فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۳٬۲۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی عوامل زمینه ساز طلاق در بافت اجتماعی فرهنگی شهر تهران انجام شد. این مطالعه از نوع پژوهشهای کیفی است که با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شده است. بدین منظور با روش نمونه گیری هدفمند و با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته داده ها جمع آوری شد و تا رسیدن به اشباع نظری 22 نفر از واجدان شرایط مورد بررسی قرار گرفتند. برای دستیابی به عوامل، تحلیل داده ها با استفاده از فنون استراوس و کربین انجام شد که شامل شناسه گذاری مفاهیم و شکل دادن به نظریه است. تجزیه و تحلیل داده ها در شناسه گذاری باز، به شناسایی عوامل اصلی، مؤلفه ها و زیرمؤلفه ها منجر شد. نتایج نشانگر این است که عدم عشق و صمیمیت، مقوله مرکزی الگوی یافته های پژوهش است. مقوله عدم آمادگی برای ازدواج و طی نکردن درست فرایند ازدواج جزء شرایط علّی برای ازدواجهای در حال فروپاشی است؛ مسائل فرهنگی و مسائل اقتصادی در زیر شرایط مداخله گر قرار گرفت و مقولاتی از قبیل اعتیاد، ساختار نامناسب خانواده کنونی، عدم سازگاری زناشویی، عوامل و مشکلات جنسی، ارتباط نامناسب با خانواده های اصلی، پیشینه خانوادگی و مشکلات شخصیتی از جمله عوامل زمینه ای مؤثر در طلاق بود. نتایج نشان داد که به کارگیری راهبردهای ارتباطی و هیجانی ناکارامد به پیامدهایی همچون احساس خستگی، تنهایی، ناامیدی و احساس تنفر از همسر و در نهایت میل به طلاق منجر شد.
رابطه میان سطوح متفاوت روابطِ پیش از ازدواج و نگرش والدین به آن با میزان سازگاری زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات جامعه ایران منجر به تغییرات مهمی در شکل روابط پیش از ازدواج در بین جوانان شده است. مطالعات پیشین نشان داده اند، این روابط اگر با افراد متعدد یا به طور پیشرفته باشد، تأثیر نامطلوبی بر کیفیت رابطه بعدی فرد خواهد داشت. اما اگر به عنوان مسیری برای رسیدن به ازدواج انتخاب شود و با نظارت خانواده و جامعه باشد باعث ارتقاء کیفیت انتخاب فرد می شود. بر این اساس در این پژوهش قصد بررسی رابطه میان سطوح روابط پیش از ازدواج با میزان سازگاری زوجین را داریم. باتوجه به نقش تعیین کننده خانواده در گفتمان جامعه ایرانی در این بررسی، نگرش والدین به رابطه پیش از ازدواج و ازدواج فرزندشان نیز مورد مطالعه قرار گرفت. برای جمع آوری گروه نمونه از روش در دسترس و گلوله برفی استفاده شد و از افراد خواسته شد علاوه بر سطح ارتباط خود، آزمون سازگاری زناشویی را تکمیل کنند. نتایج این بررسی نشان داد، سازگاری زناشویی افرادی که پیش از ازدواج رابطه ای نداشتند و یا روابط محدودی داشته اند بیش از افراد با روابط پیشرفته و متعدد است. توافق والدین با ازدواج نیز باعث افزایش میزان سازگاری زناشویی است.
تحلیل محتوای کتابهای فارسی دوره اول متوسطه برحسب میزان توجه به مولفه های سرمایه فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای کتاب های فارسی دوره متوسطه اول، برحسب میزان توجه به مولفه های سرمایه فرهنگی بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و با توجه به ماهیت آن از روش تحقیق توصیفی از نوع تحلیل محتوا استفاده گردید. جامعه آماری این پژوهش شامل محتوای تمامی کتاب های فارسی دوره اول متوسطه در سال تحصیلی 95-94 بوده و نمونه آماری نیز با جامعه آماری یکسان در نظر گرفته شد. ابزار پژوهش شامل سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته سرمایه فرهنگی برحسب نظریه بوردیو بود که برای برآورد روایی سیاهه تحلیل از روایی محتوایی استفاده شد. پایایی سیاهه تحلیل نیز از طریق روش اسکات برابر 54/89 درصد محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از سنجش فراوانی وروش آنتروپی شانون استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که مولفه نهادینه از کمترین میزان توجه برخوردار بوده و مولفه عینیت یافته از بالاترین میزان اهمیت برخوردار است در حالی که مولفه تجسمیافته که بیشترین ارتباط را با درس فارسی دارد جایگاهی درخور ندارد.
تأثیر خرده فرهنگ بازی های رایانه ای بر رفتارهای جامعه ستیز نوجوانان دبیرستانی شهر اصفهان در سال95(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه امروزه بازی های رایانه ای گستره وسیعی از فرهنگ فراغتی نوجوانان را در بر گرفته اند و تأثیرات رفتاری زیادی بر آنها گذاشته اند، هدف از بررسی پیش رو مطالعه نقش انواع بازی های رایانه ای به عنوان بخشی از خرده فرهنگ نوجوانان در رفتارهای اجتماعی جامعه ستیز آنها در شهر اصفهان بود. به ویژه که خرده فرهنگ های نوجوانی تأثیر زیادی در الگوپذیری رفتاری نوجوانان دارند و هدایت کننده رفتارهای اجتماعی آنها در جهت مثبت و منفی هستند. به همین دلیل برای دستیابی به هدف از بین 127817نوجوان 18-12ساله در کلیه نواحی شش گانه آموزشی شهر اصفهان، نمونه ای 666 نفری به روش سهمیه ای انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته با 38 سؤال بسته بود. همچنین پاسخگوئی به سؤالات بر اساس طیف لیکرت پنج درجه ای انجام شد. سؤالات پژوهش در مورد ویژگی های شخصی پاسخگویان مانند سن، جنس و وضعیت تحصیلی آنها و نیز متغیرهای مورد بررسی تحقیق همچون رفتارهای جامعه ستیز نوجوانان (میزان ناسزاگوئی، وندالیسم و بی توجهی به حقوق دیگران) بود. تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شد و از برخی آزمون ها نظیر درصد، میانگین، فراوانی و نیز ضرایب همبستگی پیرسون، کای دو، t و رگرسیون برای بررسی متغیرها استفاده شد. یافته ها نشان داد که رابطه معنی داری بین متغیر رفتارهای جامعه ستیز (ناسزاگوئی، وندالیسم و بی توجهی به حقوق دیگران) با نوع بازی های رایانه ای به عنوان بخشی از خرده فرهنگ نوجوانان وجود دارد. همچنین نتایج مشخص نمود که جنسیت در میزان استفاده از اغلب انواع بازی ها توسط نوجوانان مؤثر است. متغیر سن تفاوت معنی داری در سه گروه سنی نوجوانان از نظر انواع بازی های کامپیوتری نداشت.
ساختار «فعل» در گویش خزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گویش خزلی یکی از گویش های کردی جنوبی است که گستره آن بخش هایی از استان های ایلام، کرمانشاه و همدان می باشد. بدیهی است شرایط اقلیمی، فرهنگی و اجتماعی متفاوتی که گویشوران خزلی با آن در ارتباط هستند، باعث می شود که در این گویش، لهجه های متعددی به وجود آید و این خود باعث تمایز ساختار زبانی این گویش می شود؛ بنابراین، بررسی ساختار و نظام صرف فعل در این گویش، جهت شناخت هر چه بهتر و بیشتر آن، ارزشمند و ضروری به نظر می رسید. در این مقاله گاهی به اقتضای کلام، به شباهت ها و تفاوت های ساختار فعلی گویش خزلی با گویش کلهری اشاره شده است. روش انجام پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی بوده و برای گردآوری اطلاعات نیز از منابع کتابخانه ای استفاده شده است. بر اساس یافته های پژوهش، دستگاه فعلی گویش خزلی دارای ویژگی های مشترکی با گویش کلهری است و در عین حال، تفاوت هایی نیز با آن دارد. این تفاوت ها را که دلیلی بر استقلال و تمایز دستگاه فعل در گویش خزلی از دیگر گویش هاست، می توان در جایگاه قرارگیری شناسه ها و نحوه ساخت و حتی صرف فعل هایی چون: مرکب، متعدی، لازم، معلوم، مجهول و ... به وضوح دید. در برخی موارد، فعل ها از نظر شخص و شمار یکسان هستند؛ چنانکه دو صیغه دوم و سوم شخص جمع در هر دو وجه امر و نهیِ حاضر و امر و نهیِ غایب، ساختار یکسانی دارند؛ همچنین این پژوهش نشان داد که ساخت فعل مجهول در زمان ماضی با قاعده و در زمان مضارع بی قاعده است.
بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر برگرایش جوانان شهر اهواز به هویت ملی با تأکید بر استفاده از شبکه های غیر ایرانی ماهواره و سایت های اینترنتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر که با هدف بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر برگرایش جوانان شهر اهواز به هویت ملی با تأکید بر استفاده از شبکه های غیر ایرانی ماهواره و سایت های اینترنتی است، از نظر نوع هدف یک بررسی کاربردی، از نظر وسعت پهنانگر، از نظر دامنه خرد و از نظر زمانی یک بررسی مقطعی است. روش تحقیق در این پژوهش روش میدانی با استفاده از تکنیک پیمایش، و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه است. همچنین حجم نمونه در این تحقیق 383 نفر است. پژوهش حاضر بر اساس تئوری های مختلف از جمله مارکس، گیدنز، کاستلز، هابرماس و مارشیا به دنبال بررسی ارتباط بین متغیرهایی چون شبکه های تلویزیونی خارجی، سایت های خارجی اینترنت، احساس محرومیت، دینداری، مشارکت اجتماعی، پایگاه اقتصادی – اجتماعی، وضعیت تأهل، سن و جنس به عنوان متغیرهای مستقل و گرایش به هویت ملی به عنوان متغیر وابسته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین استفاده از شبکه های تلویزیونی خارجی (ماهواره)، استفاده از سایت های خارجی اینترنت، احساس محرومیت، دینداری، مشارکت اجتماعی، جنس و وضعیت تأهل و میزان گرایش به هویت ملی ارتباط وجود دارد. اما بین متغیرهای پایگاه اقتصادی – اجتماعی و سن با گرایش به هویت ملی ارتباط معناداری مشاهده نشد.
ارزش های فرهنگی و تاثیرات آن بر نگرش اقتصادی و سیاسی شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیرات ارزش های فرهنگی بر نگرش سیاسی و اقتصادی شهروندان شهر اصفهان با استفاده از الگوی ارزش های بنیادین شوارتز می باشد. در این راستا به منظور تبیین اهمیت جایگاه ارزش های فرهنگی در توضیح نگرش های اقتصادی و سیاسی، سعی شد تا میزان واریانس تبیین شده نگرش سیاسی و اقتصادی توسط ارزش های فرهنگی با متغیرهای جمعیت شناختی مورد مقایسه قرار گیرد. در این راستا نتایج پژوهش که بر اساس حجم نمونه 346 بدست آمده است نشان می دهد که اولا ارزش های فرهنگی در مقایسه با متغیرهای جمعیت شناختی قدرت تبیین کنندگی بیشتری داشتند. ثانیا با تقسیم ارزش های فرهنگی به 4 بعد آمادگی برای تغییر، حفاظت، خودافزایی و تعالی بر اساس نظریات شوراتز، نتایج نشان می دهد که ارزش تعالی(شامل ارزش های جهان گرایی و خیرخواهی) باعث گرایش شهروندان به سمت تفکرات سوسیالیسم اقتصادی می شود و افرادی که از ارزش های تعالی ضعیف تری برخوردار هستند عمدتا به سمت بازار آزاد در حوزه های اقتصادی گرایش پیدا می کنند. از سوی دیگر یافته ها در مورد نگرش های سیاسی نشان می دهد درحالی که ارزش های آمادگی برای تغییر، خودافزایی و تعالی افراد را به سمت گروه های سیاسی دموکراتیک سوق می دهد، اما ارزش حفاظت باعث گرایش افراد به گروه های سیاسی محافظه کار می شود.
تحلیل تنبلی دانشگاهی به مثابه تنبلی اجتماعی در میان دانشجویان دانشگاه مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تنبلی اجتماعی آسیب های متعدد و پیامدهای منفی را برای فرد و اجتماع در کوتاه مدت و درازمدت به وجود می آورد. تنبلی به معنای تن پروری، بیکاری، کاهلی، اهمال و سستی به کار رفته است. هدف این پژوهش، تحلیل جامعه شناختی عوامل درون و برون دانشگاهی بر تنبلی اجتماعی دانشجویان (مطالعة موردی: دانشجویان دانشگاه مازندران) است. روش پژوهش از نوع پیمایشی و ابزار سنجش آن پرسش نامة محقق ساخته است. جامعة آماری این پژوهش، کلیه دانشجویان دانشگاه مازندران هستند و حجم نمونة لازم برای پژوهش حاضر ۳۹۰ نفر برآورد شد و از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم استفاده شده است. بعد از جمع آوری اطلاعات، فرضیه های پژوهش در دو سطح توصیفی و استنباطی با نرم افزار SPSS و Amosبررسی شد. در این پژوهش، نظریة انتخاب عقلانی کلمن، چارچوب نظری است. نتایج پژوهش نشان داد تنبلی دانشگاهی با متغیرهای نابسامانی در سطح نظام و ابعادش (درون و برون دانشگاه) رابطة معناداری وجود دارد که متغیرهای نبود نظارت و کنترل در دانشگاه، ضعف برنامه ریزی در دانشگاه، طفره روی آموزشی سیستمی، فرهنگ تنبلی در جامعه، پایین بودن هزینه های تنبلی در جامعه) بجز متغیرهای نبود امکانات و تجهیزات در دانشگاه و نبود آیندة شغلی را شامل می شود. همچنین برحسب معادلات ساختاری، فرضیة اول تأیید شد. نتیجة آزمون الگوی ساختاری نشان می دهد که متغیرهای بالا 40 % از تغییرات تنبلی دانشگاهی (فردی، گروهی) را تبیین کردند.
تحلیل فضایی عوامل اجتماعی و فرهنگی پیشران و مانع آمایش و توسعة منطقه ای در استان خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دو دهة اخیر به نقش عوامل اجتماعی و فرهنگی در آمایش و توسعة منطقه ای توجه زیادی شده است و جذابیت مفاهیمی مانند سرمایة اجتماعی در آمایش و توسعة منطقه ای افزایش یافته است؛ بنابراین در چارچوب رویکرد آمایش سرزمین به شناسایی عوامل و عناصر اجتماعی و فرهنگی تأثیرگذار بر فرایند توسعه توجه می شود که یکی از گام های اساسی برنامه ریزی توسعة یک منطقه است. این مقاله در پی پاسخ به این سؤال است که وضعیت فضایی استان خراسان شمالی از نظر عوامل اجتماعی و فرهنگی پیشران و مانع آمایش و توسعة منطقه ای چگونه است. برای پاسخ به سؤالات فوق از ترکیب روش های کیفی و پیمایشی استفاده شده است. جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسش نامه و آمار و اطلاعاتی صورت گرفته است که نهادها و اداره های استانی و شهرستانی در قالب سالنامة آماری استان منتشر کرده اند. براساس نتایج پژوهش، شهرستان های مختلف استان در زمینة شاخص های اجتماعی و فرهنگی، وضعیت های متفاوتی را به نمایش می گذارند. در سطح کلان استان، مهم ترین عوامل اجتماعی و فرهنگی که به صورت عوامل پیشران عمل می کنند مثبت بودن برخی از مؤلفه های فرهنگ کار (مانند محوریت کار در زندگی با میانگین 45/4 از 5 و ارزش کار با میانگین 4/4 از 5) و سرمایة اجتماعی استان (مانند اعتماد با میانگین 39/3 از 5 و صداقت با میانگین 12/3 از 5) را شامل می شود. همچنین، تنزل منزلت اجتماعی کار با میانگین 2/31 %، وجود تعارضات مختلف در سطح استان (مانند تعارض جنسیتی با میانگین 36 %، تعارض قومیتی در سطح محدود با میانگین 09/2 از 5، تعارض و نابرابری اجتماعی با میانگین 36/19 از 25، باور به وجود تبعیض در جامعه با میانگین 9/19 %، باور به وجود اختلاف و چنددستگی با میانگین 3/21 % و باور به وجود و افزایش فاصلة طبقاتی با میانگین 5/50 %)، غلبة هویت و تعلق محلی (با میانگین 05/42%) بر هویت و تعلق استانی و وضعیت نامطلوب بیشتر شاخص های سلبی سرمایة اجتماعی در سطح استان (بالا بودن آسیب های اجتماعی مانند طلاق، سرقت، اعتیاد و بیکاری) از مهم ترین عوامل اجتماعی و فرهنگی مانع آمایش و توسعة منطقه ای در استان خراسان شمالی هستند.
بررسی نقش ابعاد حمایت اجتماعی بر رضایت از کیفیت زندگی شهری (نمونه ی مورد مطالعه: شهروندان شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه شهر و شهرنشینی خود یکی از مهم ترین شاخص های رفاه و توسعه ی اجتماعی و اقتصادی محسوب می شود، اما رشد شتابان آن می تواند سرانه ی برخورداری از امکانات اجتماعی و اقتصادی را کاهش دهد و از این طریق پیامدهای آن به صورت کاهش سطح کیفیت زندگی در عرصه های مختلف شهری نمایان شود. با توجه به اهمیت موضوع کیفیت زندگی در نواحی شهری، پژوهش حاضر با استفاده از روش میدانی، تکنیک پیمایش، ابزار تحقیق پرسشنامه و استفاده از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS، به دنبال بررسی ارتباط بین حمایت اجتماعی و رضایت از کیفیت زندگی شهری به عنوان هدف اصلی است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر کلیه ی شهروندان شهر کرمانشاه هستند که تعداد 384 نفر از شهروندان 18 سال به بالای آنها به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین میزان کل حمایت اجتماعی و ابعاد آن یعنی حمایت ارزیابانه، حمایت اطلاعاتی، حمایت عاطفی و حمایت ابزاری، با کیفیت زندگی شهری ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد؛ بنابراین تمامی فرضیه های پژوهش تأیید می شوند. همچنین نتایج حاصل از مدل معادله ی ساختاری (Smart PLS) نیز نشان دادند که متغیر حمایت اجتماعی در مجموع 50/0 از واریانس متغیر رضایت از کیفیت زندگی شهری را تبیین می کند، با مدنظر قرار دادن مقادیر مربوط به حجم اثر شاخص ضریب تعیین این مقدار در حد متوسط (25/0) برآورد می شود.
تبیین ارتباط بین فضای شهری و احساس امنیت اجتماعی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افراد با زمینه های اجتماعی و فرهنگی متفاوت، تصورات گوناگونی از امنیت و احساس امنیت دارند. پژوهش حاضر، به دنبال تبیین و توضیح شکل گیری این تصورات است. این پژوهش، پیمایشی است و در آن، اطلاعات به وسیله پرسشنامه جمع آوری شده است. برای تعیین چارچوب نظری تحقیق، از نظریه های دو حوزه احساس امنیت و تحلیل فضای شهری بهره گرفته شد. جامعه آماری تحقیق شامل شهروندان ساکن شهر تهران است که 650 نفر از آن ها به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه صورت گرفت. برای تعیین پایایی پژوهش از آزمون آلفای کرونباخ و برای روایی، از تکنیک گروه های شناخته شده استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار spss صورت گرفت. مطابق یافته ها، پنداشت از امنیت، با توجه به متغیرهای جنسیت، محل سکونت، تأهل و سن پاسخگویان متفاوت است. همچنین بین منطقه سکونت افراد و پنداشت از امنیت، رابطه وجود دارد. بدین معنا که در مناطق مختلف شهر تهران، پنداشت های متعددی از امنیت وجود دارد. درنهایت اینکه رابطه میان تعلق محله ای و پنداشت از امنیت معنادار است. بدین معنا که هرچه تعلق محله ای افزایش پیدا می کند، پنداشت ناامنی کاهش می یابد.
تحلیل عوامل مؤثر بر مشارکت مردمی در ساماندهی بافت های فرسوده شهری مطالعه موردی: منطقه 3 شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، باهدف بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت مرد می در ساماندهی بافت فرسوده شهری منطقه 3 شهر زاهدان تدوین شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و نوع آن کاربردی است. جمع آوری اطلاعات با دو روش اسنادی و میدانی (پرسشنامه) صورت پذیرفت. جامعه آماری تحقیق، محدوده بافت فرسوده منطقه 3 شهر زاهدان که مشتمل بر 61304 نفر و نمونه طبق فرمول کوکران 325 نفر تعیین گردید. تجزیه و تحلیل با کمک نرم افزار Spss و آزمون های آماری تحلیل عاملی، پیرسون و آزمون کروسکال والیس انجام گرفته است. نتایج تحلیل عاملی بیانگر آن است که اولین عامل به تنهایی 76/27 درصد از واریانس را تبیین می کند و عامل دوم 99/15 درصد، عامل سوم 20/10، عامل چهارم 61/7، عامل پنجم 56/6، عامل ششم 12/4، عامل هفتم 74/4، عامل هشتم 17/4 درصد از واریانس را محاسبه می کند. همچنین نتایج حاصل از آزمون پیرسون نشان داد که بین میزان مشارکت مرد می درروند ساماندهی بافت فرسوده با مؤلفه های میزان امکانات و خدمات شهری و اعتمادسازی رابطه معناداری وجود دارد. در نهایت نتایج آزمون کروسکال والیس حاکی از آن بود که محلات کارخانه نمک و غریب آباد به ترتیب، با میانگین رتبه های 59/136، 39/73 در بهترین و بدترین شرایط قرار داشتند. واژه های کلیدی: بافت فرسوده، ساماندهی، مشارکت، اعتمادسازی، منطقه 3 شهر زاهدان.
بازسازی معنایی مدیریت چهره در بین دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با استفاده از پارادایم تفسیری به بازسازی معنایی مدیریت چهره در بین دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت می پردازد. در پارادایم تفسیری و رویکرد کیفی بر اصالت ذهنیت، معنا و تعریف شخصی از واقعیت تأکید می شود، واقعیت اجتماعی به وسیله مردم در زندگی روزمره تعریف و ساخته می شود. روش شناسی پژوهش کیفی است. گردآوری داده ها با روش مصاحبه عمیق انجام گرفته و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و نظری با سی و هفت نفر از دانشجویان مصاحبه عمیق انجام گرفته است و برای تحلیل داده ها از روش نظریه مبنایی استفاده شده است. هدف از تحلیل نتایج تهیه یک مدل معنایی برای مدیریت چهره است. یافته های بدست آمده شامل10 مقوله عمده ( برداشت و ارزیابی از خود، تصویر ذهنی از چهره و بدن، فشار و الگوی هنجاری، پذیرش اجتماعی، مدیریت چهره، بسترهای فرهنگی و اجتماعی، فرهنگ مصرفی، خود نمایی، پاداش ها و هزینه های فردی و اجتماعی) و مقوله هسته ای ( تمایل و عمل به ظاهر گرایی منفعتی در متن اجتماعی فرهنگی دانشگاه) می باشد.
شناسایی و طبقه بندی آسیب های فرهنگی و اجتماعی ناشی از مصرف سریال های ماهواره ای با استفاده از روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله شناسایی آسیب های ناشی از مصرف سریال های ماهواره ای فارسی زبان در مخاطبان ایرانی و طبقه بندی آنهاست. برای این منظور از روش فراترکیب که یکی از انواع پژوهش های فرامطالعه است، استفاده شد. در قدم اول با کلیدواژه های مختلف در مهم ترین بانک های اطلاعاتی پژوهش ها و مقالات در کشور جستجو و تعداد 55 اثر پژوهشی مرتبط در این زمینه شناسایی گردید. در قدم بعد با بررسی اولیه این پژوهش ها براساس شاخص های معین تعداد 27 عنوان از آنها که مستقیم به آسیب های ناشی از تماشای سریال های ماهواره ای پرداخته بودند انتخاب شدند. در ادامه با تکنیک کدگذاری کیفی براساس روش فراترکیب 140 کد اولیه از دل پژوهش های منتخب استخراج و در ذیل 33 مفهوم محوری، دسته بندی شدند. در آخرین مرحله 33 مفهوم محوری با طبقه بندی به 6 مقوله اصلی تقلیل یافت. درنهایت یافته های پژوهش حاضر نشان داد که مصرف سریال های ماهواره ای فارسی زبان، سبب چنین آسیب های فرهنگی و اجتماعی می شود؛ تأثیرپذیری از فرهنگ غربی، تضعیف نهاد خانواده، آسیب های روانی، افزایش ناهنجاری های اجتماعی و تضعیف فرهنگ اسلامی ایرانی.
بررسی زنانگی در شعر پروین اعتصامی ، فروغ فرخزاد، فاطمه راکعی ازنظر واژگان و معنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، شعر را به عنوان روایتی از زبان در نظر می گیرد و براساس نظریات فرمالیست های روس در( برجسته سازی ادبی و هنجارگریزی زبانی )به تحلیل سطح واژگانی و معنایی شعر زنان شاعر در دوره های پیش از معاصر (پروین اعتصامی) ، معاصر (فروغ فرخزاد ) و دوره انقلاب (فاطمه راکعی) پرداخته، سپس متغیر جنسیت را در انتخاب واژگان و معنای شعر آنان بررسی می کند.نتایج به دست آمده، چنین است: واژگان به کاررفته در شعر پروین ، عموماٌ به طور مستقیم دلالت بر دیدگاه زنانه وی دارند ، گرچه اشعار مادرانه وی هم به لحاظ واژگان و هم به جهت معنا حاکی از زن بودن و مادربودن اوست .فروغ از واژگان دارای بارجنسیتی استفاده می کند و به لحاظ معنایی تحلیل دو گانه زن-مرد در شعر وی مطرح است .تاثیر زنانگی در شعر راکعی را در واژگان زنانه و نام های زنانه می توان دید .و به لحاظ معنایی ، وجه غالب شعرهای او مادرانه های اوست .راکعی این بعد را توسعه داده وحس مادری را در مقیاسی جهانی مطرح کرده است . روش تحقیق در این مقاله روش کیفی از نوع تحلیل محتوابوده است.و تاثیر زنانگی علاوه بر زبان معیار، بر زبان ادبی نیزثابت شد.
روش شناسی فارابی در تدبیر منزل و تأثیر آن در سبک زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبانی معرفتی و زمینه های غیرمعرفتی، شیوه ی شکل گیری و روش شناسی بنیادین نظریه ها و اندیشه های اندیشمندان را بازگو می کنند. فارابی نخستین حکیم مسلمانی است که به بحث تدبیر منزل اشاره و به پیروی از ارسطو مباحث منزل را مقدمه ی مباحث سیاست مطرح کرده است، ولی در آثارش مستقیم به جزئیات و مبانی معرفتی و روشی تدبیر منزل نپرداخته است. هدف این نوشتار، تبیین روش شناسی معرفتی فارابی در تدبیر منزل است و به این پرسش پاسخ می دهد که حکمت منزلی فارابی بر مبنای چه روش شناسی معرفتی استوار است؟ حکمت منزلی فارابی با مبانی و روش های معرفتی مانند نمودگرایی، بودگرایی، غایت گرایی، مدنیت گرایی، عقل گرایی، فطرت گرایی، حس گرایی، دین مداری، وحدت گرایی و سعادت محوری روش شناسی بنیادینی را مطرح می کند که تأمین کننده ی سعادت زندگی دنیوی و اخروی است. همچنین این روش شناسی، در حوزه ی هنجارها، باید و نبایدهای عقلی و در عرصه ی روابط و رفتارهای خانوادگی رویکرد میانه روی، برترین خواهی، محبت ورزی و عدالت ورزی را برای تدبیر منزل و اصلاح سبک زندگی معرفی می کند. این نوشتار، به روش تحلیلی- توصیفی، روش شناسی معرفتی فارابی در تدبیر منزل را بررسی و به تأثیر آن در سبک زندگی اشاره می کند.
بازنمایی فضای اجتماعی شهری در ادبیات داستانی ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق پاسخ به این سؤال است که نویسنده ی ادبیات داستانی معاصر ایران در تصویرسازی از تحولات فضای اجتماعی شهری، چگونه به تعاریف عناصر و شخصیت ها پرداخته است؟ به بیان دیگر، با در نظر گرفتن تعاریف مفاهیم معین و حساس در روش پژوهش طبیعت گرایانه ی هربرت بلومر، آیا فضاهای اجتماعی منعکس شده در ادبیات داستانی ایران معاصر از یک فرآیند دیالکتیکی بین عناصر حقیقی جامعه ی توصیف شده در داستان و ذهن نویسنده است یا از تعاریف منجمد و ثابت موجود در گفتمان های سیاسی و اجتماعی حاکم بر فضای عمومی و روشنفکری جامعه برگرفته است؟ جامعه ی آماری مورد مطالعه مجموعه داستان های کوتاه و رمان های نوشته شده در دوره ی معاصر ادبیات ایران است. منظور از دوره ی معاصر از مقدمات بروز انقلاب مشروطه تا انقلاب بهمن 1357 است. نمونه ی آماری شامل 2 نویسنده و 5 اثر داستانی است که بر اساس نظر 27 متخصص و با استفاده از روش دلفی انتخاب شده اند. مبنای روشی این پژوهش «عین گرایی دیالکتیکی» است. بر این مبنا و با استفاده از نظریات جرج زیمل، هنری لوفور و لوسین گلدمن و بسط هم زمان آن ها، به چارچوب تحلیلی دیالکتیکی منطبق با نوع پنجم دیالکتیک مورد تعریف ژورژ گورویچ با عنوان «دیالکتیک چشم اندازها یا تقابل مناظر» می رسیم که بر اساس آن می توان با بررسی هر جزء از سیستم اجتماعی به رابطه های متقابل آن عنصر یا جزء با عناصر یا اجزاء دیگر رسید. با استفاده از این چارچوب تحلیلی، امکان قرار دادن داده های حاصل از پژوهش ها و هم چنین اطلاعات ارتباطی عناصر در کنار هم و ایجاد یک نظام یا سیستم اطلاعات اجتماعی را فراهم نمود و از طریق این سیستم به تحلیل کلی جامعه/متن دست یافت. آنچه می توان به عنوان نتیجه ی کلی تحقیق و در جواب سؤال اصلی تحقیق ارائه نمود آن است که هیچ کدام از نویسندگان منتخب را نمی توان به طور مطلق دیالکتیک گرا یا برعکس نامید زیرا هر کدام از آثار آنان با توجه به موقعیت اجتماعی و زمان نگارش اثر و شرایط اجتماعی و فردی نویسنده و هم چنین نوع و حجم داستان، می تواند دارای خط سیر ساختاری متفاوتی باشد.
نگرش و قضاوت های اخلاقی ایرانیان در مورد مفهوم فرهنگی «زرنگی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی این مسئله است که نگرش و قضاوت های اخلاقی ایرانیان در مورد مفهوم فرهنگی «زرنگی» چیست. واژه فرهنگی زرنگی، دارای تضاد معنایی است و ازیک سو به معنای زیرکی و از سوی دیگر به معنای حیله و تزویر به کار می رود. این پژوهش با استفاده از اطلاعات جمع آوری شده از ۲۰۰ وبلاگ شخصی و با به کارگیری روش تحلیل محتوایی، نگرش ایرانیان به مفهوم فرهنگی زرنگی را بررسی کرده است. همچنین، پژوهشگر از آزمون تکمیلی مباحثه ای استفاده کرده است تا دریابد که ایرانیان تا چه اندازه در ارزش گذاری رفتارهایی که با برچسب زرنگی قابل توصیف هستند، از قضاوت های اخلاقی مطلق استفاده می کنند. شرکت کنندگان در پژوهش، ٣٣ نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی در دانشگاه جهرم و ۲۰ نفر از استادان رشته های علوم انسانی در دانشگاه های شیراز و اصفهان بودند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که اگرچه واژه «زرنگی» مفهومی دوپهلو دارد، اما اکثر شرکت کنندگان در این پژوهش، به مفهوم منفی این واژه توجه بیشتری داشته اند. علاوه بر این، هنگامی که از مصاحبه شوندگان خواسته شد که در مورد نمونه های رفتاری که می توانست با برچسب زرنگی توصیف شود، قضاوت کنند، بسیاری از آن ها مفاهیم غیرمبهم و مطلق را بر مفاهیم مبهم و نسبی ترجیح دادند.
موجه سازی مصرف تظاهری؛ مورد مطالعه: مصرف کالاها و خدمات مدیریت بدن در زنان مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مصرف کالا در انواع و اقسام آن، دارای دلالت ها و نشانه های عدیده فرهنگی اجتماعی است و موضع مصرفی افراد نیز بر همین مبنا، توجیه می گردد. هدف نوشتار حاضر این است که توضیح دهد مصارف تظاهری و خودنمایانه که غالباً با استفاده از کالا های دارای نام و نشان (برند) با نوشوندگی بالا ، همراه است چگونه توسط مصرف کنندگان توجیه می شود . برای یافتن پاسخ و پی بردن به معانی نهفته مصرف تظاهری با 38 مشارکت کننده زن در مشهد که کم یا بیش مصرف شان، این گونه بوده و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند، در خصوص مصرف کالاها و خدمات مدیریت بدن، مصاحبه عمیق به عمل آمده است. نتایج کدگذاری و تحلیل متن مصاحبه ها نشان می دهد برای مصرف تظاهری کالاها و خدمات مدیریت بدن، پنج توجیه عمده وجود دارد: موجه سازی هویتی مصرف که نشان تشخص و معرف موقعیت اجتماعی مصرف کننده تلقی می شود؛ موجه سازی روان شناختی که در آن فرد به نیاز های روانی خود، نوع انسان یا زنان ارجاع می دهد؛ موجه سازی اقتصادی (عقلانی)، انتخاب های مصرفی را پس از مقایسه ارزش مصرفی ارزش مبادله یا محاسبه هزینه فایده اقتصادی و اجتماعی، معقول ارزیابی می کند؛ موجه سازی نظارتی (الزامی) که در آن فرد خود را تحت نظارت خواسته ها و پیشنهاد های دیگران مهم یا دیگران تعمیم یافته یا آموزه های اخلاقی و مذهبی می بیند؛ و موجه سازی عادت واره که به «مسبوق به سابقه بودن الگوی مصرفی تظاهری یا تمایل به آن در تاریخچه زندگی فرد» ارجاع دارد.
مبانی هستی شناختی سبک زندگی طیبه از دیدگاه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«سبک زندگی» بیانگر ظهور الگوواره های نوین در عرصه علوم اجتماعی است. خاستگاه متفاوت سبک های زندگی بشر را می توان در باورها، تفکرات، مبانی، پیش فرض ها، نوع نگاه به انسان، هستی، اهداف، زندگی، ارزشها و در الگوهای رفتاری بشر جست وجو کرد. در نوشتار پیش رو، با بهره گیری از روش تحلیلی و توصیفی به روش اسنادی در منابع قرآنی و کتاب های مربوط به مبانی هستی شناختی، سبک زندگی به بحث و بررسی گذارده شده است. بررسی مهم ترین «مبانی هستی شناختی سبک زندگی از دیدگاه قرآن»، چارچوب کلی و استانداردهای سبک زندگی مؤمنانه و در مرحله متعالی تر، سبک زندگی طیبه را تعیین می کند و موجب تمایز این نوع سبک زندگی از دیگر سبک های زندگی رایج در دنیای مدرن می شود. در واکاوی «مبانی هستی شناختی»، نوعی جهان بینی به دست آمد که نشان می دهد نگاه به هستی یا الهی و توحیدی است (یعنی دارای هویت از اویی و به سویی) و یا الحادی و مشرکانه. پذیرش هر یک از این مبانی آثار و تبعاتی دارد و هر کدام الگوهای رفتاری و سبک زندگی متناسب با خود را در بعد فردی و اجتماعی می آفریند.