فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۸۱ تا ۱٬۱۰۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
منبع:
کلام حکمت سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۲
9 - 26
حوزههای تخصصی:
یکی از سرنوشت ساز ترین دوره های تاریخی دوره ای است متون مختلف علمی دیگر ملل با ترجمه وارد قلمرو اسلامی شد. این دوره که به دوره نهضت ترجمه معروف است تأثیر بسزایی در نظریات فیلسوفان بزرگی مانند ابن سینا داشت. در پژوهش حاضر که به روش توصیفی-تحلیلی و با شیوه گردآوری کتابخانه ای انجام شد افزون بر تبیین نهضت ترجمه، تأثیر این دوره در معادشناسی ابن سینا ازنظر ساختاری و محتوایی بررسی گردید. همچنین نقش نهضت ترجمه در نوآوری های ابن سینا در معاد و ملزومات آن نیز بررسی و مطالعه شد. نتایج نشان داد ابن سینا با مطالعه کتاب های ارسطو و سایر یونانیان به تفوقات فراوانی به ویژه در حوزه معادشناسی دست یافت. وی از سویی با اثبات عقلی معاد روحانی و تطابق آن با آیات و روایات، گام اساسی برای فلسفی سازی اعتقادات برداشت و ازطر ف دیگر با تردید در اثبات عقلی جسمانیت معاد به مواجهه با نظریات متکلمین معاصرش پرداخت و توانست بر دیدگاه های آنان غالب شود. ابن سینا با بهره مندی از نظریات فلاسفه یونان و همسان سازی آن با آموزه های وحیانی به ویژه در مسئله معاد روحانی و جسمانی، نوآوری های فراوانی را در حوزه معاد ایجاد کرد.
تحلیل روش شناسی ذاکر نایک
منبع:
کلام حکمت سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۲
97 - 110
حوزههای تخصصی:
یک از صاحبان مذاهب خود را داعی حق معرفی می کنند، اما عقل سلیم بر وحدت مذهب اسلامی تأکید دارد و هرگونه تکثرگرایی مذهبی را رد می کند. پژوهش حاضر باهفد تحلیل و بررسی روش جذب مخاطب ذاکرنایک در دعوت به اسلام و قرآن و به روش توصیفی-تحلیلی انجام شد. در پژوهش حاضر، شیوه تبلیغی ذاکرنایک را بااستفاده از دلایل عقلی و منطقی، روش شناسی، مواجهه با علم و دین، ملحدان، مذاهب مختلف بررسی شد. نتایج نشان داد ذاکر نایک، مبلغی مذهبی است که با بیانات جذاب خود مخاطبانی را در سراسر علم با خود همراه کرده و تلاش می کند با نفی تکثر مذهبی در مواجهه با ادیان و مذاهب مختلف بر وحدت شریعت تأکید کند. گرایش وی در دعوت به اسلام و قرآن، زاده نوع تبلیغ و تلقینی است که از استاد خود آموخته است. وی تلاش کرده است در عرصه رسانه و سخنرانی های طوفانی خویش با بهرمندی از حافظه و قدرت بیان و با نگاهی سکولار و فرامذهبی تلاش کرده است تا با تغییری متناسب با زمانه، اسلام حقیقی را از پایه های عقل و منطق جدا کرده و بر جدلیات خود بنا کند.
خصوصیات عالم برزخ از نظر علامه طباطبایی( ره) با تأکید بر تفسیر المیزان
منبع:
کلام حکمت سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱
91 - 111
حوزههای تخصصی:
این نوشتار بر آن است با مراجعه به نظرات علامه طباطبایی (ره) و کتاب المیزان، با ویژگی های عالم برزخ و زوایای مبهم آن آشنا شده و تصویری روشن از خصوصیات برزخ ارائه نماید. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات در این تحقیق، به صورت توصیفی – تحلیلی و نوع گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای بوده است. از نظر علامه طباطبایی (ره)، عالم برزخ دارای خصوصیاتی همچون: باز بودن پرونده تبعات اعمال انسان در برزخ ، محل اگاه شدن انسان به حقانیت خداوند و آغاز آن از زمان مرگ و امتداد آن تا روز قیامت می باشد. استمرار سیر تکاملی ارواح انسان ها در این عالم به صورت تکامل علمی به این معناست که افزایش معرفت انسان نسبت به خداوند و بسیاری از معارف دینی امکان پذیر می باشد. بنابراین هم اکنون عالم «برزخ» وجود دارد وآنانی که مرده اند دراین عالم به سر می برند؛ زیرا روح، «گوهر مستقلی» است مجرد از بدن، که بدون جسم عنصری نیز به بقای خود ادامه می دهد. نتیجه اینکه تمامی ادیان الهی مبدأ و مقصد را پذیرفته اند و نقطه بحث برخی اندیشمندان، کیفیت رستاخیز و چگونگی معاد است.
تبیین تاریخی مؤلفه های راهبردی همگرایی در سیره علوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهوراندیشه ها نوین و تعدد نحله های فکری- فرهنگی در جهان اسلام پس از رحلت رسول الله(ص) تا به امروز، چالش ﻣﺴﺌﻠه همگرایی امت اسلام را رقم زده است. همگرایی از بنیادی ترین اصول اعتقادی اسلام، که از عهد رسول الله(ص) با هدف و عقیده ای واحد حول محور امامت در مسیری خاصی مشخص گردید.عصر امام علی(ع)(تا40هجری) فصل آغاز فرقه گرایی، جریان سازی فکری، قیام ها، شورش های داخلی علیه خلافت اسلامی بود. فعالیت این جریان ها در شبهه افکنی، همگرایی امت اسلامی یکی از این تهدیدها و زمینه ساز افتراق امت اسلامی بود. نوع مواﺟﻬه امام علی(ع) با عوامل تفرقه افکنانه، تقویت و ایجاد وحدت و همگرایی امت نقش مهمی داشت. این مقاله با پرسش چیستی مؤلفه های راهبردی همگرایی از منظر امام علی(ع)، به روش توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای وکتب تاریخی و حدیثی، درصدد است با شناخت این مؤلفه ها در سیره امام علی در موقعیت هایی نظیر مواجهه با خلفا و جریان های فکری، الگویی از روش های همسو به همگرایی اسلامی دست یابد. آموزه های در قالب مؤلفه های اصلاح مبانی اعتقادی توأم با احترام، حل اختلافات داخلی و وجود کینه ها و عداوت ها میان مسلمانان، نداشتن تنش و حضور در امورات سیاسی ونظامی، حُسن خُلق، تمسک به قرآن و سنت نبوی و غیره نمود یافت. فرﺿیه مقاله بر آن است که امام (ع) بر مبنای اندیشه های بنیادین اسلامی، با درک شرایط سیاسی اجتماعی و ارتقای سطح آگاهی مردم در احیاء همگرایی امت واحده؛ ریشه های واگرایی را در عدم درک درست از دین و سنت رسول الله (ص) و قدرت طلبی و تمایلات حاکمیتی می دانستند. اقدامات امام در راستای همگرایی امت در قالب تدابیر و راهنمایی صحیح خلفا و تعامل با نحله های فکری گوناگون و زدودن ابهام وشبهات و اجتناب از هرگونه اقدام واگرایانه در برابر یکپارچگی امت بوده است.
واکاوی زمینه های نگارش اولین کتب فضائل اهل البیت در آثار معتزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایات فضائل اهل بیت(ع) بعد از رحلت پیامبر اکرم (ع) دست خوش حوادث مختلفی گردید و مسئله جانشینی رسول الله(ع) تاثیر بسزایی در عدم نقل این دسته از روایات را در میان محدثان اهل سنت بر خلاف محدثان شیعه ایفا می کرد. اما با این حال با شروع قرن سوم هجری روایات فضائل اهل بیت (ع) خصوصا امام علی(ع) که قبل از این زمان به صورت جسته و گریخته در برخی از منابع اهل سنت نقل می شد به صورت کتاب مستقل به نگارش درآمد. پرسش بنیادین این پژوهش، آن است که مهمترین زمینه های نگارش اولین کتب مناقب اهل بیت(ع) توسط معتزله چه بوده است؟ در این مقاله با روش تحلیلی-توصیفی و پژوهش در منابع تاریخی و حدیثی، منشأ توجه محدثان معتزله به روایات فضائل اهل بیت (ع) و نگارش کتاب مستقل در این موضوع مورد پژوهش قرار گرفت که بررسی زمینه های مختلف، بیانگر آن است: برداشته شدن قانون منع تدوین حدیث، ضعف و انحطاط بنی امیه، روی کارآمدن بنی عباس با شعار (الرضا من آل محمد (ع))، پیگیری افضلیت امام علی (ع) توسط مامون برای جلب رضایت امام رضا (ع) و شیعیان، فضای سیاسی-اجتماعی بغداد و ارتباط معتزلیان با شیعیان خصوصا زیدیان، باقی بودن فضای مسموم بنی امیه و تعصبات عثمانیه، بیشترین تاثیر را در نگارش اولین کتب فضائل اهل بیت (ع) توسط ابوجعفر اسکافی معتزلی ایفا نموده است.
بررسی اصول اعتقادی و شیوه های اجرایی تبلیغی - جماعت التبلیغ
منبع:
کلام حکمت سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱
49 - 65
حوزههای تخصصی:
جماعه التبلیغ یکی از بزرگ ترین و پرنفوذترین جماعات اسلامی سلفیاست که در نقاط مختلف جهان دارای پایگاه تبلیغی بوده و توانسته است افراد بی شماری را جذب کند. این گروه دارای مانیفست خاصی برای مبلیغن خود می باشد که علاوه بر طرح اصول تبلیغ ، منع ورود به مباحث سیاسی را نیز مطرح می کنند. اما علی رغم اعلام این سیاست، اعضایی از جوانان آن، جذب جنبش های سلفی جهادی و اخوان المسلمین و حتی وهابیت شده اند. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و اسناد مکتوب این فرقه، ضمن بررسی اصول اعتقادی و شیوه های تبیلغی این گروه به علل جذب اعضای آن به جنبش های جهادی نیز پرداخته شده است. در نهایت این پژوهش به این نتیجه دست یافته که جماعت تبلیغ دارای اصول اعتقادی تبلیغی فردی و اجتماعی و روش های تبلیغی خاص می باشد. اصول تبلیغی فردی آنان عبارت از کلمه طیبه ، نماز ، علم و ذکر ، اکرام مسلمین ، و تفریق وقت؛ و در بخش روش های تبلیغی از ابزازهای تبلیغی و رسانه ای و از اقسام شیوه های تبلیغی بصورت عمومی، فردی، خصوصی و اجتماعی بهره برده اند.
مغالطه «پنداشت پرسش» در برهان وجودی از منظر ویلیام رو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
355 - 373
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر دو هدف را پی می گیرد: نخست ارائه تبیین و تحلیلی از برهان وجودی آنسلم و پلانتینگا بر اساس تقریر «ویلیام رو»-خداناباور معاصر-و دوم تعیین جایگاه مغالطه «پنداشت پرسش» در این استدلال. «رو» پس از طرح نقدهایی که بر تقریر آنسلمی این استدلال وارد شده است، قرائت موجهاتی پلانتینگا را قانع کننده ترین روایت برهان می داند و معتقد است که تقریرهای پیشین با تکیه بر این اصل که «وجود در واقعیت» ویژگی برتری بخش است، گرفتار مغالطه منطقی هستند. تقریر پلانتینگا نیز بر این مقدمه که خدا «موجودی ممکن با حداکثر کمال است»، استوار است و این گزاره تنها در صورتی صادق است که خدا در جهان واقعی، وجود داشته باشد. در این پژوهش، با روشی تحلیلی-انتقادی نشان می دهم روایت آنسلمی و بازسازی این روایت از طریق پلانتینگا مغالطه آمیز است و روایت موجهاتی پلانتینگا نیز گرچه دارای ضرورت منطقی است؛ امّا ضرورت وجود خداوند در خارج را اثبات نمی نماید؛ زیرا کمال در این برهان به گونه ای تعریف شده که به مغالطه «پنداشت پرسش» دچار است.
نقد نقدهای بدن محورانه فرد فلدمن در برابر استدلال های دوگانه انگارانه سول کریپکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فیلسوفان ذهن فیزیکالیست در قرن بیستم سیاهه ای دراز دامن از نظریاتی رنگارنگ در دفاع از تبیینی مادی از ذهن و رویدادها و حالات ذهنی پیش کشیدند. نظریات این همانی تنها پاره ای از این فهرست طویل بود. سول کریپکی، با طرح چند استدلال، نظریات این همانی و تبعاً فیلسوفان ذهن فیزیکالیست را به چالش کشید. در این مقاله به بررسی مجزای نقدهای کریپکی بر دو نظریه «این همانی شخص و بدن» و «این همانی مصداقی» می پردازم. کریپکی علیه چند تقریر از نظریات مادی انگارانه این همانی در فلسفه ذهن استدلال آورده است: در نظریه نخست اعا می شود هر شخصی با بدنش این همان است؛ در دومی، هر رویداد یا حالت ذهنی جزئی (یا مصداق حالت ذهنی) با یک رویداد یا حالت فیزیکی جزئی (یا مصداق حالت فیزیکی) این همان دانسته می شود. دیدگاه های متمایز و متفاوت کریپکی درباره جهان های ممکن، دال های صلب و ویژگی های ذاتی در شکل گیری و پیش بُرد دوگانه انگاریِ ویژه او نقشی تعیین کننده دارد. من نخست به این پیش زمینه های مفهومی و بعد به استدلال های او می پردازم. سپس نقد مفصل و موشکافانه فلدمن را بر این دو تقریر، نقل، واکاوی و نقد می کنم. به نظر می رسد دفاع فلدمن از این همانی شخص- بدن در برابر نقد کریپکی، دست کم دو اشکال دارد و می کوشم با طرح یک استدلال شهودی و نیز یک مثال نقض آن دو اشکال را توضیح دهم. سپس به طرح جایگزین لویس و نظریه همتای او در برابر استدلال کریپکی و باز به نقدهای فلدمن می پردازم. پرسش اصلی این پژوهش این است که آیا استدلال های دوگانه انگارانه کریپکی در برابر حملات مادی انگارانه فلدمن تاب و توانی دارند یا نه. خواهم کوشید نشان دهم از چه رو ادعاهای مادی انگارانه فلدمن در نقد استدلال های کریپکی صائب نیست و همچنان ضدمادی انگاری یا دوگانه انگاری از قوت تبیینی و جاذبه نظری برخوردار خواهد بود.
تأملی در موقعیت مرزی انسان برحسب قوه خیال در فلسفه کانت و فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
83 - 101
حوزههای تخصصی:
انسان در سنت اسلامی موجودی میانی و مرزی تعریف شده است؛ به این معناکه انسان موجودی است در میانه حیوان و فرشته و در مرز میان آن دو، که هر لحظه امکان سقوط یا عروج وی به یکی از این مراتب هستی وجود دارد. در این مقاله کوشش شده تا براساس تصویر قوه خیال در فلسفه فارابی و کانت، تبیینی فلسفی از این وضعیت میانی و مرزی انسان صورت بگیرد؛ بنابراین مسئله خاص این نوشتار این است که ببینیم چگونه نزد این فیلسوفان، معرفت شناسی، بستری برای ارائه تبیینی هستی شناسی از موقعیت مرزی انسان می شود. این مقاله صرفاً مطلع و گامی نخست برای این مسئله است. ازآنجاکه اهمیت و جایگاه قوه خیال نزد کانت در ضمن بحث استنتاج استعلایی به شکل برجسته ای خود را نشان می دهد، ابتدا تلاش می شود تا استنتاج استعلایی در همان مسیری که قوه خیال نقش خودش را آشکار می کند، پِی گرفته شود و بر دوسطح خیال مولد و بازتولیدی تأکید شود. در گام بعدی سعی می شود تا بدون تطبیق سازی خام یا ایجاد این همانی میان دو فیلسوف، همین دو سطح خیال در اندیشه های فارابی پیگیری، و با اتکاء به روش تحلیلی، بنیاد انسان شناسی ای برحسب قوه خیال، در اندیشه این دو فیلسوف جست وجو شود. نقش میانجیگری خیال در تحقق معرفت نزد دو فیلسوف امکان پِی ریزی چنین ایده ای را فراهم آورد.
جایگاه اختیار در آموزه هدایت به امر امام از دیدگاه علامه طباطبایی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۰)
131 - 146
حوزههای تخصصی:
هدایت باطنی که با تعبیر هدایت به امر از آن در قرآن یاد می شود، جریان هدایت مستمر و پایدار الهی است که توسط «امام» تا رسیدن به سعادت ابدی صورت می گیرد. همچنین، انسان موجودی مختار است که در گزینش راه سعادت و شقاوت اختیار دارد. مسئله اصلی این است که چگونه انسان با حفظ اختیار خود در جریان هدایت باطنی امام قرار می گیرد. در راستای حل این مسئله آثار فلسفی و تفسیری علامه طباطبایی(ره) با روش توصیفی تحلیلی بررسی شده اند. درنهایت، دستاورد تحقیق این است که علامه براساس مبانی حکمت صدرایی، هدایت باطنی امام را تأثیر وجودی و تکوینی امام بر ملکوت انسان در کسب مبدأ معرفتی در انجام فعل اختیاری می داند؛ از این رو، هدایت امام، اختیار و اراده انسان را سلب نمی کند؛ بلکه فرآیند فعل اختیاری با استفاده از قوای نفسانی او به صورت کامل شکل می گیرد.
بررسی دیدگاه تفسیری مصطفی حسینی طباطبائی در شرک انگاری استغاثه با تأکید بر انکار ولایت تکوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۹
3 - 28
حوزههای تخصصی:
جریانهای وهّابی و تکفیری با ردّ ولایت تکوینی برای اولیای الهی به شرک انگاری استغاثه به ایشان می پردازند. مصطفی حسینی طباطبائی از عناصر جریان سلفی گرای قرآنیان در تفسیر بیان معانی در کلام ربانی خود ، تصرف پیامبران و ائمه(ع) در طبیعت و خلقت را ردّ نموده و در توجیه معجزات و کرامات اولیای الهی که در قرآن ذکر شده، با تمسک به آیات جبرگونه، فاعل این امور را فقط خدا دانسته و هرگونه تصرّف در امور ماورای مادّی و ولایت در تکوین اولیای الهی را در طول اراده ی الهی منکر شده و با همسان سازی اعتقاد برخی به تصرف اولیای الهی در جهان با آیات مربوط به اعتقاد مشرکان نسبت به بت ها، ولایت تکوینی برای غیرخدا را ردّ نموده است. در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی اثبات خواهد شد آیات و روایات متعددی بر تصرف اولیای الهی به اذن الهی تأکید نموده و فاعل بالتبع و غیر مستقل این افعال را به ایشان منتسب نموده و اولیای الهی درخواست و استعانت مردم در این زمینه را ردّ ننموده اند، لیکن اجابت این امور را به اذن الهی یادآوری نموده اند. همچنین تفاوت نگاه شیعیان به اولیای الهی با نگاه مشرکان به بت ها، توجه غیر استقلالی شیعیان به ایشان است.
بازخوانی انتقادی ماهیت فلسفه اسلامی از دیدگاه علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۲
95 - 117
حوزههای تخصصی:
علامه طباطبایی فلسفه را به الهی و غیرالهی و فلسفه الهی را به فلسفه اسلام و غیر آن تقسیم می کند. از دیدگاه ایشان الهی بودن فلسفه به اثبات وجود خداوند است، ولی فصل ممیز فلسفه الهی اسلام از غیر آن، به مفهومی است که از خداوند اثبات می شود. به اعتقاد ایشان اگر فلسفه الهی به اثبات توحیدِ اطلاقی برسد و بپذیرد که وجود خداوند که صرف است و هیچ حدی آن را محدود نمی کند و حتی از قید اطلاق هم مبراست، فلسفه الهی مربوط اسلام خواهد بود و در غیر این صورت، چنین نیست. اما آیت الله جوادی آملی، اسلامی بودن علوم، از جمله فلسفه را به معنای عام آن می داند. اسلام به معنای عام یعنی حق جویی و حق پذیری. بنابراین، به اعتبار فیلسوف یا کتابِ فلسفی نمی توان به اسلامی بودن یک فلسفه فتوا داد، بلکه باید هر مسئله فلسفی یا علمی، جداگانه بررسی شود تا اگر حق و مطابق با واقع باشد، اسلامی شمرده شود وگرنه خیر. مسئله اصلی این پژوهش تعیین مصداق برای فلسفه اسلامی از میان فلسفه های شناخته شده موجود است. این پژوهش که در جمع آوری مطالب به شیوه اسنادی و در پردازش به شیوه تحلیلی و منطقی نگارش یافته است، به لوازم این دو دیدگاه و بررسی آنها می پردازد.
مبانی انسان شناختی حکومت دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هنگام سخن گفتن از مبنای یک پدیده، مراد و منظور آن بنیان ها و پایه هایی است که آن رخداد بر آن استوار گردیده و به اقتضای آن بنیان شکل خاصی یافته است. حکومت به طور عام و حکومت دینی نیز پدیده ای است که بر یک دسته بنیان ساخته شده و به اقتضای آن مبناها، شکل و صورت خاصی به خود گرفته است. برای ساخته شدن یک حکومت و نوع خاصی از آن که حکومت دینی است، بنیان های متعددی مورد نیاز است. دسته ای از این بنیان ها، بنیان های نظری بوده که اشاره به باورهای اصیل و اساسی مردمان دارند و در ذیل مهم ترین آنها بنیان های هستی شناختی، معرفت شناختی، الهیاتی، ارزش شناختی و انسان شناختی واقع شده اند. بنابراین، مبانی انسان شناختی حکومت و حکومت دینی، آن دسته از باورهای اصیل و اساسی هستند که در حوزه شناخت انسان قرار گرفته و باورهای حکومت دینی راجع به انسان را شکل داده اند. در این نوشتار، با مراجعه به منابع دارای حجیت در دین، به مهم ترین پایه های انسان شناختی حکومت دینی رسیده ایم و تلاش کرده ایم در یک نظم منطقی آنها را عرضه داریم.
تعالی تفکر سینوی: گذار ابن سینا از مادّیت به تجرد قوه خیال و ادراکات خیالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۹
37 - 57
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم درحوزه نفس شناسی ابن سینا مجرد یا مادّی بودن قوه خیال است. نظر غالب در عبارات شیخ الرئیس، مادّی بودن آن هاست، ولی در برخی مواضع، وی عباراتی دارد که حاکی از تردید او در مادّیت خیال یا مستلزم تجرد خیال است؛ ازاین رو، می توان مواضع شیخ در این بحث را بر سه نوع تقسیم کرد: نخست، مواضع دالّ بر باورداشتن او به مادّیت قوه خیال، مانند النفس من کتاب الشفا که در آن، وی بر مادّیت قوه خیال تصریح و اقامه دلیل می کند؛ دوم، مواضعی همچون المباحثات که در آن ها بوعلی با شک وتردید، مسئله مادّیت خیال و ادراکات خیالی را مطرح می کند؛ سوم، مواضعی همچون نمط پایانی الإشارات و التنبیهات که در آن، ابن سینا به تجرد خیال و ادراکات خیالی اذعان می کند. در این مقاله با درنظرداشتن مبنای «تعالی در تفکر سینوی»، ضمن تبیین سه رویکرد یادشده در آثار این فیلسوف، موضع اقبال وی به تجرد خیال تقویت می شود و به این نتیجه می انجامد که با توجه به گذار او از حکمت مشاء به حکمت متعالیه، نظر نهایی وی تجرد قوه خیال خواهد بود؛ هرچند به دلایلی، بوعلی مجال تبیین نظر نهایی اش را نیافته است، این تفکر وی می تواند الهام بخش فیلسوفانی مانند ملاصدرا در تبیین تجرد قوه خیال باشد.
اصول چهارگانه ابتکاری صدرالمتالهین در الشواهد الربوبیه در رد نظریه متکلمان مبنی بر وجود تکامل روحانی صرف، در عالم برزخ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۷)
85 - 112
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به تحلیل چگونگی رد نظریه متکلمان مبنی بر وجود صرف تکامل روحانی و نه جسمانی انسان در عالم برزخ براساس اصول ابتکاری مبدع حکمت متعالیه صدر المتالهین شیرازی در کتاب الشواهد الربوبی ه به روش تحلیلی، توصیفی پرداخته است. در این نوشتار سعی شده ضمن بررسی مفهوم تکامل برزخی ابتدا عوالم نظام هستی تبیین گردد و سپس براساس آموزه های دینی مسلم بودن تحقق تکامل برزخی از دیدگاه قرآن و روایات ماثوره تاکید شود. در ادامه «کمال حقیقی نفس» که همانا سیر باطنی از «خود به خود» است مورد توجه قرار گرفته و بر این مبنا تعارض دو دیدگاه محققان یعنی متکلمان و حکمت متعالیه صدرایی در تعریف حقیقت انسان و مراتب حاکم بر آن تشریح شده و در نهایت در رد انحصار متکلمان در تکامل به «تکامل علمی و روحانی»، اصول چهارگانه هستی شناختی و معرفت شناختی ملاصدرا در امکان تکامل عملی و جسمانی برزخی که شامل «فاعلیت نفس ناطقه و کفایت ذاتی آن»،« جایگاه نفوس در دارا بودن بر لطیف ترین جوهریت و شدیدترین روحانیت»،« کمالات و سلطنت قوه خیال در عالم برزخ» و نیز«لطافت و نورانیت نفس ناطقه» است، با ابتنا به حکمت متعالیه وی، مورد بحث و مداقّه قرار گیرد.
مبانی فلسفی کیفردهی عادلانه و مختصات آن بر اساس عدالت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۷)
113 - 148
حوزههای تخصصی:
«کیفردهی» یک نهاد اجتماعی و یکی از موضوع های اساسی در حوزه سیاستگذاری کیفری است. با توجه به ماهیت نهادگرایانه کیفردهی و لزوم عادلانه بودن این نهادها، نهادهای اجتماعی عادلانه آن دسته از نهادهایی هستند که قواعد نظام بخش خود را به صورت برابر نسبت به سوژه ها ارائه می کنند. اما اعطای فرصت به سوژه های کم برخوردار می تواند به تحقق نظم تعادلی منجر شود. در نتیجه نهادهای اجتماعی عادلانه را می توان با دو وصف برابری و تعدیل توصیف کرد که این دو وصف، پایه های اصلی توصیف عادلانه نهادهای اجتماعی است. تبعیض در کیفردهی موجب ایذاء و محدودیت های ناروا نسبت به شهروندان می شود و پایه های مشروعیت نظام عدالت کیفری را متزلزل می کند. امروزه پرهیز از مصونیت کیفری یا بالعکس، کیفردهی تبعیض آمیز، به یکی از مهم ترین دغدغه های اجتماعی در حیطه سیاستگذاری کیفری و در نهایت رضایتمندی اجتماعی تبدیل شده است که می تواند قوی ترین توجیه در فلسفه کیفردهی باشد. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، ضمن تبیین ریشه های فلسفی توجیه کیفردهی، مختصاتی از سامانه کیفردهی عادلانه ترسیم می کند. ازجمله یافته های این پژوهش آن است که چنانچه نهاد کیفردهی در فرایند عادلانه حول دو محور برابری و تعدیل جریان یابد، می تواند به سامان دهی مجدد نظم اجتماعی مختل شده در اثر بزهکاری منجر شود. این فرایند با اصولی مانند نفی جبرگرایی، لزوم حاکمیت قانون و اصل ضرورت در استفاده از ابزار کیفری تثبیت می شود. با توجه به ابتنای این مختصات بر محور نظریه عدالت اجتماعی (عامل مشروعیت زای کیفر)، صرفاً به مختصات مذکور توجه می شود.
بررسی انتقادی راهکار کریستوفر فرانکلین در حلّ صورت بندی های مبتنی بر اطمینان و عقب گرد از «معضل بخت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
333 - 349
حوزههای تخصصی:
مسئله اساسی این پژوهش، بررسی راه حلِّ کریستوفر فرانکلین در برابر صورت بندی های مبتنی بر اطمینان و عقب گرد از معضل بخت و هدف از آن، نقد راه حلِّ مذکور و نشان دادنِ ناکارآمدیِ پاسخ فرانکلین به روش توصیفی_تحلیلی است. بر اساسِ معضلِ بخت، نفیِ تعیّن گروی در پیدایشِ یک کنشْ به بخت می انجامد و لازمه آن، نفیِ اراده آزاد است. فرانکلین که از حامیان اختیارگرویِ علّیتِ مبتنی بر رویداد است، از این معضلْ چهار صورت بندی ارائه می دهد. نفیِ تعیّن گروی در صورت بندی ِ مبتنی بر اطمینان، منجر به عدمِ اطمینان از پیدایشِ یک کنش و بر اساسِ صورت بندیِ مبتنی بر عقب گرد، منجر به عدمِ پیش بینیِ وقوعِ یک کنشْ در صورت عقب گرد به لحظه وقوعِ آن می شود. پاسخِ فرانکلین مبتنی بر تشخیصِ محلِّ قرارگیریِ مناسبِ ناتعیّن گرویْ در فرایندِ منجر به کنش آزاد است. وی پس از نقدِ «تقریرِ کنشِ غیرپایه محورِ» رابرت کِین، به تقریرِ دیدگاهِ خویش به نامِ «تقریرِ کنشِ پایه محور» می پردازد. از نظرِ وی با قراردادن ناتعیّن گروی در لحظه وقوعِ کنش پایه، دو صورت بندیِ مذکور از معضل بخت قابلِ حل است. طبق این تقریر، دلایل کنشگر، از جمله باورها، امیال و عواطفِ او به نحو ناتعیّن گروانه سببِ کنش آزادِ کنشگر می شوند و ناتعیّن گروی در مرتبه علّیتِ دلایلْ نسبت به کنش پایه بروز می کند. در این پژوهش آشکار می شود راه حلِّ فرانکلین در حلِّ معضل بخت راهگشا نیست. علّیتِ ناتعیّن گروانه دلایل کنشگر نسبت به کنش آزاد، که هسته مرکزی دیدگاه فرانکلین محسوب می شود، دقیقاً همان نقطه ای است که منجر به تصادفی بودن کنش آزاد می گردد و در نتیجه، معضل بخت همچنان به قوّتِ خود باقی می ماند.
تأملی بر نظریه اصالتین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع اصلی پژوهش حاضر، بررسی و نقد «نظریه اصالتین» است. این موضوع بنیادی بوده و کمتر به آن پرداخته شده است. بنابر نظر مشهور فلاسفه، اصالت به معنای عینیّت و خارجیت داشتن، منشأ آثار بودن و متن واقعیت تشکیل دادن است؛ بنابراین، کسانی که مدعی اند وجود و ماهیت، مصداق و حقیقتی خارجی دارند، قائل به اصالتین شده اند. مهجوربودن این نظریه سبب شده است برخی از مهم ترین طرفداران آن، با تطوّر و تغیّر نام اصالتین به نام هایی چون اصالت ماهیت یا اصالت وجود، «نظریه اصالتین» را مطرح کنند که در ضمن آن به حسب ارتباط مصادیق وجود و ماهیت، تفاسیر متفاوتی شده است. در این مقاله، سه تفسیر از اصالتین ارائه می شود. رجبعلی تبریزی در عین حال که وجود را امری خارجی دانسته است، آن را فرع بر ماهیت می داند. احمد احسائی قائل است که وجود و ماهیت به صورت ترکیبی انضمامی، وحدتی را در خارج به همراه دارد. غلامرضا فیاضی، وجود را متحقّق بالذّات و ماهیت را به تبع وجود (بغیره) در خارج موجود می داند و بین آن دو هیچ تغایر خارجی قائل نیست. پس از طرح این تفاسیر سه گانه، ادله قائلین به اصالتین بررسی و نقد می شود و در پایان نیز، مهم ترین نقدهای طرفداران اصالت وجود، تقریر و ارزیابی می شوند. موضوع اصلی پژوهش حاضر ، بررسی و نقد « نظریه اصالتین » است. این موضوع بنیادی بوده و کم تر به آن پرداخته شده است. بنابر نظر مشهور فلاسفه، اصالت به معنای عینیّت و خارجیت داشتن، منشأ آثاربودن و متن واقعیت تشکیل دادن است. بنابراین کسانی که مدعی اند وجود و ماهیت، مصداق و حقیقتی خارجی دارند، قائل به اصالتین شده اند. مهجور بودن این نظریه سبب شده است که برخی از مهم ترین طرفداران آن، با تطوّر و تغیّر نام اصالتین به نام هایی چون اصالت ماهیت یا اصالت وجود، «نظریه اصالتین» را مطرح نمایند که در ضمن آن به حسب ارتباط مصادیق وجود و ماهیت، تفاسیر متفاوتی شده است. در این مقاله ، سه تفسیر از اصالتین ارائه می شود؛ رجبعلی تبریزی در عین حال که وجود را امری خارجی دانسته، آن را فرع بر ماهیت می داند؛ احمد احسائی قائل است که وجود و ماهیت به صورت ترکیبی انضمامی، وحدتی را در خارج به همراه دارد؛ غلامرضا فیاضی، وجود را متحقّق بالذ ّ ات ، و ماهیت را به تبع وجود (بغیره) در خارج موجود می داند و بین آن دو هیچ تغایر خارجی قائل نیست. پس از طرح این تفاسیر سه گانه، ادله قائلین به اصالتین مورد بررسی و نقد قرار می گیرد و در پایان نیز، مهم ترین نقدهای طرفداران اصالت وجود، تقریر و ارزیابی می گردد.
روش شناسی مقام معظم رهبری در تقابل با انحرافات عقیدتی عصر غیبت با محوریت اندیشه جهاد تبیین
منبع:
جامعه مهدوی سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۸)
163 - 194
حوزههای تخصصی:
انحرافات عقیدتی، به معنی بازگشت از اعتقادات صحیح به سوی التقاط و کج اندیشی است که راهبری و مقابله با آن در عصر غیبت به واسطه دوری جامعه از امام، شکلی متفاوت به خود می گیرد. این نوشتار، با روش تحلیلی_توصیفی و با هدف روش شناسی مقام معظم رهبری در تقابل با انحرافات عقیدتی عصر غیبت شکل گرفته و محور کار خود را بر پایه اندیشه جهاد تبیین قرار داده است. مقام معظم رهبری به عنوان یکی از نخبگان عصر غیبت، جهاد تبیین را بهترین راه آگاه سازی جامعه نسبت به انحرافات و نیز موفق ترین طریق دفاع از دیدگاه حق در برابر انحرافات دشمنان می دانند. با توجه به تقسیم انواع مختلف انحرافات در سه بخش فردی، فتنه دشمنان خارجی و پرسش ها و شبهات داخلی؛ شیوه تبیین در هر نوع، متفاوت از دیگری خواهد بود. مخاطب اصلی جهاد تبیین، افراد ناآگاه، غیرمغرض و کسانی هستند که تصوری از اسلام و اندیشه های اسلامی ندارند؛ بااین حال، تبیین می تواند خنثی کننده حربه ها و مغالطات دشمنان نیز باشد. روش های تبیینی مورد تأیید مقام معظم رهبری، در روایت صادقانه حقایق، تبیین منطقی آرمان ها و اهدف و در بیان دستاوردهاست؛ ازاین رو نگهداشت جامعه از انحرافات عصر غیبت با تبیین اموری چون: مسئله امامت در ادبیات شیعه امامیه، اثبات تولد شخص مهدی، شناخت و مراجعه به منابع اصیل اسلامی، توجه به نشانه های قطعی ظهور، درک صحیح از معنای انتظار و سیستم نیابت عامه انجام می پذیرد.
وجودشناسی صفات الاهی از مدرسه بغداد تا مدرسه حله
منبع:
کلام اهل بیت سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
58 - 79
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث اختلاف برانگیز در بین متکلمان مسلمان، وجودشناسی صفات الاهی و به طور خاص، رابطه ذات و صفات الاهی است. امامیه و معتزله در مقابل اهل حدیث و اشاعره به دلیل باور به توحید صفاتی، صفات زائد بر ذات را انکار کردند. بیشتر معتزله به نظریه نیابت باور داشتند و ذات الاهی را نائب مناب صفات در تحقق احکام صفات می دانستند. عالمان امامیه در دوره نخست مدرسه کلامی حله( مانند حمصی رازی و محقق حلی) نیز با پیروی از روش شناسی معتزله متأخر به نقد نظریه احوال پرداخته، دیدگاه نیابت را پذیرفتند. متکلمان دوره دوم مدرسه حله مانند خواجه طوسی، ابن میثم بحرانی، علامه حلی و فاضل مقداد نه تنها همچنان منتقد نظریه احوال بودند، بلکه برخی از اصطلاحات و ادله فلسفی را در تبیین دیدگاه خود استفاده کردند. البته این استفاده گزینشی بود و متکلمان حله در موارد مهمی نیز سخنان ابن سینا را در این بحث نقد و رد کردند. عباراتی از برخی متکلمان موجود است که در ظاهر با نظریه عینیت فلسفی شباهت دارد. با این حال، بررسی دقیق تر نشان می دهد که نظریه رسمی متکلمان امامیه در دوره دوم مدرسه حله نیز همان نظریه نیابت است.