فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۳٬۲۱۶ مورد.
ناسازی در میدان دانشگاهی و بیگانگی دانشگاهی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیگانگی تحصیلی یا دانشگاهی، به عنوان یکی از اشکال بیگانگی، اصطلاحی برای توضیح جدایی دانشجویان یا دانش آموزان از فرایند یادگیری و تجربة منزوی بودن از یک گروه تحصیلی یا دانشگاهی است که شخص باید به آن تعلق داشته باشد یا درگیر آن باشد. پژوهش حاضر با هدف تحلیل رابطة میان ناسازی در میدان دانشگاهی و بیگانگی دانشگاهی در میان دانشجویان دانشگاه مازندران انجام گرفته است. روش پژوهش، پیمایش و جامعة آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه مازندران در سال تحصیلی 93- 94 است که 390 نفر از آن ها براساس نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم، انتخاب شدند و پرسشنامه بین آن ها توزیع شد. چارچوب نظری این پژوهش، نظریة ناسازی (هیسترسیس) بوردیو است. پس از جمع آوری اطلاعات، فرضیه های تحقیق در دو سطح توصیفی- استنباطی با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS بررسی شد. مطابق نتایج ضریب همبستگی پیرسون، بین میدان درون دانشگاهی (هنجارهای محدودکننده، جامعه پذیری آموزشی ضعیف) با متغیر وابسته (بیگانگی دانشگاهی) تأثیر مستقیم و مثبت وجود دارد. همچنین براساس نتایج آزمون مدل نظری تحقیق که با روش معادلات ساختاری انجام شد، مؤلفه های میدان دانشگاهی، 40 درصد از تغییرات متغیر وابسته (بیگانگی دانشگاهی) را تبیین می کنند.
طراحی شبکه اجرای تعاملی سیاست های فرهنگی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فرایند خط مشی گذاری، مرحله اجرا از اهمیت دوچندانی برخوردار است چرا که در واقع ثمره واقعی خط مشی در این مرحله به بار می نشیند. این مقاله به ارائه شبکه اجرای تعاملی ای می پردازد که از طریق آن می توان با موفقیت بیشتری به اجرای سیاست های فرهنگی کشور پرداخت. این تحقیق با استفاده از روش تحلیل مضمونی مشتمل بر سه مرحله کدگذاری توصیفی، کدگذاری تفسیری و تدوین مضامین فراگیر انجام گرفته و به منظور دستیابی به الگویی برای اجرای سیاست های فرهنگی کشور، مصاحبه های نیمه ساخت یافته ای با خبرگان، سیاست گذاران و مجریان فرهنگی کشور تا دستیابی به مرحله اشباع نظری صورت گرفته است. حاصل پژوهش 548 کد بوده که در قالب 61 کد توصیفی، 11 کد تفسیری و 2 مضمون فراگیر طبقه بندی شده اند و برقراری ارتباط بین این مضامین منجر به طراحی شبکه اجرای تعاملی سیاست های فرهنگی کشور شده است. در الگوی پیشنهادی، اجرای خط مشی در دو مرحله «برنامه ریزی و ایجاد شبکه پشتیبانی» و «پیاده سازی برنامه ها» صورت می پذیرد. در مرحله اول که مشتمل بر چهار گام «تصمیم سازی»، «تصمیم گیری و تنظیم برنامه های عملیاتی»، «ایجاد شبکه پشتیبانی نرم افزاری» و «ایجاد شبکه پشتیبانی سخت افزاری» می باشد، چهار بازیگر شامل سیاست گذاران فرهنگی، نخبگان فرهنگی، مدیران فرهنگی، کارشناسان فرهنگی دولتی به ایفای نقش می پردازند. سپس در مرحله پیاده سازی برنامه ها، مجریان فرهنگی دولتی، مؤسسات فرهنگی خصوصی، تشکل های فرهنگی مردمی، مروّجان فرهنگی و نهایتاً جامعه (مردم) با همکاری همدلانه خود و استفاده از تمام ظرفیت های کشور به اجرای تعاملی سیاست های فرهنگی می پردازند. در این مقاله نقش های متعدد هر یک از بازیگران هشت گانه فوق تشریح شده است. در این الگو همچنین مردم به عنوان بازیگر نهم، با ایفای چهار نقش به عنوان مجری، پایشگر، هدف و شاخص در اجرای سیاست های فرهنگی مشارکت می نمایند.
بررسی نقش هویت اجتماعی در تعیین سبک زندگی جوانان (شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر برآمده از یک پژوهش علمی است که با هدف بررسی هویت اجتماعی جوانان در ابعاد خانوادگی، گروهی، دینی و قومی و تأثیر آن بر سبک زندگی آن ها انجام شد. در این مقاله ابتدا مروری بر دیدگاه های نظری و منابع تجربی انجام می شود و سپس چهارچوب مفهومی مناسبی تنظیم می شود و در قالب آن فرضیه های اصلی مطرح و مورد آزمون قرار خواهند گرفت. مبنای نظری پژوهش، تلفیقی از تئوری های پیربوردیو، ماکس وبر و آنتونی گیدنز است. پرسش اصلی این مقاله آن است که آیا رابطه معناداری میان ابعاد مختلف هویت اجتماعی با یک دیگر و نیز رابطه آن ها با سبک زندگی وجود دارد؟ جامعه آماری پژوهش جوانان شهر همدان و حجم نمونه مورد بررسی نیز ۳۸۴ نفر می باشدکه به روش نمونه گیری خوشه ای چندمحله ای انتخاب شده اند. تحقیق از نوع پیمایشی و ابزار اندازه گیری آن پرسش نامه بوده، سپس توسط آمار استنباطی، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی شفه به بررسی رابطه بین متغیرها و آزمون فرضیه های پرداخته شده است. یافته ها مؤید این نکته هستند که جهت و شدت رابطه هویت اجتماعی با ابعاد مختلف مفهوم سبک زندگی؛ یعنی فعالیت ها (تفریحی، گروهی و دینی)، علاقه مندی ها (مذهبی، ورزشی و فرهنگی) و نگرش های مدرن متفاوت است. بنابراین، می توان گفت جوانان براساس هویت اجتماعی شان سبک زندگی متفاوتی دارند. نتایج همچنین نشان می دهند هویت مذهبی نقش مهم و تعیین کننده ای در میزان فعالیت های دینی و علاقه مندی های مذهبی جوانان دارد. در مقابل هویت گروهی نقش برجسته و تعیین کننده ای در میزان فعالیت های گروهی، تفریحی و علاقه مندی های ورزشی جوانان و همچنین میزان نگرش های مدرن در آن ها دارد.
بررسی رابطه سرمایه فرهنگی و خانواده گرایی در بین ساکنان شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
حیات خانواده مرهون ارزش های آن است و یکی از ارزش هایی که تأثیر مستقیم در سازگاری زوجین و تحکیم و ثبات خانواده دارد، خانواده گرایی است که این سازه اجتماعی، در هر فرهنگی متفاوت است. امروزه ساختار اجتماعی جوامع پیچیده شده و نمی توان برای آن ها سلسله مراتب ساده که فقط از طریق درآمد و مالکیت تعیین می شود، در نظر گرفت بلکه سایر اشکال سرمایه از جمله سرمایه فرهنگی در انتخاب سبک زندگی افراد و چگونگی زندگی آن ها مؤثر است. این پژوهش درصدد است به بررسی رابطه بین سرمایه فرهنگی و خانواده گرایی بپردازد. روش: این تحقیق پیمایشی بوده و جامعه آماری، ساکنین شهر اصفهان می باشند که با فرمول کوکران برای جمعیت های بزرگ، حجم نمونه برابر 665 نفر تعیین و بر اساس نمونه گیری سهمیه ای مبتنی بر محل سکونت انتخاب شده اند. داده ها با کمک پرسشنامه استاندارد خانواده گرایی و پرسشنامه محقق ساخته در خصوص سرمایه فرهنگی جمع آوری شده و با کمک نرم افزار spssو اندازه گیری ضرایب همبستگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج: این پژوهش نشان داد که سطح سرمایه فرهنگی پاسخگویان پایین تر از متوسط بوده ولی خانواده گرایی در نمونه از میانگین بالاتر است. این تحقیق نشان داد که افراد با سرمایه فرهنگی بالاتر به دنبال سبک های زندگی انتخابی خود بوده و نوعی فردگرایی در این گونه افراد قابل ملاحظه است و رابطه همبستگی و معکوس بین سرمایه فرهنگی و خانواده گرایی وجود دارد. سرمایه فرهنگی شکل دهنده سبک زندگی فردی است و با افزایش آن ترجیحات فردی بر مبنای سلایق و عادات خاص افزایش می یابد که نتیجه آن می تواند منجر به گزینش نوعی سبک زندگی انتخابی و حتی متفاوت با سایرین شود.
فراتحلیل رابطه بین طایفه گرایی و نزاع دسته جمعی با تأکید بر متغیر تعدیل گر قومیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باتوجه به رشد تحقیقات در حوزه علوم انسانی و اجتماعی تسلط بر تمام ابعاد یک مسئله تاحدزیادی امکان پذیر نیست؛ بنابراین، محققان به انجام تحقیقات ترکیبی روی آورده اند که عصاره تحقیقات موجود در یک موضوع خاص را به روشی منظم برای آنها فراهم می کند؛ ازاین رو، هدف از پژوهش حاضر، به کارگیری روش فراتحلیل برای تحلیل و ترکیب نتایج مطالعات انجام شده درباره ارتباط طایفه گرایی و نزاع دسته جمعی است. برای انجام فراتحلیل حاضر 14 پژوهش مرتبط در سال های 1395-1385 انتخاب شده اند که هدف آنها ارزیابی ارتباط میان طایفه گرایی و نزاع دسته جمعی بوده است . همچنین، این پژوهش ها به روش پیمایشی و با به کارگیری ابزار پرسش نامه در جوامع آماری متفاوت و برحسب سنجه های پایا انجام شده اند. در گام نخستِ ارزیابی پژوهش های منتخب، فرضیات همگنی و سوگیری نکردن انتشار بررسی شده است که یافته ها ناهمگنی اندازه اثر و سو گیری نکردن انتشار مطالعات مدنظر را نشان می دهد. در مرحله دوم نیز ضریب اندازه اثر و نقش تعدیل کنندگی متغیر سال پژوهش و قومیت با به کارگیری نسخه دوم نرم افزار CMA ارزیابی شده است. نتایج نشان می دهد اندازه اثر طایفه گرایی و نزاع دسته جمعی معادل 38/0 است که برحسب نظام تفسیری کوهن، این میزان تأثیر در حد متوسط ارزیابی می شود. همچنین، با در نظر گرفتن قومیت به صورت متغیر تعدیل کننده، ضریب اندازه اثر برای اقوام آذری معادل 481/0 و بیشتر از عرب ها با 363/0، لرها با 334/0 و کردها با 330/0 ارزیابی شده است. درمجموع، طبق نتایج پژوهش طایفه گرایی با تعدیل گری قومیت و گذر زمان تأثیر متفاوتی بر میزان نزاع دسته جمعی می گذارد.
Dual Spacization of Cultures: Problematization of Cyberspace and Cultural Matters
حوزههای تخصصی:
This paper examines the problematization of cultural issues related to
the dual spacization of life. The emergence of the second space of life
over the first place of life combining local and translocal, national and
transnational capacities and challenges. We discuss the capacities and
opportunities occurring through the instant communication industry
which made the spontaneous connection between absence and presence
possible which overcome the domination of place and distance. We will
also elaborate on the challenges and threats facing cultures because of
access to other cultures, subcultures and individuals around the world
without having enough time for nurturing the relationship between
inner cultures and outer cultures as well as facing many abnormalities,
distancing from genuine culture and natural communications.
بررسی رابطه گونه های هویت جمعی با مصرف گونه های موسیقیایی نمونه مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بعد از دهه 1970 نوعی چرخش مطالعاتی از تمرکز صرف بر وجوه تولید به وجوه مصرف به ویژه مصرف فرهنگی و نوعی چرخش تبیینی از تأکید بر متغیرهای به اصطلاح «سخت» مانند طبقه، به تأکید و توجه به متغیرهای به اصطلاح «نرم» مانند هویت اتفاق افتاد. بر اساس این، پژوهشگران به مصرف موسیقیایی که یکی از مهم ترین گونه های مصرف فرهنگی است و تبیین آن بر اساس هویت جمعی توجه کردند. با وجود این، جامعه شناسان جامعه ما به هر دو واقعیت بررسی مصرف گونه های موسیقیایی و تبیین آن بر اساس عوامل فرهنگی، کمتر توجه کرده اند. با درنظرگرفتن محدودیت های بالا، مقاله حاضر نتیجه پژوهشی کمّی - پیمایشی است که درباره رابطه مصرف گونه های موسیقیایی با هویت جمعی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان لر دانشگاه یاسوج بوده اند که برای دسترسی به آنان از شیوه نمونه گیری طبقه ای چندمرحله ای متناسب با حجم استفاده شد. بر اساس نتایج پژوهش، مصرف موسیقی پاپ و موسیقی کلاسیک غربی به ترتیب پرمصرف ترین و کم مصرف رین گونه های موسیقیایی دانشجویان بوده اند. رابطه هویت قومی با مصرف گونه های موسیقیایی محلی، پاپ و مذهبی، مثبت و معنادار و با موسیقی سنتی و غربی، غیرمعنادار بود. رابطه هویت ملی با مصرف گونه های موسیقیایی غربی و پاپ، منفی و معنادار، با موسیقی مذهبی، مثبت و معنادار و با سایر گونه های موسیقی غیرمعنا دار بود. رابطه هویت جهانی با مصرف گونه های موسیقیایی غربی و پاپ، مثبت و با موسیقی های سنتی، محلی و مذهبی، منفی و معنادار بوده است. درنهایت می توان گفت میزان برجستگی، تعهد و تعلق به هر یک از گونه های هویت جمعی، ذائقه مصرف موسیقیایی فرد را به سمت و سوی مصرف یک نوع موسیقی خاص سوق می دهد؛ به عبارتی افراد منفعلانه موسیقی مصرف نمی کنند، بلکه فعالانه متناسب با سرمایه های هویتی خود موسیقی های خاصی را انتخاب و مصرف می کنند.
تبیین جامعه شناختی فرهنگ فقر روستایی: مطالعه ای در باب روستاهای استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقر، درحالت کلی، بر دو نوع نسبی و مطلق است. فقر از بعد اقتصادی به فقدان توان مالی و پولی، از بعد اجتماعی به نبود آگاهی اجتماعی و طردشدگی، از بعد سیاسی به نبود مشارکت سیاسی و قانون گریزی و از بعد روان شناختی به انزوا، بدگمانی و سوءظن اطلاق می شود. فرهنگ فقر به فرهنگی شدن فقر در بین فقرا می گویند که خصیصه اصلی آن، تداوم نسلی فقر، فقدان انگیزه قوی برای شکستن دور باطل فقر، بی اعتمادی اجتماعی، بی میلی به مشارکت مدنی، تقدیرگرایی و پذیرش شکست اقتصادی-اجتماعی است. براین اساس، هدف اصلی پژوهش حاضر، تبیین جامعه شناختی فرهنگ فقر در باب روستاییای استان اردبیل است. روش این پژوهش از نوع پیمایشِ کمی پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات مبتنی بر پرسش نامه با پاسخ بسته لیکرتی بوده است. حجم نمونه به وسیله کوکران 267 نفر برآورد شده و ازطریق نمونه گیری طبقه ای نظام مند، پرسش نامه در بین آنها توزیع شده است.
یافته های تحقیق نشان داد که متغیرهای مشارکت اجتماعی (345/0-)، وابستگی به دیگران (212/0)، سرمایه اجتماعی (353/0-)، منزلت اجتماعی (387/0-)، خشونت اجتماعی (218/0-)، انزوای اجتماعی (134/0) و پایگاه اقتصادی- اجتماعی ارثی (319/-) رابطه معنی داری با فقر دارند و متغیر بیکاری و اقتدارطلبی فاقد رابطه معنی دار با فرهنگ فقر اند. در نتایج رگرسیون چندگانه، ضریب تعیین (491/0)، ضریب تعیین تعدیل شده (478/0) و ضریب همبستگی چندگانه (345/0) به دست آمده است و متغیرهای مستقل توانسته اند 47 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند.
مطالعه تجربه اسارت در جنگ ایران و عراق؛ بررسی رمان های «من زنده ام» و «حکایت زمستان» با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجاوز سراسری ارتش رژیم عراق از زمین، هوا و دریا به جمهوری اسلامی ایران در 31 شهریور 1359 حادثه مهمی است که بررسی ابعاد آن برای نسل حاضر و آینده دارای اهمیت فراوانی است. یکی از پیامدهای بسیاری از جنگ ها ازجمله جنگ ایران و عراق، بُعد اسارت است. هدف مقاله حاضر بررسی این پیامد جنگ هشت ساله بین دو کشور ایران و عراق است. این مقاله هم از زاویه تجربه های زنانه و هم تجربه های مردانه به مقوله اسارت نگریسته است. در این راستا با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و مبتنی بر رویکرد عرفی، دو مجموعه خاطرات دوران اسارت با عنوان «من زنده ام» خاطرات دوران اسارت معصومه آباد و «حکایت زمستان» خاطرات دوران اسارت عباس حسین مردی بررسی شده است و در ادامه، مفاهیم، مقوله های فرعی و درنهایت، مقوله های اصلی، برگرفته شده است. نتایج به دست آمده در این مقاله نشان می دهد که اسارت برای اسیران ایرانی تا حد زیادی به عنوان ادامه مقاومت و مبارزه تعریف شده بود، اما به طور خاص، تجربه های این زنان و مردان، ذیل 16 مقوله فرعی قابل تقسیم بندی است که با تحلیل و جمع بندی در قالب 6 مقوله اصلی تعریف می شوند که عبارتند از: تعارض مکانی، خشونت، عوارض جسمانی، تجربه های روانی، سازوکار های مقابله با بحران، و سیاست های خصمانه.
تحلیلی بر بیگانگی تحصیلی دانشجویان و عوامل مرتبط با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیگانگی تحصیلی به جدایی عاطفی یا شناختی از جنبه های مختلف بستر آموزشی مانند فرایند تحصیل و یادگیری، فضای دانشگاه، استادان، دانشجویان دیگر و احساس جدایی از تولیدات علمی شان و در یک کلام، انسان دانشگاهی مطلوب اشاره دارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی میزان بیگانگی تحصیلی در میان دانشجویان دانشگاه اصفهان و برخی از عوامل مؤثر بر آن است. این پژوهش با روش پیمایشی روی دانشجویان رشته های مختلف مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد صورت گرفته است. یافته های حاصل از اندازه گیری بیگانگی تحصیلی در پنج بعد بی قدرتی، بی معنایی، بی هنجاری، بدبینی و انزوای اجتماعی نشان می دهد میانگین بیگانگی تحصیلی دانشجویان کمی بالاتر از حد متوسط است و میزان احساس بی قدرتی و بدبینی دانشجویان در مقایسه با ابعاد دیگر بیشتر است. همچنین، براساس نتایج تعامل با استادان، انگیزة تحصیلی و دیدگاه دیگران مهم به تحصیل تأثیر مستقیم بر کاهش بیگانگی تحصیلی دانشجویان دارند و رضایت از رشتة تحصیلی، نگرش به آیندة شغلی و خودپندارة تحصیلی تأثیر غیرمستقیم بر کاهش بیگانگی تحصیلی دانشجویان دارند.
بررسی تطبیقی «ذریه طیبه» در قرآن کریم و صحیفه سجادیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخورداری از فرزند و نسل از خواسته های فطری انسان ها است. قرآن کریم با طرح عنوان «ذریه طیبه» این خواسته فطری را جهت داده است. «ذریه طیبه» اولین عنصر سازنده خانواده و جامعه طیبه است و تحقق نسل های پاک و طاهری که مایه مباهات پیامبر گرامی(ص) و اهل بیت طاهرین(ع) باشند با شناخت ویژگی های «ذریه طیبه» و الگوپذیری از آن امکان پذیر خواهد بود. پژوهش حاضر با هدف تبیین ذریه طیبه از منظر قرآن کریم و سخنان امام سجاد(ع) به شیوه تطبیقی کوشیده است با تحلیل دو مسأله منزلت و اوصاف ذریه طیبه، در شناساندن معارف بلند کتاب و سنت گام بردارد که در این راستا، سه محور اساسی درباره «ذریه طیبه» مطرح شد؛ در محور اول با بررسی واژه های «ذریه» و «طیبه» پایه های مفهومی بحث ارائه شد و ضمن بیان دایره جنسیتی «ذریه» مشخص که ذریه طیبه به معنای نسل پاک، از دستاوردهای مهم زندگی انسان مؤمن و استمرار وجود او است و استمرار نسل پاک توسط همه فرزندان، فارغ از جنسیت آنان صورت می گیرد. در محور دوم، با معرفی ذریه طیبه به عنوان بخشی از وجود انسان و بیان آثار اخروی آن، اهمیت و جایگاه «ذریه طیبه» تبیین شد و در نهایت، ویژگیهایی مثل احسان، فروتنی، فرمانبری، دعا و درخواست مغفرت، خدمتگزاری و یاوری فرزندان نسبت به والدین از ویژگیهای ذریه طیبه معرفی شد.
نقش تفاوت های فرهنگی و هویتی در خودابرازی کاربران ایرانی شبکه های اجتماعی؛ مورد مطالعه، دانشجویان دانشگاه های تهران، امیرکبیر و صنعتی شریف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شبکه های اجتماعی، با قابلیت های خاص خود ازجمله مخاطب محوری، مشارکتی و تعاملی بودن، امکان گمنامی، و نظارت ناکافی، امکانات بالقوه ای را برای خودابرازی کاربران فراهم کرده اند. باوجود این، تفاوت های فرهنگی، در چگونگی خودابرازی کاربران در شبکه های اجتماعی تأثیرگذار است. این مقاله نقش تفاوت های فرهنگی را در خودابرازی دانشجویان سه دانشگاه تهران، امیرکبیر، و صنعتی شریف، در شبکه های اجتماعی فیس بوک و گوگل پلاس، بررسی و تبیین کرده است. به این منظور، یک پرسش نامه آنلاین، طراحی و به صورت تصادفی، برای دانشجویان مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد سه دانشگاه یادشده که کاربران شبکه های اجتماعی بودند، فرستاده شد. تعداد 371 دانشجو به سؤالات پرسش نامه پاسخ دادند. نتایج تحلیل کمّی داده ها نشان می دهد که زنان، در مقایسه با مردان و اقلیت های قومی، در مقایسه با گروه اکثریت، تمایل بیشتری به حمایت از تفاوت های فرهنگی خود در شبکه های اجتماعی دارند، اما این فعالیت در گروه اکثریت دینی (شیعه)، بیش از اقلیت های دینی ایران است و اقلیت های دینی در مقایسه با شیعیان به میزان کمتری به تولید محتوا در مورد حمایت از مذهب خود پرداخته اند.
نظریه توسعه نیافتگی تعاونی ها در ایران :استراتژی داده بنیاد
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با استفاد از رویکرد بر ساختی و روشناسی نظریه داده بنیاد به بازسازی معنایی موانع توسعه بخش تعاون بر اساس مصاحبه با مطلعین کلیدی می پردازدمهمترین پرسش های تحقیق حاضر این خواهد بود که " چه مدل نظری توسعه تعاونی ها را از دیدگاه مطلعین کلیدی تبیین می کند؟از دیدگاه مطلعین کلیدی چه عواملی باعث توسعه نیافتگی بخش تعاون گشته است؟" چه تغییراتی باید رخ دهد تعاونی ها توسعه یابند ؟ متعین های تعدیل ساختاری قبل و بعد از انقلاب ، مدیریت نامطلوب در تعاونی های بزرگ و ناتوانی در انطباق تعاونی های کوچک به عنوان شرایط علی درونی؛ تحریم های بین المللی و توسعه شهرنشینی و رفاه نسبی و رشد فردگرایی به عنوان شرایط علی بیرونی؛ اصلاحات ارضی ،ابعاد حقوقی – قانونی و کاهش سودمندی برخی تعاونی ها به عنوان بستر ؛جنگ ، کمبود سرمایه مالی ،کمبود سرمایه اجتماعی و کمبود سرمایه فرهنگی و ضعف مدیریتی به عنوان شرایط مداخله گر ؛ ضعف توسعه فرهنگی (آموزش مهارتهای کاریابی، ضعف آموزش آگاهی نسبت به ارزش های تعاونی ها ) ودولت محوری ؛فقدان توسعه سرمایه اجتماعی به عنوان راهبرد و پیامدهای عدم توسعه تعاونی ها و مقوله هسته ای این بررسی موانع توسعه تعاونی است که مقولات عمده فوق را در بر می گیرد.
فرهنگ سیاسی دانشجویی و مشارکت پلیس محور (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه پیام نور سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: فرهنگ سیاسى، توزیع خاصى از ایستارها، ارزش ها، احساس ها، اطلاعات و طرز تلقی ها نسبت به نظام و ساختار سیاسى تعریف شده است. پژوهش درباره فرهنگ سیاسی علاوه بر آنکه کلید فهم و تبیین ساخت سیاسی و دیگر ساختارها را به دست می دهد از این جهت نیز مفید است که امکان مطالعه دقیق تر رفتارهای سایر بازیگران سیاسی را نیز فراهم می آورد. هدف این مقاله ارزیابی جهت گیری های فرهنگ سیاسی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه پیام نور مرکز سنندج، و ارتباط آن با وضعیت مشارکت در امور و موضوعات پلیسی است. روش شناسی: روش پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از تکنیک پیمایش است. جامعه آماری مورد بررسی کلیه دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز سنندج و حجم نمونه معرف 310 نفر از دانشجویان یادشده مبتنی بر نمونه گیری تصادفی ساده است. نتایج و یافته ها: یافته ها نشان می دهد که فرهنگ سیاسی غالب دانشجویان پیام نور مرکز سنندج از نوع تبعی بوده و متغیرهایی مانند جهت گیری مذهبی، پایگاه اجتماعی – اقتصادی و رشته تحصیلی اثر معناداری بر وضعیت فرهنگ سیاسی دانشجویان داشته است. یافته ها همچنین حاکی از اثر عِلی (3/28) متغیر نوع فرهنگ سیاسی دانشجویان بر وضعیت و انگیزه مشارکت در امور و موضوعات پلیسی بوده است.
توسعه فرهنگی محله ای پایدار مسجد محور مورد مطالعه مسجد ثامن الائمه (ع) تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر در حوزه مدیریت و برنامه ریزی شهری، رویکرد برنامه ریزی توسعه محله ای پایدار بسیار مورد توجه قرار گرفته است. این رویکرد که مشارکت مردم از مهم ترین ارکان اصلی آن محسوب می شود، به دنبال آن است که مردم را در مراحل مختلف تصمیم گیری، اجرا و ارزیابی دخیل و از ظرفیت ها و استعداد هایی که در بین مردم محله وجود دارد، به بهترین شکل استفاده کند. برای اجرای چنین رویکردی در هر شهری باید ویژگی ها و شرایط آن ها مد نظر قرار گیرد و الگوی بومی برای آن تهیه شود. یکی از ویژگی ها، سرمایه ها و ارکان اصلی محله های شهرهای اسلامی و ایرانی، نهاد مسجد است که معمولاً در هر شهر و محله های آن نوعی مرکزیت داشته و کارکردهای مختلفی در طول تاریخ و زمان معاصر برعهده داشته و از این جهت می تواند در الگوی بومی توسعه فرهنگی اجتماعی در سطح محله مؤثر و کارآمد باشد. در این تحقیق تلاش شده است نوعی از توسعه فرهنگی اجتماعی محله ای ارائه شود که محوریت آن با مسجد باشد، لذا با پیونددادن مطالعات صورت گرفته در زمینه توسعه محله ای و توسعه فرهنگی اجتماعی و همچنین آثار موجود در حوزه مسجد و کارکردهای آن، نُه مؤلفه به عنوان مؤلفه های اصلی توسعه فرهنگی اجتماعی محله ای پایدار مسجد محور ارائه و از این رهگذر با استفاده از روش کیفی و ابزار مصاحبه و مشاهده مشارکتی، ضمن بررسی یک مورد (مسجد ثامن الائمه( ع) واقع درشهرک قدس تهران) و تطبیق مؤلفه ها با این مسجد، میزان تحقق چنین توسعه ای و امکان تداوم و همچنین موانع موجود در گسترش آن مطالعه و مدل مسجد مذکور نیز احصاء گردیده است. در نهایت مشخص شد اگرچه مسجد ثامن الائمه( ع) نتوانسته است در همه زمینه ها و ابعاد توسعه فرهنگی اجتماعی محله ای به صورت کاملاً ایده آل نقش آفرین و اثرگذار باشد، ولی با این وجود می توان افزایش وحدت و همبستگی محله ای، زمینه سازی جهت افزایش تعاون و مشارکت محله ای و تقویت هویت و تعلق محله ای را از جمله عوامل و مؤلفه های مهم اثرگذاری این مسجد در سطح محله ذکر کرد.
بررسی جامعه شناختی رابطه ی سبک زندگی و مشارکت اجتماعی شهروندان سالمند شهر گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهمترین عاملی که به تداوم حیات بشر یاری رسانده، مشارکت میان انسان هاست تا جایی که هیچ فرد یا ملتی بدون کمک دیگران نمی تواند به حیات خویش ادامه دهد. یکی از مؤلفه های بسیار مهم در جهت گیری مثبت رفتاری یک جامعه، در مفهوم مشارکت نهفته است؛ از این رو که مفهوم مشارکت، بویژه از دهه ی هفتاد میلادی به بعد، به عنوان یک موضوع مهم و کلیدی جای خود را در علوم اجتماعی و.. باز کرد. این بررسی به مطالعه ی عوامل مهم مشارکت اجتماعی سالمندان می پردازد. مقاله ی حاضر با هدف شناخت میزان رابطه ی مؤلفه های سبک زندگی با مشارکت اجتماعی شهروندان سالمند شهر گرگان است. روش این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی پیمایشی از شاخه ی میدانی است و جامعه ی آماری این تحقیق، شهروندان سالمند شهرستان گرگان هستند. ابزار گردآوری اطلاعات مبتنی بر پرسشنامه است. برای پایایی ابزار سنجش از روش آماری آلفای کرونباخ و برای سنجش اعتبار تحقیق از روایی صوری بهره گرفته شده است. این پژوهش به شیوه پیمایشی با کمک پرسشنامه درباره 500 نفر از سالمندان در شهر گرگان صورت گرفته است. بر اساس یافته های پژوهش بین متغیر های سن، جنس، درآمد، شغل با سبک زندگی شهری و مشارکت اجتماعی شهروندان سالمند رابطه وجود دارد. بر اساس نتایج رگرسیون چندگانه از بین کل متغیر های مستقل، شغل، درآمد، کیفیت زندگی، امکانات شهری، سلامت جسمی، فرهنگ توسعه ی شهری، رضایت از خدمات شهری، هویت خانواده و باورهای دینی رابطه و همبستگی مثبتی با مشارکت اجتماعی داشتند و قادر بودند 55 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند. متغیر امکانات شهری بیشترین تأثیر مستقیم را بر مشارکت اجتماعی شهروندان سالمند داشت(64%) و بیشترین تأثیر کل متعلق به متغیر فرهنگ و توسعه ی شهری (38%) است که نشان می دهد هنوز فرهنگ و توسعه در شهرها برای مشارکت اجتماعی سالمندان تأمین نشده است.
بررسی جامعه شناختی تاثیر سرمایه فرهنگی بر سبک زندگی دینی دانشجویان (مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تبیین رابطه سرمایه فرهنگی دانشجویان دانشگاه مازندران بر سبک زندگی دینی آنان می باشد. چارچوب نظری این پژوهش، نظریه سبک زندگی و سرمایه فرهنگی بوردیو است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع پیمایشی است. نمونه آماری شامل 390 نفر از دانشجویان مشغول به تحصیل دانشگاه مازندران در سال تحصیلی 1395-1394 می باشند که با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شده اند. ابزار این تحقیق پرسشنامه بوده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که سرمایه فرهنگی پاسخگویان در حد متوسط رو به پایین (66/7 از 20) بوده است؛ در حالی که سبک زندگی دینی آنها در حد متوسط رو به بالا ( 02/13 از 20 ) گزارش شده است. نتایج آزمون رگرسیون نشان می دهد که سرمایه فرهنگی و دو بعد آن (سرمایه فرهنگی عینیت یافته و نهادینه شده) بر سبک زندگی دینی تاثیر معکوس و معناداری دارند؛ درصورتی که سرمایه فرهنگی تجسم یافته بر سبک زندگی دینی تاثیر مستقیم و معناداری دارد. این در حالی است که ابعاد سرمایه فرهنگی روی هم رفته توانسته اند 31 درصد از تغییرات سبک زندگی دینی را تبیین نمایند. دانشجویان فرهنگ و دین و ارزش های مبتنی بر جامعه خود را طرد نمی کنند، ولی آنها را تعدیل می کنند تا با تنوع انتخاب های بیشتری روبه رو گردند.
تدفین به مثابه یک پدیده بوروکراتیک آیین های مرگ در بهشت زهرا-تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهشت زهرای تهران از مکان هایی است که به واسطة مواجهه با نظام صنعتی -سرمایه داری و مدرنیتة شهری در چند دهة اخیر، ماهیت ابتدایی خود را به یک سازمان تغییر داده است. سازمانی شدن موجب تغییراتی در برگزاری آیین های مرگ از زمان تبدیل بدن به جسد تا پایان خاکسپاری شده است. در این پژوهش، با تکیه بر مفاهیم بوروکراسی وبر و تقسیم کار اجتماعی دورکیم و با استفاده از روش های میدانی (مشاهده، مصاحبه) سعی شده است با فهم چنین تغییری، در مکان مرتبط با مرگ در تهران، به شناخت و تجربة مدرن جامعة ایرانی در مواجهه با آیین های مرگ و همچنین تغییرات آن از دوران سنتی به دوران معاصر دست یافت. پس از توصیفات مراحل انجام آیین های مرگ در مجموعة عروجیان، واقع در سازمان بهشت زهرا، نشان داده شده است آیین های مرگ در دو الگوی پیشامدرن و مدرن برگزار می شدند. الگوی اول مبتنی بر عقلانیت ارزشی - یعنی ارزش های دینی و ثواب اخروی - بود، اما امروزه در الگوی مدرن برگزاری این آیین ها مبتنی بر عقلانیت ابزاری برای بوروکراسی سازمان بهشت زهراست که تخصصی شدن و یک تقسیم اجتماعی کار را با خود به همراه داشته است. برخی دگرگونی ها، حذف و اضافه شدن بخش هایی از سنت های مناسک تدفین که مبتنی بر پیوندهای شخصی و نزدیک افراد با متوفی بوده است، ناشی از ظاهرشدن یک تجربة نو در نظام شهری مدرن تهران است که می توان آن را بوروکراتیک شدن پدیدة تدفین مبتنی بر روابط ناشناس و تقسیم کار ارگانیکی نام برد. این مسئله به شکل گیری تغییرات فرهنگی در تجربه منجر شده و درک جدیدی از تدفین و مسئلة متوفی و مرگ را به همراه داشته است.
عوامل اجتماعی فرهنگی مؤثر بر نگرش به فساددر میان شهروندان کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش از چرایی فساد از قدیمی ترین پرسش های پیش روی انسان است که در عصر حاضر نه تنها رنگ کهنگی به خود نگرفته بلکه به یکی از اساسی ترین چالش ها و پرسش ها بدل گشته است. مشکل این پرسش از آنجا آغاز می شود که آنچه در کانون توجه برداشت های تجربی صورت گرفته از فساد قرار دارد، پرداختن به فساد اداری و پیامدهای آن است. این نوشتار ضمن تأکید بر چنین تحقیقاتی، حلقه مفقوده آنها را عوامل اجتماعی فرهنگی مؤثر بر نگرش به فساد دانسته و با مبنا قراردادن دیدگاه انتخاب عقلانی، نظریه دوراهی اجتماعی و نظریه بازی و برساختن مفاهیم ترجیحات ایثارگرانه، ترجیحات طفیل گرایانه، ارزش های ترقی فردی، کاهش قبح فساد، دین داری و عقلانیت ابزاری با روش پیمایش و تکنیک نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، آنها را در میان چهارصد نفر از شهروندان کرمانی به محک آزمون نهاده است. یافته ها حکایت از آن دارد که به استثنای متغیر ارزش های ترقی فردی و دین داری، تمامی متغیرها معنادارند. هرچند که میزان و جهت تأثیرگذاریشان متفاوت است. همچنین ضریب رگرسیون دلالت بر سهم بیشتر متغیرهای کاهش قبح فساد، ترجیحات طفیل گرایانه و عقلانیت ابزاری در تغییرات نگرش شهروندان به فساد داشته اند؛ به گونه ای که به استثنای ارزش های ترقی فردی و دین داری، متغیرهای ترجیح ایثارگری، ترجیح طفیلی گری، کاهش قبح فساد و عقلانیت ابزاری رابطه معناداری با نگرش به فساد برقرار نمودند.