فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۸۱ تا ۱٬۱۰۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
27 - 44
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر رشد شتابان شهرنشینی، معضلات و پیچیدگی هایی را به همراه آورده است که از پیامدهای این پدیده، شدت یافتن ضریب آهنگ تغییرات فضایی- کالبدی شهرها و ناکارآمدی بافت های شهری می باشد. این روند افزایش جمعیت، افت منزلت های اجتماعی، نابسامانی در سازمان فضایی- کالبدی، اقتصادی و کارکردی را در محله های شهری که نقش اساسی در حیات و زوال شهر دارند؛ منجر شده است. علاوه بر این بافت های ناکارآمد، به عنوان کوچکترین سلول و مهمترین عامل در تداوم حیات شهری نقش بسیار مهمی را در آینده شهر دارند. از اینرو لزوم توجه به چشم انداز آینده این بافت ها، سبب پایداری محلات و در نهایت پایداری کل شهر می شود. در سال های اخیر رویکرد بازآفرینی پایدار شهری با اهداف یکپارچه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، فیزیکی و محیطی به منظور ارتقای کیفیت زندگی در بافت ناکارآمد در پیوند با کل شهر پا به عرصه مرمت و حفاظت گذاشته است. لذا این پژوهش با هدف تدوین چارچوب مفهومی و ارائه ی ابعاد و معیارهای بازآفرینی پایدار با استفاده از روش آینده پژوهی سعی بر آن دارد با روش توصیفی و تحلیل محتوا و همچنین بررسی نظریات مربوط به بازآفرینی و پژوهش های انجام گرفته شده با این رویکرد، دیدی جامع از ابعاد و معیارهای آن داشته باشد. یافته ها نشان می دهد تا کنون نظریات بسیاری با این موضوع انجام شده که هرکدام اصول و معیارهایی برای تحقق بازآفرینی پایدار پیشنهاد شده است که در این میان نظریه پیتر رابرتز به دلیل جامع بودن و در رابطه بودن با هدف پژوهش انتخاب می شود.
تبیین کیفیت های مورد انتظار از رودخانه شهری به عنوان یک مکان عمومی پایدار (مورد شناسی: اصفهان، اردبیل، اهواز و رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
117 - 142
حوزههای تخصصی:
مردم با انگیزه های متفاوتی همچون ارتباط با طبیعت و گذراندن اوقات فراغت خود در فضاهای رودکنار شهری حضور می یابند؛ از این رو تبدیل همه فضاهای شهری مبتنی بر رودخانه ها به «مکان عمومی پایدار» می بایست در زمره رسالت های شهرسازی قرار گیرد. چنین مکان هایی، برای مطلوب ماندن در چرخه حیات خود و اثرگذاری بر شهر، رودخانه، مردم و محیط زیست باید کیفیت های متعددی داشته باشند؛ در پژوهش حاضر نیز نخست از طریق مرور ادبیات شاخص ها و معیارهای کیفیت، مکان های عمومی پایدار رودخانه محور شناسایی و استخراج شد و سپس با بررسی میدانی، نظرات مردم و کارشناسان در نمونه های موردی (رودخانه های بالیقلی اردبیل، زاینده رود اصفهان، کارون اهواز و زرجوب رشت) از طریق مشاهده، مصاحبه نیمه ساختار یافته و تکمیل پرسشنامه بسته، داده های لازم برای نظرسنجی شاخص ها و معیارها در نمونه های موردی گردآوری شدند و برای بررسی اعتبار نتایج، از آزمون اسمیرنف و t تک نمونه ای درجهت تبیین آن ها به کمک تحلیل عاملی در نرم افزار spss پرداخته شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که برآورده شدن انتظارات و پاسخ به انگیزه های حضور مردم، می تواند به موفقیت و مطلوبیت این مکان ها بیانجامد و سازنده اصلی کیفیت مکان های عمومی پایدار رودخانه محور را می توان در قالب پایداری، تاب آوری، انسان مداری، کارایی و اثربخشی، همگانی و بازبودن، نگهداری و پرورش، انسجام و ارتباط طبقه بندی کرد. در ذیل این شاخص ها، معیارها و سنجه های مرتبط به طور کامل گنجانده شده که ارزیابی نقاط ضعف و قوّت آن ها، برای بهبود وضع موجود یا راهنمایی عام برای توسعه های آتی در سه سطح کلان، میانی و تفصیلی، کارایی زیادی خواهد داشت. به عنوان یک نتیجه کلی می توان گفت کیفیت های موردنیاز، باید با اتکاء بر سازنده های مکان عمومی پایدار تأمین شوند و به محدوده رودکنار خلاصه نمی شوند.
خودسازماندهی شهری در عمل: شناسایی الگویی برای درک اقدامات جمعی در محلات شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات نشان می دهد، مفهوم خودسازماندهی شهری می تواند راهی را برای تحقق مشارکت واقعی شهروندان پیش روی محققان قرار دهد. با وجود اهمیت این موضوع، به نظر می رسد خلأ شناختی عمده ای در این زمینه در کشور وجود دارد. با توجه به ماهیت زمینه گرای خودسازماندهی شهری، برای بهره گیری از این مفهوم در توسعه ی محلات کشور باید ابتدا شناختی از مفاهیم و عناصر خاص این پدیده در داخل انجام شود. هدف پژوهش حاضر شناسایی مفاهیم و مقولات خودسازماندهی شهری در محلات شهر سبزوار و بررسی چگونگی ارتباط بین این مفاهیم و مقولات می باشد. برای دستیابی به هدف مذکور در این پژوهش از روش نظریه ی داده بنیاد چندگانه استفاده شده است و طی فرآیندی رفت و برگشتی به مرور متون نظری موجود و مصاحبه با 18 نفر از کنشگران فرآیندهای خودسازماندهی شهری در سبزوار، مسئولان و متخصصان مسائل شهری پرداخته شد. طی فرآیند پژوهش 423 کد اولیه، 68 مفهوم و 22 مقوله شناسایی گردید. از میان مقولات بدست آمده جریان ثابت انرژی به عنوان مقوله ی محوری معرفی شده و الگوی پیشنهادی با تأکید بر شرایط علّی، زمینه ای، مداخله گر و راهبردها و پیامدها ترسیم و ارائه گردید. مطابق با یافته های پژوهش، جریان ارتباطات، تعاملات و تبادل ایده ها، تجربیات و اطلاعات در میان کنشگران مختلف فرآیندهای خودسازماندهی شهری اعم از شهروندان، افراد کلیدی و مسئولان نهادهای رسمی، اساس فرآیندهای خودسازماندهی شهری مبتنی بر جامعه را تشکیل می دهد. از این رو تلاش در جهت برقراری و افزایش جریان مذکور می تواند بسترهای لازم برای شکل گیری فرآیندهای خودسازماندهی شهری را فراهم آورد. برقراری و تداوم جریان اطلاعات و تبادل تجربیات در میان افراد سبب ایجاد علایق و منافع مشترک و نیز افزایش بینش و آگاهی شهروندان می گردد. به منظور دستیابی به اهداف مشترک شهروندان، مذاکرات و توافقاتی درون اجتماع محلی و بین افراد گروه خودسازمانده یا شهروندان دخیل در فرآیندهای خودسازماندهی و نیز مذاکرات و توافقاتی بیرون از اجتماع محلی و میان کنشگران محلی و نهادهای دولتی رخ می دهد. در خلال این مذاکرات، برنامه ها و پروژه های موردنیاز ساکنان تعریف شده و در نهایت، بودجه ی مورد نیاز از کانال های مختلف از قبیل آوردهی مردمی، بودجه های اختصاص یافته ی محلی و تبدیل پتانسیل های مختلف به یکدیگر تأمین می گردد. از سوی دیگر، ساختارها و چارچوب های قانونی تسهیل کننده و مکانیسم های مطلوب حاکمیتی و مدیریت شهری در سطوح کلان و محلی از قبیل وجود سیستم های مدیریت شهری چندسطحی و تدوین قوانین انعطاف پذیر و قابل تطبیق با شرایط محلی، بسترهایی هستند که اثرات مثبت و قابل توجهی در ایجاد و گسترش فرآیندهای خودسازماندهی شهری برجای می گذارند. مطابق با یافته های این پژوهش، فرآیندهای خودسازماندهی شهری، سبب ارتقاء ابعاد عملکردی، معنایی و زیست محیطی می گردد و دستاوردهای اقتصادی و مداخلات اجتماعی و رفتار محور را نیز به همراه دارد.
تدوین وسنجش سنجه های ارزیابی کیفیت محیط از دیدگاه برنامه ریزی شهری تنوع گرا در شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
125 - 154
حوزههای تخصصی:
جامعه امروز از افراد گوناگون با سنین، جنسیت ها، نژادها و پیشینه های قومی، توانایی های جسمی و باورهای گوناگون و متنوع تشکیل شده است. بسیاری از سازوکارهای برنامه ریزی شهری جهان با پذیرش تنوع و گوناگونی ساکنان شهری بسوی به کارگیری رویکردهای تنوع گرا و گنجاندن تنوع ها و تفاوت ها در فرایندهای برنامه ریزی شهری تغییرمسیر داده اند، اما سازوکار برنامه ریزی شهری کشور ایران و به تبع آن شهر رشت در سایه تفکرات مدرنیسم همچنان با شهروندان به صورت نوعی واحد برخورد می کند و تفاوت های سنی، جنسیتی، قومی نژادی، مذهبی، تفاوت در توانایی جسمی و در نتیجه تفاوت در نیازهای شهروندان در شهر را درنظر نمی گیرد. هدف از این مطالعه ارزیابی کیفیت محیط شهر رشت از دیدگاه برنامه ریزی شهری تنوع گرا و پاسخگویی به نیازهای گروه های اجتماعی متنوع است. برای دستیابی به این هدف، سنجه هایی تدوین و در شهر رشت اندازه گیری شدند. برای گردآوری داده ها از مستندات، بررسی میدانی و مصاحبه استفاده شده است. از یک مدل ریاضی ساده برای ارزیابی کیفیت محیط شهر استفاده و نتیجه آزمون این مدل به صورت عددی ارائه شد که نشان دهنده کیفیت محیط بر اساس آمار و اطلاعات موجود است. اندازه گیری سنجه ها و ارزیابی کیفیت محیط شهر رشت نشان می دهد این شهر با کسب به ترتیب 27، 33، 31 و 42 درصد امتیاز مطلوبیت، کیفیت پایینی در پاسخگویی به نیازهای زنان، توانخواهان و سالمندان و کیفیت متوسطی درباره کودکان دارد. در بسیاری از زمینه های بنیادی از جمله امکانات و خدمات عمومی، حمل و نقل عمومی، فضاهای بیرونی و ساختمان های عمومی و اشتغال تا نزدیک شدن به استانداردها فاصله زیادی دارد و لزوم گذار از رویکرد یکسان نگر فعلی به رویکرد برنامه ریزی شهری تنوع گرا برای گنجاندن تنوع ها و تفاوت ها در فرایندهای سیاستگذاری و برنامه ریزی شهری وجوددارد.
ارزیابی تاثیرات اجتماعی و فرهنگی طرح مدیریت محله بر زندگی شهروندان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۵
137 - 150
حوزههای تخصصی:
توجه به محله به عنوان کوچکترین واحد سازمان فضای شهری و اتخاذ مدل مدیریت محله موجب انتقال کانون فرآیند تصمیم سازی و تصمیم گیری به سطوح پائین تر شهری و ابعاد ملموس تر زندگی شهروندی می گردد در سالهای اخیر به دنبال بروز مشکلات ناشی از سست شدن و پیوندهای اجتماعی در شهرها و تشدید بیگانگی ساکنان نسبت به یکدیگر توجه به محله و اجتماعات محله ای را در نظر مدیران و مسئولان به خود جلب کرده است پژوهش حاضر به بررسی تاثیرات اجتماعی و فرهنگی برنامه مدیریت محله بر زندگی شهروندان شهر تهران می پردازد. بر همین اساس فرضیاتی از نظریات پاتنام، جیکوبز و پارسونز استنتاج شده است. روش تحقیق به صورت پیمایشی بوده و واحد تحلیل آن فرد می باشد. جامعه آماری شامل شهروندان بالای 15 سال شهر تهران است. در این تحقیق انتخاب نمونه ها از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای صورت گرفته است. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار Sample SPSS Power معادل 700 نفر برآورد شده است .و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها، در دو سطح (آمار توصیفی و آمار استنباطی) انجام گرفته است. از مهم ترین نتایج می توان نشان داد که متغیر مدیریت محله با متغیرهای مشارکت اجتماعی شهروندان، هویت محله ای و اعتماد اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد اما بیشترین تاثیر را مدیریت محله بر مشارکت اجتماعی شهروندان با ضریب تاثیر 0.42 داشته است و بعد به ترتیب بر اعتماد اجتماعی و هو یت محله تاثیر گذار بوده است که ضریب تاثیر هر کدام به ترتیب برابر با ( اعتماد اجتماعی)0.32، ( هویت محله) 0.22 می باشد . از نتایج غیر مستقیم مدیریت محله می توان به احساس امنیت و رضایتمندی اشاره نمود .
بررسی و تحلیل وضعیت حکمروایی شهری در منطقه 22 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکمروایی ساختاروفرایندهایی است برای تعیین نحوه استفاده ازمنابع موجوددرجهت منفعت عمومی. حکمروایی نه تنها با تشکیلات دولتی ورسمی و هم چنین نهادهای شهری ومنطقه ای که رسما امور عمومی را اداره می کنند ارتباط میابد، بلکه فعالیت بسیاری از گروه های سیاسی و اجتماعی دیگررانیز در برمی گیرد. حکمروایی، هنر حکومت کردن و بهترین شیوه سرپرستی و مدیریت منفعت عمومی است . در این پژوهش هدف ،ارزیابی شاخص حکمروایی خوب شهری در منطقه 22 تهران با توجه به مدیریت یکپارچه در ابعاد ملی (زیر ساخت ها وبستر های قانونی ) و منطقه ،محلی (سازمان ها و شهرداری ها در سطح منطقه و محلی ) می باشد .روش تحقیق این پژوهش توصیفی – تحلیلی بوده که از منابع کتابخانه ای – اسنادی ، پرسشنامه و پیمایش های میدانی جهت گرد آوری اطلاعات مورد نیاز استفاده گردیده است .از آنجایی که دیدگاه شهروندان و مدیران منطقه 22 در مورد وضعیت شاخص حکمروایی خوب شهری و بویژه شاخص مشارکت مقایسه شده است ،حجم نمونه در این پژوهش 322 نفر از شهروندان منطقه 22 و 50 نفر از مدیران شهری شهرداری می باشد .روش تحلیل داده ها به دو طریق آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت و از نرم افزار spss وExcel جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات بهره برده شده .جهت تحلیل دیدگاه های شهروندان و مدیران از آزمون تی مستقل بهره برده شده . نتایج پژوهش نشان می دهد وضعیت شاخص حکمروایی خوب شهری در زیرشاخص مشارکت از دیدگاه شهروندان در وضعیت نسبتا خوب و از دیدگاه کارشناسان در وضعیت بدی قرار دارد. در راستای هدف تحقیق برای علت یابی نبود حکمروایی خوب شهری در قالب سوالات بسته از مدیران پرسیده شد نتایج نشان می دهد حکمروایی در صورتی تحقق پیدا می کند که مدیریت یکپارچه با اصلاح قوانین و زیر ساخت ها ایجاد شود.
رتبه بندی چندشاخصه راهکارهای تقویت مشارکت عمومی در حفاظت از آثار تاریخی و میراث فرهنگی بر اساس الگوواره توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
75 - 82
حوزههای تخصصی:
حفاظت از میراث تاریخی، منافع اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بسیار زیادی دارد که به عنوان عاملی مؤثر نقش خود را در ایجاد و برقراری توسعه پایدار ایفا می کند. کشور ما طی سال های اخیر و با برنامه چشم انداز توسعه به دنبال گسترش صنایع مختلف غیر نفتی از جمله میراث فرهنگی می باشد که از یک سو در توسعه پایدار کشور ما نقش مهمی دارند و از سوی دیگر وابستگی کشور را به درامد های نفتی کاهش می دهد. با توجه به این که حفاظت از آثار تاریخی و میراث تمدنی کشور وظیفه ای عمومی تلقی می شود لذا گسترش حضور مردم در این فرآیند می تواند در حفاظت و رونق پایدار بهره برداری از میراث یاد شده راه گشا باشد. با توجه به چندمنظوره بودن الگوواره ی توسعه پایدار، نیاز به رویکرد تصمیم گیری چند شاخصه احساس می شود. تحقیق حاضر، مدلی تلفیقی شامل تحلیل سلسله مراتبی و شباهت به گزینه ایده آل را به ترتیب برای تعیین وزن شاخص های توسعه پایدار و گزینه های تقویت مشارکت عمومی به کار گرفت. نتایج تحقیق حاکی از این امر بود که حفاظت از منابع طبیعی مهمترین شاخص و استفاده از ظرفیت های شبکه های اجتماعی مطلوب ترین گزینه می باشد. با توجه به ثبات نسبی رتبه بندی پس از اعمال تحلیل حساسیت، می توان نتیجه گرفت که فرآیند تصمیم گیری به خوبی انجام گرفته است و این رویکرد برای مسائل مدیریتی و حفاظتی دیگر در شاخه های مختلف عمران و معماری توصیه می گردد.
تخمین تقاضای گردشگر درمانی خارجی در 4 منطقه آمایش سرزمین دارای مزیت در پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
91 - 105
حوزههای تخصصی:
سهم ایران از بازار گردشگری سلامت باوجود ظرفیت های بالای پزشکی و بهداشتی درمانی ناچیز است. لذا کشور ایران به عنوآن یکی از مناطق و قطب های گردشگری پزشکی (درمانی) جهان دارای ظرفیت های بالقوه درمانی و پزشکی است. برای رفع مشکل در این تحقیق حساسیت تقاضای گردشگر درمانی خارجی به انواع عوامل و در کل انواع مخارج گردشگری به تفکیک 4 منطقه آمایش سرزمین که دارای مزیت اولویت خدمات پزشکی و درمانی می باشند، بررسی می شود. در این مقاله 4 منطقه آمایش سرزمین که شامل منطقه 2 (آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، اردبیل و کردستان)، منطقه 4 (اصفهان، چهارمحال و بختیاری و خوزستان)، منطقه 6 (تهران، قم و البرز)، و منطقه 9 (خراسان جنوبی، خراسان رضوی و خراسان شمالی) می باشد. که برآورد معادلات در سیستم معادلات تقریباً ایده ال، با استفاده از داده های سری زمانی است. بر اساس گزارش اقدامات آمایش سرزمین (1397)، لذا در 4 منطقه گردشگری به ترتیب: منطقه 6، منطقه 2، منطقه 9 و منطقه 4، که به لحاظ پزشکی دارای مزیت نسبی و اولویت بالاترین تقاضای خارجی گردشگری پزشکی می باشد، که تقاضای گردشگری درمانی (پزشکی) با روش تقاضای تقریباً ایده آل تخمین زده شد. بر اساس نظر 183 گردشگر پزشکی خارجی در 4 منطقه آمایش سرزمین، حساسیت تقاضای گردشگری پزشکی، نسبت به عوامل مؤثر و انواع مخارج گردشگر درمانی سنجیده می شود. نتایج در هر 4 منطقه گردشگری پزشکی حاکی از حساسیت گردشگران خارجی به عوامل مختلف کلان از قبیل تورم و نرخ ارز می باشد. علاوه بر آن متغیرهای خدمات و مدت ویزا، مقررات و تسهیلات ورود و خروج، شرایط سیاسی و ارتباطی با ایران، هزینه اقامت، هزینه درمان، زمان انتظار دریافت خدمت و شهرت پزشک و تخصص خاص همه بر تقاضای گردشگر مؤثر است، همچنین گردشگر خارجی نسبت به هزینه ها و مخارج درمان در ایران حساسیت بالا و نسبت به سایر هزینه ها از قبیل اقامت و سایر مخارج حساسیت کمتری دارند.
بررسی تأثیر ابعاد اجتماعی تاب آوری شهری بر توسعه پایدار گردشگری مطالعه موردی: شهر محمودآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
1 - 16
حوزههای تخصصی:
شهرها مقصد اصلی گردشگری به شمار رفته و امروزه گردشگری به یکی از موتورهای محرکه توسعه شهری و بازسازی آن تبدیل شده است. بر این اساس شهرهای گردشگری به دلیل نقش غالب گردشگری در توسعه خود غالباً منحصربه فرد در نظر گرفته شده و در معرض اختلال های خارجی قرار دارند. مبتنی بر این دیدگاه نیز تاب آوری برای درک توانایی اجتماع در توسعه صنعت گردشگری به روشی پایدار مهم به شمار می رود در این تحقیق تلاش شد تأثیر ابعاد اجتماعی تاب آوری شهری بر توسعه پایدار گردشگری موردبررسی قرار گیرد. مطالعه حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه کارشناسان و مسئولان حوزه شهری و گردشگری شهر محمودآباد و شهرداری شهر محمودآباد، به تعداد 80 نفر که در سال 1398 اشتغال به کار دارند و به دلیل حجم کم نمونه، تمام جامعه آماری به عنوان نمونه و به روش نمونه گیری سرشماری انتخاب شد. روایی ابزار تحقیق با استفاده از مدل تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و SMART PLS با روش آمار توصیفی و مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها نشان داد که تاب آوری اجتماعی با ضریب مسیر 689/0 بر توسعه پایدار گردشگری در شهر محمودآباد تأثیر مثبت و معناداری دارد به گونه ای که تاب آوری اجتماعی قادر است 5/47 درصد از واریانس متغیر وابسته (توسعه پایدار گردشگری) را تبیین نماید. همچنین ابعاد تاب آوری اجتماعی، بعد حمایت اجتماعی با ضریب مسیر 502/0، بعد دل بستگی مکانی با ضریب مسیر 222/0، بعد آگاهی با ضریب مسیر 194/0، بعد مشارکت با ضریب مسیر 188/0 و بعد اعتماد نهادی با ضریب مسیر 163/0 به ترتیب بیشترین تأثیر مثبت و معنادار را بر توسعه پایدار گردشگری در شهر محمودآباد داشتند.
عوامل مؤثر بر بروز رفتارهای مجرمانه در تفرجگاه های شهر گرگان مطالعه موردی: تفرجگاه های النگ دره و ناهارخوران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
125 - 139
حوزههای تخصصی:
رخداد جرائم در مناطق تفریحی شهر گرگان، یکی از دغدغه های مدیران انتظامی و امنیتی است که جذب مسافر به مناطق تفریحی را تهدید می کند. هدف پژوهش، بررسی عوامل بروز رفتارهای مجرمانه در تفرجگاه های النگ دره و ناهارخوران و شیوه های پیشگیری از آن است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت داده ها، کیفی و از نوع اکتشافی است. جامعه مربوط به شناخت عوامل بروز رفتارهای مجرمانه، 321 پرونده ای بود که در تفرجگاه های شهر گرگان در سال 1396 در کلانتری مربوطه، اداره آگاهی و مواد مخدر تشکیل شده بود. همچنین، جامعه مشارکت کنندگان مربوط به شناسایی شیوه های پیشگیری از بروز رفتارهای مجرمانه، فرماندهان، مدیران، کارشناسان انتظامی و اساتید رشته جامعه شناسی دانشگاه های استان گلستان، بالغ بر 60 نفر بودند. روش انتخاب پرونده ها، به صورت تصادفی در دسترس بود. حجم نمونه براساس جدول مورگان 181 پرونده تعیین شد و درنهایت امکان دریافت 185 پرونده فراهم شد. برای انتخاب مشارکت کنندگان بخش مصاحبه از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده های حاصل از مصاحبه نیمه ساختاریافته، روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد تلخیصی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بیشترین جرم تفرجگاه های شهر گرگان در سال 1396 (8/36 درصد از کل جرائم) سرقت است. در این بین ضرب وجرح و مصرف مشروبات الکلی بعد از سرقت، بیشترین جرائمی بودند که رخ دادند. درباره علت جرم، بیشترین علت جرائم مربوط به نیاز مالی است که حدود 7/9 درصد (18 مورد) از کل جرائم بود. سپس اعتیاد، دوستان مجرم و دلایل روان شناختی، بیشترین درصد علت جرم را به خود اختصاص داده است. درباره مهم ترین علت بروز جرم در این پژوهش یعنی نیاز مالی، صاحب نظران به اشتغال زایی، اعطای وام و مهارت آموزی نوجوانان و جوانان اشاره کردند. درباره راهکارهای پیشگیری از بروز جرائم مربوط به اختلالات روان شناختی، بیشترین راهکارها به تخصیص بودجه توسط دولت به منظور کاهش هزینه درمان روان شناختی، فرهنگ سازی درباره اهتمام به روان درمانی و تحت پوشش بیمه قرار گرفتن خدمات مشاوره ای بود.
از بازبینی فرآیند تا تحقق محصول در طراحی شهری به سوی رویکرد تدریجی فرایند طراحی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
3 - 14
حوزههای تخصصی:
در این مقاله فرایند طراحی شهری به عنوان اصلی ترین مؤلفه ی چنته دانش طراحی شهری مورد بررسی قرار گرفته و مناسبت این فرایند با تحقق پروژه ها به لحاظ نظری تحلیل شده است. به این منظور فرایند طراحی شهری در بستر نظری رشته طراحی شهری به عنوان یک رشته ی آکادمیک مستقل تحلیل شده و مشکلات تحقق پذیری پروژه ها در قالب رابطه سه گانه تئوری، حرفه و اجرا مورد بحث قرار گرفته است. هدف مقاله دستیابی به روش شناسی مناسب برای مواجهه طراحی شهری با مشکلات مرتبط با تحقق پذیری پروژه هاست. این روش شناسی در چارچوب نظری مقاله ارائه شده است. چارچوب نظری مقاله مبتنی بر تبیینی جدید از فرایند طراحی شهری است که به منظور افزایش تحقق پذیری پروژه ها مطرح شده است. فرایند یاد شده با عنوان فرایند تدریجی طراحی شهری مرحله اجرا را نیز به مراحل متداول فرایند، مطالعه، تحلیل و اجرا می افزاید و آنها را در یک مناسبت غیر خطی و غیر چرخه ای به صورت نامنظم و وابسته به مراحل اجرا در نظر می گیرد. این فرایند پیشنهادی در قالب روش شناسی پژوهشی اقدام پژوهی در یک پروژه طراحی شهری مورد بررسی قرار گرفته است. پروژه طراحی اراضی کن جنوبی شهر تهران مبتنی بر این روش شناسی در بستر عالم واقع و شرایط محیط حرفه ای مورد ارزیابی قرار گرفته است. در بررسی این نمونه ی موردی مراتب افزایش تحقق پذیری پروژه از طریق به کار گرفتن روش تدریجی شرح داده شده است. همچنین به عنوان شاهد عدم کامیابی فرایند کلاسیک طراحی شهری اسناد تحقق یک نمونه موردی دیگر، طرح جامع ویژه ی اراضی عباس آباد، با روش تحلیل محتوا آنالیز شده است. در نهایت در نتیجه بحث تعمیم پذیری فرایند تدریجی طراحی شهری به عنوان یک سازوکار جایگزین یا تکمیل کننده فرایندهای روتین و متداول طراحی شهری مطرح گردیده است.
تحلیل پیشران های کلیدی موثر بر افزایش اثربخشی برنامه های راهبردی-عملیاتی شهر و شهرداری ها با رویکرد آینده پژوهی در شهرهای استان خراسان رضوی
حوزههای تخصصی:
تهیه طرح های راهبردی-ساختاری با گذشت چند دهه از شروع آن در انگلستان و امریکا در دهه 1370 توسط وزارت مسکن و شهرسازی مورد توجه قرار گرفت. در اواسط دهه 1390دستورالعمل تهیه و تدوین برنامه های راهبردی- عملیاتی شهر و شهرداری توسط وزارت کشور به دفاتر امور شهری استانداری های ذی ربط ابلاغ گردید. بنابراین، پژوهش حاضر به دنبال شناسایی و تحلیل محرک ها و پیشران های مؤثر بر افزایش اثر بخشی برنامه ها در افق 20 ساله آن هاست. پژوهش حاضر، از حیث هدف «کاربردی» و به لحاظ روش و ماهیت «توصیفی - تحلیلی» است. برای جمع آوری اطلاعات از روش های اسنادی و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری در این پژوهش، 35 شهر استان خراسان رضوی که برنامه های آن دریافت شده است و بر این اساس تعداد 48 مشاور و کارشناس در شهرداری های تابعه برای تکمیل پرسشنامه ها مورد پرسشگری قرار گرفتند. روایی پرسشنامه ها بر اساس نظر متخصصین و به ویژه مشاوران و پایایی آن بر پایه آلفای کرونباخ بالای 7/0 و مورد تایید قرار گرفت . جهت تجزیه و تحلیل داده ها و تحلیل مولفه های اثرگذار بر افزایش اثربخشی برنامه های راهبردی-عملیاتی شهر و شهرداری از نرم افزار Micmac استفاده شد. نتایج بدست آمده با توجّه به امتیاز بالای اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم، عوامل 45 گانه در 4 مولفه اصلی پیشران های کلیدی در افق برنامه ها، نشان داد که عواملی از قبیل پشتیبانی دفتر امور شهری استانداری و نظارت بر نحوه عملکرد شهرداری ها در تدوین و اجرای برنامه های راهبردی با اثرمستقیم (8+) و غیرمستقیم (2548+)، هماهنگی بیشتر مدیران شهری و دستگاه های اجرایی در فرایند تهیه و اجرای برنامه های راهبردی- عملیاتی با اثرمستقیم (7+) و غیرمستقیم (1880+)، تغییر نگرش مدیران، مجریان و کارفرمایان به سوی برنامه ریزی استراتژیک در حوزه های توسعه شهری و منطقه ای با اثرمستقیم (6+) و غیرمستقیم (1970+)، در رده محرک ها و پیشران های کلیدی به شمار می روند.
کاربست سیاست های کاربری زمین در راستای ارتقای تاب آوری شهری، مطالعه موردی: شهر رودبار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
39 - 54
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی کاربری زمین قابلیت بالایی در بهبود شرایط سکونتگاه های انسانی و افزایش تاب آوری شهرها در برابر مخاطرات دارد. با توجه به ابعاد ساختار مکانی- فضایی و تأثیرگذاری ابزارهای تحلیلی و سیاست های برنامه ریزی کاربری زمین بر شدت و نوع توسعه، ابزاری مهم برای کاهش خطرات محسوب می شوند. درواقع هدف از این پژوهش، کاربرد سیاست های برنامه ریزی کاربری زمین در راستای بهینه سازی و استفاده از توانایی ها و تاب آور کردن شهر در برابر مخاطرات طبیعی است. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش ماهیتی توصیفی- تحلیلی است. گردآوری داده ها با مطالعات اسنادی- کتابخانه ای و برداشت های میدانی از طریق ابزارهایی همانند مشاهده و تکمیل پرسشنامه صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش، شهروندان ساکن در شهر رودبار بوده که تعداد نمونه ها با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر محاسبه شده است. پایایی پرسشنامه نیز با آزمون آلفای کرونباخ 915/0 محاسبه شد. از رگرسیون چندگانه که یک پیش شرط لازم برای موردبررسی قرار دادن رابطه معناداری است استفاده شد. متغیر سیاست کالبدی کاربری زمین به میزان 68 درصد توانایی برآورد ارتقاء شاخص نهادی، 61 درصد اقتصادی، 57 درصد کالبدی و 55 درصد بعد اجتماعی تاب آوری شهری را دارد. و همچنین ضریب بتای متغیرها نیز از بیشترین به کمترین بدین شرح است؛ 826/0 نهادی، 761/0 کالبدی و 742/0 اجتماعی. این ضرایب مثبت بیان گر آن است که اگر یک انحراف معیار از متغیر سیاست کالبدی کاربری زمین در شهرستان رودبار افزایش یابد به این میزان که اگر سیاست کالبدی حفظ تناسب میان توسعه عمودی و افقی اجرا شود به همان میزان نیز تنوع مسکن به لحاظ تاب آوری در شهر افزایش می یابد. با مقایسه برخی از شاخص های تاب آوری شهری با ابعاد سیاست های کاربری زمین مشخص شد که اگر سیاست های کاربری زمین در شهر رودبار طبق برنامه ها و طرح های تهیه شده اجرا شود شاخص های تاب آوری شهری رودبار نیز قابل ارتقاء است.
بررسی تأثیر ویژگی های محیط مصنوع شهری (با تأکید بر اختلاط کاربری اراضی) برسلامت عمومی شهروندان – مطالعه شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به دنبال بررسی چگونگی تأثیر اختلاط کاربری اراضی به عنوان یکی از مؤلفه های محیط مصنوع بر سلامت عمومی افراد در شهر مشهد می باشد. نوع پژوهش، کاربردی - توسعه ای است و در زیر مجموعه پژوهش های موردی، پیمایشی و همبستگی جای می گیرد. برای سنجش اختلاط کاربری از روش های هرفیندال - هریشمن، فرانک و آنتروپی شانون استفاده گردید. جامعه آماری تحقیق، شهروندان 25 سال به بالای شهر مشهد و حجم نمونه برابر با 1022 نمونه می باشد. داده های مورد نیاز از 16 محله شهر مشهد گردآوری گردید. نتایج پژوهش نشان داد که که در محلات مورد مطالعه این انتظار که اختلاط کاربری اراضی بتواند تأثیرات مثبتی را سلامت عمومی افراد و همچنین فعالیت بدنی و پیاده روی شهروندان داشته باشد، محقق نگردید. بر مبنای یافته ها، رابطه ی معنی داری میان اختلاط کاربری اراضی با فعالیت بدنی و پیاده روی روزانه افراد وجود ندارد و در سوی مقابل نتایج نشان داد که رابطه ای معنی دار اما معکوسی میان اختلاط کاربری اراضی با سلامت عمومی افراد مشاهده گردیده است، بدین معنی که با افزایش امتیاز اختلاط کاربری اراضی در محلات هدف، از کیفیت سلامت عمومی افراد کاسته شده است. با توجه به نتایج متفاوت این پژوهش با نتایج پژوهش های بین المللی که عمدتاً در شهرهای کشورهای پیشرفته غربی انجام شده است و همچنین فقر جدی مطالعات بومی تجربی و جدید بودن پژوهش های مرتبط با برنامه ریزی سلامت شهری در ایران، قطعاً نمی توان نتایج این پژوهش را به سایر شهرهای ایران تعمیم داد و ضروری است که مطالعات تجربی بیشتری در خصوص شهرهای ایران انجام پذیرد.
تبیین حس تعلق به مکان در بافت تاریخی شهرهای بندری، مطالعه موردی: بندرلنگه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
87 - 99
حوزههای تخصصی:
حس تعلق به مکان به عنوان عامل ارتقاء دهنده تعامل و ارتباط میان فرد با محیط، رفاه ذهنی فرد، سطح امنیت و مشارکت شهروندان و در مؤثر در فرایند بازآفرینی شهری و کاهش استرس و افسردگی یکی از عناصر کلیدی توسعه پایدار محلی در فضاهای شهری است که در دهه های اخیر تاکنون، موردتوجه سیاست گذاران و برنامه ریزان توسعه قرارگرفته است. در اکثر فضاهای شهری کنونی ایران، تقابل شدیدی میان بافت های تاریخی و جدید شکل گرفته است که در صورت برنامه ریزی یکپارچه و منسجم، می توان از تقابل موجود به عنوان فرصتی برای تعامل و هم افزایی در راستای توسعه کالبدی فضایی و اجتماعی اقتصادی دو بافت مذکور بهره برد. هدف پژوهش کاربردی حاضر که با روش کمی انجام گرفته است، بررسی تطبیقی حس تعلق به مکان در بافت تاریخی و جدید شهرهای بندری ایران است که به صورت مطالعه موردی، در بندرلنگه انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش را سرپرستان خانوار ساکن در بافت تاریخی و جدید شهر بندرلنگه تشکیل می دهد که از میان آن ها 399 نفر (190 نفر در بافت تاریخی و 209 نفر در بافت جدید) به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شده اند. نتایج پژوهش نشان داد میانگین محاسبه شده برای حس تعلق به مکان در بافت تاریخی با مقدار 022/4 به صورت معناداری بیشتر از حد متوسط (عدد 3 به عنوان مبنای آزمون) بوده است و میانگین محاسبه شده حس تعلق مکانی برای بافت جدید با مقدار 68/2، در سطح پایین تر از متوسط قرار داشته است. نتایج نشان داد در بافت تاریخی بیشترین و کمترین میانگین حس تعلق به مکان به مؤلفه های عناصر طبیعی و آسایش محیطی و مبلمان و تجهیزات به ترتیب با میانگین 42/4 و 47/3 اختصاص یافته است و در بافت جدید مؤلفه های مبلمان و تجهیزات و عناصر طبیعی و آسایش محیطی به ترتیب با میانگین 13/4 و 12/ 2 دارای بیشترین و کمترین میانگین بوده اند. نتایج آزمون لون با سطح معناداری کوچک تر از 05/0، نشان دهنده عدم برابری واریانس حس تعلق به مکان در بافت تاریخی وجدید بود و نتایج آزمون t مستقل با مقدار 95/24 نشان داد در سطح اطمینان 95 درصد، حس تعلق به مکان در بافت تاریخی شهر بندرلنگه نسبت به بافت جدید آن در سطح بالاتری قرار دارد. بنابراین در راستای تقویت حس تعلق به مکان در بافت های جدید شهری، باید ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های حس تعلق به مکان در بافت تاریخی را به عنوان الگوهای معماری بومی سنتی، موردتوجه ویژه قرارداد.
تحلیل سیاست های کالبدی و اقتصادی بازآفرینی شهری مسکن مبنا، مورد مطالعه محله جفره ماهینی شهر بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر در فرآیند طبیعی رشد خود به دلیل ماهیت اجتماعی که دارد به مرور، کارایی خود را در ارتباط با شرایط جدید از دست می دهد. بافت ناکارآمد، معضلی است که اکثر شهرها، به خصوص شهرهای تاریخی و با قدمت با آن مواجه هستند. یکی از مشکلات اصلی که بافت ناکارآمد برای شهر ایجاد می کند، مشکلات مربوط به مسکن است. بازآفرینی شهری به عنوان رویکردی کارا در مقابله با فرسودگی شهری، می تواند راه حلی مناسب برای تغییر و بهبود وضعیت شهر و زندگی ساکنان آن باشد. هدف این تحقیق تحلیل سیاست های کالبدی و اقتصادی بازآفرینی شهری مسکن مبنا در بافت های فرسوده شهری محله جفره ماهینی شهر بوشهر است. داده های آماری مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه گردآوری شده و جامعه آماری شامل شهروندان ساکن در محله جفره ماهینی شهر بوشهر و حجم نمونه 340 نفر می باشد. برای تحلیل در این پژوهش از آزمون های تی تک نمونه ای، تحلیل عاملی تاییدی و معادلات ساختاری استفاده شده است. در این پژوهش، شاخص های مسکن در ابعاد کلی سیاست بازآفرینی شهری یعنی اقتصادی و کالبدی شامل کمی اقتصادی، کیفی اقتصادی، مالی اقتصادی، کمی کالبدی، کیفی کالبدی و مالی کالبدی تحلیل می شوند. بارهای عاملی بدست آمده برای تمامی شاخص ها در هر دو سیاست در حالت تخمین بالاتر از استاندارد بود که به معنای قابل قبولی است و همچنین در شرایط تخمین معناداری نیز وضعیت قابل قبول بود. پس از اجرای آزمون های مرتبط مشخص شد، در مدل بازآفرینی شهری مسکن مبنا در محله جفره ماهینی، وضعیت کلی هر دو سیاست و همچنین وضعیت کلی مدل، در شرایط نامطلوب قرار دارد.
ارائه الگوی بومی شده شهر بیوفیلیک در مناطق 9 و 10 کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ظهور انقلاب صنعتی و تغییر نگرش ها و بهره کشی از طبیعت، گسیختگی بین فضاهای شهری و نظام های طبیعی به وجود آمده است. این امر موجب شکل گیری فضاهای بی روح شهری شده که با روحیات و نیازها و وابستگی های ذاتی انسانی به طبیعت هیچ انطباقی ندارند. مسائل و مشکلات بی شمار ناشی از این گسستگی به یکی از دغدغه های مهم برنامه ریزان شهری تبدیل شده است. در این راستا رویکرد بیوفیلیک به عنوان یک رویکرد نوین و جامع نگر مبتنی بر طبیعت محوری در فضاهای شهری، با تطبیق شاخص های محیطی، شهروندمداری و مدیریتی به دنبال پایداری اکولوژیکی شهری است. پژوهش حاضر باهدف بومی سازی شاخص های جهانی شهر بیوفیلیک در مناطق 9 و 10 کلان شهر تهران، سعی دارد ضمن تجزیه وتحلیل روابط درونی میان این شاخص ها، الگوی از شهر بیوفیلیک را ارائه دهد. جامعه آماری پژوهش گروه خبرگان و کارشناسان و اساتید رشته های جغرافیا و برنامه ریزی شهری، محیط زیست، شهرسازی تشکیل می دهد. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی می باشد. با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار pls، توضیح و تبیین ارتباطات میان شاخص های بومی شده شهر بیوفیلیک و چگونگی پیوند میان متغیرهای مدل به ارائه الگو پرداخته می شود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که شاخص نهادها و سازمان های بیوفیلیک با ضریب مسیر (330/5)، زیرساخت ها و شرایط بیوفیلیک با ضریب مسیر (314/4)، نگرش ها و آگاهی های بیوفیلیکی با ضریب مسیر (423/3) و درنهایت فعالیت های بیوفیلیکی با ضریب مسیر (109/2) به ترتیب بیشترین تأثیر در طراحی الگو شهر بیوفیلیک دارند. با توجه به این نتایج می توان اصول حرکت به سوی دستیابی به شهر بیوفیلک را فراهم کردن شرایط و زیرساختی از سوی نهادها و سازمان ها، سیاست گذاری های مدیران در راستای حفظ طبیعت، تدوین و پایش قوانین اجرایی مرتبط با الگوی بیوفیلیک، مشارکت های فعال مردمی، تغییر نگرش و همسویی شهروندان با مسائل محیط زیست، آموزش های زیست محیطی و ... را اشاره کرد.
تحلیل تعارضات فراروی برنامه ریزی بافت های تاریخی شهری بر پایه نظریه زمینه ای (مورد پژوهی: بافت تاریخی شهرری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
313 - 334
حوزههای تخصصی:
بافت های تاریخی شهری به مثابه سند زنده تاریخ گذشتگان و عامل هویت بخشی اجتماعات، عرصه سکونت و فعالیت گستره وسیعی از ذی نفعان با اهداف و منافع متفاوت و بعضاً متضاد و بستر دو نیروی متعارض «توسعه» و «حفاظت» هستند که زمینه بروز انواع مختلف تعارض را فراهم آورده اند. هدف پژوهش حاضر، واکاوی و شناخت تعارضات موجود در برنامه ریزی بافت های تاریخی شهری است تا از رهگذر آن، زمینه مدیریت و حل تعارض فراهم شود. این پژوهش از نوع کیفی است که داده های موردنیاز آن با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی، تحلیل اسنادی و مصاحبه عمیق گردآوری و در چارچوب نظریه زمینه ای تحلیل شده است. یافته ها نشان می دهد مهم ترین تعارضات فراروی برنامه ریزی بافت تاریخی شهرری، «تعارض توسعه و حفاظت»، «تعارض منافع ذی نفعان»، «تعارض فضایی-کالبدی»، «تعارض زیست محیطی» و «تعارض اجتماعی» است که در سه دسته کلان «تعارضات درونی»، «تعارضات ناشی از برنامه های حفاظت» و «تعارضات ناشی از طرح های توسعه شهری» طبقه بندی می شوند. ضعف نظام برنامه ریزی حفاظت و مدیریت بافت تاریخی کشور و ناکارآمدی نظام برنامه ریزی و مدیریت توسعه در بافت تاریخی در سطح تصمیم گیری، مهم ترین علل بروز تقابل نیروهای حفاظت و توسعه در بافت های تاریخی هستند که به ظهور تعارضات ثانویه در سطح عملیاتی منجر می شوند. شناخت تعارضات و علل بروز آن، گذار از رویکردهای حفاظت شهری قدرت مبنا به سمت رویکردهای ذی نفع مبنا، به کارگیری رویکردهایی نظیر حفاظت حساس به تعارض، حق به میراث و یکپارچگی حفاظت شهری در بستر گسترده تر برنامه ریزی شهری در سطح سیاست گذاری می تواند به حل تعارضات موجود و تحقق توسعه تعاملی حفاظت گرا در بافت های تاریخی منجر شود.
مفهوم «روش تحقیق» در ادبیات روان شناسی محیطی (مروری تحلیلی بر روش های تحقیق در دانش روان شناسی محیطی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۷
137-154
حوزههای تخصصی:
روان شناسی محیط، دانشی تجربی است؛ بنیان این رشته بر پژوهش استوار است که طی آن فرضیه ها از راه مشاهدات تجربی مورد آزمون قرار می گیرند. مطالعات پژوهشی در باب روان شناسی محیط، از پرسش های پژوهشی متنوع سرمشق می گیرند. بررسی و تحلیل ادبیات موضوع و پیشینه مطالعات در حوزه روان شناسی محیطی در کشورمان، بیان کننده این موضوع بود که نیاز به پژوهش جامع در زمینه معرفی و تحلیل طرح ها و روش های اصلی پژوهش در این حوزه احساس می شود. لذا در پژوهش حاضر، «روش تحقیق» مورد استفاده در مطالعه، از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. گردآوری اطلاعات نیز مبتنی بر روش شناسی تحلیلی- تبیینی به بررسی، تحلیل و تبیین متون تخصصی روان شناسی محیطی در گرایش روش های تحقیق و پژوهش، در بستر مطالعات کتابخانه ای می پردازد. نتایج حاصله از تجزیه و تحلیل متون تخصصی، سه نوع عمده طرح های پژوهشی حوزه روان شناسی محیطی تحت عنوان «مطالعات تجربی (آزمایشگاهی)، نیمه تجربی (شبه آزمایشگاهی)، همبستگی» بیان می شوند و روش های جامع پژوهش در روان شناسی محیطی، شامل پژوهش های «پرسش نامه ای»، «تجربه های آزمایشگاهی»، «مطالعات شبیه سازی شده»، «مطالعات میدانی» و «نمونه های موردی» هستند.
تحلیل محتوای جرایم مکان محور شهر تهران در بازه زمانی 1390-1398 خورشیدی، مطالعه موردی: محله های نارمک، نازی آباد و پونک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جرم و ناامنی، یکی از پایدارترین چالش های زندگی شهری و مقوله ای اولویت دار در کیفیت زندگی در فضاهای شهری است. شهر بزرگ تهران دارای بیشترین سهم نسبت جمعیت به جمعیت شهری کل کشور و جرم خیزترین شهر ایران است. قرائت های نوین از مکان و تجزیه و تحلیل های خُردمحور مکان مبنا، یکی از راهکارهای نوین عملیاتی پیشگیری وضعی جرم است که تاکنون به صورت نظری و عملیاتی مورد توجه متولیان و اندیشمندان حوزه امنیت شهری قرار نگرفته است. این مطالعه، مختصات آماری و مکان های نهایی جرایم در بین سه محله از شهر تهران را بررسی نموده است. رویکرد مطالعه، کمّی و ابزارهای پژوهش، تحلیل محتوای کمّی به کمک گزاره های استنتاجی و شاخص های تحلیلی مرکب خُرد مقیاس و میانی مقیاس جرم شناختی است. جامعه آماری تحقیق، شامل وقایع خبری روزانه ثبت شده هفت روزنامه سراسری ایران، کیهان، اعتماد، شرق، جام جم، دنیای اقتصاد و رسالت در پایگاه داده های تمام متن وب سایت «مگ ایران» از ابتدای سال 1390 تا پایان سال 1398 خورشیدی، 1100 پرونده و 290 مورد مکان خالص جرم خیز است. قلمرو مکانی تحقیق، شامل سه محله نارمک، محله نازی آباد و محله پونک در شهر تهران است. جرایم سرقت، زورگیری و قتل به ترتیب بالاترین سطح فراوانی مشترک جرایم را در بین محلات هدف داشته اند. سرقت در محله نارمک و زورگیری و قتل در محله نازی آباد فراوانی بیشتری داشته است. محله نازی آباد در شاخص های تطبیقی آماری- موضعی مطالعه به نسبت دو محله دیگر از معضلات ناامنی شهری بیشتری برخوردار است. مکانِ خانه مسکونی در جرم سرقت و شبکه معابر در جرایم زورگیری و قتل اصلی ترین مکان های جرم محلات بوده اند. حریم شخصی شهروندان و نیز فضای مشاع حرکتی همانند خیابان ها و میادین در این سه فضای جغرافیایی از ضریب ناامنی بسیار بالاتری به نسبت مکان های مالکیتی برخوردار بوده اند. در پایان، تجزیه و تحلیل های مکان مبنایی به تفکیک مختصات آماری و موضعی جرایم ارائه شده و پیشنهاداتی نیز برای هر محله و مطالعات آتی ارائه گردیده است.