فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۱۳٬۷۷۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
نظرات عالمه طباطبایی بازتاب وسیع و تأثیر چشمگیری بر آثار قرآنی معاصر شیعه داشته است. البته مفسران معاصر شیعی عالوه بر بهرهگیری گسترده از نظرات مؤلف المیزان، در موارد قابل توجهی نیز آرای ایشان را مورد بررسی و نقد قرار دادهاند. پژوهش پیشرو که با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانهای انجام شده، با مطالعهی آثار تفسیری معاصر، بهکشف و استخراج ادلهی مفسران در نقد آرای مؤلف المیزان)پیرامون آیات سورهی بقره( و ارزیابی آنها میپردازد. برخی از مفسران در مواردی نظیر: چیستی حروف مقطعه، کشف معانی واژگان قرآنی، تعیین مصادیق واژگان و عبارات قرآنی، تبیین مفهوم و مفاد آیات به نقد نظرات عالمه پرداختهاند. مهمترین دالیل مورد استناد ناقدان عبارتنداز: مبهم خواندن، خالف واقع دانستن، ناسازگاری با منابع قرآنی و روایی، ضعیف و نامعتبر دانستن، ناصواب و قابل اثبات نبودن، مغایرت با مفهوم آیات، ناسازگاری با ادلّه و آیات قرآنی، عدم داللت آیه بر تفسیر و... پس از این مقاله مستخرج از رسالهی دکتری دانشجو میباشد. amannaseri@gmail.com :مسئول نویسنده 03 | فصلنامه علمی پژوهشنامه معارف قرآنی | سال سیزدهم |شماره 94 | تابستان 0930 بررسی و سنجش آرای ناقدان، حاصل پژوهش چنین بیان میشود که اغلب این نقدها نامعتبر بوده و با آسیبها و اشکاالت اساسی مواجه است. البته در موارد معدودی نیز نظرات ناقدان صحیح و معتبر بوده و ضعف دیدگاههای عالمه پذیرفته میشود.
پاسخ به شبهه ای قدیمی پیرامون عصمت پیامبر (ص) و ائمه شیعه (ع) بر اساس تمایز میان زبان عینی و زبان ذهنی
حوزههای تخصصی:
یک اشکال پیرامون عصمت پیامبر و ائمه شیعه وجود دارد که به برخی از آیات قرآن و دعاهای ائمه شیعه استناد می کند که پیامبر و ائمه در آن ها از گناهان خود به درگاه خداوند استغفار می کنند و بدین وسیله از او طلب بخشش دارند. اگر پیامبر و ائمه شیعه عصمت دارند نباید مرتکب گناه شوند و اگر گناه انجام نمیدهند چرا از انجام گناهان خود به درگاه خداوند استغفار می کنند؟ پاسخ های مختلفی ازسوی دانشمندان شیعه به این شبهه داده شده است. اکثر قریب به اتفاق این پاسخها پیشفرض گرفتهاند که جمله های ادا شدهی مشتمل بر «استغفار» و «گناه» از سوی پیامبر یا ائمه متون عینی هستند که از عالم بیرون و وقایع و افعالی (گناهانی) که در آن انجام گرفته شده است حکایت میکنند. پاسخ ارائه شده در این مقاله با آن پیش فرض موافق نیست. روش این تحقیق تحلیلی است و بر این فرضیه تکیه کرده است که جمله های ادا شده ی مشتمل بر «استغفار» و «گناه» توسط پیامبر و ائمه متون ذهنی هستند نه عینی. این مقاله تلاش می کند تا، با استناد به شواهدی از قرآن و نهج البلاغه، نشان دهد استغفار پیامبر و ائمه از چیزی است که به طرزتلقی ها، حالات و گرایشهای درونی و نفسانی پیامبر و ائمه وابستگی دارد، نه از چیزی (گناهی) که متعلق به دنیای واقعیات بیرونی است. یکی از مهم ترین دستاوردهای این مقاله این است که برای نخستین بار این فرضیه را به پیش می کشاند که تحلیل درست از زبان پیامبر و ائمه درگرو داشتن درکی درست از کاربرد آن زبان، و ذهنی یا عینی بودن آن، است.
انگیزش زیست اخلاقی براساس جاودانگی انسان در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
کارکرد اخلاق در انسان برحسب نوع نگاه به ابعاد وجودی او فرق دارد. برخی انسان را تک ساحتی و مادی می پندارند که با مردن، نابود می شود و برخی دیگر انسان را دوساحتی (بدن و نفس) می دانند که با مردن، نیست نمی شود و همچنان به حیات خود ادامه می دهد. مسلّماً کارکرد اخلاق براساس این دو نگاه متفاوت است. براساس دیدگاه اول، کارکرد اخلاق کاملاً اجتماعی و بیرون از فاعل اخلاقی است و انسان با مردن تمام آنچه را به لحاظ زیست اخلاقی به دست آورده است همراه خود به عالم نیستی می برد. اما براساس دیدگاه دوم، اخلاق علاوه بر کارکرد بیرونی، کارکرد درونی نیز دارد و اخلاق با جان آدمی سروکار دارد و حقیقت انسان و شکل گیری هویت او با ارزش های اخلاقی تحقق می یابد و با مردن، گرچه ساحت مادی انسان در زیر خاک قرار گرفته، می پوسد، اما ساحتی که با ارزش های مثبت یا منفی اخلاقی شکل گرفته است، به حیات خود ادامه خواهد داد. به نظر می رسد انگیزه زیست اخلاقی در این دو نگاه بسیار متفاوت است. این مقاله کوشیده است علاوه بر نقش کارکرد اجتماعی اخلاق، نقش جاودانه بودن انسان از منظر قرآن در انگیزش زیست اخلاقی را تبیین کند.
بررسی تحلیلی مؤلفه های خودشناسی قرآنی و کاربست آن در پرورش و تکامل انسان، در تفسیر مخزن العرفانِ بانو امین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیرباز خودشناسی، مورد توصیه پیامبران الهی، اندیشمندان و متفکران مکاتب مختلف بوده است؛ زیرا بدون شناختِ خود، برنامه ریزی برای رشد، تکامل و خودسازی، امکان پذیر نیست. پژوهه پیش رو، با روش توصیفی تحلیلی، را برای یافتن مولفه های قرآنی خودشناسی و کاربست آن در تدوین مسیر رشد و تکامل، تفسیر عرفانی مخزن العرفان بانو امین را مورد کنکاش و بازخوانی قرار داده است. یافته های این پژوهش، نشانگر آن است که بر اساس نگرش بانو امین، هفت مولفه خودشناسی قرآنی، ادراک و توجه به؛1.جامعیت انسان نسبت به همه عوالم 2.فقرِ وجودی به مبدأ 3. دَمشِ روح الهی 4.تعلیم یافتگی همه اسماء 5.احساس کرامت 6. قدرت انتخاب و توانِ اختیار 7. استعدادی بودن کمالات انسان، راه معرفت شناسی خداوند را برای انسان، می گشاید و در نتیجه کاربست آنها در هفت آموزه؛ 1.سکونت در مقام ذکر و شکر حق، 2. مرآتی نگریستن کمالات خود 3. اتصال به حضرت حق و مقام قرب 4. حفظ مقام خلافت 5. احساس کرامت و فعال سازی خِرد 6. انتخاب احسن 7.اطاعت و پیروی کامل از دین الهی، خودسازی، رشد و تکامل انسان را میسر می سازد.
معارف رهایی بخش دعای فرج در آیینه قرآن
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
189 - 216
حوزههای تخصصی:
دعای شریف فرج، دعائی است با مفاهیم بلند و پرمحتوا که شیخ طوسی و شیخ کفعمی و دیگر بزرگان در کتاب های خود، آن را نقل کرده اند. بدیهی است کلام اهل بیت (ع) به عنوان همتایان قرآن کریم، همانند آن، علاوه بر معنا و مقصود ظاهری، دارای معاریض و باطن هایی است. در این نوشتار به گوشه ای از معارف باطنی این دعا، یعنی مقصود از بلا و سختی ها و ریشه مشکلات، یعنی هبوط و دوری انسان از مبدأ و فقدان حاکمیت ولی الهی و زندگی زیر سلطه و قواعد حاکمان ظالم و گرفتاری در ظلمت کده طبیعت و راه های رهایی از بلا با رفع موانع و درمان دردها، با استناد به آیات و روایات، بدون پرداختن به معانی لغوی رایج، اشاره شده است. روش این پژوهش توصیفی بوده و نوع جمع آوری و تحلیل داده ها کتابخانه ای می باشد.
تحلیل انتقادی شاخصه معنای زایشی به عنوان مبنای دیدگاه شفاهیت قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به زمینه های نزول قرآن، امری است که از همان عصر نزول قرآن مدنظر عالمان این عرصه بوده است. این اهتمام در خلال مباحث متقدمشان درباره نزول و اسباب نزول و نیز مباحث متأخر بینامتنیت مشاهده می شود. در این میان، شفاهیت قرآن، یکی دیگر از این حوزه هاست؛ با این تفاوت که توجه به زمینه های شکل گیری آیات قرآن را رکن رکین قرآن پژوهی و فهم قرآن می داند. دیدگاه شفاهیت قرآن، کلام مقدس مسلمانان را به سان نمایشنامه ای می بیند که پیامبر و همه اقتضائات معاصر او در شکل گیری آن نقش فعال دارند و آنها را از شنونده صرف به عنصر فعال تبدیل می کند؛ از این رو، دیدگاه مذکور، متن بودگی قرآن را ساحتی غیر اصیل می داند و اصالت را به مشافهه میان پیامبر و عصر او می دهد. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، ضمن بررسی آرای باورمندان به دیدگاه شفاهیت قرآن همچون آنگلیکا نویورث، ویلیام آلبرت گراهام، دانیل مدیگان و ... و نیز تفکیک دو ساحت معنا و قالب در هر اظهار زبانی، پیوند وثیق میان این دیدگاه و مباحث هرمنوتیک فلسفی، به خصوص در شاخصه زایشی بودن معنا را تبیین و نتایج به دست آمده از آن را نقد کرده است. حاصل آنکه به نظر می رسد عدم تفکیک درست میان دو تقریر از شفاهیت و همچنین، توجه نداشتن به تفاوت میان معنا و معناداری، پایه های متزلزل شاخصه زایشی بودن معنا را شکل داده اند که در بخش نقد به آن توجه شده است.
قرینه شناسی آیات سوره کهف و روایات برای اثبات نبوّت ذوالقرنین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۴)
113 - 136
حوزههای تخصصی:
هویت شناسی ذوالقرنین و فهم مؤلفه های شکل دهنده ماجرای او از دیر باز مورد توجه قرآن پژوهان بوده است. یکی از عناصر محوری در شناخت استوارتر ذوالقرنین، موضوع پیامبری اوست. ثمره این بحث در انطباق شخصیت های تاریخی با وی آشکار خواهد شد. این پژوهش با بهره از روش توصیفی- تحلیلی و استناد به منابع نوشتاری، در پی بررسی شاخصه نبوّت در ماجرای قرآنی ذوالقرنین است. برای این منظور 11 مؤلفه مندرج در آیات موضوع و روایات مرتبط استخراج شده اند که شایستگی نقش آفرینی در قامت قرینه هایی برای اثبات نبوّت ذوالقرنین را دارند. این قرینه ها عبارت اند از: مخاطب قرار گرفتن ذوالقرنین توسط پروردگار، برانگیخته شدن، دعوت توحیدی، بهره از تمکّن الهی، بهره وری از سبب، واگذار شدن قضاوت به وی، کنش های توحید محور، اِخبار از قیامت و تشبیه وی به حضرت علی (ع). تطبیق این قرینه ها با نمونه های مشابه قرآنی و بهره از روایات معتبر، سبب استحکام بیشتر نظام قراین پیش گفته در جهت فرضیه است.
منشأ اختلافات علامه طباطبائی و ابن عاشور در تحلیل استعاره های قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از زیباترین و بلیغ ترین شیوه های بیانی استفاده از فن استعاره است. علامه طباطبائی برای تبیین آیات قرآن از این فن به خوبی استفاده کرده است. ابن عاشور بیش از پانصد نمونه از استعاره های قرآن کریم را در تفسیر خود تحلیل و بررسی کرده است. این مقاله با روش تحلیلی توصیفی به مقایسه بین دو تفسیر «المیزان» و «التحریر و التنویر» پرداخته و به این نتیجه دست یافته است که علامه طباطبائی و ابن عاشور در تحلیل برخی استعاره های قرآن کریم اختلافاتی دارند. منشأ اختلافات آنان در تحلیل استعاره های قرآنی، به تفاوت نظرات و دیدگاه های آنان در مباحث ادبی، عقیدتی و یا روش تفسیری آنان برمی گردد؛ یعنی هریک از دو مفسر در مباحث ادبی، عقیدتی و روش تفسیری دیدگاه های متفاوتی دارند و همین موجب شده است در تحلیل استعاره های قرآنی هم اختلافاتی داشته باشند.
امامت در قرآن (نقد و بررسی مدخل "امامت" در دایرهالمعارف قرآنی الیور لیمن)
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۳)
95 - 123
حوزههای تخصصی:
یکی از دایرهالمعارف های ویژه قرآن که غربیان در عصر حاضر نوشته اند، دائرهالمعارف قرآن آقای الیور لیمن (Oliver Leaman) است. با توجه به جایگاه دایره المعارف ها و اهمیت آنها در مراجعه پژوهشگران و مخاطبان غیرمسلمان و حتی مسلمانان، نقد و بررسی آنها خصوصاً با دیدگاه های شیعه امری لازم و ضروری است. پژوهش حاضر به معرّفی و نقد مدخل «امامت» از دائره المعارف قرآن ، نگاشته خانم آرزینا آر. لالانی و ویراسته آقای الیور لیمن می پردازد. این مدخل در آن دائره المعارف به مبحث امامت به معنای امام، کاربرد آن در قرآن کریم و نظرهای مختلف فرقه های اسلامی پرداخته است. نویسنده با ارجاع به آیه انتصاب ابراهیم× به عنوان امام، بحث اصلی را آغاز می کند و با طرح مفاهیم و مواردی که در قرآن به این موضوع پرداخته شده است، بحث را پی می گیرد و سپس نظر مذاهب اسلامی را به اجمال مطرح می کند. پژوهش حاضر به روش توصیفی - تحلیلی به دنبال پاسخ به این سؤال است که براساس مبانی و دیدگاه شیعه، نقاط قوت و ضعف این مدخل کدام است. نتایج حاصل از پژوهش آن است که با وجود نقاط قوت این مقاله، کاستی ها و ضعف های بسیاری نیز دیده می شود که می توان به این موارد اشاره کرد: عدم تبیین مناسب و دقیق واژه امام و امامت، عدم سیر منطقی و نظم مناسب، نگاه جانبدارانه در مسئله امامت، عدم اشراف بر دیدگاه شیعه و منابع معتبر آن، عدم تبیین مناسب عصمت امام.
اعتبارسنجی استصحاب در دو امر حادث با تاریخ مجهول؛ و تأثیر آن در نقد ماده 873 قانون مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جریان و یا عدم جریان استصحاب در دو حادثه ای که تقدم و تأخر آن دو مشخص نیست، دارای ثمرات فقهی و حقوقی فراوانی در بیشتر ابواب فقه و حقوق می باشد و اندیشمندان فقه و حقوق در این مسئله دیدگاه های مختلفی ابراز داشته اند. در نوشتار پیش رو با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و با روش تحلیلِ تطبیقی، آراء دانشمندان فقه و دیدگاه حقوقدانان مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که فقها استصحاب را در این مسأله جاری دانسته، ولی به سبب تعارض، اثری برای آن لحاظ نمى کنند و به قاعده طهارت، قرعه، احتیاط و .... مراجعه می کنند. البته برخی به کلی استصحاب را جاری ندانسته و اصالت طهارت را مطرح نموده اند. فقها با اختلاف در جریان استصحاب، در کیفیت و نوع جهل تفاوت قائل نشده اند. حقوقدانان در فرض جهل در زمان حادثه نخست دیدگاه فقیهان را پذیرفته اند، ولی در فرض جهل در زمان حادثه دوم، آراء مختلفی دارند. در این مقاله اشکالات ماده 873 قانون مدنی که مخالفت صریح با فقه دارد بررسی شده است. به عنوان یکی از نتایج این پژوهش، و ملاحظه این که قانون مدنی ایران، بر گرفته از فقه امامیّه می باشد، به نظر می رسد بایستی در محتوا قانون مدنی ایران در موضوع ارث بازنگری صورت گیرد. تفاوت های بسیار میان «قانون مدنی ایران» و «فقه امامیّ» منجر به بروز اختلافاتی در مسائلی چون ارث شده است.
بازپژوهی دلایل صحت بیع معاطات با تأکید بر آرای امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
45 - 24
حوزههای تخصصی:
از جمله موارد اختلافی اقسام بیع میان فقهای امامیه، بیع معاطاتی است لذا تحقیق در مورد ادله صحت بیع معاطات از منظر فقه امامیه لازم و ضروری است بنا بر این هدف اصلی این تحقیق صحت بیع معاطات از منظر فقه امامیه با تأکید بر آراء امام خمینی است که به صورت تبیین تشریح، توصیف و تحلیل، به این موضوع پرداخته شده است که عده ای از فقها، معاطات را بیعی متزلزل می دانند، مثل علامه حلی و محقق حلی و برای اثبات ادعای خود دلیل هایی ذکر کرده اند. مثل روایت، اصل و اجماع. اما عده ای از فقها از جمله امام خمینی معاطات را صحیح و آن را لازم می دانند و برای اثبات ادعای خود ادله ای ذکر کرده اند و نظریه کسانی که بیع معاطات را لازم و صحیح نمی دانند را رد می کند . بنابراین شروطی که در بیع لازم است و همچنین تمام خیارات ، در بیع معاطات به قوت خود موجود می باشند.
بررسی تفسیر واژگان «عربی» و «لسان عربی» در قرآن با رویکرد تحلیلی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان به عنوان یک پدیده زنده و پویا، پیوسته در مسیر تحول و تطور قرار داشته است. این امر در علم زبان شناسی بدیهی و مثبت ارزیابی می شود. اما آن گاه که متن مقدس در دوره ای طولانی با مخاطبان متعدد روبه رو است، حفظ گوهر اصلی، مطالعه و دریافت پیام آن، در صورتی امکان پذیر است که متن را با زمان صدور و یا نزول آن فهمید. در غیر این صورت، سبب می شود گاه در فهم و تفسیر برخی آیات، تناقض و شبهه ایجاد گردد. یکی از واژگان و ترکیبات قرآنی، «لسان»، «عربی» و اضافه این دو به هم است. بیشتر مفسران و مترجمان این کلمات و ترکیب اضافی را فقط در همان معنای مشهور امروزی، یعنی گویش عربی تبیین نموده اند که در پی آن، شبهه انحصار قرآن برای عرب زبانان و اخراج عموم بشر در تمام اعصار و امصار برای آن مطرح می شود. افزون بر آن، تناقض ایجادشده در این انحصار با آیات مربوط به جهان شمولی قرآن نیز محل توجه است. این در حالی است که می توان با تأمل در آیات و سیاق آنها، و مهم تر از همه، در معنای لغوی این واژگان، معنای دیگر پیام آشکار و بدون ابهام و اغلاق برای آنها تبیین نمود. این مقاله با رویکرد تحلیلی- انتقادی و واکاوی اصل و ماده این لغات با تکیه بر سیاق، به ارائه معنایی متفاوت از این واژگان و ترکیب دست یافته است که با توجه به آن، این شبهه و تناقض منتفی می گردد.
بررسی آرای مفسران در باره مفهوم و گستره عدالت اجتماعی با تأکید بر آیه 25 سوره حدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسط عدالت اجتماعی به مثابه ی یک موضوع خطیر قرآنی قدمتی دیرین دارد. ارتباط این موضوع با مفهوم "قسط" در آیه ی 25 سوره ی حدید از محورهای قابل توجه در دیدگاه مفسران مسلمان در طول تاریخ به شمار آمده است. برمبنای این پیوند برخی مفسران براین باورند که "قسط" در این آیه ناظر به معنای عدالت اجتماعی است. و آیه در صدد بیان برقراری آن به عنوان یکی از اهداف اصیل انبیاء است و با تاکید آن حتی قلمرو اجتماعی دین را نیز در بر می گیرد. جستار پیش رو با روش توصیفی تحلیلی در پی واکاوی ابعاد مختلف این مفهوم است. دستاورد این پژوهش بیانگر آن است که ادله ی کافی برای اثبات دلالت آیه 25 سوره ی حدید به مفهوم عدالت اجتماعی و بسط تفسیری واژه ی قسط وجود دارد و در نتیجه می توان با استناد به آن برقراری عدالت اجتماعی را به عنوان هدف بعثت انبیاء اثبات کرد و از رهگذر آن قلمرو دین در حوزه ی زندگی دنیوی و اجتماعی را نیز پذیرفت و به عبارت دیگر به لحاظ تئوریک مسیر و ابزار برقراری عدالت از سوی شارع مقدس توسط انبیاء تبیین شده است اما اجرای برنامه ها به عهده مردم سپرده شده است. بسط عدالت اجتماعی به مثابه ی یک موضوع خطیر قرآنی قدمتی دیرین دارد. ارتباط این موضوع با مفهوم "قسط" در آیه ی 25 سوره ی حدید از محورهای قابل توجه در دیدگاه مفسران مسلمان در طول تاریخ به شمار آمده است. برمبنای این پیوند برخی مفسران براین باورند که "قسط" در این آیه ناظر به معنای عدالت اجتماعی است. و آیه در صدد بیان برقراری آن به عنوان یکی از اهداف اصیل انبیاء است و با تاکید آن حتی قلمرو اجتماعی دین را نیز در بر می گیرد. جستار پیش رو با روش توصیفی تحلیلی در پی واکاوی ابعاد مختلف این مفهوم است. دستاورد این پژوهش بیانگر آن است که ادله ی کافی برای اثبات دلالت آیه 25 سوره ی حدید به مفهوم عدالت اجتماعی و بسط تفسیری واژه ی قسط وجود دارد و در نتیجه می توان با استناد به آن برقراری عدالت اجتماعی را به عنوان هدف بعثت انبیاء اثبات کرد و از رهگذر آن قلمرو دین در حوزه ی زندگی دنیوی و اجتماعی را نیز پذیرفت و به عبارت دیگر به لحاظ تئوریک مسیر و ابزار برقراری عدالت از سوی شارع مقدس توسط انبیاء تبیین شده است اما اجرای برنامه ها به عهده مردم سپرده شده است. بسط عدالت اجتماعی به مثابه ی یک موضوع خطیر قرآنی قدمتی دیرین دارد. ارتباط این موضوع با مفهوم "قسط" در آیه ی 25 سوره ی حدید از محورهای قابل توجه در دیدگاه مفسران مسلمان در طول تاریخ به شمار آمده است. برمبنای این پیوند برخی مفسران براین باورند که "قسط" در این آیه ناظر به معنای عدالت اجتماعی است. و آیه در صدد بیان برقراری آن به عنوان یکی از اهداف اصیل انبیاء است و با تاکید آن حتی قلمرو اجتماعی دین را نیز در بر می گیرد. جستار پیش رو با روش توصیفی تحلیلی در پی واکاوی ابعاد مختلف این مفهوم است. دستاورد این پژوهش بیانگر آن است که ادله ی کافی برای اثبات دلالت آیه 25 سوره ی حدید به مفهوم عدالت اجتماعی و بسط تفسیری واژه ی قسط وجود دارد و در نتیجه می توان با استناد به آن برقراری عدالت اجتماعی را به عنوان هدف بعثت انبیاء اثبات کرد و از رهگذر آن قلمرو دین در حوزه ی زندگی دنیوی و اجتماعی را نیز پذیرفت و به عبارت دیگر به لحاظ تئوریک مسیر و ابزار برقراری عدالت از سوی شارع مقدس توسط انبیاء تبیین شده است اما اجرای برنامه ها به عهده مردم سپرده شده است.
نقد و ارزیابی مقاله «یوسف و زلیخا» دائره المعارف لیدن
حوزههای تخصصی:
داستان یوسف(ع) و زلیخا یکی از قصص مشترک قرآن کریم وعهد قدیم یعنی تورات می باشد؛ که در قرآن کریم درسوره یوسف به آن پرداخته شده است، و زوایای مختلف این داستان مانند: نقشه ی زلیخا برای به دام انداختن یوسف (ع) ، نحوه مواجهه ی یوسف(ع) با زلیخا و... در برخی از آثار مستشرقان از جمله مقاله «یوسف و زلیخا» نوشته «آنجلیکا نویورت» قرآن پژوه آلمانی در دائره معارف لیدن مورد پژوهش قرار گرفته است. که درآن کاستی و نسبت های غیرسازگاری با قرآن کریم از قبیل:تأیید ذاتی بودن رفتار فریبکارانه در زنان، انحراف و عدم توجه کامل یوسف(ع) به خداوند، تمایل جنسی یوسف (ع) به زلیخا و ...وجود دارد. از این رو در نوشتار پیش رو تلاش شده است با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی علاوه بر ضرورت پاسخ دهی به شبهات و به چالش کشاندن دیدگاه های مذکور، با توجه به آیات قرآن کریم عصمت و پیراسته بودن شخصیت حضرت یوسف (ع) را از هر گونه تمایل و اراده در جهت ارتکابِ معصیت، به واسطه ی نقشه ی شیطانی که زلیخا برای به دام انداختن یوسف(ع) تدارک دیده بود به اثبات برساند.
مطالعه تفسیری ماده (حفظ) در آیه نهم سوره حجر با تکیه بر روش معناشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱شماره ۵۰
145 - 169
حوزههای تخصصی:
معنای لغوی (اساسی) مادّه «ح ف ظ» از آن جهت که در مقابل معنای «ن س ی» قرار دارد؛ در موضعی بکار میرود که به جهت تعهّدپذیری و کمی غفلت و وفاداری کامل ذهن در فرایند ذخیره سازی مفاهیم، موجودی ترک نشده و در نتیجه سالم مانده و هلاک و ضایع نشود. همچنین تفاوت این ریشه با دیگر ریشههایی که به لحاظ معنایی، شبیه مادّه «ح ف ظ» اند در این است که این مادّه، مانند ماده «رعایه» سبب عدم هلاکت را بیان نمیکند، یعنی در فرایند خود حالت خاصّی را در بر نداشته و محلّ تحقّق حفاظت نیز باید قابل جمعآوری و نگهداری، متناهی و قابل حصر باشد. همچنین در این مادّه، زمان و استمرار آن مورد توجّه نیست. بنابراین با توجه به تدریج موجود در معنای فعل «نزّلنا» در آیه نهم سوره حجر و با این که «الذّکر» نزولی تدریجی دارد، از آن جهت که واژه «الحافظون»، از سویی دلالت بر محلّ تحقّقی متناهی و جمع آوری شده داشته و از سویی دیگر، زمان و استمرار در آن مد نظر نیست و توجّهی به زمان در آن نیست، معنای ثبوت و پایداری حفاظت را متبادر میسازد. به بیان دیگر تنها با بهرهگیری از معنای لغوی حافظ برای حفاظت، با حرکت تدریجی محفوظ (الذکر) در طول زمان حرکت نمیکند. یعنی خداوند تمام قرآن کریم را در همه زمانها محافظت مینماید.
تفسیر در کشاکش کلام و کیهان شناسی؛ مطالعه موردی «ستون های آسمان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن در دو آیه مختلف، اما با تعبیری تقریبا یکسان، درباره ستون های آسمان ها سخن گفته است؛ ولی ساختار سخن در این آیات به گونه ای است که مفسران در طول تاریخ آن را به دو شکل کاملا متفاوت فهم کرده اند که یکی حاکی از وجود ستون هایی نامرئی برای آسمان، و دیگری نافی وجود هرگونه ستونی است. این دو تفسیر، هرچند در ظاهر هر یک مبتنی بر تحلیل های ادبی خاص خودشان هستند، اما بررسی های این مقاله نشان می دهد که پذیرش یا رد هر کدام از دو تفسیر فوق، بیشتر از آنکه متکی به قواعد ادبی باشد، مبتنی بر نظریاتی پیشینی در حوزه های کلام و کیهان شناسی و نیز رابطه میان این دو حوزه است. بنابراین، با گذر زمان و وقوع تغییرات یا اصلاحاتی در هر یک از دو حوزه فوق یا ارتباطات میان آنها، چگونگی تفسیر آیه دستخوش تحولاتی جدید می شود. این مقاله با رویکرد تاریخی به بررسی چگونگی وقوع این تحولات تفسیری بر اثر تحولات کلامی و کیهان شناختی در طی چهارده قرن گذشته می پردازد و نشان می دهد که این تحولات را می توان در سه دوره تاریخی مجزا بر اساس تحولات رخ داده در کلام و کیهان شناسی طبقه بندی کرد.
مقایسه و تحلیل استعاره های قرآنی از منظر بلاغت پژوهان سنتی و زبان شناسان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استعاره یکی از جنبه های اعجاز بیانی است و قرآن از آن، در راستای تبیین معانی خود بهره می برد. استعاره در مفهوم سنتی، به کاربردن لفظی در غیر از معنای اصلی خود می باشد؛ اما در این معنا به تنهایی نمی تواند جهان بینی، ساختار و اندیشه های نهفته درون آیات را نشان دهد. در باب استعاره می توان دو دیدگاه کلاسیک و زبان شناسی-شناختی را با یکدیگر مقایسه کرد. تفاوت این دو دیدگاه در این است که در زبان شناسی سنتی استعاره صرفاً ابزاری برای زیبایی تعبیرهای زبانی بوده است؛ اما در زبان شناسی شناختی، استعاره به چگونگی پدیدآمدن فرایندهای ذهنی و تبدیل شدن آن ها به عناصر زبانی میپردازد. ازاینرو ماهیت و عملکردی متفاوت از دیدگاههای بلاغت پژوهان در سده های گذشته دارد. پژوهش پیش رو با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با هدف بررسی استعاره نزد بلاغت پژوهان سنتی و زبان شناسان شناختی و نقش آن ها در تبیین و تحلیل های قرآنی صورت گرفته است. یافته های این پژوهش در قالب شناخت وجوه تمایز استعاره شناختی از استعاره سنتی، و بررسی آیات با نگاه به مفهوم سازی استعاری نشان داد که الگوی استعاره مفهومی در تحلیل شناختی آیات و دستیابی به اصول معناشناختی حاکم بر مفهوم سازی قرآنی، امکانی را برای کشف لایه های قرآنی فراهم می آورد که در استعاره سنتی دستیابی به آن ممکن نیست.
بررسی معناشناختی واژه تخطف در قرآن با تأکید بر آرای مفسران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه «خطف» در ساختار ثلاثی مجرد دارای معنای روشنی است؛ اما ساختار ثلاثی مزید آن در آیات 57 سوره قصص و 67 سوره عنکبوت نزد مفسران قرآن، گوناگون تبیین شده است؛ از این رو، ضرورت دارد با نگاه به سیر کاربرد این ساختار نزد عرب جاهلی و مفهوم آن در فرهنگ اجتماعی عربِ معاصر، نزول و سیاق آیات و دیدگاه مفسران، تحلیل و بررسی شود. این پژوهش در همین راستا با روش تحلیلی توصیفی بر آنست تا با تأمل در قدر مشترک منابع تفسیری تاریخی به واکاوی معنای «تخطف» نزد مفسران قرآن بپردازد و در پرتو آن به مفهوم مدنظر این واژه در عصر نزول دست یابد. نتیجه اینکه مفهوم واژه «تخطف» در این آیات، آنگونه که مفسران قرآن یاد کرده اند، تنها اختصاص به اموال یا نفوس نداشته است، بلکه دربرگیرنده هر دو مفهوم است؛ بنابراین، قریش ساکن مکه، هم غارت دیگر قبائل و هم تعرض آنها به جان خویش را عامل اصلی عدم ایمان خود بیان می داشتند. این برداشت به دلیل اینکه با قرائن تاریخی، لغوی و درون متنی آیات قرآن همخوانی دارد و نیز با جایگاه خاص قریشیان در میان عرب شبه جزیره سازگار است، بر تصور واقع بینانه تری از مفهوم آیه دلالت دارد.
مبانی «لابی و لابی گری مثبت، ابزاری برای دفاع از حق»، در قرآن و سنّت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۵)
45 - 66
حوزههای تخصصی:
لابی و لابی گری از اصطلاحاتی است که در دو قرن اخیر وارد علوم سیاسی شده و منظور از آن، نفوذ و پیشبرد اهداف و منافع توسط گروه ها و جریان های سیاسی یک کشور و اثرگذاری بر نمایندگان و دولتمردان در سطح داخلی و مجامع بین المللی از راه های مختلف است. امروزه این موضوع در برخی از کشورها به صورت امری قانونی درآمده است و گروه های زیادی در همین راستا در حال فعالیت هستند. با توجه به رواج، اهمیت و فواید این امر، ضرورت دارد روشن شود که دیدگاه اسلام در این موضوع چیست؟ آیا می توان نمونه هایی از لابی گری را در قرآن کریم و سنّت صحیح اسلامی یافت؟ آیا حکومت های اسلامی می توانند در این زمان برای پیشبرد اهداف و منافع خود از لابی ها بهره ببرند؟ در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و از طریق تدبّر در آیات قرآن و سنّت، کوشش شده مبانی این موضوع در دین اسلام روشن شود. ازاین رو می توان نتیجه گرفت که امروزه یکی از ضرورت ها، استفاده از این فرصت و ظرفیت در جهت حمایت از جبهه حق و موفقیت در مقابل دشمنی هاست. گواینکه با توجه به آیه 60 سوره توبه، هزینه این کار را می توان از موارد مصرف زکات و صدقات تأمین کرد.
واکاوی تأثیر نعمت شناسی بر هیجان های مثبت از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
3 - 31
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در راستای مطالعات بین رشته ای و توسعه نگاه کاربردی به مباحث قرآن انجام گرفته است. یکی از موضوعات کاربردی و میان رشته ای، هیجان های مثبت است. پژوهشگران روان شناسی مثبت گرا معتقدند که وقتی افراد، هیجانات مثبت را تجربه می کنند، در معرض هیجان های منفی مانند ترس، اضطراب و افسردگی قرار ندارند؛ در نتیجه، توازن کلی میان هیجان های مثبت و منفی افراد، پیش بینی کننده احساس به زیستن آنان است. در فرایند این پژوهش، سعی نگارندگان بر آن بوده است که با تکیه بر داده های کتابخانه ای و سامانه های رایانه ای، پس از جمع آوری، دسته بندی مباحث، تحلیل و توصیف دقیق آن ها، ابتدا «چیستی نعمت»، «چیستی هیجان» و «رابطه نعمت شناسی با هیجان های مثبت» از متون معتبر استنباط گردد؛ سپس نحوه تأثیر نعمت شناسی بر هیجان های مثبت از دیدگاه قرآن کریم بررسی شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که قرآن کریم به دیدن و شناخت داشته ها تأکید می نماید؛ اما از اصطلاح نعمت استفاده می کند. اصطلاح نعمت چیزی فراتر از داشته هاست. بین «دیدن داشته ها» و «دیدن نعمت» تفاوت هایی وجود دارد. در «دیدن داشته ها» هیجان های مثبت انسان فقط به خاطر «دیدن داشته ها»ست؛ اما در «دیدن نعمت» هیجان های مثبت به خاطر «وجود داشته ها»، «جایگاه نعمت دهنده»، «انگیزه نعمت دهنده» و «اثر شکر» است. همچنین نعمت شناسی نوعی جهان بینی و شناخت است که بینش ها و نگرش های انسان را اصلاح می کند و باعث ایجاد، تقویت و افزایش هیجان های مثبت می گردد. این نوع نگرش، احساس بالیدن و ارزشمند بودن را در او ایجاد می کند و از او انسانی شادمان، امیدوار، شاکر و راضی از زندگی خواهد ساخت. در نتیجه، رفتار فردی و اجتماعی او نیز بر اساس همان نگرش تغییر خواهد کرد.