فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
173 - 192
حوزههای تخصصی:
در نظریه عدالت اقتصادی به طور عمده در رابطه با کیفیت توزیع درآمد، شغل، فرصت ها، آزادی های اقتصادی، فراغت، حقوق و امتیازها و به طور کلی توزیع بهره مندی های اقتصادی میان افراد و گروه ها نظریه پردازی می شود. در این میان اندیشمندان عدالت پژوه نظریات بسیار متفاوتی ارائه کردند که یکی از منشأهای اختلاف ایشان، تفاوت در مبانی کلامی این نظریات در شناخت مفهوم عدالت اقتصادی است. در این مقاله با روش توصیفی، تحلیلی دلالت های مبانی کلامی اسلامی در توجیه نظریه عدالت اقتصادی کاوش می شود. در این مقاله این نتیجه به دست آمده است که برخی مبانی کلامی و اعتقادی اسلامی مانند توحید در فاعلیت، توحید در خالقیت و توحید در ربوبیت الهی دلالت بر این دارد که آنچه می تواند حقیقتاً منشأ ایجاد حق اقتصادی در چیزی باشد رابطه فاعلی ذی حق در تولید و به وجود آمدن آن است. رابطه طولی میان فاعل های مختلف در تولید، سبب تقدم حق فاعل های مراتب بالاتر نسبت به حق فاعل های مراتب پایین تر می شود. بر این اساس در نظریه عدالت اقتصادی اسلام؛ خدای متعال در عالی ترین مرتبه خالقیت و فاعلیت و ربوبیت، یگانه ذی حق بالاصاله در عالم وجود است و سایر حقوق اقتصادی باید از جانب او افاضه می شود. در نتیجه تنها راه توجیه حقوق اقتصادی در اسلام «اراده تشریعى الهى» است که از طریق کتاب، سنت و عقل قابل کشف است.
مختصات روش شناسی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال دوم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
95 - 115
حوزههای تخصصی:
فهم حکمت متعالیه و تحقیق در آن به عنوان دستگاهی نظام مند در فلسفۀ اسلامی و تبیین نوع پژوهش انجام شده در عرصه های مختلف آن، نیازمند توجه به مبانی و نوع روش شناسی حاکم در آن است تا مطالب مختلفی که در آن عرضه شده به خوبی فهم شود. متن دینی و حقایق شهودی در حکمت متعالیه حضور پر رنگی دارند. در جهت دفع و رفع شبهات و تبیین این حضور در ضمن بیان روش شناسی حکمت متعالیه، ظرفیت ها و بالندگی این فلسفه در جهت تحقیقات فلسفی اسلامی آشکار می شود. حکمت متعالیه، رابطۀ منسجم فلسفه با دین و عرفان را تشریح می کند که تبیین فلسفی روش شناسی آن می تواند به عنوان الگویی کلان در جهت بسط و تعمیق تحقیقات علوم دینی مرتبط، مورد توجه قرار گیرد. از این رو در ضمن تبیین روش شناسی حکمت متعالیه، به چیستی و مبانی روش خاص این حکمت؛ یعنی روش اشراقی-بحثی پرداخته شده که در آن، میان شهود و عقل جمع شده است. همچنین به تبیین روش عام این حکمت؛ یعنی ماهیت و مبانی بهره گیری ملاصدرا از متون دینی و عرفان نظری در حکمت متعالیه پرداخته شده است و در آخر به برخی از ثمرات بکارگیری این روش تحقیقی در فلسفه، اشاره شده است.
بررسی مقایسه ای نقش معرفت شناختی عقل در اندیشه سیاسی فارابی و سید مرتضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال دوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
31 - 64
حوزههای تخصصی:
عقل نزد فارابی به عنوان یک فیلسوف و سیدمرتضی به عنوان یک متکلم عقل گرا، نقش بی بدیلی دارد؛ به همین خاطر، جهت مقایسه فلسفه سیاسی فارابی و کلام سیاسی سیدمرتضی، بررسی مقایسه ای نقش عقل ضرورت می یابد. این مقاله با بررسی آثار فارابی و سیدمرتضی و سایر پژوهش های صورت گرفته در این زمینه، به نقش عقل و کارکرد آن در اندیشه سیاسی فارابی و سیدمرتضی پرداخته است و روشن نموده است که سیدمرتضی و فارابی در اصل عقلانیت و ارزشمندی عقل، توافق دارند، اما نقطه عزیمت و جهت گیری آنها در عقل ورزی متفاوت است و این تفاوت با توجه به فیلسوف بودن فارابی و متکلم بودن سیدمرتضی قابل فهم است. عقل در اندیشه سیاسی سیدمرتضی فارغ از مبانی فلسفی، بدون رازورزی و مبتنی بر وحی قطعی و متناسب با اقتضائات و شرایط و برای دست یافتن به سعادت دنیوی و اخروی ذیل حقیقت امامت شیعی، به پردازش مشغول است و عقل نزد فارابی برپایه مبانی فلسفه یونان و به قصد تئوریزه کردن فیلسوف_شاه افلاطونی و با نگاهی استعلایی و آمیخته به رازورزی و کم توجه به واقعیت های خارجی، در رسیدن به معرفت از جانب عقل فعال و فاقد نگاه بنیادین به مبانی و امامت شیعی است.
واسطه فیض بودن امام معصوم (ع) در نظام هستی از دیدگاه نو صدرایی
منبع:
کلام حکمت سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۲
45 - 61
حوزههای تخصصی:
خداوند متعال امور این عالم را براساس نظام اسباب و مسببات قرار داده و این مبنا، متناسب با نظریه واسطه فیض است. پژوهش حاضر با هدف بررسی فیض بودن امام معصوم (ع) در نظام هستی از دیدگاه نوصدرایی به روش توصیفی-تحلیلی و اسناد کتابخانه ای انجام شد. پس از تبیین مبانی برهان واسطه فیض که مبانی هستی شناسی و انسان شناسی را دربردارد به ضرورت، نقش، ویژگی ها و اثبات وجود واسطه فیض و تطبیق آن بر امام بررسی و مصادیق واسطه بودن امام در نظام هستی معرفی شد. نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد که امام معصوم (ع) در نظام تکوین و تشریع به اذن الهی واسطه فیض است و در اموری مانند اصل وجود و استمرار آن، نزول برکات، هدایت و ایصال الی المطلوب نقش اساسی دارد.
ادراک بی واسطه در فلسفه سهروردی و هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۸۲)
7 - 24
حوزههای تخصصی:
In their discussion of knowledge (science) and the criticism of the philosophical traditions before them, both Shahabu al-Din Suhrawardi and Martin Heidegger argue that the authentic perception is a part of direct and intuitive knowledge of the truth and the very essences of things, rather than the impression of the form or concept of an object in the mind. Relying on the luminous-natured identity of self and knowledge, Suhrawardi considers the entire states and types of perception to be of direct and intuitive knowledge. With his theory of man (Dasein) as a "being in the world", while emphasizing the inherent openness of man, Heidegger holds that in the course of practical communication, man removes the veils from himself, the beings and the world and thus man's authentic understanding is of intuitive existence and of presence cognation.
While both thinkers emphasize the pre-conceptual nature of the authentic perception, they also embrace conceptual (acquired) perception at a later stage. However, viewing the difference in culture and intellectual tradition of the two thinkers, there naturally are differences of opinion between them. Through an analytical-comparative method, this article has determined the similarities and differences of the two philosophers as to direct perception.
مطالعه ای تطبیقی در الهیات قرآنی و قمرانی: اوصاف خداوند در قرآن کریم و طومارهای بحرالمیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
21 - 37
حوزههای تخصصی:
طومارهای بحرالمیت که در قرن بیستم کشف شده، به بزرگ ترین کشف کتاب مقدسی قرن بیستم معروف است. چون طومارها بیش از دوهزار سال از دسترس بشر خارج بوده است، ضرورت دارد پژوهش های تطبیقی درخصوص این فرقه و دیگر ادیان صورت گیرد. هدف از پژوهش حاضر نیز بررسی تطبیقی یک جنبه از مباحث توحیدی میان قرآن کریم و طومارهای بحرالمیت است. گردآوری اطلاعات در این نوشتار به شیوه کتابخانه ای بوده و پردازش آنها به روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته است. نتایج این پژوهش نشان دهنده اشتراک قابل توجه مضامین قرآنی و محتوای طومارها درخصوص برخی از صفات خداوند است که از جمله آنها می توان به عدل الهی، کرسی الهی، رحمت عام الهی، حکمت الهی، رحمت عام الهی، هدایت الهی و تقدیر الهی اشاره کرد.
اخلاق نقلی وحیانی به مثابه «میزان» برای اخلاق فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین ویژگی ها و امتیازات رویکرد «اخلاق وحیانی نقلی» در مقابل «اخلاق فلسفی عقلی» میزان بودنِ اخلاق نقلی برای حکمت عملی است. پژوهش پیشِ رو جوانب این مسئله را به روش تحلیلی اسنادی بررسی کرده است. مکتب اخلاق وحیانی، موازین خود را در دو قالب «آموزه های اخلاقی» و «پیشوایان معصوم» ارائه داده است. در یک نگاه کلان، کلّیت مکتب اخلاق فلسفی با موازین اخلاق وحیانی، همسویی دارد و نگاه کسانی که در این ساحت دچار افراط یا تفریط شده اند، پذیرفته نیست. در یک نگاه جزئی و تفصیلی، برخی مسائل مطرح در اخلاق فلسفی از موازین اخلاق وحیانی فاصله دارد و به همین دلیل، در حکمت عملی اسلامی به آن توجه نمی شود. آداب شراب خوردن و نگاه درجه دوم به بردگان و همچنین به جنس زن در نظام اخلاقی افلاطون و ارسطو و نیز نظریه اشتراک زنان، فرزندان و اموال یا نظریه اختصاص فضیلت اخلاقی به طبقات مرفّه جامعه، برخی از مصادیقی است که در نسخه یونانی از حکمت عملی مطرح بوده است؛ اما به دلیل مطابقت نداشتن با موازین اخلاق نقلی، در حکمت عملی اسلامی دنبال نشده اند. همچنین، باید توجه داشت «نسبتِ توزینی» که اخلاق برخاسته از آموزه های وحیانی با مکتب اخلاق فلسفی برقرار می کند، به ضمیمه اندیشه همسویی وحی و عقل در اخلاق، در شکل گیری رویکرد اخلاق تلفیقی در کنار دو رویکرد اخلاق فلسفی و اخلاق نقلی مؤثر بوده است.
واکاوی و تبیین مفهومی و مصداقی قیاس اولویت در آیات خلقت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۵)
1 - 16
حوزههای تخصصی:
قیاس اولویت به معنای قوی بودن علت حکم در فرع و سرایت حکم اصل به فرع، از براهین و قواعدی است که در قرآن استفاده شده است. از جمله موارد استفاده از این قاعده، اثبات خلق جدید و بازگرداندن موجودات (انسان) در معاد است. قرآن در مرحله نخست برای برطرف کردن استبعاد مشرکان، خلقت جدید موجودات در معاد را با خلقت ابتدایی قیاس کرده است و بیان می دارد که هرگاه خداوند قادر به خلقت مسبوق به عدم باشد به طریق اولی قادر به بازگرداندن خلقی است که مسبوق به عدم نیست. در ضمن این بحث اشاره شده است که آفرینش این دو خلق، در نزد خداوند به یک اندازه قدرت لازم دارد و خلقت هیچ کدام نسبت به دیگری مشقت و سختی همراه ندارد. در مرحله بعد، برای اثبات خلق جدید و بازگرداندن انسان در معاد، قدرت بر آفرینش آسمان و زمین که با ذهن منکران معاد همخوانی بیشتری دارد حد وسط در قیاس اولویت قرار گرفته و اثبات شده است که هرگاه خداوند قادر به آفرینش آسمان و زمین با آن عظمت و اجزای بزرگ باشد به طریق اولی قادر است انسان را که تنها از گل چسبنده و دارای اجزای کوچک است دوباره بازگرداند. در ذیل این قیاس مِثلیت بدن دنیوی و اخروی و عینیت این دو بدن پس از ورود نفس به بدن اخروی تبیین شده است.
ایضاح مفهومی و امکان سنجی «سبک زندگی عارفانه» بر پایه ی خوانش آدلر و علامه طباطبایی
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی (life style) از مفاهیم کلیدی مهمی است که امروزه ذهن متفکران، به ویژه در دو عرصه روان شناسی و جامعه شناسی را به خود مصروف داشته است. این پدیده در مجامع علمی جهان و ایران از اهمیت روزافزونی برخوردار است. از سوی دیگر سبک زندگی عرفانی در طول تاریخ در عین جاذبه دار بودن برای مردم جهان، متهم به جامعه گریزی بلکه زندگی ستیزی شده است.در این پژوهش پس از ایضاحِ مفهومیِ «عرفان» و «سبک زندگی» بر پایه ی نگرش های عرفانی علامه طباطبایی در تفسیر کریمه های قرآنی، و نیز آرای روان شناسی معاصر، به تحلیل رویکردهای مختلف عارفان به زندگی پرداختیم و به این نتیجه رسیدیم که سبک زندگی در اندیشه ی روان شناسان متاخر به ویژه آلفرد آدلر (م1870م)، صرف رفتارهای بیرونی آدمی نیست بلکه سبک زندگی نظام واره ای از نگرش و کنش است طوری که هیچ چیز خارج یا جدای از سبک زندگی نیست. و این نگرش جامع به سبک زندگی، قرابت بیشتری با نگرش های عرفانی دارد. عارفان نیز در مواجه با مساله های سبک زندگی، کنش را متاثر از نگرش معنوی دانسته و در مواجهه با پدیده های زندگی از الگویِ «پذیرش و توسعه» تبعیت می کند: او نیازهای زیست این جهانی را می پذیرند ولی معتقد است از آنجا که انسان بزرگتر از این زندگی است پس به زندگی برازنده ی او باید تن داد و آن «زندگی توحیدی» است. این رویکرد به زندگی میتواند برای انسان معاصر دلپذیر و خردپذیر باشد.
اثبات امامت امیرالمؤمنین علی(ع) از طریق حدیث وصایت از منابع شیعه و اهل سنت و پاسخ به شبهات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ادلّه نقلی متکلمان شیعی برای اثبات امامت حضرت علی (ع) و منصوص بودن آن، «حدیث وصایت» است. این حدیث نبوی با مضمون وصیت پیامبر (ص) به امام علی (ع) درباره امامت و جانشینی بعد از پیامبر (ص) است. حدیث مذکور با طرق و متون مختلف در مصادر متعدد اهل سنت نقل گردیده است که متن مشهور آن، حدیثِ «لِکُلِّ نَبِیٍّ وَصِیٌّ وَ وَارِثٌ، وَ إِنَّ علی (ع) اً وَصِیِّی وَ وَارِثِی» است. اطلاق وصایت و جایگاه وصیت کننده، بیانگر معنای جانشینی علی (ع) در مقام رهبری امت اسلامی بعد از پیامبر (ص) است. در این مقاله، برآنیم که ابتدا اسانید و طرق حدیث را استقصاء نموده، سپس محتوا را از نظر گونه های محتوایی، دلالت آن ها بر امامت حضرت علی (ع) را بررسی کنیم و به شبهات موجود پاسخ دهیم. در این تحقیق، ابتدا داده ها را در این زمینه به روش کتابخانه ای جمع آوری نموده ایم و با مراجعه به منابع معتبر اهل سنت و نیز با تفکیک ادله از نظر سندی و دلالی، به تحلیل محتوا و پاسخ به شبهات پرداخته ایم.
بررسی تطبیقی سماع موتی از دیدگاه محمدشفیع عثمانی و آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷
191 - 217
حوزههای تخصصی:
در آیات قرآن سماع موتی، به معانی مختلفی به کار رفته است. در برخی از آیات منظور از سماع موتی شنیدن سخن زندگان توسط مردگان است؛ مانند آیاتی که به سخن گفتن حضرت صالح ع با قوم خود پس از هلاکتشان و خطاب قرار گرفتن کشته شدگان جنگ بدر و احد توسط پیغمبر(ص) دلالت دارند. در بعضی از آیات سماع موتی از ایمان نیاوردن کافران و عدم پذیرش سخن حق از سوی آنان حکایت می کند. سلفیان با استناد به برخی آیات قرآن، مانند «وَمَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِی الْقُبُورِ» (فاطر / ۲۲)؛ «لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى» (نمل/۸۰)؛ «إِنْ تَدْعُوهُمْ لا یَسْمَعُوا دُعاءَکُمْ» (فاطر/۱۴) و ...، منکر قدرت شنیداری مردگان شده اند. این دیدگاه پیامدهایی مانند انکار جایگاه توسل به پیامبران و اولیاء، زیارت قبور مسلمانان و شفاعت در پی دارد. ازاین رو ضروری است که آیات مختلف در این زمینه موردبررسی قرار گیرند. همه مفسران قرآن بر اساس ظاهر آیات قرآن، در مورد شهدا این اصل را می پذیرند و اختلاف در مورد سایر اموات می باشد که آیا سایر مردگان هم قدرت شنیداری دارند یا خیر؟ این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی تطبیقی دیدگاه محمدشفیع عثمانی و آیت الله جوادی آملی در مسئله سماع موتی پرداخته است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که اختلاف چندانی در مسئله سماع موتی بین این دو مفسر با اینکه از دو مکتب فکری متفاوت هستند، وجود ندارد؛ زیرا هر دو مفسر با استناد به آیات، سخنان پیامبر اسلام(ص) و سخنان حضرت صالح(ع) در این مسئله، شنیدن مردگان را تأیید می کنند. علاوه بر این علامه جوادی آملی معتقد هستند شهدا از درجه زندگی برزخی بالاتری برخوردار هستند
ترابط عدالت و عادل شمردگی انسان در آیین کاتولیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
57 - 70
حوزههای تخصصی:
عدالت و عادل شمردگی از مفاهیمی هستند که نقشی اساسی در الهیات کاتولیک ایفا می کنند. فهم و تحقق فضیلت عدالت که درواقع اراده پیوسته و راسخ برای ادای حقوق خدا و همنوع است، متوقف بر فهم و چگونگی کیفیت عادل شمردگی انسان هاست که از آن به فعل الهی یاد می شود. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی درصدد است رابطه عدالت و عادل شمردگی را نشان دهد. این پژوهش ابتدا با بررسی مفهوم این دو واژه و پس از آن با اشاره به نحوه تحقق عادل شمردگی و عدالت در انسان، به چگونگی ارتباط این دو می پردازد و در نهایت در تبیین ارتباط این دو مفهوم به این نتیجه رسیده است که بدون در نظر گرفتن عادل شمردگی انسان ها و کیفیت تحقق آن از جانب خدا، امکان الگوگیری و تعمیم عدالت خدا برای انسان محقق نمی شود تا بتواند فضیلت عدالت انسانی را آنچنان که شایسته آن است، محقق کند.
چگونگی مسأله نبودن وجود خدا در قرآن کریم از منظر علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۵
6 - 29
حوزههای تخصصی:
برهان ها در علم خداشناسی یا بر اصل وجود خداست، یا بر یگانگی او یا برهان بر خالقیت او و ... از نظر فیلسوفان، اصل وجود خدا بر اساس قاعده «ما لا سبب» بدیهی است و براهین مثبت تنبیه بر امر بدیهی است. برهان هایی که در علم کلام و فلسفه بر وجود خدا اقامه می شود، یا اولاً و بالذات بر وجود فی نفسه خدا نیست، یا اگر برهان بر وجود فی نفسه او باشد، بره ان تنبیهی بوده و وجود او نیازی به اثبات ندارد. از منظر علامه طباطبایی قرآن کریم مشتمل بر براهینی در خداشناسی است. اما هیچ یک از آنها بر برهان وجود فی نفسه خدا نیستند؛ چراکه در قرآن وجود خدا بدیهی تلقی می شود و حتی برهان تنبیهی بر اصل وجود او هم اقامه نشده است و آیات ناظر به براهین یا برای اثبات توحید و یکتایی خ دای متعال است یا اثبات بر خالقیت اوست یا سایر اوصافی او و هیچ یک از آنها برای اثبات اصل وجود خدای متعال نیستند.
بررسی شیوه های حلّی علامه شعرانی در تعارضات اعتقادی (با التفات به دیدگاه های علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت کلامی سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
161 - 174
حوزههای تخصصی:
اخبار و روایات به مثابه یکی از ارکان ثقلین در استنباط، تبیین و اثبات آموزه های اعتقادی و دفاع از آنها نقش انکارناپذیری دارند. با این حال برخی از این اخبار ممکن است در تعارض با اخبار دیگر و یا با داده های رخنه ناپذیر عقلانی قرار گیرند. پژوهش حاضر بنا دارد نشان دهد تلاش های علامه ابوالحسن شعرانی در ارائه پیشنهادهایی برای رفع تعارض های بدوی میان اخبار اعتقادی با یکدیگر و یا با رهیافت های عقلی، تا چه مقدار مقرون به صواب است؟ برای نیل به این پاسخ، مقاله حاضر با روش «توصیفی تحلیلی» و در موافقت یا مخالفت با این پاسخ به روش «انتقادی» بر اندیشه های علامه طباطبائی تکیه کرده است. در نگاه اجمالی می توان پیشنهادهای علامه شعرانی برای رفع تعارض های مزبور را این چنین برشمرد: ترجیح جانب موافق با صراحت عقل یا قرآن، حمل یکی از متعارضان بر تقیه، عدم توجه به خبر واحد در صورت تعارض با خبر متواتر، رعایت ملاحظات ادبی، اتخاذ تأویل، التفات به غرض (برای برقراری وفاق)، تقیید و تخصیص. علامه طباطبائی با شماری از پیشنهادهای علامه شعرانی موافق است و در شماری دیگر با او همراهی ندارد.
وظایف حوزه های علمیه در جامعه منتظر در اندیشه امامین انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
75 - 112
حوزههای تخصصی:
مقاله با عنوان«وظایف حوزه های علمیه در جامعه منتظر در اندیشه امامین انقلاب» به بررسی وظایف و نقش حوزه های علمیه در جامعه منتظر و ارزیابی این وظایف در اندیشه امامین انقلاب به عنوان فقهای کارگزار و مهدوی می پردازد. به طور کلی، ظهور امام زمان؟عج؟ راهی برای تحقق عدالت و اصلاح جامعه است، اما انتظار امام زمان؟عج؟ نیازمند آماده سازی و آموزش علمی و اخلاقی جامعه است. بنابراین، حوزه های علمیه نقش کلیدی در پیشبرد این هدف دارند. هدف اصلی مقاله، بررسی و تجزیه و تحلیل نظرات امامین انقلاب درباره مهم ترین وظایف حوزه های علمیه از جمله: تبیین و تفسیر اهداف و مقاصد مکتب، مرزبانی شریعت و حفظ دین از انحراف و تحریف، ایجاد جامعه منتظر بر مبنای قسط و نفی تبعیضات ناروا و مبارزه با ستم اجتماعی و اقتصادی، قضاوت و دادرسی و حل مشکلات قضایی جامعه، حکومت و نظارت بر اجرای احکام الهی است و نقش و اهمیت آنها را در جامعه منتظر بررسی می کند. انجام این پژوهش، به دو دلیل ضرورت دارد. اولاً، حوزه های علمیه به عنوان مرکز اصلی تربیت و آموزش علمی و دینی در جامعه منتظر، نقش بسیار مهمی در شکل گیری و تربیت نیروهای تخصصی دارند. اما ارزیابی و تحلیل این نقش و وظایف در اندیشه امامین انقلاب می تواند کمک کند تا کیفیت آموزش و تربیت در حوزه های علمیه بهبود یابد و نیازهای جامعه اسلامی را درک کنند. ثانیاً، حوزه های علمیه به عنوان مراکز و نهادهای معتبر و موثق در جامعه، می توانند به ترویج ارزش های اسلامی و تهیه بستری مناسب برای آماده سازی جامعه برای ظهور امام زمان؟عج؟ کمک کند. روش تحقیق در این مقاله، براساس روش تحلیل محتواست. نظرات امامین انقلاب در رابطه با وظایف حوزه های علمیه از طریق متون و خطابه ها و سخنرانی ها و منابع دیگر مرتبط بررسی می شوند و سپس تجزیه و تحلیل می شوند. با این روش، نظرات امامین انقلاب درباره وظایف حوزه های علمیه به دقت بررسی می شود و نتایج آن در ارزیابی و بهبود عملکرد حوزه های علمیه در جامعه منتظر مورد استفاده قرار می گیرد.
امکان فقری و رابطه آن با تربیت نفس در دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۶)
53 - 78
حوزههای تخصصی:
این مقاله می کوشد با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و مطالعه و بررسی متون ملاصدرا نشان دهد که درک انسان از امکان فقری و تعلق وجودی خویش به خدا می تواند در تربیت نفس انسان مفید و مؤثر واقع شود؛ چرا که از نظر ملاصدرا قوام ممکن به واجب و قوام نفس به عقل و قوام عقل به باری تعالی است. مطابق نظر ملاصدرا وجود مساوق با خیر و سعادت است؛ اما در عین حال وجودات به واسطه کمال و نقص از هم متفاوت هستند؛ از این رو، هرچه وجود تمام تر باشد، سعادت او بیشتر است. وی معتقد است که وجود هر چیزی در نزد خویش لذت بخش است و اگر وجود سبب و مقومش نیز برایش حاصل باشد، لذت بخش تر خواهد بود؛ چرا که آن هم وجود او و کمال وجودی اوست. بنابراین اگر انسان بتواند به درجه ای برسد که خود را متعلق محض و عین ربط و تعلق به خداوند ببیند و امکان فقری خویش را درک نماید، می تواند به کمال وجودی خویش (که هدف تربیت نفس است) دست یابد. افزون بر این، درک علت و تعلق به آن سبب می شود تا انسان وجود خویش و ارتباط با علت وجودی خویش را دریابد و خود را نزد علت خویش حاضر و ناظر ببیند (چرا که معلول مجرد همواره نزد علت مجرد خویش حاضر است) و توجه به علت و حضور او می تواند زمینه های تربیتی را در انسان فراهم کند.
سیمای امام علی علیه السلام در ادبیات منظوم و عرفانی اهل سنت
منبع:
کاوشی در معرفت اجتماعی سال ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
110-135
حوزههای تخصصی:
همواره سیمای حضرت امیرالمومنین امام علی7 را از نگاه دانشمندان و شیفتگان حضرتش نگریسته ایم و چه بسا این توهم پدید آمده باشد که این همه صفات متعالی و این همه خصوصیات فرا انسانی را، ما شیعیان، محبان و دلدادگانِ آن حضرت به ایشان نسبت داده ایم. ما در این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی بر آنیم که از نگاه محققان، ادب دوستان و علمای اهل سنت به جایگاه رفیع و والای مولای متقیان امام علی7 بالاخص در قالب شعر که زبان جهانی و رسای انسان هاست بپردازیم. فرهیختگان و آزاداندیشان اهل سنت همسو با شیعیان و محبان آن حضرت چه در قالب نثر و چه نظم نسبت به ساحت مقدس حضرت امیرالمومنین امام علی7 ادای احترام کرده و سرِ تعظیم فرو آورده اند.
تبیین معنای «استعجال در ظهور» براساس آیات و روایات(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۸
105 - 124
حوزههای تخصصی:
مسئله مهدویت یکی از پر اهمیت ترین مسائل اسلامی است که به فراخور اهمیت آن اهل بیت؟عهم؟ توصیه ها و بایدها و نبایدهای فراوانی را به اصحاب خود و همچنین شیعیان عصر غیبت گوشزد کرده اند. یکی از مهم ترینِ این امور مسئله«استعجال در ظهور» است که طبق فرمایش امامان باعث هلاکت شخص عجول می شود. در این پژوهش با روش توصیفی _ تحلیلی ضمن واکاوی معنای واژه عجله و استعجال و اثبات این که این واژه فی نفسه بار معنایی منفی نداشته بلکه به فراخور متعلَّق خود معنای پسندیده یا ناپسند می پذیرد، به بررسی روایات نکوهش استعجال در ظهور پرداخته و مراد ایشان از استعجال نکوهیده را استعجال در امر ظهور«قبل از رسیدن به بلوغ و رشد کافی» دانسته و استعجال در زمینه سازی ظهور و رساندن این امر به بلوغ مورد نظر خدای تعالی را امری نیکو و پسندیده که مورد خواست اهل بیت؟عهم؟ نیز می باشد معرفی می نماید.
بازخوانی قاعده لطف در ضرورت تعیین امام از سوی خدای متعال(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۸
213 - 232
حوزههای تخصصی:
قاعده لطف در علم کلام برای اثبات ضرورت امامت مورد استفاده قرار می گیرد که بر اساس آن، نصب امام از سوی خداوند برای هدایت بشریّت مصداق لطف خواهد بود و از آنجا که لطف بر خداوند ضروری و واجب است، نصب و تعیین امام بر خداوند واجب خواهد بود. صحت استدلال به این قاعده مشروط به آن است که نصب و تعیین امام از سوی خداوند، لطفی جایگزین ناپذیر و انحصاری باشد تا ضرورت آن بر خداوند متعال اثبات شود؛ اما تقریرهای موجود در کتاب های رایج کلام، توان لازم را برای اثبات این مطلب به عنوان صغرای قاعده لطف ندارند. در این پژوهش، دو تقریر جدید از قاعده لطف ارائه می شود تا اشکال مطرح در صغرای این قاعده بر طرف شود. در تقریر اول روایات متواتر معصومین مبنی بر منحصربه فرد و جایگزین ناپذیر بودن مقام امام معصوم به این قاعده ضمیمه می شود که البته در این صورت، قاعده لطف اگرچه از اشکال دور مصون می ماند اما قاعده ای درون مذهبی به شمار خواهد آمد که در رتبه بعد از اثبات امامت معصومین قرار می گیرد، نه در عرض ادله اثبات امامت. تقریر دوم، علم حضوری انسان به استعدادهای عظیم خود و ضرورت وجود امامی الهی را برای تعلیم روش زیستن در زندگی نامتناهی، دلیلی بر جایگزین ناپذیر بودن مقام امامت و ضرورت این لطف مطرح می کند. تقریر دوم افزون بر این که در کنار ادله اثبات امامت قرار می گیرد، بُعد عقلی بودن این استدلال و عدم انضمام دلیل نقلی را حفظ می کند.
پویایی فقه امامیه در مواجهه با مسائل مستحدثه با تأکید بر فرآیند بایسته اجتهاد
منبع:
مطالعات دین پژوهی سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۴
109 - 128
حوزههای تخصصی:
امروزه شاهد تعداد کثیری از مسائل جدید و نوپدید هستیم که اصطلاحاً در فقه به آن ها «مسائل مستحدثه» گفته می شود؛ مکاتب الهی (اعم از الهی و غیرالهی) در مواجهه با این مسائل در تلاش هستند تا پاسخی درخور و کارآمد ارائه کنند؛ در این میان فقه شیعه نیز با بهره گیری از گونه ای خاص از «عقل ورزی» به نام «اجتهاد» سعی دارد پاسخی مناسب و شایسته به این مسائل ارائه نماید؛ در این مقاله برآنیم پس از بررسی ماهیت مسائل مستحدثه در عصر غیبت، به واکاوی مختصات و ویژگی های «فرآیند اجتهاد» در این مکتب الهی بپردازیم و نشان دهیم که فقه شیعه مبتنی بر گونه ای خاص از «عقل ورزی» یعنی «اجتهاد» علی الاصول حائز گونه ای پویایی است که امکان مواجهه فعّال و بایسته با مسائل مستحدثه را برای آن – به خلاف مکاتب دیگر- فراهم می آورد.