فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۱٬۰۵۴ مورد.
بازشناسی نشانه زبانی
بازنمایی روابط عفیفانة مرد و زن در سینمای ایران (مطالعة موردی فیلم دربارة الی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن در اسلام حجاب و عفاف
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه فقه زن و خانواده فقه زنان حضور زن در اجتماع و سیاست و مساله حجاب
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات سینمایی، موسیقی و بصری مطالعات سینمایی
نوع روابط زن و مرد و مرزبندی در تعاملات این دو جنس، تأثیری تعیین کننده بر روح و روان فرد، استحکام خانواده و رشد و پیشرفت جامعه دارد. حال اگر رسانة تأثیرگذاری چون سینما، برخلاف دین و فطرت، به پایه گذاری اخلاق جنسی ویژ ه ای در جامعه مبادرت ورزد که حریم های میان زن و مرد شکسته شود، اثر مخربی بر تفکر و رفتار مخاطب خواهد گذاشت که به سادگی جبران پذیر نیست. این مقاله به دنبال آن است تا با نگاهی جامع به آیات و روایات مربوط به روابط میان دو جنس نامحرم، مؤلفه های روابط عفیفانه را استخراج کند و سپس با تحلیل نشانه شناختی فیلم سینمایی «دربارة الی» که یکی از تولیدات فکری دهة هشتاد سینمای ایران است، نوع بازنمایی این فیلم از روابط زن و مرد نامحرم و میزان انطباق یا فاصلة آن با آموزه های اسلامی را بررسی کند. طبق این بررسی مشخص می شود که فیلم با به کارگیری رمزهای اجتماعی و فنی، نوعی از روابط زن و مرد را بازنمایی کرده که هیچ شباهتی به ملاک های عفاف اسلامی ندارد. مفاهیم ایدئولوژیک فیلم، مفاهیمی اباحه گرانه و حیازداست.
نقد و بررسی دیدگاه های مربوط به خطبه ی هشتادم نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع نقصان عقل زنان در خطبه ی هشتادم نهج البلاغه، گر چه ضعف سندی دارد، امّا با توجه به تکرار مضمون آن در نامه ی چهاردهم نهج البلاغه، محل تأمل و تعمق است. در شرح خطبه ی مذکور، دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. دغدغه ی نگارندگان در این نوشتار آن است که ضمن نقد و بررسی دیدگاه های مختلف در این باره، روشن سازند که نظریه ی نقصان عقل ذاتی زنان در راستای فرهنگ قرآنی هیچ مستند مهمی ندارد، بلکه با تعمق در برخی از آیات قرآن کریم، به نظر می رسد علی رغم تفاوت های فراوانی که در خلقت زنان و مردان وجود دارد، زنان در عقل ذاتی هیچ نقصانی نسبت به مردان ندارند؛ از این رو نمی توان انگاره ی نادرست نقصان عقل ذاتی زنان را به کلام مولی علی (ع) مستند کرد. بر پایه ی گفتار وحی که گویای مهجوریت و مظلومیت زنان عصر جاهلیت بوده و حکایت از زنده به گور کردن دختران، به ارث بردن زنان و... دارد، برداشت نقصان عقل اکتسابی زنان آن عصر از کلام حضرت علی (ع) منطقی و عاقلانه به نظر می رسد. زدودن آن همه مهجوریت و محرومیت، گذر زمان و هدایت هادیان به حق را می طلبید و هدف حضرت علی (ع) در توجه دادن افکار جامعه به این نوع نقصان، تنها آسیب شناسی اجتماع و در نتیجه هدایت افکار جامعه به سمت اصلاح آن بوده است و نشانگر این واقعیت است که ضعف رشد عقلی و علمی زنان در هر عصری، موضع دقتّ و احتیاط است و سعی در اصلاح و رفع نقاط مشکل و ضعف مورد تأکید آموزه های دینی است.
دین و سلامت: آزمون اثر دینداری بر سلامت در میان نمونه ای از دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوع هایی که در دهه های اخیر وارد حوزه جامعه شناسی شده و توجه بسیاری از محققان اجتماعی را به خود جلب کرده، نقش مهم تعیین کننده های اجتماعی در سلامت انسان است. در این مقاله، رابطه سلامت با برخی از تعیین کننده های اجتماعی شامل دینداری، سبک زندگی سلامت محور و حمایت اجتماعی آزمون می شود. این مطالعه یک مطالعه پیمایشی است که جمعیت آماری آن را دانشجویان دانشگاه تبریز تشکیل می دهند. اطلاعات مورد نیاز برای سنجه های دینداری، سبکزندگی سلامت محور، حمایت اجتماعی و سلامت (جسمی، روانی و اجتماعی) با پرسشنامه از یک نمونه 350 نفری که براساس فرمول کوکران تعیین و به روش طبقه ای متناسب انتخاب شدند، به دست آمد. آزمون های اعتبار و پایایی مؤید اعتبار و پایایی بالای سنجه ها بود. براساس یافته های تحقیق متغیرهای دینداری، سبک زندگی سلامت محور و حمایت اجتماعی 8/36 درصد تغییرات سلامت کل، 6/16 درصد تغییرات سلامت جسمی، 2/31 درصد تغییرات سلامت روانی و 6/32 درصد تغییرات سلامت اجتماعی را تبیین می کنند. از نظر آماری دینداری دارای تأثیر معنادار مستقیم و غیرمستقیم بر سلامت کل است، ولی در ابعاد مختلف سلامت، تأثیر دینداری به شیوه های مختلف نمودار می شود. دینداری به طور غیرمستقیم و ازطریق متغیر سبک زندگی سلامت محور بر سلامت جسمی تأثیر دارد. اثر دینداری بر سلامت اجتماعی به طور غیرمستقیم و از طریق حمایت اجتماعی است. تأثیر دینداری بر سلامت روانی هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم (ازطریق حمایت اجتماعی) تأیید می شود. این یافته ها دلالت های نظریه های کارکردگرا درخصوص اثر مثبت دینداری بر سبک زندگی سلامت محور، حمایت اجتماعی و سلامتی، به خصوص سلامت روانی و سلامت اجتماعی را تأیید می کنند.
زبان و امر سیاسی
بررسی برخی از عناصرِ سنت های علمی اسلامی در قرون میانه و تداوم و تأثیر آن ها تا آغاز رنسانس علمی (قرون 4 تا 8 ق/ 10 تا 14 م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تداوم و عدم تداومِ» سنت های علمی قرون میانه، و تأثیر آن ها در پیدایش و ظ هور رنسانس علمی، مسئله ای نسبتاً پیچیده است و به موضوعِ مناقشه ای جدی و دامنه دار بین دانشمندان و صاحب نظرانِ برجستة تاریخ علم در اوایل قرن بیستم بدل شده است. این مسئله از آن جا ناشی شد که برخی دانشمندان غربی به این باور رسیدند که آغاز و پیدایش رنسانس علمی صرفاً مدیون علم کلاسیک، زنجیره ای از کشفیات جدید و تحولات فکری، و دگرگونی در مفاهیم بنیادین است؛ از سوی دیگر بر این امر تأکید ورزیدند که نیرو و توان انقلاب علمی صرفاً از تصور جدیدی از طبیعت یا تصور جدیدی از روش خاص پژوهیدن در اسرار طبیعت برگرفته شده است. بر اساس این نظریه، مقوله ای به نام علم قرون میانه به طور اخص سنت های علمی اسلامی و استمرار و تداوم آن ها و همچنین نقش و تأثیرشان در پیدایش و شکل گیری رنسانس علمی بی معنی است. حال این سؤال مطرح می شود که «جایگاه علمی قرون میانه در عالم علم از چه قرار بوده است؟» یا «در دورانی نسبتاً طولانی از قرون میانه، که علم کلاسیک در غرب مسیحی در حال انحطاط به سر می برد، این سنت علمی در کجا و در چه نقطه ای از جهان، به جز پهنة وسیعی از حوزة تمدن اسلامی، پرورش یافت و بالید و سرانجام، با «استمرار و تداوم»، به صورت «انباشتی علمی» به غرب مسیحی انتقال یافت؟» مگر در آن جا (غرب مسیحی) نبود که دانشمندان غربی با «استادی یافتن» بر انبوهی از آثار و منابع علمی اسلامی و یونانی، و نقد و سنجش عالمانه و تحلیلی روش مندانه، حیات فکری و عقلانی آن سرزمین را از اساس تغییر دادند؟ بنابراین، علم کلاسیک و کشفیات و تحولات دوران نوزایی همة آن چیزی نیست که اسباب رنسانس علمی را فراهم کرد؛ از این رو، تداوم علمی قرون میانه و به خصوص سنت های علمی اسلامی، به منزلة بخش مهمی از مبانیِ رنسانس علمی، از جایگاه خاصی در این زمینه برخوردار است. تلاش این مقاله بر این است تا به برخی از عناصر سنت های علمی اسلامی و تداوم و تأثیر آن ها به منزلة دست مایة آغاز رنسانس علمی بپردازد
بررسی سطح تحصیلات و سن بر رفتار دینی زنان جنوب کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر سطح تحصیلات و سن بر رفتار دینی زنان جنوب کشور می باشد. جامعه آماری این پژوهش زمینه یابی تمامی دختران محصل سال اول دوره تحصیلات راهنمایی تا دانشجویان سال آخر دانشگاه بود و آزمودنی ها، با روش نمونه گیری خوشه ای750 آزمودنی، از 5 شهر جنوب کشور که در دسترس بودند، انتخاب گردیدند. برای سنجش رفتار دینی از آزمون اصلاح شده نزارالعانی (1384)، با روایی و پایایی قابل قبول استفاده گردید. نتایج تحلیل واریانس عاملی و آزمون تعقیبی توکی نشان داد که رفتار دینی زنان با تحصیلات بالاتر از دیپلم به گونه معنی داری کمتر از زنان با تحصیلات دیپلم و پایین تر (گروه سیکل و پایین تر و گروه بالتر از سیکل تا دیپلم) بود. هم چنین بین رفتار دینی با سن آزمودنی ها رابطه منفی معنی دار وجود داشت. نتایج بحث انگیز این پژوهش در کنار محدودیت های آن لزوم تحقیقات بیش تر در این زمینه را پیشنهاد می نماید.
بررسی نمودهای عرفی شدن دین در سبک زندگی جوانان شهر اصفهان (با تأکید بر نظریه عرفی شدن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهورجامعه مصرفی به واسطه فزونی کالاهای مادی از یک سو و دموکراتیزه شدن مصرف و عمومیت یافتن آن از سوی دیگر، به انتخابی شدن زندگی روزمره می انجامد و همین امر نشان دهنده اهمیت روزافزون سبک زندگی در جامعه معاصر است. عامل مذهب نقش مهمی در گزینش سبک زندگی دارد. دین نه تنها مردم را نسبت به برخی از سبک های زندگی در قیاس با سبک های زندگی دیگر ترغیب می نماید، بلکه می تواند تأثیر قابل ملاحظه ای در کنترل فرهنگ مصرفی و سبک های زندگی مصرفی داشته باشد. در جامعه ایران علاوه بر دینداری، متغیر عرفی شدن نیز بسیار حائز اهمیت است، چرا که افراد به ویژه جوانان، متأثر از فرآیند نواندیشی و نوگرایی هستند و به برداشت های شخصی از دین در رفتارشان استناد می کنند. در این مقاله با استفاده از نظریه عرفی شدن شجاعی زند، به بررسی نمودهای عرفی شدن دین در سبک زندگی جوانان شهر اصفهان می پردازیم. این مطالعه از نظر کنترل شرایط پژوهش یک بررسی پیمایشی، از نظر وسعت، پهنانگر و از نظر زمانی، مقطعی و نمونه گیری آن سهمیه ای چند مرحله ای است که بر اساس فرمول کوکران، 385 نفر هستند. نتایج حاصل از آزمون چند متغیره نشان داد که متغیرهای مستقل 33 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کرده اند که بر اساس اولویت عبارتند از: تغایر نقش ها، فردگرایی و تغییر ارزش ها.
رابطه دینداری با معناداری زندگی در یک جمعیت دانشجویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سکولاریزاسیون در افغانستان و نقش امیر عبدالرحمان در فرایند آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«سکولاریزاسیون» پدیده ای اجتماعی است که نظریه پردازان گوناگون در باره اش نظریه پردازی کرده اند. این نوشتار به توضیح فرایند سکولاریزاسیون در جامعة افغانستان پرداخته است. برای تبیین این موضوع، از چارچوب نظری علاّمه طباطبائی استفاده شده است. بر اساس روش تحقیق این پژوهش، زمان امیر عبدالرحمان به عنوان واحد تحلیل گزینش شده است. در دوران وی، نظم خاصی شکل گرفت؛ نظمی که در تاریخ افغانستان خود را بازتولید نموده و تاکنون دچار تغییر بنیادی نشده است. نظمی که امیر عبدالرحمان ایجاد نمود، زمینة سکولاریزاسیون را در جامعة افغانستان فراهم ساخت. مشکلاتی که امروز جامعة افغانستان با آن مواجه است، نتیجة اختلالاتی است که امیر عبدالرحمان در آگاهی دینی جامعة افغانستان ایجاد نمود؛ یعنی تفسیر ناروا از آموزه های دینی که توسط امیر عبدالرحمان زمینة بسیار از مشکلات موجود را ایجاد کرد.
تحولات مذهبی در استان ایلام از ورود اسلام تا پایان دوره ی والیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرایط جغرافیایی، سیاسی و نزدیکی استان ایلام به عراق- مرکز خلافت اسلامی در دوران بنی عباس- در روند تحولات مذهبی این منطقه مؤثر بوده است. وجود کوه ها، مراتع، پناهگاه های طبیعی، آب کافی و منابع طبیعی ایلام از عوامل جغرافیایی مؤثر در تجمع مخالفان خلفای بنی امیه و بنی عباس بوده است. این تحقیق در پی آن است که: آیا با ورود اسلام به ایران، مردم ساکن ایالات ماسبذان و مهرجانقذق (شامل استان ایلام امروزی) مسلمان شدند؟با بررسی منابع و مآخذ می توان در مورد سیر تحولات دینی و مذهبی ایلام از گذشته تا عصر حاضر، اطلاعات پراکنده ای به دست آورد؛ امّا در منابع به صورت منسجم به بررسی این موضوع نپرداخته اند. هدف این مقاله، تبیین سیر تکاملی مذهب مردم استان ایلام در دوره های گذشته و نحوه ی گرایش مردم این سرزمین به تشیّع می باشد. مطالعه و بررسی نشان می دهد که گرایش مردم این منطقه به اسلام تا قرون چهارم و پنجم به آرامی صورت گرفته است. البتّه، پیروان ادیان دیگری هم وجود داشته اند؛ امّا در اقلیت بوده اند. وجود امام زاده ها در استان ایلام نشان از گرایش مردم این مناطق به تشیّع در دوره ی اسلامی دارد. از دوره ی اتابکان لرستان گرایش های شیعی در بین مردم و حاکمان این منطقه در منابع مشاهده می شود؛ امّا از دوره ی صفویه به بعد مردم به مذهب تشیّع روی آورده اند.
شیوه های زندگی انسان های فاضل در مدینه های غیرفاضله؛ نگاهی فلسفی به یک وضعیت چالش برانگیز فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر در مدینه های غیرفاضله، انسان های فاضل، منفرداً، بخواهند زندگی فاضلانه ای داشته باشند، چه سبکی از زندگی می تواند سنگ بنای زیست آنها باشد؟ فلاسفه اسلامی، با عطف توجه به یک چالش فرهنگی جهت زیست فاضلانه، در این خصوص نظریات مختلقی را داده اند. فارابی گزینه هایی چون: رفتن از مدینه غیرفاضله به مدینه فاضله؛ زیست غریبانه در مدینه غیرفاضله ؛ و یا تسلیم مرگ شدن به جای زندگی در مدینه غیرفاضله را پیش می کشد. فارابی به جزئیات زیست در مدینه های غیرفاضله نمی پردازد. پس از او، ابن سینا، به نحو اجمال، تأسیس شهر فاضله را توسط خود فیلسوف در بیرون از شهر ممکن می داند. در مقابل، ابن باجه آن سعادت و حیات را در همان جامعه غیرفاضله پی می گیرد. ابن طفیل، با بیرون بردن انسان فاضل از مدینه غیرفاضله، سعادت او را در انزوا، و با اکتساب نوع خاصی از معرفت پی می گیرد. این دو برای انسان فاضل یک برنامه عملی پیشنهاد می دهند. مهم آن است که این افراد فاضل در هر وضعیت، شیوه ای از زندگی را اتخاذ می کنند که راهنمای آنها به سوی سعادت است. در واقع، در اینجا بحث از یک وضعیت چالش برانگیز فرهنگی و نحوه انطباق فرد با آن وضعیت، یا شیوه های برون رفت از آن وضعیت است؛ فردی که بیرون از قواعد جاری فرهنگ شهر، و در حالیکه امکان تغییر آن وضعیت برایش نیست، خواهان تحقق سعادت خود در این جهان است.
ناسیونالیسم و اسلام گرایی در تعاملات فراملی ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایدئولوژیک مؤثر در تعاملات فراملی ایران طی قرن اخیر چه بوده اند؟ در پاسخ، مقاله دربارة دو مفهوم ناسیونالیسم و اسلام گرایی تمرکز دارد. ناسیونالیسم باستان گرا در دوران پهلوی اول و دوم، ناسیونالیسم لیبرال در دوران نهضت ملی، و ناسیونالیسم مذهبی در دوران جمهوری اسلامی سه چهرة مهم ناسیونالیسم ایرانی اند که هر یک به نحوی در تنظیم مناسبات فراملی ایران نقش داشته اند. ناسیونالیسم، با وجود جهت گیری های مختلف، نقش مهمی در بازسازی هویت ملی و تحکیم خودباوری و استقلال کشور داشته است. پس از انقلاب اسلامی، ناسیونالیسم غالباً تحت الشعاع اسلام گرایی قرار داشته و ایدئالیسم اسلام گرا در عرصة مناسبات جهانی کشور ظهور پررنگی یافته است. نکتة کلیدی مورد تأکید رهبران جمهوری اسلامی این بوده که دولت در عرصة سیاست خارجی بایستی روی تکلیف و رسالت اسلامی اش تمرکز کند. به این منظور، جمهوری اسلامی با توجه به نابرابری ها و مناسبات سلطة جاری در عرصة بین الملل علناً با وضع موجود سیاست بین الملل مخالفت کرده و خواستار تغییرات به منظور برقراری عدالت بین المللی شده است
الگوی بومی سنجش دین داری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی ارائة الگویی مبتنی بر منابع اسلامی به منظور سنجش دین داری در بین مسلمانان است. در دهه های اخیر، تحقیقاتی در خصوص سنجش تجربی وضعیت دین داری در ایران انجام شده، اما عمده ترین کاستی آنها عدم تلاش برای طراحی الگوی بومی سنجش دین داری و استفاده از الگوهای غربی و مسیحی است. البته در این زمینه، برخی تلاش ها برای طراحی یا کاربست الگوهای بومی از سوی بعضی محققان صورت گرفته، ولی این تلاش ها نیز چندان قرین توفیق نبوده است. با اذعان به سابقة بیش از پنجاه سالة مطالعات تجربی و میدانیِ انواع، میزان و تغییرات دین داری، با ذکر گونه شناسی هیل و هود از انواع مقیاس های غربی سنجش دین داری، مهم ترین انتقادات مربوط به مقیاس های مزبور مطرح شده است. سپس برخی از الگوهای داخلی سنجش دین داری معرفی و نقد گردید و در پایان نیز با بهر ه گیری از منابع اسلامی، الگویی بومی برای سنجش تجربی دین داری پیشنهاد شده است.