فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۶٬۴۸۱ مورد.
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
10 - 18
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه مدیریت یکی از مهمترین ارکان تمام فعالیتهای دنیای کنونی ما می باشد و با عنایت به اینکه کشور ایران از لحاظ رخدادهای طبیعی یکی از پرمخاطره ترین کشورهای جهان می باشد، موضوع مدیریت در بحران اهمیت ویژه ای خواهد یافت. هدف مدیریت بحران، کاهش ریسک بحران بوده و راه های دست یابی به این مهم بسیار متنوع و در طول زمان تکامل یافته است. مدیریت بحران قبل از شروع تا پایان حادثه و عملیات پس از آن را شامل می شود. در هنگام وقوع هر مخاطره، کمیته یا ستاد بحران و حوادث غیر مترقبه وضعیت را از زوایای مختلف با استفاده از دستورالعمل های موجود، مورد تجزیه وتحلیل قرار داده و بهترین برنامه یا تصمیم را اتخاذ کرده و در اختیار ارگانهای درگیر قرار می دهند. با توجه به اهمیت زمان، قسمت اعظم پروسه مدیریت بحران، قبل از وقوع حوادث انجام می گیرد. بنابراین کاهش ریسک بحران با یکپارچه نگری که در دل خود برنامه ریزی فضایی را نیز نهفته دارد، ضروری خواهد بود. در این میان زیرساخت اطلاعات فضایی ، بستر لازم برای جمع آوری و نگهداری داده های فضایی جهت تسهیل در اشتراک گذاری و در نتیجه ایجاد مدیریت یکپارچه را فراهم می کند. بنابراین هدف از پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی، ارزیابی زیرساخت اطلاعات فضایی به عنوان بستری برای تحقق مدیریت یکپارچه در کاهش ریسک بحران های احتمالی است.
تحلیل فضایی شاخص های کمی و کیفی مسکن در سطح نواحی شهر ایذه
حوزههای تخصصی:
روند شتابان شهرنشینی و رشد جمعیت در سه دهه گذشته در کشورهای در حال توسعه و به ویژه در کشور ایران، مسائل بسیاری در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به همراه داشته است و تهیه برنامه ای جامع در بازار مسکن را ضروری ساخته است. برای چنین برنامه ای شاخص های مسکن و ارزیابی آنها ابزار مناسبی جهت سنجش نیازهای بخش مسکن در کشور است.هدف اصلی این پژوهش تحلیل فضایی شاخص های کمی و کیفی مسکن در سطح نواحی شهر ایذه می باشد. پژوهش حاضر از نظر ماهیت، نظری – کاربردی و از لحاظ روش مطالعه، توصیفی – تحلیلی است. برای سنجش تفاوت بین نواحی 5 گانه شهر ایذه از 9 شاخص کمی و کیفی مسکن بهره گرفته شده است. سپس بعد از جمع آوری اطلاعات و داده های آماری، از تکنیک تصمیم گیری تاپسیس فازی و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده شده است. در مدل تصمیم گیری تاپسیس فازی، ناحیه 2 و 3 با وزن 582/0 و 588/0 در سطح برخوردار، ناحیه4 با وزن 392/0 نیمه برخوردار و نواحی 1 و 5 با وزن 368/0 و 364/0 در سطح برخورداری کم قرار گرفته اند. بصورت کلی نتیجه نهایی این پژوهش، عدم انطباق توزیع شاخص های کمی و کیفی مسکن در سطح نواحی شهر ایذه را نشان می دهد.
تحلیل اثرگذاری شاخص های روستای خلاق بر پایداری سکونتگاه های روستایی (مورد شناسی: منطقه سیستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجارب حاصل از نظریات توسعه روستایی نشان دهنده ناکارآمدی برخی از طرح های گذشته روستایی است؛ بنابراین در بازه زمانی کنونی، رهیافت روستای خلاق به عنوان دیدگاهی نو و مؤثر در زمینه توسعه روستایی تلاش دارد تا بستر زندگیِ باکیفیت و خلاقانه را در مناطق روستایی مهیا سازد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرگذاری شاخص های روستایی خلاق بر پایداری سکونتگاه های روستایی سیستان انجام شده است. این پژوهش بر پایه روش، توصیفی-تحلیلی استوار بوده و از نظر هدف، کاربردی است. برای گردآوری اطلاعات روش های اسنادی و میدانی به کار رفت. نمونه آماری، شامل 20 روستا با جمعیت 9762 خانوار است که براساس فرمول کوکران، تعداد 308 نفر انتخاب و با روش تصادفی ساده از آن ها نظرسنجی شد. برای آزمون مدل مفهومی پژوهش و بررسی تأثیر شاخص های روستای خلاق بر پایداری سکونتگاه های روستایی، آزمون T تک نمونه ای و نرم افزار Smart PLS به کار رفت. براساس مقادیر مربوط به ضریب مسیرها در مدل نهایی تحقیق، به طورکلی عامل خلاقیت با ضریب اثر (97/0 درصد) پایداری روستایی را تبیین می کند. همچنین مؤلفه های انعطاف پذیری، ابتکار، ترویج و آموزش، خطرپذیری، رهبری و مشارکت به ترتیب با ضرایب 182/0، 162/0، 148/0، 149/0، 155/0، 169/0 درصد به طور غیرمستقیم بر پایداری روستایی اثرگذارند. براساس آزمون (T تک نمونه ای)، میانگین به دست آمده برای تمامی ابعاد (متغیر مستقل و وابسته) بیشتر از میانگین نظری (3) است. در این بین مؤلفه های اجتماعی (با میانگین 45/3)، اقتصادی (با میانگین 37/3) و کالبدی (با میانگین 31/3) بیشترین اثرگذاری را بر پایداری و مؤلفه های ترویج و آموزش (با میانگین 46/3)، انعطاف پذیری (با میانگین 43/3) و ابتکار (با میانگین 42/3) بیشترین اثرگذاری را بر خلاقیت روستایی دارند.
تبیین نقش منزلت اجتماعی محله در گرایش به بازآفرینی آن با کاربست مدل معادلات ساختاری(نمونه مورد مطالعه: بافت میانی شهر اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
17 - 30
حوزههای تخصصی:
تفکیک محل زندگی اقشار مختلف در شهرها در رابطه با پایگاه اجتماعی_اقتصادی آنها در تمام طول تاریخ و در تمام مناطق جغرافیایی جهان وجود داشته است. مکتب اکولوژی شهری تمایز در شهرها را ناشی از سه جنبه" پایگاه اجتماعی_ اقتصادی"، "پایگاه خانوادگی" و" پایگاه قومی_نژادی" خانوارها می داند. هدف مقاله حاضر بررسی نقش پایگاه اجتماعی_اقتصادی طبقات منزلتی بالا بر ارزش بالای زمین در بافت میانی شهر اراک و تأثیر آن بر بازآفرینی محلات درونی شهر است. ماهیت پژوهش کاربردی و کمّی و روش آن توصیفی و علّی است. برای بررسی علل گرایش به بافت درونی و تأثیرات آن بر این بافت، از ابعاد مختلف تحلیل داده های پرسشنامه و مصاحبه عمیق با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار smart-Pls استفاده شد. یافته ها نشان داد: اصالت و منزلت اجتماعی طبقه ساکن در بافت میانی شهر اراک سبب افزایش قیمت بالای زمین و مهمترین علت گرایش به این بافت است (T value=2.682). در درجه بعد دسترسی آسان این بافت به مرکز شهر عامل گرایش به آن و افزایش قیمت زمین در این بافت است. تأثیر پایین بودن هزینه حمل ونقل، در تصمیم افراد برای انتخاب این محلات برای زندگی تأیید نشد (T value=1.306). بازآفرینی این بافت در تغییرات دموگرافی آن و خروج ساکنان بومی و طبقات منزلتی پایین _ به دلیل افزایش هزینه های زندگی در این محلات به سبب اعیان سازی _ مورد تأیید قرار گرفت(T value=23.861). خروجی ماتریس دستیابی نهایی و ترسیم مدل ساختاری تفسیری، دو متغیر حمل ونقل و منزلت اجتماعی را در ناحیه وابستگی، متغیر قیمت مسکن را در ناحیه پیونددهنده و متغیرهای تغییرات دموگرافی و تنوع کاربری را در ناحیه مستقل قرار داد. اصالت و منزلت اجتماعی بافت میانی شهر اراک سبب شده این بافت در شهر اراک برخلاف نظریه برگس _ که آن را بافتی با محله های افسرده با ظاهری اندوه بار و گاهی مخروبه، محل سکونت مهاجران و طبقات کم درآمد شهری معرفی می کند _ به منطقه ای جاذب برای بسیاری از شهروندان این شهر و محل سکونت اقشار بالای اجتماعی و اقتصادی تبدیل شود. نگارندگان در ادامه، برنامه ریزی دقیق برای انجام اقدامات لازم به منظور کاهش تأثیرات منفی توسعه مجدد را پیشنهاد می کنند .
تعیین استراتژی بهینه بازاریابی در صنعت هتل داری با روش تصمیم گیری چند معیاره (با توجه به هتل های شهر زابل)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
106 - 119
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری یکی از مهم ترین صنایع جهان به شمار می آید و در بسیاری از کشورها منبع اصلی درآمد و اشتغال زایی است. هتل داری یکی از زیرشاخه های صنعت گردشگری می باشد و در مباحث بازاریابی جزء فعالیت های خدماتی دسته بندی شده است. هدف از این پژوهش، انتخاب استراتژی بهینه بازاریابی در صنعت هتل داری در شهر زابل می باشد. در این پژوهش، استخراج شاخص ها با نظرسنجی از ده نفر از خبرگان و استراتژیست ها در زمینه صنعت هتل داری صورت گرفت. گزینه های پژوهش نیز شامل سه استراتژی رهبری هزینه، تمرکز و تمایز بر اساس مدل پورتر بود. پس از تعیین شاخص ها بر اساس مدل ارائه شده در پژوهش هولی، وزن دهی آن ها با روش تصمیم گیری چندمعیاره آنتروپی شانون صورت گرفت و سپس رتبه بندی گزینه ها با روش تصمیم گیری چندمعیاره تاپسیس انجام شد. نتایج حاصل از وزن دهی شاخص ها نشان داد که شاخص های قابلیت مدیریتی، دارایی های منابع انسانی، قابلیت های نوین بازار، قابلیت ارتباط با مشتری و در نهایت دارایی های شهرت به ترتیب بیشترین به کمترین درجه اهمیت را دارا هستند و نتایج حاصل از رتبه بندی گزینه ها، استراتژی رهبری هزینه در اولین رتبه و پس از آن استراتژی تمرکز و استراتژی تمایز به ترتیب در رتبه های دوم و سوم قرار دارد.
بررسی آثار اقتصادی توریسم شهری کلانشهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
17 - 23
حوزههای تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری به عنوان صنعتی پویا و فراگیر، همه ارکان وجودی یک جامعه و سیستم جهانی را در برگرفته و پدیده ای است که از تحرک بالایی در تغییرات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و محیطی برخوردار است پیش بینی می شود در سال های آینده گردشگری به لحاظ درآمد در رأس صنایع موجود دنیا و به لحاظ اهمیت بزرگ ترین بخش تجارت بین الملل را به خود اختصاص دهد. کلانشهر تبریز با داشتن غنای طبیعی و فرهنگی از دیرباز موردتوجه گردشگران بوده است. بدین منظور با در نظر گرفتن قابلیت گردشگر پذیری کلانشهر تبریز، هدف این مقاله بررسی آثار اقتصادی توریسم شهری کلانشهر تبریز هست تا ضمن منافع حاصل از آن، بتوان تأثیرات منفی آن را به حداقل کاهش داد. پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی، به لحاظ هدف؛ کاربردی و در ارتباط با روش گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل نمونه گیری از کلیه شهروندان کلانشهر تبریز در سال 1398 که طبق فرمول کوکران به تعداد 384 نفر به عنوان نمونه به طور تصادفی مورد پرسش قرار گرفتند. برای سنجش اعتبار، از نوع اعتبار محتوا استفاده شده است و برای ارزیابی متغیرهای تحقیق و پایایی سؤالات از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده که با مقدار 81/0، برآورد شده است. پس از انجام مطالعات میدانی، برای جمع آوری داده ها و تجزیه وتحلیل اطلاعات، از روش های آماری توصیفی شامل توزیع فراوانی، جداول و آمار استنباطی استفاده شده است که آمار استنباطی شامل آزمون T تک دامنه ای است و ارزش گذاری متغیرها با بهره مندی از طیف لیکرت صورت گرفته است و نرم افزار مورداستفاده نرم افزار آماری SPSS می باشد نتایج نشان می دهد که شهروندان اثرات مثبت گردشگری را بالاتر از حد طیف لیکرت ارزیابی نموده اند. با توجه به مقایسه متغیرهای مرتبط با اثرات مثبت اقتصادی گردشگری، ایجاد اشتغال و درآمدزایی با 15/4 درصد بیشترین تأثیر مثبت را دارد و بهبود سیستم حمل ونقل و زیرساخت ها با 27/3 کمترین تأثیر مثبت را دارد. همچنین با توجه به متغیرهای مرتبط با اثرات منفی اقتصادی گردشگری تورم و افزایش قیمت ها با 05/4 درصد بیشترین تأثیر منفی و افزایش بیکاری با 3/2 درصد کمترین تأثیر منفی را دارد.
ارائه مدل توسعه گردشگری بندر توریستی چابهار با رویکرد مبتنی بر تئوری داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
113 - 126
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری یکی از صنایع پردرآمد در جهان است درحالی که مناطق گردشگری ایران ازجمله بندر چابهار با داشتن پتانسیل های فراوان نتوانسته از این ظرفیت به خوبی استفاده کند. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های توسعه گردشگری جهت ارائه الگوی گردشگری در بندر چابهار می باشد، این پژوهش از روش کیفی نظریه تئوری داده بنیاد استفاده شده است که مبنای اصلی جمع آوری اطلاعات در این روش، انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان در حیطه موضوعی موردنظر است. نمونه گیری مورداستفاده در این پژوهش، نظری با استفاده از روش های غیر احتمالی هدفمند و گلوله برفی بوده است که بر مبنای آن، 18 مصاحبه با خبرگان و اساتید دانشگاه صورت گرفت. پس از انجام مصاحبه ها و جمع آوری اطلاعات، کدهای به دست آمده در بخش های مختلف، با استفاده از رهیافت نظام مند استراوس و کوربین و مدل پارادایمی، تجزیه وتحلیل شده و پس از انجام مراحل سه گانه کدگذاری باز، محوری و انتخابی، مدل نهایی توسط پژوهشگر به دست آمده است. بر این اساس نتایج پژوهش حاضر منجر به شناسایی 128 مقوله فرعی و 27 مقوله اصلی شد که در قالب مدل پاردایمی شامل توسعه گردشگری به عنوان مقوله محوری و شرایط علی (کیفیت درک شده، ویژگی های مقصد، رضایت، واکنش رفتاری)، عوامل زمینه ای (محیط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، حقوقی، سیاسی، جغرافیایی و فیزیکی)، شرایط مداخله گر (جاذبه های گردشگری، زیرساخت های گردشگری، منابع انسانی، منابع مالی و تبلیغات و اطلاع رسانی)، راهبردها (منابع انسانی و مالی، هوشمندی کسب وکار، ارائه خدمات مطلوب به گردشگران، توسعه زیرساخت ها گردشگری) و پیامدها (سودآوری بخش خصوصی، توسعه شهری، کاهش بیکاری، توسعه گردشگری، افزایش سرمایه و رشد اقتصادی) قرار گرفت.
بررسی سرمایه اجتماعی در بافت های شهری ارگانیک و برنامه ریزی شده (مطالعه لار قدیم و لار جدید)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
165 - 187
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، تحلیل تطبیقی سرمایه اجتماعی در دو گونه بافت شهری ارگانیک و برنامه ریزی شده است. برای این منظور شهر لار در قالب دو محدوده لار قدیم و لار جدید به عنوان محدوده پژوهش انتخاب شد. این پژوهش به روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسش نامه محقق ساخته انجام شد. جامعه آماری شهروندان بالای 15 سال و نمونه آماری 380 نفر است. سرمایه اجتماعی در شهر از طریق مؤلفه های روابط اجتماعی، شبکه اجتماعی، اعتماد بین فردی، اعتماد نهادی، مشارکت اجتماعی و هنجارهای مشترک اجتماعی سنجیده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد، در هر دو محدوده لار قدیم و لار جدید تراکم جمعیت و اختلاط کاربری اراضی تقریباً مشابه و در هر دو در حد متوسط است و سرانه کاربری های خدماتی و عمومی در لار جدید بیشتر از لار قدیم است. براساس نتایج، وضعیت سرمایه اجتماعی شهروندان شهر لار (هر دو محدوده) 59/3 است و در میان مؤلفه های سازنده سرمایه اجتماعی، به استثنای هنجارهای اجتماعی، در سایر مؤلفه ها، میانگین امتیاز بالای میانگین است. تحلیل مقایسه ای سرمایه اجتماعی در لار قدیم و جدید نشان می دهد که تفاوت معناداری میان آن ها وجود دارد. تحلیل مؤلفه های سازنده سرمایه اجتماعی نیز نشان می دهد، در هر شش مؤلفه مورد مطالعه، نه تنها تفاوت معناداری میان دو محدوده لار قدیم و جدید وجود دارد، بلکه در بیشتر آن ها (جز هنجارهای اجتماعی) وضعیت امتیازها در لار قدیم بیشتر از لار جدید است. در هر دو محدوده، رابطه معکوسی میان سرمایه اجتماعی و دسترسی به خدمات عمومی وجود دارد و با کاهش فاصله شهروندان با این خدمات، سرمایه اجتماعی شهروندان افزایش یافته است. در هر دو محدوده رابطه مستقیم و معناداری میان سابقه سکونت در شهر و سرمایه اجتماعی وجود دارد. سابقه سکونت در محل و تعلق به مکان از جمله متغیرهای مهمی بوده است که بر سرمایه اجتماعی در هر دو محدوده تأثیرگذار بوده اند. تأثیر کاربری مذهبی نیز که از طریق میزان تعاملات مردم با مساجد سنجیده شد، نشان داد که در هر دو محدوده، به جز مؤلفه هنجارهای اجتماعی، در سایر مؤلفه ها هم بستگی مستقیم و معناداری میان دو متغیر وجود دارد.
رتبه بندی مناطق کلان شهر تهران بر اساس شاخص های زندگی سالمندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳
57-70
حوزههای تخصصی:
روند رو به افزایش جمعیت سالمندی در ایران و همراه بودن پدیده سالمندی با بروز اختلالات جسمی و روحی ضرورت تعیین کیفیت زندگی این قشر را افزایش داده است. کیفیت زندگی سالمندان در مناطق شهری به لحاظ آسیب پذیری تحت تأثیر عوامل گوناگونی از جمله شرایط محیط طبیعی و اجتماعی است، بنابراین همه مناطق کلان شهر تهران از نظر شرایط مناسب برای گذراندن دوره ی زندگی دوره ی زندگی سالمندی وضعیت متعادلی ندارند. از این رو این تحقیق به بررسی وضعیت مناطق کلان شهر تهران بر اساس شاخص سلامت و « و » رفاهی- تفریحی « ،» اجتماعی- فرهنگی « های زندگی سالمندی پرداخته است. شاخص های اصلیا ین تحقیق در ابعاد می باشد. برای تحلیل داده ها از نرم افزارها اکسل و )سیستم اطلاعات جغرافیایی( و نیز از مدل تاپسیس 3 جهت رتبه » حمل ونقل 2گانه شهر تهران در 5 طیف )کاملاً بندی مناطق 2گا2نه استفاده شده است. نتایج این پژوهش به صورت رتبه بندی مناطق 2 مناسب، مناسب، متوسط، نامناسب، کاملاً نامناسب( ارائه گردیده است. نتایج حاصل از تکنیک تاپسیس نشان می دهد که منطقه ی دو، رتبه ی اول برای زندگی سالمندی و منطقه 17 رتبه آخر در بین مناطق 22 گانه شهر تهران را داراست.ن تایج حاصل از این تحقیق نشان داد که باید به وضعیت سالمندان توجه بیشتری شود، خصوصاً آن دسته از سالمندان که در شرق )مناطق 8 و 13 ( و جنوب تهران )مناطق 10،17 و 19 ( ساکن هستند.
بررسی آینده پژوهانه ی اقتصاد مالی-فناوری و سیاست های اشتغال زایی در شهرداری تهران و شهرداری های کشورهای منتخب اسلامی در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علم و فناوری به مثابه اصلی ترین نهاده تولید در کاهش هزینه ها و افزایش بهره وری شناخته می شود. در همین ارتباط، سیاست های اقتصادی در جهان امروز از خط مشی تولید محوری به سوی سرمایه محوری و بهبود کارامدی و کارایی شاخص های اقتصادی از طریق دانش و پژوهش حرکت کرده است. از این رو، در پژوهش حاضر به بررسی مقایسه ای میان اقتصاد مالی-فناوری و سیاست های اشتغال زایی در شهرداری تهران و شهرداری های کشورهای خاورمیانه پرداخته شده است. شاخص های مورد بررسی در اقتصاد فناوری در این پژوهش، شامل چهار حوزه ی کارکرد سیستم اقتصادی، نرخ آموزش، نرخ دانش و تکنولوژی ارتباطات-اطلاعات می باشد که در بازه ی زمانی 2000 تا 2019 بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که سیستم اقتصادی در قالب صادرات کالا-خدمات و تکنولوژی ارتباطات-اطلاعات تاثیر معناداری بر سیاست های اشتغال زایی شهرداری تهران در بازه ی زمانی مذکور داشته اند؛ به گونه ای که همبستگی مثبتی میان تقویت سیستم اقتصادی و تکنولوژی ارتباطی با افزایش اشتغال مشاهده می شود. در سوی دیگر، دو حوزه ی آموزش و دانش در بازه ی زمانی 19 ساله، تاثیر معناداری بر سیاست های اشتغال زایی و در نتیجه، افزایش کمی و بهره وری نیروی کار نداشته است. همچنین، تحلیل آینده پژوهانه نشان داد که شهرداری تهران در افق زمانی 2025 از نظر زیرساخت های مالی و فناوری در رتبه چهاردهم کشورهای اسلامی خاورمیانه و پایین تر از حد متوسط جهانی قرار خواهد داشت.
توسعه محلی و رویکرد تسهیلگری اجتماع محور (محله جعفرآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدنبال تحول جریان توانمندسازی و بازآفرینی در ایران، نگرش جدیدی که بر پایه تجارب نزدیک به سه دهه فعالیت ارتقاء اجتماعی صورت گرفته، فرایند تسهیل گری اجتماعی محله محور است. این دیدگاه بر این باور متکی است که ارتقاء در توانمندسازی از توسعه اجتماعی آغاز می شود و مقیاس آن نیز محلات شهری می باشد. تسهیلگری دربرگیرنده مجموعه نگرشها، دانش و مهارتهایی است که به افراد بویژه دست اندرکاران برنامه های توسعه کمک می کند تا ارتباط موثری با مخاطبین خود برقرار نمایند. تسهیلگری دانش و مهارت کارکردن با گروه است. دفاتر تسهیلگری با رویکرد اجتماع محور به دنبال توسعه اجتماعی محلات کمتر برخوردار هستند و با مشارکت اهالی محله و شناسایی نیاز جوامع محلی و افزایش سرمایه اجتماعی و اعتمادسازی در جامعه به دنبال توانمندسازی محلات هستند. این الگو در ایران توسط حوزه معاونت اجتماعی وزارت کشور مدتی است در بسیاری از محلات محروم و آسیب پذیر آغاز شده و در محله جعفرآباد نیز در سال 1397 بنیان گذاشته شده است. در این پژوهش با استفاده از روش کیفی فعالیت ها و اقدامات دفتر تسهیلگری و توسعه محلی جعفرآباد مورد بررسی قرار گرفته شده است. دفاتر تسهیلگری و توسعه محلی با رویکرد اجتماع محور و مشارکت جامعه محلی با هدف ارتقای وضعیت اجتماعی، فرهنگی، مالی، محیطی و مسکن خانوارهای ساکن در محلات فرودست شهری تأسیس و زیر نظر سازمان اجتماعی کشور فعالیت خود را مطابق شرح خدمات انجام می دهند . این دفاتر به عنوان کانون تمرکز نیروهای محلی و فرامحلی در امر توسعه بوده و هدایت و راهبری فعالیتها را با هدف تجمیع نیروها، پرهیز از موازی کاری، جلوگیری از تداخل فعالیتها و اقدامات، ایجاد بانک اطلاعاتی جهت ارزیابی و پایش و میزان اثربخشی نهایی فعالیت ها، گروه سازی، مطالبه گری و میانجی گری نهادی را به عهده دارد .
ارزیابی عملکرد مدیریت شهری پایدار با رویکرد رضایتمندی شهروندان، مطالعه موردی: محلات شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
101 - 117
حوزههای تخصصی:
بسیاری از مسائل امروزی شهرها از مدیریت شهری نشات می گیرد. شهر اردبیل به عنوان مرکز استان و شهر نسبتاً مهاجرپذیر و گسترده، از نظر کیفیت زندگی و رضایت شهروندان، با چالش اساسی مواجه است که به نظر می رسد یکی از مباحث اصلی آن به مدیریت شهری مربوط باشد. از همین رو، لازم است تا عملکرد مدیریت شهری از نظر شهروندان مورد ارزیابی قرار گیرد. لذا، هدف این پژوهش، ارزیابی عملکرد مدیریت شهری شهر اردبیل در ارائه خدمات شهری می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی است که برای تهیه اطلاعات پژوهش، مطالعات کتابخانه ای و میدانی و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را ساکنان محلات شهر اردبیل تشکیل می دهند، که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه آماری 383 نفر برآورد گردید. در راستای تجزیه وتحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری حداقل مربعات جزئی در قالب نرم افزار Smart PLS استفاده شد. نتایج معادلات ساختاری نشان داد که عملکرد مدیریت شهری در ابعاد اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی- مدیریتی، زیست محیطی و فیزیکی- کالبدی بر رضایت شهروندان شهری مؤثر است و به لحاظ آماری این روابط تائید شده اند، همچنین بر اساس معادلات ساختاری ابعاد فیزیکی- کالبدی (با ضریب تأثیر 469/0) و زیست محیطی (با ضریب تأثیر 395/0) در اولویت اول و دوم و اقتصادی- مدیریتی (با ضریب تأثیر 243/0) و اجتماعی – فرهنگی (با ضریب تأثیر 176/0) در اولویت های سوم و چهارم قرارگرفته اند.
مؤلفه های مؤثر بر پیشگیری از جرائم و تأمین امنیت شهری مطالعه موردی: منطقه 15 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
19 - 37
حوزههای تخصصی:
لازمه داشتن شهری پویا با ابعاد پایدار، تأمین امنیت شهری می باشد. این مسئله در کنار برآورد نیازهای اساسی از ارکان اصلی در توسعه شهرها قلمداد شده است. به همین منظور با توجه به در حاشیه بودن و بروز جرائم و آسیب های اجتماعی متعدد در منطقه 15 تهران، هدف از این مطالعه بررسی مؤلفه های مؤثر بر تأمین امنیت شهری در راستای تحقق ابعاد شهر پایدار در این منطقه می باشد. مطالعه حاضر از نوع «کاربردی» و به روش «کمی - پیمایشی» با لحاظ رویکرد ساختارگرا انجام شده است. جامعه آماری تحقیق را ساکنان منطقه 15 تهران به تعداد 659468 نفر تشکیل و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر برآورد گردید. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده که به صورت تصادفی در بین نمونه آماری توزیع گردید. برای تعیین روایی پرسشنامه از سنجه KMO استفاده که روایی آن 76/0 و برای تعیین پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده که نتیجه حاکی از تأیید کلی آن با ضریب 79/0 بوده است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. بر مبنای یافته های تحقیق همبستگی درونی مناسب در بین 3 مؤلفه بنیادی، دینامیکی و امنیتی ارزیابی امنیت در فضاهای شهری منطقه 15 تهران وجود داشته که دراین بین مؤلفه بنیادی از اولویت بالاتری برخوردار بوده است. نتایج نشان داد که شاخص هایی چون تأثیر نوع طراحی محیطی، میزان کیفیت زندگی افراد، فقدان یا فرسودگی زیرساخت های شهری و هم جواری محیط های مسکونی با محیط های ناامن دارای اهمیت بیشتری به منظور برنامه ریزی برای بهبود شرایط آن ها جهت بسترسازی مقوله امنیت در فضاهای شهری منطقه 15 شهر تهران می باشد.
بررسی تأثیر مؤلفه های بستر فردی و اجتماعی بر دلبستگی مکانی (مطالعه موردی: شهر قائم شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
52 - 67
حوزههای تخصصی:
دﻟﺒﺴﺘﮕی ﺑﻪ ﻣکﺎن، راﺑﻄﻪ و ﻧﻘﻄﻪ اﺗﺼﺎل ﺑیﻦ ﻣ ﺮدم و مکان هاست. ایﻦ دﻟﺒﺴﺘﮕی ﻣﺒﻨﺎی ﻧﺤﻮه ارﺗﺒﺎط و ﺗﻌﺎﻣﻞ ﻋ ﺎﻃﻔی ﻣﺜﺒ ﺖ اﻧﺴ ﺎن ﺑ ﺎ ﻓﻀﺎﺳ ﺖ و به واسطه ﺧﺼﻮﺻیﺎت ﻓﺮدی، ﺟﻤﻌی، ﻓﺮﻫﻨﮕی و اﺟﺘﻤﺎﻋی ایﺠﺎد می شود. دلبستگی به مکان و احساس تعلق به آن، در افراد این انگیزه را ایجاد می کند که به احیا و نوسازی همه جانبه محیط های خانگی و محلی بپردازند. دلبستگی مکانی و حس تعلق می تواند زمینه مساعدی برای ایجاد دموکراسی مشارکتی فراهم سازد و اجرای برنامه های مختلف اقتصادی و اجتماعی را در اجتماع محلی با توفیق چشمگیر همراه کند و کیفیت زندگی و روند توسعه را بهبود بخشد. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر مؤلفه های بستر فردی و اجتماعی بر دلبستگی مکانی در شهر قائم شهر می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآروش تحقیق، جز پژوهش های توصیفی- پیمایشی و به طور کامل مدل یابی معادلات ساختاری است. گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه ای با 4 مؤلفه (دلبستگی مکانی، وابستگی مکانی، هویت مکانی، پیوند اجتماعی) و 40 گویه بر مبنای پاسخ های ساکنان شهر قائم شهر با حجم نمونه 384 نفر انجام شد. اطلاعات جمع آوری شده از طریق نرم افزارهای SPSS21 و Smart- PLS3 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش بیانگر این است که در شهر قائم شهر میزان دلبستگی مکانی و مؤلفه های مؤثر بر آن در سطح پایینی قرار دارند و مؤلفه وابستگی مکانی و هویت مکانی از منظر بستر فردی و شاخص پیوند اجتماعی از منظر بستر اجتماعی بر میزان دلبستگی مکانی (دلبستگی عاطفی) تأثیر مثبت و معنی داری دارند؛ بنابراین تقویت هم زمان دو بستر فردی و اجتماعی سبب تقویت دلبستگی مکانی در شهر قائم شهر می شود.
شناسایی و اولویت بندی شاخص های کیفیت محیطی در پهنه های ساحلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
3 - 16
حوزههای تخصصی:
مناطق ساحلی به دلیل ارائه فضاها و فرصت های متنوع از گذشته تاکنون با تقاضای بالای جمعیت رو به رو بوده که این موضوع با بروز معضلات و آشفتگی های متعددی در ابعاد مختلف ساحل همراه بوده است. این معضلات در حوزه های متعددی از جمله حوزه های محیط زیستی، کاربری اراضی، سیاسی و امنیتی، مقرراتی و حقوقی در نواحی ساحلی کشور و از جمله بندر انزلی دیده می شود. در شهر بندرانزلی طبق اسناد توسعه شهری و گزارشات مطالعاتی دستگاه های اجرایی، پهنه ساحلی شهر در سال های گذشته دچار افول مشهودی شده؛ به گونه ای که به نظر می رسد موجبات بروز آسیب های محیط زیست، افول اقتصادی و مسائل اجتماعی متعددی را در قالب کاهش کیفیت محیط ایجاد کرده است. بنابراین می توان گفت مسئله پیشِ رو، شناسایی مؤلفه های حاکم بر ظرفیت های توسعه ای در پهنه ساحلی بندرانزلی است که دچار زوال شده و مدیریت مداخلات می تواند فرایندهای بهبود کیفیت را موجب شود. روش تحلیل داد ه ها بهره گیری از مدل معادلات ساختاری (SEM) است که با استفاده از نرم افزار SmartPlS 3 صورت گرفت. برای آزمون مدل، با استفاده از پرسشنامه و براساس آرای کاربران فضا (مصرف کنندگان)، کیفیت محیطی در نواحی ساحلی متشکل از نُه شاخص برآورد و مورد سنجش قرار گرفت. ضریب استاندارد شده مسیر میان مصرف کننده و کیفیت محیطی (86/0) بیانگر این مطلب است که الگوی آماری کاربران به میزان 86 درصد از تغییرات متغیر کیفیت محیطی را تبیین می کند. کیفیت محیطی پهنه های ساحلی با نُه شاخص سنجیده می شود که از میان آنها، نفوذپذیری اولویت نخست در تحلیل کیفیت محیطی ساحلی دارد و سایر شاخص های مطرح مانند انعطاف پذیری، سازگاری، کارایی، بامعنابودن، تناسبات، تنوع، اجتماع پذیری و پایداری به ترتیب در اولویت های دوم تا نهم قرار می گیرند.
رویکرد آینده نگاری در بازآفرینی محلات فرسوده شهری با تاکید بر مسکن پایدار (مورد مطالعه: محله سرتپوله سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت های قدیمی شهرها که زمانی از انسجام فضایی و عملکردی مناسب و منسجمی برخوردار بوده اند، اکنون در پی تغییر الگوی زیست و شکل گیری نیازهای جدید دچار نارسایی های کالبدی - فضایی شدیدی گردیده اند. این تنگناها و تبعات اجتماعی و اقتصادی ناشی از آن، به گونه ای دو سویه موجب پایین آمدن کیفیت زندگی در بافت های قدیمی شهری شده است. بنابراین هدف این پژوهش بازآفرینی محله سرتپوله شهر سنندج با رویکرد آینده پژوهی برای دستیابی به مسکن پایدار می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی است و با توجه به مؤلفه های مورد بررسی، رویکرد حاکم بر آن روش توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش به منظور انتخاب آگاهانه ی شرکت کنندگان، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده است (انتخاب گروهی از خبرگان شهری). با استناد به توضیحات فوق، جامعه آماری این پژوهش 40 تن از کارشناسان خبره در حوزه ی مسائل شهری، شامل کارشناسان شهرداری سنندج (مناطق شهری مختلف)، مهندسان مشاور و برخی از اساتید دانشگاهی متخصص در حوزه ی مورد مطالعه هستند، سپس داده ها از طریق نرم افزار MICMAC تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از پراکندگی متغیرها در محور تاثیرگذاری و تاثیرپذیری عوامل، حاکی از ناپایداری سیستم در بازآفرینی محله سرتپوله است. و در نهایت با توجه به امتیاز بالای اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم عوامل، 18 عامل اصلی بعنوان پیشران های کلیدی در آینده ی بازآفرینی محله سرتپوله با تأکید بر تأمین مسکن پایدار مورد شناسایی قرار گرفتند. از بین پیشران های مورد بررسی، متغیرهای بخش اقتصادی و مالی بیشترین تأثیر را بر تأمین مسکن در زمینه ی بازآفرینی محله سرتپوله داشتند.
تحلیلی بر ساختار کالبدی-فضایی خانههای بافت میانه شهرها در تبیین مفهوم همپیوندی با زمینه بر پایه نظریه نحو فضا (نمونه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
196 - 215
حوزههای تخصصی:
ارتباط بین معماری و زمینه آن ارتباطی نقش گرفته از یک تأثیرپذیری متقابل است. نبود چارچوب نظری بومی برای بازشناخت مفهوم کنش متقابل زمینه و معماری باعث گردیده است، روز به روز معماری و شهرسازی از هم نشینی با زمینه فاصله گرفته و تأثیرات این عدم تعامل مناسب زمینه و معماری را می توان در سیمای امروزی شهرهای ایران مشاهده کرد. هرچند باور تأثیرپذیری متقابل زمینه و معماری وجود داشته، لکن شناخت، تعریف و مدیریت این موضوع با چالش های بنیادی رو به رو است که نیاز به درکی عمیق تر از مفهوم کنش متقابل زمینه و معماری را آشکار می سازد. همواره مفهوم زمینه با پیچیدگی هایی همراه است که نیازمند تعریف و بررسی این مفهوم در بستر بومی معماری شهرها است. یکی از روش هایی که کالبد فضا را از منظر مطلوبیت عملکردی و ساختار کالبدی-فضایی مورد بررسی قرار می دهد، تکنیک نحو فضا است. این رویکرد که بیش از هر چیز به بررسی ساختار چیدمان فضا می پردازد، میزان راندمان یک ریز فضا بر پایه ساختار کالبدی پلان معماری را در یک نظام پیکره بندی فضایی معرفی می کند. در این پژوهش که هدف آن بررسی ساختار کالبدی خانه های بافت میانه شیراز در تبیین مفهوم هم پیوندی با زمینه است؛ به صورت نمونه موردی ساختار فضایی پنج خانه بافت میانه شهر شیراز در نرم افزار نحو فضا (<em>Deptmap ) مورد بررسی قرار گرفته است. مفاهیمی همچون خوانایی و ارتباط فضایی که از عوامل زمینه گرایی کالبدی محسوب می شود از طریق روش نحو فضا قابل بررسی بوده، لذا می توان شاخصه های هم پیوندی با زمینه کالبدی را در خانه های مورد نظر تحلیل نمود. به عبارتی، مطالعات نحو فضا، خوانایی یک پلان معماری را مولود سازمان فضایی آن در نهایت قرارگیری فضاها در مجموعه فضایی پیکره بندی شده می داند. به طور خلاصه می توان گفت، هدف این پژوهش ارائه یک تحلیل مفهومی از بررسی ساختار کالبدی-فضایی خانه های بافت میانی شهر شیراز در کنش متقابل با زمینه با استفاده از روش چیدمان فضا است. یافته های پژوهش گویای نقش پیکره بندی فضایی در بازیابی تأثیرات اصول هم پیوندی با زمینه در فرهنگ سکونتی به لحاظ مبانی کالبدی است.
تحلیل اقتصادی ارتقاء زیست پذیری مجتمع های مسکونی انبوه با به کارگیری رهیافت مشارکت عمومی-خصوصی (محله بهار شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش مجتمع های مسکونی انبوه، افزون بر پاسخ به نیاز فعلی مسکن، مشکلی برای نوسازی در آینده ی شهرها می باشد. فرسودگی، افت زیست پذیری یک مجموعه مسکونی آپارتمانی (همچون محله بهار در جنوب شهر اصفهان) و اختلافات مالکیتی ناشی از آن، تهدیدهایی برای ورود سرمایه گذاران به منظور نوسازی می باشد. در این مقاله با هدف به کارگیری ظرفیت های رهیافت مشارکت عمومی-خصوصی به منظور ارتقاء زیست پذیری در مجموعه مسکونی انبوه محله بهار برپایه سودآوری برای بخش خصوصی، پشتیبانی بخش عمومی از ارزش ها و منافع بخش خصوصی، ایجاد فضای رقابتی و بیشینه نمودن منافع مشترک بخش های عمومی و خصوصی، یک پژوهش کاربردی دوگانه توصیفی-تحلیلی در دستورکار قرار گرفته است. با انجام تحلیل هایی چون تحلیل ذینفعان برپایه ماتریس قدرت-منفعت، تحلیل متون مدون و تحلیل نظرات ذینفعان کلیدی، گزینه های چهارگانه ساخت وساز در زمینه سرمایه گذاری برای ارتقاء زیست پذیری در مجتمع های انبوه مسکن در محله بهار اصفهان برپایه رهیافت مشارکت عمومی-خصوصی طراحی و با تحلیل ارزش خالص فعلی[1] و تحلیل نرخ بازده داخلی[2] میزان سودآوری هر یک از گزینه های پیشنهادی محاسبه شده است. یافته های برآمده از تحلیل تمایل توسعه گران بخش مسکن، برای اختیار هر یک از گزینه های سودآور برای ارتقاء زیست پذیری نشان می دهند تشکیل تعاونی (همکاری گروهی)، ارائه مستندات توسط هیأت مدیره مجتمع های مسکونی انبوه (شفافیت)، اعطای تراکم بیشتر از تراکم پیشنهادی از سوی کمیسیون ماده 5 (ارزش افزوده)، خروج همه مالکان از پروژه و خرید کلیه واحدهای مسکونی از مالکان مهم ترین شرایط سرمایه گذار بخش خصوصی برای ورود به فرایند مشارکت با بخش عمومی در راستای ارتقاء زیست پذیری مجتمع های مسکونی در محله بهار هستند. [1]. Net present value (NPV) [2]. Internal rate of return (IRR)
تحلیل تعادل فضایی در توزیع جمعیت روستایی در شهرهای کوچک استان گلستان (مطالعه موردی: شهرکلاله)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲
106 - 120
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوع نابرابری و عدم تعادلهای فضایی میان سکونتگاه های شهری و روستایی از مباحث مهم اقتصاددانان و برنامه ریزان منطقه ای می باشد. وجود دوگانگی اقتصادی، قطب های رشد و پراکندگی نقاط روستایی از آثار این پدیده است. از این رو به منظور دستیابی به توسعه ی متوازن و یکپارچه در فضای منطقه ای، ایجاد سلسله مراتب متعادل و نظام یافته ی سکونتگاه ها از نیازهای اساسی به شمار می آید که در این میان توجه به شهرهای کوچک یکی از راهکارهای تعادل بخشی به این وضعیت می باشد. این مطالعه با هدف شناخت وضعیت الگوی استقرار سکونتگاه ها، نحوه ی تمرکز و روند توزیع جمعیت در فضای منطقه ای شهرستان کلاله صورت گرفته است. در این راستا به عنوان نمونه 11 روستا در نظر گرفته شده و ابتدا از مدل های آنتروپی جهت سنجش میزان تمرکز جمعیت در شبکه ی سکونتگاه ها استفاده شده است یافته های به دست آمده از ضریب آنتروپی نشان دهنده عدم تعادل جمعیت در منطقه شهری کلاله با ضریب (0/572) می باشد. در واقع در منطقه شهری کلاله عدم تعادل فضایی حاکم است.
بررسی مقایسه ای مولفه های معماری همساز با اقلیم در وضعیت ساخت و سازهای بافت جدید و قدیم شهر یزد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳
92 - 111
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی مقایسه ای مولفه های معماری همساز با اقلیم در وضعیت ساخت و سازهای بافت قدیم و جدید شهر یزد است. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری آن 50 نفر از کارشناسان و خبرگان برنامه ریزی و مدیریت شهری است که تمام جامعه به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از ضرایب رگرسیون و برای تدوین راهبردها از روش SWOT استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد فضاهای شهری در بافت قدیمی شهر یزد منطبق بر اصول عملی طراحی اقلیمی است. اصول کلی طراحی در بافت قدیمی شهر یزد تاثیر زیادی در تعدیل شرایط سخت اقلیمی در بافت قدیمی این شهر داشته است. برابر بررسی های صورت گرفته ضعف ها و قوت ها در رابطه با معماری همساز با اقلیم در شهر یزد با ضرایب 9/05 و 7/63 بیشترین مقدار و نقاط فرصت ها و تهدیدات با ضرایب 7/01 و 6/074 کمترین مقدار را به خود اختصاص داده اند. در نتیجه وضعیت سازگاری ساخت و سازها در بافت جدید شهر یزد با وضعیت اقلیمی این شهر با نقاط ضعف بی شماری روبرو است. بر این اساس این مطالعه اقدام به تدوین راهبردهایی در این خصوص کرده است.