فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۰۱ تا ۳٬۵۲۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
«تجربه معنوی خودگرا» آگاهی بی واسطه فرد از حالات، ویژگی ها، قابلیت ها و توانایی های درونی خویش است. این تجربه، هم زمان با تجربه فعالیت های غرق شده در بی فکری و تعمق در ذات خویش، به شکل کاملاً درونی و فردگرایانه ظهور می کند. نمود بیرونی این تجربه از واکاوی یُگه و مدیتیشن بر محوریت درک خودبنیان فرد به دست می آید که یکسره با نگاهی ابزارگونه به تحصیل خودآگاهی و آگاهی درونی نائل می آید. نگارنده در این مقاله، با نظر به دغدغه انسان گرایی در جذب بصیرت های تجربه دینی، نشان می دهد که لازمه چنین تلاشی در ورطه عمل، به ظهور تجربه معنوی خودگرا می انجامد. این تجربه جدید و ملموس که با تحلیل سه مفهوم تجربه، معنوی و خودگرا تشریح می شود، به شکل خارجی در استقبال بی نظیر انسان معاصر از یُگه و مدیتیشن رخ داده است. درواقع، این استقبال که ریشه در انتظاری کارکردگرایانه دارد، خواهان تجربه درون نگرا و تأمل درونی، کسب احساس تمامیت یافتن خویش، رشد و ارتقاء ابعاد وجودی فرد، کسب نیروی درونی، خودپویایی و خودشکوفایی معنوی، کسب احساس مقدس بودن، شادابی جسمی و روحی، تحصیل آرامش و... است. این ماهیت نگاه انسان گرایانه بر تعالیم سنتی در باب تجربه دینی است که در عمل، به ظهور «تجربه معنوی خودگرا» منجر شده است.
آگاهی مرتبه بالاتر در فلسفه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین آگاهی از نظر ابن سینا با آگاهی مرتبه بالاتر میسر است. از نظر ابن سینا انسان به بخشی از دانسته های خود آگاهی هوشیارانه ندارد. ناهوشیاری هم در آگاهی های طبعی یعنی آگاهی به ذات و بدیهیات و هم در ادراکات حسی، خیالی و عقلی وجود دارد. آنچه باعث تمایز آگاهی هوشیارانه از آگاهی ناهوشیارانه می شود، حضور نفس به مثابه ناظر ادراکات در اولی و عدم حضور آن در دومی است؛ بنابراین، کسب آگاهی تنها با تنبه و توجه و التفات نفس ممکن است، یعنی تا زمانی که انسان نداند که می داند، آگاهی حاصل نشده است؛ از این رو، آگاهی مستلزم آگاهی مرتبه بالاتر است.
انتظار موعود در جنبش های بنیادگرای دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بررسى برهان «وجوب و امکان» در فلسفه غرب با تأکید بر تقریر توماس آکوئیناس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی اولیه (قرون 5-11)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی براهین خداشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
اثبات وجود بارى تعالى از دیرباز همواره مطمح نظر فلاسفه بوده و در این راه، تلاش هاى زیادى انجام داده اند که منتهى به ادله و براهین متعددى گشته است. یکى از بهترین و محکم ترین ادله در خصوص اثبات وجود خدا، برهان «وجوب و امکان»، ابتکار فارابى است. پس از ایشان، سایر فلاسفه الهى، به ویژه فلاسفه اسلامى، با بیانات متفاوتى آن را تبیین کرده اند. یکى از قدیمى ترین و معروف ترین تقریرهاى برهان اثبات وجود خدا، برهان ابن سینا است. این پژوهش با رویکرد تحلیلى و نظرى، ضمن ارائه تحلیلى از برهان «امکان و وجوب» از منظر ابن سینا، به بررسى آن در آثار اندیشمندان غربى پرداخته است. این برهان در آثار اندیشمندان غربى، جزو براهین جهان شناختى است. از میان تقریرهاى متفاوتى که این برهان در غرب دارد، تقریر آکوئیناس داراى شهرت فراوانى است. این پژوهش با تبیین این برهان از منظر آکوئیناس، به نقد و بررسى آن مى نشیند.
«دوستی» در سنت فلسفه سیاسی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت معاصر سال هشتم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
29-54
حوزههای تخصصی:
متفکران مسلمان، به تأسی از حکیمان کلاسیک یونانی، در فلسفه سیاسی شان به «دوستی»به مثابه مفهومی فلسفی و سیاسی توجه کرده اند. بااین حال، توجه آن ها به این مقوله دارای نقاط ممیزه ای است که می تواند نشان دهنده تفاوت های تفکر اسلامی با تفکر یونانی باشد. این نقاط تمایز خود را بیش تر در کم اهمیت تردانستن این مقوله در چهارچوب تفکر سیاسی و بهره گیری از مفاهیم کمکی برای جای گیری آن در چهارچوب فلسفه سیاسی آن ها نشان می دهد. مقاله حاضر، با بررسی مفهوم دوستی در آرای فیلسوفانی چون کندی، فارابی، عامری، اخوان الصفا، و خواجه نصیرالدین طوسی، ازطریق تحلیل محتوایی آثار آن ها نشان می دهد که متفکران مسلمان در وام گیری از فیلسوفان یونانی، بنابر زمینه فکری خویش، روایتی مختص خود از مفاهیم برسازنده سامان سیاسی به دست می دهند که در مواردی حتی با رویکرد حکیمان یونانی مخالف است.
نقد و ارزیابی مشهورترین برهان اصالت وجود صدرایی (با لحاظ تقریرات گوناگون آن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال هفدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۵۲
1 - 22
حوزههای تخصصی:
با تأمّل در آثار ملّاصدراى شیرازى درمى یابیم که مهم ترین و یا حدّاقل مشهورترین برهان مثبتِ اصالت وجود، استدلال از طریق سببیّت وجود در تحقّق اشیاء (ماهیّات) است که در المشاعر، به صرف اختلاف در تقریر و نه محتوا دو دلیل نمایانده شده است. نیز برخى فضلاى معاصر، تقریرات ملّاهادى سبزوارى و مدرّس زنوزى از این برهان را، استدلال جدیدى انگاشته اند، در نتیجه تقریرات گونه گون از برهان واحدى، از روی بی توجّهی به قواعد فلسفى ملحوظ در این تقریرات، محتواى مقدّمات و نحوه نتیجه گیرى از آنها؛ چهار برهان مستقل قلمداد شده است. مؤیّد دیگر این ادّعا، ایرادات مشابه اهل نظر بر این تقریرات است. در این طریق، نظریه انتساب ماهیّات به جاعل، تأکید بر مجعول بالذّات بودن ماهیّات بدون حیثیّت تقییدیّه و اشکال «مصادره به مطلوب» از حیث برخى مبادی تصوّرى؛ بیش از هر چیز مطمح نظر منتقدان بوده است. نوشتار پیش رو ابتدا هر یک از تقریرات برهان مزبور را، توضیح و پس از تبیین یکسانى محتواى این براهین از حیث مقدّمات، حدّ وسط و مفروضات اوّلیّه؛ نقدهاى اهل نظر را بر آن، مورد سنجش قرار داده است. نتیجه آنکه از میان ایرادات اهل نظر، اشکال «مصادره به مطلوب» از قوّت بیشترى برخوردار است.
استدلال خطای حسی و امکان تصور متعارف از ادراک حسی در فلسفه علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن بهار ۱۳۹۶ شماره ۶۹
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات عمده و سنتی ادراک که گاهی در فلسفه معاصر «مسئله ادراک حسی» خوانده می شود، از پدیده خطای حسی ناشی شده است: اگر این نوع خطاها ممکن باشند، در این صورت ادراک حسی چگونه می تواند مطابق تصور متعارف ما از این ادراک باشد؟ تصوری که می توان آن را متضمن «بازبودن» و «آگاهی» ذهن نسبت به عالم دانست. مهم ترین نظریه مقابل تصور متعارف از ادراک حسی، ایدئالیسم است. علامه طباطبایی; در کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم برای اجتناب از شبهات ایدئالیسم، به یک معلوم فطری به معنای متعارف در باب علم اجمالی ما به عالم توسل جسته است؛ اما با رد تصور متعارف از ادراک حسی توسط ایدئالیست، پاسخی تفصیلی در قالب تحلیل خطای حسی ارائه می دهد. علامه خطای حسی را نه در مراحل احساس، بلکه در تطبیق حکم قوه خیال به حکم حس یا به عبارتی «تداخل قوا» می داند؛ از این رو ظاهراً از نظر علامه ویژگی تجربه حسی، به واسطه حضور خود متعلقات متعارف ادراک حسی تبیین می شود. اگرچه علامه در نهایة الحکمة پاسخ تفصیلی به تقریر جدید اشکال خطای حسی نداده است، از مجموع سخنان ایشان در باب ادراک حسی نیز پاسخی متفاوت از نظریه های رایج ادراک حسی، از جمله تبیین ویژگی پدیداری تجربه حسی، می توان استنتاج نمود. در این مقاله نخست پس از تشریح مؤلفه های تصور متعارف از ادراک حسی، به این موضوع می پردازیم که چگونه امکان خطاهای حسی این تصور را به چالش می کشند؟ درنهایت دیدگاه علامه در اصول فلسفه و روش رئالیسم و سایر آثار ایشان در باب امکان تصور متعارف از ادراک حسی مورد بررسی و تحلیل می گیرد.
تحلیل قضایای منفصله منطق خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پایز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۰
93 - 112
حوزههای تخصصی:
بی تردید فهم دقیق شرطیات منفصله منطق قدیم، تأثیر بسزایی در تحلیل درست گزاره های فلسفه اسلامی و استنتاج های منطق سینوی دارد. این مقاله با واکاوی اجمالی اقسام منفصلات از منظر برخی منطق دانان قرن هفتم، می کوشد نظام فکری حاکم بر قضایای منفصله را استخراج و تبیین کند. این تحقیق با نشان دادن ناکارآمدی تفسیر شرایط صدق و کذب قضایای منفصله «منطق کاتبی»، به این نکته می رسد که راهبرد «عقل حادی عشر» راهبردی دقیق، منسجم و تام است. ازاین رو، درباره شرایط قضایای سازنده منفصلات، تفسیری نو از متن خواجه نصیرالدین طوسی بیان خواهد شد؛ تفسیری که نه تنها با بسیاری از استنتاج های خواجه سازگار است، بلکه قابلیت نمادین سازی منفصلات را در حوزه منطق جدید نیز فراهم می آورد. در ادامه، به بررسی پیامدهای یکسان انگاری منفصلات جزئی مانعه الجمع و مانعه الخلو، برآمده از تعریف منفصله جزئی منطق دانان مسلمان اشاره می کنیم. تفسیر «سالبه منفصله به سلب انفصال» از دیگر یافته های این مقاله است و از آن رو مهم می نماید که لطف الله نبوی در تصحیح فرمول رشر، تصویر سالبه منفصله را انفصال سلب معرفی می کند
سنجش یکسان انگاری دلالت آیه 22 انبیاء و 42 اسراء بر برهان تمانع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۵۰
81-96
حوزههای تخصصی:
یکی از براهین توحیدی که اندیشمندان علوم عقلی و نقلی سعی در اصطیاد آن از قرآن داشته اند، «برهان تمانع» است. در خصوص این برهان و چگونگی دریافت آن از کلام وحی، نگرش یکسانی وجود ندارد. به باور برخی، آیه « لَوْ کاَنَ فِیهِمَا ءَالِهَهٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا » (انبیاء/22) و آیه « قُل لَّوْ کَانَ مَعَهُ ءَالِهَهٌ کَمَا یَقُولُونَ إِذًا لاَّبْتَغَوا إِلی ذِی الْعَرْشِ سَبِیلاً » (اسراء/42) دلالتی یکسان بر برهان تمانع دارند. در برابر این گروه، شماری دیگر از صاحب نظران سخن اینان را ناصواب می انگارند و بر آنند که برهان مستفاد از این دو آیه، یکسان نیست و مقدمات آن دو متفاوت است. نوشتار پیش رو با عنوان بازاندیشی یکسان انگاری دلالت آیه 22 انبیاء و 42 اسراء بر برهان تمانع، پس از تحلیل دلالی آیه های مذکور به این نتیجه رهنمون می شود که دیدگاه دوم، با ظاهر آیات سازگارتر است و نمی توان دلالت این دو آیه را یکسان قلمداد نمود.
انحای استمداد از اولیای الهی و وجوه اختلاف در آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله استمداد از اولیای الهی از جمله مسائل کلامی است که بین مسلمانان از اهمیت خاصی برخوردار است. اصل این آموزه هرچند مسلّم و پذیرفتنی است، در برخی از اقسام و نحوه آن اختلافاتی بین مذاهب اسلامی وجود دارد. در یک نگاه کلی، توسل، شفاعت و استغاثه که از اقسام استمداد محسوب می شوند، سه حکم را در اسلام به دنبال می آورند. حکم اول، عدم اشکال و جایز بودن همه آنهاست؛ حکم دوم، تحریم کلی اقسام آن است و حکم سوم تفصیل دارد. یعنی برخی از این اقسام محل اشکال و برخی دیگر جایز هستند. وهابی ها از جمله کسانی هستند که در زمینه توسل، شفاعت و استغاثه، نظر بسیار تند و تکفیری دارند؛ به گونه ای که بسیاری از مسلمانان را با حربه تکفیر و تهمت شرک از دایره اسلام بیرون می دانند و قتل آنها را نیز جایز می شمارند. در پژوهش حاضر با کاویدن زوایای مختلف استمداد از اولیای الهی در قالب توسل، شفاعت و استغاثه، اقسامی شانزده گانه را برای موارد مذکور ترسیم و محل نزاع با مخالفان را تقریر می کنیم. گفتنی است که از این اقسام، پنج قسم به توسل مربوط است که در یک حالت از آن، بین شیعه و وهابیت اختلاف وجود دارد. پنج قسم دیگر به شفاعت ارتباط دارد که در یک قسمت آن اختلاف است. شش قسم دیگر هم به استغاثه مربوط است. در نهایت با این تقریر، خواننده گرامی متوجه می شود که صرفاً برداشتی نادرست و غیرعلمی و نداشتن توجه کافی به اقسام مسئله، سبب برداشت نادرستی از این مبحث شده است. زیرا در بیشتر این اقسام نظر وهابیت با نظر شیعه همسان است و آنها نیز این موارد را قبول دارند.
مراتب جسم انسان از نگاه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدن عنصری، روح بخاری، بدن مثالی و بدن اخروی مراتب گوناگون جسم انسانی هستند که در مقاله حاضر دیدگاه ملا صدرا درباره آنها بررسی می شود. آنچه صدرا درباره روح بخاری گفته است، همانند رأى فیلسوفان پیشین است و دیدگاه های خاص وى بیشتر در حوزه بدن عنصری و مثالی و اخروی قابل پیگیری است. نظر صدرا در باب بدن عنصری و نحوه حضور صور مختلف در آن – که بر مبنای حرکت جوهری اشتدادی صورت گرفته است- دیدگاه مبتکرانه ای از ارتباط ساحت های مادی و مجرد انسان ارائه می دهد. اما دیدگاه او در خصوص بدن مثالی و اخروی در مقایسه با روح بخارى و بدن عنصرى، دیدگاهی بحث برانگیزتر بوده، درنتیجه نیازمند بررسى دقیق و مشروحی است که بتواند سؤالات و ابهام های مطرح شده را به خوبى روشن سازد. مقاله حاضر با بررسی آثار گوناگون صدرا در این خصوص، تلاش می کند تصویر روشنی از دیدگاه وی در این زمینه ارائه نماید و بدین ترتیب به اشکال های موجود، پاسخ درخوری دهد.
تأملی در شبهه «انحصار علم ارزشمند در علوم دینی و بی ارزش تلقی شدن علوم تجربی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی از منتقدان [i] با استناد به آیه:﴿أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیلِ ساجِداً وَ قائِماً یحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ یرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هلْ یستَوِی الَّذینَ یعلَمونَ والَّذینَ لَا یعلَمونَ إِنَّما یتَذَکرُ أُولُوا الْأَلْبابِ﴾ [ii] و سایر آیات و احادیث مدعی شده اند که: علم ارزشمند و نافع از دیدگاه قرآن و اسلام منحصر در علوم دینی است. با نگرش درآیات و روایات معلوم می گردد که هدف قرآن بیان جزئیات تمام علوم بشری نیست و علم ارزشمند را منحصر در علوم دینی نمی داند، آیات قرآن و احادیث پیامبر (ص) نه تنها به همه علوم ازجمله علوم تجربی توجه کرده اند، بلکه تذکر داده اند که هنگام مطالعات تجربی به آفریدگار طبیعت، آسمان و... نیز توجه کنید که جمع بین ایمان و علم مطلوب است و با همدیگر منافاتی ندارند. در این مقال و مجال درصدد پاسخ گویی به شبهه مطرح شده با استناد به آیات و احادیث با بهره گیری از منابع معتبر هستیم. 1. دکترسها [ii]. آیا چنین کسی باارزش است یا کسی که در ساعات شب به عبادت مشغول است و در حال سجده و قیام، از عذاب آخرت می ترسد و به رحمت پروردگارش امیدوار است، بگو آیا کسانی که می دانند باکسانی که نمی دانند یکسان اند؟ تنها صاحبان مغز متذکر می شوند. (زمر/ 9)
حقیقت و رستگاری در آموزه های ذن بودیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان های عجیب و جملات نامتعارفی که از اساتید ذن نقل می شود و سبک زندگی توأم با آرامش و سادگی راهبان ذن و نظم، کوشایی و پیشرفت کشور ژاپن در قرن اخیر، که به اندیشه های ذن بودایی منسوب می گردد، این مکتب را به یکی از موضوعات شایان توجه برای پژوهشگران ادیان و عرفان و سایر حوزه ها و حتی مردم عادی تبدیل کرده است. در این مقاله، سعی شده است تا با بازگشت به ریشه های کهن اندیشه ی ذن در ابتدای تاریخ بودیسم، خاستگاه ها، مبانی و مهم ترین مفاهیم و شخصیت های ذن به خواننده معرفی گردد. نتایج نشان می دهد اندیشه ی ذن بودایی، که به سختی می توان عناوینی چون دین، فرقه ی مذهبی یا حتی فلسفه بر آن نهاد، روش خاصی برای نگریستن به هستی است که در آن، بیش از هر چیز، بر عاری شدن از تمام پیش فرض ها و باورهای تصنعی درباره ی حقیقت و رستگاری تأکید می شود. در ذن، سالک به تجربه ی مستقیم واقیعت های روزمره ی زندگی و اندیشیدن و مراقبه کردن در جریان ساده ی امور سفارش می شود تا به گوهر نجات، که عنوان ساتوری بر آن اطلاق شده است، دست یابد. ساتوری بازشدن دریچه ی جدیدی به روی فرد است که تا آن زمان در پرده ی ابهام ذهن دوگانه انگار قرار داشته است. به هرترتیب، همان طور که استادان ذن می گویند، ممکن است هر توضیح و تبیینی از ذن از جانب کسی که خود در رودخانه ی آرام و عمیق ذن شیرجه نزده است دچار سوء تفاهم باشد.
دیدگاه تقوم و تفسیری مادی انگارانه از حیات پس از مرگ (دیدگاه لین رادر بیکر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی فیلسوفان مسیحی ازجمله لین رادر بیکر حیات پس از مرگ را با رویکردی مادی انگارانه تفسیر می کنند. بیکر معتقد است دیدگاه تقوم وی درباره ی هویت شخصی بیشترین سازگاری را با حیات پس از مرگ مسیحی دارد. مطابق این دیدگاه، ملاک این همانی شخصی، داشتن ویژگی منظر اول شخص است؛ ازاین رو شخص پس از مرگ بدن، به دلیل بقای این ویژگی باقی می ماند و به بدنی متناسب با آن جهان که با اعجاز خداوند خلق شده، دوباره تقوم می یابد. مقاله ی حاضر پس از تحلیل دیدگاه بیکر درباره ی رابطه ی تقوم و هویت شخصی و توجیه وی درباره ی سازگاری دیدگاهش با آموزه ی مسیحیت، آن را نقد می کند. وجود برخی ناسازگاری های درونی و نیز ایراداتی فلسفی مانند خلاصه کردن انسان در یک ویژگی و همچنین ناسازگاری نظریه ی بیکر با برخی آموزه های دینی، از آن جمله است. ایراداتی که درنهایت نشانگر ناکامی بیکر از ارائه ی تفسیری مادی گرایانه از حیات پس از مرگ مسیحی است.
پژوهشی در رویکرد جامعیت مطلق قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی آن است که با نقد و بررسی قرآنی و روایی، از بین رویکردهای مختلف اشتمال قرآن بر تمام نیازهای بشر را برگزیند. بی شک کافی بودن مستدلات این بخش، آراء دیگر را خدشه دار می سازد. نگارنده در این باره، آیات مربوطه را بررسی و با توجه به اِشکال ادبی و تحلیلی دو واژه «تبیان» و «کل»، در مهم ترین آیه مورد استناد مطلق گرایان، استدلال به این آیه را برای اثبات جامعیت بالجمله مورد تردید جدی قرار داده است. نویسنده کوشیده است اولاً دلائل قائلان به جامعیت مطلق را خدشه دار سازد؛ سپس با استفاده از آیه «لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَیْکَ»، به طورقطع جامعیت نسبی در رفع نیازهایی که بشر در شرایط عادی توان رسیدن به آنها را ندارد، را مستدل نماید. محقق جهت تأیید نگرش خود، از روایات بسیار و همچنین حمل مطلق آنها بر مقید، سود جسته است. در این باره روایات به دو گروه تقسیم شده اند و دسته ای که قول جامعیت کلی را پوشش می دهد برای بررسی بیشتر به پنج صنف جزئی تر تقسیم و بازبینی شده است و نویسنده در نهایت دلالت آنها بر این قول با توجه به قیود دسته بعد ناکافی دانسته است. حمل روایات مطلق بر دسته دوم یعنی احادیثى که به آنچه در قرآن نیست، اشاره دارد، این نگرش را تقویت می بخشد. نهایت اینکه محقق با مخدوش ساختن دلائل قائلان به جامعیت مطلق، با استفاده از آیات قرآن و تحلیل عقلی و با کمک این روایات بر مبنای خود یعنی جامعیت فی الجمله قرآن در رفع نیازها، پای فشرده است.
لوازم معنایی اصالت وجود و نقش آن در تمایز اندیشه های میرداماد و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
بی شک میرداماد استاد بلاواسطه صدرالمتألهین در علوم عقلی و نقلی بیشترین تاثیر را در شکل گیری اندیشه های فلسفی وی داشته است. لیکن با نگاهی اجمالی به آثار این دو حکیم، تفاوتی بنیادی در اندیشه های آنها دیده می شود، تا آنجا که می توان ادعا نمود فلسفه صدرا نه تنها ادامه دهنده فلسفه میرداماد نیست بلکه اساسا در نقطه مقابل آن قرار دارد. صدرالمتألهین علی رغم احترامی که برای میرداماد قائل بود، چرا در آراء فلسفی خویش از وی فاصله گرفت و با ناتمام دانستن حکمت یمانی، خود به پی ریزی فلسفه جدیدی همت گماشت؟ در این مقاله کوشیده ایم با بررسی لوازم معنایی اصالت وجود و اصالت ماهیت، تفاوت این دو حکمت را در اولین سنگ بنای آنها معرفی کرده و تاثیر این اصل کلیدی را در تمایز اندیشه های صدرالمتألهین با استادش نشان دهیم. به اعتقاد ما بر اساس همین اختلاف مبنایی است که این دو حکیم در تبیین مسائلی همچون مجعول بالذات، ملاک تشخص، صادر نخستین، رابطه جوهر و عرض، رابطه نفس و بدن، حرکت جوهری، ربط ثابت به متغیر، تبیین کثرت در هستی، رابطه علت و معلول و دیگر مسائلی از این دست، از هم فاصله گرفته و به نتیجه ای متفاوت رسیده اند.
نظریه ی «حیّ متأله» در سنجه ی آموزه های قرآن و عترت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی انسان و جامعه در روایات انسان در روایات
از دیدگاه آیت الله جوادی آملی، تعریف انسان عبارت است از: حیّ متأله. این مقاله درصدد است با روش تحلیل منطقی، نظریه ی «حیّ متألّه» در تعریف انسان را موردبررسی و نقد قرار داده و نظریه ای ارائه نماید که سازگاری بیشتری با آیات و روایات دارد. از جهت روشی، اولاً روش قرآن در معرفی مهم ترین ویژگی های ذاتی انسان، با مسیر پیموده شده در این نظریه یکسان نیست و ثانیاً حتی در حد استشهاد بر این نظریه، مراجعه ای به روایات صورت نگرفته است. از جهت مبنایی، این نظریه بر انگاره ی «حیوان بالفعل و انسان بالقوه بودن انسان در هنگام ولادت» استوار شده که با مستندات قرآنی و روایی سازگاری ندارد. ازنظر محتوایی، علاوه بر اینکه در این نظریه، حیات متألهانه ویژگی بالفعل ذاتی نیست، سعه ی شمولی آن نیز افراد بسیار اندکی را شامل می شود و آیات قرآن عامل خروج از انسانیت و سقوط به دوزخ را عدم بهره مندی از عقل دانسته و روایات نیز مهم ترین ویژگی ذاتی انسان را عقل معرفی کرده اند.
لذت و معنای زندگی از نگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
در آثار ابن سینا مفهوم سعادت یا نیک بختی از جهاتی نزدیک به مفهوم معنای زندگی به مثابه غایت زندگی است. وی نیک بختی را مطلوب بالذات و غایت لذاته معرفی می کند و آن شرط لازم و کافی برای معنادار شدن زندگی است. از منظر او میان لذت و معنای زندگی ارتباطی عمیق وجود دارد. لذت، ادراک حضوری قوه مدرکه فرد است به آن چه که در نظرش کمال و خیر به شمار می آید. دیدگاه شیخ در نفس شناسی تأثیر مستقیمی بر مبحث معنای زندگی و لذت دارد. وی باتوجه به قوای ادراکی نفس، مراتب مختلفی برای نیک بختی و لذت در نظر می گیرد که از میان آن ها نیک بختی و لذت عقلانی یا روحانی نقش بسیار مهمی در رسیدن به معنا ایفا می کند. همچنین از میان قوای نفس تنها قوه عقلانی است که با مرگ از بین نرفته و در عالم آخرت معنای زندگی و لذت نهایی توسط آن رقم می خورد. او معتقد است همان گونه که معنای زندگی دارای ارزش ذاتی است، لذات عقلی و شهودی نیز دارای ارزش ذاتی است. لذت عقلی-شهودی نه تنها شرط لازم برای معناداری، بلکه شرط کافی آن نیز است. در این پژوهش معنای زندگی از نظر ابن سینا و نقش لذت در رسیدن به آن، با روشی توصیفی- تحلیلی بررسی شده است.
بررسی تطبیقی نظریه روح معنا در دیدگاه علامه جوادی آملی با توجه به انگاره های زبان شناسی شناختی
حوزههای تخصصی:
فهم آیات قرآن مستلزم داشتن مبانی درست برای فهم متن است. بررسی تطبیقی از روش هایی است که می تواند مزیت ها و نقایص روش های مختلف را نشان دهد. براساس پژوهش های جدید، زبان شناسی مدرن در شاخه معناشناسی شناختی کارایی خود را در درک مفهوم آیات قرآن نشان داده است. نظریه شناختی پیش نمونه با نظریه سنتی روح معنا هر دو می تواند در تحلیل معنای واژگان متشابه یا واژه هایی که در کاربردهای گوناگون و معانی متفاوت به کار می روند، استفاده شود؛ ازاین رو مقایسه این دو در یک دامنه مناسب می تواند موارد رجحان و کاربردی بودن هریک را روشن کند. علامه جوادی آملی در تفسیر خود، از این نظریه بسیار استفاده کرده است؛ ازاین رو از تحلیل ایشان برمبنای نظریه روح معنا برای مقایسه آن با تحلیل زبان شناسی شناختی استفاده کردیم. با مثال هایی از واژه های کاربردی در دو نظریه مانند میزان، عرش، تقوی، ذوق و تحلیل آیات در دو روش، تفاوت ها و شباهت های این دو نظریه در عمل روشن می شود.تفاوت ها بیشتر شامل اختلاف در معنای واحد است و نیز در میزان انعطاف معنایی در موقعیت های مختلف در این دو نظریه.