فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۳٬۲۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی تأثیر اسطوره های ایرانی آفرینش بر شکل گیری هویت ملی در ایران در پهنة تاریخ می پردازد. اسطوره ها در شکل گیری هویت ایرانی در مرزهای سرزمینی ایران نقش مهمی داشته اند. در اسطوره های آفرینش، سرزمین ایران در مرکزِ جهان قرار داشته و به عنوان سرزمینی مقدس که بهترین سرزمین هاست معرفی شده و محدوده سرزمین های ایرانی نیز در اسطوره های آفرینش معمولاً از ناحیه سُغد یعنی آسیای مرکزی آغاز شده و با دربرگرفتن فلات ایران تا منطقه شام را شامل می شود (فاصله سرزمینی چین تا مدیترانه، یا محدوده رود آموی تا رود فرات). ترسیم چنین تصویری از ایران در اسطوره های آفرینش به انباشت مفهوم سرزمینی به نام ایران در ذهن مردمان ساکن در محدوده سرزمینی فلات ایران در دوره های تاریخی گوناگون انجامیده و توانسته است از این رهگذر به ایجاد و تداوم هویت ایرانی کمک کند و عنصر سرزمین را که معمولاً برای ساخت دولت- ملت ها در نظریه های مدرن هویت نیز بدان اشاره می شود، فراهم آورد.
بررسی عوامل اقتصادی و فرهنگی مؤثر بر سن ازدواج در ایران: یک مطالعه میان استانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات صورت گرفته در حوزه ازدواج و خانواده همانند بسیاری دیگر از جنبه های زندگی اجتماعی انسان، یک واقعیت انکارناپذیر زندگی در دنیای مدرن است. نوسازی و توسعه اقتصادی- اجتماعی از عوامل اصلی این تغییرات است. هدف این مقاله بررسی تأثیر عوامل اقتصادی و فرهنگی بر سن ازدواج در استان های مختلف کشور است. این عوامل عمدتاً عبارتند از: بیکاری، تورم، رشد مخارج خانوار، سطح درآمد استان و تحصیلات. نتایج حاصل از یک مدل داده های پانل روی 28 استان ایران طی دوره 1383 تا 1393 نشان می دهد که متغیرهای تورم و بیکاری با افزایش خود موجب افزایش سن ازدواج مردان و زنان می شوند. در مدلی که به جای تورم از رشد مخارج خانوار استفاده می شود نیز این متغیر رفتاری شبیه تورم، ولی کمی ضعیف تر، در تأثیرگذاری بر سن ازدواج دارد. متغیرهای تحصیلات و سطح درآمد استان، آثار معناداری از خود نشان ندادند. بنابراین با توجه به این نتایج می توان گفت برای حل یک مسئله اجتماعی به نام بالا رفتن سن ازدواج، باید به بهبودی شرایط اقتصادی به شکل کاهش تورم و بیکاری همت گماشت.
بررسی رابطه ی بین هویت ملی و دینی با پایبندی به فرهنگ شهروندی در شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ شهروندی هنجارهای جامعه را رقم می زند و پایه های ارتباط میان شهروندان را شکل می دهد، شهری که از فرهنگ غنی شهروندان لبریز است، امنیت و آرامش در آن هویداست و مشارکت شهروندان در فعالیت های مختلف به چشم می خورد؛ مشارکتی سازنده که هزینه های اداره شهر را کاهش داده و لبخند را جایگزین دغدغه ها و نا آرامی ها می نماید. فرهنگ شهروندی هویتی تحصیل شده در مدتی کوتاه نیست و در یک دوره ی زمانی طولانی و در تعاملات اجتماعی ساکنان شهر ایجاد می گردد و از هویت افراد تأثیرپذیر است.
با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر با استفاده از روش میدانی، تکنیک پیمایش، ابزار تحقیق پرسشنامه و استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS، به دنبال پاسخ به این سؤال اصلی است که آیا بین گرایش به هویت ملی و هویت دینی و پایبندی به فرهنگ شهروندی در بین شهروندان شهر کرمانشاه ارتباطی وجود دارد؟ جامعه ی آماری پژوهش حاضر تمامی شهروندان 18 سال به بالای شهر کرمانشاه هستند که تعداد 384 نفر از آنها به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفته است.
برای پاسخگویی به سؤال اصلی این پژوهش، به بررسی و تحلیل ارتباط بین گرایش به هویت ملی (با ابعاد هویت سیاسی، هویت جغرافیایی، هویت تاریخی و هویت فرهنگی) و هویت دینی با ابعاد (تعلق به دینداری مناسکی، پیامدی و اعتقادی) با پایبندی به فرهنگ شهروندی پرداخته شد. یافته ها حاکی از ارتباط بین تمامی متغیرهای مستقل و وابسته می باشد. بدین صورت که بین گرایش به هویت ملی و گرایش به هویت دینی در ابعاد مختلف با پایبندی به فرهنگ شهروندی ارتباط معنادار وجود دارد.
معرفی کتاب: کار گروهی با گروه های جمعیتی در معرض مخاطره
حوزههای تخصصی:
انسان ها در گروه متولد می شوند و زندگی شان مجموعه تجاربی از عضویت در گروه های مختلف است (افراس[1]، 2005: 2). برقراری ارتباط با دیگران، تطبیق پذیری، یادگیری، هم اندیشی، تلفیق ایده ها و امکان تحقق خلاقیت، همکاری و کمک به یکدیگر، گرایش به افزایش شایستگی، تعهد، احترام، مسئولیت پذیری،از خودگذشتگی، وفاداری، پشتکار، اعتماد، نظم پذیری (فکر، احساس، اعمال)، هدفمندی، شناسایی ضعف ها و قوت ها، اصلاح ضعف ها، کسب تجربیات مشترک، تلاش جمعی برای پیش گیری از مسائل یا حل آن ها، تمرین دستیابی به اجماع، استفاده از اختلاف نظرها، تلاش برای مدیریت اختلاف ها، همدلی و .... در گروه آموخته می شود و تحقق می یابد (ماکسول[2]، 1385؛ مگین[3]، 1386). امروزه تجربه مشارکت در گروه به عنوان بخشی از خدمات اجتماعی نیز مورد توجه است.
گونه شناسی خانه های سنتی (مطالعه موردی: روستای هلسم- شهرستان چرداول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری بومی روستایی مناطق غربی ایران، در گذر زمان، به آرامی تکامل یافته و دارای بنیان ها، مؤلفه ها و مبانی نظری مرتبط با ساختار مختص به خود شده است؛ به گونه ای که از گزند تهاجم تفکرات به اصطلاح وارداتی، مصون مانده و اصالت و بکر بودن خود را حفظ کرده است؛ از طرفی، روستاهای این مناطق، معماری ویژه ای بر اساس نوع توپوگرافی و اقلیم منطقه دارند که در این میان، روستای هلسم در شهرستان چرداول، نمونه ای شاخص و دارای اهمیتی ویژه به حساب می آید. اطلاعات این مقاله که با هدف بررسی و تحلیل گونه های معماری بومی و سنتی روستای هلسم نگاشته شده، با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی گردآوری شده است. جامعه آماری آن نیز، مشتمل بر 150 بنای مسکونی و 45 خانه سنتی است که دارای معماری ارزشمندی هستند. در این پژوهش، ضمن توصیف عوامل شکل دهنده به بافت روستا؛ مانند: اقلیم و وضعیت جغرافیایی؛ عناصر کالبدی، گونه شناسی بناها و فضاهای موجود در آن نیز معرفی شده است؛ همچنین این پژوهش، نشان می دهد که بیشتر بناها در این روستا برای بهره گیری از تابش آفتاب در فصل زمستان، جهتی رو به جنوب دارند و معابر نیز در جهتی شرقی - غربی شکل گرفته اند؛ همچنین در بافت روستای هلسم دو گونه معماری؛ شامل: خانه های طارمه دار (در دو نوعِ دو و چند اتاقه) و خانه های فاقد طارمه یا دوطبقه وجود دارد. فضاهای سکونتی و خدماتی در خانه های طارمه دار، دور از هم؛ ولی در یک سطح ایجاد شده است؛ اما فضای مسکونی در خانه های فاقد طارمه، به دلیل توپوگرافی دامنه کوه؛ همچنین بهره مندی از گرمای ناشی از وجود حیوانات در طبقه همکف، بر روی طویله قرار گرفته است. در این میان، خانه های طارمه دار چند اتاقه با 64٪ (بیشترین)، خانه های طارمه دار دو اتاقه فاقد نشیمن با 27٪ و خانه های فاقد طارمه با 9٪ (کمترین)، بافت سنتی روستا را تشکیل می دهند.
بررسی کیفی وضعیت زندگی زنان دارای رابطه هم خانگی با جنس مخالف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به پیدایش شکل های نوین روابط پیش از ازدواج در سالیان اخیر در میان جوانان، این مطالعه با هدف بررسی کیفی وضعیت زندگی زنان دارای رابطه هم خانگی پیش از ازدواج انجام گرفت. روش: در این مطالعه، روش شناسی کیفی به عنوان روش شناسی غالب انتخاب شد. جهت یافتن افراد نمونه از روش نمونه گیری گلوله برفی بهره گرفته شد. پس از یافتن چند نمونه نخست از راه دوستان و آشنایان، همان نمونه ها پس از مصاحبه و فرایند جلب اعتماد، رابط و واسطی شدند برای آشنایی و مصاحبه با نفرات بعدی. برای گردآوری داده ها از 19 زن که دارای رابطه هم خانگی بودند، مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته انجام گرفت. زنان شرکت کننده بیش تر در شهرهای بندرعباس، کرمان و تهران سکونت داشتند. داده های بدست آمده با رویکرد تفسیری تحلیل شدند. یافته ها: بر اساس تفسیرهای انجام شده در مورد داده ها چندین مقوله در زمینه وضعیت زنان هم خانه بدست آمد: رضایت نسبی از رابطه، تعهد متقابل ضعیف، کیفیت پایین رابطه، ترس از قضاوت خانواده و جامعه، آسیب های شخصی، رابطه معامله گونه و نداشتن تصمیم برای ازدواج. بحث و نتیجه گیری: شیوع آرام و خزنده روابط هم خانگی در زندگی جوانان ایرانی، آمار بالای طلاق، وفور خیانت های عاطفی و جنسی افراد متاهل و شیوع سبک های غربی روابط پیش از ازدواج همگی بنیان خانواده ایرانی را نشانه رفته اند و حل این معضلات نیازمند عزم جدی مسئولان و کارشناسان در سطح کلان جهت بازنگری در سیاست گذاری های شغلی، اقتصادی، ازدواج، برنامه های تلویزیونی و حوزه فرهنگ می باشد.
شورای اجتماعی محلات شهر مشهد: مشارکت شهروندی بهینه ی محله مبنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شیوه های جلب مشارکت محله ای، ایجاد شوراهای اجتماعی محلات شهر مشهد بوده است که به دلیل شکل ساختاری، برنامه ها و مصوبات از الگوی نوینی تبعیت می کند. هدف از انجام این پژوهش، ارائه ی رویکرد نوین در مشارکت شهروندی با توجه به وضعیت شورای اجتماعی محلات مشهد در سه محور مشارکت شهروندی، شهرداری و سازمانی است. روش اجرای پژوهش تحلیل ثانویه و پیمایش بوده که در آن با مطالعه ی اسناد، مصوبات و آیین نامه های شورا و همچنین گردآوری اطلاعات از 166 نفر از اعضای شورای اجتماعی محلات مشهد، صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در ابعاد وضعیت سازمانی شورا، وضعیت اعضای شورا، وضعیت درونی شورا، وضعیت مردمی شورا و وضعیت محلی شورا وضعیت مناسب است. بهترین وضعیت شورا در شناسایی بهتر مشکلات محله، انگیزه ی داوطلبانه بودن عضویت در شورا، اعتماد مردم به شهرداری، هویت اجتماعی و احساس تعلق و برنامه های مرتبط با وضعیت محله و بدترین وضعیت شورا نیز ضعف در جلب مشارکت های مردمی محله، دسترسی اعضا به مسئولان شهر، انگیزه ی مالی مشارکت در شورا، اقتدار و قدرت شورا در محله و حمایت مالی از شورای محله است.
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر تعلق مندی نسبت به محیط زیست (مورد مطالعه: شهروندان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساس را می توان بخشی از فضای مفهومی نگرش های زیست محیطی دانست. احساسات زیست محیطی که دلالت های تعلق گرایانه دارند، بی شک تأثیری مهم بر رفتارهای همسو در قبال محیط زیست خواهند داشت. این پژوهش به بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثر بر احساس تعلق شهروندان تهرانی نسبت به محیط زیست با استفاده از روش پیمایش و با ابزار پرسشنامه پرداخته است. روابط دو متغیره مابین ارزش های زیست محیطی، تجربه ارتباط با طبیعت، جامعه پذیری زیست محیطی و دینداری با متغیر وابسته، قابل تأیید و تعمیم هستند. رگرسیون چند متغیره حاکی از آن است که مدل نظری توانسته است 48 درصد از تغییرات متغیر وابسته را در میان نمونه تحقیق توضیح دهد. تحلیل مسیر متغیرهای مستقل با متغیر وابسته نیز نشان می دهد که متغیرهای تجربه ارتباط با طبیعت با 0.617 و ارزش های زیست محیطی با 0.346 درصد، به ترتیب بیشترین تأثیر را بر متغیر وابسته داشته اند.
عوامل مؤثر بر سرانه مصرف آب خانواده های تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله شناخت متغیرهای مؤثر بر سرانه مصرف آب و رابطه بین هر یک از این متغیرها است. این تحقیق از نوع پیمایشی است و جامعه آماری آن را شهروندان منطقه 3 آب و فاضلاب شهر تهران (مناطق 2 و 5 شهرداری) تشکیل می دهند. در فرایند گردآوری اطلاعات، ابتدا مصرف هر یک از مشتریان از طریق اطلاعات دریافتی از اداره آب و فاضلاب مشخص و سپس از طریق مراجعه به درب منزل 325 خانوار و پر کردن پرسشنامه پژوهشگرساخته به جمع آوری اطلاعات پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد: بین نگرش به مصرف بهینه آب و مسئولیت پذیری با سرانه مصرف آب خانواده رابطه معنا داری وجود دارد. به بیان دیگر، با افزایش نگرش به مصرف بهینه آب و مسئولیت پذیری، سرانه مصرف خانواده کاهش می یابد. بین سایر متغیرها (اعتماد به شرکت آب و فاضلاب، آگاهی و دانش نسبت به مصرف آب، تبلیغات شرکت آبفا و اعتماد نهادی) با سرانه مصرف رابطه معناداری وجود ندارد.
شکاف های جامعه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب شکاف های جامعه ایرانی به قلم محمد رضایی استادیار گروه جامعه شناسی دانشگاه تربیت مدرس نوشته شده است. نخستین چاپ این کتاب در سال 1394 و در 353 صفحه به همت نشر آگاه منتشر شده است. این کتاب، به قول مؤلف آن، «پرده از تناقضاتی برمی دارد که در سه قلمرو مهم اجتماعی (با تمرکز بر مفهوم قانون)، فرهنگ و سیاست (با تمرکز بر مفهوم دموکراسی و توسعه سیاسی) به شکل گران جانی در کشور وجود دارد». درواقع، نویسنده شکاف های جامعه ایرانی را به ویژه در دهه 1380 و اوایل دهه 1390 خورشیدی و حول محور سه قلمرو مزبور بررسی می کند.
نویسنده با نقد کوتاهی بر مفهوم ""جامعه کلنگی"" برای توضیح درباره جامعه ایران، بر دگردیسی پیوسته به منزله مفهومی مرکزی برای تحلیل جامعه ایران تأکید کرده و مفهوم “ناجامعه” را مطرح می کند. مفهوم ""ناجامعه"" بر سرشت مجموعه مناسباتی در زیست بوم ایرانی تأکید دارد که، برخلاف مفهوم ""جامعه کلنگی""، از ابتدا وجود نظم و جامعه مطلوب را مفروض نمی گیرد. اجتماعات انسانی، به طور پیوسته، با متغیرهای تازه ای روبه رو هستند که مدار حرکت و تحول آنها را دستخوش تغییرات جدی و بنیادی می سازد. ازنظر نویسنده، مشکل اصلی این ناجامعه ها، ازجمله ناجامعه ایران، اتصال به دنیایی دیگر است که شتاب تحولات آنها، بر منطق درونی اشان اثر می گذارد و درنتیجه، قاعده های خودتنظیمی این جوامع را به هم می زند.
افزون براین، ناجامعه به معنای پذیرش سیالیت دائم است. باوجوداین، نمی توان از تناقضاتی که در این ناجامعه وجود دارد غافل ماند. درواقع، منظور از تناقضات، آن دسته از نیروها و مناسباتی است که ازقضا خلاف منطق درونی ناجامعه ها عمل می کند. مهم ترین این ناسازه ها تلاشی است که، بی اعتنا به خصلت همیشه سیال ناجامعه، می کوشد تا منطق همسانی را در آن حاکم کند. این درک یکسان ساز مخل عملکرد ناجامعه هاست. این کتاب نشان می دهد که چگونه این نحوه ادراک از مسائل جامعه امروز و راه حل های برآمده از آن، از درک تفاوت ها و سیالیت ناجامعه ایران دور مانده است. همچنین، اثر حاضر در اساس با شیوه های سیاست گذاری هم دل است. بنابراین، اصرار دارد که پیشنهادهایی برای اداره این سه قلمرو ارائه کند.
مطالعه تحلیلی سبک زندگی مصرف گرا از طریق سه فیلم مربوط به دهه های 60 و 80 شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چگونگی تغییرات زبان گفتاری از ترکی به فارسی در دو دهه گذشته و مقاومت در مقابل تغییر در حال حاضر: پژوهش نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو با استفاده از رویکرد برساختی و روش شناسی نظریه داده بنیاد[1] به بازسازی معنایی چگونگی تغییرات زبان گفتاری از ترکی به فارسی در دو دهه گذشته و مقاومت در مقابل تغییر درحال حاضر می پردازد. روش تحقیق کیفی است و از روش نظریه پردازی داده بنیاد و تکنیک مصاحبه عمیق برای انجام عملیات تحقیق استفاده شده است. مهم ترین پرسش های تحقیق پیش رو این بوده است که«چه جنبه از زندگی آذری زبانان در دو دهه قبل تغییر کرد که تمایل به فارسی صحبت کردن در آنها زیاد شد؟»چه تغییراتی درحال حاضر رخ داده که تمایل به ترکی صحبت کردن در آنها بیشتر شده است؟ یافته های به دست آمده شامل شش مقوله عمده به این شرح است. متعین های نیاز به نمایش جلال طبقات فرادست، شدت و میزان تعاملات بین طبقاتی، تمایل به تغییر نگرش و رفتار دربارة زبان، عدم توانمندی در ارتباط متقابل، فضای اجتماعی تعامل میان طبقات فرادست و فرودست؛ تشخص آوری زبانی، جست وجوی راه های ورود به طبقه فرادست از طریق تغییرات زبانی و پیروان تغییرات ارزشی در فرودستان. مقوله هسته ای این بررسی فقدان تمایل به تغییرزبان گفتاری است که مقولات عمده فوق را دربرمی گیرد. [1]. Grounded Theory
گفتمان شناسی «قسمت» در زبان و فرهنگ مردم ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژة «قسمت» و عبارت های هم معنای آن مفاهیم عجین شده در فرهنگ فارسی هستند که به کاربردن صحیح و فهم آنها نیاز به تعمق و بررسی دارد؛ ازاین رو، در این پژوهش کوشیدیم تا نگاهی زبانی تاریخی به باور تقدیرگرایی در جامعة ایران بیندازیم و با به کاربردن نظریة اسنادی به بررسی دقیق تر این باور بپردازیم؛ بنابراین، در 4 ماه، 280 موقعیت گفتمانی از افراد با گروه های سنی، سطح تحصیلات و مشاغل مختلف گردآوری شد. سپس، با استفاده از مدل هایمز (1967) تفکر تقدیرگرایی واکاوی شد و معنای مفهوم قسمت و واژگان هم نشین با آن بررسی شد. افزون بر این، با بهره گیری از فرهنگ کاوی این باور در جامعه، «زباهنگ جبرگرایی» را معرفی کردیم و نشان دادیم که می توان مفهوم «قسمت» را فصل مشترک دو زباهنگ «جبرگرایی» و «صراحت گریزی» دانست. در مجموع، نتایج این پژوهش نشان داد تقدیرگرایی با سن رابطه ای مستقیم و با تحصیلات رابطه ای معکوس دارد.
عوامل مؤثر بر ایجاد و حفظ سرمایه اجتماعی در بین اعضای تعاونی های کشاورزی شهرستان زنجان. پوریا عطائی ، وحید علی آبادی ، شیوا نجاتیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی عوامل ایجاد و حفظ سرمایه اجتماعی در تعاونی های کشاورزی شهرستان زنجان بود. این پژوهش از نوع کاربردی و روش آن نیز پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل مدیر عامل، اعضای ﻫیﺄت مدیره و اعضای تعاونی های کشاورزی شهرستان زنجان بود (180N=) که 123 نفر به صورت تصادفی برای حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی صوری ابزار پژوهش با بررسی دیدگاه های اعضای هیأت علمی دانشگاه زنجان و کارشناسان اداره تعاون تعیین و پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون راهنما و آلفای کرونباخ (96/0α=) تأیید شد. نتایج پژوهش نشان داد که به ترتیب معافیت های مالیاتی، موقعیت و پایگاه اجتماعی افراد و برگزاری دوره های آموزشی قبل از تشکیل تعاونی از بالاترین اولویت برخوردار بودند. همچنین، در تحلیل عاملی متغیرهای ایجاد و حفظ سرمایه اجتماعی به 9 عامل اجتماعی حمایتی، نظم و انضباط، شغلی، مدیریتی سازمانی، رسانه ای، انعطاف پذیری قوانین، حذف بروکراسی، مسئولیت پذیری و فناوری های اطلاعاتی طبقه بندی شدند. در مجموع این 9 عامل توانستند 6/69 درصد از کل واریانس عوامل ایجاد و حفظ سرمایه اجتماعی در تعاونی های کشاورزی را تبیین کنند که 39/30 درصد از واریانس باقی مانده به دیگر عامل هایی مربوط است که پیش بینی آنها در این پژوهش میسر نشده است. در پایان با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهادهای کاربردی ارائه شد.
شبکه های ماهواره ای ترک زبان و هویّت قومی جوانان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گسترش فنّاوری های نوین اطّلاعاتی و ارتباطی همچون شبکه های ماهواره ی، افراد و گروه های قومی به شیوه های گوناگون از این رسانه ها در راه ایجاد و تثبیت هویّت قومی استفاده می کنند. چنان که هر روزه بر تعداد شبکه های ماهواره ای که با محور قومیّت فعّالیّت می کنند و مخاطبان آن افزوده می شود و این امر، در آینده نقش دولت و رسانة ملّی را در زمینة ارتباطات و اطّلاع رسانی با چالش رو به رو خواهد کرد. در این راستا، پژوهش حاضر با استفاده از روش ترکیبی به مطالعة تأثیر برنامه های شبکه های ماهواره ای ترک زبان (کشور آذربایجان و ترکیه) بر هویّت قومی مخاطبان جوان این شبکه ها پرداخته است. همچنین، به مهم ترین دلایل و زمینه های گرایش جوانان به شبکه های ماهواره ای ترک زبان در شهر تبریز نیز پرداخته شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین مدت زمان استفاده، میزان استفاده، استفادة هدفمند و اعتماد به محتوای برنامه های شبکه های ماهواره ای ترک زبان با هویّت قومی کاربران، رابطة معنادار مستقیمی وجود دارد. همچنین، سایر یافته های پژوهش نشان دهندة آن است که نارضایتی از برنامه های شبکة استانی سیمای آذربایجان شرقی، ضعف در بازنمایی فرهنگی و بازنمایی نامناسب ترک ها در برنامه های رسانة ملّی از مهم ترین دلایل و زمینه های گرایش جوانان تبریزی به سمت شبکه های ماهواره ای ترک زبان است.
گرایش به مصرف ماهی با تکیه بر ارزیابی فایده آن (مورد مطالعه: نقاط شهری استان های خراسان رضوی، جنوبی و شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر به این دو سؤال پاسخ می دهد که خانوارهای شهری ساکن استان های خراسان رضوی، شمالی و جنوبی، فایده مصرف ماهی را در مقایسه با غذاهای جای گزین چگونه ارزیابی می کنند و چه عواملی بر ارزیابی آن ها از فایده مصرف ماهی مؤثر است؟ فرضیه اساسی این بوده است که ارزیابی فایده مصرف (ماهی) تحت اثر انفرادی و تعاملی عقاید کنترلی و عقاید هنجاری مصرف است، ارزیابی فایده غذاهای جای گزین ماهی، اجزای اصلی عقاید کنترلی مصرف ماهی هستند، فشار هنجاری و پاداش اجتماعی مصرف نیز از اجزای سازنده عقاید هنجاری مصرف ماهی اند». نتایج وارسی فرضیه ارزیابی مصرف در یک نمونه ۱۲۲۹ خانواری نشان می دهد که اول، بر حسب ملاک های علاقه، صرفه اقتصادی، سلامتی، سهولت آماده سازی و طبخ، تنوع پخت، سهولت نگهداری ومزه؛ ارزیابی فایده مصرف ماهی در مقایسه با غذاهای جای گزین پایین است و تنها بر حسب ملاک فایده سلامتی، اولویت پیدا می کند. دوم، ۶۳.۶ درصد از تغییرات ارزیابی فایده مصرف ماهی تحت تأثیر پنج متغیر ارزیابی فایده مصرف مرغ، ارزیابی فایده مصرف جای گزین گوشت، ارزیابی فایده مصرف گوشت قرمز، فشار هنجاری، پاداش اجتماعی مصرف و اثر تعاملی آن هاست. سوم، از بین عوامل مؤثر بر ارزیابی فایده مصرف ماهی، اثر فشار هنجاری و پاداش اجتماعی مثبت و اثر ارزیابی فایده غذاهای جای گزین مصرف ماهی منفی بوده است.