فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۴۱ تا ۱٬۳۶۰ مورد از کل ۱۰٬۴۱۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی توسعه پایدار کارآفرینی روستایی با تاکید بر گردشگری الکترونیکی در استان گلستان می باشد. تحقیق حاضر کاربردی و توسعه ای و از نوع تحقیقات توصیفی-پیمایشی و همبستگی است. جامعه آماری در مرحله کیفی شامل خبرگان دانشگاهی، به تعداد 50 نفر و در مرحله کمی، مدیران شرکت های گردشگری و دفاتر آی سی تی روستایی به تعداد 400 نفر می باشند. برای تعیین حجم نمونه خبرگان از روش سرشماری و نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد لذا حجم نمونه 50 نفر شد و برای مدیران از جدول کرجسی و مورگان لذا حجم نمونه مدیران، 196 نفر تعیین شد و روش نمونه گیری، تصادفی ساده بود. بدین منظور ابتدا با استفاده از روش دلفی فازی و برخورداری از نظر خبرگان، 20 شاخص گردشگری الکترونیکی شناسایی و با استفاده تحلیل عاملی تأییدی به شش دسته کلی (خدمات اینترنتی، توسعه و آموزش نیروی انسانی، توسعه فرهنگ جامعه، حمایت های دولتی، امنیت و استفاده از اینترنت در سایر امور مرتبط با مردم) تقسیم گردید و در ادامه با استفاده از روش معادلات ساختاری، روابط بین متغیرهای تحقیق مشخص شد. شایان ذکر است جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهایی نظیرExcel ، Spss ، Lisrel استفاده شده است و نهایتاً بر اساس تحلیل های انجام گرفته الگو برازش و ارائه گردید.
تحلیلی بر نقش مذهب شیعه در شکل گیری نشانه های تزئینی دوره صفوی در اصفهان (مطالعه موردی: مسجد شیخ لطف الله و مسجد امام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ساماندهی مساجد دوره صفویه در اصفهان می توان اصولی را یافت که به عنوان زیرساخت تصمیم گیری طراحان این دوره برای طراحی نقوش و تزیینات بوده است. لذا پژوهش حاضر، سعی برآن دارد که با هدف یافتن میزان همگرایی این اصول با یکدیگر در طراحی تزیینات مساجد، به این سؤال پاسخ دهد که مذهب شیعه چه تأثیری بر شکل گیری نشانه های تزئینی مساجد دوره صفوی در اصفهان از جمله مساجد امام و شیخ لطف الله داشته است. با استفاده از نتایج این پژوهش می توان نشانه هایی تزیینی را منطبق بر مذهب شیعه استخراج نمود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی بوده و از روش تطبیقی-مقایسه ای جهت بررسی و استخراج تمایزات و تشابهات نقوش تزئینی دو مسجد شیخ لطف الله و امام اصفهان و با اتکا به منابع کتابخانه ای صورت گرفته است. برای تفسیر محتوایی داده های متنی از طریق فرایندهای نظام مند کدبندی، مقوله و تم سازی با تکنیک گراندد تئوری استفاده شده است. نتیجه گیری نهایی موضوع پژوهش با توجه به کدهای استخراج شده با استفاده از نرم افزار ATLASti از اسناد موجود و اطلاعات جمع آوری شده از نقوش تزئینی مربوط به مساجد امام و شیخ لطف الله اصفهان به طور تفضیلی مورد بحث قرار گرفت. در معماری مذهبی دوره صفویه اصفهان، نوعی تشابه بین دو مسجد شیخ لطف الله و امام وجود دارد و اصول تعادل در این آثار رعایت شده است و حتی با در نظر گرفتن محدوده زمانی یکسان در ساخت و تزئین بنا، بازهم تنوع نقوش بین هر دو مسجد وجود دارد، اما با وجود تنوع در شکل گیاه ها و گل ها، رنگ ها نقوش گیاهی، خوشنویسی، تناسبات ریاضی و هندسی، آیات قرآنی در نهایت اصول اولیه ترسیم این تزئینات مشابه است.
تبیین نقش استقرار خانه های مهارت آموزی در توسعه اشتغال پایدار روستایی با روش سناریونگاری (موردمطالعه: نواحی روستایی شرق گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جوامع روستایی، تنوع بخشیدن منابع درآمدی از طریق کارآفرینی روستایی با تکیه بر ایجاد خانه های مهارت آموزی می تواند راهکار مناسبی در جهت توسعه اشتغال، کاهش بیکاری، افزایش درآمد و بهبود کیفیت زندگی روستاییان باشد. خانه کارآفرینی و مهارت آموزی، تشکلی مردمی و داوطلبانه است که در راستای اهداف کارآفرینی و توانمندسازی، با رویکرد روستا محوری با همکاری ساکنان، ذی نفعان و ذی مدخلان محلی، ناحیه ای و منطقه ای فعالیت خواهد کرد. ایجاد سازمانی که با مهارت آموزی و کشف ایده های جدید و حمایت از آن ها توسعه روستایی را نوید می دهد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی و تدوین سناریوهای بهینه برای اشتغالزایی مناطق روستایی شرق گیلان و با تأکید بر نقش خانه های مهارت آموزی در ایجاد اشتغال پایدار، در تلاش است تا به این سؤال پاسخ دهد که سناریوی مناسب برای تدوین برنامه اشتغال زایی پایدار مبتنی بر خانه های مهارت آموزی کدام است؟ سطح جغرافیایی شامل پهنه روستایی شرق گیلان و واحد تحلیل روستا است. در این پژوهش 260 روستا موردبررسی قرار گرفته و در ارتباط با تعیین شاخص های تأثیرگذار بر اشتغال روستایی مبتنی بر خانه های مهارت آموزی 385نفر به روش کوکران از فعالان اقتصادی به روش کوکران، 400 تن از مدیران و نخبگان محلی و 150 نفر از کارشناسان سازمان ها و نهادهای متولی توسعه روستایی مشارکت داشته اند. نتایج این پژوهش نشان داد که سناریو بهینه برای توسعه اشتغال پایدار مبتنی بر خانه های مهارت آموزی در ناحیه شرق گیلان؛ سناریوی «اشتغالزایی سازگار با محیط طبیعی» است.
تحلیل آسیب پذیری کاربری اراضی شهری جوانرود در برابر زلزله با استفاده از تحلیل شبکه ای (ANP) و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۵)
119 - 137
حوزههای تخصصی:
مخاطرات طبیعی و انسانی همواره تهدیدی برای زندگی انسان هاست. در دهه های اخیر،به رغم پیشرفت های علمی در پیش بینی حوادث و مدیریت بحران، بلایای طبیعی همچنان هزینه های سنگینی به جوامع انسانی وارد می سازند. از آنجا که ایران در میان ده کشور بلاخیز جهان قرار دارد و از میان بلایای طبیعی زمین لرزه در ایران، بنا به ماهیت خاص خود، از اهمیت و توجه بیشتری برخوردار است زیرا نسبت به سایر بلایای طبیعی دیگر فراوانی آن بیشتر است تلفات و صدمات فراوانی نیز به همراه دارد. شهر جوانرود از شرایط ویژه ای در رابطه با مخاطراتی همانند زلزله برخوردار است. در پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل شبکه ای (ANP) و با بهره گیری از نرم افزارهای Super Decisionو ARC GIS و با استفاده از داده های مربوط به کاربری اراضی شهر جوانرود، DEM 30×30 متری و نقشه زمین شناسی 1:100000 پس از تبیین اصول، اهداف نقشه های آسیب پذیری مورد نیاز برای مشخص کردن پهنه های خطر به دست آمد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که حدود 20/0 از فضاهای ساخته شده شهری جوانرود در برابر این نوع از مخاطرات آسیب پذیری متوسط به بالایی دارد و ساختار کالبدی مطلوبی در چارچوب بحث مدیریت زلزله ارائه نمی کند؛ محلات حاشیه نشین در پهنه آسیب پذیری بالا و نیز مسکن مهرهای شهر به علت قرارگرفتن در حاشیه مرتفع شهر و سنگ بستر نامناسب و ارتفاع و شیب زیاد و تعداد طبقات بیشتر نسبت به سایر واحدها دارای آسیب پذیری بیشتری می باشند. فضای مسکونی و کاربری اراضی جوانرود نشان می دهد، درصورت بی توجهی و برنامه ریزی نامناسب، رویکرد مقابله با زلزله می تواند به فاجعه انسانی و مصیبتی بزرگ منتهی شود.
عوامل اجتماعی مرتبط با مشارکت شهروندان تبریز در روند توسعه پایدار شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها در کشورهای درحال توسعه، با مشکلات قابل توجهی از جمله مشارکت اجنماعی پایین ، رشد بدون توسعه ، کنترل نرخ رشد بی رویه مهاجرت ، افزایش شمار فقرا ، نابرابری در فرصت ها و درآمدها مواجه هستند . هدف این بررسی تعیین رابطه برخی عوامل اجتماعی و فرهنگی با مشارکت شهروندان شهر تبریز به منظور کمک به توسعه پایدار شهری بود . روش تحقیق پیمایش و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود . جامعه آماری ، کلیه شهروندان در سنین 45-15 ساکن در نقاط شهری تبریز اعم از زن و مرد به تعداد 820000 نفر و حجم نمونه 680 نفر بود که در سه گروه سنی انتخاب شدند. در این پژوهش، متغیرهای انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی، رضایت از دولت، نوگرایی، جنس و پایگاه اقتصادی اجتماعی شهروندان با متغیر مشارکت رابطه معنی داری داشتند . البته متغیر نوگرایی رابطه معنی دار معکوسی با مشارکت داشت. با توجه به پایین بودن میزان مشارکت شهروندان می توان گفت این وضعیت ناشی از موانع ساختاری در نظام سیاسی و فرهنگی ایران است. پیوند افراد با جامعه و برقراری رابطه با آن و گسستگی آنها از جامعه، همه به محیط اجتماعی و فرهنگی که در آن قرار گرفته اند، برمی گردد. این وضعیت ، در کم و کیف توسعه پایدارشهری نقش دارد . مشارکت به عنوان مهمترین عامل در توسعه شهری به شمار می رود ، بطوری که بدون مشارکت مردم ، برنامه ریزی و توسعه پایدار شهری امکان پذیر نیست.
بررسی تأثیر هوش فرهنگی اصناف و کسبه بازار تبریز بر وفاداری گردشگران داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
51 - 64
حوزههای تخصصی:
شهرها به علت جاذبه های تاریخی، فرهنگی و مراکز خرید متنوع، از مهم ترین مقاصد گردشگری به شمار می آیند. شهر تبریز به دلیل دارا بودن آب وهوای مطبوع و بناها و آثار تاریخی گوناگون یکی از مقاصد موردعلاقه برای گردشگران داخلی به حساب می آید. در میان بناهای تاریخی شهر تبریز، بازار بزرگ تبریز که به ثبت جهانی یونسکو نیز رسیده است، سالانه پذیرای تعداد زیادی گردشگر می باشد. این مهم ضرورت بررسی هوش فرهنگی اصناف و کسبه بازار تبریز و تأثیر آن بر وفاداری گردشگران داخلی را آشکار می نماید. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر هوش فرهنگی اصناف و کسبه بازار تبریز بر وفاداری گردشگران داخلی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق، گردشگران ورودی و بازدیدکننده از بازار تبریز هستند و حجم نمونه به وسیله فرمول کوکران 384 نفر برآورد شد. نمونه گیری به وسیله روش نمونه گیری تصادفی ساده در دسترس و ابزار جمع آوری داده های این تحقیق پرسشنامه می باشد. برای سنجش پایایی، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که با توجه به ضرایب بزرگ تر از عدد 7/0 متغیرها، می توان نتیجه گرفت که پایایی پرسشنامه تحقیق، در سطح بالایی قرار دارد. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق SPSS و AMOS صورت گرفت. همچنین برای بررسی رابطه متغیرها از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان می دهد که در این مدل بعد انگیزشی هوش فرهنگی اصناف و کسبه بازار تبریز با مقدار ضریب مسیر 699/0 بیشترین تأثیر بر وفاداری گردشگران داخلی را دارد.
تبیین الگوی برنامه ریزی راهبردی گردشگری بیوفیلیک مطالعه موردی: کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
65 - 79
حوزههای تخصصی:
گردشگری بیوفیلیک به عنوان شکل نوینی از گردشگری نیز با ماهیت طبیعت محوری خود علاوه بر جنبه های اقتصادی بر محیط طبیعی و حفاظت و توسعه طبیعت و تنوع های زیستی در محیط پیرامون مؤثر است. مقاله حاضر باهدف تبیین و بررسی محورها و راهبردهای اثرگذار بر گردشگری بیوفیلیک و با بهره گیری از روش توصیفی - تحلیلی سعی دارد ضمن شناسایی راهبردهای مناسب و مرتبط به بررسی مهم ترین راهبردهای گردشگری بیوفیلیک پرداخته و با تجزیه وتحلیل روابط درونی میان این راهبردها الگویی از گردشگری بیوفیلیک را برای شهر تهران ارائه دهد تا در این راستا بتوان ضمن حداکثر منافع از صنعت گردشگری، حداقل تأثیرات منفی بر طبیعت را داشت. جامعه آماری پژوهش گروه خبرگان می باشد که به روش در دسترس انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش swara و مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار pls استفاده شده است. نتایج حاصل از روش swara حاکی از آن است راهبرد نهادها و سازمان ها که نقش مدیریتی در الگو ایفا می کند با ضریب امتیاز 00/2 مهم ترین عامل در برنامه ریزی راهبردی و توسعه گردشگری بیوفیلیکی شهر تهران می باشد. نتایج pls نیز بیانگر این است در میان ضرایب به دست آمده تأثیر نهادها و سازمان ها بر زیرساخت ها با کسب امتیاز 892/15 و زیرساخت ها به فعالیت ها با کسب ضریب 289/11 بیشترین امتیاز را دارد. بعدازآن تأثیر فعالیت ها بر نگرش ها با ضریب 913/8 در رتبه سوم قرار دارد. ازنظر تأثیر محورهای اصلی پژوهش بر الگوی گردشگری بیوفیلیک نهادها و سازمان ها با ضریب 342/6 بیشترین تأثیر دارد و بعدازآن زیرساخت ها با ضریب 312/5 در رتبه دوم قرار دارد. نگرش ها و فعالیت نیز با ضریب 314/4 و 120/2 در رتبه سوم و چهارم قرار دارند. ازاین رو نتایج نشان می دهد راهبرد نهادها و سازمان ها سایر راهبردها را تحت الشعاع خود قرار داده و سایر راهبردها و محورها را در راستای توسعه گردشگری بیوفیلیک جهت دهی می نماید.
واکاوی نقش کارآفرینی روستایی در توسعه پایدار محلی، با تاکید بر پیوستگی روستایی- شهری (مورد شناسی: ناحیه دالاهو، استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی روستایی از طریق فعال شدن نوآوریها در زمینه بهره گیری از منابع محدود، می تواند با استفاده از منابع محدود سرمایه ای، به گسترش فعالیتها و ایجاد اشتغال در سطح محلی بیانجامد. در این ارتباط، افراد دخیل در این فرایند نه تنها به کسب مهارت، بلکه به گسترش کسب وکارهای درآمدزا و افزایش سطح درآمد و پس انداز خویش و دیگران یاری رسانند. از این رو، فرض بر این است که کارآفرینی روستایی می تواند تسهیلگر ارتباط موثر بین فعالیتهای مرتبط با تولید کشاورزی و بخشهای غیرزراعی، از جمله صنایع کوچک و خدمات، گشته و سرانجام، به بهبود شرایط زندگی و فعالیت در سطح روستاها بیانجامد. این مقاله از طریق بررسی نقش پذیری کارآفرینی روستایی در ناحیه دالاهو (استان کرمانشاه)، می کوشد نشان دهد، گسترش این فعالیتهای مرتبط با آن می تواند نه تنها به گسترش تعامل بیشتر و پیوستگی روستاها با کانونهای شهری، بلکه در ترغیب روند توسعه پایدار در سطح محلی اثرگذار باشد. جامعه آماری این پژوهش 139 سکونتگاه روستایی پراکنده در سطح ناحیه است که به شیوه توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور، برای گردآوری داده ها و اطلاعات لازم، از روشهای کتابخانه ای و میدانی، با بهره گیری از شیوه های پرسشگری و مصاحبه استفاده شده است. شاخصهای مورد استفاده برای سنجش کارآفرینی روستایی و نقش آن در توسعه پایدار محلی، از جمله عبارت بوده اند از دامنه افزایش اشتغال، افزایش سطح درآمد، امکان دسترسی به خدمات، تلاش برای حفاظت از محیط. تحلیل داده های گردآوری شده با بهره گیری از روشهای آمار توصیفی و استفاده از نرم افزارهای Spss و Excel و همچنین از آزمون T و آزمون همبستگی پیرسون به انجام رسیده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که ناحیه دالاهو، با وجود برخورداری از برخی توانهای محیطی و قابلیتهای اجتماعی- اقتصادی، به سبب پراکنش افراطی سکونتگاههای روستایی و فاصله زیاد آنها از مرکز ناحیه ای، همچنین عدم دسترسی آسان به بازارهای مبادله کالایی و سازوکارهای خاص حاکم بر این بازارها، فعالیت کارآفرینان روستایی نتوانسته آنچنان که باید و شاید، با رونق و گسترش همراه باشد و به درستی به پیوستگی روستایی- شهری و توسعه پایدار نسبی در سطح ناحیه بیانجامد.
تحلیلی بر وضعیت مهاجرت استان های کشور با تأکید بر عوامل اجتماعی و فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل مؤثر بر شکل دهی یا تغییرات ساختار جمعیتی، شامل سه عامل: باروری، مرگ ومیر و مهاجرت در مقیاس های مختلف فضایی است؛ به نحوی که در هر برهه زمانی، نقش و تأثیر هرکدام می تواند متفاوت باشد؛ اما امروزه مهاجرت نقشِ به مراتب مهم تری در رشد جمعیت ایفا می کند؛ زیرا علاوه بر تأثیر مستقیمی که بر ساختار جمعیتی یک محدوده جغرافیایی می گذارد، بر نحوه پراکنش نیروی کار نیز تأثیرگذار خواهد بود؛ علاوه براین مهاجرت می تواند از عدم تعادل های اجتماعی و فرهنگی تأثیر پذیرفته و از طرف دیگر خود باعث تشدید این نابرابری ها می شود. نتیجه این برهم کنش، عدم توزیع مناسب جمعیت و به تبع آن، نابرابری در سرمایه گذاری های ملّی، عدم تعادل های منطقه ای، تفاوت امکانات شغلی و سایر امکانات اجتماعی و فرهنگی می شود که این امر به دنبال خود مشکلات متعددی را ایجاد می کند. هدف این پژوهش استخراج و تحلیل رابطه بین مهاجرت و متغیرهای اجتماعی و فرهنگی است که این پدیده را تشدید می کند. این متغیرها ازطریق تحلیل عاملی اکتشافی گروه بندی شده و عوامل اجتماعی و فرهنگی تشدیدکننده مهاجرت استخراج شده است؛ سپس ارتباط میان هریک از این عامل ها و مهاجرت استان های کشور ازطریق روش تحلیل رگرسیون چندمتغیره خطی تببین شده است. تحلیل های صورت گرفته نشان می دهد که نرخ خالص مهاجرت بیشترین همبستگی را به ترتیب با ویژگی های جمعی و فردی توسعه در وهله اول، با درآمد، رفاه و امنیت اجتماعی در وهله دوم و سپس با تنوع امکانات شهری و قومیت ها داشته است. بررسی میزان تأثیر زیربعدها یا معیارهای اجتماعی و فرهنگی مورد بررسی نیز این واقعیت را آشکار می سازد که همه این مؤلفه ها تأثیرات برابری بر میزان مهاجرت شکل گرفته در استان های کشور نداشته و اثرات آن ها بر میزان نرخ مهاجرت متفاوت بوده است.
ارزیابی کیفیت محیط شهر رشت از دیدگاه برنامه ریزی شهری تنوع گرا (با تأکید بر چهار گروه اجتماعی زنان، توان خواهان، سالمندان و کودکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
801 - 833
حوزههای تخصصی:
بسیاری از سازوکارهای برنامه ریزی شهری جهان با پذیرش تنوع و گوناگونی ساکنان شهری به سوی به کارگیری رویکردهای تنوع گرا و گنجاندن تنوع ها و تفاوت ها در فرایندهای برنامه ریزی شهری تغییر مسیر داده اند، اما سازوکار برنامه ریزی شهری کشور ایران و به تبع آن شهر رشت در سایه تفکرات مدرنیسم همچنان با شهروندان به صورت نوعی واحد برخورد می کنند و تفاوت های سنی، جنسیتی، قومی -نژادی، مذهبی، تفاوت در توانایی جسمی و درنتیجه تفاوت در نیازهای شهروندان در شهر را در نظر نمی گیرند. هدف از این مطالعه ، ارزیابی کیفیت محیط شهر رشت از دیدگاه برنامه ریزی شهری تنوع گرا و پاسخگویی به نیازهای فضایی متفاوت چهار گروه اجتماعی زنان، توان خواهان، سالمندان و کودکان است. این مطالعه از نظر هدف از نوع کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های محقق ساخته و برای تحلیل داده ها از آزمون تی تک نمونه ای و مدلسازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و Smart PLS استفاده شده است. بر پایه نتایج آزمون تی تک نمونه ای، کیفیت محیط این شهر از نظر شاخص های ایمنی و امنیت، امکانات و خدمات عمومی، اشتغال، حمل ونقل عمومی، فضاهای بیرونی و ساختمان های عمومی در پاسخ به نیازهای هر چهار گروه اجتماعی پایین تر از سطح متوسط است. نتایج مدلسازی معادلات ساختاری نشان می دهد شاخص «امکانات و خدمات عمومی» با ضرایب مسیر 382/0 و 443/0 بیشترین تأثیر را در کیفیت محیط شهر برای زنان و کودکان دارد. همچنین دو شاخص «حمل ونقل عمومی» و «فضاهای بیرونی و ساختمان های عمومی» با ضرایب مسیر 423/0 و 298/0 بیشترین تأثیر را در کیفیت محیط شهر برای سالمندان و سه شاخص «فضاهای بیرونی»، «ساختمان های عمومی» و «حمل ونقل عمومی» با ضرایب مسیر 324/0 ، 279/0 و 278/0 بیشترین تأثیر را در کیفیت محیط شهر برای توان خواهان دارند. تحلیل ها نشان می دهد برای دستیابی به محیط شهری تنوع گرا و همه شمول ، گذار از رویکرد یکسان نگر فعلی به رویکرد تنوع گرا و گنجاندن تنوع ها و تفاوت ها در فرایندهای سیاست گذاری و برنامه ریزی شهری ضروری است.
بررسی نقش هندسه و نوع فضای باز شهری بر آسایش حرارتی و کیفیت محیطی (نمونه مورد مطالعه: بافت تاریخی کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
69 - 82
حوزههای تخصصی:
وجود فضای باز در میان ساختمان ها نقش مهمی در حضور پذیری، ایجاد امنیت و تعاملات اجتماعی ساکنان دارد. رعایت هندسه و تناسبات، موقعیت قرارگیری و محیط پیرامون در ایجاد جذابیت فضای باز برای انسان تأثیر بسیاری دارد. بر هم زدن تناسبات بین مقیاس فضا و ساختمان های پیرامون می تواند اثرات منفی بر احساسات انسان نسبت به فضا بگذارد. هدف پژوهش حاضر بررسی فضاهای باز بافت تاریخی کاشان از نظر شکل، هندسه و نوع فضای باز و اثر آن بر وضعیت حرارتی، احساس امنیت و رضایت از کیفیت محیطی این فضاهاست. در این خصوص تعداد 17 سایت پرتردد از این بافت به مدت 18 روز از ابتدای شهریور 97، در دو دسته بندی فضای باز معابر عمومی و حیاط مرکزی (داخل ساختمان) به عنوان نمونه موردی، مطالعه و بررسی گردید. پس از انجام مطالعات کتابخانه ای، حضور فیزیکی در بافت و انجام مطالعات میدانی (مشاهده و ثبت اطلاعات سایت ها) همزمان با پاسخ تعداد 788 نفر از ساکنان و گردشگران به پرسشنامه ها (وضعیت حرارتی و محیطی)، پارامترهای اقلیمی (دما، رطوبت، سرعت جریان هوا، مقدار co و co2) ثبت گردید. سپس نرخ لباس و متابولیسم افراد با نرم افزار Deltalog10 محاسبه و پس از گردآوری و تجزیه وتحلیل اطلاعات با نرم افزار SPSS24، محدوده آسایش حرارتی پاسخ دهندگان با نرم افزار Ray Man مشخص گردید. پس از آن برای مشخص شدن ارتباط مستقیم و غیرمستقیم متغیرها و تحلیل نتایج، از مدل یابی معادلات ساختاری بر پایه روش حداکثر درست نمایی در Amos استفاده گردید. نتایج نشان داد پاسخ دهندگان در محدوده بین 20.5 تا 34.78 درجه سانتی گراد (PET) احساس آسایش حرارتی داشتند. هندسه منظم فضای باز به صورت مستقیم بر احساس امنیت با ضریب 0.15، رضایت از بافت و ساختمان های پیرامون فضای باز با ضریب 0.98- و آسایش حرارتی با ضریب 0.8- و به صورت غیرمستقیم بر رضایت از شکل و هندسه فضای باز و سازگاری حرارتی اثر مثبت و معناداری دارد. همچنین متغیر نوع فضای باز حیاط مرکزی به صورت مستقیم به ترتیب با بیشترین ضرایب، بر رضایت از بافت و ساختمان های پیرامون فضای باز با ضریب 1.49، رضایت از شکل و هندسه فضای باز با ضریب 0.97، سازگاری حرارتی با ضریب 0.74، احساس امنیت با ضریب 0.23- و آسایش حرارتی با ضریب 0.38- اثرگذاری دارند. نکته جالب در تحلیل و تفسیر مسیر مدل، نقش کلیدی و مهم متغیر احساس امنیت در بروز ارتباط غیرمستقیم میان متغیرهاست.
برنامه ریزی راهبردی توسعه پایدار شهری با رویکردی ویژه بر شهر کم کربن (مطالعه موردی : شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
111 - 129
حوزههای تخصصی:
امروزه فعالیت های موجود در شهرها نظیر سوخت های خانگی و حمل و نقل، مدیریت نامطلوب پسماندهای شهری همگی به طور مستقیم و غیر مستقیم موجب ازدیاد تولید گازهای گلخانه ای شده و اثرات نامطلوب بسیاری را بر تغییرات اقلیمی گذاشته است، بنابراین لازم است تا عوامل تاثیرگذار بر این مهم مورد بررسی قرار گرفته و به تعدیل اثرات نامطلوب آن پرداخت. هدف از انجام این پژوهش ارائه راهکارهای لازم برای تحقق شهر کم کربن و همچنین بررسی شاخص ها و مولفه های تاثیرگذار بر آن می باشد. به این صورت که ابتدا با ترکیب مدل های سوات و تاپسیس فازی برتری نقاط ضعف در محیط داخلی و تهدیدها در محیط خارجی بر یکدیگر مشخص گردید. سپس با استفاده از مدل کاپراس و استفاده از پرسشنامه ای شامل 6 مولفه و 30 شاخص به بررسی مهمترین مولفه های موثر بر تحقق توسعه شهری کم کربن پرداخته شد. در مرحله بعدی پژوهش با بررسی کیفیت ساختار ارتباطی و تاثیر استراتژی های برنامه ریزی راهبردی شهر کم کربن بر تحقق مؤلفه های آن در شهر سنندج با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری در قالب نرم افزار ایموس گرافیک، به بررسی" نقش برنامه ریزی راهبردی توسعه شهر کم کربن در تحقق آن در شهر سنندج" پرداخته شد. نتایج نشان داده اند که مولفه توسعه شهری کم کربن بیشترین امتیاز را داشته و بر اساس معماری ساختار ارتباطی، برنامه ریزی راهبردی شهر کم کربن از طریق چهار استراتژی تبیین کننده آن دارای تاثیر مثبت و معناداری در تحقق شهر کم کربن، در قالب 6 مؤلفه آن می باشد که این میزان بر اساس رگرسیون وزن دار به دست آمده برابر با 486/0 می باشد. نتایج به دست آمده بیانگر آنست که تدوین استراتژی های دقیق و راهبردی در راستای شهر کم کربن می تواند در تحقق یک شهر کم کربن پایدار در قالب محیط زیست کم کربن، جامعه کم کربن، اقتصاد کم کربن، حمل ونقل کم کربن، توسعه شهری کم کربن و برنامه ریزی آن راهگشا باشد.
سنجش و اعتباریابی مدل مدیریت بحران اجتماع محور براساس تکنیک سوآرا (مورد شناسی: استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
189 - 220
حوزههای تخصصی:
ازجمله تهدیدهای بالقوه ای که همواره سلامتی و دارایی افراد جامعه را مورد هدف قرار داده، وقوع حوادث و بلایای طبیعی است. مدیریت بحران جامعه محور یکی از رویکردهای مدیریتی است که برای کاهش خطرات ناشی از سوانح و بحران ها در جوامع در معرض خطر به کار گرفته می شود. در این رویکرد، مردم در بطن تصمیم گیری قرار داشته و در فعالیت های علمی و اجرایی مربوط به مدیریت بحران مشارکت داده می شوند. هدف از انجام این پژوهش، سنجش و اعتباریابی مدل مدیریت بحران اجتماع محور براساس تکنیک سوآرا در استان کرمان است. روش تحقیق براساس هدف، کاربردی و براساس روش اجرا، توصیفی-پیمایشی مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش عبارت است از: صاحب نظران، مدیران و کارشناسان ستاد بحران استانداری و هلال احمر استان کرمان به تعداد 170 نفر که براساس فرمول کوکران و با احتساب خطای 05/0، 118 نفر به روش تصادفی ساده به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات، از ابزار پرسشنامه استفاده شد که روایی با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی و پایایی با روش پایایی ترکیبی برابر با 894/0 و آلفای کرونباخ برابر با 924/0 مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار Smart PLS نسخه دو استفاده شد. نتایج پژوهش، حاکی از آن است که ابعاد قبل، حین و پس از بحران به ترتیب 99 درصد و 98 درصد و 98 درصد از تغییرات الگوی مدیریت بحران اجتماع محور را تبیین می کنند. به منظور اولویت بندی مؤلفه ها و شاخص های پژوهش نیز از تکنیک سوآرا استفاده شد. نتایج نشان داد مؤلفه های آموزش عمومی، مشارکت عملی و مشارکت اجتماعی به ترتیب با اوزان نهایی 42/0، 35/0، 27/0 بیشترین تأثیر را بر مدیریت بحران اجتماع محور دارند.
طراحی و توسعه یک سامانه توصیه گر گردشگری مبتنی براطلاعات جغرافیایی داوطلبانه (VGI) (مطالعه موردی: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
137 - 149
حوزههای تخصصی:
با رشد روزافزون سهم گردشگری در اقتصاد کشورها، امروزه توجه دولت ها و بخش های خصوصی بیش از پیش به سرمایه گذاری، برنامه ریزی و بازنگری مجدد در فعالیت های گردشگری معطوف شده است. برنامه ریزی سفر و تعیین مقاصد گردشگری یکی از مسائل مهم گردشگران محسوب می گردد. اگرچه شبکه جهانی وب و یا شبکه های اجتماعی موجود منبع مناسبی را برای شناسایی جاذبه های گردشگری فراهم می اورند، اما انتخاب یک یا مجموعه ای از مکان های گردشگری برای سفر، بطوریکه بتواند بیشترین شباهت را با علایق و ترجیحات گردشگران داشته باشد، به یک چالش در این زمینه تبدیل شده است. هدف از پژوهش حاضر، طراحی و توسعه یک سامانه توصیه گر گردشگری مبتنی بر وب GIS است که بتواند به صورت هوشمند مکان های گردشگری را به کاربران پیشنهاد و به بهترین شکل به نیازها و علایق آنها پاسخ دهد. این سامانه، با توجه به اطلاعات دموگرافیک گردشگران و مقایسه آن ها با اطلاعات جغرافیایی داوطلبانه (VGI) که گردشگران قبلی از جاذبه های گردشگری گزارش نموده اند، مکان های مناسب گردشگری را به گردشگران جدید پیشنهاد می نماید. سامانه مورد نظر این امکان را فراهم می سازد که گردشگران بتوانند به صورت داوطلبانه میزان علاقه و جذابیت مکان های گردشگری را بر روی نقشهOpenStreetMap مشخص کنند تا در موارد مشابه در اختیار سایر گردشگران قرار بگیرد. اجرای این سامانه در منطقه تاریخی شهر یزد نشان می دهد که بکارگیری آن می تواند نقش بسیار مهمی را در انتخاب جاذبه های گردشگری، مسیریابی و برنامه ریزی سفر، متناسب با علایق، ترجیحات و اطلاعات دموگرافیک گردشگران ایفا کند.
بررسی اثرات شهر هوشمند بر زیست پذیری شهرها (منطقه 9 کلان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها و کلانشهر , نوع جدیدی از مشکلات را تولید می کنند. مدیریت زباله ؛ کمبود منابع ، آلودگی هوا ؛ نگرانی سلامت انسان ؛ ترافیک و کهنگی زیرساخت مشکلاتی در میان پایه فنی ، فیزیکی و مشکلات مواد می باشد.اطمینان از شرایط قابل زندگی در چارچوب چنین رشد سریع جمعیت شهری در سراسر جهان نیاز به درک عمیق تر از مفهوم شهر هوشمند دارد. ضرورت پیرامون این چالش ها باعث شد بسیاری از شهرها در سراسر جهان برای یافتن راه های دقیق برای مدیریت آنها تلاش کنند.لذا در این پژوهش به بررسی تاثیر هوشمند سازی بر زیست پذیری شهر در منطقه 9 شهرداری کلانشهرمشهد پرداخته شده است. در ابتدا اقدام به تهیه پرسشنامه در خصوص شاخص های شهر هوشمند در نواحی منطقه 9 کردیم و در مرحله بعد ویژگی های توصیفی پرسشنامه را در نواحی سه گانه منطقه 9 شهرداری مشهد با توجه به شاخص های شهر هوشمند با استفاده از تحلیل عاملی به بررسی شاخص ها پرداختیم و در قسمت دوم به تشریح و بررسی شاخص های شهر هوشمند با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی به اولویت بندی شاخص کردیم و در قسمت سوم با استفاده از روش تاپسیس و بهره گیری از روش ترکیبی AHP-Topsis مشخص نمودیم که ناحیه 1 از نواحی منطقه 9 شهرداری مشهد نسبت به سایر نواحی هوشمندتر است و در نهایت به ارائه راهکارهایی با تأکید بر شهر زیست پذیر پرداختیم.
بررسی ضرورت تعامل متغیرهای محیطی -انسانی موثر بر نوآوری محصول در سازمان های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضرورت نوآوری و به ویژه نوآوری در محصول برای رقابت در عرصه های داخلی و جهانی از یک سو و اهمیت توسعه محصول جدید، به عنوان یکی از حوزه های زایشی درآمد برای شرکت ها و نیز کشور از سوی دیگر، و همچنین شناسایی عوامل و بسترهای لازم برای ایجاد توانمندی های نوآوری، به فرآیندی راهبردی تبدیل شده است. در پژوهش حاضر، سعی شده است تا ضمن شناسایی عوامل مؤثر بر ایجاد و تقویت توانمندی های نوآوری محصول، مدل ارتباطی میان این عوامل نیز شناسایی و مطرح گردد. بدین منظور، ابتدا از طریق مطالعات کتابخانه ای، عوامل مؤثر در نوآوری محصول، شناسایی و در قالب شش عامل دسته بندی گردید. در گام بعدی از طریق توزیع پرسشنامه طراحی شده، وضعیت متغیرهای پژوهش مورد سنجش قرار گرفت. در این راستا 250 پرسشنامه در میان کارکنان، مدیران ارشد و میانی شرکت های فناوری اطلاعات توزیع و پس از تکمیل جمع آوری گردیده است. در نهایت، تجزیه و تحلیل داده ها به کمک مدل سازی معادلات ساختاری، تحلیل عاملی تاییدی و آزمون همبستگی رگرسیون به اثبات مدل پیشنهادی تحقیق پرداخته شده است. با توجه به نتایج به دست آمده از معادلات ساختاری تاثیر سرمایه انسانی، دانش، فرهنگ، ارتباطات درونی و ارتباطات بیرونی بر نوآوری محصول مثبت و معنی دار بوده است.
تبیین مولفه های منظر بوم گرا مبتنی بر الگوهای ادراک محیط ( نمونه موردی : بندر کنگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پی صنعتی شدن شهر ها و ظهور معماری مدرن ، الگوی ساخت بناها از معماری بومی فاصله گرفته که این خود دچار معضلاتی از جمله: دور شدن از طبیعت ، افزایش مصرف انرژی ، دور شدن از فرهنگ آن منطقه ، ایجاد منظری ناشناخته و در تضاد با محیط اطراف و از بین رفتن هویت بومی و معماری خود جوش آن شده است . لذا در این مقاله سعی به بررسی معیارهای مهم در معماری بوم گرا برای شناخت محیط و ادراک آن شده است که بتواند میزان حس تعلق به مکان را افزایش دهد . هدف از ارائه این پژوهش تعامل انسان و طبیعت با توجه به منطقه و بوم و همچنین شناخت و تقویت ادراک محیط و منظر با بهره گیری از معماری بوم گرا می باشد . روش تحقیق ، بر اساس رویکردی "توصیفی و تحلیلی" که از ابزارهای گردآوری اطلاعات ، مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و شهود بصری با " تحلیل استدلال منطقی "به بررسی آن پرداخته شده است . در این پژوهش، در نهایت به الگویی می رسیم که در آن فرهنگ و فن آوری (از عوامل انسانی) طبیعت و اقلیم (از عوامل محیطی) از موارد مهم در شناخت و ادراک محیط محسوب می شود که ارتباط منسجمی را در بر گرفته و کاملا در برگیرنده چگونگی رفتار انسان در آن محیط می باشد .
سنجش تغییرات هندسه بافت شهری بر شرایط آسایش حرارتی بیرونی مطالعه موردی: بافت مسکونی قدیمی و میانی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
1 - 22
حوزههای تخصصی:
تأمین آسایش حرارتی شهروندان در فضاهای باز به عنوان اصلی مهم جهت حضور آن ها در فضاهای بیرونی بافت های مسکونی تلقی می شود. هدف پژوهش حاضر، سنجش تغییرات هندسه بافت شهری بر دمای محیط و آسایش حرارتی بیرونی در دو بافت مسکونی قدیمی و میانی شهر شیراز است تا با شناخت رابطه بین متغیرهای اقلیمی مؤثر بر آسایش حرارتی و خصوصیات هندسه بافت های مذکور، امکان ارائه راهکارهای مناسب جهت افزایش کیفیت فضاهای بیرونی در دو بافت ارائه گردد. جهت انجام پژوهش از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی در بستری از مطالعات کتابخانه ای و سنجش کمی با استفاده از دو نرم افزار ENVI-met و SPSS بهره برده شده است. در مرحله اول با استفاده از منابع کتابخانه ای مؤلفه های هندسه شهری مؤثر بر آسایش حرارتی در فضاهای بیرونی شناسایی شد. سپس با بهره گیری از نرم افزار انویمت به شبیه سازی نقاط منتخب در این دو بافت پرداخته و شاخص آسایش حرارتی «»PMV، برای نقاط مشخص در گرم ترین ماه سال بر اساس اقلیم شیراز و داده های آب هوایی سی ساله استخراج گردید و توسط نرم افزار «»SPSS تحلیل شد. نتایج نشان می دهد که رابطه معناداری میان «ضریب دید به آسمان» به عنوان یکی از مؤلفه های هندسه بافت مسکونی منتخب با میزان آسایش حرارتی در بافت های قدیم و میانی وجود دارد و مقادیر عددی به دست آمده شاخص «»PMV، با استناد به استاندارد 7 درجه ای اشری نشان داد که میزان آسایش حرارتی در بافت قدیم بیشتر از بافت میانی است و این موضوع ناشی از جهت گیری معابر و میزان محصوریت آن هاست.
Proposing a Structural Equation Model for Feasibility of Rural Tourism Development (Case Study: Gaikan Village of Aligudarz County)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
41 - 58
حوزههای تخصصی:
Purpose- Rural tourism can be considered a country-related experience that includes a wide range of attractions and activities. They can be related to agriculture and might increase opportunities to provide services to local communities. In the same time, they can change the nature of geographical landscapes. Thus, this study aimed to investigate the feasibility of rural tourism development using the structural equation model in Gaikan Village of Aligudarz County. Design/methodology/approach- This is applied study, in terms of purpose, and in terms of method, it is descriptive-analytical. To fulfill the purpose of the study, field study and survey were used. Using Cronbach's alpha test, the reliability for two feasibility components (attractions and capabilities of rural tourism, and obstacles and problems of rural tourism development), were 0.79 and 0.80, respectively, which indicates the good fit of the research tool. The statistical population consisted of three categories of experts, tourists and villagers (270 people in total: 13 experts, 129 tourists and 128 villagers) who were selected by simple random sampling. In order to analyze the data, exploratory factor analysis and structural equation modeling in SPSS20 and AMOS software were used. Findings- The findings showed that the most important attractions and tourism capabilities of Gaikan Village are in four main categories: cultural and religious attractions, use of organic product, rural welfare facilities and services, and natural attractions. Also, the most important restrictions and obstacles of tourism development in this village are: lack of proper investment, avoidance of using agricultural products and related industries, ignorance of local people about the benefits of tourism, lack of amenities, and creating environmental pollution. The last one has a significant relation with tourist development. Research limitations/implications - Lack of proper access to transportation infrastructure, roads, and accommodations in the area of Aligudarz County has created limitations for the development of tourism in the study area. Moreover, access to tourists and key informants of rural issues (statistical population of the study) was one of the problems in the research. Practical implications - Due to the lack of transportation, accommodation, and public infrastructure in Gaikan Village, establishing the accommodations such as hotels as well as camps are suggested in the region. Originality/value- The feasibility of tourism development can lead to understanding the tourism process in accordance with the local systems and finally, designing a suitable local model.
امکان سنجی شناسائی مسئولیت کیفری سیاست گذاران (وهابی) و مجریان حقیقی دولت های حامی تروریسم با تاکید بر رویکردهای سیاسی و حقوقی در جغرافیای سیاسی خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه برخی ضرورت های سیاسی باعث تعاملات گسترده پشت پ رده بعض ی دولت ها با گروه های تروریستی شده است؛ همین عاملی محرکی جهت بازشناس ایی مس ؤولیت دولت ها در قبال نقش ها و تکالیف آنان در روند زن دگی بین المللی در براب ر دیگ ر ب ازیگران اس ت. با در نظر گرفتن خطر این گروه ها برای صلح و امنیت جهانی و ممنوعیت های بین المللی همچنان شاهد حمایت های م ادی و معن وی رهب ران برخی دولت های منطقه خاورمیانه از پدیده تروریسم هستیم که این وضعیت باعث می شود مسؤولیت کیفری را متوجه رهبران دولت های حامی بدانیم. قابلیت احراز مسؤولیت کیفری آن ها و طرح ای ن مس ؤولیت ذی ل عناوین مجرمانه جنایات ضد بشریت و جنایات جنگی در مواد 7 و 8 اساس نامه دی وان بین المللی کیف ری قابل بحث بوده و بر اساس مبانی نظریه نوین تلفیق تقصیر مدیران ارش د و سیاست های ش خص حق وقی و تسری رهیافت بین المللی عدالت انتق الی (مس ؤولیت کیفری متأخر ناشی از اقدامات بین المللی) رهبران عالی رتبه سیاسی قابل رسیدگی واقعی است. با توجه به عدم شناسایی مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی در نظام بین الملل در این تحقیق به دنبال رویکردهایی جهت شناسایی مسئولیت کیفری رهبران سیاسی دولت های حامی تروریسم با تأکید بر جغرافیای سیاسی خاورمیانه هستیم.