فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
167 - 191
همه گیری بیماری کووید-19 در سراسر جهان تبدیل به یک مسئلیه اجتماعی-پژشکی شده و افراد بسیاری از جمله کودکان را مبتلا کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربیه زیستیه کودکان مبتلاشده به کووید-19 انجام شده است. کودکانی که به دلیل وخامت و شدت بیماری، تجربیه بستری کوتاه مدت یا میان مدت در بیمارستان را داشته اند. جهت دستیابی به هدف تحقیق از روش کیفی با رویکرد پدیدارشناسانیه تفسیری استفاده کرده است. به این منظور با 14 نفر از کودکان مبتلا شده مصاحبه هایی نیمه ساختاریافته و عمیق انجام شد، و برای گزینش آن ها روش نمونه گیری هدفمند به کار گرفته شد. یافته-های حاصله از پژوهش در سه مقولیه اصلی پیش از ابتلا (ناشناختگی ویروس و تفاوت در اهمیت دهی)، حین ابتلا (بستری با تأخیر، تجربیه درد فزاینده، احساس ترس زیاد و ناراحتی فزاینده) و پس از ابتلا (تشدید انزواگرایی، الزام آوری رعایت نکات بهداشتی، انگ اجتماعی، احساس بی قدرتی سوبژکتیو، احساس ناامنی روانی در اثر پوشش خبری-رسانه ای، گسست های روانی، مرکزیت توجهات مادرانه و تشکیک در عدالت خداوندی) دسته بندی و تشریح شدند. با توجه به یافته های تحقیق، می بایست مدل های کارآمدی همچون بازتوانی به ویژه بازتوانی جسمانی و عاطفی-روانی جهت تسکین، تعدیل، جبران و ترمیم اثرات نامطلوب کووید- 19 در کودکان مبتلا شده را به کار بست تا زندگی آنان به حالت عادی و حالت ماقبل تجربیه بیماری برگردد.
بررسی رویکرد کارآفرینانه در حوزه اشتغال در برنامه های چهارم و پنجم توسعه و میزان تحقق آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۵
91 - 137
حوزههای تخصصی:
در رویکردهای کارآفرینی و اشتغال زایی و اثربخشی آن در فرآیند توسعه و پیشرفت جوامع، تغییر و تحول مستمر و پرشتاب دربرنامه های توسعه از مهمترین و ضروریترین جریان های حاکم بر حیات همه جانبه بشری به شمار می رود. براین اساس جهت تحقق اهداف موضوع تحقیق، بررسی رویکرد کارآفرینانه حوزه اشتغال در برنامه های چهارم و پنجم توسعه و میزان تحقق آن، از طریق پرسشنامه و مصاحبه با کارشناسان و مسولین سازمان ها و وزارتخانه های دولت که بیشترین تسلط را بر برنامه های چهارم و پنجم توسعه داشتند با استفاده از روش کیفی تحلیل محتوا، اقدام نموده و نتایج زیر حاصل گردیده است:در شاخص استراتژی باگویه، تاثیر پذیری منابع از استراتژی های کسب وکار 25 درصد، در شاخص منابع باگویه، بکارگیری تمامی منابع مالی 44 درصد، شاخص ساختار مدیریت باگویه، همبستگی پرسنل صف و ستاد 43 درصد، در شاخص پاداش باگویه های تناسب حقوق با مسئولیت و تناسب جایگاه با مسئولیت 43 درصد، در شاخص ساختار رشد باگویه، الویت رشد و پیشرفت کارکنان 35 درصد، در شاخص فرهنگ کارآفرینانه باگویه حمایت ایده های خلاق توسعه ای، 40 درصد، و در نهایت شاخص رفاه اجتماعی با گویههای تامین حداقلی آموزشی، زیست محوری برنامه ها 34 درصد زیاد و خیلی زیاد بوده است.
بررسی اثرات نگرش مذهبی بر میزان طلاق توافقی و غیرتوافقی زوجین در سطح شهر آباده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۹)
133 - 147
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثرات نگرش مذهبی بر میزان طلاق توافقی و غیرتوافقی زوجین بوده است. روش پژوهش، علی- مقایسه ای و جامعه آماری شامل زوجین متقاضی طلاق توافقی و طلاق غیر توافقی مراجعه کننده به دادگاه های خانواده و مراکز مشاوره خانواده در شهر آباده بودند که 15 زوج متقاضی طلاق توافقی و 15زوج متقاضی طلاق غیرتوافقی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسش نامه 15 گویه ای نگرش های مذهبی خدایاری فرد و همکاران (1383) با 2 بعد پررنگ شدن نقش دین و کم رنگ شدن نقش دین در زندگی استفاده شد. روایی محتوایی پرسش نامه توسط تعدادی از اساتید علوم تربیتی و پایایی پرسش نامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی و تائید قرار گرفت. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون میانگین دو جامعه مستقل با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که تفاوت معنا داری بین زوجین متقاضی طلاق توافقی و غیرتوافقی در نگرش های مذهبی آنان ( پر رنگ شدن نقش دین و کم رنگ شدن نقش دین ) وجود دارد.
صنعت عروسی در شهر همدان و تعامل و تقابل جریان های فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
213 - 255
حوزههای تخصصی:
جشن عروسی در ایران، هر روز بیش از گذشته درحال تجاری شدن است. در مناطق مختلف، ورود عناصر فرهنگی جدید، مراسم فعلی جشن را دستخوش تغییرات جدی کرده است. در جامعه ایران، تلاقی عناصر فرهنگی قدیم و جدید، باعث شکل گیری جریان های فرهنگی جدیدی شده است. این پژوهش، به بررسی شهر همدان، یکی از شهرهای ایران، پرداخته است. صنعت عروسی نوظهور در همدان که ماهیت مصرف گرایی و تجاری آن قوی است، همراه با چالش هایی بوده است. هدف این پژوهش، علاوه بر بررسی این چالش ها، مطالعه پیامدهای فرهنگی و اجتماعی گسترش صنعت عروسی در همدان است. روش پژوهش، کیفی و مبتنی بر مصاحبه عمیق نیمه ساخت یافته است و طی آن با 16نفر از افراد شاغل در صنعت عروسی در شهر همدان مصاحبه شده است. مضامین محوری پژوهش با روش تحلیل مضمون استخراج شده اند. یافته های این پژوهش، شامل دو مضمون محوری «بازسازی فرهنگی» و «ناسازه های فرهنگی» است که هر یک مضامین فرعی مهمی را شامل می شود. نتایج نهایی بیانگر آن است که صنعت عروسی در شهر همدان، با تغییرات اجتماعی و جریان های فرهنگی چندسویه و پیچیده ای همراه بوده است. از یک سو تعاملات و تقابلات فرهنگی در عرصه برگزاری مراسم عروسی و ازسوی دیگر، درهم آمیختگی و تلفیق سنت ها، موجب تضاد ارزش ها و آشفتگی هنجارها گشته است. پیرو این جریان ها، رسوم محلی عروسی در همدان به تدریج تضعیف شده و عناصر فرهنگ مصرفی نظام سرمایه داری بر این رسوم چیرگی می یابد.
بازنمایی زن پوشی در سینمای پسا انقلاب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زن پوشی به یک استراتژی فیلمسازی جهت نمایش زن تبدیل شده است. روند افزایشی استفاده از زن پوشی در سینما ایران، این سوال را مطرح نموده که هدف زن پوشی در سینمای ایران چیست و چگونه بازنمایی می شود. برای نیل به این هدف، ضمن اقتباس نظریاتی در حوزه مطالعات فمینیستی و بازنمایی، روش تحلیل روایت مورد استفاده قرار گرفته است و 18 فیلم که در طی سال های 1357 تا سال 1400 در سینمای پساانقلابی ایران ساخته شده با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده است. یافته ها نشان می دهد که برخلاف خوش بینی پژوهش های پیشین که این گونه شخصیت پردازی را نقص گفتمان حاکم قلمداد کرده اند، شخصیت زن پوش به دو شیوه زن رام و زن طناز بازنمایی شده است. این زنان با نحوه راه رفتن، استفاده از حرکات دست، خنده های ملیح و دست زدن مکرر به چهره و آرایش، به نحو اغراق آمیزی عشوه گری پیشه می کنند تا به مقاصد فریبکارانه خود دست یابند. انگیزه مردان از زن پوشی شامل پنهان سازی هویت و فرار از مخمصه، تحریک مردان، انتقام، منفعت طلبی و کجروی است. تمهیدات سینمایی نیز زن پوش را به ابژه جنسی فرو می کاهد. فیلم ها برای برانگیختن احساسات مخاطب و گریز از نمایش واقعیتهای خانوادگی و اجتماعی، به لباس پوشیدن متقابل روی می آورند.در نهایت، این بازنمایی به بازتولید کلیشه های جنسیتی در جامعه ایرانی یعنی دوگانه زن مدرن-سنتی منجر شده است.
شناسایی و اعتباریابی مولفه های تبیین کننده تکیه گاه سازی در نظام آموزش متوسطه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
311 - 332
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و اعتباریابی مولفه های تبیین کننده تکیه گاه سازی در نظام آموزش متوسطه ایران بود.
روش شناسی: روش تحقیق کیفی – کمی بود، جامعه آماری بخش کیفی خبرگان و متخصصان حوزه یادگیری - یاددهی، روش های تدریس و تکیه گاه سازی و اسناد مکتوب مرتبط با موضوع شامل مقالات و پژوهش های علمی و کتب مرتبط تالیفی و در بخش کمی، معلمان دوره اول و دوم متوسطه کل کشور بود. در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی تا رسیدن به اشباع نظری با 13 خبره، مصاحبه عمیق انجام گرفته و با روش هدفمند برای اسناد، 18 سند (متن) مورد بررسی قرار گرفته و در بخش کمی، برای سنجش مدل، پرسشنامه محقق ساخته 134 گویه ای طیف لیکرت با روش نمونه گیری خوشه ای نسبی چند مرحله ای در بین 384 نفر، توزیع گردید. برای تعیین روایی و پایایی در مرحله کیفی از بررسی های لازم شامل مقبولیت (بازنگری خبرگان) و قابلیت تائید(بازبینی مجدد خبرگان) و در مرحله کمی، روایی پرسشنامه ها به سه روش صوری، محتوایی و سازه تأیید و پایایی هم به سه روش تعیین ضریب بارهای عاملی گویه ها، آلفای کرونباخ مولفه ها (بین 749/0 تا 864/0) و پایایی ترکیبی (بین 827/0 تا 916/0 ) تأیید شد. داده های کیفی از طریق زمینه نظریه ای و داده های کمی با تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری و آزمون های تحلیل عاملی اکتشافی و تائیدی در نرم افزار Smart PLS و آزمون فریدمن در نرم افزار SPSS تحلیل گردید.
یافته ها: نتایج بخش کیفی حاکی از آن بوده که الگوی تکیه گاه سازی در نظام آموزش متوسطه ایران شامل 10 مقوله (توسعه منابع انسانی و غیرانسانی، بهسازی و توسعه سیستم آموزشی، شیوه های یاددهی – یادگیری، فرهنگ سازی و ارتباطات، قوانین و رفتارهای حمایتی، نظارت بر عملکرد، راهبردهای مبتنی بر شناخت و فراشناخت، راهبردهای مبتنی بر انگیزش، پیشرفت ذهنی و پیشرفت علمی)، 21 زیرمقوله (توسعه منابع انسانی، توانمندسازی دانش آموزان، توسعه امکانات سخت افزاری و نرم افزاری، تدریس مشارکتی و تعاملی، ساده سازی تکلیف، یادگیری مجازی، یاددهی مبتنی بر تئوری های علمی، فرهنگ سازی بین والدین و معلمان، ارتباطات موثر، رفتارهای حمایتی، راهبردها و دستورالعمل های درون و برون سازمانی، درگیری ذهنی و تحصیلی، ارزیابی مداوم، راهبردهای فراشناختی، راهبردهای شناختی، راهبردهای شناختی و فراشناختی، راهبردهای انگیزشی، بهزیستی روانی، به فعلیت رسیدن استعدادهای بالقوه، بهبود روند یادگیری و پیشرفت تحصیلی) و 134 نشانگر است که در قالب شرایط علی، زمینه ای، مداخله ای، راهبردها و پیامد در الگوی پارادایمی پژوهش جای گرفتند. نتایج بخش کمی نشان داد که تمامی مولفه های مدل پژوهش، مورد تائید واقع شدند.
بحث و نتیجه گیری: بر اساس داده های بدست آمده و با استناد به نتایج حاصل از پژوهش، پیشنهاداتی به شرح زیر ارائه می گردد: - تقویت شرایط علی، - تقویت شرایط محیطی، تقویت شرایط مداخله ای، تقویت راهبرد(راهکار).
وضعیت نوآوری در حکمرانی و رهبری دانشگاه های سطح یک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۱
155 - 188
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، گزارش وضعیت نوآوری در حکمرانی و رهبری دانشگاه های سطح یک ایران است. در این پژوهش کیفی با مرور اسناد علمی و تلفیق الگوی دانشگاه نوآور برتون کلارک و چارچوب راهنمای دانشگاه های نوآور اروپا، یک چارچوب راهنما و مدل مفهومی در 17 بُعد طراحی شده، سپس، داده ها و اطلاعات مورد نیاز از دانشگاه های سطح یک تهران، شهید بهشتی، شریف، تربیت مدرس، امیرکبیر، علامه طباطبائی، علم و صنعت ایران، خواجه نصیرالدین طوسی جمع آوری شده است. داده های واقعی نشان می دهد که دانشگاه های ایران به طور عام و دانشگاه های سطح یک به طور خاص، علی رغم برخی مسائل، کاستی ها و کژکارکردی ها، سرشار از تحولات مثبت و نوآوری های کوچک، متوسط و بزرگ و تدریجی و بنیادی اند. نوآوری دانشگاه های سطح یک در حوزه حکمرانی و رهبری «متوسط» ارزیابی شده است. از میان ابعاد و عناصر نوآوری در حکمرانی و رهبری، بُعد «راهبری هیئت امنایی» دارای کمترین امتیاز و در «وضعیت خیلی ضعیف» و بُعد «ساختار و تشکیلات» و بُعد «برنامه ریزی و پایش» دارای بیشترین امتیاز و در «وضعیتِ عالی» ارزیابی شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، تلاش برای نوآوری در کارکرد های آموزشی، پژوهشی و فرهنگی اجتماعی، کارآفرینی، توسعه دانشجو و استاد در دانشگاه های سطح یک ضروری است و این دانشگاه ها و نظام آموزش عالی در برخی ابعاد اساسی حکمرانی و رهبری علمی نظیر راهبری هیئت امنایی و توسعه فرهنگ علمی، نیازمند نوآوری های جدی هستند.
The Effect of Individual Learning on Improvement the Quality of Training of the Staff of Eghtesad Novin Bank(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Today, the quality of training plays an important role in improving the performance of organizations. Therefore, the current research was conducted with the aim of determining the effect of individual learning on improving the quality of training of the staff of Eghtesad Novin Bank. Methodology: This research in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was descriptive from type of correlation. The research population was all the staff of Eghtesad Novin Bank of Tehran city with number 937 people. The sample size based on the Krejcie and Morgan table was determined 272 people who were selected by cluster random sampling method. The research tool was researcher-made questionnaires of individual learning (8 questions) and quality of training (23 questions), which its face validity was confirmed by the opinion of experts and its reliability was estimated above 0.70 by Cronbach's alpha method. Data were analyzed by exploratory factor analysis and structural equation modeling in SPSS and LISREL software. Findings: The findings showed that the factor loading of all items was above 0.40 and individual learning had two components of intrapersonal factors and interpersonal factors and the quality of training had only one component. The average variance extracted of the components was above 0.50 and their reliability was above 0.80 by Cronbach alpha and combined methods. Also, the model of the effect of individual learning on improving the quality of training of the staff of Eghtesad Novin Bank had a good fit and individual learning had a positive and significant effect on the quality of training (P<0.001). Conclusion: Considering the effect of individual learning on the improvement the quality of training of the staff of Eghtesad Novin Bank, the planners of this bank can improve the quality of training through individual training and learning.
نقش سرمایه فرهنگی بر سبک زندگی سلامت محور (موردمطالعه: شهروندان 20 تا 49 ساله شهر دامغان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۲
133 - 164
حوزههای تخصصی:
هدف نوشتار حاضر رابطه بین سرمایه فرهنگی با سبک زندگی سلامت محور با تأکید بر نظریه بوردیو و کاکرهام است. ازنظر روش، رویکرد کمّی محور مبتنی بر راهبرد پیمایش (توصیفی-هم بستگی)،با تکیه ابزار پرسشنامه استانداردشده مبتنی بر طیف لیکرت (1 تا7) در بین شهروندان 20 تا 49 ساله شهر دامغان به تعداد 406 نفر به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی ساده تک مرحله ای در سطح محله های شهر دامغان یافته ها جمع آوری شده است.میزان آلفای کرونباخ کل پرسشنامه برابر (930/0) و میزان روایی همگرای کل برابر با (526/0) به دست آمده است. مقدار ضریب پایایی متغیر سبک زندگی سلامت محور برابر (930/0) و مقدار روایی همگرای این متغیر (540/0) و برای متغیر سرمایه فرهنگی مقدار آلفا برابر با (793/0) و مقدار روایی همگرا (508/0) به دست آمده است. از نتایج آمار توصیفی و استنباطی مبتنی بر نرافزار Spss یافته ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های توصیفی حاکی است که میانگین های وضعیت سرمایه فرهنگی (52/4) و سبک زندگی سلامت محور (29/4) در بین شهروندان در حد متوسط روبه بالا بوده است و در بین مؤلفه های متغیرهای تحقیق مؤلفه روابط بین فردی (72/4) و مؤلفه سرمایه ضابطه مند (22/5) اهمیت بیشتری داشته است. نتایج هم بستگی پیرسون (588/0) رابطه بین متغیرهای اصلی را متوسط، مثبت و معنادار و همچنین رابطه مفروض بین مؤلفه های متغیر مستقل با متغیر وابسته هم متوسط و مثبت و معنادار بوده است. نتایج بتای رگرسیون حاکی است که سرمایه فرهنگی (535/0)، سرمایه عینیت یافته (336/0)، سرمایه تجسم یافته (231/0)، سرمایه ضابطه مند (201/0) به ترتیب همراه با مقدار ضریب هم بستگی (589/0) توانسته اند در حدود 33% از تغییرات سبک زندگی سلامت محور را تبیین کنند. درنهایت داشته های فرهنگی به عنوان کالایی محسوس یافته از عوامل تعیین کننده بهره مندی فرصت های زندگی سالم و انتخاب اساسی عاملان در محدوده ساختاری سبک زندگی سلامت محور می تواند باشد.
بررسی زیست پذیری اجتماعی سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان چهاربرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۲
313 - 341
حوزههای تخصصی:
امروزه زیست پذیری سکونتگاه های انسانی گفتمان مسلط در توسعه پایدار است. در این راستا طرح هادی چشم انداز فضایی-کالبدی روستا را طراحی و بستری مناسب برای توزیع بهینه خدمات دولتی و عمومی فراهم و شرایط لازم را برای پایداری جمعیت روستا ایجاد می کند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی وضعیت زیست پذیری سکونتگاه های روستایی و اثرات اجرای طرح هادی در زیست پذیری سکونتگاه های روستایی می باشد. مطالعه حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و ازنظر ماهیت توصیفی-تحلیلی و جهت جمع آوری اطلاعات از روش های اسنادی و میدانی استفاده گردید. قلمرو مکانی، شهرستان چهاربرج از استان آذربایجان غربی است و با استفاده از فرمول اصلاح شده کوکران از روستاهای دارای طرح هادی 143 خانوار و از روستاهای فاقد طرح 121 خانوار به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای انتخاب خانوارها در روستاها، از روش تصادفی متناسب با حجم جامعه استفاده شد. سطح پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ 789/0 به دست آمد که بیانگر نرمال بودن داده ها می باشد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از تکنیک تصمیم گیری چند معیاره کوپراس، تحلیل خوشه ای و رگرسیون استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد، روستاهای قپچاق و فیروزآباد به ترتیب با (Qi=7/81) و (Qi=7/71) از میزان زیست پذیری اجتماعی بالایی برخوردار هستند. ضمناً، اجرای طرح هادی روستایی در بخش اشتغال و درآمد با ضریب 718/0 و مشارکت اجتماعی با ضریب 709/0 بیشترین تأثیر گذاری را داشته و افزایش زیست پذیری اجتماعی سکونتگاه های روستایی را به همراه داشته و در مؤلفه های امکانات و خدمات زیرساختی با ضریب 245/0 و افزایش کیفیت بهداشت و سلامت فردی با ضریب 191/0 کمترین تأثیر را داشته و در زمینه ابعاد کلی زیست پذیری نیز اجرای طرح هادی روستایی در بُعد اجتماعی (افزایش مشارکت، امنیت اجتماعی و کاهش بزهکاری و...) بیشترین تأثیر را با مقدار 672/0 و به لحاظ رتبه بندی زیست پذیری اجتماعی، بالاتر از ابعاد اقتصادی و زیست محیطی قرار دارد..
ضرورت شکل گیری نگاره یوسف و زلیخا در دوران سلطان حسین بایقرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
105 - 127
حوزههای تخصصی:
براساس اندیشه سیاسی ایرانشهری، برقراری نظم دربار یکی از اصول دادگری در جامعه بوده است. در نتیجه برای تحقق شاه فرهمند، تفکیک قوای سه گانه لشکر، دین و دیوان و به نظم درآمدن آنها توسط وزیر ضروری بود. با ورود سنت های ترکی و مغولی و حضور خاتون های دربار، دخالت ایشان در امور دربار و انتخاب جانشین شرایطی بحرانی را برای تداوم اندیشه سیاسی ایرانشهری شکل داد. بنابراین اقدامات وزرا در مواجهه با بحران دخالت خاتون ها امری ضروری بود که بنا به اهمیت سنت اندرزدهی سیاسی برای وزرا، طی ادوار مختلف منجر به پدید آمدن آثار ادبی و هنری متعددی شد. در دوران سلطان حسین بایقرا نیز این بحران بروز یافت و در فروپاشی دودمان تیموری موثر بود. بنا به ضرورت مواجهه با این بحران آثار اندرزگون متعددی، برای متوجه ساختن سلطان به این بحران شکل گرفت. در این میان، بروز نگاره یوسف و زلیخا اثر کمال الدین بهزاد نیز با توجه به اهمیت این حکایت در بستر سنت اندرزدهی سیاسی و با توجه به ضرورت بهره گیری از کیفیت های زیباشناختی در جلب توجه سلطان به این بحران، دارای اهمیت و ضرورت دانسته شد. در این مقاله با روش تحلیلی - توصیفی و تاریخی و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای، این سوال مطرح شد که نگاره یوسف و زلیخا، چه نسبتی با بحران دخالت خاتون ها در نظم دربار سلطان حسین بایقرا دارد؟ با توجه به نتایج به دست آمده ضرورت شکل گیری این نگاره، بهره گیری از جذابیت های زیبایی شناسانه نگارگری برای توجه دادن سلطان حسین بایقرا به بحران دخالت خاتون در امور دربار بوده است.
پژوهشی در بافته های تبرستان قدیم بر پایه منابع مکتوب تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
173 - 185
حوزههای تخصصی:
منطقه تبرستان قدیم به عنوان یک واحد جغرافیاییِ تاریخی و فرهنگی، از مراکز بافندگی و حوزه تولید قالی طبری بوده که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف این پژوهش آن است که با رویکرد مطالعات تاریخی، وضعیت بافته های منطقه تبرستان و ابعاد آن را تبیین نماید. منابع مکتوب تاریخی به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم حاوی اطلاعات و مستندات ارزشمندی برای شناسایی بخش های مغفول بافته های پرآوازه تبرستان هستند. این مقاله برپایه منابع کتابخانه ای و با روش توصیفی و تحلیلی، مستندات موجود در زمینه بافته های تبرستان در اسناد و تالیفات تاریخی و نیز گزارشات سیاحان خارجی را جمع آوری و مورد بررسی قرار داده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، پیشینه طولانی در صنعت تولید ابریشم و صدور آن، صنعت بافندگی و فرش طبری وجود دارد و به پیش از ورود اسلام به حوزه تبرستان، بر می گردد، صنایع بافت تبرستان به دلیل تولید فراوان ابریشم و کیفیت بافته ها در جایگاهی قابل رقابت با مراکز مهم بافندگی در قرون اولیه هجری بوده است. بافته های طبرستان به عنوان سرمایه و کالا، علاوه بر به کارگیری در تعاملات سیاسی، نقش مهمی در اقتصاد تبرستان ایفا می کرده اند. کثرت تولیدات انواع الیاف، منسوجات و بافته های طبری نشان دهنده وجود کارگاه های متعدد، رونق نظام تولید، فروش و صدور آن در منطقه تبرستان است و صنعت بافندگی به عنوان مهمترین صنعت تولیدی تبرستان، عامل رشد اقتصادیِ متکی بر تجارت و بازرگانی بوده است.
تحلیل گفتمان فرودستی: بازنمایی عکاسانه فرودستان در ایران از دهه 1350 تا دهه 1390(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عکاسی مستند اجتماعی ایران، سهم اندکی در بازنمایی مسئله فرودستی داشته است؛ و بر خلاف ادعای ثبت صریح و بی دخل و تصرف، آنچه از فرودستی بازنمایی می کند، متکی بر گفتمان های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است. هدف مقاله حاضر تحلیل بازنمایی عکاسانه فرودستی در بستر گفتمان های هژمونیک سال های انقلاب و پس از آن است. بدین منظور عکس های مستند اجتماعی ایران بین دهه های 1350 تا 1390 به روش تحلیل گفتمان، مورد تحلیل واقع شدند. با نمونه گیری هدفمند از عکس های مستند اجتماعی ایران، نشان داده می شود که گفتمان فرودستی به تعبیر فوکو با برجسته سازی چه گزاره هایی در هر دهه صورت بندی شده و عکاسی به عنوان آپاراتوس نهادی، چگونه آن را بازنمایی کرده است. نتایج این مقاله نشان داد که بازنمایی عکاسانه گفتمان فرودستی به سه دوره متمایز قابل تفکیک است؛ اول، بازنمایی فرودستان با گزاره اصلی «رنجبر انقلابی» و «مستضعف» در گفتمان اجتماعی دهه 1350، اغلب با بازنمایی بدن هایی آرمانی و انقلابی به مثابه نمادی از مقاومت به صحنه انقلاب فرا خوانده شدند. دوم، بازنمایی فرودستان با گزاره اصلی «قشر آسیب پذیر» در گفتمان فرهنگی، اغلب با بازنمایی بدن هایی منفعل، بیکار و معرف معصومیت از دست رفته در جامعه هنجارمند دهه 1370 با صورتی استحاله یافته به گالری ها راه یافتند. سوم بازنمایی فرودستان با گزاره اصلی «نابهنجار»، «کمتر برخوردار» یا «گروه های غیرمولد» در گفتمان سیاسی دهه 1390، اغلب با بازنمایی بدن هایی گروتسک و اگزوتیک به مثابه گروه های بالقوه بزهکار یا مجرمان، با فروکاست به ابژه ناکارمدِ جامعه مصرفی با تبعید به نا مکان هایی دور از جامعه به انقیاد درآمده و نامرئی شدند.
پیش بینی سازگاری زناشویی بر اساس احساس تنهایی، اضطراب مرگ و معنای زندگی در زوجین شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۴
217 - 235
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین تعیین کننده های عملکرد مطلوب خانواده، سازگاری زناشویی است. عوامل مختلفی با سازگاری زناشویی مرتبط هستند؛ از جمله آن ها می توان به احساس تنهایی، اضطراب مرگ و معنای زندگی اشاره کرد. هدف پژوهش حاضر نیز پیش بینی سازگاری زناشویی براساس احساس تنهایی، اضطراب مرگ و معنای زندگی می باشد. روش این مطالعه از نوع همبستگی و جامعه آماری این پژوهش، همه افراد متأهل ساکن در شهر تهران هستند. به این صورت که 231 نفر به روش نمونه گیری در دسترس برای تکمیل پرسش نامه ها در فضای مجازی به صورت آنلاین انتخاب شدند. پرسش نامه ها عبارت بود از سازگاری زناشویی (MAT)، احساس تنهایی (UCLA)، اضطراب مرگ (DAS) و معنای زندگی (MLQ). داده ها با استفاده از روش رگرسیون چندگانه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که سازگاری زناشویی به ترتیب با احساس تنهایی رابطه منفی و معنادار و با معنای زندگی رابطه مثبت و معنادار دارد و با اضطراب مرگ ارتباط معناداری ندارد. همچنین متغیرهای احساس تنهایی و معنای زندگی سازگاری زناشویی را پیش بینی می کرد. به این ترتیب می توان نتیجه گیری کرد که احساس تنهایی و معنای زندگی نقش بسزایی در سازگاری زناشویی همسران دارند.
ریشه های تکوین بازار و دولت مدرن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
111 - 129
حوزههای تخصصی:
موضوع اصلی اقتصاد سیاسی بحث در مورد نوع رابطه میان سپهر عمومی و خصوصی است. سپهر عمومی حوزه سیاست در نظر گرفته می شود که نهاد اصلی حاکم بر آن دولت- ملت است. سپهر خصوصی هم حوزه اقتصاد دانسته می شود که نهاد اصلی حاکم بر آن بدوا بازار ملی و در مراحل بعدی بازار منطقه ای، بین المللی و جهانی است. بر این اساس، امکان ورود به بحث اقتصاد سیاسی ایران زمانی وجود دارد که ابتدا دو نهاد دولت ملی و بازار شکل گرفته باشد تا بتوان در مورد نوع رابطه آن ها سخن گفت. در این راستا پژوهش حاضر به دنبال بررسی این مساله اساسی است که نهادهای بازار و دولت ملی چگونه و در چه زمانی در ایران شکل گرفتند؟ در رابطه با تکوین بازار دو نظر وجود دارد. یک نظر معتقد است که بازار به صورت طبیعی از گذشته وجود داشت. و نظر دوم معتقد است که بازار در قرن نوزدهم به عنوان یک نهاد تاسیس شد. این مقاله بر اساس نظر دوم، بر این فرضیه استوار است که نهاد بازار در ایران نه امری طبیعی و دارای ریشه داخلی بلکه در نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی، تحت تاثیر عامل خارجی تاسیس گردید. در رابطه با تکوین دولت نیز دو نظر وجود دارد. یک نظر معتقد است که دولت مدرن در واکنش به صنعتی شدن شکل گرفت. و نظر دوم معقتد است که دولت مدرن در واکنش به جنگ های بین المللی ساخته شد. این مقاله بر اساس نظر دوم، بر این فرض استوار است که این عامل خارجی جنگ های بین المللی بود که دولت در ایران را ساخت.
تحلیل تولید فضاهای شهری از منظر امر سیاسی با رویکرد نظریه شبکه کنشگر (نمونه مطالعاتی اراضی عباس آباد تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
111 - 141
حوزههای تخصصی:
تولید فضای شهری، یک مسئله پیچیده و چندبعدی است که در آن فضا به عنوان یک محصول اجتماعی و یک عامل سیاسی به حساب می آید. در این پژوهش، با استفاده از نظریه کنشگر-شبکه (ANT) که یک رویکرد جامعه شناختی برای تحلیل روابط میان کنشگران انسانی و غیرانسانی است، رابطه بین فضا و قدرت در شهر مورد بررسی قرار گرفته است. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و تحلیل شبکه های قدرتی (کنشگران) که در تولید فضاهای شهری نقش دارند، است. روش پژوهش، مطالعه موردی است و مورد مطالعاتی آن، اراضی عباس آباد تهران است که یکی از بزرگ ترین پروژه های توسعه شهری در ایران به شمار می آید. داده های پژوهش از طریق روش های مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهده میدانی جمع آوری شده و با روش توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهد که در اراضی عباس آباد، دولت و سازمان های وابسته به آن، با استفاده از قدرت سیاسی و اقتصادی خود، شبکه های قدرت را تشکیل داده و سایر کنشگران را از مشارکت در تولید فضا محروم کرده اند. همچنین مشخص شده است که شبکه کنشگران و قدرت در این منطقه، به هیچ وجه متناسب با نیازها و خواسته های شهروندان نبوده و حتی نقش متخصصان و بخش خصوصی در تولید فضا نیز تحت تأثیر امر سیاسی قرار گرفته است.
روایت از آسیب های اجتماعی در سینمای دهه ۷۰ ایران (مورد مطالعه فیلم های دو زن و زیر پوست شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، روایت سینمای ایران از آسیب های اجتماعی در دهه ۷۰ را با تحلیل فیلم های دو زن و زیرپوست شهر مورد مطالعه قرار می دهد. روش تحقیق این پژوهش از نوع کیفی و از جنس تحقیقات توصیفی- اکتشافی است که برای پاسخ گفتن به پرسش خود سعی در ارایه ی یک توصیف غلیظ از پدیده مورد مطالعه خود دارد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل گفتمان بهره مند شدیم. به این صورت که فیلم ها را بر اساس روش تحلیل گفتمان «روث وداک» به ژانرها یا کارکردهای زبانی تقسیم کردیم و در هر کارکرد زبانی بنا بر روش تحلیل گفتمان «پل جی»، به هفت سوال مهم پاسخ دادیم. سپس جدولی از آسیب های اجتماعی در هر فیلم ارایه شده است. در بخش نتیجه گیری نیز به ارایه ی روایت از آسیب های اجتماعی در فیلم های دو زن و زیرپوست شهر بر مبنای بستر و شرایط جامعه ایران در دهه ۷۰ پرداختیم. مهم ترین یافته پژوهش این است فیلم های سینمایی دهه هفتاد (با مطالعه فیلم های دو زن و زیرپوست شهر) آسیب های اجتماعی رویارویی دو گفتمان سنت گرا و مدرنیته، مقاومت گفتمان پدرسالار/ مردسالار در برابر گفتمان زنان روشنفکر و خواهان آزادی های اجتماعی، احساس شکاف طبقاتی میان اقشار مرفه و فقیر جامعه، عدم امکان تحرک اجتماعی و... را بازنمایی کرده اند.
تأملی جامعه شناختی بر خصوصی سازی آموزش (مدارس غیر دولتی) در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
111 - 140
حوزههای تخصصی:
پژوهش جامعه شناختی حاضر با سه هدف مشخص انجام گرفت: هدف اول، بررسی زمینه های اجتماعی شکل گیری خصوصی سازی آموزش در ایران. دوم، بررسی پیامدهای اجتماعیِ توسعه مدارس غیردولتی خاصه در خصوص وضعیت تحقق و توسعه عدالت آموزشی و عدالت اجتماعی و سوم، واکاوی و تبیین راهبرد های مواجهه با خصوصی سازی آموزش در ایران. این تحقیق برای رسیدن به اهداف مذکور، از مصاحبه نیمه ساختار یافته عمیق به همراه بهره گیری از اسناد و متون تاریخی استفاده کرده است. و به واسطه متون و اسناد تاریخی داده ها مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته های این مطالعه نشان داد که خصوصی سازی آموزش در ایران از بستر های اجتماعی مختلف همچون، بحران پسا جنگ، برون سپاری و قوانین، برساخته شد. پیامدهای این خصوصی سازی نیز در سه سطحِ نابرابری، طبقاتی شدن و کالایی شدن آموزش قابل تحلیل است. مشارکت کنندگان این تحقیق به دو راهبرد در مواجهه با خصوصی سازی آموزش اشاره و استدلال کردند: خصوصی کردن و عادلانه کردن مدارس.
بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثر بر هویت اجتماعی (مورد مطالعه: دانش آموزان پسر پایه سوم مقطع متوسطه اول شهر شیراز)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی عوامل مؤثر بر هویت اجتماعی دانش آموزان پسر است. نوع تحقیق «کمّی» و روش آن «پیمایشی» است. داده ها با تدوین پرسشنامه ای از نمونه آماری 268 نفری از دانش آموزان پایه سوم مقطع متوسطه اول شهر شیراز جمع آوری شدند. هویت اجتماعی در چهار سطح هویت ملی، قومی، دینی و گروهی بررسی شد. در این بررسی از نظریه «هویت اجتماعی» آنتونی گیدنز استفاده شد که براساس آن اعتماد اجتماعی، گستره شبکه ارتباطی فرد در اجتماع، و استفاده از رسانه های جمعی بر هویت اجتماعی تأثیرگذارند. تحلیل آزمون های آماری نشان داد که گستره شبکه ارتباطی فرد در اجتماع، مهم ترین متغیر مستقل تأثیرگذار بر هویت اجتماعی فرد است. همچنین یافته های تحقیق نشان داد میزان درآمد ماهانه خانواده، رشته تحصیلی، شبکه ارتباطی فرد، رسانه های جمعی، اعتماد اجتماعی و سرانجام استفاده از وسایل ارتباط جمعی بر هویت اجتماعی دانش آموزان تأثیر می گذارند. در نهایت الگوی «رگرسیون خطی چندگانه» نشان داد که متغیرهای وابسته پژوهش توانسته اند 41 درصد از واریانس هویت اجتماعی را تبیین کنند.
نقد انسان شناختی دلالت های سیاست گذارانه نظریه «کنش ارتباطی» هابرماس براساس الگوی دینی «ارتباطات درون فردی»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
معرفت فرهنگی اجتماعی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
119-138
حوزههای تخصصی:
یورگن هابرماس از آخرین بازماندگان مکتب فرانکفورت است که اندیشه هایش در حوزه علوم اجتماعی شهرت جهانی دارد. این نوشتار با کمک روش توصیفی تحلیلی و نیز «تحلیل انتقادی» نظریه فرهنگی هابرماس، امکان سیاست گذاری براساس آن و نیز دلالت های سیاست گذارانه آن را در قالب سه پرسش توضیح داده و در ادامه، این دلالت ها را در قالب دو پرسش به چالش کشیده است. این نوشتار از دو منظر نقد شده است: اول. علوم فرهنگ شناختی و سیاست گذاری و دوم. موضع دینی با تأکید بر قرآن و حدیث و رهیافت ارتباط درون فردی به مثابه یکی از الگوهای ارتباطی برجسته در معارف قرآنی و حدیثی. این تحقیق نشان داده است که گرچه نظریه فرهنگی هابرماس در مرتبه مفهومی و تحلیلی در تولید سیاست های فرهنگی، تواناست، اما در مرتبه کارایی و اجرایی، این سیاست ها بسیار انتزاعی و دور از واقع هستند؛ زیرا ضمانت اجرایی ندارند و تحقق آنها دور از دسترس است. پیشنهاد این تحقیق اصلاح ارتباط اجتماعی انسان ها و حوزه عمومی براساس تصحیح ارتباط درون فردی و در حوزه خصوصی است و تصحیح این ارتباط نیز تنها در گرو ارتباط خالصانه با خداوند است.