فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۴۱ تا ۳٬۴۶۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مقاله موضوع نام های نیکوی خداوند را با رویکردی متفاوت مورد بررسی قرار می دهد. به نظر می رسد یافته ها و روشهای زبان شناسی بویژه در شاخه معناشناسی واژگانی می تواند زمینه پژوهش های تازه تری را فراهم نماید. شارحان اسماء واندیشمندانی که به نامهای خداوند پرداخته اند ‘ به تدریج دریافته اند که میان اسماء خداوند‘نوعی نظم در روابط معنایی و یا احیانأ سلسله مراتب برقرار است. آنان کوشیده اند در قالب لغت‘ کلام‘ تصوف‘ عرفان و فلسفه به جستجوی چنین نظامی بپردازند. این مقاله نیز قصد دارد با پرداختن به روابط معنایی اسماء ‘ مسائلی مانند هم معنایی‘ چندمعنایی‘تضاد معنایی‘همنشینی ها و اشتقاقهای صرفی اسماء را در قالب یک حوزه واژگانی جستجو کند.
نظریة خداشناسی و دین فطری در آراء علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علامة طباطبایی به عنوان فیلسوفی مأنوس با کتاب و سنت، نظریة خداشناسی و دین فطری را از منابع دینی اقتباس کرده و در راه تبیین عقلانی آن کوشیده است. خداشناسی فطری براساس ادراک احتیاج به موجودی غیر محتاج، شناخت خداوند از طریق نظم جهان، شناخت خداوند از طریق علم حضوری معلول به علت و خداشناسی از طریق علم به ثبات واقعیت تقریرهایی است که علامه در مواضع مختلف از خداشناسی فطری ارائه کرده است. وی همچنین انسان را فطرتاً خداگرا می داند و این گرایش فطری را بر اساس محبوبیت فطری پروردگار، گرایش فطری به تأمین کنندة سعادت، امید فطری به خداوند در شداید و ... تبیین می کند. علامه دین اسلام را فطری معرفی می کند. وی در تفسیر این انگاره، گاه تلاش می کند تا اصول اعتقادی اسلام را از طریق تمسک به مقتضیات فطرت اثبات نماید و گاه در صدد برمی آید با تبیین های ویژة خود، مجموعة معارف اسلام(شامل اعتقادات، اخلاقیات و احکام) را متناسب با ساختمان وجودی انسان معرفی کند.
اصالت وجود در حکمت متعالیه و اصالت وجود غرب
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
غیبت صغری و وضعیت علمی و فرهنگی شیعه
منبع:
موعود ۱۳۸۰ شماره ۲۹ و ۳۰
حوزههای تخصصی:
حقیقت فلسفی «صراط» و اثبات «واحدیت» آن از منظر صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن علوم قرآنی کلیات مفهوم شناسی
چکیده
هدایت الهی دارای مبدأ (منه)، مقصد (الیه)، وسیله (به) و طریق (صراط) است. پرداختن به موضوع هدایت در آیه شریفه «اِهدِنا الصِّراطَ المُستَقِیم»، بدون تبیین حقیقت «الصراط» که مفعول دوم «اِهدِنا» و متعلّق هدایت است، در واقع پرداختن به بحثی بدون موضوع است که می تواند به نتایجی ابهام آفرین، مانند تعدّد صراط بینجامد. هدف اولیة این تحقیق، تبیین فلسفی حقیقت صراط از منظر ملاصدرا است. ایشان صراط مستقیم را در دنیا، مفهوماً سیر الی الله که حرکت و سیر ارادی و دینی در قالب شرع و صیرورت وجودی انسان در بُعد علمی و عملی با تبعیت از مصادیق صراط است و مصداقاً «قرآن»، «دین» و «پیامبر و ائمه معصومین^» می داند که در آخرت، نمود صراط دنیایی است و به صورت محسوس، روی جهنم کشیده شده است. هدف ثانوی این تحقیق، اثبات واحدیت صراط به تبع منطقی در ضمن تبیین آن با سه دلیل: (۱) وحدت سیاق حکمت خداوند (حکمة الکون) در تکوین و تشریع، (۲) تلازم بین واحدیت ربّ و واحدیت صراط و (۳) سنخیت صراط با علم و حق است. در نتیجه وی وحدت را لازمه منطقی و فلسفی حقیقت صراط دانسته، تعدد صراط را از منظر عقل مردود می شمرد.
محبت میان خدا و انسان از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آیاتی از قرآن کریم از محبت خداوند به آدمیان و محبت عده ای از آدمیان به خداوند سخن گفته شده است. ملاصدرا با تعریف محبت به «ابتهاج به امر موافق»، حقیقت آن را در خداوند می داند و بیان می کند که اطلاق محبت بر غیر خداوند مجازی است؛ همان گونه که اطلاق وجود بر غیر او به مجاز است. بنابراین هر ممکنی جهتی از جهات کمال خداوندی است و محبت خداوند به ذاتش، محبت به تمامی ممکنات است؛ اما ممکنات در قبول تجلی خداوند و حکایت کردن از ذات الهی از نظر قرب و بُعد یا کثرت و قلّت حجاب، متفاوت هستند و آدمی می تواند با ایمان و عمل صالح، حجاب را از قلبش مرتفع کند و دارای وجودی قوی تر و به تبع آن مورد محبت بیشتر از طرف خداوند واقع شود.
حقیقت ابصار از منظر سهروردی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
سهروردی ادراک بصری را اشرف ادراکات حسی می داند. ویمعرفت شناسی اشراقی را با ابصار آغاز می نماید و قاعده اشراقی ابصار را چنان بسط می دهد که ادراکات مراتب بالاتر را نیز دربرمی گیرد، لذا در معرفت شناسی اشراقی نخست باید فعل ابصار را از دیدگاه فلسفی تحلیل و بررسی نمود تا بتوان در نهایت به درک حقیقت علم حضوری اشراقی نائل آمد؛ اما ملاصدرا که بحث های فلسفی خود را بر اساس اصالت و بساطت وجود مطرح می نماید،مبحث ابصار نفس را هم ناشی از بساطت و تجرد و احاطه وجودی نفس می داند. در نظر وی آنچه نفس دریافت می نماید، غیرمادی و از شئونات و تصرفات بالطبع نفس با افاضه قدرت الهی و درنتیجه، مدرکات بالذات نفس می باشدو به تعبیر دیگر، معرفت نفس در حقیقت کشف و نمود، مدرکات باطنی نفس می باشد که در جهان مادی، به صورت ادراک قواکه در حقیقت آلات و معدات ادراک نفس هستند، نمود می نمایند. پس معرفت نفس ناشی از اتحاد آن در قوس صعود و خلاقیت در قوس نزول می باشد.
انسان در جستوجوى کمال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۸ شماره ۱۴۷
حوزههای تخصصی:
انسان موجودى است کمالطلب و یکى از انگیزههاى اساسى وى همین گرایش به کمال است. همچنین پژوهشهاى انسانشناختى نشان مىدهد که آدمى از ظرفیتهاى علمى و عملى گسترهاى برخوردار است. اما سؤال اصلى این نوشتار این است که شکوفایى و فعلیت کدامیک از این استعدادها کمال واقعى و نهایى وى را به دنبال دارد.
هدف اصلى این مقاله این است که با الهام از آموزههاى وحیانى و یافتههاى علمى، نقطه اوج کمال انسان را تعیین کند. روش مورد استفاده در این نوشتا، روش توصیفى ـ تحلیلى است؛ یعنى در وهله نخست ظرفیتهاى وجودى انسان در ابعاد گوناگون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سپس با استفاده از آیات و روایات جایگاه انسان در نظام هستى مشخص گردیده است.
در پایان این نتایج به دست آمد: 1. انسان در بعد ادراکى، جاذبهها و همچنین به لحاظ رفتارى نسبت به سایر مخلوقات از ظرفیت فوقالعادهاى برخوردار است. 2. انسان جایگاه والایى در نظام هستى دارد. 3. نقطه اوج کمال آدمى دستیابى به «مقام قرب الهى» و رسیدن به مقام خلیفهاللهى است به گونهاى که مظهر اسما و صفات الهى گردد.
عدل الهی و کیفرهای اخروی
استمرار نبوت در ولایت
حوزههای تخصصی:
تحلیل و نقد«نظریه وجود زمان»
منبع:
نامه مفید ۱۳۷۴ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
مسأله بدیهى یا نظرى بودن وجود زمان از مسائلى است که مورد عنایت ویژه حکیمان مسلمان واقع شده است. جمعى آن را محتاج برهان، و گروهى تنها نیازمند تنبیه دانستهاند. در این مقاله همسو با ابوالبرکات بغدادى، محقق طوسى و ابن رشد، بداهت وجود زمان مورد تأیید قرار گرفته است.
اهمیت مباحثى که از سوى حکیمان مسلمان در ضمن ادله اقامه شده بر وجود زمان مطرح شده، سبب ساز طرح تفصیلى پنج دلیل بر وجود زمان از جمله دلیل طبیعیین و الهیین همراه با منافضات و پاسخهاى دقیق دیگر حکیمان گشته است. تأمل در براهین و مناقشات مفصل فیلسوفان مسلمان و به درازا کشیدن بحث وجود زمان نشان مىدهد که قبل از اثبات و ابطال وجود زمان، مىبایست از «نحوه وجود زمان» بحث کرد.
گونه شناسی آیات علمی قرآن و مبانی استنباط گزاره های علمی از آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بیش از ده درصد از آیات قرآن کریم به انواع مختلفی از پدیده های طبیعی و برخی از ویژگی های آن ها اشاره شده است. این امر، لزوم اهتمام ویژه به شناخت آیه های علمی قرآن، انواع و گونه های آن ها و نیز مبانی استنباط و برداشت علمی از این آیات را نشان می دهد. با بررسی آیات قرآن کریم ملاحظه می شود که اشاره به پدیده های طبیعی، به گونه های مختلف و در سبک های متفاوتی آمده است. در برخی آیات علمی، خداوند متعال به صراحت به بیان پدیده های طبیعی پرداخته و انسان ها را به مشاهده و اندیشه ورزی در آن ها دعوت می نماید. در مقابل در آیاتی متعدد نیز به سبک ها و شیوه های گوناگون، اشاراتی غیر صریح به انواعی از پدیده های طبیعی شده است. یافته های این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای انجام شده است، حاکی از آن است که علاوه بر اینکه در آیات علمی صریح قرآن به طیف وسیعی از پدیده های طبیعی به طور مستقیم اشاره شده، موارد متعددی از ویژگی های پدیده های طبیعی نیز در آیات علمی غیر صریح بیان شده است. از جمله این آیات می توان به آیات قصص، آیات قسم، آیات مثل و تشبیه، آیات مربوط به وقایع آستانه قیامت، آیات توصیفگر پدیده های فرامادی و آیات الاحکام اشاره کرد. اما برای هر گونه برداشت و استنباط علمی صحیح و مستدل از آیات علمی صریح و غیر صریح قرآن، علاوه بر مبانی عام تفسیری، توجه به مبانی ویژه ای برگرفته از قرآن و اصول عقلایی محاوره ضروری است. این پژوهش نشان می دهد که مهم ترین مبانی اثرگذار در استنباط از آیات علمی عبارت اند از: عدم راهیابی باطل به قرآن و به عبارتی به حق بودن و واقع نمایی آیات قرآن، قرینه متصل غیر لفظی بودن علم قطعی برای کلام الهی، حکمت آمیز بودن قول و فعل الهی و در نهایت ضرورت وجود اسباب در اداره و انجام امور توسط خداوند.
دین و حُسن و قبح افعال در اندیشه ملاصدرا
حوزههای تخصصی:
مسئله الهی یا عقلی بودن حسن و قبح در کنار بررسی وجوه معناشناختی و هستی شناختی آن ها، از مسائل دیرپای علم کلام است. اما در کنار کلام، جریان عقلی اصیل فلسفی هم جسته و گریخته به این مسئله پرداخته است. در حکمت صدرایی، بر خلاف فلسفه مشاء، با نوعی رجوع به موضع عقلی عدلیه در این باره مواجه می شویم.
دیدگاه هستی شناختی صدرا در این باره را می توان در نظریه ارتباط واقعی میان اعمال و ملکات حسنه و سیئه با سرنوشت و صور اخروی یافت؛ بلکه عینیت ثواب و عقاب اخروی با افعال حسن یا قبیح، گویای نوعی عینیت داشتن صفت حسن و قبح است. از نظر معرفت شناختی، میزان دخالت هر یک از عقل و شرع در تشخیص و تمییز حسن و قبح بررسی می شود. در بحث عقل، تمایز نهادن میان عقل نظری و عملی؛ و در بحث شرع، نسبت حسن و قبح با احکام پنج گانه تکلیفی حائز اهمیت است. دین، هم در هدایت به سوی شناخت حسن و قبح برخی اعمال که عموم انسان ها به سبب قصور عقل از تشخیص آن عاجزند، نقش ایفا می کند؛ و هم با الزام به تکالیف و اعمالی، قوه تشخیص خیر و شر را در انسان ها شکوفا می کند.
بررسی تطبیقی نظر امام خمینی(ره) راجع به اسامی خاص براساس نظریات ارجاع در فلسفه ی زبان معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، براساس دو پرسش اساسی در فلسفه زبان معاصر، یعنی پرسش در باب چیستی معنا و همچنین پرسش در باب چگونگی ارجاع الفاظ، سعی خواهیم کرد ارزیابی نقادانه ای از آرای اصولیِ امام خمینی(ره) درباب اسم های خاص ارائه کنیم. بدین منظور، ابتدا نظریه ی آخوند خراسانی(ره) را در باب معنای اسامی خاص و همچنین انتقادات امام خمینی در این رابطه را مورد بررسی قرار خواهیم داد. سپس به بررسی آرای امام خمینی(ره) درباب چیستی معنا و همچنین مکانیزم ارجاع درباب اسامی خاص خواهیم پرداخت. ما به طورخاص بر بازسازی نظریه ی ایشان درمورد مکانیزم ارجاع در باب اسامی خاص متمرکز خواهیم شد؛ بدین منظور که استدلال کنیم این نظریه با نظریه ای در فلسفه ی زبان معاصر که به اصطلاح «نظریه ی توصیفی ارجاع» نامیده می شود، مشابه است. در گام بعدی به تشریح انتقادات کریپکی، فیلسوف و منطق دان معاصر آمریکایی، علیه نظریه ی توصیفی ارجاع خواهیم پرداخت. مقاله را با این نتیجه گیری به پایان خواهیم برد که اگر نظریه ی ارجاع امام خمینی را بتوان به نحو معقولی با نظریه ی توصیفی ارجاع مشابه دانست، آنگاه انتقادات کریپکی بر هر دو نظریه وارد است.
گونه شناسی مدعیان دروغین مهدویت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
محروم بودن شیعیان از بهره مندی مستقیم از پرتوهای نورانی و هدایت گر امام زمان در زمان غیبت، حرکت در مسیر هدایت را برای آنان دشوار می سازد و زمینه حیرت، غفلت و گمراهی را فراهم می آورد؛ اما منتظران امام زمان در زمان غیبت، می توانند با استمداد از مجموعه باورهای عمیق درباره امامت، خود را از غفلت ها و انحراف های زمانه غیبت مصون سازند و زمینه تکامل معنوی و اخلاقی خود را فراهم کنند و بدین وسیله زمینه ساز ظهور امام خود شوند. از این رو از جمله بهترین راهکارها برای سوق دادن منتظران به سمت کمالات اخلاقی و مقامات معنوی، تعمیق و بارورسازی باورهایی است که زمینه ساز سیر انسان منتظر به سمت فضایل اخلاقی و معنوی به شمار می آید.
در این نوشتار، باورهای زمینه ساز برای اخلاقی شدن منتظران مورد بررسی قرار گرفته و نقش آن ها در رسیدن به فضایل و دوری از رذایل اخلاقی تبیین شده است. از این رو باورهایی همچون معرفت به وجود امام زمان، اعتقاد به ظهور آن حضرت، توجه به علم فراگیر امام و محبت و ارادت به ایشان را بررسی می کنیم و نقش این باورها در تربیت نفوس و تزکیه روح منتظران را تبیین می نماییم.
مقایسه مسأله نفس و بدن در بینش فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه ذهن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مقولات
مسأله "نفس ـ بدن" که امروزه به معضله "ذهن ـ جسم"1 معروف است، یکی از مهمترین مسائل فلسفی است که از دیدگاههای مختلف یگانهانگار و دوگانه انگار (مکتب مونیزمو دوآلیزم) به آن توجه شده است. لایبنیتس و ملاصدرا از جمله فیلسوفانی هستند که ضمن نقد دیدگاه اسلاف خویش (دکارت و ابنسینا) در حل این معضل اندیشیده و راه حلهای تقریباً مشابهی ارائه کرده¬اند. از جمله این که ملاصدرا نفس را موجودی در مرز عالم ماده و تجرد دانسته و لایبنیتس آن را منادی خاص که نه کاملاً مجرد و نه مادی تلقی کرده است. ملاصدرا ترکیب اتحادی نفس و بدن را نوع منحصر به فردی از انواع ترکیب دانسته و لایبنیتس نیز معتقد است که ترکیب مناد نفس با بدن همانند ترکیبهای مادی نیست. در این مقاله به بررسی تطبیقی دیدگاه دو فیلسوف و راهحلهای آنها در مورد این مسأله پرداخته شده است.
عرفان و حکمت اسلامى
منبع:
معرفت ۱۳۷۶ شماره ۲۱