فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
ساختار نظام اداری در نظام سیاسی هر جامعه ای در مواجهه و بازدارندگی از فساد اداری نقش بسزایی دارد. این مقاله با رویکرد سیره حکومتی امیر مؤمنان(ع) و با هدف کشف و وصف چگونگی مواجهه آن حضرت با فساد سازمان یافته اداری با استفاده از روش مطالعات اسنادی و تحلیلی بهره گرفته شده است. موضوع فساد اقتصادی سازمان یافته از مسائل مهم و بحث برانگیز مکاتب اقتصادی است. امیرمؤمنان(ع) بعد از سیطره بر حکومت با دوگونه از مفاسد اقتصادی روبرو شدند؛ فساد اقتصادی «سازمان یافته و فساد اداری غیرسازمان یافته» که فساد اداری سازمان یافته به مراتب خطرناک تر، پیچیده، دشوار و همراه با تبعات سنگین بر جامعه اسلامی می باشد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که امیر مؤمنان(ع) با تغییر در ساختار نظام بیت المال و اصلاح شیوه تقسیم بیت المال و مواجهه با تضاد طبقاتی و فساد سیستماتیک توانست فساد سازمان یافته را از نظام سیاسی خود ریشه کن کند. نخستین اقدام آن حضرت ایجاد برنامه ای جامع در مواجهه با فساد اقتصادی، گونه شناسی فساد اقتصادی سپس ریشه کنی آن بوده است.
مقایسه تحلیلی بسترشناسانه و انگیزه شناختی مهدویت نگاری نعمانی و شیخ طوسی در کتاب الغیبه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
203 - 224
حوزههای تخصصی:
جناب نعمانی و شیخ طوسی از مهدویت نگاران متقدم شیعی، هردو، اثری به نام الغیبه از خود به جای گذاشته اند. با هدف آشنایی روش مند با منابع در زمینه مهدویت و تسهیل در امر مهدویت پژوهی، به روش توصیفی _ تحلیلی، این دو کتاب ایشان، با محوریت دو عامل زمان و انگیزه، بررسی ساختارشناسانه، محتواشناختی و روش شناختی گردید؛ تا ضمن به دست آوردن افتراقات و اشتراکات، نوع نگاه ایشان در پردازش به آموزه های مهدویتی تبیین گردد. در این مقایسه، برخی نقطه تفاوت های دو کتاب از حیث میزان و نوع پرداختن به مواردی مانند مسئله ولادت، ردّ فرقه های مدعی مهدویت و... مورد تحلیل قرار گرفت. بررسی انجام شده به دست داد که نعمانی به شیوه نقلی و با بیان خطابی و احساسی؛ و شیخ طوسی با روش عقلی _ نقلی آموزه های مهدویتی را طرح کرده اند. اما عواملی چون بستر زمان و اقتضائات آن، نیازها و ضروریات وقت، انگیزه و رویکرد نقلی و دغدغه ایمانی نعمانی و رویکرد عقلی و دغدغه کلامی طوسی در میزان، گزینش، پردازش و نحوه ورود ایشان به این آموزه ها تأثیر داشته است.
کاربست الگوی نشانه شناختی ریفاتر در خوانش شعر «غریب الغرباء» از معروف عبدالمجید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
97 - 116
حوزههای تخصصی:
علم نشانه شناسی عنوان کلی است که علوم بسیاری را در برمی گیرد. این علم نخستین بار توسط فردینان دو سوسور مطرح شد. خاستگاه اولیه نشانه شناسی، زبان شناسی است. نظریه نشانه شناسی ریفاتر، نظریه ای است که شعر را در دو سطح خوانش اکتشافی و خوانش پس کنشانه تحلیل می کند. خوانش اکتشافی با تکیه بر خوانش زبانی معنای ظاهری متن را معلوم می سازد و رویکرد خطی دارد؛ اما خوانش پس کنشانه با کمک توانش زبانی معنای ضمنی متن را آشکار می کند و بدون رعایت ترتیب بررسی و تحلیل می شود. این نظریه در حوزه ساختارگرایی قرار می گیرد؛ بنابراین به ساختار شعر اهمیت بسیاری می دهد. انباشت، منظومه توصیفی، هیپوگرام و ماتریس ساختاری همگی مواردی هستند که در تحلیل شعر به خوانشگر کمک می کند تا در نهایت خاستگاه شعر یعنی مفهوم اصلی آن به دست آید. این نظریه از نظریه های خواننده محور سده بیستم اروپاست که در تحلیل متون منظوم معاصر بسیار تاثیرگذار است. از این رو، در این مقاله، نخست مولفه های نظریه ریفاتر تبیین و سپس با توجه به آن ها قصیده «غریب الغرباء» از معروف عبدالمجید، تحلیل و بررسی شده است. گفتنی است که این شاعر معاصر مصری نخست اهل سنت و پیرو مذهب شافعی بود و بعدها به مکتب تشیّع گرایش پیدا کرد و از محبان خاندان عصمت و طهارت گردید. وی با اعتقاد قلبی و مطالعات گسترده ای که پیرامون اصول عقاید شیعه داشت، آن را برگزید. او می گفت از آن پس بر اثر تلاش و مجاهدت به دین و عقیده کاملی دست یافته است. لذا می تواند در زندگی از قلبی آرام و خاطری آسوده بهره مند گردد. از یافته های پژوهش برمی آید که به برکت تشرف معروف عبدالحمید به ساحت قدسی امام رضا (ع) و به یُمن وجود پربرکت این امام رئوف بود که مسیر توبه، امید و رستگاری برای او فراهم گردید. در نتیجه شاعر در این سروده به تبیین فرهنگ رضوی پرداخته و از جود، بخشش، کرم و سخاوت این امام همام پرده برداشته است.
اثبات پذیری اتحاد عاقل و معقول با صدق مشتق بر مبدأ و بازکاوی ایرادها(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های عقلی نوین سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
97 - 110
حوزههای تخصصی:
حکیم سبزواری با احاطه خاص خود بر مبانی و مواضع اصیل حکمت متعالیه چندین برهان مبتکرانه بر اتحاد عقل و عاقل و معقول اقامه نموده است که برهان صدق مشتق بر مبدأ از جمله آنها می باشد. این برهان که ماده و محتوای آن برگرفته از عناصر وثیق حکمت صدرایی است، در دلالت بر مقصود، تام می باشد و استحکام خود را نیز از مبانی و رهیافت های صدرایی در مواضع هستی شناسانه و معرفت نفس به دست آورده است. در واقع، برهان یادشده استنتاجی از استلزامات عناصر متقن و مستدل در حکمت متعالیه است. از مهم ترین اصول بنیادی این برهان، توجه به سیر تکاملی و تحولی نفس از مبدأ جسمانیت تا مقصد عقلیت و اتحاد با معقولات و وصول به تجرد و روحانیت است. همچنین اعتباری بودن تفاوت مبدأ و مشتق به نوبه خود، نقشی بزرگ در توجیه این برهان برعهده دارد و روایی آن را تسهیل نموده است. عدم توجه به این نکات، برخی را به توهم خدشه بر این برهان کشانده است که در نتیجه، برای تمامیت و بازسازی آن به راه های انحرافی همانند استفاده از قیاس مساوات توسل جسته اند که به معنای نابودی این برهان خواهد بود. توجه به کاربست منطق استوار حکیم سبزواری در تقریر این برهان، کافی است تا این گونه پیرایه های زائد را دفع کند و راه برهان را به سوی اثبات نتیجه یعنی اثبات اتحاد عاقل و معقول بگشاید.
بررسی تحلیلی علم الهی به مخلوقات از دیدگاه سهروردی و آکویناس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
27 - 52
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر بر آن است تا دیدگاه سهروردی به عنوان نماینده سنت افلاطونی و آکویناس به عنوان نماینده سنت ارسطویی را در باب علم الهی به مخلوقات مورد بررسی و تحلیل قرار داده و نقاط اشتراک و افتراق آن ها را بیان کند؛ یافته های پژوهش چنین است که در مورد ارتباط صفات الهی با ذات، سهروردی و آکویناس معتقد به عینیت هستند. در مورد علم الهی به مخلوقات هر دو فیلسوف علم خدای متعال را اثبات می کنند، اما سهروردی به علم الهی نسبت به ماسوی در پیش از خلقت اشاره ای نمی کند و آکویناس نیز تفاوتی میان قبل از خلقت و بعد از خلقت مخلوقات قائل نیست. سهروردی در مورد علم خدای متعال به شرور بحث قابل ذکری ندارد، بلکه بیشتر در مورد جایگاه شر در نظام هستی و ارتباط آن با خیر بودن نظام بحث می کند، لیکن آکویناس بیشتر در مورد چگونگی علم الهی به شرور بحث می کند و معتقد است که خدای متعال به شرور به تبع نظام هستی علم دارد. درباره علم الهی به متغیرات نیز هیچ کدام از دو فیلسوف قائل به تغییر در ذات الهی نمی شوند.
تحلیل و نقد فقه الحدیثی حدیث موسوم به«ما اشکل» مورد استناد جریان احمد اسماعیل بصری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۷
69 - 94
حوزههای تخصصی:
مُتِمَهْدیان افرادی هستند که به دروغ خود را به جای امام دوازدهم در بین عموم جامعه معرفی می کنند. احمد اسماعیل بصری از جمله مُتِمَهْدیانی است که در سال های اخیر گام در این عرصه گذاشته و با دادن وعده هایی به مردم تمام تلاش خود را در انحراف آنها از مذهب تشیع به کار بسته است. احمد اسماعیل بصری و انصارش با استفاده از روایات معصومان؟عهم؟ در راستای اهداف خود سعی بر این داشته اند که برای خود وجهه قابل قبولی درست کنند. پژوهش حاضر به دلیل اهمیت موضوع مهدویت و شناسایی مدعیان این عرصه سعی دارد تا به بررسی یکی از روایات مورد استناد آنها موسوم به «مااشکل» بپردازد. آنها با توجه به این حدیث ادعا دارند که منظور از عهدنبی الله، سلاح و پرچم به ترتیب وصیت، علم و دعوت به حاکمیت الله می باشد. تحقیق حاضر به روش کتابخانه ای و ساختار و محتوای توصیفی _ تحلیلی با بهره گیری از قواعد فقه الحدیث به بررسی روایت«مااشکل» پرداخته است و مشخص گردید مواردی همچون تقطیع نادرست حدیث، تأویل های نادرست، عدم تشکیل خانواده حدیث، فهم نادرست از تعابیر روایت، عدم توجه به سیاق روایت و عدم توجه به منابع دیگر روایت از جمله مهم ترین ایرادات فقه الحدیثی روایت مذکور است. هم چنین با بررسی رجالی مشخص گردید حدیث تفسیر عیاشی معلق، حدیث کتاب الغیبه دارای دو طریق صحیح و سه طریق ضعیف می باشد.
حیات تاریخی حکمت متعالیه پس از ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نکات مهم درحیات تاریخی حکمت صدرایی آن است که به لحاظ تاریخی مدت زمان بسیاری به طول انجامید تا این حکمت در حوزه های علمی جایگاه خود را بازیابد و مورد قبول قرار گیرد. مسئله ای که ریشه در ماهیت این مکتب و تعارضات و فضای اجتماعی-تاریخی آن دارد و بررسی آن می تواند ضمن روشن شدن وجوه تاریک و ناشناخته حکمت صدرایی، تفاوت ها و تقابلات آن را با سایر مکاتب بازنماید. بر این اساس در این مقاله با روشی تاریخی تحلیلی با بررسی حیات تاریخی حکمت متعالیه پس از ملاصدرا تلاش می گردد به این سوال اصلی پاسخ داده شود که چرا حکمت متعالیه پس ملاصدرا با وفقه بسیار در فلسفه اسلامی رواج یافت و موانع این وقفه تاریخی چیست. به طور کلی حیات تاریخی حکمت متعالیه با فراز و فرودهایی همراه بوده است به طوری که این مکتب در آغاز به دلایلی چندان رواج و رشدی نداشت، ولی پس از آن با توجه به ماهیت تلفیقی و ترکیبی خود توانست نظریات معارض زمانه را از وضعیت تقابل خارج نماید و به صورت گسترده رشد یابد. در این بستر مهم ترین علل عدم رواج و وقفه تاریخی آن ریشه در نفوذ فلسفه سنتی و تسلط اندیشه اخباری گری و حدیث گرایی و تقابل و تعرضات حکمت متعالیه با مکتب فلسفی حکیم تبریزی دارد.
اصل دلیل کافی ضعیف، تلاش نا فرجام گیل و پراس
منبع:
کلام و ادیان سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹)
53 - 90
حوزههای تخصصی:
براهین کیهان شناختی با تمرکز بر جهان مادی، به دنبال اثبات موجودی هستند که وجود جهان را به آن نسبت دهند. «برهان مبتنی بر امکان» یکی از این براهین است که از اصل علیت به عنوان یک اصل بدیهی استفاده می کند. در قرن 17، لایبنیتس اصل دلیل کافی را به جای علیت معرفی کرد که بیان می کند هر پدیده ای ضرورتاً دلیلی دارد. گیل و پراس نسخه ضعیف تری از این اصل ارائه کردند که وجه امکان را جایگزین وجه ضرورت می کند. این برهان جدید، حقیقتی ممکن را که بازگوکننده وجودی ضروری است، نتیجه می گیرد. با این حال، این برهان اطلاعات زیادی درباره خصوصیات آن موجود ضروری نمی دهد. گیل و پراس برهان خود را با استفاده از مفهوم «جهان های محتمل» و سیستم منطقی S5 تبیین می کنند. انتقادهای زیادی به این برهان وارد شده که بیشتر به لوازم ناپذیرفتنی آن اشاره دارند. گیل و پراس نیز به این انتقادات پاسخ داده اند. به نظر می رسد که هر دو طرف بیشتر به لوازم سخن خود توجه دارند تا به براهین مخالفین. در نهایت، گیل و پراس با برهانی نادرست به نتیجه ای رسیده اند که می توان از آن دفاع منطقی کرد و تصویری شهودی از آن ارائه داد؛ یعنی حقیقتی ممکن که گزارشگر یک موجود ضروری مختار است، مانند فعل خداوند در خلقت که دلیل وجود جهان است.
بررسی انتقادی یک نقد در باره نظام تابع ارزشی منطق پایه گزاره ها؛ آیا راه های اثبات اصول EFQ وEQT مسدود می شود؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۶)
167 - 200
حوزههای تخصصی:
در منطق کلاسیک، استدلال درست است اگر و تنها اگر نتیجه به کمک قاعده های استنتاج از مقدمه ها به دست آید. بر اساس این تعریف، استدلال های P ∧ ∼ P ⊢ Q و Q ⊢ P ∨ ∼ P درست به شمار می آیند. اما شهود طبیعی درستی این دو استدلال را تأیید نمی کند. نویسنده، در نظریه منطق پایه دو بخشی گزاره ها در کتاب «طرحی نو از اصول و مبانی منطق»، با افزودن دو شرط جدید، تعریفی جدید از درستی استدلال ارائه کرده و بر پایه این تعریف، راه های اثبات این دو استدلال را مسدود کرده است. این تعریف مستلزم برخی تجدید نظرها در برخی قاعده های استنتاج و برخی استدلال ها در منطق کلاسیک است و به تأسیس نظریه نظام تابع ارزشی انجامیده است. اسدالله فلاحی در مقاله ای که با عنوان «نظام تابع ارزشی حاج حسینی» در شماره بهار ۱۴۰۲ نشریه علمی آینه معرفت منتشر شده است، بی آنکه موضع خود را در قبال استدلال های فوق مشخص نماید، با طرح انتقادات پراکنده، این نظریه را نقد کرده است. در این میان، تنها یک نقد اصل نظریه را هدف گرفته که به تفصیل به آن پاسخ خواهم داد. دو نقد مستلزم اصلاح خطای سهوی یا رفع ابهام از متن کتاب است. سایر نقدها ناشی از عدول از برخی الزامات نقد، فهم ناصواب از متن کتاب، نادیده گرفتن وجوه معتبر دیگر، غفلت از برخی توضیحات نویسنده با تکیه بر پیش فرض های ناقد به جای تکیه بر پیش فرض های نویسنده است.
بررسی مفهوم «تسلسل» در فرایند نظریه خلقت لارنس کراوس و نقد آن بر مبنای اندیشه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کراوس معتقد به خلق هوشمندانه و خودبه خودی جهان از عدم است و آغاز جهان را از یک انفجار بزرگ می داند که دائم در حال گسترش است؛ یعنی بی انتهایی زمانی و مکانی. در نتیجه، تسلسل در نزد وی امکان پذیر است. بنابراین وی بر ادعای الهی دانان که علت اول را به وسیله قاعده «تسلسل» اثبات می کنند، ایراد می گیرد و می گوید اگر یک موجود فراطبیعی که خارج از نظام طبیعت است را در نظر بگیریم منجر به این می شود که یکی را باید مقدم و دیگری را مؤخر قرار دهیم؛ زیرا سلسله علل باید جایی ختم شود. بنابراین، وی معتقد به تسلسل این جهانی و درون طبیعت است. پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیل محتوا، اندیشه کراوس را بر مبنای اندیشه علامه به نقد می کشد. علامه معتقد است کل این جهان مانند بدن انسان با کلیه اعضایش یک واحد شخصی است و از سلسله علت ها و معلول ها تشکیل شده که بر روی هم علتی می خواهد. وی با تلفیقی از دو برهان حدوث، وجوب و امکان برهان متمایزی را تقریر کرده است و ادعا می کند جهان با توجه به حرکت جوهری ذاتی، دائما در حال حدوث است و چون مجموعاً یک وجود خارجی است، به عنوان یک واحد حادث، نیازمند به علت است؛ در صورتی که کسی حرکت جوهری جهان را منکر شود، امکان ذاتی آن انکارناپذیر است؛ زیرا جهان دارای ماهیت است و لازمه ماهیت، امکان ذاتی است. بنابراین، هر ممکنی نیازمند به علت است. در نتیجه، این جهان نیاز به علت اول است که از طریق قاعده تسلسل اثبات می شود.
مهدویت در اندیشه مقام معظم رهبری (مدظله العالی)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۶
7 - 26
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق تحلیل بیانات و اندیشه های مقام معظم رهبری (مدظله العالی) به عنوان رهبر و الگوی جامعه اسلامی و متفکر جهان اسلام درزمینهٔ ظهور و مهدویت است. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی به روش داده بنیاد که از نوع پژوهش های استقرایی و اکتشافی است. ابزار جمع آوری داده ها، بیانات معظم له به تعداد 73 سخنرانی است که جمعاً به تعداد 175 زیر مقوله مرتبط با موضوع، استخراج و ثبت شده اند. این زیر مقوله ها در جلسات کانونی با تعداد 12 نفر از خبرگان و صاحب نظران مطرح و درنهایت تعداد 148 زیر مقوله استخراجی در قالب تعداد 10 مقوله و تعداد 6 مضمون دسته بندی گردید. نتایج نشان داد که تشکیل حکومت مردمی ایران؛ آماده کردن زمینه های ظهور به عنوان عوامل زمینه ای؛ رابطه عاطفی، اهمیت و ارزش مسئله انتظار، الزامات انتظار حقیقی و الگوسازی موفق به عنوان عوامل علّی؛ اهداف و تبلیغات استعماری و استکباری به عنوان عوامل مداخله ای؛ گفتمان سازی مهدوی به عنوان راهبرد و درنهایت رسیدن به تعالی فردی و تعالی اجتماعی در زمان ظهور امام زمان (عج) به عنوان پیامدهای آن است. توجه به همه عوامل ازجمله برنامه ریزی برای اجرایی نمودن راهبردهای استخراجی می تواند جهان اسلام را به سمت ظهور و تحقق عدالت جهانی سوق دهد.
ولوج روح در کالبد جنین از منظر امامیه و آیین کاتولیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار، مسئله ولوج روح در کالبد جنین را به روش توصیفی مقایسه ای از دیدگاه امامیه و کاتولیک به تحلیل پرداخته و به این نتیجه رسیده است که کاتولیک نفخ روح را مقارن با لقاح می داند. این دیدگاه از قرن هفدهم به بعد ظهور یافت؛ چه اینکه در قرن های قبل از آن، عالمان مسیحی میان جنین شکل گرفته و جنین شکل نگرفته تمایز قائل بودند. آنان بر این باور بودند که جنین زمانی شکل گرفته است که از نظر جسمی و فیزیکی کامل شده و آماده تعلق روح و پذیرش باشد. عالمان امامیه برای رشد و تکامل جنین مراحل مختلفی را برشمرده اند و معتقدند که دمیده شدن روح در مرحله کامل شدن اعضا و جوارح است؛ ولی برای آن، وقت معینی را ذکر نمی کنند. طبق برداشت از احادیث مأثور از اهل بیت، نفخ روح در جنین پس از کامل شدن چهارماهگی اتفاق می افتد. این نظریه با نتایج تحقیقات علمی نیز مطابقت دارد.
بازشناسی و تحلیل پیش انگاره های کلامی علم فقه (با محوریت موضوع، غایت و منابع علم فقه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ شماره ۳۰۵
31-39
حوزههای تخصصی:
ارتباط علوم ازجمله ارتباط علم فقه با علم کلام اجتناب ناپذیراست. رابطه بین علوم در این تحقیق مشتمل است بر ارتباط علم فقه، ازجمله موضوع غایت و منابع آن با علم کلام؛ که پژوهش در این عرصه حائز اهمیت است. با این وصف، تبیین رابطه علم فقه با علم کلام، جهت معرفت افزایی نسبت به جایگاه علم فقه و رفع شبهه احتمالی، لازم و ضروری است. ازاین رو این پرسش مطرح می گردد که پیش انگاره های کلامی علم فقه کدامند؟ فرض بر این است که مسجّل شدن اصل تکلیف و اختیار انسان در عرصه موضوع علم فقه، باور به معاد و ملحقات آن در عرصه غایت علم فقه و خطاناپذیری وحی، عصمت پیامبر(ص) و امامان(ع) در منابع علم فقه، به عنوان پیش انگاره های کلامی علم فقه تلقی می شوند. تحقیق پیش رو توانسته با ابزار کتابخانه ای و روش برهان سبر و تقسیم، ابتدا برخی پیش انگاره های کلامی در علم فقه را مورد سنجش قرار دهد و آنگاه از میان آنها پیش انگاره هایی از عناوین علم فقه، مانند موضوع، غایت و منابع آن علم را به عنوان نظریه برگزیند و مورد ارزیابی قرار دهد و به این نتیجه رضایت داده است که مسائلی همچون تکلیف، مکلِف، حسن تکلیف و اختیار انسان از پیش انگاره های موضوع؛ معاد و ملحقاتش از پیش انگاره های غایت؛ وحی شناسی، راهنماشناسی و مانند آن در منابع علم فقه از پیش انگاره های کلامی علم فقه محسوب می شوند.
واکاوی شاخصه های مسئله جمعیت از دیدگاه علامه مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ مرداد ۱۴۰۲ شماره ۳۰۸
19-30
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر واکاوی شاخصه های مسئله جمعیت از دیدگاه علامه مصباح یزدی، ازجمله ماهیت مسئله جمعیت و ارتباط آن با سایر علوم، دیدگاه اسلام راجع به تکثیر جمعیت، عوامل مؤثر در پدیدآیی مشکل جمعیت در ایران، شیوه و راهبرد برون رفت از این مشکل است، که با روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا به آن پرداخته شده است. نتیجه آنکه از دیدگاه علامه مصباح یزدی 1. مسئله جمعیت ماهیتی میان رشته ای دارد و با علوم جمعیت شناسی، جامعه شناسی، اقتصاد و فقه مرتبط است؛ 2. مطلوبیت تکثیر نسل منطبق بر فلسفه آفرینش و یک اصل موضوع کلامی و با توجه به روایات، نزدیک به بدیهی است؛ 3. عوامل مؤثر در پدیدآیی مشکل جمعیت شامل توطئه دشمنان خارجی، خطای روحانیان، خطای دولت مردان، عقب ماندگی های علمی و رواج فرهنگ راحت طلبی جهانی است؛ 4. تعیین روش در آغاز، بررسی جنبه های مختلف موضوع و توجه به نقش عوامل متعدد و جمع بندی و اولویت بندی مشکلات ضروری است؛ 5. راهبرد حل مسئله جمعیت، برنامه ریزی در جهت تقویت پایه های علوم مرتبط با مسئله جمعیت به ویژه جمعیت شناسی، جامعه شناسی جمعیت، اقتصاد جمعیت و فقه جمعیت؛ برملاساختن توطئه های دشمن، نقد روشنگرانه جنگ فمینیسم علیه خانواده و نیز برنامه های تقویت دینداری به ویژه تقویت اعتقاد به ارزش های خانوادگی در زمینه فرزندآوری و فرزندپروری، از مجموعه دیدگاه های علامه مصباح یزدی نتیجه گیری می شود. نقش حوزه های علمیه در انجام فعالیت های فرهنگی، پژوهشی و آموزشی، معرفی نتایج و ارائه تحلیل های درست، برجسته است.
جایگاه آگاهی در نظریات جامعه شناختی با تأکید بر دو رویکرد کل گرایی و تفسیرگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ مرداد ۱۴۰۲ شماره ۳۰۸
63-72
حوزههای تخصصی:
مسئله آگاهی انسان، زمانی به کانون بحث در نظریات جامعه شناختی تبدیل شد که نظریات کل گرایانه ای همچون آگوست کنت، دورکیم، کارکردگرایان و... این عنصر را در مطالعه جامعه نادیده گرفته و سبب شکل گیری رویکرد تفسیرگرایی و تأکید آن بر اهمیت آگاهی در مطالعه جامعه شناختی شدند. دو رویکرد کل گرایی و تفسیرگرایی با تقابل با هم، اکثر نظریات جامعه شناختی را دربرمی گیرند و پژوهش حاضر با روش تحلیلی و با هدف شناسایی کاستی های دو رویکرد در تحلیل آگاهی، به بررسی جایگاه این مسئله در نظریات برخاسته از این دو رویکرد می پردازد؛ و درنهایت، نگاهی انتقادی از منظر فلسفه اسلامی دارد. نظریات کل گرا با رویکرد طبیعت گرایی، آگاهی را از تحلیل جامعه شناختی کنار نهاده و به دنبال عوامل زیربنایی شکل دهنده آگاهی هستند. تفسیرگرایان نیز که از آگاهی آغاز و بر عاملیت ذهن و فهم کنشگر تأکید دارند؛ سرانجام قائل به سلطه جامعه بر آگاهی و حرکت به سمت نوعی ایده آلیسم می گردند. فلسفه اسلامی با مباحثی چون اتحاد علم و عالم و معلوم، تجرد ادراک و حرکت جوهری نفس، بدون آنکه دچار ایده آلیسم شود، به تحلیل آگاهی و جایگاه کانونی آن در نظریه اجتماعی می پردازد؛ به گونه ای که ماهیت و هستی جامعه و نظریه پردازی اجتماعی، منوط به تحلیل این عنصر بنیادی است.
مواجهه با مسئله «علیّت ذهنی» از منظر صدرالمتألهین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های عقلی نوین سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
111 - 132
حوزههای تخصصی:
مسئله علیّت ذهنی در پی تبیین چگونگی کنش و واکنش ذهن و بدن نسبت به یکدیگر است. هر نظریه کارآمد در فلسفه ذهن، باید ظرفیت پاسخ گویی به مسئله علیّت ذهنی را دارا باشد. ضعف دوگانه انگاری در ارائه تبیین صحیح برای این مسئله، موجب شد فیزیکالیست ها ذهن مجرّد را کنار نهند و از این طریق در پی حل این مشکل برآیند. با این حال، فیلسوفان ذهن نیز همچون دوگانه انگاران نتوانسته اند پاسخی مناسب به این مسئله بدهند. ملاصدرا مشکل هر دو طیف را عدم نگاه جامع به نفس می داند و خود با ترسیم درست تمام حقیقت نفس و چگونگی ظهور آن از بدن، به مشکلات تعیّن مضاعف، شبه پدیدارگرایی، مسئله طرد، مشکل لزوم تماس، مشکل جفت شدن و استدلال علیّت رو به پایین پاسخی درخور ارائه می دهد.
مقایسه «نامیرایی» از نظر یاسپرس و «فنا ناپذیری» از نظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم مرگ الهام بخش تأملات فلسفی متعددی درباره وجود انسان است که در نوع نگرش و نحوه ی زندگی انسان تأثیرگذار است. ملاصدرا و یاسپرس به عنوان دو فیلسوف اصالت وجودی، به مساله مرگ و ابعاد آن توجه داشته اند. از مقایسه آرای این دو فیلسوف که با رویکرد تطبیقی و تحلیلی صورت گرفته است، این نتایج حاصل می شود که یاسپرس فارغ از نگاه دینی و عرفانی، مواجهه انسان با مساله مرگ را به عنوان یک موقعیت مرزی، از موثرین عوامل شکل گیری هویت و یافتن خود اصیل انسانی می داند. وی با تمایز قائل شدن بین مراحل سه گانه وجود تجربی انسان با مرتبه اگزیستنز بر این باور است که انسان در مرتبه متعالی اگزیستنز قابلیت درک جاودانگی یا به تعبیری «نامیرایی» و «تجربه ابدیت» دارد و بدون داشتن بعد مجرد می تواند آن را در طول حیات خود تجربه نماید. از سوی دیگر مرگ و فناناپذیری از نظر ملاصدرا مفهومی گسترده و نظام مند دارد که برگرفته از مبانی فلسفی و دینی وی است ؛ در فلسفه صدرایی میان تجرد نفس و جاودانگی آن ملازمتی برقرار است و نفس دارای مراتب وجودی مختلف است که با حرکت جوهری خود و طی مراتب تکاملی وجودی به مراتب تجرد دست می یابد و نه تنها با نابودی بدن از بین نمی رود بلکه همواره به دلیل مجرد بودن، همواره جاودان و فناناپذیر خواهد بود. وی جاودانگی را امری تشکیکی دانسته که هم در این دنیا با مرگ ارادی و هم بعد از زندگی دنیوی مطرح است.
ارزیابی مقایسه ای میزان دلیلیت برهان نظم از دیدگاه شهید صدر و شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال بیستم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۷)
287 - 298
حوزههای تخصصی:
برهان نظم، با تقریرهای متفاوت و از مناظر مختلف، مورد توجه دانشمندان قرار گرفته است. متفکران اسلامی درباره ارزش این برهان بر اثبات وجود خداوند اختلاف نظر دارند. برخی فلاسفه بر این باورند که استدلال های مبتنی بر نظم ارزش برهانی ندارند و از استحکام کافی برای اثبات و شناخت خداوند برخوردار نیستند. در مقابل، گروهی از متکلمان از این برهان دفاع و بر امتیازهای ویژه آن تأکید کرده اند. این پژوهش، با روش توصیفی تحلیلی و انتقادی بر آن است که میزان دلیلیت برهان نظم به منزله عمومی ترین راه خداشناسی را از دیدگاه دو اندیشمند معاصر، آیت الله مرتضی مطهری و آیت الله سید محمدباقر صدر، ارزیابی کند تا بدین وسیله امکان اثبات و شناخت خداوند با تقریرهایی از برهان نظم، که بیشترین میزان اتقان را دارند، فراهم شود. نتیجه آنکه، تقریر شهید صدر از برهان نظم مبتنی بر نظریه «منطق ذاتی» است که وی در معرفت شناسی اتخاذ کرده است و با توجه به اشکال هایی که تقریرهای دیگر برهان نظم، از جمله تقریر مبتنی بر «منطق عقلی»، با آن مواجه اند به نظر می رسد راهی که شهید صدر پیشنهاد داده بهترین راهی است که برای اعتبار بخشیدن به برهان نظم به منزله یک برهان دقیق فلسفی وجود دارد.
بررسی تحلیلی فرهنگ انتظار پادشاهی خداوند در عهد جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
181 - 202
حوزههای تخصصی:
یکی از آموزه های مشترک بین ادیان ابراهیمی آموزه اعتقاد به ظهور منجی و موعود آخرالزمانی است. مسیحیان معتقد عیسی مسیح؟ع؟ سه روز پس از مصلوب شدن زنده شد و مدتی بعد به آسمان عروج کرد و در آخرالزمان دوباره از آسمان باز خواهد گشت و پادشاهی خداوند را بنا خواهد نهاد. در عهدین آموزش داده شده که مؤمنین هر لحظه و هر روز منتظر آمدن پادشاهی خداوند باشند و ایمانداران براساس فرهنگ انتظار تربیت شدند. در مسیحیت نخستین افرادی بودند که به نام منتظران پادشاهی خداوند شناخته می شدند و امروزه یکی از مراسمات دینی و دعا های بسیار مهم و اساسی در مسیحیت مراسم عشای ربانی است که در حقیقت به نوعی مراسم دعا برای آمدن پادشاهی خداوند شناخته می شود. در این تحقیق درصدد بررسی فرهنگ انتظار مسیحیت مطابق با مبانی عهد جدید می باشیم. هدف از این پژوهش تقویت نقاط مشترک دو دین اسلام و مسیحیت در مسئله اعتقاد به موعود و انتظار و آمادگی برای آمدن موعود می باشد. روش پژوهش مطالعات متنی با تمرکز بر متون مقدس مسیحیت می باشد.
بررسی حد نصاب اخلاقی از منظر شهید مطهری با تکیه بر واقعیت اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۲
5 - 26
حوزههای تخصصی:
حد نصاب اخلاقی به مرز سعادت حقیقی اطلاق می شود. هدف این تحقیق استنتاج این حد، از کلام شهید مطهری با توجه به سنخ واقعیت اخلاقی به روش توصیفی تحلیلی است. وی سنخ واقعیت اخلاقی را دینی و پرستش آگاهانه می داند و این پرستش جز با اعتقاد به توحید یعنی حد نصاب اخلاقی امکان ندارد. به نظر می رسد بیان شهید مطهری در اثبات سنخ واقعیت اخلاقی که اخلاق دینی است، از جهت مبانی و لوازم آن، به بیان اصلاحی و تکمیلی ذیل نیاز دارد، به این بیان که با توجه به ویژگی خاص انسانی باید سنخ واقعیت اخلاق را برای انسان تعقل دانست. انسان بر اساس کما ل خواهی، قرب به کمال مطلق را متعلق تعقل خود قرار می دهد و در شناخت رابطه خود با کامل مطلق، به نیازمندی خود پی می برد و به تبعِ این شناخت، رفتار متناسب با آن نیاز را که ابراز آن نیازمندی و تشکر از معطی آن است انجام می دهد. شهید مطهری به آن، پرستش آگاهانه اطلاق می کند.