فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۱۳٬۷۷۵ مورد.
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲شماره ۵۴
215 - 244
حوزههای تخصصی:
بر اساس آیات کریمه قرآن، رسول خدا (ص) و مؤمنین در قیامت بر اعمال امت اسلامی و امم قبلی شهادت خواهند داد. اما در این مورد مسائلی مانند کیستی مؤمنین شاهد، نحوه تحمل شهادت و چگونگی آگاهی شاهد از اعمال و ادا شهادت برآن ها و ... به طوری محل اختلاف تفاسیرفریقین است که اصل مسئله در هاله ای از ابهام قرار گرفته است. این نوشته با بررسی آیات 143 بقره و 105 توبه و 89 نحل ، تلاشی است به هدف روشن نمودن حقیقت شهادت نبوی(ص) و مؤمنین در قیامت از دیدگاه قرآن، بدین جهت تفاسیر متعدد فریقین به خصوص تفسیر مفاتیح الغیب و روح المعانی و مجمع البیان و المیزان و غیره مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقیق و داده پردازی نوشته، توصیفی تحلیلی آیات بر اساس تفاسیر گفته شده است. شیوه گردآوری داده های تحقیق، کتابخانه ای است. یافته تحقیق بیانگر آن است که به رغم اختلاف نظر مفسران در برخی موارد این آیات، همه آنان بر این مسئله اشتراک نظر دارند که حضور شاهد معصوم در میان امت پیامبر(ص) تا آخر دنیا ضروری است تا با حضور دائمی خود در میان امت و نظارت براعمال آنان تحمل شهادت نموده و در قیامت براساس آن، به اعمال امت شهادت به عین دهد.
مفهوم سازی تأثیر سوگند در نظام هدایت بر مبنای مقوله حجمی در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
1 - 26
حوزههای تخصصی:
مفهوم قسم و سوگند در قرآن کریم از مسائل مهمی است که باید با استفاده از دانش معناشناسی شناختی موردبحث قرار گیرد. در این تحقیق از نظریه استعاره مفهومی و طرح واره های تصوری بر پایه مقوله حجمی استفاده می شود. هدف از تحقیق حاضر درک عمیق و جامع از مفهوم سوگند در قرآن کریم با توجه به روشی علمی در مطالعات تفسیری مدل مفهوم سازی قرآن می باشد. این نوشتار که نتیجه یک پژوهش است ازنظر هدف کاربردی است و از جهت سطح تحلیل برخوردار از ماهیتی توصیفی- استنباطی و از جهت روش به روش کتابخانه متکی است. جمع آوری داده های موردنظر از طریق فیش می باشد. ابتدا موارد استعمال سوگندها در قرآن کریم استخراج شده است و بعد بر مبنای مقوله حجمی موردبررسی قرار می گیرد. نتیجه حاصل از تحقیق این شد که در مفهوم سازی سوگندهای قرآن کریم، کتاب قرآن و عقل نمادی برای هدایت معنوی در تاریکی های جهل و گمراهی هستند که انسان خسران زده نشود. خورشید و ستارگان آسمان در تاریکی های دریا و خشکی هدایت کننده حسی هستند تا انسان به سمت حق خروج کند؛ و اگر انسان باوجود همه نمادهای هدایتی ملموس و دیدنی، به سمت نور نرود؛ ظلمت و تاریکی ظلالت، این قبیل افراد را فرا می گیرد.
نقد و بررسی مقاله «بازتاب فرهنگ زمانه در قرآن» از بهاءالدین خرمشاهی
حوزههای تخصصی:
در آیاتی از قرآن به فرهنگ و عقاید مردم معاصر نزول اشاره شده است. همین عامل سبب شد عده ای نظریه «تأثیر قرآن از فرهنگ زمانه» را مطرح کنند. یکی از این افراد آقای بهاء الدین خرمشاهی است. ایشان نظریه خود را در مقاله «بازتاب فرهنگ زمانه در قرآن» ارائه داده است. ایشان معتقد است: قرآن هر چند با تمام الفاظش از طرف خداوند بر پیامبر(ص) نازل شده، اما برخی مواقع به جهت همراهی و مماشات با مردم عصر نزول، خداوند عالماً و عامداً عقاید آنان را بیان کرده است؛ لذا اگر در مواردی، آیاتی از قرآن مخالفِ علم و جهانِ واقع بود، نباید پنداشت که آیه ای از قرآن ابطال شده است. آقای خرمشاهی برای اثبات نظریه خود به شواهد و دلایلی از قرآن استناد کرده، از جمله: مسئله اسباب النزول، انعکاس فرهنگ جاهلیت به قصد تخطئه و اصلاح، استفاده قرآن از قالب ها و شیوه های ادبی و واژگان عصر نزول و همچنین ذکر جن، سحر و چشم زخم در قرآن. در پژوهش حاضر، به روش توصیفی – تحلیلی و با گرایش انتقادی، تک تک این شواهد و دلایل با استناد به سایر آیات قرآن، تحلیل و بررسی شد. حاصل پژوهش این شد که هیچ یک از شواهدی که آقای خرمشاهی به آن استناد کرده، نمی تواند اثبات کننده این نظریه باشد که در قرآن مطلبی خرافی و خلاف علم آمده و قرآن نیز آن را پذیرفته است.
آسیب شناسی روانشناختی شایعه و راهکارهای مواجهه با آن در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲شماره ۵۳
129 - 168
حوزههای تخصصی:
ارتباط میان انسان ها امری غیرقابل انکار و مورد پذیرش همگان است. اما شکل برقراری ارتباطات متفاوت است. یک شکل آن، ارتباطات کلامی است و پدیده شایعه، بخشی از ارتباطات کلامی انسان ها در جامعه است. این پدیده ی کلامی دو جهت مثبت یا منفی دارد که براساس اغراض، گفتارها، شنیده ها و زمینه های موجود در میان افکار عمومی مردم شکل گرفته و تحت تأثیر ویژگی های فرهنگی و اجتماعی هر جامعه، انتشار پیدا می کند. در این میان، شایعات منفی پیامد ها و آسیب هایی دارد که سلامت روابط اجتماعی انسان را تهدید و تخریب می کند. آسیب های اعتقادی، تخریب استوانه های اعتقادی و شبهه افکنی؛ آسیب های اجتماعی، شکل گیری محیط ناسالم اجتماعی، خدشه دار کردن آبروی افراد و سلب آرامش عمومی؛ آسیب های سیاسی، بی اعتمادی مردم به رهبران جامعه و ایجاد اختلاف و تفرقه؛ آسیب شایعه برای شایعه ساز نیز رسوایی شایعه سازان است. پیامدهای مذکور باعث گردیده تا پدیده ی شایعه و آسیب های روانشناختی آن در این مقاله به عنوان یک ضرورت مورد بررسی قرار گیرد. همچنین راهکارهای قرآنی به لحاظ پیشگیری شایعه مانند: ابهام زدایی، ارجاع خبر به اهل تشخیص، تحقیق و بررسی اخبار و کنترل زبان؛ و به لحاظ مقابله با شایعه مانند: تکذیب شایعه، مجازات شایعه سازان و بازسازی فرد یا گروه آسیب دیده، بیان گردید. این پژوهش با روش توصیفی کتابخانه ای همراه با تحلیل به تطبیق یافته ها و راه حلّ ها پرداخته است. برای رسیدن به هدف پژوهش، در ابتداء پس از تبیین مفهوم شناختی، به عوامل و پیامدهای روانشناختی شکل گیری شایعه و سپس در مقام راه حلّ به روش های پیشگیری و مقابله با شایعه از دیدگاه قرآن کریم پرداخته شد.
تحلیلی بر آیات ناظر بر طرح شبهه و پاسخ گویی به شبهات در قرآن با تأکید بر دیدگاه مغنیه در الکاشف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲شماره ۵۳
237 - 266
حوزههای تخصصی:
حقایق دینی به شرط برخورداری از یک منطق راسخ و مبانی استدلالی استوار، همواره مورد اقبال و پذیرش واقع می شود. از همین روست که قرآن کریم به مثابه آخرین وحی نامه الهی، پرسش و شبهات – مستقیم یا غیرمستقیم- پرسشگران و شبهه کنندگان را طرح و روش های منطقی مواجهه با آن را گزارش نموده است. فهم این مقوله مهم، فرع بر پذیرش جامعیت و جاودانگی قرآن، به عنوان آخرین نسخه هدایت الهی برای بشریت است. اهمیت این پژوهش ازاین روست که در عصر و روزگار فعلی، توجه به این موضوع اساسی، بار دیگر ما را به اهمیت مواجهه منطقی و مستدل، با شبهات دگراندیشان واقف می سازد. قرآن به عنوان سند جاودان سعادت انسان با شبهه مواجهه ای منطقی و خردمندانه دارد؛ و راه کارهایی را در شناخت شبهه و گونه های نظری و عملی مخالفان انبیاء به عنوان اصلی ترین جریان شبهه کننده ارائه نموده است. در گام نخست، گزارش دقیق شبهه که معطوف به دو جنبه گفتاری و عملی شبهه کنندگان است و تبیین صحیح عناصر هر گفتار و نحوه عمل مخالفان و معاندان را می توان مقدمه راه کار قرآنی به شمار آورد. در گام بعدی ارائه پاسخ های قرآن ابتدا مبتنی بر مؤلفه های فطری انسان، تحریک عقل و وجدان آن ها، و سرانجام در صورت لجاجت و استمرار دشمنی آنان، مواجهه بر اساس سنت های الهی است. برخی مفسّران عصری، همچون محمدجواد مغنیه که در تفسیر آیات قرآنی تحولات اجتماعی را به عنوان یک عامل مهم در نظر گرفته از همین روش مواجهه قرآنی با شبهات الگو گرفته و در مقام پاسخ به آن ها برآمده است. این جستار با روش توصیفی–تحلیلی به جنبه های گونه گون شبهه و آموزه های قرآنی پرداخته است. بر این مبنا ابتدا آیات ناظر بر شبهه کنندگان در قرآن مطرح و روش های مواجهه این کتاب الهی با آن ها توصیف و بررسی می شود. در پی این بررسی نمونه هایی از دیدگاه های تفسیری مغنیه در الکاشف با رویکرد شبهه شناسانه ارائه می گردد.
بررسی انتقادی شبهات آیات مربوط به خلقت جهان در شش روز
حوزههای تخصصی:
مبارزه با قرآن کریم به روش های مختلفی از آغاز نزول انجام شده و هنوز ادامه دارد. یکى از روش های مقابله دشمنان که امروزه شدت بسیار گرفته، ترویج شبهات علیه معارف علمی قرآن کریم جهت تضعیف اعتقادات مسلمانان است. یکی از شبهه افکنان معاصر، شخصی با نام «دکتر سها» است که کتاب «نقد قرآن» را منتشر کرده است. تلاش نویسنده در بخشی از کتاب مردود دانستن داده های علمی قرآن است. نویسنده در بخش شبهات علمی علیه قرآن، با استناد به آیاتی از قرآن کریم و سنّت نبوی، به نقد آیات مربوط به خلقت جهان در شش روز پرداخته و آن را اشتباه علمی دانسته است. این تحقیق قصد دارد به نقد و بررسی دقیق ادعای مطرح شده بپردازد. پژوهش حاضر، به روش توصیفی- تحلیلی با گرایش انتقادی و بر اساس منابع کتابخانه ای انجام شده و هدفش دفاع از نظریه وحیانی و حق بودن همه داده های قرآن، از جمله داده های علمی آن است. حاصل پژوهش این است که شبهه افکن معاصر، به روایات ضعیف و مردود اتکا کرده و ادله او نمی تواند باطل کننده داده قرآن در مورد خلقت جهان در شش روز باشد. به علاوه شواهد علوم تجربی بسیاری در تأیید نظر قرآن وجود دارد.
مربع نشانه شناسی و کاربرد آن در معناشناسی ساختاری قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشانه - معناشناسی یکی از دانش های جدید در زبانشناسی نوین است که موجب تحول بنیادین در نشانه شناسی ساخت گرای قرن بیستم شده است. یکی از زبان شناسان محقق در این رشته به نام آلژیر گریماس الگوهای تکمیلی و نوینی برای تحلیل نشانه - معناشناسی گفتمان به دنیای معاصر وارد کرده است. الگوی مربع نشانه شناختی، اولین الگوی تحلیلی معرفی شده از گریماس در نشانه - معناشناسی گفتمانی است. در این مقاله با استفاده از داده های اطلاعاتی موجود، ضمن معرفی این الگو، میزان کاربرد مربع نشانه شناختی در تفسیر قرآن بررسی می شود. براساس نتایج به دست آمده، تشکیل مربع نشانه شناختی ازطریق کشف روابط تقابلی در یک آیه یا یک سوره یا محتوایابی از کل قرآن نه تنها امکان پذیر است، سبب ایجاد یک شبکه معنایی گسترده در معنایابی موضوعی در قرآن می شود؛ ولی استفاده از این الگو برای دست یابی به لایه های عمیق تر معنایی و کشف دلالت های پنهان نص کافی نیست؛ زیرا عملکرد این الگو تنها آشکارکننده روابط تقابلی درون نص است و برای کشف لایه های عمیق تر معنا نیازمند ابزارهای دیگر تفسیر است؛ ازجمله توجه به سیاق، دلالت یابی ازطریق روایات، کمک گرفتن از آیات دیگر قرآن، بررسی روابط همنشینی و جانشینی در آیات.
تبیین معنای واژه ی صنائع در عبارت و الناس بعد صنائع لنا در نامه ی 28 نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
245 - 276
حوزههای تخصصی:
شناخت جایگاه ائمه(ع) بر تمامی مسلمانان ضرورت دارد. برخی مانند غلات در مورد ایشان دچار غلو شده اند. از طرف دیگر نباید دچار تفریط شده و مقامان ائمه(ع) را انکار کرد. عبارت والناس بعد صنائع لنا که در نامه ی 28 نهج البلاغه به کار رفته است بیانگر فضیلتی برای ائمه(ع) است. اغلب شارحین[1] صنائع را در این عبارت پرورش یافته معنا کرده اند. برخی نیز آن را ساخته شده ترجمه کرده اند[2]. تعبیر دوم غلوآمیز به نظر می رسد. این پژوهش برای فهم معنای صحیح این عبارت که به شناخت ائمه(ع) و فضائل آنان کمک می کند انجام شد. به این منظور با روش توصیفی تحلیلی عبارت ازنظر لغوی و قواعد عربی، خانواده ی حدیثی، قواعد حکمی و فضای مکاتبات حضرت علی(ع) و معاویه بررسی شد. بررسی ها نشان می دهد تعبیر دوم به طورکلی نمی تواند غلط باشد و با عقاید غلات متفاوت است؛ اما در اینجا این معنا مدنظر حضرت علی(ع) نبوده است؛ زیرا ایشان در صحبت با معاویه مفاهیم تکوینی به کار نمی بردند؛ چون پذیرش یا عدم پذیرش آن تأثیر چندانی ندارد و صرفاً ائمه(ع) را انسان هایی دوست داشتنی نشان داده و مدح آنان را به دنبال دارد. بلکه در مکالمه با او مفاهیم تشریعی و تربیتی را مطرح می کردند که دانستن آن برای مخاطب مسئولیت به همراه دارد؛ چراکه ائمه(ع) برای دستگیری از مردم آمده و برای این کار جان خود را فدا کرده اند. لذا تعبیر اول برای این عبارت مناسب تر است. این سبک نگاه تربیتی به روایات ائمه(ع) در شروح موردنیاز است و می تواند روایات ائمه(ع) را به نکات کاربردی برای زندگی تبدیل نماید.
رفع تعارض آیات بقا و قطع پیوندها در آخرت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
171 - 197
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مربوط به زندگی پس از مرگ و قیامت در قرآن کریم، وضعیت پیوندها و روابط بین انسان هاست که آیاتی حاکی از انقطاع و نابودی همه ی روابط پس از مرگ است. از دلایل پررنگ این اتفاق، ترس و وحشت انسان ها از واقعه ی قیامت و مراحل بعدازآن و نیز روابط و دوستی های گناه آلود و بد سرانجام است. در آیاتی دیگر الحاق افراد به اهل و خانواده و بقای دوستی ها، در آخرت دیده می شود. با نگاه سطحی و عدم تشخیص مصادیق صحیح و بی توجهی به اطلاق و تقیید آیات، به تقابلی ظاهری برخورد می کنیم. نکته ای که در این پژوهش موردتوجه قرارگرفته است، وضعیت مؤمنین و کفار در مراحل مختلف آخرت و محور ارتباطات است که با در نظر گرفتن این دو مورد، آیات به ظاهر مختلف، در این زمینه، مختص به گروهی خاص می گردند. به طورکلی آیاتی که بیان گر قطع اسباب و نسب ها است، ارتباطاتی است که خدامحور نبوده است، اما ارتباطی که حول ایمان و تقوا باشد، در آخرت هم ماندگار می باشند. در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی با توجه به محور و اسباب پیوندها که یا الهی اند و یا مادی و توسط خود قرآن و روایات تبیین شده اند، مصادیق آیات قطع روابط و بقای آن ها، به خوبی روشن می گردد. پرسش اصلی عبارت است از اینکه آیا ارتباطات دنیوی در آخرت به طورکلی منقطع می شود یا نه؟
بررسی تطبیقی دیدگاه ها در باره تجرد نفس انسان از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵
54 - 71
حوزههای تخصصی:
درباره حقیقت وجود نفس، دو دیدگاه مختلف (تجرد و عدم تجرد) وجود دارد که هرکدام به ادله ای ازجمله آیات قرآن کریم تمسک کرده اند. هدف مقاله حاضر، تبیین موضع آیات درباره تجرد یا جسمانیت نفس است. از آنجا که آیات قرآن مورد استناد موافقان تجرد نفس و منکران قرارگرفته، ضروری است به صورت تطبیقی، مستندات هر دو دیدگاه مورد تحلیل قرار گیرد که نگارنده با روش تحلیلی- تطبیقی آن را در این مقاله به سامان رسانده است. در این مقاله، روشن شده است که دلالت آیات مورد استناد موافقان تجرد نفس با جهات مختلف نفس (انتساب نفس به خدا، خلقت خاص و تفاوتش با موجود مادی، تعقل نفس مجردات را، صعود و رجوع به ملکوت و خدا) دلالت تام است؛ اما آیات مورد استناد منکران تجرد نفس با عنوان توصیف نفس به صفات مادی و خلقت نفس از جسم مادی، قابل جواب و توجیه است. اشاره خواهد شد ضعف اصلی منکران تجرد نفس عدم توجه به مبانی عقلی و نقلی، زبان قرآن و وجود مرجحات تقدم نظریه تجرد نفس بر مادیت است.
Sustainability of Social Systems Based on the Holy Qur’an: A Multi-Study Mixed-Methods Research(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Sustainability has been recognized as one of the greatest challenges facing social systems in the 21st century. Social systems should have the knowledge and the power to lead this transition and to induce the changes towards this new paradigm. In this regard, it is of crucial importance to achieve a correct and comprehensive understanding of the concept of sustainability and its key components. Although some successful studies have been reported, there is a lack of a local framework for investigating the sustainability of social systems in the context of the Islamic approach, as well as the use of a mixed methods approach to support an integrated and holistic conceptualization and implementation of sustainability. This paper aims to develop a conceptual framework for the sustainability of social systems based on the Holy Qur’an and assess its validation in universities, which was conducted in two studies, respectively. In the first study, after extracting the key themes from the Qur’an, the relationship between them was shown in the proposed framework consisting of foundations, principles, factors, and dimensions of sustainability. Then, in the second study, the cross-validation method was used. In this section, confirmatory factor analysis was carried out (N=61) to evaluate the fit, reliability, and validity of the framework. Further, concurrently percentage agreement coefficient of semi-structured interviews (N=10) was used to analyze the internal validity of the framework. The results of both quantitative and qualitative studies confirmed the fit, reliability, and validity of the framework. The present research contributes to this literature by presenting a local framework for the concept of sustainability of social systems based on the Qur’an, in a holistic and inclusive perspective, using a mixed methods approach. This study can be a useful and effective initiator for studies and theoretical extensions in conceptualizing sustainability based on Qur’anic teachings, and also pave the way for the application of this knowledge in the functional-practical areas of social systems in Islamic societies.
تحلیل انتقادی شبهه تفسیری سها درباره مذمت شادی در سوره هود با روش انسجامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگاه منفی قرآن به شادی، باعث طرح شبهاتی شده که در کتاب نقد قرآن «دکتر سها» طرح شده است. سها از این نگاه منفی، عدم وحیانی بودن قرآن را نتیجه می گیرد زیرا با فرض وحیانی بودن، خداوند باید تمامی نیازهای اساسی و روانی انسان نظیر شادی را به رسمیت بشناسد اما آیاتی نظیر آیه 10 سوره هود که شادی انسان در وقت نعمت را مذمت کرده و آن را در کنار تفاخر آورده است نقیض این امر است. این جستار با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و رویکرد کتابخانه ای، به این شبهه پاسخ داده است. دستاورد پژوهش حاضر گویای این است که سها بر اساس نگاه تجزیه گرایانه، نسبت صفت شادی همراه تفاخر به انسان را نقد کرده است؛ حال آنکه متن قرآن براساس نص صریح آیاتش، هماهنگ و رعایت وجه انسجامی آیات (عنایت به سیاق آیه و سیاق سوره) در تفسیر آن لازم است. براساس نگاه انسجامی، علت مذمت حالت فرح و ذکر نسبت «فخور»، ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﻨشأ ﻧﻌﻤﺖ و غفلت از خداوند است که اغلب، انسان بی ایمان دچارش می شود. او چون همه چیز را از خودش می داند، خود را مستقل از قدرت خدا فرض می گیرد لذا مذمت می شود.
The Capabilities of Component Analysis in Interdisciplinary Qur'anic and Humanities Studies: A Critical Methodological Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
After the decline of positivism, the interpretive paradigm (structuralism) gained favor among Qur'anic scholars due to its emphasis on subjectivity, the role of values in cognition, attention to human interactions, and the interconnectedness of the knower and the knowable. However, despite the fact that this paradigm seems to be more compatible with the religious view than the positivist paradigm, there are still significant paradigmatic differences between it and the Islamic paradigm that need to be considered. The purpose of this paper is to examine the challenges of using common qualitative methods in Qur'anic studies, while proposing the method of component analysis as a more appropriate approach. With the help of this method, it is possible to create a comprehensive set of verses that are related to and consistent with any concept of research in the field of humanities. The method consists of four stages: data collection, data coding, summarization, and searching for verses consistent with the extracted components.In this way, it can serve as a valuable tool for Qur'an scholars to overcome the challenges associated with the use of common qualitative methods, and it allows for a systematic and comprehensive approach that enables researchers to bridge the Holy Qur'an and the humanities, preparing the ground for interdisciplinary studies in these fields.
Investigating Translations of the Qur’anic Elaborative Discourse Marker Wæ in an English and Persian Parallel Corpus(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Due to the ambiguity, complexity, and context-sensitiveness of discourse markers, their presentation becomes more comprehensive in the process of translation. Additionally, Qur’anic discourse markers enjoy a special delicacy. This article thus investigated the translations of the Qur’anic elaborative discourse marker <em>wæ</em> in two Persian and English translations by Ali Maleki and Tahereh Saffarzadeh, respectively. To this end, 1475 examples of this discourse marker from six randomly selected ajzā of the Qur’an were analyzed using a descriptive and qualitative method. The results show that in numerous cases this discourse marker has not been translated literally but the translators have translated it communicatively, dynamically, and constructively by appealing to different linguistic procedures and by applying 118 different categories and combinations of various contrastive, inferential, temporal, and elaborative Persian and English discourse markers. The translators' approaches affirmed that translation is a dynamic and innovative discourse construction and structuration process influenced by the context of the natural processing of language in social contexts. It is so because of the versatility and dynamicity of interlocutors’ mental conditions and world knowledge as well as the situational circumstances that have bearings on the interpretation and application of meta-communicative elements by translators.
بررسی و تحلیل زمان روایت در داستان موسی (ع) بر اساس دیدگاه ژرار ژنت با تکیه بر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
623 - 641
حوزههای تخصصی:
در هر روایت داستانی، روایت گری یکی از جنبه ی اساسی و اولیه ی آن است که بازنمایی اشیا، مکان ها و جنبه های ایستای داستان و شخصیت ها از طریق آن صورت می گیرد. از مولفه های مط رح در روای ت گری، مس أله ی زم ان است که مورد توجه روایت شناسان مختلف قرار گرفته است. ژرار ژنت ساختارگرای فرانسوی از نظریه پردازان برجسته در این زمینه می باشد؛ ایشان علاوه بر (وجه و آوا) زمان و زمان پریشی هایِ روایت را یکی از مهم ترین مؤلفه های روایتِ داستان درجهت انتقال سریع و بهتر پیام دانسته است. با توجه به اهمیت این موضوع در روایت گری های قرآن کریم، پژوهش مذکور سعی کرده ضمن اشاره به نظریه ی روایی ژنت، با روش توصیفی - تحلیلی، زمانِ روایی داستان موسی (ع)،که از برجسته ترین داستان های قرآنی است، را مورد بررسی قرار دهد. نتیجه این بررسی مشخص می کند که در این داستان، هر چند کما بیش از تمامی شگردهای زمان پریشی، اعم ازترتیب، تداوم و بسامد استفاده گشته است، اما وجه غالب در زمان پریشی ها، با گذشته نگری درون داستانی، در بسامد با نوع مکرر و در تداوم هم بیشتر با حالت حذف یا خلاصه بوده است.
واکاوی ترجمه آیه 172 سوره اعراف بر اساس انسجام متنی و تحلیل واژگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی مفسران برای وجود عالم ذر به آیه ۱۷۲ سوره اعراف استناد کرده اند؛ ولی برخی، معنای واژگان و ظهور آیه را مخالف این ادعا می دانند. پژوهش حاضر به روش توصیفی– تحلیلی و با هدف یافتن ترجمه صحیح و مطابق با شواهد سیاقی است تا پاسخی برای این پرسش بیابد که مناسب ترین ترجمه آیه 172 سوره اعراف بر پایه ساختار و انسجام متنی سوره اعراف چیست؟ بر این اساس، با اصل قرار دادن معنای ظاهری واژگان آیه، به تبیین انسجام و ارتباط آیات سوره اعراف پرداخته و به این نتیجه می رسد که محور اصلی این سوره، دعوت به تبعیت از قرآن کریم و انذار مخالفان این دعوت است و به همین منظور، عاقبت انکار دعوت حق را از حضرت آدم تا نبی خاتم بیان نموده و در آیه 172 به یک جمع بندی می رسد و می فرماید: (ما فرزندان حضرت آدم را نسل به نسل پدید آوردیم و آنان را (پس از ارسال رسولان و بینات و اتمام حجت) شاهد خودشان قرار دادیم بر اینکه آیا من خدایتان نیستم؟ و آنان گفتند بله ما شهادت می دهیم. این اقرار به خاطر این است که در قیامت نگویند ما جاهل به آن بودیم). این ترجمه، نه بر عالم ذر دلالت دارد و نه بر ندای فطری؛ بلکه اقراری عقلی است که بر اساس مشاهدات آیات و بینات انبیاء الهی شکل گرفته است.
تبیین ضرورت توجّه به «وجوه قرآنی» منقول از اهل بیت (ع) در ترجمه صحیح قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش مفردات، با هدف خدمت به فهم واژگان و عباراتِ دشواریاب قرآنی بنیان نهاده شد. پیشینه بنیان گذاریِ این دانش، به سده دوم هجری بازمی گردد. نخستین آثار تفسیری نگاشته شده در جهان اسلام، به واقع کتابهایی در جهت تفسیر و تبیین مفرداتِ دشوار قرآنی بوده اند که در قالب غریب القرآن ها، معانی القرآن ها و مجاز القرآن، پا به عرصه نشر نهادند. دانش مفردات خود از زیرشاخه هایی تشکیل شده است؛ «وجوه القرآن» یکی از کهن ترین و مهم ترین شاخه های دانش مفردات به شمار می رود. «وجوه قرآنی» به معانی مختلف واژگان یا عباراتی از قرآن اطلاق می گردد که در سیاق های مختلف قرآن معانی مختلفی دارند. بی شک بدون توجّه بدین مهم، دست یابی به فهم درست واژگان و عبارات قرآنی فراهم نخواهد بود. نگاهی به میراث روایِ اهل بیت (ع) نشان می دهد که حجم گسترده ای از «وجوه قرآنی» در دو سطح مفردات (420 واژه) و عبارات (60 عبارت) تبیین و تفسیر گشته است. نظر به جایگاهِ الهیِ خاندان وحی، و پیشوایی ایشان در عرصه سخن دانی، بهره گیری از نظرات صائب این پیشوایان، نقش مؤثری در مقابله با کژفهمی ها در فهم واژگان قرآن و تأویلات ناروا از عبارات قرآنی دارد. در گذار تاریخ اسلام، عالمان بسیاری در این موضوع، آثاری نگاشته اند، امّا با وجود تنوّع و تعدّد آثار موجود در این زمینه، در هیچ یک از آن ها دیدگاه های خاندانِ وحی که نقش مهمی در دست یابی به فهم صحیح از قرآن دارند، انعکاس نیافته است. ...
کاربستِ نمایه های تصویری در سوره ی مبارکه ی طه، بر اساس مؤلفه های هنری تشبیه، استعاره ومجاز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
329 - 348
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم شاهکاری بی بدیل و تکرار ناشدنی است که به دلیل دارا بودن مفاهیم والا که در ساختاری بی نظیر در دسترس همگان قرار گرفته، همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. همه ی مفاهیم این کتاب مقدس در اوج فصاحت و بلاغت قرار دارند و یکی از روش های زیبا سازی آن، تصویرپردازی هنری برای هر رویداد است تا بدین شیوه، مخاطب به درک و دریافتی بهتر از پیام قرآن برسد. بنابراین واکاوی تصویرپردازانه ی محتواهای قرآنی و تبیین نحوه ی کاربست این تصاویر در القای مفاهیم هدایتگرانه ضرورتی انکارناپذیر است. در ذیل بررسی بافتهای معنایی این کتاب آسمانی به جلوه های خاصی از پردازشگری تصویری در سوره مبارکه طه می رسیم که به مدد استفاده از شگردهای هنری در قالب سطوح تشبیهی، مجازی واستعاری به شکل خاصی نمود یافته است. پژوهش حاضر با رهیافتی توصیفی- تحلیلی پس از تبیین مفهوم کلی تصویر و بیان ویژگی های تصاویر قرآنی درصدد بررسی ساز و کار بیانی تصویرهای هنری و عناصر ساختاری در سوره طه، به عنوان یکی از ابزارهای بیان آموزه های انسانی و اخلاقی است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که برجسته ترین مؤلفه-های تصویرپردازی در این سوره که نقش بی بدیلی در چارچوب مندیِ مفاهیم سوره داشته اند در قالب تصویرگری های تشبیهی، استعاری و مجازی تبلور یافته است. همچنین قرآن کریم از طریق تصویرسازی ذهنی، مفاهیم انتزاعی را عینی می سازد تا وضوح آنها در ذهن مخاطب، بیشتر و درنتیجه تعامل مخاطب با متن بهتر گردد و در این راستا قرآن بر یک گونه ی خاص از تصویرسازی تکیه نمی-کند؛ بلکه از گونه های متنوعی از تصاویری که در درون بافت با هم در تعاملند، بهره می جوید.
معناشناسی تاریخی- توصیفی واژه ی أُمَّه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معناشناسی تاریخی و توصیفی واژگان قرآن،از روش های نوین پژوهش در قرآن کریم است. این روش برای واژگانی به کار می رود که دارای معانی متعدد در قرآن هستند و لازمست معنای واژه در هر آیه و سیر تطور آن با توجه به منابع پیشین کشف شود. واژه أمه از نظر مفسران، در تمامی موارد استعمال آن، در یک معنا به کار نرفته بلکه ،مطابق با سیاق هر آیه، در معانی متعدد ذکر شده و به نظر می رسد تاکنون ابعادمعنایی این واژه برای قرآن پژوهان به خوبی روشن نشده است. دراین پژوهش ابتدا با رویکرد درزمانی، سیر تطور واژه و معناشناسی آن قبل و بعد از نزول قرآن مورد بررسی قرارمی گیرد.طبق رویکرد درزمانی هرچند این واژه و مشتقات آن در متون عبری، آرامی و سریانی و نیز در عهدین و اشعار جاهلی به چشم میخورد اما به دلیل وجود مشتقات دیگر در زبان های غیرعربی، واژه ای دخیل است. این واژه در طول تاریخ دچار توسعه ی معنایی گشته و به حوزه های معنایی اجتماع، دین، زمان، الگو و اسوه و حوزه معنایی غیرانسان نیز راهیافته است. در گام بعد، از طریق معناشناسی همزمانی، با تحلیل کاربردها و از طریق استخراج مفاهیم همنشین و جانشین امّه، مشخص شد که این واژه بیشترین همنشینی را با لغت واحده داشته که تحلیل ویژگی همنشین های آن، در یافتن جانشین امّه راه گشاست. اما تحلیل نهایی مربوط به شناخت جانشین های امّه است که با بررسی همنشین های واحده مشخص شد که واژه ی نفس میتواند به عنوان بهترین جانشین برای واژه ی امّه شناخته شود.
بررسی و نقد دیدگاه محمد مجتهد شبستری درباره ی فهم وحی رسالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله وحی یکی از مباحث بنیادی در دین اسلام است که با دو نگرش زمینی و آسمانی مواجه می باشد. نگرش آسمانی، وحی را پیامی از جانب خدا برای بشر و پیامبر اسلام را واسطه ی ابلاغ آن می داند. اما نگرش زمینی که محصول دوره مدرنیته است، دارای جنبه ها و ابعاد مختلفی است. برخی از نواندیشان معاصر مانند مجتهد شبستری براین باورند که وحی از ضمیر ناخودآگاه پیامبر سرچشمه گرفته و در قالب الفاظ در قرآن آمده است. شبستری معتقد است اگر وحی کلام خدا باشد برای مخاطبان قابل فهم نیست. او برای اثبات این ادعا به دیدگاه های زبان شناسان و علمای علم اصول و تطبیق آن با قرآن استناد کرده و نتیجه می گیرد قرآن کلام پیامبر است. شبستری عنصر اصلی فهم را پیش فهم دانسته و آن را متأثر از زمان و مکان و علایق شخص می داند. با این دیدگاه اصولا فهم امری تاریخی است. در نتیجه فارغ از این بحث که قرآن کلام پیامبر باشد یا کلام خدا، فهم واقعی قرآن را غیرممکن می داند. هدف مقاله حاضر بررسی و نقد دلایل تطبیقی شبستری در رابطه با عدم امکان فهم وحی رسالی می باشد که وی در این زمینه به نظرات برخی فلاسفه زبانشناس و اصول فقه استناد نموده است. ایرادهای موجود در استدلال های وی در زمینه ی مورد بحث با شیوه ای جدید شفاف سازی و تبیین گردیده است. در نوشتار حاضر تعریف فلسفی زبان، امکان فهم وحی رسالی و دلالت تصدیقیه از نظر شبستری با روش تحلیلی-انتقادی مورد بررسی قرار گرفت و با معیار های عقلی و نقلی اثبات گردید که وی برداشت نادرستی از تعاریف زبان شناسان و مسأله ی مفاهمه و دلالت تصدیقیه ارائه داده است و با پیش فرض ها و شیوه ی استدلال غیرمنطقی به نتایجی باطل دست یافته است. بنابراین مواردی که شبستری به آن ها استناد کرده است، دلالتی بر عدم امکان فهم وحی از جانب خداوند را ندارند.