فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۸۱ تا ۱٬۴۰۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
منبع:
توسعه فضاهای پیراشهری سال ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
89 - 106
حوزههای تخصصی:
کشاورزی مهم ترین فعالیت اقتصادی سکونتگاه های روستایی استان گیلان می باشد که در اشکال و اندازه های مختلف صورت می گیرد. فعالیت های خرد کشاورزی در مناطق سنتی معمولاً یک گزینه مهم در کنار فعالیت اصلی، برای معیشت کشاورزان به شمار می رود. از سوی دیگر این کشاورزی تحت مؤلفه هایی قرار دارد که درنهایت بر گسترش فعالیت های خرد کشاورزی اثرگذار می باشند. هدف این مطالعه رتبه بندی مؤلفه های اثرگذار بر گسترش فعالیت های خرد کشاورزی در روستاهای پیراشهری آستانه اشرفیه می باشد. روش تحقیق به صورت توصیفی - تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات اسنادی و پیمایشی بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر بهره برداران 9 روستای پیراشهری آستانه اشرفیه که دارای فعالیت های خرد کشاورزی بوده (تمام شماری)، تشکیل داده اند. به همین منظور تعداد 350 نفر از افراد فعال در حوزه فعالیت های خرد کشاورزی به عنوان نمونه آماری بر اساس نمونه گیری تصادفی- سهمیه ای انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از آزمون فریدمن و برای بررسی معنی دار بودن مؤلفه های موردبررسی از آزمون t استفاده شد. یافته های نشان داد که درمجموع 55 مؤلفه اثرگذار بر فعالیت های خرد کشاورزی در آستانه اشرفیه شناسایی شدند که دارای قابلیت رتبه بندی هستند. بالاترین اولویت مرتبط با تکنولوژی و مکانیزاسیون با میانگین رتبه ای برابر با 5/39 می باشد. رتبه دوم مرتبط با بهبود بازدهی با میانگین رتبه 4/38، رتبه سوم با 6/36 مرتبط با درآمد می باشد. همچنین رتبه چهارم به استفاده از تسهیلات با میانگین رتبه ای برابر 6/35 اختصاص داشته است.
چالش ها و بازدارنده های بهره گیری از ظرفیت پیوندهای روستایی- شهری برای باز ساخت اقتصادی فضای روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
19 - 33
حوزههای تخصصی:
شهر و روستا به مثابه دو سکونتگاه انسانی از دیرباز با یکدیگر پیوند داشته اند. با توجه به این که نوع، شدت و ضعف و کیفیت پیوندهای روستایی شهری همواره دستخوش تحول بوده و از ظرفیت ها و توانایی های آشکار و پنهان فراوانی برای باز ساخت اقتصادی برخوردار است، مطالعه حاضر با آرمان شناخت چالش ها و بازدارنده های بهره گیری از ظرفیت پیوندهای روستایی - شهری و باز ساخت اقتصادی فضای روستایی در کشور ایران و استان قم به مثابه یکی از کشورهای درحال توسعه به روش کیفی انجام شد. داده های کیفی با 8 بحث گروهی و 30 مصاحبه انفرادی ژرف گردآوری شد. این تعداد نمونه به روش هدفمند از میان تعداد 97 نفر از مدیران و خبرگان حوزه موردمطالعه (جامعه آماری) که اطلاع دقیق تری از وضع موجود داشتند و با توجه به سطوح فعالیت، تجربه و جایگاه علمی انتخاب شدند. روش انتخاب خبرگان نمونه گیری هدفمند و با بیشترین گوناگونی بود و باهدف شناسایی صاحب نظران از روش گلوله برفی بهره گیری شد و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه داشت. اطلاعات به روش زمینه مبنا یا درون مایه ای با نرم افزار MAXQDA2020 تحلیل شد. یافته ها آشکار ساخت که ازجمله مهم ترین چالش بهره گیری از ظرفیت پیوندهای روستایی شهری برای باز ساخت اقتصادی فضای روستایی پایین بودن میزان دسترسی و کیفیت راه ها میان شهر و روستا و نرخ پایین شراکت و سرمایه گذاری شهری ها در فعالیت های روستایی است.
طراحی مدل معیشت پایدار روستایی مبتنی بر زیست بوم روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شناخت دقیق مسائل مربوط به روستاهای ایران از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است؛ البته باید پیوندش با شهر و جایگاهش در کشور حفظ شود. همچنین روستا برای حفظ برتری برند خود، باید به مدل های بومی روی بیاورد. متأسفانه هنوز مدلی برای معیشت پایدار روستایی در سطح ملی و کلان بوجود نیامده است. هدف اصلی این مقاله، بررسی احیای روستاها و ایجاد معیشت پایدار در آنها از طریق بررسی تحقیقات بومی صورت گرفته پیرامون معیشت روستایی است. این مقاله حاصل یک پژوهش عملیاتی و راهبردی در زمینه شناسایی عوامل موثر بر طراحی مدل معیشت پایدار روستایی مبتنی بر زیست بوم روستایی می باشد. روش پژوهش: با استفاده از روش فرا ترکیب، انتخاب 120 مقاله و پژوهش مرتبط در سال های 1380 تا 1401 از نمایه استنادی CIVILICA است که با به کارگیری این روش در نهایت 63 مقاله نهایی مبنای استخراج یافته ها قرار گرفتند؛ این پژوهش کیفی بوده و در پارادایم تفسیرگرایی با هدف اکتشاف مدل معیشت پایدار روستایی مبتنی بر زیست بوم روستایی، انجام شده و از دیدگاه هدف، پژوهشی کاربردی است. هم چنین جمع آوری داده ها از نظر زمان پژوهشی مقطعی است. یافته ها: باتوجه به پژوهش حاضر، مولفه های مهم در طراحی مدل معیشت پایدار روستایی، تامین امنیت غذایی روستایی، افزایش بهره وری نیروی کار با افزایش سطح سواد، توسعه پایدار گردشگری و تقویت و گسترش بازارها و بازارچه های محلی و سرمایه گذاری در زیرساخت های توسعه روستایی می باشد. نتیجه گیری: در پژوهش حاضر به دنبال طراحی بسته جامع معیشت پایدار روستایی باتوجه به مؤلفه های احراز شده از سایر پژوهش ها برآمدیم تا با استفاده از روش فراترکیب، ویژگی های معیشت پایدار روستایی را مبتنی بر زیست بوم روستایی کشور، طبقه بندی کرده و پیشنهادهای سیاستی متناسب با نتایج را ارائه دهیم. شماره ی مقاله: ۸
تحلیل تاریخی سیاست های مسکن ایران از دوران پیروزی انقلاب اسلامی تا سال ۱۴۰۰(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن به عنوان یکی از حقوق اساسی انسان ها در بیانیه ها و قوانین اساسی کشورهای مختلف مورد تأکید قرارگرفته و سیاست های مختلفی در این رابطه مطرح شده است. در ایران سیاست گذاری مسکن از برنامه سوم عمرانی آغازشده و بعد از انقلاب با تصویب قانون اساسی و مطرح شدن مسکن به عنوان حق همگانی، ادامه یافته است. بااین وجود تأمین مسکن در ایران همچنان به عنوان یک مشکل مطرح است. بر همین اساس تحلیل سیاست های مسکن ایران از گذشته تاکنون و قیاس آن با استراتژی های جهانی تأمین مسکن و یکدیگر، ضروری است. در همین رابطه پژوهش حاضر باهدف تحلیل سیاست های مسکن ایران با روش تحلیل محتوای تاریخی-قیاسی تدوین و داده ها با روش کتابخانه ای گردآوری شده و به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که محتوا و اهداف سیاست های مسکن از زمان انقلاب تا سال ۱۴۰۰ چه تغییراتی داشته و در هر دوره کدام یک از رویکردهای جهانی تأمین مسکن مورداستفاده قرارگرفته است؟ در همین رابطه بر مبنای رویکرد قیاسی در تحلیل محتوا، چارچوبی از تحلیل محتوای سیاست-عمومی مبتنی بر اهداف، ابزارها و نهادهای درگیر انتخاب و اسناد فرادست مسکن هر دوره بر اساس مقولات کلان چارچوب انتخابی تحلیل و در نهایت رویکرد جهانی مورداستفاده هر دوره تعیین گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که سیاست های مسکن ایران در دوره تحلیل عمدتاً مبتنی بر رویکردهای جهانی مورداستفاده تا اوایل دهه ۱۹۸۰ میلادی با اهداف اجتماعی و پس ازآن اقتصادی بوده است. در همین راستا ابزارهای مورداستفاده نیز عمدتاً شامل امتیازات ویژه و وام ها، تفویض مقررات، قوانین فرماندهی، حمایت مالی گروه های ذینفع و ارائه مستقیم کالا بوده است. در همین رابطه نقش تعیین کننده وزارت مسکن و شهرسازی در سیاست ها باعث شده که نهادهای درگیر عمدتاً کارگزاران اداری باشند و پس ازآن نیز با توجه به اهمیت مشارکت در سیاست ها، شهروندان به عنوان دومین گروه از نهادهای درگیر مطرح شوند.
ارزیابی تغییرات کاربری اراضی بر مبنای تلفیق روش یادگیری ماشین و الگوریتم نقشه بردار زاویه طیفی با استفاده از نمونه های آموزشی متغیر، مطالعه موردی: حوضه آبریز تالاب انزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت تغییرات کاربری اراضی در آمایش سرزمین و حفاظت اکوسیستم های حیاتی نظیر تالاب ها، هدف از این مطالعه بررسی تغییر کاربری اراضی حوضه آبریز تالاب انزلی مبتنی بر تلفیق الگوریتم نقشه بردار زاویه طیفی (SAM) و جنگل تصادفی (RF) با به کارگیری نمونه های آموزشی متغیر در پلتفرم گوگل ارث انجین (GEE) است. لذا، از تصاویر سنتینل-2 هارمونایز شده در طی سال های 2019-2023 و شش شاخص طیفی به منظور افزایش دقت الگوریتم در طبقه بندی کاربری اراضی استفاده شد. با جمع آوری 500 نقطه زمینی در سال پایه و بر اساس اختلاف زاویه طیفی تصاویر، نمونه های آموزشی جدید در سال های 2021 و 2023 تولید و نقشه های طبقه بندی با استفاده از الگوریتم RF ایجاد شدند. نتایج حاکی از بیشترین تغییرات در طی 5 سال در کاربری های پهنه آب (کاهشی)، تالاب و انسان ساخت (افزایشی) است. نتایج مدل سازی نیز بیانگر دقت بالای 87 درصد برای صحت کلی و کاپا در بازه زمانی در نظر گرفته شده است. از طرفی کاربری پهنه آب با دقت بالای 90 درصد، بیشترین مقدار را برای شاخص های صحت کاربر و تولیدکننده دارد. نتایج اهمیت نسبی نیز بیانگر آن بود که باندهای سبز، آبی، قرمز و شاخص اصلاح شده اختلاف آب نرمال بیشترین تأثیر را در تفکیک کاربری ها و انتقال نمونه های آموزشی داشته اند. ازاین رو مشخص می شود که روش نوین اتخاذشده با توجه به در نظر گرفتن پویایی و خودکارسازی تولید نمونه های آموزشی جدید، قابلیت بالایی در تفکیک پذیری و بهبود دقت طبقه بندی در مناطق تالابی دارد؛ بنابراین این روش برای مطالعات آینده و سایر حوضه های تالابی نیز قابل اتکا است.
تحلیل فضایی اعتراضات صنفی و پیامدهای امنیتی آن در تهران بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۷
19 - 39
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی الگوی فضایی اعتراضات صنفی در کلان شهر تهران انجام شده است. در این راستا، نحوه توزیع مکانی و زمانی این اعتراضات موردمطالعه قرارگرفته تا علاوه بر شناسایی عوامل مؤثر بر وقوع آن ها، پیامدهای امنیتی ناشی از این اعتراضات نیز تحلیل شود.
روش پژوهش: این تحقیق از نظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی بوده و از رویکرد تحلیل فضایی بهره می برد. داده های اصلی شامل اطلاعات مربوط به روز، ساعت و نوع اعتراضات صنفی ثبت شده در شهر تهران طی سال های ۱۴۰۱ تا ۱۴۰۲ است که از نیروی انتظامی گردآوری شده اند. برای تحلیل فضایی این داده ها از نرم افزار ArcMap استفاده شده و به منظور برآورد تراکم و الگوی توزیع اعتراضات، از روش هایی نظیر تحلیل نقطه ای، بیضی انحراف و عارضه مرکزی بهره گرفته شده است.
یافته ها: نتایج نشان داد که الگوی پراکندگی اعتراضات صنفی در فصل بهار گسترده تر بوده، درحالی که در تابستان این اعتراضات تمرکز بیشتری داشته اند. بااین حال، موقعیت اصلی تجمعات اعتراضی در طول دوره موردبررسی نسبتاً ثابت باقی مانده است. این الگو می تواند بیانگر تغییر راهبردهای معترضان یا واکنش های آنان به شرایط فصلی و سیاسی باشد. علاوه بر این، به دلیل پراکندگی و تنوع مراکز حساس در حوزه های سیاسی، اقتصادی، آموزشی و صنعتی، پیامدهای امنیتی اعتراضات صنفی در تهران پیچیده و چندبعدی ارزیابی شده است. یافته ها نشان می دهد که توزیع مراکز کلیدی، نظیر نهادهای سیاسی، اقتصادی، آموزشی و صنعتی، تأثیر مستقیمی بر ماهیت و پیامدهای انتظامی این اعتراضات دارد.
نتیجه گیری: نیروهای انتظامی و امنیتی باید با شناخت دقیق الگوی توزیع مراکز حساس و نهادهای کلیدی در تهران، به تدوین راهبردهای مناسب برای مدیریت اعتراضات صنفی بپردازند. استفاده از رویکردهای تعاملی و پیشگیرانه، همراه با پایش مستمر مناطق حساس، می تواند در کاهش پیامدهای امنیتی و حفظ نظم و امنیت عمومی نقش مؤثری ایفا کند
تفاوت های منطقه ای بهره برداری از منابع آب در ایران و نتایج توسعه ای آن در استان های کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
259 - 288
حوزههای تخصصی:
تفاوت های مکانی ظرفیت های منابع آب، بهره برداری از این منابع و نتایج توسعه ای ناشی از مصرف منابع آب، از مهم ترین چالش های فراروی سیاست گذاران، برنامه ریزان و جوامع محلی است. ایران ازجمله کشورهای با شرایط بحرانی در مدیریت مصرف منابع آبی است که توسعه مناطق با پتانسیل های آبی آن، ارتباط مستقیم ندارد. براین اساس، پرسش محوری پژوهش این است که آیا در کشور ایران، نتایج توسعه ای بهره برداری از منابع آب، متناسب با ظرفیت ها و میزان مصارف آبی آنها بوده است یا خیر؟ با استفاده از روش توصیف-تحلیل و مستند به داده های مکانی و گزارشات آماری رسمی از وضعیت تولید و مصرف آب از یک سو و بررسی شاخص های عمومی اقتصاد کلان (تولید ناخالص داخلی و ارزش افزوده رشته فعالیت ها) و شاخص های ترکیبی توسعه (ضریب جینی و شاخص توسعه انسانی) از سوی دیگر، اقدام به بررسی رابطه مصرف آب با نتایج توسعه ای آن در استان های کشور شد. استدلال این بررسی و پژوهش بر این است که تناسبی بین ظرفیت های آبی مناطق مختلف کشور و میزان بهره برداری و مصارف آبی آنها با نتایج توسعه ای مورد انتظار مشاهده نمی شود. بررسی و تحلیل یافته های پژوهش نشان می دهد که تفاوت و اختلافات مکانی، استانی و منطقه ای در بهره برداری از منابع آب و شکل گیری الگوهای توسعه ای متفاوت با ظرفیت ها و منابع طبیعی و اکولوژیکی، روز به روز بر دامنه بحث های چالشی توسعه نابرابر و نامتوازن بین مناطق و استان های کشور خواهد افزود و تنظیم ظرفیت های توسعه ای هر استان متناسب با ظرفیت های زیستی و آبی آن، ضرورتی انکارناپذیر خواهد بود.
ارزیابی اقتصادی عملکرد و خصوصیات زراعی گیاهان دارویی در مناطق روستایی سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
27 - 44
حوزههای تخصصی:
با توجه به محدودیت منابع آبی و تداوم کم بارشی و خشکسالی های اخیر در منطقه سیستان، توسعه کشت گیاهان اقتصادی و کم آب بر و نیز تقویت صنایع تبدیلی با هدف افزایش درآمد کشاورزان و حفظ ماندگاری در منطقه بسیار حیاتی و ضروری است. این پژوهش با هدف ارزیابی اقتصادی عملکرد و خصوصیات زراعی گیاهان دارویی در مناطق روستایی سیستان انجام شد. اطلاعات تحقیق از طرح های پژوهشی در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی سیستان در دو روستای ده بلند و زهک به دست آمد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از روش های اقتصاد مهندسی و معیارهای ارزش فعلی خالص و نسبت منفعت به هزینه انجام شد. همچنین برای تصمیم گیری در اولویت بندی گیاهان دارویی بر اساس نقطه نظر بهره برداران از روش خاکستری به عنوان یکی از روش های تصمیم گیری چند شاخصه استفاده شد. نتایج نشان داد نسبت منفعت به هزینه گیاهان دارویی اسفرزه، سیاه دانه و زنیان به ترتیب 5/37، 4/7 و 4/6 بود. ازاین رو با توجه به مثبت بودن این نسبت در منطقه کلیه گیاهان دارویی مورد بررسی ازنظر اقتصادی مقرون به صرفه هستند و می توانند در ایجاد تنوع کشت و افزایش درآمد مؤثر باشند. علاوه بر این گیاه دارویی اسفرزه با نسبت منفعت به هزینه 5/37 اقتصادی ترین محصول انتخاب شد. همچنین نتایج نشان داد مهمترین اولویت بندی گیاهان دارویی از دید بهره برداران به گزینه های مناسب بر اساس شاخص آنتروپی، افزایش بهره وری و راندمان آبیاری، کم آب بر، افزایش درآمد، امید به زندگی، ماندن در روستا و افزایش اشتغال است. ازاین رو در صورت فراهمی آب مطمئن در طول دوره، بازاریابی و بسته بندی مناسب برای ارائه در بازار و فراهمی بستر مناسب فراوری، گیاهان دارویی در ایجاد اشتغال مولد از طریق ایجاد صنایع وابسته می توانند تحولی بزرگ در منطقه رقم زنند. بر این اساس ضمن پیشنهاد برنامه ریزی ترویجی برای آموزش مستمر کشاورزان در افزایش بهره وری این محصولات، با توجه به سودآوری آن ها، برنامه ریزی برای احداث واحدهای فراوری محصولات یاد شده در منطقه توصیه می شود.
ارزیابی استعداد لرزه خیزی کلان شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۳۲
173 - 188
حوزههای تخصصی:
موقعیت زمین ساختی ایران سبب شده است تا این کشور پتانسیل لرزه خیزی بالایی داشته باشد. با توجه به اینکه کلان شهرها پتانسیل آسیب پذیری بالایی در برابر مخاطره زمین لرزه دارند، در این پژوهش به آنالیز زمین لرزه های رخ داده در حریم کلا ن شهرها (تهران، مشهد، اصفهان، کرج، شیراز، تبریز، قم، اهواز و کرمانشاه) و همچنین شناسایی کلان شهرهای آسیب پذیر در برابر مخاطره زمین لرزه پرداخته شده است. در پژوهش حاضر از اطلاعات مربوط به کانون زمین لرزه های ثبت شده در ایران طی سال های 1286 تا 1402 (1907 تا 2023 میلادی)، اطلاعات جمعیتی کلان شهرهای ایران، اطلاعات آماری مربوط به وضعیت ساخت و سازهای کلان شهرها و همچنین اطلاعات به دست آمده از تصاویر ماهواره ای، به عنوان مهم ترین داده های تحقیق استفاده شده است. مهم ترین ابزارهای پژوهش ArcGIS و SPSS بوده اند. همچنین در این تحقیق از مدل تحلیل سلسله مراتبی به منظور وزن دهی به پارامترها استفاده شده است. بر اساس نتایج حاصله، در طی سا ل های 1286 تا 1402 ، 999 زمین لرزه با بزرگای بیش از 3 ریشتر تا شعاع 100 کیلومتری از کلان شهرها رخ داده است که بیش ترین تعداد زمین لرزه در محدوده کلان شهرهای شیراز، اهواز و کرمانشاه بوده است، به طوری که در محدوده این کلان شهرها به ترتیب 390، 186 و 147 زمین لرزه رخ داده است. همچنین نتایج ارزیابی وضعیت آسیب پذیری کلان شهرها نشان داده است که کلان شهر شیراز با مجموع 17.68 امتیاز، آسیب پذیرترین کلان شهر کشور در برابر مخاطره زمین لرزه محسوب می شود. بعد از این کلان شهر، کلان شهرهای کرمانشاه و تهران به ترتیب با 13.12 و 10.87 امتیاز، دارای بالاترین پتانسیل آسیب پذیری هستند. مجموع نتایج حاصله از این پژوهش نشان داده است که کلان شهرهای شیراز، کرمانشاه و تهران پتانسیل آسیب پذیری بیش تری در برابر مخاطره زمین لرزه دارند، بنابراین باید کنترل و نظارت بیش تری بر کیفیت ساخت و سازها و روند افزایشی جمعیت در این کلان شهرها صورت گیرد.
پردازش مفهوم امنیت آب از منظر مکتب کپنهاگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۵
105 - 122
حوزههای تخصصی:
کمبود و نبود آب، امنیت و توسعه کشورها را بر می آشوبد و به بی ثباتی آنها می انجامد. طی چند دهه اخیر مؤلفه های طبیعی و انسانی پرشماری کمیت و کیفیت آب و دسترسی پایدار به منابع سالم و کافی را درگیر چالش های بسیاری کرده اند. تهدید بقای زیست و زیستگاه، امنیت آب، را به یکی از جستارهای امنیت پژوهی تبدیل کرده است. پژوهش حاضر ماهیتی بنیادی دارد در قالب مکتب کپنهاک در خصوص امنیت زیست محیطی با رویکردی تبیینی– تحلیلی به پردازش مفهوم امنیت آب و مقیاس های آن پرداخته است. سوالی که در این تحقیق سعی در پاسخ به آن داشته ایم این است که مفهوم امنیت آب از منظر مکتب کپنهاگ چگونه قابل ارزیابی است؟ نتایج تحقیق نشان داد که امنیت آب، در مقیاس های ملی می تواند همبستگی ملی، پیوستگی سرزمینی و کنش متقابل فضایی واحدهای سیاسی- فضایی را تحت تأثیر قرار دهد. چالش امنیت آب، در مقیاس ملی ایجاد ناامنی برخاسته از عدم دسترسی پایدار به منابع آب، برای شهروندان است که ثبات و امنیت واحدهای سیاسی - فضایی را برمی آشوبد و منجر به چالش مشروعیت نظام سیاسی می شود. ناامنی آب، در مقیاس فراملی (منطقه ای و بین المللی) نیز اغلب در قالب تنش و کشمکش کشورها نمود می یابد. از این رو، کارکرد گسترده و محدودیت فزاینده منابع آب، این پدیده طبیعی راهبردی را در دستورکار امنیتی بسیاری از کشورها قرار داده است.
تحلیل و اولویت بندی موانع توسعه گردشگری استان کرمان از دیدگاه خبرگان بخش های خصوصی و دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهت پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی موانع توسعه گردشگری استان کرمان از دیدگاه خبرگان بخش خصوصی و دولتی انجام شده است. جامعه آماری شامل خبرگان بخش های دولتی و خصوصی آشنا با مسایل گردشگری استان کرمان است.ابتدا مهم ترین موانع اصلی توسعه گردشگری با استفاده از مبانی نظری در چهار دسته کلی شامل موانع زیربنایی، موانع بازاریابی، موانع فرهنگی-اجتماعی و موانع مدیریتی و ساختاری شناسایی و 20 زیر معیار برای این موانع تعیین گردید. به این ترتیب سلسله مراتب مراتب درخت تصمیم طراحی شد. آنگاه بر اساس نظر خبرگان و با روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی داده ها موانع توسعه گردشگری استان اولویت بندی شده است. از دیدگاه جامعه مورد مطالعه، اولویت موانع مزبور به ترتیب عبارتند از؛ موانع زیربنایی با وزن 297/0، موانع بازاریابی با وزن 257/0، موانع فرهنگی-اجتماعی با وزن 235/0 و موانع مدیریتی و ساختاری با وزن 214/0. ضعف خدمات هتلداری و رستورانداری با وزن 175/0 حایز رتبه اول در میان زیر معیارهاست. استفاده ناکافی از صدا و سیمای شبکه استانی برای معرفی جاذبه ها با وزن 105/0 در اولویت دوم و ناآگاهی عمومی از مزایای گردشگری با وزن 091/0 سومین اولویت را در میان زیرمعیارها کسب کرده است.
ارزیابی مکان گزینی سایت های نظامی شهرستان کبودراهنگ با بکارگیری روش های AHP-Fuzzy و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۴
61 - 82
حوزههای تخصصی:
مکان یابی دقیق و بهینه انواع تاسیسات و کاربری ها به امری ضروری و انکارناپذیر تبدیل شده است. در ایجاد و احداث سایت های نظامی باید کلیه عوامل اعم از طبیعی و انسانی مدنظر قرارگیرد تا با یک برنامه ریزی بلندمدت از صرف هزینه های بی مورد و اتلاف نیرو، سرمایه و زمان جلوگیری نمود .شهرستان مورد مطالعه بدلیل موقعیت استراتژیک جغرافیایی خویش ظرفیت های بسیاری را در زمینه توسعه کشاورزی، گردشگری و از جمله ایجاد مراکز نظامی دارا می باشد. پژوهش حاضر جهت بررسی معیارهای تاثیرگذار در مکان گزینی سایت های نظامی استان در شهرستان کبودراهنگ است که نتایج آن می تواند به تحقیقات دامنه دار و علمی سایر پژوهشگران عرصه های نظامی و ژئوپلیتیک کمک شایانی نماید؛ روش مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی با بکارگیری ترکیبی مدل های تصمیم گیری تحلیل سلسله مراتبی Fuzzy-AHP در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی و استفاده از منابع کتابخانه ای از جمله مقالات علمی-پژوهشی صورت گرفته در این زمینه و تحقیقات میدانی نگارندگان می باشد. نتایج حاصله پس از تشکیل مقایسات زوجی و محاسبه اوزان فازی و نرمال و بدست آوردن وزن نهایی زیرمعیارها، حاکی از تاثیرگذاری بالای زیرمعیارهایی چون توپوگرافی با وزن 236/0 ، وجودزمین کافی برای گسترش با وزن 213/0 و اتکاء به عوارض طبیعی با وزن 187/0 در انتخاب مناسب ترین مکان جهت استقرار سایت های نظامی مورد مطالعه بود که لازم است دست اندرکاران ذیربط در برنامه ریزی های آتی موارد مذکور را لحاظ نمایند.
تحلیلی بر مهاجر فرستی شهرستان ها به مرکز استان؛ علل و روندها، مطالعه موردی: استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۷)
133 - 150
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل روند مهاجرفرستی شهرستان های استان آذربایجان غربی به مرکز استان و نیز علل مؤثر بر این مهاجرت می باشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و جنبه ی کاربردی دارد. داده های مورد نیاز پژوهش، از داده های خام مهاجرت و سالنامه آماری استان آذربایجان غربی و از سایت مرکز ملی آمار استخراج شدند. ابتدا روند مهاجرفرستی شهرستان ها به مرکز استان مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و برای تحلیل داده ها از آمار فضایی در محیط نرم افزار Arc Gis استفاده شد. تحلیل موران نشان داد داده های مهاجرفرستی دارای خودهمبستگی فضایی و الگوی توزیع خوشه ای هستند و به صورت تصادفی و پراکنده توزیع نشده اند. در نتیجه تحلیل لکه های داغ مشخص شد در بازه زمانی ۹۰- ۹۵ لکه های داغ در سطح دو شهرستان خوی و سلماس تشکیل شدند در حالی که در بازه زمانی ۹۰- ۸۵ این لکه های داغ علاوه بر خوی و سلماس، شهرستان ماکو را نیز در بر می گیرند. در گام بعدی، پس از ورود داده ها به نرم افزار Spss و اجرای آزمون T همبسته مشخص شد هیچ تغییر معناداری در کل میزان مهاجرفرستی شهرستان های استان به مرکزاستان ، طی دو بازه زمانی مذکور وجود ندارد. جهت بررسی علل موثر بر مهاجر فرستی شهرستان ها به مرکز استان، داده ها با تحلیل رگرسیون وزنی جغرافیایی (GWR)، مورد تحلیل قرار گرفتند. نیکوئی برازش مدل رگرسیونی با 5 متغیر مستقل ضریب شهرنشینی در مبدأ، تعداد متقاضیان کار، فاصله مبدأ ومقصد، تراکم جمعیت و میزان برخورداری از خدمات شهری، مناسب ارزیابی شد و الگوی خاصی از تأثیرگذاری مدل رگرسیونی در منطقه مورد مطالعه مشاهده گردید.
بررسی تأثیر مؤلفه های کالبدی بر ارتقاء سلامت روان شهروندان در فضاهای شهری (نمونه مورد مطالعه: عینالی و ائل گولی شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۷
446 - 422
حوزههای تخصصی:
سلامت روان در دهه های اخیر یکی از عوامل اساسی در زندگی شهروندان در کشورهای توسعه یافته می باشد. توجه به این موضوع که بخش اعظمی از زمان شهروندان در فضاهای شهری سپری می شود، توجه به مؤلفه های کالبدی فضای شهری که منجر به ارتقا سلامت روان شهروندان شود حائز اهمیت است. بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر مؤلفه های کالبدی بر مؤلفه های ارتقاء سلامت روان شهروندان در فضاهای شهری تبریز (عینالی و ائل گولی) است. این مطالعه از نظر هدف کاربردی است که به روش تحلیل همبستگی انجام شده است. ابتدا مؤلفه های پژوهش در دو دسته مؤلفه های سلامت روان و مؤلفه های کالبدی فضاهای شهری براساس مبانی علمی معتبر استخراج و سپس به منظور ارزیابی تأثیر مؤلفه های کالبدی بر سلامت روان پرسشنامه طراحی شد. در این مقاله جامعه آماری شهروندان شهر تبریز است که از دو فضای شهری مذکور به عنوان مهم ترین فضاهای جمعی استفاده می کنند بر این اساس طبق فرمول کوکران تعداد 384 نفر تعیین حجم نمونه شد، که پس از سنجش روایی و پایایی (870/0) پرسشنامه، اقدام به تکمیل پرسشنامه ها شد و نهایتا با استفاده از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمون در قالب نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. مؤلفه های کالبدی فضاهای شهری شامل تنوع فضایی، انعطاف پذیری فضا، مسائل زیست محیطی، آسایش اقلیمی، امکانات محیط، حریم خصوصی، خوانایی و زیبایی بصری و مؤلفه های سلامت روان شامل احساس آرامش، امنیت فردی، ارزش و تصورات ذهنی، تأمین نیازها، شادمانی، حس تعلق و تعاملات اجتماعی می باشد. بیشترین همبستگی به مؤلفه تنوع فضایی با مؤلفه تامین نیازها (478/0) و کمترین همبستگی به مؤلفه آسایش اقلیم با مؤلفه امنیت فردی (104/0) تعلق دارد. با توجه به یافته های مقاله حاضر، همبستگی میان بیش از 90 درصد از مؤلفه های کالبدی و روانی به صورت قوی یا متوسط می باشد و این نتیجه نشان می دهد که مؤلفه های کالبدی فضاهای شهری در دو فضای شهری مذکور تأثیر بالایی بر سلامت روان شهروندان دارد.
ارزیابی مناطق مناسب برای توسعه فیزیکی در شهر ماکو با استفاده از روش تصمیم گیری الکتره – فازی در محیط Arc Gis(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۲۹
121 - 138
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر شهرها به عنوان مهم ترین سکونتگاه های بشر به واسطه افزایش درجه شهرنشینی و جمعیت شهری که از مهم ترین جنبه های تغییر جهانی است، مقدمه رشد و توسعه گسترده ی شهری را فراهم آورده اند. عوامل متعددی از قبیل ویژگی های ژئومورفولوژی، شرایط اقلیمی و خصایص زمین شناختی در مکان گزینی شهرها مؤثرند. در این پژوهش نقش ژئومورفولوژی و عوامل محیطی به عنوان یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در مکان یابی و توسعه فیزیکی شهر ماکو مورد ارزیابی قرار گرفت. عوامل ژئومورفولوژیکی، مهم ترین و اثرگذارترین پارامترهای مؤثر در پیدایش، استقرار و توسعه یک شهر هستند. برای دستیابی به هدف مور نظر و ارزیابی آن، داده های موردنیاز از نقشه های توپوگرافی 1:500000 و زمین شناسی 1:100000 استخراج شده و سپس با استفاده از نرم افزار Arc GIS نقشه های موردنظر تهیه شده اند. همچنین در این تحقیق از مدل تصمیم گیری الکتره – فازی استفاده شد که بر مبنای آن محورها و جهت های جغرافیایی محتمل توسعه شهر ماکو و ضریب اهمیت نسبی مؤلفه های ژئومورفولوژیک محاسبه و تعیین شدند. معیارهای دخیل در توسعه شهر ماکو، شیب، جهت شیب، ارتفاع، فاصله از رودخانه، فاصله از گسل، فاصله از جاده، لیتولوژی، خاک و کاربری اراضی هستند. نقشه های مربوط به هریک از این مؤلفه ها با استفاده از نرم افزار Arc GIS، مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفتند. سپس با روی هم گذاری لایه های طبقه بندی شده، نقشه پهنه بندی مناسب توسعه شهر تهیه و در پنج کلاس کاملاً مناسب، نسبتاً مناسب، مناسب، نامناسب و کاملاً نامناسب برای توسعه تقسیم بندی شد. نتایج نشان داد مناسب ترین مسیر برای توسعه آتی شهر ماکو، سمت شرقی و غربی تا حدی جنوب شرقی این شهر است.
سنجش و تحلیل وضعیت دسترسی به دارایی های معیشتی در نواحی روستایی شهرستان مریوان در راستای تأمین معیشت روستاییان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، وضعیت دسترسی دارایی های معیشتی در میان روستاهای شهرستان مریوان مورد سنجش و تحلیل قرار گرفت. ماهیت این پژوهش توصیفی-تحلیلی، کمّی-کیفی و روش گردآوری، مبتنی بر روش پیمایشی است. در بخش کمّی، نحوه دسترسی به دارایی های معیشتی و در بخش کیفی، راهبردهای موجود روستاییان در ارتباط با دسترسی به دارایی ها و تأمین معیشت، مورد بررسی و شناسایی قرار گرفت. جامعه آماری در بخش کمّی مشتمل بر سرپرستان خانوار روستایی شهرستان بود که با بهره گیری از فرمول کوکران و روش توزیع طبقه ای، 320 پرسشنامه به صورت تصادفی ساده در میان سرپرستان خانوار، دربرگیرنده 56 متغیر قابل اندازه گیری، پنج بُعد اصلی (انسانی، مالی، طبیعی، فیزیکی و اجتماعی) دارایی های معیشتی، توزیع شد. در بخش کیفی، مصاحبه های عمیق با افراد گوناگونی انجام شد که به صورت هدفمند و با روش گلوله برفی شناسایی شدند. تجزیه وتحلیل یافته ها در بخش کمّی با آزمون تی تک نمونه ای و در بخش کیفی با روش تئوری بنیادی نشان دادند که سطح دسترسی روستاییان شهرستان مریوان با توجه به میانگین نامناسب محاسبه شده برابر با 2.64 در سطح معنی داری 0.05، در وضعیت رضایت بخشی قرار ندارد. تنها در بُعد دارایی های طبیعی بود که به صورت شکننده و نسبی، وضعیت دسترسی تا حدی رضایت بخش ارزیابی شد. همچنین 63 ضعف در قالب مؤلفه های ضعف برنامه ریزی، سیاستگذاری و مدیریتی توسعه ای؛ نامناسب بودن محیط کسب وکار منطقه؛ مدیریت امنیتی مرز؛ ضعف قوانین و حمایت ها؛ ضعف در زیرساخت های کالبدی مورد نیاز توسعه اقتصادی؛ کمبود سرمایه مردم محلی و ضعف های اجتماعی-فرهنگی، مهم ترین علل و عوامل و کاستی هایی بودند که وضعیت نامناسب موجود دسترسی روستاییان شهرستان مریوان به دارایی های معیشتی را موجب شده اند. فروش دارایی ها، افزایش فشار بر منابع آب و زمین، مهاجرت، کاهش مصرف، افزایش مصرف پس اندازهای مالی، قرض گرفتن، وام گرفتن، روی آوردن به مشاغل کاذب و قاچاق کالا (کولبری و واسطه گری) افزایش ساعات کار و اجاره دادن زمین ها؛ مهم ترین، راهبردهای اتخاذی روستاییان است.
اثر تغییر اقلیم بر فنولوژی پوشش گیاهی حوضه دریاچه ارومیه با استفاده از سری زمانی تصاویر NOAA-AVHRR(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر اقلیم به عنوان یکی از مهم ترین چالش های پیش روی بشر می باشد. این پدیده تاکنون تاثیرات قابل توجهی را بر تولیدات کشاورزی در اکثر نقاط جهان مخصوصا مناطق خشک و نیمه خشک بر جای گذاشته است. همچنین، در اکثر مناطق دنیا طی دهه های اخیر، متوسط درجه حرارت افزایش یافته است. امروزه در تحقیقات مختلف، شاخص های سنجش از دور به عنوان یکی از روش های نوین در شناسایی تغییر اقلیم استفاده می شوند. یکی از شاخص های مهم سنجش از دور، ویژگی های فنولوژی پوشش گیاهی است که در مطالعات اخیر توانایی خوبی در شناسایی و تخمین پوشش گیاهی نشان داده است. در مطالعه حاضر، با استفاده از سری زمانی 5 روزه شاخص نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI) از تصاویر NOAA-AVHRR و پارامترهای فنولوژی گیاه، تغییرات پوشش گیاهی مناطق مراتع و اراضی دیم حوضه دریاچه ارومیه در طول سال های 2013-1984 مورد بررسی قرار گرفت. داده های اقلیمی دما و بارش از ایستگاه های هواشناسی حوضه دریاچه ارومیه اخذ و در مقایسه با نتایج تصاویر ماهواره ای استفاده گردید. نتایج تحلیل سری زمانی در طی سی سال دوره آماری در حوضه دریاچه ارومیه نشان داد، پارامتر شروع فصل رشد در منطقه اشنویه، سقز و سراب در سال 2013 نسبت به سال 1984 زودتر آغاز شده است. اما در منطقه مراغه دیرتر آغاز شده است. پارامتر پایان فصل رشد در اشنویه، سقز و تکاب زودتر به پایان رسیده است. همچنین پارامتر اوج رشد در شهرستان های مذکور پوشش گیاهی زودتر به حداکثر مقدار خود رسیده است. طول فصل رشد در شهرستان های اشنویه، مراغه و سقز به ترتیب کوتاه تر شده است. نتایج تحلیل های آماری بدست آمده از تصاویر ماهواره ای و داده های اقلیمی نشان داد که تغییرات پارامترهای فنولوژی به مکان وابسته می باشد و همچنین شب های سرد و روزهای گرم در ابتدای فصل رشد به ترتیب کاهش و افزایش یافته است. اما در انتهای فصل رشد روزهای گرم افزایش داشته است. این تغییرات باعث افزایش شیب منحنی فنولوژی رشد گیاه در زمان پیری گیاه شده است و در نهایت طول فصل رشد را کاهش داده است.
تحلیل فضایی میزان ابتلا به کوید 19 با کاربرد رگرسیون فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: همه گیری کووید 19 به منزله پدیده ای جغرافیایی درنظر گرفته می شود که تجزیه وتحلیل فضایی و تأثیر جغرافیایی آن، در تصمیم گیری و جنبه های زندگی روزمره، بسیار اهمیت می یابد. سامانه اطلاعات جغرافیایی و تکنیک های مکانی می توانند نقش مهمی در تجزیه و تحلیل کلان داده های شیوع این بیماری در سطح جهانی ایفا کنند. مطالعات انجام شده باکمک تکنیک های تحلیل فضایی توانسته اند میزان اهمیت متغیرهای اجتماعی و بهداشتی را در میزان ابتلا و موارد مرگ ومیر ناشی از بیماری کووید 19 نشان دهند؛ هرچند درمورد تأثیر متغیرهای هواشناسی در این زمینه، مطابق با متفاوت بودن نتایج پژوهش های پیشین، همچنان ابهاماتی وجود دارد. با توجه به تنوع اقلیمی ایران، با انجام دادن پژوهش هایی در این زمینه به منظور آشکارسازی عوامل مهم و اثرگذار فضایی، می توان گام های مؤثری برداشت. بنابراین هدف این مطالعه مدل سازی و تعیین عوامل تأثیرگذار در پراکنش بیماری کووید 19، براساس داده های موجود و دردسترس است.مواد و روش ها: در این مطالعه، با استفاده از روش های رگرسیون فضایی عمومی و محلی، عوامل تأثیرگذار در پراکنش میزان ابتلا به بیماری کووید 19 بررسی شد. برای این منظور، 73 شهرستان که آمار تعداد مبتلایان به بیماری کووید 19 آنها (طی دوره ای کوتاه، از دهم اسفند 98 تا بیستم خرداد 99 به تفکیک شهرستان ها) دردسترس بوده است، انتخاب شدند. عوامل ارتفاع، تراکم جمعیت و میانگین سنی، نسبت جمعیت بالای 55 سال به جمعیت کل و همچنین پارامترهای هواشناسی شامل رطوبت، دما، فشار و سرعت باد انتخاب و رابطه آنها با این بیماری، به کمک روش های آمار فضایی، بررسی شد. براساس روش رگرسیون گام به گام تراکم جمعیت، فشار هوا، میانگین سن و سرعت باد به منزله پیش بینی کننده های معنی دار تعیین شدند و بروز بیماری با استفاده از تکنیک OLS مدل سازی شد. سپس با توجه به ناایستابودن رابطه متغیرهای مستقل با متغیر وابسته، هم در بعد فضایی و هم در بعد داده ها، تکنیک GWR به کار رفت و برای افزایش تغییرپذیری فضایی و برطرف کردن مشکل هم راستایی خطی، از روش تحلیل مؤلفه های اصلی و نرم افزار SPSS بهره برده شد.نتایج و بحث: نتایج نشان داد مدل عمومی ارائه شده به طور کلی به لحاظ آماری معنی دار است و مقادیر واریانس توجیه شده با مدل تصادفی نیست اما رابطه متغیرهای مستقل با متغیر وابسته، هم در بعد فضایی و هم در بعد داده ها، ناایستاست. همچنین مشخص شد توزیع باقی مانده ها تاحدی از توزیع نرمال انحراف نشان می دهد که چه بسا به دلیل وجود ناایستایی در مدل باشد. بنابراین تکنیک رگرسیون وزن دار جغرافیایی برای مدل سازی به کار گرفته شد. به منظور اجرای آن و افزایش تغییرپذیری فضایی برای رفع مشکل هم راستایی خطی (به دلیل وجود الگوی خوشه ای در متغیرهای هواشناسی)، روش تحلیل مؤلفه های اصلی استفاده شد و عوامل هواشناسی به یک فاکتور کاهش یافت. این عامل نزدیک به 70٪ تغییرات این متغیرها را توجیه می کند. کاهش عوامل متغیرهای میانگین سن و نسبت جمعیت بالای 55 سال نیز به یک عامل باعث بهبود نتایج شد. بنابراین تراکم جمعیت، عامل هواشناسی و عامل سن به منزله متغیرهای پیش بینی کننده در مدل سازی با تکنیک GWR درنظر گرفته شدند. افزایش 10درصدی ضریب تعیین تعدیل شده مدل وزن دار جغرافیایی (63٪) نشان از بهبود نسبی نتایج این مدل درقیاس با مدل عمومی دارد. نتایج آزمون خودهمبستگی فضایی موران نشان داد، با اینکه از شدت الگوی خوشه ای باقی مانده ها در این مدل درمقایسه با مدل OLS کاسته شده است، همچنان در سطح اطمینان 99٪ معنی دار است. تحلیل نقاط داغ در سطح اطمینان 95٪ نشان داد بخش های غربی استان کردستان، بخش های شمالی و غربی استان خوزستان نقاط داغ (الگوی خوشه ای کم برآورد معنی دار) و بخش های شرقی استان همدان و بخش های شمالی استان بوشهر نقاط سرد (الگوی خوشه ای بیش برآورد معنی دار) هستند. بنابراین دست کم یک متغیر تأثیرگذار در بروز این بیماری درنظر گرفته نشده است. با توجه به اینکه متغیرهای احتمالی درنظر گرفته نشده همچون عوامل فرهنگی، بهداشتی و ژنتیکی دردسترس نبوده اند و یا ممکن است اندازه گیری آنها سخت بوده باشد، از بررسی آنها صرف نظر شد.نتیجه گیری: نتایج این مطالعه اهمیت و میزان تأثیر عوامل جمعیت شناختی و محیطی را در میزان ابتلا به بیماری کووید 19 روشن کرده است و می تواند برای ادامه مطالعاتی در این زمینه راه گشا باشد.
تحلیل فضایی وضعیت زیست پذیری مناطق سه گانه شهر گرگان بر اساس شاخص کالبدی-فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵
21 - 40
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت شهری و شهرنشینی قبل از فرآیند برنامه ریزی شهری، در کنار معضلات و مشکلاتی نظیر مهاجرت به سوی شهرها و در پی آن توزیع نامتوازن جمعیت، اسکان غیررسمی، کمبود سرانه های شهری و غیره موجب تنزل کیفیت زیست پذیری شهرهای ایران شده است. شهر گرگان نیز از این امر مستثنی نیست؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی و ارزیابی وضعیت زیست پذیری مناطق سه گانه شهر گرگان بر اساس شاخص کالبدی-فضایی می باشد. پژوهش حاضر با توجه به ماهیت خود، کاربردی و ازنظر روش توصیفی-تحلیلی با به کارگیری ترکیبی از مدل های کمی می باشد. داده های موردنیاز از روش مطالعات کتابخانه ای، تکنیک مشاهده و میدانی (پرسشنامه محقق ساخت در قالب 6 شاخص و 24 گویه) به دست آمده است. از نرم افزار SPSS و آزمون های تی، آنووا، رگرسیون چند متغیره و فریدمن جهت تجزیه وتحلیل داده ها و بررسی متغیرها استفاده شده است. نتایج به دست آمده از آزمون تی نشان می دهد که منطقه یک شهر گرگان ازنظر زیست پذیری کالبدی در وضعیت کاملاً مطلوب و نرمال، منطقه سه در وضعیت متوسط و منطقه دو در وضعیت ضعیف تری نسبت به دیگر مناطق قرار دارند. نتایج آزمون آنووا نشان می دهد که شرایط و وضعیت متغیرهای کالبدی در تمامی نقاط مناطق سه گانه یکسان نیست و تفاوت معناداری در بین سه منطقه موردمطالعه دیده می شود. نتایج رگرسیون حاکی از اثرگذاری متغیرهای پژوهش و نتایج آزمون فریدمن نیز نشان داد که متغیر مسکن در رتبه یک و متغیر آلودگی در رتبه آخر در ارتباط با اثرگذاری بر شاخص کالبدی-فضایی زیست پذیری در شهر گرگان قرار دارند؛ بنابراین به دلیل وجود تنوع فرهنگی و قومیتی و هم چنین شرایط زیستی متفاوت؛ زیست پذیری متفاوتی ازنظر شاخص های کالبدی-فضایی در سطح مناطق و محلات شهر گرگان قابل مشاهده می باشد.
شناسایی و رتبه بندی راهکارهای دستیابی به درآمدهای پایدار شهری (مورد مطالعه: شهرداری فولادشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵
41 - 55
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز از الزامات مهم و اساسی مدیریت شهری و دستیابی به توسعه پایدار شهری، مدیریت یکپارچه شهری و منابع درآمدی پایدار می باشد، بنابراین پژوهش حاضر باهدف شناسایی و رتبه بندی راهکارهای دستیابی به درآمدهای پایدار شهری در شهرداری فولادشهر انجام گرفت. تحقیق ازنظر روش، ترکیبی که به صورت تلفیقی از روش های کیفی و کمی می باشد. در مرحله اول، از روش کیفی و از نوع تحلیل مضمون با استفاده از مصاحبه با خبرگان استفاده شده است و در مرحله دوم به منظور رتبه بندی مولفه های شناسایی شده در مرحله کیفی، روش کمی روش سوارا فازی بکار گرفته شد. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 15 خبره حوزه دانشگاهی و متخصصان حوزه مدیریت شهری در فولادشهر پژوهش تعیین گردید؛ و مصاحبه ها به صورت باز با خبرگان انجام شد. نتایج حاصل نشان داد که مؤلفه های درآمدهای پایدار شهری شامل 12 مضمون کلی فناوری اطلاعات، پژوهش، بازیافت، تبلیغات، دارایی هایی قانونی، درآمدهای ناشی از عوارض، بها خدمات و درآمدهای مؤسسات انتفاعی شهرداری، درآمدهای حاصل از وجوه و اموال شهرداری، کمک های اعطائی دولت و سازمان های دولتی، روابط مالی شهرداری با شهروندان، سرمایه گذاری شهرداری در ایجاد منابع درآمد پایدارمی باشند. با استفاده از تکنیک سوارا فازی مشخص گردید درآمدهای ناشی از عوارض بالاترین رتبه را به دست آورد؛ و عامل پژوهش پایین ترین رتبه را به دست آورد.