فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۰۱ تا ۴٬۷۲۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
پس از اثبات وجود خدا و جهان آخرت و مواجهه با وجود انسان، پرسشی اساسی رخ می نماید و آن اینکه آیا عقل می تواند مستقلاً نسبت به لزوم هدایت الهی داوری کند. پیروان پیامبران الهی تاکنون ادله پرشماری بر ضرورت عقلی ارسال انبیا اقامه کرده اند. یکی از این ادله، ضرورت وحی بر اساس حکمت الهی و محدودیت حس و عقل برای راهیابی به سعادت دنیوی و اخروی است. در مقابل، کسانی درصدد مخالفت برآمده و اشکالاتی را برشمرده اند. هدف از این نوشتار این است که با روشی عقلی و تحلیلی، ضمن نقادی اشکالات پرشماری که به تازگی برخی از مخالفان ضرورت عقلی ارسال انبیا وارد کرده اند، از دلیل مزبور دفاع مجدد صورت گیرد تا معلوم شود هدایت الهی لازم است. یافته های وجدان و عقل بشری برای پاسخ به پرسش های فراوان بشر در بارة افعال مختلف و تأثیرات گوناگون آن بر جسم و روح او و دیگر موجودات و عوالم، بسیار محدود و ناقص اند. اخبار وحی به هر انسانی واصل شود مبنای محاجه در محکمة الهی قرار می گیرد وگرنه فقط عقل و فطرت مبنای محاسبه اند.
نگاهى به اعتقاد وهابیان در باب تبرک از منظر قرآن و سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تبرک» به مقامات و مشاهد شریفه، همچنین تبرک به آثار و قبور انبیا و اولیا یکى از مسائل مهم توحید عملى است. کلیت و اصل تبرک محل اجماع و توافق مسلمانان است. اصل تبرک تاکنون از سوى کسى انکار نشده است، اما با ظهور فرقه اى سلفى تکفیرى به نام «وهابیان»، به تبعیت از افکار ابن تیمیه، شاهد انکار رفتار مسلمانان، به ویژه شیعیان، در تبرک به مشاهد شریفه و مقابر انبیا هستیم. نتیجه عملى دیدگاه وهابیان تکفیر مسلمانان و درنتیجه، تخریب مشاهد و مقابر ائمه و اولیاست. سؤالى که مطرح مى شود این است که آیا دیدگاه وهابیان مستند شرعى دارد؟ این تحقیق با هدف بررسى عقیده وهابیان و ارزیابى آن با قرآن، سنت و سیره صحابه با روشى تطبیقى تحلیلى شکل گرفته است. در این بررسى مشخص شده که تبرک مبناى قرآنى و روایى دارد. صحابه پیامبر هم علاوه بر اینکه در حیات آن حضرت به آثار ایشان تبرک مى جستند و پیامبر هم این رفتار آنها را تأیید مى کردند، همچنین پس از رحلت پیامبر، به آثار ایشان متبرک مى شدند. این تحقیق نشان مى دهد که اولاً، مبناى دیدگاه وهابیان و ابن تیمیه برداشت نادرست از منابع است. ثانیا، فتاواى آنها در مقابل قرآن و سنت و سیره صحابه و بزرگان چهار مذهب اهل سنت قرار دارد.
خلقت آدم و حوا در قرآن و تورات
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن وحی ونبوت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تأثیر انگاره های کلامی در اختلاف قرائت آیات صفات الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۵
55 - 72
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، بر اختلافات قاریان قرآن در آیات وصف کننده خداوند ، انگشت نهاده و نشان می دهد که انگیزه های کلامی ، در روند پیشنهاد و پیدایش وجوه متفاوت قرائت، تأثیری در خور داشته اند. بدینسان در آیاتی متعدد، از یک سو با قرائتی اصیل و اولیه روبرو می گردیم که ظهور آن برای برخی اذهان، چالش کلامی ایجاد کرده و یا دست کم، بر وفق مفروضات ایشان، جلوه گر نشده است و از دیگر سو، وجه یا وجوهی متفاوت از قرائت را ملاحظه می کنیم که درصدد رفع آن چالش برآمده و به پدید آوردن معنایی موافق مفروضات کلامی قاری، مدد می رساند. بدینسان هدف تحقیق حاضر آن است که از یک سو، تأثیر مفروضات خداشناسانه را در پیدایش پاره ای از وجوه قرائت بازکاود و از دیگر سو، نشان دهد که وجوه مختلف قرائت ، به چه سان ، شکل گیری برداشت های متفاوت از آیات صفات الهی را رقم زده اند.
جریان شناسی راویان روایات خلقت نوری اهل بیت در دو مدرسه کوفه و قم
منبع:
کلام اهل بیت سال ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲
67 - 100
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با این پیش فرض که نقل روایت حاکی از باور راوی به مضمون آن است به این مسئله و پرسش می پردازد که کدام یک از جریان های حدیثی- کلامی در دو مدرسه کوفه و قم، روایات مربوط به خلقت نوری اهل بیت:را نقل کرده و به مضمونشان اعتقاد ورزیده اند. پاسخ به این پرسش افزون بر این که سیر تاریخی اعتقاد به این آموزه را نشان می دهد، به ترسیم دقیق تر مرزهای محتمل اعتقادی میان امامیه و متهمان به غلو کمک می کند. در این راستا، مجموع روایات خلقت نوری در کتب روایی نخستین استخراج شده و راویان آنها از حیث این که به کدام جریان فکری تعلق دارند، شناسایی شد ند. در مدرسه کوفه افزون بر متهمان به غلو، راویان موثق و بلندآوازه ای چون محمد بن مسلم نیز روایات مربوط به خلقت نوری اهل بیت:را نقل کرده اند. در مدرسه قم نیز دو خط اصلی نقل حدیث، در نقل این روایات با یک دیگر اشتراک دارند. از این رو، نقل این روایات و اعتقاد به خلقت نوری را نمی توان فرق و فاصل شیعیان راست باور و متهمان به غلو دانست. همچنین بر پایه برخی شواهد، می توان حدس زد که اعتقاد به خلقت نوری، به رغم رواج در میان بخش اعظم امامیان، یک اعتقاد فراگیر نبوده است.
مولفه توجیه در معرفت نقلی اعتقادی
منبع:
کلام اهل بیت سال ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲
101 - 118
حوزههای تخصصی:
معرفت نقلی اعتقادی دارای سه رکن است: باور، صدق و توجیه. در تبیین مولفه توجیه معرفت اعتقادی نیز دیدگاهها و رویکردهای متفاوتی ارائه شده است. گاه از رویکرد درون گرایانه استفاده می شود که از دو نظریه مبناگروی و انسجام گرایی شکل گرفته است و گاه نیز از رویکرد برون گرایانه بهره برده می شود که خود متشکل از سه نظریه وثاقت گرایی، نظریه واقع گرایی مستقیم و نظریه علی است. در این نوشتار به تبیین مولفه توجیه پرداخته شد و در نهایت نیز با رویکرد وثاقت گرایی همراهی گردید.معرفت نقلی اعتقادی دارای سه رکن است: باور، صدق و توجیه. در تبیین مولفه توجیه معرفت اعتقادی نیز دیدگاهها و رویکردهای متفاوتی ارائه شده است. گاه از رویکرد درون گرایانه استفاده می شود که از دو نظریه مبناگروی و انسجام گرایی شکل گرفته است و گاه نیز از رویکرد برون گرایانه بهره برده می شود که خود متشکل از سه نظریه وثاقت گرایی، نظریه واقع گرایی مستقیم و نظریه علی است. در این نوشتار به تبیین مولفه توجیه پرداخته شد و در نهایت نیز با رویکرد وثاقت گرایی همراهی گردید.
وحی از دید ابن سینا
حوزههای تخصصی:
فرآیند وحی از جمله مسائلی است که از دیرباز ذهن بسیاری از متفکران و فیلسوفان اسلامی و غربی را به خود مشغول کرده و پی بردن به حقیقت و چیستی این پدیده را دغدغه ایشان قرار داده است. در میان فیلسوفان اسلامی از زمان فارابی تاکنون، تلاش های بسیاری در جهت توضیح و تبیین وحی صورت گرفته است که هریک براساس مکتب و دیدگاه خاص خویش سعی کرده اند تبیین بهتری از چیستی وحی ارائه دهند.ابن سینا یکی از فیلسوفان اسلامی است که به این مسئله توجه خاصی نشان دادهو با نبوغ بالای خویش به تبیین و تحلیل وحی پرداخته است. وی از عناصر اصلی و مهمی، از جمله نفوس فلکی، عقل فعال، قوای مدرکه نفس، قوه خیال و قوه حدس...بهره برده است که هر یک از این موارد ذکر شده، نقش مواد خام و اولیه ای را دارند که ابن سینا از آنها در سازماندهی تبیین خویش استفاده کرده است. دراین مقاله، دیدگاه ابن سینا با فرایند فوق الذکر بیان شده ونقدهای مطرح شده برآراء وی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
بررسی تحلیلی انتقادی دیدگاه ابن سینا و ابن رشد در باب نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی موضوع تجرد و بقای نفس انسانی توسط سه فیلسوف نامدار به نام های، ارسطو (384-322 ق.م)، ابن سینا (370-428ه.ق) و ابن رشد(595-520ه.ق)، مسئله این مقاله را شکل می دهد. تعارض و ابهاماتی که در برخی از آراء ارسطو در حوزه نفس دیده
می شود، منشأ اختلاف نظر شارحان وی در این باره شده است. افرادی همچون اسکندرافرودیسی (قرن های دوم و سوم ق.م) و ابن رشد قول به مادیت و فناپذیری نفوس فردی و ابن سینا، تجرد و بقای آن را به ارسطو نسبت داده اند. برخی از تعاریف ارسطو در باب تجرد و بقای نفس و نیز تأکید ارسطو بر بساطت نفس، بیانگر صحت دیدگاه ابن سینا است نه دیدگاه ابن رشد.ابن سینا با تکیه بر عدم انقسام محلّ صور معقول و نیز بر مبنای پایه علم حضوری نفس به خود، تجرد نفوس فردی را اثبات
می نماید در حالیکه ابن رشد بر مبنای آموزه وحدت عقل و رابطه عقل هیولانی و عقل فعال، قائل به تجرد نفوس فردی نیست.
تحلیلی از مبانی و مؤلفه های مثبت اندیشی و راهکارهای پیدایش آن در اسلام و عهدجدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
در دنیای کنونی، مطالعات تطبیقی بین ادیان،یکی از راه هایی است که موجب ایجاد صلح و همزیستی و تقریب بین پیروان ادیان می شود. یافتن مفاهیم مشترک می تواند اساس گفتگوی شرایع الهی و زمینه ای جهت رفع سوء تفاهم ها و دستیابی به نقاط مشترک باشد. در این راستا، نوشتار حاضر برآن است که به روش توصیفی تحلیلی، به بررسی مفهوم مثبت اندیشی، در متون دینی اسلام و مسیحیت پرداخته و مبانی مشترک و مورد اختلاف این دو حوزه را در موضوع فوق کشف نماید تا بدین وسیله، به تعارف مبنایی تعالیم ادیان در راستای تفاهم پیروان آن ها کمک کرده باشد. برای نیل بدین هدف، ابتدا واژه شناسی مفهوم مثبت اندیشی در اسلام و مسیحیت انجام شده و سپس راهکارهای ایجاد و تقویت آن، در هریک ادیان فوق، بررسی گردیده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مفهوم مثبت اندیشی در ادیان توحیدیِ اسلام و مسیحیت از راه کلیدواژه امید قابل پیگیری است که متعلق اصلی این امید، در بینش توحیدی اسلام، خداوند سبحان و در اناجیل سه گانه(متی، مرقس و لوقا) و نیز تعالیم پولس، وعده فرارسیدن ملکوت است. در تفکرات یوحنا نیز، مسیح سرچشمه امید به شمار می آید. البته گرچه پیرامون کیفیت دستیابی به این امید و راهکارهای تقویت آن، در ادیان فوق، اختلافاتی وجود دارد اما به طور کلی، امید، در دو حوزه فوق، مرتبط با هدفمندی حیات بشر بوده و در راستای زندگانی اخرویآدمی واقع شده است. از آثار و کارکردهای آن نیز، تقویت روح محبت و احسان به سایرین است.
گونه شناسی استدلال شیعه به احادیث مهدوی (پاسخ به شبهات احمد الکاتب)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از دلایل اثبات وجود و امامت حضرت حجت بن الحسن العسکری (عج)، دلایلی نقلی یعنی احادیث معصومین (علیهم السلام) است. احمد الکاتب، نویسنده کتاب الإمام المهدی حقیقة تاریخیة أم فرضیة فلسفیة (2007 میلادی) برای انکار وجود امام دوازدهم (عج) درصدد نقد دلایل نقلی برآمده است. بنا بر ادعای وی، استدلال و استناد دانشمندان شیعه به روایات غیبت، باطل است؛ زیرا روایات غیبت از امری پیش از وقوع آن خبر نداده اند تا معجزه محسوب شود. لازمه روایات غیبت این است که ابتدا وجود فرزند امام حسن عسکری (عج) ثابت شود تا غیبت را به ایشان بتوان نسبت داد. دانشمندان شیعه نیز اعتراف دارند که ابتدا باید وجود و امامت ثابت شود تا بحث به غیبت برسد. بنابراین، روایات یادشده نمی توانند وجود امام دوازدهم (عج) را ثابت کنند. هم چنین دانشمندان شیعه در ابتدا، تنها وجود امام را ثابت می کردند و از غیبت ایشان سخنی نمی گفتند. روایات دو غیبت نیز در دوران نعمانی به وجود آمد و پیش از ایشان از این روایات خبری نبود.
تحقیق حاضر درصدد بیان گونه های مختلف استدلال علمای شیعه به احادیث غیبت است تا نشان دهد اشکال هایی که کاتب بیان کرده، به دلیل درک نادرست کلام و منظور اندیشمندان شیعه است. شیعه برای اثبات وجود امام هرگز به احادیث غیبت استناد نکرده و کاتب اشکال های خود را بر پایه این اشتباه اساسی بنا نهاده است. هم چنین برخلاف ادعای وی، دانشمندان شیعه از ابتدا، غیبت امام را بیان کرده و نویسندگان پیش از نعمانی
هم روایات دو غیبت را اورده اند. بنابراین، ادعاهای وی خلاف واقع و مردود است.
دشواری های ابن سینا در پذیرش یا انکار معاد جسمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن سینا در مورد معاد جسمانی در آثار مختلف خود دو موضع کاملاً متفاوت داشته است. وی گاهی، پس از اثبات عقلانی معاد روحانی، می گوید معاد جسمانی را بر اساس قول پیامبر (ص) می پذیرد و گاهی، با نقد دلایل کسانی که به معاد جسم یا جسم و روح قائل اند، تنها معاد نفوس را می پذیرد. در هر دو موضع، وی با مشکل خاصی مواجه است. ابن سینا هنگامی می تواند به جسمانیت معاد از طریق پیامبر معتقد باشد که امکان آن را نشان داده باشد، در حالی که وی امکان معاد جسمانی را مطرح نکرده است. پس از ابن سینا، برخی از متکلمان و حکیمان، پیش از بیان دلیل نقلی بر اثبات معاد جسمانی، امکان آن را نشان داده اند. دشواری دیگر ابن سینا هنگامی است که معاد جسمانی را، که مورد تأیید نصوص قرآنی و روایی است، انکار می کند. وی برای حل این مسئله می گوید پیامبر (ص)، برای رعایت حال مخاطبان عام، که توانایی درک معانی عقلی و سعادت و شقاوت حقیقی را ندارند، باید با بیان لذات و عقوبت های ملموس آن ها را به نیکوکاری ترغیب کند و از بدکاری و نافرمانی بترساند. ابن سینا با طرح نظریه تمثیل، به عنوان روشی خاص برای آموزش حقایق دینی به مردم، ظواهر آیات قرآنی و روایی را اشاراتی برای تفهیم معانی بلند قرآنی به مردم دانسته است. به این ترتیب، ورای معانی ظاهری این گونه آیات، معنایی باطنی و عقلی وجود دارد که باید با تأویل به آن ها دست یافت. پس از ابن سینا، برخی از اهل کلام و حکمت، با غیرقابل تأویل دانستن این گونه آیات، این راه حل را مردود اعلام کرده اند.
بازخوانی نسبت بین جهانی و جاودانه بودن قرآن با جامعیت آن از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پاره ای از اندیشمندان معاصر، از سر بی مهری به قرآن نگریسته اند و کاربست آموزه های آن را در انحصار ملیت، منطقه و عصر خاصی می دانند. اینان به تَبَع چنین باوری، جامعیت مورد اعتنای قرآن را نیز انکار می نمایند. نوشتار حاضر با توجه به آرای علامة طباطبایی، از منظر درون دینی و با رویکردی تحلیلی کوشیده است ضمن بررسی مدل ول آیات مربوط به: جهانی بودن و جاودانگی قرآن، جهانی بودن و جاودانگی رسالت پیامبر’، و جهانی و جاودانه بودن قرآن و رسالت پیامبر’، به تبیین تلازم بین دو مقوله مهم جهانی و جاودانی بودن قرآن با جامعیت آن بپردازد. اهمیت این پژوهش ازآن رو است که با اثبات مدلول آیات مربوط ظبه جهانی و جاودانه بودن قرآن و رسالت پیامبرر’، ناگزیر تلازم آن با مقوله جامعیت اثبات شده، قابل نفی و انکار نخواهد بود.
بررسی مشابهت های علم معانی (به عنوان یکی از شاخه های بلاغت اسلامی) و نظریه ارتباط یاکوبسن با تکیه بر آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۷)
حوزههای تخصصی:
علم معانی - به عنوان یکی از شاخه های بلاغت اسلامی- علاوه بر پیشینه مشترک، در بسیاری از زمینه ها و مباحث دیگر نیز با دانش زبان شناسی و به تبع آن نظریه های نقد ادبی معاصر مشابهت های فراوانی دارد. یاکوبسن یکی از نظریه پردازان حوزه زبان و زبان شناسی است که دیدگاه های وی در بررسی نقش های شش گانه زبان بسیار شبیه به نکات مطرح شده در مبحث «مقتضای حال و مقام» و «خبر» و «انشاء» در علم معانی است. وی شش جزء تشکیل دهنده ارتباط را تعیین کننده نقش های زبان دانسته و آرای خود را تحت عنوان نظریه ارتباط (Communicative Theory) ارائه می کند. مقاله حاضر با تکیه بر آیات قرآن کریم -که فنون بلاغت اعم از صرف، نحو، معانی، بیان و بدیع همگی مولود نزول آن است- سعی در بررسی و نمایاندن مشترکات، همپوشانیها و مشابهتهای موجود میان علم معانی و نظریه ارتباط یاکوبسن دارد.
ماهیت هنر و نسبت و مناسبات آن با فطرت و دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنر، نسخه دوم خلقت و نسخه سوم هستی است؛ چراکه هنر، بازآفرینی حقایق است، پس از سنخ خلقت است؛ بنابراین فطرت انسان با دین و هنر الفتی ذاتی دارد و هم از این رو میان دین و هنر نیز همگونگی ها و مناسبات بسیاری هست. تعریف دین و هنر، تقسیم جوهری و صوری هنر، تبیین نسبت ها و مناسبات این دو مقوله، موضوع این مقال است.
The Humanisti Heritage of Muhammad Arkoun(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This article presents Muhammad Arkoun's (1928-2010) key ideas on ethos, civil society, and secularism. Following reflections on adab, Arkoun's inspiration for rethinking Islamic heritage (turāth), this contribution shows how Arkoun reconsiders the impact of philosophy, both in theology as well as academic scholarship. The paper displays his hopes for generating an innovative intellectual education, which eventually leads to a humanistic consciousness within the Islamic as well as the non-Islamic realm. The paper closes with a display of Arkoun's thoughts on the emergence of individual citizenhood.
رابطه شیطان با قوه وهم در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میان قوه وهم و شیطان شباهت هاى بسیارى وجود دارد؛ تا جایى که مى توان وهم را در مملکت وجود انسان که عالم صغیر است به شیطان تشبیه کرد و شیطان را وهم عالم کبیر دانست. لذا شناخت هریک از واهمه و شیطان مى تواند ما را در شناخت دیگرى یارى رساند؛ همان طور که صدرالمتألهین در آثار خود این کار را انجام داده است. نقش وهم در وجود شیطان، نقشى اساسى است و از نظر صدرالمتألهین سقف ادراکات شیطان و نهایت علمى که او مى تواند بدان دست یابد ادراکات وهمى است و او قدرت رسیدن به ادراکات ناب عقلى را ندارد؛ بنابراین شیطان در نهایت جهل مرکب است. از سوى دیگر تنها راه نفوذ شیطان به نفس انسان، قوه وهم است و او براى اضلال انسان راه نفوذ دیگرى ندارد. از این جهات و نیز جهات دیگر، رابطه شیطان و قوه وهم بسیار مستحکم است و هرچه یکى بیشتر شناخته شود، دیگرى نیز بهتر شناخته شده است.
تبیین وجودشناختى فطریات از طریق مبانى حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فطریاتِ انسان، از جهات پرشمارى درخور بررسى هستند. این مقاله به تبیین وجودشناختى حقایق فطرى موجود در انسان مى پردازد. امور فطرى عبارت اند از استعدادهاى انسان که به تدریج در قلمرو عقل نظرى و عقل عملى تجلى مى یابند. امور فطرى در این صورت مشمول قاعده فلسفى «کل حادث مسبوق بقوة و مادة تحملها» خواهند بود که مبیّن نیاز آنها به محل (موضوع) مادى است. نیاز امرى مجرد (مانند ادراک عقلى) به موضوعى مادى، با اصول فلسفى رایج در فلسفه هاى پیش از صدرالمتألهین تبیین پذیر نیست؛ اما با استفاده از اصول فلسفى حکمت متعالیه مى توان اثبات کرد که امور فطرى، استعدادهاى موجود در نفس انسان هستند که به تدریج از طریق حرکت جوهرى اشتدادى فعلیت مى یابند. بر اساس اصول فلسفى صدرالمتألهین، فطریات نحوه وجود انسان هستند و نه صفاتى عارض بر وجود او.
ماهیت اصل امتناع تناقض و فروع سه گانه آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«اصل امتناع تناقض» زیربنایى ترین اصل معرفت بشرى است که انکار آن به انکار همه علوم و سقوط در سفسطه و شکاکیت مى انجامد. در این مقاله تلاش ما در جهت شناخت ماهیت تناقض و برخى وجوه کمترشناخته شده آن است که غفلت از آنها موجب وقوع در مغالطاتى پرشمار است. با تحلیل دقیق تناقض، به این نتیجه مى رسیم که حقیقت تناقض چیزى جز «اجتماع و ارتفاع نفى و اثبات متعلق به امر واحد» نیست و این امر به حکم بدیهى عقل، هم در جانبِ اجتماع و هم در جانبِ ارتفاع باطل است. هرچند اصل یادشده بدیهى است، به تناسب متعلق نفى و اثبات، ممکن است رسیدن به لازم نقیض، پیچیده شود و در نتیجه تشخیص تناقض، دشوار گردد. به طورکلى اصل امتناع تناقض به سه اصل دیگر متفرع مى گردد که هریک از آنها به حسب متعلقش در حوزه خاصى جریان مى یابد. گاه متعلق نفى و اثبات، اعیان موجودات است و گاه حیث حکایتگرى مفاهیم از مصادیق خود و گاه نیز صدق و کذب قضایا. ما این تناقض ها را به ترتیب تناقض اعیان، تناقض محمول ها و تناقض قضایا نامیده و احکام آنها را بررسى کرده ایم.
گونه شناسی و روش شناسی روایات تفسیری امام باقر(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
ائمّة اطهار(ع) مفسّران راستین قرآن کریم هستند. آنچه امام معصوم دربارة قرآن تفسیر می نماید، همان سخن قرآن است؛ چراکه آنان قرآن ناطق اَند وعلم تفسیر آن را از رسول خدا(ص) اخذ کرده اند. از آنجا که آن بزرگواران داناترین این افراد به معارف قرآن بعد از آن حضرت(ص) می باشند، در این تحقیق بر آن شدیم تا به روایات امام باقر(ع) در باب این علوم بپردازیم. مقالة حاضر گونه ها و روش های تفسیری امام باقر(ع) را بررسی کرده است و نتیجه می گیرد که امام(ع) در سخنان خود، بسته به ظرفیّت و فضای حاکم، به روش های گوناگون، از جمله علوم قرآنی، تفسیر قرآن با قرآن، تفسیر قرآن با سنّت، جری و تطبیق، بیان تمثیل های قرآنی، بیان باطن و ظاهر قرآن، زدودن شبهات، بیان مصداقی آیات و بُعد تربیتی و... از معارف قرآن را تبیین فرموده است.