فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۱۱٬۳۱۳ مورد.
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
53 - 69
حوزههای تخصصی:
بحث بر سر مسئله ی عرفانی بودن یا نبودن آموزه های زرتشت و دیانت زرتشتی در میان محققان ادیان ایران باستان بحثی پرمناقشه و اختلاف زا بوده است. برخی از پژوهشگران، اعم از ایرانی و بسیار کمتر غیرایرانی، به عرفانی بودن تعالیم زرتشت و دین زرتشتی باور دارند. اینان به تفاسیری عرفانی و باطنی از اوستا (به ویژه گاهان) و سایر متون زرتشتی قائل اند و دنباله ی این نگاه عرفانی زرتشتی را در آثار مشاهیر و بزرگانی چون فردوسی، شیخ اشراق، مولوی و... پی گرفته اند. در این نوشتار با به کارگیری روش توصیفی تحلیلی، ابتدا به ذکر ادعای ایشان و دلایلشان پرداخته می شود؛ سپس با استناد به متن اوستا و آرای پژوهشگران مطرح، این دیدگاه که دیانت زرتشتی دارای مبانی عرفانی و توحیدی در ساحت خداشناسی و کیهان شناسی است، نقد و رد می شود؛ سپس با تحلیل هایی نشان داده می شود که این دین در حیطه ی عرفان عملی نیز فاقد عناصر عرفانی است. طبعاً با رد توحیدی و عرفانی بودن دین زرتشت، نسبت آن با عرفان و توحیدِ اسلامی نیز از نوع تضاد خواهد بود.
ناکارآمدی عقلانیت مدرن در تفکیک ذاتی و عرضی در دین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت کلامی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
159 - 176
حوزههای تخصصی:
روشنفکران دینی با تفکیک ذاتی و عرضی دین معتقدند که برای رسیدن به ذات دین باید عرضیات و مقتضیات عصر نزول را کنار گذاشت. از نظر آنها، عقلانیت مدرن یکی از مهم ترین ملاک ها برای این تفکیک است. بر اساس این ملاک، انسان عصر مدرن برای پذیرش آموزه های دینی باید آنها را با عقلانیت سکولار ارزیابی کند و هر آموزه ای را که با معیارهای عقلانیت مدرن سازگار باشد، به عنوان ذاتی دین بپذیرد و حفظ کند؛ اما اگر آموزه ای نتواند با عقلانیت مدرن همخوانی داشته باشد، به عنوان عرضی دین قلمداد شده، باید کنار گذاشته شود. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی درصدد بررسی کارآمدی عقلانیت مدرن در تفکیک ذاتی و عرضی دین است. بنابراین سؤال اساسی این است که آیا عقلانیت مدرن توان تفکیک ذاتی و عرضی در دین را دارد یا خیر؟ این پژوهش پس از تبیین ادعای روشنفکران دینی به بررسی توانایی عقل مدرن در انجام چنین تفکیکی می پردازد. مبانی و پیش فرض های دیدگاه روشنفکران دینی و نیز عقلانیت مدرن را مورد بررسی قرار می دهد. در پایان نشان داده می شود که عقلانیت مدرن به دلیل ابتنا بر مبانی و پیش فرض های نادرست، لزوم نسبیت معرفت شناختی و نیز نواقص و محدودیت های ذاتی ای که دارد، معیار مناسبی برای تفکیک ذاتی و عرضی دین نیست.
اصل انگاری «امامت» از دیدگاه حضرت زهرا (سلام الله علیها)- (مطالعه موردی اصل انگاری در خطبه فدکیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
285 - 306
حوزههای تخصصی:
اصل انگاری به معنای این است که امامت، اصل دین و فعل الله است، لذا رویگردانی از آن، موجب خروج از دین خواهد بود. مسئله این مقاله، جایگاه امامت از دیدگاه حضرت زهراK است و ادعا این است که امامت از دیدگاه ایشان، اصل دین محسوب می شود. حضرت زهراK در خطبه فدکیه، حضرت علیG را دارای صفاتی شایسته و مقام افضلیت معرفی کرده و سایر صحابه را هم شأن ایشان نمی داند. ایشان دو استدلال محکم بر اصل بودن امامت ارائه کرده است. در استدلال اول، رویگردانی از امامت را مساوی با ارتجاع و اعراض از قرآن دانسته و بر اساس آیه تبلیغ، امامت را اصل دین معرفی کرده که عبور از آن موجب رویگردانی از قرآن و ارتجاع است. در استدلال دوم، رویگردانی از امامت را به منزله شرک معرفی کرده و گردانندگان مسیر خلافت از جایگاه اصلی آن را شایسته عذاب الهی و خروج از دین می داند. این موضوع به روش تحلیلی بر اساس مطالعه موردی خطبه فدکیه، تبیین شده است.
تحلیل تطبیقی نیابت خاصه و نظریه رکن رابع در اندیشه امامیه و شیخیه
منبع:
جامعه مهدوی سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
31 - 58
حوزههای تخصصی:
شیخیه کرمانیه یکی از فرقه های انحرافی عصر حاضر به شمار می آید که با دست یازی به مفهوم نیابت خاص، تلاش در گسترش مفهومی آن داشته است، این جریان برای عدم فهم صحیح از مفهوم نیابت با طرح عناوینی نظیر: رکن رابع و ناطق واحد، این مسیر را دنبال کرده و خود را محور علوم دنیوی و اخروی، ملاک حق و باطل و برخوردار از مقاماتی دست نایافتنی می دانند. تطور معنای وکالت به نیابت و مصادره معنای نیابت با رکن رابع، بیشتر تلاش شیخیه در راستای مشروعیت بخشی نگاه خود در ابداع این نظریه بوده که لازمه این نگرش حذف تدریجی دستگاه فقاهت و مرجعیت است. پژوهش حاضر به دنبال تبیین صحیح مسئله نیابت خاصه و تطور مفهومی آن از مفهوم وکالت برآمده و درصدد بیان این موضوع است که شیخیه با سوءاستفاده و برداشت ناصحیح از مسئله نیابت خاصه، آنرا در قالب رکن رابع ارائه داده است. بازخوانی اندیشه شیخیه نسبت به این تطور معنایی و سوءاستفاده از مفهوم نیابت خاصه، بیانگر ضرورت پژوهش در این زمینه است، نوشتار حاضر با استفاده از منابع کتابخانه ای با رویکردی توصیفی - تحلیلی، با استناد به منابع دست اول فرقه شیخیه کرمانیه، تطور مفهومی و بهره وری این فرقه را روشن کرده است. نتیجه بدست آمده حاکی از سوءاستفاده شیخیه در دگرگونی معنای وکالت و تطبیق آن با نیابت خاصه، در تلاش برای مشروعیت بخشی ادعا های خود است.
بررسی نظریه ی نجات از دیدگاه ابن تیمیه و استاد مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸
233 - 262
حوزههای تخصصی:
یکی از محوری ترین مباحثی که در طول تاریخ و در میان ادیان و فرقه های کلامی مطرح بوده، مسئله آموزه «نجات» و طرح این پرسش است که آیا پیروان ادیان و مذاهب دیگر، اهل نجات هستند یا خیر؟ در سنت غربی، قائلین به این نظریه را با جرح وتعدیل می توان در سه گروه انحصارگرایان، شمول گرایان و کثرت گرایان قرار داد، موضوعی که در ادبیات کلام اسلامی به آن اشاره ای نشده و اگر استفاده می شود، صرفاً وام گیری واژه از سنت غربی است. مقاله حاضر آراء دو متفکر تأثیرگذار پیرامون پرسش چگونگی نجات پیروان سایر ادیان و مذاهب را مورد واکاوی قرار داده است. از سویی آراء ابن تیمیه، تأثیر به سزایی در تشکیل منظومه فکری اهل سنت وهابی کنونی دارد را بررسی نموده و از جانب دیگر، نظرات استاد مطهری، فیلسوف و متکلم شیعه را رصد نموده و موردبررسی و مقایسه قرارداده است. روش پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی و تطبیقی بوده و احصا مطالب از طریق واکاوی آثار آن دو صورت گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که ابن تیمیه نگاهی «ظاهرگرایانه» به آیات و روایات داشته و بر اساس این نگرش، تنها قوم سلف و پیروان آنان (اهل حدیث) را اهل نجات می داند و سایر مسلمانان و به صورت خاص شیعیان را اهل بدعت نامیده و از اهل نجات نمی داند؛ اما استاد مطهری با تأکید بر آموزه های قرآن و روایات معصومین، مردم را به لحاظ سرنوشت به گروه های مختلفی تقسیم می کند. ایشان درجات گوناگونی را برای نجات انسان ها در نظر می گیرد. او میان مسلمان منطقه ای و مسلمان واقعی، کافر معاند و کافر غیر معاند، کافر قاصر و کافر مقصّر و همچنین انسان دارای عمل نیک و فاقد عمل نیک تمایز قائل می شود. استاد مطهری جاهلان قاصر، مستضعفین فکری و کسانی که بر اساس فطرت الهی خود عمل می کنند و دارای عمل صالح هستند را اهل نجات می داند. با توجه به یافته های این پژوهش به نظر می رسد، ابن تیمه نجات را منحصر در قوم سلف و پیروان آن دانسته، حال آنکه استاد مطهری دایره نجات را وسیع تر در نظرگرفته به گونه ای که می تواند شامل پیروان سایر مذاهب و ادیان دیگر، به شرط داشتن شرایط بشود.
تحلیلی فلسفی از نسبت لذت و معنای زندگی بر اساس نظریه های طبیعت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
173 - 187
حوزههای تخصصی:
امروزه سخن گفتن از معنادار بودن یا نبودن زندگی به حرف روز بدل شده است؛ اما این مفهوم چه نسبتی با لذت دارد؟ مقوله ای که آن هم در توصیف زندگی بشر فراوان استفاده می شود و جزو آرمان های اصلی زندگی وی قلمداد می گردد. ازآنجاکه درباره معنای زندگی نظریه های گوناگونی مطرح شده است، ناگزیریم در مقام پاسخ به این پرسش، به این نظریه های مختلف توجه کنیم. بر این اساس، این نوشتار با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی نسبت لذت با تلقی نظریه های طبیعت گرا از معنای زندگی پرداخته است. نوشتار نتیجه گرفته است که میان مصادیق لذت و معناداری زندگی، طبق نظریه های طبیعت گرای انفسی، نسبت تساوی برقرار است؛ نکته ای که به نوبه خود نشان دهنده تلازم میان صورت ادراکی دو مفهوم مذکور است. میان مصادیق لذت و معنای زندگی، طبق نظریه های طبیعت گرای آفاقی، نسبت عموم و خصوص مطلق برقرار است؛ نکته ای که در نهایت نشان می دهد صورت ادراکی معنای زندگی طبق این نظریه ها مستلزم لذت است، نه بالعکس.
تبیین بنیادهای نظری حجاب مبتنی بر دو نظام فطری و تخیلی در نظریه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت کلامی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
197 - 213
حوزههای تخصصی:
تبیین عقلانی و بنیادی حجاب یکی از بهترین راه های پذیرش اجتماعی آن است که با رویکردهای مختلفی قابل انجام می باشد. رویکرد این مقاله تبیین شناختی عقلانی حجاب با نظر به بنیادهای نظری آن مبتنی بر دو نظام فطری و تخیلی انسان در دیدگاه علامه طباطبائی است. روش این تحقیق، تحلیلی اسنادی است که با مراجعه به منابع اسلامی، به ویژه تفسیر المیزان، به بررسی نظری در موضوع حجاب پرداخته ایم. بنیادهای نظری و گرایشی حجاب در جهان فطری و حقیقی با مؤلفه هایی از قبیل زندگی توحیدی، تطهیر انسانی، پیوند با عبادت، معرفت و محبت الهی، و جهت دهی میل به «دیده شدن» از غیرخدا به سوی خدا، سروکار دارد. این در حالی است که بنیادهای نظری و گرایشی بی حجابی در جهان تخیلی و طبیعی با مؤلفه هایی از قبیل قوه وهم و خیال، قوه شهوانی و اهمیت یابی بدن نمایی پیوند می خورد. این تحقیق مبتنی بر دو مفهوم بنیادین «نظام فطری» و «نظام تخیلی»، که نگاهی بین رشته ای از فلسفه تا علوم اجتماعی است، کمتر مورد توجه محققین بوده است.
بررسی مفاهیم آزادی وعدالت اجتماعی در نهج البلاغه و لیبرالیسم در رهیافت تحلیل گفتمان انتقادی
منبع:
دین پژوهی و کارآمدی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
43 - 61
حوزههای تخصصی:
رویدادها به مثابه گفتمان، نظام اندیشه ای و دستگاهزبانی را تولید می کنند که مفاهیم در درون آن سامانه زبانی معنادار می شوند. براین اساس نظام زبانی بازنمونی ازپیوند عناصرزبانی بامؤلفه های غیرزبانی وانعکاس دهنده بافتار است. مفاهیم آزادی و عدالت اجتماعی درگستره زیست اجتماعی درتوالی زمانی ازاهمیت ویژه ای برخوردار بوده ونوع روایت یا برداشت ازآنها نیز همبسته به قرارداشتن درنظام گفتمانی خاص است که درآن سامانه تکون یافتند. البته هرنظام گفتمانی دردستگاه زبانی ویژه دارای دال مرکزی است و مقوله بندی ها نیز برپایه آن صورت می گیرد. پژوهش حاضر باشیوه توصیفی وتحلیل گفتمان انتقادی به عنوان نظریه میان رشته ای در زبان شناسی به دنبال صورت بندی برداشت ها ازاین مفاهیم و چگونگی ارتباط میان آنها درگفتمان نهج البلاغه و لیبرالیسم است. ناهمسانی مواجهه بااین مفاهیم به دلیل دال مرکزی، روایتگرها و موقعیت ها درگفتمان ها از یافته های این پژوهش است. براین اساس گفتمان لیبرالیسم به مثابه متن ازجهت تقدمی، رأی به اولویت آزادی داده اما نهج البلاغه همکنشی، باهم آیی این مفاهیم درعرصه اجتماعی را روا دانسته است.
راهبردهای تنظیم هیجان در قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
هیجان یک حالت روان شناختی پیچیده و شامل مولفه های تجربه ذهنی، پاسخ فیزیولوژیکی و واکنش رفتاری یا بیانی است. تنظیم هیجانات، به عنوان، فرایند ها یا فعالیت هایی تعریف شده است که افراد می توانند آن ها را ردیابی، ارزیابی کنند و بر ماهیت، سیر و ابراز هیجانات تأثیر بگذارند، این توانایی، کارکردی انطباقی دارد. هدف مطالعه حاضر، شناسایی انواع هیجان ها و راهبردهای تنظیم هیجان از دیدگاه قرآن بود که برای این منظور، از روش تحلیل محتوا و سبک شناسی کامپیوتری استفاده شد. یافته ها نشان داد، قرآن در آیات مختلفی به هیجان هایی مانند شادی، ترس، خشم، اندوه و ناامیدی پرداخته است و راهبردهایی مانند بخشش، ذکر خدا، توکل، صبر، پذیرش، تعدیل انتظارات و خواسته ها و تسلیم، برای تنظیم هیجانات در قرآن کریم توصیه شده است. براین اساس می توان نتیجه گیری کرد که متخصصان سلامت روان می توانند با استفاده از آموزه ها و راهبردهای قرآنی تنظیم هیجان، مکانیسم های مقابله ای و مراقبت مناسب را برای مدیریت هیجان ها به مراجعان خود ارائه دهند.
معنای زندگی (بخش نخست)
منبع:
الهیات سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱
5 - 36
حوزههای تخصصی:
نویسنده، مقاله را با این مقدمه شروع می کند که فرد مسیحی در دوره قرون وسطی معنای زندگی را می دانست. از نظر او خدا جهان را بر اساس طرح عظیمی خلق کرده و در این طرح نقش اصلی بر عهده انسان است. اما در دوره جدید جهان بینی علمی به تدریج مقبولیت عام تری یافت و درستی جهان بینی مسیحی مورد تردید قرار گرفت. در جهان بینی علمی، امور جهان بدون فرض خالق فراطبیعی تبیین بهتری پیدا کردند ولی برخی نتیجه گرفتند که در این جهان بینی زندگی بدون هدف و معنا است. در بخش اول مقاله با عنوان «تبیین جهان» گفته می شود که یک راه برای برون رفت از این نتیجه گیری بدبینانه این است که بپذیریم علم و دین ناسازگار نیستند بلکه مکمل هم هستند و برای این منظور باید قبول کنیم که علم، برخلاف دین، فقط تبیین های موقتی و جزیی ارائه می دهد. نویسنده این نظر را نمی پذیرد و معتقد است که چنین نظری به دو دلیل مطرح شده است: 1. فهم نادرست از تفاوت میان تبیین های غایی و علّی 2. این باور نادرست که تبیین های علمی متضمن تسلسل نامتناهیِ باطل هستند. بنابراین نتیجه می گیرد که تبیین های علمی، واقعی و کامل هستند.
بررسی تطبیقی نقش توحید ربوبی در نجات موسی(ع)، از دیدگاه تورات و قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
73 - 90
حوزههای تخصصی:
ماجرای به آب افکنده شدن و نجات موسای نوزاد از کشته شدن به دست فرعون یکی از درون مایه های مشترک تورات و قرآن است. روایت دو کتاب در کنار پاره ای مشترکات، تفاوت های مهمی با یکدیگر دارند. پژوهش پیش رو با روش توصیفی تحلیلی، این مشترکات و تفاوت ها، به ویژه نقش توحید ربوبی در نجات موسی(ع) را بررسی می کند. هدف پژوهش نشان دادن تفاوت ها، مشترکات و امتیازات روایت قرآن و تورات، برتری و توحیدی بودن روایت قرآن و بشری بودن روایت تورات از دیدگاه قرآن است. قرآن با برجسته کردن نقش خداوند در نجات موسی(ع)، تصویری عینی و گویا از توحید در ربوبیت الهی و بطلان ادعای ربوبیت فرعون را نشان می دهد، اما صبغه توحیدی روایت تورات در این حادثه بسیار ضعیف است. قرآن برخلاف تورات، افکنده شدن موسی(ع) در آب، نجات وی، شیر نخوردن او از زنان و بازگشت وی به آغوش مادر را با تدبیر خدای یگانه می داند.
ماهیت عقل در روایات امامیه
منبع:
کلام اهل بیت سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
21 - 38
حوزههای تخصصی:
بررسی همسان انگاری میان پدیده های ذهنی انسان با نمادهای صوری رایانه بر اساس حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت کلامی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
125 - 140
حوزههای تخصصی:
امکان همسان انگاری میان پدیده های ذهنی انسان با نمادهای صوری (Formal Symbols) رایانه و درنتیجه رویکرد علم گرایانه به داده های رایانه ای و یکی پنداشتن ماهیت آن دو، از مهم ترین مسائل چالش برانگیزی است که عمدتاً در اثر تحولات نیم قرن اخیر در عرصه علم و فناوری و توسط فیلسوفان ذهن نمایان شده است. شبیه بودن برخی کارکردهای رایانه به فعالیت های ذهنی انسان، همانند آگاهی و حالات درونی و اراده، این مسئله را موجب شده است که تا چه میزان می توان کارکردهای رایانه را به ذهنمندی (Mindfulness) یا هوشمندی (Intelligence) نزدیک کرد و آیا می توان با پیشرفت علوم شاهد تحقق انسانی هوشمند در قالب های مصنوعی باشیم؟ مقاله حاضر با تحلیل هستی شناسانه حقیقت آگاهی بر اساس اندیشه های حکمت متعالیه و همچنین تبیین علمی ماهیت رایانه و داده های آن، به بررسی تطبیقی میان این دو امر پرداخته و به این نتیجه رسیده است که با توجه به ماهیت فلسفی آگاهی انسان، اساساً تحقق آگاهی و سایر پدیده های ذهنی برای موجودات فیزیکال همانند سخت افزارها از استحاله منطقی برخوردار است و قهراً آزمون تورینگ (Turing Test) در دفاع از رویکرد علم گرایانه به رایانه، آزمون موفقی قلمداد نخواهد شد. برهان اتاق چینی (Chinese Room) جان سرل را نیز می توان شاهدی مناسب برای استدلال ارائه شده در این پژوهش دانست.
بازخوانی رویکردهای مطالعه و مواجهه با ادیان در ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
165 - 182
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی این پژوهش، شناسایی و بازخوانی رویکردهای مطالعه و مواجهه با ادیان در ایران معاصر است تا ضمن مطالعه توصیفی آنها، به تحلیل مختصات و ویژگی های آنها به منظور خودآگاهی بیشتر در زمینه مطالعات ادیانی پرداخته شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که سه رویکرد سنتی، روشنفکری و تحقیقات دین شناسی تطبیقی، دارای سه مدل فرقه ناجیه، قهوه خانه سورات و تطبیقی هستند که در مؤلفه هایی نظیر توجه به دیگریِ دینی، اصل گفت وگو و وحدت میان ادیان اشتراک دارند، اما در خاستگاه، ضرورت های فرهنگی و سبک گفت وگو از یکدیگر متمایزند. مدل فرقه ناجیه با سیاست غالب تمایز و مدل قهوه خانه سورات با سیاست غالب تشابه، از مدل تطبیقی که بر هم گرایی موازی تشابه و تمایز تأکید دارد، متمایزند. شرایط تکثر فرهنگی دینی جهان معاصر، به ضمیمه حقیقت جویی انسان در میان گزینه های متنوع دینی، ضرورت تحقیقات دین شناسی تطبیقی به شکل روشمند را بیش ازپیش برجسته کرده است. این تحقیقات، اگرچه از تحقیقات نوین ماکس مولر در جهان نوین پررنگ شده اند، تبار خود را تا کارهای ابوریحان بیرونی و شهرستانی در فرهنگ اسلامی نشان می دهد.
تأملی بر مبانی نظری و اقوال فوئرباخ در کتاب «جوهر مسیحیت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت کلامی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
141 - 158
حوزههای تخصصی:
مسئله پژوهش حاضر بر محور نقد مبانی فکری فوئرباخ در کتاب «جوهر مسیحیت» شکل گرفته است و از رهگذر نقل و تحلیل اقوالی از فوئرباخ در این کتاب، به نقد و نظر درباره آنها می پردازد. نظر به اهمیت و اثربخشی فوق العاده جوهر مسیحیت و ازآنجاکه اندیشه های فوئرباخ نقطه عطفی در سنت نقد دین بوده است، همچنین اندیشه های انسان گرایانه وی به مثابه آبشخور فکری خیلی از اندیشمندان و جریانات فکری در غرب ایفای نقش کرده اند، ما عملاً در خصوص آرای او با ضرورت نگاه انتقادی هرچه بیشتر و هرچه دقیق تر مواجهیم. یافته های پژوهش حاضر حکایت از این دارند که اظهارات فوئرباخ در کتاب «جوهر مسیحیت»، گرچه تأمل برانگیز و در پاره ای از موارد بیان واقعیت هستند، لیکن به خاطر آنکه دچار تناقض درونی، استقرای ناقص و بیان دلبخواهانه بدون ارائه شواهد عقلی متقن هستند، در معرض وصف عدم انسجام قرار دارند. بااین حال، کسانی چون فوئرباخ را می توان پیرایشگران سکولار دین نامید که نه با رویکردی مثبت، بلکه با هدف نفی معرفت دینی، دست به انتقاد زده اند. به سخن دیگر، می توان در مقام عمل، حاصل کار فوئرباخ را به موازات کار مصلحان راستین دینی، خدمت رسانی به دین دانست. بر بنیاد پژوهش حاضر، همچنین روشن می شود که باخ از منظری متفاوت، برای حل معضل دین و الهیات سنتی، گذر از دین به دلیل اختصاص آن به دوران پیشامدرن، تبدیل الهیات دینی به انسان شناسی دینی و نهایتاً روی آوردن به فلسفه ماتریالیستی و پانته ایستی در دنیای مدرن را پیشنهاد می کند.
بررسی آراء و پاسخ های گوناگون در مواجهه با جبری نما بودن احادیث طینت
منبع:
کلام اهل بیت سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
39 - 59
حوزههای تخصصی:
در مواجهه با غبار جبری مآبانه بودنِ احادیث طینت، ایده هایی ارائه شده از یک سو با ارجاع علم آن به ائمه و یا حمل بر تقیه، از اندیشیدن و واکاوی در آنها ممانعت به عمل آورده اند. از سوی دیگر با اثبات ناپذیری چنین رویدادهای، خواستگاه آن را کنایاتی از علم عینی الهی و یا تبلور خارجی آن پنداشته اند. در حالی که واقعی بودن این موطن در روایات طینت امری مسلّم است که با احتیاط خطای در فهم و یا تقیه و یا تأویل نمی توان از ظاهر آشکار آن عبور کرد. اما پاسخ هایی که به شبهه ی جبری نما بودن این احادیث می توان داد، اینگونه است: «اختلاف طینت ها به آزمون ها و انتخابات ارواح مربوط است». «تفاوت طینت ها تنها اقتضائاتی را در سرنوشت انسان به بار می آورد». «در اخبار طینت به روشنی وجود اختیار در تعیین سرنوشت طینت ها مفروض و مسلم است». «طرح مسأله ی بدا در میان این نقل ها حاکی از واقعی بودن آزمون ها و حقیقی بودن احتمال تبدیل نوع طینت هاست». بدین ترتیب از ظرفیت های درونی روایات اهل بیت علیهم السلام به همراه لوازم عقلی عباراتِ این آموزه، می توان وجود اراده ی انسان در رویدادهای پیشینی مادی آفرینش را امری مسلّم دانست و به آن معتقد شد.
بررسی مهدویت در اندیشه مستشرقین و نقد آنها
منبع:
موعودپژوهی سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
79 - 94
حوزههای تخصصی:
اگرچه از دیرباز برخی از اندیشمندان و عالمان غربی در زمینه مفاهیم اسلامی و به ویژه مهدویت، پژوهش و تألیفاتی داشته اند، اما سابقه توجه ویژه غرب به موضوع مهدویت معطوف به دو قرن اخیر است. در این فاصله زمانی برخی از مستشرقین به طور خاص در موضوع مهدویت نزد مسلمانان پژوهش کرده اند. هدف پژوهش پیش رو، بررسی و تبیین اندیشه مهدویت در نگاه مستشرقین است. در نوشتار علاوه بر بازتاب دیدگاه مستشرقین درباره مهدویت، نظریات و دیدگاه های آنها نقد و بررسی می شود. مقاله حاضر به روش توصیفی-تحلیلی، نظریات شرق شناسان غربی را بررسی می کند. براساس تحلیل های صورت گرفته، شرق شناسان غربی با نگاه تاریخی و باتوجه به زمینه های توجه غرب به مهدویت، مسئله مهدی پژوهی را مورد توجه قرار داده اند. نمونه هایی از نظریات مستشرقین غربی نشان می دهد که دیدگاه آنها به شدت متأثر از غرب است. ازاین رو، نقد نظریات آنها در مورد مسئله مهدویت علاوه بر اینکه دیدگاه آنها را مخدوش می کند، باعث تزلزل دیدگاه آنها درباره اسلام و نظریات مسلمانان می شود. به طورکلی، محدودیت ها و آفات نگاه غرب در موضوع مهدویت نیز بخش مهمی است که طی آن زمینه های نگاه ناصحیح مستشرقین به مهدویت تبیین می شود.
تحلیل محتوای سخنرانی های حرم مطهر رضوی در دهه کرامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۵
83 - 112
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به منظور بررسی محتوای سخنرانی های حرم در دهه کرامت انجام گرفته است. این تحلیل بر اساس سه بعد کلیدی انقلاب اسلامی، فرهنگ دینی و فرهنگ رضوی و با استفاده از 59 سخنرانی و یک کدنامه انجام شده است. روش مورد استفاده در این بررسی تحلیل محتوا می باشد. یافته ها نشان می دهد که ۸۰ درصد سخنرانی ها برای تحلیل محتوا مناسب تشخیص داده شده است. بیشترین سخنرانی در رواق امام خمینی، توسط آقای ماندگاری و استاد عالی با متوسط مدت زمان هر سخنرانی ۳۱ دقیقه انجام شده است. حدود ۸۰ درصد سخنرانی ها به صورت عمومی و ۲۰ درصد صرفاً برای بانوان بوده است. به طور کلی بیشترین توجه به شاخص فرهنگ دینی با ۶۹ درصد و سپس شاخص انقلاب اسلامی با ۱۹ درصد و شاخص فرهنگ رضوی نیز با ۱۱ درصد می باشد. بیشترین ابعاد تکرار شده در سخنرانی های دهه کرامت به ترتیب تربیت دینی از منظر اسلام، کرامت و حریت، نقش معرفت در زیارت، کرامت انسان در قرآن، نفاق و منافقین در اسلام، گذشت و نوع دوستی، جایگاه مادر در تربیت، محبت و مهربانی رفتاری، مقام حضرت معصومه (س)، مهربانی و محبت معرفتی، جایگاه امام زادگان، الگوی عدم تبعیت از مستکبران، رأفت و مدیریت جهادی، نسبت دین و سیاست، تعامل با محرومان، کار و کارآفرینی در اسلام، صیانت از وحدت اسلامی، اقتصاد مقاومتی، سیره اقتصادی و مشروطه و شیخ فضل الله است. بنابراین این نتیجه عاید شده است که پراکندگی محتوای سخنرانی ها بالا بوده و از سوی دیگر برخی از سخنرانان نیز تلاش کرده اند دامنه مفاهیم خود را توسعه دهند.
درنگی در روایات ناظر بر کیفر مانع الزکات در حکومت مهدوی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
94 - 111
حوزههای تخصصی:
ایمان و اعتقاد به ظهور منجی در جهت بنیان نهادن حکمرانی سراسر عادلانه و اضمحلال ظلم و بیدادگری از جمله مبرهن ترین اعتقادات تمامی مسلمانان جهان است. در منابع و مأخذ اسلامی احادیث فراوانی طرح شده که به ترسیم رویدادهای زمان ظهور حضرت مهدی(عج) و رهبری جهان توسط ایشان پرداخته است. در این میان روایاتی وجود دارند که به ترسیم رویکرد و منش مهدی موعود در آخرالزمان پرداخته که صحت و سقم آن ها علاوه بر موازین سندی، به لحاظ عرضه بر قرآن و اهتمام تام شریعت در نگرش به تمام زوایای زندگانی بشر نیازمند به تأمل و تعمّقی ژرف است. از جمله این روایات می توان به احادیث پیرامون وقایع به ظاهر خشونت آمیزی که در زمان ظهور آن حضرت رخ می دهد اشاره نمود؛ در این میان پژوهش حاضر در جستاری مسئله محور، به مداقّه در روایات مربوط به سلب حیات در هنگامه ظهور پرداخته و در صدد بر آمده تا آن را در سنجه ارزیابی دقیق طبق موازین سندی و دلالی قرار دهد. سیاق مواجهه با این روایات یا باید توجیه آن بر اساس محمل عقلایی باشد کما اینکه برخی فقها کیفر مانع الزکات را متوجه منکران وجوب زکات دانسته اند و یا اینکه به لحاظ ضعف سندی، روایات را مطرود در نظر بگیریم.
ماهیت «تحول اجتماعی» در الهیات اجتماعی آیت الله خامنه ای(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
112 - 128
حوزههای تخصصی:
آیت الله خامنه ای در طرح کلی از اسلام درصدد صورت بندی ویژه ای از «الهیات اجتماعی» است تا به واسطه ی آن امکان حضور فعال و سازنده ی دین در مناسبات انسانی و معادلات اجتماعی فراهم شود. یکی از مهم ترین مفاهیم مرکزی در طرح واره ی الهیات اجتماعی ایشان، «تحول اجتماعی» است که براساس آن، سایر موضوعات مختلف انسانی و پدیده های اجتماعی تبیین می شود. بدین جهت، پرسش این تحقیق این است که«تحول اجتماعی» در الهیات اجتماعی آیت الله خامنه ای از چه ماهیتی برخوردار است. با استفاده از روش مطالعات کتابخانه ای و روش تحلیل مضمون آثار مکتوب و بیانات ایشان، یافته های تحقیق از این قرار است: تحول در نگرش آیت الله خامنه ای«صیرورت دائم» و «حرکت جوهری» انسان و جامعه است. تحول اجتماعی، یک سنت قطعی است و گریزی آن نیست و دارای ابعاد ثابت و متغیری است. از آن جاکه جوهر و بنیاد جامعه«فرهنگ» است بنیان تحول اجتماعی بر تغییرات فرهنگی استوار است. از این منظر فرهنگ محکوم به تحول است؛ اگر از پویایی لازم و قدرت مقاومت در برابر تهاجمات فرهنگی بیگانه ها برخوردار باشد تعالی و تداوم خواهد داشت و الا محکوم به ارتجاع و انحطاط است.