مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
شکل شناسی
حوزه های تخصصی:
این نوشتار، تحلیل حکایاتی از گرشاسب نامه با به کارگیری روش ریخت شناسی پراپ است. کاربرد این روش، آزمونی برای نظریه ریخت شناسی در نوع ادبی «اسطوره» به شمار می رود. بسیاری از اجزا و کنش های بررسی شده در روایات گرشاسب نامه با روایت شناسی پراپ یکسان است. همچنین با بررسی تطبیقی ساختار حکایات، همگونی هایی در زیر ظاهر آشفته و گوناگون آنها نمایان می شود.
مطالعه شکلی و ساختاری داستان های کوتاه صادق چوبک
حوزه های تخصصی:
صادق چوبک متعلّق به نسل دوّم نویسندگان ایرانی است که پس از تثبیت داستان کوتاه، در ارائه نمونه هایی موفق در این عرصه کوشیدند. چوبک در داستان هایش به زندگی اقشار بینوا و فرودست پرداخت و از زبان و لحن آنان سود برد تا واقعیت های زشت و تلخ حیات را با دقّت و جزئیات تمام به تصویر کشد. او در این راه از امکانات و صناعاتٍ روایی ویژه ای استفاده کرد که بررسی مجموعه آنها موضوع تحقیق حاضر است. در این مقاله کوشش شده است همه اجزای روایی در داستان های کوتاه چوبک از طرح و شخصیّت گرفته تا زاویه دید، زبان، ... تجزیه و تحلیل شود.
روایت شناسی تطبیقی داستان «فریدون و ضحاک» و «موسی و فرعون»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم به عنوان یکی از منابع الهام گیری شاعران و هنرمندان مسلمان، از دیرباز موردتوجه ایشان بوده است. یکی از جلوه های تأثیرگذاری این کتاب آسمانی بر آثار ایشان، داستان های قرآنی و درون مایه ای آن هاست. شاهنامه از جملة آثاری است که فردوسی در داستان های آن از قرآن کریم الگو گرفته است. یکی از این داستان ها، داستان فریدون و ضحاک است که به تأثیر از داستان موسی و فرعون پرداخته شده است. در مقایسة این دو داستان، در کنار شباهت ها، اختلافاتی نیز وجود دارد. در نوشتار پیش رو، نگارندگان با تکیه بر روش تحلیلی-توصیفی، کوشیده اتد تا با رویکردی روایت شناسانه به بازخوانی تطبیقی این دو داستان بپردازند و این تطبیق را به اجزا و بخش های هر دو متن در دو سطح ساخت مایه های روایی و ابعاد مفهومی و موضوعی گسترش دهند تا از این رهگذر، وجوه اشتراک و افتراق هر دو داستان را بازکاوی نمایند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که علی رغم شباهت بسیار دو داستان، با توجه به تفاوت ماهیت و اهداف (پند و اندرز در قرآن و داستان-سرایی و سرگرم نمودن در شاهنامه) سطح توجه به عناصر روایی میان آن دو تاحدی متفاوت است.
بررسی عناصر داستان ""زال و رودابه"" در شاهنامه از منظر شکل شناسی (مورفولوژی)
حوزه های تخصصی:
در بین آثار گوناگون حماسی ایران و جهان، بدون شک شاهنام ة فردوسی، یکی از بزرگترین و اثرگذارترین آثار است. شاهنامه در عین حماسی بودن، هم داستان های عاشقانه دارد و هم داستان های تاریخی. یکی از داستان های زیبای شاهنامه که رنگ و بوی عاشقانه نیز دارد، ماجرای ""زال و رودابه"" است. در شکل شناسی داستان ""زال و رودابه"" که هدف اصلی این مقاله است، سعی شده تا ضمن معرفی داست ان، اج زای مختلف آن از جمله: شخصیت ها، صحنه ها، تضادها، تقابل ها، روایت داستان، طرح داستان (پی رنگ) و ... بررسی و مقایسه ای شکل شناسانه، هرچند کوتاه، با روش ریخت شناسی پراپ انجام شود. به این امید که ساختار داستان ""زال و رودابه"" به شکلی علمی و عینی واکاوی و مورد بررسی قرار گیرد.
مطالعه گونه شناسی محلات بافت قدیم شهر بهبهان؛ با هدف ارائه معیارهای طراحی مرکز محله جدید
حوزه های تخصصی:
بافت های فرسوده شهر بهبهان تلفیقی از فرصت های ویژه و شرایط بحرانی عدیدهای است که در نهایت تبدیل به یکی از پیچیدهترین صورت مسئلهها برای مدیریت شهری شده است. پژوهش حاضر تلاشی است برای تعیین شاخص های مؤثر در گونه شناسی بافت شهری بهبهان به منظور برنامه ریزی برای این بافت در حال تحول. بدین منظور، پژوهش با استفاده از مطالعات اسنادی و میدانی ابتدا به تدوین چهارچوب نظری گونه شناسی و شکل شناسی محلات شهر بهبهان می پردازد. هدف از این پژوهش، گونه شناسی مراکز محلات بهبهان است که به صورت ارگانیک ساخته شدهاند و در پی آن به معیارهای گونه شناسی در طراحی مرکز محله جدیدی به عنوان محله برنامه ریزی شده میپردازیم، مبانی نظری تحقیق و عوامل و مؤلفه های مؤثر بر گونه شناسی مراکز محله، برگرفته از آثار اندیشمندان در زمینه شهرسازی درباره محلات شهری است. مدل ارزیابی در قالب پنج مؤلفه اصلی کالبدی، اجتماعی، عملکردی، ادراکی و ترافیکی صورت گرفته است، روش تحقیق در حوزه میدانی و اسنادی با استفاده از پرسشنامه، مشاهده، تحلیل ابعاد کالبدی محلات، تکنیک swot، هست. پس از گونه شناسی محلات به شناخت شهرستان بهبهان و مراکز محلات بافت قدیم بهبهان در قالب مؤلفه های عملکردی، کالبدی و اجتماعی پرداخته شد و درنتیجه بر اساس اطلاعات به دست آمده، به اهداف، راهبرد و سیاست ها و یا دستورالعمل های اقدامی می پردازیم.
شکل شناسی حماسه «رِند» و «لاشار» از نگاه اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکل گیری مشهور ترین حماسه بلوچی رِِند و لاشار بر پایه و بنیان ارزش های اخلاقِ قومی و منطقه ای بوده و با حفظ آن ارزش ها ی اخلاقی است که منجر به جنگ خان و مان برانداز و فرسایشی سی ساله ای بین دو قوم رِند و لاشار می شود. حماسه مذکور بر اساس تحلیل شکل شناسی آن ، جزیی ترین مواد داستان، مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد، مواردی چون گفتار ها، کردارها ، پندار ها ، قهرمانان ، منطق داستان ، زمان و مکان ، شیوه نقل ، آرایه ها و شگرد ها. هدف نگارنده از این تحقیق، این بوده که فرهنگ، اخلاق و ادبیات بلوچی و هم چنین مشهورترین حماسه بلوچی بر اساس تحلیل شکل شناسی برای دوستداران و جویندگان ادبیات بلوچی شناخته گردد. کتاب های نسبتاً زیادی درباره ادبیات منظوم بلوچی نوشته شده ، اما تاکنون هیچ اثر قابل توجّه و مستقلی در زمینه شناساندن حماسه رِند و لاشار بر اساس شیوه شکل شناسی و از نگاه اخلاقی به تحریر در نیامده است. به یقین این نخستین اثر مستقل درباره این موضوع است که نگارنده ، در این مقاله، با استفاده از روش مطالعه کتابخانه ای و با شیوه ی شکل شناسی به گردآوری مطالب پرداخته است.
خوانش ساختار شهر؛ گامی به سوی شکل شناسیِ شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از پرسش های مهم طراحان و برنامه ریزان شهری که پاسخ های آن، گاه، محل افتراق و اختلاف نظر اهالی این رشته ها بوده، این است که؛ شکل شهر چیست؟ وقتی از شکل یک شهر صحبت میکنیم، دقیقاً کدام اجزا و عناصر و ابعاد آن شهر مد نظر ماست؟! این پرسش در زمره پرسش های بنیادی و مبنایی شهرسازیست و پرواضح است که پیش از هر نگاه هنجاری به شکل شهر پاسخ بدین پرسش ضروری می نماید. در این میان به نظر می رسد مفهوم «ساختار شهر» نیز به عنوان یکی از مفاهیم اصلی که در دوران بعد از مدرن، جایگاه خاصی در ادبیات شهرسازی یافته است، در ارتباطی مستقیم با مفهوم «شکل شهر » قرار دارد. اگر شناختِ شکل شهر را در قالب یک فرآیند تصور کنیم، بی شک، شناخت «ساختار شهر »، اجزاء و عناصر و ابعاد آن، چه با رویکردهای انسان شناختی شهرسازان ساختارگرای هلندی و چه با نگاه های سایبرنتیک شهرسازان ژاپنی، از مهم ترین گام های طیّ این فرآیند خواهد بود. لذا به نظر می رسد تبیین و تدقیق مناسبات میان این دو مفهوم، نه تنها به وضوحِ بیشتر زوایای پنهان هر دوی این مفاهیم خواهد انجامید، بلکه گامی مؤثر در راستای شناخت شکل شهر نیز به شمار خواهد آمد. این نوشتار در پی آن است که با بررسی ادبیات موجود، ضمن تبیین مناسبات و تعاملات «شکل » و «ساختار » یک شهر، شناخت ساختار یک شهر را به عنوان گامی مهم در راستای شناخت شکل آن شهر معرفی نماید.
شکل شناسی شریطه و تشریح برخی از مسائل زیبایی شناسی آن در قصاید انوری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ششم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۰
43 - 54
حوزه های تخصصی:
این مقاله با الگو قرار دادن شکل شریطه ها در قصاید مدحی به شکل شناسی شریطه و تشریح برخی از مسائل زیبایی شناسی آن در قصاید انوری می پردازد. با توجه به بررسی های شکل شناسانه، انوری از جمله شاعرانی است که به لحاظ شکل شناسی، به شریطه یا دعای دوام و همیشگی برای ممدوح اهمیت زیادی می دهد و تمایل بسیار کمی برای پرداختن به موضوعات دیگر در این قسمت قصیده از خود نشان می دهد. هم چنین بیشتر شریطه های شاعر از دو قسمت صدر و مقدمه ی دعا و سپس ذیل یا اصل دعا ساخته شده اند که در اکثر موارد با هم راهی ادات شرط «تا» و مشابهات آن می باشد. اما آن چه باعث شکل گراتر شدن این شریطه ها می شود استفاده از شکلی است که ما در این مقاله آن را تجدید شرط می نامیم. بهره گیری از تقابل های دوگانه و ساخت شبکه ای، استفاده از ردیف برای مضمون سازی و تکرار مضامین ابیات شریطه برای دست یافتن به بهترین مضمون و شکل در ساخت ابیات شریطه از دیگر شگردهای انوری در شکل گرایی شریطه ها می باشند. از نظر عناصر غالباً محتوایی نیز امور مسلم و بدیهی، اندیشه ها و اعتقاداتی که ریشه در مذهب و علوم دینی دارند و صور خیال از عناصر پرکاربردی هستند که در شریطه های انوری شرط جاودانگی قرار گرفته اند. هم چپنین می توان انوری را بر اساس فهرست موضوعات پرکاربردی چون اشاره به عدل ممدوح، به نوبت بودن پادشاهان و شعر باطل خواندن قصاید مدحی، الگوی چهره ی دیگر سعدی در اعلام مرگ قصیده ی سنتی دانست.
شکل شناسی داستان های کوتاه اکبر صحرایی (بر اساس مجموعه داستان «آدم هم پوست می اندازد»)
حوزه های تخصصی:
اکبر صحرایی به گواهی آثار موفقش یکی از داستان نویسان برجسته دفاع مقدّس است. پژوهش هایی که تاکنون درباره آثارش نوشته شده اندک است. لذا مقاله حاضر درصدد است با تحلیل شکل شناسانه مجموعه داستانی «آدم هم پوست می اندازد»، این اثر ارزشمند را بهتر بشناساند. این پژوهش، مجموعه داستانی مذکور را در ساحت هایی چون پیرنگ، زاویه دید، شخصیّت، آغاز و انجام و صحنه بر اساس روش توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای مورد مداقّه قرار داده است. برخی مشخصات داستان های این مجموعه هم چون: آغازهای به دور از توصیفات مفصّل ومشروح، حاکمّیت اصل علیّت در پیرنگ داستان ها، استفاده ماهرانه از شیوه هایی هم چون نامگذاری، گفت وگو و توصیف در شخصیت پردازی و هم چنین آفرینش صحنه ها و فضاهای بکر و تأثیرگذار، خواننده را به این نتیجه می رساند که صحرایی بر تکنیک ها و فنون داستان کوتاه نویسی واقف است. برخورداری از پیرنگ های غیرخطی و هم چنین ارائه داستان هایی با پایان بندی باز نیز تسلط و مهارت صحرایی را با فنون جدید و مدرن داستان نویسی نشان می دهد.
شکل شناسی مثنوی های تعلیمی و عرفانی بر مبنای سنت های ادبی» (از آغاز تا پایان قرن هفتم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۴
101 - 139
حوزه های تخصصی:
تاریخ ادب فارسی جاودانگی و تأثیرگذاری بیشتر مباحث ناب تعلیمی و عرفانی خود را درگونه های مختلف آن، مدیون قالب شعریِ «مثنوی» است. قالب مثنوی به دلیل ویژگی ممتاز و بارز آن در قافیه پردازی، یکی از پردامنه ترین قالب های شعر فارسی است و بزرگ ترین شاهکارهای ادبی زبان فارسی در این قالب شعری سروده شده اند. بهترین روش برای شناخت و احاطi کامل بر این منظومه ها و نیز بیان وجوه افتراق و اشتراک این آثار، پی بردن به فرم و ساختار آن هاست. در پژوهش حاضر ضمن مطالعi بیرونی مثنوی های دوره مورد مطالعه، به مطالعi درونی این منظومه ها؛ یعنی شکل و فرم حاکم بر آن ها پرداخته می شود. براین اساس، متن (کانون مرکزی) و پیرامتن (دیباچه و خاتمه) مثنوی های بلند تعلیمی و عرفانی تا پایان سده هفتم هجری مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند. هدف این نوشتار بررسی فرم و شکلِ حاکم بر متن و پیرامتن منظومه های بلند تعلیمی و عرفانی از حیث پای بندی آن ها بر سنت های ادبی حاکم بر عصر شاعر است. نگارندگان با علم بر اینکه اثر ادبی به عنوان انگاره ای با وحدت سازمند، وجود آغاز و میانه و پایان را مفروض می سازد، می کوشند در پرتو بررسی عناصر پیرامتنیِ هفت مثنوی تعلیمی و عرفانی (حدیقه الحقیقه، مخزن الاسرار، منطق الطیر، مصیبت نامه، الهی نامه، بوستان و مثنوی معنوی) کارکردهای متصوّر برای به کارگیری این پیرامتن ها را مورد مطالعه قرار داده و برجستگی های منحصربه فرد مثنوی مولانا را به عنوان سر آمد مثنوی ها بیان کنند.