فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۰۱ تا ۲٬۱۲۰ مورد از کل ۷٬۲۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه در مباحث زبانشناسی نوین ثابت شده که بررسی متون مختلف از منظر ارتباطات غیرکلامی که زنجیرهایی از نشانه های گ سترده اس ت و پیام های متنّوّعی با توجه به بافت ارتباطی و هدف تعامل گران از آن ها دریافت می شود، می تواند به خوانشی ت ازه از متن منجر شده و از لایه های معنایی متعدد آن پرده برداری نماید.
در این راستا پژوهش حاضر درصدد است متن قرآن کریم را از منظر نشانه های ارتباط غیر کلامی از جمله رفتارها، زمان، مکان و... بررسی کند تا پیام هایی که خداوند از طریق عناصر غیر کلامی به انسان منتقل نموده را رمزگشایی نماید. برهمین اساس بعد از معرفی انواع ارتباطات، با نگاهی میان رشته ای و با استفاده از نظریه های علوم ارتباطات، ارتباطات غیرکلامی بازتاب یافته در متن قرآن کریم مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که در آیات قرآن کریم پیام های مختلفی به واسطه ارتباطات غیر کلامی همانند آوایی، بینایی، بویایی، شنوایی و ... به آدمی منتقل شده که پرده برداری از آن ها درکشف پیام نهفته در متن سهم بسزایی داشته و موجبات تکثیر معانی آن را فراهم می نماید. بنابراین برای فهم بهتر و کامل تر مقصود خداوند، می بایست به این دسته از ارتباطات نیز توجه نمود و از آن ها برای راهیابی به مراد خداوند استفاده کرد.
تحلیل نشانه - معناشناسی گفتمان؛ در قصه یوسف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروز، نشانه معناشناسی، حوزه هایی فراتر از نشانه شناسی کلاسیک و ساخت گرا را در بر می گیرد. یکی از این حوزه ها، اشکال روایی گفتمان است که در قالب نظام های گفتمانی آشکار می شود و در آن، نشانه ها، ویژگیِ نشانه پذیری مجدد می یابند و از نشانه های معمول، قاموسی و کلیشه ای با کارکردهای رایج و تکراری به عرصه نشانه های نامعمول و نو وارد می شوند و ابعاد ارزشی و زیبایی شناختی می یابند و ساحتی سرشار از پویایی و سیالیتی را تجربه می کنند که به شکلی طبیعی گفتمان و نتایجِ مترتب بر آن را می سازند. با تأمل در برخی قصص قرآنی می توان دریافت که این متون به صورت پنهان و آشکار دربردارنده اغلب این نظام های گفتمانی است؛ نظام های گفتمانی چون تجویزی، القایی یا تعاملی شناختی، تنشی و رخدادی.
این پژوهش با تحلیل قصه یوسف از این دیدگاه به توصیف و تبیین انواع نظام های گفتمانی در این قصه می پردازد و به نتایج قابل توجهی دست می یازد که بر تعالی ساختار و معنای قصه یوسف تأکید دوباره می کند. در این جستار هرگز در صدد آن نیستیم که ارزش قصه یوسف و یا قصص قرآن را به سبب دارا بودن این نظام های گفتمانی بدانیم، بلکه با قبول تعالی همه جانبه این قصص برآنیم که این بعد از نظام های گفتمانی را در ساختار و محتوای آنان آشکار سازیم و به سخنی دیگر در صدد توصیف این نظام ها در سطح و عمق این قصه هستیم تا از این رهگذر یکی دیگر از ابعاد ارزشمند قصه های قرآنی تبیین و اثبات شود.
روش تحقیق به شیوه تحلیل محتوا و بر اساس نظریه های نشانه معناشناسی است که در آرای افرادی چون گرمس در سال های اخیر مطرح شده است.
آثار تربیتی تمثیلات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفسیر قرآن در دوره اول اسلام
حوزههای تخصصی:
بررسی زمینه ها و عوامل عقل گرایی میان مفسران خراسان بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفسیر قرآن - در دوره هایی که بر خود دیده - با گرایش ها و روش های گوناگون صورت گرفته است. تفسیر عقلی (اجتهادی) یکی از دو نوع عمده تفسیر قرآن است که زمان دقیق آغاز شدنش را نمی توان باز گفت. این نوع تفسیر از میانه سده دوم هجری شکل گرفت و درون مایه آن را عقل و اجتهاد می ساخت. این جریان، بازتابِ مبانی معرفتی ای مانند باورهای مذهبی آن روزگار، پیشرفت های علمی - فرهنگی آن دوران، و غیر معرفتی مانند حکومت و سیاست آن عصر بوده است.
در پاره ای از نوشته های تفسیری با تعبیراتِ مختلفی مانند مکاتب تفسیری، مناهج تفسیر، مدارس تفسیر، اتجاهاتِ تفسیر و الوان تفسیر روبه رو می شویم که هر یک به فراخور موضوعِ پژوهش به روشن کردنِ گوشه ای از این دانشِ اسلامی پرداخته اند. ما در این نوشتار می کوشیم تا با بررسی تاریخی و جغرافیایی خراسان بزرگ، زمینه ها و عواملِ گرایش ِمفسران این دیار را به تفسیر عقلی روشن سازیم؛ مفسرانی که کاری بزرگ کرده، علم تفسیر را از یکنواختی و تک ساحتی بودنش (تفسیر اثری) بیرون آورده و به پویایی و شکوفایی رسانیدند.
در این نوشتار با بیان دو نمونه از خراسانیان که از عقل گرایی در تفسیر نهراسیده و به این کار برجسته و بی پیشینه دست یازیده اند، در صدد یافتنِ زمینه های عقل گرایی در خراسان بزرگ شدیم. رواج فقهِ ابوحنیفه در خراسان، گذر جاده ابریشم از خراسان و خرد جویی موالی به عنوان دلایل این عقل گرایی بیان شده است.
جایگاه روش تفسیر قرآن به قرآن در جامع البیان طبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفسیر طبری یکی از مشهورترین تفاسیر مأثور اهل تسنن است که در قرن سوم به رشته تحریر درآمده است. روش تفسیری طبری در این تفسیر، غالباً روایی با استفاده از روایات پیامبر(ص) و اقوال صحابه و تابعان است، ولی این به این معنا نیست که این تفسیر، صرفاً روایی محض است، بلکه طبری در کنار استفاده از روایات، در بسیاری از موارد از روش تفسیر قرآن به قرآن، اجتهاد و عقل و غیره در تفسیر آیات استفاده کرده است؛ یعنی در تفسیر خود روایت را با درایت جمع کرده است. بنابراین یکی از روشهای تفسیری طبری، استفاده از روش تفسیر قرآن به قرآن است که در این مقاله برای اثبات این موضوع به موارد استفاده وی از این روش همچون: بیان معنی صحیح لغات قرآنی، خطابهای قرآن و قرائت و سبب نزول صحیح آیات، جرح و تعدیل روایات متعارض تفسیری، تفصیل مجملات قرآن، مقید کردن آیات مطلق قرآن، و تفسیر صحیح آیات پرداخته می شود.
انسان و ساحات وجودی او بر مدار آموزه های رشدشناخت قرآنی - اوصیایی(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان، پدیداری خودآگاه و خواهان تغییر است که نیاز به تغییر از سر انتخاب، اصل ماهیت انسانی او را توضیح می دهد. اندیشه تغییر، خاستگاه مبنای انسان شناخت اندیشه پیشرفت است و قابلیت پیشرفت انسانی، نشان دهنده ماهیت، وجوه، ابعاد، سطوح و ژرفای وجودی او است. بر اساس عقل و وحی و در برآیند آنها، سنت اهل بیت(ع)، گستره و ژرفای امکانی و وقوعی انسان تفسیر و تدبیر می شود. بدین سان ماهیت وجودی آدمی، همان ساحت و ژرفای امکانی و وقوعی پیشرفت آدمی است و ابعاد رشد انسان، ابعاد وجودی او است. به مدد کاربرد منظومه ای از روش شناسی های استنتاجی، روش شناسی استنباطی و نیز روش شناسی علوم رفتاری، ساحات انسان نگر آموزه های دین در این چشم انداز دانسته تر می شود و بر همین اساس دریافته می شود که تفقه در دین، منظومه دانشی مدیریت انسان نگر رشد و ولایت مند تغییر است. لذا سامانه علوم انسانی رشدنگر، مستند به همین مبانی انسان شناخت پیشرفت شکل می گیرد و عرصه ها و وجوه دکترین انسان نگر نظام مدنیت اسلامی، در این راستا منقح می شود و در نهایت نظام انسان شناخت ولایت فقیه، این گونه به روشنی می گراید.
شیعه در قرآن؛ تفسیر آیه هفت سوره بینه از منظر فریقین(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
معنا و مبنای عقل گرایی معتزله در تفسیر قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
رویکرد اندیشمندان معتزله در فهم متون دینی و تفسیر آیات قرآن، عقلی است. این مقاله با روش «توصیفی تحلیلی» به بررسی معنا و مبنای عقل گرایی معتزله در تفسیر قرآن می پردازد. مقصود از «عقل گرایی معتزله در تفسیر» آن است که اولاً، در فهم و تفسیر قرآن، عقل مقدم بر دیگر ادله و حایز رتبة اول است. ثانیاً، صحت بیانات شرعی و فهم مراد آنها محتاج به ادلة عقلی است. براین اساس، معتزله ظاهر گرایی در فهم متون دینی و قرآن را مردود دانسته اند و بر جایگاه محوری عقل و مدرکات عقلی در تفسیر قرآن تأکید دارند. آنان بشری بودن وضع و مواضعه در زبان و شناخت اوصاف توحید و عدل الهی را شرط دریافت قصد متکلم در معارف دینی برشمرده اند. پایه های عقل گرایی اعتزالی در تفسیر عبارت است از: حادث بودن قرآن، تفسیرپذیری قرآن، ارشادی و تأکیدی بودن بیانات قرآنی در توحید و عدل، و سازگاری حکم عقل با خطابات قرآنی.
نبرد مخفی از منظر قرآن کریم با نگاهی به واژه ی «سَرِیًّا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نبرد مخفی و یا شبانه یکی از روش های غافل گیری دشمن است. به نظر می رسد در قرآن کریم از این نوع روش سخن به میان آمده است. تهدید دشمن با آگاهاندن وی از وجود سربازان مخفی و یا وجود سرمایه های پنهان سبب می شود، دشمن نتواند برآورد صحیحی از امکانات و قابلیت های نیروهای الهی داشته باشد، و این نوعی تهدید و تخویف به شمار می آید.
روش شناسی: واژه ی سَرِیًّا و مشتقات دیگر از ریشه ی سری دارای مفهوم لشگر مخفی، و یا لشگرکشی شبانه است، در این پژوهش تلاش بر آن است، ابتدا یک ریشه شناسی دقیق از این واژه ارائه شود، سپس تطور این واژه در زمان های مختلف بررسی شود و ارتباط این ریشه با ساختار سوره مریم و اسراء تبیین گردد. و در دیدگاه های مفسران گذشته درباره مفهوم این واژه با توجه به سیاق آیات و ادبیات عرب بازنگری صورت گیرد.
واژه سَرِیًّا، ارتباطی با ریشه أسری دارد، و می تواند به سربازان پنهان و مخفی خداوند اشاره نماید.
رساله الانوار
تدوین تورات و انجیل از دیدگاه آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ کتاب مقدس بر این دلالت دارد که تورات و انجیل کتاب هایی بوده اند که به مرور زمان شکل گرفته اند و در آنها دخل و تصرف شده است. البته حضرت عیسی(ع) کتاب مدوّنی از خود باقی نگذاشت؛ ولی بازتاب سفارش های وی در مجموعه ای گرد آمد که عنوان انجیل بر آن ثبت شد. قرآن نیز بر همین مطلب صحّه می گذارد و تورات و انجیل را کتاب هایی معرفی می کند که در طول تاریخ در آنها دخل و تصرف شده است؛ ولی با این حال، دربردارندة معارف الهی اند و فی الجمله قابل تصدیق اند. این نوشتار درصدد اثبات این دیدگاه است که میان تاریخ کتاب مقدس و دیدگاه قرآن کریم در این زمینه تناظر وجود دارد.