فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۰۱ تا ۱٬۰۲۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۴
93 - 108
حوزههای تخصصی:
نوشهرگرایی در پاسخ به نتایج اجتماعی، زیست محیطی و پراکنش ناشی از توسعه های حومه ای در امریکا به وجود آمد و به یکی از رویکردهای جدید در شهرسازی قرن بیستم تبدیل گردیده و تمرکز آن توجه به انسان در برنامه ریزی شهری است. مفهوم تراکم بخشی از جنبش نوشهرگرایی در بخش محلی است بدین صورت که تراکم بهینه موثر بر تحقق مفهوم محله چگونه باید باشد، مورد توجه قرار می گیرد. هدف این پژوهش بررسی شاخص های اثر گذار بر تراکم ساختمانی بر اساس نظریه نوشهرگرایی در محله شهید هاشمی نژاد و سپس ارائه الگوی پیشنهادی تراکم ساختمانی در این محله می باشد. روش تحقیق حاضر مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی و همبستگی می باشد. داده های مورد نیاز به روش میدانی و با استفاده از پرسشنامه گرد آوری شده است. حجم نمونه به روش کوکران و برابر با 343 نفر تعیین شده و نمونه گیری به روش تصادفی سیستماتیک انجام گرفت. از فرایند تحلیل شبکهANP جهت تحلیل داده ها و وزن دهی معیار ها و شاخص ها استفاده که با پرسش از ۱۵ خبره دانشگاهی در رشته های مرتبط بدست آمده است. 6 معیار (جمعیتی، دسترسی به خدمات، دسترسی پذیری، کالبدی فضایی، زیست محیطی و اقتصادی) و 24 زیر شاخص در سطح محله بررسی گردید که شاخص جمعیتی با ضریب وزنی 0.43 از 1 دارای بیشترین تاثیرگذاری را در نحوه توزیع تراکم ساختمانی در حوزه مورد مطالعه (محله شهید هاشمی نژاد) داشته اند. در انتها با روی هم اندازی لایه شاخص ها در نرم افزار GIS تراکم پیشنهادی برای این محله ارائه می گردد که نتایج حاصل نشان می دهد بیشترین تراکم پیشنهادی (زیاد و خیلی زیاد) در حاشیه خیابان های اصلی و مرز محله می باشد و هر چه به عمق بافت محله پیش می رویم از شدت تراکم کاسته می شود.
تحلیلی بر علل گرایش به اقتصاد غیررسمی در شهرهای مرزی با تأکید بر اشتغال کولبری (مطالعه موردی: شهر سردشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
271 - 286
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از مهم ترین مشاغل غیررسمی در شهرهای مرزی ایران اشتغال کولبری است. هم اکنون با توجه به شرایط اقتصادی در شهر سردشت کولبری به عنوان شغل بیش تر مردم فقیر این شهر در حال افزایش است. این پژوهش به بررسی و تحلیل علل اقتصادی گرایش مردمان شهر سردشت به اشتغال کولبری می پردازد. روش: نوع پژوهش، کاربردی و روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است. برای گردآوری داده ها از روش های کتابخانه ای، منابع الکترونیکی و مطالعات میدانی مصاحبه و پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده است. تعدا 160 نفر از کولبران شهر سردشت بر اساس نمونه گیری گلوله برفی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل یافته ها از طریق نرم افزار SPSS<em> 26 و با استفاده از درصد و فراوانی و آزمون خی دو و پایایی پرسش نامه با استفاده از آلفای کرونباخ (مقدار 0.70) صورت گرفت. یافته ها: نتایج بدست آمده از آزمون خی دو حاکی از آن است که بین علت اشتغال به کولبری و متغیرهای؛ جنسیت، محل تولد، علت مهاجرت به شهر، تعداد اعضای خانوار، سطح تحصیلات، نوع کالاهای که عمدتاً حمل شده، مخارج ماهیانه، روش آشنایی و ورود به شغل کولبری و نوسانات درآمدی شغل کولبری در فصول گوناگون رابطه ای معنادار وجود ندارد، اما بین علت گرایش به کولبری و سن، شغل قبلی هم چنین، متغیرهای؛ وضعیت تأهل، حقوق ماهیانه، منبع درآمدی دوم و جدای از کولبری، شغل آتی، امنیت شغلی، رضایت شغلی و مدت اشتغال به کولبری با علل گرایش به کولبری رابطه ای معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج بدست آمده از رگرسیون خطی چند متغیره نشان می دهد که 35 درصد از تغییرات متغیر وابسته ناشی از متغیرهای مستقلی است که وارد مدل نهایی تحلیل شده اند و مقدار آزمون برای تعیین معناداری اثر متغیرهای مستقل بر میزان علل گرایش به اشتغال کولبری 000/0 با سطح معنی داری 95/0 است.
ارزیابی تحقق پذیری شاخص های کیفیت فضاهای عمومی شهری بر مبنای دیدگاه کرمونا (مطالعه موردی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضای عمومی شهری یک مرحله از زندگی عمومی است که حس مکان، حس اجتماعی و ارتباطات مردم را ارتقاء می دهد و فرصت جمع شدن و لذت تجربه با دیگران را ایجاد می کند. بنابراین ضروری است تا با ارزیابی کیفیت فضاهای عمومی شهری و شناسایی نقاط ضعف آنها، به برنامه ریزی و طراحی مناسب این فضاها اقدام نمود. در این راستا، هدف از تحقیق حاضر ارزیابی کیفیت این فضاها در شهر تبریز بر مبنای دیدگاه کرمونا و شناسایی نقاط ضعف برنامه ریزی فضاهای عمومی می باشد تا راهکارهای اجرایی قابل قبولی برای ارتقاء این فضاها ارائه داد. روش تحقیق در پژوهش حاضر آمیخته (ترکیبی از رویکردهای کمی-کیفی) می باشد که به منظور گردآوری اطلاعات از تکنیک های مشاهده و فیش برداری و پرسشگری از مدیران، مسئولان و کارشناسان مسائل شهری و همچنین نخبگان دانشگاهی استفاده شده است. قابل ذکر است با توجه به مشخص نبودن حجم جامعه ی آماری، از فرمول کوهن[1] در سطح اطمینان 95 درصد برای تعیین حجم نمونه استفاده شده و حجم نمونه ی آماری 200 نفر برآورد گردیده است. همچنین به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات تحقیق از مدل حداقل مجذورات جزئی در نرم افزار Warp-PLS استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که با بررسی 9 متغیر مورد تأکید کرمونا در ارزیابی کیفیت فضاهای عمومی، این فضاها در شهر تبریز از نظر 4 متغیر سازگاری، نفوذپذیری، گوناگونی و خوانایی و هویت مکان در وضعیت نسبتاً مطلوب و از منظر 5 متغیر انعطاف پذیری، سرزندگی (پویایی)، تناسبات بصری، پایداری و کارایی در وضعیت نامطلوبی می باشند. [1]. Cohen
تاثیر تحولات اجتماعی و فرهنگی بر گونه های مسکن طبقه متوسط (در دوره میانی و پایانی پهلوی دوم بین سال های 1332 تا 1357)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۵
۱۳۳-۱۵۰
حوزههای تخصصی:
جهت شکل گیری مسکن می بایست به ابعاد مختلفی توجه نمود که یکی از مهمترین این ابعاد، طبقه اجتماعی ساکنین آن است. شکل گیری طبقات اجتماعی در هر جامعه متاثر از عوامل اجتماعی و فرهنگی آن به شمار می رود که نوسازی حکومت در دوران پهلوی، منجر به شکل گیری طبقه متوسط جدید در کنار طبقه سنتی جامعه شد. این پژوهش در صدد است با شناسایی تحولات اجتماعی - فرهنگی دوره پهلوی دوم، به بررسی عوامل تاثیرگذار بر ظهور طبقه متوسط جدید و سپس مسکن این طبقه بپردازد. در این راستا، شماری از کوی های مسکونی تهران براساس طبقه اجتماعی ساکنان آن در دو دوره میانی و پایانی پهلوی دوم به عنوان جامعه آماری مورد ارزیابی قرار گرفتند. این پژوهش بر پایه روش کیفی و بر استدلال منطقی استوار است اما اساس پژوهش تحقیق، تاریخی تفسیری است که استنتاج از تحلیل ها به صورت مقایسه ای صورت می گیرد. گردآوری داده ها در این پژوهش به صورت مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و مشاهده میدانی بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد طبقه اجتماعی و ویژگی های فرهنگی معیشتی طبقه متوسط جدید جامعه که به دنبال تفکرات مدرن بودند، بر معماری مسکن این گروه تاثیر گذاشته و مسکن مدرن جایگزین مسکن سنتی شده است.
ریز پهنه بندی زمین لغزش با استفاده از تکنیک دیمتل و AHP فازی (مطالعه موردی: بخش دهدز استان خوزستان)
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش همواره به عنوان تهدیدی جدی برای سکونتگاه های انسانی مطرح است. در مواجهه با چنین سوانحی در لحظه وقوع؛ کار چندانی نمی توان انجام داد، در حالی که اثرات آن را با برنامه ریزی و در راستا کاهش تلفات و خسارت های احتمالی از قبل می توان خنثی نمود. پژوهش حاضر با هدف نگاه سیستمی به مخاطرات طبیعی از جمله زمین لغزش به دنبال ترسیم برنامه ای علمی و دقیق برای آمادگی و برنامه ریزی پیش از بحران بر مبنای به کارگیری سیستم اطلاعات مکانی و مدل های تصمیم گیری چند معیاره در راستای پهنه بندی خطرپذیری زمین لغزش و تعیین جهت توسعه ی سکونتگاهی قابل پیش بینی می باشد. پژوهش حاضر 15 معیار مؤثر در خطرپذیری زمین لغزش استخراج گردید. و با استفاده از نتایج حاصل از ارزیابی دو مدل دیمتل و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی نشان داد که مدل دیمتل منطبق با اصول و قوانین ریاضی بوده و از قطعیت بیش تری برخودار بوده است. در حالی که فرآیند تحلیل سلسله مراتبی تنها منطبق با دانش و نوع امتیاز کارشناسان بوده است. در پهنه بندی خطر پذیری با مدل دیمتل، پهنه های با خطرپذیری کم با 1/37% (190.39 کیلومتر مربع) از کل مساحت 513.12 کیلومتر مربع، بیش ترین مساحت را دارا می باشد. همچنین پهنه های با خطرپذیری بسیار زیاد با32/2%(11.89 کیلومتر مربع)، و در پهنه بندی خطر پذیری با سیستم تحلیل سلسله مراتب فازی، پهنه با خطر پذیری بسیارکم، 53/ 36% (43/187 کیلومتر مربع) و هم چنین پهنه با خطر پذیری بسیار زیاد 2/11% (57.6 کیلومتر مربع) رتبه بندی شد.
شناسایی و تحلیل عوامل کلیدی مؤثر در سیاست گذاری توسعه فیزیکی شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد و توسعه اصولی شهرها تسهیل گر روند پایداری می باشد که جهت تحقق این مهم سیاست گذاری ها و ذینفعان مهم ترین مؤلفه دخیل در آن هستند. بدین منظور تحقیق حاضر با هدف شناسایی و تحلیل عوامل کلیدی مؤثر در سیاست گذاری توسعه فیزیکی شهر ارومیه در تلاش است که با اعمال سیاست ها و تغییر در قدرت عملکرد بازیگران، روند توسعه شهر را در مسیر صحیح هدایت کند. نوع تحقیق حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر گردآوری داده توصیفی-تحلیلی بوده است. در این پژوهش به منظور بررسی چگونگی رشد و توسعه فیزیکی شهر ارومیه از مدل هلدرن، و با استفاده از نرم افزار میک مک شاخص های مؤثر درروند توسعه این شهر شناسایی و سپس بازیگران کلیدی نقش آفرین در محیط نرم افزار Mactor مورد تحلیل و اقدام به تعیین میزان رقابت پذیری، همگرایی و توافق بین بازیگران کلیدی شده است. نتایج تحقیقات بر اساس محاسبات مدل هلدرن نشان داد که حدود 8/25 درصد رشد شهر ارومیه در فاصله سال های 1355 تا 1395، بر اثر رشد افقی بدقواره( اسپرال) شهر و حدود 2/74 درصد مابقی توسعه شهر ناشی از رشد جمعیت شهر بوده است که منجر به افزایش تراکم جمعیت و کاهش سرانه زمین شهری شده است. برای تحلیل و ارزیابی سیاست گذاری توسعه فیزیکی شهر ارومیه از31عامل استفاده شده است که بااستفاده از نرم افزار میک میک، 8 پیشران کلیدی در سیاست گذاری استخراج و 5 بازیگر کلیدی جهت پیشبرد این سیاست ها شناخته شده اند که مدیران شهری و بنگاه های شهری به ترتیب بیشترین قدرت رقابت پذیری، صلاحیت، تأثیرگذاری را داشته اند. درنهایت بیشترین توافق بازیگران در رابطه با گمانه های توسعه فیزیکی بر احتمال تبدیل شدن شهر به جولانگاه بورس بازی زمین و مسکن، و سیاست آمرانه و متمرکز بوده است.
تعیین اولویت های توسعهی درون زا در شهر گرگان با استفاده از اصول رشد هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴
83-94
حوزههای تخصصی:
الگوی گسترش شهرها در رابطه با رشد شهرنشینی موجب رشد افقی بیش از اندازه شهرها شده است. در برابر این پدیده، نظریهها و جنبشهایی برای دستیابی به توسعه پایدار شهری شکل گرفت که از آن جمله میتوان به جنش رشد هوشمند اشاره کرد. در این نظریه رشد و گسترش فیزیکی شهر در خدمت جامعه، اقتصاد و محیط زیست برای ارتقای کیفیت زندگی قرار میگیرد. گرگان از شهرهای حاصلخیز شمال کشور میباشد که علاوه بر مرکزیت سیاسی، مرکزیت اقتصادی منطقه را نیز بر عهده دارد. امروزه پدیده پراکنش شهری در این شهر به وضوح قابل مشاهده میباشد که از آن جمله میتوان به نابودی زمین های حاصلخیز و اراضی جنگلی پیرامون شهر اشاره کرد. در این تحقیق سعی شده است با استفاده از این جنبش، اولویت های توسعه درون زا در شهر گرگان به منظور کنترل پدیده پراکنش شهری این شهر تعیین گردد. بدین منظور، عوامل مختلف شهری با اصول ده گانه رشد هوشمند مورد مطابقت به نقشه و لایههای اطلاعاتی تبدیل شدند. سپس با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی GIS قرار گرفتهاند، این عوامل در محیط بر اساس درجه اهمیتشان نسبت به یکدیگر مقایسه و وزن دهی شدهاند و درنهایت مناطق مستعد توسعه با توجه به اصول (AHP) رشد هوشمند در محدوده شهر مشخص شده است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی میباشد و از من ابع و دادههای موجود در سال 1386 استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد مناسب ترین مکان برای توسعه در شهر گرگان بر اساس اصول رشد هوشمند شمال و شرق به سمت شمال شرقی شهر میباشد و مکانهای دیگر از اولویت کمتری برخوردارند.
عوامل مؤثر در بروز بحران امنیتی در شهرهای ایران (کاربست نظریه محرومیت نسبی در تحلیل اعتراضات آبان 1398)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
166 - 182
حوزههای تخصصی:
به دنبال افزایش قیمت بنزین در آبان ماه 1398، اعتراض هایی در سطح شهرهای ایران رخ داد. این اعتراض ها که به صورت مسالمت آمیز آغاز و در انتها به شورش انجامید، به بحرانی امنیتی برای حاکمیت تبدیل شد که با دامنه، شدت و گستردگی بسیاری همراه بود. این در حالی بود که طی دو سال قبل از آن (دی 1396 و مرداد 1397) اعتراض هایی با دامنه محدودتر انجام شده بود. در این حادثه تعدادی از مردم، نیروهای نظامی و امنیتی کشته و مجروح شدند و به زیرساخت های کشور علی الخصوص در سطح جامعه شهری آسیب ها و خسارت های درخور توجهی وارد شد؛ بنابراین به منظور جلوگیری از وقوع مجدد چنین مسئله ای، این پژوهش به دنبال یافتن پاسخ این سؤال است: چه عواملی منجر به بروز این بحران امنیتی در شهرهای ایران شده است؟ برای یافتن پاسخ با روش توصیفی تحلیلی و با گردآوری اسناد و فیش برداری مرتبط، نظریه مرتبط بررسی شد و باتوجه به آن وقایع مرتبط از سال 139۶ تا 139۸ تحلیل گردید. در پاسخ، فرضیه طرح شده با کاربست نظریه محرومیت نسبی این است که کاهش توانایی های مردم منجر به بروز اعتراض، شورش و در نهایت تبدیل به یک بحران امنیتی می شود. نتیجه آنکه مردم طی دو سال زندگی خود در سال های 139۶ تا 139۸ در وضعیت تحریم های بین المللی، کاهش رشد اقتصادی، افزایش نرخ خوراکی ها، افزایش نرخ دلار، سکه و کاهش درآمد سرانه، کاهش توانایی هایشان آشکار شد و با آغاز ناگهانی افزایش قیمت بنزین این حس ایجاد شد که فاصله میان انتظارات و توانایی ها بسیار زیاد شده است. احساس محرومیت نسبی ایجادشده در مردم، منجر به اعتراض هایی شد که در نهایت به شورش و بحران امنیتی تبدیل گشت.
ارزیابی تأثیرپذیری الگوهای معماری مساکن جدید از اقلیم (مطالعه موردی: شهر آباده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: توجه به اهداف عمده طراحی اقلیمی در هر منطقه آب و هوایی و پیش بینی مواردی در جهت تحقق بخشیدن به این اهداف می ﺗﻮاﻧﺪ راهگشای بسیاری از معضلات ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻃﺮاﺣی و ﺳﺎﺧﺖ مساکن ﺟﺪیﺪ، بازسازی مساکن فرسوده، بهره برداری بیشتر از انرژی های تجدیدپذیر، انطباق بهتر با محیط زیست و در نهایت موجب هویت یافتن معماری در هر اقلیم و زمینه ساز آسایش افراد باشد. روش: برای دست یابی به هدف پژوهش حاضر که بررسی آسایش زیست اقلیمی مساکن جدید شهر آباده است، از داده های ماهانه دوره آماری (1363 تا 1392) ایستگاه سینوپتیک شهر آباده به روش تحلیلی – توصیفی بهره گرفته شد. سپس برای تعیین محدوده آسایش حرارتی مساکن جدید بر اساس روش ﺗﺠﺮﺑی ﺷﺎﺧﺺ بیوکلیماتیک ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧی ماهونی، تعداد 170 بنا با استفاده از روش کوکران به عنوان نمونه انتخاب گردید. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که به دلیل قرار گرفتن دمای ماه های مهر تا اردیبهشت در گروه شاخص خشکی (3A) و وجود شرایط اقلیمی سرد در محیط، بهتر است کشیدگی بنا در جهت جنوب شرقی – جنوب غربی باشد. هم چنین با توجه به این که در تمام ماه های سال نوسان بیش از 10 درجه سانتی گراد بین دمای روز و شب وجود دارد و رطوبت نسبی در گروه شاخص خشکی (1A) قرارمی گیرد، بهتر است بازشو ها ابعادی در حدود 10 تا 20 درصد مساحت دیوار داشته باشند. در ماه تیر به دلیل داشتن روز های گرم و شب های معتدل و نوسان بیش از 10 درجه سانتی گراد دمای هوا، بهتر است فضایی برای خوابیدن در فضای آزاد (خارج از بنا)، پیش بینی شود. نتایج: دست یافته های حاصل از بررسی معماری مساکن جدید شهر آباده بیانگر جهت گیری غالب شمالی-جنوبی بنا، ضخامت کم دیوار ها، عدم تناسب بین اندازه پنجره و مساحت دیوار و کم رنگ شدن حضور عناصر معماری (حیاط، ایوان، بالکن، حوض و باغچه) در این بنا ها است که این امر زمینه ساز عدم تطابق معماری با اقلیم منطقه و در نهایت عدم آسایش اقلیمی ساکنین بنا در اغلب اوقات سال است.
مطالعه شاخص های زیست محیطی توسعه پایدار شهری PMBOK بر اساس استاندارد مدیریت پروژه (مطالعه موردی شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۲
10-10
حوزههای تخصصی:
بر اساس آنچه ضرورت حرکت بشر به سمت توسعه پایدار نامیده شده و نیز وجود شهرها و مردمان شهرنشین به عنوان موتور محرک نیل ب ه توسع ه پایدار ، برای اولی ن با ر هدف مشترکی در سازما ن ملل برای توسع ه پایدا ر شهری پیشنهاد ش د که همان میباشد. اما تحقق توسعه پایدار شهری در قالب یک استراتژی کلان برپایهی « ایجاد شهرها و اقامتگاه های امن، منعطف و پایدار » مدیریت استاندارد پروژههای شهری در راستای شاخصهای پایداری است و بنابراین، در این پژوهش امکان نیل به توسعه پایدار شهری با استفاده از ابزار استاندارد مدیریت پروژه بررسی شدهاست. بر این اساس پنج مورد از کلان پروژه های زیستمحیطی و چهار شاخص پایداری PMBOK شهرداری اصفهان از نقطه نظر انطباق با حوزههای دهگانه دانش مدیریت پروژه در استاندارد توسط طرح پرسشنامه ارزیابی شدند. ابتدا از روش تحلیل سلسله مراتبی جهت تعیین وزن هریک از حوزهها استفاده شده و سپس پیادهسازی گردید و انطباق پروژهها با شاخصهای چهارگانه توسعه پایدار شهری مورد ارزیابی Expert Choice توسط نرمافزار قرار گرفت. نتایج نشان داد که میانگین امتیاز نهایی برای شاخصهای معرفی شده زیستمحیطی در این تحقیق، میانگین تقریبی شاخصهای زیست محیطی تحقیقات مشابه و امتیاز اجرای استاندارد پروژههای زیستمحیطی شهر اصفهان به ترتیب و تقریب 50 و 48 بوده که حاکی از برآورد نزدیک این امتیازات است. اختلاف اندک میان این نتایج بیانگر این است که ، حدود 54 میتواند ابزاری برای حرکت در جهت حصول توسعه پایدار شهری PMBOK تعریف دقیق از پروژهها مبتنی بر استاندارد پروژه باشد. از طرفی، امتیاز نسبی پایین این پروژهها نسبت به نمره کامل شاخصهای پایداری و استاندارد مدیریت پروژه نیز نشان از ضعف در هر دو زمینه دارد.
بررسی نقش مشارکت شهروندان در برنامه ریزی و توسعه پایدار محله ای شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
143 - 166
حوزههای تخصصی:
در طی سال های اخیر، مشارکت عمومی به یکی از ابزارهای مؤثر و عنصر کلیدی در فرایند تصمیم گیری در حوزه های فعالیتی با هدف ارتقای کیفیت زندگی شهروندان به ویژه در کشورهای تحت توسعه تبدیل شده است؛ درهمین راستا تحقیق حاضر نیز با هدف بررسی نقش مشارکت شهروندان در برنامه ریزی و توسعه پایدار شهر سنندج، در چهار محله از چهار بافت موجود شهر سنندج انجام گرفته است. این پژوهش ضمن تأکید بر جنبه کاربردی بودن آن، برمبنای پارادایم پراگماتیسم و با فن پیمایشی و به روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است. شیوه جمع آوری داده ها برمبنای پرسشنامه محقق ساخته بوده است. جامعه آماری، محله های شهر سنندج است که در آن به صورت هدفمند چهار محله (چهارباغ، صفری، تقتقان و زیباشهر) از نواحی و بافت های مختلف شهر سنندج انتخاب شد. به منظور انجام تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون های آماری t تک نمونه ای، فریدمن، تعقیبی توکی، ضریب رگرسیون چندمتغیره و مدل معادلات ساختاری در قالب نرم افزارهای SPSS، AMOS وARC GIS استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون t تک نمونه ای نشان داد که سطح مشارکت ساکنان شهر سنندج در برنامه ریزی و توسعه پایدار محله ای با میانگین 39/2 در سطح ضعیف و پایینی بوده است؛ برهمین اساس بیشترین نوع مشارکت ساکنان در حوزه مشارکت مالی با میانگین 61/2 و کم ترین میزان مشارکت ساکنان نیز مربوط به مشارکت سیاسی با میانگین 63/1 بوده است. یافته های حاصل از رگرسیون چندمتغیره نشان داد که متغیرهای مستقل توانسته اند حدود 45% از تغییرات متغیر وابسته (مشارکت محله ای) را تبیین کنند. از سوی دیگر، تکنیک معادلات ساختاری نشان داد که عامل آگاهی با بار عاملی 86/0 دارای بیشترین تأثیر و عامل احساس خوداثربخشی با بار عاملی 40/0 دارای کم ترین تأثیر بر میزان مشارکت ساکنان بوده اند.
تحلیل نقش تفاوت های مکانی- فضایی در احساس نشاط شهروندان اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر اهواز با چالش های محیطی و تفاوت های مکانی- فضایی(نابرابری فضاهای نشاط آفرین) اثرگذاری در وضعیت نشاط شهروندان روبروست. تفاوت های مکانی و احساس نشاط شهروندان از مهمترین متغیرهای مورد بررسی این پژوهش هستند. برنامه ریزی عدالت محور و کاهش نابرابری های مکانی و فضایی در برخورداری از فضاهای نشاط آفرین مهم ترین پیشنهاد این پژوهش است. پژوهش حاضر نظری-کاربردی و به لحاظ روش شناسی"توصیفی-تحلیلی" است. جامعه آماری شامل شهروندان اهواز (اعم از زن و مرد) در محدوده سنی 15 سال به بالا است که برابر با 887280 نفر از کل جمعیت شهر اهواز است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 385 نفر و روش نمونه گیری نیز تصادفی ساده و پرسش نامه ها در شش محله منتخب تکمیل گردید. تحلیل داده ها با روش های آماری از جمله میانگین پاسخ ها، رگرسیون خطی، آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس یک راهه و نرم افزارArcGIS انجام شده است. بر اساس نتایج، سطح نشاط شهروندان اهوازی، پایین تر از حد میانگین و مطلوب است. میان دو گروه زنان و مردان شهر اهواز از نظر سطح نشاط تفاوت معناداری وجود ندارد اما بین گروه های سنی از نظر سطح نشاط تفاوت معنادار وجود دارد. تفاوت سطوح مکانی در تفاوت سطح نشاط شهروندان در محله های مختلف شهر اهواز نقش دارد و سطح نشاط شهروندان از مکان ها و محله های با سطوح بالاتر به سمت مکان ها و محله های سطوح پایین تر متغیر و سیر نزولی دارد. در واقع تفاوت ها و نابرابری های فضایی و مکانی منجر به نابرابری سطح نشاط در بین شهروندان می شود و توزیع نشاط در بین شهروندان بر اساس تفاوت های مکانی دارای یک الگوی عادلانه نیست.
سیاست گذاری شهری در حیطه مسائل بدخیم شهرها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
1 - 16
حوزههای تخصصی:
امروزه بنا به علل مختلفی که در ادامه بدان ها اشاره خواهد شد، اغلب مسائل در حوزه مدیریت و سیاست گذاری شهری نه از نوع مسائل آسان بلکه از نوع مسائل به ظاهر آسان ولی بسیار پیچیده هستند که شناخت و تحلیل آنها مستلزم به کارگیری نگاه ها و تحلیل های متعدد به دوراز سطحی نگری است، شاید یک دلیل برای پیچیده شدن و سپس حل نشدن بسیاری از مسائل در کانون های شهری و منطقه ای ساده سازی آنها و برخوردهای سطحی در ارائه راهکارهای حل مسئله بوده است که اغلب از آنها به نام مسئله بدخیم یا بدخیم نام برده شده است. هدف اصلی این مقاله ضمن معرفی ماهیت مسئله های بدخیم، ارائه چارچوب های آزمون شده سیاستگذاری آنها می باشد. روش تحقیق اسنادی - تحلیلی بوده و یافته های آن نشان می دهد که حسب یافته های نظری و تجارب عملی در اغلب کشورها و شهرها، شیوه های مؤثر برای حل مسائل بدخیم یک رویکرد در حال گسترش است که در مدیریت شهری کشور چندان مورد توجه قرار نگرفته اند و لذا توجه به چارچوب های سیاستی احصاء شده در این تحقیق در کنار توجه به ظرفیت های حکمروایی خوب شهری مبناهای اطمینان بخشی برای بازتعریف صحیح و مجدد مسائل شهری و سیاستگذاری موفق آنها فراهم خواهد ساخت. وجود مسائل متعدد نظیر تفرق های مدیریتی، تنوع قوانین، رشد اسکان های غیررسمی، زمین خواری، جدایی گزینی فضایی - اجتماعی، رشد کلونی های فقر، رشد صنایع آلوده ساز، تداوم مهاجرت، و تداوم معضل مسکن و... مستلزم ارزیابی میزان کارآمدی و اثربخشی سیاست ها و اقداماتی است که به مورد اجرا گذاشته شده و ارزیابی قوانین و سیاست هایی است که باید به مورد اجرا گذاشته می شد تا از این رهگذر به ضرورت رویکرد به حوزه های نوین تحلیل و حل مسئله پی ببریم و نوع نگاهمان را به نحوه مدیریت موضوعات و فضاها از سطح ملی گرفته تا محلی تغییر دهیم.
تحلیل تطبیقی از تفاوت های فضایی گذران اوقات فراغت در مناطق کلان شهر تهران نمونه موردی: منطقه 19 و 22(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
43 - 57
حوزههای تخصصی:
اوقات فراغت جزء جدایی ناپذیر زندگی روزمره است. امروزه اوقات فراغت عرصه اجتماعی نوینی است که در آن افراد بدون دغدغه می توانند ارزش ها و علائق خود را نمایان ساخته، قدرت و مقاومت خویش را به نمایش بگذارند و به عنوان نماینده ای از طبقه اجتماعی خود اجرای نقش کنند. لیکن در این زمینه لازم است که موقعیت و پایگاه اجتماعی- اقتصادی افراد و ویژگی فردی آنان به عنوان عامل تأثیرگذار در نوع سبک زندگی و درنهایت در نوع متفاوت نحوه گذران اوقات فراغت موردبررسی قرار گیرند. لذا تحقیق حاضر نه تنها به بررسی عوامل مؤثر بر میزان و نحوه گذران اوقات فراغت در مناطق موردمطالعه پرداخت، بلکه اولویت ها و موانع گذران اوقات فراغت را نیز در مناطق 19 و 22 موردبررسی و شناخت قرار داد تا بدین طریق در ادامه بتواند به تحلیل کیفیت و سطوح دسترسی به کاربری های گذران اوقات فراغت دست یابد و میزان برخورداری مناطق به آن ها را مشخص نماید. در این راستا از مدل ها، نرم افزارها و روش های آماری متفاوت کمی و کیفی استفاده نمود تا برتری الگو و شیوه های فضاهای فراغتی و تفاوت های آن ها را در دو منطقه موردنظر با دو بافت متفاوت شهری یعنی جدید و میانی مشخص نماید. نتایج تحقیقات در بررسی رابطه بین جنس، سن، سطح تحصیلات و میزان درآمد بر اوقات فراغت نشان داد که میزان گذران اوقات فراغت در هر دو منطقه در بین مردان بیشتر از زنان می باشد. به ترتیب متغیر تحصیلات، متغیر درآمد و متغیر سن در منطقه 22 و متغیر درآمد، متغیر تحصیلات و متغیر سن در منطقه 19 دارای بیشترین میزان تأثیرگذاری ها برگذران اوقات فراغت هستند. نکته دیگر رشد گذران شیوه های فردی و غیرفعال گذران اوقات فراغت در منطقه 19 به نسبت منطقه 22 به دلیل سطح کمتر برخورداری از کاربری اوقات فراغت، سطح پایین دسترسی ها، عدم وجود بسترهای لازم فراغتی از نوع فعالیت های فراغتی فضا محور می باشد.
بررسی میزان تأثیرگذاری راندمان عملکردی فضاهای باز مجتمع های مسکونی بر ارتقای سطح دل بستگی ساکنین (مطالعه موردی: منطقه 6 شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۵
۹۹-۱۱۴
حوزههای تخصصی:
دل بستگی به مکان، نقطه تلاقی عناصر کالبدی، فعالیت ها و مفاهیم ذهنی نسبت به مکان است و در نتیجه ارزیابی آن ها توسط بهره برداران محیط ایجاد می شود. به نظر می رسد ارتقای راندمان عملکردی فضاهای باز مجتمع های مسکونی، می تواند به ارتقای سطح دل بستگی افراد کمک کند. به منظور آزمون این فرضیه، پرسشنامه ای با 30 سؤال طراحی شد و در اختیار 393 نفر از ساکنان مجتمع های مسکونی در منطقه 6 شیراز قرار گرفت. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS24 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. آلفای کرونباخ با ارائه ضریب 910/0 نشان می دهد که ابزار تحقیق قابلیت اطمینان قابل قبولی دارد و نتایج را می توان قابل اعتماد ذکر کرد. نتیجه بررسی ها نشان می دهد میان راندمان عملکردی فضای باز و دل بستگی ساکنین، رابطه مثبت وجود دارد؛ به نحوی که فعالیت و ارتباطات دارای بیشترین همبستگی با دل بستگی هستند؛ ادراک و خوانایی محیط اولویت دوم، و زمینه و چیدمان و رفاه و آسایش محیطی در رتبه های بعد قرار دارند.
تحلیل جایگاه شهرستان بستان آباد در منطقه آذربایجان شرقی از منظر شاخص های توسعه اقتصاد محلی (LQ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه اقتصاد محلی، حاصل فرایند همکاری دولت و بخش خصوصی در مقیاس محلی برای دستیابی به رشد اقتصادی و اشتغال زایی بالاتر است. راهبرد توسعه اقتصاد محلی رویکردی است که در چند دهه اخیر برای بهبود شاخص های اقتصادی در کشورهای مختلف اتخاذ شده است. کاهش بیکاری، شناسایی پتانسیل های منطقه ای و افزایش درآمد و به تبع آن کاهش فقر، از نتایج پیاده سازی این راهبرد می باشد. در این تحقیق تلاش شده ضمن توجه به شاخص های اصلی توسعه اقتصادی در سطوح محلی و شهری به زمینه های اصلی توسعه اقتصاد محلی نیز توجه شود. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش تحقیق توصیفی – تحلیلی می باشد و با استفاده از داده های اسنادی و آماری موجود، تدوین شده است. در تهیه پایگاه داده و تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای آماری مانند Excel و Spss و از نرم افزار توصیف و پردازش داده های مکانی ArcGis استفاده شده است. براساس یافته های تحقیق، توسعه شهر بستان آباد در پیوند با گسترش مناسبات و ارتباطات اقتصادی با شهرهای مجاور و روستاها و توسعه اقتصادی بازارهای محلی صورت گرفته است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که شهر بستان آباد از قابلیت ها و توان های اقتصادی زیادی در بخش کشاورزی و صنعت برخوردار است. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد، با توجه به محدودیت های زیرساختی و زیست محیطی در توسعه اقتصاد محلی بستان آباد، در این راستا محدودیت هایی هم در زمینه اقتصادی و کالبدی وجود دارد که براساس تحلیل نتایج یافته های تحقیق، راهبرد توسعه اقتصادی شهر بستان آباد، باید مبتنی بر اولویت سرمایه گذاری در واحدهای کوچک صنعتی در سه بخش کشاورزی، صنعت و معدن باشد.
رتبه بندی میزان انطباق و نزدیکی مناطق شهری شهر اردبیل با عناصر دخیل در ظهور شهر اصیل اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
221 - 252
حوزههای تخصصی:
هر نوع جهان بینی و ایدئولوژی می تواند نوع خاصی از شهرسازی و البته شکل ظاهری شهر را مطابق با آموزه های آن ایجاد کند شهرسازی اسلامی از ایدئولوژی اسلامی و ساکنان آن جدا نیست و تبلور تفکر و سبک زندگی آنها است دراسلام ظهور هر پدیده ای توسط مردم در سه جنبه اصلی رخ می دهد:جنبه های فکری و عقیدتی، جنبه های عملی و اخلاقی، جنبه های عینی که همه با هم منجر به ظهور شهر های اصیل اسلامی می شوند امروزه به دلیل تاثیر فرهنگ بیگانه جنبه های ذکر شده ضعیف و حتی آشفته است در این مقاله قصد داریم جایگاه هرمنطقه شهری اردبیل را از جنبه های ذکر شده مشخص کنیم. و به این سوال پاسخ دهیم: مناطق شهری اردبیل تا چه اندازه با عناصر دخیل در ظهور و تحقق شهر اصیل اسلامی نزدیکی دارد ؟ این تحقیق از نظر روش توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است و داده های آن هم به صورت اسناد و هم به صورت میدانی (پرسشنامه شهروندان) جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش شهروندان اردبیل است با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران، 383 نفر به عنوان نمونه آماری پژوهش به روش نمونه گیری طبقه ای از پنج منطقه اردبیل (متناسب با جمعیت مناطق) انتخاب شدند و برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل کوپراس استفاده شد و مشخص شد که هر یک از مناطق شهری اردبیل ازلحاظ نزدیکی و سازگاری با عناصر دخیل در پیدایش شهر اصیل اسلامی دارای نسبت های مختلف است بطورکلی جایگاه شهر اردبیل از نظر انطباق و نزدیکی با ویژگی های عناصر شهر اصیل اسلامی بر اساس مدل کوپراس و با میانگین ( 88.44NJ ) جایگاه مناسب تری است .
معرفی رویکردهای چهارگانه توسعه پایدار و پیشنهاد سناریوی مناسب برای شرایط موجود ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵
67-74
حوزههای تخصصی:
پس از انقلاب صنعتی، بشر شیفته از دستاوردهای فناورانه به بهره برداری بیشتر و بیشتر از مواهب طبیعی پرداخت. تا پیش از آن، نرخ بهره برداری بشر بسیار کمتر از نرخ تولید و جذب زمین بود و بنابراین مشکلات زیست محیطی چندانی به چشم نمی خوردند؛ اما به تدریج با استثمار هر چه بیشتر بشر، شرایط طبیعت رو به تنزل گذاشت و هشدارها درباره پایدار نبودن فرایندهای انسانی به تعریف مفهوم توسعه پایدار منتج شد. ایران هم کشوری است که به دلیل بهره برداری های نادرست از منابع طبیعی، در معرض بحران های ،« نردبام پایداری » زیست محیطی بسیاری قرار دارد . ا ز همین رو، مقال ه حاض ر پس ا ز معرفی رویکردهای چهارگانه مفهوم بزرگ ترین و حیاتی ترین بحران های زیست محیطی ایران امروز را شناسایی می کند و با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی و بهره گیری از نظرات 20 متخصص حوزه های محیط زیست و شهرسازی، میزان تهدیدآمیز بودن هر یک از بحران ها را (AHP) ( به صورت کمی مشخص می نماید . درنهایت، اولویت تهدید بحران ه ا و وز ن ه ر یک از آن ها به شرح زیر ب ه دست آمد : 1 4) تخلیه روستاها ،( 3) آلودگی هوا ( 0,147 ،( 2) تخریب جنگل ها، مراتع و زمین های کشاورزی ( 0,222 ،( خشک سالی ( 0,425 0,139 ) و 5) از دست رفتن تنوع زیستی ( 0,067 ). با شناسایی این اولویت ها، رویکردهای لازم برای هر یک از بحران ها از میان ) برای مواجهه با تخریب ،« توسعه پایدار آرمانی » رویکردهای چهارگانه پیشنهاد شد. برای مواجهه با بحران خشک سالی رویکرد تخلیه روستاها و مهاجرت به » و « آلودگی هوا » برای مواجهه با ،« توسعه پایدار قوی » جنگل ها، مراتع و زمین های کشاورزی رویکرد و برای مواجهه با از دست رفتن تنوع زیستی یکی از دو رویکرد توسعه پایدار ضعیف یا « توسعه پایدار ضعیف » رویکرد « شهرها کنترل آلودگی پیشنهاد می شود.
تدوین چارچوبی برای سنجش تجربه ماندگار گردشگران خارجی سفرکرده به شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
81 - 96
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری سهم عمده ای در ایجاد ارزش افزوده برای کشورها داشته و امروزه به عنوان یک منبع عظیم درآمد ارزی و داشتن ظرفیت های فراوان در ایجاد اشتغال در کانون توجه دولت ها قرارگرفته است. ایران کشوری با پیشینه تاریخی چند هزارساله و با داشتن ابنیه تاریخی فراوان، مناطق بکر طبیعی و آب وهوای متنوع می تواند به مقصد جذابی برای گردشگران در سطح جهان تبدیل شود و تجربه منحصربه فردی را برای آن ها به ارمغان آورد. لذا پژوهش حاضر به دنبال شناسایی و رتبه بندی ابعاد تجربه ماندگار گردشگران سفرکرده به شهر تهران است. پژوهش جاری ازنظر هدف کاربردی-توسعه ای و ازنظر روش گردآوری اطلاعات توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش گردشگران خارجی سفرکرده به شهر تهران در سال 1398 هستند که برای تعیین حجم نمونه آماری از الگوی کومر و ولی استفاده شد و تعداد نمونه 400 نفر در نظر گرفته شد. جهت انتخاب اعضای نمونه آماری از روش نمونه گیری ترکیبی و برای جمع آوری داده ها از دو روش کتابخانه ای برای مرور ادبیات پژوهش و روش میدانی (توزیع و جمع آوری پرسشنامه) استفاده شده است. روایی محتوایی پرسشنامه توسط خبرگان مورد تائید و پایایی آن به وسیله ضریب آلفای کرونباخ (875/.) مورد تأیید قرار گرفت. تحلیل داده ها با روش تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزار SPSS صورت گرفت. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد ابعاد تجربه ماندگار گردشگران خارجی سفرکرده به شهر تهران به ترتیب شامل موارد زیر است: 1. تجربه پدیده های جدید و خوب، 2. تجربه منحصربه فرد، 3. تجربه بهبود خود، 4. تجربه حسی، 5. تجربه ایده آل ها، 6. تجربه تعامل با افراد محلی، 7. تجربه کیفیت خدمات، 8. تجربه راهنماهای محلی، 9. تجربه اخت پیدا کردن. تجربه های پدیده های خوب و جدید در رتبه اول و تجربه اخت پیدا کردن در رتبه آخر اهمیت ازنظر گردشگران خارجی سفرکرده به شهر تهران قرار گرفت.
بازشناسی عوامل مؤثر بر کالبد فضاهای مسکونی و سنجش میزان رضایتمندی ساکنان مجتمع های مسکونی از کیفیت کالبدی محیط مسکونی (مورد شناسی: مجتمع مسکونی آسمان تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
149 - 220
حوزههای تخصصی:
سنجش درجه رضایتمندی فضایی الگوی سکونت و مجتمع های سکونتی، طیف گسترده ای از مؤلفه های فرهنگی، اجتماعی، کالبدی و... را دربرمی گیرد که در مجموع ارزش کیفیت محیط مسکونی و سکونت را نمایان می کند. شاخص های کیفی مسکن همواره به عنوان حساس ترین ابزار برنامه ریزی مسکن محسوب می شوند. عرصه مسکن به منظور تأمین رشد اجتماعی، علاوه بر خود واحد مسکونی، محیط پیرامون آن را نیز دربرمی گیرد. رضایت از سکونت، امری چندبُعدی است و توجه به عوامل متعدد سازنده کیفیت و رضایتمندی آن در تدوین الگوی ارزیابی ضروری است. ارزیابی میزان رضایتمندی ساکنان می تواند درجهت سنجش میزان دستیابی به اهداف پروژه های شهری مؤثر واقع شود و همین طور نتایج حاصل از این گونه پژوهش ها را می توان در ارتقای کیفیت محیط زندگی به ویژه در مجتمع های مسکونی به کار برد. این پژوهش که با هدف ارزیابی میزان رضایتمندی ساکنان مجتمع های مسکونی تبریز صورت گرفته، به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و برای ارزیابی نهایی داده ها از نرم افزار SPSS و روش آماری همچون آزمون T تک نمونه ای، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون همبستگی پیرسون بهره گرفته شده است. شیوه جمع آوری اطلاعات بر پایه چک لیست هایی برای تکنیک های پرسشنامه، مشاهده، بررسی ویژگی های مکانی-فضایی بوده و در این مسیر از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای استفاده شده است. بررسی های به عمل آمده حاکی از آن است که رضایتمندی افراد در زمینه های دیاگرام عملکردی و فرم فضاهای خارجی در سطح بسیار خوب و فرم ساختمان، فرم فضاهای داخلی و ابعاد واحد مسکونی، ارتفاع سقف واحدهای مسکونی و ابعاد و اندازه مشاعات، امکانات و ارتباطات فضای خارجی در حد متوسط (بالاتر از حد میانه) و تعداد اتاق های واحد مسکونی و تعداد واحدهای موجود در مجتمع در حد ضعیف (پایین تر از حد میانه) هستند و در کل میزان رضایتمندی ساکنان از این مجتمع مسکونی در بالاتر از حد متوسط قرار دارد.