرزمین هند، تصوف اسلامی و آیین یوگه، به عنوان دو مکتب عرفانی، مناسبات تنگاتنگی را با یکدیگر تجربه کرده اند. بررسی های تطبیقی نشان می دهند که شماری از آداب و اعمال سلوکی تصوف اسلامی و مکتب یوگه با هم تلفیق یافته اند و دستورالعمل های طریقتی شطاریه در هند، به خصوص از زمان شیخ محمد غوث گوالیاری، بیشترین تلفیق را با آداب مراقبه در مکتب یوگه داشته اند. پژوهش حاضر به سیاق تحلیلی و تطبیقی و با مطالعه مندرجات یکی از مهمترین آثار طریقتی و عرفان عملی شطاریان، یعنی جواهر خمسه شیخ محمد غوث گوالیاری، و مفاد یوگه سوتره های حکیم مشهور هندی، پتنجلی، به بررسی مشابهت ها و تأثیرپذیری های میان طریقه شطاریه و مکتب یوگه پرداخته است. بر بنیاد این پژوهش روشن می شود که عارفی مسلمان، مانند شیخ محمد غوث، در به کارگیری روش های عملی مکتب یوگه در نظام عرفان عملی خود، مانعی مشاهده نکرده است. کاربست اذکار اسلامی به همراه اعمال بدنیِ یوگه در سلوک عملی طریقه شطاریه، یکی از بهترین نمونه های تلفیق روش عرفانیِ عرفان هندویی و تصوف اسلامی است.
پیوستگی معنایی ابیات غزلی از حافظ بر بنیاد تحلیل روانکاوانه با رویکرد به عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
1 - 20
حوزههای تخصصی:
اگر به شخصیت های دیوان حافظ از حوزه روانشناسی نگریسته شود، حضور کهن الگوها به ویژه «آنیما» در آن ها دیده می شود. در ابتدای غزل هایی که آنیما نمود دارد معشوق معمولاً زمینی و غزل عاشقانه است و به ابیات پایانی که نزدیک می شویم، حس روحانی و معنوی بر ابیات غالب می شود و معشوق جلوه های آسمانی پیدامی کند. غزل شماره 26 با مطلع (زلف آشفته وخوی کرده و خندان لب و مست ....) نیز چنین خصوصیتی دارد. اختلافات و تناقضات در ابیات این غزل برای مفسران مسئله چالش برانگیزی است و باعث سردرگمی در تفسیر اشعار شده و در نهایت شعر را دوگانه و ابیات را مستقل فرض می کنند. درحالی که علت این نوسانات و تحولات در تبدیل کهن الگو آنیما به کهن الگوی پیر فرزانه و همچنین خودشناسی و تفرد شاعر است و کل غزل فرآیند این گذار را روایت می کند. استفاده از تفسیر روانشناسی تحلیلی در غزل مورد بحث دریچه ای به دیدگاه مفسر بازمی کند و او را مجهز می کند فراتر از تفاسیر سنتی با دیدی عمیق تر به اشعار شاعر بنگرد و ارتباط بنیادی و مستحکم در محور عمودی کلام که در زیر غباری از پیش داوری های خودآگاه ذهن پوشیده شده را دریابد، ضمن آنکه این نگرش درونی محمل مناسبی برای برداشت های عرفانی از غزل مورد بحث حافظ نیز هست.
کنکاشی در نقاط قوت اندیشه ها و کارکردهای تصوّف و عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۷
99 - 118
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی و به کمک اسناد نوشتاری و تحقیق کاربردی نقاط قوت اندیشه ها و کارکردهای تصوّف و عرفان مورد کاوش و تحلیل قرارگرف ه است. هر مسلک و آیینی امکان دارد صاحب نقاط قوت یا منفی باشد. عرفان و تصوّف نیز از این قانون استثنا نیست. بررسی شاخص های عرفان و تصوّف مثبت، از دیدگاه دین اسلام و آموزه های اسلامی است. در این نوشتار به بررسی و واکاویِ چهار محور اخلاقی و تربیتی، اجتماعی و سیاسی، فرهنگی و هنری و مذهبی و فکری، به مثابه محورهای اصلیِ نقاط قوت و میراث مثبت تصوّف و عرفان پرداخته شده است؛ سپس دنباله هر محور، ارزیابی و تحلیل مهم ترین ویژگی های مثبت عرفان آورده شده است. بی توجهی به ظاهر و رویگردانی از عادات گذشته، تطهیر و پاکسازی نفس، توسعه آموزش و تربیت دینی، ریاضت مشروع و معقول، زهد و پارسایی، تسامح، سازش و رواداری مذهبی، خردورزی و عقلانیت، روش میانه روی و اعتدال، گسترش نیکوکاری و احسان اجتماعی، ایجاد شادی و نشاط، ادبیات و شعر، خطاطی و خوشنویسی، غنی سازی فرهنگی و گسترش هنر، موسیقی، پایبندی به آداب طریقت، شریعت محوری و ولایت پذیری از مهم ترین میراث مثبت محورهای یادشده هستند. نگارنده تأکیددارد به دلیل وجود بعضی از آسیب ها و آفت های تصوّف و عرفان، نباید به طور کلی تصوّف و عرفان را ناپسند دانست و نباید مانعِ انتشار نقاط قوت و مقبول آن شد.
بررسی تجلی در دیوان شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
41 - 60
حوزههای تخصصی:
تجلی حق در جهان هستی، یکی از مسائل مهم عرفان اسلامی محسوب می شود. بنا به اعتقاد عرفا، عالَم مظهر اسماء و صفات حق است و مهمترین این ظهورات، انسان کامل است که عالی ترین تجلی حق، در عالم است. مولوی از عرفای بزرگی محسوب می شود که از تجلی و ظهور حق سخن گفته اند. او بهترین ظهور حق را شمس تبریزی دانسته و از این رو در این اثر، از او بسیار سخن گفته است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی، در غزلیات شمس، به بررسی اندیشه های مولوی، درباره ماهیت تجلی و ظهور اسماء و صفات حق پرداخته است، تا نشان دهد که درواقع، او با نگرش عرفانی خود، درباره ظهور اسماء و صفات حق، با توجه به احادیث قرب نوافل و فرائض، در نهایتِ توحید، به ستایش عالی ترین تجلی حق، پرداخته است.
دین در چو غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
553 - 573
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به روش توصیفی و تحلیلی، به بررسی مفهوم و تحلیل کارکرد دین در چین باستان، در دوره چو غربی، پرداخته است. آثار به جامانده از این دوره، از جمله شمایل نگارها و نوشته های روی ظروفِ برنزی آیینی، نگاشته های روی استخوان های غیبگویی، آرامگاه های سلطنتی و برخی دیگر از آثار متأخر، بیانگر عقاید و شعائر دینی چینیان باستان در آن دوره است. دین مردم در دوره اول چو (چو غربی)، شامل باور به تیآن (آسمان) به عنوان خدای متعالی، ارواح نیاکان، ارواح و خدایان طبیعت و باور به زندگی پس از مرگ است. خدای متعالی در رأس، و سایر ارواح و ایزدان در مرتبه پایین تر بوده و کارگزار تیآن محسوب می شوند. تیآن خدایی شخصی، حاکم بر کل عالم هستی، آفریننده و نگهدارنده همه موجودات است؛ او به منظور یاری ابنای بشر از رهگذر مکاشفه با آنها گفتگو دارد و همواره ایشان را به عدالت داوری می کند. مردم این دوره، افزون بر باور به خدای قادر مطلق-تیآن-به زندگی پس از مرگ نیز اعتقاد داشتند. به زعم آنان، انسان دارای دو روح است: یکی «پئو»، که پس از مرگ، به جهان فرودین سقوط نموده و در آنجا زندگی تاریکی خواهد داشت؛ و دیگری «هون» که به قصر شانگ دی یا تیآن صعود کرده و همانجا به خوشی زندگی می کند. همچنین جهت حصول شرایط زندگی مساعد، یا دست کم در امان ماندن از بلاها، باید به خدای متعالی، ارواح و نیاکان احترام گذاشت و برای آنها قربانی گزارد. برخلاف دوره شانگ، در دوره چو، نه روح فرمانروای مرده، بلکه خود فرمانروای زنده، به عنوان تیآن زی (فرزند آسمان)، واسطه آسمان و زمین است که باید براساس تیآن مینگ (حُکم آسمانی) به عدالت بر مردم حکومت کند.
تبیین رابطه نافله و مقام محمود در آیه 79 سوره اسراء بر مبنای دیدگاه علامه حسن حسن زاده آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
325-348
حوزههای تخصصی:
بر اساس آیه 79 سوره اسراء، مقام محمود، مقامی است که نتیجه قرب حاصل از انجام نافله است. هرچند اندیشمندان اسلامی تبیین های ارزشمندی را درباره رابطه نافله و مقام محمود مطرح کرده اند، به نظر می رسد تبیین عرفانی این رابطه چندان مورد توجه واقع نشده است. این پژوهش به روش تحلیلی- استنتاجی، درصدد است که پس از بیان حقیقت مقام محمود، رابطه آن را با قرب حاصل از نافله، از نگاه عرفانی علامه حسن زاده آملی تبیین نماید. دستاوردهای این پژوهش حاکی از آن است که مقام محمود مقام ادراک بی واسطه حقیقت وجود و ادراک یکی بودن حمد و حامد و محمود است. مقام محمود، مقامی فراتر از دو قرب فرایض و نوافل است که به مرتبه «أَو أَدنَی» اشاره دارد. قربی که به سبب واجب شدن نافله برای رسول اکرم(ص)، خاص خاتم النبیین است و سایر اولیا به میزان تقربشان به خداوند، به تبع ایشان از این قرب بهره می برند.
تجلی عالم مثال در فرش های دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
134 - 157
حوزههای تخصصی:
بازنمایی هنر از مباحث پیچیده محسوب می شود و حوزه های مختلف هنری به تناسب شیوه بیانی خود از آن بهره برده اند. از جمله شیوه های بیان گرایش به انتزاع است که در طراحی قالی و هنرهای سنتی نمود پیدا می-کند. از آنجا که در دوران صفوی این هنر-صنعت از حرفه روستایی به شهری تغییر یافت، در نقوش آن در فرش نیز تغییراتی ایجاد می کردد. همچنین در این دوران اندیشه قالب در جامعه نیز تغییر می کند و با احیای اندیشه اشراقی و پس از آن ظهور حکمت متعالی مواجه بوده، بنابراین این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال است عالم مثال گفته شده در اندیشه این حکما چگونه در فرش های این دوران بازنمایی و تجلی یافته است؟ و این تأثیر را چگونه می توان مشاهده کرد؟ این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و جمع آوری اطلاعات پژوهش کتابخانه ای است. هدف از پژوهش تجلی عالم مثال بر فرش های دوره صفوی است. یافته های پژوهش بیانگر گستردگی اندیشه های حکمت خسروانی، فلسفه اشراق و تأثیر آن در تجلی عالم مثال، هورقلیا، گنگ دژ و شهرآرمانی در متن فرش های دوره صفویه است؛ ظهور این عالم را با توجه به هندسه دقیق، نور، وزن، تنوع صورت ها و در عین حال وحدت آن، استفاده از حاشیه و خطوط گردان در فرش های باغی، محرابی و لچک ترنج می توان مشاهده کرد.
تحلیل و بررسی نگرش ماکیاولی درباره انسان و مقایسه آن با انسان کامل در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
149 - 154
حوزههای تخصصی:
در این مقاله دیدگاه های نیکولو ماکیاولی درباره انسان مبنی بر اینکه که حقیقتی طبیعی است و باید او را از مشاهده رفتارهایش تعریف کرد با دیدگاه ابن عربی که انسان را جمیع اسماء الهی می داند که هدفش تحقق به اخلاق است، مقایسه می شود. ماکیاولی انسان را همچون یک زیست شناس تفسیرمی کند و همین نقطه عطف دیدگاه ماکیاولی است. او برخلاف پیشینیان خود و ابن عربی که انسان را در دستگاه فلسفی خود و عرفان اسلامی توصیف می کنند انسان را یک موجود مادی محض در کنش مستقیم با جامعه، دولت و سرنوشت خود می داند. برخلاف اخلاق مسیحی و انسان کامل ابن عربی، از نظر ماکیاولی، انسان مفهوم مافوق خود را ازدست داده است و همچون نیرویی در درون طبیعت و در کنش با جامعه شهر و دولت مشاهده می شود و اراده را معطوف به قدرت می داند و علاوه بر قبولی عدالت به کاربردن زور را برای اجرای عدالت در جامعه مفید می داند. درحالی که ابن عربی اراده را معطوف به علم دانسته و قوای جلالی و قهریه را در انسان مفید می داند. ازآنجاکه تحلیل و مقایسه نگرش ماکیاولی با انسان کامل ابن عربی کار جدیدی به نظرمی رسد به عنوان موضوع مورد نظر قرارگرفت و مقاله حاضر به شیوه کتابخانه ای و منتج از کتاب های اصلی و شرح ها و تفاسیر آن ها سامان یافت.
ابوریحان بیرونی؛ عوامل روی آوری به مردم شناسی دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجزیه و تحلیل مباحث انسان شناسی در چارچوب گفتمان ابوریحان، مهم ترین مسئله این مقاله را تشکیل می دهد. یکی از دانشمندان انسان شناسی، که بیش از هزار سال پیش توانسته این گفتمان را در زمانه خویش براساس مولفه های مردم شناسی توسعه دهد، بدون شک ابوریحان است، واکاوی و کنکاش در منابع ایشان و به دنبال آن ساختن یک چارچوب جدید بر مبنای مفاهیم و داده های ایشان می تواند کمک زیادی به این پژوهش در رسیدن به هدفش بکند. در این پژوهش که با روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا صورت گرفته است، ابوریحان بیرونی را دانشمندی با سبک و روش در علوم دریافته است، وی ضمن طبقه بندی علوم، سیستماتیک و نظام مند بوده است. ابوریحان به فهم و درک دقیقی از روش در علوم رسیده بود و هر علمی را بر اساس روش خودش انجام می داد. براین اساس، هدف مندی او باعث شکل گیری مبانی فکری و نظری ایشان شد. ابوریحان روح حقیقت جویی و ذهن خلاقی داشت به گونه ای که هر مطلبی را به سادگی نمی پذیرفت و نخست آن را مورد آزمایش داده و تا آن را در بوته امتحان قرار نمی داد به راحتی نمی پذیرفت. او هر علمی را با روش خودش می سنجید و نتایج حاصل از آن را بیان می کرد، او در علم مردم شناسی از روش مشاهده، مشارکت، عدم ارزش گذاری پیش داوری استفاده می کرد و هرچه را می دید بدون دخالت دادن عقاید خود، آن را بیان می کرد و اهمیت پژوهش حاضر سبک و روش ابوریحان بیرونی را در بحث انسان شناسی نمایان می کند.
جایگاه زنان در آپوکریفای اعمال رسولان از چشم انداز زنانه نگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
178 - 196
حوزههای تخصصی:
اخیرا در مطالعات فمینیستی، بابی جدید برای بازنگری متون دینی و الهیات در چشم اندازی زنانه نگر گشوده شده است. الهیدانان فمینیست، در عین توجه به متون رسمی ادیان، به بحث درباره ی متونی می پردازند که از سوی جامعه ی دین دار، معتبر دانسته نمی شود. بدین سان در سنت مسیحی، مجموعه ای پنجگانه موسوم به آپوکریفای اعمال رسولان توجه الهیدانان فمینیست را به خود معطوف کرد. نگارش این متون را در سه سده نخست مسیحیت می دانند و در بیان دغدغه ی نخبگانی در خصوص نحوه ی حضور زنان در جامعه ی دینی، نکاتی منحصر به فرد و کاملا متفاوت با سایر متون مشابه را دربردارد. هدف از این پژوهش آن است که بتوان به تصویری روشن از گفتمان نادیده گرفته شده در سال های آغازین و شکل گیری مسیحیت رسمی رسید و بدین ترتیب به این پرسش پاسخ داد که آیا بر اساس متون دیگر، زنان در سده های نخستین مسیحیت پیوسته تحت انقیاد ساختار مردسالانه بوده اند یا خیر. از این رو، در پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به بررسی شخصیت زنان مطرح شده در این متون از منظر فمینیستی پرداخته شده است و به این نتیجه دست می یابد که این متون زنان را در دو وجه قربانی قهرمان به تصویر کشیده اند.
تحلیل مکاشفات روزبهان با استفاده از الگوی تحلیل ویلیام جیمز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
121 - 148
حوزههای تخصصی:
در عرفان اسلامی- مکاشفه مسئله مهم و مورد توجه خاص و ویژه ای بوده و هست. زمانی که عارف بر اثر تهذیب نفس و ریاضتی که از سوی مرشد و پیر به او القامی شود و به حالات و مقاماتی دست یافت درواقع واجد مکاشفاتی شده است. روزبهان بقلی از عارفان بزرگ قرن6 هجری می باشد که از دو گرایش بارز در تصوف اسلامی که به سکر و صحو (یا به قول حافظ مستی و مستوری) شهرت دارد، روزبهان بی شک در خط گرایش اول است. نگاه جدید به دین و باورهای دینی و طرح عناوین و پرسش های نو در این ارتباط مدت زمانی است که اذهان متفکران دینی را به خود معطوف کرده است، از جمله این عناوین جدید بحث تجربه دینی است. ویلیام جیمز دین را تاثیرات، احساسات و رویدادهایی می داند که برای هر انسانی در عالم تنهایی رخ می دهد و احساسات را مفهوم ذاتی دین می داند. از دیدگاه او تجربه دینی گوهر دین است، به این معنا که حقیقت دین احساسات و عواطفی است که در انسان هنگام رویارویی با حقیقت غائی پدید می آید و امور دیگر مانند عقاید اعمال و مناسک مؤخر از این تجربه اند. این تحقیق پس از پرداختن به مکاشفات روزبهان این موضوع را مورد بررسی قرارخواهدداد که آیا مکاشفات روزبهان براساس الگوی ویلیام جیمز قابل تحلیل است یا خیر؟
روش تحقیق: روش این مطالعه توصیفی تحلیلی است و روش گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای است و از کتاب، مقاله، نرم افزار استفاده شده و ابزار گردآوری اطلاعات فیش برداری است.
کاربرد وکالت عرفانی در ماهیت وکالت دادگستری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
291 - 308
حوزههای تخصصی:
تعریف و مبنای وکالت در دادگستری را بایستی در علوم پیشینی آن و در مباحث «فلسفه حقوق هنجاری»، جستجو نمود. در وکالت، نیابت و اجازه از دیگری اهمیت دارد که در تاریخ تمدن ملت ها بر اساس مبانی فکری و اخلاقی و اجتماعی آنها استوار است. در این مقاله تلاش می گردد تا یکی از این مبانی فلسفه حقوق هنجاری که به حوزه عرفان ارتباط می یابد و آن توکل و وکالت عرفانی است، ریشه یابی شود و جایگاه وکالت در مبانی فکری عرفانی و حقوقی مورد توجه قرار گیرد و در مقایسه با وکالت دادگستری، نقش زمینه های فکری و معنوی و اخلاقی در علوم قضایی کاوش گردد و با روش کتابخانه ای و با ارجاع به منابع اولیه این دو رشته، این نتیجه را روشن نماید که وکالت معنایی گسترده دارد که شاخه ای از آن در عرفان ریشه دارد و از توکل نیز مایه می گیرد. از نظر حقوقی نیز شرط اخلاقی، رعایت مصلحت موکل، امانتداری و حفظ اسرار در آن رعایت می شود.
تحلیل و بررسی کهن الگوی دوگانه شیر و بازتاب آن در متون حماسی، عرفانی و شعر آیینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
95 - 122
حوزههای تخصصی:
کهن الگوی شیر در اساطیر جهانی و ادبیات ایرانی پایگاه خاصی داشته و شاعران و سخنوران از آن برای القای معانی فراوانی همچون شجاعت، سلطنت، جنگاوری و ..بهره برده اند؛ تا جایی که کشتن شیر یا اژدها در مهد توسط حضرت علی(ع) از ماجراهای مشهور اساطیری و پهلوانی است که تدریجا به حوزه اشعار آیینی راه یافته و بسیاری از شاعران آیینی از سده هفتم تاکنون بدان پرداخته اند. شهرت نماد شیر در حوزه عرفان و اخلاق هم می تواند بحثی سمبولیک باشد و شیر نماد دشمنان بیرونی(اهریمن، دشمنان دین و...) و درونی(نفس) باشد که اغلب قدیسان دینی بر آن چیره شده اند. استفاده از نماد شیر به دلیل قالب حماسی و مفاخره آمیز، نه تنها در طول تاریخ، بلکه در حوزه شعر آیینی و حماسه های دینی و اشعار مدح بزرگان دین به ویژه حضرت علی(ع) بازتاب دارد. این پژوهش با روش تاریخی تحلیلی-تطبیقی و بهره گرفتن از منابع کتابخانه ای، ضمن بررسی کارکردهای چندگانه این کهن الگو به نقش آن در شعر عرفانی و آیینی نیز می-پردازد. نتایج نشان می دهد آیین و اسطوره پیوند ناگسستنی داشته و شیر در شمار کهن الگوهایی است که از دنیای اسطوره و حماسه پای در عرصه شعر عرفانی و آیینی گذاشته و به مقتضای آموزه های آن؛ جنبه های نمادین تازه ای یافته است