فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۴۱ تا ۳٬۶۶۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
میزگرد فلسفه اسلامى و فلسفه غرب
منبع:
معرفت ۱۳۸۱ شماره ۵۴
حوزههای تخصصی:
مقایسه دیدگاه امام خمینی(س) در باب خلود با سایر آرای مخالف و موافق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خلود، از پاسخ های احتمالی به سرنوشت دوزخیان و بهشتیان است که توسط برخی آیات و روایات اسلامی مورد توجه قرار گرفته اما با تفاسیر مختلف مواجه شده است. البته آنچه در اینجا بیشتر محل بحث است سرنوشت دوزخیان است چرا که حضور دائمی بهشتیان در بهشت امری است که مورد قبول همگان است. به بیان کلی، در تبیین خلود دوزخیان، با دو دیدگاه مواجه هستیم که در آن گروهی خلود را به معنای وقوف جادوان دانسته و با تمسک به منابع دینی بر آن شده اند که مبتلایان به عذاب الهی امکان رهایی از آن را ندارند و در طرف مقابل گروهی دیگر با بهره گیری از مضامین فلسفی و عرفانی، خلود را مکث طولانی دانسته و معتقدند دوزخیان توسط شفاعت انبیای الهی در نهایت با رحمت خداوند از آتش خلاصی می یابند. در این میان، امام خمینی که یکی از بزرگ ترین مدافعان مباحث فلسفی و عرفانی در قرن حاضر است با برگزیدن دیدگاه مذکور همچون سایر عرفا و فلاسفه قائل به خروج نهایی دوزخیان از آتش است. این نکته لازم به ذکر است که آنچه با ادلة نقلی و عقلی بیان شده است به معنای صدور حکم قطعی درباره سرنوشت گناهکاران نیست چرا که هنوز ابهاماتی وجود دارد که با هیچ کدام از ادله قابل جمع نبوده و پاسخ به آنها خارج از حوزة درک بشر است.
دین پژوهى (دین و عقل)
منبع:
صباح ۱۳۸۲ شماره ۹ و ۱۰
حوزههای تخصصی:
بررسی و نقد ادله تحقق وجود ذهنی در فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از زمان ابن سینا تاکنون دلایل گوناگونی بر اثبات وجود ذهنی ارائه شده است که مهم ترین آن ها ده دلیل است. این مقاله می کوشد تا، ضمن بررسی و نقد این براهین ده گانه، نشان دهد که: 1) اثبات وجود ذهنی برای ادراکات حصولی صرفاً با یاری مقدمه ای تعمیم دهنده ممکن است. 2) دو برهانِ حکم بر معدومات و قضایای حقیقیه صرفاً در صورت ارجاع به برهانِ تصور معدومات نتیجه بخش اند. 3) هفت برهان از براهین وجودِ ذهنی از قبیل تکثیرِ مثال برای برهان تصور معدومات به شمار می آیند و خود برهان مستقلی نیستند. 4) از میان براهین ده گانه تنها دو برهانِ تصور معدومات و خطای ادراک قادر به اثبات وجود ذهنی اند و سایر براهین در اثبات مدعا ناکافی اند.
عقلانیت و معنویت: مبانی و اهداف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«عقلانیت و معنویت»، نظریه ای است در ادامة معنویت گرایی غرب که برای پر کردن خلأ معنوی ناشی از «مدرنیزم» به وجود آمده است. هدف این نظریه کاهش درد و رنج بشر است که تنها با جمع میان عقلانیت و معنویت که از تلفیق مدرنیزم و دین ایجاد شده است، محقق می گردد. اصل بودن عقلانیتِ ابزاریِ استدلال گر در این نظریه به دلیل اساسی بودن آن در مدرنیزم است. معنویت نیز به کاربستن عقلانیت و یا دین شخصی شده ای است که از فروکاستن از دینِ نهادینه ناشی شده است. اصل قرار دادن مدرنیزم و نگاه حداقلی به دین به هنگام تقابل با مدرنیزم، علاوه بر اشکالات مبنایی، از جهات مختلف دیگری نیز این نظریه را دچار ضعف و ابهام کرده است. برخی از این ابهامات ناشی از نبود انسجام در بیان نظریه و ذکر نکردن تمام لوازم و مقدمات آن است. مشخص نبودن مخاطبان نظریه و ابهام در هدف و چگونگی کارکرد این نظریه در رسیدن به هدفِ خود، کارایی آن را نامعلوم کرده است. ابهام در میزان و چگونگی فروکاهی دین و واضح نبودن مبانی این رویکرد نیز موجب ضعف نظریه شده است. امید است با بررسی های صورت گرفته، این نظریه وضوح بیشتری یافته، تکامل یابد.
امامان یاران دین خداوند
صورت بندی برهان صدیقین ابن سینا در نجات بر پایه ی منطق محمولات مرتبه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طبق یک تعریف رایج، برهان صدیقین استدلالی است که در آن بدون فرض وجود ممکن (مخلوقات)، وجود واجب الوجود اثبات می شود. شیخ الرئیس مبتکر برهان صدیقین، تقریرهای متفاوتی را از این سبک برهان ارائه نموده است که از جمله ی آن ها تقریر موجود در کتاب نجات می باشد. نوشته ی حاضر درصدد است تا امکان اثبات اعتبار منطقی این تقریر را در منطق محمولات بررسی نماید و نیز اصولی را که برهان مذکور بر آن ها مبتنی است آشکار سازد. از این طریق روشن می شود که تقریر شیخ با ملاکی که خود وی برای براهین صدیقین معرفی می کند، تا چه میزان هم خوانی دارد. در این راستا ضمن ارائه ی بیان روشنی از تقریر نجات، اشکالات وارد بر برخی عبارات آن را طرح و جهت رفع آن ها پیشنهاداتی را در قالب عبارات جایگزین مطرح می نماییم. سپس با بیان مفاهیم و مقدماتی که استدلال در تقریر نجات بر آن ها مبتنی است، صورت بندی برهان را در زبان منطق محمولات مرتبه ی اول به همراه اثبات کامل آن ارائه می نماییم. در نهایت مطابقت مدل سازی پیشنهادی را با ملاک معرفی شده برای برهان صدیقین نشان خواهیم داد.
بررسی ادله اهل سنت درباره آیه استخلاف و ارتباط آن با عصر ظهور(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
برخی مفسران و متکلمان اهل سنت کوشیده اند برای آن چه پس از رحلت پیامبر اکرم رخ داد، مستندات قرآنی بیابند. یکی از این آیات، آیه استخلاف (نور: 55) است که در نظر متکلمان و مفسران اهل سنت جایگاهی ویژه در مبحث خلافت دارد و از جمله مستندات اصلی آنان در اثبات خلافت ابوبکر و دیگر خلفا به شمار می رود. اهل سنت کوشیده اند مفاد آیه را به گونه ای تحلیل کنند که از یک سو این آیه شریفه فقط بر خلفا منطبق شود و از سوی دیگر به رد و ابطال هر نوع تحلیل و تفسیری که امکان تطبیق بر غیرخلفا وجود داشته باشد بپردازند. بنابراین، معتقدند که در عبارت وَعَدَاللهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ خطاب به صحابه و حاضران در عصر نزول است. بر همین اساس، برخی مفسران اهل سنت همچون فخر رازی، حمل آیه بر ائمه شیعه را نادرست قلمداد می کنند. آلوسی نیز امام مهدی را به دلیل حاضر نبودن در عصر نزول، از مصداق های آیه خارج کرده است. اما بر اساس مفاد آیه و احادیث شیعیِ هماهنگ با ظاهر آیه شریفه، قوم موعود، ائمه اطهار و امام مهدی و یاران آن حضرتند. این احادیث، وقوع این وعده در صدر اسلام را باطل می دانند و وعده را به عصر ظهور امام مهدی اختصاص می دهند.
توحید افعالی از دیدگاه ملّاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توحید در ابعاد مختلف آن، از جمله توحید افعالی، محور تمام آموزه های اسلامی است. در این نوشتار تلاش شده است دیدگاه ملّاملّاصدرا در این موضوع مورد دقت و بررسی قرار گیرد. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی با مراجعه به کتاب های ایشان، انجام گرفته است. هدف از این پژوهش آشنایی با نوآوری های ملّاصدرا در تبیین آموزه مهم توحید افعالی است.
ملّاصدرا اگرچه در مواردی مانند سایر حکما از رابطه طولی بین موجودات و خداوند سخن گفته است، اما بیشتر با نگاه برگرفته از عرفان نظری، درصدد ارائه تبیین های دقیق تر از رابطه توحید افعالی با اسباب و مسببات و اختیار انسان است. او معتقد است: همان گونه که وجود فرد به طور حقیقی به خود او منسوب است، یکی از شئون حق متعال نیز می باشد. بنابراین، علم، اراده، افعال و همه آنچه از فرد صادر می شود، نیز به طور حقیقی منسوب به خداوند است. در نتیجه، فعل انسان، به صورت اعلی و اشرف و به صورت لایق ذات احدیت، یکی از افعال خداوند است.
تاریخ فلسفه و جایگاه آن در آثار صدرالمتالهین و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آگاهی از تاریخ در علوم به طور عام، و در فلسفه به طور خاص، امری ضروری به نظر می رسد. زیرا با نگاه تاریخی به مباحث فلسفی نه تنها تکوین و سیر تطور آنها روشن شده و راه برای پیمودن ادامه مسیر همواره می گردد؛ بلکه قسمت عمده فلسفه همان تاریخ آن است و این امر، برخلاف فلاسفه مغرب زمین، در بین مسلمانان اندکی مورد غفلت قرار گرفته است و به نظر می رسد یکی از دلایل آن طرز تلقی ای است که حکمای مسلمان از فلسفه دارند.در این مقاله سعی کرده ایم با روش اسناد و تحلیل میزان توجه دو فیلسوف مسلمان یعنی صدرالمتالهین و علامه طباطبایی را به مباحث تاریخی فلسفه نشان داده و بیان کنیم که عقیده به حکمت نبوی، تاثیر خود را در نحوه مواجهه این دو فیلسوف با مباحث تاریخی نشان داده است؛ به طوری که علی رغم توجه صدرالمتالهین به آرای گذشتگان خود و بررسی عمیق آن مباحث، در طرح و انتساب آرا به اشخاص و مکتب های مختلف، گاهی مصاب نبوده است و در این میان علامه طباطبایی بیش از وی در معرض نقد قرار دارد.
اختیار، قانون علیت و دترمینیسم
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی سازگاری یا ناسازگاری اصل اختیار با اصل علیت فلسفه و قانون موجبیت«دترمینیسم» فیزیک میپردازد. نویسنده نخست به تعریف و تبیین حقیقت اختیارو جبر پرداخته، آنگاه شبهات مدعیان تعارض اختیار با اصل علیت (جبر علی و معلولی، استحاله ترجیح بلامرجح و تسلسل ارادهها) را تحلیل و نقد مینماید. بخش آخر مقاله به بررسی و مقایسه قانون دترمینیسم فیزیک کلاسیک و قوانین آماری و اصل کوانتوم فیزیک جدید با اصل اختیار و جبر اختصاص یافته است.
بررسی سیر تنزیلی آیات تحدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعجاز پشتوانه دفاعی پیامبران در برابر تشکیکات احتمالی است. قوام معجزه به تحدی و هماوردطلبی است. قرآن معجزه پیغمبر اسلام6 است و تحدی به قرآن به طور صریح در قرآن وارد شده است. قرآن مجموعه کلام الهی مرکب از 114 سوره است که هماوردطلبی های آن نیز به شکل های گوناگون آمده است. گاه اهل تردید را به آوردن مانند قرآن و گاه ده سوره و در پاره ای موارد یک سوره فراخوانده است. مشهور در توجیه راز فراوانی و گوناگونی تحدی بر این باورند که تحدی از کل قرآن به ده سوره و از ده سوره به یک سوره بوده است. با عنایت به سیر نزول سوره های قرآن، حکمت گفته شده برای تحدی، اگر به خدا نسبت داده شود، اثبات شدنی نیست؛ اما می توان میان نوع شبهه و جهت ابهامی که موجب تحدی شده، نسبت برقرار کرد
مجرد و مادی
حوزههای تخصصی:
تاملّی در اقسام علل ناقصه: رویکرد انتقادی بر حصرگروی علل اربعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تلقّی مشهور از علل ناقصه همان علل چهارگانه ارسطویی است. اما برخی متفکّران افزون بر علل چهارگانه، علل دیگری چون «معد»، «شرط» و «عدم مانع» را از زمره علل ناقصه بر شمرده اند. برخی بر علّیّت «معد»، «شرط» و «عدم مانع» به عنوان علّت ناقصه، دلایلی را ذکر می کنند. مقاله می کوشد نشان دهد از آنجا که «معد» قابل انفکاک از معلول است نمی توان آن را به عنوان علّت در نظر گرفت؛ چرا که علّت و معلول بدون یکدیگر قابل فرض نیستند. از سوی دیگر قائلان به حصر عقلی علل اربعه، «شرط» و «عدم مانع» را بازگشت به علّت فاعلی یا علّت مادی می دهند؛ چراکه یا متمم فاعل اند و یا قابل، و نمی توان آنها را به عنوان علل مستقل در کنار علل اربعه در نظر داشت. اما از آنجا که اساساً استقلال علّی در علل ناقصه امکان پذیر نیست؛ نمی توان این مبنا را پذیرفت. در ثانی علّت غائی به عنوان یکی از علل اربعه، نقشی جزء متمّمیت فاعل ندارد و بر این اساس نمی توان آن را به عنوان قسمی از علل ناقصه دانست. اشکال دیگر بر علّیّت «عدم مانع» آن است که امر عدمی نمی تواند بر امر وجودی تاثیر گذار باشد؛ اما از آنجا که «عدم مانع» بازگشت به امر وجودی دارد، می توان آن را در کنار «شرط» به عنوان یکی از اقسام علل ناقصه برشمرد.
حضرت زهرا، سلام الله علیها; فریاد رسا بر سر بدعتها
منبع:
موعود ۱۳۷۸ شماره ۱۵
حوزههای تخصصی:
واکاوی ایدئولوژی در اندیشه شریعتی و سروش(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ایدئولوژی در حوزه های مختلف علوم انسانی، مانند فلسفه، جامعه شناسی، علوم سیاسی و دین شناسی مورد مطالعه قرار می گیرد. هدف از این پژوهش واکاوی ایدئولوژی در اندیشه شریعتی وسروش است، و به دنبال پاسخ به این سئوالات است: ایدئولوژی در هر یک از حوزه های مذکور به چه معنا است؟ سروش و شریعتی، هریک، در کدام یک از این حوزه ها جای دارند؟ آیا سروش در نقد شریعتی راه را به درستی رفته است؟ در این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، نتیجه گرفته شده است که فلسفه ایدئولوژی را به معنای مبنای تجربی اندیشه ها یا آگاهی کاذب دانسته و جامعه شناسی آن را به معنای مبنای واقعیت اجتماعی یا آگاهی راستین تلقی نموده است. سروش، با غفلت از گستره معنایی ایدئولوژی، نقشی ابزاری و گزینشی عمل نمودن به آن داده است و به نفی همه ایدئولوژی ها و به نقد اندیشه شریعتی پرداخته است، در حالی که شریعتی ایدئولوژی را بیان کننده یک واقعیت اجتماعی می داند و نقشی پویا و حرکت آفرین به آن می دهد و، با عنصر اجتهاد، آن را از خطر ایستایی و دگم اندیشی دور می داند. لذا، وجود ایدئولوژی را ضرورت همه جوامع بشری در همه اعصار می داند و صلای پایان ایدئولوژی ها را از توطئه های نظام سلطه سرمی دهد، هرچند شریعتی نیز در مفهوم و مصداق ایدئولوژی دچار مغالطاتی شده است.