فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۳٬۶۸۱ تا ۱۳٬۷۰۰ مورد از کل ۱۳٬۹۴۱ مورد.
منبع:
قرآن و عترت سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۲
31 - 50
حوزههای تخصصی:
انسان موجودی با ابعاد و ساحت های گوناگون است؛ دارای نفس و بدن و برخوردار از بینش ها، گرایش ها و توانایی های مختلف. از آنجا که تعلیم و تربیت فرآیندی برای ایجاد، شکوفایی، تصحیح، تقویت، تعدیل و هدایت این بینش ها، گرایش ها، استعدادها و توانایی ها در ابعاد مختلف وجود انسان (نفس و بدن) به منظور رسیدن به کمال مطلوب است، با تمام این ابعاد و ساحت ها سروکار دارد. بنابراین، یکی از موضوعاتی که در تعلیم و تربیت باید مشخص شود، حوزه های گوناگونی است که تعلیم و تربیت با آنها مرتبط است؛ یعنی تعیین اینکه چه موضوعاتی و کدام استعدادها و قابلیت ها باید شکوفا، اصلاح، تعدیل، تقویت و یا هدایت شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی ساحت های تربیتی از دیدگاه شهید مطهری(ره) و علامه جعفری(ره) صورت گرفته است. این پژوهش به روش تحلیلی–اسنادی انجام شده است. به منظور گردآوری داده های لازم برای دستیابی به اهداف پژوهش، متون مرتبط با موضوع، از طریق فیش برداری جمع آوری و با روش کیفی تحلیل شده اند. با بررسی دیدگاه های تربیتی شهید مطهری(ره)، می توان ساحت های زیر را برای تربیت برشمرد: جسمانی، عقلانی، اراده، قلب، عبادی، علمی، غریزی، اخلاقی، ذوقی و هنری، اجتماعی، فنی و صنعتی و همچنین ساحت خلاقیت و نوآوری. بررسی آثار علامه جعفری(ره) نیز نشان می دهد که مهم ترین ساحت های تربیتی از دیدگاه ایشان عبارت انداز: ساحت شهودی، ساحت علمی و شناختی، ساحت عقلانی و فلسفی، ساحت اخلاقی، ساحت حکمی و ساحت دینی.
روش شناسی مرجعیت علمی قرآن در مطالعات میان رشته ای قرآن و علوم انسانی
حوزههای تخصصی:
برای مرجعیت منبع جامع و خطاناپذیر قرآن، در علوم انسانی، می توان با مطالعات میان رشته ای قرآن و علوم انسانی زمینه های اولیه را فراهم کرد و با توجه به تفاوت روش شناسی تحقیق در علوم انسانی با روش شناسی تحقیق در قرآن کریم، لازم است یک روش شناسی مطالعات میان رشته ای قرآن و علوم انسانی برای ارتباط معرفتی میان این دو عرضه شود. برای رسیدن به این هدف، باید با توجه به روش شناسی متفاوت علوم انسانی موجود و مطالعات قرآنی، روش هایی که می توان به وسیله آن روش ها، ارتباط معرفتی میان داده های علوم انسانی موجود و داده های قرآنی ایجاد کرد، مورد بررسی قرار دهیم و در نهایت روش مطلوب عرضه شود. روش هایی همچون «کشف و استنباط»، «تأیید و تکمیل»، «داوری و تهذیب»، «تکیه بر پیش فرض های قرآنی برای تأسیس علوم انسانی دینی»، «فرضیه انگاری تعالیم قرآن» و «تأثیر غیرمستقیم و عدم مداخله» و «تولید علوم انسانی با پشتوانه تعالیم بنیادی قرآن به مثابه مفروضات نظری» قابل عرضه است، اما هیچ یک از این روش ها کامل نبوده و از وجاهت لازم برخوردار نیست. بر این اساس این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی، به این پرسش پاسخ خواهد داد که مرجعیت علمی قرآن در عرصه مطالعات میان رشته ای قرآن و علوم انسانی با چه روشی امکان پذیر است؟ نتیجه و دستاورد این تحقیق، عرضه روشی مستدل و قابل قبول برای مطالعات میان رشته ای قرآن و علوم انسانی است.
روش شناسی و فرایند تحقیقات قرآن و مدیریت
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵
161 - 188
حوزههای تخصصی:
روش شناسی مطالعه و تحقیقات قرآن و مدیریت با محوریت این مقاله بر اساس نتیجه بنیادی-توسعه ای و بر اساس هدف اکتشافی و بر اساس داده کیفی هست. از نظر منابع، روش تحقیق کتابخانه ای بوده، از نظر گردآوری تبیین مطالب، توصیفی هستند. در موارد نادری هم از روش تطبیقی بین نظرات و فرایند برنامه ریزی راهبردی علمی و برنامه ریزی راهبردی قرآنی استفاده شده است. روش تفسیر موضوعی درون قرآنی، روش تفسیر موضوعی برون قرآنی، روش کشف و استقراء و روش شبکه ای یا سیستمی از جمله روش های تفسیری مورد تکیه در این تحقیق است. هرچند سهم روش تفسیر موضوعی برون قرآنی موسوم به روش شهید صدر بیشتر از روش های دیگر و شاید اصلی ترین روش است. پس از استفاده اولیه از روش تفسیر موضوعی برون قرآنی و شناسایی محورهایی برای تحقیق و طرح سؤالاتی از قرآن، در بخش های مختلف، روش تفسیر موضوعی درون قرآنی مورد استفاده قرار خواهد گرفت تا موضوع محل بحث از منظر قرآن کریم مورد بررسی قرار گیرد. بهره گیری از قواعد تفسیری عام و خاص، روش های تفسیری، آسیب شناسی مباحث میان رشته ای و دادن الگوواره در فرایند انجام مطالعه و تحقیقات نوین علوم میان رشته ای، از دیگر دستاوردهای این تحقیق می باشد.
ماهیت و مؤلفه های «شکر و قدردانی» از منظر قرآن و روان شناسی مثبت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
29 - 56
حوزههای تخصصی:
در روان شناسی مثبت، شکرگزاری و توجه به آثار آن در زندگی فردی و اجتماعی، مبحث نوظهوری است. در قرآن نیز خداوند با ذکر نعمت های فراوان و به تعبیر الهی «شمارناپذیر»، بارها رفاه انسان و اسباب مادی و معنوی در تسخیر او را یادآورى می کند و از انسان می خواهد با شکر نعماتش و بهره بردن از منافع آن، رشد خود را به کمال برساند. در عین حال، شکرگزاری به عنوان یک مفهوم اخلاقی در قرآن و قدردانی به عنوان یک مفهوم ناظر به آداب اجتماعی در روان شناسی مثبت، بررسی ماهیتی این دو مفهوم را در قرآن و روان شناسی ضروری می سازد. این پژوهش، یک مطالعیه تطبیقی از نوع تبارشناختی است که ترکیب بندی و کارکردهای دو موضوع شکرگزاری و قدردانی را در قرآن و روان شناسی مثبت بررسی می کند. هدف این پژوهش، بیان شباهت ها و تفاوت های ماهوی و مؤلفه های کلیدی در دو حوزیه یادشده است. بر اساس نتایج پژوهش، قرآن کریم در موضوع شکر و سپاسگزاری، به صورت توأمان، نگاه بنیادگرایانه و کارکردگرایانه مبتنی بر بنیاد خودساختیه قرآنی را دارد، برخلاف روان شناسی مثبت گرا که موضوع را صرفاً کارکردگرایانه مطرح می کند. همچنین علی رغم مشابهت های ظاهری، شکرگزاری در قرآن و روان شناسی مثبت گرا تفاوت ماهیتی و پارادایمی دارند و بر پاییه نظام های فکری متفاوتی بنا شده اند.
چگونگی مواجهه محمدجواد مغنیه با مشترک لفظی در تفسیر الکاشف
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
69 - 99
حوزههای تخصصی:
شناخت معنای دقیق واژگان و چگونگی کاربست آنها به فهم درست یک متن کمک شایانی می کند. در همه زبان ها، واژگانی یافت می شوند که برای چند معنای متفاوت وضع شده اند. در ادبیات، این کلمات با عنوان الفاظ مشترک توصیف می شوند. از دیرباز مفسران به مسئله شناسایی معنای کلمات اهتمام داشته اند و چگونگی کاربرد الفاظ مشترک در قرآن مورد توجه ایشان بوده است. استاد محمدجواد مغنیه، یکی از مفسران معاصر، در کتاب التفسیر الکاشف به مسائل ادبی و بلاغی توجه کرده است. باتوجه به اهمیت موضوع، این پژوهش در پی تبیین چگونگی مواجهه وی با مسئله اشتراکات لفظی است. دستاوردهای این پژوهشِ توصیفی تحلیلی، نمایانگر آن است که استاد مغنیه در زمره کسانی است که به امکان وقوع مشترک لفظی در قرآن اعتقاد داشته و در مواجهه با الفاظ مشترک از دو روش پیروی می کند. در روش نخست، استاد مغنیه همه دلالت های یک لفظ را بیان کرده و سپس از میان آنها یک مورد را برمی گزیند. در روش دوم، استاد به مشترک لفظی بودن واژه تصریح کرده و فقط معنای مورد نظر را بیان می کنند. در این پژوهش برای تبیین بیشترِ این دو روش، نظرات استاد مغنیه در مورد برخی کلمات پرکاربرد قرآنی بررسی شده است.
تحلیل زبانی ادبی واژیه آزر در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
139 - 158
حوزههای تخصصی:
از کلماتی که در قرآن کریم به آن اشاره شده و به حضرت ابراهیم(ع) نسبت دارد، واژیه «آزر» است. این واژه فقط یک بار در قرآن و در آییه 74 سوریه انعام: ﴿وَ إِذْ قالَ إِبْراهِیمُ لِأَبِیهِ آزَرَ أَ تَتَّخِذُ أَصْناماً آلِهَیهً﴾ آمده است. پیرامون ماهیت و معنای «آزر» از سوی لغت شناسان و مفسران دیدگاه های مختلفی بیان شده است که در یک نگاه جامع، می توان آن ها را از دو جهت ماهیت و معنا بررسی کرد. این پژوهش با هدف بررسی لغوی و تفسیری واژیه آزر با روش توصیفی - تحلیلی و با رویکرد زبان شناختی، به کمک ابزار کتابخانه ای، سعی در تبیین مفهوم و کاربرد این واژه در قرآن دارد. یافته ها حاکی از آن است که چندین دیدگاه درباریه «آزر» بیان شده است: نامی برای بت، در معنای وصفی، پرکار و فعال، کلمه ای برای زجر و نهی از باطل، نام خدمتگزار ابراهیم(ع)، پدر ابراهیم(ع) در دوران شرک و أب او، اما در فرهنگ اسلامی و بعد از نزول قرآن، اغلب واژیه «آزر» نام فردی مشرک و بت پرست تلقی شده که قرآن از او با عنوان «أب» ابراهیم(ع) یاد کرده است. بر اساس دیدگاه مشهور شیعه، او عمو یا جد مادری ابراهیم(ع) بود و مشهور اهل سنت نیز او را پدر حقیقی ابراهیم(ع) دانسته اند، اما به دلایل متعدد از جمله عدم ذکر«آزر» به عنوان نام یا لقب پدر ابراهیم(ع) در عهدین و منابع تاریخى و تفکیک قرآن میان «والد» و «أب» این نتیجه حاصل شد که «آزر»، پدر حقیقی ابراهیم نبود.
ارزیابی نظریه «نجات در پرتو تمسک به عترت و صحابه»، نقدی بر دیدگاه فخر رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
83 - 108
حوزههای تخصصی:
برخی از مفسران اهل سنت سعی نموده اند ضمن داخل نمودن محبت صحابه در کنار محبت اهل بیت (ع)، با طرح ادعاهایی فقط اهل سنت را اهل نجات معرفی نمایند. فخر رازی بعد از ذکر روایاتی در فضایل اهل بیت (ع) و لزوم محبت به ایشان با استناد به حدیث «سفینه نوح» و حدیث «اصحابی کالنجوم» ادعا می کند که برای رهایی از امواج شبهات و شهوات علاوه بر سفینه مطمئن، محتاج به راهنمایی ستارگان درخشان نیز هستیم و اهل سنت چون بر سفینه اهل بیت (ع) قرارگرفته و چشم به ستارگان صحابه دوخته اند، اهل نجات و سعادت دنیوی و اخروی هستند. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی با تأکید بر آیاتی که درباره ویژگی های سفینه و ماجرای طوفان نوح صحبت می کند درصدد رد ادعای فخر رازی است و نتیجه می گیرد که با توجه به اوصافی که در قرآن کریم برای سفینه نوح ذکرشده و نیز نظر به عدم اعتبار سندی و دلالی روایت «اصحابی کالنجوم» تمسک واقعی به اهل بیت (ع)، موجب نجات و عدم آن، مساوی با هلاکت می باشد.
تحلیل روش های مشاوران روان شناسی برای امنیت روان و تطبیق آن با روش های کاربردی ازدیدگاه قرآن وحدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
137 - 166
حوزههای تخصصی:
اضطراب منشأ بسیاری از بیماری های روانی است. روان شناسان جهت ایجاد سلامت روان راه هایی را پیشنهاد نموده اند لکن برخلاف تلاش آنان امروزه یکی از رنجوری انسان ها، از ناحیه اضطراب و ناراحتی های متعدد روانی است. روشن شدن علت اساسی عدم توفیق کامل راه های توصیه شده مشاوره روان شناسی در پیشگیری، دغدغه این مقاله است. بدین جهت، در این مقاله ضمن تحلیل روش های پیشنهادی برخی مشاوران روان شناس، نظر اسلام، در پیش گیری از اضطراب و بیماری های روان بررسی شده و معلوم شده است که اسلام با لحاظ بعد روحانی انسان، تحقق امنیت روان را در بعد جسمانی توصیه نمی کند بلکه روش هایی را که بر اساس ایمان بوده و تقویت کننده بعد شخصیت انسانی و روحانی انسان است مانند دوری از ظلم، یاد خدا، توکل و... توصیه می کند. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی با تحلیل روش های پیشنهادی برخی مشاوران روان شناس در برخی تارنماهای مشاوره روان شناسی و با بیان روش های کاربردی اسلام در ایجاد آرامش روان به شیوه کتابخانه ای انجام گرفته است. یافته تحقیق این است که در ایجاد امنیت روان، به جهت عدم جامع نگری بر انسان و تنها مبتنی بر بعد جسمانی وی ناکافی و گمراه کننده می باشند اما روش های مبتنی بر بعد معنوی انسان که در آموزه های اسلام بیان شده اند، واقع بینانه و تجربه شده اند.
معنا شناختی واژه های «حجّت» و «خلق» و ارتباط و تناسب بین آن دو در آیات قرآن کریم و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
163 - 177
حوزههای تخصصی:
واژه های حجّت و خلق از پرکاربردترین واژگان قرآن کریم می باشند و از دیرباز مورد توجه مفسّرین قرآن کریم قرار گرفته و نظرات گوناگونی را در این مورد ارائه نموده اند. مصطلح حجّت از واژگان کلیدی قرآن کریم و در آیات مبارکه زیادی به آن اشاره شده است. پس، با تحلیل مفهوم این واژه و تبیین ارزش معنایی آن، می توان به این مسئله مهم پی برد که خداوند با این آیات به دنبال اتمام حجّت برای بندگان خود با اقامه دلیل و برهان است. واژه خلق نیز واژه کلیدی دیگر در قرآن کریم می باشد و با اکثر موضوعات اساسی قرآنی نظیر چگونگی آغاز خلقت، سبب و علت خلقت، غایت، سرانجام خلقت و رابطه ی خلق و خالق در ارتباط می باشد. خلق به معنای به وجود آوردن از هیچ و یا تبدیل از شیء به شیء دیگر که در قرآن کریم بارها ذکر گردیده و باید با توجه به سیاق آیه ی مورد نظر مفهوم آن را دریافت کرد و همچنین جانشین ها و همنشین های بکار رفته در آیات مختلف ما را در این زمینه بسیار یاری خواهد نمود. در این مقاله در نظر داریم به تفسیر، معناشناختی، تناسب و ارتباط واژگان حجّت و خلق با تکیه بر آیات و روایات قرآن کریم بپردازیم.
واکاوی دیدگاه های مفسران در رفع تشابه نسیان الهی
حوزههای تخصصی:
درک ماهیّت اوصاف خداوند متعال یکی از معارف مهم و برجسته در آیات قرآن کریم است. انتساب اوصاف بشری به خداوند متعال یکی از مباحث پیچیده در حوزه آیات متشابه قرآن کریم است. اسنادِ نسیان به خداوند متعال، یکی از اوصاف بیان شده در آیات قرآن است که در روایات و تفاسیر به آن پرداخته شده است. هدف از پژوهش حاضر، این است که با بررسی مفهوم نسیان در آیات مختلف و بررسی سیاق آنها و استناد به روایات و آیات محکم و دلایل عقلی، مفهوم نسیان در آیات قرآن را مبرهن سازد. روش پژوهش کتابخانه ای و تحلیلی است و نتایج پژوهش، این است که بنابر دلایل عقلی و نقلی اعم از بافت زبانی آیات قرآن و نیز سایر آیاتی که در آنها موضوع اسناد نسیان به خداوند بیان شده است، فراموشى براى ذات پاک خداوند که علمش محیط به تمام عالم هستى است مفهومى ندارد، بلکه به عدم توجه کفار و منافقان به خداوند اشاره دارد که آنان در دنیا اوامر الهی و قیامت را فراموش کرده اند و در اثر همین بی توجهی، خدا نیز به آنان بی توجه می شود و رحمت خویش را بر آنان شامل نمی کند. همچنین با توجه به روایات و استناد آیات محکم قرآن کریم، خداوند چیزی را فراموش نمی کند و این شبهه منتفی است. براساس ادبیات زبان قرآن این تعبیر کنایه لطیفى است از بى اعتنایى و نادیده گرفتن خداوند نسبت به یک انسان مجرم و گنهکار است.
ارتباط معنایی سوره علق وتأویل آن با مبانی سبک زندگی اسلامی در اندیشه آیت الله خامنه ای
حوزههای تخصصی:
خداوند رهیافتی از سبک زندگی اسلامی را در عرصه عمل به آیات قرآن به زندگی سعادتمندانه بشری نشان می دهد. این نگارش با توجه به اهمیت والایی که سوره علق در مفاهیم بنیادین دینی ازجمله علم، کرامت، توحید، معاد، اراده واختیار و عدل که در معانی آیاتش دارد و همچنین با بررسی دیدگاه آیت الله خامنه ای که بر اساس مبانی سبک زندگی موحدانه برسه پایه معرفت شناسی، انسان شناسی و هستی شناسی در طی سالهای اخیر بیان نموده اند، به ارتباط معنایی وتأویلی واژگان مرتبط از سوره علق با مبانی ایشان به شیوه توصیفی-تحلیلی وتطبیقی می پردازد وبه این منجر می شود که در مبانی معرفت شناسی ایشان به منابع معرفت وحی و عقل، در مبانی انسان شناسی به کرامت انسان، اراده ، اختیار، خردورزی وبرخورداری از اندیشه و میل به فجور انسان ، در مبانی هستی شناسی به مبدأ ومدیریت هستی (توحید) وهدفمندی هستی (معاد) اشاره می-نمایند و ارتباط آنها با واژگان سوره مشخص می شود.
نقد و بررسی دیدگاه مفسران پیرامون چرایی عدم مطابقت پرسش و پاسخ در آیات (مؤمنون: 86- 89)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از پرسش برای ایجاد ذهنیت مساعد جهت تفهیم حقیقت به مخاطب،یکی روش های تربیت عقلانی قرآن به شمار می آید و خداوند در آیات بسیاری مانند آیات (مؤمنون/84-89)، جهت تفهیم حقیقت ربوبیّت خود به مشرکان از این روش استفاده نموده است. ناظر به این آیات، اولاً به سبب عدم مطابقت ظاهری پرسش از کیستی رب و حاکم و پاسخ از مالکیّت خداوند به هر دو سؤال و ثانیاً عدم مطابقت سؤال از ربوبیّت با عقاید مشرکان، اشکالاتی صورت گرفته است که مفسران در مقام پاسخگویی به آن نظراتی را ارائه نموده اند. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی-انتقادی، با احصای نظرات مفسران و صاحب نظران درباره ی این آیات، به نقد و بررسی آن ها و نهایتاً به تبیین پاسخ برگزیده پرداخته است. براساس نتایج این پژوهش، با توجه به مطابقت پرسش و پاسخ با عقاید مشرکان در آیات مورد بحث، از آن جایی که خداوند با پرسش از مالکیّت، ربوبیّت و حاکمیّت خود، مشرکان را وادار به اعتراف نسبت به وحدت مدبّر کل جهان که خود اوست نموده و از همان راه که مشرکان در اتخاذ آلهه مختلف داشته اند علیه آن ها اقامه حجت کرده است، هنگامی که مشرکان در پاسخ به سؤال از کیستی رب و حاکم نیز همانند سؤال اول، مطابق با عقایدشان پاسخ از مالکیّت خداوند می دهند، اشکالی صورت نمی گیرد.
چالش های مدیریتی جامعه اسلامی بر اساس خطبه غدیر
حوزههای تخصصی:
خطبه غدیر یکی از اسناد مدیریتی پیامبر خاتم (ص) به عنوان راهبر و هادی امت اسلامی و جامعه انسانی است. این خطبه، ترسیم جامعی از منطق، مبانی و چالش های رشد، تعالی و پیشرفت همه جانبه انسان (و نیز جامعه، حکومت و سازمان ها) می باشد. رسالت و مأموریتی که به عهده پیامبران و امامان معصوم (ع) و انسان های مؤمن و صالح گذاشته شده است. در این نوشتار تلاش شده است چالش های مدیریت و رهبری جامعه اسلامی بر اساس تحلیل گزاره های مرتبط از خطبه غدیر در قالب شبکه چالش های مدیریتی استنباط و تبیین گردد. اندکی پاکان و فزونی چند رویان، دسیسه ملامت گران، حسادت ملازمت و همراهی مدام امام علی (ع) با پیامبر (ص)، اندیشه انکار حقیقت و مخالفت با ولایت، طراحی شکاف بین قرآن و عترت، نقض عهد و پیمان شکنی، بازگشت به اندیشه جاهلیت، وجود ناکثین، مارقین و قاسطین در میان امت و ... از جمله عناصر اصلی شبکه چالش های مدیریتی در جامعه اسلامی است که از استنطاق و توصیف و تحلیل فرازهایی از خطبه غدیر استنباط و بر اساس شواهد و تأییدات آیات قرآن و جوامع روایی تبیین شده است.
بررسی مصادیق قرانی حکمت متعالیه درحوزه جهان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
79-100
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم به عنوان مهمترین رکن ساختار حکمت متعالیه و عمود خیمه این مکتب و نظام فلسفی، از نقشی قابل توجه برخوردار است. صدر المتألهین عشق و ارادتی زاید الوصف به قرآن کریم داشته و تمامی معارف و هنرهایش را سرانجام در استخدام فهم بیشتر این معجزه بزرگ الهی قرار داده است به گونه ای که با اعتقاد شدید و راسخ به قرآن کریم و حدیث که نه فقط در حل برخی از مسائل از روح قرآن الهام گرفته است بلکه در برخی از مسائل جهان شناسی اصل آیات قرآنی را بعنوان مؤید استدلال خود قرار می دهد . او در آیات زیادی به مسائل مختلف در باب جهان هستی به عنوان آیات الهی اشاره می کند که در این مقاله به پاره ای از مبانی فکری و دیدگاه ههای ملاصدرا در باب جهان شناسی از جمله اصالت وجود، تشکیک وجود، امکان و وجوب، قوه و فعل، حرکت جوهری، حادث و قدیم و آفرینش جهان هستی به استناد آیات قرآنی می پردازد.
Analyzing the Contextual Relationship between Science and the Quran in Establishing Islamic Human Sciences(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
One of the most critical and challenging issues regarding revealed human sciences and the comprehensiveness of Quranic teachings is the possibility of an Islamic human science in terms of Quranic content. Examining the content and issues of the Quran and science can be done with various purposes, but the present study, using a descriptive-analytical method, aims to answer the doubt about the impossibility of revealed human science. The results indicated that different views exist in this area. Some, assuming that religious issues and, consequently, Quranic teachings are separate from human science issues, believe that the relationship between them is one of contradiction. Others accept contextual overlap but consider the relationship to be one of opposition. A third view argues that their relationship is one of agreement, but the instances of agreement are minimal, making the realization of revealed human science impossible. According to these theories, a revealed human science is fundamentally impossible. Therefore, each of these theories represents a fundamental question and underlying doubt in this arena, and until these are answered, talking about such a science that can be both human and revealed is not logical. The finding of this paper is to address the fundamental flaws of the aforementioned three views as competing viewpoints and to prove the possibility of revealed human sciences as the chosen viewpoint, which we will address with an interpretative approach and a library-based method.
مؤلفه های تمدّن اسلامی از منظر قرآن با تأکید بر اندیشه امام خامنه ای
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵
288 - 315
حوزههای تخصصی:
جهش بزرگی که در سده ی اخیر اتفاق افتاد، محصول اندیشه ی نمایندگان اندیشوران غربی است. در حالی که آبشخور آن تمدن کهن اسلامی است که ریشه در آموزه های وحیانی دارد و می بایست کشف و تحلیل شود. دراین میان تحولات عظیم فرهنگی، سیاسی، اقتصادی در دهه های اخیر آن هم در مقیاس جهانی که با روشنایی خورشید عالم تاب انقلاب اسلامی به ظهور پیوست، نوید یک چرخش عظیم و تحول جدی در مبانی فکری و ذهنی بشری در حال به وقوع پیوستن را می دهد. این مقاله با کاربست روش توصیفی- تحلیلی مؤلفه های تمدن اسلامی از منظر قرآن کریم را با توجه به اندیشه های مقام معظم رهبری(مدظله العالی) بررسی و تبیین کرده است. یافته های تحقیق نشان می دهد مواردی از قبیل معنویت گرایی، خردورزی، عدالت محوری، کارآمدی از مهم ترین مؤلفه های تمدّن اسلامی است که در اندیشه قرآنی مقام معظم رهبری(مدظله العالی) بازشناسی و تبیین شده است. مؤلفه های یاد شده در صورت تحقق، منجر به تشکیل دولت اسلامی، تحقق جامعه اسلامی و تشکیل تمدن بزرگ اسلامی می شود که در صورت اجرای دقیق، خودباوری و نوآوری را در پی خواهد داشت و منجر به تعالی انسان می شود.
نمادسازی قرآن کریم در داستان حضرت ابراهیم (ع)
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
343 - 381
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم دربردارنده مجموعه داستان هایی درباره انبیاء الهی است که در خلال آن ها به روشنی تقابل حق و باطل در طول تاریخ و جوامع بشری ترسیم شده است. داستان رازآلود ابراهیم (ع)، یکی از نمونه های آن است که شخصیت های مثبت و منفی آن برای آیندگان تصویرپردازی و نمادسازی شده اند. نمادسازی در این داستان مبتنی بر «افراد و شخصیت ها» و «وقایع و عوامل طبیعی» است. قهرمانان مثبت این قصه عبارتند از: ابراهیم (ع)که نماد شخصیتی انقلابی در تحقق آیین توحیدی و مبارز در مواجه با ظواهر طاغوتی است و هاجر نماد ولایت مداری، اسماعیل نماد بندگی و تسلیم محض، اسحاق نماد امید و بصیرت و ساره نماد همدلی و دلدادگی. شخصیت های منفی همچون نمرود، آزر و قومش نیز به ترتیب نماد استکبار، حق گریزی و ارتجاع و تعصب اند. افزون بر آن، قرآن مجید در اقدامی بدیع، وقایع و عوامل طبیعی را نیز نمادسازی کرده است. در این داستان، کعبه نماد توحید و وحدت امت اسلامی، صفا و مروه نماد پاسداشت از شعائر الهی، اجرام آسمانی نماد برهان مستدل، بت نماد طاغوت و تبر نماد مبارزه به تصویر درآمده اند.
بررسی تمایزهای معنایی واژگان «جاء» و «اتی» در قرآن و بازتاب آن در برخی از مهم ترین ترجمه های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجّه به این که یکی از مهم ترین وجوه اعجاز قرآن، اعجاز ادبی و بلاغی و کاربرد هر واژه در آیات، برخاسته از حکمت الهی و در راستای ایفای رسالتی خاصّ است، واکاوی ویژگی های معنایی واژگان در عرف قرآن، ازجمله واژگان قریب المعنی و پرکاربرد «جاء» و «اتی»، ضروری می نماید. این نوشتار بر آن است با بهره گیری از روش کتابخانه ای، ضمن نقد و بررسی دیدگاه های مطرح درباره تمایز معنایی واژگان «جاء» و «اتی» در آیات، زوایایی از ظرایف نهفته در وراء کاربرد قرآنی این واژگان را به ترسیم کشد. نیز پردازش به نحوه بازتاب این ظرافت های معنایی در مهم ترین ترجمه های فارسی قرآن کریم، از دیگر اهداف این پژوهش می باشد. از حاصل این پژوهش می توان دریافت از بین دیدگاه های مطرح، دیدگاه راغب اصفهانی و محمّد شحرور، بیشترین موفّقیّت را در تبیین تمایز های معنایی فعل «جاء» و «اتی» در قرآن داشته است، ولی متأسّفانه مترجمان فارسی زبان قرآن، بی اعتنا به واکاوی های معنایی قرآن پژوهان، این ظرائف معنایی را در ترجمه خویش منعکس نساخته و به نحوی بی ضابطه، به معادل یابی برای این واژگان پرداخته اند.
Approaches to Resolving the Analysis of Problematic (Mushkil) Hadiths on "Joining Offspring to Fathers" in the Interpretation of Verse 21 of Surah al-Ṭūr(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The interpretation of the verse that indicates "Joining offspring to fathers in the Hereafter" is a topic that has long been the focus of commentators. This Quranic concept has also been interpreted in narrations, giving rise to problematic hadiths in this area, which are considered common hadiths between different Islamic sects. According to the theory of joining in the Quran and narrations, the children of believers will be joined to their fathers in the Hereafter, and the children of disbelievers will also be joined to their fathers, even if they do not reach their level, and this does not diminish the reward or punishment of their fathers. Interpretive narrations on this subject, insofar as they deprive a person of the motivation for righteous deeds and lead to the assumption of a judgment before evaluation, fall into the category of problematic hadith. The present study, by analyzing the chains of transmission of these narrations, their typology, attention to the origin of their issuance and writing, and analyzing the approaches of scholars from both sects, seeks to explain the semantic aspects of this category of hadiths in a descriptive-analytical manner, the result of which is access to solution-oriented approaches: "Conditional Acceptance," "Interpretive Acceptance," "Carrying on Taqīyya (dissimulation)," and "Denial Approach." Among these, the interpretive approaches of commentary on the hadith presented in this area, carrying the issue on "Conditional Joining," is the least challenging solution; that is, this joining has no connection with the decrease or increase of the fathers' deeds, but rather is a sign of family connection. The faith and deeds of fathers can be effective in the fate of children, but this effect is conditional on the children's faith eligibility. Therefore, joining is only for believers, and the children of disbelievers are calculated only based on their own deeds. As a result, the principle of individual responsibility is fully preserved, and the children of disbelievers will not be punished for the deeds of their fathers.
مبانی قرآنی مدیریت امیدمحور بر اساس سنت های خدا با تأکید بر بیانیه گام دوم انقلاب
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵
91 - 126
حوزههای تخصصی:
امید در ادبیات رهبر معظم انقلاب کلمه ای پربسامد است. در متن بیانیه گام دوم، توصیه نخستین، توصیه به امید و نگاه خوش بینانه به آینده است. این امید که البته امیدی صادق است و تبیین آن در آینه آموزه های وحیانی ضروری می نماید، مدیریتی را به دنبال خواهد داشت که برای مدیران سودمند است. با عنایت به این مطلب که قرآن در رهبری حکیمانه رهبر معظم انقلاب جایگاه ویژه ای دارد بایست در قرآن دلایل این امید را جست. سنت ها یا همان قانون های خدا در قرآن زمینه ای برای ایجاد این امید صادق ایجاد می کند و پشتوانه هایی برای مدیریت امیدمحور خلق می نماید. تحقیق حاضر درصدد است با روش تحلیلی توصیفی نسبت بین سنت ها و کیفیت ایجاد امید به آینده را در مدیران بیابد و این باور مبنایی را در مدیریت تبیین نماید. از مهم ترین دستاوردهای این پژوهش فهم نسبت بین آموزه هایی مانند سنت ها در قرآن و رفتار مدیران و خصوصاً تصمیم های آن ها است که محوری ترین جلوه آن مدیریت امیدمحور و نگاه خوش بینانه به آینده است.