فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
در الهیات تطبیقی، قولی مبنی بر تناظر شخص مسیح و قرآن وجود دارد؛ چه هر دو اموری الهی هستند که یکی در قالب تجسد به ساحت بشری آمده و دیگری در قالب فرایند زبانی شدن (نزول). اما از آنجا که آموزه تجسد در مسیحیت با چالش چگونگی حلول امر نامتناهی در امر متناهی مواجه است، به نظر می رسد که پذیرش چنین تناظری می تواند چالش متناظری را برای فرایند زبانی شدن ایجاد کند. پس با فرض وجود تناظر میان شخص مسیح و قرآن، آیا می توان مفری از چالشی که در برابر فرایند زبانی شدن ایجاد شده پیدا کرد؟ در این مقاله استدلال می شود که یکی از پاسخ های احتمالی به این چالشْ تمسک به «ایده زبان توقیفی» و مشخصاً پذیرش منشأ الهی برای زبان است. این پاسخ در مورد زبانی شدن جریان دارد، اما در مورد تجسد، از آنجا که حلول در ماده اتفاق می افتد، جریان نخواهد داشت. اما در ادامه، پس از توضیح نحوه حلِ چالش یادشده، نشان داده خواهد شد که این ایده، از حیثِ انتقال منشأ زبان به ساحت الهی، دست کم با دو نقد جدی مواجه خواهد بود: یکی نقد مبتنی بر فهم ناپذیریِ وحی و دیگری نقد مبتنی بر عدم مقبولیتِ تاریخی-پدیدارشناختی.
جریان شناسی سیاسی جنبش های اعتراضی در عصر رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۵۱
7 - 42
حوزههای تخصصی:
علویان همواره به عنوان یک گروه معترض سیاسی در حکومت عباسی مطرح بوده اند. با افزایش جنبش های اعتراضی در عصر رضوی، مأمون عباسی تلاش کرد با طراحی نقشه ای نرم افزاری، ضمن سرکوب این جنبش های اعتراضی، روح اعتراض و قیام علیه حکومت های غاصب را در جامعه حذف کند. امام رضا(ع) با پی بردن به این طراحی تلاش کردند در یک مواجهه سه جانبه هم امکان اجرایی شدن نقشه مأمون را بگیرند و هم با معرفی الگوی معیار در جنبش های اعتراضی، روح اعتراض و قیام را در جامعه استمرار ببخشند. همچنین در بُعدی دیگر حضرت امام رضا(ع) تلاش کردند جنبش های اعتراضی انحرافی را نیز معرفی کنند. این پژوهش در حقیقت درصدد پاسخ به این سؤال است که امام رضا علیه السلام چگونه و مبتنی بر چه گزاره ها و مؤلفه هایی جنبش های اعتراضی مورد تأیید جریان امامت را حفظ و هدایت کردند؟ برای پاسخ به این سوال به نظر می رسد ابتدا می بایست گونه هایی از جنبش های اعتراضی در عصر امام رضا علیه السلام را بر شمرده، سپس در مرحله دوم به سوال اصلی پاسخ دهیم. یافته های این مقاله که مبتنی بر روش کتابخانه ای و منابع تاریخی و تحلیل داده ها بوده، در گونه شناسی جنبش های اعتراضی در چهار گونه: حکومت، نهضت، انحراف و روش دسته بندی خواهد شد؛ همچنین امام رضا علیه السلام تلاش کردند با معرفی بایسته های الگوی جنبش اعتراضی معیار، روح اعتراض را در جامعه استمرار بخشیده، به نسل های آینده شیعه انتقال دهند.
تحلیل مبانی کنش گفتاری «لیس کمثله شئ» در اندیشه صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۱۴
107 - 130
حوزههای تخصصی:
درحوزه هستی شناسی و خداشناسی در سند تحول بنیادین، دقت در فحوای کلام توحیدی به ویژه در امر آموزش اهمیت ویژه ای یافته است. این نوشتار بر مبنای فکری صدرالمتالهین و پیروان مکتب او، به تحلیل مبانی کنشِ گفتاریِ جامعی از آیه مبارکه «لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ» جهت آموزش تماتیک آیه مذکور پرداخته است. دیدگاه های متفاوتی از اهل لغت و مفسران درباره این عبارت قرآنی به ویژه درباره کاف در«کَمِثْلِهِ» ارائه شده است. برخی کاف را زائد و برخی غیرزائد می دانند و برخی«مِثل»را در معنای غیرحقیقی خود بیان می کنند. از اندیشه های خاص ملاصدرا و پیروان وی و همچنین از ادامه آیه نامبرده، چنین برمی آید که کاف زائد نیست و می توان با بررسی کنش گفتاری صریح و پیچیده در آیه مذکور- مطابق با اصول توحیدی- مثلیت را برای ذات حق قائل شد؛در نتیجه چنین معنا شود که: «مِثلِ او مِثل ندارد»؛ زیرا برخلاف نظام فکری مشائی که ده عقل را واسطه خلقت برمی شمارد، ملاصدرا به خلقت یک تجلی تام وحدانی، سِعّی و انبساطی به نام «حق مخلوق به» قائل است. بنابراین از طریق قاعده الواحد، وحدت شخصی وجود، حق مخلوق به، از عبارت «هوالظاهر و الباطن» و همچنین بخش دوم آیه پیش گفته «هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ» می توان آن تجلی وحدانی را تبیین و به نوعی مماثلت رسید. این پژوهش با رویکرد کنش گفتاری و به روش تحلیل کیفی مبانی و به صورت تماتیک انجام گرفته است.
بررسی عوامل مؤثر بر گسترش جشن میلاد امام رضا(ع) از دوره قاجار تا انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۰
7 - 40
حوزههای تخصصی:
فرهنگ شیعی از دوره صفویه در ایران گسترش بیشتری یافت و مراسم و آیین های متعددی در بزرگداشت ائمه شکل گرفت. جشن های میلاد ائمه از جمله مناسبت های فرهنگی بوده که طی دو قرن اخیر رشد بیشتری یافته و جزئی از آداب و رسوم شیعیان شده است. بیشتر مراسم مذهبی شامل سوگواری ها و جشن ها در بارگاه رضوی به طور مفصل و طبق تشریفاتی خاص برگزار می شود. برخی از این مراسم ریشه در ابتکارات دوره قاجار و پهلوی دارد و شناخت نحوه شکل گیری و عوامل موثر بر آن از لحاظ فرهنگی، جامعه شناسی و تاریخی حائز اهمیت است. جشن میلاد امام رضا (ع) یکی از مهم ترین مراسم مذهبی شیعیان در مشهد است که در دو قرن اخیر با شکوه بیشتری برگزار شده است. سوال اصلی پژوهش این است که عوامل موثر بر تبدیل مراسم میلاد امام رضا (ع) به یک جشن بزرگ شیعی از دوره قاجار تا انقلاب اسلامی چه بوده است؟ این پژوهش به روش پژوهش های تاریخی و با استفاده از منابع اسنادی، مطبوعاتی و کتابخانه ای به صورت توصیفی تحلیلی جشن میلاد امام رضا (ع) را از دوره قاجار تا انقلاب اسلامی بررسی و از اسناد کتابخانه آستان قدس رضوی و مطبوعات آن مجموعه استفاده کرده است. این پژوهش نشان می دهد قاجارها با ابتکاراتی توسط ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه و صاحب منصبان مستقر در مشهد نقش مهمی در گسترش جشن میلاد امام رضا (ع) داشتند و از دوره پهلوی انضباط اداری و دستورالعمل های اجرایی، ایجاد موقوفات خاص و انعکاس رسانه ای باعث گسترش و عمومیت جشن میلاد امام رضا (ع) در مشهد شد.
اعتبار معرفت شناختی عرف در اخلاق سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهور یا رواج اندیشه های عرف گرایانه در فضای اخلاق و پیامدهای اجتناب ناپذیر آن بر تعاملات انسانی و در نهایت سعادت حقیقی بشر، بررسی تحلیلی و انتقادی چنین رویکردهایی را می طلبد. مسئله عرف را از ابعاد گوناگون می توان بررسی کرد. پژوهش حاضر به هدف بازخوانی آراء حکمای اسلامی و با تمرکز بر بعد معرفت شناختی عرف، به تحلیل مستند و استنباط دیدگاه اندیشمند بزرگ جهان اسلام یعنی ابن سینا پرداخته است. حاصل تتبع در آثار و اندیشه های ابن سینا نفی تلازم باورها و اندیشه های عرفی از یک سو و دستیابی به واقعیت سعادت بخش اخلاقی از سوی دیگر است. تعابیر صریح ابن سینا که حاکی از احتمال کذب باورهای عرفی، فقدان اعتبار خاستگاه های باورهای عرفی، مشروط بودن باورهای عرفی و ناسازگاری اعتبار مطلق باورهای عرفی با غایت اخلاق است بر نفی مطلق انگاری اعتبار عرف تأکید می کند. از منظر ابن سینا باورهای اخلاقی عرفی نظری اند و توجیه اخلاقی آن ها نیازمند اقامه برهان است.
بررسی رفتار خرید سوغات و تبرکی در بین زائران شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۰
115 - 139
حوزههای تخصصی:
سوغات به عنوان یادآور تجربیات سفر تفسیر می شود و خرید سوغات و بردن تبرکی یکی از اجزای اصلی زیارت است. مسئله این پژوهش این است که زائران در سفر به مشهد چه کالاها و با چه انگیزه ای سوغات می خرند و تا چه حد از تجربه خرید خود رضایت دارند؟ همچنین زائران بیشتر تمایل دارند چه نوع اشیایی را به عنوان تبرکی به شهر خود ببرند؟ وجه تمایز این پژوهش پرداختن به ویژگی خاص «متبرک بودن» در سوغات زائران است؛ بنابراین به گونه شناسی سوغات و هدایای متبرکی که زائران به شهر خود می برند نیز پرداخته شد. این پژوهش به روش پیمایش انجام شد و 580 نفر از زائران در ایام نوروز سال 1401 به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسش نامه محقق ساخته است و پرسش نامه ها به روش مصاحبه ای تکمیل شد. پرسشگران در چهار ورودی حرم مطهر مستقر شدند تا تنوع نمونه در نظر گرفته شود. یافته ها نشان داد که سوغات خریداری شده توسط زائران را می توان در سه گروه عمده خوراکی محلی، اقلام مذهبی و اقلام مصرفی طبقه بندی کرد. البته سهم خوراکی محلی در سبد سوغات زائران بیشتر است. آن ها از تجربه خرید سوغات خود در شهر مشهد (از لحاظ ویژگی های کالا و فروشنده) راضی بودند. زائران از فروشگاه ها و محصولات وابسته به آستان قدس رضوی رضایت بیشتری دارند. برای اکثریت زائران ویژگی «متبرک بودن» سوغات اهمیت زیادی دارد و به عنوان تبرکی بیشتر کالاهای مذهبی را خریداری کردند. زائران در حرم هدایایی را به عنوان تبرکی دریافت می کنند که برای آن ها مقدس و ارزشمند است. هدایای متبرکی که زائران ترجیح می دهند در زیارت حرم دریافت کنند به سه گروه عمده غذا و خوراکی متبرک، اقلام مذهبی و جزئی از مکان مقدس تقسیم شد. زائران بیشتر تمایل دارند که خوراکی متبرک به ویژه «غذای حضرت» به عنوان تبرک دریافت کنند. آنچه مشخص است، مشکلات اقتصادی در سال های اخیر، رفتار خرید زائران را تحت تاثیر قرار داده است و زائران از کالاهای ارزان قیمت بیشتر استقبال می کنند. در پایان پیشنهادهایی برای مطالعات آینده در خصوص خرید سوغات متبرک ارائه شده است.
تأمل در زیارت وارث: رمزگشایی از وراثت امام حسین (ع)
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳۸
45 - 57
حوزههای تخصصی:
امام حسین(ع) مانند دیگر ائمه اطهار برای هدایت بشر انتخاب شد. یکی از راه های شناخت جایگاه والای امام حسین(ع) تأمل و بررسی مفاهیم «زیارت وارث» است. وارث از مهم ترین زیارت هایی است که در مورد امام حسین(ع) ذکر شده است. نتایج پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی نشان می دهد که در این زیارت بر وراثت امام حسین(ع) از انبیاء تأکید شده اس ت. وراثت امام حسین(ع) منحصر به پیامبرانی نیست که نامشان در زیارت آمده است، بلکه شامل همه پیامبران از آدم(ع) تا محمد(ص) می شود. او همچنین وارث پدرش علی(ع) و مادرش فاطمه(س) و برادرش امام حسن(ع) است.
تحلیل مقایسه ای برزخ صعودی و نزولی در عرفان نظری و تفاوتهای شهود أحدیتِ حضرت ختمی مرتبت و خالد نبی بر اساس فصوص الحکم ابن عربی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۹
81 - 98
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی داستان حضرت خالد (علیه السلام) و تبلیغ «عالم برزخ صعودی» توسط ایشان می پردازد. همچنین به تحلیل حکمتی که از طریق غلبه اسم «الصمد» بر قلب ایشان افاضه شد و دعوت قوم شان به سوی اسم «الاحد الصمد» اشاره دارد. هدف اصلی این پژوهش، واکاوی مفهوم «برزخ» در عرفان نظری، تفاوت های میان «برزخ صعودی» و «برزخ نزولی»، و نیز تمایز میان شهود حضرت خالد از مقام «احدیت» الهی با شهود حضرت ختمی مرتبت6 از این مقام است.
این پژوهش با رویکرد توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و متون عرفانی، به بررسی مفاهیم «برزخ»، «احدیت» و مراتب آن پرداخته است. «برزخ صعودی» و «برزخ نزولی» دو مفهوم متمایز در عرفان اسلامی هستند که از نُه جنبه مختلف (از جمله جهت حرکت، غایت، و تجلیات اسماء الهی) با یکدیگر تفاوت بنیادین دارند. شهود حضرت خالد از مقام احدیت با شهود حضرت رسول اکرم6 به سه دلیل، متفاوت است.
ارائه معنایی جدید از معاد جسمانی در فلسفه اسلامی با الهام از کارکردگرایی در فلسفه ذهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فلسفه اسلامی اشیاءِ محسوس مدَرک بالعرض به شمار می آیند و مدَرک بالذات صورتی است که در حس مشترک پدید می آید. گرچه فلاسفه اسلامی در مورد نحوه پدید آمدن صورت در حس مشترک اختلاف نظر دارند، اما بر این مطلب متفق اند که پدید آمدن صورت در حس مشترک معادل ادراک حسی است. ایشان تمثّل حسی موجودات غیبی را بر این اساس تبیین می کنند، بدین نحو که در فرایندی معکوس نسبت به فرایند مشاهده مستقیم اشیاء مادی، تصویری از جانب غیب (و نه از طرف حواس پنجگانه مادی) در حس مشترک نقش می بندد و بدین ترتیب موجود غیبی به نحو حسی متمثل و ادراک می شود. از طرف دیگر، بر اساس نظریه کارکردگرایی در فلسفه ذهن، ادراک حسی هر چیزی است که کارکرد ادراک حسی را ایفا کند. از آنجا که تجربه حسی بدون وساطت جسم عیناً همان است که به واسطه جسم رخ می دهد، عامل محرّک برای ادراک حسی می تواند امری غیرجسمانی باشد. بنابراین انسان می تواند بدون نیاز به بدن مادی (فیزیکی و جسمانی)، از حیث معرفت شناختی ادراکی حسی و جسمانی داشته باشد. لذا می توان انسان را حتی در نشئه ای غیرمادی دارای ادراک حسی دانست، و به همین جهت معاد جسمانی خواهد بود، زیرا جسمانی بودن معاد به این است که انسان در روز قیامت درک و تجربه ای جسمانی از بدن خود و لذات/آلام جسمانی داشته باشد، نه این که لزوماً تحقق جسمانی بیابد و واجد بدن فیزیکی باشد.
تحلیل نسبت میانِ «دَرْمَه» در مقام آموزه و «بدنِ حقیقت» بودا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۵۳)
77 - 96
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، آموزه ی «دَرْمَه کایَه» شریف ترین بدنْ و بدنِ حقیقت بودا تحلیل و معناشناسی شده است. نظریه ی تری کایَه (سه کالبد)، که در آموزه ی بوداشناختی ریشه داشت و راهبان مَهایانَه مطرح کردند، کوششی بود برای تبیین نسبت میان بودای ازلی و بودای تاریخی در بستر نظام اندیشگی بودیسم. پرسش مقاله در خصوص معنای دقیق واژه ی «بدن» و تأثیر نگرش فلسفی مهایانیست ها در مقایسه با تأثیر طبیعت بودا در تئوریزه شدن دَرْمَه کایَه و نسبت آن با مفهوم «دَرْمَه» در مقام تعلیم بودا است. داده های پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با رجوع به منابع کتابخانه ای گردآوری، تحلیل و تفسیر شده اند. نتایج نشان می دهند دَرْمَه کایَه معادل حقیقت غایی و ازلی ابدی بودا است و بازتاب آموزه ای است که، بر اساس آن، دیدن دَرْمَه دیدن بودا تلقی می شود. تنها در ادبیات متقدم مهایانیستی بود که تَتَتا مطلع شناخت تَتاگَتَه دانسته و دَرْمَه کایَه واجد دلالت های فلسفی، معنایی و هستی شناختی شد. بدین ترتیب، تَتَتا با دَرْمَه کایَه یکی دانسته و، به دلیل حضور در همه چیز، به «بدن کیهانی» بودا بدل شد.
تبیین حدوث و قدم بالحقیقة و المجاز با تکیه بر آراء صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال ۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
209 - 232
حوزههای تخصصی:
حدوث و قدم معانی متعددی دارد که هر کدام با یکی از اقسام تقدم و تأخر گره خورده است. ملاصدرا علاوه بر اقسام شش گانه ای که قدما بیان کرده اند، دو قسم تقدم و تأخر بالحقّ و تقدم و تأخر بالحقیقه و المجاز را اضافه کرده است. با توجه به قسم اول، خود او، قسم جدیدی از حدوث و قدم را تحت عنوان حدوث و قدم بالحقّ توضیح داده است. حال سؤال این است که آیا بر اساس تقدم و تأخر بالحقیقه و المجاز به قسم دیگری از حدوث و قدم می توان رسید یا خیر؟ با توجه به مبانی خود ایشان و همچنین اشاراتی که در برخی مباحث دارد، نه تنها حدوث و قدم بالحقیقه و المجاز اثبات می شود بلکه می توان ادعا کرد که دیدگاه نهایی ملاصدرا نیز همین است. در این نگاه، قدیم، حق تعالی است که حقیقت و مصداق بالذات وجود است و عدم برای او محال است. اما حادث، تمام ماسوی الله است که فی نفسه عدم است و به حیثیت تقییدیه شأنیه وجود حق، تحقّق دارد؛ یعنی بالعرض و المجاز متصف به موجودیت می شود. از جمله آثار این نگاه، وحدت اطلاقی خداوند؛ وحدت حقه حقیقیه حق؛ احاطه قیومی خداوند بر ماسوی؛ و معیت حق با خلق است. از آنجا که بر اساس فحص نگارنده، نه در کتب فلسفی چنین عنوانی ذکر شده و نه مقاله یا پایان نامه ای در این زمینه نوشته شده است؛ این نوشتار در تلاش است تا با روش تحلیلی و توصیفی و با تکیه بر آراء صدرالمتألهین، به تبیین حدوث و قدم بالحقیقه و المجاز بپردازد.
واکاوی و تدوین مدل مطلوب تربیت محقق در مراکز علوم اسلامی با تاکید بر ترویج فرهنگ رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۹
35 - 69
حوزههای تخصصی:
مراکز علوم اسلامی نقش مهمی در تولید، توسعه و ترویج علوم، فرهنگ و معارف رضوی بر عهده دارند و در راستای اهداف و ماموریت های خود برای تامین، تربیت و توانمندسازی محققان رضوی پژوه کارآمد از مدل های مختلفی استفاده می کنند. بررسی ها نشان می دهد مدل های مورد استفاده جامعیت، روزآمدی و اثربخشی چندانی ندارد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی و ارزیابی مدل های موجود و تدوین مدل مطلوب تربیت محقق علوم اسلامی و معارف رضوی و سوال پژوهش چگونگی ابعاد و اجزای مدل مطلوب تربیت محقق علوم اسلامی و معارف رضوی است.
این پژوهش از نوع پژوهش های کاربردی است که به روش کیفی انجام شده و در گروه تحقیقات پدیدارشناختی قرار می گیرد. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختار یافته و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون و مدل «اترید-استرلینگ» استفاده شد که نتیجه آن شناسایی، 4 مضمون فراگیر، 24 مضمون سازمان دهنده و 228 مضمون پایه با فراوانی 299 مضمون است. برای سنجش اعتبار متغیرهای تحقیق از اعتبار اجماعی و استحکام ساختاری استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد مدل مطلوب تربیت محقق، باید دارای 4 بعد «مبانی و رویکردها» با شاخص های؛ سازنده گرایی، هدف گرایی، تعامل گرایی و...، بعد «محتوا» با شاخص های؛ ارزش گرایی، نوگرایی، مهارت محوری و ...، بعد «مدیریت» با شاخص های؛ نیازمحوری، نقشه مفهومی، مدیریت دانش و... بعد «منابع انسانی» با شاخص های؛ برانگیزانندگی، ارتقا دهندگی و... باشد و به میزانی که این ابعاد و شاخص ها در فرایند تربیت محقق مورد استفاده قرار گیرند، اثربخشی پژوهشی افزایش پیدا خواهند کرد.
A Critical Evaluation of Schellenberg’s Divine Hiddenness Argument Based on Avicenna’s Ontological and Epistemological Foundations(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۳)
167 - 186
حوزههای تخصصی:
Atheists have long advanced arguments against the existence of God, challenging the claims of theists. Among these, John L. Schellenberg has proposed an argument known as “divine hiddenness,” which has garnered significant attention from philosophers of religion. Therefore, the subject of this paper is to critique and examine this argument based on the ontological foundations of Avicenna, one of the greatest theist philosophers and prominent figures in Islamic philosophy. The methodology of this article is descriptive-analytical, based on an ontological examination of the rational possibility of connection and the occurrence of connection with the transcendent through religious and mystical experiences. Through a careful examination, it will be demonstrated that Avicenna’s ontological foundations not only support the possibility of relational experiences with the divine but also, when considered within the framework of logical argumentation and the epistemological certainty of mutawātirāt (mass-transmitted hadith), establish the reliability and certainty of such transcendent relations. Consequently, the argument from divine hiddenness—and by extension, atheism—is effectively refuted.
بررسی نقادانه نظریه غزالی در مورد میزان و اقسام آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه غزالی در مورد معنا و مصداق میزان در قرآن کریم یکی از مهم ترین و منسجم ترین نظریاتی است که در این مورد ارائه شده است. میزان به معنای سنجش و ارزیابی است که غالبا در آیات قرآنی در مورد میزان سنجش اعمال به کار می رود. ولی نظریه غزالی در مورد میزان، سنجش صحیح استدلال ها، درستی یا نادرستی و نهایتا کیفیت ارزیابی آن هاست. به بیان دیگر میزان در نظر غزالی به میزان اعتقادات و باورها اشاره دارد. در نظر غزالی، قرآن پنج قسم میزان را به کار می برد که عبارت اند از: میزان تعادل که خود به قسم اکبر، اوسط و اصغر تقسیم می شود، میزان تلازم و میزان تعاند که در مقابل هر یک از این موارد، میزان شیطانی نیز به نحو تبعی وجود دارد. در پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی نظریه مورد بحث پرداخته شد و اثبات گردید که بر خلاف مدعای غزالی، هر دو یا یکی از مقدمات این میزان های استدلالی، نظری هستند و بدیهی نیستند، برخی از مصادیق میزان های اکبر، اوسط و اصغر با یکدیگر تداخل می نمایند و میزان شیطانی نیز دارای ابهامات و اشکالاتی است.
تحلیل سندی و دلالی حدیث معرفت به مقام امام رضا(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۰
141 - 175
حوزههای تخصصی:
زیارت اماکن متبرکه از والاترین مراتب عبادت و فرصتی ممتاز برای طهارت روح و تربیتی معنوی زائر و نیز تجدید پیمانی با اولیای الهی در مسیر آرمان مقدس توحیدی به شمار می رود. پژوهش های دینی زیارت نشان می دهد که زیارت خاندان عصمت و طهارت(ع) دارای شرایطی است که در پرتوی این چنین شرایط، زیارت حقیقی معنا پیدا خواهد کرد و موجب رشد و پیشرفت فرد و جامعه اسلامی بر سه محور خودسازی، دگرپردازی و تمدن سازی خواهد شد. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی، ضمن بررسی سندی و دلالی روایت «عارفاً بحقه» که از امام صادق(ع) درباره زیارت علی بن موسی الرضا(ع) وارد شده است، نشان می دهد که این روایت از نظر سندی صحیح است و برای درک فیض زیارت معصوم، باید معرفت حقیقی به امام کسب کرد. مقصود از شناخت حق وی، اعتقاد به واجب الاطاعه بودن، حجت خدا بر خلق و امام را واسطه رزق الهی دانستن و دیگر موارد است.
ویژگی های مشترک ابر انسان نیچه و انسان کامل مولوی در مثنوی و چنین گفت زرتشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۵۳)
121 - 148
حوزههای تخصصی:
برای نشان دادن تفاوت های انسان با دیگر جانداران، و برای بیان تفاوت بین انسان ها، نشانه های متعددی معرفی شده و درنهایت انسان کمال یافته در تفکر انسانی مطرح شده است. ابرانسان مهم ترین نظریه ی نیچه و انسان کامل مولوی کمال درجه ی انسانی را نشان می دهد. با وجود اختلاف در دیدگاه این دو متفکر، شباهت های بسیاری در معرفی ویژگی های انسان کمال یافته از سوی آنان وجود دارد. در این پژوهش، ابتدا زمینه های فکری مولوی و نیچه بررسی می شود و سپس به ویژگی های مشترکی که آنان برای کمال انسانی برشمرده اند پرداخته می شود. این اشتراک، با توجه به ابیات مولوی در مثنوی و آثار نیچه، به شیوه ی تحلیلی-تطبیقی بررسی شده است. این دو متفکر در تعریف ابرانسان مفاهیم مشترکی را ارائه کرده و موانع رسیدن به این مقام را برشمرده اند. اشتراک در بیانات آنان ما را به این باور نزدیک می کند که تنها لعابی از دین داری یا بی دینی آنان را متفاوت نشان داده است.
بررسی انتقادی علم مطلق الهی در الهیات گشوده بر مبنای منظومه فکری فلاسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال ۲۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۲)
1 - 15
حوزههای تخصصی:
یکی از نظریات جدید در الهیات و فلسفه دین، خداباوری گشوده است که نظریات و دیدگاه های متفاوتی را مطرح نموده است. اندیشه آنها درباره صفت «علم مطلق الهی»، یکی از نظریات چالش برانگیز الهیات گشوده است که بر اساس این نظریه، آنها معتقدند که علم خداوند تنها به زمان حال و گذشته است و نسبت به وقایعی که در زمان آینده (از جمله افعال اختیاری انسان) می خواهد محقق گردد، علم قطعی ندارد. این پژوهش با هدف بررسی و ارزیابی علم مطلق الهی در الهیات گشوده و نقد آن بر مبنای منظومه فکری صدرالمتألهین و علامه طباطبایی، با روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که خداباوران گشوده به نظریه علم مطلق پویا معتقد بودند که بر اساس آن، گشودگی علّی و معرفتی آینده در این مکتب مورد پذیرش قرار گرفته است که با انتساب زمانمندی به خداوند و پذیرش انفعالی علم الهی، زمینه های لازم برای نفی علم پیشین الهی محقق گشته است. در این پژوهش تلاش بر آن است تا با تکیه بر منظومه فکری صدرالمتألهین و علامه طباطبایی به حلّ تعارض میان علم پیشین الهی و مسئله شخص وارگی خداوند در الهیات گشوده پرداخته شود.
«هیاهوی بسیار بر سر هیچ» در باب ایمان کانتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال ۲۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۲)
49 - 61
حوزههای تخصصی:
کانت تحت تأثیر فیلسوفان مدرن پیش از خویش کوشید مسائل مهم فلسفی را از طریق چرخش تعیین کننده ای که او خود آن را «انقلاب کوپرنیکی» می نامید بررسی کند. از جمله مهم ترین مسائلی که با این انقلاب کوپرنیکی در دستان کانت صورت بندی نوین یافتند، مسائل مربوط به الهیات نظیر خدا، روح، دین و ماهیت ایمان بود. دعوی مقاله حاضر این است که می توان کل پروژه فلسفی کانت را به منزله قسمی مواجهه با ایمان سنتی خوانش کرد. بنابراین، در مقاله حاضر حتی الامکان می کوشیم با ارائه قطعاتی از آثار متعدد کانت، جوانب مختلف دیدگاه او نسبت به ایمان را بررسی کنیم. این بررسی تنها زمانی میسر می شود که بتوانیم به نحوی درخور به این پرسش پاسخ دهیم که با رد ایمان سنتی ایمان به چه معنا در اندیشه کانت ممکن است؟ پس از بررسی آثار مختلف کانت، به سوی این نتیجه گیری سوق یافتیم که کانت گرچه ایمان سنتی را رد کرد، در دام بی ایمانی ولنگارانه پسامدرن فرونغلطید بلکه در عوض از ایمانی نو سخن گفت. این ایمان نو از سویی عاری از تعصب شورمندانه، روح بینی و خودشیفتگی است و از سوی دیگر به مخالفت با بی تفاوتی، بی مسئولیتی و دگرآیینی برمی خیزد. ایمان کانتی، ایمانی اخلاقی، استعلایی، تهی و مبتنی بر امید و شجاعت بشری است.
ارزیابی نظریه «فاعلیت بالتجلی» خداوند از منظر آموزه های دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۸۷)
77 - 96
حوزههای تخصصی:
نظریه «فاعلیت بالتجلی» ابتکار صدرالمتألهین در تبیین فاعلیت الهی است که با سیر فلسفی و شهودی وی و ارائه تفسیری جدید از علیت آغاز شد و با الهام از اندیشه های عرفانی در مباحث تجلی، صورت کامل تری یافت. این نظریه حقیقت فاعلیت واجب الوجود را در قالب تجلی می داند؛ بدین معنا که ذات الهی با علم اجمالی (بسیط) به خود، کشف تفصیلی از اشیا دارد و تمام اشیا تجلی همان علم واجب تعالی هستند. با توجه به اهمیت ارزیابی دیدگاه شریعت درباره مسئله فاعلیت الهی، پژوهش حاضر با عرضه نظریه «فاعلیت بالتجلی» بر متون دینی، به دنبال بررسی میزان هماهنگی آن با آموزه های دینی است. این مطالعه بین رشته ای، با روش تحلیلی توصیفی و با تبیین فلسفی نظریه صدرا، استظهار از آیات و روایات، و تجمیع قرائن، به بررسی عقلی مفاهیم پرداخته و تطابق این نظریه با متون دینی را ارزیابی کرده است.
نتایج پژوهش نشان می دهد که این نظریه در مقایسه با سایر دیدگاه ها درخصوص فاعلیت الهی، بیشترین قرابت را با آموزه های دینی دارد و می تواند تبیین جامعی از نحوه فاعلیت خداوند ارائه دهد.
An Intersubjective Approach in the Validation of Axioms Considering Islamic Philosophy(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Axioms are crucial to epistemic frameworks, as several schools of the history of science have recognized. The issue of the current research is that in the validation of axioms, what defects does the intuitive approach entail, and how can the intersubjective approach (based on the ideas of Islamic philosophers) be explained as an alternative, less-known system? The former is dedicated to clarifying and criticizing what is called the intuitive approach to validating axioms: this approach is attributed to classical philosophers and consists of assuming that axioms are propositions whose truth is immediately evident upon taking into account the terms they are based on. The latter focuses on clarifying the alternative approach, called the intersubjective approach of validating axioms (IAVA): this approach is attributed to a specific Islamic tradition, developed by Avicenna and Mullā Ṣadrā, and consists of assuming that axioms are propositions that cannot be rationally proved, denied, or doubted, without being already assumed. In this article, we present the intersubjective approach from a historical point of view.