فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۸۱ تا ۲٬۶۰۰ مورد از کل ۱۱٬۴۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
کیخسرو، شاه آرمانی ایرانیان، حضوری بس گسترده در اساطیر، تاریخ، حماسهٔ ملی، افسانه ها و باورهای عامیانه، و نیز فلسفهٔ اشراق و عرفان ایران زمین دارد، تا جایی که به یک «تیپ شخصیتی» بدل شده است. جستار حاضر، بر مبنای مطالعات اسنادی، در گام نخست در پی یافتن نمونه های این تیپ شخصیتی در ادبیات و فرهنگ دیگر اقوام به این نتیجه می رسد که در ریگ ودا، مهابهاراتا و افسانه های پهلوانی و دینی چین باستان نمونه هایی مشابه با کیخسرو یافت می شود. کیخسرو همچنین شباهت های قابل ملاحظه ای با برخی شخصیت های ادبی و تاریخی - اسطوره ای دیگر دارد. گام دوم یافتن علت همانندی هاست. مطالعات تطبیقی در وهلهٔ نخست این گمان را به وجود می آورد که شاید این شاکلهٔ واحد به ریشهٔ مشترکی در اساطیر هند و ایرانی بازگردد. به عبارت دیگر، شاید بتوان خاستگاهی شرقی برای اسطوره قائل شد که از طریق آیین مهرپرستی مسیری طولانی پیموده، و در هر مکان رنگ فرهنگ میزبان را به خود گرفته و سرانجام در مغرب زمین چهره ای غربی و در دوران متأخرتر سیمایی مسیحی یافته است. اما با تأمل بیشتر این احتمال قوی تر به ذهن متبادر می شود که علت وجود همانندی ها کهن الگوهایی است که زاییدهٔ ناخودآگاه جمعی بشر و در نتیجه نزد تمام اقوام مشترک است.
زبان فارســـی: فعل مرکب و راه های تشخیص آن
حوزههای تخصصی:
مطالعه شکلی و ساختاری داستان های کوتاه صادق چوبک
حوزههای تخصصی:
صادق چوبک متعلّق به نسل دوّم نویسندگان ایرانی است که پس از تثبیت داستان کوتاه، در ارائه نمونه هایی موفق در این عرصه کوشیدند. چوبک در داستان هایش به زندگی اقشار بینوا و فرودست پرداخت و از زبان و لحن آنان سود برد تا واقعیت های زشت و تلخ حیات را با دقّت و جزئیات تمام به تصویر کشد. او در این راه از امکانات و صناعاتٍ روایی ویژه ای استفاده کرد که بررسی مجموعه آنها موضوع تحقیق حاضر است. در این مقاله کوشش شده است همه اجزای روایی در داستان های کوتاه چوبک از طرح و شخصیّت گرفته تا زاویه دید، زبان، ... تجزیه و تحلیل شود.
ادبیات معاصر: الهه بانوى ایرج میرزا، ایشتره یا زهره؟
حوزههای تخصصی:
مقایسة آیرونی با صناعات بلاغی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیرونی یکی از ابزارهای برجسته سازی و آشنایی زدایی در زبان است. آیرونی ساختارهای طبیعی زبان را با تغییر در حوزة دلالت ها غیرطبیعی می سازد. آشنایی زدایی به وسیلة آیرونی از طریق دگرگونی ساختارهای شناخته شده و غافل گیری مخاطب صورت می گیرد. به این ترتیب بخشی از کلام برجسته تر از بخش های دیگر آن می گردد. در بلاغت فارسی واژة آیرونی به کار نرفته است؛ اما آن چه در تعریف آیرونی آمده در زبان فارسی کاربرد فراوان دارد، هرچند این کاربرد گاه شبیه کاربرد برخی صناعات بلاغی فارسی است، در مجموع نوعی مستقل محسوب می شود و با سایر صناعات بلاغی متفاوت است. از آن جا که تاکنون در نوشته های فارسی به طور دقیق به این تفاوت ها و شباهت ها پرداخته نشده است، در این مقاله کوشش شده شباهت ها و تفاوت های آیرونی با سایر صناعات بلاغی فارسی مشخص گردد. آیرونی را با همین عنوان می توان وارد بلاغت فارسی کرد، البته نه به عنوان آرایه ای وارداتی، زیرا شیوه و کلام آیرونیک همواره در ادبیات فارسی وجود داشته است، اما در بیشتر موارد عنوانی برای آن در نظر گرفته نشده است. به این ترتیب می توان گفت آیرونی دوگانگی لفظ و معنا یا صورت و محتوا است که برپایة تضاد یا تناقض به شکلی غیرمنتظره و گاه خنده آور بنا شده است. تنها متونی را می توان آیرونیک خواند که این ویژگی ها در آن ها به طور همزمان در کنار هم به کار رفته باشند.
اسطوره ای شدن زمان در چند داستان کوتاه شهریار مندنی پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمان و داستان مدرن نقش شگرفی در بازخوانی روایت های اسطوره ای و بازپردازی آن ها در ادبیات روایی امروزی ایفا می کند. یکی از دلایل مهم توجه ویژه و کاملاً متفاوت این گونه داستان ها و رمان ها به بن مایه های اسطوره ای ضرورتی است که نویسندگان معاصر بنابر دگرگونی اوضاع اجتماعی و دگرگونی های اساسی اندیشه و نگرش انسان احساس کرده اند: بی انسجامی جهان آشفتة معاصر که همة گفتمان هایش سرشار از تناقض ، بی انسجامی و قاعده گریزی ا ست، انسان امروزی را شیفتة روایت های نامنسجم، غیرخطی گسسته نما و سرشار از بی نظمی های زمانی که پیشینه ای غنی در روایت های اسطوره ای دارد کرده است. شهریار مندنی پور یکی از نویسندگان برجستة ادبیات معاصر فارسی است که می توان آثارش را از حیث ساختار و پردازش برخی از عناصر داستان به ویژه عنصر زمان به روایت های اسطوره ای همانند دانست. این پژوهش نشان می دهد که زمان در برخی از داستان های کوتاه او، همانند زمان در روایات اسطوره ای 1. کیفی و ذهنی است نه عینی و کمی؛ 2. اعتبار خود را از رویداد یا حادثة روایت شده می گیرد؛ 3. دورانی و چرخه ای است نه خطی و مستقیم. البته اثبات این همانندی ها لزوماً به معنای تأثیر پذیری آگاهانة مندنی پور از روایات اسطوره ای نیست.
بررسی صور ابهام و عوامل آن در رسائل عرفانی سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این جستار صور ابهام و عوامل ایجاد آن را در رسائل عرفانی سهروردی- که از نوع داستان های رمزی هستند- بررسی کرده ایم. از آن جا که بیان عرفانی رمزی از نوع مفاهیم معرفتی است و طریقة تعبیر از آن فقط از طریق الفاظ متشابه ممکن است، سهروردی برای تبیین آن مفاهیم به تمثیل روی آورده است. تمثیل های رمزی او از روایت داستانی و نماد تشکیل شده و همین غلبة نمادها بر روایت داستانی ایجاد ابهام کرده است. در این مقاله بر اساس تأویل هایی که تا کنون از تمثیل های سهروردی صورت گرفته، ابهام های باقی مانده در این تمثیل ها و عوامل آن بررسی شده است. نتایج نشان میدهد میزان ابهامات در هر یک از این تمثیل ها، اولاً به پیش زمینة فکری و عقیدتی مخاطب و میزان آشنایی او با ذهنیّت و جهان بینی سهروردی و ثانیاً به نوع نمادهای بهکار رفته در تمثیل(اساطیری، شخصی و تکراری بودن نمادها) بستگی دارد. بالاترین سطح ابهام را در رسائل آواز پر جبرئیل، عقل سرخ، فی حقیقة العشق و رسالة الطّیر می توان دید.
ویژگیهای هنری مضمون های شعری محمود درویش (الخصائص الفنیة لمضامین شعر محمود درویش)
حوزههای تخصصی:
یعتبر محمود درویش من أشهر شعراء المقاومة لفلسطین، الذی عاش فی الغربة والتشرید، وحمل أعباء القضیة الفلسطینیة. شعره أقرب إلى صدق التجربة والإصالة فی تصویر صراع الإنسان الفلسطینی. فصوته یرتفع ویصور حبه ورفضه. ورغم حصار الشعب الفلسطینی، ومحاولات التصفیة الجسدیة، والنفسیة، والحضاریة، هذا الصوت الذی یتجلى فی قصائده تذوب بین سطورها کلمة فلسطین ومأساتها، کأنه یخرج من برکان لایهدأ إلا لیثور. ولکن لم ینصرفه الحدیث عن شعر النکبة عن الاهتمام بالشعر العربی؛ إذ شعره غیر منقطع عن حرکة الشعر فی البلاد العربیة، وغیر متجزّئ منها، لأنه قدتربى علی أیدی الشعراء العرب القدامی والمعاصرین.
نعالج فی هذا المقال بعض مضامین قصائده عن المقاومة، وهو: التحدی، البؤس والحرمان، التشرید والإبعاد، القتل والاغتیال، السجن، الصمود ورفض المساومة، والأرض، والأمل إلى المستقبل.
کهن نمونه ها در داستانی از هزارویک شب (حکایت جوذر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هزارویک شب همچون بسیاری از آثار ادبی جهان آیینه ای است که کهن نمونه ها را، به عنوان محصولات تجربه های مکرر بشر که در ناخودآگاه وی به یادگار نهاده شده اند، به شیوه ای نمادین منعکس می کند. مطالعة روان کاوانة اسطوره ها، که گنجینة آرزوها و اندیشه های بشری اند، نشان دهندة حضور ناخودآگاه جمعی است که در این نمونه های ازلی آشکار می شوند. در این پژوهش یکی از داستان های هزارویک شب با عنوان «جوذر» با توجه به یافته های یونگ در عرصة روان شناسی اسطوره تحلیل می شود. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که در این اثر علاوه بر کهن نمونه های اصلی همچون آنیما، آنیموس، پیر دانا، سایه و مادر، انواع کهن نمونه های فرعی نیز به چشم می خورند. کهن الگو ها در سه دسته موقعیت های کهن نمونه ای، شخصیت های کهن نمونه ای و نمادهای کهن نمونه ای طبقه بندی شده اند. در این پژوهش انواع موقعیت های کهن نمونه ای چون سفر، دیدار با آنیما و پیر خردمند و انواع شخصیت های کهن نمونه ای چون قهرمان، پیر دانا و مادر و انواع نمادهای کهن نمونه ای چون اعداد و حیوانات دیده می شود. بررسی موردی حاضر دربارة یکی از داستان های هزارویک شب نشان دهندة قابلیت بالای این اثر برای مطالعة روان جمعی مشترک بشر در طول تاریخ است که شامل قصه ها و افسانه ها نیز می شود.
تحلیل ویژگی های سبکی شعر فروزانفر
حوزههای تخصصی:
قرائتی برمبنای نظریة نقد نو از شعر دود، فقط نامهای مختلفی دارد سرودة گروس عبدالملکیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ریخت شناسی داستان مهر و ماه
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به مطالعه و تحلیل داستان مهر و ماه می پردازد. علاوه بر طرح مباحثی دربارة این داستان، پیشینه و روایت های دیگری از آن، به پژوهش ریخت شناسانه ساختار داستان و عناصر آن توجه شده و مباحثی مانند زبان، شخصیت، راوی و زاویة دید، ساختار زنجیره ای داستان، بن مایه ها، زمان و مکان در آن بررسی شده است. سراسر کتاب را یک داستان بلند در برگرفته و شخصیت های متعددی در پیشبرد رویدادها درگیرند. نثر این اثر گاهی ساده و گاهی فنی و مسجع می شود. در این داستان از 45 شخصیت استفاده شده که غالباً با نام خاص از آنها یاد می شود. بیشترین شخصیت ها را جادوان و پریان(5/24 درصد) و زنان و دختران (2/22درصد) تشکیل داده اند. راوی داستان نامعلوم و مبهم است. زاویة دید داستان، سوم شخص یا دانای کل است. کارکردهای سی و یک گانة مورد نظر پراپ را در این داستان می توان دید و آن را می توان در شش مرحلة وضعیت آغازین، پیچیدگی مسئله، انتقال، ستیز، بازگشت و به رسمیت شناخته شدن دسته بندی کرد. الگوی روایی داستان بدین قرار است: