فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲
69 - 83
حوزههای تخصصی:
شهر هوشمند شهری است نوآوربا توسعه پایدار اقتصادی، زندگی باکیفیت و مجهز به زیرساخت های مدرن که در آن فرآیندهای خدماتی، اقتصادی، اجتماعی و حاکمیتی، به صورت دقیق، سریع و آسان انجام خواهند شد. هدف تحقیق حاضر، تحلیل فضایی شاخص های شهر هوشمند شهری در شهر زاهدان است. با توجه به اهداف تحقیق، نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی توصیفی- تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها و اطلاعات، اسنادی و پیمایشی است. از آنجا که تحلیل فضایی شاخص های شهر هوشمند یک مسأله تصمیم گیری چندمعیاره است، به همین منظور، در تحقیق حاضر از مدل تصمیم گیری چندمعیاره ویکور (Vikor) و همچنین، وزن دهی زوجی با مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) استفاده شده است. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که شاخص های شهر هوشمند در شهر زاهدان همگی پایین تر از میانگین مطلوب (3) قرار دارند و در وضعیت نامطلوب می باشند. شاخص پویایی هوشمند با میانگین 2/832، شاخص مردم هوشمند با میانگین 2/809، شاخص زندگی هوشمند با میانگین 2/755، شاخص محیط هوشمند با میانگین 2/769 و شاخص حکمروایی هوشمند با میانگین 2/887 همگی در وضعیت نامطلوب می باشند. نتایج مدل ویکور نشان داد منطقه 1 با مقدار وزن 0/087 در اولویت اول قرار دارد. به عبارتی، این منطقه از نظر شاخص های شهر هوشمند در بهترین حالت قرار دارد. منطقه 2 با مقدار وزن 0/165 در اولویت دوم، منطقه 5 با مقدار وزن 0/324 در اولویت سوم، منطقه با مقدار وزن 0/787 در اولویت چهارم و منطقه 4 با مقدار وزن 0/857 در اولویت آخر قرار دارند. نتایج به دست آمده بیانگر این است که مناطق شهر زاهدان از نظر شاخص های شهر هوشمند در یک شرایط نامتعادل قرار گرفتند و از این حیث مناطق پنج گانه شهر با هم اختلاف زیادی دارند.
بررسی تأثیر ابعاد اجتماعی تاب آوری شهری بر توسعه پایدار گردشگری مطالعه موردی: شهر محمودآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
1 - 16
حوزههای تخصصی:
شهرها مقصد اصلی گردشگری به شمار رفته و امروزه گردشگری به یکی از موتورهای محرکه توسعه شهری و بازسازی آن تبدیل شده است. بر این اساس شهرهای گردشگری به دلیل نقش غالب گردشگری در توسعه خود غالباً منحصربه فرد در نظر گرفته شده و در معرض اختلال های خارجی قرار دارند. مبتنی بر این دیدگاه نیز تاب آوری برای درک توانایی اجتماع در توسعه صنعت گردشگری به روشی پایدار مهم به شمار می رود در این تحقیق تلاش شد تأثیر ابعاد اجتماعی تاب آوری شهری بر توسعه پایدار گردشگری موردبررسی قرار گیرد. مطالعه حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه کارشناسان و مسئولان حوزه شهری و گردشگری شهر محمودآباد و شهرداری شهر محمودآباد، به تعداد 80 نفر که در سال 1398 اشتغال به کار دارند و به دلیل حجم کم نمونه، تمام جامعه آماری به عنوان نمونه و به روش نمونه گیری سرشماری انتخاب شد. روایی ابزار تحقیق با استفاده از مدل تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و SMART PLS با روش آمار توصیفی و مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها نشان داد که تاب آوری اجتماعی با ضریب مسیر 689/0 بر توسعه پایدار گردشگری در شهر محمودآباد تأثیر مثبت و معناداری دارد به گونه ای که تاب آوری اجتماعی قادر است 5/47 درصد از واریانس متغیر وابسته (توسعه پایدار گردشگری) را تبیین نماید. همچنین ابعاد تاب آوری اجتماعی، بعد حمایت اجتماعی با ضریب مسیر 502/0، بعد دل بستگی مکانی با ضریب مسیر 222/0، بعد آگاهی با ضریب مسیر 194/0، بعد مشارکت با ضریب مسیر 188/0 و بعد اعتماد نهادی با ضریب مسیر 163/0 به ترتیب بیشترین تأثیر مثبت و معنادار را بر توسعه پایدار گردشگری در شهر محمودآباد داشتند.
بررسی و تحلیل دیپلماسی شهری و توسعه در فضای جریانها با مطالعه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۲
29-44
حوزههای تخصصی:
دیپلماسی شهری امروزه به عنوان ابزاری کارآمد در جهت نیل به اهداف شهرها و کلان شهرها است. دیپلماسی شهری را می توان درواقع تلاشی هدفمند در فضای جریان ها دانست که اهداف مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را دنبال می کند و در راستای دستیابی به توسعه ملی هدایت می گردد. بر این اساس در این مقاله دیپلماسی شهری در فضای جریان ها با تأکید بر شهر تهران به عنوان مرکز تحولات ملی موردبررسی و تحلیل قرارگرفته است. این مقاله به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که مکانیزم تعامل درونی و برون مرزی در چارچوب دیپلماسی شهری چگونه بر دستیابی به توسعه در سطح ملی (تهران به عنوان مرکز ثقل سطح کلی) مؤثر است؟ روش مطالعه مقاله توصیفی- تحلیلی است. ازآنجایی که هدف این تحقیق به نحوی کشف روابط دیپلماسی و فضای جریان ها است لذا در دسته بندی تحقیقات اکتشافی نیز قرار میگیرد. از جنبه پارادایمی نیز تحقیق حاضر در پرتو پارادایم تحقیق کیفی و گردآوری داده ها و تحلیل آن ها محقق شده است. بر مبنای بررسیهای انجام شده می توان گفت شهرها نقش مهمی در توسعه و رشد اقتصادی ملی بازی می کنند. این مهم در سایه بهره گیری صحیح از توانمندی ها و ظرفیت های موجود و در مواردی ظرفیت سازی صورت می پذیرد. امروزه جذب سرمایه های خارجی و حضور فعال نیروهای خارجی برای شکوفایی اقتصاد شهر به عنوان ابزار ی مهم جهت دستیاب ی ب ه اقتصا د شهر ی پایدا ر و پوی ا می باشد. د ر ای ن میا ن شه ر تهران و نیز سایر کلان شهرهای کشور به واسطه تمرکز زیرساخت ها و امکانات مهم سیاسی و اقتصادی می توانند نقش فعالی را در این عرصه بازی کنند.
تحلیل و بررسی میزان تأثیر زمینه گرایی بر دلبستگی به مکان در محله های تاریخی (موردشناسی: محله های سرخاب و دوه چی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نادیده گرفتن اصول و ابعاد زمینه گرایی در فضای محله ها، منجر به کاهش میزان دلبستگی به مکان شده و به تبع آن مسائل و مشکلات متعددی به وجود آمده است؛ ازاین رو پژوهش حاضر با هدف ارتقاء دلبستگی به مکان محله های تاریخی (سرخاب و دوه چی) شهر تبریز ازطریق ابعاد زمینه گرایی به روش توصیفی-تحلیلی با استفاده از ابزار پرسش نامه و انجام آزمون های Spss به روش نمونه گیری تصادفی-خوشه ای انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش، ساکنان محله های سرخاب و دوه چی با تعداد 300 نمونه آماری (150 نفر از هر محله) است. برای بررسی «زمینه گرایی»، ابعاد کالبدی، تاریخی، اجتماعی-فرهنگی و طبیعی و برای بررسی «دلبستگی به مکان»، مؤلفه های کالبدی و اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که بین ابعاد زمینه گرایی (به جز زمینه طبیعی) و دلبستگی به مکان، ارتباط خطی در محله ها برقرار است که بیشترین مقدار مربوط به بُعد کالبدی (به ویژه خوانایی) است. ازلحاظ میزان تأثیرگذاری نیز بُعد تاریخی زمینه گرایی بیشترین تأثیر را بر دلبستگی به مکان دارد؛ بنابراین برای ارتقاء دلبستگی به مکان در محله های تاریخی شهر تبریز لازم است برنامه ریزان و طراحان معماری و شهرسازی به ابعاد کالبدی و تاریخی توجه و تأکید بیشتری داشته باشند.
کاربست سیاست های کاربری زمین در راستای ارتقای تاب آوری شهری، مطالعه موردی: شهر رودبار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
39 - 54
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی کاربری زمین قابلیت بالایی در بهبود شرایط سکونتگاه های انسانی و افزایش تاب آوری شهرها در برابر مخاطرات دارد. با توجه به ابعاد ساختار مکانی- فضایی و تأثیرگذاری ابزارهای تحلیلی و سیاست های برنامه ریزی کاربری زمین بر شدت و نوع توسعه، ابزاری مهم برای کاهش خطرات محسوب می شوند. درواقع هدف از این پژوهش، کاربرد سیاست های برنامه ریزی کاربری زمین در راستای بهینه سازی و استفاده از توانایی ها و تاب آور کردن شهر در برابر مخاطرات طبیعی است. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش ماهیتی توصیفی- تحلیلی است. گردآوری داده ها با مطالعات اسنادی- کتابخانه ای و برداشت های میدانی از طریق ابزارهایی همانند مشاهده و تکمیل پرسشنامه صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش، شهروندان ساکن در شهر رودبار بوده که تعداد نمونه ها با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر محاسبه شده است. پایایی پرسشنامه نیز با آزمون آلفای کرونباخ 915/0 محاسبه شد. از رگرسیون چندگانه که یک پیش شرط لازم برای موردبررسی قرار دادن رابطه معناداری است استفاده شد. متغیر سیاست کالبدی کاربری زمین به میزان 68 درصد توانایی برآورد ارتقاء شاخص نهادی، 61 درصد اقتصادی، 57 درصد کالبدی و 55 درصد بعد اجتماعی تاب آوری شهری را دارد. و همچنین ضریب بتای متغیرها نیز از بیشترین به کمترین بدین شرح است؛ 826/0 نهادی، 761/0 کالبدی و 742/0 اجتماعی. این ضرایب مثبت بیان گر آن است که اگر یک انحراف معیار از متغیر سیاست کالبدی کاربری زمین در شهرستان رودبار افزایش یابد به این میزان که اگر سیاست کالبدی حفظ تناسب میان توسعه عمودی و افقی اجرا شود به همان میزان نیز تنوع مسکن به لحاظ تاب آوری در شهر افزایش می یابد. با مقایسه برخی از شاخص های تاب آوری شهری با ابعاد سیاست های کاربری زمین مشخص شد که اگر سیاست های کاربری زمین در شهر رودبار طبق برنامه ها و طرح های تهیه شده اجرا شود شاخص های تاب آوری شهری رودبار نیز قابل ارتقاء است.
شناسایی و اولویت بندی مسیرهای عمده کسب کسب و کارهای گردشگری مناطق روستایی شهرستان جیرفت با استفاده از عملگرهای فازی
حوزههای تخصصی:
تعیین مسیرهای عمده گردشگری رهیافتی جهت تعیین الگوی تراکم حرکتی گردشگران در راستای رونق بخشی به کسب و کارهای گردشگری روستایی است. پژوهش حاضر با استفاده از عملگرهای فازی در محیط GIS، به پهنه بندی مسیرهای عمده گردشگری که تاثیر بسزایی در موفقیت کسب و کارها دارد، می پردازد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل های تصمیم گیری چندمعیاره است. نتایج تحقیق نشان می دهد روستاها در چهار مسیر جاذب گردشگری واقع شده اند که این مسیرها می تواند به عنوان الگویی برای رفت و آمد عمده گردشگران مقصدهای روستایی باشد. در ادامه تلاش شد در قالب مسیرهای چهارگانه، به بررسی امکانات و تسهیلات طول مسیر و مقصد گردشگران، جاذبه های طبیعی و انسانی هر مسیر، مشخص کردن روستاهای هدف آن و وضعیت ایجاد کسب و کارهای گردشگری در روستاهای واقع در این مسیرها بررسی شود. نتایج این بخش نشان داد مسیر شماره یک با فاصله از ایده آل مثبت(1875/0) و ایده آل منفی(0678/0) و درجه نزدیکی(7346/0)، بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داد(با محوریت جاده اصلی به سمت امامزاده سلطان سید احمد(ع)).
خوانش ترجیحات استفاده کنندگان در تجربه فضاهای عمومی تجاری شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
167 - 194
حوزههای تخصصی:
«محیط شهری» فضایی است مادی، با ابعاد اجتماعی و روان شناختی به منظور جریان یافتن زندگی روزمره و بستری برای تجارب متنوع. درعین حال، فضای عمومی به ما این امکان را می دهد که حضور مردم، تجربه و درک شود و شناخت دیدگاه ها را فراهم می کند. بررسی ترجیحات استفاده کنندگان از فضاهای شهری رویکردی درجهت دستیابی به تجارب شهری جمعی است؛ درحالی که مسئله پیشِ رو در جهان مدرن، جایگزین شدن تجربیات جمعی با تجربیات آنی در فضای شهری و بی توجهی به ترجیحات محیطی استفاده کنندگان فضایی است. هدف از این پژوهش، خوانش ترجیحات استفاده کنندگان فضاهای تجاری شهر اصفهان است و درپی پاسخگویی به این هدف، مقایسه ای تطبیقی بین ترجیحات استفاده کنندگان از فضاهای تجاری سنّتی و فضاهای تجاری نوظهور برمبنای نظریه تکاملی انجام گرفته است. روش این پژوهش در تبیین و تکمیل شاخص های بررسیِ تجربه و ترجیحات استفاده کنندگان، روش کِیفی بوده و رویکرد پدیدارشناسی تفسیری مد نظر است و با استفاده از تکنیک افتراق معنایی در پنج فضای شهری هم مقیاس (شهری-فراشهری) اصفهان با کارکرد تجاری (میدان نقش جهان، میدان امام علی، مجموعه سیتی سنتر، ارگ جهان نما، مجتمع پارک) ارزیابی شده است. در این پژوهش، سه بُعد اساسیِ تجربه در مدل ترجیحات مکان (بُعد منظر عینی، بُعد منظر ذهنی و بُعد منظر ارزیابانه) در نظر گرفته شده است که درنهایت می توان نتایج حاصل از بررسی شاخص های سه گانه ترجیحات شهروندان را در ابعاد تجربه مکان موردسنجش قرار داده و بر این مبنا فضا های شهری را در یک مقایسه تطبیقی بررسی کرد. جمع بندی صورت گرفته از یافته ها و مقایسه شاخص ها در هر فضا و در مقایسه با سایر فضاها نشان می دهد که از میان ابعاد مطرح شده، شاخص های مطرح در بُعد ارزیابانه فضا (ازجمله شاخص امنیت) منجر به ترجیح فضا می شود؛ هرچند شاخص های منظر ذهنی (ازجمله شاخص خوانایی) و شاخص منظر عینی (ازجمله شاخص وجود عناصر طبیعی و سبز) نیز لازمه ترجیح یک فضای شهری است.
تبیین سیاست های دولت محلی و توسعه شهری با تأکید بر شهرهای ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
17 - 26
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه و استقلال درون شهرها، از جمله دغدغه های اصلی حاکمان جوامع گوناگون در جهان می باشد. توجه به امور شهرها در عصر جهانی شدن در گرو مدیریت قوی و کارامد است. این امر جز با اجرای الگوی دولت محلی و دخالت دادن مردم در امور شهری خودشان و احقاق حقوق شهروندی آنها، امکان پذیر نیست. کانون اصلی مشکلات توسعه نیافتگی در کشورهای در حال توسعه، شهرها هستند. افزایش جمعیت شهری و مهاجرت پیوسته روستاییان به شهرهای پرجمعیت، فشار شدیدی بر زیربناهای شهری وارد آورده و بیشتر آنها را از ایفای نقش مطلوب در فرایند توسعه در کشورهای در حال توسعه بازداشته است. توسعه شهری بستگی زیادی به زیربناهای شهری مانند انرژی، جاده ها و منابع دیگری دارد. لذا این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای درصدد آن است که توسعه شهری با رویکرد به نقش دولت محلی در ایران را مورد بررسی قرار دهد. نتایج یافته های این مقاله نشان می دهند که در ایران برخی شهرها، از فضا و سیمای شهری زیبایی برخوردار نیستند. تصمیمات عموماً از بالا به پایین به شهرداری ها دیکته می شوند. در شهرداری ها، حضور افراد متخصص و کارشناس در امور شهری و شهرسازی بسیار کم می باشد. با توجه به ویژگی هایی جغرافیایی سرزمین ایران (جغرافیای فرهنگی، جغرافیای اقتصادی، جغرافیای ناحیه ای) الگوی دولت محلی در مدیریت شهری و توسعه شهرها، می تواند کارایی داشته باشد.
ارزیابی اقتصادی استفاده از پخش سیلاب برای احداث پارک جنگلی در حاشیه شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
37 - 44
حوزههای تخصصی:
از گذشته های دور عقیده بر این باور بوده است که همواره جنگل ها بر تولید آب، جلوگیری از ایجاد سیلاب و کاهش فرسایش موثر هستند. امروزه با استفاده از پیشرفته ترین تکنیک ها و با استفاده از آخرین فناوری ها، هدایت سیلاب ها به آبخوان ها، بخصوص در مناطق خشک و نیمه خشک، به منظور استفاده بهینه از حداقل بارندگی هر منطقه صورت می گیرد. با استفاده از این فناوری ها می توان در ایجاد پوشش گیاهی و به ویژه ایجاد پارک جنگلی در حاشیه اراضی شهری درمناطق خشک و نیمه خشک اهتمام ورزید. بنابراین این پژوهش به دنبال این مسئله می باشد، تا نقش پخش سیلاب، در ایجاد پوشش گیاهی درختی را ارزیابی کند. لذا در این مطالعه ذخیره رطوبت خاک و مقدار و سرعت نفوذپذیری در تیمار بدون پخش سیلاب و پخش سیلاب در پوشش گیاهی درختکاری شده (جنگل انبوه) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دهنده آن است که شاخص هزینه- اثربخشی در تیمار پخش سیلاب همراه با پوشش درختی کمتر از تیمار پخش سیلاب و بدون پوشش درختی (مرتعی) است. در واقع تلفیق پخش سیلاب با کاشت درخت در برابر کاشت گیاهان بوته ای به مقدار 88 هزار ریال به ازای یک مترمکعب آب کمتر است. بنابراین با استفاده از فناوری پخش سیلاب و تلفیق با گونه های درختی مناسب می توان علاوه بر افزایش اثربخشی در حفظ رطوبت، مقدار آب بیشتری را برای نفوذ به آبخوان در خاک ذخیره کرد.
برندسازی شهری در راستای توسعه گردشگری خلاق به کمک مدل مدیریت برندشهری (CBM)- مورد مطالعه: شهرجونقان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
27 - 42
حوزههای تخصصی:
در چند دهه گذشته، موضوع برند سازی در برنامه ریزی گردشگری توجه بسیاری را به خود جلب نموده است. در بازار های به شدت رقابتی جهانی، نیاز مقصدها برای ایجاد یک هویت منحصربه فرد و بی نظیر (یعنی متمایز ساختن خودشان از رقبا) بیش ازپیش اهمیت حیاتی پیداکرده است. برند سازی در راستای گردشگری به معنی چگونگی ادراک ذهنی استفاده کنندگان از یک مقصد گردشگری است. در همین راستا هدف اصلی این پژوهش ایجاد یک تصویر روشن، واضح و خاص از سیمای شهر جونقان برای جذب حداکثری ﺟﺮﯾﺎن ﺑﺎزدﯾﺪﮐﻨﻨﺪﮔﺎن در ازای ارﺗﻘﺎی ﺟﺬاﺑﯿﺖ ﻫﺎی ﺷﻬﺮ است ﺗﺎ ﺷﺮاﯾﻂ ﺑﻬﺘﺮی ﺑﺮای زﻧﺪﮔﯽ ﻓﺮاﻫﻢ ﮔﺮدد. در پژوهش کاربردی و توسعه محور حاضر با استفاده از روش تحقیق توصیفی و به کمک شیوه مطالعات کتابخانه ای که برای جمع آوری اطلاعات و داده ها استفاده شده، ابتدا چارچوب نظری در رابطه با موضوع برند سازی شهری و گردشگری خلاق و نقش برند سازی شهری در گردشگری تبیین شده و در ادامه با کمک مدل مدیریت برند شهر و شیوه کتابخانه ای و مصاحبه نیمه ساختاریافته به ایجاد برند برای شهر جونقان پرداخته شده است. نتایج حاکی از این است که قلعه سردار اسعد بختیاری به عنوان تصویر و برند شهر جونقان شناسایی شده و در راستای توسعه گردشگری خلاق به کمک برند شهر به ایجاد یک مسیر گردشگری منجر می شود که حوزه های تاریخی و طبیعی موجود در شهر را باهم می آمیزد تا با ایجاد محصولات نوآورانه و جذب کارآفرین ها، مزیت های رقابتی نسبت به مقاصد دیگر پیدا کرده و آوازه و چشم انداز شهر را در سراسر جهان بازگو نموده و پشتیبان و هدایت گر خلاقیت در شهر گردد و به پیشبرد گردشگری، صادرات و سرمایه گذاری در شهر منجر شود.
تبیین تأثیر ارتفاع و فرم گونه های مسکونی مبتنی بر ایجاد آسایش حرارتی فضاهای باز جمعی (نمونه مورد مطالعه: مجتمع های مسکونی شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسایش حرارتی در محیط زیست یک عامل حیاتی است که بر سلامت و رفاه ساکنین تأثیر گزار است. آسایش حرارتی به میزان زیادی تحت تأثیر اثرات ترکیبی پارامترهای مختلف است و فرم بلوک های شهری تأثیر قابل توجهی بر مقدار تابش و الگوهای جریان و سرعت باد می گذارند. در این پژوهش به سنجش تأثیر فرم و ارتفاع بلوک های مسکونی بر آسایش حرارتی فضاهایی باز پرداخته است. روش تحقیق پژوهش به شیوه کمی، و از روش توصیفی و استنباطی از نوع پیمایشی، و روش نمونه گیری تصادفی و به منظور انتخاب حجم نمونه از نمونه گیری احتمالی کنترل شده استفاده شده است. چهار بلوک مسکونی با الگوهای متداول در شهر شیراز در سه حالت کوتاه مرتبه، میان مرتبه و بلند مرتبه انتخاب و شبیه سازی گردید. و به بررسی نتایج منتج از شبیه سازی به تحلیل داده ها و سنجش آنها با استفاده از نرم افزار ENVI-met در سال 1399 پرداخته شده است؛ سپس با استفاده از داده های اقلیمی در نرم افزار RayMan، دمای معادل فیزیولوژیکی به دست آمد و در پنج نقطه مدل های شبیه سازی شده، نسبت فرم و ارتفاع مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. سپس نتایج با توجه به نرم افزار SPSS22 آماره ها در دو سطح توصیفی و استنباطی بیان شده است، و با استفاده از آزمون فریدمن رتبه بندی نقاط بحرانی براساس فرم ها بر حسب سه ارتفاع مطرح شده مشخص گردید و میزان معناداری و ارتباط بین انواع فرم های (ترکیبی، مجموعه، خطی، محیطی) برحسب انواع ارتفاع (بلندمرتبه، میان مرتبه و کوتاه مرتبه) با استفاده از آزمون کروکسکال والیس مورد بررسی قرار گرفت.یافته ها نشان داد که بین انواع فرم و ارتفاع تفاوت معناداری وجود دارد و این ارتباط در ساختمان های میان مرتبه در فرم مجموعه ای و محیطی نتیجه مطلوب تری را داشته است. نهایتا هر دو فاکتور فرم و ارتفاع ارتباط مهمی با پارامترهای موثر در آسایش حرارتی فضای باز مجتمع های مسکونی دارند و نقش به سزایی در تعدیل دما محیط و امکان بهره روی متفاوتی را برای ساکنین بوجود می آورند.
ارزیابی مؤلفه های تاب آوری اجتماعی و اقتصادی شهر زلزله زده بم
حوزههای تخصصی:
پیداکردن راهی برای مقاوم کردن جوامع و افراد برای مقابله با بلایای طبیعی، ضرورت تعریف و ارزیابی تاب آوری در حوزه سوانح طبیعی را دوچندان کرده است. هدف از این پژوهش، ارزیابی مولفه های تاب آوری اجتماعی و اقتصادی شهر زلزله زده بم بوده است. این پژوهش، از نوع کاربردی است که با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به ارزیابی مولفه های تاب آوری اجتماعی و اقتصادی شهر زلزله زده بم پرداخته است. با توجه به ناهمگن بودن جامعه و واحد های نمونه گیری، از روش نمونه گیری چند مرحله ای، استفاده شد. حجم نمونه در این تحقیق، با استفاده از فرمول کوکران، 330 خانوار تعیین شدهاست. جهت تجزبه و تحلیل داده ها، از آزمون های آمار توصیفی و تحلیلی از جمله تی تک نمونه ای و رگرسیون خطی چندگانه، استفاده شد. نتایج نشان داد که خانوارهای ساکن در شهر بم، از نظر مولفه های میزان دانش و مهارت در سطح نامطلوب و از حیث مولفه های آگاهی، نگرش و سرمایه اجتماعی در سطح مطلوبی قراردارند. در مجموع، بعد تاب آوری اجتماعی از سطح مطلوبی برخودار بوده است. از حیث وضعیت تاب آوری اقتصادی و مولفه های سه گانه آن شامل: میزان و شدت خسارت، توانایی جبران خسارت و بازگشت به شرایط شغلی و مالی مناسب، در وضعیت نسبتا بد و نامطلوبی قراردارند.
بررسی تأثیر ویژگی های محیط مصنوع شهری (با تأکید بر اختلاط کاربری اراضی) برسلامت عمومی شهروندان – مطالعه شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به دنبال بررسی چگونگی تأثیر اختلاط کاربری اراضی به عنوان یکی از مؤلفه های محیط مصنوع بر سلامت عمومی افراد در شهر مشهد می باشد. نوع پژوهش، کاربردی - توسعه ای است و در زیر مجموعه پژوهش های موردی، پیمایشی و همبستگی جای می گیرد. برای سنجش اختلاط کاربری از روش های هرفیندال - هریشمن، فرانک و آنتروپی شانون استفاده گردید. جامعه آماری تحقیق، شهروندان 25 سال به بالای شهر مشهد و حجم نمونه برابر با 1022 نمونه می باشد. داده های مورد نیاز از 16 محله شهر مشهد گردآوری گردید. نتایج پژوهش نشان داد که که در محلات مورد مطالعه این انتظار که اختلاط کاربری اراضی بتواند تأثیرات مثبتی را سلامت عمومی افراد و همچنین فعالیت بدنی و پیاده روی شهروندان داشته باشد، محقق نگردید. بر مبنای یافته ها، رابطه ی معنی داری میان اختلاط کاربری اراضی با فعالیت بدنی و پیاده روی روزانه افراد وجود ندارد و در سوی مقابل نتایج نشان داد که رابطه ای معنی دار اما معکوسی میان اختلاط کاربری اراضی با سلامت عمومی افراد مشاهده گردیده است، بدین معنی که با افزایش امتیاز اختلاط کاربری اراضی در محلات هدف، از کیفیت سلامت عمومی افراد کاسته شده است. با توجه به نتایج متفاوت این پژوهش با نتایج پژوهش های بین المللی که عمدتاً در شهرهای کشورهای پیشرفته غربی انجام شده است و همچنین فقر جدی مطالعات بومی تجربی و جدید بودن پژوهش های مرتبط با برنامه ریزی سلامت شهری در ایران، قطعاً نمی توان نتایج این پژوهش را به سایر شهرهای ایران تعمیم داد و ضروری است که مطالعات تجربی بیشتری در خصوص شهرهای ایران انجام پذیرد.
تبیین کیفیت های مورد انتظار از رودخانه شهری به عنوان یک مکان عمومی پایدار (مورد شناسی: اصفهان، اردبیل، اهواز و رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
117 - 142
حوزههای تخصصی:
مردم با انگیزه های متفاوتی همچون ارتباط با طبیعت و گذراندن اوقات فراغت خود در فضاهای رودکنار شهری حضور می یابند؛ از این رو تبدیل همه فضاهای شهری مبتنی بر رودخانه ها به «مکان عمومی پایدار» می بایست در زمره رسالت های شهرسازی قرار گیرد. چنین مکان هایی، برای مطلوب ماندن در چرخه حیات خود و اثرگذاری بر شهر، رودخانه، مردم و محیط زیست باید کیفیت های متعددی داشته باشند؛ در پژوهش حاضر نیز نخست از طریق مرور ادبیات شاخص ها و معیارهای کیفیت، مکان های عمومی پایدار رودخانه محور شناسایی و استخراج شد و سپس با بررسی میدانی، نظرات مردم و کارشناسان در نمونه های موردی (رودخانه های بالیقلی اردبیل، زاینده رود اصفهان، کارون اهواز و زرجوب رشت) از طریق مشاهده، مصاحبه نیمه ساختار یافته و تکمیل پرسشنامه بسته، داده های لازم برای نظرسنجی شاخص ها و معیارها در نمونه های موردی گردآوری شدند و برای بررسی اعتبار نتایج، از آزمون اسمیرنف و t تک نمونه ای درجهت تبیین آن ها به کمک تحلیل عاملی در نرم افزار spss پرداخته شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که برآورده شدن انتظارات و پاسخ به انگیزه های حضور مردم، می تواند به موفقیت و مطلوبیت این مکان ها بیانجامد و سازنده اصلی کیفیت مکان های عمومی پایدار رودخانه محور را می توان در قالب پایداری، تاب آوری، انسان مداری، کارایی و اثربخشی، همگانی و بازبودن، نگهداری و پرورش، انسجام و ارتباط طبقه بندی کرد. در ذیل این شاخص ها، معیارها و سنجه های مرتبط به طور کامل گنجانده شده که ارزیابی نقاط ضعف و قوّت آن ها، برای بهبود وضع موجود یا راهنمایی عام برای توسعه های آتی در سه سطح کلان، میانی و تفصیلی، کارایی زیادی خواهد داشت. به عنوان یک نتیجه کلی می توان گفت کیفیت های موردنیاز، باید با اتکاء بر سازنده های مکان عمومی پایدار تأمین شوند و به محدوده رودکنار خلاصه نمی شوند.
تبیین اخلاق زیست محیطی شهروندان در تعالی محیط زیست: ارائه مدل مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۴
157 - 172
حوزههای تخصصی:
امروزه بحران زیست محیطی شهرها، ناشی از نگرش مادی بشر به نظام محیط زیست و به تبع آن اخلاق نادرست شهروندان در مواجهه با آن است. این در حالی است که در جهان بینی توحیدی، عالم هستی، یک واحد یکپارچه است که تمامی موجودات آن در مسیر رشد و تعالی، در حال حرکت و هدایت هستند؛ به طوری که نمی توان هدفی جز معاد و بازگشت به سوی خداوند برای آن تصور نمود. در این جهان بینی، شهروندان نه تنها مسئولیت بهره برداری عادلانه و امانتدارانه از عناصر محیط زیست را دارند، بلکه مسئولیت حفظ، ارتقاء و سیر تعالی تمامی عناصر محیط زیست به سوی کمال مخصوص خود و هدف خلقتشان را نیز دارند. هدف این پژوهش تبیین نقش اخلاق زیست محیطی شهروندان در تعالی محیط زیست بر اساس آموزه های قرآنی با بهره گیری از تفسیر المیزان است. در این راستا به منظور تحلیل گزاره های اخلاقی قرآن کریم، از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده گردید. در این پژوهش، کدگذاری، طبقه بندی و مقوله بندی متون انتخابی، توسط نرم افزار ATLAS.ti صورت گرفت. در مجموع از میان گزاره های اخلاقی مرتبط با موضوع پژوهش، 590 کد استخراج گردید که پس از حذف کدهای مشابه به 106 کد تقلیل یافت. کدهای باقی مانده در 23 مؤلفه و 7 مقوله دسته بندی شدند و در نهایت در سه بعد جهان بینی، گرایش و اعمال و رفتار، مدل نهایی منتج شده از نتایج تحلیل محتوای کیفی ارائه گردید. مدل ارائه شده، تعالی اخلاق زیست محیطی شهروندان بر مبنای تفسیرالمیزان است که در آن سه بعد جهان بینی الهی شهروندان، گرایش به سمت کمال و اعمال و رفتار زیست محیطی شهروندان در چارچوب قوانین الهی مورد تأکید بوده و انتظار می رود که این نگرش منجر به تعالی محیط زیست شود.
رابطه مدیریت بحران و تاب آوری جامعه مقصد گردشگری در بحران کرونا مطالعه موردی: شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
33 - 48
حوزههای تخصصی:
بحران ها، آسیب پذیری و تاب آوری از مسائل اصلی بوده که صنعت گردشگری همواره با آن درگیر هستند. این مطالعه به درک رابطه بین روند مدیریت بحران و پاسخ های تاب آوری جامعه محلی مقصد گردشگری شهر همدان می پردازد. با توجه به بحران پاندمیک ویروس کویید-19 این مطالعه مطرح می کند که تاب آوری جامعه فرآیندی است که در تصمیم گیری پیرامون کاهش اثرات بحران تأثیر می گذارد. روش این پژوهش کیفی و به روش داده بنیاد (گراندد تئوری) صورت پذیرفته است. داده ها با روش نمونه گیری گلوله برفی و با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق با 13 نفر از خبرگان و فعالان صنعت گردشگری شهر همدان گردآوری و از طریق اصول تحلیل داده ها و مبانی کدگذاری، تحلیل و مدل نهایی پژوهش با استفاده از نرم افزار اطلس– تی ارائه شده است. پس از انجام مصاحبه ها و بررسی و تفسیر داده ها، 56 زیر مقوله در قالب 12 مقوله اصلی و 2 مقوله محوری استخراج شد و اشباع نظری حاصل شد. نتایج این پژوهش بیان می کند که تفسیر پاسخ جامعه میزبان به مدیریت بحران از دریچه تاب آوری به تصمیم گیرندگان این امکان را می دهد تا به طور کامل تأثیرات بحران پاندمیک ویروس کویید-19 بر جامعه و صنعت گردشگری را درک کنند. این پژوهش مسیری یکپارچه برای مدیریت بحران و تاب آوری جامعه پیشنهاد می کند تا برای هدایت بحران ها و پایداری جامعه گردشگری مورداستفاده قرار گیرد.
شناسایی و تحلیل چالش های مدیریت سیاسی فضا در کلانشهر تهران با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: به دلیل اهمیت سازمان دهی فضا در توسعه کشورها، دولت ها نسبت به تقسیم فضای سرزمینی خود به شکل مناسب جدیت خاصی دارند. هدف از پژوهش حاضر، آسیب شناسی مدیریت سیاسی فضا در کلانشهر تهران می باشد.روش: پژوهش حاضر به صورت کیفی وبه روش داده بنیاد و توسط داده های مستخرج از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 20 نفر از خبرگان استفاده شد. پژوهش در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام گردید. همچنین آسیب شناسی در پنج شبکه اصلی روش داده بنیاد شامل عوامل زمینه ای، عوامل علّی، عوامل مداخله گر، راهبردها و پیامدها شناسایی گردیدند.یافته ها: در کدگذاری باز ابتدا 268 کد و در نهایت 60 کد از مصاحبه ها استخراج و وارد مراحل بعد شد. در کدگذاری محوری، 5 شبکه اصلی، 13 مقوله اصلی و 50 مقوله فرعی شناسایی گردید که توسط یک مدل در کدگذاری انتخابی معرفی شد. عوامل زمینه ای در مقوله های حاکمیت قانون، نبود قانون جامع، مدیریت چندگانه و ناآرامی ها و چالش های امنیتی؛ عوامل علّی در مقوله های تمرکزگرایی شدید و جامعه و فرهنگ؛ عوامل مداخله گر در مقوله های ازدحام جمعیت و مبارزه با فساد؛ راهبردها در مقوله های حق اظهارنظر و پاسخگویی و مشارکت سیاسی شهروندان و پیامدها در مقوله های اثربخشی دولت، بهبود کیفیت مقررات و ثبات سیاسی و عدم خشونت تقسیم بندی شدند.نتایج: به طورکلی می توان گفت که بر اساس نتایج بدست آمده عوامل زمین ه ای مشتمل بر 4 مقوله حاکمیت قانون، نبود قانون جامع، مدیریت چند گانه و ناآرامی ها و چالش های امنیتی، عوامل علّی مشتمل بر 2 مقوله شامل تمرکز گرایی و جامعه و فرهنگ، عوامل مداخله گر مشتمل بر 2 مقوله ازدحام جمعیت و مبارزه با فساد، عوامل راهبردها مشتمل بر 2 مقوله حق اظهار نظر و پاسخ گویی و مشارکت سیاسی شهروندان می باشد .
شناسایی و بررسی مؤلفه های مؤثر بر توسعه شهرهای میانه اندام با رویکرد تحلیل تأثیرات متقاطع (نمونه موردی: شهر خوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با بروز تحولات جدید در ایران، شهرهای بزرگ به سرعت عوامل مهم رشد و توسعه را به خود اختصاص داده و باعث ایجاد شکلی از نظام نامتعادل و نامتوازن در شبکه شهری کشور شدند. در این بین، تقویت شهرهای میانه اندام در سطوح گوناگون کالبدی- فیزیکی، اقتصادی و اجتماعی به عنوان یکی از مؤثرترین راهکارها در راستای به تعادل رساندن توزیع جمعیت و فعالیت های اقتصادی در سطح مناطق مطرح شد. روش: در این راستا هدف این پژوهش، شناسایی نیروهای تأثیرگذار و در نهایت عوامل کلیدی مؤثر بر رشد و توسعه شهر میانه اندام خوی می باشد. بدین منظور، برای شناسایی عوامل مؤثر بر وضعیت آینده سیستم از روش دلفی استفاده شد که در نتیجه آن 30 عامل اولیه مؤثر بر روند آینده سیستم شناسایی شدند. در ادامه برای استخراج عوامل کلیدی تأثیرگذار بر وضعیت آینده سیستم، روش تحلیل تأثیرات متقاطع با بهره گیری از نرم افزار MICMAC به کار گرفته شد. یافته ها: نتایج تحقیق حاکی از آن است که سیستم مورد مطالعه، سیستمی ناپایدار بوده و در صفحه پراکنش متغیرها، پنج دسته از عوامل (عوامل تأثیرگذار، دووجهی، مستقل، تأثیرپذیر و تنظیمی) قابل شناسایی هستند، در نهایت نرم افزار MICMAC از مجموع 30 عامل اولیه، 11 عامل را به عنوان عوامل کلیدی مورد شناسایی قرار داد. نتیجه گیری: این عوامل در واقع به عنوان بازیگران اصلی در توسعه شهر خوی ایفای نقش می کنند. با در نظر گرفتن این عوامل در برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های شهری، می توان شاهد روندی مثبت و محسوس در توسعه شهر خوی در سطح استان بود.
شناسایی چالش های اسکان غیررسمی و ارائه راهکارهای عملیاتی اجرایی برای بهبود آن در استان کردستان (مطالعه موردی: ناحیه منفصل شهری نایسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
111 - 130
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه سکونت گاههای غیررسمی جزء جدایی ناپذیر بیش تر شهرهای دنیا هستند. این شیوه از سکونت دارای مشخصه هایی مانند فقر، بیکاری، شیوع ناهنجای های اجتماعی، دسترسی ناکافی به آب سالم و سرویس بهداشتی، مسکن ناپایدار، کمبود زیرساخت های ضروری و غیره است. با توجه به اینکه سکونت گاههای غیررسمی جمعیت قابل توجهی از شهروندان را در خود جای داده اند، در راستای رعایت حقوق شهروندی و توسعه پایدار شهری، برنامه ریزی و سیاست گذاری برای حل مشکلات این سکونت گاهها امری ضروری به نظر می رسد. سکونت گاههای غیررسمی واقع در مجاورت شهر سنندج، از جمله نایسر نیز از این قاعده مستثنی نیستند. روش: این پژوهش با هدف شناسایی چالش ها و ارائه راهکارهای عملیاتی اجرایی برای بهبود وضعیت نایسر به عنوان یکی از سکونت گاههای غیررسمی مجاور شهر سنندج انجام گرفته است. این مطالعه در چارچوب پارادایم تفسیری - برساختی انجام شده است و روش پژوهش در آن تحلیل مضمونی می باشد. برای گرد آوری داده ها از مصاحبه های عمیق نیمه ساخت یافته فردی و مصاحبه های گروهی استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد مشکلات کالبدی - زیرساختی، مسائل و ناهنجاری های اجتماعی امنیتی، مشکلات مدیریتی اداری، ناپایداری اقتصادی و نارسایی های قانونی - حقوقی، مهم ترین چالش ها و مشکلات شناسایی شده در محدوده مطالعاتی هستند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد در میان مضامین شناسایی شده، نارسایی های قانونی حقوقی مضمون مرکزی بوده و به نوعی حلقه اصلی چالش ها و مشکلات نایسر است که محرک سایر مشکلات موجود در این فضای شهری است. در مجموع چالش های یاد شده به صورت ترکیبی و پیوسته دست به دست هم داده و نابسامانی، آشفتگی، هرج و مرج فضایی و در نهایت، زوال فضای شهری نایسر را رقم زده اند. در ادامه برای رفع چالش های شناسایی شده پروژه های عملیاتی اجرایی در قالب برنامه های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت و هم چنین، راهکارهای ضربتی اجرایی ارائه شده است.
تبیین رهیافت شهروندی بوم شناختی در ارتقاء سلامت محیط زیست (مطالعه موردی: محلات منطقه یک کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: استفاده از رویکردهای مشارکتی در قالب اجتماعات محلی جهت ارتقاء سلامت محیط زیستی، پاسخی ریشه ای به حل مشکلات محیط زیستی کلان شهرها است. شهروندی بوم شناختی به عنوان جدیدترین رهیافت مشارکت شهروندی در حوزه محیط زیست شهری نقش مهمی در دستیابی به سلامت محیط زیست شهری در سطح محلات کلان شهرها بازی می کند. هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین رهیافت شهروندی بوم شناختی در ارتقاء شاخص های سلامت محیط زیست شهری در سطح محلات منطقه یک کلان شهر تهران است. روش: روش پژوهش این مقاله کمی- پیمایشی بوده که داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه گردآوری شد. جامعه آماری شامل 26 محله منطقه یک کلان شهر تهران بوده و نمونه آماری که از طریق فرمول کوکران محاسبه شد، تعداد 383 بود و به شیوه سهمیه ای به نسبت جمعیت بالای 18 سال در هر محله توزیع گردید. داده های جمع آوری شده به وسیله شاخص های توصیفی و آزمون تی تک نمونه ای در محیط نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که محلات منطقه یک از نظر دو متغیر شهروندی بوم شناختی و ارتقاء سلامت محیط زیست شهری از وضعیت نسبتاً خوبی برخوردارند. همچنین نتایج حاکی از آن است که شاخص های دو متغیر دارای همبستگی مثبت هستند. در نهایت مدل رگرسیونی نشان می دهد که شاخص های متغیر شهروندی بوم شناختی تبیین کننده متغیر ارتقاء سلامت محیط زیست شهری است. مشارکت بوم شناختی با 0/616 ، باور بوم شناختی با 0/303 و آگاهی بوم شناختی با 0/133 بیشترین مقدار در تبیین متغیر ارتقاء سلامت محیط زیست شهری را به خود اختصاص داده اند. نتایج: نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد جهت ارتقاء سلامت محیط زیست محلات شهری باید به این شاخص ها توجه ویژه ای شود.