فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۱۳٬۷۷۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
Ijtihad from the Qur'an and Hadith can have two approaches: One: The conditions that individuals need to reach the stage and power of ijtihad. Two: the conditions that mujtahids face for ijtihad in a religious context; that is, the existence or non-existence is the ground of the possibility of definitive ijtihad from the religious text. A healthy and acceptable ijtihad must fully meet the requirements of both approaches; and disruption in any of these circumstances can overshadow the certainty of religious ijtihad. The current interpretation of the propositions of the Qur'an and Hadith relies heavily on the ijtihad of lexicographers two centuries after the life of the Prophet. Thus, in spite of this historical rupture of the word and the absence of numerous all-contemporary dictionaries of the Prophet, there is no requirement that the lexical ijtihad of two centuries after the Prophet, as we now use it, be one with the spiritual reality of the language of early Islam. Therefore, even if the mujtahids of religious texts are correct in their personal ijtihad, because the conditions for interpreting the text are not available. The current interpretation of the text and propositions of the Qur'an and their hadith is basically uncertain; and at most, it is suspicious.
تحلیل و بررسی تناسب آیات قتال در سوره توبه با تکیه بر اسباب و فضای نزول آیات و سور مرتبط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در 17 سوره قرآن سخن از «قتال» به میان آمده است، این واژه در شکل های مختلف 158 مرتبه در بیش از 130 آیه بکار رفته است. در بیش از 20 آیه، خداوند مستقیماً به کشتن انسان ها امر می کند؛ علاوه بر آن واژه جهاد 32 بار در قرآن آمده است و 400 آیه در رابطه با جهاد نازل شده است. مهم ترین سؤال این پژوهش نوع نگرش به موضوع قتال و جهاد در سوره توبه است. به نظر می رسد با واکاوی در گزاره های برون متنی (گزاره های تاریخی، روایات اسباب نزول، ترتیب نزول) و گزاره های درون متنی (سیاق و فضای نزول) و تطبیق آن ها با اوضاع عمومی به ویژه مخاطب شناسی، اوصاف مردمی، رخدادها و شرایط ویژه ای که در مدّت نزول یک سوره وجود داشته بتوان به فهم عمیق و استوار قرآن کریم کمک کرد. هدف این مقاله که بامطالعه موردی و به صورت کتابخانه ای و تحلیلی صورت گرفته؛ شناخت و تحلیل جنبه های تفسیری؛ اعم از شأن و اسباب نزول، دلالت کلی آیه، نکات تفسیری، مبحث قتال و تناسب، درآیات سوره توبه با محوریت ﻗﺘﺎﻝ و جهاد است. به تناسب تحلیل های صورت گرفته می توان اذعان کرد رویکرد (قتال و جهاد) در سوره توبه آیات لحن شدیدتری به خود می گیرند.
روش قرآن در ترغیب به عمل صالح از طریق تقویت انگاره های اعتقادی (مطالعه موردی تأثیر خداباوری بر صفح)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
173 - 191
حوزههای تخصصی:
یکی از اصول مهم در تحلیل رفتارهای انسان، توجه به مبادی آن ها یعنی اعتقادات و باورهاست. به همین دلیل، یکی از روش های قرآن برای انجام دستورات الهی، تقویت انگاره های اعتقادی است. قرآن برای تنظیم حیات اجتماعی مسلمانان، احکام و دستورات فراوانی دارد که یکی از آن ها صفح گذشت و بخشش از لغزش دیگران با بزرگواری و خوشرویی است. مسئله تحقیق حاضر این است که خداوند برای ترغیب مسلمانان به صفح، کدام انگاره های اعتقادی را تقویت کرده و این انگاره ها با چه تحلیلی به صفح ارتباط پیدا می کنند. بر اساس آموزه های قرآنی، اعتقاد به قدرت بی پایان خداوند، موانع روان شناختی صفح مانند حس انتقام جویی و احساس خواری و ذلت را از میان برمی دارد. اعتقاد به خالقیت و علم الهی موجب پذیرش درونیِ حکم الهی در مورد صفح از آن هایی که ظلمی بر آن ها روا داشته اند، می شود. همچنین باور به غفران و رحمت خداوند موجب تشویق مؤمنان و احساس خداگونگی در صورت گذشت کریمانه از دیگران می شود. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی و بر اساس مطالعات کتابخانه ای در منابع قرآنی و تفسیری انجام شده است.
استعاره های هستی شناختی حوزه قیامت در جزء سی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استعاره مفهومی که رویکردی جدید در زبان شناسی شناختی است، در تبیین و روشنگری متون به ویژه متون دینی نقش به-سزایی دارد. کاربرد این نظریه در سبک شناسی شناختی و تحلیل متون ادبی و دینی می تواند کارگشا باشد. از آن جایی که زبان دین، زبانی استعاری است، استعاره های مفهومی در آن کارکرد فراوانی دارند. در این پژوهش بر آن هستیم تا براساس شیوه توصیفی- تحلیلی استعاره های هستی شناختی حوزه قیامت در جزء سی قرآن کریم را واکاوی کنیم و به این پرسش ها پاسخ دهیم که کارکرد استعاره های هستی شناختی حوزه مفهومی قیامت در جزء سی قرآن کریم به چه صورت است- ؟ با بررسی استعاره های هستی شناختی حوزه مفهومی قیامت در جزء سی قرآن کریم براساس نظریه استعاره مفهومی به چه ویژگی هایی می توان دست یافت؟ یافته ها نشان می دهد که تجسم بخشیدن به مفاهیم انتزاعی و ملموس ترکردن آنها از برجسته ترین کارکرد استعاره های هستی شناختی است و بررسی استعاره های هستی شناختی حوزه مفهومی قیامت در جزء سی دست یابی به ویژگی هایی براساس استعاره مفهومی لیکاف و جانسون است.
Rethinking the word faraḍa: An Inquiry to the Earliest Commentaries and Its contextual relevance(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Interdisciplinary Qur'anic Studies, Volume ۱, Issue ۱, June ۲۰۲۲
201 - 212
حوزههای تخصصی:
Some exegetic comments narrated from early scholars do not relate neither to the Quranic context, nor to lexicographical and linguistic evidences. As a case, such irrelevance can be observed for the verb faraḍa in the verse (Q.24:1), as well as the verse (Q.28:85). Regarding methodology, this research used both traditional lexicographical and linguistic etymological inquiries. The result of the research is the fact that both verses are speaking of the philosophy of the Quranic surahs being revealed gradually in separate parts appropriate to social occasions and the challenges in prophetic era.
نسبت شعر با اعتبار و حقیقت بر مبنای نظریه اعتباریات علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۷)
81 - 98
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه علامه طباطبایی شعر و ادراکات اعتباری ارتباطی تنگاتنگ با هم دارند تا جایی که وی در کتاب اصول فلسفه و روش رئالسیم، توصیف ادراکات اعتباری را بمدد تشبیه و تمثیل و استعاره در شعر آغاز میکند. در تحقیق پیش رو با استناد به آثاری مختلف از علامه که نظریه» اعتباریات در آنها آمده، نسبت شعر با ادراکات اعتباری مورد بررسی قرار گرفته است. اهمیت این نسبت از آن جهت است که با تحلیل ا رتباط میان شعر و اعتباریات در متنهای مختلف فلسفی، عرفانی و تفسیری علامه، میتوان به پرسش از نسبت شعر و اعتبار با حقیقت نفس الامری پرداخت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که ادراکات اعتباری نگاه شاعرانه انسان به جهان است و همانند چشمی است که انسان همه چیز را با آن میبیند. این جهان شاعرانه در عین غیرمنطقی و غیراستدلالی بودن میتواند به زبان اشارت خبر از حقیقت بدهد. از اینرو میتوان گفت نظریه» ادراکات اعتباری در حکمت اسلامی، برای شناخت حقیقت بابی نو گشوده است.
عدم مرزانگاری مفاهیم اعتباری و حقیقی و تأثیر آن در فهم گذاره های فقهی و حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
300 - 279
حوزههای تخصصی:
عدم تفکیک مفاهیم حقیقی از اعتباری، چالشی است که فقه با آن روبه روست و در مواردی موجب برداشتهای نادرست و پیامدهای عملی نامطلوب شده، حتی گاهی در برابر ارتکاز عقلایی قرار گرفته، سبب مهجور ماندن و خلط احکام زیادی -به ویژه در حوزه معاملات- شده است. نمی توان قوه ناطقه که ذاتی انسان است را براى انسان جعل کرد یا نمى توان امری خلاف مقتضای ذات عقد جعل و آن را در عقد شرط کرد. دانش حقوق نیز از این رویه متأثر شده به گونه ای که الزام آور بودن جریان قواعد حاکم بر مفاهیم حقیقی در اعتباریات، امری مسلم، تلقی شده و قوانین مصوب بر پایه آن، سرنوشتی مشابه با احکام فقهی پیدا کرده اند. از این رو ضرورت دارد ابتدا حقیقت این مفاهیم بازشناسایی شود؛ آن گاه استنباطات فقهی مبتنی بر اصول جاری در مفاهیم حقیقی مورد واکاوی و نقد علمی قرار گیرند. با ملاحظه ی اعتباری بودن اغلب مفاهیم فقهی و حقوقی، برخی گزاره های مسلم انگاشته شده قابل خدشه اند که با نفی آنها می توان به نتایجی دست یافت که هم با عرف عقلا سازگارتر باشد و هم به پویایی بیشتر فقه بیانجامد. هیچ مفهوم اعتباری با یک مفهوم حقیقی یا یک مفهوم اعتباری دیگر رابطه واقعی و نفس الامری ندارد. این نوشتار به روش توصیفی-تحلیلی به بررسی برخی آثار و پیامدهای خلط مفاهیم اعتباری و تکوینی پرداخته است.
بررسی و تحلیل تغییرات ساخت واژی در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
85 - 108
حوزههای تخصصی:
تغییرات ساخت واژی در برخی از آیات قرآن کریم به وضوح مشاهده می شود. به گونه ای که در این آیات، واژگانی با ریشه ای یکسان، اما ظاهر و هیئتی متفاوت قرار دارند. یافته ها و نتایج پژوهش حاضر بیانگر این است که توجّه به سیاق آیات و بررسی موضوع و همچنین توجّه به واژگان آیات، نقش به سزایی در کشف علّت و کاربرد آن واژه دارد و این نکته را می رساند که انتخاب واژگان در قرآن کریم، از جانب حکیم و علیمی است که دارای بیانی فصیح و حکیمانه است و بررسی این نکات، بر اعجاز قرآن تاکید می کند و بسیاری از شبهات دشمنان و مخالفان را از بین خواهد برد. پژوهش حاضر به دنبال کشف علّت تغییرات ساخت واژی در دو مولّفه مشتقّات و عدد می باشد. و قصد دارد علّت به کار رفتن هر یک از این واژگان و تفاوت معنایی و مفهومی آن ها را در آیات مورد بحث، به روش تحلیلی- توصیفی و بر اساس سیاق آیات و با توجّه به علم واژه شناسی و نکات تفسیری، بررسی کند. برای رسیدن به این هدف و کشف سوال مدّنظر، جمعا پنج نمونه از تغییرات ساخت واژی در آیات قرآن کریم انتخاب شده و با بررسی سیاق و لغت شناسی آن واژگان، به کشف علّت تفاوت این واژگان با یکدیگر پرداخته می شود.
واکاوی مفهومی «أسماء» در کاربست آیه «وَ عَلَّمَ آدَمَ الأسماء»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۲)
5 - 22
حوزههای تخصصی:
مفسّران در طول چهارده قرن پس از نزول قرآن، معانی مختلفی برای واژه «أسماء» در آیه 31 سوره بقره بیان کرده اند. گروهی آن را به معنای «نام ها و علامات اشیاء یا مخلوقات» گرفته اند، گروهی دیگر به ضمایر موجود در آیه مثل «هُم» (در عَرَضَهُم) و «هؤلاء» توجه نموده اند و آن را به «نام های فرشتگان» یا «نام های فرزندان آدم» معنا نموده اند، برخی دیگر سیاق را مدّ نظر قرار داده و آن معانی را سبب برتری آدم ندانسته و «أسماء» را به «نام های خداوند» یا «صفات الهی» معنا نموده اند، و برخی دیگر، معانی دیگر. این نوشتار، به بررسی معنای «أسماء» در این آیه از چهار منظر می پردازد: لغت، سیاق آیات قبل و بعد، ارتباط با آیات هم موضوع و احادیث مرتبط با آیه. بر این اساس، «ویژگی ها» مناسب ترین معنای قابل برداشت است؛ همان صفات برتری که ویژه انسان است و او را بر ملائک برتری می بخشد؛ معنایی که با ریشه لغوی هماهنگ تر و با آیاتی که این واژه در آنها به کار رفته، سازگارتر است.
تحلیل نظری غرر آیات در آرای قرآن پژوهان با رویکرد اخلاقی و تربیتی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۲)
107 - 128
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائلی که در طول تاریخ نظر عده ای از قرآن پژوهان و مفسران را به خود جلب نموده، بحث در زمینه مفاهیم، مضامین و آیات و سوره های بنیادین و کلیدی قرآن کریم است که نقشی اصیل، مرجع و گاه جامع در تفسیر برخی آیات دیگر دارند. این دغدغه در میان آنان منجر شد که هر یک، اصطلاحاتی را برای این مفاهیم و آیات و سوره ها برگزینند. این تحقیق با روش تحلیلی، به کتاب ها و آثار قرآن پژوهان از قرن پنجم هجری تا دوره معاصر مراجعه و اصطلاحات متعدد در این زمینه را استخراج و تحلیل نموده و به چیستی و مؤلفه های عناوین وضع شده توسط آنان پرداخته و به برخی نکات اشتراک و افتراق آنها دست یافته است. بررسی ها نشان داد که با شش واژه برای نشان دادن مفاهیم و آیات برگزیده قرآن مواجهه ایم که عبارت اند از: 1- محکم، 2- جواهر، 3- افضل و فاضل، 4- کلید، 5- مضامین اصلی، 6- غرر آیات. یکی از مؤلفه های مشترک همه اصطلاحات شش گانه «توحید» است که مهم ترین مبنای تربیت اخلاقی قرآن می باشد.
خوانش تفسیری آیه «وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِها ...» در تفاسیر المنار، المیزان و تسنیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
۵۲-۲۷
حوزههای تخصصی:
پیوند مضمون آیه «وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِها لَوْلا أَنْ رَأی بُرْهانَ رَبِّه ...» با عصمت حضرت یوسف× موجب افزایش توجه مفسران فریقین به مضمون آن شده است. مقاله حاضر که به شیوه توصیفی تحلیلی نگارش یافته به دنبال شناسایی رویکرد مفسران تفاسیر: المنار، المیزان و تسنیم در مورد متعلق اراده یوسف× و زلیخا است. نتیجه برآمده از مباحث مقاله چنین است: این سه مفسّر، در حالی که در نفی دیدگاه منکران عصمت حضرت یوسف× و نقد مستندهای روایی آنان، اتفاق نظر دارند اما در تعیین متعلق اراده این پیامبر الهی و زلیخا، دچار اختلاف هستند؛ به گونه ای که مؤلف تفسیر المنار، بر تعدد متعلق آن دو تاکید دارد؛ در حالی که مؤلفان دو تفسیر دیگر، بر وحدت متعلق اراده آنها؛ یعنی اراده سوء پافشاری می نمایند؛ با این تفاوت که زلیخا، در جهت تحقق آن نیز کوشا بوده اما سرانجام ناکام ماند ولی حضرت یوسف× به جهت برخورداری از برهان ربّ، نه تنها برای عملیاتی کردن آن، کوششی ننمود، بلکه از قصد به آن نیز دور بوده است.
بررسی و نقد مدخل های ثواب و عقاب و بهشت و دوزخ در دو دایره المعارف قرآنی خاورشناسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱شماره ۴۸
185 - 211
حوزههای تخصصی:
دایره المعارف قرآن لیدن و دانشنامه قرآن الیور لیمن از مهم ترین پژوهش های قرآنی خاورشناسان است که با هدف ارائه معارف قرآن کریم به مخاطبان تالیف شده اند. در این دو دایره المعارف هر چند ادعا می شود که دقیق و منصفانه تدوین شده اند اما در آنها خطاهای روشی و محتوایی متعددی به چشم می خورد. این مقاله درصدد است تا به روش توصیفی و تحلیلی و با استناد به مصادر معتبر اسلامی و استدلال های متقن قرآنی به بررسی مدخل های ثواب و عقاب و بهشت و جهنم در این دو دایره المعارف بپردازد و به این سوال اساسی پاسخ دهد که کاستی ها و اشکالات مقالات بهشت و جهنم و ثواب و عقاب چیست؟. بر اساس مهم ترین یافته های این پژوهش، همپوشانی برخی مدخلها با یکدیگر، استناد به منابع غیر اصیل یا نامعتبر، ناسازگاری و ناهمخوانی محتوای مقالات با یکدیگر از مهم ترین اشکالات روشی، و القای اثرپذیری و پیروی تعالیم قرآنی از تعالیم پیشین، فرشته انگاری ابلیس، تصویرپردازی جسمانی از بهشت و جهنم، ارائه سیمایی خشن و نامتعادل از مسئله کیفر و پاداش در قرآن و تبیین نادرست از ربط و نسبت اختیار انسان با حاکمیت خداوند و نیز ارتباط شیطان با دوزخ از مهم ترین اشکالات محتوایی مقالات این دو دایره المعارف در مسئله مورد بحث است که نشان می دهد نویسندگان نتوانسته اند به فهم دقیقی از معارف اعتقادی قرآن دست یابند.
ارزیابی آرای مفسّران در نسبت «اغواگری» به خدا از سوی ابلیس و نتایج کلامی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۳)
87 - 102
حوزههای تخصصی:
در قرآن آمده که ابلیس پس از رانده شدن از درگاه الهی، با تعبیر «بِمَا أَغْوَیتَنِی»، گمراهی خود را به خدا نسبت داده است. برخی مفسران سخن ابلیس را صادق و گروهی آن را کاذب دانسته و این تصدیق یا تکذیب را زمینه طرح موضوع جبر و تفویض قرار داده اند. این پژوهش با بررسی آرای مفسران به نتایج زیر رسیده است: 1- برخی مفسران به دلیل عدم اهتمام به موضوع، سکوت کرده اند. 2- معتقدان به جبر، اغوا را به معنای اضلال دانسته و از آن جبر فهمیده اند. 3- برخی معتقدان به عدل الهی، با اینکه ادعای ابلیس را صادق شمرده اند، «اغوا» را به گونه ای معنا کرده اند که باعث بی عدالتی خدا و جبر موجودات بر گناه نشود. 4- برخی دیگر از مفسران به دلیل استشمام معنای جبر از واژه اغوا، ابلیس را در این ادّعا، کاذب و بدخواه دانسته اند. 5- علامه طباطبایی با اینکه سخن ابلیس را صادق شمرده، اما برای پرهیز از جبر، «اغوا» را اغوای ثانوی و نتیجه سوء انتخاب خود ابلیس دانسته است.
تناسب آیه سوم سوره مائده از دیدگاه اهل سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علم مناسبت یا تناسب، از قضایا و چالش های مهم در علوم قرآنی، به شمار می رود، چنانکه این دانش در کتاب های تفسیری و علوم قرآنی مورد اهتمام و توجه ویژه ی عالمان است. این پژوهش می کوشد تناسب آیه ی اکمال را، به روش توصیفی و تحلیلی دیدگاه مفسران اهل سنت، در گذشته و حال بررسی و وجوه اشتراک و افتراق آنها را تحلیل و تطبیق می کند. اگرچه مفسران اهل سنت آرای متفاوتی را پیرامون ساختار این آیه ارائه داده اند، اما نظر به سیاق آیه اکمال (بخش سوم آیه سوم سوره مائده) و پیوندش با صدر (بخش اول) و ذیل (بخش سوم) آیه، آن را گزاره ای معترضه می دانند که در فاصله ی بین محرمات پیش از خود و رخصت پس از آن آمده است و توجیهات گوناگونی برای تبیین این اعتراض دارند. در نقد و بررسی این رأی علاوه بر بازخوانی مقوله اعتراض در علم بلاغت و با استناد به نظر مفسران درباره شأن نزول سوره مائده (در مدینه و پیش از حجه الوداع) و تفاوت زمانی و عدم پیوستگی نزولی آن با نزول آیه اکمال (در مکه و روز عرفه یا غدیر خم) قابل تأمل است. و پس از نزول آیه اکمال و بر اساس قاعده کلی توقیفی بودن چینش آیات شاهد پیوستگی قرائتی و استدلالت تفسیری دال بر پیوستگی آن آیه هستیم.
بازخوانی پیام و دلالت سوره فتح و ارتباط آن با ولایت امیرالمؤمنین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود کارآمدی روش تفسیر قرآن به قرآن برای کل سورقرآن، کاربست این روش تفسیری به دلیل ابهامات در برخی سور و آیات مانند سوره فتح، اهمیت بیشتری دارد. برای نمونه ترتیب نزول دو سوره فتح و مائده، شباهت های مضمونی و واژگانی دو سوره، رهنمونگر مفاهیم و تفسیری متفاوت از آیات این سوره خواهد شد. مضمون کلی سوره درباره فتح و الطاف الهی حاصل از آن، رفتار منافقان، مشرکان و معافین از رزم، توصیف پیامبر و پیروان آن حضرت است. با بررسی و بیان دلایل قرآنی و روایات، مشخص خواهد شد که این سوره علاوه بر اشتمال آن بر حوادث فتح مکه، در ورای خود از مفاهیمی خطیر مانند مقدمه چینی ابلاغ ولایت و تبیین رفتار و عاقبت موافقان و مخالفان آن سخن می گوید. این استدلال، مبتنی بر ادله و نشانه هائی چون نزول سوره فتح پیش از سوره مائده، تشابه مضمون میان آیات این دوسوره باهم، وجود بشارات غفر ذنب نبی، نصرعزیز، صحبت از منافقان و جاودانگی اسلام و در آخر ترسیم چهره نبی مکرم و همراهان ایشان در قرآن، انجیل و تورات؛ است که همه اینها نشانه ای از زمینه چینی خداوند برای بحث ولایت امیرالمؤمنین است.
قرآن و دعوت اهل کتاب به توحید کلمه؛ با تأکید بر دلالت تفسیری آیه 64 آل عمران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
۱۲۴-۱۰۵
حوزههای تخصصی:
آیه 64 آل عمران بعد از تبیین توحید، بیان انحراف، تهدید و قهر در آیه مباهله، با روش مهرورزانه ای به تعامل میان خداباوران بر سه اصل توحید، ربوبیت الهی و پرهیز از شرک در نظر و عمل تأکید دارد. قرآن در مقابل واقعیت های تحریف شده در تعالیم پیامبران گذشته با استدلال ایستادگی و اعتقاد به تثلیث و تصلیب و فرزندخواندگی حضرت مسی× را نفی نموده است. بررسی آیه فوق نشان می دهد پس از جریان مباهله و عقب نشینی بزرگان مسیحیت و قبول جزیه، با خطاب «یا أَهْلَ الْکتَابِ تَعَالَوْا إِلَی کلِمَهٍ سَوَاءٍ بَینَنَا وَ بَینَکمْ» آنان را به گوهر مشترک بین ادیان؛ یعنی توحید و نفی شرک و ربوبیت غیرخدا و تسلیم در برابر حق دعوت نموده است. از این رو می توان با تکیه بر این آیه، روابط و تعامل سازنده با تأکید بر مشترکات را بنا نهاد و هر آنچه که تخاصم و تحقیر در راه دعوت است را به بنیانی استوار از مبانی مشترک در روابط، به کناری نهاد. از سوی دیگر محتوای این آیه شئونات مختلف زندگی فردی و اجتماعی انسان که با وضع قوانین اجتماعی همراه است را نیز شامل است و بر اثبات مالکیت حقیقی و نفی ربوبیت غیرخدا و زدودن شرک از اندیشه و رفتار و تحقق امت واحده اسلامی دلالت دارد.
بررسی تفسیری شبهات عارض بر آیه 101 انعام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
۱۹۴-۱۷۹
حوزههای تخصصی:
موضوع این جستار، بررسی و تحلیل شبهه چند وجهی عارض بر استدلال آیه 101 سوره انعام در خصوص «تعلیل عدم امکان وجود فرزند برای خداوند به نداشتن همسر، به رغم آفرینش عیسی(ع) بدون پدر و آدم(ع) بدون پدر و مادر و طبیعتاً حصول تشکیک در قدرت پروردگار و نارسانمایی ظاهری آیه در پاسخگویی به مشرکان و کافران معتقد به فرزند برای خداوند» می باشد؛ شبهه ای که هم به لحاظ معرفتی و هم از حیث بلاغی با برخی معارف و و اجزاء ساختار اعجازآمیز بیانی قرآن در تعارض می نماید. هدف، یافتن منشاء شبهه و تلاش برای یافتن توجیهی وحیانی، عقلانی و تاریخی مناسب در خصوص این شبهه می باشد. روش تحقیق، کتابخانه ای، توصیفی و تحلیلی است. از جمله نتایج و یافته های پژوهش آن که دوعلت ذومراتب بودن استدلال و بطان بودن آن و نزول قرآن به زبان قوم و فرهنگ زمانه علل اصلی شبهه نمائی آیه و تعارض ظاهری آن با بلاغت اعجاز آمیز قرآن کریم است؛ که با در نظر گرفتن این عوامل و سایر علوم لازمه تفسیر به ویژه سیاق جملات و آیات، نه تنها شبهه چند وجهی مورد نظر برطرف شده، بلکه سیمای تابان دیگری از آیه جلوه گری خواهد کرد که به قول فخر رازی، جمله خلایق از اولین و آخرین انسانها قادر به ارائه چنین استدلالی در بی نیازی خداوند از فرزند نخواهند بود.
تفسیر آیه 103 سوره انعام در تفاسیر فریقین با بهره گیری از بلاغت ساختار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
۲۲۸-۲۱۳
حوزههای تخصصی:
مفسّران در تفسیر «لا تُدْرِکُهُ الأبْصارُ» در آیه 103 سوره انعام اختلاف کرده اند. برخی، ظاهر آیه را ناظر به نفی رؤیت ظاهری خدا تفسیر کرده اند و برخی دیگر بر پایه مذهب کلامی خودشان، دلالت آیه را بر این مطلب منکرند. گذشته از نگاه کلامی، تفسیر درست این آیه بر پایه اصول تفسیر ادبی آیه کدام است؟ نقش مهمّ این آیه در مباحث اعتقادی، تفسیر فرامذهبی آن را ضروری می نماید. در این میان، نقش اساسی گزینش واژگان و بلاغت جمله در فهم گسترده آیات قرآن نشان داده می شود. در این نوشتار، تفسیر این آیه با روش تحلیلی – انتقادی و با رویکرد ادبی انجام شده است. با توجه به واژه پژوهی و نیز با استناد به قواعد ادبی به کارگرفته شده در این آیه و ساختار ویژه آن، هم ادراک و رؤیت ظاهری خدا و هم ادراک عقلی و وهمی، نفی می شود. نه بصر به معنای خصوص چشم و نه ادراک بصر تنها به معنای دیدن ظاهری است؛ بلکه ادراک بصر یعنی رسیدن و دریابیدن هر آنچه در انسان و مانند او سبب ظهور و بروز می شود، چه با چشم سر و قوّه بینایی ظاهری باشد، چه با چشم دل و نیروی باطنی روح که عبارت است از عقل، وهم و قلب.مفسّران در تفسیر «لا تُدْرِکُهُ الأبْصارُ» در آیه 103 سوره انعام اختلاف کرده اند. برخی، ظاهر آیه را ناظر به نفی رؤیت ظاهری خدا تفسیر کرده اند و برخی دیگر بر پایه مذهب کلامی خودشان، دلالت آیه را بر این مطلب منکرند. گذشته از نگاه کلامی، تفسیر درست این آیه بر پایه اصول تفسیر ادبی آیه کدام است؟ نقش مهمّ این آیه در مباحث اعتقادی، تفسیر فرامذهبی آن را ضروری می نماید. در این میان، نقش اساسی گزینش واژگان و بلاغت جمله در فهم گسترده آیات قرآن نشان داده می شود. در این نوشتار، تفسیر این آیه با روش تحلیلی – انتقادی و با رویکرد ادبی انجام شده است. با توجه به واژه پژوهی و نیز با استناد به قواعد ادبی به کارگرفته شده در این آیه و ساختار ویژه آن، هم ادراک و رؤیت ظاهری خدا و هم ادراک عقلی و وهمی، نفی می شود. نه بصر به معنای خصوص چشم و نه ادراک بصر تنها به معنای دیدن ظاهری است؛ بلکه ادراک بصر یعنی رسیدن و دریابیدن هر آنچه در انسان و مانند او سبب ظهور و بروز می شود، چه با چشم سر و قوّه بینایی ظاهری باشد، چه با چشم دل و نیروی باطنی روح که عبارت است از عقل و وهم.
شیوه نیایش بر درگاه خدا با استفاده از آیه 55 سوره اعراف(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۲)
129 - 144
حوزههای تخصصی:
دعا، حلقه اتصال میان انسان و خداوند به شمار می آید که در گونه های مختلف، ظهور و بروز می یابد. آیه شریفه 55 سوره اعراف «اُدْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَهً إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدینَ»، یکی از آیاتی است که برخی از مفسران اسلامی ازجمله زمخشری، ضمن حکم به وجوب یا استحباب صدای آهسته و پنهانی در قرائت دعا، به عدم جواز جهر و رفع صوت در دعا حکم نموده اند. پژوهش درباره صحت و سقم این حکم، از اهداف این نوشتار است. نتایج تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی به همراه درون متنی، بیانگر این نکته مهم است که ادله مختلف این برداشت تفسیری، از آن جمله قرب خداوند به انسان، رعایت ادب در دعا، پرهیز از ریا، دعای حضرت زکریا با صدای آهسته، تساوی دعا با ذکر، صدق بدعت و ...، نه تنها با روح دعا منافی است، بلکه با ظواهر آیات الهی هم در تضاد روشن است. ضمن آنکه توجه به سیره ائمه معصومین (ع) در موقعیت های مختلف، اقتضای حالات و مقامات مختلف، صدق تعظیم شعائر الهی بر جهر در دعا و ...، جواز صدای بلند و دسته جمعی در دعا با شرایط خاص را اثبات و تأیید می نمایند.
تبیین رابطه توحید افعالی با اختیار انسان مبتنی بر نظریه امر بین الامرین
منبع:
الاهیات قرآنی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
117 - 137
حوزههای تخصصی:
توحید افعالی یکی از شاخه های توحید نظری است که توحید در خالقیت، ربوبیت، رازقیت، حاکمیت و مالکیت، شعب آن شمرده می شوند. از آن جایی که هر کدام از این شعب، به خصوص توحید در خالقیت با اختیار انسان مرتبط است، در تبیین رابطه توحید افعالی با اختیار انسان، اشاعره با استناد به آیات دال بر عمومیت افعال خداوند، انسان را موجودی مختار نمی دانند. معتزله توحید افعالی را می پذیرند، اما افعال اختیاری انسان را از فعل خدا نمی دانند و فقط به خود انسان نسبت می دهند. شیعیان امامیه به تبعیت از اهل بیت (عل) هر دو دیدگاه را نادرست می دانند و به دیدگاه سومی بنام امر بین الامرین قائلند که از تبعات منفی دو دیگاه دیگر مبرا است.
این نوشته در صدد تبیین رابطه توحید افعالی با اختیار انسان با تاکید بر نظریه امر بین الامرین و با تکیه بر منابع کتابخانه ای و شیوه تفسیری قرآن به قرآن و استفاده از تفسیر روایی به روش توصیفی- تحلیلی در راستای ارایه تبیینی معقول از ارتباط توحید افعالی با افعال اختیاری انسان است، بدون این که جبر و یا تفویض پیش بیاید.
یافته های این پژوهش نشان می دهد که با تکیه بر قاعده فاعل تسبیبى و فاعل مباشرى یا فاعل قریب و فاعل بعید (علت های طولی)، قاعده ترتب ایجاد بر وجود، قاعده عینیت هستى امکانى با ربط به مبدأ اعلى، قاعده مظهریت هستی امکانی از خالق، به صورت منطقی رابطه توحید افعالی به نحو عام با افعال انسان بدون افتادن در دام جبر یا تفویض قابل تبیین است.