فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۶۱ تا ۱٬۲۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه : توسعه میان افزا، بازتوسعه اراضی خالی، رهاشده یا استفاده نشده و همچنین اراضی که نسبت به کاربری های مجاور به صورت مطلوبی مورد استفاده قرار نگرفته اطلاق می شود. رشد و گسترش افقی شهرها موجب شده تا از اراضی درون بافت شهرها استفاده مطلوبی نشده و این اراضی خالی یا رها شده ویا به کاربری های غیر مرتبط تبدیل شود وسعت شهر ها افزایش یافته درحالیکه امکان توسعه در درون بافت شهری وجود دارد. هدف پژوهش شناسایی و امکان سنجی توسعه میان افزا در منطقه 3 شهری کرمان است. داده و روش : این تحقیق از نظر ماهیت، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی-تحلیلی است. گردآوری داده ها مبتنی بر روش کتابخانه ای و میدانی می باشد. برای بررسی میزان گسترش شهری از آنتروپی شانون و همچنین برای تهیه و تولید نقشه ها از نرم افزار GIS Arc استفاده شده است. یافته ها : در این تحقیق کاربری اراضی منطقه 3 شهر کرمان مورد بررسی و تجزیه وتحلیل قرار گرفته، اراضی که قابلیت کاربری شهری دارند شناسایی شده، در منطقه 3 شهر کرمان بیش از 5 درصد اراضی به کاربری های غیر مرتبط اختصاص داده شده و یا به اراضی خالی رها شده اند که درصورت توسعه میان افزا از این ظرفیت خالی می توان برای توسعه شهری استفاده نمود. نتیجه گیری : نتایج حاصل از مدل آنتروپی شانون نشان دهنده این امر است که طی سال های اخیر گسترش فیزیکی شهر کرمان به صورت پراکنده و غیرمتراکم بوده است، ظرفیت های موجود اراضی بایر بلااستفاده (میان فضاها) و کاربری های ناسازگار (کارگاهی، متروکه و نظامی) که در درون نواحی چهارگانه منطقه سه وجود دارد به عنوان اولویت های توسعه میان افزا جهت توسعه پایدار در نظر گرفته شدند.
ارزیابی فضاهای شهری برای کودکان بر اساس اصول شهر دوستدار کودک (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : کودکان به عنوان قشر کم توان جامعه در فضاها و مکان هایی آموزش می یابند یا به تفریح می پردازند که نه تنها مناسب نیست، بلکه در پاره ای موارد خطراتی را نیز در بردارد؛ و نیازمند مکان هایی مناسب و درخور نیازهای روحی و روانی کودکان هستند. بنابراین برای اینکه کودکان بتوانند در مکان های موردعلاقه خود زندگی کنند و مشارکت خود را در شهر بالا ببرند و حقوق آنها ضایع نشود، شهر دوستدار کودک مطرح شده است. داده و روش : مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی می باشد. این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده که در گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری در نرم افزار SPSS و مدل چندشاخصه AHP فازی استفاده شده است. یافته ها : یافته های حاصل از تی تک نمون ه ای برای سنجش وضعیت بعد کالبدی-فضایی مناسب سازی فضاهای شهری برای کودکان بر اساس اصول شهر دوستدار کودک در محلات مدیریت، رسالت، ادیب و ناصریه با توجه به میانگین به دست آمده کمتر از حد مبنا (3) نشان داد که وضعیت بعد کالبدی-فضایی مناسب سازی فضاهای شهری برای کودکان بر اساس اصول شهر دوستدار کودک در این محلات در وضعیت مناسب و قابل قبولی نیست و فقط در محله شفا دارای وضعیت قابل قبولی از نظر کالبدی-فضایی قراردارد. نتایج حاصل از از مدل AHP فازی نشان داد که شاخص مشارکت موثر با ابزار وجود و بیان عقیده در بعد سازمانی- نهادی با وزن نرمال 331/0 در رتبه اول و بیشترین تاثیر را در مناسب سازی فضاهای شهری برای کودکان براساس اصول شهر دوستدار کودک در شهر کرمان دارد. نتیجه گیری : نتایج حاصل از تی تک نمونه ای نشان داد که مناسب سازی فضاهای شهری برای کودکان بر اساس اصول شهر دوستدار کودک در شاخص های هویت بخشی تاریخی، فرهنگی و مذهبی، مشارکت مؤثر با ابزار وجود و بیان عقیده با کسب میانگین کمتر از حد مبنا در وضعیت نامطلوبی قرار دارند. نتایج حاصل از این پژوهش لازم می داند که به کودکان در شهر کرمان احترام گذاشته شود و در برنامه ریزی های شهری نظرات آن ها اعلام شود تا فضاهایی مناسب و موردپسند آن ها ایجاد شود.
تحلیلی بر میزان اعتماد شهروندان به جریان های سیاسی در محیط های شهری با تاکید بر توسعه پایدار شهرها؛ مورد مطالعه: کلانشهر شیراز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اعتماد در هر بخشی از جامعه نقش محوری دارد. در این مقاله اعتماد به احزاب و جریان های سیاسی در محیط شهری کلانشهر شیراز با تاکید بر توسعه پایدار شهری بررسی شده است. هدف مقاله شناخت میزان اعتماد به احزاب در محیط شهری است. حجم نمونه 383 نفر بود که با نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. با روش پیمایشی و پرسشنامه ساختمند محقق ساخته که روایی و پایایی آن به ترتیب با اعتبار صوری و ضریب آلفای کروئباخ ارزیابی شد، داده ها گردآوری شدند. نتایج نشان داد تفاوت معناداری بین میزان اعتماد به احزاب و جریان های سیاسی با توجه به میزان استفاده از رسانه های جمعی داخلی وجود دارد. بین میزان اعتماد به احزاب و جریان های سیاسی با توجه به میزان استفاده از رسانه های جمعی خارج از کشور تفاوت معناداری وجود ندارد؛ ولی بین میزان متغیر وابسته و متغیرهای مدت عضویت در شبکه های اجتماعی رابطه معکوس معناداری وجود دارد. بین میزان آگاهی از احزاب و متغیر وابسته رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. بین سن و متغیر وابسته رابطه وجود ندارد. متغیرهای مستقل در مجموع بیش از 23 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نموده اند. نتیجه کلی اینکه در محیط کلانشهرها اعتماد به احزاب با میزان استفاده از برخی رسانه های گروهی مدرن و آگاهی از احزاب رابطه دارند.
شناسایی عوامل مؤثر بر فرآیند تنظیم مجدد زمین در بافت های فرسوده شهری، مطالعه موردی: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
65 - 76
حوزههای تخصصی:
رشد وگسترش فزاینده شهرها در دهه های اخیر باعث تبدیل اراضی کشاورزی، بالا رفتن هزینه های خدمات رسانی شهری، عدم توجه و رسیدگی به بافت های فرسوده در قالب توسعه درونزا شده است. شهر شیراز نیز با دارا بودن هزار و 700 هکتار بافت فرسوده از مسائل یادشده برکنار نبوده است. در سال های اخیر توجه به بافت فرسوده و توسعه درونزا مورد توجه قرار گرفته است. برای این منظور از سیاست های مدیریت و مهار رشد استفاده می شود که یکی از این سیاست ها تنظیم مجدد زمین است. به منظور کارایی و اثربخشی بیشتر فرآیند تنظیم مجدد زمین که متأثر از ویژگی های قانونی، نهادی، اقتصادی و اجتماعی محل است، شناسایی و دسته بندی عوامل مؤثر بر آن ضروری است. بر این اساس هدف این پژوهش شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر فرآیند تنظیم مجدد زمین در بافت های فرسوده و بررسی روابط علی_ معلولی بین آنها به منظور شناخت مهمترین متغیرها در فرآیند اجراست. این امر می تواند رهنمونی باشد برای مدیریت شهری در دستیابی به توسعه درونزا از طریق تحریک و تحقق مهمترین متغیرها و به تبع آن افزایش تحقق پذیری کل پروژه تنظیم مجدد زمین. به منظور نیل به این هدف از روش توصیفی_ تحلیلی در قالب مدل تحلیل تفسیری_ساختاری با استفاده از نرم افزار Micmac شدت و جهت روابط بین متغیرها مشخص شده است. برای این منظور از پرسشنامه دلفی دو مرحله ای و نظرات 17 نفر از کارشناسان امور شهری شهر شیراز استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که متغیر مشارکت پذیر بودن دولت محلی از طریق نهادهای واسط و تسهیل گر جزو گروه تأثیرگذارترین و تأثیرپذیرترین متغیرهاست. بنابراین این متغیر نقشی کلیدی و راهبردی ایفا می کند. به این معنا که کلید اجرای تنظیم مجدد زمین در بافت های فرسوده و حل مشکلات مربوط به آن ایجاد نهادی واسط برای شنیدن خواسته ها و نظرات مردم است. همچنین سایر متغیرهای راهبردی تنظیم مجدد زمین در بافت فرسوده توجه به عدالت فردی و اجتماعی در دولت محلی، بینش راهبردی و منعطف بودن دولت محلی، تعریف اهداف ملموس و قابل دستیابی در تنظیم مجدد زمین و ارزیابی مناسب قیمت زمین قبل و بعد از اجرا هستند. بنابراین رصد مداوم این متغیرها در طول فرآیند تهیه طرح و اجرای تنظیم مجدد زمین در بافت فرسوده لازم و ضروری است.
شناسایی و تحلیل پیشران های مؤثر بر توسعه صنعت گردشگری شهری با تاکید بر آینده نگاری و سناریو نویسی (مطالعه موردی: شهر زنجان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در برنامه ریزی و مدیریت توسعه گردشگری بهره بردن از روش های نوین بسیار پراهمیت می باشد. یکی از این روش های نوین استفاده از روش آینده پژوهی و نیز بهره بردن از سناریوهای مختلف جهت توسعه گردشگری می باشد که با بهره گیری از این روش ها سعی در ترسیم آینده های مختلف برحسب عوامل کلیدی موثر برای توسعه گردشگری شهر زنجان دارد. هدف پژوهش حاضر، آینده پژوهی و سناریو نگاری در توسعه و بهبود صنعت گردشگری شهر زنجان بر پایه روش تحلیل اثرات متقاطع می باشد پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از حیث روش به صورت کیفی و در برخی موارد به صورت مختلط کمی و کیفی در سطح اکتشافی و مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی و سناریونگاری انجام پذیرفته است. در این پژوهش جهت یافتن عوامل کلیدی از اسناد فرادست، اسناد کتابخانه ای و مصاحبه های نیمه باز استفاده شده است و پس از شناسایی مولفه ها جهت تحلیل و اولویت بندی عوامل از نرم افزار MIC MAC وScenario Wizard بهره گرفته شده است که بعد از بررسی و تجزیه وتحلیل 13 عامل به عنوان عوامل کلیدی انتخاب شد. این 13 عامل به ترتیب عبارت بودند از: مدیریت یکپارچه شهری و اعمال سیاست های تشویقی، کاهش محدودیت ها، امنیت داخلی، بخش خصوصی، مشارکت شهروندان، سازمان های مردم نهاد، برندسازی شهری، موقعیت استراتژیک شهر، نقش بین المللی شهر و استان، ارتقا آگاهی های زیست محیطی، نرخ رشد اقتصادی، مراسمات آیینی و مذهبی، توسعه کمی و کیفی صنایع دستی. این 13 عامل برای نگارش سناریو با استفاده از نظر خبرگان و تشکیل پنل به 46 حالت از مطلوب تا نامطلوب تقسیم بندی شدند که در انتها 4 سناریو با سازگاری بالا برای شهر زنجان شناخته شد که 3 مورد از سناریوها حالت مطلوب و یک مورد نیز وضعیت بحرانی را برای شهر و استان زنجان متصور می شد. در انتها برای گذار از حالت سناریو بحرانی و حرکت به سمت سناریو و شرایط مطلوب راهبردها و برنامه ای پیشنهاد گردید.
برنامه ریزی کاربری زمین با هدف بهینه سازی مصرف انرژی در راستای توسعه پایدار شهری (نمونه مورد مطالعه: ناحیه 2 منطقه 8 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مصرف انرژی در کلان شهرها مشکلات زیستمحیطی بسیاری را به وجود آورده است. بر همین اساس باید برنامه-ریزی شهری جهت بهینه سازی مصرف انرژی به عنوان یک ضرورت مورد توجه قرار گیرد. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی معیارها و زیرمعیارهای برنامهریزی کاربری زمین در محدوده ناحیه دو منطقه هشت تهران در راستای توسعه پایدار شهری و بهینهسازی مصرف انرژی انجام شده است. در این پژوهش جهت شناسایی معیارها و زیرمعیارها، از روش تحقیق تحلیلی، ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت کتابخانهای و میدانی و برای اولویتبندی و بررسی تاثیر آنها از نرمافزار GIS استفاده شده است. مدلسازی تاثیر کاربری نهایی در مصرف انرژی با استفاده از نرمافزار EnergyPLAN انجام شد. ﻧﺘﺎیﺞ مطالعه ﻧﺸﺎن داد کﻪ در محدوده مورد مطالعه، زیﺮ معیارهای ﺗﻨﻮع کﺎرﺑﺮیها، ﺷﻌﺎع ﭘﻮﺷﺸی ﻣﻨﺎﺳﺐ ایﺴﺘﮕﺎههای ﺣﻤﻞ و ﻧﻘﻞ ﻋﻤﻮﻣی، ﺗﺮاکﻢ بهینه واحدهای ﻣﺴکﻮﻧی و غیرﻣﺴکﻮﻧی از ﺷﺮایﻂ ﻣﻄﻠﻮب نسبی ﺑﺮﺧﻮردار میباشند. همچنین زیﺮمعیارهایی نظیر ﻣﺮکﺰ ﻣﺤﻠﻪ ﻓﻌﺎل، دﺳﺘﺮﺳی پیاده ﺑﻪ کﺎرﺑﺮیهای ﺧﺪﻣﺎﺗی اﺻﻠی، سهمﻣﻄﻠﻮب ﻓﻀﺎی ﺳﺒﺰ، دسترسی به فضاهای عمومی و تعداد پارکینگهای عمومی در مجاورت ایستگاههای حمل و نقل عمومی، کﻪ در وﺿﻊ ﻣﻮﺟﻮد ﺷﺮایﻂ ﻧﺎﻣﻄﻠﻮﺑی دارﻧﺪ، باید ارﺗﻘﺎء یﺎﺑﻨﺪ. در نهایت، دو طرح کاربری زمین جهت بهبود وضع موجود پیشنهاد شد. پس از اختلاط کاربری پیشنهادی و وضع موجود، زیرمعیارهایی که در وضع موجود شرایط مناسبی نداشتند، ارتقا پیدا نمودند. نتایج مدلسازی انرژی در بخش حمل و نقل نشان داد که مصرف انرژی از 1.6 تراوات ساعت به 1.44 تراوات ساعت در سال و دی اکسید کربن از850 هزارتن به 760 هزار تن در سال کاهش یافته است.
مقایسه زمینه های توسعه کارآفرینی زنان در نواحی روستایی و شهری مورد: شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از صاحب نظران توسعه روستایی بر این باورند که شناخت توانمندی ها و مهارت های زنان، به خصوص زنان روستایی و هدایت استعدادهای خلاق آنان می تواند در بهره برداری از ظرفیت های این قشر عظیم اجتماعی مؤثر واقع شد. به همین خاطر هدف از پژوهش حاضر مقایسه زمینه های توسعه کارآفرینی زنان روستایی با مناطق شهری در شهرستان مریوان است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از حیث روش گردآوری اطلاعات توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش را زنان بین 15 تا 65 سال در شهر مریوان و روستاهای آن تشکیل می دهند. در شهر مریوان با توجه به جامعه آماری65081 (زنان بین 15 تا 65 سال) 189 نمونه با توجه به فرمول کوکران انتخاب شده اند. همچنین از کل 93 روستای شهرستان مریوان 9 روستا با توجه به فاصله از شهر مریوان انتخاب شدند. برای تحلیل آماری پژوهش از آزمون های تی تک نمونه و ANOVA و در نرم افزار SPSS 22 و برای تحلیل فضایی پژوهش از نرم افزار ARCGIS استفاده شده است. با توجه به یافته های پژوهش شهر مریوان به نسبت نقاط روستایی مورد مطالعه وضعیت مطلوب تری در زمینه های توسعه کارآفرینی زنان دارد. با توجه به اینکه مناطق روستایی مورد مطالعه وضعیت نامناسبی در این زمینه داشته اند، این مناطق به تفکیک فاصله از شهر مورد سنجش قرار داده شد. با توجه به نقشه های GIS روستاهای نزدیک شهر مریوان بویژه روستاهای بیله و تازه آباد در وضعیت مطلوب تری نسب به سایر نقاط روستایی قرار دارند. دلیل این امر را می توان نزدیکی این روستاها به شهر مریوان و قرار گرفتن در پدیده خزش شهری دانست.
تحلیل رابطه سطح شاخص های کیفیت زندگی روستاییان و توسعه روستایی، مورد مطالعه: بخش جزینک، شهرستان زهک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۲)
1397 - 1413
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی به عنوان یکی از مفاهیم محوری توسعه در تمام زمینه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، محیطی، کالبدی و نهادی در سکونتگاه های روستایی مطرح می باشد، ازاین رو پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی – تحلیلی به بررسی و تحلیل رابطه بین سطح شاخص های کیفیت زندگی روستاییان و توسعه روستایی پرداخته است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه خانوارهای روستایی بخش جزینک از توابع شهرستان زهک است که داری 5223 خانوار می باشد حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 357 نفر برآورد شد. و اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از مدل آنتروپی و SAW، آزمون های اسپیرمن و تحلیل واریانس در نرم افزار spss مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج سطح بندی با استفاده از مدل SAW و آنتروپی نشان داد، شاخص های کیفیت آموزش و کیفیت اشتغال و درآمد به ترتیب با وزن 189/0 و 113/0 بیشترین میزان را به خود اختصاص داده اند. و شاخص های کیفیت محیط و کیفیت اوقات فراغت به ترتیب با وزن 009/0 و 023/0 کمترین سطح ازنظر شاخص های کیفیت زندگی را در میان روستاهای بخش جزینک دارا می باشند. همچنین؛ روستاهای جزینک، ندام شرقی و صفدر میربیک به ترتیب با نمره نهایی 586/0، 581/0، 576/0 با بیشترین امتیاز و روستاهای قلعه نو، آس قاضی و لچوی به ترتیب با نمره نهایی 494/0، 494/0، 491/0 در رتبه آخر ازنظر شاخص های کیفیت زندگی قرار دارند. نتایج حاصل از آزمون آماری آزمون تحلیل واریانس گویای آن است که؛ بین ابعاد (اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و محیطی) کیفیت زندگی در روستاهای موردمطالعه تفاوت معناداری مشاهده می شود. همچنین نتایج آزمون اسپیرمن گویای آن است که بین سطح شاخص های کیفیت زندگی روستاییان و توسعه روستاهای بخش جزینک، رابطه معناداری وجود دارد، و سطح کیفیت زندگی روستاییان در توسعه روستایی نقش مؤثری دارد.
بررسی سناریوهای محتمل ظهور جهانشهراسلامی با رویکرد آینده نگاری (نمونه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
129 - 156
حوزههای تخصصی:
شهر اصفهان با توجه به سوابق تاریخی و توانایی های طبیعی و سیاسی و اقتصادی و موقعیت راهبردی آن در کشور و منطقه خاورمیانه، از نظر نگارندگان بیش از کلان شهرهای کشور، قابلیت تبدیل شدن به جهانشهر اسلامی را دارد؛ اما با توجه به چالش های اقتصادی و سیاسی در سال های اخیر، به ویژه تحریم ها و رکودهای اقتصادی اخیر، این فرصت ها را با مخاطراتی مواجه کرده است که در این تحقیق سناریوهایی محتمل (طلایی، ایستا و فاجعه) را به عنوان جهانشهر اسلامی بررسی می کند. پژوهش مورد نظر از لحاظ هدف، کاربردی و با توجه به مؤلفه های مورد بررسی، رویکرد حاکم بر آن روش توصیفی-تحلیلی است و از تکنیک پویش محیطی و دلفی برای شناسایی متغیر ها و شاخص ها استفاده شده است. براساس منابع به دست آمده و نظر کارشناسان از متغیر شهر جهانی و شهر اسلامی، 51 متغیر به منظور شناسایی شهر جهانی اسلامی به دست آمد. متغیرهای شناسایی شده براساس سطح تأثیرگذاری دسته بندی و در نرم افزار میک مک درجهت محاسبات ماتریس تحلیل اثرات متقاطع جای گذاری شد. براین اساس، 16 متغیر شامل میزان رشد تولید ناخالص داخلی، پویایی بازار شهری، تنوع و رقابت پذیری قیمت کالاها، میزبانی شرکت های بزرگ بین المللی (500 شرکت برتر جهانی)، میزان جمعیت شهری، تعداد پروازهای مستقیم بین المللی، تعداد هتل های بزرگ، تعداد بازدیدکنندگان خارجی، تنوع تولید انرژی، ظرفیت جاذبه سایت های گردشگری، واقع شدن در مسیرهای اصلی حمل ونقلی، دخالت کم دولت در بازار و انجام امور نظارتی بر بازار، استقرار بانک های بین المللی، وجود بورس های بین المللی، تعداد دانشگاه های برتر و میزان سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI) به عنوان پیشران های کلیدی مؤثر بر تبدیل اصفهان به یک شهر جهانی به دست آمدند. از تحلیل این 16 متغیر، 3 سناریو برای 10 سال آینده جهانشهر اصفهان پیش بینی شد.
Analysis of the Role of Social Capital in the Spatial Evolution of Rural Settlements (Case Study: Esfandagheh District, Jiroft County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose - The main purpose of this study is to investigate the effects of improving the dimensions of social capital in the spatial evolution of rural settlements in Esfandagheh. Design/methodology/approach - This study is a quantitative survey conducted using questionnaires distributed among 400 households in 30 sample villages. Descriptive-analytical measures such as mean, variance, standard deviation, Kendall Tau-b correlation coefficient, and multiple regression were used to analyze social capital's status in the spatial evolution of rural settlements in the study area. Findings - The findings revealed that the six dimensions of social capital, including social awareness, social organizations and groups, social networks and relations, social participation, social cohesion, and social trust have a positive and significant relationship with the dimensions of the spatial evolution of rural settlements. Moreover, there is a positive and significant relationship between social capital and spatial development dimensions in the studied villages' four environmental-ecological, social, economic, and physical-infrastructural dimensions. Also, social awareness, social participation, social cohesion, social trust, social networks and relations, and social organizations and groups with a variance of 0.433% were explained as predictors of spatial changes in the Esfandagheh rural district. Research limitations/implications - The variable of social capital plays an essential role in the spatial transformation of rural settlements because improving the dimensions of spatial transformation regardless of the dimensions of social capital faces a crucial challenge. In other words, social capital is influential in various areas of life, from the local and micro-level to the national and macro-level; it can empower the villagers in dealing with the socio-economic problems of their village. Practical implications - Paying attention to the dimensions of social capital in terms of approaches and planning and policy-making system of rural development and subsequently emphasizing the status of social capital as one of the most important intangible assets to improve the spatial evolution of rural settlements. Originality/Value - This study investigated the effects of all dimensions of social capital on all four dimensions of geographical space. In such a way, the attention of policymakers and development planners to the outcome of this research provides a more effective planning ground for developing the rural space based on people's views and the conditions of each region.
مقیاس بندی مجدد دولت و حاکمیت شهری بنگاه مدار در کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقیاس بندی مجدد دولت از سیاستهای بازتوزیعی به سیاستهای آزادسازی اقتصادی همزمان با دوران سازندگی، گواه روشنی بر ضعف برنامه ریزی است ،چراکه برنامه ریزی در انطباق با نیازهای جدید برآمده از شهری شدن سریع با شکست مواجه گردید. در این مقیاس جدید، تحمیل فضای سیاستها و ایدئولوژی برنامه ریزی از سوی دولت، حاکمیت شهری کارآفرین (بنگاه مدار) مبتنی بر حفظ و تقویت رانت بوده و آنها را به سود خود تغییر می دهد. هدف این مقاله بررسی تأثیر آزادسازی اقتصادی بر سیاست شهری کلانشهر تهران از نقطه نظر اقتصاد سیاسی است. نتایج نشان داد تحولات چند دهه ی اخیر را می توان به تغییرِ جهت از مدیریت گرایی شهری به مدیریت بنگاه داری تفسیر کرد؛ در پرتو فرآیند ملی زدایی و آزادسازی اقتصادی، موقعیت بهتری برای صنعت زدایی، خصولتی شدن و رانتجویی و ترویج نوعی کاسبکارسالاری در سیاست شهری از طریق مشارکت های بخش دولتی - خصوصی ایجاد شده که در آن سیاست ورزی شهری به رقابتی پر تب وتاب برای جذب سرمایه تقلیل داده شده ، چرا که اولویت به نرخ رشد اقتصادی و منافع تجاری اقلیتی محدود داده می شود.
ارزیابی مؤلفه های محیطی مؤثر بر رفع نیاز به تفریح کاربران در مجتمع های تجاری کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیش از یک دهه است که طراحی و اجرای مجتمع های تجاری بزرگ مقیاس در کلانشهر تهران رونق دارد و اغلب این مجتمع ها به راحتی نظر گروه های سنی گوناگون را به خود جلب می کنند؛ البته برخی موفق تر و ماناتر هستند و برخی پس از یک دوره رونق، مشتریان خود را از دست می دهند و کمرنگ می شوند. شکل همنشینی عرصه های عمومی و واحدهای تجاری در این مجتمع ها گویای تفوق امر تفریح بر امر خرید است و سازماندهی فعالیت ها در این مجتمع ها به گونه ای است که امکان گذران اوقات فراغت به بهترین شکل ذیل عنوان مرکز خرید فراهم آمده است. هدف از این پژوهش تدقیق میزان موفقیت این مجتمع های تجاری در رفع نیاز به تفریح شهروندان است. پرسش این است که نیاز انسان به تفریح، چه تأثیری بر ادراک محیطی شهروندان از مجتمع های تجاری کلانشهر تهران دارد؟ و چگونه است که در سال های اخیر، مجتمع های تجاری کلانشهر تهران در نزد شهروندان با سنین گوناگون، اقبال بیشتری نسبت به دیگر فضاهای تجاری دارند؟ مبانی نظری پژوهش متکی بر دستاوردهای علم روانشناسی محیطی است که با نظریه انتخاب ویلیام گلاسر و اهمیت نیاز به تفریح شروع شده و مؤلفه های مؤثر در ارتقاء کیفیت محیطی در حوزه نیاز به تفریح بر اساس مطالعات کتابخانه ای و استناد به آراء اندیشمندان از ادبیات مرتبط استخراج شده است. سپس به روش پژوهش پیمایشی و از طریق توزیع 462 پرسشنامه بین کاربران مجتمع های تجاری منتخب شهر تهران ( کوروش، تیراژه، پالادیوم و تیراژه2) که بر اساس میزان استقبال کاربران از طیف های مختلف و پیکر بندی فضایی متفاوت با پاساهای خرید صرف و همچنین وجود جنبه های تفریحی، خدماتی و سرگرمی موجب پدید آمدن قرارگاه های رفتاری متنوع شده اند.، با استفاده از نرم افزار SPSS و روش همبستگی، اثر مؤلفه ها بر نیاز به تفریح کاربران و بر همدیگر تحلیل گردیده است. نتایج نشان می دهد که سنجه های سامانه طراحی شده متشکل از سه مؤلفه جمعی-رفتاری، کالبدی-فضایی و دریافتی-ادراکی با هدف رفع نیاز به تفریح کاربران، ارتباط معناداری با تفریح به عنوان دلیل حضور کاربران در مجتمع های تجاری دارند.
Spatial Analysis of Tourism Development Potential of Tourism Destination Villages (Case Study: Mashhad Tourism Sphere of Influence)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose - Today, tourism is mentioned as a suitable approach for socio-economic and physical development in rural areas. Therefore, rural areas have capabilities and potentials in terms of tourist attractions; however, not all areas have the same capabilities for development. The purpose of this study is to evaluate the ecological potential of the study area and to find the relationship and alignment between tourism capacity and ecological potential in rural areas of Mashhad tourism sphere of influence. Design/methodology/approach - The present theoretical study was conducted with applied purposes using the descriptive-analytical method. GIS and SPSS software and CoCoSo multi-criteria decision-making model were used to analyze the data. Findings- According to research findings the most influential indicator was the distance to tourism water resources and the least influential indicator was the distance to fault. Therefore, the highest ecological potential belongs to the foothill villages of the study area. Also, in terms of tourism capacity, the most effective factors have been the natural attractions of the village and its suburbs and the quality of village road. Original/value - On this basis, the highest tourism potentials belong to villages of Pivehzhan, Virani, and Radkan, respectively. According to the results of the study there is a significant positive relationship between ecological potential of the studied villages and their tourism capacity and there is no relationship between the number of tourists and ecological potential of the studied villages.
مکان یابی داروخانه ها و توزیع فضایی بهینه آن در شهر سیرجان در راستای دسترسی مطلوب شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان یابی کاربری های بهداشتی-درمانی در نقاط شهری به خصوص داروخانه ها باید به گونه ای باشد که همگان به آن ها به راحتی دسترسی داشته باشند؛ زیرا از یک سو دسترسی مناسب به خدمات بهداشتی-درمانی نقش مهمی در ارتقای سلامت امنیت و آرامش خاطر جامعه داشته و از سوی دیگر شاخص مهمی در راستای تحقق عدالت اجتماعی به شمار می آید. در این راستا، هدف پژوهش حاضر مکان یابی داروخانه ها و توزیع فضایی بهینه آن در شهر سیرجان در راستای دسترسی مطلوب شهروندان است. برای انجام این مطالعه از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی استفاده شده است. شیوه جمع آوری اطلاعات، اسنادی، کتابخانه ای و میدانی بوده است. درجهت مکان یابی داروخانه ها و توزیع فضایی بهینه آن در شهر سیرجان در راستای دسترسی مطلوب شهروندان از نرم افزار تحلیل گر ArcGIS و از روش سلسله مراتبی AHP استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که با توجه به استانداردها و جمعیت شهر سیرجان، 25 داروخانه روزانه در سطح شهر سیرجان نیاز است که 9 داروخانه روزانه جدید در مکان های پیشنهادی مناسب باید احداث شود. در این راستا نتایج حاصل از پهنه بندی مکان های مناسب درجهت احداث داروخانه در شهر سیرجان نشان داد که حدود 10 درصد از مساحت شهر سیرجان دارای پتانسیل بسیار مناسب و حدود 30 درصد نیز دارای پتانسیل مناسب درجهت احداث داروخانه در سطح شهر است که به ارائه یک مکان پیشنهادی در منطقه یک و 8 مکان پیشنهادی در منطقه دو شهری سیرجان با توجه به ضوابط و کمبودهای موردنیاز پرداخته شد.
نقش گردشگری و توسعه اقامتگاه های بومگردی در توانمند سازی زنان روستایی (نمونه موردی: استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
147 - 170
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی یکی از انواع گردشگری است که نقش مهمی در توسعه اقتصادی-اجتماعی جوامع روستایی ایفا می کند و می تواند در استقلال اقتصادی، خلق فرصت های شغلی جدید و بهبود شرایط اجتماعی زنان روستایی نیزموثر باشد. یکی از تمهیدات جالب و جدید در این راستا، ایجاد اقامتگاه های بوم گردی در نواحی روستایی و شهری است که بررسی تاثیر آن بر توانمندسازی زنان روستایی، هدف این تحقیق را تشکیل می دهد. این پژوهش از نوع کاربردی و به لحاظ روش تحقیق توصیفی-تحلیلی، با رویکرد قیاسی است. اطلاعات لازم از طریق مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی ( پرسشنامه محقق ساخته)، جمع آوری شده است. جامعه آماری را 110 زن روستایی شاغل (دائمی و غیردائمی) در اقامتگاه های بومگردی خراسان رضوی تشکیل می دهد که طی سال های 94 تا 96 تاسیس شدند و شامل 21 اقامتگاه در 16 روستا و3 شهر استان است. اطلاعات بدست آمده از طریق نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل آماری قرارگرفت و نتایج آزمون T تک نمونه ای نشان داد، توسعه اقامتگاه های بومگردی در منطقه مورد مطالعه با میانگین کلی 2.5 در سطح پایینی بر توانمند سازی اقتصادی زنان روستایی تاثیر داشته است. ولی اثرات اجتماعی آن با میانگین 2.8 بالاتر ارزیابی شده است. با آزمون رتبه ای فرید من، مشخص شد، بالاترین رتبه توانمند سازی اقتصادی مربوط به شاخص «افزایش فرصت های شغلی» و بالاترین رتبه توانمند سازی اجتماعی به افزایش «حس تعلق مکانی» تعلق دارد. از دیگر نتایج تحقیق ، وجود همبستگی بین توانمند سازی اجتماعی و اقتصادی زنان روستایی است که با آزمون پیرسون، رابطه مثبت و معنادار بدست آمد . بنابراین کسب درامد و توانمند سازی اقتصادی بیشتر زنان شاغل در اقامتگاههای بومی گردی، نیازمند ارتقاء شاخص های اجتماعی آنان است.
نقش فضای نیمه باز در ساختار و معماری بناهای بومی بندر لنگه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر نقش و جایگاه فضای نیمه باز در ساختار و معماری بناهای بومی بندرلنگه از دیدگاه متخصصان و شهروندان مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت. هدف کلی از پژوهش حاضر، شناخت فضای نیمه باز در ایجاد بستری جهت حفظ هویت و ارزش های این چنین فضاها می باشد که تاکنون به صورت جز به جز به بررسی ساختاری و عملکردی آن پرداخته نشده است. روش پژوهش در این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی، بر مبنای استدلال منطقی و با استفاده از راهبرد ترکیبی (کیفی- کمی) می باشد. این مطالعه به صورت موردی در بافت سنتی بندرلنگه و با انتخاب 64 بنای قدیمی که قدمت آن ها به بیش از 50 سال برمی گردد، توسط جامعه آماری که شامل 120 نفر ازجمله کسانی که یا در بناهایی با فضای نیمه زندگی می کنند و یا در حال رفت و آمد در این گونه فضاها هستند و همچنین با رویکرد کیفی به روش نمونه گیری نور به وسیله دستگاه نورسنجی CEM/DT-856A و دما به وسیله دستگاه دماسنجی Temperature/HTC-1 صورت گرفته است که با توجه به بررسی های معماری (جهت های قرارگیری، ایوان ها و ارتباط های فضایی)، ساختاری (تزئینات، روزن ها، طاق نماها، سرستون ها و هندریل ها)، دما و نور، میزان وابستگی رضایتمندی و معنادار ساکنان بافت قدیم و جدید در ایجاد محیطی مناسب برای کاربران این گونه بناهای سنتی مشخص می شود که با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که با باززنده سازی و بررسی هویت تاریخی فضای نیمه باز در بین بناهای سنتی بتوان به حفظ ارزش های این چنین فضاها در معماری بومی پرداخت.
تحلیل رویکرد نظری روان شناسی شهری با تأکید بر شهر استرس زا، مورد مطالعه: شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی و شناسایی شاخص های استرس زا و بررسی وضعیت این شاخص ها در حوزه های اقتصادی، خانوادگی، محیطی، اجتماعی و فرهنگی، شخصی و فردی، امنیت شهری و کالبد شهری در نواحی شهر یاسوج از دید شهروندان است. روش پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی بوده است. جامعه آماری پژوهش، شامل کل شهروندان شهر یاسوج (114000 نفر) بود. روش نمونه گیری از نوع نمونه گیری خوشه ای و تصادفی بوده است. همچنین اخذ داده های موردنیاز به صورت پیمایشی و با استفاده از تنظیم و تکمیل پرسش نامه در بین شهروندان انجام گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که در بین نواحی شهر یاسوج از نظر شاخص های استرس زا ، ناحیه 1 دارای بهترین و ناحیه 4 دارای بدترین وضعیت هستند همچنین، شاخص اقتصادی و شاخص های خانوادگی بیشترین تأثیرگذاری را در افزایش استرس شهروندان شهر یاسوج و حوزه زیست محیطی و کمترین تأثیرگذاری را در استرس شهروندان شهر یاسوج داشتند. در بین شاخص های استرس زا در شهر یاسوج، پیدا کردن شغل مناسب برای اعضای خانواده، کمبود و گرانی مسکن، ارتباطات فامیلی، مشکلات مربوط به ازدواج و بالا بودن اجاره خانه، تأثیرگذارترین متغیرهای استرس زا بوده اند. همچنین در بین شاخص های استرس زا، شاخص حوزه محیطی و شاخص خانوادگی، تاثیر و قدرت تبیین بیشتری نسبت به بقیه شاخص های بررسی شده در پیش بینی افزایش استرس شهروندان شهر یاسوج دارند. همچنین نوآوری پژوهش حاضر، استفاده از تکنیک WASPAS در شناسایی و ارزیابی شاخص های استرس زا در بین شهروندان شهر یاسوج است.
شبیه سازی جمع آوری رواناب شهری در نواحی خشک، مطالعه موردی اسلامشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شبیه سازی جمع آوری رواناب ناشی از رژیم های نامنظم بارندگی و رخداد کل بارش سالیانه در مناطق خشک می باشد. شبیه سازی با استفاده از مدل های هیدرولوژیکی در شهرستان اسلامشهر با اقلیمی خشک انجام شده است. دادهه های مورد استفاده شامل کلیه لایه های مربوط به زیرساخت های شهری سطحی و زیرسطحی جمع آوری رواناب می باشد که از منابع داده های مکانی در نرم افزار ARCGIS تهیه شده است. روش پژوهش در محاسبه رواناب اسلامشهر مدل SCS(CN) در بازه سال های 2005 و 2011 می باشد در این راستا ابتدا مسیر هدایت و جمع آوری رواناب بر اساس داده های ارتفاعی و مشاهدات میدانی تعیین گردید و سپس میزان رواناب تولید شده در هر حوضه ارزیابی و هندسه کانال های آن با مدل شبیه سازی رواناب جوی باغچه در نرمافزار SWMM محاسبه شده است. نوآوری پژوهش شامل ترکیب مدل SCS(CN) در تولید رواناب و مدل جوی باغچه در محیط SWMM می باشد که شیوه ای نو برای جمع آوری رواناب در بهترین نقطه تمرکز را ارائه نموده است به طوری که حداکثر رواناب تولید شده در حوضه های 3، 4 و 5 اسلامشهر وجود دارد. از طرف دیگر رواناب از حوضه های بالادست نیز به آن افزوده می شود لذا بهترین خروجی برای جمع آوری رواناب می باشد. همچنین مدل جوی باغچه به دلیل کاهش رواناب، پتانسیل آسیب پذیری اسلامشهر را در مواجه با خطرات رواناب شهری کاهش می دهد.
ارزیابی اثرات گردشگری روستایی بر توسعه منطقه ای (مطالعه موردی: قدمگاه آذرشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری تأثیرات خاصی در نواحی روستایی دارد و با توجه به ماهیت فعالیت گردشگری و ارتباط و تعامل تنگاتنگ آن با فعالیت های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، بالطبع اثرات آن می تواند بسیار متنوع و گسترده باشد و به ویژه بر محیط جوامع میزبان اثرات عمیقی برجای می گذارد. لذا، هدف کلی این مطالعه، ارزیابی اثرات گردشگری روستایی بر توسعهی منطقهای (مطالعه موردی: قدمگاه شهرستان آذرشهر) می باشد. تحقیق حاضر، از نظر هدف از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق، شامل کلیه گردشگران، اهالی منطقه و کارشناسان مشغول در سایت قدمگاه می باشد. بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه برابر 384 نفر به دست آمد و روش نمونه گیری به صورت نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب شد. برای بررسی های تک متغیری از آزمون t تک نمونه ای، برای بررسی های دومتغیری از آزمون همبستگی پیرسون و جهت آزمون فرضیه ها از مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Smart-PLS استفاده شد. نتایج نشان می دهد که توریسم روستایی بر توسعه منطقه ای (اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، زیست محیطی) در منطقه قدمگاه آذرشهر تأثیر مثبت و معناداری دارد و موجب توسعه روستایی در محدوده مورد بررسی شده است. همچنین، نگرش مذهبی، آگاهی و دانش نسبت به توریسم، انگیزه ذاتی ساکنان وابستگی ساکنان به اجتماع محلی بر توسعه و گسترش توریسم روستایی منطقه مورد مطالعه تأثیر مثبت معناداری داشته است.
تبیین مدل برندسازی شهری در راستای توسعه گردشگری؛ نمونه مورد مطالعه: شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
3 - 14
حوزههای تخصصی:
برندسازی شهری به عنوان روشی برای افزایش جاذبه شهر مطرح است که با شکل دهی یا تغییر تصاویر ذهنی مخاطبان، موجب تمایز شهرها می شود. هدف مقاله حاضر ارائه مدلی است تا برندسازی شهری در راستای توسعه گردشگری را تسهیل کند. در این پژوهش، شهر یزد به عنوان محدوده مطالعاتی مد نظر قرار گرفته است. روش پژوهش حاضر، کیفی بوده و تلاش دارد تا با استفاده از راهبرد داده بنیاد، مدل گفته شده را از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با حرفه مندان، دانشگاهیان و نخبگان استخراج کند. مصاحبه شوندگان با تکنیک ارجاعی زنجیره ای (گلوله برفی) انتخاب شدند و در نمونه دوازدهم، اشباع نظری تا حدودی شکل گرفت، اما روند پژوهش تا مصاحبه چهاردهم ادامه یافت. نتایج پژوهش بیان می کند که «لزوم رقابت شهرها در عرصه جهانی»، «مشکلات اقتصادی و لزوم توجه به گردشگری و برندسازی شهری» و «پتانسیل بالای شهر یزد برای توسعه گردشگری و برندسازی شهری» از شرایط علی تحقیق بوده و لزوم بررسی موضوع را آشکار می سازد. همچنین این پژوهش نشان می دهد با مجموعه راهکارهایی از جمله «تشکیل کارگروه ویژه برندسازی در شهر یزد»، «جلب مشارکت نهادهای مردمی در تدوین و اجرای طرح های برندسازی»، «آموزش به مدیران و کارمندان برای اجرای هرچه بهتر طرح های برندسازی شهری»، «برگزاری جشن ها و رویدادهای ملی و بین المللی به منظور توسعه برند» و «توسعه زیرساخت های گردشگری» می توان توسعه گردشگری را از طریق برندسازی در شهر یزد دنبال کرد که پیامدهایی همچون «تأمین درآمد پایدار برای مجموعه مدیریت شهری یزد»، «تقویت هویت منحصر به فرد شهر یزد»، «کاهش مهاجرت»، «افزایش رضایتمندی گردشگران داخلی و خارجی شهر یزد»، «جهانی شدن»، «توسعه سرمایه اجتماعی»، «دستیابی به رشد اقتصادی» و «دستیابی به مدیریت شهری یکپارچه» را در پی خواهد داشت.